mahmood_shafiee | Unsorted

Telegram-канал mahmood_shafiee - محمود شفیعی

169

دانشیار گروه علوم سیاسی #دانشگاه_مفید (اندیشه‌ها و دیدگاه‌های اینجانب در حوزه الهیات سیاسی و مسائل ایران)

Subscribe to a channel

محمود شفیعی

جنگ ستم گرانه علیه مردم عادی غزه و بی عملی سازمان ملل
🔰-سلام دوستان. از chatGPT سوالی درباره کشتارها وتخریب های اسرائیل علیه مردم غزه پرسیدم که پاسخ دادند. در ذیل پرسش و پاسخ را جهت اطلاع عزیزان قرار می دهم.
 🔷اگر به­ جای اسرائیل، کشور دیگری این همه آدم­های بی­گناه را می کشت؛ کودکان را هر روز به خاک و خون می کشید؛ منازل عموم مردم را بر سرشان خراب می کرد؛ زنان را در خارج از میدان نبرد به قتل می رساند؛ زیرساخت های یک کشور را با خاک یکسان می کرد؛ سازمان ملل به همین شکل که با اسرائیل مدارا می کند، برخورد می کرد؟! آیا این همه جنایت،  بدترین نوع نقض حقوق بشر در تاریخ بشر نیست؟
-پاسخ­ :ChatGPT
🔷سوال شما پیچیدگی‌های زیادی دارد و به موضوعات حقوق بشری، سیاست بین‌المللی، و عملکرد سازمان‌های جهانی مثل سازمان ملل مرتبط است. برای بررسی چنین موضوعی، بی‌طرفی و تحلیل مبتنی بر اصول حقوقی و واقعیات تاریخی ضروری است.
1. عملکرد سازمان ملل در موارد مشابه:
سازمان ملل
در برخورد با نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف معمولاً تحت تأثیر اعضای دائمی شورای امنیت و سیاست‌های قدرت‌های جهانی قرار می‌گیرد. این موضوع باعث شده واکنش‌ها به موارد مشابه مثل بحران‌های سوریه، یمن، میانمار، بوسنی، رواندا و فلسطین یکسان نباشد.
گاهی شورای امنیت به دلیل وتوی اعضای دائم (مثل آمریکا، روسیه یا چین) نمی‌تواند اقدام موثری انجام دهد، حتی در مواردی که شواهد واضحی از جنایت علیه بشریت وجود دارد.
2. نقض حقوق بشر توسط اسرائیل:
سازمان ملل و بسیاری از نهادهای حقوق بشری بین‌المللی بارها اسرائیل را به نقض قوانین بین‌المللی بشردوستانه و حقوق بشر متهم کرده‌اند. از جمله، حملات علیه غیرنظامیان و تخریب زیرساخت‌های غیرنظامی.
با این حال، حمایت‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی برخی قدرت‌ها از اسرائیل، به ویژه ایالات متحده، مانع از اعمال تحریم‌های جدی یا اقدامات قاطع‌تر علیه این کشور شده است.
3. جنایت علیه بشریت و تاریخ حقوق بشر:
اقدامات منجر به کشتار جمعی غیرنظامیان، تخریب منازل، و نقض گسترده حقوق بشر، مصداق جنایت علیه بشریت محسوب می‌شوند. این موارد در چارچوب حقوق بین‌الملل (مثل کنوانسیون ژنو) ممنوع است.
با این حال، در تاریخ مدرن، موارد دیگری مثل نسل‌کشی رواندا (1994)، جنگ بوسنی (1995)، یا حملات به یمن هم اتفاق افتاده که واکنش‌های جهانی نسبت به آن‌ها نیز نامتناسب یا ناکافی بوده است.
4. بی‌طرفی سازمان ملل:
سازمان ملل اغلب به دلیل نقش کشورهای عضو قدرتمند، نمی‌تواند کاملاً بی‌طرف عمل کند. این ساختار، توانایی این سازمان را برای پاسخ قاطع به بحران‌های انسانی محدود می‌کند.
نتیجه‌گیری:
اینکه آیا رفتار جامعه جهانی در قبال اسرائیل خاص و استثنایی است، بستگی به مقایسه آن با موارد مشابه دارد. هرچند انتقادهای شدیدی به عملکرد سازمان ملل و کشورهای قدرتمند در برخورد با اسرائیل و مسائل فلسطین وارد است، باید این نقد را در چارچوب سیاست‌زدگی نهادهای بین‌المللی بررسی کرد. برای بسیاری از مردم، چنین رفتارهایی نشانه‌ی نقض آشکار اصول عدالت و بی‌طرفی در حقوق بین‌الملل است.
 

Читать полностью…

محمود شفیعی

یادداشت را به مناسبت چهارمین سالگرد درگذشت غم انگیز استاد فقید حجه الاسلام دکتر فیرحی عزیز تقدیم کردم.

Читать полностью…

محمود شفیعی

تغییر مثبت به صراحت آیه شریفه در گرو این است که کج راهه ها را کنار گذاشت و به راه الهی برگشت. عروه الوثقی الهی جدی گرفتن وحدت بر محور توحید و رها کردن تفرقه جویی به امید واهی یکسان سازی و شبیه خود کردن دیگران در سلایق فردی و گروهی است. راه اساسی رسیدن به عزت اسلامی و انسانی، تبدیل کردن گرایش عملی "همه با من" به "همه با هم" با وجود همه تفاوت ها است.
۲۶مهر۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔰بحران اشغال و تداوم ستم گری: راه رهایی

✍بیش از یک سال و چند روز از جنبش رهایی بخش مردم غزه به رهبری حماس و جهاد اسلامی می گذرد. در این مدت، رژیم اشغال گر جنایت های بی حد و حصری در غزه، لبنان، یمن و جاهای دیگر مرتکب شده است. در این مدت شنیع ترین جنایت ها بر ضد بی گناه ترین افراد از کودکان، زنان، پیران، بیماران، ده ها هزار مردم عادی، انواع مختلف کمک رسانان به آسیب دیدگان، و خبرنگاران، با وحشيانه ترین حمله های رژيم غاصب و سركوب گر صهيونيست در سرزمين اشغالي فلسطين، صورت گرفته است. این جنایت های بی سابقه هر روز ابعاد تازه ای پیدا می کند و از جنونی کامل در ذات شیطانی صهیونیسم خبر می دهد. به اين مناسبت شايسته است، بار ديگر مساله اساسي امروز جهان اسلام از نو طرح گردد، ريشه هاي اصلي آن بر رسیده شود و تاملي در راه حل درست مساله صورت گيرد. در یادداشت حاضر ابتدا صورت آرمانی-الهی با استفاده از کلام الهی ترسیم گشته، سپس دیرینگی غصب و اشغال به مثابه مهمترین مساله امروز جهان اسلام توصیف شده و در گام سوم ریشه های آن مورد تحلیل قرار گرفته است. پایان یادداشت راه حل درست و اساسی را آشکار می سازد.
✅۱- صورت آرماني: در آيه 33 سوره توبه چنين آمده است كه خداوند كسي است كه فرستاده خود را با هدايت نامه و آئين نامه اي شايسته فرستاده است تا هر كج راهه یا بی راهه ديگري، علي رغم ميل آنان كه شرك مي ورزند و در راه ها یا بی راهه های ضد الهي و انساني غوطه ور اند، از ميان بشر برچيده شود. آئين نامه شايسته الهي، قرآن كريم، همگان را به پرستش خداوند، وجود بي همتايي كه غير از خير از آن بر نمي خيزد، دعوت كرده است. خداوند عدالت گستري در روي زمين را از همگان خواسته است. اخلاق و انسانيت، مهرورزي و دوستي انسان ها باهمديگر، صلح گستري و پرهيز از خون ريزي و صدها فضايل الهی-انساني ديگر، در اين هدايت نامه ابدي بيان شده است. مسلمانان و هر کسی، اگر تسلیم کلام الهی باشند، مدعي داشتن چنين اسلامي هستند و بنابراين ماموريت دارند جامعه بشري جهاني خداپسندانه را در روي زمين برپا كنند و آنان هستند كه بناست اراده خداوند را در روي زمين به منصه ظهور برسانند.
✅۲- مساله اساسي امروز مسلمانان و همه انسان های اهل توحید: صورت آرمانی ترسیم شده در قرآن مجید بدون اراده انسان های خداپرست، که خدا گرایی را نه در عالم اعتقاد کم مایه یا بی مایه که در همه ابعاد زندگی به منصه ظهور برسانند، عملی نمی گردد. امروزه، نه تنها این اراده خداوندی در روی زمین پیاده نگشته است، بلکه اكنون نزدیک یک قرن همچنان بخشي از قلب سرزمين های اسلامي در خاورميانه به دست سفاك ترين دشمن بشریت، جریانی صهیونیستی، علی رغم قوانین بین المللی، به اشغال درآمده است. از سال 1948 كه با حمايت قدرت هاي بزرگ جهاني از كانال سازمان ملل در سرزمين اشغالي فلسطين يهوديان صهيونيست دولت صهیونیستی نژاد پرستانه تشكيل دادند، حقوق مسلم مسلمانان در اين سرزمين مورد بي مهري جهانی قرار گرفت و آنان نتوانستند در سرزمين خود دولت دلخواه شان را تشكيل دهند. مسلمانان فلسطین و تعدادی از کشورهای عربی در 1948، 1956، 1967، و 1973 در چهار نوبت، طي چهار دهه، وارد جنگ با رژيم غاصب صهیونیستی شدند؛ اما نه تنها به حقوق سرزميني دست نيافتند كه بخش هاي زياد ديگري از سرزمين آنان در طي اين جنگها، هر چه بیشتر به تصرف غاصبانه صهيونيست ها درآمد. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در ایران و با الهام از آن، باز هم اين مبارزات با شيوه ای جديد ادامه يافت و طي دو انتفاضه اول و دوم مردم مظلوم فلسطين در قالب نافرماني مدني براي استيفاي حقوق بديهي سرزميني خود بپاخاستند. از دهه 90 ميلادي تا كنون جنگ هاي ديگري بين رژيم غاصب از یک سو، و مردم ستم دیده و سرزمین باخته فلسطین، لبنان، و سوريه از سوی دیگر درگرفته است؛ اما هيچ يك از اينها به احقاق حقوق مسلمانان فلسطين منجر نشده است.
✅۳- ریشه های ناکامی: اکنون سوال بزرگ این است که چگونه با این همه مبارزات پیگیرانه از سوی مسلمانان هنوز هم سرزمین های اسلامی زیر چکمه های ستم­گران بی رحم و شقاوت پیشه، غصب شده و آنان از اولین حقوق مسلم، یعنی حق تعیین سرنوشت، که بعد از تاسیس سازمان ملل و صدور اعلامیه حقوق بشر برای همه ملتها به رسمیت شناخته شده است، همچنان محروم مانده اند. اصلی ترین عامل این ناکامی بزرگ به وضعیت مسلمانان در مناسبات داخلی و خارجی خودشان برمی گردد. به لحاظ داخلی، با کمال تاسف بسیاری از دولت های شکل گرفته در سرزمین های متعلق به جهان اسلام، چه بنام اسلام و چه بدون آن، دولت هایی هستند که در راستای رضایت جامعه و مردم گام برنمی دارند و مصلحت قدرت سیاسی را در ورای رضایت مردم جستجو می کنند. اصلی ترین عامل پایداری این دولت ها نه مشروعیت مدنی جوشیده از اراده عمومی مردم که برخاسته از اراده قاهرانه و سرکوب گرانه دولت ها است.

Читать полностью…

محمود شفیعی

اگر ایران بتواند با دیپلماسی فعال افکار عمومی، نهاد های بین المللی، کشورهای جهان و منطقه را به خلع سلاح های غیرمتعارف در منطقه خاورمیانه قانع کند، بی تردید برنده اول آن مسلمانان و جمهوری اسلامی خواهد بود.
 ۶مهر۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

✅معیار سازی ایدئولوژی و گریز از واقعیت


🔷ایدئولوژی معناهای گوناگونی دارد. در این یادداشت منظور از آن، مجموعه عقاید سیاسی است که، به تدریج، این عقاید، برای پذیرندگانش، تقدس می یابد و ایدئولوگ ها با چنگ زدن به آن بر حکومت تفوق می یابند و در پاسداری از ایدئولوژی و حکومت و حکمرانی مبتنی بر آن سر از پا نمی شناسند.
🔷پذیرندگان یک ایدئولوژی، اگر مذهبی باشند، از آن لحظه ای که ایدئولوژی برایشان تقدس پیدا می کند، چنان عشق و علاقه ای به ایدئولوژی پیدا می کنند، دیگر آن را نه صرف یک عقیده سیاسی که مجموعه عقاید دینی خطاناپذیر تلقی می کنند و همواره آن را معیار سنجش حقانیت قرار می دهند.
🔷در این فرآیند ایدئولوژی همچون پرده ای ستبر اجازه نمی دهد ایدئولوگ ها واقعیت های بیرونی ناسازگار با ایدئولوژی خود را بپذیرند؛ چرا که مساله وابستگان به یک ایدئولوژی تحقق ایدئولوژی آنان در جامعه و حکومت و حکمرانی است و نه هیچ چیز دیگر.
🔷ایدئولوگ ها تا آنجا واقعیت را می پذیرند که با ایدئولوژی آنان سازگار باشد. آنان واقعیت ها را آن قدر تحریف می کنند تا با عقاید ایدئولوژیک آنان هماهنگ گردند و اگر هماهنگ نشدند تا آنجا که ممکن است یا صورت مساله را حذف می کنند یا وارد معرکه بی امان با واقعیت ها می شوند.
🔷برای ایدئولوگ ها، اگر ایدئولوژی در صحنه سیاسی حضور داشته باشد، هیچ بحرانی و هیچ خلائی در سیاست، اقتصاد، فرهنگ، مذهب و دیگر حوزه های زندگی به رسمیت شناخته نمی شود. فقر اقتصادی، فروکش کردن مشروعیت سیاسی با نارضایتی گسترده مردم از حاکمان، جایگزین شدن فرهنگ منحط بدوی با فرهنگ فاخر مدنی، بی رمق شدن روح مذهب و فروکش کردن اخلاق دینی و معنویت، اگر ایدئولوژی و نشانه های آن در جامعه و حکومت برقرار باشد، هیچگاه نه به رسمیت شناخته می شوند و نه به دغدغه ایدئولوگ ها تبدیل می گردند.
🔷اصرار بی حد و حصر ایدئولوگ ها بر ایدئولوژی هم علت اولیه دارد و هم علت تداوم بخش. علت اصلی اولیه این وضعیت جهل و جزم اندیشی سیاسی است؛ اما علت تداوم بخش آن دسترسی ایدئولوگ ها به مواهب بادآورده حکومت و حکمرانی مانند قدرت، ثروت، امنیت و شوکت بی حد و حصر به نفع ایدئولوگ ها، و به هزینه فقر و فلاکت یک ملت، است.
🔷ایدئولوژی و نشاندن عقاید سیاسی متصلب به جای صدق بیرونی، سوغات نامیمون مارکسیست ها در جهان معاصر بود که وارد بسیاری از کشورهای دیگر شد و گاهی رنگ دینی و مذهبی به خود گرفت و فاجعه های زیادتری در آن کشورها به بار آورد.
🔷زبان حال آنان این شعر مولانا است که:
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن
۲۱شهریور ۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🖊معمای تقابل همیشگی حق و باطل

🟪این ادعا که در هر دوره ای تقابل بین حق و باطل وجود دارد، نیاز مند تفسیر درست و عقلانی است.
🔷-پیرامون ادعای تقابل همیشگی حق و باطل در جامعه امروز، بین بخشی از مذهبی ها، ذهنیت نادرستی به وجود آمده است.
🔷-اگر گزاره فوق اینگونه تفسیر شود که دنبال صلح و آرامش بودن برخلاف خواست اسلام است و اینکه مسلمانان همیشه باید در زندگی اجتماعی اهل باطل را در جغرافیای مشخصی بیرون از جمع خود بیابند و خود را با جغرافیایی مستقل در مقابل آنها قرار دهند، بی شک این تفسیر قابل دفاع نخواهد بود.
🔷-نمی توان انکار کرد که در همه زمان ها و فضاهای زندگی اجتماعی کم و بیش تقابل بین حق و باطل وجود دارد؛ اما نکته اساسی در چگونه فهمیدن درست و عقلانی این واقعیت انکار ناپذیر تاریخ زندگی اجتماعی انسان ها باهمدیگر است.
🟩برای تفسیر درست، عقلانی، قرآنی و روایی گزاره فوق چند نگره اساسی قابل توجه است:

🔶۱. باطل همیشه وجود دارد؛ اما وجود داشتن باطل مطلوب نیست. بنابراین، از گزاره "حق و باطل همیشه در مقابل هم بوده اند" نباید نتیجه گرفت که مسلمانان همیشه باید به این تقابل دست بزنند و اگر باطلی نیافتند، هر طور شده برای آن مصداقی بتراشند.
🔶۲. همانطور که حق و باطل همیشه به عنوان یک واقعیت در جوامع بشری وجود داشته است، به لحاظ هنجاری اما، متون درجه اول اسلامی، مسلمانان را به صلح، دوستی، برادری و پرهیز از خونریزی دعوت کرده است. دوستی با خود، زندگی مسالمت آمیز با ادیان دیگر، همزیستی مسالمت آمیز با نوع بشر، در مقابل دشمن تراشی، جنگ خویی، و خشونت گرایی، بارها و بارها، در آموزه های درجه اول اسلامی، مورد سفارش قرار گرفته است.
🔶۳. تقابل حق و باطل فقط با دست زدن به جنگ و خشونت نیست. در متون دینی جهاد معنای بسیار گسترده تری دارد که هرگونه کوشش در راه خداوند و دعوت همگان به راه مستقیم الهی را دربر می گیرد. اصل اساسی در جهاد قرآنی، دعوت به شیوه های گوناگون زبانی است. در ادبیات دینی جهاد به معنای تقابل جنگی با دشمن در آخرین مرحله مبارزه قرار گرفته است.
🔶۴. حق و باطل دو مفهوم انتزاعی است که به ندرت می توان مصداق های بیرونی خالصی برای آنها جستجو کرد. اغلب حق و باطل در واقعیت بیرونی، در کنش های گوناگون ذهنی، زبانی و فیزیکی انسانها، درهم تنیده اند. بنابراین، هیچ فرد و گروهی نمی تواند خود را، به غیر از معصومان علیهم السلام، مصداق کامل حق در زندگی اجتماعی و دیگران را باطل مطلق در نظر بگیرد.
🔶۵. با توجه به اختلاط عملی حق و باطل در رفتار آدمی، مبارزه با باطل، همیشه، به معنای ترسیم جبهه مستقل جغرافیایی در بیرون از جهان اسلام نیست. مبارزه با باطل، در گفتمان قرآنی، گاهی مبارزه با خود، مبارزه با نزدیکترین ها، مبارزه در سرزمین خود، مبارزه با حکومت و مبارزه با حکومت گران را دربر می گیرد. البته این مبارزه، به طور اساسی، در چارچوب روش های زبانی و عقلانی جریان می یابد و به هیچ وجه نمی توان با ابزارهای نامشروع خشن و غیر خشن وارد مبارزه شد.
🔶۶. مبارزه با باطل و دفاع از حق، در مرحله عمل، شکل نسبی خواهد داشت. هیچ کسی نمی تواند مدعی شود که همه جا حق با اوست و دیگران باید برای فرد یا گروه مشخص حریم ویژه نگه دارند. مبارزه با باطل با هر گونه قداست تراشی برای افراد یا گروه خاص در تعارض است.
🟤-نتیجه گیری: لازم نیست برای دغدغه مبارزه با باطل، حتما دشمن را در جبهه ای دور از خود جستجو کنیم. دشمن در همین نزدیکی هاست. از خودمان شروع کنیم. با مردم رو راست باشیم. به مردم اجازه دهیم حقوق شان را بدون لکنت از حاکمان بخواهند. به آنها اجازه دهیم اعتراض کنند. جلو تبعیض ها را بگیریم. با فساد مبارزه کنیم. قوه قضائیه را از دخالت های کانون های قدرت و ثروت، دور نگه داریم. اجازه بدهیم محاکمه های علنی گسترش یابد. ظاهر گرایی دینی را کم کنیم و اجازه بدهیم باطن دین هم، اخلاق و معنویت، فرصت بروز و ظهور پیدا کند و صدها از این دست اجازه ها که تاکنون نداده ایم. اینها همه مصداق جهاد است. اینها همه مبارزه با باطل است. این واقعیت را علی ع در عمل به نمایش گذاشت. کشورگشائی های خلفا را متوقف کرد و به اصلاح داخل پرداخت. جهاد نزدیک حتما از جهاد دور واجب تر است.
۵شهریور۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

⚠️دفاع و مخالفت نامناسب: فراموشی وفاق ملی


🚸هفته ای که به پایان آن نزدیک می شویم، نمایندگان مجلس مشغول بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی رئیس جمهور بودند و اکنون در حال اتمام این پروسه هستند و به زودی گام آخر را، دادن یا ندادن رای اعتبار به وزیران پیشنهادی، برخواهند داشت. در این مدت، به دلایلی، دفاع و مخالفت نمایندگان به شکل مناسبی پیش نرفت.
🚸۱. رئیس جمهور محترم وزیران پیشنهادی را در راستای شعار محوری خود، لزوم دستیابی هیات حاکمه کشور به وفاق ملی، با ترکیبی خاص به مجلس معرفی کرده است.
🚸۲. تحقق وفاق ملی مورد نظر رئیس جمهور دو رکن اساسی دارد: الف. کنار گذاشتن حزب و جناح گرایی در راستای نزدیک شدن بلوک های قدرت به همدیگر و حل بحران سلطه ب. سیاست گذاری در راستای منافع ملی و کم کردن فاصله دولت با ملت به جای جدا کردن سفره حکومت و وابستگان ویژه حکومتی از عموم مردم.
🚸۳. نمایندگان موافق و مخالف به جای پرداختن به این دو رکن اصلی به مباحثی پرداختند که اساسا از حیطه وظایف ذاتی آنان خارج بود؛ چرا که تعدادی از مجلسیان جلسات بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی را به جلسات تفتیش عقاید تبدیل کردند و تعدادی نیز وارد مباحث پراکنده جزئی شدند که ربط چندانی به آن دو رکن اساسی نداشت.
🚸۴. نمایندگان مدافع و مخالف اگر در راستای دو رکن مربوط به وفاق ملی به ایفای نقش می پرداختند، باید به گونه دیگری وارد بحث می شدند. مدافعان باید اثبات می کردند که اولا فرد مورد دفاع اهل زد و بند سیاسی، تهدید و تطمیع، بکار گیری زر و زور و تزویر برای رسیدن به منافع شخصی و گروهی و به حاشیه راندن رقیبان سیاسی نیست و فرد مورد نظر کسی است که گفتگو با رقیبان سیاسی و حصول توافق با آنان را بر حذف آنان ترجیح می دهد. و ثانیا باید اثبات می کرد که نامزد مورد دفاع او در راستای منافع ملی و کم کردن فاصله دولت و ملت برنامه ها و سیاستهای قابل دفاعی دارد. مخالفان نیز دقیقا باید در همین دو زمینه بحث می کردند.
🚸۵. اگر نمایندگان به این دو مساله می پرداختند، آنگاه رای آوردن وزیران پیشنهادی و رای نیاوردن آنها، هم برای رئیس محترم جمهور و هم برای عموم مردم توجیه پذیر و مفید بود و در واقع در این صورت حتی اگر وزیری رای نمی آورد، همین رای نیاوردن، در راستای رسیدن به بهترین شیوه وفاق ملی مورد فهم قرار می گرفت.
🚸۶. اگر نمایندگان مجلس در باره آن دو رکن بحث های خود را متمرکز می کردند، صَرف یک هفته وقت برای دادن رای اعتبار به وزیران پیشنهادی یا عدم رای اعتبار، به معنای تلف کردن وقت مجلس و دولت و عموم ملت تلقی نمی شد. با کمال تاسف، در وضعیت کنونی که نمایندگان یا به شکلی غیرمرتبط خود را در فضای سیاست زده زندانی کردند یا به مطالبی کم اهمیت، تکراری و پراکنده اکتفا کردند، اگر وزیران رای نیاورند، کنش سیاسی آنان در راستای ضربه زدن به وفاق ملی خواهد بود و در صورت رای آوردن همگی، هر چند ضرر کمتر خواهد شد، اما تلف شدن یک هفته وقت دولت و مجلس و ملت را نمی توان انکار کرد.
۳۱مرداد ۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

❇️ب. حاکمان اسلامی نمی توانند از مردمی در یک سرزمین ملی مالیات بگیرند؛ اما به تعهداتی که برای آن مردم به عهده گرفته اند عمل نکنند. اگر حاکمان اسلامی با فهمی تقابل جویانه بین امت و ملیت، مالیات دریافت شده از جامعه اسلامی را بدون رضایت مردم در جاهایی هزینه کنند که ربطی به تعهدات قبلی شان به نفع مردمان خود نداشته باشد، از چارچوب حکومت اسلامی خارج گشته و بی راهه رفته اند. صرف بیت المال یک سرزمین به نفع مردمان سرزمین دیگر که به حکومت این سرزمین مالیات نمی پردازند، بی تردید سرقت از بیت المال و ستم گری به مردم بومی آن سرزمین خواهد بود.
❇️ج. تحقق مشروع مصداق بیرونی ایده امت اسلامی در وضعیت کنونی، تنها در درون ظرف دولت-ملت امکان پذیر است. دور زدن اقتضاهای دولت-ملت جدید، در واقع دور زدن منافع امت نیز خواهد بود.
❇️د. امت و دولت-ملت دو پدیده تاریخی دینی و عرفی اند که به اشکال گوناگون تاریخی همنشین می گردند. تفکیک آنها از همدیگر لازم است؛ اما ایجاد تقابل بین آنها از عدم تامل کافی در ماهیت هر یک از این دو پدیده بر می خیزد.
۲۹مرداد۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

حمایت انتقادی از دولت فعلی بهترین اولویت امروز همگان، اعم از دولت و ملت، است.
۲۴مرداد ۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🪯تشخیص درست و نسخه نامناسب

☸۱. در دوره تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری کنونی، کاندیدای پیروز به درستی مطرح کرد که ریشه مشکلات اقتصادی در فقدان انسجام کافی در میان بلوک های داخلی قدرت سیاسی ریشه دارد.
☸۲. ایشان خلاء های سیاسی گوناگونی را برجسته کردند که روی اقتصاد تاثیر منفی گذاشته است. از جمله، به درستی، تاکید می کردند تا زمانی که ما (هیات حاکمه و اجزای گوناگون انتخابی و انتصابی) با خودمان دعوا داریم، مشکلات اقتصادی سر جای خود باقی خواهد ماند. همچنین، تاکید کردند که نباید سفره دولت و دولتیان از دیگر مردم متفاوت باشد. اگر در جامعه فقر است، دولتیان نیز باید مزه فقر را بچشند. او اعلام کرد بین ملت و دولت فاصله افتاده است و اینها باید ترمیم گردد تا با پیدا شدن حلقه های گم شده ای، اقتصاد نیز شکوفا شود.
☸۳. تشخیص او کاملا درست بود؛ چرا که در تاریخ ایران از میان اشکال گوناگون قدرت، اولین بار "قدرت سیاسی" شکل گرفته است و دیگر اشکال قدرت، از جمله قدرت اقتصادی، ریشه در قدرت سیاسی دارند. در نظام دولت محور تاریخ و جامعه ایران ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، همگی، تابعی از سازوکارهای حاکم بر ساختار سیاسی و چگونگی جریان قدرت در درون نهادها، سازمانها و خرده نظامهای سیاسی است.
☸۴. بر اساس واقعیت نظام دولت محور ایران، ساختار سیاسی نادرست و غیرعقلانی انحصار طلب و فرصت جو، ساختار اقتصادی نادرست شکل گرفته و تداوم یافته است. بی تردید، اقتصاد رانتی، تبعیض آمیز، غیرشفاف، و دیگر کمبودهای متمرکز در ناحیه نظام اقتصادی، همگی محصول نهایی نظام سیاسی نامناسب است.
☸۵. در مقابل این تشخیص درست کاندیدای پیروز، تشخیص نادرست آن دسته از نخبگان سیاسی قرار دارد که در ارکان گوناگون دولت (اعم از قوه مجریه و دیگر قوا و اعم از بخشهای انتخابی و انتصابی) حضور دارند. این نخبگان ریشه مشکلات اقتصادی را در خود حوزه اقتصاد جستجو می کنند و تجویز درمان را نیز از اقتصاددانان می خواهند و هرگونه دخالت در بخش سیاسی و تحول در آن بخش را هم مردود اعلام می کنند و هم در عمل اجازه ورود به تغییر در آن بخش را نمی دهند.
☸۶. از آنجا که ظاهرا در انتخاب نامزدهای اعلام شده برای وزارتخانه های سیاسی، غلبه با دیدگاه نخبگان پیش گفته بوده است، کاندیدای پیروز را وادار به معرفی نامزدهای نامناسب در بخش وزارتخانه های سیاسی کرده اند‌. کلیدی ترین وزارتخانه های مربوط به سیاست داخلی، وزارت کشور و وزارت اطلاعات است.
☸۷. بنابر توضیحی که گذشت، بدون تغییرات بسنده در حوزه سیاسی، انتظار تحول مثبت در بخش اقتصادی، آب در هاون کوبیدن است. در این صورت، مساله این است که کاندیدای پیروز با دو نامزد معرفی شده برای دو وزارت خانه سیاسی، وزارت کشور و وزارت اطلاعات، چگونه می خواهد به تشخیص درست خود جامه عمل بپوشاند و تحولات اقتصادی مثبت را بدون تغییرات لازم سیاسی رقم بزند.
۲۲مرداد ۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🛑برتری جویی و فساد

⚛معیار قرآنی و روایی برای الهی بودن "زمامداری" به طور خاص و "برخورداری از هر گونه قدرت" به طور عام، پرهیز زمامداران و هر صاحب قدرتی، قدرت از هر جنس که باشد، از گردن فرازی نسبت به دیگران و دوری از ارتکاب انواع فساد هاست. سوره قصص به طور مفصل بخش هایی از قصه موسی ع، از جمله مواجهه او با فرعون، و نیز داستان قارون را بیان کرده است. در اولین آیه از شش آیه آخر که نتیجه گیری از مطالب سوره به حساب می آید، این دو معیار بیان شده است.
✡۱. برابر آیه ۸۳ سوره قصص، سعادت نهایی همیشگی (رسیدن به بهشت و جوار قرب الهی) متعلق به کسانی است که در زمین (در مناسبات گوناگون زندگی اجتماعی و سیاسی) نه دنبال برتری جویی باشند و نه به فساد رو آورند. برتری جویی و فساد، تقوا (خویشتن بانی و خود نگه داری) را می شکند؛ در حالی که عاقبت به خیری از آنِ کسانی است که بر نفس خود سلطه دارند.
✡۲. نمونه ویژه برتری جویی و فساد انگیزی مطرح شده در آیه، غیر از خود فرعون و قارون، فرعون و قارون صفتانی هستند که با تکیه بر انواعی از منابع قدرت و ثروت به تحقیر مردم می پردازند و خود را یک سر و گردن از دیگران برتر می خواهند و ثروت جامعه را در بین خود و خودی ها دست به دست می گردانند. خود را بر ثروت و قدرت کشور محرم و دیگران را نامحرم می پندارند.
✡۳. در تفسیر نمونه به درستی اشاره شده است که برتری جویی، خود، یکی از مصداق های فساد در جامعه است. با این حال، به خاطر زشتی بیش از حد برتری جویی، این خوی ناپسند، جدا از دیگر فسادها، برجسته گشته و بدان توجه داده شده است. خصلت ناشایست عُلُو (برتری جویی)، با تعبیرهای دیگری نیز چون استکبار (گردن کشی و خود بزرگ بینی دروغین)، استخفاف (خوار شماری دیگران)، عُتُو(نافرمانی و تجاوز)، طغیان (سرکشی)، بغی (تجاوزگری تحت تاثیر هوای نفس)، و عصیان (نافرمانی و خروج از طاعت)، در آیات گوناگون پرداخته شده است.
✡۴. در کلام علی ع گستره معنایی برتری جویی مورد توجه قرار گرفته و بسط یافته است. امام ع بر پایه حدیثی فرموده اند: "گاه می شود که انسان از این لذت می برد که بند کفش او از بند کفش دوستش بهتر باشد و به خاطر همین ذیل آیه عُلُو(برتری جویی) قرار می گیرد". این بیان امام ع نشان می دهد که در همه حوزه های زندگی و مناسبات اجتماعی امکان گرفتاری به بد اخلاقی برتری جویی، وجود دارد و گاهی ممکن است به فرهنگ ناشایست یک جامعه تبدیل گردد.
✡۵. برابر حدیث دیگری از علی ع، آن حضرت در دوره حکومتش در بازارها قدم می زد. گم شده ها را راهنمایی می کرد. دست افراد آسیب پذیر را می گرفت و در عمل راه نفوذ روحیه برتری جویی بر رفتار حاکم اسلامی را می بست. امام ع وقتی از کنار فروشندگان و کاسبان عبور می کرد با خواندن همین آیه نهی از گردن فرازی و فساد انگیزی، به آنان هشدار می داد و می فرمود: "این آیه درباره زمامداران عادل و متواضع و همچنین سایر قدرتمندان از توده های مردم نازل شده است"
🔯نتیجه گیری: بر پایه آیه ۸۳ قصص، آیات مشابه دیگر و روایات مربوط، یکی از اصول خدشه ناپذیر جامعه و حکومت اسلامی، برابری در معنای اخلاقی-حقوقی کلمه است؛ چرا که گذر از برابری افتادن در ورطه برتری جویی است. لازمه برابری این است که حکمران اسلامی در توزیع خدمات مادی و غیرمادی کشور با عبور از برتری بینی های مذهبی، زبانی، فرهنگی، نژادی، منطقه ای، و جنسیتی، همه را با یک چشم ببیند و از این راه وظیفه تکریم همگانی را بجا آورد. حکومتی که جامعه را در عرصه حکمرانی به خودی و غیر خودی تقسیم کند، بی تردید، از اصول حکمرانی اسلامی منحرف گشته و جامعه را نیز به انحراف کشانده است.
۱۷مرداد۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔰تجدد، استغراب و از خود بیگانگی


❎تجدد دوره ای تاریخی-اجتماعی متعلق به انسان های حال حاضر است و اکنون همگان، کم و بیش، در درون شرایط و ویژگی های انحصاری آن قرار داریم. از آغاز پیدایش تجدد تا به امروز، تفسیرهای نادرستی از ماهیت این دوره صورت گرفته است. این تفسیرها گونه ای از خود بیگانگی را در پی داشته است. در ذیل به تبیین جزئیاتی از این ادعاها پرداخته شده است.
❇️۱. چیستی تجدد: تجدد، به مثابه یک دوره جدید تاریخی-اجتماعی، که هم اکنون درون آن قرار داریم، پدیده ای بشری است که به تدریج درون مناسبات پیچیده تاریخی-اجتماعی، پیدا شده، نهادینه گشته و، به شکلی سیال و تحول یابنده از درون، پایدار مانده است. هر چند فضای استقرار اولیه تجدد در لحظه تولد، اروپای غربی بوده است؛ اما این وضعیت از یک سو محصول تحولات پیچیده ای است که از درون تعامل تمدنهای گوناگون در اقصی نقاط جهان برخاست و از سوی دیگر، تجدد، به تدریج کل جهان را، هر چند با صورت های گوناگون، درنوردید و به همه آنها هویتی جدید بخشید. بی تردید، تمدن اسلامی در ساخته شدن آن سهم بزرگی داشت، همان طور که قبل از آن، خود تمدن اسلامی در فرایند آشنایی با تمدن ایران و یونان قدیم بال و پر یافت و شکوفا شد.
❇️۲. استشراق: اولین بار در قرن ۱۸ بعد از ظهور تجدد، پدیده ای فریبنده بنام استشراق شکل گرفت و جهان را، به صورت نقیضِ واقع، به دو پاره متضادِ شرق و غرب تقسیم کرد. مستشرقان اروپایی، در نگاهی ایدئولوژیک در عالم خیال خود غربی یکسره عقلانی، انسانی، مترقی و توسعه یافته، برتر از شرق را طراحی کردند و با نگاهی شکسته هر آنچه که خوب تلقی می شد، به غرب و اروپا نسبت دادند. در مقابل، شرقی سراسر تیره و تار خیال پردازی شد که هیچ بهره ای از مدنیت، عقلانیت و انسانیت نبرده و در جایگاهی فروتر از غرب در وضعیتی منحط باقی مانده است. آنان هر آنچه بد تلقی کردند به شرق چسباند اند.
❇️۳. استغراب: در شرایطی که استشراق در قرن هجدهم جهان را با عینک توهمی خودبرتربینانه اروپایی به دو جهان غرب برتر و شرق منحط تقسیم کرده بود، برابرنهاد آن در قرن بیستم متولد شد. در این قرن در جوامع شرقی برای مقابله با استشراق، کوشیدند شرقی توهمی را در عالم خیال بسازند که از هر جهت یک سر و گردن از غرب بالاتر است. به ویژه اسلام گرایانی پیدا شدند و غربی بسیط طراحی کردند که ماهیت آن را نفسانیت، شرک و کفر، انحطاط و اخلاق مردگی تشکیل می دهد. غرب برساخته توهمی، این بار به مثابه شیطان مجسم به مبارزه همیشگی خواسته می شود که تا نفی و نابودی آن نباید سر از پا شناخت و نباید از هیچ کوششی برای شکست آن دریغ کرد. این گروه با نسبت دادن ادعایی تمدن جدید به غرب، تمدنی اسلامی-شرقی را به عنوان جایگزین تجدد در سر می پرورانند.
❇️۴. از خود بیگانگی: نباید تردید کرد که استشراق، مانند استغراب، با غیریت سازی شدید و نقیض واقع، موجب از خود بیگانگی می شود. آنان که با عینک شرق خودساخته، تجدد متعلق به انسان تاریخی-اجتماعی را با انتساب نادرست به غرب و طرح مفاهیم کج تابی چون "تجدد غربی"، مورد حمله قرار می دهند و در ذهن و زبان به نفی آن می پردازند و در عمل به ستیز همه جانبه با تجدد رو می آورند، به شکلی از خودبیگانگی و خودباختگی دچار گشته اند. این گروه نمی دانند، یا نمی خواهند بدانند یا منافع شان اجازه نمی دهد که بدانند، تجدد متعلق به همه انسان های کره زمین است و نمی توان و نباید آن را به غرب خودساخته توهمی نسبت داد و با دست خود، خود را از دست آورد بشری در حوزه های مختلف مترقیانه زندگی اجتماعی محروم ساخت.
✳️نتیجه: همه پیشرفت های مادی و معنوی در تاریخ زندگی اجتماعی، محصول تعامل همه جانبه انسان های روی زمین باهمدیگر است. نسبت دادن تجدد به یک منطقه جغرافیایی، ناروا، خودباختگی و خودبیگانگی است که در نهایت محرومیت های مادی و معنوی را برای جوامعی که چنین افکاری در آن غلبه یافته و به گفتمان مسلط تبدیل شده در پی خواهد داشت. همان طور که در گذشته تمدن اسلامی با تعامل با تمدن های دیگر پاگرفت، شکوفایی دوباره تمدن اسلامی در شرایط جدید نیز نه با بریدن از تجدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی حاکم بر جهان امروز، که از راه تعامل همه جانبه آگاهانه تفهمی و انتقادی با تجدد امکان پذیر است. آنانکه امروزه در جهان اسلام و ایران، راه تقابل با تجدد را گزیده اند، در عمل، ایران و دیگر جوامع اسلامی را از شکوفا شدن و بالیدن باز می دارند و به خشکیدن بنیادهای تمدن اسلامی در شرایط جدید دامن می زنند.
۲مرداد۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔰تقابل تاریخی دو اسلام


🖊حادثه عاشورا، نمایشگر عریان تقابل دو نوع اسلام در وضعیت جدید تاریخی بود. بعد از رحلت حضرت رسول ص دو نوع اسلام، به تدریج، در جامعه اسلامی نمودار شد و، در نهایت، با تقسیم کردن مسلمانان به اکثریت حاکم و اقلیت معترض، نهادینه و پایدار گشت. این یادداشت به توصیف و تبیین این دو اسلام اختصاص یافته است.

✅۱. تقابل اسلام-کفر: قبل از وفات حضرت رسول ص به تدریج با هجرت آن حضرت از مکه به مدینه، دو جبهه اسلام و کفر، توحید و شرک و ایمان و انکار، در مقابل هم قرار گرفتند. برای مسلمانان این دوره، جدا کردن جبهه حق و باطل آسان بود. جنگ های بدر، احد، احزاب، فتح مکه، موته و دیگر غزوه ها و سر یه های دوره پیامبر ص در چنین شرایطی اتفاق افتادند.
✅۲. تقابل اسلام-اسلام: بعد از وفات پیامبر ص، به تدریج، تقابل اسلام و کفر، جای خود را به تقابل اسلام با اسلام داد. این تقابل در شرایطی بود که تا سال وفات نبی مکرم ص، تقریبا، مردمان کل جزیره العرب مسلمان شده بودند و همه گروه ها و قبایل به اسلام رو آورده بودند. از این رو، زمینه ای برای تقابل اسلام و کفر، چنان که در حیات پیامبر ص شکل گرفت، باقی نمانده بود.
✅۳. مثال هایی از تقابل اسلام-اسلام: در شرایطی که همه مردم جزیره العرب، از سال ۱۱ هجری به بعد، ذیل دین اسلام قرار گرفته بودند، حوادثی پیش آمد که دو نوع اسلام در مقابل هم قرار گرفتند. از مهمترین مصداق های تقابل اسلام با اسلام می توان به شورش مردمان مناطق مختلف جهان اسلام بر ضد عثمان در زمان خلیفه سوم، جنگ جمل، جنگ صفین و جنگ نهروان در زمان علی ع، و حادثه عاشورا در دوره امامت حسین ع، اشاره کرد.
✅۴.پیچیدگی تقابل جدید: تقابل اسلام با اسلام، معمای آسانی نبود. برخلاف تقابل کفر و اسلام، در اینجا هر دو طرف ادعا می کردند که مسلمان اند و به خدای عز و جل، پیامبر ص و قرآن کریم ایمان دارند. هر دو طرف، دیگری را به عنوان انحراف یافتگان از اسلام به چالش می کشید. هر دو طرف، در این تقابل، از زبان دین و با ادبیات دینی سخن می گفتند. هر دو، بر ضد هم، آیه های قرآنی و روایت های نبوی می خواندند، و به سیره و سنت ارجاع می دادند.
✅۵. ادبیات دینی یزیدیان و حسینیان: بر این اساس، در حادثه کربلا، یزیدی ها حسین ع و یاران اندک او را به خروج برضد حاکم اسلامی متهم می ساختند! امام ع نیز در روز عاشورا خطاب به لشگر یزید فرمود: اگر دین ندارید در دنیای خود آزادگی به خرج دهید. امام ع در شب عاشورا به یاران خود فرمود بیعتم را برداشتم؛ اما وقتی وفاداری مطلق آنان را دریافت کرد، از کشته شدن آنان و جایگاه هر کدام در بهشت خبر داد. در همین روز عمر بن سعد نیز خطاب به لشکر خود، آنان را برای رسیدن به بهشت مژده داد! امام ع به فرزندش علی اکبر ع مژده داد که به زودی با دست جدش حضرت رسول ص از تشنگی سیراب خواهد شد. در مقابل، یزیدیان نیز با ریختن خون حسین ع و یارانش به خدا تقرب می جستند! در یک کلام، هر دو طرف با ادبیات دینی سخن می گفتند و هر دو طرف مدعی حقانیت خود و باطل بودن طرف مقابل بودند.
✅۶. معیار جدا سازی اسلام واقعی از اسلام قلابی: بی تردید یکی از این دو اسلام راستین و دیگری دروغین بود. مساله این است که چگونه می شود آنها را از همدیگر جدا ساخت. مهم ترین شاخص، برای تشخیص حق از باطل، تطبیق ادعا با عمل است. در این تطبیق، یکی از معیارها را می توان بکارگیری روش های درست یا نادرست از سوی دو طرف، برای رسیدن به هدف، در نظر گرفت.
✅۷. روش های درست و نادرست: یزیدیان در بسیج سیاسی مردم کوفه ابایی از روش های نادرست برای حفظ حکومت و نظام خلافت نداشتند. آنان برای حفظ نظام از زر و زور و تزویر، به وفور، بهره بردند. عبیدالله در مدتی کوتاه از ورود خود به کوفه، از هر سه روش باطل استفاده کرد. در اولین سخنرانی مردم را به شدت با انواع تهدیدها، ترساند. در کنار آن، بلافاصله سهم آنان از بیت المال را چندین برابر افزایش داد. از جهت تزویر، به تحریف مفاهیم پرداخت و جهاد بر حق حسین ع را، خروج بر ضد حکومت اسلامی، برپایی فتنه، سرکشی در مقابل حاکم اسلامی و تعبیرهایی تحریف شده از این قبیل، توصیف کرد. در مقابل، امام حسین ع بر اساس، اصل مسلم دینی-قرآنی که هدف وسیله را توجیه نمی کند، کل حرکت جهادی خود را بر اصل آگاه سازی زبانی، بیعت آزادانه، دعوت از روی حکمت و موعظه، پرهیز از هرگونه ریاکاری و دروغ گویی و دیگر روش های اخلاقی، عقلانی و ایمانی قرار داد. آن حضرت حتی در سخت ترین زمان، شب عاشورا، از خیر پیمانش با اهل بیت خود و دیگر یاران اندکش گذشت و هرگونه مصلحت اندیشی برای حفظ جانش را به عشق بقای دین بر حق، کنار گذاشت.

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔰خاستگاه بحران های درهم تنیده امروز ایران و راه خروج


✅کلاف سردر گم بحران های درهم تنیده امروز ایران ، نیازمند تحلیلی دقیق از خاستگاه بحران است. آنچه در پی می آید، ابتدا مراحل شکل گیری، تعمیق و پیامدهای بحران امروز ایران را ترسیم می کند و پس از آن به این پرسش پاسخ می دهد که کدام کاندیدا برای حل آنها مناسب تر است.
۱. تندروی های دولت نهم و دهم به مثابه خاستگاه اصلی بحران: تندروی های سیاسی در دولت نهم و دهم تصویب ۶ قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت را در پی داشت. ایران در این دوره ذیل فصل ۷ منشور سازمان ملل قرار گرفت و امنیت آن تا حد عراق و لیبی شدن متزلزل شد. در مجموع این تندروی ها تحریمهای شکننده ای را بر جمهوری اسلامی تحمیل کرد.
✅۲. شخصی و خصوصی شدن اداره کشور بعد از تحریمها: بعد از تحریمهای بین المللی علیه ایران، اداره کشور نه براساس نظم اداری، بلکه در سطوح بالاتر به شکل شخصی درآمد. کنار گذاشتن نظم و انضباط اداری با هدف فروختن مخفیانه نفت و دیگر معاملات دولتی صورت گرفت. به هر حال کنار رفتن عقل بروکراتیک، پیامدهای مهلکی بر اقتصاد کشور تحمیل کرد.
✅ ۳. اداره باندی اقتصاد: بدترین پیامد کنار رفتن نظم و انضباط اداری، افتادن اقتصاد در دست افراد خودی، باندهای خودی، خصولتی شدن بیشتر اقتصاد، گسترش خلوت دولت و کاستن از جلوت دولت بود.
✅۴. احساس مالکیت بر ثروت و قدرت: عادت کردن صاحبان قدرت به بلعیدن بی درد سر ثروت کشور و افزایش تصاعدی لذت برخورداری بی دردسر، یکی از پیامدهای منفی شخصی شدن حکمرانی در غیاب مناسبات رسمی اداری، بود.
✅۵. میل به فساد: از جمله پیامد خانمان سوز شخصی شدن جریان قدرت بعد از تحریم ها، فساد تصاعدی درون دولتی است. در دوره تحریم ها، نه تنها عوامل دولتی، بلکه همه متصل شدگان به دولت نیز دور سفره فساد چمباتمه زدند.
✅ ۶. گسترش فقر و فلاکت: در نتیجه گسترش فساد، فقر فزاینده، تبعیض فزاینده، گرانی فزاینده، فروپاشی طبقه متوسط و سقوط به طبقه پایین به تدریج جامعه را به استضعاف و استخفاف مبتلا ساخت.
✅۷. تناقض در حکمرانی: دولت های بعد از تحریم، به تدریج، از یک طرف دچار فساد گسترده شدند و از طرف دیگر بخش قوه مجریه دولت باید می توانست کشور را، هر چند به صورت حداقلی و در حد پرداخت حقوق کارمندان و تامین هزینه های جاری، اداره کند. همین تناقض دولت های بعد از تحریم را با خزانه خالی مواجه ساخت و آنان را در اداره کشور ناتوان کرد.
✅ ۸. اختلاس دو دولت از ملت: وقتی دولت روحانی نتوانست حداقل هزینه دولت را تامین کند، مجبور شد پول مردم را وارد بورس کند و از آنجا بالا بکشد. دولت رئیسی اما شیوه بالا کشیدن را تغییر داد. به اسم جراحی اقتصادی، شعارهای دوره انتخابات را بایکوت کردند و در عوض شروع کردند به گران کردن دلار، طلا، و قیمت بسیاری از کالاهای مورد نیاز مردم و نیز افزودن بر مالیات. با این شیوه جیب مردم خالی شد. در واقع، از همه مردم به شدت دزدی صورت گرفت و زندگی عادی بسیاری از طبقات اجتماعی، به ویژه طبقات پایین و متوسط به خاک سیاه نشانده شد. خلاصه اینکه چون دولت ها مجبورند کشور را اداره کنند، اگر خزانه خالی باشد، مجبورند از مردم بدزدند.
✅ ۹. راه رهایی: راه نجات کشور این است که اجزای دولت با قوه مجریه دست به هم دهند و از شیوه حکمرانی فساد آور گذشته برگردند و توبه کنند.
✅ ۱۰. مذاکره: اگر گام نهم برداشته شد، گام بعدی مذاکره جدی برای رفع تحریم و تضمین عزت، مصلحت و حکمت از این طریق است.
✅۱۱. عقلانیت اداری: با شکستن تحریم اکنون می توان به انضباط اداری برگشت و حکمرانی در خلوت و پنهانی را به حکمرانی در جلوت و آشکار تبدیل کرد.
✅ ۱۲. بازیابی سلامتی: با این گام ها فسادهای حکومتی کاهش و رونق اقتصادی شروع می گردد.
✅ ۱۳. کاندیدای شایسته: امروز کسی شایسته انتخاب است که با شجاعت انگشت روی درد بگذارد و بپذیرد که ریشه بحران اقتصادی کشور در درون دولت شکل گرفته است. با خاستگاه داخلی شروع شده و با عامل خارجی تشدید گشته است. عامل تشدید بحران برگشت دولت از ملت بوده است. دولت باید به سمت ملت پوزش طلبانه برگردد. کاندیدای صالح کسی است که به جای محکوم کردن شیوه حکمرانی غلط، نیاید فرد خاص، گروه خاص یا جناح خاص را محکوم کند. اینکه فلان رییس قوه خیلی خوب بوده و آن یکی چون از جناح ما نیست خیلی بد بوده، گم کردن صورت مساله ای است که در این مختصر به جزئیاتی از آن اشاره شد.
✅ ۱۴. کیستی شایسته: چنین کاندیدائی اکنون در میان دو کاندیدای باقی مانده برای دور دوم حاضر است. مهم این است که وارد مشارکت شویم و فرد شایسته را با دادن رای حداکثری انتخاب کنیم و فرمان ماشین حکومت را به دست او بسپاریم.
۱۳تیر۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

چراغ هدایت در بستر شهادت
✅روزی که گذشت بنابر یک دیدگاه، سالگرد وفات بزرگ بانوی جهان اسلام حضرت صدیقه کبرا فاطمه زهرا سلام الله علیها بود.
🖊به نص صریح قرآن کریم "و لکل قوم هاد. و برای هر گروهی از مردم راهنمایی است. " رعد/۷.
بی تردید صدیقه طاهره س در عمر کوتاه، اما بسیار پربرکت خود، در نظر و عمل، بر همگان به عنوان بزرگترین چراغ فروزان و روشن ترین نشانه برای جدا کردن راه هدایت و نیفتادن در چاه ضلالت، شناخته شد.
🖊آن حضرت با اتصالی که با عالم علوی یافت و همنشینی که با رسول الهی داشت، توانست بعد از قرآن مجید، صحیفه دیگری برای هدایت بشر به یادگار نهد و، به ویژه، حجت بر حق بودن خود بر فرزندان طاهرش را به اثبات برساند. ائمه اطهار ع معترفند که در دین شناسی بر سر خوان نعمت مادر نشسته بودند و از شهر علم او توشه بر می گرفتند.
🖊هدایت گری آن یگانه بانوی اسلام، تنها در سطح کتاب و اندیشه نبود؛ بلکه در میدان های عمل نیز در سخت ترین لحظه از تاریخ صدر اسلام به ایفای نقش خطیر سیاسی پرداخت و با ایستادن در مقابل انحراف بزرگ سیاسی در راه توحید، دوست و دشمن را بر عظمت وجودی خود آگاه ساخت.
🖊او می توانست سکوت راحت طلبانه برگزیند تا قدر بیند و در صدر نشیند. اما همه می دانیم که آن حضرت همچون اولاد پادشاهان نبود که بر سر سفره عافیت درآید؛ از درد جامعه دامن برکشد و در گوشه ای بیاساید. او فرزند پیامبری بود که لحظه ای در نجات انسان ها راحتی ندید. دخت گرامی اسلام نیز همان راه را انتخاب کرد و در عمل نشان داد که "لعلک باخع نفسک ان لا تومنوا بهذا الحدیث اسفا."
🔷پایان سخن اینکه بر آن حضرت جایگزینی دنیاطلبی و استبداد ورزی، واژه ای که او اولین بار برای ترسیم فضای تیره سیاسی مسلط بر وضعیت پس از نبی گرامی ص بکار برد، با نظام نوپای مدنی نبوی، چنان گران آمد که نتوانست بیش از چند ده روزی پس از رحلت رسول خدا ص زنده بماند. این چنین بود که شهادت مظلومانه زود هنگام آن حضرت، جهان اسلام را به مصیبت بزرگ دیگری بعد از وفات پیامبر گرامی اسلام ص مبتلا ساخت.
سلام علیها یوم ولدت و یوم ماتت و یوم تبعث حیا.
۲۷آبان ۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

سلام علیکم.
موضوع مصاحبه☝️: چالش های امنیت ملی ج.ا.ا
مصاحبه کننده: جناب آقای موسوی، دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه مفید
مصاحبه شونده: محمود شفیعی
زمان: تقریبا ۱۸ دقیقه
تبصره: مصاحبه در قالب پاسخ به سه پرسش درباره تعریف امنیت ملی، چالش های امنیت ملی و عوامل مهم تاثیر گذار بر بهبود امنیت ملی، صورت گرفته است.

Читать полностью…

محمود شفیعی

این دولت ها، چه بنام دین و چه بدون آن، مصلحت نیروهای دولتی را مصلحت جامعه تلقی می کنند. این دولت ها برای اراده عموم مردم در ساخته شدن نظام سیاسی و حفظ آن سهمی نمی دهند. آنان نظام سیاسی را، در عمل، با نهاد حکومت و حکمرانان مساوی کرده اند و اصلی ترین عنصر نظام ساز، یعنی اراده عمومی مردم، را از محاسبه خود بیرون انداخته اند.
 نه تنها رابطه مردم و حکومت در دولت های اسلامی مخدوش است، که اجزای گوناگون یک دولت نیز از انسجام کافی برخوردار نیست. در بسیار از کشورهای اسلامی درون حکومت دو پارگی  های شکننده وجود دارد. فقط به عنوان یک مثال، امروزه در سرزمین فلسطین دو نیروی سیاسی فلسطینی در مقابل هم قرار دارند و هر کدام مدعی حقانیت سیاسی اند و دیگری را، چندان، به رسمیت نمی شناسند. اولویت بخشی به قومیت، زبان، خرده مذهب های دینی اسلامی، نژاد و جغرافیا بخش قابل توجهی از انرژی مسلمانان را در کشورهای اسلامی هدر داده و آنان را از رسیدن به اتحاد استراتژیک باهم دیگر بازداشته است.
از نگاه سیاست خارجی نیز دولت های اسلامی در انحرافی بزرگ به سر می برند. دولت های جهان اسلام اغلب رابطه ای خصمانه، غیردوستانه، یا در بهترین حالت، رابطه ای عادی باهم دیگر دارند. کشورهای اسلامی در میان خود نه از جهت سیاسی و نه از جهات دیگر نتوانسته اند به اتحاد قابل قبولی داست یابند. با کمال تاسف باید گفت متحدان استراتژیک، واقعی یا دروغین، دولت های بزرگ اسلامی، نه کشوری اسلامی که از میان کشورهای غیر اسلامی است. عربستان با آمریکا و بعضی از کشورهای اروپای غربی دارای روابطی استراتژیک است. ترکیه نیز ده ها سال است که دنبال اتحاد با کشورهای اروپایی در تکاپو به سر می برد، هر چند هنوز هم نتوانسته است به این آرزوی بزرگ دست یابد. مصر ده ها سال دنبال کنار آمدن با رژیم غاصب صهیونیستی بود که در نهایت بدان دست یافت. در همین راستا با کمال تاسف باید اذعان کرد که جمهوری اسلامی نیز علی رغم آرمان های مطرح شده، همچنان متحدانی در خارج از جهان اسلام جستجو می کند و بعید است که در عمل چنین اتحادی البته به صورت واقعی به دست آید.
🖊۴- راه رهایی و برون رفت: کشورهای اسلامی نیازمند یک خانه تکانی بزرگ اند. آنان در رویکردهای حکمرانی نسبت به سیاست داخلی و خارجی باید به یک تغییر بنیادین دست بزنند. مسلمانان برای گرفتن حقوق از دست رفته خود در جهان امروز، باید اصلاحات اساسی همه جانبه ای در ساختارهای سیاسی، شیوه حکمرانی، و استراتژی های مشترک معطوف به آینده دور و نزدیک به وجود آورند. بدون کم کردن فاصله دولت ها و ملت ها در سیاست داخلی و بدون برگشت کشورهای اسلامی به سوی همدیگر، دست یافتن آرمان های اسلامی و انسانی امکان پذیر نیست. حکومت مدنی قبل از آنکه در تجربه جدید بشر مطرح گردد، در تجربه اولیه اسلامی به نمایش گذاشته شده بود. قدرت و قوت پیامبر گرامی اسلام در مرحله عمل، از شاهکارهای آن حضرت در گرد هم آوردن قبایل گوناگون کینه توز و تبدیل کردن آنان به نیروی های برادر و برابر برخاست. آن حضرت توانست با هجرت از مکه و استقرار در منطقه مجمع القبایل از هم گسیخته یثرب، نظام جدید سیاسی برپا سازد که جامعه بدوی را به جامعه مدنی ارتقا بخشید. آن حضرت بعد از فتح مسالمت آمیز مکه و جذب گروه های ستم گر دیروز به سوی خود، همچنان دامنه حکومت مدنی را در کل جزیره العرب گستراند و توانست ابوسفیان ها، معاویه ها، و دیگر سران کفر دیروز را در شرایط جدید در کنار بهترین یاران دیرین خود قرار دهد و اقتدار سیاسی مسلمانان را به اوج برساند. در سایه چنین تدبیری بود که مسلمانان سده های طولانی، علی رغم افتادن در دامن کشمکش های بعدی، توانستند تمدن جدید اسلامی را در تعاملی گسترده با تمدن های دیگر بنا نهند و سابقه ای درخشان در تاریخ اسلام بر جای گذارند. اکنون نیز بازگشت به تجربه نبوی و علوی، و بازآفرینی آن تجربه در شرایط جدید تاریخی که اینک درون آن به سر می بریم، می تواند جهان اسلام را در راس بنشاند و جایگاه از دست رفته را برگرداند. لازم نیست مسلمانان و کشورهای اسلامی دیوار چینی بین خود و تمدن جدید ترسیم کنند؛ آنچه ضروری است، با الگو گرفتن از تمدن اسلامی قدیم که در تعامل همه جانبه با تمدن های دیگر تکوین یافت، اکنون نیز با اصالت بخشیدن به تجربه بشری و بازسازی مناسب آن در جامعه برخوردار از هویت دینی می توانند شکوه گذشته را بازآفرینی کنند و از قافله تمدن جدید نه تنها عقب نمانند که الگویی برای دیگر ملت ها گردند. تنها با این آگاهی بزرگ، خانه تکانی اساسی و تحولات گسترده عملی همگرایانه است که عزت اسلامی و انسانی در جهان اسلام زنده خواهد شد؛ اهریمنان بدخواه کاستی خواهند گرفت و اراده خداوند در روی زمین به نمایش در خواهد آمد. لیس للانسان الا ما سعی. ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.

Читать полностью…

محمود شفیعی

زخم های بی پایان

🔷جنایت هایی که رژیم صهیونیستی از فردای ۷اکتبر، بی وقفه، تا امروز، در غزه و در هفته های اخیر در مناطق شیعه نشین لبنان مرتکب می شود، بسیار فراتر از توجیهات دروغینی است که در عرصه رسانه های ملی و بین المللی، برای فریب دادن افکار عمومی، بر زبان می آورد.
🔷مساله صهیونیست ها مهار کردن، صدمه زدن، و حتی نابود کردن حماس یا حزب الله نیست. حماس و حزب الله دو سازمان سیاسی و نظامی اند که نیروهای انسانی و سازوبرگ نظامی و اداری آنها مشخص اند. خیلی روشن است که اقدامات یک ساله متجاوزین منحصر به ضربه زدن بر منافع تنها این دو تشکل سیاسی و نظامی نبوده است.
🔷اقدامات صهیونیستها ادامه سیاست غصب سرزمین فلسطین است که از از فردای تشکیل حکومت صهیونیستی در ۱۹۴۸ شروع شد و در جنگ ۱۹۶۷ به اوج خود رسید. آنها تنها آماده اند با مردم فلسطینی که سلطه سیاسی صهیونیسم را پذیرفته باشند، کنار بیایند و زندگی حداقلی آنان در سرزمین اشغالی را تحمل کنند.
🔷صهیونیستها در این سرزمین دولتی تشکیل داده اند که در ذهن خود برای آن حریم امنیتی گسترده ای تعریف کرده اند. این حریم امنیتی نه تنها کل سرزمین فلسطین که همسایگان آن (مصر، اردن، سوریه، لبنان) را نیز دربر می گیرد. رژیم اشغال گر تا کنون با تهدید و تطمیع و معاملات گوناگون دیپلماتیک، توانسته است دولتهای مصر و اردن را، به طور مطلق، مقهور اراده خود کند و آنهارا از پیگیر شدن حقوق مسلم سرزمینی منصرف سازد. درباره سوریه نیز، به طور نسبی، آن کشور را، حد اقل در عمل، تسلیم کرده است.
🔷مردم فلسطین اما تاکنون زهر غصب شدن سرزمین خود به وسیله اشغال گران بی رحم را نتوانسته اند هضم کنند و همچنان در یک مبارزه چند ده ساله به سر می برند. شیعیان لبنان هم در این مبارزه نابرابر حق و باطل در سمت جبهه حق قرار گرفته و حریم شدن کشور خود برای یک رژیم غاصب را نپذیرفته اند.
🔷 در چنین شرایطی است که حکومت غاصب تصمیم گرفته است با ارتکاب انواع جنایت های وحشیانه ضد بشری، مردم مبارز فلسطین و شیعیان مبارز لبنان را مجبور سازد، تا آنان از محل های مسکونی خود برای همیشه خارج گردند و در سرزمینی دور دست که خطری برای امنیت نامشروع رژیم غاصب پیش نیاید، سکونت گزینند.
🔷نابود کردن همه زیر ساختهای حیاتی جامعه فلسطینیان در غزه و مناطق شیعه نشین در لبنان، اصلی ترین مساله رژیم صهیونیستی است. از این رو آنان دنبال تبدیل کردن این دو منطقه به سرزمین سوخته اند. آنان تا نابودی کامل امکانات حیاتی و کشتن فجیع مردمان تا حدی که، در بدترین شرایط، باقی ماندگان فرار را بر قرار ترجیح دهند، دست از هیچ جنایتی بر نخواهند داشت. البته رژیم غاصب در این همه ارتکاب اعمال ضد انسانی و اخلاقی به حمایت دانه درشت های سازمان ملل تکیه کرده است.
🔷سخن پایانی این است که آوردگاه سرزمین اشغالی فلسطین اکنون میدان جنگ دو اراده غاصبانه و اراده مالکانه است. پیروزی نهایی از آنِ اراده ای است که الف. خستگی ناپذیر ظاهر گردد. ب. در مبارزه از ابزارهای نامشروع استفاده نکند و هدف درست را با وسایل درست پیش ببرد. ج. مبارزه را به بیشترین نیروی عقلانیت مجهز سازد و لحظه ای تدبیر را به دست هیجانات و احساسات نسپارد. د. از جهت زبانی در اثبات حقانیت خود بکوشد، تا به تدریج حامیان ملی، منطقه ای و بین المللی خود را افزایش و حامیان داخلی، منطقه ای و بین المللی طرف مقابل را کاهش دهد.
و ما النصر الا من عند الله العزیز الحکیم.
۱۶ مهر ۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔰منطق صلح و تحلیل های ناروا

✅رئیس جمهور محترم، جناب آقای دکتر پزشکیان حفظه الله، در سفر اخیرشان به سازمان ملل فرمودند اگر اسرائیل سلاح بر زمین بگذارد ما نیز آماده ایم این کار را انجام دهیم. کسانی در داخل کشور بنام دین این دیدگاه رئیس جمهور را نقد کرده اند و با خواندن آیاتی گفته اند که خداوند در آیه 102 سوره نساء فرموده است مبادا سلاح برزمین بگذارید که دشمن غافل گیرتان کند و به یک باره برشما بتازد. آنان که این آیه را بر علیه مواضع دکتر پزشکیان استفاده می کنند از دو حال خارج نیست: یا درک درست و کاملی از آموزه های دینی به دست نیاورده اند، اگر نگوئیم عامدانه به بعضی از آیات ایمان آورده و بعضی را رها کرده اند؛ یا اینکه  سخن دکتر پزشکیان را به درستی متوجه نشده اند، اگر نگوییم به تحریف ناروا نسبت به سخن ایشان رو آورده اند.
✅آیه بالا که مورد استناد بعضی از منتقدان ایشان قرار گرفته است، به یک وضعیت عملی میدان جنگ مربوط است. کل آیه چنین است: "زمانی که تو، ای پیغبر در میان سپاه اسلام باشی و نماز بر آنان به پا داری باید آنها با تو مسلح به نماز ایستند، و چون سجده نماز به جای آوردند و نماز را فرادی تمام کردند، در پشت سر شما رفته و گروهی که نماز نخوانده بیایند و با تو نماز گزارند و البته با لباس جنگ و اسلحه، زیرا کافران آرزو و انتظار دارند که شما از اسلحه و اسباب خود غفلت کنید تا ناگهان یکباره بر شما حمله ور شوند و چنانچه بارانی یا مرضی شما را از برگرفتن سلاح به رنج اندازد، باکی نیست که اسلحه را فروگذارید؛ ولی از دشمن بر حذر باشید. خدا برای کافران عذابی سخت خوار کننده مهیا ساخته است."
✅همین آیه که مورد استناد منتقد دکتر پزشکیان قرار گرفته، اولا با توجه به کل آیه، کامل مورد توجه او قرار نگرفته است؛ چرا که در پایان آیه می فرماید در شرایطی می توانید سلاح بر زمین بگذارید، و ثانیا نکته اساسی این است که پس و پیش آیه به صراحت نشان می دهد که این آیه مربوط به میدان جنگ است و دستور العملی نظامی برای پرهیز از گرفتار شدن در مکر و حیله دشمن را بیان می کند.
✅ آنچه که رئیس محترم جمهور در سخنان ارزشمند و دقیق مطرح فرمودند، مربوط به وضعیت جنگی سپاه اسلام نیست که او از آنان بخواهد که سلاح خود را وسط جنگ بر زمین بگذارند؛ بلکه فرمایش ایشان به دو شکل قابل تفسیر است: 1. اگر دشمن از خصومت دست بردارد ما نیز آماده ایم از دشمنی دست برداریم. 2. اگر طرف مقابل به خلع سلاح منطقه خاورمیانه تن بدهد، ما نیز آماده ایم آن را بپذیریم.
✅اگر منظور تفسیر اول باشد، اشاره به موضع اصالت صلح در اسلام است که به صریح آیات و روایات، مسلمانان نه شروع کننده جنگ اند و نه اگر دشمن از جنگ دست بردارد و دنبال صلح باشد، به آن دست رد می زنند؛ بلکه هر گاه دشمن صلح را بخواهد مسلمانان مامورند صلح را بپذیرند. خداوند در آیه 61 انفال می فرماید: " و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توکل علی الله انه هو السمیع العلیم. "و اگر دشمنان به صلح و مسالمت تمایل داشتند تو نیز مایل به صلح باش و کار خود به خدا واگذار که خدا شنوا و داناست.". براساس این آیه، مسلمانان به هیچ وجه نمی توانند آغازگر جنگ باشند. اگر آنان آغازکننده باشند، به این معناست که کافران جنگ را نخواسته بوده اند. در این صورت، آنان خواهان صلح بوده اند! اگر کافران صلح را خواسته بودند، براساس مضمون آیه نباید جنگ آغاز می شد! ولی فرض آیه این است که جنگ آغاز شده باشد و دشمنان وسط جنگ به مسلمانان در خواست صلح بدهند. از اینکه جنگ از پیش آغاز گردد، می توان به این استنباط قطعی رسید که آغاز کننده جنگ نه مسلمانان، که همیشه دشمنان آنان اند. تنها در این صورت است که تمایل بعدی دشمنان به صلح، رفتن مسلمانان به سوی صلح را معنا خواهد بخشید. بنابراین، صلح گرایی یک اصل اساسی اسلامی است که از سوی خداوند به نفع همگان وضع شده است. امام علی علیه السلام نیز هماهنگ با مضمون همین آیه به مالک اشتر بیان می فرماید که اگر دشمن پیشنهاد صلح داد آن را رد نکن که راحتی در صلح است.
✅اما اگر منظور رئیس محترم جمهور تفسیر دوم باشد، این موضع گیری سیاسی نیز کاملا معقول و منطقی است. خلع سلاح منطقه ای خاورمیانه در کل به نفع مسلمانان و جمهوری اسلامی ایران تمام خواهد شد. سلاح هایی که امروز در اختیار رژیم غاصب صهیونیستی و حامیان اصلی آن، یعنی کشور آمریکا و روسیه و تا اندازه ای بعضی از کشورهای اروپایی، قرار دارد، نسبت به سلاح هایی که در اختیار مسلمانان و جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، خطرناک تر است. آنها در سلاح هسته ای، جنگ های الکترونیکی، جنگ های هوایی و غیره، برتری آشکاری دارند و اگر خلع سلاح واقعی و همه جانبه و بدون تبعیض انجام گیرد، هم با روح آموزه های صلح گرایانه اسلام سازگار است و هم در عمل منافع ما و مسلمانان را بیشتر تامین می کند.

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔰انزال و تنزیل قرآن کریم

✍امروز، مصادف با وفات حضرت رسول صلوات الله علیه و آله و سلم و امام حسن مجتبی علیه السلام، نکته ای درباره تفاوت دو اصطلاح قرآنی "انزال" و "تنزیل" با تامل در آیه ۴۴ سوره نحل به نظرم رسید که تقدیم می کنم.
🖊- متن و ترجمه آیه چنین است: "انا انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم" "ما به تو ذکر را فرستادیم تا برای مردم آنچه که به آنها فرو فرستاده شده، توضیح بدهی".
✅- آیه دربر دارنده دو خبر و یک دستور است. ۱. انزال ذکر به پیامبر ص ۲. تنزیل قرآن به مردم ۳. توضیح قرآن به مردم از سوی پیامبر ص
✅- توضیح قرآن به مردم از سوی پیامبر ص، ماموریتی است که خدای تعالی به پیامبر ص محول کرده است. مهمترین ابزاری که این توانایی را برای آنحضرت به وجود آورده، طبق آیه، انزال ذکر است. پس انزال ذکر ابزار مناسب برای توضیح قرآن معرفی شده است.
🖊-چند نتیجه از آیه قابل استنباط است:
✅ ۱. آنچه انزال شده غیر از آن چیزی است که تنزیل شده است. در تمثیل می توان گفت "انزال" مانند بروشور و دفترچه راهنمایی است که در داخل کالای تولید شده بنام "تنزیل" گذاشته شده و پیامبر ص همچون فرد حرفه ای است که او تنها می تواند با تعلیمی که درباره "انزال" از سوی خدای تعالی به دست آورده "تنزیل" را به "تبیین" تبدیل کند.
✅۲. بنابراین، می توان گفت که آنچه در شب قدر در ماه رمضان انزال شده است، غیر از قرآن به مثابه مجموعه ای از تعالیم بیانی شده و در نهایت به کتابت در آمده است. انزال قرآن گونه ای از توانایی ویژه بوده است که در سایه آن پیامبر ص می توانسته بعد از دریافت قرآن تنزیل شده، جزئیات آنها را بیان کند، نهادینه سازد و پیرامون آن سنتی بر جای گذارد که به مثابه پیوست قرآن، بدون آن مکمل استفاد کامل از قرآن ممکن نخواهد بود.
✅۳. قرآن برای همه مردم نازل شده است. اما انزال مربوط به همگان نیست و مخصوص پیامبر ص است. در این صورت استفاده مردم از قرآن دو مرحله دارد. استفاده قبل از تبیین پیامبر ص و استفاده بعد از تبیین پیامبر ص. استفاده اول مربوط به مواردی است که جزئیات ندارد و نیازمند توضیح اضافی نیست. استفاده دوم اما مربوط به آن دسته از آیات است که استفاده کامل از آنها در گرو مراجعه به سنت است.
۱۲شهریور۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🖊ظهور یک بازی سیاسی جدید امید بخش در میدان حکمرانی


🟣رئیس محترم جمهور، در همین مدت کوتاه، مدل خاصی از بازی سیاسی را به نمایش گذاشته اند که از سویه های مثبت و امیدوارکننده، برخوردار است:
🟢۱. افزودن بر جلوت و کم کردن خلوت از عرصه حکمرانی: پرداختن به پشت پرده تصمیمات حساس سیاسی برای بهبود بازی سیاسی در ایران امروز از نان شب واجب تر است. وقتی نقش و مقدار دخالت عوامل انسانی و نهادهای خارج از قوه مجریه در تصمیمات کلیدی آن آشکار گردد و در معرض اطلاع عموم قرار گیرد، به همان اندازه مسئولیت پذیری آن عوامل و نهادها نیز افزایش می یابد.
🟢 ۲. مسئولیت پذیر کردن همه بلوک های قدرت: وقتی رئیس قوه مجریه به صراحت می گوید تعدادی از وزیران پیشنهادی او وزیران پیشنهادی فعلی نبودند، ولی آن وزیران پیشنهادی را عوامل و نهادهای خارج از قوه مجریه قبول نکردند و او برای شکل گیری وحدت کوتاه آمد، خوب این عقب نشینی ظاهری، مسئولیت مشارکت کننده گان پشت پرده را گوشزد می کند و آنها بعد از این مجبورند تنها به موجه ترین شکل ممکن در فرایند تصمیم گیری ها دخالت کنند تا از رضایت افکار عمومی اطمینان خاطر داشته باشند و گر نه می دانند که دخالت آنها وجاهت آنان را در محضر عقل عموم مورد پرسش قرار خواهد داد.
🟢۳. بازفهمی اخلاق سیاسی دین پایه: رئیس جمهور تاکنون با برگشت همه جانبه به آموزه های دینی، اخلاق سیاسی فاخری را وارد ادبیات سیاسی رسمی کرده است. بی تردید، برای اصلاح نظامی که مدعی دینی بودن است، این شیوه بهترین و موثرترین راه خواهد بود. او با این گام می خواهد سیاست دینی را به جای دین سیاسی بنشاند.
🟢 ۴. طرح ایده های برتر سیاسی؛ اما در گفتار محدود: هر چند رئیس جمهور محترم تا این لحظه گفتمان سیاسی منسجمی را ارائه نکرده اند  و حتی گفتارش نیز بخاطر محدودیت دایره لغات برای بیان مقصود، گاهی با مشکل مواجه است، اما از هوش و استعداد سرشاری که برخوردار اند، مساله اساسی ایران، بد اخلاقی سیاسی، را به درستی مورد شناسایی قرار داده و دنبال غلبه کردن بر این مساله اساسی برآمده اند. آشکارا، ایده های سیاسی ایشان فراخ تر از گفتار سیاسی  اوست و همین امر کمک هارون ها را می خواهد تا او موسی وار ایده هایش را به بهترین شکل ممکن زبانی کند و به مرحله عمل در آورد.
🟢۵. از خود گذشتگی سیاسی: آنچه از حرکات و وجنات رییس محترم جمهور پیداست، در مقام تجویز نسخه مناسب برای عبور از بد اخلاقی های سیاسی،  ابتدا و قبل از دیگران از منافع شخصی خود گذر کرده، پرستیژ مناسب صاحبان قدرت را کنار گذاشته و تا الان کوشیده است با تواضع جوشیده از درون، تا اندازه ای، کینه توزی های سیاسی را مهار کند. رای گرفتن برای همه وزیران پیشنهادی از مجلس رادیکال، در این زمینه، تنها یک نشانه است. نشانه های دیگر را نیر می توان ردیابی کرد.
۳۱مرداد۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔻تحلیلی بر استناد دکتر پزشکیان به قرآن و نهج‌البلاغه

✍دکتر محمود شفیعی

💬از نگاه من دکتر پزشکیان با ارجاع به قرآن و نهج البلاغه همزمان چند هدف را درنظر گرفته است:

🔹الف. علی علیه‌السلام سیاست و حکمرانی را امر آسمانی نمی‌دانست وگرنه به مالک نمی‌فرمود کارویژه های حکومت جمع کردن مالیات و صرف آن در آبادانی، بسط عدالت، امنیت، آموزش و تربیت است؛ بلکه باید به مالک توضیح می‌داد که کار حکومت اسلامی زمینه‌سازی ظهور، مخالفت با تجارب بشری به منظور تأسیس تمدن اسلامی به مثابه تافته ای جدابافته از تجربه‌های زمینی، مبارزه با نخبگان فکری مستقل و متعهد بر دانش خود، گسترش حجاب اسلامی، تفتیش عقاید، یافتن خودی‌ها و جذب آنها به حکومت و اموری از این دست خواهد بود.

🔸ب. ایشان با خواندن نهج‌البلاغه می‌خواهد اثبات کند که مسأله اصلی حکمرانی در ایران و سرمنشأ بحران‌های امروز ما بی‌اخلاقی سیاسی است. وقتی دکتر پزشکیان می‌گوید امام علیه‌السلام فرمود حکومت بر شما اندازه آب بیرون آمده از عطسه بز بی‌ارزش است مگر اینکه حق و عدالت برپا شود، می‌خواهد به رقیبان بگوید که در اسلام حکومت اولاً قداست ذاتی ندارد و ثانیاً اگر بنا باشد حکومت اسلامی وسیله‌ای برای باز کردن سفره انحصاری از ثروت و قدرت و شوکت برای خودی‌ها و تبدیل اکثریت مردم از طیف‌های مختلف به نامحرمان جامعه باشد، چنین حکومتی هرچند اسلام را یدک کشد، ضد اسلامی است.

🔸ج. دکتر پزشکیان با خواندن نهج‌البلاغه عقلانیت انتقادی در میراث دینی را به نمایش گذاشته و عقلانیت تمجیدی رایج در جمهوری اسلامی را زیر سؤال می‌برد. وقتی او به سخن علی علیه‌السلام استناد می‌کند که فرمود حاکم هرچند خود او باشد، از خطا مبرا نیست، می‌خواهد به هیأت حاکمه امروز بگوید که قداست تراشی برای حاکمان و قرار دادن آنان در هاله نور، خاستگاه انحطاط همه جانبهٔ امروز ماست.

🔸خلاصه که او با خواندن قرآن و نهج‌البلاغه می‌خواهد با تمسک بر خود دین، عرفی و زمینی بودن حکومت را اثبات کند و بگوید که اخلاقی کردن حکومت به مثابه امر دنیوی در گرو دست برداشتن از دغل بازی‌های سیاسی امکان‌پذیر است. اخلاق مناسب حکومت، قداست سازی نیست؛ بلکه اخلاقی کردن امرِ ذاتاً عرفی با معیارهای مقبول در محضر عقل عموم است.

@ayine_ensani

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔰رابطه ملت و امت


✅یکی از نمایندگان فعلی مجلس به صراحت بین منافع ملی و منافع امت جدایی انداخته و بر منافع ملی تاخته است. گویی او در ذهن خود این دو پدیده را در تضاد باهمدیگر دیده، و در داوری نهایی ملیت خواهی را به نفع امت گرایی محکوم کرده است! با کمال تاسف، در چارچوب اسلام سیاسی، از نگاه بخشی از نخبگان فکری و سیاسی امروز بین به رسمیت شناختن ملت، ملیت، منافع ملی و مرزهای ملی از یک سو، و به رسمیت شناختن جهان اسلام و امت اسلامی، از سوی دیگر تقابل نظری و عملی وجود دارد! پاسخ به این تقابل ادعا شده، می تواند یکی از امتناع های ذهنی پیشرفت و توسعه در جهان اسلام و ایران را بردارد.
✴️- حقیقت این است که امت واحد بودن جوامع اسلامی، برپایه خطاب قرآنی، در تقابل با سازوکارهای عرفی حکمرانی در عصر قدیم و عصر جدید نیست:
⚛ الف. تجربه سیاسی پیامبر ص: پیامبر گرامی اسلام ص در ساختن اولین حکومت اسلامی و تشکیل اولین امت، نظام قبیله را، به مثابه پایه عرفی انسجام اجتماعی و سیاسی، که از قبل در یثرب و مناطق دیگر جزیره العرب رایج بود، بر هم نزد. در صحیفه النبی، اولین و مهمترین نظامنامه مدینه، دولت شهر جدید، قبایل زیادی همچون پایه های اولیه نظم اجتماعی به رسمیت شناخته شدند و امت جدید نه با دور انداختن آن نظام که بر پایه آن شکل گرفت. پیامبر ص حقوق و وظایف سیاسی، اقتصادی و امنیتی را برای و به عهده قبیله های گردهم آمده و متعهد با همدیگر، قرار داد.
⚛ب. تجربه سیاسی مسلمانان متقدم: بعد از وفات پیامبر ص تجربه انتخاب و بیعت دو مرحله ای جای تجربه اول زمان حیات پیامبر ص را گرفت و این بار مفهوم نظری و مصداق نهادی "امت" در ظرف دیگری بازتاب پیدا کرد. انتخاب سه خلیفه اول و علی ع، کم و بیش، با تجربه تشکیل حکومت در زمان پیامبر ص، تفاوت داشت. در این تجربه جدید ابتدا بزرگانی از مهاجر و انصار روی حاکم اسلامی به توافق می رسیدند و برای قطعی شدن انتخاب، آنها را به عموم مردم معرفی می کردند. در نهایت، با بیعت عمومی مردم حاکم اسلامی انتخاب می شد. حکومتی که در دوره خلیفه سوم و علی ع برپا گشت، بسیار گسترده تر از حکومت پیامبر ص بود که تا سال هفتم هجرت به مدینه و اطراف آن منحصر می گشت و در سه سال آخر، شهر مکه و بخش های دیگر جزیره العرب را در بر گرفت. برخلاف حکومت دوره پیامبر ص، در حکومت های خلیفه سوم و علی ع مناطق مختلفی در جهان اسلام پیدا شد. این مناطق، به لحاظ سیاسی، استقلال زیادی از همدیگر داشتند.
⚛۳. تجربه حکومت علی ع: امام علی ع برای حفظ امت اسلامی لازم ندید که حتما مدینه را به عنوان مرکز حکومت اسلامی پایدار سازد. همچنین، این حکومت چنان گسترده شده بود که امام ع در هنگام گزارش دادن از کارنامه حکمرانی خود، فقط به اقداماتی که در کوفه انجام داده بود، اکتفا فرموند و به ولایت های دیگر نپرداختند. آن حضرت به جای سرایت دادن حکومت خود بر "جهان اسلام" فرمود در "کوفه" چنان حکومت کردم که همه سرپناه داشتند؛ همه از نان گندم بهره مند بودند و همه از آب آشامیدنی سالم استفاده می کردند. این شیوه گزارش، یعنی پرداختن به وضع کوفه و نه کل جهان اسلام، نشان می دهد که با وجود قرار گرفتن کل جهان اسلام ذیل "امت"، حاکم اصلی جامعه خود را مسئول پاسخ گویی به یک ایالت، که مستقیم بر آن حکومت می کرد، می دانست و نه کل جهان اسلام.
⚛۴. تجربه های بعدی جهان اسلام: تا پدیدار شدن عصر جدید، مسلمانان در قالب های خلافت اموی با مرکزیت شام و خلافت عباسی با مرکزیت بغداد، قاهره و استانبول، و نیز سلطنت ها و امپراطوری های اسلامی سنی و شیعی، به گونه های دیگری بر ایده و پدیده سیاسی "امت اسلامی" لباس واقعیت پوشانده اند.
⚛۵. عصر جدید: در عصر جدید پدیده دولت-ملت به تدریج جای امپراطوری ها، سلطنتها، و خلافت ها را گرفت و مسلمانان نیز حکمرانی خود را از این تجربه تاریخی عقلانی بشری جدا نکردند. بر اساس نظام حکمرانی دولت-ملت پایه، نمی توان سلطه سیاسی را از سرزمین مشخص، با مرزهای معین، و جمعیتی شناسنامه دار متعلق به آن سرزمین، فراتر بود. رابطه قراردادی مشخصی مناسبات سیاسی در یک سرزمین را مشروعیت می بخشد و مردمان آن سرزمین با توجه به مالیاتی که بر حکومت می پردازند تعهداتی را به نفع خود بر دوش حکومت و حکمرانان می گذارند و خدماتی را از آنان دریافت می کنند. با این حال، برای ادا شدن حق امت اسلامی تا کنون حکومت های اسلامی سازمان های مشترکی تاسیس کرده اند و به منظور افزودن بر کم و کیف آن می توانند اقدامات وحدت بخش دیگری انجام دهند تا بهترین ظرف ممکن برای تحقق امت شکل بگیرد.
✳️۶. نتیجه گیری:

❇️الف. حاکمان اسلامی در دولت-ملت های امروز شرعا حق ندارند، با فهمی ثابت و نادرست از ایده اسلامی و نهاد دینیِ "امت"، از الزامات دولت-ملت تخطی کنند.

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔰بحران تضادها و تنها راه اصلاح


🖊۱. اکنون رئیس جمهوری، غیر منتظره و بر خلاف چینش های مهندسی شده، بر اریکه قدرت نشسته است. تا آنجا که خود او بارها تصریح کرده، بنا نبوده است که او در جایگاه ریاست جمهوری قرار گیرد. او بارها حضور خود را تنها ترمیم دهنده یک شکاف خطرناک در سیاست امروز ایران توصیف کرده است که آمده بود با حضورش از تعداد قهر کنندگان بکاهد و از تعمیق فاصله دولت و ملت، به مثابه بدترین شکاف، جلوگیری کند. نه خود او و نه دیگر بلوک های قدرت، پیروزی او را نه باور داشتند و نه می خواستند.
🖊۲. زمانی که در دور اول انتخابات اتفاق غیرمنتظره ای پیش آمد، صورت مساله تغییر یافت. اکنون معلوم شد که خالص سازی دو نسخه متفاوت داشته و نسخه پیشگام در خط خالص سازی، مورد قبول هسته سخت و لایه زیرین نظام نبوده است. این مرحله برای خود نظام دو گزینه بین المحذورین را رقم زد: خالص سازی غیرقابل تحمل و دست برداشتن موقتی از نقشه پیشین خالص سازی
🖊۳. مفسده متصلبانه و غیرقابل جبران گزینه اول به مراتب بیشتر از مفسده متغیر و نسبتا قابل جبران گزینه دوم تشخیص داده شد. بنابراین، تمرکز روی تن دادن مشروط به گزینه دوم به تصمیم نهایی تبدیل گشت. رئیس جمهور امروز (کاندیدای آن روز) تازه از این نقطه به بعد (بین دوره اول انتخابات تا دوره دوم انتخابات)، آن هم با یک احتمال، تصمیم گرفت برای وضعیت مابعد پیروزی خودش اندیشه کند.
🖊۴. رئیس جمهور بعد از پیروزی اکنون که نوبت معرفی نامزدهای وزارتخانه ها رسیده، خود را در مقابل دو گزینه ضد هم می بیند:
🔷الف. به مصالح نظامی تن دهد که کاندیدا بودن او را مصلحت می دانستند، اما رئیس جمهور بودن او را مفسده متغیر می دانند و می خواهند او را به شبیه ترین شکل خود در آورند و با حداقل کردن مفسده وجودیش و حداکثر کردن منافع خودشان، اصل بودنش را تحمل کنند.
🔷 ب. در پی آرمان هایی باشد که با مردم ناامید و سرخورده از وضع موجود، در میان گذاشت و به امید رای نیاوردن خود، ولی آمدن بخشی از مردم به صحنه انتخابات، برای عمل به آنها تعهدات شداد و غلاظ به مردم داد و از بخت بد و بر خلاف نیتش اکنون ردای ریاست جمهوری بر تن کرده و می خواهد به وعده هایش عمل کند.
🖊۵. در چنین شرایط ناخواسته و بغرنجی که برایش تلخ ترین لحظه باید باشد، او کوشید گزینه ای انتخاب کند که جمع ضدین را محقق سازد! از یک طرف برای اثبات صداقتش و توجه عملی به آرمانهایش، (از جمله شایسته سالاری به جای باند سالاری، جناح سالاری، رفیق سالاری و خودی سالاری) به تشکیل شورای راهبری رو آورد تا بتواند از این راه شایستگان را به جای ناشایستگان وارد بازی سیاسی کند؛ از سوی دیگر اما می دید که اصل انتخاب شدن خودش با اراده نظام رقم خورده و نمی تواند از خواسته آن در مرحله انتخاب نامزدهای کابینه رهایی یابد. او به زعم خود با اصل مناصفه، ده عضو از خروجی شورای راهبری و نه عضو از مخالفان خود، مساله را حل کرد.
🖊۶. حقیقت این است که او مساله را نتوانست حل کند. وزارتخانه های کلیدی که همچون فرمان ماشین قوه مجریه اند در دست افرادی قرار گرفتند که از جنس رئیس جمهور نیستند‌. رئیس جمهوری که برای عبور از بحران اقتصاد امروز ایران، به درستی، تحول در شیوه بازی سیاسی را به عنوان راه حل تشخیص داده است، باید تحولات سیاسی معطوف به وفاق ملی را از راه در دست داشتن وزارتخانه های سیاسی دنبال می کرد و البته در وزارتخانه های اقتصادی می توانست شایستگان از هر گرایش سیاسی را وارد کند. اما الان، به اجبار، او وارونه عمل کرده است.
🖊۷. در چنین شرایطی بخشی از حامیان رئیس جمهور مایوس گشته و از حمایت قبلی دست شسته اند و برخی آشکارا اظهار ندامت می کنند. این گروه حق را به تحریمی هایی می دهند که به صحنه نیامدند.
🖊۸. با همه اوصافی که گذشت معتقدم بهترین گزینه، همچنان، حضور در انتخابات و رای به گزینه ای بود که در نهایت پیروز گشت و اکنون در هنگام انتخاب کابینه با چنین مانعی مواجه گشته و در عمل، حداقل به ظاهر، در تضاد دو اراده به سمت اراده مخالفان خود مایل گشته و مردم را پشت سر گذاشته است.
✅۹. دلیل داوری فوق این است که راه عبور از دوره گذار تاریخی و دست یابی به نظامی توسعه یافته، مردم سالار، هماهنگ با هویت تاریخی جامعه ایران و رسیدن به حکمرانی خوب، تنها و تنها در گروِ روی برتافتن از تندروی در مبارزه سیاسی و تداوم بخشیدن به اصلاح طلبی در معنای عام کلمه است. اگر این راه ده ها بار هم شکست بخورد، هیچ راه جایگزین بهتری در کار نیست. البته می توان در بزرگراه اصلاح خواهی به خرده راه های فراوانی دست یافت، اما از اصل شاهراه اصلاح گرایی نمی توان عبور کرد. خروج از چرخه باطل استبداد و خشونت که قرنها در تاریخ ایران به صورت خودافزاینده پایدار گشته است، بدون صبوری در اصلاح خواهی با روش درست و عقلانی، به جای روش های نادرست، خشن و غیرعقلانی، امکان پذیر نیست.

Читать полностью…

محمود شفیعی

🖊تکفیر: تداوم بداخلاقی خوارج صدر اسلام

🔷همه می دانیم در دوره حکومت علی ع مسلمانانی پیدا شدند که در قضیه حکمیت، علی ع را تکفیر کردند و در مقابل آن حضرت قرار گرفتند و با او جنگیدند و در پایان هم امام ع را در هنگام نماز به شهادت رساندند. آنان بدعت تکفیر را بنا گذاشتند؛ اما با کمال تاسف رویه تکفیر مسلمان به وسیله مسلمان همچنان ادامه دارد.
🔷آخرین نمونه تکفیر مسلمان به وسیله مسلمان دیگر، نسبت کفری است که حاج آقای فیاضی، از استادان موسسه اما خمینی در قم، به مرحوم شریعتی دادند؛ حاج آقای خاتمی، رئیس جمهور اسبق، را به شیعه نبودن متهم کردند و مرحوم هاشمی رفسنجانی را نیز در کنار آن دو نفر لعن کردند.
🔷گفته های حاج آقای فیاضی، آشکارا، با مسلمات دین در تضاد بوده و یک بدعت در دین و بدترین نوع بد اخلاقی است. هزاران نشانه در گفتار و رفتار مرحوم شریعتی و حاج آقای خاتمی وجود دارد که اینها کافر نبودند و هر دو شیعه بودند.
🔹مگر می شود مرحوم شریعتی آن همه با تمام وجود به حضرت پیامبر ص، امام علی ع، امام حسین ع، حضرت فاطمه س عشق بورزد، و در تمجید و تحسین و معرفی آنان سنگ تمام بگذارد، بعد بگوئیم فلانی کافر است؟!!
🔹حاج آقای خاتمی هشت سال رئیس جمهور کشور مسلمان ایران بوده و همگان اعمال شیعی او را از دور و نزدیک دیده اند. خاتمی عزیز انسان بزرگی است که با تمام وجود به امام خمینی ره عشق می ورزد. او همان کسی است که در شهر مقدس قم دستور ساخت بزرگترین صحن حضرت فاطمه معصومه س را داده است. حق داریم به چنین انسان مسلمان با اخلاق و اندیشمند بگوئیم فلانی شیعه نبود؟!!
🔷 این آیه قرآن است که با صدای بلند و برای همیشه تاریخ، مسلمانان را خطاب کرده و می فرماید:
🔹يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنࣰا تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فَعِندَ ٱللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةࣱۚ كَذَٰلِكَ كُنتُم مِّن قَبۡلُ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ فَتَبَيَّنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرࣰا
🔹 اى اهل ايمان! هنگامى كه در راه خدا [براى نبرد با دشمن] سفر مى كنيد [در مسير سفر نسبت به شناخت مؤمن از كافر] تحقيق و تفحّص كامل كنيد و به كسى كه نزد شما اظهار اسلام مى كند، نگوييد: مؤمن نيستى [تا] براى به دست آوردن كالاى بى ارزش و ناپايدار زندگى دنيا [او را بكشيد، اگر خواهان غنيمت هستيد] پس [براى شما] نزد خدا غنايم فراوانى است شما هم پيش از اين ايمانتان ايمانى ظاهرى بود؛ خدا بر شما منّت نهاد [تا به ايمان استوار و محكم رسيديد] پس بايد تحقيق و تفحّص كامل كنيد [تا به دست شما كارى خلاف اوامر خدا انجام نگيرد] يقيناً خدا همواره به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.
🔷چطور می شود در صدر اسلام که هنوز کسانی کافرند و ایمان نیاورده اند، اگر کسی اقرار به مسلمانی کند، مسلمانان حق نسبت دادن کفر به چنین فردی ندارند، اما ما حق داریم نسبت به کسانی که با تمام وجود در کل عمر، مدام نشانه های ایمان را در آنان میلیون ها مسلمان، هزاران بار مشاهده کرده اند، او را کافر یا غیر شیعه بنامیم!!

🔷"کفر چو منی گزاف و آسان نبود
ثابت تر از ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من یکی و آن هم کافر
پس در همه دهر یک مسلمان نبود"
رباعی منتسب به بوعلی؛ شاه نعمت الله ولی و ابوسعید ابو الخیر
۱۸مرداد۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔰قصه تلخ ما و روسیه


🛂روسیه در تاریخ معاصر ایران هیچگاه دوست واقعی ایران نبوده است. اعتماد بیش از حد جمهوری اسلامی به این کشور اشتباه بزرگی است که در سال های اخیر اتفاق افتاده و همچنان ادامه دارد. در این یادداشت کوتاه بعضی از رفتارهای خصمانه آن کشور نسبت به ایران را مرور می کنیم:
👨‍👩‍👧‍👦۱جدا شدن بهترین بخش های سرزمین تاریخی ایران طی دو جنگ اول و دوم ایران و روسیه که به دو معاهده ننگین گلستان و ترکمان چای منتهی شد،
👨‍👩‍👧‍👦۲اشغال آذربایجان بزرگ آن روز شامل زنجان و کردستان و جدا کردن موقتی آنها در فردای جنگ جهانی دوم که اگر تدبیر قوام السلطنه نبود این بخش هم برای همیشه از دست کشور خارج شده بود،
👨‍👩‍👧‍👦 ۳امتناع از پرداخت 11 تن طلای ایران به دولت ملی مصدق و پرداخت آن به دولت کودتای زاهدی،
👨‍👩‍👧‍👦۴. بزرگ ترین حامی عراق در زمان جنگ که اکثر قریب به اتفاق سلاح های جنگی را در اختیار عراق گذاشت. کمک های کل اروپا، آمریکا و اعراب در مقایسه با کمک های این کشور به عراق، بسیار ناچیز بود.
👨‍👩‍👧‍👦۵دست اندازی به حقوق دریایی ایران در خزر بعد از فروپاشی شوروی و تبدیل حق مناصفه ایران به چند در صد ناچیز.
👨‍👩‍👧‍👦۶عدم عمل به تعهدات در ساختن نیروگاه بوشهر و دریافت حقوق بیش از هفت برابر یک ایرانی از سوی مهندسان روسیه در همان نیروگاه،
👨‍👩‍👧‍👦۷تصویب پنج قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران که در همه آنها امضای روسیه نیز پای قطعنامه ها وجود داشت،
👨‍👩‍👧‍👦۸ تحمیل هزینه های سرسام آور بر ایران در سوریه و محروم کردن ایران از هرگونه سهم خواهی در هنگام تقسیم غنایم،
👨‍👩‍👧‍👦۹ آسیب پذیر ساختن حضور ایران در سوریه بعد از شکست داعش با راپورتهایی که در اختیار اسرائیل قرار می داد. روسبه بعد از آمریکا بهترین دوست اسرائیل است؛ چرا که بیشترین یهودی روسی در آنجا حضور دارند.
👨‍👩‍👧‍👦۱۰ممانعت عملی از به نتیجه رسیدن برجام و اشغال جای ایران در بازارهای منطقه و اروپا با فروش نفت و گاز، صدها میلیار دلار ضرر بر ما و منفعت برای آنها
👨‍👩‍👧‍👦 ۱۱ نفوذ همه جانبه سیاسی در ایران تا تبدیل کردن ایران به اتاق خلوت روسیه به گونه ای که پوتین بدون تشریفات و ملاقات رسمی با رئیس جمهور کشور، با رهبری ملاقات کرد،
👨‍👩‍👧‍👦۱۲چینش صندلی های نشست سفیر روسیه با سفیر انگلیس در تهران، با قرینه سازی تصویر تاریخی ننگین کنفرانس تهران، در مرداد ۱۴۰۰ هنگام دیدار سفیر روسیه با سفیر انگلستان در سفارتخانه روسیه در تهران.
۱۳باز کردن پای ایران به جنگ با اوکراین بعد از تجاوز به آن کشور. روسیه با علنی کردن حمایت ایران از خود بخشی از فشارهای جهانی را به کشور ما منتقل کرد.
👨‍👩‍👧‍👦۱۴تحریک ایران به آغاز یک جنگ همه جانبه با آمریکا-اسرائیل در شرایطی که نارضایتی در داخل موج می زند. در حالی که اسرائیل اکنون در اوج خفت و انزوای جهانی به سر می برد، روسیه می خواهد جای ستم دیده و ستمگر در ذهنیت جهانی تغییر کند.
⚧نتیجه: این است پرونده کشوری که اکنون بخشی از نخبگان فکری و سیاسی به دفاع از دوستی و اتحاد با آن کشور می پردازند و به آن می بالند. دولت جمهوری اسلامی برای حفظ استقلال و اقتدار کشور، انقلاب و جمهوری اسلامی، باید روابط خود با کشورهای اسلامی، عربی، آسیای میانه، اروپا و دیگر مناطق جهان را، بیش از پیش گسترش دهد و از این رهگذر و با رسیدن به تعادل در سیاست خارجی، استقلال و اقتدار به دست آمده بعد از انقلاب اسلامی را بازگرداند و به شکلی بالنده و فزاینده تداوم بخشد.
۱۵مرداد۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

✅نتیجه: برای شناختن اسلام واقعی و اسلام قلابی، باید از کیستی گوینده و ماهیت گفتار گذر کرد. تطبیق سخن با عمل است که راستگو را از دروغ گو، صداقت را از نفاق، درستکاری را از فریب کاری، جدا می کند و حق را از باطل، قابل تمیز می سازد. آنکه دین را به متاع قلیل دنیا، هر چند به بزرگی حکومت و لذایذ مادی نهفته در حکمرانی، مبدل سازد، صاحب دین قلابی، و آنکه برای حفظ مبانی دینی، دین ورزی را به ابزارهای فاسدی چون زر و زور و تزویر، آلوده نسازد و دیانت را در زندگی بر صدر نشاند و راه آن را با روش های درست بپیماید، حامل دین واقعی است. تجربه حماسی، پرفروغ و جاویدان حسین ع نشان داد که مصلحت اندیشی برای حفظ حکومت کار ابزارگرایان دینی و اولویت بخشی برای حفظ دین کار اسلام گرایان راستین است.
۲۸تیر۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔰پرسش و پاسخ: حکومت همگانی یا حکومت ویژه

🖊- آیا از نظر اسلام حکومت در جامعه اسلامی، مجاز است بیت المال و دیگر خدمات حکومتی را در خدمت افراد خوب و مومن جامعه قرار دهد و آنها که با حکومت زاویه دارند، آنان را مورد تبعیض قرار دهد یا محروم سازد؟
🖊پاسخ: از آنجا که اصل حکومت با اراده و خواست مردم شکل می گیرد و بعد از تشکیلِ حکومت، بیت المال با ثروت های عمومی متعلق به همگان و مالیاتی که حکومت از مردم می گیرد، اداره می شود، به هیچ وجه حکومت حق ندارد بیت المال و دیگر خدمات را در خدمت بعضی از مردم قرار دهد و آن ها را بالسویه برای استفاده همگان سیاستگذاری نکند. اگر حکومتی چنین رفتاری در پیش گیرد، بی تردید، در حق دیگران ستم کرده است.
🖊اساسا حکومت، از نظرم اسلام، برای انسان از آن جهت که انسان است، و نه از آن جهت که ایمان دارد یا بی ایمان است، ضرورت پیدا کرده است. به عبارت دیگر نیازهای عمومی انسان در جامعه موجب شده است آنان دست به تشکیل حکومت بزنند.
🖊 امام علی علیه السلام در پاسخ خوارج که می گفتند حُکم فقط مال خداست، فرمود: "کلمه حق یراد بها باطل نعم انه لا حکم الا لله و لکن هولاء یقولون لا امره الا لله و انه لابد لالناس من امیر بر او فاجر یعمل فی امرته المومن و یستمتع فیها الکافر"
🖊 "سخن حقی است؛ اما معنای نادرستی اراده شده است. بله تشریع احکام فقط مخصوص خداست، اما این جماعت منظورشان این است حکومت از آن خداست. ولی واقعیت این است که برای مردم چاره از داشتن فرمانروا نیست، چه خوب و چه بد، تا مومن و کافر، به یکسان، بتوانند از (خدمات) آن در راستای عمل مومنانه یا بهره مندی کافرانه، برخوردار گردند."
🖊این سخن حضرت آشکارا نشان می دهد که حکومت وسیله ای بیش نیست. این وسیله مال مردم و همه انسان ها در شکل اجتماعی است که برای زندگی راحت در آن به این وسیله نیاز دارند. این انسان ممکن است مومن باشد یا کافر باشد. تازه خود حاکم نیز ممکن است، از جهت شخصی مومن باشد یا کافر. مهم این است، آن کس که فرمان ماشین حکومت را در دست گرفت کار بلد باشد و بتواند به گونه ای حکومت کند که همگان به یکسان از خدمات آن بهره مند گردند. تجربه حکومت پیامبر ص و علی ع نیز، طبق گزارش های فراوان تاریخی، همین را نشان می دهد. این دو بزرگوار به گونه ای حکومت کرده بودند که خوبان و حامیان آن دو بزرگوار و دیگر مردمان حکومت شان، هر دو دسته، خدمات لازم را از حکومت گرفته بودند و از این جهت در کمال رضایت به سر می بردند.
🖊 امام علی ع می فرماید در کوفه چنان حکومت کرده بودم که هیچ کسی بی سرپناه نبود و همگان از آب و نان (نیازهای درجه اول مادی) لازم و زندگی مناسب برخوردار بودند.
🖊نتیجه: تصوری که امروزه در ذهنیت مذهبی جامعه جاانداخته اند که حکومت مال خودی های، انقلابی یا حامی انقلابی ها، است و متاسفانه در عمل نیز تبعیضات فراوانی از این ناحیه رایج گشته است، از منظر دین مبین اسلام و تجربه حکومت نبوی و علوی قابل دفاع نیست.
۱۵تیر۱۴۰۳  شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…

محمود شفیعی

🔷ما و اقتصاد جهانی

🔹-در مناظره دیشب دو کاندیدای محترم جمهور، یکی از آنها تاکید می کرد که چرا کشورهای جهان را به دو سه کشور محدود کردیم، در حالیکه در جهان کنونی بیش از دویست کشور وجود دارد. این دیدگاه، به نظر بنده با اشکال اساسی مواجه است.
🔹- نظام اقتصاد جهانی، تا اندازه ای مستقل از دولت ها، در جریان است و ایران با روش خاصی که در پیش گرفته از این نظام جدا شده است. مذاکره ما با دو سه دولت، جنبه ابزاری دارد. مساله این نیست که ما به اقتصاد این دو سه کشور علاقه داریم؛ بلکه مساله این است که بدون هماهنگی با این کشورها، بخاطر نفوذی که این چند کشور محدود در اقتصاد جهانی دارند، امکان پیوستن ما به اقتصاد جهانی را با مشکل مواجه ساخته اند.
🔹-به عبارت دیگر، اساسا مساله ارتباط با کشورها نیست تا گفته شود که ما چرا ۲۰۰ کشور را رها کردیم و به دو سه کشور چسبیدیم؛ بلکه بحث این است که ما می خواهیم از طریق مذاکره با این چند کشور، موانع هماهنگ سازی اقتصاد داخلی با اقتصاد جهانی را برداریم. جدا شدن از اقتصاد جهانی استقلال اقتصادی نیست؛ بلکه انزوای اقتصادی است.
۱۲تیر۱۴۰۳ شفیعی
@Mahmood_shafiee

Читать полностью…
Subscribe to a channel