✏روزنامه نگارم. @mohsen_mahdian اینجا هم از فعالیت های گروه جهادی محبین می نویسم. @jahadi_mohebin دغدغه رسانه ایم: #خبرخوب
🔻امنیت عاریتی
1⃣یکم. دو جمله معروف از ترامپ درباره کشورهای عربی وجود دارد. یکی همان گاو شیردهی است که چند سال پیش به عربستان گفت. یکی هم همین جمله ای که در سفر اخیر به یکی دیگر از کشورهای عربی گفت که بدون آمریکا دو هفته هم دوام نمی آورید.
2⃣دوم. در ادبیات نظری وابستگی یک جمله معروف وجود دارد که می گوید توسعه یافتگی در توسعه نیافتگی است. به سخن دیگر روی دیگر توسعه یافتگی برخی کشورها در توسعه نیافتن برخی کشورهای دیگر است.
حالا برگردید به بند اول. دو جمله ترامپ کنار هم همین نظریه وابستگی است. "گاو شیرده" روی دیگر "دوام تان باماست".
3⃣سوم. دوازده میلیارد دلار صادرات نفت عربستان به آمریکاست و در قبال آن 19 میلیارد دلار وارد می کند. 80 درصد کالای مصرفی عربستان واردات از آمریکاست. طی چند سال گذشته میزان سرمایه گذاری آمریکا در عربستان 15 میلیارد دلار است و میزان سرمایه گذاری عربستان در آمریکا 600 میلیارد دلار. تنها 135 میلیارد دلار از آمریکا تسلیحات وارد کرده است. بزرگترین قرارداد خرید اسلحه.
به اعداد و توازن و مقایسه آنها توجه کنید تا مسائل روشن شود.
4⃣چهارم. وضعیت امارات نیز از این بهتر نیست. برای سرمایه گذاری در آمریکا رقابت می کنند. اگر عربستان 600 میلیارد دلار سرمایه گذاری می کند او باید 1200 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند. چرا؟ تا دل ارباب را بدست آورد. تضمین ؟ هیچ. ممکن است بایدن بعد از ترامپ بیاید و هواپیمای اف 35 که ترامپ وعده داده بود را ندهد که نداد. اما سفیر امارات در واشنگتن همچنان با افتخار می گوید 3000 سرباز آمریکایی ما را محافظت می کند.
5⃣پنجم. امنیت عاریتی چیست؟ امنیتی که درونزا نیست و خارج از مرزهای یک کشور تعیین تکلیف می شود. امنیتی که بند به تصمیم گرفتن یا نگرفتن دیگر کشورهاست. مبادله نامتوازن و نامتقارن اقتصادی ناشی از همین نگرانی برای امنیت است. ارباب نباشد امنیت شان به خطر می افتد.
6⃣ششم. توافق ابراهیم در امارات با فشار آمریکایی ها بسته شد تا رژیم صهیونیستی را به رسمت بشناسند. احدی در امارات حق اعتراض نداشت. احدی اعتراض کرد و 5 سال زندان و احدی مصری از مهاجرین اعتراض کرد و ظرف 48 ساعت از امارات اخراج شد. همان زمان یک نظرسنجی آمریکایی نشان می داد 80 درصد مردم امارات با این توافق مخالفند اما ناچار بودند سکوت کنند.
7⃣هفتم. سرنوشت امنیت عاریتی، وابستگی است. پایش برسد عزت و انسانیت شان را هم ناچارند بدهند. حالا روشن شد چرا در مقابل جنایات غزه منفعل اند؟
8⃣هشتم. راز در چشم کردن برج خلیفه و دبی مال روشن است. برق بزنند تا تاریکی ها دیده نشود.
9⃣نهم. سعدی علیه رحمه از دو برادر گفت که یکی خدمت سلطان کردی و دیگر به زورِ بازو نان خوردی.. توانگر گفت درویش را که: چرا خدمت نکنی تا از مشقّتِ کار کردن برهی؟...دیگری گفت: تو چرا کار نکنی تا از مَذَلَّتِ خدمت رهایی یابی؟ که خردمندان گفتهاند: نانِ خود خوردن و نشستن به که کمرشمشیرِ زرّین بهخدمت بستن.
🔟دهم. از برادر اهل خدمت نزد سلطان، نسلی تربیت می شود که به ناچار و از سر ذلت مقابل کدخدای موهوم رقص مو می کند و از برادری که اهل مشقت است و اتکا به زور بازو، نسلی تربیت می شود که از سر عزت، دامن شهید پروری دارد.
🔻این هم فرق ما و آنها؛ کافی نیست؟
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻بااحترام حرف مفت
🔻چند روز پیش برای مناظره ای به دانشگاه دعوت شدم که البته به دلائلی از سوی مدیریت دانشگاه مورد مخالفت قرار گرفت و برگزار نشد. چرایی بماند. اما قبل از جلسه به طور طبیعی مواضع طرف مقابل را مرور کردم. چند جمله بسیار عجیب توجهم را جلب کرد و دچار تردید شدم که آیا باید به این مواضع پاسخ داد یا خیر؟ چرا تردید؟ توضیح میدهم.
🔻ابتدا مواضع شاذ طرف مقابل را با هم ببینیم تا ماجرای ابهام روشن شود. البته غرضم پرداختن به این سخنان نیست و پای حرف بااهمیت تری وسط است.
🔻5 موضع جنجالی:
🔸یکم. هسته ای بجز بدبختی و فلاکت هیچ ثمری برای ایران ندارد
🔸دوم.حمله صدام بخاطر این بود که امام عراق را تهدید به صدور انقلاب کرد
🔸سوم. مردم ایران نتانیاهو را به عنوان قهرمان تحسین می کنند
🔸چهارم. اسرائیل مردم بی گناه را نمی کشد( بعد از عملیات تروریستی کرمان)
🔸پنجم. اینکه اسرائیل به ایران حمله گسترده نکرد بخاطر پادرمیانی آمریکائی هاست. آنها اهل جنگ با ایران نیستند
🔻بیائید از این مواضع عبور کنیم. اساسا غرض متن نیز همین است که عبور کنیم. اما چرا؟
🔻فرض کنید خدای نکرده یک نفر در خیابان به شما ناسزا دهد. آیا ناسزا را نقد منطقی و محترمانه می کنید؟ مثلا می گویید به این 4 دلیل این ناسزا واقعیت ندارد؟
🔻واقعیت اینست که ما از این دست جملات متاسفانه در فضای مجازی زیاد می بینیم.
مثلا:
"همه جا را فساد گرفته.". "همه مسوولین فاسدند". "فساد سیستمی است". "همه مردم دروغگویند". "فردا از امروز بدتر است". "آن دولت و این دولت ندارد همه مثل همند". "مامورین ناجا همه شیتیل بگیرن". "عدلیه خودش دزد سر گردنه است".
وجه مشترک این گزاره ها چیست؟
🔻به این گزاره ها می گویند حرف مفت. عجله نکنید. غرض کلام خارج از ادب نیست.
🔻سالها پیش هری فرانکفورت، استاد فلسفه اخلاق در یک سخنرانی از تعبیر حرف مفت استفاده کرد و لب کلامش این بود که حرف مفت امری متفاوت از دروغگوئی است. دروغگو حقیقت را می داند و آنرا کتمان می کند و اما حرف مفت زن اساسا کار به حقیقت ندارد.
پژوهش فرانکفورت بعدها کتاب و در ایران با همین عنوان حرف مفت ترجمه و منتشر شده است که پیشنهاد می کنم حتما بخوانید. این روزها همه با پدیده حرف مفت بسیار درگیرند.
🔻اما ویژگی کلیدی حرف مفت چیست؟
حرف مفت تنها برای جلوه فروشی است. حرف مفت زن، تنها می خواهد بگوید: "هستم". او اساسا کار با حقیقت ندارد. حرف هایی مطرح می شود که فیو و لایک بگیرد و مقبولیت اجتماعی کسب کند.
🔻اما حرف مفت چطور شکل می گیرد؟
افراد برای گفتن حرف مفت روایت شان را می گویند و یا به تعبیر دقیقتر حس شان را می گویند و بنای حرف مستند ندارند. مثلا وقتی یکی در صف نان ایستاده و با عصبانیت به شاطر می گوید دو ساعت در صف هستم روایت اش از خستگی است. اتفاقا بقیه هم می دانند غرض این فرد یگ گزاره علمی نیست که تائید یا تکذیب شود لذا گوش می دهند و رد می شوند. شاطر هم سند نمی خواهد.
🔻حالا این مثال چکار داشت به سیاست؟
حرف سیاسی در شبکه های اجتماعی نیز خیلی وقت ها مثل صف نان است. روایت یا حس افراد می تواند ناشی از هیجان یا وحشت یا نفرت یا ترس یا خوشی و یا غیره باشد. خلاصه هرچه هست حس است نه منطق و استدلال. طرف از تهدید دشمن ترسیده است و می گوید همه چیز را بدهیم برود. به این آدم باید گفت نترس ما هستیم. نه اینکه بگوئیم به 5 دلیل وا دادن خطاست.
🔻حالا چرا حرف مفت موجب نگرانی است؟
چون اساسا روایت مثل گزاره های خبری، صدق و کذب بر نمی دارد. خبر "فلان مسوول دزد است" را می شود رد یا تائید کرد اما حس "همه مسئولین ما دزدند" را نه. چون حس فرد است. روایت اوست. همین.
🔻اما چرخه ماندگار حرف مفت چیست؟
حرف مفت خوب وایراال می شود. چرا؟ چون حرف مفت، حرف مفت می سازد. حرف مفت زدن سکه رایج می شود چون بی هزینه است.
حالا چه حرف مفتی بیشتر می گیرد؟
حرف مفتی که حرف های دوقطبی ساز و هیجانی و احساسی بیشتر دارد. چون نیاز به فکر کردن ندارد. نیاز به اثبات هم ندارد. فقط ارضا کننده است. گفته می شود که گفته شود.
🔻نتیجه حرف مفت چیست؟
ترویج حرف مفت اساسا بساط حقیقت را جمع می کند و فرصت بسیار خوبی برای رسانه هایی است که دنبال حرف مفت هستند. مثل رسانه های ضدایرانی.
🔻و اما چه باید کرد؟
نه حرف مفت بزنیم و نه اجازه دهیم حرف مفت بزنند. اما یک جاهایی توجه به حرف مفت موجب تکثیر آن می شود. یک وقت هایی تکذیب حرف مفت، تثبیت حرف مفت است. اگر هم خواستیم پاسخ دهیم به مخاطب توجه دهیم که حرف مفت زده نمی شود که پاسخ منطقی بگیرد. گفته می شود که روایتش را بگوید. گفته می شود که حسش را به اشتراک بگذارد. گفته می شود که توجه جلب کند
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻فراتر از خطای رسانه ملی
🔻دیگر ماجرا تغییر کرده است
1⃣یکم. رسانه ملی خطایی کرد و با تمام قوا تلاش کرد جبران کند. اما ماجرای وحدت دیگر تغییر کرده است. جای پای وحدت محکمتر از گذشته است. اجازه دهید این فرصت را غنیمت شمارم برای چند جمله فراتر از این ماجرا.
2⃣دوم. رابطه شیعه و سنی امروز تغییر کرده است. واقعیت اینست که رابطه اسلام و دیگر ادیان نیز. اسلام و هر آنچه غیر اسلام هست نیز. مقدسات دیگر برای برخی، صرفا جامانده در تاریخ نیست. مقدسات تاریخی ما، امروز مقابل چشم ماست. امتداد دارد. امروز معنای وحدت نیز تغییر کرده است.
3⃣سوم. امروز نوحجتیه ای ها و نوتکفیری ها مقابل آرایش جدید عالم سپر انداخته اند و بی آبرو شدند. شیعیان انگلیسی و سکولارهای هیاتی و مذهبی امروز روی دیگر سکه ضدشیعی و وهابیت و تندروهای سلفی گری اند و امروز از هر دو سو بی قیمت اند. امروز مرز ها تغییر کرده است و مقدسات دیگر برای برخی ذهنی نیست و روی زمین مابه ازای روشن و قابل مشاهده دارد.
4⃣چهارم. وحدت و تقابل به قبل و بعد از طوفان الاقصی تقسیم می شود. غزه مرز حق و باطل است. خونخواهی از کودکان و دختران مظلوم نشانه ولایت است و امتداد اهل بیت است. هرکس با هر اسمی و هر ادعایی اگر بی اعتنا به غزه بود دروغگوست. مهم نیست شعارش تبری است یا تولی یا چه. آنها که غزه را دیدند و سکوت کردند و درگوشی گفتند از هرطرف کشته شود به نفع اسلامست، امروز باید زبان بکام بگیرند و از تولی و تبری هیچ نگویند. همان در پستوخانه شان بمانند و توهم دینداری دود کنند؛ مگر توبه کنند و جبران.
5⃣پنجم. مرزها تغییر کرده است. مقدسات روی زمین دارای نشانه است؛ دیروز هم بود. اما خیلی ها ندیدند. شاید کور بودند که دین آل محمد امتداد دارد و متوقف در تاریخ نیست. اما امروز دیگر هیچ حجتی برای ندیدن نیست. نور خورشید است و کتمان شدنی نیست. امروز دغدغه امام معصوم پیش چشم هاست. امروز نقشه امام عصر قابل مشاهده است و آن دانشجوی لائیک دانشگاه هاروارد که پرچم فلسطین را بالا برده است، ناصر حق است و همان نقشه ای رو جلو می برد که برخی به اسم شیعه و سنی برآن چشم بستند. امروز رمز وحدت در غزه است.
6⃣ششم. درباره وحدت شیعه و سنی و بالاتر از آن گفتیم. اما واقعیت اینست که در ذیل مذهب نیز بازهم غزه حکمفرما است. غزه خط کشی های سیاسی و اجتماعی در جامعه ما را تغییر داده است. مرز چپ و راست سیاسی و اصولگرا و اصلاح طلب و وطن پرست و خاکستری و صورتی و غیر آن نیز رنگ باخته است. امروز هرکس با غزه است با حق است. انسان است. هرکس با غزه است مقابل ظلم است و مدافع مظلوم. درد عدالت دارد و دغدغه آزادی. حر است و شرف دارد و حق طلب است. دیگر فرصت جاهل ماندن نیز فراهم نیست. همه چیز عیان است. در پس خونخواهی برای غزه در هرگوشه ای از این عالم باشد، خداخواهی نفهته است. ولایت است که جوشان است. لذا رهبرمان فرمود درس اهل بیت استقامت و ایستادگی است که امروز نمادش در غزه است.
7⃣مرز ما در تقابل با استکبار صهیونیزم است و خونخواهی برای غزه. مرز ما دیگر داستان سنوار است و مجاهدانش و فرزندانش در خرابه های غزه. بزرگترین غصه امام زمان نیز امروز خون های به ناحق ریخته شده از مردم مظلوم غزه است. امتداد بیرق اهل بیت نیز در غزه افراشته است. هرکس آنجا نیست به هر بهانه ای زیر بیرق شیطان است و هرکس هست در هر رنگ و لباسی زیر پرچم الله است. دیگر نگران وحدت نیستیم. غزه اسم رمز وحدت آخرالزمانی است. باقی ماجرا نیز بماند برای یوم تبلی السرائر.
حرف تمام است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻یک اشتباه درباره نسبت ما و آمریکا
🔻سخنان روز سه شنبه رهبرانقلاب نشان داد که مساله مذاکره غیرمستقیم نه تحمیل بوده است و نه تخلف. چنین اراده ای را نه کسی می تواند به نظام تحمیل کند و نه می تواند تخلف و تمرد کند. البته اصل چنین اراده ای با نحوه تحقق و اجرای آن متفاوت است.
ضمنا این سخنان نشان داد که مذاکره غیرمستقیم یکی از دهها راهی است که نظام برای رفع تحریم و کاهش فشارهای اقتصادی دنبال می کند. در نهایت اینکه به قاعده دلیل-تجربه به این مذاکرات بیشتر بدبینیم تا خوش بین.
🔻اما درباره این خطای تحلیل باید نوشت. کدام خطا؟ چرا و چطور و با کدام محاسبات، برخی از این ماجرا تحمیل یا تخلف را برداشت کردند؟
به نظر میرسید خطا اینجاست که برخی میان نسبت ایدئولوژیک ما با آمریکا با نسبت دیپلماتیک تفکیک قائل نیستند. ایندو جدا از هم نیستند اما یکی هم نیستند و یکی ذیل دیگری است.
نسبت ایدئولوژیک چه می گوید؟ می گوید دشمنی ما با استکبار هویتی است. تا جمهوری اسلامی هست، دشمنی آمریکا ادامه دارد و تا این شیطان، استکبار می ورزد، دشمنی جمهوری اسلامی با آمریکا ادامه دارد.
اما نسبت دیپلماتیک چیست؟ ما هر زمان و هر اندازه بتوانیم به نفع این مردم وخاک، از آمریکا امتیاز بگیریم کوتاهی نخواهیم کرد.
🔻حالا مساله مذاکره دقیقا کدامیک است؟ رهبرانقلاب و سالها پیش حضرت امام به این سوال پاسخ دادند. تا زمانی که آمریکا از موضع برابر با مردم ایران حرف نزند نشستن پای میز مذاکره خطاست. روی دیگر این سخن چیست؟ اگر آمریکائی ها به هر دلیلی که می تواند ناشی از ضعف داخلی خودشان یا قدرت ایران باشد، قواعد جمهوری اسلامی و گفت وگوی عادلانه را پذیرفتند، می توان به مذاکره هم به عنوان یک راه حل توجه کرد. و البته در این میان کسانی باید پای میز مذاکره بروند که به تعبیرحضرت امام عمیقا کینه آمریکا را به دل داشته باشند.
به سخن ساده تر جمهوری اسلامی همانطور که رهبرانقلاب بارها فرمودند برای خنثی سازی تحریم ها از تمام ابزارها و فرصت ها استفاده خواهد کرد و این با نسبت ایدئولوژیک و دشمنی ما با آمریکا قابل جمع است.
🔻اگر این نسبت ها دقیق و منظم سرجای خودش قرار بگیرد آنوقت موضوع مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم کاملا موکول به شرایط است و شرط اصلی همان است که طرف مقابل بپذیرد و حاضر باشد از موضع برابر و پذیرفتن حقوق اساسی مردم ایران مذاکره کند. کما اینکه همین مذاکره غیرمستقیم در دولت شهید رئیسی چهار مرتبه صورت گرفته بود.
🔻با این مقدمه دیگر دچار این خطای ناشی از ظاهرگرایی نمی شویم که هرجا سخن از مذاکره شد، نظام تن به تحمیل داده یا نسبت به تخلف و تمرد سکوت کرده است که چنین اتهامی سخت تر و دردناک تر از خطای احتمالی صورت گرفته است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻آیا نشست شنبه خلاف نظر رهبری است؟
🔻یک شبهه این روزها در میان بخشی از جریان انقلابی مطرح می شود و آن اینکه مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم فرقی ندارد و عبور از تذکر رهبرانقلاب است.
استدلال شان هم اینست که مذاکره در هر نوعش بی ثمر است.
🔻بیائید درباره این شبهه چند نکته ساده رو مرور کنیم.
1⃣یکم. خبر مذاکره مستقیم را ترامپ اعلام کرد. خبر دروغ بود. اما چرا؟ این خبر دروغ برای آنها چه آورده ای دارد؟ عراقچی اعلام کرد مذاکره ما حتما غیر مستقیم است. بلافاصله رسانه ها خبر دادند که وزارت خارجه آمریکا اعلام کرده است که اگر مذاکره غیرمستقیم باشد شرکت نمی کنند. نکته شفاف اینست که پس برای آمریکایی ها بین مذاکره مستقیم و غیرمستقیم تفاوت است. اما چرا؟
2⃣دوم. به نظر شما چرا رهبرانقلاب با مذاکره مخالف است. این مذاکره چیست که امام و رهبرانقلاب با آن مخالف بوده و هستند؟ مذاکره مگر غیر از گفت وگو است؟ خب دو نفر آدم پشت میز نشستند و با هم حرف می زنند. در انتها فرض کنیم شما مخالف باشید و مذاکره را ترک کنید. غیر از اینست؟ پس چرا باید با اصل مذاکره مخالفت شود تا انجا که رهبر انقلاب برای مذاکره برجام که هدفش تجربه جامعه بود بگویند نرمش قهرمانانه.
🔻اگر پاسخ به این سوال روشن شود متوجه می شویم که بین مذاکره مستقیم و غیر مستقیم تفاوت است. اساسا پیام مذاکره غیرمستقیم غیر از مذاکره مستقیم است و این تفاوت را غربی ها و آمریکایی ها خوب فهمیدند هرچند برخی در داخل متوجه آن نیستند.
🔻واقعیت اینست که وقتی سخن از مذاکره می شود منظور یک مذاکره با قواعد دیپلماتیک است نه هر سلام و علیکی. چه بسا ممکن است یک مسوول ایرانی یک مسوول آمریکایی را ببیند و با هم دست و سلام و علیک کنند و اسمش قاعدتا مذاکره نیست.
مذاکره دیپلماتیک معنایی غیر از یک گفت وگوی ساده دارد.
🔻مذاکره خودش به تنهایی مهم نیست آنچه اهمیت دارد پیامی است که به جامعه بین الملل منتقل می شود. به همین دلیل است که برخی به پیاده روی و خنده های ظریف و جان کری انتقاد داشتند. مهم راه رفتن و خنده نیست. چه بسا در آن پیاده روی و خنده حرفی خلاف مواضع جمهوری اسلامی نزده باشد. اما مهم پیامی است که در فرامتن آن ایجاد می شود.
🔻مذاکره مستقیم پیامش حسن نیت و اعتماد طرفین است. این غیر از نتیجه بخش بودن یا نبودن مذاکره است. آنچه غیرمنطقی و غیرشرافتمندانه و غیرهوشمندانه است اینست که به تجربه گذشته اعتنا نکنیم و با کسی که چهل و اندی سال خلف عهد کرده است مجدد اعتماد کنیم و به او حسن ظن داشته باشیم. ممکن است بگوئید مگر هر نشستی یعنی اعتماد؟ خیر. اما پیامی که از مذاکره مستقیم صادر می شود صرفا مطابق نیت ما نیست. پیام فرامتن یعنی اعتماد.
ایندست پیام ها هویت یک جامعه را نابود می کنند. گویی خفت و ذلت را پذیرفتید ولو اینکه در عمل نپذیرفته باشید.
آنچه امامان جامعه و نخبگان دلسوز کشور از مذاکره عبور می کنند به دلیل پیامی است که صادر می شود. نه بی اطمینانی به مذاکره کننده داخلی یا بد بودن حرف زدن و کنار هم نشستن.
🔻به همین دلیل است که آمریکایی ها اصرار دارند تا این مذاکره مستقیم باشد. خود تصویر مذاکره مستقیم برای آنها آورده دارد. ترامپ دیروز گفت کشورها باسن مرا می بوسند برای مذاکره. دقت دارید در حال ساخت چه تصویری از مذاکره است؟ پس ماجرا را ساده سازی نکنیم به یک میز و دوتا صندلی در یک اتاق.
🔻حالا چرا با مذاکره غیرمستقیم موافقت شد؟
تا دوگانه توهمی ساخته شده ترامپ در جنگ یا مذاکره شکسته شود. تا برخی نگویند مذاکره چه ایرادی دارد وقتی می شود سایه تهدید را از کشور عبور دهیم.
🔻اینجاست که جمهوری اسلامی تدبیر به خرج داده است. آمریکا اگر بخواهد حسن نیتش در حل مساله را نشان دهد در مذاکره غیرمستقیم هم می تواند نشان دهد. اگر هم نه که هیچ. اما مهم اینست که باز هم یک تجربه جدید ایجاد می شود و مردم و افکار عمومی دنیا متوجه می شوند که آمریکا حسن نیت ندارد و نباید به او اعتماد کرد
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻سهم ترسوها در این روزهای ما
🔻چطور به ترسوها کمک کنیم؟
🔻این روزها کسی به جهت اعتقادی از مذاکره با آمریکا دفاع نمی کند. چرا؟ همان تعبیر ساده و حکیمانه رهبرانقلاب؛ دلیل :تجربه. فرمودند مذاکره، هوشمندانه و عاقلانه و شرافتمندانه نیست. رئیس جمهور کشور نیز به ترامپ می گوید ما با تو مذاکره نمی کنیم هرغلطی خواستی بکن. پس اینها که دم از مذاکره و دل دادن به ترامپ می کنند چه کسانی هستند؟ ترسوها.
🔻دو سوال؛ اول این ها را چطور بشناسیم و دوم اینکه چطور کمک شان کنیم؟
🔻چطور بشناسیم؟
دقت کردید برخی در رسانه های اجتماعی به شکل جنون آوری اخبار تهدیدآمیز دشمن را توزیع و ضریب می دهند؟ مثل اینکه آمریکا بمب افکن ها جدید وارد اقیانوس هند کرد یا ترامپ برای چهارمین بار تهدید کرد و غیره.
این افراد را با این نشانه ها هرجا دیدید بدانید وحشت سیاسی و کپ تحلیلی کرده اند و دلسوزانه باید کمک شان کرد.
🔻 چه نشانه هایی؟
🔸اولا کلا "سوگیری منفی" دارند. یعنی درباره هر چیزی نظر دهند وجه منفی ماجرا را می بینند.
🔸دوم اینکه در چاله "سوگیری تائید" هستند. یعنی می گردند برای ترس شان دلیل و شاهد خبری پیدا کنند.
🔸سوم گرفتار "اثر لنگرند". یعنی اولین خبری که دست شان می رسد را باور می کنند و جلوتر نمی روند.
🔸چهارم در دست انداز "تعمیم هیجانی" زمینگیر می شوند. مثل مار گزیده ای که از ریسمون سیاه و سفید می ترسد.
🔸در نهایت اینکه در تله "سوگیری در دسترس" هستند. ترس باعث میشود چیزهایی که راحت به ذهن شان می رسد را باور کنند و خیلی توان و قدرت استدلال نداشته باشند.
روشن است که این گروه با گروه های سنتی طرفدار مذاکره فرق دارند. آن گروه های سنتی یا نگاه شان اصلاح شده است یا داد و فغان مذاکره شان از سر کاسبی سیاسی بوده است که این روزها دیگر بازاری ندارد و لذا خبری از آنها نیست. گروه جدید حقیقتا ترسیده اند و بخش احساسی مغزشان باعث شده قشر پیشانی ذهن که نقش منطق و استدلال را بازی می کند قفل شود.
🔻اما چه کمکی به این افراد باید کرد؟
نشان دادن واقعیت های ساده ؛ انتظار نداشته باشیم با تحلیل های عمیق سیاسی و دیپلماتیک یک شبه ارتباط بگیرند. استدلال های ساده مسیر را برای استدلال های عمیق تر باز می کند.
🔻تهدیدات آمریکا پوچ است و بی اثر به چند دلیل ساده
🔸اولا ایران دیگر ایران چهل سال قبل و بلکه یک سال قبل هم نیست. هم تحریم ها را پشت سر گذاشته و هم به جهت هسته ای و نظامی قوی تر شده است. به جهت هسته ای در مرز تولید سلاح هسته ای است و منتظر اشاره فقهی رهبرانقلاب. در بعد نظامی نیز جرعه ای از توانش را در وعده صادق و انتقام سخت چشانده است. نقش ایران در منطقه نیز دهها برابر تقویت شده است. امروز مقاومت چریکی و گروه های کوچک مقاومت، مزدوران نیابتی آمریکایی-صهیونیستی را بی آبرو کرده و نقش ایران را بیش از گذشته برجسته ساخته است.
🔸دوم اینکه آمریکا نیز به جهات مختلف در جایگاه گذشته نیست. نه اقتصادش یاراست. نه توان هزینه های بالای جنگ را دارد. نه بعد از طوفان الاقصی متحدان منطقه ای دارد. نه بعد از خروج خفت بار از عراق و افغانستان و بعد هم ذلت جهانی صهیونیسم، افکار عمومی اش با جنگ همراهی می کند. نه با این اختلافات جدید، دیگر خبری از همراهان اروپائی اش است و خلاصه نه به جهت شرایط سیاسی تمایلی به جنگ مستقیم دارد.
🔸از این مهمتر حضور مردم ایران است. مردم ایران در همین راه پیمائی روز قدس نشان دادند ملتی متکی به ایمان اند و مبنای محاسبات آنها با چرتکه های مادی آغشته با بلوف آمریکایی ها زمین به آسمان متفاوت است. ملت ایران به چشم دیده اند که آمریکا با برجام چه کرد و همین روزها چه میزان تعهدش برای حفظ آتش بس در غزه اعتبار دارد. مگر میشود این تجربه های تاریخی را فراموش کرد؟
🔻خلاصه باید به جریان وحشت زده متمایل به مذاکره نشان داد که سخن از خودکشی برای فرار از مرگ، نه هوشمندانه است و نه شرافتمندانه و نه عاقلانه و نه کار به گرایش سیاسی و مذهبی افراد دارد. به خود آئیم که غیر از خود خبری نیست و قدرت اینجاست.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻درباره پوچ و مهمل
🔻تعبیر "مهمل و پوچ" در خاطره رهبرانقلاب از گزارش رسیده به مرحوم رئیسی، بهانه ای شد تا مجدد برخی ناجوانمردانه علیه آن شهید مظلوم بتازند.
🔻یکبار مرور کنیم که چرا رهبرانقلاب این تعبیر را بکار بردند و در نهایت بیان یک نکته ساده.
🔻قصه چه بود؟
اصل حرف رهبرانقلاب بر ضرورت بازگشت ارز از سوی صادرکنندگان کالا به کشور بود. چرا؟ تذکر ایشان درباره کنترل نرخ ارز به اینجا انجامید که صادرکنندگان کالا باید تکلیف شوند که ارز حاصله از صادرات را در زمان مقرر وارد کشور کنند. بعد به خاطره ای از مرحوم رئیسی اشاره کردند که برای تحقق این هدف دنبال راه حل رفتند. راه حل آقای رئیسی چه بود؟ شرکت های دولتی ضمن آوردن ارز، متعهد شوند که برخی پروژه های عمرانی را با درآمد ارزی اجرایی کنند. اما در عمل این شرکت ها در اجرای تعهدشان کم گذاشتند و گزارش های مهمل و پوچ به شهید رئیسی ارائه کردند.
🔻مجدد مرور کنیم.
🔸-چالش اصلی و مورد نگرانی رهبری انقلاب که دغدغه ذهن مردم است حفظ ارزش پول ملی است.
🔸-حفظ ارزش پول ملی موکول به رشد عرضه ارز است و بخشی از عرضه ارز در اختیار صادرکنندگان کالا است.
🔸-شهید رئیسی بر دریافت ارز از شرکت های دولتی اصرار و طرحی تکمیلی نیز برای پروژه های دولت ارائه کردند.
🔸-شرکت های دولتی در اجرای تعهدشان در اجرای پروژه های عمرانی گزارش تقلبی و نادرست ارائه کردند.
🔻اساسا تذکر رهبری درباره گزارش مهمل و پوچ مربوط به شرکت های دولتی است که با قلدری به تکلیف شان در اجرای پروژه های دولتی عمل نکردند و دخلی به سیاست ارزی شهید رئیسی ندارد. به چه دلیل؟ تجربه.
🔻ساده توضیح دهیم.
🔻دو مدل برای آوردن ارز صادرکنندگان ارز به بازار وجود دارد. یکی مدل شهید رئیسی و دیگری مدل آقای همتی.
مدل شهید رئیسی چه بود؟ با ورود دستگاه های نظارتی و تکلیف این شرکت ها، ارز وارد کشور شود.
مدل همتی چه بود؟ با نزدیک کردن ارز دولتی به ارز بازار آزاد، قیمت ارز را برای صادرکننده کالا جذاب کنیم تا ارز را وارد بازار کند.
🔻حالا ببینید کدامیک از این دو سیاست موفق شد. ساده نیست؟
🔸اولی منجر به تثبیت نسبی قیمت ارز شد. یعنی علیرغم همان گزارش های مهمل و پوچ که البته نقص است و باید جبران شود، هدف اصلی آوردن ارز نسبتا محقق شد.
🔸دومی نه تنها نتیجه نداد که قیمت ارز را به شکل جهنده و تاریخی افزایش داد و در نهایت منجر به استیضاح وزیر و دوربرگدان سیاست ارزی همتی شد.
🔻تخلف در ارائه گزارش و سرپیچی و کم کاری و غیره طبیعی است و البته آسیبزا است و باید تدبیر شود. اما مهم گرایش و جهت گیری سیاست اصلی و برآیند کلی است. رئیسی دنبال دغدغه رهبرانقلاب رفت و برایش طرح نوشت و اجرا کرد و تا حدی قیمت ارز تثبت شد و چنین نشد که امروز شد.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻پایان وفاق و خیرخواهانه با رئیس جمهور
🔻از روز یکشنبه که آقای همتی استیضاح شده است برخی از طرفداران سنتی رئیس جمهور محترم، پایان وفاق را اعلام کرده اند. بهانه چیست؟ چرا یکی به رای نماینده ها استیضاح و دیگری به حکم قانون ناگزیر از استعفا شده است.
🔻اما سخن خیرخواهانه با آقای رئیس جمهور اینست که همین خط صادقانه ای که پیش گرفتید را ادامه دهید و از زیاده خواهی بدخواهان تاثیر نگیرید.
خالصانه باید گفت که درست تشخیص دادید. مهمتر از وفاق نداریم. وفاق هدف نیست ولی مهمترین وسیله است. ما با وفاق به همه جا خواهیم رسید. وفاق، فناوری بکارگیری قدرت جمع برای رسیدن به اهداف بلند است. تشخیص درستی دادید. در کشور ما بهترین تصمیم ها نیز بدون وفاق نتیجه نخواهد داد. وفاق راه و رسم تعامل اخلاقی برای برداشتن بارهای بزرگ است.
🔻اما وفاق چه نیست؟ وفاق حتما یکی شدن نیست. حتما نعل به نعل دولت راه رفتن نیست. حتما نقد نکردن و سکوت نیست. حتما تعطیلی مطالبه نیست. حتما عبور از قانون نیست. وفاق یعنی قانون سرجای خود، تکثر سرجای خود، اختلاف سلیقه به جای خود، نقد وگلایه به جای خود، اما برای رسیدن به اهداف ملی و مشترک باید از موضع شخصی و جریانی مان کوتاه بیائیم. طبیعی است زمانی رعایت این اصل اخلاقی ضروری است که بتواند ما را به هدف مشترک برساند. در غیراینصورت توقف در ظاهر وفاق، مخدر است.
🔻وفاق ریاکارانه تنها خلسه ای از حکمرانی یک دست می سازد و باری از دوش مردم برنمی دارد. نقد و گلایه و اصلاح و تغییر هست اما به روش دلسوزی نه جگرسوزی؛ به قصد دستگیری و نه مچ گیری. اگر جائی هم از ظاهر وفاق عبور می شود، غرض و نیت اصلی باطن وفاق و ایصال نهایی به مقصود عالی دولت است. غرض وفاق، همدلی و نصرت است ولو در جائی با تلخی محقق شود.
🔻بااین توضیح آقای پزشکیان مسیر درستی را پیش رفته اند. عرض خیرخواهانه اینست که اجازه ندهند روایت های انحرافی از وفاق غالب شود. روایت کسانی که با نعل وارونه از این اصل اخلاقی، منیت و خودخواهی را نتیجه می گیرند و غرض نهائی شان اینست که تنها ما حقیم و دیکتاتورمآبانه می خواهند وفاق را ابزار سرکوب قانون و تکثر و نقد و مطالبه کنند.
🔻آقای پزشکیان پروژه وفاق با کسانی پیش می رود که از بن وجود به اهداف عالیه انقلاب اعتقاد دارند، نه دیکتاتوری ظاهرگرایانی که پشت نقاب وفاق صف بسته اند. وفاق حقیقی را آنهایی پیش می برند که ولو در ظاهر هم رنگ شما نیستند و در مواردی دلسوزانه نقد می کنند، اما با تمام وجود پای تلاش دولت برای خدمت به مردم ایستاده اند و موفقیت شما را توفیق انقلاب و اسلام می دانند.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻و این دو تشکر تاریخی زلنسکی
🔻بعد از تحقیر زلنسکی در کاخ سفید و بیرون انداختن وی درحالیکه هنوز سخنانش تمام نشده بود، زلنسکی دو تشکر داشت:
🔸اول اینکه در پیامی خطاب به ترامپ نوشت: «از تو سپاس، آمریکا، بابت حمایتت، بابت این دیدار، از تو سپاس، آقای ترامپ.» در جریان مذاکره نیز وقتی معاون ترامپ با طعنه به زلنسکی می گوید آیا تا بحال شده یکبار از آمریکا تشکر کنی؟ می گوید بله بارها.
🔸و دوم بعد از اینکه کشورهای اروپائی تک به تک شروع به حمایت از وی مقابل ترامپ کردند از این دولت ها نیز تشکر کرد.
🔻خلاصه دو تشکر اینست: زلنسکی باز هم ذلت را ندید و باز هم به سراب عزت دل بست و در این دو تشکر درس ها نهفته است.
🔻یکبار قصه زلنسکی را ساده مرور کنیم.
🔸یک روز اروپائی ها به زلنسکی گفتند تو می توانی عضو ناتو و عضو اتحادیه اروپا شوی و ما هم از تو حمایت می کنیم. زلنسکی هم خوشحال وارد کری خوانی با روسیه شد. اما دستش به جهت نظامی خالی بود و ناچار سمت آمریکا و غرب دست دراز کرد.
🔸غربی ها ابتدا هیچ کمکی نکردند. زلنسکی بارها از این خلف وعده انتقاد کرد. تا اینکه بالاخره کمک هایی رسید. سرجمع 150 میلیارد دلار اروپا و 200 میلیارد دلار هم آمریکا کمک نظامی کردند. چه کمک هایی؟ نیویورک تامیز نوشت تسلیحاتی فرستاده شد که از فرط فرسودگی تنها به درد لوازم یدکی می خورد. اما همین کمک نظامی هم دست آخر شد بهانه ای برای آمریکا تا به اسم جبران هزینه دست روی معادن اوکراین بگذارد. زلنسکی هم رفت کاخ سفید برای امضای قرارداد که اینطور تحقیر شد و برگشت.
🔻اما این تنها نقطه شروع و پایان ماجراست. در این میان اتفاقات مهمی رخ داد.
🔸آخرین نظرسنجی موسسه بین المللی کی یف نشان داد که مخالفان جنگ در اوکراین 20 درصد بیشتر و به عدد 60 درصد رسیدند. حداقل 6 میلیون نفر هم از اوکراین مهاجرت کردند. یعنی افکار عمومی را از دست دادند. این درحالی است که بالای یک میلیون نفر هم در جنگ زخمی و کشته شدند.
🔸روسیه هم در میان جنگ توانست حداقل 4 منطقه شرق اوکراین و حدود 18 درصد این خاک را تصرف و رسما به خاک خود اضافه کند. جالب اینکه ترامپ هم تائید کرد.
🔸حجم ویرانی ها به اندازه ای شد که بانک جهانی اعلام کرد حداقل 411 میلیارد دلار برای بازسازی هزینه لازم است. اما این هزینه مهمترین عاملی شد که پیوستن اوکراین به اتحادیه اروپا را هم منتفی کرد چون اروپائی ها حاضر نیستند یک کشور جنگ زده را تحمل کنند و بارهزینه های آنرا بدوش بکشند.
🔸درباره پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم وال استریت ژورنال نوشت که ترامپ تصمیم دارد آتش بسی به کی یف تحمیل کند که تا دو دهه نتواند به ناتو بپیوندند. معاون ترامپ هم رسما آنرا خبری کرد.
🔻و حالا؛
یک بازیگر با سراب غربی ها هم مردمش را از دست داد و هم خاکش و هم به ویرانی رسید و هم اینطور ذلیل و تحقیر شد. اما نکته مهم اینجاست که هم چشم بر تحقیر می بنند و هم چشم به سراب غربی ها میدوزد. برای او هیچ درسی آموزنده نیست.
چرا؟ چون هیچ راه دیگری ندارد. آنکه به توان داخلی و مردمش اتکا نکند، چنین میانه ذلت و سراب عزت آواره می شود.
🔻در این قصه ذره ای شرافت دیدید؟ شاید حالا بهتر درک شود که چرا رهبرانقلاب فرمودند این راه شرافتمندانه نیست.
@mahdian_mohsen
🔻فراتر از تراموا...
🔻نخستین بسته حمل و نقل عمومی شامل 180 دستگاه اتوبوس برقی، 1700 تاکسی برقی شاسی و خط یک تراموای هوشمند افتتاح شد. بسته های دوم و سوم در راه است. مثلا این 180 دستگاه اتوبوس برقی از 3 هزار دستگاهی است که بزودی به خیابان می رسند.
🔻این آمار را وقتی در مقایسه با گذشته ارزیابی کنیم معنادارتر می شود. به عنوان مثال در همین یک مورد اتوبوس ها، سه سال پیش تهران 1800 اتوبوس داشت که هزار دستگاه غیرفعال و تنها 800 مورد مسافر جابجا می کرد. و حالا ظرف این سه سال 2100 دستگاه اتوبوس فعال شده است که بزودی به 3400 دستگاه می رسد. یا نمونه دیگر واگن های مترو است که با اجرای طرح تحولی در مدیریت شهری به اندازه 25 سال گذشته واگن وارد چرخه می شود.
🔻اما واقعیت اینست که اهمیت ماجرا به این اعداد و ارقام نیست. نکته با اهمیت اینست که این طرح دارای یک پیوست هویتی است که باعث می شود حمل و نقل عمومی تهران به قبل و بعد از افتتاح تقسیم شود.
🔻کدام پیوست؟
1⃣یکم. طرح تحول حمل و نقل شهری برپایه یک تحول درون زا است. تحول درون زا به این معناست که جلوه ای از مردم سالاری دینی است. طرح " من شهردارم" از همین جهت اهمیت دارد که به مردم سالاری دینی و مشارکت دادن مردم به تعیین سرنوشت خود مرتبط است. از اینرو طرح تحول حمل و نقل شهری به عنوان تحقق مهمترین مطالبه عمومی مردم در شهر تهران حائز اهمیت است.
2⃣دوم. طرح تحولی حمل و نقل شهر تهران دارای چند پیام روشن مدیریتی است. اول از همه تحقق شعار "ما می توانیم" است. توجه کنیم که سالها مدیریت شهری تهران به بهانه تحریم و بی پولی حتی یک دستگاه اتوبوس یا واگن نتوانسته بود به سیستم حمل و نقل عمومی شهر اضافه کند. دوم نیز معنای واقعی و راستین وفاق است. اینکه شهرداری تهران در کنار شورای شهر و دولت و دیگر دستگاه ها بتواند به مردم خدمت کند. وفاق حقیقی یعنی همین. کنار هم باشیم برای کار بیشتر و خدمت بیشتر به مردم. انقلابی گری یعنی خدمت به مردم ولاغیر. این نگاه می تواند شهر را با سرعت مضاعف، بجهت کالبدی و معنائی متحول سازد.
3⃣سوم. فصل جدید حمل و نقل عمومی دارای یک تحول فناورانه و دانش بنیان است که شاخص آن برقی سازی است. به سخن دیگر مدیریت شهری با ارتقای کمی و کیفی این ناوگان هم حمل و نقل عمومی را ارتقا بخشیده است و هم پاک سازی زیست محیطی شهر. با این هدف تلاش کرده است برق لازم برای این ناوگان را با طرح های دانش بنیان، خارج از مدار برق خانه ها و صنعتی ها و مثلا از زباله های شهر تامین کند.
4⃣چهارم و در نهایت اجرای ایندست طرح ها تلاش برای تحول روحی و انسانی در شهر است. مهمترین رکن برای یک جامعه معنوی توجه به انسان هائی است که دارای کرامت نفس و تعالی روحی اند. مدیری می تواند در این راه قدم بردارد که با اقداماتش به مردم و جامعه خود حس کرامت ببخشد. به همین دلیل است که گفته می شود حاکم نه تنها خدمت رسان صرف و بلکه باید خدمتگذار باشد. یعنی مردم با تمام وجود حس کنند عده ای به اسم مدیر برای آنها خادمی می کنند. این حس کرامت انسانی است که اولا منتج به مسئولیت پذیری و مشارکت می شود و در نهایت کمک می کند هویت معنوی و انسانی شهر ارتقا یابد. طرح تحولی حمل و نقل عمومی یک طرح ضدتبعیض و عدالتخواه است که خاصه به اقشار متوسط و ضعیف جامعه عزت نفس می بخشد.
این طرح تنها یک جلوه و رشته از خدمات متعالی و متکی به این تحول 4 گانه است و هنوز تا تحقق مدیریت شهری الگو و شهر الگو و شهروند الگو راه بسیار است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻اوباش؛ فتنه آینده
🔻قتل یک دانشجوی مظلوم توسط زورگیر و قمه کش خیابانی در کنار تلاش شیاطین وطن فروش برای آشوب در ایران معنا دارست و نباید به سادگی از کنار آن گذشت. بدون شک این پرونده بسته نمی شود و صدالبته مطالبه مبارزه با اوباش باید مورد توجه و با جدیت بیشتری دنبال شود.
🔻اما بزودی مساله اوباش در ایران تبدیل به مساله جدی تری خواهد شد که فراتر از جیب بری و کیف قاپی است. اما چرا؟
🔻فتنه آینده در تولید جهل یا توقف ذهن است. یعنی چی؟
اساس جریان های شیطانی در تولید جهل است. چون مردم اگر آگاه شوند علیه ظلم قیام می کنند. ازاینرو فضای مجازی با همه آسیب هایی که بر آن فهرست می شود دارای قدرت آگاهی بخشی در توده هاست. از این جهت فراتر از ایران، فضای مجازی وبال جریان سرمایه دار جهانی شده است. چون آگاهی عمومی در همه جای دنیا به واسطه افول انحصار رسانه های مرجع و شکست سانسور و رشد شبکه های مردمی در حال افزایش است. به موازات رشد آگاهی ها، جریان فتنه در هرجای دنیا عرصه را بر خود تنگ می بیند و دست به تولید جهل می زند. تولید جهل چطور میسر است؟ با دروغ آفرینی و اشتباه پراکنی های دستی و الگوریتمی؛ جزئیاتش بماند. اما خط همین است.
🔻اما آیا تولید جهل صرفا و تنها با پمپاژ دروغ و قلب حقیقیت ممکن است؟ خیر. چون خورشید هیچ گاه پشت ابر نمی ماند و هرکس مقابل حقیقت صف آرائی کند با سیلی واقعیت بیدار می شود.
🔻اینجاست که نقشه دروغ و تحریف باید با روش دیگری تکمیل شود و آنهم پروژه "میخکوب ذهنی" و "تخته بند کردن شناختی" است.
🔻پروژه میخکوب ذهنی چیست؟
پروژه ای که موجب کپ کردن ذهن می شود. یعنی قدرت تحلیل ذهن را می گیرد. چشمان فرد را چنان پر می کند که امکان تحلیل ساده از او گرفته می شود. مثل آدمی که ترسیده است. دقت کردید آدم وحشت زده حتی نمی تواند از داشته های علمی و تجربی خود استفاده کند؟ گرگ را می بیند و می داند درنده است اما بجای فرار، می ایستد.
پروژه میخکوب ذهنی باعث می شود عده ای بترسند و از میدان خارج شوند. یعنی دشمن برای جلوگیری از رشد آگاهی ها مجبور می شود دست به تولید وحشت بزند.
🔻اما این پروژه چطور شکل می گیرد؟ با حضور اراذل و اوباش. نقش اراذل اوباش خون ریختن است. خون ریختن چشم ها را پر می کند. اغتشاشات 1401 را خاطرتان هست؟ ضعیف ترین حضور مردمی را در اغتشاشات 1401 داشتیم. اما نقش اوباش خیابانی چنان بود که خیلی ها باورشان شده بود خبری است. عده ای قلیل با آتش پراکنی گسترده؛ مثل آب خوردن آدم می کشتند. شهید عجیمان را زمانی سلاخی کردند که اغتشاش به روزهای پایانی اش نزدیک شده بود. تا مجدد آتش اغتشاش در فضای مجازی زنده بماند.
در فضای مجازی نیز در فتنه 1401 یکی از پروژه های ضدانقلاب همین نقش ترول ها و زامبی های مجازی بود تا با فحاشی و تهدید به آدم کشی، فراتر از الگوریتم های فنی و حقوقی شبکه های اجتماعی و سانسور ساختاری، مارپیچ سکوت اجباری را رقم بزنند.
🔻حتی در ابعاد جهانی نیز رژیم منحوس صهوینستی با همین نقشه شناختی بر سر زن و بچه غزه آتش می ریخت. تا شکست خودش مقابل حماس و مقاومت را بپوشاند. از چه طریق؟ کپ کردن ذهنی. حتی در ایران عده ای غافل باور کردند که قدرت نزد اسرائیل است. چرا؟ چون بیشتر خون میریزد. خلاصه در ابعاد جهانی هم فتنه آینده نزد اوباش جهانی است.
🔻آقایان مسئولی بهوش باشید. ماجرا تنها خفت کردن و زورگیری نیست. مساله اصلی اینست که قمه کش ها اینبار برای نقشه مهمتری اجیر می شوند؛ برای ریختن خون دانشجو و زنان و هر مظلوم دیگری.... تا با امتداد آن در فضای مجازی موجب کپ کردن ذهنی و تولید و توزیع جهل شود. تا مانع نقش آفرینی آگاهی ها شوند و در نتیجه این کپ کردن ذهنی که الگوریتم های فنی شبکه اجتماعی نیز به کمک آن می آید، مانع روشنگری شوند و به خیال خام مردم را به خیابان بکشند.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻لحن قاطع رهبرانقلاب درباره مذاکره
رهبرانقلاب درباره مخالفت با مذاکره لحن قاطعی داشتند. روشن و شفاف و صریح با یک استدلال بسیار ساده؛ دلیل مخالفت: تجربه.
اما چرا؟ این مخالفت یک منطق با اهمیت دارد؛ همان دلیلی که یکبار بخاطر آن در مذاکره با آمریکا همراهی کردند.
اجازه دهید به گذشته برگردیم. سالها پیش وقتی بحث مذاکره در دولت وقت مطرح شد رهبرانقلاب یک جمله تاریخی دارند. فرمودند که به مذاکره خوش بین نیستم، اما اجازه دادند تیم مذاکره کننده با منطق و مدل خودش عمل کند؛ با همان مدل دیپلماتیک و همان زبان دنیا و حتی همان خنده ها و قدم زدن ها و .... اینکه چه میزان برجام مطابق خط قرمزهای رهبری انقلاب پیش رفت مساله دیگری است. اما اصل موضوع اینست که مذاکره در سایه همراهی رهبری انقلاب پیش رفت. بااین حال ثمره اش چه شد؟ طرف مذاکره که در طول چانه زنی های دیپلماتیک هم زورگو بود و هم زیاده خواهی داشت و هم نتیجه نهائی را به نفع خودش رقم زده بود، در عمل به همان تعهد حداقلی نیز پایبند نماند و زیر توافق نامه زد و عهد شکنی کرد و از این قلدری نیز هیچ گاه پشیمان نشد.
امروز از آن ماجرا چند سالی گذشته است و حالا همراهی رهبر انقلاب به مخالف صریح و روشن تبدیل شده است. اما چرا؟
یک روز با مذاکره موافقت کردند برای رشد جامعه و امروز مخالفت کردند برای تثبیت همان رشد عمومی.
آنروز که برخلاف پیش بینی خود به مذاکره مجوز دادند قصدشان یک تجربه تاریخی بود و امروز که با مذاکره مخالفت می کنند غرض نهائی صیانت از همان تجربه تاریخی است.
آنروز که از نظر خود عدول کردند، به افکار عمومی احترام گذاشتند و امروز که افکار عمومی با آن تجربه شکل گرفته است باز هم به احترام افکار عمومی مخالفت می کنند.
مساله دولت ها و جریان های سیاسی نیستند؛ مساله مردمند. مخالفت امروز، ادامه همراهی دیروز است و این اصلی است که دغلبازان سیاسی و مکاران غربزده و کاسبان آمریکاپرست نمی فهمند اما مردم هوشیارند.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻درباره پشیمانی کارفرما از مزدورها
🔻آمریکا کمک مالی به ضدانقلاب را سه ماه تعلیق کرد. کمکی معادل 65 میلیون دلار. در این رابطه چند نکته قابل اعتنا وجود دارد.
1⃣یکم. این عدد و خبر برای کسانی که هنوز دلبسته کدخدای خیالی هستند مفید است؛ البته امیدوارم. خیلی روشن و شفاف و بدون لکنت از بودجه حمایت علیه مردم ایران سخن می گویند. این عدد طی بیست سال به گزارش وزارت خزانه داری آمریکا 359 میلیون دلار است. این درحالی است که این تنها گوشه ناچیزی از حمایت هاست. به عنوان نمونه تنها "بنیاد ملی دموکراسی" یک موسسه غیرانتفاعی که بودجه مستقیم از کنگره آمریکا می گیرد در 5 سال گذشته بیش از 2.6 میلیون پوند به 7 گروه رسانه ای برای براندازی کشورهای مستقل اختصاص داده است. یا تنها گروه رسانه ای USAGM در بخش ضداایرانی اش و به اعتراف خودشان برای یک سال ماموریت رسانه ای علیه ایران 637 میلیون دلار درخواست بودجه کرده است.
2⃣دوم. کارفرما دچار کسری جدید مالی است. این تصمیم در کنار دیگر تصمیمات فوری ترامپ برای حذف هزینه 40 میلیارد دلاری است که 200 کشور را تحت تاثیر قرار می دهد. وضعیت آمریکا انقدر اسفناک است که حاضر شده است از حمایت های حیثیتی از رژیم صهیونیستی نیز دست بکشد و اقدام علیه ایران را مسکوت بگذارد. این وضعیت امروز کشوری است که مدعی قدرت اول دنیا است و چشم خودتحقیرها را پر کرده است.
3⃣سوم. آمریکا از مزدورهای رسانه ایش راضی نیست. به تعبیر دیگر تاریخ مصرف پهلوی ها تا رجوی ها و یا نصیری ها که سال 57 رفتند ساواکی شدند، برایش گذشته است. در یک نمونه روشن سالها پیش برایان هوک نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران در نیویورک پست نوشت که رسانه صدای آمریکا در پیشبرد اهداف تبلیغاتی علیه ایران کاملا ناموفق بوده است. این درحالی است که تنها صدای آمریکا در همان سال 17 میلیون دلار بودجه حمایتی دریافت کرده بود. سال گذشته نیز شبکه سلطنتی من وتو به جهت پشیمانی کارفرما مجبور شد تعطیل کند.
اما چرا موفق نبودند؟ این رسانه ها و تروریست ها و آدم کش ها که در دشمنی با ایران کم نگذاشتند؛ پس علت خواری شان نزد کارفرما چیست؟ همه غرب یکدست و یک صدا با همه تجهیزات یک جنگ ترکیبی را برای پیشبرد جنگ رسانه ای علیه ایران به خدمت گرفتند اما باز هم موفق نشدند. چرا؟
4⃣بند چهارم و دست آخر: مقاومت مردم ایران در این حوزه با اهمیت است. گرچه دولت آمریکا گرفتار ضعف جدی اقتصادی شده است، اما اگر مزدورهای ضدایرانی موفق عمل می کردند دست حمایت خود را از این رسانه ها برنمی داشت. ماجرا اینست که روی دیگر ناکارآمدی ضدانقلاب قدرت و مقاومت مردم ایران است. تلاش شبانه روزی ضدانقلاب اینست که مردم ایران را نسبت به هویت تاریخی و دینی و انقلاب و ملی شان پشیمان و از آینده شان ناامید کنند. اما مردم ما در تمام این سالها نشان دادند که مکر و خدعه و فریب رسانه های دشمن بر آنها بی اثر است. روی دیگر این تصمیم تصویری از قدرت ملی مردم ایران است. ملتی به غایت سیاسی و اهل تحلیل که در بزنگاه ها همواره تصمیم درست گرفتند و مقابل دسیسه های دشمن مقاومت کردند. این قدرت را نباید دست کم گرفت. این همان قدرتی است که مردم غزه نیز با مقاومت شان توانستند رژیم صهیونیستی را به زانو در آوردند و در تاریخ بی آبرو کنند. خلاصه این خبر در آستانه دهه فجر که نماد قیام و مقاومت مردمی ماست معنادار است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻پیش بینی رهبرانقلاب و ماجرای ایمان ما
🔻حماس پیروز شد و رژیم صهیونیستی در مفتضح ترین حالت بی آبرو شد. حدود 50 هزار انسان بی گناه را قربانی کرد اما در نهایت و با خفت پای میز مذاکره با گروهی نشست که قرار بود نیست و نابود شوند .
🔻از ابتدا گفتند نابودی حماس و خلع سلاح حزب الله و آزادی اسرا و اشغال نوار غزه و چه و چه و حالا به هیچکدام از آن وعده ها نرسیدند. از آن سو روح سنوار شاد؛ چه رنگی بر تاریخ زد. حماس مردانه جنگید و امروز افسانه مظلومیت اسرائیل که عمری با توسل بدان جنایت می کرد، برای دنیا که هیچ و بلکه برای تاریخ به کلی فرو ریخته است. امروز از اسطوره وهیبت پوشالین و قدرت اطلاعاتی و دفاعی نیز خبری نیست. نقشه های شوم برای مردم منطقه نیز نقش بر آب شد.
از آن سو اسرای حماس آزاد شدند که هرکدام بالقوه یک رزمنده مجاهد خواهند بود و از سوی دیگر بغض و کینه و انتقام در میان جوانان و نوجوانان داغ دیده غزه، هزار برابر جبهه مقاومت را قوی تر خواهد کرد.
🔻اما سخن این متن اینجا نیست. چراکه چنین گفتن ها، امروز خیلی سخت نیست. همه چیز مقابل چشمان ما قرار دارد. امروز این حرف ها را کابینه و وزرا و رسانه های صهوینیستی می زنند و معترف اند. اما بیائید فراموش نکنیم؛ پیشتر چنین نبود. آنروزها که جنایت غصابان غزه چشم ها را پر کرده بود و اجازه دیدن مقاومت مجاهدان را نمی داد و امیدها ناامید بود و عده ای چه بسا ظاهرالصلاح به زمین و زمان طعنه می زدند و گزاف می گفتند.
به یاد بیاوریم که آنروزها چه کسی با چشم باز صحنه را روایت می کرد و از پیروزی قطعی مقاومت می گفت؛ سخنرانی های رهبرانقلاب را مرور کنیم.
🔻واقعیت اینست که آنچه گذشت، صحنه یک آزمون بزرگ بود. آزمونی برای ایمان فردی و اجتماعی مان. صادقانه سوال کنم؟ آنچه رهبری می دید را می دیدیم؟ به آینده مقاومت امید داشتیم؟
🔻واقعیت اینست که با ایمان کورکورانه و تقلیدی و موروثی خو گرفتیم و برای مان مهم نبود خلا این ایمان کجا خودش را نشان می دهد. فکر کردیم ایمان به زبان است و یا در نهایت به عقل و قلب مان. امروز دیدیم حتی ایمان قلبی نیز به سنت های الهی کافی نیست. به تعبیر رهبرانقلاب، شیطان اول مومن قلبی و عقلی به حضرت حق بود اما بازهم زمین خورد.
رهبرانقلاب در سالگرد ارتحال امام به دو شاخص مکتب روح الله اشاره کردند و آنرا منشا همه معجزات انقلاب دانستند. ایمان و امید. فرمودند ایمان امام به ربوبیت و سنت هایش در نصرت اهل حق، ریشه حرکت انقلاب اسلامی است.
شاید برخی از کنار آن گذشتیم. ایمان را صرفا و بیش از کتاب های معارف ندیدیم و حالا که خلا ایمان خودش را در صحنه زندگی و سیاست و جامعه نشان می دهد تازه متوجه شدیم نبود ایمان چقدر دردناک است.
🔻ایمانی که تقلیدی و کورکورانه باشد که هیچ؛ اساسا در چنین میدانی سپر خواهد انداخت. اما ایمان عقلی و قلبی نیز در این کارزار راه به جائی ندارد. چه بسیاری که حقانیت حماس و قدرت حزب الله و شجاعت یمن و غیره را دیدند و اما به پیروزی باور نداشتند و چه بسا زیر لب از خدا هم گلایه داشتند که تا کی و کجا باید این جنگ نابرابر ادامه یابد.
🔻ایمان حقیقی اینجاست. ایمانی که با علم و آگاهی عمیق شده است و با قلب به باور رسیده است و البته با عمل به منصه ظهور کشانده شده و فزاینده شده است. تنها چنین ایمانی است که در این میدان تاب می آورد.
🔻عصر امروز عصر تجلی ایمان است. خلا ایمان بیش از گذشته به چشم می آید. عصر ایمان های سرسری و لقلقه زبان گذشته است. عصر ایمان های محفلی و گعده ای و صرفا سرسجاده تمام شده است. با ادعا و عنوان و ظاهر و ژست نمی توان در این راه ماند. عصر ایمان، عصر خالص سازی است. عصری که خیلی ها جا خواهند ماند و تنها مجاهدانی که در زندگی ایمان به خدا و سنت هایش را به بروز و ظهور کشاندند و در عمل نشان دادند، می توانند صحنه را درست ببیند و به مقاومت و پیروزی امید داشته باشند.
🔻عصر امروز عصر ظاهر بینی نیست. عصر دیتا و اطلاعات و حتی تحلیل هم نیست؛ لازم است اما کافی نیست. در عصری بسر می بریم که تنها با قدرت ایمان می توان درست و غلط را تشخیص داد. این چند ماهی که گذشت ایمان بسیاری از مومنین محک خورد و امروز که روز پیروزی است باید توبه و انابه کنیم.
مجاهدت سنوار برای ما هم درس ها داشت.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻ایستگاه جدید ترور
🔻واقعیت اینست که ترور علیه جمهوری اسلامی در دوران بلوغش بسر می برد. ترور امروز حجج الاسلام مقیسه و رازینی با ترور دهه 60 عمیقا متفاوت است.
🔻چند دوره ترور را باهم مرور کنیم:
1⃣یکم. ترور کور:
ترورهای ابتدای دهه شصت، ترور کور بود. بیحساب آدم میکشتند؛ با هدف ناامنسازی و ایجاد رعب و دلهره. اما بعد از مدتی متوجه شدند حرکت انقلاب متوقف نمی شود.
2⃣دوم. ترور هدفمند:
مدتی گذشت تا به ترور هدفمند رسیدند و مسوولین و رجال سیاسی را هدف گرفتند؛ به خیال شان اداره کشور مختل می شود. ترور نخست وزیر و نماینده ها و رئیس مجلس و رئیس جمهور و غیره از ایندست بود. خون ها ریختند آنهم چه خون های پاکی، اما بازهم متوجه شدند حرکت انقلاب متوقف به بزرگانش نیست.
3⃣سوم. ترور هوشمند:
در سالهای گذشته به ترور نخبگان رسیدند. از دانشمندان هسته ای تا علمی و فرماندهان نظامی و غیره. به خیال شان قدرت نهایی این انقلاب صرفا در اختیار نخبگان علمی است. اینها هستند که موتور محرکه ایران قوی هستند. جنایت ها کردند، اما در نهایت از حرکت پرشتاب کشور حیرت زده واماندند.
4⃣چهارم. ترور بلوغ یافته:
دشمن در نقطه بلوغ خود به ترور مومنین و مجاهدین رسید. ترور زائران مزار حاج قاسم و ترور در حرم امام و حرم رضوی و شاهچراغ و ترور جوانان بسیجی و ....
دشمن متوجه شد قدرت اصلی این انقلاب فراتر از مسئولین و حتی نخبگان است و اصل این قدرت در اختیار جریان مجاهد و مومن است. هسته سخت نظام مومنین اند. کشتند و خون ریختند و اما طرفی نبستند.
5⃣پنجم. ترور نهایی:
دست آخر به این نتیجه رسیدند که مومنین و مجاهدین پیشرو هستند اما قدرت این انقلاب در دل آحاد این مردم است. این مردم با همه تفاوت های شان اصل و اساس و ریشه قدرت در این کشور هستند. از اینرو طی سالهای گذشته هدف اصلی را متن مردم قرار دادند. علت اینکه از براندازی سیاسی عبور کردند و به تجزیه طلبی رسیدند نیز به همین دلیل است. اغتشاش 1401 را از این جهت مرور کنید.
🔻اما چطور ممکن است مردم را ترور کرد؟
هیچیک از ترور های گذشته را کنار نگذاشتند؛ اما در هر دوره به میزان رشد مردم و کشور، شیوه ترور را ارتقا دادند و حالا ترور مردم را در دل ترور های ترکیبی دنبال می کنند. ترکیب ترور نرم و سخت. تکلیف ترور سخت روشن است اما برای حذف مردم باید ترور نرم را نیز در پیش می گرفتند که ترور ادراکی مردم است. اینجاست که یکی از روش های ترور نرم و ادراکی، ترور نمادین است.
6⃣ششم و ترور نمادین.
ترورهای نمادین در ادامه ترور توده ها و متن مردم است. ممکن است سراغ مقیسه ها و رازینی ها روند اما هدف نهایی وفراترشان اثر ذهنی و ادراکی بر مردم است. دشمنی که در میدان دستش خالی است حالا نیاز دارد تا در اذهان مردم قدرت نمایی کند. اینجاست که سراغ بزرگانی میروند که حذف آنها اثر مضاعف و نمادین داشته باشند.
🔻رازینی و مقیسه نماد شجاعت و تقابل تمام عیار با جریان نفوذ و ضدانقلاب و جریان ضدامنیتی در طی چهل سال گذشته بودند. حذف آنها پیام روشن به کسانی است که از این مجاهدین قضائی زخم خوردند و یا در سایه هراس منفعل نشسته اند؛ حال آنکه دشمن بی اندازه به جولان این جاهلان نیازمند است. همین چند ساعت گذشته و پس از عملیات ترور را در رسانه های خارجی بررسی کنید و ببینید چطور پازل ترور را تکمیل می کنند تا مردم را نسبت به خادمان و حافظان امنیت بدبین کنند و با تشویق هشتگ آبدارچی، "اجتماعی سازی ترور" را کلید بزنند.
🔻و اما کلام آخر؛
ارتقا و بلوغ ترور ترکیبی و و عملیات تخریبی دشمن یک سوی ماجراست. سوی دیگر قدرت مردم است. این قدرت ایران و انقلاب است که رشد و توسعه یافته است. فراموش نکنیم که پیچیده شدن رفتار دشمن به جهت عمیق تر شدن قدرت ایران و انقلاب است واگرنه دلیلی نداشت ترور کور دهه 60 به ترورهای مردمی و نمادین ارتقا یابد.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻این پیشنهاد را یک جا ذخیره کنید
🔸این سوال خیلی هاست که برای کمک به انقلاب چه کتابی بخوانیم؟
🔸برای تقویت تحلیل سیاسی چی؟
🔸 یا اینکه اگر بخواهیم نظام اندیشه مان را تقویت کنیم، چه کتبی و با چه ترتیبی باید خوانده شود؟
🔻اولا باید به شما تبریک گفت. کسی که دنبال نظام اندیشه است و تصمیم گرفته است خود را با کتاب مجهز کند انسان دغدغه مند و فرهیخته و ماموریت گرایی است.
نداشتن نظام اندیشه آسیب و آفت جبران ناپذیری دارد. تا جائیکه بدون تعارف فقدان آن تهدیدی جدی برای عاقبت بخیری است.
🔸دقت کردید برخی افراد ظاهرا مذهبی و انقلابی، در بزنگاه های روزگار مسیرشان از امام جامعه جدا می شود؟ حالا یا تندتر می روند و جلو می زنند و رهبر و نظام و انقلاب را متهم به عقب ماندن می کنند ویا فاصله می گیرند و به امام جامعه نمی رسند.
🔸یا اینکه خیلی ها در حوادث سیاسی دچار تعلل و سرگشتگی می شوند. حتما از این دست آدم ها هم زیاد دیدید. آدم هایی که با یک خبر و یک رخداد وا می مانند که چه کنند و چه نکنند و نمی دانند درست و غلط چیست.
🔸برخی دیگر هم هستند که حرف حق را می دانند و زبان شان کوتاه است . اینها نیز مشکل نظام اندیشه دارند. کسی که نظام اندیشه نداشته باشند اعتماد به نفس بیان حرف حق ندارد.
🔸عده دیگری هم هستند که آنچه در نظام اعتقادی شان می فهمند را نمی توانند در عرصه عمل و زندگی امتداد بخشند. اینها نیز دچار نقص نظام اندیشه اند. اساسا تفاوت اعتقاد و نظام اندیشه در همین است که اعتقادات امری ذهنی و نظام اندیشه امتداد یافته در زندگی و عمل است.
🔸برخی دیگر را هم شاید توجه کردید که همواره در فهم اصل و فرع امور دچار اشتباه می شوند. متوجه نیستند در یک نظام دینی اصل چیست و فرع کجاست؟ جائی که باید رگ گردنشان برجسته شود ساکت اند و جایی که باید سکوت کنند همه جا را بهم می زنند.
🔸برخی هم هستند که گیر اصلی شان اخلاق است. فکر می کنند کار انقلاب را می توان با بی اخلاقی جلو برد. مثل آب خوردن تهمت می زنند ودروغ می گویند آنهم به اسم دفاع از دین و مذهب و انقلاب.
🔻از این دسته افراد کم نیستند و تلخ تر اینکه درباره خودمان هم باید نگران باشیم.
خلاصه این روزها نظام اندیشه برای جوان مومن انقلابی از نان شب واجب تر است.
🔻حالا در موسسه همشهری یک پیشنهاد ویژه برای شما داریم.
🔸مجله همشهری ماه در شماره اخیر خود ویژه نامه ای را منتشر کرده است به نام " این کتاب ها را حتما بخوانید"
این ویژه نامه هر آنچه شما لازم دارید برای تقویت نظام اندیشه ای تان با رعایت ترتیب و اولویت معرفی کرده است. ضمن اینکه توضیح می دهد دقیقا هر کتابی چه مساله ای را در ذهن شما حل می کند و کجا به کارتان می آید. در هر بخش نیز برشی از کتاب آمده است که با ادبیات کتاب بیشتر آشنا شوید.
🔻دسته بندی کتاب از نظام معارفی و اسلام شناسی است تا اخلاق و سلوک و حتا هنر و ادبیات. هرآنچه یک جوان مومن انقلاب نیاز دارد که بداند.
حتما این مجله کتاب را تهیه و اگر فرصت دارید از نمایشگاه کتاب، کتب معرفی شده را تهیه کنید و اگر نه سرفرصت سراغ این کتاب های پیشنهادی روید .
@mahdian_mohsen
🔻بااین ادرس به کتاب دسترسی دارید:
https://hamshahrimarket.com/product/مجله-ماه-ویژه-نامه-نمایشگاه-کتاب/
🔻جنگ روایت های ترامپ و اهمیت یک هشتگ
🔻یک سوال جدی وجود دارد؛ کارکرد ادعای نابخردانه ترامپ درباره خلیج فارس چیست؟
🔸دقت کنیم که ایندست ادعاها جدید نیست. پیشتر درباره خلیج مکزیک هم گفته بود باید خلیج آمریکا شود.
🔸یا کانادا را ایالت 51 ام آمریکا خطاب کرد.
🔸 یا اینکه آمریکا غزه را تصاحب و فلسطینی ها را به اردن و مصر منتقل کند.
شاید در نگاه اول اینطور وانمود شود که این تعابیر جنون آمیز بیشتر شوخی است و ناشی از حماقت اوست. اما تاریخ نشان می دهد ماجرا اینگونه نیست.
🔻به سخن دیگر تغییر هویت ها از طریق جنگ روایت ها آغاز و بهانه رویارویی اصلی می شود.
🔸به سخن دیگر آشفتگی را ابتدا در ذهن ایجاد می کنند و در گام بعد به تغییر واقعیت می رسند.
🔸ابتدا ذهن ها را به گروگان می گیرند و بعد بدن ها و خاک ها.
🔻تاریخ مملو از تکرار این روایت های جنون آمیز از واقعیت است که بعد از مدتی به بخشی از واقعیت تبدیل شده است.
🔻تقریبا تمام جنگ های سخت با جنگ روایت ها آغاز شده است.
🔸جنگ جهانی دوم با روایت نازی ها از برتری نژادی آغاز شد.
🔸جنگ روایت های میان آمریکا وشوروی بر سر دموکراسی مقابل کمونیسم بود که منجر به جنگ های نیابتی در ویتنام و و کره وغیره شد.
🔸بهانه ورود آمریکا به افغانستان با روایت آمریکا از حضور اسامه بن لادن و القاعده در آفغانستان به عنوان عامل عملیات 11 سپتامبر آغاز شد.
🔸 جنگ عراق با این روایت آمریکایی ها آغاز شد که صدام به سلاح کشتار جمعی دست یافته است.
🔸جنگ خلیج فارس نیز با پروپاگاندای کشتار نوزادان در کویت آغاز شد.
🔸دفاع مقدس نیز خروجی جنگ روایت ها بود. روایت تهدید صدور انقلاب و اینکه خوزستان نام اصلی اش عربستان و خاک عراق است.
🔻عقب تر برویم.
🔸 در تاریخ اهل بیت نیز همه جنگ ها با جنگ روایت ها آغاز شده است.
🔸 وقتی امیرالمومنین در هنگام نماز و در سجده و در مسجد به شهادت رسید، روایت غالب این بود که مگر علی علیه السلام هم نماز می خواند؟
🔸از حضرت زهرا سلام الله علیها برای فدک شاهد خواستند. گوئی نستعیذبالله حضرت واقعیت را نمی گویند.
🔸 غدیر چون درست روایت نشد حوادث دردناک بعد از آن رقم خورد. از کوچه بنی هاشم تا کربلا و بعد از آن.
در کربلا جنگ روایت ها این بود که سیدالشهدا شورشی و خوارج است و خطبه های حضرت زینب و مارایت الا جمیلا برای بهم ریختن همین جنگ روایت بود. عمرسعد ملعون شهادت سیدالشهدا و شکست ظاهری در کربلا را نشانه برتری خود و خواست و قدرت خدا روایت می کرد.
🔻مجدد بازگردیم به این روزها.
🔸اساسا رژیم صهیونیستی با جنگ روایت ها نزدیک به یک قرن بر مردم فلسطین ظلم و جنایت کرد.
🔻با سه افسانه.
🔸اول افسانه مظلومیت. با قصه هلوکاست و اینکه قوم ما مظلوم تاریخ است.
🔸دوم با روایت اینکه فلسطین همان کنعان است و همان ارض موعود که در تورات آمده است
🔸و روایت سوم افسانه قدرت و هیبت که از خود ساخته بود تا کسی نزدیک نشود.
🔻سالها با همین سه افسانه روایی جنایت کرد و عالم در سکوت و خفقان بود تا 7 اکتبر از راه رسید و دودمان این روایت ها را بهم زد.
🔸سنوار و یارانش اساسا برتری صهیونیست ها در جنگ روایت ها بر هم زدند.
🔻حرف تمام است.
جنگ روایت ها آغاز همه جنگ های تاریخ است.
سرنوشت مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا را نیز همین روایت ها تعیین می کند. آنجا که آمریکائی ها تلاش می کنند روایت غنی سازی اورانیوم در ایران را تهدید علیه امنیت جهانی غالب کنند.
🔻اینجاست که باید هوشیار بود که اگر روایت دشمن در افکار عمومی مسلط شود زمینه ساز تحقق آن و ساخت واقعیت از طریق جنگ سخت خواهد بود.
🔻در نهایت باید گفت در جنگی هستیم که همه مردم سربازان آن هستند. جنگ روایت ها را سخنگوی وزارت خارجه جلو نمی برد. در جنگ روایت ها هر کس سهم روشن و معنادار در مسلط شدن یا نشدن یک روایت دارد. اینجاست که هشتگ خلیج همیشه فارس اهمیت اساسی پیدا می کند و موثر است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻ده دقیقه هشدار بسیار مهم رهبرانقلاب
🔻پیشنهاد می کنم سخنان رهبرانقلاب در مجلس عزای امام صادق را با دقت چندبار بخوانیم و مباحثه کنیم و تامل داشته باشیم که درسی آموزنده از دل تاریخ اهل بیت برای این روزهای ماست.
🔻خلاصه کنم.
روایتی را از امام صادق نقل کردند که خداوند متعال امر امامت به معنای واقعی یعنی تشکیل حکومت را در زمان مشخص مقرر فرمودند اما عواملی باعث شد این زمان عقب بیافتد و مسیر تاریخ عوض شود.
فرمودند وقتی زمان صلح امام حسن پیش آمد برخی به امام گلایه کردند اما امام فرمودند این زمان گذرا و موقت است. تسلط کفر و نفاق دائمی نیست و تمام می شود.
حکومت اهل بیت قرار بود در سال 70 هجری یعنی دوران امام حسین باشد. اما اعراض مردم و بی اعتنایی شان به دین باعث شد عقب بیافتد تا سال 140 که میرسد به دوران امام صادق. رهبرانقلاب توضیح می دهند که ماجرا چنان به قله و پیروزی نزدیک شده بود که برخی از صحابه کاملا منتظر و قدرت امامت را نزدیک می دیدند.
اما خطای برخی مومنین و خواص باعث شد باز هم این تقدیر عقب بیافتد و مسیر تاریخ عوض شوند.
در ادامه می فرمایند "کوتاهی" ، "دهنلقّی" ، "کمک نکردن" ، "اعتراض کردن بیخودی" ، "صبر نکردن" و "تحلیل غلط از اوضاع" میتواند تحقق پیروزی را عقب انداخته و مسیر تاریخ را عوض کند.
🔻این سخنان دو هشدار روشن دارد. دو عامل روشن برای عقب افتادن پیروزی در تاریخ اهل بیت وجود دارد که می تواند برای این روزهای ما آموزنده باشد
یکم. مردم از دین اعراض کنند
دوم. خواص تحلیل غلط از اوضاع داشته باشند و صبوری نکنند و کوتاهی کنند و به امام نصرت ندهند.
به خودمان بیائیم. به این فهم این هشدار صریح رهبرانقلاب برای من و شماست.
مردم ما بیش از گذشته مومنند. در ظاهر مردم متوقف نشویم. اما امان از تحلیل خواص. خواصی که تحلیل شان از دوران دونقص جدی دارد. نقص در درست دیدن و نقص در ایمان داشتن. نقص منطقی و ایمانی. برخی از خواص و انقلابیون منطقا برخی مباحث امروز در تقابل حق و باطل را می فهمند و قبول دارند اما ایمان ندارند. اینها نیز نمی توانند به امام نصرت دهند و نقش روشنگر داشته باشند.
در نزدیکی قله ایم و اگر کوتاهی کنیم قهرا شکست می خوریم. خدا با احدی عقد اخوت ندارد.
@mahdian_mohsen
🔻پیشنهاد رهبرانقلاب بر مسلح شدن حقیقی فرماندهان
1⃣یکم. در سخنان روز یک شنبه رهبرانقلاب با جمعی از فرماندهان نیروهای مسلح یک پیشنهاد کلیدی و مبنایی و کارگشا وجود دارد که نیروهای مسلح ما را مسلح تر می کند. بلکه هر کس در هر نقطه ای نشسته است با این پیشنهاد مبنایی و اعتقادی ارتقا پیدا می کند و شکست ناپذیر می شود.
2⃣دوم. ما معمولا وقتی می خواهیم یک قدرتی را تحلیل کنیم چه می کنیم؟ مثلا همین قدرت نظامی. طبیعتا به توان نظامی و قدرت تسلیحاتی توجه و ادوات نظامی یک ارتش را جمع می زنیم. مثلا اگر قرار باشد قدرت نظامی ایران را بررسی کنیم احتمالا موشک ها و پهبادها و توان فرماندهی نظامی و مواردی از این دست را فهرست می کنیم. اما رهبرانقلاب می گویند قدرتی وجود دارد که اگر بدان مجهز نباشیم شکست می خوریم. چه بسا ارتش های بزرگ و پرطمطراق دنیا که به این قدرت مجهز نبودند در تاریخ شکست خوردند.
3⃣سوم. به قاعده نگاه های سطحی ارتش یک کشور زمانی می تواند بر کشور دیگر مسلط شود که به جهت توان نظامی و نیروی انسانی برتر باشد. موشک و بمب افکن و غیره. این ها لازم است اما کافی نیست. در طول تاریخ ارتش های پر قدرتی بودند که در جنگ های نابرابر از ارتش های به ظاهر کوچک تر و ضعیف تر شکست خوردند. چرا؟
چشم ظاهربین تنها به مقایسه کمی دو ارتش توجه می کند. اما نگاه عمیق تری وجود دارد که به قدرت های نرم افزاری طرفین توجه دارد.
4⃣چهارم. این قدرت چیست؟ پیشنهاد رهبرانقلاب این است که در کنار آمادگی سخت افزاری، آمادگی نرم افزاری مان را حفظ کنیم. آمادگی نرم افزاری؟ می فرمایند ایمان به هدف و ماموریت خود و حقانیت مسیر. می فرمانید یقین، ایمان، اراده، شجاعت و توکل به خدا باید به صورت حدأکثری در نیروهای مسلح وجود داشته باشد.
5⃣پنجم. بیائید مختصری با هم صادق باشیم. این حرف ها جدید است؟ خیر. قبلا بارها و بارها در کتب های دینی و تاریخی و روایی و قرآنی و در میان سخنان رهبری انقلاب و امام دیده و شنیده ایم. اما اینبار یک فرق مهم دارد. کدام فرق؟ امروز این درس را چشیده ایم و به چشم دیده ایم. امروز دیده ایم که تنها کسانی در میدان می مانند که آن درس ها را به ذهن سپرده و به چشم کشیده و به عمل برده باشند. دوران امروز، دوران ایمان است.
6⃣ششم. قدرت ایمان را باید بعد از 7 اکتبر و طوفان الاقصی مشاهده کرد. واقعیت این است که نعمت انقلاب اجازه نداد خیلی ها باور کنند که قدرت واقعی، ایمان است. چرا؟ چون آنها که ایمان حقیقی داشتند در انقلاب و دفاع مقدس و در پس پرده حوادث چهار دهه گذشته بار کسری ایمان ها را بدوش کشیدند تا هرکس با هر سطحی از ایمان همراه و در آسایش باشد. اما گذشت. امروز حوادث در دل جامعه و مردم و در میان توده هاست. مرز جنگ و صلح مغشوش است. در خوشی نشسته ای که یکباره آتش و دود اطرافت را سیاه می کند. در این تحول و چرخش روزگار، رمزی نهفته است. سنت خدا بر این است که جوامع روز به روز ارتقای معنوی یابند. 7 اکتبر و مقاومت مردم غزه و شهادت مردان بزرگ حماس و حزب الله از جمله شهید نصرالله و شهید سنوار نشان داد که عصر، عصر ایمان است و هر کس مجهز به ایمان باشد پیروز میدان است.
7⃣هفتم. اعتقاد و باور به سنت های دینی و نظام توحیدی و نظم الهی و تکوینی این عالم کافی نیست. باور ها را باید به کار گرفت تا تبدیل به ایمان شود تا خود مجدد اعتقاد و ایمان فزاینده ایجاد کند. این روزها سخنان ایمانی و پربسامد رهبرانقلاب طی چند سال گذشته را بیشتر می توان فهم کرد. باید مسلح به ایمان شد ولاغیر. فرماندهان نظامی این حرف ها را عمیق تر و محسوس تر درک می کنند چون در میدان نبرد به چشم جان چشیده اند، اما امروز در هر میدانی چه جنگ سخت و چه جنگ نرم و چه جنگ رسانه و چه جهاد با نفس ضرورت ایمان افزایی بیشتر و بیشتر از گذشته درک می شود؛ حتا برای آنها که اغلب به جهت رخوت ذهنی و روحی و جسمی از قافله عقب می مانند. حرف تمام است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻چرا تصمیم رئیس جمهور شجاعانه بود؟
برکناری معاون پارلمانی توسط رئیس جمهور به چند دلیل ممتاز و قابل تقدیر است.
🔻الف/ چرا ممتاز؟
🔸یکم. برخلاف مواردی مشابه حاضر نشدند آنرا توجیه و یا از کنار آن بگذرند تا آب ها از آسیاب بیافتد.
🔸دوم. برخلاف موارد مشابه برکنار کردند و نه مجبور به استعفا
🔸سوم. بی اعتنا به خطای تکذیبیه روابط عمومی، با شجاعت پذیرفتند و برخورد کردند.
🔻ب/ اما متن برکناری چند ویژگی برتر داشت که نشان می دهد این برخورد دارای عمق و ریشه است.
🔸اولا نوشتند به حکم مولای متقیان. یعنی الگو را تعیین کردند.
🔸دوم. اشاره به وضعیت سخت اقتصادی و مردم محروم داشتند. یعنی مردم داری و ذم تبعیض.
🔸سوم. نفی اشرافیت. با این منطق که سفر اشرافی ولو با هزینه شخصی خطا است.
🔸چهارم. ایستادن مقابل قبیله گرایی. اینکه رفاقت سابقه دار مانع برکناری نمی شود.
🔻ج/ و آنچه در فرامتن نامه آمده است:
🔸یکم. پای شعارهای انتخاباتی ام هستم.
🔸دوم. مطالبه مردم و رسانه ها برایم مهم است.
🔸سوم. صداقت را بر هرچیز مقدم می دانم.
🔻د/ و انچه فراتر از شخص پزشکیان باعث امیدواری است:
🔸یکم. حس مسئولیت پذیری و پاسخگوئی مسئولین جمهوری اسلامی
🔸دوم. حذف فاصله شعار تا عمل مسئولین
🔸سوم. نگه داشتن پرچم شعارهای اصیل انقلاب اسلامی
🔻ه/ در نهایت یک نکته جالب؛
دقت کردید چه میزان ضدانقلاب عصبانی است؟
خلاصه اینکه تلاش کنیم این اخلاق را تثبیت و پایدار کنیم. راهش تکرار این راه و تکریم این راه است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻ناگفته های تجمع حجاب
🔻این چند روز با تجمعات مردمی در سطح شهر مواجه بودیم که همه حرف شان اجرای قانون عفاف و حجاب است؛ مطالبه ای بجا و مشفقانه و منطقی. اما چند نکته حائز اهمیت است.
1⃣یکم. اولا این تجمعات قانونی است. سابقه هم داشته است. نمونه اش تجمع مردمی مقابل موسسات مالی و اعتباری. یا تجمع دانشجویی درباره هپکو و ماشین سازی تبریز و دفاع از کارگران هفت تپه. تجمع بدون سدمعبر و حاشیه سازی و راه پیمائی و غیره قانونی است. اگر هم در مواردی مخالفت شده، علتش مواردی است که ثمره اش خرابکاری و بهم زدن امنیت مردم شده است.
2⃣دوم. کسانی که در این تجمعات شرکت می کنند حتما از سر دلسوزی و عشق به دین و کشور و دغدغه قانون و حجاب به میدان آمده اند. کسانی که مردم را متهم به عناوین زشت و زننده ای مثل پول گرفتن و غیره می کنند حتما ظلم کرده اند وباید پاسخگو باشند.
3⃣سوم. مسئولین در ماجرای قانون حجاب باید پاسخگو باشند. اظهارات متفاوت و به غایت متناقض درباره توقف قانون حجاب عامل اصلی مطالبه های خیابانی مردم است. اتفاقا باید این مطالبات را قدردان باشند و نسبت به اجرای قانون و در صورت نیاز اصلاح آن اهتمام ویژه داشته باشند. مردم ما مومن اند و نسبت به حکم دین و رعایت قانون دغدغه دارند. این مردم را باید تکریم کرد و شاکر بود.
🔻اما این همه ماجرا نیست. در دل این تجمعات شعارهای منحرفانه ای نیز مطرح شد. تبلیغاتی نیز ذیل این مطالبه در رسانه های اجتماعی صورت گرفت که دارای خطای فاحش نسبه به اصل مطالبه است. منطقی نیست که به اسم قانون و دین، مسئولین کشور را متهم به بی دینی و نفاق و تقابل با احکام شرعی کنیم و یا خدای نکرده برای دعوای های شب انتخاباتی کیسه بدوزیم.
🔻در این خصوص چند نکته رواست.
🔻در کنار مردم دلسوز کسانی هستند که در جایگاه برنامه ریزی یا هدایت و برگزاری این تجمعات ویا به انحراف کشاندن آن نقش کلیدی دارند.
🔻تبارشناسی این جریان مهم است.
این افراد برخلاف قاطبه مومنین که اجرای قانون حجاب را پیگیری می کنند، عملا مطالبه به حق مردمی را تبدیل به تهمت و افترا به سران قوا و دیگر نهادهای نظام کردند.
🔻اما این افراد چه کسانی هستند؟ این افراد جریانی است که در بزنگاه های تاریخی کشور دچار خطاهای تودرتوی تحلیلی هستند و نظام را متهم به اهمال و سستی و عبور از ارزش ها و بی اعتنایی به دین و عدالت و غیره می کنند.
🔻با این توضیح بدون اینکه اسم ببریم قصد داریم اسم ببریم.
🔸این افراد همان ها هستند که در ماجرای انتقام سخت و وعده صادق، نظام را متهم به اهمال و کم کاری و کرنش مقابل دشمن کردند و بر سپاه و فرماندهان نظامی تاختند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای سوریه، دل مردم را خالی کردند و گفتند و نوشتند که خون شهدای مدافع حرم هدر رفته، چون نظام کم گذاشته است.
🔸این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای رای اعتماد مجلس به وزرا و همراهی با دولت جدید آنرا یک لکه ننگ بر دامن نمایندگان دانستند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که هیچگاه حمایت رهبری انقلاب از این دولت را یا متوجه نشدند و یا نخواستند بشنوند و دنبال کنند.
🔸این افراد همان کسانی که هستند که دولت شهید رئیسی را هم تاب نیاوردند و هر روز به بهانه ای دولت را به کم کاری متهم می کردند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که منشا اصلی دوقطبی سازی در ماجرای انتخابات دولت و مجلس گذشته هستند و بین نیروی های انقلابی اختلاف عمیق ایجاد کردند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که در رقابت های انتخاباتی برای حذف رقیب از هرگونه تلاش غیراخلاقی و تهمت و افترا کوتاهی نکردند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که در ماجرای واکسن، نظام را متهم به همراهی با دشمن شیعه و نسل کشی کردند و بعدتر هم واکسن ایرانی را دروغ بزرگ بنیاد برکت و غیره دانستند.
🔸این افراد همان کسانی هستند که به اسم عدالتخواهی و افشاگری همه مسئولین کشور را نوبت به نوبت متهم به فساد کردند و در ریختن آبرو هیچ مرزی نمی شناند.
🔸این افراد کسانی هستند که به اسم آرمانگرایی همه دستاوردهای کشور را هیچ گرفتند و بذر ناامیدی و بن بست را در دل مردم کاشتند.
🔻این جریان را نباید دست کم گرفت. این جریان نظام محاسباتی جامعه متدین و انقلابی را دچار اغتشاش و اعوجاج کرده است و برخلاف ظاهر انقلابی شان به اصل انقلابی گری و عدالتخواهی و آرمانگرایی و حفظ ارزش های دینی و ملی ضربه می زنند.
حساب اینان را باید از مردم متدین و دلسوز و نگران و مطالبه گر جدا کنیم. حرف تمام است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻درباره احکام قضایی دو وزیر
🔻دادگاه چای دبش یک امتیاز برای عدلیه است. دستگاه قضائی نشان داد هم قاطع است و هم وارد دسته بندی های سیاسی نمی شود. کسانی که عدلیه را در ماجرای چای دبش متهم به سیاسی کار می کنند، دچار بی انصافی و خطای فاحشی هستند.
🔻اما فارغ از تلاش دستگاه قضائی، درباره حکم دو وزیر دولت شهید رئیسی سه نکته حائز اهمیت است.
1⃣یکم. طبیعتا رسانه ها از جزئیات پرونده بی اطلاع هستند. اما حسب آنچه سخنگوی محترم دستگاه قضائی خبری کردند، جرم این دو وزیر عدم نظارت است و خدای نکرده دچار فساد یا اختلاس و ارتشا و تبانی نیستند.
مهمترین نکته سخنگو اینست که وزیر از تخلف خبر داشته و اقدامی نکرده است. واقع اینست که اگر اتهام دو وزیر همین باشد، اساسا انتظار چنین اقدامی ناروا است چه آنکه اطلاعات مربوط به تعهدات ارزی در اختیار بانکهاست و بنا بر آنچه دفتر وزیر نیز توضیح داده است اولین باری که بانک مرکزی عدم ایفای تعهد ارزی را به وزارت صمت خبر داده است سه ماه بعد از پایان مسئولیت آقای فاطمی امین بوده است.
مورد دومی که در بیان سخنگوی محترم آمده اینست که چرا فراتر از نیاز کشور برای ماشین آلات ثبت سفارش صورت گرفته است که این نیز در مورد کالای سرمایه ای برخلاف کالاهای مصرفی، هیچگاه محدودیتی وجود نداشته است که بخواهد کنترل شود و اساسا منطق سهمیه بندی کالای سرمایه ای نیز محل سوال است.
روشن است که دستگاه قضائی فصل الخطاب است، اما این به معنای نقدناپذیری نیست و اگر تنها همین موارد علت این احکام سنگین باشد دارای اشکال است.
2⃣دوم. اما نکته مهمتر اینست که بالاخره این حکم دستگاه قضائی بی سابقه یا کم سابقه بوده است. انتظار اینست که در چنین مواردی افکار عمومی بیشتر در جریان ماجرا قرار گیرند. واقع اینست که این میزان اطلاعاتی که منتشر شده است نه تنها گویا نیست و محل شبهه شده است و بلکه این تلقی را هم ایجاد کرده است که در سطح وزرا دچار فساد اقتصادی هستیم.
از سوئی سوال اینست که آیا قرار است عدلیه با همین منطق سراغ دیگران هم برود یا خیر؟ در این میان شبهه تبعیض نیز مطرح می شود و باید پرسید طی سالهای گذشته آیا همه مدیرانی که در شکل گیری مشکلات امروز اقتصادی سهیم بودند، آیا پای میز محاکمه خواهند آمد یا خیر؟ همین نیز شفاف سازی می خواهد.
3⃣سوم و در نهایت اینکه به این فهم مهمترین مساله و چالش کشور مدیریت است و کارآمدی وشجاعت و جسارت و نوآوری مدیر، محوری ترین مساله امروز کشور است. بدون تردید هیچ شاخصی به این اندازه برای خوداتکائی و رشد و توانمندسازی و مقاومت و کار جهادی و بی اثرکردن تحریم ها اهمیت ندارد. از این حیث باید مراقبت کرد، به نحوی شگفتی ساز و پیش بینی نشده و سختگیرانه رفتار نکنیم که دیگر مدیران متعهد و دلسوز کشور احساس ناامنی کنند و عطای مدیریت را به لقایش ببخشند و در بهترین حالت دچار بی عملی و لکنت تصمیم گیری شوند.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻وفاق در استیضاح
یک وقت می گوئیم استیضاح حق مجلس است ولی یک بار سخن از وفاق می گوئیم. اقدام مجلس در استیضاح وزیر اقتصاد مصداق وفاق است. چرا؟
به چنددلیل:
یکم. نیت مجلس مهم است. اقدام مجلس سیاسی و جناحی نبود چنانچه اگر این بود نباید رای اعتماد اولیه انجام می شد.
دوم. هدف مشترک دولت و مجلس اهمیت دارد. تلاش مجلس برای اصلاح وضع موجود و ترمیم زندگی مردم بود که منطبق با دغدغه دولت محترم است.
سوم. دلسوزی برای دولت نیز سخن دیگری است. در تمام نطق ها این تذکر وجود داشت که مخالفت با وزیر به جهت حمایت از دولت است. مجلس نقصی را در دولت شناسائی کرد و بر اصلاح آن تصمیم گرفت. یعنی هدف مچ گیری نبود و دستگیری بود.
اما بعد از جلسه استیضاح برخی اینطور وانمود کردند که مجلس پروژه وفاق رئیس جمهور را تضعیف کرده است. چنین نیست. وفاق یکی شدن نیست. وفاق عدول از مواضع برای اهداف مشترک و بلندتر و عمیق تر است. وفاق امریست اخلاقی. عدول از موضع نیز همه جا یک حرف زدن نیست. خیلی جاها رسیدن به هدف مشترک در تنوع و تفاوت مواضع است.
وفاق خودش موضوعیت ندارد و بلکه طریقیت دارد. هدف از وفاق تلاش برای حل مشکلات مردم است. هدف نهایی برداشتن بارهای بزرگ این خاک و کشور است. با این توضیح در مواردی نیز ایصال به این هدف در نقد و تذکر و اصلاح و بلکه اختلاف است. اما مهم اینست که همین اختلاف نیز باید رنگ یکدلی و دلسوزی و خیرخواهی داشته باشد.
وفاق یک اصل اخلاقی است برای رسیدن به اهداف مشترک. این تلقی از وفاق که همه باید گوش به فرمان باشند و یک حرف بزنند و یک رنگ شوند تلقی ظاهرگرایانه است.
جلسه استیضاح وزیر اقتصاد به این فهم چنین آرایشی داشت. همان مجلسی که علیرغم شناخت کامل به آقای همتی رای اعتماد داد، اینبار با همان هدف یعنی حل مسائل فوری اقتصادی، وزیر را برکنار کرد.
هریکی شدنی منجر به تحقق هدف بزرگتر نمیشود، چه بسا نقد و اصلاح و ترمیم دلسوزانه ولو تلخ و گزنده، به هدف نزدیکتر باشد.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻یک بوسه و درس های رسانه ای حماس
🔻بوسه اسیر اسرائیلی بر پیشانی نیروی قسام، همه رسانه های دنیا را مبهوت کرد. کار به جائی رسید که وب سایت رسانه ای لایف اعتراف کرد پلتفرم های عبری در تلاش برای سانسور تصاویر اند. از آنسو روزنامه پرخواننده و صهیونیستی معاریو نوشت که این تصاویر جهان را متحیر کرده است. پیشتر وال استریت ژورنال نوشته بود که تصاویر تبادل اسرا، نمایش قدرت نمایی حماس است.
🔻واقعیت اینست که موشک رسانه ای حماس در خدمت مقاومت و مجاهدت یک هجمه ترکیبی علیه صهیونیست ها را رقم زده است. ابعاد این جنگ روایت ها بسیار چشم گیر و آموزنده است.
🔸بوسه اسیر اسرائیلی نشان داد که رفتار حماس با اسرا چه میزان انسانی است.
🔸لباس نظامی بر تن اسرای صهیونیستی نشان می داد اینها مردم عادی نبودند.
🔸استفاده از لوگوی طوفان الاقصی نشان داد هویت قیام 7 اکتبر ماندگار و تاریخی خواهد شد.
🔸استفاده از ماکت موشک های آمریکایی بر تابوت اسرا نشان داد مجرم اصلی چه کسی است.
🔸تصویر مبارز فلسطینی همچون ریشه درخت، نشان داد این مقاومت مستحکم و ماندگار و پرثمر خواهد بود.
🔸گردنبندها و دستبندهای پرچم فلسطین بر دست و گردن اسرا تحقیر رژیم پوشالین صهیونیستی بود.
🔸حضور پرشور فلسطینی ها در تبادل اسرا نشاندهنده اتصال حماس به مردم و پایگاه اجتماعی آنها بود.
🔸استفاده از ماشین و ادوات به غنیمت رفته در تبادل اسرا، قدرت نمایی و تحقیر صهیونیست ها را به همراه داشت.
🔻و البته این فهرست بسیار فراتر از این موارد است. قدرت حماس در روزهای قیام و رویارویی نیز شگفتی ساز بود و کمتر از موشک ها و مقاومت نظامی حماس نداشت.
🔻اما در این میان برای ما نیز درس های عمیق رسانه ای وجود دارد. درس هایی که فراتر از محتوا و تکنیک است و باید درباره آن ساعت ها نوشت.
🔻تنها به چند مورد اشاره می کنم.
1⃣یکم. پیروزی بر تکنولوژی و تسخیر آن
حماس نشان داد می توان بر تکنولوژی به عنوان محصول جهان بینی و تمدن مادی غرب، تفوق پیدا کرد. این درس ها خاصه برای کسانی است که به اسم غربشناسی و یا ژست های چپ گرای رسانه ای اعتقاد دارند تکنیک و رسانه قابل تحول نیست.
2⃣دوم. اتکا به شهروند رسانه ها بجای ابررسانه ها
حماس هژمونی ابررسانه های صهیونیستی را در هم کوبید. مالک بزرگترین رسانه های دنیا صهوینست ها هستند. سالهای سال با امپراطوری رسانه ای بزرگترین دروغ های تاریخ را به خورد افکار عمومی جهان دادند. و حالا حماس با درگیر کردن شهروند رسانه ها توانست این سیطره را بشکند و پیامش را به سرتاسر دنیا برساند. مهمترین دستاورد 7 اکتبر شکستن بزرگترین دروغ های تاریخی صهیونیست ها بود. چه دروغ مظلومیت تاریخی و چه دروغ هیبت و قدرت امنیتی و نظامی شان.
3⃣سوم. ساخت روایت از واقعیت و ساخت واقعیت برای روایت
مهمترین کار حماس این بود که در بزنگاه میدان، روایت اول را از واقعیت های نبرد ارائه می کرد. یک نمونه آشکار آن تجاوزهای دردناک اسرائیلی ها به زنان و کودکان غزه بود که حماس با روایت درست و دقیق روح و روان جهان را درگیر کرد.
اما حماس برای ساخت روایت، دست به ساخت رویداد و واقعیت هم می زد. ساخت واقعیت به معنای رویداد معنادار و رسانه ای که بتواند مخاطب را با حقایق میدان آشنا کند. اقدامات نمادینی که یک نمونه آشکارش در همین تبادل اسرا صورت می گیرد.
🔻اما همه این موارد یک سوی ماجراست. سوی اصلی، روایت عمیق و باطنی از صحنه مبارزه است. دیدن درست به اندازه روایت درست اهمیت دارد. تنها یک مجاهد است که می تواند عمق الهی رویداد را دقیق و عمیق ببیند و از ظواهر عبور کند تا سنجیده روایت کند.
🔻درس های رسانه ای حماس به اندازه هویت مقاومت بااهمیت است. چه بسا درس اصلی اینجاست که آنچه به رسانه حماس قدرت بخشید همان هویت مقاومت است. دو هویت نیستند. رسانه به مقاومت ضمیمه نشده است. یک هویت اند که یک جا در صحنه نبرد خود را نشان می دهند و یک جا در صحنه ذهن و دل.
🔻روایت حماس از میدان، به واسطه نگاه توحیدی و قدرت ایمانی شان باعث شد جان دنیا را درگیر سازند و طبیعی است که بنا به سنت الهی نصرت و برکت تکوینی نیز به این جهاد رسانه ای مدد می دهد. حرف تمام است.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻لطفا به خودتان بگیرید؛ رهبری با شماست
🔻بله رهبرانقلاب با شماست. خود شما. هرجا که نشستید. تفاوتی نمی کند. مخاطب اصلی هرکسی است که تریبون دارد. و صدالبته مدیران رسانه ها مخاطب اصلی هستند. از آقای صداوسیما گرفته تا باقی رسانه ها. تا همین قلم که این سطور را می نویسد.
🔻یکی از پربسامدترین سخنان رهبری انقلاب طی چند ماه و بلکه چند سال گذشته جهادتبیین و روشنگری بوده است و حالا در دیدار اخیر با مردم آذربایجان حجت را تمام کردند.
🔻با این حال یک بدفهمی ممکن است مانع قیام رسانه ای شود و آنهم اینکه هرکس در خلوت خود بگوید من که مشغول تلاش و جهادم و بار این تکلیف مهم را به دیگران حواله دهد؛ خیر. کم کاری به روشنی خورشید است. عوارض آن نیز روشن است؛ فاصله معنادار ذهن ها تا واقعیت ها. اما چرا؟ دقیقا چه چیز باید اصلاح شود؟
🔻حرف بسیار است اما خلاصه کلام؛
آنچه رهبرانقلاب بدان اشاره می کند بسیار فراتر از منبری است که به طور مرسوم در هیات ها برگزار می شود. روضه و اشکی که در جنگ حق و باطل امروز روشنگر نباشد در خدمت سیدالشهدا نیست. اگر جرئتش بود، باید گفته می شد در خدمت شیطان است. رسانه عدالتخواهی که بی اعتنا به ظلم رسانه ای امروز است، خبرنگار و رسانه دشمن است.
🔻فرمان رهبرانقلاب نیازمند یک تحول معنایی در رسانه است. کدام تحول؟
مساله اصلی اینست که رسانه باید از اقدام روزمره و طبیعی خارج و آرایش جنگی بگیرد؛ همین. کل کلام در این عبارت است. در دل آرایش جنگی دوجزء مفروض است. اول دشمن و دوم مجاهدت.
🔻دیدن دشمن به اقدام رسانه ای ما رنگ می زند. آرایش رسانه ای باید دقیقا نقطه مقابل هدف گذاری دشمن باشد. امروز دشمن امید را هدف گرفته است. تخریب اعتماد به نفس و چنددستگی را نشان کرده است. برای خودتحقیری برنامه ریزی می کند. با این توضیح رسانه باید متناسب با همین اهداف آرایش بگیرد. هم در خنثی سازی و هم تهاجم بی امان به دشمن.
🔻و اما دوم مجاهدت است. در جنگ با دشمن تنها کسانی می مانند که مجاهدت داشته باشند. شب و روز نشناسند. از مال و آبروی شان خرج کنند. خود را کاملا بروز و مجهز به علم و مهارت و ابتکار و خلاقیت کنند. اینها ابزار مبارزه است. با زندگی عادی نمی توان مقابل دشمن آرایش گرفت.
🔻حرف تمام است؛ آنچه رهبرانقلاب می خواهند آرایش جنگی است. مجاهدت مقابل دشمن در دفاع از مردم. دشمن، ذهن و قلب هر نفر از این مردم مظلوم را تصاحب کند گوئی بخشی از این خاک را به غارت برده است. باید غیرت داشت.
🔻واگرنه به تعبیر مرحوم شریعتی :"وقتی از صحنه حق و باطل زمان خویش غائبی هرکجا خواهی باش. چه به نماز ایستاده باشی و چه به شراب نشسته باشی هردو یکی است." روحش شاد.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻درباره این عکس و راه پیمائی امسال
راه پیمائی تماشایی امسال چشم ها را کشید و خیره کرد. اما این مردم مگر دلار 90 هزار تومانی را ندیدند؟ گلایه از گرانی ها نداشتند؟
خیلی ها با اظهار لطف و محبت به مردم ایران نوشتند: مردم علیرغم اعتراض به وضعیت اقتصادی بازهم به خیابان آمدند و از نظام و انقلاب حمایت کردند. حرف درستی است. ذهن من هم درگیر همین حرف ها بود. اینکه مردم آنقدر بصیرت دارند و هوشیارند که میان نظام و انقلاب با عملکرد مسئولین فرق و تفاوت قائلند.
اما عکسی از یک پیرمرد اصفهانی در راه پیمائی دیدم که یک متن ساده در دست داشت و رشته افکارم را بهم ریخت. نوشته بود: "قیمت ارزاق عوض شده، رزاق که عوض نشده"
جمله پیرمرد یک تکانه عارفانه بود. پیرمرد با معرفت به امری فراتر از هوشیاری ذهنی و اندیشه ای توجه داشت.
بله مردم ما بین نظام و انقلاب با مسئولین و عملکردشان تفاوت قائلند. اصل، انقلاب است و نقص و ضعف اقتصادی فرع ماجرا. یک نظام اسلامی داریم که غیر از دولت است و صیانت از آن فراتر از کم و کسری هاست. اما پیرمرد به امری فراتر از همه اینها توجه دادند و آنهم ایمان است.
ایمان غیر از اندیشه و ذهنیات است. فراتر از خردورزی است. ایمان توجه توحیدی به دنیا است؛ فهم و درک امتداد توحید در متن زندگی است. ایمان نشاندن نظام های اندیشه ای و اعتقادی در قلب است. رسوب ایمانی در قلب، تنها زمانی میسر است که باورهای معرفتی و اندیشه ای بکار بسته شود؛ به عمل بستن و تکرار و تکرار آنها.... اینجاست که وقتی به قیمت ارزاق می رسد توجهش از رزاق برنمی گردد.
مردم ما اندیشه توحیدی انقلاب را نزدیک نیم قرن در عمل بکار بستند و امروز از میوه ایمانی آن بهره می برند. مردم ما بصیرت و هوشیاری دارند اما بالاتر از آن ایمان دارند. دقیقتر اینکه بصیرت شان نیز از سر ایمان شان است. عصر، عصر ایمان است. عصر دانائی گذشته است. هرکس داناست و علم و هوش دارد، معلوم نیست تا پایان این راه همراه باشد.
مردم غزه را ببینیم و هیچگاه این افسانه تاریخی را فراموش نکنیم. آنچه این افسانه رویایی را روی زمین محقق ساخت ایمان مردم بود.
عکس دستنوشته پیرمرد را که دیدم احساس کردم اساسا این تعبیر که مردم علیرغم گرانی دلار به راه پیمائی آمدند، کافی نیست و حق مطلب را ادا نمی کند. اساسا مقایسه ایندو کسر شان مردم است. مردم آمدند چون مومن اند. چون ایمانی اند. چون رزاق را می بینند نه ارزاق...
قدر این مردم را بدانیم و کم نگذاریم.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻درباره فرزندان خمینی
🔻چرا محمدالضیف و یحیی السنوار و دیگر مجاهدان عالم فرزندان حقیقی خمینی هستند؟ این تعبیر بیش از این یک برداشت ذوقی باشد یک حقیقت است. به واقع مجاهدان عالم فرزندان خمینی هستند. باید رابطه امام و مجاهدین عالم را توضیح داد.
🔻یک قیام داریم یک اقامه. قیام بلند شدن است و اقامه بلند کردن. رهبرانقلاب درباره اقامه نماز اینطور توضیح می دهند که اقامه نماز به معنی نماز گزاردن و نماز خواندن نیست. بلکه نماز به پا داشتن است. یکبار یک نفر برای خدا قیام می کند. یکبار برای خدا دیگران را هم به قیام دعوت می کند. امام خمینی پیش از انقلاب هم خود قیام کرد و هم دیگران را دعوت به قیام کرد.
🔻اما از اقامه بالاتر هم داریم. اینکه همواره اهل قیام بمانیم. اهل قیام ماندن فرهنگ سازی می خواهد. یعنی فرهنگ قیام را ایجاد کردن. خروجی فرهنگ سازی، جامعه سازی است و راه جامعه سازی نیز تنها و تنها نظام سازی است. اگر نظام متکی بر فرهنگ استقامت و پایداری ساخته شود، فرهنگ مقاومت حاکم و جامعه مجاهد ساخته می شود.
🔻امام بعد از انقلاب به مردم می گوید " رفیق نیمه راه نباشید." می فرماید شما انقلاب کردید. اما اینطور نیست که برویم سراغ کارمان. در رأس امور این است که ما این امر الهی را که فَاسْتَقِمْ کَما امِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ این امر الهی را ما اجرا کنیم."
امام جای دیگر با روایتی از پیامبر توضیح می دهند که این آیه رسول خدا را پیر کرد و بعد به نقل از استاد خود آیت الله شاه آبادی علت پیر شدن پیامبر با این آیه را توضیح می دهند :" این آیه در سوره های دیگر هم هست، ولی چرا رسول خدا می فرماید سورۀ هود مرا پیر کرد؟ برای اینکه یک جمله اضافه می کند و آن جمله «من تاب معک» است" یعنی هم رسول خدا باید استقامت کند و هم جامعه را به استقامت همراه کند. امام توضیح می دهد که چه بسا در قیامت از پیامبر درباره استقامت امتش سوال کنند.
🔻بازگردیم به ابتدای متن. از اقامه مهمتر اینست که فرهنگ مقاومت را ایجاد کنیم تا استقامت همواره زنده بماند و برای ایجاد فرهنگ مقاومت هیچ راهی نیست جز ایجاد ساختارهایی نیست که قیام کننده و مجاهد تربیت کند و این یعنی نظام سازی. یعنی حکومت اسلامی.
اینجاست که روشن می شود چرا محمدالضیف فرزند خمینی است. انقلاب ما تجلی فاستقم کماامرت و من تاب معک است. البته در ابتدای راهیم اما هرجای عالم مجاهدی قیام کرد و بر ظلم تاخت و از مظلوم دفاع کرد تربیت یافته مکتب خمینی است.
@mahdian_mohsen
🔻درباره شرمندگی رهبرانقلاب
رهبرانقلاب پس از شنیدن گلایه های یک تولیدکننده از تعلل چهار ساله مسئولین فرمودند: "من شرمنده شدم"
🔻برداشت خطائی است اگر فکر کنیم این شرمندگی صرفا از باب ادب و اخلاق است و یا خواسته اند با اغراق، احساس مسئولیت بیشتر در مسوولین ایجاد کنند. خاطرم هست سالها پیش چنین عبارتی را برای یک جوان بیکار بکار بردند و فرمودند شرمندگی من از آن جوان بیکار که دست خالی خانه می رود از خود آن جوان بیشتر است. حتی فرمودند از این غم نظام شرمنده است.
🔻اگر عمق این شرمندگی را دقیق تر کنیم، چه بسا درد و داغ آن بیشتر فهم شود و برای اصلاح وضع موجود تعصب و اهتمام بیشتری ورزیم. وقتی می گویند شرمنده شدم عین واقعیت است. به معنای حقیقی کلمه شرمنده شدند و اغراقی در آن نیست. از آنرو در دل این شرمندگی دو پیام همزمان مستتر است.
1⃣اول اینکه وقتی خطائی وجود دارد و اهمالی صورت می گیرد، این خطا صرفا به پای این مسوول و آن یکی نیست. خطای او بپای همه نظام است. لذا در ماجرای اشتغال فرمودند نظام شرمنده است. رهبرانقلاب همه اجزای نظام را شوونی از ولایت می دانند. هرچند هر بخش مختار و پاسخگوی عملکرد خودش است اما وقتی یک بخش خطا و کم کاری می کند این خطا ناخواسته به پای همه نظام نوشته می شود. اگر هر مسوولی این بخش را عمیقا درک کند آنوقت در کار و جهاد درنگ نمی کند؛ خطا و خدای نکرده فساد که بماند.
2⃣و اما دومی. او خود را مثل یک پدر مقابل خانواده شرمنده می بیند. فرمودند بلکه بیشتر از همان جوان بیکار...علت شرمندگی بیشتر نیز مسئولیت بیشتر است. بازهم اگر هر مسوولی بداند که غم و غصه مردم، به دردکشیدن نظام و امام امت منتقل می شود، برای خدمت وتلاش شبانه روزی سرازپا نمی شناسند.
🔻خلاصه اینکه شرمندگی امام جامعه را اینطور بفهمیم. اساسا پدر چنین شانی دارد. او مثل هر پدری خطای فرزند را خطای خود می داند و با درد کشیدن فرزند درد می کشد. آنهم پدری که برای دنیا و آخرت فرزند، بر او دلسوزتر است.
🔻 و اما سخن آخر؛
هر مسوولی به خود رجوع کند و ببیند در دل چنین شرمندگی مقابل کسری ها و درد مردم دارد؟ اگر ندارد نفس او مهیای برداشتن بارهای بزرگ نیست؛ خود و مردم را معطل نکند.
@mahdian_mohsen
🔻تیک وتاک و درسی برای مسوولین جمهوری اسلامی
1⃣یکم.تیک تاک در آمریکا با 170 میلیون کاربر از دسترس خارج شد. اما اصل خبر اینجاست: به گزارش رسانه های آمریکایی دلیل این محدودیت عبور تیک تاک از ارزش های آمریکایی است. پیشتر نیز برخی از کشورهای اروپائی با همین استدلال سراغ محدودیت رفتند و در توضیح این تصمیم به نقض ماده هفتم معاهده اتحادیه اروپا از سوی برخی شبکه های اجتماعی اشاره کردند که به ارزش هایی مثل آزادی و دموکراسی و حقوق بشر و غیره توجه دارد.
2⃣ دوم. اگر خاطرتان باشد در کشاکش انتخابات ریاست جمهوری مهمترین استدلال برخی نامزدهای محترم برای رفع فیلتر پلتفرم ها این بود که وقتی شرایط کشور امنیتی نیست پس دلیلی بر فیلتر وجود ندارد. حال آنکه پلتفرم رسانه آشوب نیست و بلکه خالق آشوب است. آشوب ابتدا ماهها در ذهن ساخته می شود و تنها طی چند روز به کف میدان می رسد. اقدام ضدامنیتی نتیجه یلگی پلتفرم هاست.
3⃣سوم. اساسا ملاک تصمیم در حکمرانی مجازی آمریکایی و اروپائی برخلاف تصور ما امنیتی نیست و سخن اصلی بر سر فرهنگ و ارزش ها و هنجارهاست. در عصررسانه های اجتماعی ما با پدیده های جدیدی از تسلط ارزش ها و هنجارهای اجتماعی مواجهیم که امری فراتر از خبررسانی است.
نقش پلتفرم در ساخت سبک زندگی است نه صرفا اطلاع رسانی. پلتفرم نقش شناختی دارد که گستره حضورش در جوامع، از ذهن تا رفتار است نه صرفا کسب اطلاعات و انتقال داده. همین تلقی ساده انگارانه از رسانه است که موجب اختلال تصمیم گیری در حکمرانی شده است.
4⃣چهارم. اجازه دهید چند جمله عمیق تر ورود کنیم. ماجرای پلتفرم ها در انتشار اخبار دروغ و جعلی نیست که تصور کنیم می تواند منشا اقدام ضدامنیتی شود. بلکه مساله اصلی در پلتفرم ها انتشار اشتباه پراکنی است. فرق اشتباه و دروغ در نیت منتشر کننده است. دروغ با مکر تولید می شود اما اشتباه تنها یک روایت و برداشت است.
اما ماجرا کجا نگران کننده و ویرانگر می شود؟ وقتی یک اشتباه لایک می گیرد و به اشتراک گذاشته می شود. وقتی یک اشتباه منشا تولید اشتباهات دیگر می شود. و در نهایت وقتی الگوریتم های فنی و حقوقی پلتفرم ها و شبکه های دشمنی نیز وارد این چرخه ویروسی می شود. اینجاست که یک اشتباه تبدیل به تلقی مسلط اجتماع می شود. اگر انتشار اخبار جعلی موجب نگرانی امنیتی می شود، انتشار اشتباهات اجتماعی دهها برابر باید نگرانی فرهنگی بسازد که متاسفانه نمی سازد.
5⃣پنجم. این متن در دفاع از محدودیت نیست. به تعبیر دقیقتر محدودیت همه ماجرا نیست و یک ابزار تکمیلی در کنار دیگر اقدامات است. اما گام اول تلقی درست از شناخت پلتفرم و سهم آن در ساخت فرهنگ و تسلط ارزش ها و هنجارهاست. بی اعتنایی به سهم فرهنگ ساز پلتفرم ها ویرانی ساز است و چه بسا ابعاد آن بسیار فراتر از اقدامات ضدامنیتی است. این درسی است که باید از حکمرانی مجازی آمریکایی بگیریم.
همشهری
@mahdian_mohsen
🔻اگر اینجا لس آنجلس بود
🔻فرض کنید خدای نکرده آتش سوزی مهیب آمریکا در ایران بود؛ آنگاه واکنش رسانه های وابسته به آمریکا و جارچی های وطنی و جماعت غرب پرست داخلی را حدس بزنید.
🔻هزاران هکتار در آتش سوخته است و چند ده میلیادرد دلار تا امروز خاکستر و ده ها نفر کشته و زخمی و دارایی مردم دود شده و در شهرسوخته ها حکومت نظامی شده است و گاردویژه ماموریت گرفته است تا اموال مردم غارت نشود و عکس و فیلم هائی از ناکارآمدی مدیریت بحران در اطفای حریق منتشر می شود اما رسانه ها و سلبریتی ها زبان به کام گرفتند.
🔻کسی از کشته شدن و سوختن دارایی مردم خوشحال نمی شود. کسی برای مردم عادی در هیچ کجای دنیا آرزوی مرگ نمی کند. هلال احمر ایران به درستی برای کمک به مردم اعلام آمادگی کرده است، اما نمی شود به سوختن اقتدار توهمی و هیبت پوشالین آمریکا بی توجه بود ...
🔻برای اینکه رفتارکاریکاتوری رسانه های دشمن را ببینید فرض کنید این ماجرا خدای نکرده در ایران بود...
1⃣یکم؛ تمام رسانههایشان بهخط میشدند تا شب و روز عکسها و تصاویر را با جزئیات بازنشر کنند. اگر هم تصویری پیدا نمیکردند از عکسهای گذشته یا ساختگی یا هوش مصنوعی استفاده میکردند. حالا حجم اخبار همین حادثه را در رسانه های مدعی آزادی ببینید.
2⃣دوم. ترامپ اعتراف کرده است میزان مهار آتش صفر است. بایدن شهر سوخته را به منطقه جنگی توصیف کرده است و نگران غارت اموال مردم شده است. اما هیچ رسانه آمریکایی مسوولین کشور را تحقیر و متهم به ناکارآمدی و تهدید به استعفا نمی کند.
3⃣سوم. دارایی بخش قابل توجهی از سلبریتی های آمریکایی در آتش سوخته است اما کام از کام باز نمی کنند. اماا گر اینجا بود تمام سلبریتیها باید بهصف ميشدند. هر میزان هم لازم بود پول خرج میکردند .
4⃣چهارم. از صفحات آشپزی و آرایشگری و پیجهای فیتنسی و صفحات رقص و جادوگری و شومنی گرفته تا همه اینفلوئنسرها را بهخط میکردند و سکه میدادند تا مطالب آنها را بازنشر کنند تا این احساس ایجاد شود که حاکمیت در کنترل بحران وامانده است و این وامندگی نیز ناشی از ناکارآمدی ساختاری چهل سال گذشت است.
5⃣پنجم.عدهای سادهلوح و خودحقیرپندار را هم تحریک میکردند تا دوزانو مقابل غرب نشسته و آب از دهانشان بریزد و انگشت حسرت و حیرت به دهان بگیرند و در مقابل کشور را متهم به ناکارآمدی و فساد و تباهی کنند.
6⃣ششم. به گفته جرالد سلنته، کارشناس آمریکایی میلیارد ها دلار بودجه مردم آمریکا خرج نسل کشی در غزه می شود اما کسی در خیابان راه نمی افتد و شعار بدهد نه عزه نه اوکراین جانم فدای سوختگان ....
7⃣هفتم. از فرصت استفاده و تمام گروههای آدمکش و تروریست و اراذل و اوباش را بهصف میکردند تا میتوانستند به اموال عمومی و دارایی شخصی مردم و کشور لطمه میزدند تا ترس و وحشت حاکم شود و مردم احساس کنند همهچیز از دست رفته است.
8⃣هشتم. 45 هزار نفر در غزه سلاخی شوند و کودکان و زنان را به آتش بکشند و طفلان معصوم در سرمای شهر و نبود غذا و دارو یخ بزنند اما در مقابل یک نفر در آتش لس آنجلس صدمه نبیند که عده ای شمع روشن می کنند و شام غریبان می گیرند.
9⃣نهم. اگر در ایران باشد می شود ناکارآمدی دین در اداره کشور و اگر در آمریکا باشد کسی حق ندارد بگوید این چوب خداست برای حاکمانی که در غزه آتش جنایت بپا کردند.
🔟دهم. اگر در ایران باشد می شود یک نماد و نشانه از ضعف و ناکارآمدی ساختاری و اصلا کارخودشان است اما اگر در آمریکا باشد می شود حوادث طبیعی ناشی از آب و باد و خاک و جنگل.
🔻 پنهان سازی واقعیت در غرب و آمریکا و ساخت تصویر دروغ از ایران پروژه مشترک دشمنان داخلی و خارجی مردم ایران است. این وقایع را از این منظر ببینید.
همشهری
@mahdian_mohsen