حاوي مطالبي مفيد در حوزه نواندیشی ديني، مقالات، گفتارها و یادداشت های اعضای مجمع مدرسين و محققين حوزه علميه قم و اخبار مجمع
🔖#سلسله_یادداشت
🔻شماره دو (۲)
🔰خردگرایی در دینداری
📝📝#آیت_الله_ایازی
◽️خردگرایی در علماء پیشین
در نگاه علماء قرن چهارم و پنجم، خردگرایی و عقل، به عنوان اصل و پایه معرفت شناسی تلقی شده و به حدی که در گردآوری احادیث اعتقادی، کتاب نخست خودشان را عقل و جهل قرار می دادند! پس از بیان اهمیت تعقل در دین در پست قبل، لازم به ذکر است این مسأله در فرهنگ علماء و محدثین متصل به معصوم نیز مورد واکاوی قرار گیرد.
◽️ مسأله خردگرایی و عقل، در فرهنگ دوره قرن چهارم و پنجم به عنوان اصل و پایه معرفت شناسی تلقی کرده و این بحث در میان محدثان بزرگ ما چنان دارای توجه قرار گرفته و مسئله عقل آن چنان دارای اهمیت واقع شده که در گردآوری احادیث اعتقادی کتاب نخست خودشان را عقل بدانند و از روایات عقل و جهل آغاز کرده اند و مبنای شناخت دین و معارف را خرد انسانی بدانند و به ترتیب منطقی اولویت را در تدوین احادیث از مباحث عقل و بویژه برابر آن جهل بدانند و این چیزی نیست جز آنکه برخلاف مشی سلفین و اهل حدیث و بعدها اخباریین اعتبار ویژه ای به عقل بدهند و حجم انبوه روایات عقل حکایت از تأثیر و اهمیتی در حوزه دینداری تلقی کنند.
◽️به عنوان نمونه مرحوم ثقة السلام کلینی جلد اول کتاب اصول کافی را بر اساس کتاب "العقل و الجهل" تدوین کرده است و مباحث مهم مثل کتاب توحید، ایمان و کفر، کتاب الحجة و مباحث دیگر، را پس از این کتاب بیاورد. گویی از نظر او دینداری و درک مطالب مسیر معینی دارد تا از عقل استفاده نکند، خدا را نمی شناسد، پیامبر را نمی شناسد و عقاید مهم همچون اصل معاد و عالم ورای ماده با درک عقلی به دست می آید و باید از طریق عقل و خرد بگذرد.
◽️ بحارالانوار مرحوم مجلسی نیز کتاب اول او از عقل و جهل آغاز شده است، مرحوم بحرانی، کتاب عوالم را به همین گونه نوشته، باز هم مرحوم آمدی مولف کتاب غررالحکم یکی از کتابهای بسیار نفیسی که کلمات قصار امیر المؤمنین را گردآوری کرده و الحق زبده های کلمات امام است. بخش عظیمی از این روایات غرر الحکم در حوزه عقل و تأثیر آن در دینداری اختصاص داده و بیش از دیگران کلمات قصار را در باره عقل گردآوری کرده، اتفاقا روایاتی است که در حوزه روش زندگی و فهم دین و دین داری است.
◽️این گونه نیست که عقل تحت قیادت شرع است. عقل هویتی مستقل دارد، حتی معارف دین به محک عقل زده می شود، اگر در جایی ظاهر متن آیه و حدیث بر خلاف عقل بود به نفع عقل تفسیر و تأویل می شود و لذا این روایت را نقل می کند "و لله علی الناس حجتان، حجة ظاهره و حجة باطنه" خداوند برای انسان ها دو تا حجت قرار داده، یک حجت ظاهری که پیامبرانند و یک حجت باطنی که در درون انسان ها قرار گرفته است و مبنای انتخاب و درک انسان ها از معارف دین و روش زندگی این دو منبع برای شناخت است و جالب این که هم در آیات قرآن کریم و هم در روایات بیش ترین مباحثی که در حوزه عقل مطرح شده، در حوزه عقل عملی است، چون آنچه که انسان ها را در شیوه و چند و چون زندگی درگیر می کند و باید یک انتخاب درستی داشته باشند، بهره گیری از خرد در مقام عمل است.
🌐/channel/majmaqomh
🔰 تسلط بر عقل و علم پیشنیاز رجوع به میراث دینی
✔️جعفر نکونام( استاد تمام گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم) در گفتگو با ایکنا 🔻
🏷ایکنا ـ چرا در سده اخیر، حدیث و روایت جایگاه پررنگتری نسبت به قرآن پیدا کرده است و حتی میتوان از غلبه مرجعیت حدیث بر مرجعیت قرآن صحبت کرد؟
◽️پررنگی حدیث و روایت هرگز به سده و دهههای اخیر اختصاص ندارد. این امر از همان عصر پیامبر اسلام(ص) وجود داشت. جهت آن این بوده است که:
✔️اولاً در قرآن راجع به بسیاری از موضوعات سخن گفته نشده اما در حدیث و روایت سخن گفته شده است؛
✔️ثانیاً زبان حدیث به لحاظ آن که جنبه داستانی و سادگی بیشتری دارد برای توده مردم جاذبه بیشتری دارد.
◽️غلبه مرجعیت حدیث نسبت به مرجعیت قرآن را نیز ناشی از همین دو عامل میتوان دانست؛ زیرا وقتی که مضامین حدیثی بیشتر مورد گفتوگو واقع شود، مرجعیت بالاتری نیز نسبت به مضامین قرآنی پیدا میکند که کمتر مورد گفتوگو قرار میگیرد.
◽️همچنین مضامین که جنبه سادگی و داستانی آن بیشتر است، زمینه مناسبتتری برای مرجعیت پیدا میکند تا آن که جنبه سادگی و داستانیاش کمتر است.
🏷ایکنا ـ فکر میکنید پیامدهای حدیثگرایی و از دست دادن مرجعیت قرآن چیست؟
◽️در احادیث مشکلات بیشتری نسبت به قرآن وجود دارد به همین رو غلبه روایت و حدیث بر قرآن باعث گسترش آن مشکلات شده است:
▪️اولاً در حدیث جعل وجود دارد؛ اما در قرآن وجود ندارد؛
▪️ثانیاً در حدیث تحریف وجود دارد اما در قرآن وجود ندارد.
▪️ثالثاً در احادیث مضامینی که با عقول و علوم مدرن بشری ناسازگاری دارند، افزونتر است.
🏷ایکنا ـ چرا مقاومتهایی برای بازگشت به قرآن وجود دارد؟
◽️به واقع مقاومتی برای بازگشت به قرآن وجود ندارد؛ آنچه باعث عدم مرجعیت قرآن نسبت به حدیث شده، همین غلبه سادگی و داستانوارگی و نیز جامعیت موضوعی و بعد نهادینه شدن مضامین حدیثی در ذهن و ضمیر توده مردم است که باعث شده قرآن به حاشیه برده شود.
🏷ایکنا ـ با توجه به غیرقابل استناد بودن بسیاری از احادیث به دلیل ضعف سند و اعتبارشان چرا باز هم بسیاری اصرار دارند که در تبلیغ دین از احادیث به جای آیات استفاده کنند؟
◽️نظر به اینکه در حوزههای علمیه که میراث دینی را به نسلهای بعد انتقال میدهند، جنبه توجیهی بر انتقادی غلبه دارد و به علوم مدرن بشری آشنایی ندارند، تربیتیافتگان حوزوی به جای روی آوری به نقد احادیث، به توجیه احادیث روی میآورند و همین باعث شده که اصلاح میراث دینی با مشکلات بسیاری همراه شود.
🏷ایکنا ـ آیا برای فهم درک و ارتباط با قرآن نیازمند متخصص و مفسر هستیم یا هر فرد، نسبت به فهم و درک خود میتواند از این متن مقدس بهره ببرد؟
◽️قرآن برای مخاطبانش یعنی مردم مکه در دوره مکی و مردم مدینه برای دوره مدنی آسانفهم بود؛ چون به زبان آنان و برای هدایت آنان القاء میشد و شخص پیامبر(ص) نیز به لحاظ زبانی و امیت، همسان مخاطبانش بود؛ لذا وجهی نداشت که مخاطبان قرآن، در فهم مقاصد قرآن با دشواری مواجه شوند اما بر اثر گذشت زمان و مفقود و منسی شدن قرائن فهم آیات، ابهاماتی در بسیاری از آیات قرآن فراهم شد که این امر اقتضا کرد، مفسرانی پیدا شوند و مقاصد آیات را روشن کنند.
🏷ایکنا ـ برای احیای مراجعت به قرآن چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید تا با قرآن مأنوس شویم و به مطالب آن بیندیشیم و آن را به کار ببریم؟ چه گامهای علمی فرهنگی و آموزشی میتوان در این راستا برداشت؟
◽️اساساً مشکل اصلی، تمرکز بر حدیث و عدم مراجعه به قرآن نیست بلکه بسندگی به قرآن و حدیث و بهره نگرفتن در عقلانیت و علمانیت مدرن است و لذا راهکاری که مقتضیات امروزی آن را اقتضا میکند، این است که ما ابتدا باید به عقلانیت و علمانیت مسلط شویم و بعد سراغ میراث دینی اعم از قرآن و حدیث برویم تا از رهگذر آن بتوانیم آیات و روایات را به گونهای سازگار با مقتضیات مدرن مورد بهرهبرداری قرار دهیم وگرنه بسنده کردن به قرآن و حدیث، هیچ حاصلی چون تفکرات داعشی و طالبانی نخواهد داشت.
🌐/channel/majmaqomh
🔰شناخت قدیس ها
✍️#هادی_سروش
🔻همانطوری که در جوامع مذهبی ، مردمان دارای نقطه مثبتی به نام “ارزشگرائی” بوده و به شخصیت های مقدس احترام میگذارد ، امانباید از آسیب شخصیت گرائی بر اساس “مقدس سازی” غافل بوده و گرفتار خرافات و اوهام شد باید متوجه معیارهای متقن و حیاتی ؛ برای تمایز حقیقت از خرافه بود.
🔸محور اول : تایید و تصدیق امام معصوم (ع) بر یک شخص مشخص است که نشان از ارزش معنوی آن جناب میباشد.
🔸محور دوم : تاکید بر دیدار و یا زیارت شخصیتی خاص از سوی امام معصوم (ع) میتواند تقدس آن فرد را تثبیت کند.
🔸محور سوم : مراتب دانش و علم یک شخصیت است که خود نشانه ای از عظمت او میتواند باشد . البته دانشی که بگونه ای ، اتصالش به مبادی عالیه و عالَم ملکوت را برساند که تعبیر قرآنی از آن به “علم لدنی” میباشد.
🔸محور چهار ؛ سیره علماء ربانی فقهاء عظام در توجه و توسل به شخصیتی شناخته ، میتواند ما را در اعتقاد به آن بزرگوار اطمینان بخشد. خوب روشن است وقتی میگوییم “عالم ربانی و فقیه بزرگ” نشان از هر عالم و فقیهی نخواهد بود. عالمان و فقیهانی روش شان الگو میشود که از هر گونه نزدیکی به “قدرتها” و یا هر گونه سهم خواهی از “ثروتها” مبرا و پاک باشد.
📍 متن کامل مقاله
🌐/channel/majmaqomh
♦️ نقدی بر کتاب تازه انتشار یافته از دکتر محسن آرمین
📖 تحت عنوان "شش گفتار درباره خشونت و قرآن"
🎙 استاد کاظم قاضی زاده
📌 تهران ۱۴۰۴/۲/۲
تلگرام I اینستاگرام I ایتا
🌐/channel/majmaqomh
◽️امام على عليه السلام :
أصبَحنا و بنا مِن نِعَمِ اللّه ِ و فَضلِهِ ما لا نُحصِيهِ ، مَع كثيرِ ما نُحصِيهِ ، فما نَدرِي أيَّ نِعمَةٍ نَشكُرُ ، أ جَمِيلَ ما يَنشُرُ أم قَبيحَ ما يَستُرُ ؟!
🌱صبح خود را در حالى آغاز كرديم كه فضل و نعمتهاى خدا بر ما بى شمار است ،با آن كه بسيارى از آنها را برمى شماريم . پس نمى دانيم براى كدام نعمت شكر گزاريم ؛ براى كار خوبى كه از ما در ميان مردم پخش كرده ، يا براى كار زشتى كه پوشانده است؟!
_بحار الأنوار : 41/164/58 .
🌐/channel/majmaqomh
🔖#سلسله_یادداشت
🔻شماره یک (۱)
🔰خردگرایی در دینداری
📝📝#آیت_الله_ایازی
◻️اهمیت خردگرایی
یکی از مباحث مهم در دین شناسی، شناخت جایگاه عقل در دینداری جامعه است. اهمیت این بحث از چند جهت قابل بحث و بررسی است، یکی شناخت علل عقب ماندگی و انحطاط دینی و اخلاقی، و دیگری غیر مدلل شدن دینداری در فضای عمومی و ابتنای دینداری امروز جامعه به ظاهر دینی به امور شعاری و ظاهری و رواج اسف انگیز عقاید انحرافی و بدعتها، و تنگ و بسته شدن جامعه و نقد و انتقاد و رواج تکفیر، تا جایی که دین در بخشی بزرگ از عقاید و رفتارها همراه با خرافات و عقاید وهم آلود می شود. من ابتدا برای اینکه این بحث را مستند به آیات قرآن کریم و روایات کنم. چند آیه ای را ذکر می نمایم و روایتی را معنا می کنم و بعد به تحلیل مسئله می پردازم.
◽️ مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان در باره جایگاه عقل در قرآن کریم می گوید: «اگر در کتاب الهي، تفحص کامل کرده و در آياتش دقت شود، شايد بيش از سيصد آيه وجود دارد که مردم را به تفکر، تذکر و تعقل دعوت کرده و يا به پيامبر، استدلالي را براي اثبات حقي و يا از بين بردن باطلي آموخته است. خداوند در قرآن حتي در يک آيه بندگان خود را امر نفرموده که نفهميده به خدا و يا هر چيزي که از جانب اوست ايمان آورند و يا راهي را کورکورانه بپيمايند، حتي براي قوانين و احکامي که براي بندگان خود وضع کرده و عقل بشري به تفصيل ملاکهاي آن را درک نمي کند، علت آورده است، اگر چنين است، عقل در فهم کلام خدا نقش اساسي دارد». (الميزان، ج 5، صص 254-256). تعبیرات ایشان در باره اهمیت عقل و توجه به خرد در دینداری در تفسیر المیزان بسیار فراوان است.
◽️همچنین آیات فراوانی که در قرآن رسیده است با تعبیری مثلا آمده است که " كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الآْياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ (البقره/ 219). یا آمده است که "کذلک یبین الله لکم آیات لعلکم تعقلون" یا حضرت تعبیر داده که: " وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ. (النحل/44)
یا در جایی می فرماید: «ام لم یدبرالقول»، یا می گوید: افلا یتدبرون" یا مثلا این مطالبی که ما می گوییم "ذلک لاولی الباب" با این تعبیرات است: كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ وَ لِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ. (ص /29). (اين) كتابي مبارك است كه آن را به سوي تو نازل كردهايم تا در باره آن بينديشيد، و خردمندان پند گيرند. و به تعبیر مفسرین از اینکه خداوند تعبیر می کند به اینکه کسانی هستند که تفقه نمی کنند یا تفکر نمی کنند یا می فرماید: «إِنَّ شرَّ الدَّوَاب عِندَ اللَّهِ الصمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ(انفال: 22) نمی گوید اینها عقل ندارند، بلکه می گوید که از جنبدگانی هستند که تعقل نمی کنند و عقل خود را بکار نمی گیرند. در واقع قرآن می خواهد بگوید اینها کسانی هستند که از عقل خودشان در فهم معارف دین و چند و چون عقاید استفاده نمی کنند. خداوند این استعداد را به همه داده است، اما کسانی هستند که از این عقل استفاده نمی کند.
◽️ از امير مؤمنان علي (ع) رسيده است: « الدينُ لا يُصلِحَهُ إلاّ العقل»؛ دين را چيزي چون عقل نمي آرايد. (آمدي، غرر الحکم، ج 3، ص 253) «علي قَدرِ العقلِ يُکونُ الدين»؛ به اندازه خرد دينداري است. (همان، ج4، ص 313) «زَينُ الدينِ العقل»؛ زينت دين به عقل است. (همان ،ص 109) یا از امیر مومنان علی (ع) در نهج البلاغه در بحث فلسفه بعثت پیامبران آمده: "فبعث الله فیهم رسله لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته" همین طور عبارات ادامه پیدا می کند و می فرماید "لیثیروا دفائن العقول" پیامبران کاری چیزی جدای از عقول انجام نمی دهند پیامبران می آیند آن استعداد های نهفته، آن دفینه های ارضی انسان ها را شکوفا کنند. یعنی شرایط را برای بهرگیری از عقل فراهم می سازد و کاری می کنند که در جامعه آنها عقلشان شکوفا بشود. بتوانند جامعه خودشان عقل مدار و خرد مدار کنند و بتوانند خودشان از عقلشان استفاده بکنند.
◽️يا در وصف عقل و نقش آن در جامعه ديني آمده است: «عَقَلوا الدين عَقلُ وِعايةٍ ورَعايةٍ، لا عقلَ سَماعٍ و روايةٍ، فاِنّ رُواةَ العلم کثير».نهج البلاغه، خطبه 239.
در حکم نهج البلاغه ( شماره 98) آمده است: اعقوا الخبر اذا سمعتموه عقل رعايه لا عقل روايه، فانّ رواه العلم کثير و رعاته قليل». در اخباري که مي شنويد، تأمل و وارسي کنيد ، خردي تأمّل برانگيز ، نه عقلي که مي شنود و نقل مي کند، زيرا ناقلان علم چه بسيارند و تأمل کنندگان آن بس اندک.
🌐/channel/majmaqomh
💠گفتگوهایی در اسلامشناسی
🔅محور دوم : محمد(ص)شناسی قرآن مجید
👤سخنران: حجت الاسلام دکتر عبدالرحیم سلیمانی
🔅جلسه بیستم: ازدواج و خانواده
🔖جلسات قبل:
اول دوم سوم چهارم پنجم ششم هفتم هشتم نهم دهم یازدهم دوازدهم سیزدهم چهاردهم پانزدهم شانزدهم هفدهم هجدهم نوزدهم
◽️آدرس : تهران، خیابان رودکی بالاتراز چهارراه امام خمینی(ره)کوچه شهید رئیسی اسکویی، حسینیه محبان الائمه(ع)
◽️زمان : دوشنبه، ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ ، ساعت ۱۹/۳۰
"پذیرای حضور همه علاقمندان ( برادران و خواهران) عزیز میباشیم"
@soleimani_ardestani
🌐/channel/majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت حادثه دلخراش بندر شهید رجایی
" بسمه تعالی"
حادثه جانسوز و مصیبتبار انفجار در بندر شهید رجایی بندرعباس، که منجر به جانباختن، جراحت و مفقود شدن جمعی از هموطنان عزیزمان شد، موجی از اندوه و تأسف عمیق در دلهای مردم نجیب ایران برانگیخت.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، ضمن ابراز همدردی با خانوادههای داغدار و مردم شریف بندرعباس، این فاجعه دلخراش را به عموم ملت سرافراز ایران، بهویژه بازماندگان درگذشتگان، تسلیت و تعزیت میگوید.
از درگاه حضرت احدیت، برای جانباختگان این حادثه اندوهناک، غفران و رحمت واسعه الهی، و برای مجروحان و آسیبدیدگان، شفای عاجل و کامل مسألت داریم.
انتظار میرود مسئولین ذیربط با بررسی دقیق ابعاد این حادثه، نتایج را به آگاهی مردم عزیز ایران رسانده، و بدین وسیله در بازسازی اعتماد عمومی گامهای مؤثری بردارند.
"مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم "
۱۴۰۴/۲/۷
🌐 /channel/majmaqomh
🔻🔻🔻 تماشایِ رنجِ دیگران
📝📝#محمدباقر_تاج_الدین
◻️[«انسان مؤمن کسی است که به اندازۀ رنج های بشریت رنج میبرد» (داستایفسکی)]
تو کز محنت دیگران بی غمی/ نشاید که نامت نهند آدمی(سعدی).
غمِ این خفتۀ چند، خواب در چشمِ تَرَم می شکند!!!(نیمایوشیج).
🖊سوزان سانتاگ منتقد و نویسندۀ آمریکایی در کتاب "تماشای رنج دیگران" به این موضوع مهم می پردازد که بسیاری از انسان ها ممکن است تماشای رنج های دیگران را چندان خوشایند ندانند و لذا تا آن جا که ممکن است خود را از چنین صحنه هایی دور نگاه می دارند. بدین گونه این پرسش اساسی مطرح است که به تماشای رنج های دیگران بنشینیم و یا این که خود را هر چه بیش تر از دیدن چنین صحنه هایی دور نگاه داریم؟ پاسخ به این پرسش که رنگ و لعاب فلسفی، روان شناختی، انسان شناختی و حتی جامعه شناختی نیز با خود دارد البته وجه آسانی نداشته و ممکن است از منظرهای گوناگونی بتوان به آن پاسخ داد.
🖊ناگفته نماند که در حال مطالعۀ کتابی ارزشمند با عنوان «درآمدی بر انسان شناسی درد و رنج، در میان نابودی و نوزایی نوشتۀ داوید لوبروتون» هستم که به موضوع درد و رنج هایی که انسان ها در طول زندگی شان می کشند، پرداخته است. در مقدمۀ این کتاب در بارۀ درد و رنج بشری چنین آمده است:«درد، یکی از شرایط موجودیت انسانی است. هیچ کس نیست که بتواند برای همیشه از آن بگریزد. همه دیر یا زود به آن دچار می شوند. زندگی بدون درد غیر قابل تصور است.....درد، همواره در یک رنج مستتر است، درد بلافاصله تبدیل به رنج بردن می شود...رنج پژواکی درونی از درد و به نوعی مقیاسی ذهنی از آن است....رنج ترجمانی است از هدایت شدن هستی به سوی بدترین جنبه های آن جایی که انسان علاقه اش به زندگی را از دست می دهد»(23-19).
🖊درد، رنج می زاید و از این طریق فردی که دچار درد و رنج می شود تمام روابط و معناهای زندگی اَش دستخوش دگردیسی های عجیبی می شود. رابطه با نزدیک ترین تا دورترین افراد زندگی اَش بی معنا و دچار هجمه و تلاطم می شود به گونه ای که کار و زندگی و درس و نوشتن و ورزش کردن و خلاصه تمام فعالیت ها و کنش گری های انسانی و اجتماعی آدمی در ورطۀ هولناکی قرار می گیرد و دچار اختلال می شود. توصیف درد و رنج هایی که انسان ها در طول زندگی شان می کشند بسیار دشوار و شاید هم غیر ممکن باشد چرا که تمام ابعاد جسمی و روانی و وجودی شان را به تسخیر خویش در می آورند و تمام پیوندهای ریز و درشت شان با زندگی را در هر ابعاد و اندازه ای دچار گسست و اختلال می کنند. حال که تمامی انسان ها در طول زندگی شان دچار درد و رنج می شوند به نظر می رسد که توجه و نظر کردن به درد و رنج های دیگران وجهی انسانی و اخلاقی داشته باشد و تو گویی که وظیفۀ هر یک از ما است که دست کم نسبت به درد و رنج های دیگران بی تفاوت نباشیم چرا که هر لحظه ممکن است ما نیز دچار و گرفتار همان درد و رنج ها شویم و در نتیجه از دیگران انتظار داشته باشیم که در درد و رنج های ما شریک باشند و اظهار همدلی و همدردی کنند.
🖊تماشای درد و رنج های دیگران، غمخواری کردن، همدلی و همدردی داشتن با دیگرانی که دچار درد و رنج های گوناگون شده اند معنای انسان بودن و انسانی زیستن را تداعی می کند و اگر غیر از این باشد گویی که انسانیت و اخلاق از این جهان رخت بربسته است. به راستی چگونه می توان در برابر درد و رنج هایی که انسان ها به واسطۀ جنگ، قحطی، سیل، زلزله، بی خانمانی، بیماری های گوناگون، فقر و فلاکت، شکاف طبقاتی، ستم کشیدن، دچار نابرابری و تبعیض شدن، زندانی شدن و شکنجه دیدن، تحقیر شدن، مرگ عزیزان و چندین درد و رنج های دیگری که تحمل می کنند، بی تفاوت بود؟! چگونه می توان رنج های بسیاری از انسان های این جهان در زمینه های گوناگون را دید اما دست کم حتی اندکی اندوه و نگرانی بر جان و روان خویش راه نداد و فکری به حال شان نکرد و به یاری شان برنخاست؟!! نظر شما چیست؟ به تماشای رنج های دیگران باید نشست و البته کاری برای شان انجام داد یا بی تفاوت از کنارشان گذشت؟ چرا؟
🌐/channel/majmaqomh
#تسلیت به خانوادههای داغدار حادثه تلخ بندر شهید رجائی و مردم عزیز ایران 🖤💔
🌐/channel/majmaqomh
🍁آینده روحانیت
👤#عباس_عبدی
🔅بیتردید روحانیت نه تنها یکی از مهمترین نهادهای مدنی ایران است، بلکه باید گفت مهمترین نهاد مدنی دو قرن اخیر و پیش از آن هم بوده و به همین علت نیز نقش جدی در رویدادهای مشروطیت تا کنون بازی کرده است. نقشی که قابل مقایسه با دیگران نیست. پررنگترین این نقش در ۱۳۵۷ رخ داد که منجر به کسب قدرت از سوی روحانیت و از طریق قانون اساسی تثبیت و نهادینه شد. نظرسنجیهایی که طی این نیم قرن انجام شده نشان میدهد که نفوذ و مرجعیت روحانیت تا دهه گذشته به نسبت بالا بود ولی طی دو دهه اخیر به عللی کاهش یافته است.
🔅روحانیون با صنوف دیگر چون آموزگاران، استادان، کارگران، پزشکان و… تفاوت دارند. از جمله، فرض نانوشتهای هست که افراد نامناسب نباید درون روحانیت باشند. این فرق میکند با اصناف دیگر. ما تعجب نمیکنیم، که افراد خوب یا بد در این صنوف حرفهای دیده شوند و عملکرد هیچ کدام را به جمع آنان تعمیم نمیدهیم، ولی این نوع داوری در باره روحانیت صادق نیست. پس باید نظارت درون نهادی بر آنها بیشتر باشد. از سوی دیگر آنان گروهی هستند که با دین، معنویت و اخلاق گره خوردهاند، و هر گونه اعمالی خارج از این چارچوب، تصور و انتظارات مردم را نسبت به آنان تغییر میدهد. بنابر این قرار نیست که روحانیون همچون گروههای صنفی دیگر باشند و یا منافع خود را نمایندگی کنند. در واقع نباید منافع صنفی داشته باشند، و الا میشوند مثل سایر صنوف.
🔅این ویژگیها پیش از انقلاب کمابیش بر کارکرد و انتظاراتی منطبق بود که از آنان وجود داشت. ولی پس از انقلاب این کارکردها کمکم تغییر کرد. اول از همه حضور در قدرت چند تأثیر مهم بر روحانیت گذاشت. این وضع ظرفیت آن را داشت که آنان را اگر نگوییم در برابر مردم قرار دهد، حداقل از کنارشان دور کرد. البته این وضعیت به مرور رخ داد. همچنین برقراری امتیازات ویژه رسمی یا غیر رسمی برای این قشر، موجب شد که زمینه تخلفات یا سوء استفاده فراهم شود. دادگاه ویژه روحانیت نیز که برای تشدید برخورد با تخلفات آنان بود، در عمل کارکرد معکوسی پیدا کرد. همین که برای یک قشر دادگاه ویژهای تشکیل دادند، به معنای پذیرش واقعیت تلخ قدرت غیر رسمی آنان در جامعه بود. شاید بتوان گفت که بجای آن که روحانیت برای نظام باشد، نظام در خدمت روحانیت شد.
🔅از سوی دیگر به علت ماهیت قدرت، شکاف زیادی میان آنان و جامعه رخ داد و روحانیت را از کارویژه اصلی خود خارج نمود. بهرهمندی از منابع و عهدهدار شدن بسیاری از کارهای دولتی و عمومی، کمکم موجب افزایش تجربیات منفی مردم از روحانیون شد. این اتفاق در طول چند دهه متراکم شد و به جاهای باریکی رسید.
🔅یکی از بدیهیترین عوارض حضور در قدرت، تبدیل جایگاه قدسی به سیاسی بود. به طور کلی از نظر مردم امر سیاسی قابل نقد و تخطئه و نسبی است، در حالی که امر قدسی چنین نیست. روحانیت با ادعای قدسی به میدان آمد ولی با منطق سیاسی حکومت میکند، این ترکیب سرانجام مطلوبی ندارد. امر سیاسی را نمیتوان قدسی کرد، بلکه اتفاق معکوسی رخ میدهد، و امر قدسی را سیاسی نموده و ریشههای نفوذ و قدرت معنوی خود را خشک کردند. هنوز عوارض بدتر در راه بود. تعداد زیادی از طلاب و روحانیون جوان به میدان آمدند که به این لباس بیش از هر چیز حرفهای نگاه میکنند و برخلاف پیش از انقلاب، چندان التزامی به اصول بنیادین آن ندارند، و این یکی از عوارض مهم این گروه است.
🔅عارضه دیگر ناکارآمدی روحانیت در ارتباط فکری و اخلاقی با جامعه است، که به دلایل پیشگفته رخ داد، پس به نظرشان رسید که باید به روز باشند و با ادبیات و فرهنگ جوانان همگام شوند. اقدام به خوشپوشی و آنکارد کردن ریش، ورود به ورزش و هنر و حتی استفاده از اصطلاحات جوانان و بالاخره حضور آنان در اینستاگرام و توییتر و… و بعضاً ویدیوهایی که سراسر خرافات و جعلیات و حرفهایی غیر معتبر بود تولید، و اعتبار این نهاد را با سوال مواجه کردند. حضور در استادیومهای فوتبال به عنوان لیدر، اجرای برنامههای شو برای کودکان و در آوردن صدای حیوانات، بیان داستانهای سراسر غیر عقلی، تولید کلیپهای دور از شأن و… تصویر آنان را چنان نمود که تصور نمیکنم به سادگی قابل بازسازی باشد. به همین علت است که استقبال جوانان از نامنویسی در حوزههای علمیه بسیار کم شده است، زیرا احساس میکنند که آینده مطلوبی برای آنان نزد مردم قابل تصور نیست.
🔅حجابِ قدرت، مانع از دیدن حقایق برای این قشر شد، بویژه پس از اعتراضات ۱۴۰۱ پردههای اخلاقی میان مردم و روحانیت دریده شده است. اگر نتوانند خود را بازسازی کنند آینده روشنی در برابرشان نیست. بویژه آن که روحانیون سنتی هم کمکم در حال پیر شدن و ترک حیات جمعی هستند.
🌐/channel/majmaqomh
🎧#پوشه_شنیداری
🔰《توسعه نیافتگی: چرایی، چگونگی و راه های برون رفت》
🔸مدرس:
آقای دکتر محمدرضا یوسفی( عضو هیات علمی دانشگاه )
◽️جلسه هفتم
◽️محورها و عناوین مباحث جلسه:
- قانون اساسی و ساختار دوگانه
- نزاع نهادهای انتصابی و انتخابی
- نگاه ایدئولوژیک
- نتایج ترکیبی
📍 روز شنبه سی ام فروردین ماه 1404
@yousefimohamadreza
🌐/channel/majmaqomh
🔰 سیاست ناپسند تطهیر خویش با تخریب پیشینیان
✍#رضا_احمدی
◻️ دولت اشکانی بوسیله پارتیان خراسان پایگذاری گردید. اشک اول با متحد ساختن پارتها، توانستند سلوکویان یونانی تبار را از ایران بیرون براندند. بنیانگذاراین سلسله اشک اول بود. با تأسیس سلسله اشکانی، حکومت صد ساله یونانی ها بر ایران به پایان رسید. قلمرو اشکانیان از بین النهرین تا کوههای هندوکش و از قفقاز جنوبی تا خلیج فارس بود. جادهٔ ابریشم مسیر تجاری شرق وغرب از ایران می گذشت، تجارت رونق یافت. این مسیر بازرگانی بین امپراتوری روم و حوزهٔ مدیترانه و امپراتوری هان در چین تبدیل شده بود. اشکانیان قریب پانصد سال بر فلات ایران حکومت کردند و تمدن با شکوهی برپا نمودند.
🔻 دولت ملی مذهبی ساسانی
در آوریل سال 224 م، نبردی بین اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله ساسانی و اردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی در خوزستان منطقه هرمزدگان، در نزدیکی شوشتر درگرفت تیسفون پایتخت اشکانیان سقوط کرد. اردوان پنجم آخرین پادشاه اشکانی کشته شد و شاهنشاهی اشکانی به پایان رسید و آغازی بر شاهنشاهی ساسانی در ایران را رقم زد. برخی منابع بر این باورند که 24آوریل ۲۲۴ م، آغاز دولت آل ساسان است.
اردشیر بابکان تاج پادشاهی را از تنسر موبد زرتشتی دریافت کرد و خود را متعهد به پیروی از آئین زرتشت می دانست. سلسله ساسانی دولتی ملی و مذهبی بود. موبدان در این دولت نقش کلیدی داشتند. آن ها از سلاح تکفیر و تبعید استفاده می کردند و مخالفان خود و حکومت را تکفیر و مرتد می نمودند.
🔻 روایت وارونه تاریخ
روند ناپسند و تکرارشوندهای در تاریخ ایران وجود دارد که هر حکومت جدید، حکومت پیشین را فاسد، ظالم و نالایق معرفی میکند تا خود را صالح و برحق جلوه دهد. ساسانیان با تخریب آثار اشکانی، تلاش کردند چهرهای منفی از آنها بسازند. این رویه در دورههای بعد نیز تکرار شد؛ از برخورد قاجار با صفویه و زندیه، تا تخریب آثار قاجاریه توسط پهلوی، و در نهایت رفتارهای تند اوایل انقلاب اسلامی در ایران شاهد بودیم.
این سنت ناپسند به این جا ختم نمی شد. دولت ساسانی آثار باقی مانده از تمدن پانصد ساله اشکانی را تخریب کرد، که دست ما امروز خالی است و چیزی از تمدن شکوفای اشکانی در دست نداریم و فقط اطلاعات ما از دولت و تمدن اشکانی، مطالبی است که از متون رومی و یونانی، از دشمنان دولت اشکانی به دست ما رسیده است.
🔻 بعد ساسانیان
این شیوه برخورد با قبلی ها خاص حکومت ساسانی نبود، قاجاریه نسبت به آثار باقی مانده از صفویه و زندیه با بی انصافی برخورد می کرد، بسیاری از آن ها را تخریب نمود یا حکومت پهلوی حکومت قاجاریه را ریشه همه بدبختی های ایران معرفی و خود را ناجی و بهترین می دانست. آنها برخی از آثار به جا مانده قاجاریه را تخریب کردند.
◻️ در دوره حمهوری اسلامی در اوائل انقلاب تند رویهایی را شاهد بودیم که عده ای بلند شدند تا آثار طاغوت و شاهنشاهی را از روی زمین بر چینند، یکی گفته بود باید تخت جمشید و...که آثار طاغوت است را تخریب کنم، که مورد حمایت واقع نشد و منزوی گردید. خودستایی و سیه چهره معرفی کردن دیگران رفتار ناپسندیده ای است که در بین ما رواج دارد و باید اصلاح شود.
🌐/channel/majmaqomh
🔖#گفتگو
⚡️چیزی که در برنامه حسینیه معلی، اتفاق می افتد تولید خنده است نه تولید شادی
⚡️روحانی فعال در شبکه اجتماعی معتقد است که روحانی موفق کسی است که دنبالکنندهای بیشتر دارد، درحالیکه در قدیم روحانی موفق کسی را میدانستیم که تسلط بیشتر بر منابع و متون دینی دارد
✔️#مهراب_صادقنیا در گفتگو با "اندیشه ما" 🔻
🔸شما وقتی یک مفهوم مذهبی را از طریق رسانه منتقل میکنید، اولین کاری که اتفاق میافتد این است که از آن حالت تعالی و حالت قدسی خارج میشود، در سنت دینی ما است که تصویری از معصومین نباید نمایش داده شود چرا؟ چون شما با نمایش این تصویر از قدسیت آن شخص یا امام، وقتی آن را نمایش میدهید می کاهید، تقلیل اش می دهید، معصوم را به یک امر زمینی تبدیل میکنید، وقتی یک امر معنوی و یک امر قدسی از طریق رسانه و نمایش منتقل کنیم.
🔸استفاده از برخی روحانیون در این برنامهها یکی از کارهای بسیار خطرناکی است؛ بحرانی در نهاد روحانیت امروز وجود دارد که تعبیر میکنم به بحران هویت، اساساً روحانی مطلوب چه کسی است، الان نمیدانیم حتی از رئیس حوزه علمیه اگر سؤال کنید که روحانی مطلوب چه کسی است، احتمالا به شما چیزی خواهد گفت متفاوت از چیزی که یک کسی دیگر بگوید، روحانیت در حوزه علمیه بر هویت صنفی خود توافق ندارد
🔸 در قدیم روحانیون در زندگی خصوصی اندرونی و بیرونی داشتند، الان روحانیون در شبکههای اجتماعی زندگی خانوادگیشان را نمایش میدهند، دیگر چیزی به نام اندرونی و بیرونی وجود ندارد، این برمیگردد به بحران هویت در نهاد روحانیت، روحانی فعال در شبکه اجتماعی معتقد است که روحانی موفق کسی است که دنبالکنندهای بیشتر دارد، درحالیکه در قدیم روحانی موفق کسی را میدانستیم که تسلط بیشتر بر منابع و متون دینی دارد، الان چیزی که مادر حسینیه معلی مشاهده میکنیم که یک روحانی میآید آهنگ میخواند و موسیقی کار میکند، بازی میکند اینها برمیگردد به همان بحران هویت، برمیگردد به اینکه معیار آقایان جذب مخاطب بیشتر است، نمیدانم مخاطب بیشتر جذب کنیم برای چه؟ ....
📍 پیوند به متن کامل گفتگو
🌐/channel/majmaqomh
🎧#پوشه_شنیداری
🟣منزلت قرض الحسنه در معیشت دینی
🎙#استاد_سروش_محلاتی
🏷همایش ترویج فرهنگ قرض الحسنه
قم ، بنیاد علوم وحیانی اِسراء؛
۹ اسفند ۱۴۰۳
🌐/channel/majmaqomh
🔖#خلاصه_گفتگو
🍁قدرت اخلاقی روحانیان در ایران معاصر
👤#مهراب_صادقنیا
🔅 قدرت اخلاقی یا Moral power اصطلاحیست در جامعهشناسی اخلاقی که بیانگر کیفیتی است در یک گروه اجتماعی که به آن گروه این امکان را میدهد تا در تصمیمهای اخلاقی افراد اثر گذاشته و آنها را به انجام یا ترک فعلی وا بدارد.
🔅 منبع قدرت اخلاقی، "پذیرش دیگران" است. به این معنا که فارغ از کیفیت یک گروه در عالم واقع، این جامعه است که بر اساس پذیرش مرجعیِت اخلاقی یک گروه، به آن قدرت یا اقتدار اخلاقی میدهد.
🔅 قدرت اخلاقی سه مؤلفهی محوری دارد: ۱. نیّت صرفا اخلاقی؛ ۲. آگاهی اخلاقی، ۳. جایگاه اخلاقی. بر این اساس، یک گروه وقتی قدرت اخلاقی خواهد داشت که مردم در نیّت صرفا اخلاقی آنها تردید نکنند، آگاهی و دانش اخلاقی آنها را باور کنند، و نیز جایگاه اخلاقی آنها را بپذیرند.
🔅 پرسش از قدرت اخلاقی را میتوان نسبت به خانواده، معلمان، سیاستمداران، و یا هر گروه دیگری مطرح کرد؛ ولی این پرسش در بارهی روحانیان مهمتر و جدیتر است. چون اولا تراکم اخلاقی در نزد روحانیان بیشتر است. یعنی مردم انتظار زیست اخلاقیتری از آنها دارند؛ و ثانیا روحانیان در همه ادیان بر اساس داشتن قدرت اخلاقی وجاهت و مشروعیِت پیدا میکند. به همین دلیل داشتن قدرت اخلاقی برای روحانیون اهمیِت بیشتری دارد.
🔅واقعیت آن است که در روزگار معاصر قدرت اخلاقی روحانیان کم است. هم تحقیقات این را نشان میدهند، و هم برخی شواهد بیرونی. برای نمونه وقتی روحانيان از نقشهای سنتی خود فاصله گرفته و با استفاده از موقعیتهایی چون معلم آموزش و پرورش و یا عضو هیئت علمی دانشگاه و یا عقیدتی سیاسی برخی سازمانهای دیگر میخواهد بیانیههای اخلاقی خود را به دیگران بیاموزد، معنایش این است که متوجه شدهاند اقتدار اخلاقیشان کافی نیست. و با وقتی نمیتوانند با تکیه بر روشهای سنتی خود، پوشش مورد نظرشان را در جامعه پیاده کنند، و به انواع دیگری از قدرت مثل قدرت قضایی، پلییس، و یا لایحه و قانون روی میآورند، بدین معناست که اقتدار اخلاقی کافی را ندارند. اگر روحانیان از اقتدار اخلاقی کافی برخوردار بودند نیازی نداشتند که از مجلس و پلیس و قوهی قضائیه کمک بگیرند.
🔅 دلایل مختلفی بر کاهش قدرت اخلاقی روحانیان میتوان بر شمرد. برای نمونه تشکیک مردم در نیت صرفا اخلاقی روحانیون؛ یا گسست ادراکی موجود بین روحانیون و نسلهای جوانتر، پدید آمدن رقبای تازه؛ مثل علوم انسانی و فلسفه، و نیز افزایش و شتاب جابجایی اطلاعات در میان مردم و به دنبال آن افزایش خلاقیّت اخلاقی جامعه.
🔅 روحانیان باید با تکیه بر قدرت سنتی خود، و تجربهی تاریخیاش به بازسازی قدرت اخلاقی خود همت کند و برای تعلیم اخلاق به امر سیاست و دولت تکیه نکند.
🌐/channel/majmaqomh
🎧#پوشه_شنیداری
🟣قدرت اخلاقی روحانیان در ایران معاصر
🔸با حضور دکترمهراب صادقنیا
(عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب )
🔸میزبان: نورا نوریصفت
🔸سهشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
@dinonline
🌐/channel/majmaqomh
🔰تاریخ زندگانی حضرت معصومه (ع) و پاسخ به چند پرسش
✍#محمد_صحتی_سروی
📍پاسخ به پرسشهایی در خصوص حضرت معصومه سلامالله علیها
#گفتگو
⚡️استاد سید محمدعلی ایازی، در گفتگوی اختصاصی با فقه معاصر بررسی کرد:
📖نسبت بین حقوق و تکالیف شهروندی، حقوق بشر و حقوق شهرنشینی
📚 پرونده فقه تکالیف شهروندی / ۱۶
🔸برای فهم دقیق و واضح حقوق و تکالیف شهروندی، لازم است نسبت این دو با مفاهیم مشابهشان واکاوی شود. در مقابل حقوق شهروندی، مفاهیمی همچون حقوق بشر و حقوق شهرنشینی قرار دارد. حجتالاسلاموالمسلمین سید محمدعلی ایازی، در گفتگوی اختصاصی با فقه معاصر، به دنبال بیان تفاوتهای این مفاهیم با یکدیگر است. به باور این استاد و نویسنده حوزه و دانشگاه، حقوق و تکالیف شهروندی، از جهات و ابعاد گوناگونی با حقوق بشر و حقوق شهرنشینی تفاوت دارد؛ جهاتی همچون گستره جریان، مخاطب و نوع نظام حقوقی. این استاد حوزه و دانشگاه در این گفتگوی اختصاصی، تلاش دارد موضوعی را بکاود که در فقه و حقوق اسلامی، سابقه چندانی ندارد. مشروح این گفتگو، از نگاه شما میگذرد:
🔗https://riicj.com/news/4907/
🔖 #پرونده_فقه_تکالیف_شهروندی
🔗www.riicj.com 🔗eitaa.com//riicj_com
🌐/channel/majmaqomh
🔰راه فرهنگی در پالایش سرهنگی
📝📝#رضا_احمدی
🔻توجه به زبان ملی
اسلام سال چهارده هجری وارد ایران شد، آخرین پادشاه ساسانی در سال 31 قمری در مرو کشته شد، حاکمان جدید مسلمان عرب در ایران به قدرت رسیدند. گرچه حکومت عرب های مسلمان در ایران سالیان دراز طول کشید، ایرانیان پس از یک دوره، مبهوتی و تحیّر، وارد قدرت شدند، اکثر مناصب علمی، فرهنگی و سیاسی دولت اسلامی بدست گرفتند. گرچه ایرانیان متخصص زبان عربی شدند، برای آن دستور زبان و لغتنامه نوشتد، ولی هیچگاه زبان خود را فرامش نکردند و ایرانیان تنها مردمی بود که اسلام را پذیرفتند ولی زبان عربی را نپذیرفتند.
🔻پالایش سرهنگی
شکوه و لطافت زبان فارسی، حاصل بهرهگیری از خردهفرهنگهای گوناگون جامعه ایران است. واژگان پارسی به تنهایی توان خلق قالبها و پیامهای ماندگار را ندارد. غنای فرهنگ ایرانی که در زبان فارسی متبلور شده، مدیون فرهنگ اقوام ایرانی، گویشها و تعامل با دیگر تمدنهاست. در این میان، «پالایش سرهنگی» نگاهی مکانیکی و دستوری به زبان دارد. این نوع نگاه، زبان را همچون واحدی نظامی میبیند که باید از هرگونه "عنصر بیگانه" پاکسازی شود، بدون توجه به پویایی طبیعی زبانها و فرایندهای زایشی درونی آنها. پالایش سرهنگی معمولاً چند ویژگی دارد: دستور از بالا به پایین صادر میشود، واژگان به شکلی تصنعی ساخته میشوند، و تنوع گویشی و فرهنگی نادیده گرفته میشود. چنین پالایشی، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت برخی مظاهر زبانی را تغییر دهد، اما در بلندمدت زبان را از انعطاف، پویایی و ظرفیت ارتباطی محروم میکند. زبان زنده از تعامل میزید، از ترکیب، جذب، بومیسازی و آفرینش مستمر. آنچه زبان فارسی را طی هزار سال گذشته زنده نگه داشته، همین توان جذب و آفرینش بوده است. پالایشهای سرهنگی که میکوشند زبان را به حالتی ایستا و خالص برگردانند، در واقع جریان طبیعی رشد زبان را قطع میکنند و گاه باعث میشوند زبان رسمی از زبان مردم فاصله بگیرد.
🔻تأسیس فرهنگستان
رضا شاه پهلوی علیرغم حکومت مطلقه، استبداد عریان و تمامیت خواهانه، توانسته بود جمع بزرگی از اندیشمندان عصر خود را همراه داشته باشد و کمتر حاکمی در سده های اخیر توانسته بود، اینگونه شخصیت های مهم علمی را با خود همراه سازد.
رضاخان در راستای سیاست باستان گرایی، ناسیونالیستی سلطنت، در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ دستور تأسیس «فرهنگستان ایران» صادر کرد تا زبان و خط فارسی اصلاح و فارسی را از واژگان بیگانه پالایش، واژگان مورد نیاز را بسازند. فرهنگستان زبان فارسی با ریاست محمدعلی فروغی گشایش یافت. وظیفهٔ این فرهنگستان ابداع یا گزینش واژههای فارسی برای برخی واژهها و مفاهیم بیگانه بود. با روحیهٔ وطنپرستی، شماری از واژگان فارسی جایگزین واژگان عربی میشود، فعالیت فرهنگستان در سال ۱۳۲۰ با کنارهگیری رضا شاه پایان مییابد.
🔻نظام گزینش رضا خانی
نظام گزینشی حکومتهای تمامیتخواه، به حقیقتی تلخ اذعان میکند: قدرت همچون گوی، در دستان گروهی اندک دست به دست میشود؛ گروهی که هر یک دهها منصب و عنوان را یکجا در اختیار دارند، بیآنکه در انجام هیچیک کارآمد و مؤثر باشند. معیار گزینش، نه بر شایستگی و تخصص، بلکه بر پایهی هواداری و وفاداری استوار است. چنین سازوکاری، نه تنها پویایی حکومت را از میان میبرد، بلکه آن را به موجودیتی بیرمق و سترون بدل میسازد؛ ساختاری که در آن توانِ تصمیمگیری و اجرای مؤثر، به قربانی حفظ قدرت و وفاداری بیچونوچرا تبدیل میشود.
🔻واکنش سرهنگی
چون سه سال از فعالیت فرهنگستان ایران، گذشت، رضا شاه آثار مورد انتظار از آن ها ندیده بود. او باخشم تمام فرهنگستان ايران را در هفتم اردیبهشت 1317 منحل کرد.
شاه اعضای فرهنگستان را به تنبلی متهم ساخت، كه هركدام مشاغل ديگر داشتند تعطيل كرد و دو هفته بعد (۲۱ ارديبهشت) فرهنگستان تازهای به رياست وزير فرهنگ وقت علی اصغر حکمت بازسازی کرد. از رضاشاه نقل شده است كه گفته بود: « اينان میآمدند؛ چای، شيرينی و ميوه میخوردند، ديدار تازه میكردند و حقِ حضور میگرفتند بدون اينكه برای فرهنگ و زبان ما كاری انجام دهند. فردوسی نان خودش را خورد و زبان ما را زنده کرد. اینان پول گرفتند، آقایی کردند
🔻تام اندیش
تام اندیشی نوعی بیماری است که انسان ها یا حکومت ها به آن دچار می شوند، تام اندیش تصور می کند همه چیز را می شناسد، در همه امور ابراز نظر می کند. رضا خان خود را محق می دانست حتی در مسائلی که تخصصی نداشت دخالت کند. حاکمان تام اندیش خود را محقق می دانند، در همه امور دخالت می کنند، نظر دهند و نظر آنها در حکم قانون دارد.
🌐/channel/majmaqomh
🔻🔻🔻اخلاق و درک همسانی
📝📝📝#صدیق_قطبی
🖊«شوپنهاور مقالهی شگفتانگیزی دارد که نام آن مبانی اخلاق است. او در این مقاله این پرسش را مطرح میکند که چگونه یک انسان میتواند قانون صیانت نفس را فراموش کند، در خطری که انسانی دیگر را تهدید میکند مشارکت کند و بیدرنگ به نجات دیگری بشتابد؟ وقتی نخستین قانون طبیعت صیانت نفس است، چگونه این امر نادیده گرفته میشود؟
پاسخ او این است که این حرکت متکی بر انگیزهای ماوراء طبیعی است که عمیقتر از تجربهی جدا بودن است. شما به این درک میرسید که شما و دیگری یکی هستید.»
(سفر قهرمان؛ جوزف کمبل: درباره زندگی و آثارش، ترجمه عباس مخبر، نشر مرکز، ص۹۳)
🖊«شوپنهاور بر آن است که ما فوقالعادگی نوعدوستی را درک کنیم. همانطور که هنر یک استعلای فوقالعاده از آگاهی متداول است، فضیلت نیز استعلا یافتن از «نظرگاه طبیعی» است... نوعدوستی «پدیدهای حقیقتاً حیرتانگیز و پر رمز و راز است».
پرسش جالبتوجه به زعم شوپنهاور این است: نوعدوستی چگونه ممکن است؟ چگونه میتوانیم این پدیده را برای خودمان درکپذیر کنیم؟...
🖊شوپنهاور معتقد است که این امر مستلزم آن است که من «سیهروزیِ» دیگران را درست همانطور که «سیهروزیِ» خودم را به نحو معمول احساس میکنم حس کنم. این یعنی «من به نحوی با او یکسان شدهام». بنابراین، فضیلت یعنی «همدردی» یا به تعبیر دیگری «همدلی»... شوپنهاور میگوید فضیلت یعنی «شفقت». «تمام عشقها شفقت است».»
(شوپنهاور، جولیان یانگ، ترجمه حسن امیریآرا، نشر ققنوس، ص۲۴۹)
این تلقی از اخلاق که مبتنی بر درک همسانی و یکسانی من با دیگری است، به «عشق» پهلو میزند. در این نگاه، من دیگری را چونان خودم احساس میکنم. اینجاست که اساس اخلاق در نگاه شوپنهاور به شفقت باز میگردد. به درک درد و رنج دیگری، همچون درکِ درد و رنجِ خودم. شاید راه درازی نباشد از منظر اخلاقی شوپنهاور به آنچه در فرهنگ عرفانی ما رایج است:
🖊جنید بغدادی گفته است: «محبت درست نشود مگر در میان دو تن اما چنان دو تن که یکی دگر یکی را گوید: ای من!»(تذکرةالاولیاء، ص۴۵۸، تصحیح شفیعی کدکنی)
و این قصه که عطار در منطق الطیر آورده است: معشوق در آب میافتد و عاشق نیز بیدرنگ به دنبال او خود را به آب میسپارد. معشوق میپرسد:
گر من افتادم در آن آب روان
از چه افکندی تو خود را در میان؟
و عاشق میگوید:
گفت: من خود را در آب انداختم
زآن که خود را از تو مینشناختم
روزگاری شد که تا شد بی شکی
با توییّ تو یکیّ من یکی
تو منی یا من توام چند از دوی
با توام من، یا توم، یا تو توی
چون تو من باشی و من تو بر دوام
هر دو تن باشیم یک تن والسلام
(منطق الطیر، ص۲۳۹، تصحیح شفیعی کدکنی)
🖊مولانا میگفت ما گر چه در ظاهر متفرقیم، اما در حقیقت جان، یکی هستیم. از یک جانیم. اگر از پوستین جسم درآییم تو جان منی و من جان تو. چراغهاییم که از یک آتش روشنیم. میگفت آنها که اتحاد جانها را دریابند از جنگ و دشمنی میرهند:
نرنجم ز آنچ مردم میبرنجند
که پیشم جمله جانها هست یکتا
اگر چه پوستینی بازگونه
بپوشیدست این اجسام بر ما
تو را در پوستین من میشناسم
همان جان منی در پوستْ جانا
بدرّم پوست را تو هم بدرّان
چرا سازیم با خود جنگ و هیجا
یکی جانیم در اجسام مفرق
اگر خردیم اگر پیریم و برنا
چراغکهاست کآتش را جدا کرد
یکی اصلست ایشان را و منشا
(مولانا، غزلیات)
🖊مولانا میگفت آن حقیقت جاودانِ پر رمز و رازِ شیرین، وقتی بر ما پدیدار میشود که به درک یگانگی برسیم. وقتی من ها و تو ها، یگانه شوند:
ای رهیده جانِ تو از ما و من
ای لطیفهیْ روح اندر مرد و زن
مرد و زن چون یک شود، آن یک توی
چون که یک ها محو شد، آنَک توی
این من و ما بهر آن برساختی
تا تو با خود نردِ خدمت باختی
تا من و توها همه یک جان شوند
عاقبت مستغرق جانان شوند
(مثنوی، دفتر اول، بیت ۱۷۹۳_۱۷۹۶)
وقتی تفرقهها به یگانگی انجامید، در آن یگانگی، چهرهی خدا پیداست.
🖊سخاوت م.ط را ستودند. در پاسخ گفت: «اما من واقعا حس نمیکنم سخاوتی به خرج داده باشم.
عمیقاً حس میکنم هر آنچه از امکانات در اختیار دارم بر حسب رایگانبخشی جهان به من رسیده و من فقط زنجیرهی این رایگانبخشی رو حفظ میکنم. چیزی از خودم در کف ندارم.»
🌐/channel/majmaqomh
⚡️اعلام همدردی با همنوع یک اصل اسلامی است
✔️حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در گفت وگو با ایسنا🔻
🖊یک استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه اعلام همدردی با همنوع یک اصل اسلامی است، گفت: در رخداد تلخ بندرعباس بعد از اعلام همدری از سوی مردم پر عاطفه، جبران خسارات وارده بر خانواده ها و نیز بررسی علت آن و پیشگیریهای لازم وظیفه مسئولین و یک مطالبه بحق است.
🖊حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش ـ استاد فقه و فلسفه و پژوهشگر دینی ـ در گفت وگو با ایسنا؛ آتش سوزی و انفجار در بندر شهید رجایی را تسلیت گفت و یادآور شد: این رخداد تلخ ومشابه آن فقط یک ضایعه اقتصادی و یا امنیتی نیست بلکه آسیب به روح و روان جامعه است.
🖊وی گفت: گرچه مردم عزیز و هم وطنان خارج از کشور همدری و اعلام پاسخگویی به نیازهای آسیب دیدگان کرده اند ولی نمیتوان مسئولیت حاکمیت و مسئولین را نادیده گرفت.
این استاد حوزه ادامه داد : مسئولین محترم در بخش اقتصادی و سیاسی و امنیتی باید مسئولیت خود را انجام دهند. افکار عمومی بعد از جبران خسارات وارده به خانواده ها، توقع پیشگیری از این سنخ حادثه ها و مشابه آن را از دولت دارند. امروز بشر توانایی جلوگیری از حوادث غیر مترقبه دارد تا چه برسید به حوادث مترقبه!
🖊وی ادامه داد: آنچه بالفور مهم است این است که حاکمیت باید در رفع نیاز آسیب دیدگان کمر همت بسته و آنان را در این مصیبت از نظر روانی و اقتصادی تامین و همراهی کند.
سروش تاکید کرد: ناگفته نماند؛ ما انسانها باید در رخداد سخت اعلام همدری با هم وطنان و حتا غیر هموطنان به حکم انسانیت داشته باشیم. همه میدانیم که در آموزه های دینی؛ بصورت صریح همه ما موظف به کمال همراهی با مصیبت دیدگان هم کیش و غیر هم کیش، هم وطن و غیر هم وطن هستیم. همانطوریکه اعلام همدری در مصائب فردی و خانوادگی یک دستور مهم دینی است، در بخش جامعه نیز موظف به این وظیفه اخلاقی و انسانی هستیم، چرا که تردیدی نیست که همراهی دولت و ملت با آسیب دیدگان، آلام سوزناک و پر سوزتر را چه بسا کمی فرو نشاند. این یک توقع جدی است.
🖊وی ادامه داد: بعد از آن جبران اقتصادی در مرحله اول، و بعد از همدردی اخلاقی که فضای مجازی و شبکه های مجازی کمک کار خوبی است، لازم است دست اندکاران با صداقت موضوع را بررسی و نتیجه را به مردم که صاحبان کشور هستند اعلام نمایند. و سپس به مقتضای آنچه علت حادثه بوده، وظیفه خود را اعمال نموده و نسبت به آینده از تمام داده هایی که میتواند باعث پیشگیری شود استفاده کرده و اجرایی کنند.
🌐/channel/majmaqomh
#اطلاع_رسانی
#رویداد
🔻نشست علمی :
"کاربرد روشهای هرمنوتیکی در فقه سیاسی"
👤ارائه: دکتر مسعود فیاضی
👤ناقد: دکتر سید صادق حقیقت
👤دبیر جلسه: دکتر عبدالوهاب فراتی
◽️زمان : پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ _ ساعت ۱۶:۳۰
◽️مکان: دور شهر، کوچه ۳۰، پلاک ۵۳، سالن جلسات پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر
🌐/channel/majmaqomh
🔳محنت دیگران
✍#رضا_بابایی
◽️بقا و خوشبختی بشر، در گرو زندگی جمعی است، و زندگی جمعی بدون «همذاتپنداری»، اردوگاه مرگ جمعی و تدریجی است. همذاتپنداری (identification)، یعنی درک ما از رنج یا لذت دیگران، آنسان که آن رنج یا لذت، گویی در وجود ما رخ داده است. بدون همذاتپنداری، زمینهای برای اخلاق اجتماعی و زیست اخلاقی باقی نمیماند، جز تازیانۀ قانون که آن نیز در برابر خودخواهیها و منفعتطلبیهای انسان، چندان کارایی ندارد. آدمیان تا از درد و رنج یکدیگر رنجور نشوند، مهربانی با دیگری و گرهگشایی از کار دیگران را پیشۀ خود نمیکنند و از آن لذت نمیبرند. آنچه ستم را بر دیگری آسان میکند، ناتوانی ستمگر از درک رنجی است که ستمدیده میبرد. جامعهای که اعضا و اجزای آن، همدیگر را نمیبینند و بر دردهای یکدیگر نمیگریند، مجموعهای فاسد و رو به فنا و اضمحلال است. چنین جامعهای، نه جایی برای زیستن و بالیدن، که زندانی برای رنج کشیدن و افسردن است.
◽️قانون طلایی اخلاق نیز بر همین پایه استوار است. این قانون مقدس و کارساز میگوید: آنچه برای خود میخواهی برای دیگری نیز بخواه و آنچه برای خود نمیخواهی، برای دیگری هم نخواه. «انصاف» هم که سختترین و فاضلترین و انسانیترین فضیلت اخلاقی است، بدون همذاتپنداری و درک محنت دیگری ممکن نیست.
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
◽️خانم هانا آرنت در کتاب «آیشمن در اورشلیم» بهخوبی نشان میدهد که میان ستم به دیگری و توانایی در همذاتپنداری، رابطهای معکوس و بسیار دقیق وجود دارد؛ یعنی هر قدر که فردی یا جامعهای در همذاتپنداری ناتوانتر باشد، در ظلم و بزهکاری و کشتار، توانمندتر و جسورتر است؛ زیرا رنج دیگری در او هیچ احساسی برنمیانگیزد تا مانع او شود. بر پایۀ تحقیقات خانم هانا آرنت، آدلوف آیشمن، افسر ارتش نازی آلمان و از متهمان هولوکاست، انسانی خانوادهدوست، مؤدب، برخوردار از همۀ پرنسیبهای اجتماعی و حتی افکار مثبت بود؛ اما ذرهای قدرت همذاتپنداری نداشت. به همین دلیل کشتن انسانها برای او آسان بود و معنایی جز عمل به وظیفۀ سازمانی نداشت.
◻️همذاتپنداری، بیشوکم در طبیعت همۀ انسانها هست؛ اما راههایی وجود دارد که آن را تقویت میکند یا به سطح لازم برای زیست جمعی میرساند. موسیقی، قصه، رمان و سینما، بیشترین توفیق را در تقویت و تشدید همذاتپنداری در میان انسانها دارند. سینما غم و شادی دیگران را غم و شادی ما میکند؛ به ما میآموزد که دیگران نیز وجود دارند، رنج میبرند و همچون ما درد میکشند. این یادآوریها برای جوامع بشری از نان شب نیز واجبتر است. اخلاقیترین کارکرد سینما و رمان و تئاتر همین است که رنج و درد دیگران را رنج و درد ما میکند و ما همپای «دیگری» میترسیم، اشک میریزیم، غصه میخوریم یا شاد میشویم و میخندیم. سینما، بینندهاش را از غم «دیگران» میگریاند و شادی دیگران را شادی او میکند. این بزرگترین ارمغان اخلاقی سینما و تئاتر برای انسان مدرن است. قصه برای کودکان، و رمان برای بزرگسالان نیز همین کارکرد را دارد. اگر رمان «کلبۀ عموتام» نوشتۀ خانم استو، آن اثر شگرف را در تاریخ اجتماعی آمریکا گذاشت و همچون تیغ بر رشتۀ بردهداری در قرن نوزدهم فرود آمد، هیچ دلیلی نداشت جز اینکه توانست همذاتپنداری خوانندۀ سفیدپوست را برانگیزد.
◽️سینما و رمان و موسیقی فاخر، سلولهای جامعه را به هم میپیوندد و از آنها عضوی زنده میسازد؛ اما در پند و اندرز، «دیگری» همچنان «دیگری» است. سینما «دیگری» را همذات و همزاد ما میکند و به همین دلیل، از چگالی خودخواهی و خودبینی و خودپرستی ما میکاهد. موسیقی، جانها را لطیف میکند و سپس آنها را به مدرسۀ داستان و سینما میفرستد تا در آنجا تجربههای دیگران را «حس» کنند و لختی برای «دیگران» بگریند یا بخندند. در سینما هیچ کس برای دردهای خودش نمیگرید؛ بلکه رنجها و دردهای خود را فراموش میکند و گوش به داستان زندگی دیگران میسپارد. پس سینما و هر هنر یا فن یا برنامهای که بتواند انسان را لختی از خویش بیرون بیاورد و او را از درد و رنج دیگری، متأثر کند، اخلاقیترین کار ممکن را کرده است.
ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو
هر قبلهای که بینی بهتر ز خودپرستی
تا فضل و عقل بینی بیمعرفت نشینی
یک نکتهات بگویم خود را مبین که رستی
🌐/channel/majmaqomh
⚖️⚖️ خشونت، غیرت یا خریّت
✍️#محسن_برهانی
⚖️ وقتی یک مطالبه جاهلانه و لو در حد یک خردهفرهنگ برای نمایش «غیرت» وجود داشته باشد و بعضاً قضاوتی همراه با تحسین، و از سوی دیگر مجازات پدر، برادر، فرزند و یا هر مرتکب قتل ناموسی در بیشتر موارد تنها ۱۰-۳ سال حبس باشد -که آن هم به احتمال زیاد با تحمّل یک سوم مدت زندان، با آزادی مشروط آزاد میگردد- دیگر چه مانعی برای سلّاخیها و ذبحها و کشتنها در خیابان و منزل وجود خواهد داشت؟ و اخباری روزانه از قتلهای فجیع در اقصی نقاط کشور! و سکوت قانونگذاران و مسؤولان امر! گویا این کشتهشدگان استحقاق مرگ دارند و قاتلان استحقاق تحسین!! و در این وضعیت غمبار، انسان نمیداند بر خونهای بهناحق ریختهشده تأسف خورد یا بر این فرهنگ مردسالار و جاهلانه بگرید:
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر
⚖️ آن فرهنگ غلط بهمثابه «مقتضی» عمل میکند و مجازات سبک و غیرمتناسب بهمثابه «عدم المانع» بنابراین برای برخورد با این جنایات سفّاکانه و خونبار هم باید با پیشگیری اجتماعی به جنگ «مقتضی» رفت و هم با پیشگیری کیفری به جنگ «عدم المانع».
⚖️ در پیشگیری اجتماعی باید روانشناسان و جامعهشناسان و افرادی که دارای تریبون در فضای اجتماعی هستند اقدام به تبیین نمایند و به جامعه بفهماند که مرز میان «غیرت» و «خریّت» نزدیک است و شرعاً و اخلاقاً و منطقاً پدر و شوهر و برادر هیچ حقی برای هیچگونه اقدام خشونتآمیزی علیه زنان ندارند؛ مطلقاً خشونت علیه زنان امری است ممنوع و غیراخلاقی و غیرشرعی و غیرانسانی. انصافاً تفهیم این موضوع روشن و مسلّم به جامعهای گرفتار جهل و حماقت و تعصّب، کاری است بس صعب و سنگین و آنانی که به وادی جنگ با تعصّب کورکورانه وارد میشوند باید خود را آماده پرداخت هزینههای سنگین و برچسبهایی چون «بیغیرتی» و «بیناموسی» نمایند.
⚖️ در پیشگیری کیفری باید هزینه جنایت را تا حد ممکن افزایش داد و مجازات را بنحوی تشدید کرد که برخی مرتکبان در زمان تصمیمگیری و یا تصمیمات جمعیِ خانوادگی، دست و دلشان بلرزد و دست به جنایت نزنند و از این طریق بتوان جلوی برخی جنایات را گرفت و شخص را مهار کرد. قتل در همه نظامهای کیفری سنگینترین جرم محسوب میشود و طبیعتاً باید سنگینترین مجازات را در پی داشته باشد.
⚖️ ریشهکن کردن این خونریزیها باید به مطالبهای اجتماعی بدل شود؛ مطالبهای از سوی نخبگان و دلسوزان جامعه در برابر جهلی فراگیر و فرهنگ قساوتآمیزی استقراریافته.
🌐/channel/majmaqomh
🔻🔻🔻پویائی و نگاه جدید به دین و شرایط اجتماعی پاپ فرانسیس، شگفت انگیز بود.
🎙🎙🎙#آیتالله_سید_محمدعلی_ایازی
🖊 پاپ فرانسیس در میان پاپها، شخصیتی متفاوت بود و نقاط قوتی داشت که به کار نسل جدید جامعه ایرانی میآید. نخستین پاپی بود که نام فرانسیس را با الهام از نام قدیس فرانسیس آسیزی که نماد همدردی با محرومان بود، انتخاب کرد و بهجای کاخ مجلل واتیکان، زندگی ساده در اقامتگاه سانتا مارتا را برگزید.
🖊پویائی و نگاه جدید به دین و شرایط اجتماعی او شگفت انگیز و در مجموع در جهان مسیحیت کاتولیک ساختارشکنانه بود. پاپ فرانسیس در مقایسه با رهبران پیشین کلیسا، دیدگاههای جدید و متفاوتی در زمینه حقوق همجنسگرایان و اقلیتهای جنسی اتخاذ کرده است.
🖊پاپ فرانسیس، رهبر کلیسای کاتولیک و رییس کشور واتیکان، که به دلیل دیدگاههایش در مورد حقوق بشر و تعامل با دیگر ادیان شناخته میشود. او هواخواه صلح بود . او بهعنوان یک پیشوای مذهبی، همواره در صحنه مرجعیت دینی حضور فعال داشته باشد و به مسائل مهمی از جهان تکیه کند، مثلا بارها نسبت به جنایات ظالمانه رژیم صهیونیستی نسبت به فلسطینیان با شدیدترین لحنی واکنش نشان داد.
🖊 برای نخستینبار به بانوان اجازه داد که جزء خادمان محراب در مراسم عشای ربانی قرار گیرند و به این ترتیب، جایگاه زنان در سلسله مراتب کلیسا را ارتقا بخشید.
🖊 یکی از ویژگیهای پاپ حضور فعال در مسائل چالشی ادیان با تحولات صنعتی و نظام سرمایه داری بود. وی همچنین بهطور مداوم بر ضرورت حفاظت از محیط زیست و احترام به حقوق بشر، بهویژه حقوق پناهندگان و مهاجران، تأکید دارد.
🖊 دیدار تاریخی ایشان با مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیتالله العظمی سیستانی (حفظهالله تعالی) نمونه ای از رویکرد و نگاه حمایت از صلح و رواداری مذهبی و حمایت از اندیشه رواداری و موضع اندیشمندانه مرجعیت تشیع بود.
🖊 در اقدامی بیسابقه، با شیخ احمد الطیب امام اهل سنت الازهر دیدار کرد و با الطیب، سند برادری انسانها را بهعنوان نخستین تفاهمنامه اسلام و مسیحیت برای برقراری صلح جهانی امضا نمود .....
📍پیوند به متن کامل
🌐/channel/majmaqomh
بسم الله الرحمن الرحیم
الفتنه اشد من القتل (بقره، ۱۹۱)
چرا صدا و سیما بر خلاف مصالح ملی و دینی برنامه پخش میکند؟!
رسانه ملی باید بازتاب دهنده صدای مردم ایران و در جهت حفظ وحدت ملی و مصالح کشور و احکام الهی باشد و رسالت این رسانه مطابق اصل ۱۷۵ قانون اساسی تبلیغات صحیح، رعایت مصالح کشور و آزادی بیان و نشر افکار صحیح است، و بودجه سنگینی که هر ساله از بیتالمال برای آن سازمان در نظر گرفته میشود در راستای همین اهداف است.
اما متاسفانه این رسانه در سالهای اخیر بطور گروهی و دلخواه اداره میشود بهگونه ای که بسیاری از مدیران و مجریان و هنرمندان مردمی را از خود رانده است و اکنون مطابق بعضی نظرسنجی ها کمترین مخاطب را دارد.
تأسف بیشتر اینکه، در روزهای اخیر، شاهد برنامه های سخیف و غیرمنطقی و گاه خلاف امنیت ملی و یا خلاف شرع از صدا و سیما هستیم که به دو نمونه آن اشاره میکنم :
۱ . پس از سفر وزیر دفاع عربستان با همراهان که به دعوت سردار باقری به ایران آمدند، و با رهبر انقلاب و رئیس جمهور ملاقات کردند، و با تاکید رهبری بر برادری این سفر را مهم تلقی کردند؛ ولی متاسفانه صدا و سیما بر خلاف مصالح کشور با طنز سخیف و بچه گانهای مسئولین بلند پایه عربستان سعودی را به سخره گرفتند!
به راستی، صدا و سیما با پخش این نوع برنامه های مبتذل و دهن کجی به منافع ملی، چه هدفی را دنبال می کند؟
۲ . این مورد که بهمراتب بدتر، بلکه خطرناک بهنظر میرسد، در یکی از برنامه های سیما به عقاید اهل سنت توهین شد و از سوی دیگر در برنامه ای، مقدسات تشیع، زیر سوال برده شد. که نمونه آشکار فتنه گری و ایجاد اختلاف است، که بسیار بدتر از قتل است: "الفتنه اشد من القتل"
اینک سوال مهم این است که:
آیا مسئولان و ناظران قانونی این رسانه، بهویژه آنان که بودجه هنگفتی را برای آن، تدارک و تصویب می کنند، نباید بر آن نظارت داشته باشند؟!
آیا درست است در این دو برنامه اخیر در فاصله اندکی، یکی برخلاف عقل و مکتب، به مقدسات اهل سنت ناسزا گفته می شود، و از سویی در روز شهادت رئیس مکتب امام جعفر صادق علیه السلام با پخش مصاحبه ای، عقاید بهحق شیعیان زیر سوال برده می شود؟!
دست های پلید و خبیثی، در پس این صدا و سیما در حال فتنهانگیزی است، لذا باید مراقب باشیم، تا در این شرایط حساس، توطئه درگیری و اختلاف بین شیعه و سنی به راه نیندازند.
اگر چه افراد پایین دست و فرعی در پی این دو برنامه، از صدا و سیما اخراج یا توبیخ شده اند، ولی لازم است فتنهگران پشت صحنه و روی صحنه به قوه قضائیه معرفی شوند.
همچنین از مسئولان امر خصوصاً از رهبر معظم انقلاب درخواست می شود، در صورت صلاحدید، دستوردهند، مدیریت ضعیف صدا و سیما و معاون او عزل شوند، و با نصب مدیری لایق و توانمند، صدا و سیما سامان یابد و بساط کسانی که مصالح کشور و مبانی دینی را رعایت نمی کنند، برچیده شوند.
امید است این رسانه، جایگاه خود را که بهفرموده امام خمینی(ره) یک دانشگاه است، بازیابد.
حوزه علمیه قم سید اصغر ناظم زاده قمی ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
🌐/channel/majmaqomh
#اطلاعرسانی
#رویداد
✨ دوره حکمت علوی ✨
🔼 دورهای جامع در جهت آشنایی با معارف نهجالبلاغه با حضور اساتید برجسته حوزه و دانشگاه
⏱️ ۱۵ جلسه ویژه ماه مبارک رمضان ۱۴۰۴
📌 ویژگیهای دوره:
✅ شرکت رایگان در دوره
✅ ۱۵ ساعت محتوای آموزشی
✅ دسترسی آنلاین و بدون محدودیت زمانی به محتوا
✅ اعطای گواهی مشترک با دانشگاه تهران
🛑 شروع دوره: ۱۹ اسفند مصادف با ۸ ماه مبارک رمضان
📎 برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام به لینک زیر مراجعه کنید:
https://hekmat.academy/courses/hekmat-alavi/
🌐/channel/majmaqomh
🎙 بیم بزرگ این است که روزنه ای که به سوی آینده بهتر گشوده شده بود بسته شود و امید اندک از میان برود
سید محمد خاتمی از دیدار اعضای حزب مردمسالاری که حدود سه دهه با وجود همه تنگناها، محدودیت ها و فراز و نشیب ها در عرصه حضور فعال داشته اند اظهار خوشوقتی کرد و تصریح کرد: با آسیب دیدن بنیاد اقتصاد و کاهش روز افزون بهرهوری، افزایش تورم توأم با رکود، آسیب دیدن تولید و زیرساخت های آن، کاهش سرمایه گذاری و افزایش بیکاری که تحریم ها بر دامنه این مشکلات افزوده است و ادامه سخت گیری های بی اساس و محدودیت فضای آزاد که از شعارهای اصلی انقلاب بود و عدم تأمین حقوق و آزادیهای اساسی همه بخش ها و بدتر از همه لطماتی که به سرمایه انسانی کشور وارد می آید علاوه بر تنگ شدن فضای زندگی بطور کلی و معیشت مردم، بخصوص طبقات متوسط به پایین، بر نارضایتی ها افزوده می شود در حالی که رضایت مردم پشتوانه اصلی اقتدار و امنیت ملی و حتی خود حکومت است.
🔘 وضع کنونی مردم و کشور خوب نیست
🔘 بیم بزرگ این است که روزنه ای که به سوی آینده بهتر گشوده شده بود بسته شود و امید اندک از میان برود.
🔘 در عین هوشیاری نسبت به تهدیدها باید از فرصت های فراهم آمده بهره برداری کرد.
🔘 در مورد موضوع هسته ای باید با آژانس بین المللی که در آن عضویت داریم و ضمناً .N.P.T را هم پذیرفته ایم مسأله را به طور جامع حل کنیم.
🔘 دولت گام های مثبتی برداشته است ولی باید تلاش گستردهتر با اصلاح رویکردها و تنظیم برنامه های مناسب با تأیید جدی همه ارکان نظام صورت گیرد.
🔘 وضع بدی که شاهد آن هستیم حاصل رویکردهای سالیان گذشته است.
🔘 وقتی تحریم ها نعمت دانسته می شد، وقتی توسعه همه جانبه و پایدار مورد غفلت و حتی توهین قرار می گرفت، وقتی خالص سازی سبب تهی شدن عرصه اندیشه و مدیریت می شد و ...، باید منتظر این روزها می بودیم.
🔘 جریان برانداز و جریان دیگری که نسبت به هر تغییر مثبت برمی آشوبد در تبلیغات علیه دولت و انداختن تقصیر نابسامانیها و وضع بد که (محصول کار خودشان است) بگردن دولتی که برای رفع آنها به میدان آمده است به هم رسیده اند.
🔘 نباید مطالبات مردم را از یاد ببریم و نباید از یادآوری کردن وعده ها و شعارهائی که داده شده است خودداری کنیم.
🔘 باید برای بهبود روابط خارجی و منطقه ای و تعامل مثبت در جهت مصالح ملی و توسعه همه جانبه کشور و نیز صلح و آرامش بین المللی و بخصوص منطقه ای به جای نشان دادن چهره ستیزگر تلاش کنیم.
🔘 اگر سامان حاکمیت هم عزم خود را بر تغییر با حمایت از دولت و زمینه سازی برای تحقق شعارها نشان دهد و اعمال کند می توان به بهبود امیدوار بود.
🔘 چه خوب بود که در آغاز کار دولت جدید به عنوان رمز و راز تغییر مثبت حصر برداشته می شد
دبیرکل حزب مردمسالاری و اعضاء دفتر سیاسی این حزب در آستانه گردهمایی سراسری حزب با سیدمحمد خاتمی دیدار کردند. این گردهمآئی با موضوع اجماع ملی و سازگاری بینالمللی برگزار خواهد شد.
🇮🇷 @khatamimedia
🌐/channel/majmaqomh
🔰 درباره صلح با دشمن از نظر قرآن
✍#هادی_سروش
🔖 صلح در قرآن در سوره محمد/۳۵ و انفال/۶۱ بصورت متفاوت مطرح است. تشخیص جای صلح براساس آموزه هایِ دینی اهمیت دارد. ادعا این است؛ صلح در جایی که مورد تایید ویا خواسته افکار عمومی باشد، ویا منافع عمومی مسلمین و اهداف آنان را تامین نماید، ویا بتواند ازخطرات بعدی نسبت به اسلام و شهروندان جامعه ایمنی فراهم آورد، ویا باعث جلب امکانات برای پیشرفت کشور بر اساس مصلحت ملی باشد، بسیاربجا وبلکه ضروری است.
🔖اما صلح درغیرجای خود، یعنی در موضع ذلت، وتسلیم شدن دربرابر باج خواهی و زورگیری، آن هم در موقعیت برتریِ سپاه مسلمین، و برخاسته از افراد سست و ضعيف الايمان باشد، درست نیست.
🔖ناگفته نماند؛ امروز جهان درآتشِ تهمتِ خون وخشونت گراییِ دینی به انگیزه "اسلام ستیزی" می سوزد و دشمن با تبلیغ فراوان همت بر تخریبِ چهره رحمانی اسلام کرده!
در چنین شرائطی ضروری است در عین دفاع از دین و جامعه دینی ، با استقبال از آرامش و صلح و زندگی بهتر با رعایت حقوق بین المللی ؛ چهره رحمانی اسلام را به دنیا گزارش کنیم.
📍متن کامل
🌐/channel/majmaqomh