💠💡💠 انسان فطرتا کمال جوست و همواره در مسیر کمال در حال حرکت بین وضع موجود و وضع مطلوب خودش است.
در مسیر توسعه فردی باید به این مهم توجه داشته باشیم که هیچ بهترینی دست یافتنی نیست و اصل و جوهره ی حرکت است که بهترین نام دارد ..
در خلال برگزاری کورس آموزشی Mini MBA و در جمع مدیران گرانقدر مجموعه ارزشمند ایوان فرش
هاشم راعی
مشاور و مدرس مدیریت
لینک مشاهده ویدیو کامل در اینستاگرام 👇
https://www.instagram.com/p/C2Qffi8rKpz/?igsh=MTBmYjNnbHY0dWV4cQ==
💠💡💠مدل ۳ مرحلهای مقاومت و تغییر ریک مارر
مدل ۳ مرحله مقاومت و تغییر ریک مارر Maurer 3 Levels of Resistance and Change
از این جهت منحصربهفرد است که بر آنچه باعث شکست خوردن تغییرات میشود، تمرکز دارد. این مدل بر سه سطح بحرانی مقاومت تمرکز دارد:
تغییر را نمیفهمم
تغییر را دوست ندارم
تو (عامل تغییردهنده) را دوست ندارم
خالق این مدل، ریک مارر Rich maurer
، معتقد است که تا دو سوم تغییرات مهم به دلیل کمبود اطلاعات، واکنشهای احساسی منفی به تغییر یا عدم اعتماد و اطمینان به فرد یا افرادی که سعی در اجرای تغییر دارند، با شکست مواجه میشوند.
مرحلهٔ ۱ مقاومت: متوجه تغییر نمیشوم
مردم معمولاً تمایل دارند تا آنچه را که نمیفهمند را رد کنند. وقتی کارمندان نیاز به تغییر یا خود تغییر را به طور کامل درک نکنند، باید از قبل خود را برای شکست آماده کنید.
بسیار مهم است که به کارکنان اطلاعاتی داده شود که به آنها امکان دهد ضرورت تغییر را ببینند و درک کند.
مرحلهٔ ۲ مقاومت: تغییر را دوست ندارم
واکنش های عاطفی میتوانند مانع بزرگی برای اجرای تغییر باشد. اگر کارمندان از تغییر احساس ناامیدی کنند یا حتی از آن بهتر از اعمال تغییرات بترسند، احتمالاً تمام تلاش خود را صرف مقاومت در برابر تغییر خواهند کرد. آماده شدن برای این اتفاقات و مقاومتها و مدیریت این مانع مورد انتظار، کلید حرکت رو به جلو با تغییر است.
مرحلهٔ ۳ مقاومت: تو (عامل تغییردهنده) را دوست ندارم
نیازی نیست دوستان افرادی که تحت تأثیر تغییر مورد نظر شما قرار گرفتهاند، باشید، اما اگر کارمندان شما به قضاوت و تخصص شما اعتماد نداشته باشند، ممکن است بگومگوها شروع شود و مقاومت در برابر تغییر شکل بگیرد. اگر از نیاز به تغییر و همچنین فرایند اجرای آن مطمئن و آگاه باشید، کارکنان شما میل پذیرش بیشتری برای تغییر خواهند داشت..
💠💡💠 مدیریت بر خویشتن
این قانون رو تجربه کردی؟!
طبق قانون سوم نیوتون، هر عملی یه عکس العمل داره پس حواست باشه ، چی میگی و چطور رفتار می کنی.
قانون کارما هم همین رو میگه ..
💠💡💠 می دونستید که ژاپن ۳۷۵۵۰ شرکت داره که بیش از ۱۰۰ سال عمر دارند. درحالی که این عدد در آمریکاه فقط ۱۹۴۹۷ شرکت است. قدیمی ترین شرکت دنیا یک شرکت ژاپنی است که در سال ۵۷۸ میلادی تاسیس شده و هنوز هم در صنعت ساخت و ساز فعال است.
فکر می کنید رمز این عمر طولانی شرکتهای ژاپنی در چیست؟
💠💡💠جایگزینی 30 هزار نیروی کار انسانی با Ai
به نظر میرسه غول فناوری قصد داره از روند نگرانکننده جایگزینی هوش مصنوعی با انسان پیروی کنه و بخش قابل توجهی از نیروی کار خودش رو با هوش مصنوعی و سیستمهای اتوماسیون مبتنی بر این تکنولوژی نوظهور جایگزین کنه!
+ مدیران گوگل به کارکنان بخش فروش و تبلیغاتشون که بالغ بر 30 هزار نفر هستن به صورت رسمی اعلام کردن که در انتظار یک سازماندهی گسترده باشن...
💠💡💠پیتزا فروشی تو ژاپن قیمت غذا رو روی بتُن حک کرده!این یعنی مطمئنن تا ده ها سال دیگه قیمتها تغییر نخواهد کرد👌
به این میگن امنیت اقتصادی ما اینجا فرصت نمیکنم تراکت چاپ کنیم..
/channel/managementtools
💠💡💠اصل بقای سختی
✍نشر: گاهنامه مدیر
■هایدگر فیلسوف آلمانی میگوید: اگر بخواهم با شما رو راست باشم باید بگویم، که زندگی به شکل گُریزناپذیری سخت است و این ربطی به جایی که هستید و جوری که زندگی میکنید، ندارد. من به آن میگویم: *“اصل بقای سختی”*.
یعنی سختی از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود ولی نابود نمیشود.
□برای همین هم در يک زندگیِ خیلی خوب و عادی، جاییکه هیچ کسی به هیچ کسی به خاطر عقایدش شلیک نمیکند و همه چیز آرام است؛ آدمهای زیادی مشت مشت قرص ضد افسردگی میخورند که بتوانند خودشان را هر روز صبح از داخل رختخواب بیرون بکشند.
●خیلیها معتقدند که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخود فرنگیِ غیر ارگانیک و گِلوتِن، ماها را اینجوری کرده و قدیمها مردم خوشبختتر بودند. شما بشنوید و باور نکنید.
○هزارها سال پیش شاهزادهای هندی به نام سیزارتا یا همان بودا گفت که *“زندگی رنج است.”* رنج، یا به زبان بودا “دوکا”. هایدگر به این میگوید: *“اضطراب وجودی”.* اینها را نگفتم که ناامیدتان کنم.
■چیزهای خوب و دلنشین هم در دنیا کم نیست. میتوانید از آنها در این راه کمک بگیرید. هر وقت داشتید در چاه غم فرو میرفتید مثل “رَسَن” به آن چنگ بیندازید و بیایید بیرون. یکی از این طنابها؛ موسیقی است. اگر توانستید سازی بزنید؛ اگر نتوانستید به آن گوش کنید.
□وقتهایی که شاد هستید، موسیقی گوش کنید و وقتهایی که غمگین بودید، بیشتر موسیقی گوش کنید. آنجا که از هر حرکتی عاجز ماندید؛ برقصید، رقصیدن بهترین و مفیدترین کاری است که میتوانید برای روحتان بکنید. هرجا ریتمی شنیدید که میشد با آن رقصید، خودتان را تکان بدهید، حتی اگر ریتم چکیدن قطرههای آب از شیروانی باشد. رقص از نظر علمی، هم ارتعاش شدن با جریان هستی است. با خودتان و برای خودتان برقصید. راستی اگر صدای خوبی داشتید موقع رقصیدن یک کم هم آواز بخوانید، اما اگر نداشتید هم مهم نیست.
●چیز دیگری که میتوانید بخوانید کتاب است. خواندن کتاب به شما کمک میکند زندگیهای دیگری را که هیچ وقت نمی توانستید تجربه کنید را تجربه کنید.
●فیلم هم همین کار را در یک ابعاد دیگری میکند. اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالاتر از فیلم است، چون قوه تخیلتان رو به کار میگیرد؛ و روند ذهنیتر و عمیق تری است. تا میتونید کتاب بخوانید. وسط کتابها حتما چند صفحه هم برای مطالعه در مورد ستارهها و کهکشانها وقت بگذارید، چون کمکتان میکند که ابعاد چیزها را بهتر درک کنید.
○یادتان نرود که در کل هستی کجا ایستادهاید. برای همین، قدیمها بیشتر فیلسوفها ستارهشناس هم بودند. شاید نخواهید یا نتوانید منجّم بشوید. ولی همیشه میتوانید وقتهایی که غمگین هستید، به آسمان نگاه کنید و ببینید که غمهایتان در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچک است.
■طنابهای دیگری هم هست؛ چیزهایی مثل *نقاشی کردن*، *عکاسی*، *کاشتن یک درخت*، *آشپزی با ادویههای جدید*، *سفر کردن*، *حرکت…*
□ما برای نشستن خلق نشدهایم. صندلی یکی از خطرناکترین اختراعات بشریست. به جای نشستن *قدم* بزنید؛ *بدوید*، *شنا* کنید. اگر مجبور شدید بنشینید؛ برای خودتان، همنشینهایی پیدا کنید و از مصاحبتشان لذت ببرید. پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسان نیست. اما اگر دوست خوبی باشید؛ دیر یا زود چند تا آدم خوب دورتان جمع خواهند شد. در ضمن، دایره دوستهایتان را به آدمها محدود نکنید.
●شما میتوانید تقریباً با همه موجودات زنده دنیا دوست باشید؛ *گلها*، *علفها*، *ماهیها*، *پرندهها*، و بله حتی *گربهها*. حیوانها گاهی حتی از آدمها هم دوستهای بهتری هستند.
○در زندگی چاه غم زیاد است ولی طناب هم هست؛ سَرِ رَسَن را ول نکنید. اما مراقب باشید که به طنابهای پوسیده مثل الکل، دود، پول و حتی غرور و موقعیت و موفقیت آویزان نشوید، چون از داخل چاه بیرونتان نمی آورند و بدتر رهايتان میکنند.
■ته چاه… بگردید و طنابهای خودتان را پیدا کنید و اگر نتوانستید پیدایش کنید؛ *“ببافیدش”*. آدمهای انگشت شماری طناب بافی بلدند، دانشمندها، کاشفها، مربیهای فوتبال، کمدینها و هنرمندها همه طناب باف هستند و طنابهایی را بافتند که آدمهای دیگر هم میتوانند سرش را بگیرند و با آن از داخل چاه بیرون بیایند.
□اگر ما امروز از سیاه سرفه نمیمیریم برای این است که طنابی را گرفتیم که لویی پاستور سالها پیش بافته است. “سمفونی شماره پنج” طنابی است که بتهوون با نُتها به هم پیوند زده است. “صد سال تنهایی” طنابی است که مارکز با کلمه و خیال به هم بافته است.
💠📝💠با انجام مطالعه «آیندهپژوهی ایران ۱۳۹۶» مشخص شد:
@Managementtools
«ضرورت اصلاحات ساختاری اقتصادی» در صدر مسائل اصلی پیش روی ایران در سال 1396
مسائل اصلی و سناریوهای پیش روی ایران در سال آینده با انجام پژوهش «آیندهپژوهی ایران ۱۳۹۶» مشخص شدند.
بر این اساس، سه مسئله «ضرورت اصلاحات ساختاری اقتصادی»، «بحران تامین آب» و «بیکاری» در صدر مسائل اصلی و سناریوهای پیش روی ایران در سال 1396 قرار گرفته اند.
در این پژوهش که از مهرماه سال ۱۳۹۵ و با حمایت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری آغاز شد، مسائل ایران در سال ۱۳۹۶ با بهرهگیری از هفت مسیر شناسایی و با نظر خبرگان اولویتبندی شد. در نهایت ۱۰۰ مسئله ایران به ترتیب اولویت به شرح زیر اعلام شده است:
1. ضرورت اصلاحات ساختاری اقتصادی
2. بحران تامین آب
3. بیکاری
4. فساد سیستمی
5. ناامیدی درباره آینده
6. سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی
7. بحران ریزگردها
8. پیامدهای بحران آب
9. فقر و نابرابری
10. رکود / رونق اقتصادی
11. بیتفاوتی اجتماعی
12. سرمایهگذاری اقتصادی داخلی و خارجی
13. ناکاراییهای نظام قضایی
14. اخلاق عمومی
15. بحران آلودگی هوا
16. امنیت روانی و اجتماعی
17. انتخابات ۱۳۹۶
18. اختلاف نظرهای کلان حاکمیتی
19. حقوق اساسی و شهروندی
20. کارکردهای اجتماعی فضای مجازی
21. بحران بانکها
22. قضاوت افکار عمومی درباره عملکرد حاکمیت
23. پایداری برجام
24. نزاعهای سیاسی جریانهای قدرت
25. مسائل صداوسیما
26. قاچاق و فربگی اقتصاد زیرزمینی
27. تخریب تنوع زیستی، مسائل جنگلها و گونههای زیستی جانوری
28. امنیت نرم
29. مسائل سلامت روان
30. بیتوجهی به پایداری زیستمحیطی
31. تخریب منابع خاک
32. مشکلات سلامت ناشی از آلودگیهای گوناگون
33. نزاعهای آب بر سر انتقال آب در داخل ایران و با کشورهای همسایه
34. اختلافات درونحاکمیتی درباره مسائل فرهنگ
35. فساد و تقلب علمی
36. پیامدهای تغییرات اقلیمی برای ایران
37. سوء مصرف مواد
38. ضرورت بهرهوری انرژی و توجه به انرژیهای نو
39. آلودگیهای آب
40. چالشهای نظام سلامت
41. امنیت نظامی
42. کالاییشدن علم و بهمحاق رفتن عدالت آموزشی
43. تحولات اجتماعی آموزش عالی
44. بازار جهانی انرژی
45. تمرکزگرایی در تهران
46. تعدد نهادهای سیاستگذار و مجری در حوزه علم، دانش و آموزش
47. قطبیشدگی جامعه
48. طرح تحول سلامت
49. ناکارآمدی مدیریت بازیافت و مسائل ناشی از انبوه زبالهها
50. مشکلات سلامت ناشی از سبک زندگی جدید
51. سیاستهای خصوصیسازی و پیامدهای آن
52. چالشهای توسعه گردشگری
53. چالشهای مراجعان سلامت و بیماران
54. حاشیهنشینی شهری
55. برنامه ششم توسعه
56. مسائل دارو
57. تورم
58. مسائل ازدواج
59. بحران کنش جمعی در حوزه محیطزیست
60. مسائل معلمان
61. بحران اداره کلانشهرها
62. سیاست خارجی دولت ایالات متحده امریکا
63. بودجه دولت
64. مرکزگریزی از الگوهای هنجاری رسمی
65. پر رنگ شدن اقتصاد فرهنگ
66. چالشهای رابطه علمی ایران با جهان
67. ضرورت توسعه نوآوری و فعالیتهای دانشبنیان
68. حجم بالای بدهیهای دولت
69. حرکت به سمت پیری جمعیت
70. مسائل دانشآموزان
71. فقدان سواد رسانهای
72. تقابل ایران و عربستان سعودی
73. بحران صندوقهای بازنشستگی
74. اعتراضها
75. چالشهای قومی
76. نزاعهای هویتی
77. تغییر الگوی خانواده
78. رکود مسکن
79. تغییر الگوی بیماری و شیوع بیماریهای مزمن
80. گسترش افشاگری و درز اطلاعات
81. مشکلات زیرساختی ناوگان حمل و نقل
82. مناقشات حقوق زنان
83. گسترش ریسکپذیری جنسی
84. نقشآفرینی منطقهای روسیه
85. تحولات دینداری ایرانیان
86. مسائل نسلی
87. توسعه انفجاری بازار فناوری اطلاعات
88. مخاطرات امنیتی گروههای تکفیری
89. تغییر ترجیحات مردم در حوزه سلامت
90. جایگاه مرجعیت دینی
91. مسائل دانشگاه آزاد
92. مسائل شبکههای ماهوارهای
93. سهم کشاورزی در رشد تولید ناخالص داخلی
94. ضرورت نوسازی شهری
95. برملاشدن مشکلات ساختاری آموزش عالی برای افکار عمومی
96. تحولات مناطق کردنشین کشورهای منطقه
97. بهرهبرداری از شبکه ملی اطلاعات
98. سرنوشت سوریه
99. تقابل کسبوکارهای نوپا و سنتی
100. گسترش اختلافات میانفرهنگی در سطح جهانی
دوستان و همراهان عزیز
با سلام و احترام
با توجه به اینکه اینجانب مدت 25 سال است که در حوزه روابط کار و تامین اجتماعی کسب دانش نموده ام و اکنون بر خود واجب می دانم که زکات دانش خود را بدون هیچگونه چشمداشتی در اختیار عزیزان علاقمند به این حوزه قرار دهم ، باعث افتخار است که جهت بهره مندی از مطالب آموزشی حوزه روابط کار و تامین اجتماعی ، در پیج اینستاگرام همراه بنده باشید .
همراهیتان مزید امتنان خواهد بود 🙏
ادرس پیج اینستاگرام 👇👇👇
https://www.instagram.com/arkhademlou
علیرضا خادملو
مشاور روابط کار و تامین اجتماعی
آدرس پیج اینستاگرام هاشم راعی
مشاور و مدرس مدیریت
https://www.instagram.com/hashem_raei
💠💯💠فروش همه چیز در یک دقیقه!
🔺من مدیر بخش کوچکی از یک شرکت خصوصی هستم. سال گذشته باید یک کارشناس برای بخش فروش شرکت جذب میکردیم. آگهی زدیم و تعدادی برای مصاحبه آمدند. رئیس شرکت در روز مصاحبه، مهمان داشت.
🔺مهمان او یک ایرانی بسیار موفق در کسب و کار بود که به تازگی از آمریکا بازگشته بود. پس از ورود افراد دعوتشده به مصاحبه، مهمان رئیس نیز وارد شرکت شد. مهمان از رئیس تقاضا کرد که او با افراد مصاحبه کند و رئیس با کمال میل پذیرفت.
🔺مصاحبه آغاز شد و قرار شد که مهمان، سؤالات را بپرسد. اولین فرد وارد اتاق مصاحبه شد. مهمان با اشاره به لیوانی که نزدیک مصاحبهشونده بود، گفت:
🔺یک دقیقه فرصت داری این لیوان را به من بفروشی!» مصاحبه شونده، کل یک دقیقه را خیره به مهمان، فکر کرد و هیچ نگفت.
بعد از یک دقیقه، مهمان با علامت دست، او را به بیرون راهنمایی کرد.
🔺مصاحبهشوندهها یکی پس از دیگری میآمدند و با سکوت یا با جملاتی نامفهوم و شتابزده، آن یک دقیقه میگذشت و بیرون میرفتند.
🔺حدود پانزده دقیقه گذشت. نفر سیزدهم وارد اتاق شد. بلافاصله پس از پرسش مهمان، یک ثانیه را هم از دست نداد و با اعتماد به نفس، مهارت عجیبی از خودش نشان داد و همهی چیزهایی که مهمان، مد نظر داشت را از خود نشان داد.
🔺مهمان با چهرهای بسیار راضی رو به رئیس کرد و گفت: «همین خوب است!» بعد هم بلند شد و رفت. ده نفر دیگر هنوز مصاحبه نشده بودند، اما رئیس به احترام مهمان، روند را تأیید کرد.
🔺حدود سه ماه از استخدام نفر سیزدهم گذشت و انصافا بسیار ماهر بود. میتوانستیم شرکت را به قبل و بعد از حضور او تقسیم کنیم. رئیس هم هر روز به همهی ما می.گفت: «دیدید مهمان چه کرد؟
آمریکا یعنی این! در یک دقیقه انتخاب میکنند.
ببینید چگونه شرکت را زیر و رو کرده است!»
🔺اعتمادمان جلب شده بود و هر روز اختیارات بیشتری به او میدادیم.
🔺پس از گذشت حدود شش ماه، بر خلاف هر روز، سر وقت نیامد. تازه فهمیدیم که حسابهای شرکت را به طور کامل خالی کرده است، یکی از کارمندان ما را به هوای ازدواج فریب داده و تمام اموالش را فروخته بود، از تعداد زیادی از کارمندان، پنهانی مقدار زیادی پول گرفته بود تا سود آن را برگرداند و با مشتریهای شرکت، قردادهای زیادی برای آینده بسته بود و از آنها پول گرفته بود.
او از کشور خارج شد و ما دیگر هرگز او را ندیدیم.
🔺از آن روز، بیشتر از آنکه به ضررها و آسیبهایی که از او دیدیم فکر کنم، پرسشهایی دست از سرم برنمیدارند.
🔺آیا هوش و مهارت، تنها معیار برای انتخاب فرد است؟ اگر هست، ما همان را هم رعایت نکردیم.
آن یک دقیقه برای چه بود؟
چرا تا این حد عجله داشتیم؟
🔺بهتر نبود فردی را انتخاب می کردیم که لیوان را در پنج دقیقه بفروشد، اما به جای آن انسان بهتری باشد، کمتر دروغ بگوید، خوشقلب باشد، دزدی نکند و به حق خود قانع باشد؟
🔺آیا رفتار ما با افراد مصاحبهشونده درست بود؟ آیا با آنها مثل کالا رفتار نکردیم؟ ما آنها را ماشینهایی دیدیم که باید بدون سلام و احوالپرسی و بدون در نظر گرفتن کوچکترین ملاحظات انسانی، برای ما لیوانی را در یک دقیقه میفروختند. رفتار ما با آنها که اصلا مصاحبه نشدند، انسانی بود؟
🔺به آن یک دقیقه خیلی فکر میکنم. به نظرم، ما در آن یک دقیقه، نه تنها لیوان، که آبروی خودمان، آبروی شرکت، اعتماد، عدالت و انسانیت را نیز فروختیم
و البته پاسخ درخوری نیز دریافت کردیم.
داستان بالا در یک جمله ارزشمند از وارن بافت خلاصه میشه ؛
هنگام انتخاب و گزینش یک فرد به سه فاکتور کلیدی توجه کنید !
اخلاق
هوشمندی
پشتکار
فقط مراقب باشید
اگر اولی را نداشت ! از آن دو تای دیگر به سود خودش و زیان شما استفاده خواهد کرد ..
💠🤔💠 زنگ اندیشه ...
وقتی در یک بخش سخت از زندگیت قرار داری به این معنی نیست که به انتهای داستان زندگیت رسیدی !
💠🖤💠 ✅در اکسپو دوبی همه کشورها آینده را به رخ کشیده بودند اما ایران پسته و خرما میفروخت
عباس تقدسینژاد مدیرعامل شرکت نمایشگاههای بینالمللی شهر آفتاب:
پاویونی که وزارت صمت برای ایران در اکسپوی دوبی درست کرده بود، دون شأن جمهوری اسلامی بود.در حدی که پاویون فلسطین به مراتب از ایران سطحش بالاتر بود
همه کشورها در اکسپوی دوبی درباره آینده کشورشان صحبت میکردند، وزارت صمت در پاویون ما فقط پسته و خرما میفروخت.
مدیر عزیز سلام
⚜🔰⚜
⚜👉 @managementtools 👈⚜
💠🔁💠 چرخش شغلی (job rotation)
داشتن كاركنان چند مهارته (Multi-skills) براي هر مدير و به طوركلي براي هر سيستم يك مزیت بزرگ محسوب میشود.
وجود اين افراد در هر مجموعهاي ميتواند موجب تسهيل و تسريع در امور و صرفهجويي در زمان و حتي در منابع شود.
یکی از راههای تربیت اینگونه کارمندان، چرخش شغلی (job rotation) است.
یعنی افراد را در مشاغل هم خانواده و همگون كه با آنها آشنايي دارند، جابجا كرد.
بهواسطه اين كار افراد با مشاغل بيشتري آشنا شده و در كار خود از تنوع و گوناگوني بالاتري برخوردار ميگردند. همچنین انگيزه كار در آنان تقويت ميشود و افق ديد كاركنان را وسيع ميكند.
يكنواختي كه پس از تبحر در یک شغل برای افراد ایجاد میشود و آنها را به سکون می فرستد با اینکار كاهش پيدا کرده و درك فعاليتهاي ديگران در درون سازمان بيشتر ميشود. البته، اگرچه گردش شغلي داراي مزاياي زيادي است ولي يكي از اشكالات عمده آن اين است كه سازمان بايد خود را براي مسائل روزبهروز ناشي از انتقال كاركنان بيتجربه، مجهز كند.
لازم است بين مشاغل مشخص و تكراري، چرخش شغلي انجام شود. با وجود اينكه هر سازماني مشاغل روزمره و تكراري زيادي دارد، سازمانهاي مبتني بر تواناسازي كاركنان، مكانيسمهاي مختلفي را بهكار ميگيرند تا فرصتهاي لازم براي رشد و يادگيري كاركنان را بهوجود آورند .
💠🤔💠محصول واقعی نظام مدیریت عملکرد "بازخورد" دادن است
-ترغیب،تشویق و پاداش
-آموزش و بهسازی
-تغییر و گردش شغلی
-ارتقا و پیشرفت شغلی
-قطع همکاری
🆔 @managementtools
💠💡💠٣ دلیل سقوط حکومتها در نگاه فردوسی
فردوسی یکی از متفکرانی است که تاریخ ایران باستان را از آغاز تا سقوط ساسانیان مطالعه کرده و خود نیز در قرن چهارم و پنجم هجری در طول عمر هفتاد و اندی سالهاش شاهد ظهور و سقوط دولتهایی بوده است.
وی معتقد است که سه عامل موجب نابودی آنها می شود:
نخست؛ اوجگیری ظلم و ستم عامل اصلی و مهم سقوط از دیدگاه فردوسی است. مردم توسط صاحبان زور سرکوب ،زندانی ،شکنجه ، تحقیر و کشته میشوند.
دوم؛ حذف نخبگان و به کارگیری بیمایهگان و بیخردان در مسند امور و مدیریت جامعه.
سوم؛ثروت اندوزی و سیریناپذیری از داشتن دارایی که فساد مالی از سوی حکومتگران را به همراه دارد. با زور و تزویر جامعه فقیرتر و حقیرتر میشود.
سراینده شاهنامه در باره این سه عامل چنین میگوید؛
سرِ تخت شاهان بپیچد سه کار:
نخسین ز بیدادگر شهریار
دگر آنکه بی سود را برکشد
ز مرد هنرمند سر درکشد
سوم آنکه با گنج خویشی کند
بکوشد به دینار بیشی کند
بدین ترتیب سه عامل:
ستمگری
سفلهپروری
فزونخواهی
دلایل اصلی سقوط حکومتها از دیدگاه حکیم توس است..
💠💡💠 زنگ اندیشه
وقتی تو با خدا صحبت میکنی، مذهبی هستی !
ولی وقتی خدا با تو صحبت میکنه، مشکل روانی داری ..
💠🕊💠حقیقتا ما انسانهای سالمی نیستیم؛
یعنی نمیتوانیم باشیم، یعنی نمیگذارند که باشیم.
آدمی که با علم به اینکه صبح که از خانه بیرون میزند هر مادون انسانی میتواند به خودش اجازه بدهد برای رنگ لباسش هم او را در خیابان مواخذه کند، لگد بزند، بکشد و بازداشت کند نمیتواند وضعیت روانی سالمی داشته باشد.
ما چندان فرقی با آن زندانیان اردوگاههای آشوویتس و داخوا نداریم که نمیدانستند به چه جرم نکردهای اکنون با صابونی در دست گروه گروه به انتظار مرگ نشستهاند نداریم. آن روزی که خبر اعدام نوید افکاری را شنیدم به خوبی به یاد دارم، روز مرگ پوریا را هم خوب به یاد دارم، روز مرگ مهسا را، نیکا را، حدیث و محمد مرادی را هم خوب به یاد دارم. روز اعدام محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد را هم به خوبی به یاد دارم.
خوشحالی و رقص گلهای باتوم به دست در خیابان را هم خوب به یاد دارم. روزهای حمله شیمیایی به مدارس دخترانه را هم خوب به یاد دارم. آن شبی که مجید کاظمی و دوستانش آن تکه کاغذ "نگذارید ما را بکشند" را نوشتند هم خوب به یاد دارم. با دیدن هرکدام از این صحنهها، روح و روان سختجانترین انسانها هم نابود میشود.
چگونه میتوان اندکی شرافت و وجدان در درون خویش داشت و بعد از چنین مصیبتهایی همچنان خود را به ندیدن و نشنیدن و ندانستن زد؟ نمیشود.
اگر حالتان خراب است، اگر تصویری از یکی از کشتهشدگان در گالری گوشیتان ذخیره است، اگر گهگاهی با شنیدن نام یکی از ما که رفته است آه میکشید هنوز چیزی به نام وجدان در درونتان وجود دارد و این چیز کمی نیست.
عزیزان من رویایی به شما نمیفروشم اما در گسترهی پهناور تاریخ بشر، مردمانی هزاران بار بدتر از امروز ما زیستهاند و آرزوها به گور بردهاند و تاریکیها دیدهاند اما دوران سرکوبگرانشان به سر آمده است.
آنجا که سرکوبگر خود را خدا میخواند و قدرتش را به رخ مشتی کور، کر و دست و پا بسته میکشد، آنجا هم امیدی برای پایان هست.
هیچ کجا، هیچ سرکوبگر و شروری هیچگاه قدرتش از قدرت مردمانش پیشی نگرفته است.
او همیشه مجبور به سرکوب است در حالی که مردمانش فقط یک بار باید پیروز شوند. آنها شما را ناامید و شکست خورده میخواهند و هیولای هزار دست و هزار سر و هزار دهانش فقط یک چیز میگوید "شما شکست خوردهاید و ما پیروزیم" و این تنها چیزی است که باور آن پیروزی او را ادامه میدهد. اما آزادی نه میمیرد و نه خاک میشود و نه به بند کشیده میشود؛
تا زمانی که ساریناها در گوشه اتاقشان آن پروپاگاندای هزار دهان را با یک ویدیو به چالش میکشند، تا زمانی که تنها یک نفر وجود دارد که میداند "امید را نمیتوان کشت" و تا زمانی که آخرین ما امید دارد که بر گور آخرین آنها تف کند؛ ما ادامه داریم و تمام نمیشویم.
زنده باد آزادی، زنده باد ایران.
On Twitter
@mohammadaleph
💠💡💠 زنگ اندیشه
طرف اشتباه میکند؛
دست و دلش می لرزد بگوید "ببخشيد"
عاشق یک نفر شده؛انگار جانش را میگیرند
بخواهد بگوید "دوستت دارم"
کاری برایش انجام میدهی؛
انگار از بند دلش کنده می شود
بگوید " خیلی ازت ممنونم لطف کردی" و ...
حرفهای خوب مالیات ندارد
اما گاهی نگفتنشان هزینه های هنگفتی
به اطرافیانمان تحمیل میکند.
💠💡💠 امیدوارم توی رسیدن به خواسته ها و هدفاتون همین قدر لجباز و کم نیار باشین...🙂🥰
هاشم راعی مشاور و مدرس مدیریت
💠👌💠 فیلم هایی که برای رشد برندت باید حتما ببینی ..
https://www.instagram.com/hashem_raei
این مطلب رو سال ۹۶ در کانال گذاشته بودم !
نه تنها چیزی از این لیست کم نشده بلکه بحرانهای دیگری هم به اون اضافه هم شده!👇👇
💠✍💠 به شکل رسمی در تاریخ علم "چارلز داروین" نخستین فردی بود که اورنگ قُدسی ولی خیالی انسان را واژگونه ساخت و لقب "اشرفمخلوقات" را از او و فرزندانش ستاند. داروین، انسان را نه همنشین/جانشین خدا و ملکوتیان، که در ردیف دیگر جانداران زمین_گرچه تکاملیافتهتر_ قرار داد. شاید بهترین تعبیر درباره کار عظیم این دانشمند همان باشد که دکتر اِروین یالوم گفته:
نواختن سیلی بر گونه انسان و بیدار کردنش از خواب جهالت و جزماندیشی؛ دو کشیدهی آبدار دیگر را کوپرنیک و فروید قبل و بعد از پیرمرد انگلیسی بر صورت بشر نشاندند!
تا پیش از ظهور و ارائه نظریات تحولآفرین داروین عموم مردم، جامعه دینی و اکثر اهالی علم بر مبنای آموزههای کتاب مقدس عمر زمین را چیزی مابین۴۵۰۰ تا ۷ هزار سال برآورد میکردند، اما جوان محجوب و گمنام انگلیسی که پدرش او را برای تحصیل الهیات روانه کمبریج ساخته بود خط بطلانی بر هرآنچه که پیشتر در خانه و مدرسه آموخته و فرا گرفته بود کشید؛ چنانکه خود گفته:
"در مقام جوانی خداپرست به آنجا رفتم و حالا به پیرمردی "ندانمگرا"(آگنوستیک) بدل گشتهام!"
نظریه مشهور داروین_موسوم به فرگشت(تکامل)_ زلزله عمیقی در ساختار فکری و اجتماعی اروپاییان به وجود آورد و بر پایههای سترگ و کهن کلیسا تَرَکهای عمیقی و جبرانناپذیری نشاند؛ آن هم کلیسای سختگیر و متصلب انگلستان عصر ویکتوریایی. همان مخالفتِ خشمآلو و حیرتزدگی عمومی سبب شد که جراید انگلستان کاریکاتور مشهوری از او را در صفحه نخست نشریات خود منتشر کنند که تا سالها دستاویز کوبنده مخالفانش برای هجو تئوریهای علمیاش شد:
"داروین در هیأت یک میمون"
داروین اما گوشَش به این حرفها و مجادلات بدهکار نبود و کارش را با صبر و ممارست بسیار پیش برد، بیش از پیش شواهد محکمی یافت که بر آرا علمیاش مهر تایید میزد و سرانجام نظریهاش را به یک "اصل علمی" بدل کرد. کارش که به بار نشست بسیاری از عیبجویان و هجویهنویسان سابق نوشتند:
"ما تا بحال این عصر را قرن ناپلئون و هگل و مارکس میدانستیم، ولی حالا وقتش رسیده که آن را قرن داروین هم بنامیم!"
"عقلباوری" سده نوزدهم به رغم همه قدرتش نتوانست به قدر ضربه کاریِ "تکامل داروینی" نظم فکری ایستا و دیرپای اعصار پیشین را دستخوش فرسایش و اضمحلال سازد. در واقع این نظریه فرگشت و بعدها "داروینیسم اجتماعی" _در کنار اندیشههای نوظهور مارکسیستی_بود که موجب شد تا انسان عصر جدید با نگاهی از بنیاد نو و پرسشگر به جایگاه خدا، جهان و انسان در زندگی بشر بیاندیشد.
در تاییدِ تاثیر اندیشههای علمی داروین بر جامعه محافظهکار انگلستان همین بس که پس از پذیرش عمومی نظریاتش، حضور مردم در کلیساها به یکچهارم رسید، در آستانه ورود به سده بیستم نگاه قطعینگر انسان غربی به موضوع غایتمندی زندگی بشر پس از مرگ(قیامت، داوری مردگان، بهشت و جهنم ) یکسره به ضعف و تزلزل گرائید و به مصداقِ _عدو شود سبب خیر _ تمایلات دینی عمومِ افراد به مذاهب رقیب و انجمنهای سِری و عرفانی با درونمایههای شرقی (هندی_یهودی_اسلامی) گرایشی دوچندان یافت و الهیات و آموزههای سابقاً مقبول مسیحیت بیرحمانه مورد بازخواست قرار گرفت و به چالش کشیده شد. شاید بزرگترین خدمت نظریات نیرومند داروین _ به رغم همه تاثیرات سازنده یا حتی منفیاش_ آن بود که بذر "تردید" و پرسشگری جدی درباره جهان پیرامون را در ذهن بشر نشاند و او را به بازاندیشی دعوت کرد.
به زعم برخی مخالفان کینهجو، داروین نه تنها اطمینان آدمی به مرجع های بیرونی چون خدا و کلیسا را سلب کرد که اعتمادش به خویشتن را هم از میان بُرد، و بیشرمانه او را به همان انسان اولیه بیخدا و وحشتزده بدل ساخته بود که نیایشان همان جانوران "وحشی" (میمون و شامپانزه) بود، اما آنها نمیدانستند که داروین بر حسب همان بینش درونی عمیق خود صبورانه انتظار جانشینی دیگر را میکشد که کارش را در عصرِ نو ادامه داده و برای بخشی از این آشفتگی سرگیجهآور ترسناک تفاسیر و راهکارهای جدیدی ارائه خواهد نمود.
داروین منطقاً در زمان حیاتش "دکتر فروید" جوان را نمیشناخت و دکتر اتریشی هم هنوز به فروید بزرگی که ما امروزه میشناسم بدل نگشته بود، اما دانشمند پیر به درستی و بر پایه آرا علمیاش ظهور جانشین مشهورش را پیشگویی کرد:
"در آیندهای نه چندان دور علم روانشناسی بر بنیاد تازهای استوار خواهد شد..."
داروین و باورهای هنوز هم قابل استناد و راهگشایند و شاید بزرگترین درس او به دشمنان علم دعوت به شنیدن، تفکر و "سکوت" باشد.
✍رضیالدین طبیب
💠💯💠پدیده لذت انتخاب در فرایند تصمیم گیری و مذاکره اثر بخش و بسیاری تعاملات روزانه در حوزه مدیریت کاربرد دارد.
در خلال معرفی این تکنیک کاربردی در خصوص ماهیت رنج صحبت کردم و اینکه
رنج ماهیتی تحمیلی دارد و اگر رنج آگاهانه انتخاب شود تبدیل به لذت خواهد شد.
برگزاری دوره آموزشی مهارتها و فنون تصمیم گیری
در جمع مدیران و معاونین سازمان امور مالیاتی خراسان رضوی فرصت مغتنمی بود تا یکسری آموزه های کاربردی در این حوزه برای مدیران گرانقدر این سازمان مرور شود.
هاشم راعی
مشاور و مدرس مدیریت
کسب و کار یعنی تبادل ارزش
بیزنس محصول می دهد به مشتری
مشتری پول می دهد به کسب و کار
بازاریابی مدیریت ارزش را در کسب و کار انجام می دهد
طراحی ارزش (محصول)
ترویج ارزش (تبلیغات)
تحویل ارزش (فروش)
پس بازاریابی در تمام فرآیندهای کسب و کار نقش داشته و بنای ماندگاری و رشد بیزنس است
💠🆘💠یک پاراگراف از کتاب «آنچه مدیران بازاریابی امروز باید بدانند»
بخش بازاریابی را به دو گروه تقسیم کنید
بخش بازاریابی را به دو گروه بالادستی (استراتژیک) و پایین دستی (تاکتیکی) تقسیم کنید.
کارهای اجرایی، کمپین های تبلیغاتی، ترویج، پروموشن و فراهم کردن ابزارهای فروش بر عهده افراد گروه تاکتیکی یا پایین دستی می باشد.
این تیم برای کمک به فروش محصولات موجود در بخش های جدید بازار، ایجاد پیام های جدید و طراحی ابزارهای فروش بهتر، از تحقیقات بازار و بازخورد نمایندگان فروش استفاده می کند.
گروه بازاریابی بالادستی یا استراتژیک، اقدام به سنجش مشتری می کند. به این معنی که آنها نیاز مشتری را رصد و پیش بینی می کنند و چشم انداز طولانی مدت از فرصت ها و تهدیدهای کسب و کار ترسیم می کنند.
تیم استراتژیک بینش خود را با مدیران ارشد و توسعه دهندگان محصولات در میان می گذارد و از این طریق در توسعه محصولات نیز مشارکت می کند.
🧰 https://t.me/joinchat/AAAAADuezNaqNX9_kmOm4Q
💠💡💠دیروز، شلوغترین روز، در تاریخ پروازهای آمریکا بود. حجم پروازها دیوانهکنندست. حدود ۳ میلیون مسافر و بیش از ۵۱ هزار پرواز!
_۳میلیون مسافر. واقعا شگفت اوره
کمتر از ۱٪ جمعیت بجای استفاده از ماشین شخصی از هواپیماهای همگانی برای سفر استفاده کردند.
این پروازها دوچیز رو برجسته میکنه
۱_ زمان برای آمریکایی ها خیلی مهمه
۲_ هواپیما کالای لوکس نیست
💠🤔💠 اختلاف در زاویه دید
ریشه بسیاری از تعارضات در سازمان است .
از ابزار گردش شغلی بطور هدفمند استفاده کنید تا افراد از زاویه دید سایر همکاران هم با مسائل روبرو شوند .
🆔 @managementtools
دوستان و همراهان عزیز
با سلام و احترام
با توجه به اینکه اینجانب مدت 25 سال است که در حوزه روابط کار و تامین اجتماعی کسب دانش نموده ام و اکنون بر خود واجب می دانم که زکات دانش خود را بدون هیچگونه چشمداشتی در اختیار عزیزان علاقمند به این حوزه قرار دهم ، باعث افتخار است که جهت بهره مندی از مطالب آموزشی حوزه روابط کار و تامین اجتماعی ، در پیج اینستاگرام همراه بنده باشید .
همراهیتان مزید امتنان خواهد بود 🙏
ادرس پیج اینستاگرام 👇👇👇
https://www.instagram.com/arkhademlou
علیرضا خادملو
مشاور روابط کار و تامین اجتماعی