🔷فاصله بی راهگی و حقیقت گرایی
🖊طرح مقاصد درست با توسل به شیوه های نادرست، بی راهه رفتن است. در مقابل، وارد شدن به وادی حقیقت دو شرط اساسی دارد: هدف ها درست انتخاب گردند؛ شیوه های رسیدن به اهداف نیز مشروع باشند.
🖊در قرآن بارها فراخوان به سوی کارهای خوب و پرهیز از کارهای بد صورت گرفته است. طبق آیه ای خدا، خودش، مردم را به عدالت، نیکی کردن و بهره مند ساختن نزدیکان دعوت می کند و آنان را از فحشا، منکرات و ستم گری باز می دارد. پیامبر ص، نیز، به عنوان امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر معرفی شده است. آیه دیگری، از انسان هایی نام می برد که اگر قدرت داشته باشند، به برپایی نماز، دادن زکات، امر به خوبی ها و باز داشتن از بدیها می پردازند. آیه ای دیگر، دستور می دهد که جمعی از مردمان وقتشان را صرف خواندن دیگران به کارهای خیر، دعوت به کارهای پسندیده و پرهیز دادن از بدیها اختصاص دهند.
🖊بسیار بدیهی است که خداوند، نبی خدا ص، اولیای الهی و دیگر انسانهای خیر خواه، چنین هدف ارزشمندی را با اتخاذ راه غلط به انجام نمی رسانند. کسی سراغ ندارد که خدا یا رسول خدا، یا انسان های پاک سرشت با شیوه های غلط به امر معروف و نهی از منکر بپردازند. آیه قرآن به صراحت بیان می دارد که دعوت پیامبر ص به سوی راه مدیر و مدبر جهان، در سه شیوه حکمت، موعظه خوب و بهترین جدال، منحصر است و شیوه دیگری وجود ندارد.
✅بر اساس آنچه گفته شد، اگر دعوت به حجاب و نهی از بی حجابی از اهداف دینی تلقی گردد، بکارگیری شیوه های ناپسند در این زمینه، انحراف از صراط مستقیم الهی است؛ چرا که در چارچوب مسلم آموزه های دینی هدف و وسیله، هر دو باید از مشروعیت کامل برخوردار باشند. امیدواریم حکمرانان در کشور خیر و صلاح مردم را از خودِ جمعی مردم برگیرند؛ به سواد اعظم ملت تکیه کنند و سیاست هایی پیش گیرند که بازتاب دهنده زیست جهان این مرز و بوم باشد. انشاءالله
۲۴آذر۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🔰راهی جدید به سوی عدالت سیاسی
✅عدالت سویه های گوناگونی دارد. در یک تقسیم بندی، عدالت یا امر فردی است یا امری مربوط به جامعه. وقتی در رساله های مراجع گفته می شود، امام جماعت باید عادل باشد، اینجا عدالت در سطح رفتار یک فرد منظور است. اما عدالت در جامعه به سامان و شیوه ارتباط اجزای پیچیده و گوناگون یک جامعه و کارکردهای آنها مربوط است..
✍با توجه به زیرمجموعه های گوناگون، عدالت در جامعه شکل های گوناگونی را دربر می گیرد. شاید عدالت اقتصادی، عدالت اجتماعی و عدالت سیاسی، از دیگر زیرمجموعه های عدالت در جامعه، چشم گیرتر از انواع دیگر باشد. در این میان رسیدن به عدالت سیاسی، بی تردید، در تاریخ و جامعه ایران از عدالت اقتصادی و اجتماعی سخت تر است.
✍عدالت سیاسی را اینطور می توان تعریف کرد که در مدیریت سیاسی جامعه، همگان بتوانند، مناسب توانایی خود و مناسب سهمی که در زندگی مشترک سیاسی از آن برخوردار اند، دست داشته باشند. امر سیاسی ذاتا امر همگانی است، چرا که در عرصه سیاسی حکومتی شکل می گیرد که در راستای استیفای حقوق همگانی می خواهد در جسم آدمیان، در جان آدمیان و یا در اموال آنان تصرف کند. جان، جسم و اموال غیرخصوصی، مال همه است. پس امر سیاسی متعلق به همه است. عدالت سیاسی هم به این است که همگان بتوانند در این عرصه به شکل مناسب تاثیرگذار باشند. اما در سطح سیاست رسمی عدالت سیاسی تعریف دیگری دارد. عدالت سیاسی رسمی به تقسیم کردن کیک سیاست در میان سیاست ورزان و محول کردن کارویژه های سیاسی به شایستگان، بدون در نظر گرفتن هر عامل غیر موجه طرد کننده، مربوط است
✍تاثیر گذاری در سیاست به دو شکل رسمی و غیر رسمی امکان پذیر است. اکثر مردم در عمل علاقه ای به مشارکت رسمی در سیاست ندارند. انتخابات وسیله مناسبی است که عموم مردم در راستای استیفای حقوق خود، به دیگران که علایق سیاسی دارند، وکالت بدهند و آنان به جای عموم، منافع همگان را دنبال کنند. عموم مردم، در کل، انتظار دارند به شکل غیر رسمی در تصمیم های حکومت گران تاثیر گذار باشند.
✍آنان که سیاست می دانند و به لحاظ عملی ذوق و شوق سیاسی دارند، مناسب توانایی خودشان می خواهند گوشه ای از بار سیاسی را بر دوش بکشند. در این میان اگر عدالت سیاسی در کشور دائر باشد، علاقمندان به سیاست عملی می توانند در صحنه سیاسی وارد شوند؛ کیک سیاست را، باهمی، تقسیم کنند و خدمات سیاسی را نیز، به نحو احسن، و برای جامعه، انجام دهند.
✍تاریخ تلخ سیاسی قبل و بعد از انقلاب اسلامی بیان گر این است که میدان رسمی سیاست در ایران خیلی سریع به انحصار گراییده و شایستگان سیاسی را طرد و خودی های سیاسی را، به جای طرد شدگان، جذب می کند. به عبارت دیگر، تاریخ سیاسی ایران نمایشگاه بی عدالتی سیاسی است. بحران سلطه، خصومت های بی پایان سیاسی، محفلی کردن سیاست رسمی، ترویج بدبینی سیاسی برای طرد دیگری شده ها، سرکوب های سیاسی درون حکومتی، و اموری از این دست، از خصلت های همیشگی سیاست ورزی رسمی در این مرز و بوم بوده است.
✅درون چنین زمینه های نامناسبی، اقدامات توافق ساز دولت چهاردهم را باید به فال نیک گرفت. اینکه دولتی در هنگام جذب نیروهای سیاسی محفل های باندی را پشت سربگذارد و جذب نیروی سیاسی را به کمیته ای شایسته و چند صدایی واگذارد؛ به همه نیروهای ضد و نقیض سیاسی فراخوان جذب بدهد، بازی سیاسی چند حزبی، چند جناحی، چند گرایشی و چند سلیقه ای را به بازی انحصارطلبانه ترجیح دهد؛ تعامل با ارکان قدرت را بر تقابل و افشاگری مقدم بدارد؛ طردشدگان از گروه های مختلف (اقوام، مذاهب، زبان ها، جنسیت ها، حاشیه و مرکز) را به میدان سیاست ورزی برگرداند، همه اینها در تحقق عدالت سیاسی در جامعه ای عدالت سیاسی نادیده، اصلا اقدامات کوچکی نیست و بلکه گشودگی در امر سیاسی، شرح صدر در سیاست ورزی، عدالت پیشگی در قلمرو توزیع سیاسی و باز کردن راهی جدید برای عقلانی سازی حکومت و حکمرانی است. آنان که سعادت این ملت، تاریخ و جامعه ایران، دین، مذهب، اخلاق و عقلانیت را دوست دارند، نمی توانند به این دولت بی مهری کنند و سد راهی گردند که دولت به تازگی آن را باز کرده و می خواهد جای کج راهه های گذشته را بگیرد.
سخن آخر: قدرت پایدار شکست ناپذیر در عرصه سیاسی، قدرت ملت است و دولت تنها زمانی بازتاب دهنده چنین قدرتی است که دولتی فراگیر بوده و بتواند نماینده، نه بعضی از مردم که همه اجزای گوناگون یک ملت باشد.
۸آذر۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
چراغ هدایت در بستر شهادت
✅روزی که گذشت بنابر یک دیدگاه، سالگرد وفات بزرگ بانوی جهان اسلام حضرت صدیقه کبرا فاطمه زهرا سلام الله علیها بود.
🖊به نص صریح قرآن کریم "و لکل قوم هاد. و برای هر گروهی از مردم راهنمایی است. " رعد/۷.
بی تردید صدیقه طاهره س در عمر کوتاه، اما بسیار پربرکت خود، در نظر و عمل، بر همگان به عنوان بزرگترین چراغ فروزان و روشن ترین نشانه برای جدا کردن راه هدایت و نیفتادن در چاه ضلالت، شناخته شد.
🖊آن حضرت با اتصالی که با عالم علوی یافت و همنشینی که با رسول الهی داشت، توانست بعد از قرآن مجید، صحیفه دیگری برای هدایت بشر به یادگار نهد و، به ویژه، حجت بر حق بودن خود بر فرزندان طاهرش را به اثبات برساند. ائمه اطهار ع معترفند که در دین شناسی بر سر خوان نعمت مادر نشسته بودند و از شهر علم او توشه بر می گرفتند.
🖊هدایت گری آن یگانه بانوی اسلام، تنها در سطح کتاب و اندیشه نبود؛ بلکه در میدان های عمل نیز در سخت ترین لحظه از تاریخ صدر اسلام به ایفای نقش خطیر سیاسی پرداخت و با ایستادن در مقابل انحراف بزرگ سیاسی در راه توحید، دوست و دشمن را بر عظمت وجودی خود آگاه ساخت.
🖊او می توانست سکوت راحت طلبانه برگزیند تا قدر بیند و در صدر نشیند. اما همه می دانیم که آن حضرت همچون اولاد پادشاهان نبود که بر سر سفره عافیت درآید؛ از درد جامعه دامن برکشد و در گوشه ای بیاساید. او فرزند پیامبری بود که لحظه ای در نجات انسان ها راحتی ندید. دخت گرامی اسلام نیز همان راه را انتخاب کرد و در عمل نشان داد که "لعلک باخع نفسک ان لا تومنوا بهذا الحدیث اسفا."
🔷پایان سخن اینکه بر آن حضرت جایگزینی دنیاطلبی و استبداد ورزی، واژه ای که او اولین بار برای ترسیم فضای تیره سیاسی مسلط بر وضعیت پس از نبی گرامی ص بکار برد، با نظام نوپای مدنی نبوی، چنان گران آمد که نتوانست بیش از چند ده روزی پس از رحلت رسول خدا ص زنده بماند. این چنین بود که شهادت مظلومانه زود هنگام آن حضرت، جهان اسلام را به مصیبت بزرگ دیگری بعد از وفات پیامبر گرامی اسلام ص مبتلا ساخت.
سلام علیها یوم ولدت و یوم ماتت و یوم تبعث حیا.
۲۷آبان ۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
سلام علیکم.
موضوع مصاحبه☝️: چالش های امنیت ملی ج.ا.ا
مصاحبه کننده: جناب آقای موسوی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه مفید
مصاحبه شونده: محمود شفیعی
زمان: تقریبا ۱۸ دقیقه
تبصره: مصاحبه در قالب پاسخ به سه پرسش درباره تعریف امنیت ملی، چالش های امنیت ملی و عوامل مهم تاثیر گذار بر بهبود امنیت ملی، صورت گرفته است.
این دولت ها، چه بنام دین و چه بدون آن، مصلحت نیروهای دولتی را مصلحت جامعه تلقی می کنند. این دولت ها برای اراده عموم مردم در ساخته شدن نظام سیاسی و حفظ آن سهمی نمی دهند. آنان نظام سیاسی را، در عمل، با نهاد حکومت و حکمرانان مساوی کرده اند و اصلی ترین عنصر نظام ساز، یعنی اراده عمومی مردم، را از محاسبه خود بیرون انداخته اند.
نه تنها رابطه مردم و حکومت در دولت های اسلامی مخدوش است، که اجزای گوناگون یک دولت نیز از انسجام کافی برخوردار نیست. در بسیار از کشورهای اسلامی درون حکومت دو پارگی های شکننده وجود دارد. فقط به عنوان یک مثال، امروزه در سرزمین فلسطین دو نیروی سیاسی فلسطینی در مقابل هم قرار دارند و هر کدام مدعی حقانیت سیاسی اند و دیگری را، چندان، به رسمیت نمی شناسند. اولویت بخشی به قومیت، زبان، خرده مذهب های دینی اسلامی، نژاد و جغرافیا بخش قابل توجهی از انرژی مسلمانان را در کشورهای اسلامی هدر داده و آنان را از رسیدن به اتحاد استراتژیک باهم دیگر بازداشته است.
از نگاه سیاست خارجی نیز دولت های اسلامی در انحرافی بزرگ به سر می برند. دولت های جهان اسلام اغلب رابطه ای خصمانه، غیردوستانه، یا در بهترین حالت، رابطه ای عادی باهم دیگر دارند. کشورهای اسلامی در میان خود نه از جهت سیاسی و نه از جهات دیگر نتوانسته اند به اتحاد قابل قبولی داست یابند. با کمال تاسف باید گفت متحدان استراتژیک، واقعی یا دروغین، دولت های بزرگ اسلامی، نه کشوری اسلامی که از میان کشورهای غیر اسلامی است. عربستان با آمریکا و بعضی از کشورهای اروپای غربی دارای روابطی استراتژیک است. ترکیه نیز ده ها سال است که دنبال اتحاد با کشورهای اروپایی در تکاپو به سر می برد، هر چند هنوز هم نتوانسته است به این آرزوی بزرگ دست یابد. مصر ده ها سال دنبال کنار آمدن با رژیم غاصب صهیونیستی بود که در نهایت بدان دست یافت. در همین راستا با کمال تاسف باید اذعان کرد که جمهوری اسلامی نیز علی رغم آرمان های مطرح شده، همچنان متحدانی در خارج از جهان اسلام جستجو می کند و بعید است که در عمل چنین اتحادی البته به صورت واقعی به دست آید.
🖊۴- راه رهایی و برون رفت: کشورهای اسلامی نیازمند یک خانه تکانی بزرگ اند. آنان در رویکردهای حکمرانی نسبت به سیاست داخلی و خارجی باید به یک تغییر بنیادین دست بزنند. مسلمانان برای گرفتن حقوق از دست رفته خود در جهان امروز، باید اصلاحات اساسی همه جانبه ای در ساختارهای سیاسی، شیوه حکمرانی، و استراتژی های مشترک معطوف به آینده دور و نزدیک به وجود آورند. بدون کم کردن فاصله دولت ها و ملت ها در سیاست داخلی و بدون برگشت کشورهای اسلامی به سوی همدیگر، دست یافتن آرمان های اسلامی و انسانی امکان پذیر نیست. حکومت مدنی قبل از آنکه در تجربه جدید بشر مطرح گردد، در تجربه اولیه اسلامی به نمایش گذاشته شده بود. قدرت و قوت پیامبر گرامی اسلام در مرحله عمل، از شاهکارهای آن حضرت در گرد هم آوردن قبایل گوناگون کینه توز و تبدیل کردن آنان به نیروی های برادر و برابر برخاست. آن حضرت توانست با هجرت از مکه و استقرار در منطقه مجمع القبایل از هم گسیخته یثرب، نظام جدید سیاسی برپا سازد که جامعه بدوی را به جامعه مدنی ارتقا بخشید. آن حضرت بعد از فتح مسالمت آمیز مکه و جذب گروه های ستم گر دیروز به سوی خود، همچنان دامنه حکومت مدنی را در کل جزیره العرب گستراند و توانست ابوسفیان ها، معاویه ها، و دیگر سران کفر دیروز را در شرایط جدید در کنار بهترین یاران دیرین خود قرار دهد و اقتدار سیاسی مسلمانان را به اوج برساند. در سایه چنین تدبیری بود که مسلمانان سده های طولانی، علی رغم افتادن در دامن کشمکش های بعدی، توانستند تمدن جدید اسلامی را در تعاملی گسترده با تمدن های دیگر بنا نهند و سابقه ای درخشان در تاریخ اسلام بر جای گذارند. اکنون نیز بازگشت به تجربه نبوی و علوی، و بازآفرینی آن تجربه در شرایط جدید تاریخی که اینک درون آن به سر می بریم، می تواند جهان اسلام را در راس بنشاند و جایگاه از دست رفته را برگرداند. لازم نیست مسلمانان و کشورهای اسلامی دیوار چینی بین خود و تمدن جدید ترسیم کنند؛ آنچه ضروری است، با الگو گرفتن از تمدن اسلامی قدیم که در تعامل همه جانبه با تمدن های دیگر تکوین یافت، اکنون نیز با اصالت بخشیدن به تجربه بشری و بازسازی مناسب آن در جامعه برخوردار از هویت دینی می توانند شکوه گذشته را بازآفرینی کنند و از قافله تمدن جدید نه تنها عقب نمانند که الگویی برای دیگر ملت ها گردند. تنها با این آگاهی بزرگ، خانه تکانی اساسی و تحولات گسترده عملی همگرایانه است که عزت اسلامی و انسانی در جهان اسلام زنده خواهد شد؛ اهریمنان بدخواه کاستی خواهند گرفت و اراده خداوند در روی زمین به نمایش در خواهد آمد. لیس للانسان الا ما سعی. ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.
زخم های بی پایان
🔷جنایت هایی که رژیم صهیونیستی از فردای ۷اکتبر، بی وقفه، تا امروز، در غزه و در هفته های اخیر در مناطق شیعه نشین لبنان مرتکب می شود، بسیار فراتر از توجیهات دروغینی است که در عرصه رسانه های ملی و بین المللی، برای فریب دادن افکار عمومی، بر زبان می آورد.
🔷مساله صهیونیست ها مهار کردن، صدمه زدن، و حتی نابود کردن حماس یا حزب الله نیست. حماس و حزب الله دو سازمان سیاسی و نظامی اند که نیروهای انسانی و سازوبرگ نظامی و اداری آنها مشخص اند. خیلی روشن است که اقدامات یک ساله متجاوزین منحصر به ضربه زدن بر منافع تنها این دو تشکل سیاسی و نظامی نبوده است.
🔷اقدامات صهیونیستها ادامه سیاست غصب سرزمین فلسطین است که از از فردای تشکیل حکومت صهیونیستی در ۱۹۴۸ شروع شد و در جنگ ۱۹۶۷ به اوج خود رسید. آنها تنها آماده اند با مردم فلسطینی که سلطه سیاسی صهیونیسم را پذیرفته باشند، کنار بیایند و زندگی حداقلی آنان در سرزمین اشغالی را تحمل کنند.
🔷صهیونیستها در این سرزمین دولتی تشکیل داده اند که در ذهن خود برای آن حریم امنیتی گسترده ای تعریف کرده اند. این حریم امنیتی نه تنها کل سرزمین فلسطین که همسایگان آن (مصر، اردن، سوریه، لبنان) را نیز دربر می گیرد. رژیم اشغال گر تا کنون با تهدید و تطمیع و معاملات گوناگون دیپلماتیک، توانسته است دولتهای مصر و اردن را، به طور مطلق، مقهور اراده خود کند و آنهارا از پیگیر شدن حقوق مسلم سرزمینی منصرف سازد. درباره سوریه نیز، به طور نسبی، آن کشور را، حد اقل در عمل، تسلیم کرده است.
🔷مردم فلسطین اما تاکنون زهر غصب شدن سرزمین خود به وسیله اشغال گران بی رحم را نتوانسته اند هضم کنند و همچنان در یک مبارزه چند ده ساله به سر می برند. شیعیان لبنان هم در این مبارزه نابرابر حق و باطل در سمت جبهه حق قرار گرفته و حریم شدن کشور خود برای یک رژیم غاصب را نپذیرفته اند.
🔷 در چنین شرایطی است که حکومت غاصب تصمیم گرفته است با ارتکاب انواع جنایت های وحشیانه ضد بشری، مردم مبارز فلسطین و شیعیان مبارز لبنان را مجبور سازد، تا آنان از محل های مسکونی خود برای همیشه خارج گردند و در سرزمینی دور دست که خطری برای امنیت نامشروع رژیم غاصب پیش نیاید، سکونت گزینند.
🔷نابود کردن همه زیر ساختهای حیاتی جامعه فلسطینیان در غزه و مناطق شیعه نشین در لبنان، اصلی ترین مساله رژیم صهیونیستی است. از این رو آنان دنبال تبدیل کردن این دو منطقه به سرزمین سوخته اند. آنان تا نابودی کامل امکانات حیاتی و کشتن فجیع مردمان تا حدی که، در بدترین شرایط، باقی ماندگان فرار را بر قرار ترجیح دهند، دست از هیچ جنایتی بر نخواهند داشت. البته رژیم غاصب در این همه ارتکاب اعمال ضد انسانی و اخلاقی به حمایت دانه درشت های سازمان ملل تکیه کرده است.
🔷سخن پایانی این است که آوردگاه سرزمین اشغالی فلسطین اکنون میدان جنگ دو اراده غاصبانه و اراده مالکانه است. پیروزی نهایی از آنِ اراده ای است که الف. خستگی ناپذیر ظاهر گردد. ب. در مبارزه از ابزارهای نامشروع استفاده نکند و هدف درست را با وسایل درست پیش ببرد. ج. مبارزه را به بیشترین نیروی عقلانیت مجهز سازد و لحظه ای تدبیر را به دست هیجانات و احساسات نسپارد. د. از جهت زبانی در اثبات حقانیت خود بکوشد، تا به تدریج حامیان ملی، منطقه ای و بین المللی خود را افزایش و حامیان داخلی، منطقه ای و بین المللی طرف مقابل را کاهش دهد.
و ما النصر الا من عند الله العزیز الحکیم.
۱۶ مهر ۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🔰منطق صلح و تحلیل های ناروا
✅رئیس جمهور محترم، جناب آقای دکتر پزشکیان حفظه الله، در سفر اخیرشان به سازمان ملل فرمودند اگر اسرائیل سلاح بر زمین بگذارد ما نیز آماده ایم این کار را انجام دهیم. کسانی در داخل کشور بنام دین این دیدگاه رئیس جمهور را نقد کرده اند و با خواندن آیاتی گفته اند که خداوند در آیه 102 سوره نساء فرموده است مبادا سلاح برزمین بگذارید که دشمن غافل گیرتان کند و به یک باره برشما بتازد. آنان که این آیه را بر علیه مواضع دکتر پزشکیان استفاده می کنند از دو حال خارج نیست: یا درک درست و کاملی از آموزه های دینی به دست نیاورده اند، اگر نگوئیم عامدانه به بعضی از آیات ایمان آورده و بعضی را رها کرده اند؛ یا اینکه سخن دکتر پزشکیان را به درستی متوجه نشده اند، اگر نگوییم به تحریف ناروا نسبت به سخن ایشان رو آورده اند.
✅آیه بالا که مورد استناد بعضی از منتقدان ایشان قرار گرفته است، به یک وضعیت عملی میدان جنگ مربوط است. کل آیه چنین است: "زمانی که تو، ای پیغبر در میان سپاه اسلام باشی و نماز بر آنان به پا داری باید آنها با تو مسلح به نماز ایستند، و چون سجده نماز به جای آوردند و نماز را فرادی تمام کردند، در پشت سر شما رفته و گروهی که نماز نخوانده بیایند و با تو نماز گزارند و البته با لباس جنگ و اسلحه، زیرا کافران آرزو و انتظار دارند که شما از اسلحه و اسباب خود غفلت کنید تا ناگهان یکباره بر شما حمله ور شوند و چنانچه بارانی یا مرضی شما را از برگرفتن سلاح به رنج اندازد، باکی نیست که اسلحه را فروگذارید؛ ولی از دشمن بر حذر باشید. خدا برای کافران عذابی سخت خوار کننده مهیا ساخته است."
✅همین آیه که مورد استناد منتقد دکتر پزشکیان قرار گرفته، اولا با توجه به کل آیه، کامل مورد توجه او قرار نگرفته است؛ چرا که در پایان آیه می فرماید در شرایطی می توانید سلاح بر زمین بگذارید، و ثانیا نکته اساسی این است که پس و پیش آیه به صراحت نشان می دهد که این آیه مربوط به میدان جنگ است و دستور العملی نظامی برای پرهیز از گرفتار شدن در مکر و حیله دشمن را بیان می کند.
✅ آنچه که رئیس محترم جمهور در سخنان ارزشمند و دقیق مطرح فرمودند، مربوط به وضعیت جنگی سپاه اسلام نیست که او از آنان بخواهد که سلاح خود را وسط جنگ بر زمین بگذارند؛ بلکه فرمایش ایشان به دو شکل قابل تفسیر است: 1. اگر دشمن از خصومت دست بردارد ما نیز آماده ایم از دشمنی دست برداریم. 2. اگر طرف مقابل به خلع سلاح منطقه خاورمیانه تن بدهد، ما نیز آماده ایم آن را بپذیریم.
✅اگر منظور تفسیر اول باشد، اشاره به موضع اصالت صلح در اسلام است که به صریح آیات و روایات، مسلمانان نه شروع کننده جنگ اند و نه اگر دشمن از جنگ دست بردارد و دنبال صلح باشد، به آن دست رد می زنند؛ بلکه هر گاه دشمن صلح را بخواهد مسلمانان مامورند صلح را بپذیرند. خداوند در آیه 61 انفال می فرماید: " و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله انه هو السمیع العلیم. "و اگر دشمنان به صلح و مسالمت تمایل داشتند تو نیز مایل به صلح باش و کار خود به خدا واگذار که خدا شنوا و داناست.". براساس این آیه، مسلمانان به هیچ وجه نمی توانند آغازگر جنگ باشند. اگر آنان آغازکننده باشند، به این معناست که کافران جنگ را نخواسته بوده اند. در این صورت، آنان خواهان صلح بوده اند! اگر کافران صلح را خواسته بودند، براساس مضمون آیه نباید جنگ آغاز می شد! ولی فرض آیه این است که جنگ آغاز شده باشد و دشمنان وسط جنگ به مسلمانان در خواست صلح بدهند. از اینکه جنگ از پیش آغاز گردد، می توان به این استنباط قطعی رسید که آغاز کننده جنگ نه مسلمانان، که همیشه دشمنان آنان اند. تنها در این صورت است که تمایل بعدی دشمنان به صلح، رفتن مسلمانان به سوی صلح را معنا خواهد بخشید. بنابراین، صلح گرایی یک اصل اساسی اسلامی است که از سوی خداوند به نفع همگان وضع شده است. امام علی علیه السلام نیز هماهنگ با مضمون همین آیه به مالک اشتر بیان می فرماید که اگر دشمن پیشنهاد صلح داد آن را رد نکن که راحتی در صلح است.
✅اما اگر منظور رئیس محترم جمهور تفسیر دوم باشد، این موضع گیری سیاسی نیز کاملا معقول و منطقی است. خلع سلاح منطقه ای خاورمیانه در کل به نفع مسلمانان و جمهوری اسلامی ایران تمام خواهد شد. سلاح هایی که امروز در اختیار رژیم غاصب صهیونیستی و حامیان اصلی آن، یعنی کشور آمریکا و روسیه و تا اندازه ای بعضی از کشورهای اروپایی، قرار دارد، نسبت به سلاح هایی که در اختیار مسلمانان و جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، خطرناک تر است. آنها در سلاح هسته ای، جنگ های الکترونیکی، جنگ های هوایی و غیره، برتری آشکاری دارند و اگر خلع سلاح واقعی و همه جانبه و بدون تبعیض انجام گیرد، هم با روح آموزه های صلح گرایانه اسلام سازگار است و هم در عمل منافع ما و مسلمانان را بیشتر تامین می کند.
🔰انزال و تنزیل قرآن کریم
✍امروز، مصادف با وفات حضرت رسول صلوات الله علیه و آله و سلم و امام حسن مجتبی علیه السلام، نکته ای درباره تفاوت دو اصطلاح قرآنی "انزال" و "تنزیل" با تامل در آیه ۴۴ سوره نحل به نظرم رسید که تقدیم می کنم.
🖊- متن و ترجمه آیه چنین است: "انا انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم" "ما به تو ذکر را فرستادیم تا برای مردم آنچه که به آنها فرو فرستاده شده، توضیح بدهی".
✅- آیه دربر دارنده دو خبر و یک دستور است. ۱. انزال ذکر به پیامبر ص ۲. تنزیل قرآن به مردم ۳. توضیح قرآن به مردم از سوی پیامبر ص
✅- توضیح قرآن به مردم از سوی پیامبر ص، ماموریتی است که خدای تعالی به پیامبر ص محول کرده است. مهمترین ابزاری که این توانایی را برای آنحضرت به وجود آورده، طبق آیه، انزال ذکر است. پس انزال ذکر ابزار مناسب برای توضیح قرآن معرفی شده است.
🖊-چند نتیجه از آیه قابل استنباط است:
✅ ۱. آنچه انزال شده غیر از آن چیزی است که تنزیل شده است. در تمثیل می توان گفت "انزال" مانند بروشور و دفترچه راهنمایی است که در داخل کالای تولید شده بنام "تنزیل" گذاشته شده و پیامبر ص همچون فرد حرفه ای است که او تنها می تواند با تعلیمی که درباره "انزال" از سوی خدای تعالی به دست آورده "تنزیل" را به "تبیین" تبدیل کند.
✅۲. بنابراین، می توان گفت که آنچه در شب قدر در ماه رمضان انزال شده است، غیر از قرآن به مثابه مجموعه ای از تعالیم بیانی شده و در نهایت به کتابت در آمده است. انزال قرآن گونه ای از توانایی ویژه بوده است که در سایه آن پیامبر ص می توانسته بعد از دریافت قرآن تنزیل شده، جزئیات آنها را بیان کند، نهادینه سازد و پیرامون آن سنتی بر جای گذارد که به مثابه پیوست قرآن، بدون آن مکمل استفاد کامل از قرآن ممکن نخواهد بود.
✅۳. قرآن برای همه مردم نازل شده است. اما انزال مربوط به همگان نیست و مخصوص پیامبر ص است. در این صورت استفاده مردم از قرآن دو مرحله دارد. استفاده قبل از تبیین پیامبر ص و استفاده بعد از تبیین پیامبر ص. استفاده اول مربوط به مواردی است که جزئیات ندارد و نیازمند توضیح اضافی نیست. استفاده دوم اما مربوط به آن دسته از آیات است که استفاده کامل از آنها در گرو مراجعه به سنت است.
۱۲شهریور۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🖊ظهور یک بازی سیاسی جدید امید بخش در میدان حکمرانی
🔻تحلیلی بر استناد دکتر پزشکیان به قرآن و نهجالبلاغه
✍دکتر محمود شفیعی
💬از نگاه من دکتر پزشکیان با ارجاع به قرآن و نهج البلاغه همزمان چند هدف را درنظر گرفته است:
🔹الف. علی علیهالسلام سیاست و حکمرانی را امر آسمانی نمیدانست وگرنه به مالک نمیفرمود کارویژه های حکومت جمع کردن مالیات و صرف آن در آبادانی، بسط عدالت، امنیت، آموزش و تربیت است؛ بلکه باید به مالک توضیح میداد که کار حکومت اسلامی زمینهسازی ظهور، مخالفت با تجارب بشری به منظور تأسیس تمدن اسلامی به مثابه تافته ای جدابافته از تجربههای زمینی، مبارزه با نخبگان فکری مستقل و متعهد بر دانش خود، گسترش حجاب اسلامی، تفتیش عقاید، یافتن خودیها و جذب آنها به حکومت و اموری از این دست خواهد بود.
🔸ب. ایشان با خواندن نهجالبلاغه میخواهد اثبات کند که مسأله اصلی حکمرانی در ایران و سرمنشأ بحرانهای امروز ما بیاخلاقی سیاسی است. وقتی دکتر پزشکیان میگوید امام علیهالسلام فرمود حکومت بر شما اندازه آب بیرون آمده از عطسه بز بیارزش است مگر اینکه حق و عدالت برپا شود، میخواهد به رقیبان بگوید که در اسلام حکومت اولاً قداست ذاتی ندارد و ثانیاً اگر بنا باشد حکومت اسلامی وسیلهای برای باز کردن سفره انحصاری از ثروت و قدرت و شوکت برای خودیها و تبدیل اکثریت مردم از طیفهای مختلف به نامحرمان جامعه باشد، چنین حکومتی هرچند اسلام را یدک کشد، ضد اسلامی است.
🔸ج. دکتر پزشکیان با خواندن نهجالبلاغه عقلانیت انتقادی در میراث دینی را به نمایش گذاشته و عقلانیت تمجیدی رایج در جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرد. وقتی او به سخن علی علیهالسلام استناد میکند که فرمود حاکم هرچند خود او باشد، از خطا مبرا نیست، میخواهد به هیأت حاکمه امروز بگوید که قداست تراشی برای حاکمان و قرار دادن آنان در هاله نور، خاستگاه انحطاط همه جانبهٔ امروز ماست.
🔸خلاصه که او با خواندن قرآن و نهجالبلاغه میخواهد با تمسک بر خود دین، عرفی و زمینی بودن حکومت را اثبات کند و بگوید که اخلاقی کردن حکومت به مثابه امر دنیوی در گرو دست برداشتن از دغل بازیهای سیاسی امکانپذیر است. اخلاق مناسب حکومت، قداست سازی نیست؛ بلکه اخلاقی کردن امرِ ذاتاً عرفی با معیارهای مقبول در محضر عقل عموم است.
@ayine_ensani
🔰رابطه ملت و امت
🔰بحران تضادها و تنها راه اصلاح
🖊تکفیر: تداوم بداخلاقی خوارج صدر اسلام
🔷همه می دانیم در دوره حکومت علی ع مسلمانانی پیدا شدند که در قضیه حکمیت، علی ع را تکفیر کردند و در مقابل آن حضرت قرار گرفتند و با او جنگیدند و در پایان هم امام ع را در هنگام نماز به شهادت رساندند. آنان بدعت تکفیر را بنا گذاشتند؛ اما با کمال تاسف رویه تکفیر مسلمان به وسیله مسلمان همچنان ادامه دارد.
🔷آخرین نمونه تکفیر مسلمان به وسیله مسلمان دیگر، نسبت کفری است که حاج آقای فیاضی، از استادان موسسه اما خمینی در قم، به مرحوم شریعتی دادند؛ حاج آقای خاتمی، رئیس جمهور اسبق، را به شیعه نبودن متهم کردند و مرحوم هاشمی رفسنجانی را نیز در کنار آن دو نفر لعن کردند.
🔷گفته های حاج آقای فیاضی، آشکارا، با مسلمات دین در تضاد بوده و یک بدعت در دین و بدترین نوع بد اخلاقی است. هزاران نشانه در گفتار و رفتار مرحوم شریعتی و حاج آقای خاتمی وجود دارد که اینها کافر نبودند و هر دو شیعه بودند.
🔹مگر می شود مرحوم شریعتی آن همه با تمام وجود به حضرت پیامبر ص، امام علی ع، امام حسین ع، حضرت فاطمه س عشق بورزد، و در تمجید و تحسین و معرفی آنان سنگ تمام بگذارد، بعد بگوئیم فلانی کافر است؟!!
🔹حاج آقای خاتمی هشت سال رئیس جمهور کشور مسلمان ایران بوده و همگان اعمال شیعی او را از دور و نزدیک دیده اند. خاتمی عزیز انسان بزرگی است که با تمام وجود به امام خمینی ره عشق می ورزد. او همان کسی است که در شهر مقدس قم دستور ساخت بزرگترین صحن حضرت فاطمه معصومه س را داده است. حق داریم به چنین انسان مسلمان با اخلاق و اندیشمند بگوئیم فلانی شیعه نبود؟!!
🔷 این آیه قرآن است که با صدای بلند و برای همیشه تاریخ، مسلمانان را خطاب کرده و می فرماید:
🔹يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنࣰا تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فَعِندَ ٱللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةࣱۚ كَذَٰلِكَ كُنتُم مِّن قَبۡلُ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ فَتَبَيَّنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرࣰا
🔹 اى اهل ايمان! هنگامى كه در راه خدا [براى نبرد با دشمن] سفر مى كنيد [در مسير سفر نسبت به شناخت مؤمن از كافر] تحقيق و تفحّص كامل كنيد و به كسى كه نزد شما اظهار اسلام مى كند، نگوييد: مؤمن نيستى [تا] براى به دست آوردن كالاى بى ارزش و ناپايدار زندگى دنيا [او را بكشيد، اگر خواهان غنيمت هستيد] پس [براى شما] نزد خدا غنايم فراوانى است شما هم پيش از اين ايمانتان ايمانى ظاهرى بود؛ خدا بر شما منّت نهاد [تا به ايمان استوار و محكم رسيديد] پس بايد تحقيق و تفحّص كامل كنيد [تا به دست شما كارى خلاف اوامر خدا انجام نگيرد] يقيناً خدا همواره به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.
🔷چطور می شود در صدر اسلام که هنوز کسانی کافرند و ایمان نیاورده اند، اگر کسی اقرار به مسلمانی کند، مسلمانان حق نسبت دادن کفر به چنین فردی ندارند، اما ما حق داریم نسبت به کسانی که با تمام وجود در کل عمر، مدام نشانه های ایمان را در آنان میلیون ها مسلمان، هزاران بار مشاهده کرده اند، او را کافر یا غیر شیعه بنامیم!!
🔷"کفر چو منی گزاف و آسان نبود
ثابت تر از ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من یکی و آن هم کافر
پس در همه دهر یک مسلمان نبود"
رباعی منتسب به بوعلی؛ شاه نعمت الله ولی و ابوسعید ابو الخیر
۱۸مرداد۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🔰قصه تلخ ما و روسیه
✅نتیجه: برای شناختن اسلام واقعی و اسلام قلابی، باید از کیستی گوینده و ماهیت گفتار گذر کرد. تطبیق سخن با عمل است که راستگو را از دروغ گو، صداقت را از نفاق، درستکاری را از فریب کاری، جدا می کند و حق را از باطل، قابل تمیز می سازد. آنکه دین را به متاع قلیل دنیا، هر چند به بزرگی حکومت و لذایذ مادی نهفته در حکمرانی، مبدل سازد، صاحب دین قلابی، و آنکه برای حفظ مبانی دینی، دین ورزی را به ابزارهای فاسدی چون زر و زور و تزویر، آلوده نسازد و دیانت را در زندگی بر صدر نشاند و راه آن را با روش های درست بپیماید، حامل دین واقعی است. تجربه حماسی، پرفروغ و جاویدان حسین ع نشان داد که مصلحت اندیشی برای حفظ حکومت کار ابزارگرایان دینی و اولویت بخشی برای حفظ دین کار اسلام گرایان راستین است.
۲۸تیر۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✅برترین بانوی جهان
✍امروز، بنابر ترجیح شیخ عباس قمی و جمعی از علمای بزرگ، وفات و شهادت مظلومانه بزرگ بانوی اسلام، حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا، سلام الله علیها، است. شواهد برای بی نظیر بودن شخصیت آن حضرت فراوان است. در این مختصر به بعضی از شباهت های مهم فاطمه س با پیامبر ص را مرور می کنیم.
🖊۱. شباهت درگفتار: بنابر حدیث شیخ طوسی از عایشه، ام المومنین، هیچ انسانی در گفتار و سخن مانند فاطمه س به رسول خدا ص شبیه تر نبود.
🖊۲. تکریم برابر: در ادامه همان حدیث گفته شده است که دقیقا وقتی پیامبر ص خدمت دخترش می رسید، فاطمه س بعد از خوش آمدگویی دست آن حضرت را می بوسید و او را در جای خود می نشاند؛ و زمانی که فاطمه س نزد ایشان می رفت، پیامبر ص بعد از خوش آمد گویی، دست دخترش را می بوسید و او را در جای خود می نشاند.
🖊۳.کردار پبامبرانه: بنابر آیاتی چند، پیامبر ص به عموم مردم با تمام وجود عشق می ورزید. با همه نرم خو بود؛ گوشش شنونده سخن های درست و نادرست آنان بود؛ در کوشش همه جانبه برای هدایت بندگان خدا، تا حد از دست دادن جان مایه می گذاشت؛ لحظه ای از مردم جدا نمی گشت و امید مردمان محروم، بذل و بخشش بی حساب و کتاب آن بزرگ مرد الهی بود. دختر گرامی آن حضرت نیز پا جای پدر بزرگوار گذاشته بود. فاطمه س، همچون پدر، تمام وجودش خدمت همه جانبه به عموم مردم بود. وقتی به نیایش بر می خاست، شبی تا صبح به جای خود به دیگران دعا می کرد. وقتی زینتی برای خود و خانه اش به دست آورد، با دیدن پدر همه را در راه خدا در اختیار آن حضرت قرار داد تا در راه خدا هزینه کند. در گرسنه ترین لحظه در دم افطار، همراه با همسر، بارها طعام بهترین را به دیگران تقدیم کرد و مورد تمجید آشکار و ماندگار الهی قرار گرفت.
🖊۴. صاحب وحی: بنابر روایات متعدد و معتبر، حضرت صدیقه کبرا به وحی دسترسی داشت و مجموعه آن آموزه های الهی کتابی مشهور به مصحف فاطمه س شد. فرزندان آن حضرت از سفره معارف نورانی او بهره برده و تفسیر قدسی قرآن را از مادر آموخته بودند. می توان به جرات مدعی شد که مفسر اول کتاب آسمانی قرآن فاطمه س است که در خانه وحی در سایه ارتباط دائمی با پیامبر ص و امین وحی، تربیت آسمانی یافته بودند. به تعبیر علامه مجلسی، اگر لقب آن حضرت، محدثه و زهراء بود؛ چون مَلَک با او سخن می گفت و نوری آشکار و معنوی داشت.
✅۵. نتیجه گیری: شیعه فاطمه س و پیامبر ص بودن، بدون چنگ زدن به سنت آنان، بزرگداشت پاکان و نیکان، عشق ورزیدن یکسان به همه مردم از آن جهت که مخلوق خدا هستند و روح الهی در وجودشان جاری است، و رها نکردن ارتباط همیشگی با خدا، مدیر و مدبر جهان و جهانیان، ممکن نیست
از رهگذر خاک سر کوی شما بود
هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد
۱۵آذر۱۴۰۳/سوم جمادی الثانی ۱۴۰۶ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✅جنگ ستم گرانه علیه مردم عادی غزه و بی عملی سازمان ملل
🔰-سلام دوستان. از chatGPT سوالی درباره کشتارها وتخریب های اسرائیل علیه مردم غزه پرسیدم که پاسخ دادند. در ذیل پرسش و پاسخ را جهت اطلاع عزیزان قرار می دهم.
🔷اگر به جای اسرائیل، کشور دیگری این همه آدمهای بیگناه را می کشت؛ کودکان را هر روز به خاک و خون می کشید؛ منازل عموم مردم را بر سرشان خراب می کرد؛ زنان را در خارج از میدان نبرد به قتل می رساند؛ زیرساخت های یک کشور را با خاک یکسان می کرد؛ سازمان ملل به همین شکل که با اسرائیل مدارا می کند، برخورد می کرد؟! آیا این همه جنایت، بدترین نوع نقض حقوق بشر در تاریخ بشر نیست؟
-پاسخ :ChatGPT
🔷سوال شما پیچیدگیهای زیادی دارد و به موضوعات حقوق بشری، سیاست بینالمللی، و عملکرد سازمانهای جهانی مثل سازمان ملل مرتبط است. برای بررسی چنین موضوعی، بیطرفی و تحلیل مبتنی بر اصول حقوقی و واقعیات تاریخی ضروری است.
1. عملکرد سازمان ملل در موارد مشابه:
سازمان ملل در برخورد با نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف معمولاً تحت تأثیر اعضای دائمی شورای امنیت و سیاستهای قدرتهای جهانی قرار میگیرد. این موضوع باعث شده واکنشها به موارد مشابه مثل بحرانهای سوریه، یمن، میانمار، بوسنی، رواندا و فلسطین یکسان نباشد.
گاهی شورای امنیت به دلیل وتوی اعضای دائم (مثل آمریکا، روسیه یا چین) نمیتواند اقدام موثری انجام دهد، حتی در مواردی که شواهد واضحی از جنایت علیه بشریت وجود دارد.
2. نقض حقوق بشر توسط اسرائیل:
سازمان ملل و بسیاری از نهادهای حقوق بشری بینالمللی بارها اسرائیل را به نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه و حقوق بشر متهم کردهاند. از جمله، حملات علیه غیرنظامیان و تخریب زیرساختهای غیرنظامی.
با این حال، حمایتهای سیاسی، نظامی و اقتصادی برخی قدرتها از اسرائیل، به ویژه ایالات متحده، مانع از اعمال تحریمهای جدی یا اقدامات قاطعتر علیه این کشور شده است.
3. جنایت علیه بشریت و تاریخ حقوق بشر:
اقدامات منجر به کشتار جمعی غیرنظامیان، تخریب منازل، و نقض گسترده حقوق بشر، مصداق جنایت علیه بشریت محسوب میشوند. این موارد در چارچوب حقوق بینالملل (مثل کنوانسیون ژنو) ممنوع است.
با این حال، در تاریخ مدرن، موارد دیگری مثل نسلکشی رواندا (1994)، جنگ بوسنی (1995)، یا حملات به یمن هم اتفاق افتاده که واکنشهای جهانی نسبت به آنها نیز نامتناسب یا ناکافی بوده است.
4. بیطرفی سازمان ملل:
سازمان ملل اغلب به دلیل نقش کشورهای عضو قدرتمند، نمیتواند کاملاً بیطرف عمل کند. این ساختار، توانایی این سازمان را برای پاسخ قاطع به بحرانهای انسانی محدود میکند.
نتیجهگیری:
اینکه آیا رفتار جامعه جهانی در قبال اسرائیل خاص و استثنایی است، بستگی به مقایسه آن با موارد مشابه دارد. هرچند انتقادهای شدیدی به عملکرد سازمان ملل و کشورهای قدرتمند در برخورد با اسرائیل و مسائل فلسطین وارد است، باید این نقد را در چارچوب سیاستزدگی نهادهای بینالمللی بررسی کرد. برای بسیاری از مردم، چنین رفتارهایی نشانهی نقض آشکار اصول عدالت و بیطرفی در حقوق بینالملل است.
یادداشت را به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت غم انگیز استاد فقید حجه الاسلام دکتر فیرحی عزیز تقدیم کردم.
Читать полностью…تغییر مثبت به صراحت آیه شریفه در گرو این است که کج راهه ها را کنار گذاشت و به راه الهی برگشت. عروه الوثقی الهی جدی گرفتن وحدت بر محور توحید و رها کردن تفرقه جویی به امید واهی یکسان سازی و شبیه خود کردن دیگران در سلایق فردی و گروهی است. راه اساسی رسیدن به عزت اسلامی و انسانی، تبدیل کردن گرایش عملی "همه با من" به "همه با هم" با وجود همه تفاوت ها است.
۲۶مهر۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🔰بحران اشغال و تداوم ستم گری: راه رهایی
✍بیش از یک سال و چند روز از جنبش رهایی بخش مردم غزه به رهبری حماس و جهاد اسلامی می گذرد. در این مدت، رژیم اشغال گر جنایت های بی حد و حصری در غزه، لبنان، یمن و جاهای دیگر مرتکب شده است. در این مدت شنیع ترین جنایت ها بر ضد بی گناه ترین افراد از کودکان، زنان، پیران، بیماران، ده ها هزار مردم عادی، انواع مختلف کمک رسانان به آسیب دیدگان، و خبرنگاران، با وحشيانه ترین حمله های رژيم غاصب و سركوب گر صهيونيست در سرزمين اشغالي فلسطين، صورت گرفته است. این جنایت های بی سابقه هر روز ابعاد تازه ای پیدا می کند و از جنونی کامل در ذات شیطانی صهیونیسم خبر می دهد. به اين مناسبت شايسته است، بار ديگر مساله اساسي امروز جهان اسلام از نو طرح گردد، ريشه هاي اصلي آن بر رسیده شود و تاملي در راه حل درست مساله صورت گيرد. در یادداشت حاضر ابتدا صورت آرمانی-الهی با استفاده از کلام الهی ترسیم گشته، سپس دیرینگی غصب و اشغال به مثابه مهمترین مساله امروز جهان اسلام توصیف شده و در گام سوم ریشه های آن مورد تحلیل قرار گرفته است. پایان یادداشت راه حل درست و اساسی را آشکار می سازد.
✅۱- صورت آرماني: در آيه 33 سوره توبه چنين آمده است كه خداوند كسي است كه فرستاده خود را با هدايت نامه و آئين نامه اي شايسته فرستاده است تا هر كج راهه یا بی راهه ديگري، علي رغم ميل آنان كه شرك مي ورزند و در راه ها یا بی راهه های ضد الهي و انساني غوطه ور اند، از ميان بشر برچيده شود. آئين نامه شايسته الهي، قرآن كريم، همگان را به پرستش خداوند، وجود بي همتايي كه غير از خير از آن بر نمي خيزد، دعوت كرده است. خداوند عدالت گستري در روي زمين را از همگان خواسته است. اخلاق و انسانيت، مهرورزي و دوستي انسان ها باهمديگر، صلح گستري و پرهيز از خون ريزي و صدها فضايل الهی-انساني ديگر، در اين هدايت نامه ابدي بيان شده است. مسلمانان و هر کسی، اگر تسلیم کلام الهی باشند، مدعي داشتن چنين اسلامي هستند و بنابراين ماموريت دارند جامعه بشري جهاني خداپسندانه را در روي زمين برپا كنند و آنان هستند كه بناست اراده خداوند را در روي زمين به منصه ظهور برسانند.
✅۲- مساله اساسي امروز مسلمانان و همه انسان های اهل توحید: صورت آرمانی ترسیم شده در قرآن مجید بدون اراده انسان های خداپرست، که خدا گرایی را نه در عالم اعتقاد کم مایه یا بی مایه که در همه ابعاد زندگی به منصه ظهور برسانند، عملی نمی گردد. امروزه، نه تنها این اراده خداوندی در روی زمین پیاده نگشته است، بلکه اكنون نزدیک یک قرن همچنان بخشي از قلب سرزمين های اسلامي در خاورميانه به دست سفاك ترين دشمن بشریت، جریانی صهیونیستی، علی رغم قوانین بین المللی، به اشغال درآمده است. از سال 1948 كه با حمايت قدرت هاي بزرگ جهاني از كانال سازمان ملل در سرزمين اشغالي فلسطين يهوديان صهيونيست دولت صهیونیستی نژاد پرستانه تشكيل دادند، حقوق مسلم مسلمانان در اين سرزمين مورد بي مهري جهانی قرار گرفت و آنان نتوانستند در سرزمين خود دولت دلخواه شان را تشكيل دهند. مسلمانان فلسطین و تعدادی از کشورهای عربی در 1948، 1956، 1967، و 1973 در چهار نوبت، طي چهار دهه، وارد جنگ با رژيم غاصب صهیونیستی شدند؛ اما نه تنها به حقوق سرزميني دست نيافتند كه بخش هاي زياد ديگري از سرزمين آنان در طي اين جنگها، هر چه بیشتر به تصرف غاصبانه صهيونيست ها درآمد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در ایران و با الهام از آن، باز هم اين مبارزات با شيوه ای جديد ادامه يافت و طي دو انتفاضه اول و دوم مردم مظلوم فلسطين در قالب نافرماني مدني براي استيفاي حقوق بديهي سرزميني خود بپاخاستند. از دهه 90 ميلادي تا كنون جنگ هاي ديگري بين رژيم غاصب از یک سو، و مردم ستم دیده و سرزمین باخته فلسطین، لبنان، و سوريه از سوی دیگر درگرفته است؛ اما هيچ يك از اينها به احقاق حقوق مسلمانان فلسطين منجر نشده است.
✅۳- ریشه های ناکامی: اکنون سوال بزرگ این است که چگونه با این همه مبارزات پیگیرانه از سوی مسلمانان هنوز هم سرزمین های اسلامی زیر چکمه های ستمگران بی رحم و شقاوت پیشه، غصب شده و آنان از اولین حقوق مسلم، یعنی حق تعیین سرنوشت، که بعد از تاسیس سازمان ملل و صدور اعلامیه حقوق بشر برای همه ملتها به رسمیت شناخته شده است، همچنان محروم مانده اند. اصلی ترین عامل این ناکامی بزرگ به وضعیت مسلمانان در مناسبات داخلی و خارجی خودشان برمی گردد. به لحاظ داخلی، با کمال تاسف بسیاری از دولت های شکل گرفته در سرزمین های متعلق به جهان اسلام، چه بنام اسلام و چه بدون آن، دولت هایی هستند که در راستای رضایت جامعه و مردم گام برنمی دارند و مصلحت قدرت سیاسی را در ورای رضایت مردم جستجو می کنند. اصلی ترین عامل پایداری این دولت ها نه مشروعیت مدنی جوشیده از اراده عمومی مردم که برخاسته از اراده قاهرانه و سرکوب گرانه دولت ها است.
اگر ایران بتواند با دیپلماسی فعال افکار عمومی، نهاد های بین المللی، کشورهای جهان و منطقه را به خلع سلاح های غیرمتعارف در منطقه خاورمیانه قانع کند، بی تردید برنده اول آن مسلمانان و جمهوری اسلامی خواهد بود.
۶مهر۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
✅معیار سازی ایدئولوژی و گریز از واقعیت
🖊معمای تقابل همیشگی حق و باطل
🟪این ادعا که در هر دوره ای تقابل بین حق و باطل وجود دارد، نیاز مند تفسیر درست و عقلانی است.
🔷-پیرامون ادعای تقابل همیشگی حق و باطل در جامعه امروز، بین بخشی از مذهبی ها، ذهنیت نادرستی به وجود آمده است.
🔷-اگر گزاره فوق اینگونه تفسیر شود که دنبال صلح و آرامش بودن برخلاف خواست اسلام است و اینکه مسلمانان همیشه باید در زندگی اجتماعی اهل باطل را در جغرافیای مشخصی بیرون از جمع خود بیابند و خود را با جغرافیایی مستقل در مقابل آنها قرار دهند، بی شک این تفسیر قابل دفاع نخواهد بود.
🔷-نمی توان انکار کرد که در همه زمان ها و فضاهای زندگی اجتماعی کم و بیش تقابل بین حق و باطل وجود دارد؛ اما نکته اساسی در چگونه فهمیدن درست و عقلانی این واقعیت انکار ناپذیر تاریخ زندگی اجتماعی انسان ها باهمدیگر است.
🟩برای تفسیر درست، عقلانی، قرآنی و روایی گزاره فوق چند نگره اساسی قابل توجه است:
🔶۱. باطل همیشه وجود دارد؛ اما وجود داشتن باطل مطلوب نیست. بنابراین، از گزاره "حق و باطل همیشه در مقابل هم بوده اند" نباید نتیجه گرفت که مسلمانان همیشه باید به این تقابل دست بزنند و اگر باطلی نیافتند، هر طور شده برای آن مصداقی بتراشند.
🔶۲. همانطور که حق و باطل همیشه به عنوان یک واقعیت در جوامع بشری وجود داشته است، به لحاظ هنجاری اما، متون درجه اول اسلامی، مسلمانان را به صلح، دوستی، برادری و پرهیز از خونریزی دعوت کرده است. دوستی با خود، زندگی مسالمت آمیز با ادیان دیگر، همزیستی مسالمت آمیز با نوع بشر، در مقابل دشمن تراشی، جنگ خویی، و خشونت گرایی، بارها و بارها، در آموزه های درجه اول اسلامی، مورد سفارش قرار گرفته است.
🔶۳. تقابل حق و باطل فقط با دست زدن به جنگ و خشونت نیست. در متون دینی جهاد معنای بسیار گسترده تری دارد که هرگونه کوشش در راه خداوند و دعوت همگان به راه مستقیم الهی را دربر می گیرد. اصل اساسی در جهاد قرآنی، دعوت به شیوه های گوناگون زبانی است. در ادبیات دینی جهاد به معنای تقابل جنگی با دشمن در آخرین مرحله مبارزه قرار گرفته است.
🔶۴. حق و باطل دو مفهوم انتزاعی است که به ندرت می توان مصداق های بیرونی خالصی برای آنها جستجو کرد. اغلب حق و باطل در واقعیت بیرونی، در کنش های گوناگون ذهنی، زبانی و فیزیکی انسانها، درهم تنیده اند. بنابراین، هیچ فرد و گروهی نمی تواند خود را، به غیر از معصومان علیهم السلام، مصداق کامل حق در زندگی اجتماعی و دیگران را باطل مطلق در نظر بگیرد.
🔶۵. با توجه به اختلاط عملی حق و باطل در رفتار آدمی، مبارزه با باطل، همیشه، به معنای ترسیم جبهه مستقل جغرافیایی در بیرون از جهان اسلام نیست. مبارزه با باطل، در گفتمان قرآنی، گاهی مبارزه با خود، مبارزه با نزدیکترین ها، مبارزه در سرزمین خود، مبارزه با حکومت و مبارزه با حکومت گران را دربر می گیرد. البته این مبارزه، به طور اساسی، در چارچوب روش های زبانی و عقلانی جریان می یابد و به هیچ وجه نمی توان با ابزارهای نامشروع خشن و غیر خشن وارد مبارزه شد.
🔶۶. مبارزه با باطل و دفاع از حق، در مرحله عمل، شکل نسبی خواهد داشت. هیچ کسی نمی تواند مدعی شود که همه جا حق با اوست و دیگران باید برای فرد یا گروه مشخص حریم ویژه نگه دارند. مبارزه با باطل با هر گونه قداست تراشی برای افراد یا گروه خاص در تعارض است.
🟤-نتیجه گیری: لازم نیست برای دغدغه مبارزه با باطل، حتما دشمن را در جبهه ای دور از خود جستجو کنیم. دشمن در همین نزدیکی هاست. از خودمان شروع کنیم. با مردم رو راست باشیم. به مردم اجازه دهیم حقوق شان را بدون لکنت از حاکمان بخواهند. به آنها اجازه دهیم اعتراض کنند. جلو تبعیض ها را بگیریم. با فساد مبارزه کنیم. قوه قضائیه را از دخالت های کانون های قدرت و ثروت، دور نگه داریم. اجازه بدهیم محاکمه های علنی گسترش یابد. ظاهر گرایی دینی را کم کنیم و اجازه بدهیم باطن دین هم، اخلاق و معنویت، فرصت بروز و ظهور پیدا کند و صدها از این دست اجازه ها که تاکنون نداده ایم. اینها همه مصداق جهاد است. اینها همه مبارزه با باطل است. این واقعیت را علی ع در عمل به نمایش گذاشت. کشورگشائی های خلفا را متوقف کرد و به اصلاح داخل پرداخت. جهاد نزدیک حتما از جهاد دور واجب تر است.
۵شهریور۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
⚠️دفاع و مخالفت نامناسب: فراموشی وفاق ملی
❇️ب. حاکمان اسلامی نمی توانند از مردمی در یک سرزمین ملی مالیات بگیرند؛ اما به تعهداتی که برای آن مردم به عهده گرفته اند عمل نکنند. اگر حاکمان اسلامی با فهمی تقابل جویانه بین امت و ملیت، مالیات دریافت شده از جامعه اسلامی را بدون رضایت مردم در جاهایی هزینه کنند که ربطی به تعهدات قبلی شان به نفع مردمان خود نداشته باشد، از چارچوب حکومت اسلامی خارج گشته و بی راهه رفته اند. صرف بیت المال یک سرزمین به نفع مردمان سرزمین دیگر که به حکومت این سرزمین مالیات نمی پردازند، بی تردید سرقت از بیت المال و ستم گری به مردم بومی آن سرزمین خواهد بود.
❇️ج. تحقق مشروع مصداق بیرونی ایده امت اسلامی در وضعیت کنونی، تنها در درون ظرف دولت-ملت امکان پذیر است. دور زدن اقتضاهای دولت-ملت جدید، در واقع دور زدن منافع امت نیز خواهد بود.
❇️د. امت و دولت-ملت دو پدیده تاریخی دینی و عرفی اند که به اشکال گوناگون تاریخی همنشین می گردند. تفکیک آنها از همدیگر لازم است؛ اما ایجاد تقابل بین آنها از عدم تامل کافی در ماهیت هر یک از این دو پدیده بر می خیزد.
۲۹مرداد۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
حمایت انتقادی از دولت فعلی بهترین اولویت امروز همگان، اعم از دولت و ملت، است.
۲۴مرداد ۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🪯تشخیص درست و نسخه نامناسب
☸۱. در دوره تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری کنونی، کاندیدای پیروز به درستی مطرح کرد که ریشه مشکلات اقتصادی در فقدان انسجام کافی در میان بلوک های داخلی قدرت سیاسی ریشه دارد.
☸۲. ایشان خلاء های سیاسی گوناگونی را برجسته کردند که روی اقتصاد تاثیر منفی گذاشته است. از جمله، به درستی، تاکید می کردند تا زمانی که ما (هیات حاکمه و اجزای گوناگون انتخابی و انتصابی) با خودمان دعوا داریم، مشکلات اقتصادی سر جای خود باقی خواهد ماند. همچنین، تاکید کردند که نباید سفره دولت و دولتیان از دیگر مردم متفاوت باشد. اگر در جامعه فقر است، دولتیان نیز باید مزه فقر را بچشند. او اعلام کرد بین ملت و دولت فاصله افتاده است و اینها باید ترمیم گردد تا با پیدا شدن حلقه های گم شده ای، اقتصاد نیز شکوفا شود.
☸۳. تشخیص او کاملا درست بود؛ چرا که در تاریخ ایران از میان اشکال گوناگون قدرت، اولین بار "قدرت سیاسی" شکل گرفته است و دیگر اشکال قدرت، از جمله قدرت اقتصادی، ریشه در قدرت سیاسی دارند. در نظام دولت محور تاریخ و جامعه ایران ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، همگی، تابعی از سازوکارهای حاکم بر ساختار سیاسی و چگونگی جریان قدرت در درون نهادها، سازمانها و خرده نظامهای سیاسی است.
☸۴. بر اساس واقعیت نظام دولت محور ایران، ساختار سیاسی نادرست و غیرعقلانی انحصار طلب و فرصت جو، ساختار اقتصادی نادرست شکل گرفته و تداوم یافته است. بی تردید، اقتصاد رانتی، تبعیض آمیز، غیرشفاف، و دیگر کمبودهای متمرکز در ناحیه نظام اقتصادی، همگی محصول نهایی نظام سیاسی نامناسب است.
☸۵. در مقابل این تشخیص درست کاندیدای پیروز، تشخیص نادرست آن دسته از نخبگان سیاسی قرار دارد که در ارکان گوناگون دولت (اعم از قوه مجریه و دیگر قوا و اعم از بخشهای انتخابی و انتصابی) حضور دارند. این نخبگان ریشه مشکلات اقتصادی را در خود حوزه اقتصاد جستجو می کنند و تجویز درمان را نیز از اقتصاددانان می خواهند و هرگونه دخالت در بخش سیاسی و تحول در آن بخش را هم مردود اعلام می کنند و هم در عمل اجازه ورود به تغییر در آن بخش را نمی دهند.
☸۶. از آنجا که ظاهرا در انتخاب نامزدهای اعلام شده برای وزارتخانه های سیاسی، غلبه با دیدگاه نخبگان پیش گفته بوده است، کاندیدای پیروز را وادار به معرفی نامزدهای نامناسب در بخش وزارتخانه های سیاسی کرده اند. کلیدی ترین وزارتخانه های مربوط به سیاست داخلی، وزارت کشور و وزارت اطلاعات است.
☸۷. بنابر توضیحی که گذشت، بدون تغییرات بسنده در حوزه سیاسی، انتظار تحول مثبت در بخش اقتصادی، آب در هاون کوبیدن است. در این صورت، مساله این است که کاندیدای پیروز با دو نامزد معرفی شده برای دو وزارت خانه سیاسی، وزارت کشور و وزارت اطلاعات، چگونه می خواهد به تشخیص درست خود جامه عمل بپوشاند و تحولات اقتصادی مثبت را بدون تغییرات لازم سیاسی رقم بزند.
۲۲مرداد ۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🛑برتری جویی و فساد
⚛معیار قرآنی و روایی برای الهی بودن "زمامداری" به طور خاص و "برخورداری از هر گونه قدرت" به طور عام، پرهیز زمامداران و هر صاحب قدرتی، قدرت از هر جنس که باشد، از گردن فرازی نسبت به دیگران و دوری از ارتکاب انواع فساد هاست. سوره قصص به طور مفصل بخش هایی از قصه موسی ع، از جمله مواجهه او با فرعون، و نیز داستان قارون را بیان کرده است. در اولین آیه از شش آیه آخر که نتیجه گیری از مطالب سوره به حساب می آید، این دو معیار بیان شده است.
✡۱. برابر آیه ۸۳ سوره قصص، سعادت نهایی همیشگی (رسیدن به بهشت و جوار قرب الهی) متعلق به کسانی است که در زمین (در مناسبات گوناگون زندگی اجتماعی و سیاسی) نه دنبال برتری جویی باشند و نه به فساد رو آورند. برتری جویی و فساد، تقوا (خویشتن بانی و خود نگه داری) را می شکند؛ در حالی که عاقبت به خیری از آنِ کسانی است که بر نفس خود سلطه دارند.
✡۲. نمونه ویژه برتری جویی و فساد انگیزی مطرح شده در آیه، غیر از خود فرعون و قارون، فرعون و قارون صفتانی هستند که با تکیه بر انواعی از منابع قدرت و ثروت به تحقیر مردم می پردازند و خود را یک سر و گردن از دیگران برتر می خواهند و ثروت جامعه را در بین خود و خودی ها دست به دست می گردانند. خود را بر ثروت و قدرت کشور محرم و دیگران را نامحرم می پندارند.
✡۳. در تفسیر نمونه به درستی اشاره شده است که برتری جویی، خود، یکی از مصداق های فساد در جامعه است. با این حال، به خاطر زشتی بیش از حد برتری جویی، این خوی ناپسند، جدا از دیگر فسادها، برجسته گشته و بدان توجه داده شده است. خصلت ناشایست عُلُو (برتری جویی)، با تعبیرهای دیگری نیز چون استکبار (گردن کشی و خود بزرگ بینی دروغین)، استخفاف (خوار شماری دیگران)، عُتُو(نافرمانی و تجاوز)، طغیان (سرکشی)، بغی (تجاوزگری تحت تاثیر هوای نفس)، و عصیان (نافرمانی و خروج از طاعت)، در آیات گوناگون پرداخته شده است.
✡۴. در کلام علی ع گستره معنایی برتری جویی مورد توجه قرار گرفته و بسط یافته است. امام ع بر پایه حدیثی فرموده اند: "گاه می شود که انسان از این لذت می برد که بند کفش او از بند کفش دوستش بهتر باشد و به خاطر همین ذیل آیه عُلُو(برتری جویی) قرار می گیرد". این بیان امام ع نشان می دهد که در همه حوزه های زندگی و مناسبات اجتماعی امکان گرفتاری به بد اخلاقی برتری جویی، وجود دارد و گاهی ممکن است به فرهنگ ناشایست یک جامعه تبدیل گردد.
✡۵. برابر حدیث دیگری از علی ع، آن حضرت در دوره حکومتش در بازارها قدم می زد. گم شده ها را راهنمایی می کرد. دست افراد آسیب پذیر را می گرفت و در عمل راه نفوذ روحیه برتری جویی بر رفتار حاکم اسلامی را می بست. امام ع وقتی از کنار فروشندگان و کاسبان عبور می کرد با خواندن همین آیه نهی از گردن فرازی و فساد انگیزی، به آنان هشدار می داد و می فرمود: "این آیه درباره زمامداران عادل و متواضع و همچنین سایر قدرتمندان از توده های مردم نازل شده است"
🔯نتیجه گیری: بر پایه آیه ۸۳ قصص، آیات مشابه دیگر و روایات مربوط، یکی از اصول خدشه ناپذیر جامعه و حکومت اسلامی، برابری در معنای اخلاقی-حقوقی کلمه است؛ چرا که گذر از برابری افتادن در ورطه برتری جویی است. لازمه برابری این است که حکمران اسلامی در توزیع خدمات مادی و غیرمادی کشور با عبور از برتری بینی های مذهبی، زبانی، فرهنگی، نژادی، منطقه ای، و جنسیتی، همه را با یک چشم ببیند و از این راه وظیفه تکریم همگانی را بجا آورد. حکومتی که جامعه را در عرصه حکمرانی به خودی و غیر خودی تقسیم کند، بی تردید، از اصول حکمرانی اسلامی منحرف گشته و جامعه را نیز به انحراف کشانده است.
۱۷مرداد۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee
🔰تجدد، استغراب و از خود بیگانگی
🔰تقابل تاریخی دو اسلام