نصایح لقمان حکیم به فرزندش ....
قسمت اول
۱- فرزندم هیچ کس و هیچ چیز را با خداوند شریک مکن!
۲- با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش!
۳- بدان که هیچ چیز از خداوند پنهان نمی ماند!
۴- نماز را آنگونه که شایسته است بپادار!
۵- اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن!
۶- از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش!
۶- در مقابل پیش آمدها شکیبا باش !
۷- از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش!
۸- با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن!
۹- در راه رفتن میانه رو باش!
۱۰- بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو!
۱۱- از طریق اسماء و صفات خداوند او را بخوبی بشناس!
۱۲- به آنچه دیگران را اندرز می دهی خود پیشتر عمل کن!
۱۳- سخن به اندازه بگو!
۱۴- حق دیگران را به خوبی اداء کن!
۱۵- راز و اسرارت را نزد خود نگاه دار!
۱۶- به هنگام سختی دوست را آزمایش کن!
۱۷- با سود و زیان دوست را امتحان کن!
۱۸- با بدان و جاهلان همنشینی مکن!
۱۹- با اندیشمندان و عالمان همراه باش!
۲۰- در کسب و کار نیک جدّی باش!
۲۱- بر کوتاه فکران و ضعیفان اعتماد مکن!
۲۲- با عاقلان ایماندار مدام مشورت کن!
۲۳- سخن سنجیدۀ همراه با دلیل را بیان کن!
۲۴- روزهای جوانی را غنیمت بدان!
۲۵- هم مرد دنیا و هم مرد آخرت باش!
۲۶- یاران و آشنایان را احترام کن!
۲۷- با دوست و دشمن خوش اخلاق باش!
۲۸- وجود پدر و مادر را غنیمت بشمار!
۲۹- معلم و استاد را همچون پدر و مادر دوست بدار!
۳۰- کمتر از درآمدی که داری خرج کن!
۳۱- در همۀ امور میانه رو باش!
۳۲- گذشت و جوانمردی را پیشه کن!
۳۳- هر چه که می توانی با مهمان مهربان باش!
۳۴- در مجالس و معابر چشم و زبان را از گناه باز دار!
۳۵- بهداشت و نظافت را هیچگاه فراموش مکن!
۳۶- هیچگاه دوستان و هم کیشان خود را ترک مکن!
۳۷- فرزندانت را دانش و دینداری بیاموز!
۳۸- سوارکاری و تیراندازی و ... را فراگیر!
۳۹- در هر کاری از دست و پای راست آغاز کن!
۴۰- با هر کس به اندازۀ درک او سخن بگو!
۴۱- به هنگام سخن متین و آرام باش!
۴۲- به کم گفتن و کم خوردن و کم خوابیدن خود را عادت بده!
۴۳- آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند!
۴۴- هر کاری را با آگاهی و استادی انجام بده!
۴۵- نا آموخته استادی مکن!
۴۶- با ضعیفان و کودکان سرّ خود را در میان نگذار!
۴۷- چشم به راه کمک و یاری دیگران مباش!
۴۸- از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش!
۴۹- هیچ کاری را پیش از اندیشه و تدبر انجام مده!
ادامه دارد ...
🕋 نکته : طواف بر طبق مذهب امام ابو حنیفه رحمه الله 🕋
در حین طواف، بسیار اتفاق می افتد که پوست زن و مرد نامحرم به هم می رسند ووضویشان باطل می شود وبه همین علت چنان خوب است که در سفر حج، زن و مرد نامحرم از مذهب امام ابو حنیفه رحمه الله تقلید کنند، زیرا در مذهب او لمس پوست وضو را باطل نمی کند وکسی که در این مساله از مذهب امام ابو حنیفه رحمه الله تقلید کند،واجب است در وضو حد اقل یک چهارم سر را مسح کند . ونیز بداند که در مذهب او آمدن ریم وخون، استفراغ پر از دهان وخندیدن با صدای بلند در نماز وضو را باطل می کند. همچنان که در کتاب های مذهبی ایشان بیان گردیده است. .
دوست داشتن اولیای حق تعالی...
ابو موسی الدیبلی می گوید: شنیدم ڪه مردی به شیخ بایزید بسطامی قدس الله سره گفت: مرا بسوی عملی راهنمایی ڪن ڪه بدان وسیله به سوی خدای عزوجل نزدیکی جویم.
شیخ بایزید بسطامی به او فرمود: اولیاء الله و دوستان خدا را دوست بدار تا آنان نیز تو را دوست بدارند؛ زیرا حق تعالی در قلوب اولیای خویش نظر می ڪند و شاید به نام تو نیز در قلب ولی اش نظر بیفکند و تو را بدین خاطر ببخشاید.
منبــع :صفة الصفوة ابن جوزی حنبلی
۱-بیع انسان حریاعضوی ازان شرعا حرام است زیرامبیع بایدازجنس مال ومملوک باشد،(ولوباع عبده وحرا الخ صح فی ملکه) ای فی العبدفقط لاالحرلانه لیس بمال،مغنی المحتاج ۲ص ۴۰
مضافا براینکه،فرماید(وکل ماجازبیعه جازهبته ومالاکمجهول ومغصوب وضال فلا)مغنی المحتاج ۲ص۳۹۹
درنتیجه اهدای عضومریض جایزنیست چون بیعش حرام است.
حال فرض کنیم اهدای عضوجایزاست اماهمه می دانندکه یکی ازارکان اهدا شخص مهدی است پس مسئله مافاقداین رکن است ،زیراشخص بیماربدلیل بیهوشی توان انشائ صیغه راندارد وازسوی دیگرهیچ ولی یا وارثی حق تصرف درمال وبدن وی راندارد،زیرافعلادرقیدحیات است به دلیل اینکه مداراحکام شرعی ازقبیل ،تقسیم ارث،تصرف درمتعلقات ،شروع عده همسرو....همان موت حقیقی،به معنای خروج روح ازبدن وسکون قلب است، نه عارضه بیهوشی مغزوازحرکت افتادن جسم.
گفتیم درحین بیهوشی تصرف درمال وبدن بیمار ممنوع است به دلیل (وشرط فی الواهب اهلیة تبرع فلاتصح من ولى) اي لانه ليس اهلاللتبرع في مال موليه اوبدنه ،شرح منهج ٣ص٢١٧ .
۳-قطع کردن جزئی از بدن شخص زنده ای ولودرحالت اضطراروضرورت شرعاحرام است،(ویحرم قطعه لغیره ومن معصوم)مغنی المحتاج ۴ص۳۱۰
۳-قطع کردن جزئی از بدن شخص زنده ای ولودرحالت اضطراروضرورت شرعاحرام است،(ویحرم قطعه لغیره ومن معصوم)مغنی المحتاج ۴ص۳۱۰
۴-علامه شهید بوطی درکتاب قضایافقهیة معاصرة ص١٢٨ فرمايند(هرتصرفي دربدن شخصي كه يقينا ياظنا ولو به ظن غيرراجح منجربه فوت وي شودجايزنيست زيرا اين تصرف بالتبع متعلق به حق الله است).
نكته پایانی اینکه ،انچه معروض گردید مربوط به استفاده ازاعضای شخص زنده وتصرف دران بود. اماانچه درکتب فقهی دیده می شود مبنی برپیوند استخوان ادمی با استفاده ازاستخوان ادمی مربوط به استفاده ازتکه استخوانی است که متعلق به فرد متوفای بوده ، که انهم تنها درحالت ضروری جایز،وسپس درصورت عدم خوف نزع بایدبرداشته شود،، مغنی المحتاج ۱ص ۱۹۰ وج۴ ص۳۰۹
والسلام علی عبادالله الصالحین
ارادتمندتان، جعفرپروین .
پیرانشهر
حکم زنانی که در عروسی ها جلو چشم نامحرم با آرایش می رقصند چیست
خودآرایی زنان خواه با لباس باشد یا با زیور آلات و دیگر وسایل آرایشی، جایز نمیباشد و حرام است .
قرآن مجید در (سوره نور/آیه 31) می فرماید :
نباید(زنان) زیور خود را نمایان کنند مگر آن قسمت که پوشاندنش ممکن نیست
مانند: ظاهر لباس، صورت کف دستان و..
میدانیم که زنان نباید پیش بیگانگان (مردان نامحرم) به جز صورت و کف دستان را نمایان سازند ولی زنانی که به تالارها و مراسم شادی و عروسی دعوت میشوند، بیشترشان از هیچ آرایش و پیرایشی فروگذار نمینمایند و با آرایش تمام و برهنگی شرم آور، حضور پیدا میکنند، در حالیکه برخی از آنان برای شوهرخود بسیار بیتوجه بوده و کمترین آرایش را از خود نشان میدهند.
پیامبر عظیم الشأن(ص) بعد از ذکر چند وصف دیگر برای آنان مانند خرامان راه رفتن و... میفرمایند
چنین زنانی به بهشت داخل نمیشوند و حتی بوی آن را هم استشمام نمیکنند در حالیکه بوی خوش بهشت از مسافتها به مشام میرسد.
(صحیح مسلم شماره 5704)
ابو اسید انصاری روایت کرده است که رسول خدا(ص) در بیرون مسجد زنان را دید که در حال راه رفتن با مردان مختلط شدهاند فرمود:
« اسْتَأْخِرْنَ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكُنَّ أَنْ تَحْقُقْنَ الطَّرِيقَ عَلَيْكُنَّ بِحَافَاتِ الطَّرِيقِ »
روایت از ابو داودشماره حدیث(5272)
درنگ کنید(واایستید) چون شما نباید در وسط راه بروید(و با مردان مختلط شوید) بلکه باید در کنارههای راه حرکت کنید.
راوی گفته است
«فكانت المرأة تلتصق بالجدار حتى إن ثوبها ليتعلق بالجدار من لصوقها به »
با این دستور پیامبر(ص) زنان چسپیده به دیوار راه میرفتند و گاهی به علت چسپیدن به دیوار لباسهایشان (در برآمدگیهای دیوار) گیر میکرد.با کمی دقت و تامل در این حدیث به وضوح خواهید فهیمیدکه وقتی از راه رفتن زنان و مختلط شدنشان در بین مردان ممنوع شده ، رقصیدن در بین مردان و مختلط شدن با انان به طریق اولی ممنوع و حرام است .
رقص و پایکوبی به صورت امروزی که با اختلاط زنان و مردان و آرایشهای غلیط و لباسهای نا مناسب و نیمه عریانی زنان همراه است،حرام است و شکی در آن نیست و نیازمند استدلال نمیباشد
به طور خلاصه میتوان گفت، در رقص و پایکوبیهای امروزی منکرات و مفاسد زیر همزمان متحقق میشود:
نگاه حرام،
تماس نامشروع،
برهنگی حرام،
گوش دادن به موسیقی و آوازهای مبتذل،
بربادرفتن پول باپرداختن آن به آواز خوانها،
تحریک جنسی حاضران،
بدآموزی برای کودکان معصومی که هنوز به این کارها آلوده نشدهاند و...
فیلمبرداری و عکاسی از این مجالس و.....
نکته فقهی
زن که در لباس احرام است نباید گردی صورت و هر دودستش را بپوشاند مثلا نباید از نقاب وماسک و هدبند که نصف صورت را بپوشاند را در اثنای احرام استفاده کند، وهمچنین پوشیدن دست ها با دستکش برای مرد وزن محرم ممنوع است وجزء محرمات احرام می باشد.
اما پوشیدن چادر و مقنعه بلندی که دست های زن محرم را مخفی می کند و در زیر چادر ومقنعه بلند پوشیده می شود ممنوع نیست و فدیه ندارد. زیرا آنچه ممنوع است پوشیدن دست با دستکش است . نه چادر ومقنعه بلند
نویسنده: ماموستا محمد محمودی
تنها حج مقبول:
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺒﺎﺭﮎ یکی از صوفیان بزرگ ﺑﻪ ﺣﺞ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺷﺸﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﺎﺟﯽ، ﮐﺴﯽ ﺣﺎﺟﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﮕﺮ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ؛ کفاشی ﺩﺭ ﺩﻣﺸﻖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﯿﺎﻣﺪ. ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﺩﻣﺸﻖ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯﯼ؛ (ﭘﯿﻨﻪ ﺩﻭﺯﯼ کفش) می کند. ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﺮﻓﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺣﺠﺎﺝ ﻓﻘﻂ ﺣﺞ ﺗﻮ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ؟ ﮔﻔﺖ ﺳﯽ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺣﺞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﻩ ﺩﻭﺯﯼ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻋﺰﻡ ﺣﺞ ﮐﺮﺩﻡ، عیالم ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﻮﯼ ﻃﻌﺎﻡ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ، ﻣﺮﺍ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﻌﺎﻡ ﺑﺴﺘﺎﻥ، ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ، ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻫﻔﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﺮﯼ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﯾﺪﻡ. ﭘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻃﻌﺎﻡ ﺳﺎﺧﺘﻢ. ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺣﻼﻝ ﻧﺒﺎﺷﺪ. ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﺸﻨﯿﺪﻡ ﺁﺗﺸﯽ ﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺁﻥ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭهم ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺪﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻔﻘﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺣﺞ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ.
{ﺗﺬﮐﺮة ﺍﻻﻭﻟﯿﺎء؛ عطار نيشابور}
شناسنامه حضرت محمد (ص)
نام: حضرت محمد (ص)نام پدر: عبدالله
نام پدر کلان پدری: عبدالمطلب نام مادر: آمنه
نام پدر کلان مادری: وهب نام خانم اول: خدیجة الکبرا (رض)نام پدر خانم اول: حویلد
نام مادر خانم اول: فاطمه بنت زایده نام دایه: حلیمه سعدیه
نام خانواده گی: هاشم ..نام قبیله: قریش
تاریخ تولد: روز دوشنبه 12 ربیع الاول مطابق با بیستم اپریل سال 571 میلادی محل تولد: شهر مکه معظمه
نام کشور: عربستان سعودی
نژاد: عرب
لقب شان قبل از بعثت: امین و راستکار
لقب شان بعد از بعثت: سرور کائنات
محل صدور وحی: غار حراء
محل غار حراء: ( جبل نور )
محل جبل نور: شمال غربی شهر مکه
تاریخ صدور اولین وحی الهی: سال 611 م
اولین آیه وحی الهی: آیه ( اقراء )
اولین سوره وحی الهی: سوره العلق
ماموریت: پیغمبری
طریق: دین اسلام
مدت ماموریت: بیست وسه سال
مامور ثبت: جبرائیل (ع)
رنگ آن حضرت: درخشان
رنگ موی: سیاه
قد: متوسط مایل به بلند
بینی: کشیده و قلمی
دهن و دندانهای: روشن و صاف
همسران: خدیجه بنت حولد، عایشه بنت حضرت ابوبکر صدیق، حفصه بنت عمر فاروق، سوده، زینب، ام الحبیبه بنت ابوسفیان…..
سن خانم اول شان: (65) ساله وقت وفات سال (10) نبوت
پسران: قاسم که در دو سالگی وفات یافت، عبدالله مشهور به طیب، طاهر که در سن شش ماهگی وفات یافت، و ابراهیم که به سن شانزده ماهگی وفات یافت.
دختران: زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه
تحصیلات: تعلیم و پرورش زیر نظر الله (ج) توسط حضرت جبرائیل (ع)
اولین غزوه رویاروی با کفار: غزوه بدر
شماره شناسنامه در قرآنکریم: (25) ختم الانبیاء
محل سکونت قبل ازهجرت: شهر مکه محل بنی هاشم
محل سکونت بعد ازهجرت: شهر مدینه منوره محل ابو ایوب انصاری
تاریخ هجرت از مکه به مدینه: سال ( 622 ) م
وفات پدرشان: دو ماهه در شکم مادر
سن پدر شان: ( 25 ) ساله وقت وفات
محل قبر پدرشان: شهر مدینه منوره
وفات مادر شان: سن شش سالگی
محل قبر مادر شان: منطقه ابواء ( بین مکه و مدینه )
وفات پدر کلان شان: سن (8) ساله (2) ماهه و (10) روزه
سر پرست اصلی شان: ابو طالب کاکایشان
وفات کاکایشان ابو طالب: سال (10) نبوت سه روز بعد از وفات خدیجةالکبرا (رض)
وظیفه شان قبل از بعثت: تا سن (25) سالگی چوپان و بعد از(25) سالگی تجارت با سرمایه خدیجةالکبرا (رض)
وظیفه شان بعد از بعثت: تبلیغ و انتشار دین مقدس اسلام
سن موقع ازدواج: (25) ساله و خدیجةالکبرا (رض) (40) ساله
سن رسیدن به نبوت: (40) ساله
اولین سفر شان: سن (12) سالگی به همرای کاکایشان ابو طالب به شهر بصری که شهریست در شام ( سوریه امروزی )
طول عمر مبارک شان: (63) سال
تاریخ وفات شان: (12) ربیع الاول سال (11) هجری قمری روز دوشنبه
مرقد معطر شان: شهر مدینه منوره حجره ام المومنین حضرت عایشه صدیقه (رض)
ســوال
خانم هایی که به دست و یا پای شان رنگ ناخن (لاک) میزنند وقتی وضو ویا غسل کنند آیا غسل و یا وضوشان صحیح است؟
پاســخ
اگر زنها به ناخنهای دست و پای خود رنگ ناخن بزنند، باید در هنگام وضو یا غسل آن رنگ را از ناخن خود کاملا پاک کنند و بعد وضو یا غسل کنند،
زیرا آن رنگ موجب می شود تا آب به سطح خارجی ناخن نرسد در حالیکه لازم است تا آب به تمام سطوح خارجی و پوست اعضای وضو و یا کل بدن در هنگام غسل برسد، در غیر اینصورت وضو یا غسل صحیح نخواهد بود و لذا نمازشان نیز صحیح نیست.
از انس رضی الله عنه روایت است: پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم مردی را دید که (وضو گرفته است و) به پایش به اندازه ی ناخنی آب نرسیده، فرمود: ارجع فأحسن وضوءک» .
«برگرد و به نحو احسن وضو بگیر».
البته اگر زنی از حنای طبیعی برای رنگ کردن ناخن دستش استفاده کند، نیازی به پاک کردن آن برای وضو یا غسل نیست، زیرا حنا بر خلاف رنگهای دیگر مانع از رسیدن آب به سطح خارجی ناخن نمی شوند.
لاک_ناخن حنا
امام بشر حافی رحمةالله علیه فرمود:
بدترین و زشت ترین مردمان کسانی هستند که تنها در ماه رمضان خداوند را میشناسند.
بشر الحافي رحمهالله:
بئس القوم ، قوم لا يعرفون الله إلا في رمضان.
منبع: [مفتاح الأفكار للتأهب لدار القرار ٢٨٣/٢]
مصرف آب شرب در هتل های محل اقامت زائران
آب لوله کشی داخل هتل ها قابل نوشیدن نیست بنابراین فقط از بطری های آب صحه برای آشامیدن استفاده کنید.
به منظور کاهش حجم زباله ،پس از مصرف آب بطری آن را فشرده کنید
/channel/haj12005
طواف زن حائض
برای زن جایز است دارو را استفاده و مصرف کند تا حیض او جلو یا عقب بیفتد وبا پاکی طواف الافاضه ي (واجب ) ركن حج را انجام دهد واگر زنی در حین ( طواف الافاضه ) دچار حیض شد و مدت آن طول می کشید که از همسفران عقب می افتاد برای او درست است به فتوای دیگر امام شافعی عمل کند که می فرماید : در مدت حیض،روزهایی که خون حیض جاری نمی شود و متوقف می گردد ،آن روزها پاکی به حساب می آیند ، این فتوا با مذاهب امام مالک و امام احمد رحمهم الله موافق است ،پس هرگاه خون او متوقف شد ، غسل می کند وطواف الافاضه را انجام می دهد ویا این فتوا برای او درست خواهد بود و مشمول رکن حج می شود .
واگر خونش متوقف نشد ،صحیح است از دارو استفاده کند وخون را مدتی متوقف کند ، همان گونه که در حاشیه الایضاح ابن حجر ،این مسآله شرح گردیده است.
#وضو_در_طواف....
✅ به خاطر اختلاط زن و مرد در حین طواف ڪه بسیار اتفاق می افتد ، شایسته است مرد و زن از مذهب امام ابوحنیفه تقلید ڪنند ڪه بنا بر فتوای ایشان لمس پوست نامحرم وضو را باطل نمی ڪند ، پس لازم است بر طبق مذهب ایشان وضو بگیرند یعنی :
اگر فردی شافعی مذهب نیاز داشت با لمس وضویش باطل نشود ، ابتدا باید خود را در مساله وضو تقلید مذهب امام اعظم ابوحنیفه بڪند و سپس مطابق مذهب امام ابوحنیفه وضو بگیرد ، یعنی
1 ــ ڪل وضو را یڪ جا بگیرد و در بین شستن اعضاء فاصله نـــیاندازد ، يعنى بين شستن صورت و دست آن قدر فاصله نیندازد ڪه عضو خشڪ بشود ، به این ڪار در مذهب امام ابوحنیفه ڪه واجب است موالاة می گویند ولی در مذهب امام شافعی پشت سرهم شستن اعضاء وضو واجب نیست و سنت است .
2 ــ هم چنین اگر تقلید مذهب امام ابوحنیفه را بڪند واجب است یڪ چهارم از سرش را مسح ڪند .
تذکر :
1 ــ این شخص به محض جاری شدن خون یا چرڪ از جایی از بدنش یا استفراغی ڪه دهانش را پر ڪند ، و یا خوردن گوشت شتر وضویش باطل است (در مذهب امام ابوحنیفه جاری شدن خون یا چرڪ از جایی از بدن ، خوردن گوشت شتر و استفراغی ڪه دهان را پر ڪند باعث ابطال وضو می شود) ، چرا ڪه دیگر در وضو پیرو مذهب امام شافعی نیست .
2 ــ همچنین در مذهب امام ابوحنیفه خندیدن با صدای بلند در نماز ، وضو را باطل می ڪند .
از فضیلتهای صلوات فرستادن بر رسول الله صلّي الله عليه وسلّم
از حضرت صفوان بن سليم رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلّي الله عليه وسلّم فرمودند
هرگاه شب و روز جمعه فرا رسيد بر من صلوات و درود بسيار بفرستيد.
شیخ اصبهاني رحمه الله علیه میفرمايد: در خواب خدمت رسول الله صلی الله علیه و سلم رسيدم، به ايشان گفتم: يا رسول الله؛ محمد ابن ادريس شافعي رحمة الله علیه پسر عمويت آيا چيزي را به وي اختصاص دادي؟ ايشان صلی الله علیه و سلم فرمودند: آری، از خداوند درخواست نمودم كه او را مورد محاسبه قرار ندهد. گفتم: دليل آن چيست؟ فرمودند: وی بر من صلواتی را ميفرستاد كه مثل آن بر من فرستاده نشده است. گفتم: يا رسول الله! آن صلوات چگونه است؟ ايشان فرمودند:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ كُلَّمَا ذَكَرَك الذَّاكِرُونَ وَ صَلِّ عَلَى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ كُلَّمَا غَفَلَ عَنْ ذِكْرِهِ الْغَافِلُونَ»
مغني المحتاج 1/295 - حواشي الشرواني
فضیلت نماز جماعت....
حضرت عبدالله بن عمر قواریری رَحِمهُ اللّٰهُ تَعَالَى می فرماید: هرگز نماز جماعت را ترڪ نڪرده بودم، روزی مهمانم آمد و به سبب مشغول شدن به او، نماز جماعت عشاء را از دست دادم، به مسجد رفتم دیدم مردم از جماعت بر می گشتند.
با حزن وارد مسجد بصره شدم و با خود گفتم ڪه ثواب نماز جماعت بیست و پنج برابر نماز انفرادی است، لذا بیست و پنج بار نماز عشاء را به امید آن ڪه به فضیلت نماز جماعت مسجد برسم تڪرار ڪردم.
شب در خواب قومی را دیدم ڪه با اسب می رفتند، من هم با الاغم هر چه سعی می ڪردم به آن ها نمی رسیدم، یڪی از آن ها رو به من ڪرد و فرمود: به سواری ات فشار نیاور ڪه به ما نمی رسی. گفتم: چرا؟ گفت: زیرا ما نماز عشاء را با جماعت خواندیم و شما به تنهایی.
منبــع :
سِيَرُ أعلام النُّبلاء امام ذهبی شافعی
توجه به این نڪته ضروریست ڪه بیست و پنج بار تڪرار نمودن یڪ نماز به اندازه خود جماعت ثواب نداشت و فرد به رتبه آن ها نرسید.
شما ڪدام ثواب را می خواهید؟
یڪ ثواب؟
یا بیست و پنج ثواب؟
حضرت رســول الله ﷺ می فرماینــد:
ثواب نماز جماعت بر نماز تنهائی؛ بیست و پنج [و در روایتی بیست و هفت] برابر است.
بـخاری 645 ـــ مـسلم 650
..قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ259 بقره
« «پس خداوند او را» يعني: عزير را «صد سال ميراند، سپس برانگيختش» و بدينگونه براي او در وجود خودش، بر معاد مثل ونمونهاي زد.
خداوند جلّ جلاله بعد از برانگيختن مجددش به او گفت: «چقدر درنگ كردهاي؟» در حالمرگ؟ «گفت: يك روز يا پارهاي از روز را درنگ كردهام» عزير اين سخن را بنابه پندار خودش گفت زيرا خداي عزوجل او را در آغاز روز ميراند و پس از صدسال در آخر روز زنده ساخت، پس چون ديد كه خورشيد هنوز ميتابد، گمان كرد كه آن خورشيد؛ خورشيد همان روز است و او فقط چند ساعتي بيش نخوابيده است «گفت» پروردگار متعال «چنين نيست، بلكه صد سال درنگ كردهاي» در حال مرگ «پس به خوراك و نوشيدني خود» كه گويند؛ انجير و شيره انگور بود «بنگر، كه» با وجود سپري شدن اين مدت طولاني، طعم و رنگ آن به قدرت لايزال ما «تغيير نكرده است و به درازگوش خود بنگر» كه چگونه اعضا واجزاي وجودش متلاشي شده و استخوانهاي آن درهم ريخته است .....
در این آیه مبارکه مساله قبض و بسط زمان با اذن و قدرت الله تعالی بسیار مشهود و ملموس است .
زمانیکه برای سیدنا عزیر و الاغش صد سال بوده و طی آن اجزای دراز گوش ، متلاشی شده و استخوانهایش در هم ریخته اما برای خوراک و نوشیدنی اش چنان سریع گذر نموده که با وجود سپري شدن اين مدت طولاني ، طعم و رنگ آن به قدرت لايزال الهی تغيير نكرده بود .
مشخص است که در این بازه زمانی صد ساله می بایست خوراک و نوشیدنی فاسد شود اما چون این زمان برای آنها صد سال نبوده بلکه سریع گذر کرده چنین اتفاقی رخ نداده است اما همان زمان برای عزیر و الاغش صد سال بوده و بر اجزا و استخوانهای بدن آنها اثر گذاشته است .
ویلر کاشف بمب هیدروژن و غلاف جوی میگوید: ورای این عالم ، جهانی وجود دارد به نام جهان ناپیدا ( کون خفی ) که هر حرکتی در آن به صورت آنی رخ میدهد و زمان در آن متوقف است
امکان دارد یک شیء به آن وارد شود و مدت صد سالِ زمین و ما در آنجا بماند اما وقتی که خارج میشود زمانی بر آن جاری نشده باشد زیرا زمان در حق آن متوقف شده است .
فعالیت سفارت ایران در عربستان سعودی آغاز شد
سخنگوی وزارت خارجه ج.ا.ایران در نشست خبری: سفارت جمهوری اسلامی ایران در ریاض و کنسولگری در جده و دفتر سازمان همکاری اسلامی در ریاض به طور معمول و در گام های اولیه فعالیت خودشان را آغاز کرده اند.
بسم الله الرحمن الرحیم
احکام مخصوص حج وعمره بانوان .
سوال: آیا زن بدون همسرش وبدون محرم خانوادگی خود میتواند به حج برود؟
جواب : اگر زن واجدشرایط حج رفتن بود یعنی تمکن مالی داشت در ماه های حج، وهمسر وبستگان با او به حج نیامدند؛ و همسرش به او اجازه سفر حج داده باشد ، و کاروان حج او ، زنان مورد اعتمادوجود داشته باشد ( او نسوه ثقات)میتواند به سفر حج برود ومناسک حج وعمره را انجام دهد.
سوال: آیا زن میتواند نائب زن ویا مرددیگری برای انجام مناسک حج وعمره باشد؟
جواب : بله میتواند مشروط بر اینکه در سالهای قبل زن نائب، حج وعمره واجب خود را انجام دادباشد، والا اگر حج وعمره واجب خود را در سالهای قبل انجام نداشته باشد وامسال مشرف شود، ونائب یک نفر دیگر شود؛ حج وعمره انجام شده برای خود نائب منظور میشود .
سوال: آیا زنان ودختران جوان که شوهر نکرده اندوامسال مشرف به حج میشوند میتوانند قبل از سفر حج برای تاخیر عادت ماهانه از دارو استفاده کنند؟
جواب: ضروریست که پیش از سفر حج، زنان ودختران جوان که شوهر نکرده اند از نظر عادت ماهانه ، تحت مراقبت وکنترل دقیق پزشک زنان قرارگیرند تا در امور طواف ونماز طواف ونمازهای یومیه در آن مکان مقدس مشکلی برای عبادت ایجاد نشود. واز نظر فقهی اشکالی ندارد که دارو مصرف کنند تا عادت آنها به تاخیربیفتد.
سوال: اگر زنی که طواف واجب را انجام دادباشد وبعد از طواف پریوردشد( به عادت ) افتاد، برای سعی بین صفا ومروه چکار کند؟
جواب : چنین زنی میتواند بعد از طواف با رعایت مسائل بهداشتی وبدون وضو میتواند سعی بین صفا ومروه را انجام دهد وبعد از هفت دور ؛ تقصیر کند واز احرام خارج شود.
سوال : آیا سرمه کشیدن چشم برای زن در حالت احرام ایراد فقهی دارد؟
جواب: سرمه کشیدن چشم برای زن در حالت احرام کراهت شدید دارد لکن احتیاج به فدیه ندارد . واگر برای معالجه چشم درد باشد کراهت نیز ندارد.
سوال: درمورد جماع( همبستری) زن وشوهر محرم ( کسی که در احرام حج ویا عمره باشد) میتوانید توضیحات را بدهید.
جواب : یکی از محرمات احرام، جماع وهمبستری بین زن وشوهر می باشد،
در سفر عمره مفرده و عمره تمتع تا پایان اعمال عمره حق همبستری ندارند. واگر قبل از اتمام عمره همبستر شوند ، عمره هر دو آنها باطل میشود وبایدیک فدیه ( شتری ۵ساله ) ذبح کند،وبایددوباره احرام تازه ببندندو عمره را قضا کنند.
((یاد آوری فدیه فقط بر شوهر واجب میشود و بر زن واجب نمیشود))
در مورد جماع وهمبستری در حج یعنی بعداز وقوف در عرفات ومزدلفه وقبل از مراسم عید قربان که شامل ۳ عمل می باشد( رمی جمره عقبه-حلق ویا تقصیر- طواف الافاضه) قبل از انجام دو عمل از آنها ،(قبل از تحلل اول)
(زن وشوهر )جماع وهمبستر شدند حج هر دوآنها باطل وفاسد میشود. ومابقی اعمال جامانده حج را ادامه و انجام دهند وباید در سال آینده حج را قضا کنند و یک حیوان شتر ۵ ساله فدیه ، ذبح کنند.
واگر زن وشوهر بعد از تحلل اول در روز عید قربان بعد از حلق یا تقصیر ورمی جمره عقبه ؛ و قبل از طواف الافاضه جماع کردند حج آنها صحیح بوده و موجب فساد حج نمیشود ، ولی واجب است یک گوسفند را ذبح کنند وفدیه بدهند.
یاد آوری : در تمام موارد فوق اگر جماع قصدا وعمدا وبا آگاه وعلم بر حرام بودن آن انجام شود موجب فدیه وابطال حج وعمره میشود.
والا اگر از سر فراموشی، وخطا، جماع کردند حج وعمره شان فاسد نشده وفدیه ای بر شوهر واجب نمی شود.
تهیه تنظیم از طرف محمد محمودی
💥یک نکته فقهی
آیا اگر زن در زمان طواف ، پاک نباشد یعنی در عادت ماهانه باشد، میتواند طواف کند ؟
و آیا استفاده از دارو برای تعویق پریودی جایز است ؟
پاسخ :
اگر زنی در حین "طواف الافاضه" دچار حیض شد، و مدت حیضش آنقدر طول میکشید که از همسفرانش عقب میافتد برای او جایز است به فتوای دیگر امام شافعی رحمهالله عمل کند که میفرماید : ( در مدت حیض، روزهایی که خون حیض جاری نمیشود، و متوقف میگردد، آن روزها پاکی به حساب میآیند) و نیز این فتوا با مذهب امام مالک و امام احمد رحمهماالله ، موافق است، پس هرگاه خون او متوقف شد، غسل میکند و طواف الافاضه را انجام میدهد و با این فتوا برای او درست خواهد بود و مشمول رکن حج میشود، و اگر خونش متوقف نشد، صحیح است از دارو استفاده کند و خون را مدتی متوقف کند.
و در کل برای زن جایز است دارو مصرف کند تا حیض او جلو یا عقب بیفتد و بتواند با پاکی "طواف الافاضهی رکن حج" را بجا بیاورد.
اما استفاده از این داروها عوارضی هم دارد.
حالت حيض و نفاس مانع محرم شدن نيست و زن حائض تمام مناسك حج را بايد انجام دهد. فقط طواف و نماز طواف را ترك كند،تا پاک شود
نویسنده: ماموستا محمد محمودی
علت نامگذاری به عرفه
علت نامگذاری این روز به عرفه اینست كه حضرت ابراهیم( علیه السلام) در لیلة الترویة خواب دید كه یكی به او می گوید: خداوند به تو دستور
می دهد كه فرزندت را ذبح كن؛ وقتی كه صبح شد در فكر فرو رفت كه آیا این خواب از جانب خدا است، یا از طرف شیطان؟
👈 لذا این روز یوم الترویة؛ یعنی روز فكر كردن نام گذاشته شد در شب دوم نیز همین خواب را دید و به او گفته شد وعده كن، صبح كه شد فهمید و دانست كه این خواب از جانب خداوند است، لذا به یوم عرفه؛ یعنی روزی كه آن حكم را دانست و شناخت، نام گذاری شد.
✍ در شب سوم نیز همان خواب را دید، پس به ذبح نمودن فرزندش قصد كرد، لذا این روز یوم النحر یعنی روز قربانی نام گذاری شد.
📚 امام قرطبی( رحمه الله) می نویسد:
«ویقال : إن إبراهیم رأى فی لیلة الترویة كأن قائلاً یقول : إن اللّه یأمرك بذبح ابنك؛ فلما أصبح رَوَّى فی نفسه أی فَكَّر أهذا الحُلْم من اللّه أم من الشیطان؟ فسمّی یوم التَّرْویة . فلما كانت اللیلة الثانیة رأى ذلك أیضاً وقیل له الوعد ، فلما أصبح عرف أن ذلك من اللّه فَسُمِّیَ یوم عرفة . ثم رأى مثله فی اللیلة الثالثة فَهمَّ بنحره فسُمِّی یوم النَّحْر .
📚تفسیر القرطبی ـ موافق للمطبوع –
(15 / 102)
✅علت نام گذاری به عرفات: اما اینكه چرا به این مكان عرفات می گویند ابن حجر رحمه الله می فرماید: عبد بن حمید از ابی مجلز روایت كرده است:
👈زمانیكه ابراهیم علیه السلام از ساختن بیت الله فارغ شد، جبرئیل آمد و روش طواف را كه هفت مرتبه است به او نشان داد راوی
می گوید: گمان می کنم كه سعی بین صفا و مروه را هم نشان داد، سپس ابراهیم را به عرفات آورد و به او گفت:
«أعرفت» آیا دانستی؟
ابراهیم فرمود: بله، گفت: از اینجاست كه به آن عرفات می گویند. قَوْله : ( وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا ) قَالَ عَبْد بْن حُمَیْدٍ : حَدَّثَنَا یَزِید بْن هَارُون حَدَّثَنَا سُلَیْمَان التَّیْمِیُّ عَنْ أَبِی مِجْلَزٍ قَالَ لَمَّا فَرَغَ إِبْرَاهِیم مِنْ الْبَیْت أَتَاهُ جِبْرِیل فَأَرَاهُ الطَّوَاف بِالْبَیْتِ سَبْعًا قَالَ وَأَحْسِبهُ وَبَیْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَة ، ثُمَّ أَتَى بِهِ عَرَفَة فَقَالَ : أَعَرَفْت ؟ قَالَ نَعَمْ ، قَالَ : فَمِنْ ثَمَّ سُمِّیَتْ عَرَفَات .
منبع :فتح الباری لابن حجر – (5 / 232)
🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋🕋
تلاش برای نبـش قبـر رسـول الله ﷺ....
در سال 557 هجری قمــری شبی سلطان نورالدین زنڪی رحمة الله در خوابش، پیامبر ﷺ را دید ڪه به دو مرد سفید پوست مو بور اشـاره می نمود و می فرمودنــــد:
به من کمک ڪن و مـرا از دست این دو نفر نجات بده! به همین خاطـر با دلهـره بیـدار شد، سپـس وضو گرفت، نماز خواند و خوابیـد. اما دوباره همـان خواب را دید، بنـابراین دوباره بیـدار شد، وضو گرفت، نماز خواند و خوابید.
سپـس برای بار سوم نیز همـان خواب را دید، پس بیـدار شد و گفت: دیگر وقت خواب نیست. او وزیر صـالح و نیـکوکاری داشت ڪه نامش جمال الدین موصلی بود، پس به دنبال او فرستاد و ماجرای خواب را برایش بازگو ڪرد.
او به سلطان گفت: چرا نشسته ای؟ هم اکنون بسوی مدینه منوره برو و آنچـه دیده ای را پنـهان دار.
پس در آن وقت شب آماده شد و همـراه وزیرش جمال الدین بسوی مـدینـه به راه افـتاد. در حـالی ڪه اهل مدینه در مسـجد نبـوی جمع شـده بودند، وزیر گفت:
سلطـان قصـد زیارت پیـامبـر ﷺ را نموده و اموالی را برای دادن صـدقه با خود آورده است. پس نام کسانی ڪه مستـحق صـدقه هستـند را بنویسنـد.
بنـابراین اهل مدینه نام همگی آن ها را نوشتند و سلطـان دستور داد تا هـمه حضور یابند. او به تمام حاضـران به دقت می نگریست تا صفتی را ڪه پیامبر ﷺ به او نشان داده بود، با مردم تطبـیق دهـد، اما آن صفت را در آنان نیـافـت.
پس از آن صـدقات را توزیع نمود تا این ڪه مردم بهـره مند شدند و از آن جا رفتـند.
سلطـان گفت: آیا کسی مانده ڪه صـدقه ای دریافت نڪرده باشد؟ گفتند: خیر. گفت: خوب فڪر ڪنید.
گفتنـد: فقط دو مرد مغـربی مانده اند ڪه چیـزی از ڪسی دریافت نمی ڪنند، آن دو نیڪوکـار و ثروتمـنـد هستـند و بسـیار به نیازمندان صدقه می دهند. پس دلش آرام گرفت و گفت:
آن دو را نزدم بیاورید. آن دو نفر را نزدش آوردند. وقتی به آن ها نگریست، دید همان دو مردی هستند ڪه پیامبر ﷺ بدانها اشاره نموده بود و گفته بود:
به من کمک ڪن و مرا از دست این دو نفر نجات بده.
به آن دو گفت: از کجا آمده اید؟ گفتند: از مــغرب (مراڪش) و برای حج آمده ایم، و تصمـیم گرفته ایم در جوار پیـامبر ﷺ سڪنـی گزینیم.
سلطـان گفت: به من راست بگویید. از مردم پرسـید: منـزل آن دو کجـاست؟
به وی خـبر دادند ڪه آن دو در نزدیڪ حـجرهٔ شـریفِ پیامبـر ﷺ ساڪن هستـند و اهل مدینه بخاطـر نماز و روزه و صـدقه بسیـار آن هـا و نیـز زیارت بقیـع و قـبا به ثنـایـشان پرداختـند.
سلطـان آن دو را بازداشت ڪرد و به منزلشان رفت و به تنهـایی به وارسی و جستـجوی خانه مشغول شد. او حصیری را در خانه برداشت و به یڪـباره چشمش به تونلی افتـاد ڪه آن دو ڪنـده بودند ڪه به حجره شریف پیامبر ﷺ می رسـید.
مردم از این امر مات و مبهوت ماندند و به لرزه افتـادند. سلطـان در این هنـگام گفت: به من راستـش را بگویـید. و آن دو را به شـدت زد تا این ڪه اعتراف ڪردند ڪه هر دو مسیـحی هستـند، و مسیـحیـان آن ها را همراه حاجیان مغـربی به مدینه فرستـاده و اموال هنـگفتی بدانان داده و به آن ها دستور داده اند ڪه با حیـله و نیـرنگ جسد پیامبـر ﷺ را سرقت ڪنند.
آن دو شبـانه مشغول کنـدن بوده اند و هر یک محفـظه ای پوستـین به سبڪ مغـربی داشته اند ڪه بوسیـله آن خاڪ را از تونل بیـرون می بردند و بعد با ادعای زیارت بقیع خاڪ را در آنجا بین قبرها خالی می ڪردند و مدتی مشغول این ڪار بوده اند.
اما زمانی ڪه به حجره شریف پیامبر ﷺ نزدیک شدند، رعد و برق آسمان شـروع شد و صاعـقه ای بزرگ روی داد ڪه مردم پنداشتند ڪوه ها را از ریشه برکنده است. و سلطـان صبح همان شب به آنجا رفت.
زمانی ڪه آن دو اعتراف ڪردند و حقیـقت ڪارشان به دست سلطان آشڪار شد و عظمت الله متعـال در این مسـئـله را مشـاهـده نمود، به شـدت به گریه افتـاد و سپـس دستور داد ڪه گردن آن دو مسیحی را بزنند. بعد فرمان داد تا سرب بسـیـاری را آنـجـا حاضـر کنـند و خنـدق بزرگی پیرامون حجـره شـریف پیـامبر ﷺ کندند و آن سـربـها را ذوب نمودند و خنـدق را با آن پر ڪردند، و بدین ترتیب دیواری سـربی دور حُجــرهٔ شـریف قـرار دادند.
سلطان پس از آن به دیارشـان برگشتـند و دستور به تضـعـیـف مسیـحـیـان داد و همچـنین فرمان داد ڪه هیـچ کافـری در ڪارهای مـملـڪت بڪار گرفته نشود.
منابــع :
وفاء الوفا بأخبار دار المصطفی سمهودی
نصیحة أولی الالباب فی منع استخدام النصاری یا الانتصارات الاسلامیة جمال الدین عبدالرحیم
🔺زائران ایرانی برای حج امسال چه واکسنهایی باید تزریق کنند؟
سازمان حج و زیارت:
🔹عربستان سه نوع واکسن مننژیت، دو دوز واکسن کرونا و واکسن فلج اطفال برای زائران حج تمتع امسال اعلام کرده که زائران ایرانی نیازی به واکسن فلج اطفال ندارند.
🔹با توجه به اینکه سازمان بهداشت جهانی اعلام کرده که هیچ موردی از بیماری فلج اطفال در ایران مشاهده نشده، گزینه واکسن فلج اطفال توسط مسئولان سعودی برای ایران حذف شد.
🔹کارت تزریق واکسنهای مننژیت و کرونا باید همراه زائران باشد.
نماز خواندن در لباس نازڪ....
نماز خواندن در لباس نازڪ [ڪۆردی] طوری ڪه پوست بدن مشخص و ظاهر باشد صحیح است یا خیر؟
پوشاندن عورت زن و مرد در نماز، باید با پوششی باشد ڪه مانع از دیدن رنگ و پوست شود وگرنه نماز باطل است.
منبــع :
روناڪی رب العالمین هرتلــی