10295
ذهن تو بسیار قوی است، وقتی که با افکار مثبت آن را پرکنی زندگی تو شروع به تغییر خواهدکرد ادعا نمیكنيم بهترينيم اثبات می كنيم در کنارما آرامش را متفاوت احساس کنید "انرژی مثبت و جذب عشق" با ما از همه جا بی نياز شويد. لینک انستا👇 instagram.com/islamic_prof.1
تقدیم به شما عزیزان امید مورد پسند تون باشد 🩵✨💎
#حکایت_خواندنی
برﮔﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻧﺼﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ
ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ :
ﻣﺒﻠﻎ ٢٠ درهم ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ ﺯﯾﺮﺍ
ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ،
ﻫﺮ ﮐﺴﻰ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﺑﯿﺎﺭﻩ ﺑﻪ
ﺁﺩﺭﺱ ﻓﻼﻧﯽ ﮐﻪ
ﺷﺪﯾﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻡ .
ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺮﮔﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ
ﻭ ﻣﺒلغ ٢٠ درهم ﺍﺯ ﺟﯿﺒﺶ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺩﺭﺱ ﻣﻰ ﺑﺮﺩ . ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﺳﺎﻛﻦ
ﻣﻨﺰﻝ ﻫﺴﺖ .
ﺷﺨﺺ ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﻣﻴﺪﻫﺪ، ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ
ﺷﻤﺎ ﻧﻔﺮ ﺩﻭﺍﺯﺩﻫﻤﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﯾﺪ ﻭ ﺍﺩﻋﺎ ﻣﻴﻜﻨﻴﺪ
ﭘﻮﻟﻢ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﺪ .
ﺟﻮﺍﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﻯ ﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺣﺮﮐﺖ ﻛﺮﺩ، ﭘﻴﺮﺯﻥ ﻛﻪ
ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﭘﺴﺮﻡ، ﻭﺭﻗﻪ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﻛﻦ، ﭼﻮﻥ
ﻣﻦ، ﻧﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﻧﻪ ﺳﻮﺍﺩ ﻧﻮﺷﺘﻨﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ،
ﺍﺣﺴﺎﺱﻫﻤﺪﺭﺩﻯ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﻣﻦ، ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﻟﮕﺮﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺍﻣﻴﺪﻭﺍﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺧﻴﺮ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ .
ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺖ،
ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﺴﺖ .
ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍست
ﺭﺣﻢ كنيم تا رحمت آسمانها شامل حال همه ما بشه.
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
۞ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ «۱۵۲/بقره»
پس من را یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر نعمت من به جای آورید و ناسپاسی نکنید.
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
دوستی میگفت؛
بچه که بودم، یه جوجه داشتم.
خیلی دوستش داشتم.
یه روز گرفتمش جلو صورتم
باهاش حرف بزنم که یهو
نوک زد توی چشمم.
خیلی دردم اومد.
تو عالم بچگی کلی بهش فحش دادم.
اما الان میفهمم که تقصیر اون نبود!
تقصیر خودم بود!
هر وقت کسی که شعور و فهم درستی نداره رو به خودت نزدیک کنی حتما بهت آسیب میزنه!
این یه قانونه
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
دنیا خیلی جای عجیبیه،
یکی داره وحشتناکترین روزای زندگیشو میگذرونه. یکی دیگه داره بهترین روزای زندگیشو میگذرونه.
یکی نمیدونه چجوری با غم از دست دادن خانواده اش کنار بیاد. یکی نمیدونه
خانواده چیه اصلا !
یکی نفساش بنده به یه دستگاه..
یکی نفساش بنده به یه انسان.
زندگی هر آدمی متفاوت تر از دیگریه
آدمی که باهاش حرف میزنیم ،
چه تو کوچه چه خیابون، یا هرجا
نمیدونیم داره چه روزایی رو میگذرونه و
با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنه
کاش انقدر به هم سخت نگیریم.🩵✨🌹
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
چه زیبا میگه :
«و تظُنُّ أنها النِّهایة ثم یُصلِحُ الله کلَّ شیٔ»
و گمان میکنی که پایان است،
سپس خداوند همه چیز را درست می کند.
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
"زندگی کوتاهتر از آن است که با غصه، خشم و اشک هدر برود. هیچ چیز آنقدر ارزش ندارد که آرامشت را بگیرد.
بخند، بگذر و رها کن...
نه غم ارزش دل بستن دارد، نه خشم سزاوار جانفرسودن.
رها کن، آرام باش، که جز لحظات شیرین، هیچ چیز ماندنی نیست.🌱✨
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
THE BEST #STORY FOR YOU GUYS
HERE YOU GO !!
THANKS FOR YOUR COMMENT
INSHAALLAH YOU W'LL LOVE IT 😍❤️🫰🏻
❤️🌷صلوات فراموش نشه 🌷❤️
🌙دعا فراموش نشه عزیزان 🌙
اما عزیزِ من؛
در این جهانِ بی سَر و تَه، هیچ یک نفری
جایِ دیگری را تنگ نکرده است.
حالِ خوشِ هیچکس از خوشبختیِ
کسی کم نکرده است.
خوب باش، خوب بخواه و قلبت را نورانی کن.
چرا که هیچ قلبِ تاریکی آرامش را
لمس نکرده است...🌱✨
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
سلام دوستان برای برادرمون که گرفتارمشکلی شده اند دعاکنین بخیرتموم بشه الله متعالی مشکلات همتون رو حل وبخیرکنه 💙
#ادمین
وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا
و همین بس که خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد!
«سوره احزاب / آیه ۳»
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
اینو بنویسین روی بک گراند گوشیتون یا جلو میز کارتون، لازمتون میشه:
"یه جوری بجنگین که شب که میخواین بخوابین با خودتون بگین بیشتر و بهتر از این در توانم نبود!"
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
تقدیم به شما عزیزان امید مورد پسند تون باشد 💎🌸🌹
#داستان_کوتاه
پیرمرد نفسش را از بین لبهای نیمه بازش بیرون داد و میان جمعیت تلوتلو خورد. با دست عرق از روی چینهای پیشانی اش پاک کرد و عینک دورسیاه را روی چشمهای به اشک نشستهاش جابجا کرد. پسرجوانی که ریشهای انبوهش را با نوک انگشتان به بازی گرفته بود، پیش رفت و پیرمرد را از میان جمعیت بیرون کشید.
«پدرجان اینجا چیکار میکنی؟»
پیرمرد تقلا میکرد تا خلاص شود. صدایش میلرزید و سکسکه گاهوبیگاه میان حرفهایش میدوید.
«قراره... پسرم... بیاد... پیشم.»
«اینجا؟ تو این بلبشو؟»
زنی موهای آشفته اش را زیر چادر پوشاند و از میان جمعیت سرک کشید.
«حتماً گم شده بنده خدا.»
پیرمرد تلاش میکرد خودش را به جلوی جمعیت برساند.
«من... نه... پسرم... گم... شده.»
سکسکهاش شدیدتر شده بود و با هر ضربه تنش میلرزید. مردی با پارچه ای چرکمُرد سر بی مویش را از عرق پاک کرد و لیوانی را جلوی دهان پیرمرد گرفت.
«بخور پدرجان آبه.»
پیرمرد لبهای خشکیده اش را روی هم فشرد و دوباره به اطراف چشم گرداند. صدایی مردانه از میان همهمه آدمها بلند شد:
«دارن میان.»
جمعیت موج میخورد و پشت به پیرمرد پیش میرفت. تابوتهایی پیچیده در پرچمهای سه رنگ روی دستهای زن و مرد معلق بودند. صدای نوحه از بلندگوهای اطراف پخش میشد و بوی اسپند و گلاب توی هوا میپیچید.
پیرمرد میان جمعیت پس و پیش میشد و با دستهایش که پر بود از رگهای برآماسیده چنگ می انداخت به تابوتی که میان دو تابوت دیگر شناور بود. حالا سکسکه جایش را به بغض داده بود.
«بالاخره اومدی بابا؟ دیگه... اینبار گمت... نمیکنم...»
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
چقدر خدا قشنگ تو قرآن میگه:
«قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ کُلَّهُ لِلَّهِ»
وقتی همه کارهات دست منه، غصهی چی رو میخوری...؟✨
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
THE BEST #STORY FOR YOU GUYS
HERE YOU GO !!
THANKS FOR YOUR COMMENT
INSHAALLAH YOU W'LL LOVE IT 😍❤️🫰🏻
❤️🌷صلوات فراموش نشه 🌷❤️
🌙دعا فراموش نشه عزیزان 🌙
زندگی میگذرد
و هر کس سهمی از عمر دارد،
تا آنجا که از دست برآید
باید چنان زندگی کرد
که تلخ نباشد
و برای دیگران هم تلخی نیاورد،
که زندگی همه اش شوخی است.
📕 از مسافر تا تبخال
✍🏻 احمد محمود
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
اگر تنهایی،
و در جستجوی تکیهگاه مطمئنی هستی،
حتما" سری به این کانال بزن.
🌺 کانالی متفاوت
از آنچه تاکنون در تلگرام دیدهاید!
🆔☞. @delnaweshtahaiman
🆔☞. @delnaweshtahaiman
آیا گمان میکنید در همین حالی که هستید رها میشوید؟
- توبه ۱۶
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
THE BEST #STORY FOR YOU GUYS
HERE YOU GO !!
THANKS FOR YOUR COMMENT
INSHAALLAH YOU W'LL LOVE IT 😍❤️🫰🏻
❤️🌷صلوات فراموش نشه 🌷❤️
🌙دعا فراموش نشه عزیزان 🌙
عاشقی باید قسمت آدم بشه
وقتی شد، یهو به خودت میای میبینی یکی هست که با همه برات فرق میکنه
کسیکه تنها امید و ذوق زندگیت میشه
میشه همدمت
میشه دلیل آرامشت
اصلا میشه جان جانانت🫶
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
تقدیم به شما عزیزان امید مورد پسند تون باشد 💎🩵🌹
#داستان_کوتاه
"اندر حکایت شکر و ناشکریهای ما آدم ها"
پیرمرد تهیدستی "زندگی" را در فقر و تنگدستی میگذراند، و به سختی برای زن و فرزندانش قوت و غذایی ناچیز فراهم میساخت.
از "قضا" یک روز که به آسیاب رفته بود،
دهقانی مقداری "گندم" در دامن لباسش ریخت.
پیرمرد "خوشحال" شد و گوشه های دامن را گره زد و به سوی خانه دوید !!!!
در همان حال با "پروردگار" از مشکلات خود سخن می گفت، و برای گشایش آنها "فرج" می طلبید و تکرار میکرد؛
"ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.."
پیرمرد در همین حال بود که ناگهان گره ای از گره هایش "باز" شد، و تمامی گندمها به زمین ریخت.
او به شدت ناراحت و غمگین شد و رو به "خدا" کرد و گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز؟؟
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟؟
پیرمرد بسیار ناراحت نشست، تا گندمها را از زمین جمع کند، ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی ظرفی از "طلا" ریخته اند...
"تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه"
🩵 #ارسالی_آقای_خلیل_احمد_محمدی 🩵
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
لا تَدْری لَعَلَّ اللهَ یُحدثُ بعدَ ذلِکَ أَمْراً
تو نمیدانی، شاید خداوند پس از این وضعیت جدیدی ایجاد کند
سوره طلاق آیه ۱
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
تقدیم به شما خوبان 💎❤️
#پندانه
زنی که از دست چشم چرانی های همسرش به ستوه آمده بود ،
درد دل نزد مادرشوهرش میبرد .
او که زن دانایی بود گفت : من شب ، برای صرف شام به خانه شما میام ، ولی شام درست نکن .
مرد وقتی به خانه می آید از اینکه همسرش تدارکی ندیده عصبانی میشود ، ولی مادر میگوید :
من امشب هوس نیمروهای تو را کردم و با خود تخم مرغ آورده ام تا با هم بخوریم .
پسر مشغول درست کردن نیمرو میشود،
می گوید : چرا تخم مرغ ها را رنگ کردی ؟؟
مادر گفت : زیبا هستن؟
پسر گفت : آری .
مادر گفت : داخلشان چطور است ؟؟
پسر گفت : همه مثل هم.
مادر گفت : پسرم زن نیز همین طور است ،
هر کدام ظاهری با رنگ و لعاب ولی همه درونشان یکی است .
پس وقتی همه مثل همند چرا خود و همسرت را آزار میدهی ؟؟.
قدر داشته هایت را بدان .و خود را درگیر دیگران نکن...
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
خدا میگه:
«وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِر»
این بار هم بخاطرِ من،
صبوری کن...
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
بسیاری از زخمهای روان، خوب شدنی نیستند. تنها کاری که میتوانیم بکنیم این است که
«با لیوان شکسته چایمان را بنوشیم» و «لیوان دیگری را نشکنیم تا شبیه خودمان شود.»
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
تقدیم به شما خوبان امید مورد پسند تون باشد 🩵🌹🌸
#پندانه
شیخی بود که به شاگردانش عقیده می آموخت ، لااله الاالله یادشان می داد ، آنرا برایشان شرح می داد و بر اساس آن تربیتشان می کرد.
روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد، زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست می داشت. شیخ همواره طوطی را محبت می کرد و او را در درسهایش حاضر می کرد تا آنکه طوطی توانست بگوید: لااله الا اللّه
طوطی شب و روز لااله الا الله می گفت. اما یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه می کند. وقتی از او علت را پرسیدند گفت : طوطی به دست گربه کشته شد.
گفتند برای این گریه می کنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه می کنیم. شیخ پاسخ داد: من برای این گریه نمی کنم. ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد ، طوطی آنقدر فریاد زد تا مُرد.
با آن همه لااله الاالله که می گفت ، وقتی گربه به او حمله کرد ، آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد. زیرا او تنها با زبانش می گفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود.
سپس شیخ گفت می ترسم من هم مثل این طوطی باشم ! تمام عمر با زبانمان لااله الاالله بگوییم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنیم و آنرا ذکر نکنیم ، زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است!
آیا ما لااله الااللّه را با دلهایمان آموخته ایم؟
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
‹ فَاللّهُخَيْرٌحافِظاًوَهُوَاَرْحَمُالرّاحِمينَ ›
پسخدابهترینحافظونگهداراست
واو،مهربانترینمهرباناناست ..!
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
خوب بودن و موندن خیلی سخته ولی
مواظب اعتبارتون توی چشم آدما باشین
اعتباری که از دست بره هیچوقت برنمیگرده
میگن بلندترین برج چشم آدمه که
وقتی ازش افتادی دیگه هيچوقت
نمیتونی جایگاه قبلت رو توی قلب
و ذهن ایجاد کنی . . .!
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜
تقدیم به شما خوبان ریکشن فراموش نشه 🩵😍
#داستان_کوتاه
💢 مردی شب هنگام قبل از سپیده دم در ساحل دریا نشست و کیسهای پر از سنگ یافت. پس دستش را داخل کیسه برد و سنگی از آن برداشت و به دریا انداخت. از صدای سنگ خوشش آمد که در دریا فرو میرفت لذا سنگی دیگر را برداشت و به دریا انداخت و همینطور به انداختن سنگهای داخل کیسه به دریا ادامه داد چرا که صدای سنگها به هنگام افتادن در آب ، این مرد را خوشحال میکرد و او را به وجد میآورد.
🌼 به کارش ادامه داد تا اینکه هوا رو به روشنایی نهاد و معلوم شد در کیسهای که کنارش قرار داشته فقط یک سنگ باقی مانده است
🍂 هوا کاملا روشن شد و آن شخص به سنگ باقیمانده نگریست و دید که یک جواهر است و متوجه شد تمام آنهایی که قبلا به دریا انداخته و فکر کرده سنگ هستند جواهر بودهاند!
🌱 لذا پیوسته انگشت پشیمانی خود میگزید و به خود میگفت : چقدر احمق هستم که آن همه جواهر را به دریا انداختم و فکر میکردم که همگی سنگ هستند آن هم بخاطر اینکه از صدای افتادن آنها در آب لذت ببرم!!
🌿 به خدا قسم اگر از ارزش آنها باخبر بودم حتی یکی از آنها را نیز از دست نمیدادم.
☘ همه ما مانند آن مرد هستیم :
👌 کیسه جواهرات همان عمری است که داریم ساعت به ساعت به دریا میاندازیم.
👌 صدای آب همان کالاها، لذتها، شهوتها و تمایلات فناپذیر دنیا است.
👌 تاریکی شب همان غفلت و بیخبری است.
👌 برآمدن روشنایی روز نیز آشکار شدن این حقیقت است که هنگام آمدن مرگ، بازگشتی در کار نیست،
👌 لذا از همین الآن بیدار شو و اوقات گرانبهای همچون جواهر خود را بدون فایده از دست نده چرا که پشیمان میشوی و پشیمانی هم سودی برایت ندارد.🌺
💜💎 #ارسالی_مروه_محمدی 💎💜
🔜 ⿻ @marenmkl ⿻
┗━❖♥️⃟🌼❖━━ 💎💜