maneoryan | Unsorted

Telegram-канал maneoryan - منِ عُریان

-

اینجا مینویسم .موزیک گوش میدم .حالمو خوب میکنم اگه چیزی ازینجا برداشتی هشتگشو بذار زیرش بمونه !

Subscribe to a channel

منِ عُریان

هیچ چیزی قرار نیست نو شود !
هیچ چیزی قرار نیست تغییر کند !
شاید شما من را متهم به بدبینی یا افسردگی کنید ...
ولی من به شما خواهم گفت دنیا خیلی وقت است که به فنا رفته ...
این ذهنیت ما هست که دوست دارد چیزی نو شود یا تغییر کند ولی یکبار از خودمان صادقانه بپرسیم آیا هر سال چیزی نو و تازه میشود؟!

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

اخ 💜

@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

دلم تنگ شده برم درِ اتاق مامانمو باز کنم و بگم مامان من غصه دارم ،
گریه دارم .
پشت در به غصه ها بگم چند دقیقه اَمونم بدید و همین پشتِ در وایسید ...
زمانِ جنگ وقتی کسی امان نامه میگرفت دیگه کاریش نداشتن ؛
کاش میشد باز مثه بچگیام یه امان نامه از مامانم بگیرم که این همه درد رو شونه هام فشار نیارن ...
دلم تنگه دامنته مادر ...
که بیام و روش غصه هامو خالی کنم ...
بزرگ شدن همینه !
پنهون کردنِ غصه و سفید شدنِ موها و گریه هامون ...

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

یکی از کیوت ترین موزیکایی که دوسش دارم 😎

@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

تک و توک رد پاهایت بر نشانه های زندگی ام نمایان میشود.
مرغ دریایی میشوم و ماهی بر منقار میزنم و فریادِ دادخواهی سر میدهم که مگر مرغ هم پرواز بلد بود که مارا اسیرِ دریای سبز رنگِ جنگلِ وجودت کردی .
یا موشی بر فاضلابِ اندوخته از افکارِ خون بارِ مرز بان های سر بریده از دستِ مرز دزدانِ قاچاق .
من پیکر تراشم و مجسمه ای ز خیالِ باطل میسازم .از روسپی ها.
که فخر نداشتند ؛شهر نداشتند و شهر نویی فریاد میشدند .
من با یادت نمیسازم مگر یادِ تو یادم آید زمانِ تنهایی و تن‌هایی که به من برخورد نکردند .
و فوت میشوم فلوت میشوم ساز میشوم و میدَمَم در سازی که خودم هستم .
باش در کنارِ آبادی های خراب ...

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

هر آدمی از دو بخش تشکیل شده :
بخشِ سیاهی که دیده نمیشه ،
بخشِ سیاهی که دیده میشه !

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

بهمن ۳۰ روز از فصل و هر دم ...
غصه نخور اعظم .نمیذارم اینا بریزنت بهم ...
بعضی روزا تلخه عین آخرِ بهمن ؛ بعضی روزا پُرِ دوده مث آخر سیگار بهمن !
همدم !نبود ... هم حرف !نبود ... هم من هم تو هردم خسته از این رنگیا ! لات نبود کوچه خلوت نبود ...
سیا سفیده رنگین کمونمون ... بخار کرده چشمامون از گریه‌ی گرمابه ...
گرمابه پُرِ آبه . پُرِ خلاف سنگینه . پُرِ رفیق و رفیق بازه . ولی حیف که الان هرکی اسم رفیق روشه میبازه !
آخ که میبازه ...
تازه اینو بگم برات . اسم بذارم روت بمونه؟!
دوست ؟نچ ... رفیق ؟نچ ... زیادیه واست ...
تازه آقاجون میگفت :
از دوستی پُر من ... از دوست دلخور من !

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

این روزها هرچه میان ذهنمان می گذرد ناامیدی ست؛
حتی ترس هم نیست !
ترس نیاز به احساس دارد ؛
ولی حس های مرده هیچ ترسی ندارند !
دردهای ما از جنس و بوی انسانیت نیست که تعفن گرفته همه انسانیت را...
وقتی فاضل می گفت " انسان فراوان است اما آدمی نیست "
هیج نیست هیچ ...

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

به مانند مَردی که دردش پنهان زیر ابروهای خمیده اش .
زیر چین و چروک های گونه هایش بعد هر خنده .
زیر زخم های پنهان در دستانش به موقع نجّاری .
به مانند مَردی سر در زباله های شهر ؛ گیج و مبهوت .
به مانند مَردی که سالها معشوقه اش را گم کرده بود؛
و بعد با مَردی دیگر یافته بود ...
به مانند مَردی که پدر شد ولی سرافکنده ؛
به مانند پدری که از کودکیِ فرزندش او را با قول دوچرخه بزرگ کرد ...
دَرد زیر پوستِ شهر ...
به مانند زنی که درد در دستانش و سوختگی در صورتش با اسید .
به مانند زنی که اسیرِ شهوتِ نگاهِ درشتِ مردان بود .
به مانند زنی که هرزگی شهرتش نبود ولی بی پول بود .
به مانند زنی که مادر شد با درد زیست و با درد زایید و با درد بزرگ کرد .
به مانند مادری که هم مادر بود هم پدر .
درد زیر پوستِ این مردمان ...
حالا جشن بگیریم روزِ عشق را ...
ولی به یادِ پوستِ سوخته از افتاب سوختگی ...
به یاد مرد و زن هایی که طعم‌عشق نچشیدند چون جبرِ مکان و زمان داشتند ...
یا زیرِ خاکند و در ناکجا ...


#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

رازِ گریه🎧
محسن چاوشی
+
همایون شجریان

@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

موسیقی بی‌کلام 🍃
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

اِنقد دوسم داری که بخاطر من
منُ بکشی؟!
#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

بُزک نمیر بهار میاد ...
گفت وایسا عامو تا باهار بیاد نشونت بدم فصل یعنی چی ...
گفتم ماهیِ من . راهیِ من ؛ اخه دلبر ... اون ماسکُ دربیار .
من دیوونه‌ی صداتم ... من عاشق رنگِ چشاتم ...
چرا صورتتو پوشوندی ؟
گفت وایسا تا باهار بیاد ...
موندم چرا فصل ها همه پاییز شدن .سبز نشدن دیگه برگا ...
دلم لک زده ببینم رُختو ... روحتُ ...
اخ ک فصل سرما خوردگی تموم شه ماسکتو دراری ...
اخ ک باهار بیاد قشنگیاتو ببینم ...
.
.
.
چشم بستم ... بهارت پیشکش یار ...
پاییز صورت مرا سالهاست پنهان کرده .
شسته .
برده !

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

دلم برات خونه مادر امروز !
امروز مادر ...
امروز این روزِ مادرُ هیچوقت فراموش نمیکنی ...
دلم برات خونه ...
علی جاش راحته مادر ؛
ما نگران خودمونیم ...

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

برای یک صبح از آخرین روزهای سال 🌸

@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

میگفت ما ذاتا آدم های تنهایی هستیم .
وقتی خالق خودش تنهاست ؛
چرا باید دلش بخواد ما تنها نباشیم و
بعد خودش به این تنها نبودنِ ما حسادت کنه !
اصلا ذاتِ ما با تنهایی گره میخوره که به خودش روی بیاریم حاجی !

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

کبکِ من خروس خوانش خراب شده و غاز میخواند از بس که دلَم چریدنِ گوسفندانِ دم بخت را دیده و مرغان پر کَنده و هورمونی ...
از بس که باشگاه رفتن های این مرغ ها برای دلبریِ خروس ها کم بود و حالا هورمون در بالهایشان تزریق و پروتز میکنند اندامشان را ...
و مرگِ عشق را شاهدیم میانِ دو آهویی که زیبایی میافرینند از نگاهشان و ردّ کرشمه هایشان ...
ما حیوان هایی از نسل داروین که نه !ما میمون هایی از نسلِ کم کم خونِ خود را میخوریم جای موز ...
سکوتِ ما علامت رضا نیست ...
که این ناامیدی است ...
نا امیدی ...

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

بعضی وقتا هندزفریم‌ رو میذارم توی گوشم و با بلندترین صدا ،خشن ترین و پر سر و صدا ترین اهنگارو گوش میدم !
بعدِ چند دقیقه که هندزفری رو درمیارم از سکوت نهایتِ لذت رو میبرم ...
میخوام بگم همیشه عادت کردیم تا چیزیو ازمون نگیرن قدرش رو نمیدونیم !

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

موسیقی بی‌کلام، پیانو🍃

@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

مرگ پاداش یک عمر زندگیست

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

در شبِ آرزوها مقداری بزرگی، فهم،
شعور ، خر فرض نکردنِ اطرافیان ، هَوَل نبودن و مقداری ظرفیتِ رفاقت برای آن‌ها¹ آرزو میکنم ...

¹ هرچه برای خود میپسندی برای آن‌ها نیز بپسند !

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

موسیقی : #کریستوفر_رضایی
صدا : #Rwin #Aanizh
متن : #Aanizh

@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

ظرفیتِ آدما خیلی مهمه ...
اینکه اندازه ظرفیت هرکسی بهش توجه کنید !
اینکه اندازه ظرفیت هر آدمی بهش محبت کنید !
اینکه اندازه ظرفیت هر آدمی بهش لبخند بزنید ...
خیلی وقتا ظرفیتِ ادما کمتر ازین حرفاست و شما وقتی بیشتر بهش توجه میکنید ؛ سر ریز میشن ...
رَم میکنن ...
اونوقته که هرکاری واسشون کردید میشه وظیفتون !
تا ظرفیتِ کسی رو نشناختید براش مایه نذارید ...

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

اگه میدونستیم فردا پایانمونه جور دیگه ای بازی میکردیم ...

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

گذشته ها پر از خاطره هاییَن که مثل میدونِ مین میمونن ! هربار توش قدم بزنی امکان داره منفجر شی !
آینده ام پر از اتفاقا و تجربه هاییه ک مثل میدونِ جنگ‌ میمونه ! هر لحظه ممکنه یه تیر بیاد سمتت و خیلی ساده بمیری !
نه میشه توی میدونِ مین راه نرفت نه میشه توی میدونِ جنگ باشی و نجنگی !
میخوام بگم هرکی بهتون گفت که میشه گذشته رو رها کرد و آینده رو هم نگه داشت و فقط توی لحظه بود ؛ چرتِ محض گفته !
هیچکس نتونسته تاحالا کلا توی لحظه زندگی کنه ...

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

کم کم خاطراتمون از هم کمرنگ میشن .
دنیا رنگِ آبیش دیگه مثل قبل نیست .
سردیِ قفسه های کتابم از سردیِ دستام بیشتر شدن .
هودی تنم میکنم تا از سرمای اتاقم یخ نزنم .
بعد یه قهوه دم میکنم تا خوابم نبره .
میگن تو سرمای زیاد اگه بخوابی ، میمیری !
حالا اگه این وسط لای خاطره بازی باهات ،بخوابم چی؟
اگه خبر بیاد که تو دستات دارن گرم میشن چی؟
اگه خبر بیاد خاطراتم برات مُردن چی؟!

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

@maneoryan

Читать полностью…

منِ عُریان

بازیچه‌ی قدم‌های پیش پیشِ گربه‌ی ماده
از میو کردن خسته است نرِ بی پناه !
فرسوده است ...
چونان خسته که موش ها او را به بازی گرفته اند و راست راست راه میروند در قلمرو اش !
نایِ خشم و دندان نشان دادن ندارد .
پاک باخته است خودش را ...
انگار نه انگار که روزی از نسلِ شکار بوده اند ...
قصه‌ی مردمان ما چونین است ...
گربه های عقیم شده از فهم ، از درک، از جنگیدن ...

#Rwin
@maneoryan

Читать полностью…
Subscribe to a channel