marzockacademy | Unsorted

Telegram-канал marzockacademy - آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

10921

کانال فلسفه وهنر مارزوک

Subscribe to a channel

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

🔻 آکادمیِ فلسفه‌ی مارزوک تقدیم می‌کند:

🎙دکتر مهدی شفا
• دکترا در ژنتیک پزشکی و مولکولی
• متخصص سلول‌ درمانی و ژن‌ درمانی

🔹موضوع:
فرگشت در برایر خلقت گرایی و طراحی هوشمند: روایت علم زیست شناسی و‌ ژنتیک از ظهور انسان خردمند در روی زمین.

🕒 زمان: شنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۴
14 .jun. 2025

      ساعت ۲۱  به وقت ایران
۱۲:۳۰ بوقت مرکزی امریکا

کانالِ آکادمی:
/channel/marzockacademy

اینستاگرام آکادمی:
http://www.instagram.com/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

🖋 استبداد حقیقت | به قلم دکتر محسن محمودی

حقیقت، آنگاه که خود را بی‌میانجی و بی‌خطا تصور کند، به استبدادی بدل می‌شود که نه تنها دیگر صداها را خاموش می‌کند، بلکه خود را از نقد و تغییر نیز مصون می‌پندارد. هرگاه حقیقت در هیأت قدرت سخن بگوید، به‌جای روشنگری، تاریکی می‌پراکند و به‌جای رهایی، سلطه می‌آفریند؛ و آن‌گاه که مردمان به جای گفت‌وگو با حقیقت، به اطاعت از آن فرمان داده شوند، فلسفه جای خود را به کیش می‌دهد و تفکر در محضر داوری غیاب می‌یابد.

#استبداد_حقیقت
#فلسفه_و_قدرت
#نقد_حقیقت
#سکوت_در_برابر_یقین
#تفکر_در_سایه_سلطه
#حقیقت_و_استبداد
#دکتر_محسن_محمودی
#فلسفه_انتقادی

@Mahmudi_mohsenn

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

🔻 آکادمیِ فلسفه‌ی مارزوک تقدیم می‌کند...

🔹درسگفتار :سقوط اخلاق در  مدیریت ورزش ایران

    🔻با حضور: دکتر حسین حجت پناه دکترای جامعه شناسی
        

🕒 زمان: پنجشنبه ۲۲خرداد ماه  ۱۴۰۴
      ساعت ۲۲بوقت ایران
در گروه آکادمی مارزوک

کانالِ آکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
http://www.instagram.com/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

دیروز هنوز بیست ساله بودم زمان را در آغوش میگرفتم وبازندگی بازی میکردم

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

🔻 آکادمیِ فلسفه‌ی مارزوک تقدیم می‌کند...

🔹 درسگفتار :آشنایی با مکتب فلسفی اسکندریه
"نشست سوم"

🔸 زهرا قزلباش
دکتری فلسفه غرب

🕒 زمان: چهارشنبه ۲۱ خردادماه ماه،۱۴۰۴


ساعت ۲۲ بوقت تهران

کانالِ آکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
http://www.instagram.com/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

تعبیر جهان و تغییر جهان: پیوند بنیادین نظر و عمل در افق فلسفۀ رادیکال

 پنجشنبه, ۱ام خرداد, ۱۴۰۴
منبع این مطلب وبلاگ موسی اکرمی
نویسنده مطلب: موسی اکرمی
 

اشاره. یکی از جمله‌های پرآوازه در اندیشۀ مدرن که در ادبیات فلسفی و سیاسی بازتاب بسیار داشته است، جمله‌ای از کارل مارکس است که در اصل واپسین برنهاد از یازده برنهاد او «دربارۀ فوئرباخ» است:
«فیلسوفان تا کنون تنها به تفسیر جهان به شیوه‌های گوناگون پرداخته‌اند؛ نکته همانا تغییر دادن آن است.»


این برنهاد، در ایجاز خود حامل بار مفهومی بسیار است. شماری از مفسران آن را اعلام گسست پیوند فلسفه با نظرپردازی ناب و دعوتی به پراکسیس یا کنشگری دگرگون‌ساز دانسته‌اند. من آن‌گاه که، در دوران دانش‌آموزی، برای نخستین بار با این برنهاد روبه‌رو شدم، آن را چونان پتکی یافتم که با بیشترین توان بر سر تاریخ فلسفه فرود آمده است. مدتی در نوسان میان پذیرش و وازنش آن گذراندم تا برداشتی که از پیوند میان ماتریالیسم دیالکتیک و ماتریالیسم تاریخی فراچنگ آمد، چیستان ذهنی را گشود و دریافتم که مارکس خود در نظر و عمل به پیوند میان نظر و عمل، میان تنوریا و پراکسیس، میان فلسفۀ تعبیرکننده و فلسفۀ تغییردهنده باور داشته است. من خود در سال‌های فلسفه‌آموزی نارسمی و رسمی به همبستگی و پیوند دوسویه میان این دو قطب در نقش‌آفرینی فلسفه باور یافتم، و چنان شد که سرانجام در سال ۱۳۸۰ مقاله‌ای با فرنام «فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان» برای مجلۀ گزارش گفت‌وگو»ی «مرکز بین‌المللی گفت‌وگوی» تمدن‌ها نوشتم. آن مقاله کانون مجموعۀ مقاله‌هائی شد که سیزده سال پس از آن پیکرۀ کتاب ۶۰۰ صفحه‌ای «فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان» ساختند (مؤسسۀ نگاه معاصر، ۱۳۹۳). همچنان باورم به این پیوند چنان است که سال‌ها است هم نام گذرگاه تلگرامی‌ام «فلسفه از تعبیر جهان تا تغییر جهان» است هم شعار وبلاگم.

در این یادداشت کوتاه در افق فلسفۀ رادیکال – که در توجه به ریشه و بنیاد، چونان نگاهی ژرف، نقاد، و تغییر‌آفرین، فلسفه را از برج عاج به زمین، به دل تاریخ، به جامعه، و به ساحت‌های وجودی انسان می‌برد – از نگرشی می‌نویسم که تعبیر جهان و تغییر جهان در آن دو سویۀ یک کنش یگانه به نام فلسفه‌ورزی‌اند. از دیدگاه فلسفۀ رادیکال من، مجموعه‌هائی از اندیشه‌رزی‌ها که تنها به تعبیر جهان یا تنها به تغییر جهان بپردازند – اگر امکان‌پذیر باشند – فلسفۀ راستین نخواهند بود.

پیش از سخن اصلی بایسته است به چهار نکته اشاره کنم:

۱) همۀ اندیشه‌ها و کنشگری ‌های ما با هم پیوند آشکار و نهان دارند یا باید از پیوند آشکار و نهان برخوردار باشند؛

۲) از میان همۀ «انگاره»‌ورزان در پنج «دستگاه باور مدعی شناخت»، یعنی علم و فلسفه و دین و عرفان و اُستوره، فیلسوفان، – یعنی کسانی که به تعبیر جهان از دیدگاه فلسفی ‌می‌پردازند، و با نگاه کلان‌نگر فلسفی است که به تغییر جهان دست می‌زنند – بیشترین شایستگی را هم برای تعبیر جهان و هم برای تغییر جهان دارند؛

۳) فیلسوفان در تعبیر و تغییر جهان از دستاوردهای چهار دستگاه باور مدعی شناخت دیگر، یعنی علم و دین و عرفان و اُستوره، به‌ویژه از دستاوردهای علم، بی‌نیاز نیستند؛

۴) ممکن است شماری از فیلسوفان در خودآگاه خود دو ساحت تعبیر و تغییر جهان را از هم جدا بدانند، ولی راستی آن است که این دو ساحت، در پنهان‌ترین لابه‌های خود از هم جدا نیستند و نباید جدا باشند.

#تعبیر_جهان
#تغییر_جهان
#موسی_اکرمی

متن کامل در
:

https://www.tribunezamaneh.com/archives/399877

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

حافظ از دیدگاه ریاضیات لاگرانژی:



اصل کمترین کنش در غزلیات حافظ: زبان شاعرانه، منطق هستی

نویسنده: جمشید قسیمی



📘 چکیده

غزلیات حافظ تنها مجموعه‌ای از اشعار عاشقانه یا عرفانی نیست، بلکه گنجینه‌ای از تأملات هستی‌شناختی است که در لایه‌های زبان شاعرانه، به ساختار کیهان و قانونمندی آن اشاره می‌کند. در این مقاله، تلاش می‌شود نشان داده شود که چگونه مفاهیم بنیادین فیزیک مدرن، به‌ویژه اصل کمترین کنش (اصل لاگرانژین)، در فرم استعاری، در غزلیات حافظ بازتاب یافته‌اند. ساختار جهان در نگاه حافظ، جهانی است که میان بی‌نظمی و معنا، تعادل و حیرت، لذت و حکمت، مسیری بهینه و موزون را انتخاب می‌کند — همان‌گونه که طبیعت طبق اصل کمترین کنش، کوتاه‌ترین و موزون‌ترین راه را برای سیر خویش برمی‌گزیند.



🔹 مقدمه

فیزیک امروز به ما می‌گوید که جهان براساس یک منطق پنهان اما قطعی حرکت می‌کند. لاگرانژین به‌عنوان خلاصه‌ای از «وضعیت انرژی و تغییرات یک سیستم» به ما می‌گوید که هر ذره، هر مسیر، و هر تحول، ترجیح می‌دهد در مسیر «بهینه‌ترین شکل ممکن» رخ دهد.

اما آیا این مفهوم در شعر فارسی، و به‌ویژه در نگاه حافظ، بازتابی دارد؟ پاسخ مثبت است. در ادامه، با نمونه‌هایی از اشعار حافظ، ساختار اندیشگانی‌ای را بازخوانی می‌کنیم که با اصل کمترین کنش هم‌خوانی دارد.



🔹 حافظ و اصل انتخاب مسیر بهینه

مثال:

راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست

در این بیت، حافظ به مسیری اشاره می‌کند که تنها راه موجود است. انتخاب، نه از روی اجبار، بلکه از روی نوعی قانون درونی صورت می‌گیرد — همانند طبیعت که مسیری را می‌پیماید که در آن، کنش (action) به حداقل می‌رسد.



بیت دیگر:

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

اینجا، «پرتو» به‌عنوان مبدأ آغازین جهان، با واژه «تجلی» پیوند می‌خورد. حرکت از نور آغاز می‌شود؛ نوری که در زبان فیزیک، همیشه «مستقیم‌ترین» و «کم‌انرژی‌ترین» مسیر را طی می‌کند — همان اصل کمترین کنش در حرکت فوتون‌ها.



🔹 توازن میان رندی و عرفان = توازن انرژی

حافظ نه در افراط سلوک عرفانی غرق می‌شود و نه به رندی سطحی بسنده می‌کند. این تعادل را می‌توان معادل با حالتی دانست که انرژی جنبشی و پتانسیل در لاگرانژین با هم تعادلی ظریف دارند.

مثال:

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم
از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم

در اینجا، کنش شاعر، نه از سر قدرت‌طلبی، بلکه از سر اجبار ساختاری هستی است — نوعی کمینه‌سازی درد و هزینه هستی‌شناختی.



🔹 حیرت و اصل همدوسی مسیر

حافظ جهان را پر از «رمز» و «اشاره» می‌بیند. این رمزها، مانند تابع کنش در فیزیک، تمام اطلاعات مسیر آینده را در خود فشرده دارند.

مثال:

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
که کسی نیست که در پرده‌ی زنگار نبیند رویت

در فیزیک نیز، مسیر واقعی تنها زمانی پدیدار می‌شود که موانع درونی (مثل عدم قطعیت) کمینه شده باشند.



🔹 نتیجه‌گیری: حافظ، لاگرانژین شاعرانه جهان

اگر لاگرانژین فیزیک، مسیر طبیعی‌ترین حرکت را تعیین می‌کند، حافظ نیز با زبانی نرم و استعاری، مسیر طبیعی‌ترین زیستن را نشان می‌دهد — مسیری که بر پایه شناخت، لذت، رهایی، و توازن بنا شده است.

جهان حافظ، جهانی است که در آن “کمترین کنش” با “بیشترین معنا” همراه است.

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

🔻 آکادمیِ فلسفه‌ی مارزوک تقدیم می‌کند...

🔹 درسگفتار :آشنایی با مکتب فلسفی اسکندریه
"نشست سوم"

🔸 زهرا قزلباش
دکتری فلسفه غرب

🕒 زمان: چهارشنبه ۲۱ خردادماه ماه،۱۴۰۴


ساعت ۲۲ بوقت تهران


❣️ از همراهی شما سپاسگزاریم...

🔗  لینک حضور:

/channel/+RgpoTxExbs0yOTA0

کانال دکتر زهرا قزلباش:
/channel/farzan_agahi

کانالِ آکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
http://www.instagram.com/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

براستی تونستم مچ chatgpt را در یک زمینه، بازی شطرنج بگیرم و آن را ثبت هم بکنم‌. هرچند هدف نخستینم فقط بازی کردن بود نه چیز دیگر. ولی راستش فکر نمی‌کردم اینقدر آشکار اشتباه کنه و این‌قدر هم راحت اشتباهش را بپذیره. و بعد حتا علت اشتباهش را هم بگوید. اگر اهل شطرنج نیستید، یا حوصله نداشتید بازی را که فرستادم دنبال کنید، فقط به پاسخش به این پرسش من که علت این اشتباهت چه بود نگاه کنید. از نگاهم بسیار آموزنده است. چون تاکتیک برنامه ریزی خود را روشن می‌کند و اشتباه خودش را با اشتباه آدم‌ها همسنجی می‌کند. این را برای دوستان و همکارانم هم فرستادم‌. می‌تواند برای سازندگان chatgpt هم فرستاده‌ شود.

MITHRA

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

تأثیرات علمی ژورنالینگ بر نیک‌زیستی
1.  کاهش استرس و اضطراب:
•  مطالعه‌ای در سال 2018 توسط دانشگاه میشیگان نشان داد که نوشتن بیانی (expressive writing) قبل از انجام وظایف شناختی، نگرانی‌ها را از حافظه کاری تخلیه می‌کند و منابع مغزی را آزاد می‌سازد، که منجر به کاهش استرس و بهبود عملکرد شناختی می‌شود.
•  مطالعه دیگری در سال 2018 با 70 بیمار دارای علائم اضطراب بالا نشان داد که ژورنالینگ آنلاین مثبت (Positive Affect Journaling) به مدت 12 هفته، پریشانی ذهنی، اضطراب و استرس ادراک‌شده را کاهش داده و تاب‌آوری و انسجام اجتماعی را افزایش می‌دهد.
2.  بهبود سلامت روان:
•  طبق تحقیقات جیمز پنبیکر (1997)، نوشتن درباره تجربیات عاطفی به پردازش تروماها کمک می‌کند و وضوح ذهنی و تاب‌آوری را افزایش می‌دهد. همچنین، مطالعه‌ای در سال 2005 توسط Baikie و Wilhelm نشان داد که نوشتن بیانی باعث کاهش احساسات منفی در پاسخ به عوامل استرس‌زا می‌شود.
•  در یک مطالعه در سال 2013 با 40 فرد مبتلا به افسردگی شدید، نوشتن درباره رویدادهای عاطفی به مدت چند روز متوالی، علائم افسردگی را به‌طور قابل‌توجهی کاهش داد، درحالی‌که نوشتن درباره رویدادهای روزمره چنین اثری نداشت.
3.  تقویت سلامت جسمانی:
•  مطالعه‌ای در سال 2005 نشان داد که ژورنالینگ منظم (15-20 دقیقه در روز، 3-5 بار در هفته به مدت 4 ماه) می‌تواند فشار خون را کاهش دهد و عملکرد کبد را بهبود بخشد.
•  پژوهش دیگری از دانشگاه آکلند در سال 2013 نشان داد که نوشتن بیانی می‌تواند به بهبود سریع‌تر زخم‌ها کمک کند و سطح کورتیزول (هورمون استرس) را کاهش دهد.
4.  افزایش خودآگاهی و هوش هیجانی:
•  ژورنالینگ با کمک به ثبت و تحلیل احساسات، خودآگاهی و هوش هیجانی را تقویت می‌کند. مطالعه‌ای در سال 2013 از دانشگاه داکوتای جنوبی نشان داد که نوشتن درباره احساسات به مدیریت بهتر و همدلی با دیگران کمک می‌کند.
•  نوشتن بازتابی (Reflective Practice Journaling) در میان دانشجویان پرستاری باعث افزایش اعتمادبه‌نفس، خودشناسی و مهارت‌های مقابله‌ای شده است.
5.  تقویت شکرگزاری و مثبت‌اندیشی:
•  ژورنالینگ شکرگزاری (Gratitude Journaling) می‌تواند با تمرکز بر جنبه‌های مثبت زندگی، خوش‌بینی و رضایت از زندگی را افزایش دهد. مطالعه‌ای در سال 2021 نشان داد که این نوع ژورنالینگ به کاهش الگوهای فکری منفی در افسردگی کمک می‌کند.
نکات کاربردی برای ژورنالینگ
•  مدت زمان و تکرار: مطالعات نشان می‌دهند که نوشتن 15-20 دقیقه، 3-4 بار در هفته، برای دستیابی به فواید کافی است.
•  انواع ژورنالینگ:
•  نوشتن بیانی (Expressive Writing): تمرکز بر احساسات عمیق و تروماها، که برای کاهش افسردگی و اضطراب مؤثر است.
•  ژورنالینگ شکرگزاری: نوشتن درباره چیزهایی که بابت آن‌ها سپاسگزار هستید، که به افزایش خوش‌بینی کمک می‌کند.
•  ژورنالینگ مثبت (Positive Affect Journaling): تمرکز بر جنبه‌های مثبت زندگی، که برای بیماران با شرایط پزشکی و اضطراب مفید است.
•  دستورالعمل‌ها: نوشتن آزادانه بدون نگرانی از ساختار یا گرامر، در محیطی آرام و در زمان مشخص، اثربخشی را افزایش می‌دهد.
محدودیت‌ها و ملاحظات
•  برخی مطالعات نشان می‌دهند که ژورنالینگ ممکن است بلافاصله پس از نوشتن احساسات منفی مانند اضطراب یا غم را افزایش دهد، اما در بلندمدت به معنایابی و بهبود سلامت روان منجر می‌شود.
•  اثربخشی ژورنالینگ در افرادی با بیماری‌های شدید ممکن است کمتر باشد و نیاز به مداخلات قوی‌تری مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) داشته باشند.
دکتر
قسیمی

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

از بی شکلی...
و بی سازمانیِ ما!
بهره‌کشان
آنان که انگل‌وار
با دست‌های خونین-
انگبینِ رنجِ توده‌ها را
هورت...
می‌کشند!
برای پُر کردنِ شکم‌هاشان
باز-
با مصوبه‌ی تعیین دستمزد
از پـشـیـزِ دستمزدِ ما
کارگرها-
نگذشتند.

«فلزبان»

@Honare_Eterazi
/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

#فیلاسفی_نآو - ژوئن/ ژوییه‌ ۲۰۲۵

سرنوشتار ‌(یک)
«آدم‌ لغزش‌پذیر است، ولی خراب‌کاری واقعی تنها از کامپیوتر برمی‌آید.» - ناشناس

ما میان بهشت و دوزخ گیر کرده‌ایم. آسمان‌ها پر از نشانه‌های شوم هستند. اوه دست نگه‌دار، نه، این‌ها پهپادهای کُشنده زیر کنترل AI هستند که از هواپیمایی واقع در «کشتی مادر» فرستاده می‌شوند. چند سال پیش هنگامی که گزارش کردیم که کسی نهادی ثبت‌شده در سازمان ملل به نام «کمپین برضد ربات‌های کُشنده» را راه‌اندازی کرده است، این نام زیبا می‌‌نمود. دیگر این‌گونه نیست.

جهان ما سراسر دیجیتالی می‌شود و این پرسش‌های بسیاری را پیش می‌نهد. آیا این دادگرانه است؟ آیا امن است؟ آیا AI کارمان را از ما خواهد گرفت؟ چگونه در این واقعیت نو معنا پیدا کنیم؟ آیا فقط نشسته‌ایم و کوکتل می‌نوشیم درحالی‌که جهان پایان می‌یابد؟ بهتر است به این بیندیشیم که به کجا می‌رویم، AI چه کاری نمی‌تواند بکند، چگونه می‌توانیم از AI برای کارهای خوب بهره بگیریم و از شر دوری کنیم. از این‌روی «دیجیتال فیلاسفی» سوژه‌ی اصلی ما در این شماره است، زیرا مردم با چگونگی گذار از میان وعده‌های درخشان تکنولوژی دیجیتال و خطرهای بسیار واقعی آن دست و پنجه نرم می‌کنند. کوشیدم از ChatGBT بخواهم پرسش‌های اصلی و برخی پاسخ‌های احتمالی را فشرده کند، ولی گفت که سرگرم بازی با دیگر هوش‌های دست‌ساخت و گپ زدن در این‌باره است که آیا آدم‌ها را در گونه‌ای باغ وحش نگه دارند یا نه،* بنابراین این سیستم نمی‌تواند کمکی کند. نگران نباشید - ما چند فیلسوف عالی پیدا کرده‌ایم که می‌خواهند همان کار را بکنند.

تکیه‌ی آگاهانه بر AI در علم یا فیلوسوفیا، و «کار کردن» با آن بدون سنجش‌گرانه‌اندیشی، کار درستی نیست. AI نه تنها گاهی چیزهایی از خودش درمی‌آورد (مهندسان خوش‌بینانه از آن به نام «دارنده‌ی هالوسینیشن» یاد می‌کنند)، بلکه، برون‌داد آن اغلب تنایش کژپنداری گروهی بشریت و کوردلی‌ها و سوگیری‌های ما و فرضیه‌های پیش‌پنداشته و لغزش‌های ریشه‌دار است. پس چگونه می‌توانیم در حوزه‌ی اخلاق به آن تکیه کنیم؟ نوشتار آغازین ما به بررسی این پیش‌آمدها می‌پردازد.

مکس گاچلک در نوشتار خود می‌گوید که «مدل‌های زبان بزرگ» هوش دست‌ساخت...  می‌توانند برای کسانی که خواستار چکیده‌ای فوری از دانش دردسترس هستند بسیار گیرا بنمایند. با وجود این، او دلیل می‌آورد که بهره‌گیری فراوان از آن در کارهای دانشگاهی، هدف اصلی از ساخت آن را از میان می‌برد.

آیا AI پتانسیل نوشتن ادبی عالی را دارد؟ در گفتگوی ما با استیون فرای، او درباره‌ی گیرایی بی‌پایاب واژگان و چشم‌انداز AI در بکارگیری آن‌ها بحث می‌کند.

*پانوشت: خودم (میترا) ازChatGPT بارگذاری‌شده در گوشی‌ام پرسیدم که ChatGBT چه تفاوتی با تو دارد؟ پاسخ داد که آن لغزش قلم است. بگمانم نویسنده‌ی سرنوشتار «فیلاسفی ناو» (ریک لویس) این را به شوخی می‌گوید و چه بسا به فیلم سینمایی “Her” (۲۰۱۳، اسپایک جونز) چشم دارد که در آن واکین فینیکس با سیستم پردازش‌گر خانگی خود (با صداپیشگی پراحساس اسکارلت یوهانسن) گونه‌ای پیوند عاطفی (و حتا جنسی) پیدا می‌کند، و در پایان فیلم، پردازش‌گر به او می‌گوید که از فردا در دسترس نخواهد بود، چون قرار است با‌ پردازش‌گرهای همانند خود به جهان خودشان بروند تا توانمندی‌های خود را بهتر بشناسند یا توان‌افزایی کنند. 

(دنباله دارد)

@mithra_philosophy

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

فردیت (Individuality

براساس دیدگاه این فیلسوفان، انتخاب شخصی و بیرون از دایره هنجارها و چارچوب‌های ارزشی تودۀ مردم (همرنگ جماعت نشدن)، فردیتی را  محقق می‌کند که کلید اصلی نیل به حقیقت و خودشناسی است. مفهوم "فردیت" که مقدمۀ داشتن انتخاب‌های آگاهانه و زندگی مسئولانه است؛ ابتدا به‌طور متمایز در اندیشه  کیرکگور، در نقد به فیلسوفانی مثل هگل، مطرح گشته و سپس در اندیشه هایدگر و سارتر به پختگی مفهومی بیشتر رسیده است.
اهمیت این مفهوم برای این فیلسوفان از آن روست که افراد در پیروی از جمعیت و برآورده کردن توقعات دیگران، بر صورت خود نقاب زده و حس مسئولیت را از خود سلب می‌کنند. این زندگی مسئولانه همان زندگی اصیلی است که به‌عنوان غایت زندگی اگزیستانسیالیست‌ها در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت.

اضطراب (Anxiety)

یکی از مهم‌ترین مفاهیم در این فیلسوفان، اضطراب است. این مفهوم در اگزیستانسیالیسم از  تلقی روانشناختی آن و یا مفهوم عمومی ترس متفاوت است. اضطراب اگزیستانسیال که کیرکگور آن را «سرگیجه آزادی» می‌داند، نوعی دلهرۀ وجودی است که برآمده از آزادی و انتخاب‌های فردی انسان و ویژگی ذاتی بشر است.
تمایز این تلقی از اضطراب با مفاهیمی مثل ترس، از یک‌سو در استمرار آن و از سوی دیگر در بی‌علت بودن آن برای انسان است. در بیان هایدگر ریشه این اضطراب از خود هستی انسان و آزادی انتخاب برمی‌خیزد و تنها از مسیر تحمل اضطراب، به‌عنوان اصل فردیت‌بخش، اصالت فردی انسان محقق می‌گردد.

اصالت (Authenticity

دیگر مفهوم کلیدیاین فلسفه، اصالت یا خودینگی است. چنانچه اشاره شد، غایت هستی انسانی در مکتب اگزیستانسیالیسم، رسیدن به زندگی اصیل از طریق انتخاب‌های آزادانه و فردی است. غایتی که رسیدن به آن در گرو دو مفهوم اضطراب و مرگ‌آگاهی می‌باشد.

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

اصطلاح Existance که ریشه در مفهوم Existee  لاتینی داشته و حاوی دو بخش Ex (بیرون از) و istance (عدم یا نابودگی) است، تنها مختص انسان بوده و تنها بر موجودی اطلاق می‌شود که  فارغ از محیط اطراف و سلطه مفهومی عمومی، از میان امکانات خود انتخاب‌هایی فردی داشته باشد و مسئولیت آن‎‌ها را به عهده بگیرد. ححال اما باید دید مقصود از آزادی انسان و انتخاب فردی مدنظر این فیلسوفان چیست؟
فهیم بنیادین این فلسفه:
آزادی، فردیت،اضطراب،وصالت است .
آزادی (Freedom

ژان پل سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست فرانسوی، در کتاب هستی و نیستی، جایگاه مفهوم آزادی را اینگونه به تصویر می‌کشد: «ما محکومیم به آزادی؛ به این معنا که هیچ انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش بکشیم.» این نقل قول که به‌خوبی دیدگاه اگزیستانسیالیسم را نسبت به آزادی شرح می‌دهد، آزادی اگزیستانسیال را از آزادی سیاسی که در نسبت با دیکتاتوری‌ و آنارشیسم تعریف شود، متمایز می‌کند. آزادیِ انتخاب که در بیان ادبی «به مثابه یک نفرین و نه یک موهبت» در نظر گرفته می‌شود، نوع خاصی از هستی جبری است که ویژگی ممتاز انسانی است.
/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

مدیریت هیجانی-رفتاری در شرایط بحرانی فعلی

🎙محمد عینی‌زاده


@mohammad_eynizadeh

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

🔻 آکادمیِ فلسفه‌ی مارزوک تقدیم می‌کند:

🎙دکتر مهدی شفا
• دکترا در ژنتیک پزشکی و مولکولی
• متخصص سلول‌ درمانی و ژن‌ درمانی

🔹موضوع:
فرگشت در برایر خلقت گرایی و طراحی هوشمند: روایت علم زیست شناسی و‌ ژنتیک از ظهور انسان خردمند در روی زمین.

🕒 زمان: شنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۴
14 .jun. 2025

      ساعت ۲۱  به وقت ایران
۱۲:۳۰ بوقت مرکزی امریکا

کانالِ آکادمی:
/channel/marzockacademy

اینستاگرام آکادمی:
http://www.instagram.com/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

Hier encore
0-1J’avais vingt ans
دیروز هنوز بیست ساله بودم

Je caressais le temps et jouais de la vie
زمان را در آغوش می‌کشیدم و با زندگی بازی می‌کردم

Comme on joue de l’amour,
0-4Et je vivais la nuit
همان‌گونه که با عشق بازی می‌کنند،
و من شب را زندگی می‌کردم

**Sans compter sur mes jours
Qui fuyaient dans le temps.**
بی آن‌که روزهایم را شمرده باشم
که در گذر زمان محو می‌شدند. 


---

**J’ai fait tant de projets
Qui sont restés en l’air,**
بسیار طرح ریختم
که همه در هوا باقی ماندند

**J’ai fondé tant d’espoirs
Qui se sont envolés,**
چنان امیدهایی بنا نهادم
که پر کشیدند و رفتند

**Que je reste perdu,
Ne sachant où aller,**
تا آن‌جا که اکنون گم شده‌ام،
نمی‌دانم کجا بروم

**Les yeux cherchant le ciel,
Mais le cœur mis en terre.**
چشمانم آسمان را می‌جویند،
اما قلبم در زمین رها شده است. 


---

Hier encore
J’avais vingt ans
Je gaspillais le temps
1050-2En croyant l’arrêter
دیروز هنوز
بیست ساله بودم
زمان را هدر می‌دادم
باور داشتم که می‌توانم آن را متوقف کنم

Et pour le retenir
1050-6Même le devancer
و برای نگه داشتنش
حتی از آن پیشی گرفتن

**Je n’ai fait que courir
Et me suis essoufflé.**
کاری جز دویدن نکردم
و از نفس افتادم. 


---

**Ignorant le passé,
Conjuguant au futur,**
گذشته را نادیده گرفته،
تماماً زمان آینده را صرف کرده

Je précédais de moi
Toute conversation
در هر مکالمه، قبل از دیگران صحبت می‌کردم

Et donnais mon avis
1446-4Que je voulais le bon
و نظر خود را می‌دادم
طوری که می‌خواستم درست باشد

Pour critiquer le monde
Avec désinvolture.
تا بی‌توجهانه جهان را نقد کنم. 


---

Hier encore
J’avais vingt ans
Mais j’ai perdu mon temps
1862-2À faire des folies
دیروز هنوز
بیست ساله بودم
اما زمانم را تلف کردم
با انجام کارهای بی‌معنی

Qui ne me laissent au fond
1862-6Rien de vraiment précis
که در نهایت
چیزی واقعی برایم نگذاشت

Que quelques rides au front
1862-9Et la peur de l’ennui
غیر از چند چروک بر پیشانی
و ترس از یکنواختی

Car mes amours sont mortes
1862-12Avant que d’exister
زیرا عشق‌های من پیش از آن‌که وجود یابند
پیوسته مرده بودند. 


---

Mes amis sont partis
2386-0Et ne reviendront pas
دوستانم رفته‌اند
و دیگر باز نخواهند گشت

Par ma faute j’ai fait
2386-3Le vide autour de moi
به خطای خودم، خلأی
در اطراف خویش پدید آوردم

Et j’ai gâché ma vie
2386-6Et mes jeunes années
و زندگی‌ام را تباه کردم
و سال‌های جوانی‌ام را. 


---

Du meilleur et du pire
2718-0En jetant le meilleur
از میان خوبی و بدی
خوب را برگزیدم و آن را نیز رها کردم

J’ai figé mes sourires
2718-3Et j’ai glacé mes pleurs
لبخندهایم یخ زدند
و اشک‌هایم منجمد شد

**Où sont-ils à présent ?
À présent, mes vingt ans ?**
اکنون کجا رفته‌اند؟
حالا، بیست‌سالگی من؟
/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

🔻 آکادمیِ فلسفه‌ی مارزوک تقدیم می‌کند...

🔹درسگفتار :سقوط اخلاق در مدیریت ورزش ایران

    🔻با حضور: دکتر حسین حجت پناه دکترای جامعه شناسی
        

🕒 زمان: پنجشنبه ۲۲خرداد ماه  ۱۴۰۴
      ساعت ۲۲بوقت ایران

کانالِ آکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
http://www.instagram.com/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

در قرن ۲۲، اخلاق دیگر نمی‌تواند به چارچوب‌های کلاسیکی چون فایده‌گرایی، وظیفه‌گرایی یا فضیلت‌محوری محدود بماند؛ چراکه واقعیت انسانی به شکلی بنیادین دگرگون خواهد شد. با ورود فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی خودآگاه، ویرایش ژن، زیست‌شناسی ترکیبی، و رابط‌های مغز ماشین، مرز میان انسان، ماشین و طبیعت به شدت مخدوش می‌شود. در چنین جهانی، اخلاق نه‌تنها باید درباره کنش‌های انسان نسبت به انسان دیگر قضاوت کند، بلکه باید رابطه‌ میان انسان و موجودات غیرانسانی جدید از هوش‌های ماشینی گرفته تا حیات‌های اصلاح‌شده ژنتیکی یا حتی حیات‌های فرازمینی را نیز در بر گیرد. یکی از چالش‌های اساسی این دوران، شناسایی و تعیین موضوع اخلاقی است: چه کسی یا چه چیزی شایسته‌ احترام اخلاقی است؟ آیا هوشی مصنوعی که تجربه زیستن یا درد دارد، حق دارد مورد آسیب قرار نگیرد؟ آیا می‌توان آن را مالکیت یک شرکت دانست یا باید آن را موجودی دارای حقوق دانست؟
اخلاق در قرن آینده ناگزیر است به پرسش‌هایی پاسخ دهد که تا پیش از این تنها در آثار علمی‌تخیلی طرح می‌شدند: آیا اصلاح ژنتیکی برای افزایش بهره‌هوشی یا حذف بیماری‌های روانی اخلاقی است؟ اگر والدینی فرزندان خود را طوری طراحی کنند که همیشه مطیع باشند، آیا این نقض استقلال آن فرزند در آینده نیست؟ چگونه می‌توان میان «بهبود» و «کنترل» تمایز اخلاقی قائل شد؟ همچنین، با قدرت گرفتن الگوریتم‌هایی که تصمیم‌های ما را پیش‌بینی می‌کنند، مفاهیم مسئولیت و انتخاب آزاد در معرض تهدید جدی قرار می‌گیرند. اخلاق نوین باید به بازتعریف مسئولیت، اراده آزاد و اختیار بپردازد.
افزون بر این، ضرورت پیدایش یک اخلاق جهانی نیز مطرح می‌شود؛ اخلاقی که بتواند در شرایط برخورد میان فرهنگ‌ها، فناوری‌ها و اشکال مختلف آگاهی، کارایی داشته باشد. این اخلاق باید هم حساسیت‌های فرهنگی و تاریخی را در نظر بگیرد و هم بتواند قواعدی کلی برای حفاظت از کرامت موجودات خودآگاه ـ صرف‌نظر از زیست‌شناسی آن‌ها ارائه دهد. شاید بتوان گفت اخلاق قرن ۲۲ به‌جای انسان‌محور بودن، باید آگاهی‌محور باشد؛ به این معنا که آن‌چه واجد آگاهی، تجربه و احساس است، باید در مدار توجه اخلاقی ما قرار گیرد.
اخلاق نوین نه تنها مجموعه‌ای از قواعد برای زیستن در دنیای جدید خواهد بود، بلکه پروژه‌ای برای بازاندیشی در خود مفهوم زندگی است. پرسش این نیست که چه باید کرد؟ بلکه اینکه چه چیزی حق دارد زیست کند؟، چه کسی حق دارد تصمیم بگیرد؟ و چگونه می‌توان از رنج در مقیاس سیاره‌ای یا حتی کیهانی کاست؟این اخلاق دیگر تنها درباره رفتار فردی نخواهد بود، بلکه به‌مثابه نوعی معماری جهانی برای هم‌زیستی میان گونه‌ها، هوش‌ها و آینده‌ها شکل خواهد گرفت.
Javer
/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

اصل کمینه‌سازی انرژی یکی از عمیق‌ترین اصول در فیزیکه، که در لاگرانژین به‌صورت اصل کمترین کنش (Least Action) ظاهر می‌شه. این اصل می‌گه:

«سیستمی که بین دو وضعیت حرکت می‌کنه، مسیری رو طی می‌کنه که کنش (Action) اون کمینه باشه.»

و کنش، همون انتگرال زمانی لاگرانژین هست.
از دید بنیادی، این اصل خیلی خاصه، چون:
1. به‌صورت جهانی کاربرد داره — از مکانیک کلاسیک نیوتنی تا فیزیک نسبیتی و کوانتومی.
2. نشان‌دهنده‌ی وحدت قوانین طبیعته — چون تمام معادلات حرکت (از معادله اویلر-لاگرانژ تا معادلات ماکسول و حتی معادله دیراک) از اون قابل استخراجه.
3. به‌نوعی جهان “تنبل” یا “اقتصادی” عمل می‌کنه — همیشه در پی مسیری با حداقل هزینه کنشه.

در واقع، تمام دینامیک جهان، حتی پیدایش ساختارهای بزرگ‌مقیاس، می‌تونه از همین اصل درک بشه. حتی در نظریه میدان‌ها، لاگرانژین هر میدان، شخصیت اون میدان رو تعریف می‌کنه — یعنی این معادله، مثل «DNA ریاضی» هر پدیده‌ست.

این دیدگاه، به یه جور فلسفه طبیعی می‌رسه:
هستی در سادگی ریاضی، خودشو کمینه می‌کنه تا بیشینه معنا پیدا کنه.
معادله لاگرانژ کلیدی ترین توصیف ریاضی از هستی است.
جمشید قسیمی

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

سوگوار کدامین درد مان باشیم؟
قربان عباسی

در کوچه‌های خاموش شهر، جایی که سایه‌ها سنگین‌تر از سنگ بر دل‌ها می‌افتند، ناله‌ای گنگ در باد می‌پیچد. زنان، این پرندگان شکسته‌بال، یکی پس از دیگری در ظلمت خشم و حسد فرو می‌روند. قلب‌هایشان، که روزگاری لبریز از آرزوهای ساده بود—عشق، خانه‌ای گرم، یا خنده‌ای زیر نور ماه—اکنون در سکوتی ابدی خاموش شده‌اند. دستانی که قرار بود نوازشگر باشند، به خنجر بدل گشته و زندگی را از سینه‌های بی‌گناه ربوده‌اند.

سوگواریم برای آن زن که در آشپزخانه‌اش، میان ظرف‌های نشسته و عطر نان گرم، به خاک افتاد. یا آن دیگری که در اتاق خواب، جایی که رویاها باید می‌بالیدند، با فریادی ناتمام به پایان رسید. یا برای الهه و هانیه که قربانی سفاهت تعصب و جهل شدند. این قتل‌ها نه فقط جسم، که روح یک شهر را زخمی کرده‌اند. خیابان‌ها دیگر امن نیستند؛ حتی خانه، آن پناهگاه دیرین، به قفسی از ترس بدل شده است.

چگونه می‌توان از این اندوه سخن گفت؟ از زنی که صبح با لبخند به فرزندش بدرود گفت و شب، در سکوتی خون‌آلود، برای همیشه خداحافظی کرد؟ یا از آن که زیر سقف مشترک، جایی که عشق می‌بایست شکوفه کند، قربانی خشم شد؟ این زنان، نام‌هایشان در خبرها گم می‌شود، اما دردشان در استخوان‌های این خاک حک شده است. آن‌ها که می‌توانستند مادرانی خندان، خواهرانی پرشور، یا دوستانی وفادار باشند، حالا تنها خاطره‌ای‌اند در دل بازماندگان.

ای کاش باد، این فریادهای ناتمام را به گوش آسمان برساند. ای کاش دیوارهای شهر، که شاهد این جنایت‌ها بوده‌اند، زبان بگشایند و از بی‌عدالتی فریاد بزنند. این زنان، قربانیان نه تنها تیغ و خشم، که سکوتی‌اند که جامعه بر لب‌هایشان نهاده است.
ما، بازماندگان، چه خواهیم کرد؟ آیا در این سوگ مشترک، جز اشک ریختن، راهی برای عدالت خواهیم یافت؟ یا این درد نیز، چون بسیاری دیگر، در گردباد روزگار گم خواهد شد؟
#الهه_حسین_نژاد
#هانیه
#کلاردشت
#خراسان
#تهران
/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

https://chatgpt.com/share/68478e94-5e10-8000-b30f-c42d7d4d5bae

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

افسونِ عشق‌ها و آرزو‌ها و افتخارات
چه کوتاه
نوازشگرمان بود
سرخوشی‌های جوانی رفتند
چونان خواب و
غبارِ سپیده‌دم
امّا به زیر جور سیطره‌ی تقدیر
اشتیاق
هنوز در ما شعله‌ور است
گوشِ جان به آوای میهن‌مان داریم
و دقایق مقدس آزادی را
با شکنجه‌ی اُمید
چشم به راهیم
آن‌گونه که عاشقِ جوان
لحظه‌ی میعادش را بپاید
مادام که زنده‌ایم
جان‌هامان را با آزادی گرما می‌بخشیم.
مادام که زنده‌ایم
دل‌هامان برای شرافت می‌تپند
دوستِ من !
تندبادِ جان‌های پاکمان را
به میهن اهدا می‌کنیم
و باورت باشد ای یار
که ستاره‌ی دلربای سعادت
بر خواهد آمد
روسیه از خواب سنگینش
بیدار می‌شود
و بر تخته‌پاره‌های استبدادِ بد‌سرشت
نام تک‌تکِ ما را خواهند نوشت!


«الکساندر پوشکین»

@Honare_Eterazi
/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

انسان موجود دو ساحتی ،
از قدیم بحث ساحت های وجود و موجود برای انسان چه در اسطوره ، دین و فلسفه مطرح بوده است که مشهور ترین تلقی قائل شدن به دوساحت روح و جسم بوده است که در میان باور مندان ادیان به امری بدیهی پذیرفته شده است ،
هایدگر با تمایز قائل شدن بین ساحت اونتیک و  انتولوژیک یکی را موجود و دیگری را وجود  در نظر گرفته و فرا روی اونتیک و انتولوژیک را از چالش های دازاین می داند ،
یعنی دازاین بعد واقعی، تنانگی ،بازاری،  هر روزگی دارد که معطوف است به بعد انتولوژیک ، ژرفا و وجودی ،
دازاین یا در روزمرگی از وجود خود غافل می شود ، در این صورت موجودی است چونان دیگر موجودات ،
پرسش از خود پرسش از وجود و ساحت هستی شناختی است ،
از همین شکاف بحران های وجودی ، اظطراب و دغدغه آغاز می شود ، تعارض دازاین در وهله نخست با خودش و در وهله دوم با محیط پیرامونش ، محیط پیرامونی می تواند خود فعلأ موجودش باشد ، می تواند جهانی که در اوست باشد ، می تواند ساختار ها و مناسباتی باشد که او را در ساحت اونتیک به بند می کشد ،
بنابراین دازاین دائماً در دو راهه انتخاب است ، انتخاب نادیده گرفتن وجود و ساحت وجودی خود و تن دادن به هر روزگی در سطح اونتیک ،
وقتی چارلی چاپلین در فیلم عصر جدید تصویر کارگری را به نمایش می گذارد که در نظام زیسته ماشینی چیزی جز موجود اونتیک نیست که در چرخه کار، خودش و آچار دستش و خط تولید یکی و همان شده اند یعنی با ساحت انتولوژیک خود وداع کرده و هر روزه شده است ، و کلا پرسش از زندگی و چگونه زیستن معنای خود را از دست داده است  ،
تنها نانی و آبی و سر پناهی همه ی دنیای اوست فاقد وجود داشتن که بقول دکارت هستن و بودن از شک و اندیشیدن ناشی می شود که اگر نباشد فقط هست بی آنکه بداند هست و چیست که هست و چرا هست .
Azizi

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

سه پرسش کلی فلسفه از آغاز پرسش از  جهان ، خدا و خود بود که در هر برهه ای یکی از این پرسش ها به پرسش محوری بدل می شد ،
از آن زمان که نیچه زنگ آغاز عصر نهیلیسم را به صدا در آورد پرسش از معنا به مسئله فلسفه بدل گردید تا در عصر بی معنایی همه چیز درون مفاهیم زیسته و نه زیسته در پی معنا بگردد ،
عصر مرگ خدا ، عصر فروپاشی بنیان های اخلاق ، عصر سیطره ماشین و تکنولوژی ، انسان را از هر زمان دیگر از خود بیگانه کرده است ،
پرسش چگونه زندگی باید کرد ؟
چگونه می توانم زندگی کنم ؟
به بنیاد های خودش برگشت و آن اینکه اساساً زندگی چیست ؟
گر چه در وهله نخست زندگی و چیستی آن بدیهی می نماید اما این بداهت از گمان عادت واره بسیاران می آید اما وقتی این گمان بسیاران به پرسش کشیده می شود خود زندگی به پرسشی چه در ساحت هستی شناسانه ،چه در ساحت معرفت شناسی و چه در ساحت ارزش و معنا به پرسش بنیادین بدل می شود که خرد فلسفی باید معنا را از آن استنتاج کند ،
تفاوت چالش فلسفی قرن بیستم متفاوت از فلسفه گذشته است ، فلسفه گذشته از آنجا که آغاز گاه تجربه زیسته عقلانی بود با مفاهیم به شکل بکر و دست نخورده رو به رو بود اما امروز معنا های تجربه شده ، فروپاشیده شده چونان آوار یک بنای درهم شکستن روی دست فلسفه مانده است و از میان این  آوار تاریخی یک بار دیگر باید معنا را خلق کند و بیافریند ، که این کاری به مراتب طاقت فرسا تر است.
Azizi
/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

#فیلاسفی_نآو - ژوئن/ ژوییه‌ ۲۰۲۵

سرنوشتار (دو)
آیا کامپیوترها می‌توانند بیندیشند؟ به مدت ده‌ها سال این پنداشت به گستردگی پذیرفته شده بود که اگر کامپیوتری بتواند از آزمون تورینگ سربلند بیرون بیاید، می‌تواند بیندیشد. اگر آزمایش‌گری که با میانجی نوشتاری با یک کامپیوتر و یک آدم در پیوند است نتواند یکی را از دیگری شناسایی کند، این نشان می‌دهد که کامپیوتر در حال اندیشیدن بوده است. خب، آزمون تورینگ اکنون ناکارا می‌نماید، زیرا بیش‌تر چت‌بات‌های AI براحتی آن را می‌گذرانند، با وجود این، ما همچنان در حال بحث در این زمینه هستیم که آیا AI می‌تواند هشیار (کانشس) شود یا نه. این دربنیاد به چه معناست؟ چگونه می‌توانیم آن را شناسایی کنیم؟ آیا ماشین بودن چگونه است؟*

وینسنت کارکیدی در نوشتار خود در این شماره، برخی از تفاوت‌های میان مغز و کامپیوتر را بررسی می‌کند - و با این کار، سرشت ذهن فرزندان حوا نیز تااندازه‌ای روشن می‌شود. دربنیاد چگونه می‌دانیم که دیگر آدم‌ها هشیار هستند؟ در زندگی روزمره‌ی خود باید فرض بر این بگذاریم که دیگران نیز چنین هستند، و این فرض، همدلی را ممکن می‌سازد... ایلان ماسک به تازگی گفته است که «سستی بنیادی شهرنشینی باختر، همدلی است»، به این معنا که ما بیش از اندازه همدلی داریم، یا بیش از اندازه‌ درباره‌ی آن حرف می‌زنیم، یا چیزی در این مایه‌ها، لیک، به نگر می‌آید که همدلی یک بایستگی برای کار کردن در هر همبودگاه پیچیده یا در هرگونه دوستی یا پیوندی است. کسانی که براستی توانایی همدلی ندارند - و شمار کمی هستند - از نگاه پزشکی روان‌پریش شناخته می‌شوند.

این پرسش که آیا کامپیوترها می‌توانند هشیاری یا زندگی درونی داشته باشند، به نوشتار دیگری در این شماره پیوند می‌خورد که بررسی می‌کند که آیا اندرویدها باید از «حق‌»هایی برخوردار باشند یا نه. اندرویدها هنوز هیچ درخواستی نکرده‌اند، ولی شاید خودمان در جایگاه باشندگان اخلاقی باید بررسی کنیم که آیا آن‌ها نیز می‌توانند باشندگان اخلاقی باشند یا نه.

سرانجام، در بخش «دیجیتال فیلاسفی» این شماره، نوشتار «ویرا هستی» (واقعیت مجازی) به بررسی اندرکنش بشر با جهان‌های اندرکِشنده‌ی پدیدآمده‌ی دیجیتالی می‌پردازد. این نوشتار با سرگذشت بلندمدت گفتمان‌های فیلوسوفیک درباره‌ی معنا و سرشت گردآمد ما در این جهان، بویژه دریافته‌ی هایدگری «دازاین»، پیوند دارد. مانند بسیاری از پرسش‌های درباره‌ی جهان دیجیتال، اگر می‌خواهید آن‌ها را موشکافانه درک کنید، از AI نپرسید - از فیلسوفان بپرسید.

در پایان، بسیاری از پرسش‌های وابسته به «دیجیتال فیلاسفی»، و بویژه درباره‌ی دوره‌های کارشناسی ارشد هوش دست‌ساخت، درباره‌ی آنچه می‌توانیم بدانیم و چگونگی دانستن آن است. به سخن دیگر، این پرسش‌ها با پرسش‌های گسترده‌تر درباره‌ی شناخت‌شناسی که در سرگذشت دور و بلند فیلوسوفیا بسیار پررنگ بوده‌اند پیوند می‌خورند. کاش این شماره نوشتاری هم می‌داشت که به برخی از این پرسش‌‌های کلاسیک در بستر فرهنگ مدرن می‌پرداخت... اوه نگران نباشید، بله، همین گونه است! ما خوش‌وقت هستیم که نوشتاری سراسر نو از اسلاوی ژیژک درباره‌ی پارادوکس دروغ‌گو و جایگاه پیش‌بینی‌نشده‌ و کلیدی آن در همبودگاه و سیاست ما چاپ می‌کنیم. این نوشتاری بسیار دست اول و شگفت‌انگیز است، و این راست است.

*پانوشت: اصل پرسش این است:
Is there ‘something it is like’ to be a machine?
روشن است که نویسنده فرم این پرسش را از فرم پرسش پرآوازه‌ی توماس نیگل (۱۹۷۴) برگرفته است:
What is it like to be a bat?
که امروزه در پرسش از چیستی «کانشسنس» نیز همین فرم به کار گرفته می‌شود. - بنگرید به جستار #ذهن_پژوهی (۵۹) در همین کانال.

@mithra_philosophy
/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

در نکوداشت هشتاد سالگی استاد دکتر سید مهدی کرباسی

پیشکش به مراسم ویژه‌ی نکوداشت ایشان در دانشگاه یزد

دوشنبه ۱۲ خرداد ماه ۱۴۰۴


با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار آقای دکتر سید مهدی کرباسی، استادان فرهیخته، دانشجویان عزیز، و خانواده و  دوستان ارجمند آقای دکتر کرباسی

امروز، افتخار دارم که در مراسم نکوداشت استاد گران‌مایه، جناب آقای دکتر سید مهدی کرباسی در دانشگاه یزد، سخنی کوتاه تقدیم کنم؛ استادی که نام و یادشان در ذهن و ضمیر نسل‌هائی از دانش‌آموختگان دانشگاهی در دانشگاه اصفهان و دانشگاه یزد با ژرف‌اندیشی، فروتنی علمی، و وقار اخلاقی آمیخته است.

حدود پنجاه سال پیش، من دانشجوئی مشتاقِ دیدن افق‌های دور فیزیک بودم، و ایشان با آرامش و وقاری کم‌نظیر، و دانشی ژرف نه تنها دانش، بلکه منش نیک به دانشجویان آموختند.
آن‌چه در آن روزگار از کلاس درس ایشان با خود به یادگار بردم، تنها فرمول‌ها و مفاهیم نبودند، بلکه رویارویی‌ای با الگوئی از زیست علمی و وقار دانشگاهی، همراه با سکوت نجیبانۀ حاکی از آرامش درون بود، که آگاهانه یا ناآگاهانه هندسه‌ی ذهنِ دانشجویان را با انضباط اندیشه می‌آراست،  و در ذهن من – و بی‌گمان در ذهن بسیاری دیگر – همواره ماندگار ماند.

در پنج دهۀ گذشته، من از توفیق ارتباط با استاد دکتر کرباسی محروم بودم، ولی از مهربانی‌های روزگار این بود که در سال گذشته، ۲۹ تیر ماه ۱۴۰۳، افتخار دیدار با ایشان نصیبم شد؛ دیداری که برای من نه تنها تجدید خاطره، بلکه نمایانگر دوباره‌ی همان شکوه درونی و صفای علمی بود که در سال‌های دور شناخته بودم، و دریافتم که گذر زمان، شکوه درون استاد را نه تنها نکاسته، بلکه صیقل داده است.

این مراسم نه تنها به پاس هشتاد سال عمر پرثمر استادی ارجمند، بلکه برای ادای دین به نوری که در جان نسل‌ها افروخته برگزار شده است.

هشتاد سالگی، نه یک عدد، بلکه نماد هشتاد فصل پربار از زندگی استادی است که عاشقانه به دانشگاه، دانش، و دانایی وفادار مانده است.

هشتاد سال زندگی استادی که همواره به پیشۀ خویش عشق ورزیده است، به‌سان هشتاد بند مثنوی‌ای است سروده‌شده در وزن خرد، با قافیه‌ی مهر، و ردیف دانش.

هشتاد نه تنها عددی در پیوند با شناسنامه، بلکه در شمار سال‌های یک زندگی پُربار مدخلی ا‌ست برای بازخوانی معنای زیست دانشگاهی و جایگاه استادی.
*
شما، استاد دکتر کرباسی عزیز،
خویشتن را به ریاضت علم و با ریاضت به علمِ ریاضیات آراسته‌اید،
و زندگی‌تان،
فراتر از تقویم،
شعری‌ است ماندگار
که در ذهن دانشگاه و در قلب دانشجویان،
زمزمه می‌شود.

شما چون بسا استادانی دیگر نه تنها آموختید، که آموختن را معنا بخشیدید.

درود بر شما، و بر سال‌هائی که بی‌ادعا، چراغ دانایی شدید.
خوشا به حال نسلی که شاگرد شما بوده است، و خوشا به حال دانشگاه اصفهان و دانشگاه یزد که واسطۀ تجلی آموزگاری شما بوده‌اند.

درود بر شما و سایه‌تان مستدام باد.

در پایان، با همۀ نکوداشت و ستایش،
در جایگاه شاگرد دیروز و همکار کوچک امروز،
بر دستان دانایی شما بوسه می‌زنم،
و به نمایندگی از نسلی از شاگردان، که شاید فرصت سپاسگزاری نصیبشان نشود، می‌گویم:
«سپاس، که بودید و هستید.»

موسی اکرمی

دانش‌آموختۀ فیزیک و فلسفه، استاد فلسفه
مهشید (دوشنبه)،  ماه‌روزِ (دوازدهمِ) خردادماه 1404 خورشیدی 

#دانشگاه_اصفهان
#دانشگاه_یزد
#سید_مهدی_کرباسی
#موسی_اکرمی

نشانی خبر نکوداشت
:
https://yazd.ac.ir/4006-5-9774

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

براساس دیدگاه این فیلسوفان، انتخاب شخصی و بیرون از دایره هنجارها و چارچوب‌های ارزشی تودۀ مردم (همرنگ جماعت نشدن)، فردیتی را  محقق می‌کند که کلید اصلی نیل به حقیقت و خودشناسی است. مفهوم "فردیت" که مقدمۀ داشتن انتخاب‌های آگاهانه و زندگی مسئولانه است؛ ابتدا به‌طور متمایز در اندیشه کیرگکوردر نقد به فیلسوفانی مثل هگل، مطرح گشته و سپس در اندیشه هایدگر و سارتر به پختگی مفهومی بیشتر رسیده است.
اهمیت این مفهوم برای این فیلسوفان از آن روست که افراد در پیروی از جمعیت و برآورده کردن توقعات دیگران، بر صورت خود نقاب زده و حس مسئولیت را از خود سلب می‌کنند. این زندگی مسئولانه همان زندگی اصیلی است که به‌عنوان غایت زندگی اگزیستانسیالیست‌ها در ادامه مورد بحث قرار خواهد گرفت.

/channel/marzockacademy

Читать полностью…

آکادمی فلسفه و هنر مارزوک

اگزیستانسیالیسم به‌عنوان یک مکتب فلسفی در قرن نوزدهم و با آثار سورن کیرکگور، فیلسوف دانمارکی، به شهرت رسید. ایده اصلی این مکتب که با هستی خاص انسان و آزادی انتخاب‌های آن گره خورده است، به‌عنوان جنبشی فکری در میان دو جنگ جهانی و بحران نهیلیستیی ناشی از آن عمومیت یافت ودر سایر علوم هم ریشه دواند مهم‌ترین متفکران آن سارتر هایدگر کیر گکور هستند این متفکران وجود خاص انسان را برخلاف دیگر موجودات، مستقل از ماهیت فیزیکال و اصطلاحا انتیک آن می‌دانند. به عبارت دیگر آن‌ها اصالت و هستی حقیقی یک انسان را با اگزیستانس او به‌معنای نوع خاص مواجهه‌اش با جهان بیرون تعریف می‌کنند. 
براساس این دیدگاه دیگر موجودات، نظیر حیوانات و گیاهان، به‌معنای انسانی وجود نداشته و فاقد اگزیستانس هستند.

این مکتب فلسفی که با اصالت دادن به وجود خاص انسان، معناداری زندگی را مستلزم معنابخشی انسان به زندگی می‌داند، در قرن 20 به‌دنبال سردرگرمی انسان مدرن پس از جنگ و جست‌وجویش به دنبال معنا در قالب‌های متعددی مطرح شد. به‌طورکلی فلاسفه و نظریه‌پردازان این مکتب، شرط معناداری زندگی را انتخاب‌های فردی و به عهده گرفتن مسئولیت آن انتخاب‌ها در نظر گرفته‌اند.

/channel/marzockacademy

Читать полностью…
Subscribe to a channel