707
✍️ عبدالرحیم قنوات 🆔 @A_ghanavat دکترای تاریخ اسلام |دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد|
تکرار یک پست به مناسبت ماجرای توهین به خلیفه اول، ابوبکر، در تلویزیون.
تاریخی که نمینویسیم!
به این جمله مهم از کتاب تاریخ چیست؟ اثر ای. ایچ. کار توجه کنید:
«برای شناخت خصیصه و سرشت یک جامعه، هیچ نموداری بهتر از نوع تاریخی که مینویسد یا نمینویسد، نیست».
این یکی از درستترین و عمیقترین سخنانی است که درباره تاریخ و کاربرد آن خواندهام.
گاهی ذهنم به دلایلی درگیر مفهوم «تاریخی است که نمینویسیم». فکر میکنم چه بخش بزرگی از تاریخ نوشته نشده است. به چرایی آن میاندیشم. سادهانگاری است اگر گمان کنیم مورخان تنها از سر کاهلی، بسیاری از رخدادهای کوچک و بزرگ را ننوشته و برای آیندگان باقی نگذاشتهاند.
فکر میکنم این رخدادها نوشته نشدهاند، چون مورخان نمیتوانستهاند آنها را بنویسند. به موانع کار آنان میاندیشم. به علل و دلایلی گوناگون که برای این کار داشتهاند. بعد فکر میکنم نوشتن گزارش این رخدادها به تراژدی شبیه است. تراژدی داستانی است که در آن قهرمان بر سر یک دوراهی درمیماند. او میتواند یکی از دو کاری را انجام دهد که هیچیک خوب نیستند. یکی خوب و یکی بد نیست. حتی یکی بد و یکی بدتر هم نیست؛ هر دو بدند به یک اندازه! پس حیرتزده میماند که کدام یک را انجام دهد. گویا شاعر، حال و روز چنین تاریخنگارانی را پیش چشم داشته که سروده است:
گر نگویم سینه سوزد، ور بگویم لب بسوزد
رازها دارم چه فرمایی، بگویم یا نگویم؟
فکر میکنم این تاریخهای نانوشته همان رازهای مگو هستند، و چقدر هم مهماند و چقدر هم روشنگرند و چقدر هم تأثیرگذارند!
این روزها ذهنم سخت مشغول تاریخی است که باید نوشت، اما نمیتوان...
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
🆔 @mahrooz87
آیین سربازی
آقایی به نام وزیر آموزش و پرورش گفته است:
"با افتخار سرباز سردار رادان هستم".
به نظر من سرباز سردار رادان بودن، هیچ نکته منفی ندارد. اما به دو صورت قابل اجراست:
۱. فردی که چنین گفته است، از پشت میز وزارت برخیزد. لباس نیروی انتظامی بپوشد. به یکی از واحدهای این نیرو برود و آنجا وظیفه سربازی خود را انجام دهد.
۲. آن که چنین گفته، سردار و سربازان ایشان را به آموزش و پرورش فراخواند و آنجا را حوزه استحفاظی نیروی انتظامی قرار دهد.
روش اول هم ممکن است و هم معقول. نفع میلیونها دانش آموز و هزاران معلم هم در آن است. اما روش دوم ناموجه، ناممکن و مسئلهبرانگیز است. نه به نفع دانشآموزان است. نه به نفع معلمان است. نه به نفع آقایی است که بهنام وزیر آموزش و پرورش از او نام میبرند و نه به نفع سردار و نیروی تحت امر اوست.
می گویید نه؟ بفرمایید: این گوی و این میدان. ولی فراموش نکنید که "آزموده را آزمودن خطاست".
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
اول اردیبهشتماه جلالی ۱۴۰۴
🆔 @mahrooz87
حراج هنر و تاریخ!
✍ یک کرمان است و یک میدان گنجعلیخان. یک میدان گنجعلیخان است و یک حمام گنجعلیخان؛ اثری معماری از عصر صفوی ( ۴۵۰ سال پیش). بنایی اصیل، زیبا، درون و بیرونش آراسته به نقاشیهای قشنگ، کاشیهای رنگارنگ، ستونهای زیبا، طاقهای متناسب، کاربندیهای چشمنواز در سقف، دو سنگ مرمر زمان، دو حوض قشنگ. مجسمههایی خوب و دهها تناسب و زیبایی دیگر. چکیده هنر و معماری صفوی در کرمان است این حمام دیدنی.
دم در ورودی شلوغ بود و با دستگاه از بازدیدکنندگان ورودیه میگرفتند. از دیدن مبلغ ورودیه که بر کاغذی نوشته و روی دیوار زده بود، سخت جا خوردم؛ ۲۰۰ هزار ریال؛ یعنی تنها ۲۰هزار تومان!
آخر در این طولانیترین بازار ایران با آن همه مغازهها، سراها، اجناس و کالاهای متنوع، چه جنسی هست که بتوان به قیمت ۲۰هزار تومان خرید یا فروخت؟ اصلاً اگر کارت بانکی نباشد، چگونه میشود یک معامله ۲۰ هزارتومانی انجام داد؟ این چه قدرناشناسی است که در حق تاریخ، معماری و هنر ما رخ میدهد؟ این یعنی صفویه و شاهعباس و گنجعلیخان و حمام مشهور ۴۵۰ سالهاش، سرهم ۲۰ هزار تومان بیشتر نمیارزد!
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۸ فروردین ۱۴۰۴
🆔 @mahrooz87
ملیّت
✍ بهمناسبت فرارسیدن عید نوروز و آغاز سال ۱۴۰۴خورشیدی، بسیاری از مردم در جاهایی مانند آرامگاه فردوسی، آرامگاه خیام، آرامگاه حافظ، تخت جمشید و آرامگاه کوروش گرد آمدند. در برخی از شهرهای غرب کشور نیز مردمی فراوان – زن و مرد – جمع شدند و به شادی و پایکوبی پرداختند. درباره این رخداد به چند نکته اشاره میکنم:
الف. گویا بتوان نوروز امسال را در مقایسه با همه نوروزهای پس از انقلاب از این نظر یک استثنا دانست. این برنامهها نشان داد توجه به جشنها و شخصیتهای ملی در میان ایرانیان بیش از دههها و سالهای گذشته رواج یافته است. گمان نمیکنم کسی منکر این گزاره باشد.
ب. در عرصه اجتماع، هیچ معلولی بی علت نیست؛ سهل است که معمولاً یک معلول چندین علت دارد که برای درک درست آن، باید آنها را شناخت و بررسی کرد. بیگمان این رخداد نوروزی نیز از نظرگاههای گوناگون قابل مطالعه است، ولی در این نوشته تنها به عاملی که می توان آن را مهمترین علت نامید، اشاره میشود.
ج. من مهمترین علت این رخدادها را را عامل «ملیّت» میدانم. ملیّت احساسی مشترک است که تنها هنگامی که ملتی مورد حمله قرار میگیرد، در میان افراد آن شکل میگیرد و آشکار میشود. این حمله میتواند به مرزهای جغرافیایی، منابع اقتصادی، اصول و ارزشهای اجتماعی، میراث دینی، فرهنگی و هنری و دیگر چیزهای متعلق به یک ملت صورت پذیرد.
د. واقعیت این است که تا پیش از انقلاب، در قلمرو ایران ما، دو فرهنگ اسلامی و ایرانی در کنار هم مقبول و رایج بودند و باهم تعاملی سازنده نیز داشتند، اما پس از انقلاب، تأکید بسیار بر اسلامیکردن همهچیز، عرصه را بر فرهنگ ایرانی تنگ کرد و درمواردی تلاش شد، عناصری از آن حذف یا تضعیف شود.
درویش کژاندیش سده ۵ هجری محمد غزّالی گفته بود: «نوروز و سده بايد که مندرس شود و کسی نام آن نبرد». در دوره ما هم کسی دنبال این افتاده بود که نوروز را براندازد و عید غدیر راجایگزین آن کند. در حالی که ملت ایران سدههای طولانی هم جشن نوروز گرفتهاند و هم عید غدیر. نام سیزدهبدر را بهصورت مضحکی عوض کردند. از همان آغاز با چهارشنبه سوری مخالفت شد. جلوی رفتن مردم به پاسارگاد و قلعه بابک گرفته شد. بیشتر مطالب و عناصر ایرانی و ملی در کتابهای درسی تغییر کرد و نام بیشتر خیابانها و مکانها که از میان مفاخر ایرانی انتخاب شده بود، اغلب با نامهایی دیگر جایگزین شدند.
ذ. در برابر چنین وضعی، گروهی زیاد از ایرانیان مسلمان اندکاندک چنین احساس کردند که فرهنگ، هنر، آداب، رسوم، بزرگان و مفاخر آنها که بسیاریشان منتسب به اسلام نیز بودند، مورد بیمهری قرار گرفتهاند.
افزون بر اینها – غلط یا درست – احساس کردند دولتها، مجالس و دیگر مراکز حکومتی، اصولاً توجهی به رفع مشکلات بسیار زیاد کشور– از آب و برق و گاز و خاک و دریا و جنگل گرفته تا تورم و گرانی و اعتیاد و اشتغال – ندارند؛ سعی و اهتمامشان به ملتها و کشورهایی دیگر است و درآمد کشور هزینه جاهایی دیگر میشود. اینچنین بود که اندکاندک احساس ملیّت در میان ایرانیان شکل گرفت و این روزها در این مراسم و برنامهها جلوههایی از آن دیده شد.
البته رگههایی از مبالغه و تندروی نیز در این احساس مردم وجود دارد که باید آنها را بادقت شناخت و نقد کرد.
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۳ فروردین ۱۴۰۴
🆔 @mahrooz87
ارتباط دانشگاه و جامعه!
✍ موضوع عدم ارتباط دانشگاه با نیازها و مشکلات جامعه در سالهای اخیر در عرصههای گوناگون مطرح شده است. به گمان اینجانب، این، گزارهای بسیار مبالغهآمیز است که بیشتر توسط مدیران ساختارهای اداری و ... بر سر زبانها افتاده و ما دانشگاهیان هم باور کرده و همان را تکرار میکنیم.
هماکنون کدام کار تخصصی در جامعه ما بدون حضور متخصصان دانشگاهی انجام میشود؟ صنعت آب، برق، گاز، نفت، پتروشیمی، فولاد، آهن، چوب، تولید
اداوت نظامی وغیره و غیره را چه کسی بجز همین فارغالتحصیلان دانشگاهی اداره میکنند؟ مملکت سالیانه به هزارانهزار معلم برای تعلیم و تربیت دانشآموزان در دورهها، رشتهها و درسهای مختلف نیاز دارد. این معلمان مگر جز در دانشگاه آموزش دیده و آماده تدریس شدهاند؟ هزاران هزار پزشک که پیوسته در کار سلامت و تندرستی مردم فعالیت میکنند، کجا
تربیت شدهاند، بجز در دانشگاه؟ اگر می خواهید تصور درستی از این وضع داشته باشید، دقایقی چنین تصور کنید که در جامعه نه پزشکی هست، نه مهندسی، نه معلمی، نه فیزیکدانی، نه شیمیستی، نه فیلسوفی، نه هنرمندی، نه تاریخنگاری، نه جامعه شناسی، نه روانشناسی و... . آن گاه نقش بسیار مهم و منحصربهفرد دانشگاه در جامعه آشکار خواهد شد.
در پاسخ به ادعای بیارتباطی دانشگاه و جامعه، نخست باید در نظر داشت که علم و معرفت تنها به علوم کاربردی محدود نمیشود. دستهای از
علوم هستند که نیاز عاجلی از جامعه را برطرف نمیکنند اما در درازمدت آثاری عمیق بر فکر و ذهن و کنش جامعه میگذارند. علومی مانند فلسفه، منطق، تاریخ، انسانشناسی، دینشناسی، مردمشناسی، فلسفه تاریخ، فلسفه علم و... از این دستهاند.
نکته دوم این که همین دانشگاه و همین اساتید و پژوهشگران دانشگاهی بارها و بارها راهحلهایی عملی برای مشکلات جامعه ارائه کردهاند، اما مدیران و مسؤولان توجهی نشان ندادهاند.
در آغاز کار محمود احمدینژاد بهعنوان رئیسجمهور، هفتاد اقتصاددان دانشگاهی به ایشان نامهای نوشتند و زیانهای طرحهای اقتصادی اورا گوشزد کردند. ایشان آن سخنان را به هیچ گرفت ولی گذشت زمان نشان داد، سخن آنها درست بوده است. رئیسجمهور بعدی، در سختیهای اقتصادی سالهای آخر دولتش، پنجاه اقتصاددان را فرا طلبید و آنها به صراحت نظراتشان را گفتند، اما به آن نظرات هم توجهی نشد. یادم هست همان سالها، شهر گومیشان در استان گلستان زیر آب رفت. همان هنگام دو تن از استادان دانشگاه اعلام کردند که دوسال پیش از این در مقالهای علمی این اتفاق را پیشبینی کرده و مقاله خود را برای مدیران مربوطه فرستاده اما آنان اعتنایی نکرده بودند. متن مقاله بار دیگر منتشر شد و همگان آن را دیدند. پس از سیل فروردین ۱۳۹۸ خوزستان، همکار اقلیم شناس ما، دکتر ثنایی نژاد، همراه تیمی تحقیقاتی به خوزستان رفت و گزارشی نوشت و راهحلهایی مستند پیشنهاد کرد. به گفته ایشان حتی یک برگه آن هم پیگیری نشد.
دوستان مشکل از دانشگاه نیست! مشکل از فرهنگ معیوب و علمستیز ساختارهای بیرونی از یک سو و فساد اقتصادی سازمانیافته در آنها از سوی دیگر است.
آموزش عالی ما که آن هم دستپخت دولتهاست، اشکالات بسیاری دارد که بیش از همه خود ما دانشگاهیان را به فریاد و فغان واداشته است. اما
موضوع ارتباط با جامعه و مسائل و مشکلات آن، اولاً به صورت مبالغهآمیزی مطرح شده است و ثانیاً راهحل آن اصلاح ساختارهای معیوب بیرونی است که انجام آن در این شرایط به یک افسانه میماند. لطفا بیجهت خودزنی نکنیم!
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۲۸ اسفند ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
بدون شرح
سه خبر به ترتیب وقوع
۱. لاوروف وزیر امور خارجه روسیه که دکتر ظریف نقش منفی او را در مذاکرات برجام آشکار کرد، به ایران آمد.
۲. دکتر ظریف، معاون راهبردی رئیس جمهور، برکنار شد.
۳. کاخ سفید اعلام کرد نمایندگان آمریکا و روسیه در عربستان در جنب مذاکرات مربوط به جنگ اوکراین، درباره برنامه هستهای ایران نیز گفتگو کردند. کاخ کرملین نیز اعلام کرد موضوع انرژی هستهای ایران جزو مذاکرات روسیه و آمریکا خواهد بود.
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۶ اسفند ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
"...پریشان عالمی"
✍ بازهم دولت اعلامکرده؛ فردا ۶ اسفند همه ادارات، مدارس و دانشگاههای استان خراسانرضوی تعطیل است.
سایت هواشناسی را نگاه کردم. دمای مشهد فردا از ۱ درجه سانتیگراد بالای صفر (در ساعت ۶ صبح) تا ۱۳ درجه سانتیگراد بالای صفر (در ساعت ۱۵) بالا میرود. سرما کجا بود؟ برف و بارانی نیست. مضحکهای است که برپا شده است! چرا پای سردی هوا و برف و باران را وسط میکشند؟ بگویند: برق نداریم، گاز هم نداریم، آن طرف سال آب هم نداریم.
خداوند بیامرزاد لسانالغیب حافظ شیرازی را که گویا برای امروز ما سروده است:
زیرکی را گفتم این احوال بین، خندید و گفت
صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۵ اسفند ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
📚 انتشارات دانشنگار دو اثر اینجانب را با تخفیف مناسب عرضه کرده است.
این دو کتاب را میتوانید از طریق ورود به صفحه آنها در سامانه خرید اینترنتی دانشنگار، تماس با دفتر این انتشارات یا مراجعه حضوری خریداری کنید.
🔸دولت و اصلاحگری امام علی (ع)
▫️۲۴۳ صفحه
▫️قیمت: ۲۰۰ هزار تومان/ با تخفیف: ۱۶۰ هزار تومان
🌐 سامانه خرید الکترونیکی دانشنگار
🔸خاتون بخارا
▫️۴۳۶ صفحه
▫️قیمت: ۳۵۰ هزار تومان/ با تخفیف: ۲۸۰ هزار تومان
🌐 سامانه خرید الکترونیکی دانشنگار
🔸آدرس و تلفکس دانشنگار:
▫️تهران: خیابان انقلاب، خیابان اردیبهشت، نبش وحید نظری، تلفکس ۶۶۰۰۱۴۴
لطفاً این آگهی را برای دوستداران کتاب و مطالعه ارسال کنید!
🆔 @mahrooz87
همان یک بار بود!
✍ در گذر سالهای تحصیل در دبستان و راهنمایی و دبیرستان و لیسانس و فوق لیسانس و دکتری تنها یک بار کلاس ما به خاطر وضعیت آب و هوایی تعطیل شد. اگرچه خود نیز صحنههایی از آن را به خاطر دارم ولی جزئیاتش را دوست همکلاسیام محمد جواد پاکباز همین تازگی برایم گفت. داستانش را بخوانید! جالب است.
دبستان دولتی سیروس که ما در آن درس میخواندیم، دوطبقه و نوساز بود. گویا سقفش هنوز خوب آببندی نشده بود. کلاس چهارم بودیم. یک روز باران شدیدی بارید و از سقف کلاسهای طبقه دوم آب چکه کرد و روی زمین و میز و نیمکت و سر و کول دانشآموزان ریخت. مدیر دستور داد کلاسهایی که آب از سقف آنها چکه کرده تعطیل شوند. بچههای آن کلاسها شادیکنان بیرون زدند و به خانه رفتند. اما ما دانشآموزان عزیز کلاس چهارم الف هرچه چشم به سقف دوختیم، از بخت بدمان آبی به سر و کلهمان نپاشید. ناراحت بودیم و غُرغُر میکردیم. در این هنگام معلم مهربان کلاس به من (پاکباز) گفت: برو طبقه پایین. از مستخدم سطلش را بگیر. مقداری آب هم در آن بریز و بیاور. این کار را کردم. معلم، ابر تخته پاککن را در آب زد و خیسش کرد. صندلی را زیر پایش گذاشت و ابر آبدار را به بخشی از سقف کلاس مالید. مقداری آب هم روی زمین کلاس، زیر آن قسمت خیس سقف ریخت. تشک صندلیاش را هم آورد. روی آن هم آب ریخت و آن را روی زمین خیس گذاشت. بعد گفت: سطل را ببر به مستخدم تحویل بده و به مدیر هم بگو از سقف کلاس ما آب چکه میکند. من هم رفتم همین کار را کردم و برگشتم. چند دقیقه بعد مدیر به کلاس ما آمد. نگاهی به سقف و کف کلاس انداخت و به معلم ما گفت: کلاس را تعطیل کنید! ما هم به سرعت برق و باد از کلاس زدیم بیرون و راهی خانه شدیم. اما تنها همان یک بار بود و بس. باور بفرمایید!
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۲۳ بهمن ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
فصل بیست و چهارم کتاب بحث
نقد و بررسی کتاب
دولت و اصلاحگری امام علی (ع)
با حضور نویسنده کتاب؛ دکتر عبدالرحیم قنوات
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
زمان: پنجشنبه ۱۴۰۳/۱۱/۱۸/ساعت ۱۶
مکان: طبقه فوقانی خانه فرهنگ
(اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی بهبهان)
جلسه به صورت حضوری برگزار میشود و ورود برای همگان آزاد است.
📚کانال نقد و تحلیل کتاب
@naghdkatab
🔻پیج اینستاگرام
@naghdeketab_beh
.
https://whatsapp.com/channel/0029VakilFE72WTsOX3hW22V
نوشته یک همکار
همکار دانشمندم، آقای دکتر کامران شریفی، استاد دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد که اهل فکر و فرهنگ است، درباره پست تازه ماهروز، یادداشتی در گروه مجمع صنفی دانشگاه منتشر کردهاند. این نوشته پرمحتوی را در زیر بخوانید.
🖌 سلام. اهمیت دورههای ترویجی Extension Services در دانشگاه ها خیلی دست کم گرفته شده است و البته وظیفه همه ما است. علت این که آن فرد عادی که اشاره فرمودید که در جلسۀ بهبهان در مورد تاریخ این قدر حساسیت نشان داده، علت این است که پیشتر در ذهنش مسئله رشد کرده است با ذهن خالی به جلسه نیامده است. اما دانشجویان ما با ذهن خالی از سئوال در دانشگاه هستند؛ چه در مورد مسائل تاریخی با آن پیچ و خم های در هم گوریده، تا مسائل مولکولی در مورد بیماریها یا کشاورزی یا دامپروری یا پزشکی. بنا بر این، جای تعجب ندارد اگر دامداری با عشق و علاقه فراوان به روشهای مهار اسهال در بره و گوساله توجه کند، اما دانشجوی دکترای دامپزشکی با خمیازه سر کلاس بنشیند؛ اولی مسئله را لمس کرده و دومی از فضای اجتماعی و اقتصادی دامپروری اصلاً تصوری ندارد از طریق کنکور به دانشکدۀ دامپزشکی آمده است، نه از طریق لمس مشکلات و ورشکستگی ها یا بیماریهایی مشترک که خود دامدار آن را تجربه کرده است. آن فرد عادی مسئله را لمس کرده، دانشجو به خاطر شیوه غلط ارزیابی، فقط در فکر امتحان و مقاله است.
بیتوجهی به کارهای ترویجی آثار مهلکی دارد که در رشتههای شما فوریت آن کمتر به چشم میآید، اما در درازمدت وحشتناک میشود، چون جنگ روایتهاست که طرف برنده را مشخص میکند. در آثار فوری آن میتوان رشتههایی مثل دامپزشکی را مثال زد که بیتوجهی به امور ترویجی، موجب خواهد شد که دامدار از مراجعه به دانشگاه ناامید شود و به افراد غیر متخصص روی خواهد آورد و کلینیک خالی خواهد ماند و دانشگاه در صورتی توجه خواهد کرد که سر و صدای دانشجو دربیابد. در تمام رشتههای کشاورزی، دامپروری و صنایع غذایی همین وضعیت حاکم است. بدون تلاشهای ترویجی، دانشگاه مرجعیت خود را از دست میدهد، و داده است. نشانه آن، برنامه تونل زمان شبکه من و تو مرجعیت بیشتری دارد تا یک تحلیل دقیق تاریخی. در این وضعیت اگر نیهیلیسم رشد نکند، چه انتظار دیگری دارید؟ فرد غیر متخصص در پزشکی، یعنی طب اسلامی و طب سنتی که با ادبیات علمی، شبه علم هستند و یا خرافاتی از قبیل روغن بنفشه که به هیچ معیار علمی پابند نیست. اگر این ها با جان و سلامت مردم بازی کنند، افراد غیر متخصصِ شبه علمی و خرافاتی در تاریخ و جامعه شناسی با سرنوشت ملتی بازی می کنند و ملتی را به راه بدبختی و کورهراههای منتهی به دره میاندازند. اینها اگر دستشان می رسید، جغرافی را نیز تغییر می دادند که البته از لحاظ نقشه نمی توانند چون پایی در دنیای فیزیکی دارد، اما می توانند طوری با جغرافیا بازی کنند که دریاچه بخشکد و تالاب به شوره زار تبدیل شود و سرزمین دچار فرونشست شود.
اما فقط یک نمونه از اهمیت مسائل ترویجی؛ نظام های انگیزشی دانشگاه موجب شده است از روستاهای واقعا عقب افتاده بیخ گوش مشهد، وضعیت حاشیه نشینی، و کلی از نیازهای جامعه بیخبر بمانیم یا خود را به کری بزنیم.
و یک نمونه از کری در دانشگاه،در مورد سیاستگزاری پژوهشی دانشگاه؛ آنجا که با تکنیک تقه و خوراندن سیاست تی آر الزِ (Technology readiness levels[TRls]) مدلِ ناسا بر دانشگاه حاکم شد، تالی فاسدش را نخواستند ببینند. گویی دانشگاه برای اهالی خارجه ساخته شده است. شخصا به سختی به معاونت وقت پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد اعتراض کردم، اما کو گوش شنوا.
این دو مورد را ملاحظه فرمایید.
/channel/ksharifiRRB/1236
/channel/ksharifiRRB/1323
و در این مقاله
/channel/ksharifiRRB/1316
و در این کاریکاتورها
/channel/ksharifiRRB/1321
همیشه متن ماهروز دلنشین است.
با احترام.
کامران شریفی
دانشکده دامپزشکی
دانشگاه فردوسی مشهد
1403/11/08
تاریخی که نمینویسیم!
به این جمله مهم از کتاب تاریخ چیست؟ اثر ای. ایچ. کار توجه کنید:
«برای شناخت خصیصه و سرشت یک جامعه، هیچ نموداری بهتر از نوع تاریخی که مینویسد یا نمینویسد، نیست».
این یکی از درستترین و عمیقترین سخنانی است که درباره تاریخ و کاربرد آن خواندهام.
گاهی ذهنم به دلایلی درگیر مفهوم «تاریخی است که نمینویسیم». فکر میکنم چه بخش بزرگی از تاریخ نوشته نشده است. به چرایی آن میاندیشم. سادهانگاری است اگر گمان کنیم مورخان تنها از سر کاهلی، بسیاری از رخدادهای کوچک و بزرگ را ننوشته و برای آیندگان باقی نگذاشتهاند.
فکر میکنم این رخدادها نوشته نشدهاند، چون مورخان نمیتوانستهاند آنها را بنویسند. به موانع کار آنان میاندیشم. به علل و دلایلی گوناگون که برای این کار داشتهاند. بعد فکر میکنم نوشتن گزارش این رخدادها به تراژدی شبیه است. تراژدی داستانی است که در آن قهرمان بر سر یک دوراهی درمیماند. او میتواند یکی از دو کاری را انجام دهد که هیچیک خوب نیستند. یکی خوب و یکی بد نیست. حتی یکی بد و یکی بدتر هم نیست؛ هر دو بدند به یک اندازه! پس حیرتزده میماند که کدام یک را انجام دهد. گویا شاعر، حال و روز چنین تاریخنگارانی را پیش چشم داشته که سروده است:
گر نگویم سینه سوزد، ور بگویم لب بسوزد
رازها دارم چه فرمایی، بگویم یا نگویم؟
فکر میکنم این تاریخهای نانوشته همان رازهای مگو هستند، و چقدر هم مهماند و چقدر هم روشنگرند و چقدر هم تأثیرگذارند!
گاهی ذهنم سخت مشغول تاریخی است که باید نوشت، اما نمیتوان...
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۶ دیماه ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
تجربه/نوشتار
تاریخ کشاورزی و جای خالی آن
من به تاریخ علاقه دارم، چرا که به قول دکتر شریعتی افکار و اعمال آدمی تحت تاثیر ۴ جبر است:
* جبر طبیعت(نچرالیسم)
* جبر جامعه (سوسیولوژیسم)
* جبر خویشتن (بیولوژیسم)
* جبر تاریخ ( هیستولوژیسم)
تاریخ از طریق اطلاع از گذشته، تحلیل وضع حال و برنامهریزی برای آینده به ما کمک میکند. به عبارتی تاریخ مانند آینه ماشین است که به کمک آن عقب را میبینیم و به جلو حرکت میکنیم. مطالعه تاریخ به ما کمک میکند تا از گذشته بیاموزیم، اشتباهات را تکرار نکنیم و به سوی آیندهای بهتر هدایت شویم.
علیرغم اینکه تاریخ کشاورزی ایران بسیار کهن است و به قول دکتر عبدالرحیم قنوات استاد تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد، همانند خود ایران بیشبود تاریخ داریم، ولی ما در ایران به تاریخ کشاورزی نپرداخته و یا کم پرداختهایم و به همین دلیل درک درستی از جایگاه و وظایف بخش کشاورزی در طی زمان نداریم. کشاورزی ایران به دلیل داشتن تاریخ کهن، ریشههای فرهنگی اجتماعی عمیق و قویی دارد و این امر نوآوریپذیری را کمی سخت میکند. بخش کشاورزی انباشته از دانش بومی و تجربیات تاریخی است و برای تحول در این بخش نمیتوان آنها را نادیده گرفت و برای نادیده نگرفتن آنها نیز باید تاریخ تحولات کشاورزی را دانست.
از اینرو مطالعه تاریخ تحولات کشاورزی از اهمیت بالایی برخوردار است و مطالعه تاریخ از طرق زیر به ما کمک می کند:
درک تحولات اجتماعی و اقتصادی
کشاورزی نقش اساسی در توسعه جوامع بشری داشته است. از طریق مطالعه تاریخ کشاورزی، میتوان فهمید که چگونه تغییرات در روشهای کشاورزی بر توسعه اقتصادی و ساختارهای اجتماعی تأثیر گذاشتهاند.
پیشرفتهای فناوری
تاریخ کشاورزی نشان میدهد که چگونه فناوریهای جدید در زمینههای مختلف از جمله ابزارهای کشاورزی، آبیاری و اصلاح نژاد گیاهان و حیوانات به پیشرفتهای بزرگی منجر شدهاند. این پیشرفتها میتوانند به ما ایدههایی برای بهبود فناوریهای فعلی بدهند.
مدیریت منابع طبیعی
مطالعه تاریخ کشاورزی به ما کمک میکند تا بفهمیم که چگونه جوامع گذشته از منابع طبیعی خود استفاده کردهاند و چه درسهایی میتوانیم از موفقیتها و شکستهای آنها بگیریم. این دانش میتواند به ما کمک کند تا منابع طبیعی خود را به صورت پایدار مدیریت کنیم.
تنوع زیستی و حفظ محیط زیست
تاریخ کشاورزی به ما نشان میدهد که چگونه روشهای مختلف کشاورزی میتوانند بر تنوع زیستی و اکوسیستمهای طبیعی تأثیر بگذارند. این اطلاعات میتوانند به ما کمک کنند تا روشهای کشاورزی سازگار با محیط زیست را توسعه دهیم و از تنوع زیستی حفاظت کنیم.
امنیت غذایی
با مطالعه تاریخ کشاورزی، میتوانیم الگوهای تولید و توزیع غذا را درک کنیم و از این دانش برای تضمین امنیت غذایی در آینده استفاده کنیم. این مطالعه میتواند به ما کمک کند تا با چالشهای مختلفی مانند تغییرات اقلیمی و افزایش جمعیت مقابله کنیم.
فرهنگ و هویت
کشاورزی نقش مهمی در شکلگیری فرهنگ و هویت جوامع مختلف داشته است. مطالعه تاریخ کشاورزی به ما کمک میکند تا ارزشها، سنتها و آداب و رسوم مربوط به کشاورزی را درک کنیم و آنها را حفظ کنیم.
به طور خلاصه، مطالعه تاریخ کشاورزی به ما کمک میکند تا از تجربیات گذشته بیاموزیم و با استفاده از این دانش به توسعه پایدار کشاورزی و بهبود کیفیت زندگی در آینده بپردازیم.
اعتقاد به اهمیت تاریخ، باعث شد که سال ۱۳۹۹ به اتفاق تعدادی از دوستان علاقمند ( آقایان دکتر مهدی خلج، مهندس خداکرم جلالی، دکتر علی مویدی و دکتر سید کریم موسوی) با دعوت از تعدادی از وزرای ادوار کشاورزی، روسای ادوار کمیسیون کشاورزی مجلس، اساتید بر جسته دانشگاهها و افراد بر جسته و اثر گذار بخش کشاورزی در یکصد سال اخیر، تاریخ شفاهی بخش کشاورزی را در حد مقدور بررسی و در نهایت منتشر کنیم.
این کار که نسبتا مورد استقبال قرار گرفت، درس های بزرگی برای من داشت که عبارتند از:
۱.تاریخ کشاورزی ایران که درس های بسیاری برای اینده در آن نهفته، مورد کم توجهی قرار
گرفته است.
۲.با مطالعه تاریخ کشاورزی ایران درمییابیم که تمام راهبردهای تاریخی کشاورزی ایران حول محور آب بوده است. مهمترین راهبردهای کشاورزی و غذای ایران تا اوایل دهه ۱۳۵۰ استخراج آب زیرزمینی توسط روش پایدار ایجاد قنات، زندگی به دنبال آب یا کوچنشینی و الگوی مصرف کمآببر و بدون دور ریز بوده است.
۳.از دهه ۱۳۵۰ به بعد هر سه راهبرد بالا را نادیده گرفتیم و با حفر افراطی چاههای عمیق، بیلان آب زیر زمینی را بهم زدیم، با احداث افراطی سدها، آبهای جاری را مهار و ضمن جلوگیری از ورود آنها به آبخوانها، تبخیر را بالا بردیم و با توزیع کالابرگ و تجارت حساب نشده غذا، الگوی غذایی را پرآببر کردیم.
۴.لازم است یک گروه پژوهشی قوی در یکی از دانشگاههای معتبر به تحقیقات پیرامون تا
پرسش...
🔹 در خبرها آمده بود که قرار است نام یحیی سنوار را بر یکی از خیابانهای تهران بگذارند.
🔹 برای من پرسشی پیش آمد که آیا در سرزمینهای فلسطینی که در دست دولت خودگردان یا حماس است، نام یکی از رهبران یا سرداران ما را بر خیابان یا حتی کوچهای گذاشتهاند؟
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۷ دیماه ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
📚 انتشارات دانشنگار دو اثر اینجانب را با تخفیف مناسب عرضه کرده است.
این دو کتاب را میتوانید از طریق ورود به صفحه آنها در سامانه خرید اینترنتی دانشنگار، تماس با دفتر این انتشارات یا مراجعه حضوری خریداری کنید.
🔸دولت و اصلاحگری امام علی (ع)
▫️۲۴۳ صفحه
▫️قیمت: ۲۰۰ هزار تومان/ با تخفیف: ۱۶۰ هزار تومان
🌐 سامانه خرید الکترونیکی دانشنگار
🔸خاتون بخارا
▫️۴۳۶ صفحه
▫️قیمت: ۳۵۰ هزار تومان/ با تخفیف: ۲۸۰ هزار تومان
🌐 سامانه خرید الکترونیکی دانشنگار
🔸آدرس و تلفکس دانشنگار:
▫️تهران: خیابان انقلاب، خیابان اردیبهشت، نبش وحید نظری، تلفکس ۶۶۰۰۱۴۴
لطفاً این آگهی را برای دوستداران کتاب و مطالعه ارسال کنید!
🆔 @mahrooz87
"هیچ نه معلوم شد.."
۱. رئیسجمهور امروز در سخنرانی خود گفت:
"روشهایی که امروز در آموزش وجود دارد، روشهایی نیست که در مدارس استفاده میکنیم...ما در دولت مصمم هستیم که به مدارس برسیم. نگاه و رفتار جدید را باید به مدارس منتقل کنیم. بچهها باید با تیم کار کنند".
۲. این روزها از آموزش و پرورش دو خبر شنیده میشود:
الف. تنبیه شدید دانشآموزان بهدست برخی از معلمان و مدیران.
ب. امضای تفاهمنامه با نیروی انتظامی برای حضوریافتن افراد این نیرو در مدارس.
لطفا اگر میتوانید ارتباطی بین آن سخنان و این اخبار پیدا کنید. من که چیزی معلومم نشد!
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🆔 @mahrooz87
شهری فِدیه مشتاق
✍ میرزا محمد تربتی مشهور به مشتاقعلیشاه از عارفان مشهور سده ۱۲ و ۱۳ هجری قمری ایران است. او کرمانی نبود ولی به این شهر رفت و آنجا اقامت کرد. اقامتی که سرانجامی شوم و شگفت داشت.
مشتاق در فن موسیقی برجسته بود. او سیم چهارمی بر سیمهای سهتار افزود که کیفیت صدای این ساز را بالا برد. این سیم را به همین دلیل سیم مشتاق نام دادهاند. سیم مشتاق بین سیمهای دوم و سوم سهتار قرار میگیرد.
سخنان و کردار مشتاق، همچون دیگر عارفان و صوفیه، با سخنان و رفتارهای بیشتر واعظان و مشایخ شهر مانند نبود. گفتهاند او بیرون مسجد جامع مظفری مینشست؛ قرآن تلاوت میکرد و همراه آن تار مینواخت. این بود که بنا بر سنتی کهن، واعظان و مشایخ شهر به مخالفت با او و مریدانش برخاستند.
مخالفتها اندکاندک به دشمنی انجامید و دشمنی بالا گرفت. سرانجام ملاعبدالله نامی، عوام را علیه او شوراند. مشتاق را بیرون مسجد، نزدیک همین جایی که اکنون میدان شهدا (مشتاقیه) کرمان است، زیر سنگباران گرفتند. او در این هنگام خطاب به مردم سخنانی تکان دهنده بر زبان آورد:
"مردم به خودتان رحم کنید! به زنها و بچه هایتان رحم کنید! به شهرتان رحمکنید! به سگها و گربههایتان رحم کنید!".
این بیم و انذار در دل عوام اثر نکرد و کسی دست بازنداشت. مشتاق را کشتند. یکی از مریدانش به نام درویش جعفر را نیز که به دفاع از او برخاسته بود، همراه وی به قتل رساندند.
گفتهاند مشتاق در دم مرگ ذکر "یاهو" میگفت. ملاعبدالله بر روی او خم شد تا از مرگ او مطمئن شود. اما چون دید او هنوز ذکر میگوید، خطاب به او گفت: "سگو! هنوز یاهو میگویی؟".
جنازه مشتاق و درویش جعفر را در همان نزدیکی، در کنار مزار میرزا حسین راینی، دفن کردند. آنجا که اکنون گنبد مشتاقیه نام دارد. قتل مشتاق در سال ۱۲۰۶ هجری قمری رخ داد. اما کار او و کرمانیان به پایان نرسید.
گمان مبر که به پایان رسید کار مُغان
هزار باده ناخورده در بُن تاک است
سه سال بیشتر نگذشته بود (۱۲۰۹ هجری قمری) که پیشبینی و انذار مشتاق درباره کرمان و مردمش رخ داد.
آقامحمدخان قاجار برای دسترسی به آخرین شاه زندیه، لطفعلیخان، که در کرمان و پشت دیوارهای شهر پناه گرفته بود، این شهر را محاصره کرد و چون آن را گشود، مردم زیادی را کشت. بسیاری را کور کرد و زنها و بچهها را به اسارت برد. او در مجازات مردم کرمان از حد و اندازه گذر کرد و کرمانیان دیدند که شهرشان فدیه خون مشتاق شد.
خانواده ملاعبدالله که به خراسان میرفتند، در راه توسط راهزنان ربوده شدند و دیگر خبری از آنان نیامد. کرمانیان درباره خود او نیز دست به کار جالبی زدند و او که مشتاق را "سگو" خطاب کرده بود، از آن پس "عبدالله سگو" خواندند.
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۰ فروردین ۱۴۰۴
🆔 @mahrooz87
اندر حکایت خیام
✍یکی از وعاظ نیشابور در واکنش به حضور مردمان این شهر و مسافران در روز عید در کنار مرقد خیام، یکجا به خیام و عطار و هوشنگ سیحون (طراح بنای آرامگاه خیام) حمله کرده و خبر داده که حکم قضایی تخلیه (؟!) مقبره این ریاضیدان، منجم، فیلسوف و شاعر شهیر ایران نیز صادر شده است!
به جای هر پاسخی، این رباعی خیام را میآورم و بس:
یک جرعهٔ می ز مُلک کاووس به است
از تخت قباد و مُلکت توس به است
هر ناله که رندی به سحرگاه زند
از طاعت زاهدان سالوس به است
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۶ فروردین ۱۴۰۴
🆔 @mahrooz87
مبارکتر شب و خرمترین روز
به استقبالم آمد بخت پیروز
دهلزن گو دو نوبت زن بشارت
که دوشم قدر بود امروز نوروز
فرارسیدن فرخنده نوروز باستانی و خجسته بهار دلانگیز را شادباش میگویم و از خداوند بهارآفرین برای شما بهروزی، تندرستی و شادکامی آرزومندم.
بهارا زنده مانی زندگی بخش
به فروردین ما فرخندگی بخش
عبدالرحیم قنوات
نوروز ۱۴۰۴ خورشیدی
🆔 @mahrooz87
"امام علی" ما و "معاویه" آنها
✍ این روزها برخی از دوستان درباره سریال "معاویه" که عربستان تولید کرده و نمایش میدهد، پرسش میکنند.
این پرسشها درباره انطباق وقایع این سریال با متون تاریخی است. حتی دیدهام برخی، مطالبی در نقد تاریخی این سریال منتشر کردهاند. به چند نکته اشاره میکنم:
۱. تاریخنگاری یا تاریخنمایی چیزی است متعلق به یک حوزه معرفتی خاص. اما فیلم و سریال تاریخی ساختن، چیزی است متعلق به حوزه هنر.
۲. تاریخنگاری، معرفتی است ارزشمند و هنر و هنرمندی کاری است ارجمند، ولی در هرصورت این دو یکی نیستند.
۳. تاریخنگار به دنبال واقعنمایی دقیق گذشته است، اما هنرمند به دنبال تخیل و حتی خیالپردازی است و وظیفهاش دورشدن از واقعیت. مورخ هرچه به واقعیت نزدیک شود، موفقتر است و هنرمند هرچه از واقعیت دور شود، کامیابتر.
۴. هیچ هنرمندی قادر نیست با بسنده کردن به گزارشهای تاریخی، یک فیلم سینمایی یا سریال بسازد. او چیزی را گزینش میکند. به آن پروبال میدهد، سپس آن را در چهارچوبهای سینمایی، به فیلم تبدیل میکند. بر این اساس او اصلاً یک مورخ نیست تا ما از او انتظار انطباق اجزای فیلمش با منابع تاریخی را داشته باشیم. یا گمان ببریم که او باید همه حوادث ریز و درشت مربوط به یک دوره یا شخصیت را در فیلم خود بگنجاند و نیاوردن آنها را نقصی بدانیم.
۵. بر این اساس درخواست میکنم نه در سریال "امام علی" ما و نه در سریال "معاویه" آنها بهدنبال تاریخ نگردید. اینها و آثار مشابه، همه فرآوردههایی هنری هستند و دستبالا میتوان آنها را با معیارهای سینمایی داوری کرد.
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۲۳ اسفند ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
ماه روزه
ماه مبارک رمضان فرا رسید. ایرانیان این ماه را «ماهروزه» میخوانند. اگر این کلمه را ماهِ روزه (به کسر هاء) تلفظ کنیم به معنی ماهی است که مردم در آن روزانه کاری میکنند و روشن است که این کار همان امساک کردن از خوردن و نوشیدن و پارهای مُباحات دیگر است(= صوم). واژههایی مانند «روزهگرفتن» و «روزهداری» از همینجا ریشه دارند. البته در گذر زمان این واژگان در معنی تازه خود؛ صوم، که یک سنت دینی است، به کار رفته و تثبیت شدهاند: «ماه امساک» و «امساک کردن»۰
اکنون اگر تلفظ معمول این واژه را در نظر گرفته و آن را ماه روزه (به سکون هاء) بخوانیم، معنی دیگری میدهد.
در زبان فارسی پهلوی، واژهای هست؛ «ماهروز» (به سکون هاء). ایرانیان باستان به جای واژه «تاریخ» این کلمه را به کار میبردند. در کتاب
آثار الباقیه ابوریحان بیرونی از قول هرمزان، استاندار خوزستان در عصر ساسانی که به دست اعراب اسیر و به مدینه برده شد، آمده است که او به خلیفه دوم عمر و دیگر مسلمانان گفت:
«ما ایرانیان تقویمی داریم که آن را «ماهروز» مینامیم».
بنابراین «ماهروز» مترادف کلمه تاریخ است؛ به معنی تقویم و تعیین روز و ماه و سال.
بر این اساس میتوان واژه «ماهروزه» و واژگانی مانند «روزهگرفتن» و «روزهداری» را برگرفته از واژه «ماهروز» (=تاریخ) و به معنی حساب کردن روزهای ماه نیز دانست. دلیل آن هم این است که مردم در این ماه، خلاف ماههای دیگر، حساب روزهای آن را نگاه میدارند و نسبت به تعیین روزهای اول و آخر و دیگر ایام آن توجه دارند. حتی دعاهایی ویژه برای هریک از روزهای این ماه فراهم آمده که قرائت می شوند و نکته جالب این که این ادعیه، افزون بر داشتن جنبه معنوی، روزه داران را در نگهداری حساب روزهای این ماه نیز کمک میکنند.
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۱ اسفند ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
✅ شمارهٔ جدید دوفصلنامهٔ علمی تاریخ و فرهنگ (شمارهٔ ۱۱۳، پاییز و زمستان ۱۴۰۳) منتشر شد.
مقاله پژوهشی
1⃣ نمود مولف در اسطوره پردازی صائب تبریزی
✍ دکتر مژده مخصلی
2⃣ گونه شناسی و طبقه بندی شمشیرهای موزه بزرگ خراسان
✍ دکتر حسن نامی؛ فرزانه فروزان نیا؛ دکتر سید ابراهیم رایگانی؛ محمدصادق داوری
مقاله ترویجی
3⃣ بررسی ظرفیت های اقتصادی هنر و صنایع دستی در عصر تیموریان (۷۷۱-۹۱۳ق)
✍ دکتر معصومه سمائی دستجردی؛ دکتر وحید عابدین پور جوشقانی
مقاله پژوهشی
4⃣ نگاهی به تاریخچه و تطول اچمیادزین و کارکرد آن در دوره حکومت قاجار بر اساس منابع تاریخی
✍ دکتر محمد رضا علم؛ دکتر آرسن آواکیان؛ عباس اقبال مهران
5⃣بررسی تطبیقی اقدامات فرهنگی و اقتصادی محمد علی میرزا دولتشاه و امامقلی میرزا عمادالدوله در کرمانشاه
✍قباد رده؛ دکتر محمدقربان کیانی؛ دکتر سیدمحمد شیخ احمدی؛ دکتر سجاد دادفر
نقطه نظر (ترجمه)
6⃣ ترجمه "جواهر العجایب: زنان فرهیخته و شاهدخت های سیاست مدار در ایالت های عصر متقدم صفوی"
✍کوثر حبیب کاظمی
نقطه نظر (نقد کتاب)
7⃣نقد و معرفی کتاب زندگانی های محمد(ص)
✍لیلی عبدی
https://jhistory.um.ac.ir/.
معمای باستانی!
✍ دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، مورّخ بزرگ روزگار ما، دارای شیوهای ویژه در تاریخنگاری است. او حکایات تاریخی را با حکمت و شعر و عبرت و اخلاق و دین درهم میآمیزد. چشمان خواننده را به متن خود میخکوب میکند. او را به دنبال خود میکشد و تا کجاها که نمیبرد.
بسیاری در پی آن بودهاند که بدانند این شیوه تاریخنگاری از کجا آمده و دکتر باستانی آن را از که آموخته است.
هنگام نوشتن کتاب تاریخنگاری محلی ایران در دوره اسلامی، زمانی که به معرفی و تحلیل کتاب عِقدالعُلی لِلموقِفالاَعلی اثر افضلالدین کرمانی (نوشته شده در اواخر سده ۶ هجری قمری) رسیدم، دریافتم که شیوه تاریخنگاری دکتر باستانی پاریزی شباهتی بسیار به شیوه تاریخنگار همشهری او افضلالدین در این کتاب دارد. این بود که در آنجا نوشتم:
"سبک تاریخنگاری خاص افضلالدین، یعنی درآمیختن تاریخ و حکمت و آوردن شواهد ادبی و دینی و حکایتهای مختلف نیز به کتاب عِقدالعُلی ارزشی خاص بخشیده است. او کتاب خویش را به نوعی ادامه کلیله و دمنه و سندبادنامه قلمداد کرده و تلویحاً از آنها برتر دانسته است. نگارنده بر این عقیده است که تاریخنگار بزرگ کرمانی معاصر، دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی، که همگان او را صاحب سبکی خاص در تاریخنگاری میدانند، در شیوه بیان حوادث تاریخی تحت تاثیر سبک همشهری خود افضلالدین کرمانی است".
بررسی تاریخنگاری محلی ایران در دوره اسلامی، ص ۱۷۵-۱۷۴.
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۲۷ بهمن ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
هوا بد نیست!
ساعت ۱۰ صبح است. در فرودگاه اهواز نشستهام منتظر فرارسیدن ساعت پرواز اهواز - مشهد. آسمان صاف و آبی است. هیچ نشانی از ابر و باران و گرد و غبار نیست. هوا گرم و مطبوع است؛ ۱۳درجه سانتیگراد بالای صفر.
در این شرایط دولت همه مدارس، دانشگاهها و ادارات این شهر را بسته است؛ همین جور، بی دلیلی روشن.
گویا دولت و ارکان آن، گاهی به بهانه سرما و گرد و غبار، بی آن که هوا مشکلی داشته باشد، بزرگنمایی میکنند و همه جا را تعطیل. تا بحران انرژی را وصله پینه کنند.
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۲۰ بهمن ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
ادعایی مُضحِک
امروز یکی از دوستان پیام داد که در پستی در یوتیوب کتابی ممنوعه! به نام " ارینِب دختر زیبای عرب" به شما نسبت داده شده است.
به این وسیله به آگاهی مخاطبان عزیز میرسانم که اینجانب کتاب ممنوعهای ندارم و چنین کتابی نیز ننوشتهام و خلاف آنچه در عنوان وانمود شده، اصولا وجود شخصی به نام ارینِب را نادرست و افسانه میدانم و در بیان باطل بودن داستان مشهور ارینِب، پیشتر مقالهای منتشر کردهام با عنوان "خلط روایات تاریخی؛ افسانه ارینب".
نکته جالب و مضحکی که در پست یوتیوب به چشم میخورد، این است که این کتاب تخیلی با دو نام معرفی شده است! و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
لینک مقاله اینجانب:
قنوات، عبدالرحیم. (1391). خلط روایات تاریخی: افسانه ارینب. تاریخ و تمدن اسلامی، 8(15)، 3-25. SID. https://sid.ir/paper/157132/fa
از مخاطبان محترم ماهروز درخواست میکنم، تا آنجا که ممکن است این پست را فوروارد کنند.
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۵ بهمن ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
تاریخ و ضرورت درانداختن طرحی نو!
✍ دیشب به دعوت شورای فرهنگی هدایت، در جمع گروهی از همشهریان بهبهانی درباره تاریخ زندگانی پیامبر اسلام (ص) سخن گفتم. بخشی مهم از جلسه که حدود دو ساعت به طول کشید، به پاسخ گفتن به پرسشهای حاضران گذشت.
گاهی که فرصتی دست میدهد و برای بیان تاریخ در جمع همکاران دانشگاهی که در رشتههای دیگر به فعالیت مشغولاند حاضر میشوم و یا برای انجام سخنرانیهای عمومی به جایی میروم، از علاقه بسیار مخاطبان به تاریخ شگفتزده میشوم.
آنچه آشکار است این است که مخاطبان عمومی یا متخصصان غیرتاریخی، علاقهای بسیار بیشتر از دانشجویان تاریخ به این مباحث نشان میدهند. در بحث شرکت میکنند، نقد میکنند، نظر میدهند. بحثها بالا میگیرد و انسان از بودن در چنین فضایی لذت میبرد. این وضعیت قابل مقایسه با کلاسهای درس تاریخ در دانشگاهها نیست.
عوامل و دلایل این وضع بسیار است اما مهم یادآوری این نکته به اساتید و پژوهشگران تاریخی است که این ظرفیت و قابلیت مخاطبان عمومی را نادیده گرفته و کار خود را منحصر به کلاسهایی کردهاند که نتیجهبخشی آنها کمتر از انتظار است.
به نظر میرسد هنگام آن رسیده تا مورخان و اساتید و پژوهشگران تاریخ به این ظرفیت عظیم توجه کنند و برای آموزش تاریخ به مخاطبان عمومی اندیشه کنند و طرحی نو دراندازند.
تاریخ دانشگاهی در همه جای دنیا رشتهای بسیار مهم و فاخر است، اما هر جامعه نیازها و اقتضائات خاص خویش را دارد که نباید آن را نادیده گرفت. فراموش نکنیم اگر پاسخ مناسبی توسط اساتید و پژوهشگران متخصص در تاریخ به این نیازها داده نشود، افراد غیرمتخصص این فرصت را پیدا میکنند تا با سخنانی سطحی و گزارههایی نادرست و مبالغهآمیز - درباره همه چیز و همه کس - پاسخ کاذبی به این نیازها بدهند؛ همان که امروز در جامعه ما به فراوانی دیده و شنیده میشود.
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۱۰ بهمن ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
ریخ کشاورزی بپردازد.
از آنجا که خواندن تاریخ تجربه فراوانی به دست میدهد، لازم است مدیران راهبردی بخش کشاورزی حداقل نسبت به تاریخ صد سال اخیر کشاورزی ایران آشنایی داشته باشند.
۶.صحبت با بیش از ۱۰۰نفر از مدیران ارشد و صاحبنظران بخشهای دولتی و خصوصی نشان داد که بزرگترین ضعف بخش کشاورزی، نداشتن اجماع روی راهبردها و یا نداشتن راهبرد با پشتوانه و قابل دفاع است.
اسکندر زند
دی ماه ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
پست زیر نوشته آقای دکتر اسکندر زند، از متخصصان و مدیران کشاورزی است. ایشان در این متن نکاتی مهم در باره ضرورت پرداختن به تاریخ کشاورزی آوردهاند که هم برای اهل تاریخ ارزشمند است و هم برای اهل کشاورزی. 👇
Читать полностью…
«بیش از اندازه تاریخ داشتن»!
✍سالها پیش نوشتهای از دكتر شریعتی میخواندم به نام «چهار زندان انسان». شریعتی گفته بود:
افكار و اعمال آدمی در چهارچوب چهار جبر تحقق مییابد كه عبارتاند از: «جبر طبیعت»، «جبر جامعه»، «جبر خویشتن» و «جبر تاریخ». یعنی یكی از اموری كه تأثیری گسترده بر افكار و اعمال ما باقی میگذارد، تاریخ ماست. این تاریخ هم میتواند «تاریخ به معنی وقایع گذشته» باشد و هم «تاریخ به معنی گزارشهای این وقایع». یعنی هم حوادث تاریخی و هم آثار و كتب تاریخی، هر دو در شكل دادن به افكار و اعمال ما نقش دارند. این نقش البته میتواند مثبت و یا منفی باشد. بههرحال واقعه و یا مجموعهای از وقایع تاریخی مناسب، و نیز گزارشهای تاریخی درست و صحیح، میتوانند تأثیری درست بر اندیشه و اعمال آدمیان باقی بگذارند و از آن سو وقایع ناگوار و یا آثار تاریخی نادرست نیز میتوانند منجر به شكلگیری افكار و رفتار نامناسب در میان افراد و اجتماعات گردند.
به نظر میرسد یكی از مشكلاتی كه گاه در این مسیر بروز میكند، «بیش از اندازه تاریخ داشتن» است. بیش از اندازه تاریخ داشتن، یعنی فرد یا قوم و گروهی كه دارای تاریخی عظیم و گسترده است، گاهی در مواجهه با آن، در آن غرق میشود و حیران و سرگردان باقی میماند. باز هم از این نظر فرقی میان «تاریخ به عنوان واقعه» و «تاریخ به عنوان روایت» وجود ندارد. ملتی كه هزاران سال تاریخ دارد و هزاران كتاب تاریخی، علاوه بر اینكه شخصیت و روش و منش او خودبهخود محصول و نتیجه این تاریخ است، بخشی عمده از ذهن و ضمیر و وقت و انرژی خود را نیز صرف مراجعه به آن میكند، و این میتواند او را از حال و روز خود غافل كند.
اگر بر این وضعیت، احساس خودشیفتگی تاریخی را و تفاخر به هر آنچه متعلق به گذشته است، بیفزاییم، نتیجه بسیار هولناك خواهد بود. مردمی را تصور كنید كه مرتب به گذشته خود چشم داشته باشند و تمامی این گذشته را نیز تقدیس و به آن افتخار كنند. حدس زدن سرنوشت این قوم، به نظر كاری دشوار نمیآید. چنین مردمی بخش عمدهای از وقت و انرژی خود را صرف گذشته میكنند، عمده فكر و اندیشه.شان را با نگاه به گذشته كسب میكنند و ایده و توش و توان چندانی برای تدبیر مناسب امور جاری، برایشان باقی نخواهد ماند.
ممكن است گفته شود که در برابر صرف این نیرو، تجربهها و عبرتهایی به دست این قوم خواهد افتاد كه برای امروز و آینده آنها مفید و مؤثر است. در درستی این ادعا تردیدی نیست و هیچ فردی یا قومی نیست كه از خواندن و شناخت تاریخ خود و حتی اقوام دیگر درسی نیاموزد و بهره ای نبرد، اما در این باره نكاتی دیگر نیز وجود دارد و نظرات یكسان نیست.
گروهی معتقدند تاریخ بشر نشان داده است آدمیان از گذشته، چندان درس و عبرتی نمیگیرند، یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، درس ها و عبرتهایی میآموزند اما آنها را در عمل به كار نمیبندند. شاهد این ادعا آنكه انسانها در طول تاریخ با وجود علم و آگاهی نسبت به پیامدهای زیانبار بسیاری از وقایع، از تكرار آنها خودداری نكردهاند. دوم اینکه باید توجه داشت بسیاری از این درسها و عبرت ها را با مدد جستن از عقل و نگاه عمیق به حوادث جاری نیز میتوان آموخت.
بر اساس چنین دیدگاهی، بیش از اندازه تاریخ داشتن و مراجعه مكرر به آثار تاریخی، گاه نه تنها مفید نیست، بلكه از این نظر كه آدمی و یا یك قوم و جامعه را از حال و آینده خود غافل میكند، میتواند یك آسیب به شمار آید.
|عبدالرحیم قنوات|
دانشگاه فردوسی مشهد
۳ دیماه ۱۴۰۳
🆔 @mahrooz87
📚 دولت و اصلاحگری امام علی (ع)
🔸مشخصات کتاب:
▫️دولت و اصلاحگری امام علی (ع)، نوشتهٔ عبدالرحیم قنوات
▫️انتشارات دانشنگار، تهران ۱۴۰۳خورشیدی.
▫️۲۴۳ صفحه
▫️قیمت: ۲۰۰ هزار تومان
🔸مکانهای توزیع:
▫️تهران: انتشارات دانشنگار: خیابان انقلاب، خیابان اردیبهشت، نبش وحید نظری، تلفکس ۶۶۰۰۱۴۴
🌐 سامانهٔ خرید الکترونیکی دانشنگار
▫️مشهد:
انتشارات امام (چهارراه دکتری).
پردیس کتاب (سه راه ادبیات).
فروشگاههای انتشارات جهاد دانشگاهی.
انتشارات پویا و انتشارات درخشش (پاساژ کتاب سعدی).
🆔 @mahrooz87