mashinetahrir | Unsorted

Telegram-канал mashinetahrir - ماشین تحریر

710

اینجا آموزشگاهی برای یافتن معنا و خلاقیت در نوشتن خواهد بود/ بالاتر از زخم ها و در اغازی دیگر که گفت :قسمت کرد خداوند چیزها بر خلق. اندوه را نصیب جوانمردان نهاد. ایشان نیز پذیرفتند/تذکره الاولیا

Subscribe to a channel

ماشین تحریر

سناریوی فرضی عملیات «پرچم دروغین» (False Flag) توسط اسرائیل در خاک امریکا / ایران مواظب باشد

🛑 در فضای پرتنش ژئوپلیتیکی امروز، برخی تحلیل‌گران سناریویی را محتمل می‌دانند که در آن اسرائیل ممکن است دست به عملیات خرابکارانه‌ای در خاک آمریکا بزند و تلاش کند آن را به ایران نسبت دهد‌
با هدف ایجاد اجماع بین‌المللی برای اقدام نظامی یا تحریم‌های شدیدتر.
در این سناریو، یک حمله محدود اما نمادین(مثلاً انفجار در یک مرکز دیپلماتیک یا حمله سایبری به زیرساخت‌های حساس)در خاک آمریکا رخ می‌دهد. بلافاصله پس از آن، رسانه‌های خاص و نهادهای امنیتی همسو با اسرائیل، ایران را متهم می‌کنند. این سناریو از الگوی تاریخی «پرچم دروغین» (False Flag) پیروی می‌کند، که در آن عامل واقعی حمله، هویت خود را پنهان کرده و طرف دیگری را مقصر جلوه می‌دهد.

اما اهداف احتمالی چنین سناریویی چیست؟

پرچم دروغین یک راهکار در اسراییل است که برخی در داخل مثل لاریجانی ها و برخی نادان ها چون علیز و دیگر آن را زمینه سازی می کنند. ایجاد اجماع سیاسی در آمریکا برای اقدام نظامی علیه ایران و تضعیف دیپلماسی و مذاکرات هسته‌ای با ایران و تحریک افکار عمومی و ایجاد فضای ترس و خشم و تثبیت نقش اسرائیل به‌عنوان متحد کلیدی در برابر «تهدید ایران» را یکماه پیش نوشتم. ایران باید مواظب این سناریو باشد.

Читать полностью…

ماشین تحریر

توهم و تناقص قدرت


احساس مسولیت چرا در افرادی که به قدرت یا جایگاه یا مدیریت می رسند کاهش می یابد ؟

تناقض احساس مسولیت و قدرت اعطا شده فقط اخلاقی سیاسی نیست.
بخشی از ناراحتی کسانی است که سرخورده از انتخاب و رساندن دیگران به جایگاه ، بر پشت دست می زنند.

در روانشناسی سیاسی حالتی که سیاستمدار احساس کنترل و نفوذ بیش از حد و غیرواقعی دارد را فساد در قدرت می گویند.

نهج البلاغه امام علی ع ، رساله ای در مهار این فساد است که برخی آن را در جامعه دینی به کتابخانه ها سپردند.

این باور را ناشی از کمک باریتعالی و نه قدرت مردم
و لیاقت خویش نه اراده مردم اخذ می کنند.
خودبزرگ‌بینی، نیاز به تسلط و ترس از از دست دادن جایگاه است. چنین توهمی تصمیم‌گیری‌های ریسک‌پذیر، نادیده‌گرفتن نظرات مخالف و مقاومت در برابر بازخوردهای واقعی را به همراه دارد. ترکیبی از عوامل ذهنی و محیطی باعث شکل‌گیری این توهم می‌شود و می‌تواند به سقوط جایگاه به سبب ناشنیدن و کر شدگی دیکتاتور شدن سوءاستفاده از قدرت و شکست سیاست‌ها بیانجامد. مهار آن نیازمند خودآگاهی و ساختارهای نظارتی است.
در فقدان ساختار نظارتی ، خود سازی انسان.

Читать полностью…

ماشین تحریر

🟩آن دو تیپ‌ خائن و این لایحه که انگار باطن این دولت بود
آقای پزشکیان چه کسی شما را به خنجر زدن به پشت مردمی که در جنگ تحمیلی کشور را نگه داشتند ترغیب کرد؟ آن نور چشمی ها که بودند؟ زیر پایت زدند آقای پزشکیان.
سقوط دولت در چشم مردم، پیش‌درآمدی تلخ بر برچیدن ساختار دولت توست.
تسهیل کردند برای از دست دادن مشروعیت حاکمیتی که درس نگرفته و روزبه‌روز فاصله‌اش با مطالبات و باورهای عمومی بیشتر می‌شود. آنچه بیش از هر چیز این سقوط را رقم زده، فقدان وفاق و همبستگی ملی واقعی است. آن شورای اصلاح طلبان چرا نگفتند که در عمل خط خیانت به مردم کلید زده شده است ؟

لایحه‌هایی همچون طرح حجاب و عفاف کم بود ؟ آنهمه خسارت و غافلگیری برای نظام.
حالا چه ضرورتی داشت که دولت خودش آتش به خرمن اعتبارش بزند . لایحه ای ننگ و فوق‌العاده محدودکننده با نام «محتوای خلاف واقع»،

که باطن دولت را نشان داد که حرفها الکی است و این دولت و اعضایش نه تنها در مسیر وفاق نیستند، بلکه چوب‌خطی برای افزایش نارضایتی‌ها و کاهش اعتماد عمومی‌اند.

در این شرایط، دو تیپ حامی در برابر عملکرد دولت دیده می‌شوند: «حامیان شرمگین» که به واسطه سرخوردگی و ترس از پیامدهای انتقاد، سکوت کرده‌اند و «حامیان نمک‌گیر» که به سبب منافع یا وابستگی‌های شخصی نمی‌خواهند دولت را نقد کنند.
این سکوت و همراهی خاموش نه تنها ضعف را در بدنه اجرایی رقم زده، بلکه راه را برای تغییراتی که به قول عبدالرضا داوری بازگشت لاریجانی به جای پزشکیان ، نماینده جریان سیاست‌های فشار و سرکوب، هموار کرده است.
این خیلی بد بود که اگر مردم مقابل تهاجم خارجی بایستند ، جایزه شان لایحه ای چنین ننگ اور خواهد بود.
دیگر مردم به چه اعتماد کنند؟
اسفناک است که دولتی که نام نجات کشور را یدک می‌کشد، با مصوبات خود بی‌پرده نشان داده است که باطنش، همین محدودسازی‌ها و تحمیل‌هاست؛ پیش‌درآمدی بر از دست دادن سرمایه اجتماعی و برچیدن تدریجی سازوکارهای دولت. این روند، اگر عاجل مهار نشود، جز بن‌بست دیگری در مسیر نظام ملی نتیجه‌ای نخواهد داشت.

بماند در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴

Читать полностью…

ماشین تحریر

آقای دولت این التذهبون؟


لایحه جدید دولت درباره مقابله با «محتوای خلاف واقع» در فضای مجازی، تهدیدی جدی برای آزادی رسانه و حقوق شهروندی است. تعریف مبهم از «خلاف واقع» و واگذاری تشخیص آن به مراجع دولتی، به دولت اجازه می‌دهد هر انتقاد یا حتی گزارش مستند را به نام حفاظت از حقیقت، سرکوب کند.
این لایحه ضدملی و ضد قانون اساسی نه تنها به معنای محدود شدن رسانه و خبرنگاران، بلکه وسیله‌ای برای ترساندن کاربران عادی و تضعیف جریان آزاد اطلاعات است. تجربه کشورهای دیگر نشان داده که هرجا مرز واقعیت را قدرت سیاسی تعیین کند، اعتماد عمومی از میان می رود و مخاطبان به منابع غیررسمی و حتی شایعات پناه می برند. چنین سیاست‌هایی، فعالیت رسانه‌های مستقل و مسئولیت اجتماعی خبرنگاران را زیر سؤال می‌برد و به خودسانسوری و انفعال عمومی دامن می‌زند.

از طرف دیگر، سپردن انحصار روایت واقعیت به دولت، ابزاری برای تسویه حساب سیاسی و بستن راه اصلاحات سازنده می‌شود. این لایحه عملاً ضد ملی است، چون گفت‌وگو و انتقاد سازنده را قربانی می‌کند و فاصله مردم با حاکمیت را افزایش می‌دهد؛ نتیجه آن چیزی جز بی‌اعتمادی و بحران مشروعیت برای کل نظام نیست.

متاسفیم که دولت و شورای اطلاع رسانی بیخودش جهت رانت در خبر و برای انحصار چنین به تحدید روی آورده است.

Читать полностью…

ماشین تحریر

این ابتکار خوبی بود اتفاقا و شرمساری ندارد

⏺آقای حجتی ۱۱ سال وزیر کشاورزی بود. دست اخر با بیل داشت در زمینی خشک آب را به بدترین شیوه به زمین می فرستاد. یکی بلند نشد بگوید مرد حسابی در ۱۱ سال برای ۹۰ درصد مصرف آب در کشاورزی یک ابتکار به خرج میدادی.
گفتند بهبه. چه چه.

من قدر دان آن نفر و نهادی هستم که به یک ابتکار کوچک برای این مردم فکر کرده. بروید به او جایزه دهید. این پز های الکی چیست. وقتی کشورت و سیاسی هایش هرکدام سری در چند میلیارد دلار رانت دبش هستند که میتوانست سیستم آبیاری ما را به بیست درصدمصارف فعلی برساند و نکردند ، این ادم و نهاد درستکار فکر تشنگی هموطنش بوده. ول کنید این قرتی بازی ها را.
پایین تنه لخت و نیزه بازی ؟
آقا کارت درست بوده.
درد به سر وزاری نیرو و کشاورزی و بقیه.
تو شرف داری این به ذهنت رسیده.
وزیر نیروی پزشکیان ابتکارش اینست که علما چرا دعای باران نمی خوانید. وزیر راهش هم . وزیر کشاورزی اش هم.

این مبتکر باید وزیر شود نه اینها.

Читать полностью…

ماشین تحریر

این تورم و افرایش قیمت دیگر اقتصادی نیست ، غیر اخلاقی است

⏺در کشوری که برنج، نان، دارو، و خانه دیگر نه مایحتاج، بلکه اشیای لوکس شده‌اند، کدام روایت می‌تواند مردم را متقاعد کند که وضع «قابل تحمل» است؟ انفجار قیمت‌ها، نه حادثه‌ای گذرا، بلکه نتیجه‌ی سیاستی‌ست که چشم بر حافظه‌ی زیسته‌ی مردم بسته؛ سیاستی که فقط فنومن‌ها را می‌بیند((آمارها، صف‌ها، اعتراض‌ها..))اما از نومنِ اقتصادی جامعه، یعنی حس نارضایتی عمیق، سردرگمی معیشتی، و اضطراب روزمره غافل است.

وقتی معاون اول رئیس‌جمهور می‌گوید برنج به ۳۰۰ هزار تومان رسیده چون عده‌ای «پیش‌خرید» کردند، یعنی ما با سیاست‌گذاری‌ای مواجهیم که مسئله را ساده‌سازی می‌کند، نه حل. این فقط یک «توصیف پدیدار» است، نه تحلیل ریشه‌دار. مردم، با کمتر از ۸۰ هزار تومان برنج می‌کارند، اما نمی‌توانند محصول‌شان را مصرف کنند. این فقط بازار نیست که مختل شده؛ مفهوم عدالت، تعلق، و آینده است که تهدید می‌شود.

راه‌حل‌هایی که به نظر جامعه مشاور می رسد چیست؟

۱. انحلال پیش‌فروش‌های رانتی و شفاف‌سازی مالکیت‌های عمده در بازار محصولات کشاورزی.
۲. تشکیل کمیته‌ی بحران معیشت با حضور نمایندگان مصرف‌کننده و تولیدکننده نه فقط مدیران دولتی.
۳. استقرار سامانه‌ی نظارت عمومی برای قیمت‌گذاری واقعی، نه دستوری؛ با امکان ثبت تخلف توسط مردم.
۴. راه‌اندازی تعاونی‌های منطقه‌ای فروش مستقیم محصول از کشاورز به شهروند؛ حذف واسطه‌های غیرمولد.
۵. بازگرداندن سهم معیشتی به حافظه‌ی قانون نه در قالب یارانه، بلکه در قالب حق اساسی.اضافه کردن بنیاد ها و نهادهای بی مالیات پولدار به نیروی دولت.

این بحران فقط اقتصادی نیست؛ اخلاقی‌ست. اگر سیاست‌گذار هنوز فکر می‌کند با تنظیم چند جدول و اصلاح یک تبصره می‌تواند دلِ مردم را گرم نگه دارد، بهتر است بداند: نومن از نمود عبور کرده. مردم دیگر فقط مصرف‌کننده نیستند، بلکه شاهدند. و جامعه‌ای که فقط دیده شود، ولی شنیده نشود، به آینده اعتماد نمی‌کند.

متاسفانه دولت محترم میخواهد این را هم مثل وظایف وزارت نیرو به گردن مردم بیندازد؟ تا کی مردم مقصرند؟ دولت ها اختیار دارند از نفر تا قانون و سیاست اقتصادی را تغییردهند.
کافیست مردم را مقصر ندانند و مشکل را در سازو کار دولت خویش ببیند. من می بینم ایرنا چه یاوه هایی درباره گران کردن قیمت ها به بهانه کاهش نرخ تولید و بازار می بافد. نه . آن محصولات به قیمت جدیدتری در بازار می رسند. به زودی زود.
نظام دارد با دفاع ازنورچشمی ها ، بدنه را متنفر میکند. این سزای همراهی‌ مردم است؟ آیا به بعدش فکر کرده اید؟

Читать полностью…

ماشین تحریر

همبستگی ملی نومن ها یا فنومن ها؟


🛑در فلسفه‌ی کانت، هرآنچه در جهان می‌شناسیم، از طریق تجربه‌ی حسی و ساختار ذهنی ماست؛ یعنی فنومن، پدیداری که می‌بینیم.

اما ورای این ظاهر، چیزی هست که ما هیچ‌وقت مستقیماً نمی‌شناسیم: نومن، امر فی‌نفسه، واقعیت عمیق و بی‌واسطه. این تمایز، به ما یاد می‌دهد که دیدن و دانستن، همیشه برابر با فهمیدن نیست.

در بستر سیاست، مخصوصاً در جوامعی مثل ایران، این تقسیم‌بندی معنای تازه‌ای پیدا می‌کنه:
فنومن، همان چیزی که بر صحنه است.
اعتراض، شعار، توئیت، موج رسانه‌ای. اما نومن، چیزی‌ست پنهان؛ حس جمعی، زخم‌های حافظه، ترس یا امیدی که گفته نمی‌شه، ولی واقعاً اثر می‌ذاره.

پس وقتی حاکمیت فقط با فنومن‌ها کار کند( مثل حالا که اسیر شعارهای نورچشمی های خودش یا هسته سخت خودخوانده است ) یعنی با نمودهای بیرونی گروه‌های پرصدا یا روایت‌های رسانه‌ای خودش را به دست اقلیتی می‌سپرد که بلندتر حرف می‌زنند نه لزوماً عمیق‌تر حس می‌کنند.

تویتر را ببینید. دو سه طیف پر سروصدای بی ارزش هستند که بر سر ایران هیاهو می کنند. متاسفانه حکومت ما متاثر از آنهاست و بعضا کسانی سلاطین هیاهو هستند با تیک آبی و باج بگیری و زوال روایت. با کمترین دانش و سواد اجتماعی و حاکمیت ما آنها را می خرد یا کشورهای دیگر آن را صدای مردم میدانند. نخیر. اینها زاییده نگاه گلخانه ای هر دو طرف و بازی در همان کانتکس هستند. بی ارزش و گول زننده.

حاکمیت هوشمند، می‌فهمد ( آرزو دارم بفهمد) که باید از نمود عبور کند. برود به سمت فهم نومن‌های اجتماعی؛ به نشانه‌های خاموش، حافظه‌های تدریجی، و تصمیم‌های شخصی که سرنوشت عمومی را می‌سازند.

این یعنی سیاست‌ورزی به‌جای هیاهوگرایی؛ یعنی تحول‌خواهی بر پایه‌ی آن‌چه مردم واقعاً زیسته‌اند، نه آن‌چه موقتاً در اثر فیلترینگ گروهی خاص می‌گویند.ع.ص

Читать полностью…

ماشین تحریر

جستاری در باره یاد انسان شریف

یادم می‌آید عصرهای جمعه، وقتی اسم برخی آدم‌ها را می‌آوردند، صدایشان نرم‌تر می‌شد. شب‌ها که خوابت می‌آید، گاهی انسان شریف در خوابت می‌آید نه با حالت رسمی مراسم یادبودش، بلکه همان‌طور که چای می‌خورد و می‌خندید.
یاد آدم شریف مثل آن کتاب‌های کهنه است که هر بار که باز می‌کنی، جمله‌ای می‌بینی که انگار برای همین لحظه نوشته شده. آدم شریف ، تسکین است.
بعضی آدم‌ها مردن نمی‌دانند. چون سیامک. آن‌ها در طرز راه رفتنت، در نگاهی که به غریبه‌ها می‌اندازی، در صبری که به بچه‌ها نشان می‌دهی، زنده‌اند. یادشان نه غم است، نه حسرت ، بلکه آن احساس گرمی است که وقتی سردت است، کاپشن کهنه‌ای می‌پوشی که بوی خانه می‌دهد.
دکتر سیامک شریف بود. حتی آن طرز نگاه کردنش وقتی تو چیزی می‌گفتی که فکر می‌کردی مهم نیست، اما او گوش می‌داد انگار سخن شاعر حافظ است.
عجیب است که بعضی آدم‌ها را با همه تلاش برای شهرت و غوغایشان، سه روز بعد از مردنشان فراموش می‌کنیم، اما بعضی‌ها را که شاید نامشان از محله‌شان بیرون نرفته، چهل سال بعد هم انگار تازه دیروز با آن‌ها صحبت کرده‌ایم.
شب‌ها که سستی چشم در خواب می‌آید، بعضی وقت‌ها انسان شریف در خوابت ظاهر می‌شود. نه با آن حالت رسمی و جدی که توی مراسم یادبودش بود، بلکه درست مثل روزهای عادی، وقتی که شما داشتید چای می‌خوردید و او داشت تعریف می‌کرد از اون پیرمردی که توی اتوبوس جاش را به زن باردار وقتی می‌خواهد حرف مهمی بزند، هنوز همان جور ابروهایش را بالا می‌برد.‌از آن طرز نگاه کردنش به زندگی که حالا داری می‌فهمی چقدر متفاوت بود این رفته تازه رفقا.
شاید برای همین است که یاد انسان شریف هرگز قدیمی نمی‌شود. هر بار که اسمش را می‌شنوی، نه احساس دوری و فاصله می‌کنی، بلکه انگار تازه از آن اتاق بیرون رفته و عطرش هنوز پای برجاست

Читать полностью…

ماشین تحریر

نقد نظر آصف بیات و نگاه من به «لیبرالیسم هار» در ایران

آصف بیات در نامه به اقای مدنی درباره «عصر لیبرالیسم» از جهانی می‌نویسد که در آن انسان‌ها زیر بار سنگین آزادی‌های فردی، رقابت‌طلبی و مسئولیت‌پذیری افراطی فرسوده شده‌اند. جهانی که در آن فقر هم باید با لبخند تاب آورده شود.

اما آن‌چه من «لیبرالیسم هار» می‌نامم، چیزی‌ست متفاوت‌تر و خشن‌تر در بستر ایران امروز. در کشوری که نه رقابت واقعی وجود دارد، نه اخلاق اقتصادی پشت بازار آزاد،این وضعیت بی درو پیکر هم از گرانی و بی نطارتی و آب قاطی بنزین کردن واقعا رنج مطلق است. همین چند روز پیش اقای معاون اول در مورد بازگشت گرانی ها گفت و دیدیم جوانی چون صادق الحسینی چطور نعره می کشید برای ماندن گرانی های بی مبنا.

حق انتخاب دیگری انگار نیست. یا فساد. یا مهاجرت. یا تنهایی و گفتن اینکه من بی عرضه ام!
مردم درگیر بیکاری، انحصار قدرت، رانت و سرکوب‌ دستمزدند. ینجا نه اضافه‌بار آزادی داریم، نه زیاده‌روی در مسئولیت‌پذیری؛ بلکه فقدان آزادی در انتخاب سبکی جز رانت خواری یا نوکری اقتصاد هار نمانده، فقدان چشم‌انداز، و خشونت ساختار اقتصادی .

نقد بیات به جهان نولیبرال غربی، در بستر ما تنها وقتی معنا دارد که بازخوانی شود. «لیبرالیسم» که گاهی مثلا مترجمی چون مهدی تدینی از آن دفاع می کند و مخالفش را نه به عنوان مستقل توسعه گرای طرفدار حکمرانی خوب که چپ اندیشی می داند و اینجا با آن روبه‌رو هستیم، نه نسخه‌ی جهانی‌اش است، نه حتی کاریکاتور آن. بلکه پوسته‌ای بی‌محتواست که پشت آن نه آزادی‌ست، نه رفاه، نه توسعه. یک هاری اقتصادی است که پلیس برای ماشین های گران قیمتشان خیابان را یکطرفه میکند. خانه متری یک میلیارد می سازد و رانت از صدیقی ظاهرا مذهبی تا اقتصادی کرواتی را تضمین می کند ولی وقتی به قشر متوسط و ضعیف می رسد ، حقی برایشان قائل نیست.

در ایران، لیبرالیسمِ وارداتی به یک اسم بی‌ریشه و بی‌اثر تبدیل شده؛ پوششی برای نوعی دیگر از خشونت اقتصادی که ربطی به فردگرایی یا مسئولیت‌پذیری ندارد، بلکه نشانه‌ای از فروریختن نظام‌های جمعی، بی‌اعتمادی و ناتوانی دولت است.
حال سوال اینجاست که اگر شرایط آن لیبرالیسم در ایران نیست ، پس آصف بیات اصلا در باغ نیست. تا حدودی این حرف درست است. اما سود نگاه آصف بیات در ایران امروز چیست؟

از دو جهت سودمند است. در شرایطی که سیاست‌گذاران و روشنفکران درگیر فساد ساختاری، پولشویی ، ناکارآمدی یا ایده‌های فرسوده‌اند، حرف بیات دو سود دارد:

1. افشاگری گفتمانی:
او نشان می‌دهد چطور گفتمان «تقصیر خودت است» حتی در جوامع بحران‌زده (مثل ایران) بازتولید می‌شود. یعنی فقر و بیکاری را هم می‌توان به «کم‌تلاشی» مردم نسبت داد. این آگاهی کمک می‌کند مردم از «سرزنش خود» عبور کنند و به ریشه‌های ساختاری اقتصاد سیاسی و مشکلات نگاه کنند و مطالبه حکمرانی خوب کنند.


2. بازسازی امید و کنش جمعی:
او بر «همبستگی»، «تخیل جمعی» و نقد فردگرایی مطلق تأکید دارد. در ایرانِ فروپاشیده اقتصادی هنوز باید نهال جمعی امید و همبستگی را نگهداری کرد. ، این نگاه می‌تواند به شکل‌گیری نهادهای کوچک مردمی، کنش‌های جمعی، یا دست‌کم مقاومت در برابر تنهایی و انفعال کمک کند.کافیست به اینهمه خشونت ، دگر کشی و خودکشی و بی رحمی که به محض همبستگی ملی افول می یابند و کاهش پیدا میکنند فکر کنیم. پس روح جمعی باید زایش کند. ع.ص

📮

Читать полностью…

ماشین تحریر

طنز / با تصویب شورای فجازی و تکبیر هیات دولت فصل جدید آیین‌نامهٔ رفتار دیجیتال تصویب شد

به گزارش خبرنگار بازپرس ما از الیوم تا اخر این دولت تصمیمات متحده و متخذه به این شرح است

🪪 سطوح دسترسی بر اساس نمرهٔ فامیلی

در ایران آینده، شهروندان بر اساس امتیاز فامیلی خود به سطوح مختلف اینترنت دسترسی دارند. سیستم جدید، دقیقاً مثل آزمون زبان خارجی‌ست؛ فقط به‌جای لغت، با نامِ عمو و خاله ارزیابی می‌شوید.

🔸 سطح یک: کاربران VIP نسبی
شرایط:
– پدرخانم در حداقل دو گفت‌وگوی تلویزیونی مشارکت داشته باشد . اگر نامش لاریجانی باشد حله
– دایی فعال در یک شورای فرهنگی داشته باشید
– خواهر همسر در پلتفرم آموزشی سخنرانی کرده باشد

دسترسی‌ها:
– اینترنت آزاد بدون محدودیت
– قابلیت ساخت پادکست اعتراضی با موسیقی پس‌زمینه
– امکان استفاده از GIF در شبکه‌های داخلی


اما سطح بدبخت به پایین ها:

🔸 سطح دو: شهروندان با سابقهٔ فامیلی قابل تأیید
شرایط:
– خاله در یکی از نشست‌های خانوادگی مربوط به فرهنگ جهادی شرکت کرده باشد
– شوهر دخترعمه حداقل یک‌بار در همایش آسیب‌های فضای مجازی حاضر بوده باشد

دسترسی‌ها:
– اینترنت نیمه‌آزاد از ساعت ۸ صبح تا ۱۱ شب
– امکان تماشای مستندهای خارجی با دوبلهٔ گزینشی
– استفاده از VPN با مجوز رسمی محله

فقیر بیچاده ها:

🔸 سطح سه: کاربران بی‌نسبت با امتیاز منفی غلط کنند جز اینترنت عارف استقاده کنند.
شرایط:
– هیچ‌کس از فامیل تاکنون جلوی دوربین نرفته باشد
– پدر در دوره‌ای عضو کتابخانه عمومی بوده ولی استعفا داده
– مادر فقط شعر کودک برای مدرسه نوشته باشد ولی چاپ نشده

دسترسی‌ها:
– ارتباط اینترنتی فقط در ساعات غیراداری
– حق پرسش درباره گرانی ، نه پاسخ
– پیام‌رسان داخلی بدون امکان ارسال استیکر

در تصمیمات متخذه بعدی داماد جواتی قصد دارد که با زیر شلواری از روی ملت غلت بزند.
با تشکر از توجه شما. دبیرخانه فجازی

خلاصه اینها چیزی بدی دستشون تا خرابش نکنند ، ماهی ۱۰۰ میلیون حقوقشون حلال محسوب نمیشه.

Читать полностью…

ماشین تحریر

مرکز معنایی و دال مرکزی ادبیات این روزها چیست؟

🟩جامعه‌ی ایران، مثل متنی‌ست که هنوز نوشته می‌شود. واژه‌واژه‌اش بر تنِ خاطره های بر درخت و تازه نشسته . در واقع ما در حال تولد ادبیات مقاومت در ایران هستیم که هیچ نسبتی با رسانه ها یا صدا وسیما ندارد.

مقا ومت در برابر گستاخی بیگانه نمیخواهدچیزی را گزارش کند، بلکه تصمیم گرفته معنایی را زنده نگه دارد. آنکه ایران نامش است و انگار ما یکباره با مفهومی تازه مواجه هستیم که نه حکومت و نه دشمن نمی شماسد.
در چنین لحظه‌هایی، زبان نه ابزاری برای بیان واقعیت، بلکه پناهی برای زیستن در آن می‌شود سنگری در برابر تهاجم خبرها.

در نگاه فلسفی‌ـ‌زیباشناختی، آن‌چه «ادبیات مقاومت» می‌نامیم، بیشتر از آن‌که ژانر باشد، کیفیتی زیسته از مواجهه با زخم، معنا و ایستادگی‌ست
نوشتن، خودش بدل به تنِ ایستاده می‌شود؛ خواندن، شکلی از مراقبه‌ای‌ست که زخم را بدون ادعا حفظ می‌کند.

حتی استعارات. شوخی گرفتن حکومت و دست انداختن دشمن و زیر خنده زدن برای کارشناسان در رسانه ها و شبکه ها. همان لحاف نازکی‌ست که روحِ زخمی را در خود می‌پوشاند، بی‌آن‌که بخواهد درمان کند.

در این چارچوب، دال‌هایی چون «زخم به‌مثابه حافظه»، «استعاره به‌مثابه پناه» و «بدن به‌مثابه متن» هرکدام صفحه‌ای از کتابی‌ست که تازه باز شده است. هر جمله، مبارزه‌ای‌ست برای نفی ابتذال؛ هر روایت، امتناعی‌ست در برابر سقوط معنای هموطن به مثابه وطن فروش.

تنش‌هایی چون گزارش/زیستن، درمان/زخم، شعار/شهود، و فراموشی/حافظه، فضایی می‌سازند که در آن، متن نه برای انتقال محتوا، بلکه برای نجات بخشی از تهاجم دشمن گستاخ نوشته می‌شود.
در نگاهی تاریخی به این یکساله ، جامعه‌ی ایران، همان متنی‌ست که هنوز واژه‌واژه‌اش دنبال معنایی بالاتر از شبکه ها و رسانه ها می گردد. چیزی که غافل گیرکننده برای همه شده است.
متنی که با هر جمله، تصمیم گرفته زیبا بماند، نه فقط زنده.

این نوع مقاومت، آرام است؛ اما ژرف. بی‌صدا و مصمم. و شاید تنها امیدی‌ست که در تاریکی روزهای تلخ ، خبرهای ناگوار ، پیش بینی های پر ترس و بی اهمیتی زندگی در ایران می تواند معنا در آن هنوز بدرخشد.

ع.ص ۲۴ تیر

Читать полностью…

ماشین تحریر

⏺بازخورد داور فعآنی از زبان همشهری اش
نوشته است:
فغانی همشهری ما است و توی سالن گل کوچک کاشمر ماه رمضان سوت زده. البته من فقط دوستش داشتم.
نمیدونم الان فغانی‌های استرالیا محرم ها روضه خونگی میخونن یا نه، ولی اگه بخونن شاید مسئله وطن همانند خیلی ها نه، ولی همانند شما مورد تعصبش باشد. حداقل ای کاش اینطور باشد. امیدوارم فقط شکل دوست داشتن وطنش فرق کند. مثل دکتر سروش باشد. آیا اگر ترامپ میخواست با دکتر سروش عکس بگیرد دکتر امتناع می‌کرد؟
در جایگاه مقایسه نیستم اما با خودم گفتم یک بار دیگر برای خودم قصه امام صادق و علی ابن یقطین را به عنوان نوعی موضع گیری مرور کنم.

حب الوطن من الایمان
.........................

پاسخ:
سلام برادر خوبم . من مقصررا علیرضا دبیر و امثالهم می دانم که یک قلمش اجاره میلیاردی سالن هبه شده در جمهوری اسلامی است.
ما متاسفانه برای همان که میگویند هسته سخت ، کل جامعه را دشمن دوست میکنیم.
سالها پیش مقاله ای داشتم با عنوان سازمان مخالف ساز در جمهوری اسلامی.
آنموقع اگر جلوی این رفتار گرفتار نمی شوند ، حالا فغانی کارت قرمز نمادینی به ترامپ نشان میداد که میدان ورزش جای سیاسیون نیست.
رسول خادم ها را از دست دادیم. خیلی ها را.
بجایش دبیر ها را ارج دادیم.‌
این ریل باعث شد ، دیگران سوار قطار بیگانه شوند. چرا عوض نمی شود واقعا نمیدانم.

Читать полностью…

ماشین تحریر

مهندسی ادراک

چرا اروپا از اسرائیل دستور فعال سازی مکانیسم ماشه را می گیرد؟

مهندسی ادراک ، همان هنر تاریک ساختن تصویری از واقعیت است که مخاطب را در بند روایت‌ها نگه می‌دارد.

اروپا پس از جنگ جهانی دوم، با زخمی به نام هولوکاست، درگیر نوعی عذاب وجدانی تاریخی شد.
اسرائیل، با مهارتی بی‌نظیر، این حس را به ابزاری برای بازتعریف هویت خود در عرصه بین‌المللی تبدیل کرده. هویتی که هرگونه انتقاد را حمله به قربانی تاریخ جلوه می‌دهد.

ادراک عمومی در اروپا به‌گونه‌ای طراحی شده که اسرائیل نه به‌عنوان کشوری با سیاست‌های قابل نقد، بلکه به‌مثابه یک سنگر اخلاقی غرب دیده می‌شود.
این مهندسی از مسیر رسانه‌ها، لابی‌های فکری و روایت‌های امنیتی عبور کرده و تصمیم‌گیرندگان اروپایی را در چنبره دوگانه‌ای گرفتار کرده: «امنیت اسرائیل یا سقوط تمدن؟» به همین مسخرگی ولی به همین قدر قوی.

در این بازی روایتی، اروپا نه‌تنها فاقد استقلال در تعریف منافع خود در خاورمیانه است، بلکه توان گفتن «نه» را از دست داده است؛.
چراکه گفتن «نه» مساوی است با شکستن چارچوبی که سال‌هاست از طریق مهندسی ادراک ساخته شده.

آنچه که کسی به روی خودش نمی آورد ، به خاطر آوردن قاره‌ای با گذشته باشکوه است که گرفتار سکوتی حساب‌شده در برابر سیاست اسرائیلی است.‌

Читать полностью…

ماشین تحریر

مورد جالب فغانی و صغری و ماندانا

⏺آقای فغانی داور مبرز فوتبال به علت سخت گیری های ما جلای وطن کرده و گرچه از نظر خون به ما وابسته است ولی تابع کشور دیگر است. او خود را یک استرالیایی میبیند‌ بسیاری از افراد هستند که چه خوشمان بیاید و چه نیاید ، این سبک زندگی را دوست دارند. نباید انتظار داشت مثل تاجزاده و یا مثل من شهروند عادی در حالی که توی سرت می زنند ، از ایران حمایت کنی. آنها آنجا با آن سبک زندگی و نام دیگری دارند. از مرحوم غلامعباس توسلی جامعه شناس نقل میکنند یک روز یک خانم با قیافه غرب کرا پیشش می آید و می گوید استاد من شاگردتان بودم. فلانی هستم. دکتر توسلی میگوید صغری هستی؟ خانم لب ورمی چیندومی گوید ماندانا.
دکتر توسلی می خندد و میگوید پوزش. بله شما دیگر درونتان صغری نیست. مانداناست .
حالا فغانی دیگر فغانی ایرانی نیست. فغانی مرز و بوم دیگری است.متاسفانه مثل ورزشکارانی که زیر پرچم دیکر کشورها بازی میکنند.تقصیر دبیر هاست و امثالهم.
نباید فکر کرد که همه کس تحمل دارد یا به وطن در هرشرایطی می چسبد.
فغانی رفته دنبال چیزی که دوست دارد و مساله وطن چنانچه مورد علاقه و تعصب ماست موضوعیتی برایش ندارد.

Читать полностью…

ماشین تحریر

توبه نشکستیم. بخاطر میرحسین باید می گفتم و دوباره سکوت
📮برخی طعنه می زنند که تو رفته بودی سکوت. خوب هرقانونی مگر استثنا ندارد‌ .
جنگ‌ با ایران هنوز در ابتداست. در این جنگ هم الگوی اسرائیل به کشورهای دیگر سرایت کرده. سرویس ها و همکاری آنها‌ از هر کشوری که فکرش را کنید در حال نیروگیری است‌ . بزرگترین جاسوسی هم مواضع تندروهایی است که برای این سرویس ها اعتبار کار ساخته اند. یک موضع علیزاده یا یک ادم موثر برای خط دهی به آنها از جلیلی و برادرش تا فرقه پایداری و تسلطش بر بخش امنیتی ما کافیست. هنوز خضریان می آید و آدمهای با شرافت را نه زندانی سیاسی بلکه بر طبق همان پیش فرض های اسرائیلی امنیتی میخواند. نمیداند دقیقه اول کشتی ما با غرب است. لاف های قبل از جنگ ، سیاست های یارگیری با فیلتر شکن از جوانان( عراق بغل دست ما بخاطر این فیلترینگ نکرد) ، جوانان مومن حقوق بالا بگیر که محفل حمایتی لایه دوم نفودند ، عدم بازسازی ضربه گاه و تعریف امنیت و انتظار داشتن از اینکه اسرائیل و سرویس های منطقه را از کار بیندازیم. صداوسیمای بی نفوذ که نمیتواند محور سیاسی را از اینترنشنال و بی بی سی بگیرد و هزاران درد دیگر.
من چرا بنویسم؟ اگر این جنگ و اینهمه ترور بیدارمان نکرده ، زدن رهبری بیدارتان کند؟
سالها آینده پژوهشی به آدم میگوید اینها کاری میکنند که مردم بگویند حقشان بود. محدود سازی به معدود سازی منجر شد‌ .کاری میکنند که ملت حداقلی ( نقشه ای که برای صدام ريختند ) با آنها بجنگد و شکستشان در این باره دیرو زود دارد سوخت و سوز ندارد. ملت حداقلی یعنی ایران کارت روسیه برای مذاکره باغرب برای اوکراین و کارت شرق آسیای چین برای مذاکره با آمریکاست.
این دو مگر ابله اند از ایران حمایت موثر کنند. ایرانی که اشتباهاتش در حداقل سازی ملتش برای سقوط کافیست.
شد ۵۰۴ یادداشت دراین رابطه. محفل ریاکار آسوده باشد تا وقتی فیلترینگ هست ، جلیلیون هستند و این ریل که ساخته و پرداخته بیست سال برنامه ریزی دشمن است و شما فکر میکنید اتفاقی همه کاره کشور هستید نه ایجاد شرایطی که همه چیز را به دست شما (سرمايه های نقشه)
سپرده اند ، ما به همان کتاب و دفتر و امدادگرای میرسیم. نه دنیایتان را میخواهیم نه شریک راه اورشلیمی که پیمان ابراهیم را بر ویرانی ایران گذاشت.
ما شهروندان عادی ، فرزند این خاک و مادر وطن را اثبات کردیم. شما بودید که رفوزه شدید و به تنظیمات دلخواه (( سرمایه نقشه)) برگشتید . هنوز ده درصد کارست. دبه دراوردید. باقی اش با اینهمه مرکز که برای این روزها ساختید.
تا اینترنت فیلترست و این سیاست ها هست اسمان و زمین دست دشمن است. خاک بر سر رسانه های دولت و اصلاح طلبان رسمی که شریک سانسور صدای میرحسین شدند. برای دو ریال دنیا ، سرمایه در جبن و ترس حفظ کردند.
باقی راه را چه میکنید؟
هنوز ده درصد سرمایه گذاری غرب وارد شده. شما هم روسیاه شدید و نتوانستید خطاها و ریل های جایگزین را بسازید.
تلویزیون و شما به جایگاه پیش از جنگ برگشتید و این خطا بخشودنی نیست. آرزو دارم که کاش دیر نشده باشد. مفهومی که ملت میگوید ما را برای ادامه همان راه خطای پیش از جنگ‌میخواستند. بدجوری رکب زدید. اما خدا با صداقت است.پناه بر او می بریم و سکوت میکنیم. تمام‌ ‌

Читать полностью…

ماشین تحریر

حامیان پزشکیان باور نمیکنند که چنین خنجری از سوی او به همبستگی ملی خورده باشد.
متاسفانه در سالهای اخیر قانون اساسی به دلیل علاقه برخی در هر دولت و مجلس و با توجیه شرایط خطیر نقض شده است. قانون اساسی را پاس نمیدارند ‌که به بهانه استقلال و امنیت نمیتوان آزادی بیان را محدود کرد. .اما عده ای مومن به برخی مواد قانون اساسی اند و به برخی اعتنا ندارند و نقضش می کنند
عباس عبدی در یادداشت خود، لایحه «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع» را نقد می‌کند و آن را نه راه‌حل، بلکه عامل گسترش دروغ‌گویی می‌داند. او معتقد است این لایحه به‌جای مقابله با اخبار جعلی، آزادی بیان را محدود کرده و حقیقت را در انحصار قدرت قرار می‌دهد. عبدی با اشاره به ساختار سیاسی حاصل از نظارت استصوابی، شکاف میان دولت و مجلس را عامل تضادهای قانونی می‌داند. او ضمن تأکید بر لزوم قانون‌گذاری برای مقابله با شایعات، هشدار می‌دهد که این لایحه با تعاریف مبهم و اجرای تبعیض‌آمیز، نه‌تنها مؤثر نیست بلکه زمینه‌ساز رواج بیشتر دروغ خواهد شد. به‌زعم او، دولت باید این لایحه را پس بگیرد و به جای مجازات، به تقویت رسانه‌های معتبر و شفافیت اطلاعات بپردازد.

Читать полностью…

ماشین تحریر

◼️از توییت دکتر ولایتی تا لایحه ننگین دفاع از صدیقی و لاریجانی و بقیه


اقای دکتر قربانی از اساتید نوشته است و برخی هم آن را لایک کرده اند که :

پس از حملۀ اسرائیل به جلسۀ شورای عالی امنیت ملی و حجم شدید انفجارها به نظرم باید سران قوای سه‌گانۀ کشور مخصوصا آقای پزشکیان از نظر سلامتی روانی مورد آزمایش جدی قرار گیرند. این مسئله به نظرم شوخی نیست و احتمال اینکه پزشکیان موجی شده باشد زیاد است همین‌طور سایر افرادی که آنجا بودند.
پزشکیان در تصمیمات اخیرش پس از جنگ نشانه هایی از اشتباهات فاحش را در تصمیماتش از جمله سرکوب کردن حق آزادی بیان را در معرض دید همگان فرار داده است.
به نظرم پزشکیان و اژه ای و قالیباف و سایر آن آقایانی که آنجا حضور داشتند باید مدتی تحت نظر پزشکان متخصص مخصوصا روانپزشکان قرار گیرند و تا مدتی به هیچ عنوان نباید در تصمیمات کلان دخالت کنند.
من پزشک نیستم ولی از جامعۀ پزشکی کشور دعوت می کنم در این مورد با دقت و وسواس بیشتری رفتار و گفتار این آقایان را مورد ارزیابی قرار دهند زیرا در معرض امواج انفجاری بسیار سنگینی قرار داشته اند ...
اما این نظر اشتباهی است .
اتفاقا کاملا عقلشان سر جایش است

مساله کره شمالی کردن کشور یا از نظر نظامی یا سیاسی یا اجتماعی یا همه اش با هم با قدوم نامبارک لاریجانی مد نظر بود.من وقتی آن توییت را آقای ولایتی زد و برخی شادمانه لبخند گشایش زدند ، تردید کردم که می خواهند مردم را در شوک ببرند.
وقتی آقای صدیقی را با سخافت آوردند مطمئن شدم. وقتی کواکبیان و مساله کاترین شکدوم مطرح شد گفتم این عکس العمل حتما به دوران سیاه انتقام از مردم در خلاف همبستگی ملی و نظر رهبری در ایران ایران حتما این روزها بیرون می زند.
کردند و نکردند. آنها که گفتند همزمان با مکانیسم ماشه ، ایران را پادگان کنیم ( گویا نظر علی لاریجانی و علی ربیعی و چند نفر دیگر از انان بود که سینه به تنور چسبانده اند که از قافله تندرو ها جلوتر بزنند).
یک خطا که تکرار می شود دیگر یک خط اصلی در نظام است.
اما این خطا درواقع پای نظام سیاسی را اره می کند و اسراییل آسمان را که گرفته بود ، زمین را هم در اختیار خواهد گرفت.
مسعود پزشکیان در جلسه سران قوا باید به آقایان میگفت خط قرمز نظام نه صدیقی و لاریجانی که خود مردم هستند . متاسفانه خنجر به همین مردم زد که هرکدام چندصد مقاله و روشنگری در دفاع از ایران نوشتند.
خطاها اگر زود جبران شود ، میتواند هم ایران موقعیت نظامی کره شمالی را پیدا کند و هم جامعه را پشت نطام بیاورد.
اما به نظرم لاریجانی ها و صدیقی ها توان خط دهی به قوای ما را پیدا کرده اند.‌

در روزهای آینده آثار این خنجر به پشت ملت را دشمن صهیونی برداشت خواهد کرد. بازنده البته دولت فاقد راهبر مسعود پزشکیان بود دو لایحه وفاقی داد. یکی سازمان مهاجرت و دیگری لایحه دفاع از صدیقی و لاریجانی و ...
هیچ کس چنین آتش به اعتبار نظام نزد.
۲ مرداد ۱۴۰۴
@mashinetahrir

Читать полностью…

ماشین تحریر

لایحه سقط دولت است‌

⏺به قول کامبیز نوروزی حقوقدان ، لایحه‌ای که این روزها آقای پزشکیان به مجلس داده، همان طرح صیانت است با لباس نو، ولی با همان محتوای سرکوب‌گرانه که در حق آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات حکم جفا می‌راند. در حالی که قانون مجازات اسلامی انتشار اکاذیب را از پیش مجازات کرده، باز هم این لایحه بدون ضرورت تحمیل می‌شود تا بساط فریب و سرکوب گسترده‌تر شود. دولتی که وعده‌هایش برای برداشتن فیلتر و باز کردن فضای رسانه‌ای خاک خورده، حالا با عجله و دو فوریت می‌خواهد پایگاه سخن حق را ببندد، درست وقتی مردم زیر بار مشکلات، چشم به راه اندکی نفس‌اند. اینکه چگونه حامیان چشم‌بسته این دولت و پرخور ها و شلوار قشنگ ها و این سخنگوی ناتوان اهل تعامل و این وزیران خاموش، حاضر شده‌اند سکوت کنند و دست این زخم باز را بازتر کنند، سوالی است که باید به آن پاسخ دهند. پزشکیان عزیز، هنوز برای ما قابل احترام هست اگر به خودش رحم نمیاد. خوب پاسخ همدلی ملت را دادید! عجب هنری . مشکل می افزایید؟
ولی حقوق ملت هرگز بر باد وعده‌های پوچ و ناپایدار نمی‌رود؛ این ساده‌دلانه‌ترین خیانتی است که می‌توان به مردم کرد.

Читать полностью…

ماشین تحریر

🟩نقدی به مهندس موسوی و دکتر تاج زاده و حاج اقا قدیانی و ادبیات زندان و حصر

⏺اگر کمی شرافت باشد باید گفت یک موی این عزیزان سالم و فاقد فساد به کل اپوزیسیون و حتی اپورتونیست ها ( فرصت طلبان شاغل در دولت ها ) و کل جریان هسته سخت می ارزد
یادم نمی رود که کارشناس پرونده به طعنه می گفت استادت تاجزاده چطورست و گفتم کسی استاد و مرشد کسی نیست. جریان ملی معتقد به تصحیح نقد را از خودش و بصورت بی ملاحظه انجام می‌دهد و هیچکسی خط قرمزش نیست جز تبعیت از طریقت انصاف وقوی کردن ایران.
من علاقمندم که نگاهها از جاسوس گنده وطن فروش که در توطئه علیه مام میهن است ، نگاهها به این عزیزان برگردد.
چنانچه اینها را به آن سلول نفوذ که در مغز استخوان نظام لانه کرده ، ترجیح ملی میدهم
اما نقد به همین عزیزان که مجلس ختم‌جمهوری اسلامی را به نام موسسان بیان میکنند وارد است. اصلا کاری به فحاش ها نیست که از طریق فحش دادن به نظام او اکثرا مستعار نوبسی معلوم یست از چه دسیسه ای وزن می گیرند.
فحش و تمسخر راه منافقین بود. آنها هم از حزب توده ابتیاع کردند. الان هم دو جریان قطب حکومتی و غیر حکومتی فقط فحاش زنجیر بسته اند. فحاشی که برنامه و راهکار نیست.باری. نقد:

این بیانیه های مشارالیهم ، فارغ از جنبه‌های افشاگرانه و تحلیل سیاسی‌شان، آشکارا متأثر از فضای سختِ حصر و زندان‌اند؛ لحنی آمیخته به خشم، رنج و ناامیدی نسبت به امکان اصلاح تدریجی ساختار قدرت. بنابراین، گرچه بیان حقیقت در شرایط سرکوب و تنگنا ستودنی است، اما نباید فراموش کرد که ادبیات تند و سیاه‌نمایی مطلق، بیش از آنکه راه‌گشا باشد، به دوقطبی و یأس می‌افزاید و بستر گفت‌وگو و توافق تدریجی را می‌خشکاند.

این‌که مخاطبان گمان کنند تغییر بنیادین فقط از مسیر حذف کامل ساختار کنونی ممکن است، ریشه در نوعی نومیدی و تجربه‌ی شکست‌های پی‌درپی دارد.
در عین حال، تکرار مکرر شعار استعفا و براندازی، در عمل کمکی به عبور از بحران ملی نمی‌کند، بلکه خطر فروپاشی، بی‌ثباتی و سوءاستفاده بیگانگان را بالا می‌برد.

راهکار این فضا، نه ادبیات مرزبندی و تقابل حداکثری، بلکه تلاش برای احیای گفت‌وگوی ملی، اقناع تدریجی و فشار مدنی اتفاقا همه مردم چه حکومتی و چه ناراضی حول گفتگوی تحول از وضعیت فعلی به وصعیت مطلوب است.
گفتگویی ساختارمند، حتی با همه رنج و ناامیدی‌اش، نتیجه بخش خواهد بود. امیدوارم بزودی حصر و زندان این عزیزان رفع شود تا نویسندگان و منتقدان، در فضایی آزادتر و با زبانی سازنده‌تر، راه عملی خروج از بن‌بست را بجویند و جامعه را با تجربه، خرد و احتیاط بیشتر به سوی اصلاح و بهبود هدایت کنند و آنگروهی که از سال ۸۴ به بعد پای عقل و شرافت و برادری را قطع کردند را فقط مهلت زایش بیشتر می دهد
.توجیهی برای اینک ما لازمیم!
این حصر و زندان ها باید برچیده شود لااقل به دلیل تقویت جریانات بی عقل .
ادبیات حصر، خشونت کلامی و طرد را تقویت می‌کند؛ باید راهی برای عبور از این وضعیت یافت.
۱ مرداد ۱۴۰۴

Читать полностью…

ماشین تحریر

یکی از اساتید بازنشسته دانشگاه امیرکبیر که همیشه برایم سمت استادی و نماد انقلابی گری و ادم مومن بوده است ، فیلمی از وحید جلیلی فرستاده است که مثل یک افغان کمونیست زمان کارمل علیه دانشگاه حرف میزند . نوشته است:

سلام، من فکر میکردم که این وحید جلیلی شعور و فهمش از سعید بیشتره، مرتیکه یک فاشیست به تمام معنا هست. الان هم که این حرف ها را میزنه، به شدت عصبی شده و دلیلش هم این هست که میبیند شرایط داخل ایران هم دارد عوض میشود. ترس محاکمه و جواب دادن در آینده نه چندان دور حسابی عصبی اش کرده است.

......
برایش این فیلم را فرستادم. گفتم آنها بخشی از این سناریوی اسرائیل علیه ایران هستند.
آن دختر در این فیلم دختران ایران هستند که این پروپاگاندای چند لایه را می شکنند.
جلیلی ها یک نظام جاسوسی در عمق نظام هستند که شاید خود نیز ندانند که نتایجشان چه بود.
استاد میداند که من سیاست را بوسیده ام کنار. اگر حب وطن نبود این چند خط را هم نمی نوشتم.
حاکمیت ما دنبال کوته قامتی ریاکار می کردد. در هر چهار قوه. ادمهایی که این دست فرمان را برود. وفاداری مطلق در ظاهر . فساد مغز وجوارح.
آن دختر نماد جامعه کنارگداشته شده است.

Читать полностью…

ماشین تحریر

خدا رحم کند‌ . از کاترین شکدوم زیبا تر است. علماو فضلا تقوا پیشه کنند و اسرار را نزد خود نگه دارند. ان شاءالله بهشت پر از خوبان نصیبشان باد.

Читать полностью…

ماشین تحریر

🛑در حال تجاوز به همبستگی ملی هستید

⏺گویا همان باندی که آدرس فرماندهان و دانشمندان را داد ، کلید فتنه ای را زده که جنگ داخلی را به عنوان پیش نیاز حمله دوم رقم بزند.
نظام دوباره به صرافت بازسازی افراد جناحی و ضد ملی افتاد تاهمبستگی موقت باشد. صدیقی را آورد و اعضای باند پرست را در شورای نگهبان جای داد.
از آنور مهندس موسوی با بیانیه اش که قابل درک است که من از موضع اپوزیسیون رنجیده تجاوز را محکوم می کنم ، زمینه پاسخ تند به مخالفان همبستگی را مهیا کرد. آن درخواست رفراندوم خطا بود و بجای تقابل باید به عقل سلیم و از موضع دانایی آن را نقد میکردند. نه خط تقابل را بر محور ضد همبستگی دنبال میکردند.‌
خروس ها به زودی به جان هم می افتند. یکطرف میخواهد فرصت جنگی که هنوز دستگرمی است را به دهه شصت تبدیل کند.
یکطرف هم میخواهد بگوید ما به مواضع ۸۸ برمی گردیم.
نابکار خارجی هم که مهره اجنبی پرستش سوخت ، این وسط دوباره فرصت بهم ریختن کشور را با شروع اعتراض و دستگیری ها بیابد.
وقتی زلمای خلیل زاد ، آن توییت را زد و دولتی که همبستگی ملی را ایجاد کرد را به عنوان کودتا گر معرفی کرد ، میدانستم که پیغامش را نفوذی ها به زودی اجرا خواهند کرد.
ناامید کننده است.
ما نمیتوانیم در دام نیفتیم.
میز تفرقه ، خیانت و برگشتن به مواضع قبل از جنگ که زمینه اصلی قدرت بیگانه است را فداهم کرده اند .
تحول محسوس و تغییر زمین بازی در کار نیست
وقتی همبستگی موجب تقویت میانه نشود و قطبین را تقویت کند معلوم است که بازی بازنده را شروع کرده ایم.
متاسفانه دولت عمیق در ایران این صحنه را با قدرت نمایی و بازداشتم از تحول برای همبستگی ملی مهیا میکند و از هرگام نزدیک شدن به میانه جلوگیری میکند.
نتایج از آفتاب مشخص تر است. این را نگه داربد در این تاریخ که به همبستگی ملی تجاوز می شود. نتایجش را بزودی خواهیم دید.‌
یکشنبه ۲۹ تیر ۱۴۰۴

Читать полностью…

ماشین تحریر

یارعزیزم‌ ، مرد فرهنگ و فلسفه هنر
استاد سیامک موسوی اسدزاده درکذشت

هفته پیش که شب عاشورابه زیارت شهدای دیارم با دکتر علی زیودار رفتم ، به مزار مادر تازه درگذشته دکتر موسوی رفتیم. شب بود‌ آنجا تازه شنیدم که کسالت پیدا کرده است. از حضرت مادرش خواستم که دعا کند این بالا نشین فرهنگ و فلسفه و هنر را‌ . اما این جلودار ، در مرگ نیز چون پرنده ای آزاد ، پرکشیدن بلد بود‌
🫆در سکوت تلخ این روزها، نام بزرگی از فهرست حاضران فرهنگ ایران خط خورد. دکتر سیامک موسوی اسدزاده، آن مرد خاموش و بی‌ادعا، چراغی بود که در تاریکی فراموشی، نور فرهنگ لر را زنده نگه داشت.

او نه تنها محقق و نویسنده بود، بلکه نگهبان حافظه‌ای جمعی که روزگار می‌خواست فراموش شود. با قلمی صادق و دلی پر از عشق، آواهای کهن را به نسل‌های جدید منتقل کرد. هر کتابش، هر پژوهشش، پلی بود میان گذشته و آینده.

استاد موسوی اسدزاده می‌دانست که فرهنگ، جان یک ملت است. او این جان را نفس به نفس حفظ کرد، تا امروز ما بتوانیم در آیینه تاریخ، چهره واقعی خود را ببینیم.

حال که صدای گرمش خاموش شده، میراثش در دل‌ها جاری است. رفت تا در خاطره‌ها جاودان بماند۰.
یادش گرامی باد.

Читать полностью…

ماشین تحریر

با مخاطبان آشنا/ بحثی دراز دامن و خودمانی درباره مسائل مفهومی

🟥اول چرا توبه میشکنم من اعتقادم اینست که نباید با فیلترشکن به دفاع از نظام علیه متجاوزی بنویسم که با فیلترشکن میام داخل اینترنت(خدا نیامرزد جواد و دامادو بقیه را که چنین طنزی درست کردن. ببینید چقدر این کاسبها ناجور کرده اند وضعیت را). بگذریم. رفته بودم آزمایشگاه آرش برای پایم.بیرون زدم یک آدم قدیمی را دیدم و سوارم کرد. خیلی گلایه کرد که تو برای شهید باقری سنگ تمام گذاشتی ‌ . مگه اون تو رو تنها گذاشت در پرونده کذا که پایدارچی ها و انگل ها ۵۰۰ صفحه درست کردن. گفت ایشون اصل نظامه. چرا قهر می کنی. گفتم قهر نیست. ابزار من همین موبایله. وقتی فیلترشکن... گفت میخوای آزاد بگیری. گفتم ابدا. من از مردمم. نورچشمی بشم از چشم خودمم میافتم. گفت بنویس فلانی. این خاشاک نااهل هم میرن. گفتم خس و خاشاک که ما بودیم. ولی باشه مینویسم. بگذریم.

چند روز پیش بعد سالی به فیس بوک سر زدم . دیدم آقا مظفر که یک روشنفکر خوبه پیام گذاسته و گفته :علی آقا
خلط مطلب می‌فرمایید
من حقیقتی را گفتم که به آن باور دارم
از پیشینه چیزی نمی‌گویم فقط بدانید خیلی‌ها از پاپ هم کاتولیک‌تر شدند.
اصطلاحات ارتجاع کمونیسم امپریالیسم و و دیگر کاربردی ندارد
باید دنبال واژه‌های مناسب و قابل هضم بود.
حقیقت همیشه طعم یکنواخت نداشته و خوشایند همه هم نبوده اما به واقع بوده.
فقط پهلوی
به دلیل پشتوانه عظیم نیروی توانای داخل و خارج و تنظیم برنامه مدون در چهارچوب نظم نوین جهانی و خواستگاه عظیم دولت متحده به برگشت ایران در دایره اقتصاد رو به رشد غرب اسیا
این گفته نه از روی تعصب بلکه از روی تفکر است.
در ضمن الترنات هم سنگ ایشان با پیشینه ی مناسب مطلقا وجود ندارد.


پیامش رو جواب دادم :
اقا مظفر. شما احتمالا تهران نیستی میان این همه کشته مردم. ارتجاع بد ترین چیزست
می‌فهمم که نگاه‌تون به پهلوی از روی تعصب ممکنه باشه و زاییده تفکرنه، ولی اجازه بدین یه نکته رو مطرح کنم:
من معتقد به اصلاح هستم. تصحیح. خوبه از صفر شروع کنیم یا از ۵؟ بعدهم وقتی جنگ علیه ملت و کشورته ، دیگه نمیگی جلودار دفاعت این کارو در گدشته کرد یا نکرد. معطوف به آینده ای هستی که دیگه کشورت رو اجنبی نزنه. بعد هم
اگه برنامه‌ریزی و پشتوانه کافی باشه، چرا مردم هنوز سردرگم‌اند؟ چرا اون پشتیبان‌ها هیچ وقت تبدیل به حمایت عمومی نشدن؟ برنامه کجاست اقا مظفر؟ برنامه نداره طرف. هر چقدر هم خوش چانه باشه، بدون مردم، فقط یه ایده خوبه بی مسیر واقعی.

این‌که "آلترناتیو هم‌سنگ نیست" بیشتر نشون می‌ده که اجازه رشد به گزینه‌های دیگه داده نشده. حاکمیت اشتباه کرد که یک چیز تخیلی بی بازده و مستعد جاسوسی درست کرد به اسم هسته سخت نطام. اونور آبم ما را بردن زیر تهمت و فشار . رشد اتفاق نیفتاد تا نظام سیاسی مثل عمان لااقل پوست بنداره و دچار اینهمه شکاف نشیم. چاره تو همبستگیه و اینکه هرکی خدمت میتونه بکنه و از گروه گوچیک ما نیست بیاد خدمت کنه. هی آزارش نشیم بشه فغانی.
آقا مطفر تو روشنفکری نه هویت طلب از دوران عهد بوق.
شاه بازی رو ابران با پوزش استفراغ کرد.دوباره بخورش؟ الترناتیو اگر منظور رشد و کنار کذاشتن ادمهای بی مصرف و تعصب به وطنه ، با کنار گداشتن اینا شروع میشه و بخشی ازش همین کوری تئوریک است. اینکه حلیم پهلوی رو هم بزنی که نذر زدن مردم کرده توسط اسرائیل. اینکه میگی نیروی خوش فکر واقعاً وجود ندارن صحیح نیست.
خیلی وقت‌ها آدم‌هایی از دل همین خاموشی‌ها بیرون میان که تاریخ رو تغییر می‌دن.
حذف واژه‌هایی مثل ارتجاع یا امپریالیسم اونا رو از واقعیت حذف نمی‌کنه. شاید لازم باشه بازتعریف بشن، نه نادیده گرفته بشن. الان تو پهلوی الهی هستی.

حقیقت برای همه خوشایند نیست، ولی همه حق دارن که در شکل‌گیریش شریک باشن نه فقط طرفداران یک گزینه‌ی خاص. عرض کردم.
لطفا دو برگه آ ۴ از برنامه ایشون به من بدید. من درسش رو خوندم.
بعد هم شما متعصبید. اشکال نداره. خیلی ها به طرف مقابل متعصبند. تعصب ولی مشکلی از ایران رو حل نمیکنه.فدات

اینم از فیس بوک

Читать полностью…

ماشین تحریر

💠 مثال‌هایی از «سانتی‌مانتالیسم ملی» در بافت ایرانی
⏺آنچه در پاسخ به تجاوز بیرونی بروز می‌کند، آینهٔ تمام‌نمایی‌ست از روابط داخلی. گاه در حمایت از رنج دیگران، تنها هیجانِ خیابانی تولید می‌شود؛ اما چیزی در سکوت بعد از آن، نشان می‌دهد که ساختاری برای تداوم هم‌دلی نداریم. و این، فقط دربارهٔ لبنان و غزه و فلسطین نیست. درباره وطن خودمان هست که در این ۱۲ روزه هدف و آماج یک اهریمن قرار گرفت.
این وضعیتی درون خودمان، در حافظه‌ی زخمی‌مان، بارها آزموده‌ایم و اغلب رد شده‌ایم کی به سامان می رسد و میکروفن نانجیب تندروها قطع می شود. آنها نمیدانند که اینهمه فیلتر و هوار نتیجه اش گسست ایران است؟

پس از ترور شهید سردار سلیمانی (دی ۱۳۹۸): موج عظیم حضور خیابانی، اشک، سوگ، شعار، ولی بعد از چند هفته، همان شکاف‌های سیاسی و اجتماعی نه تنها باقی موند، بلکه حتی شدت گرفت. شور بود، ولی هیچ نهاد مدنی یا گفت‌وگوی ملی شکل نگرفت.
یا در مراسم تشییع شهدای هواپیمای اوکراینی (دی ۱۳۹۸): همدلی گسترده شکل گرفت، اما چون حقیقت و مسئولیت پذیرفته نشد، نه تنها همبستگی پایدار نشد، بلکه خشم و بی‌اعتمادی عمومی را بیشتر کرد.

- در جام جهانی ۲۰۲۲: با برد تیم ملی برابر ولز، حس غرور در شبکه‌ها و خیابون‌ها جاری شد؛ اما روز بعد باخت، دوباره موج انتقادها و شکاف‌ها بازگشت. این یعنی همبستگی نبود، فقط هیجان ورزشی.

مثال‌هایی بسیاری هست که «پتانسیل همبستگی ملی» داشتند ولی رها شدند‌

مثل سیل خوزستان (۱۳۹۸): کمک‌های خودجوش مردمی فوق‌العاده بود؛ کامیون‌دارها، پزشک‌ها، حتی خانواده‌ها داوطلبانه رفتن. اما چون ساختار مشخصی نبود و دولت در هماهنگی ضعیف عمل کرد، این همبستگی پایدار نشد و خاطره‌ای تلخ شد.مثال ها زیاداست. ازکرونا تا جنگ ۱۲ روزه ولی مسولین بر همان ریل قبلی فیلترینگ و جداسازی و وحدت حول من میروند. متاسفانه

تا آن‌وقت، شور ما همچنان لحظه‌ای‌ست؛ و تجاوز، هر بار بی‌پاسخ‌تر.
ع.ص ۲۵ تیر ۱۴۰۴

Читать полностью…

ماشین تحریر

وحشت از زیبایی یک فیلم


من فیلمنامه قبلا درس میدادم. حالا هم داستان. روزنامه نگاری و هرچه نوشتن باشد. با سیاسی ها هم دمخور نیستم . سیاست یعنی یک چیزی بخواه. در کشور تک محصولی و رانتیر البته معمول است. ولی لاقل بعد پنجاه سالگی دیگر هیچ نمیخواهی . از نوع خودم را میگویم.
اما اگر چیزی میخواستم این بود که به من یک وام دهید که فیلمی شبیه (( لیست شیندلر )) بسازم. منتها درباره جنایات اسرائیل.
این آرزو را البته به گور خواهم برد. نه از رانت بگیران حاکمیتم نه از آنها که محفلی برای جایزه آنور ابی دارند. هیچ. همین موبایلم را هم وزارت اطلاعات برده بود.
من وقتی فیلم فهرست شیندلر را دیدم حیرت کردم. از فیلمنامه تا موزیک.
فیلم سازی در ایران را به نور جشمی ها سپرده اند. درواقع مراسمی است برای پرکردن جیب و پخش پول برای پا منبری ها.
هم چنانکه رسانه هم همینطور‌ . حتی روزنامه های اصلاح طلبم سرقفلی درست می کنند .
وقتی کشوری بتواند شیندلر بسازد ، اف ۳۵ هم پشتش می تواند قتل عام کند و آب از آب تکان نخورد.
تمام زندگی ما این بود که برای ما صف بود. صف تحقیر.
بعد یکی مثل وحید جلیلی میشد معاون صدا و سیما. حسرت بود

Читать полностью…

ماشین تحریر

مقاله رپ فغانی هم درآمد !

والا خیلی جالبه‌
مقاله ای می نویسی و مردم تبدیل به رپ اش می کنند. دیروز یادداشتی دلی نوشتم. دوستی این را از گروهی برایم ف ستاد و گفت یک خانم رپر این یاداشت تو را خوانده!
جالب شد رپر!

اونهم خانم مقاله خوان!

خسته نباشی بانوی رپر هرکی هستی! باید بیشتر ملاحظه کنم در نوشتن
عجب مردم هنرمندی:)

Читать полностью…

ماشین تحریر

دیوانگانی چون لاریجانی و زهره وند فقط مردم و نظام را می ترسانند


⏺این دو به نظر می رسد فینال چرند گویی جام وحدت ملی را برگزار کنند.
اما نکته غم انگیز اینجاست که علیرغم اینکه نظام معتقد است اینها در حد بوق های تهدیدند و حرفهایشان بی ارزش است‌، اما نتیجه معکوس است.
اسرائیل و سرویس های منطقه بیش،از دو دهه سوار کار هستند لذا فکتشان از زهره وند و لاریجانی نیست.


مساله نغز و اسیب زا می دانید چیست؟

مساله اینست وقتی یک رشته ترور عجیب رخ میدهد و کشور غافلگیر می شود و بعدش لاریجانی و زهره وند و جلیلی می ایند ، مردم احساس ناامنی شگفتی می کنند.
چون فکر می کنند که نظام سیاسی و امنیتی که این نظام باید برایشان تامین کند ، تدبیر و توانشان به اندازه این دو سه مجنون است.
ملت می گوید پس اگر عقلای قوم اینها هستند ، آسیب های امنیتی بعدی خیلی جدی خواهد بود.
به نوعی مقایسه اسراییل با برنامه ربزی و فریب و حرکت در سکوت و قارقارک های وطنی در تلویزیون ایران ، مردم را می ترساند.

اینجا نظام باید تصحیح کندواین دوربین دوستان را به جعبه برگرداند. اینها هیچکس را نمی ترساند جز ملت را که میگویند اتوبوس دست ناشی است

Читать полностью…

ماشین تحریر

غیرسیاسی/نظریه ویتالیستی ذهن و جامعه ایران

⏺ویتالیستی ها می گویند ذهن انسان فقط محصول مغز نیست، بلکه به نیرویی غیرمادی وابسته‌ است. اگر این را به جامعه تعمیم بدهیم، جامعه ایران هم فقط مجموعه‌ای از نهادها و سیاست‌ها نیست، بلکه یک «روح جمعی» دارد، یک نیروی حیاتی که از فرهنگ، ایمان، تاریخ و مقاومت تغذیه می‌کند.
این روح جمعی همان چیزی است که در برابر تهدیدها، جامعه را سرپا نگه می‌دارد.
قرار است دیگرننویسم تا این دلقکان در فیلتر و بستن جامعه هستند( باورم نمی شد که با حکم جدید به تاج زاده ، کلوین وحدت را بیندازند . البته این حسین رزاق هم تحریکشان می کند . اما سوای زندگی ما و این جنگ که در اثر این اعمال طولانی خواهد بود ، اگر روزی باردیگر خواستید سرپا در مقابل دشمنان بایستید ، روح جمعی را فدای هسته قلیل قدرت طلبان بی آبرو نکنید. شکست خواهید خورد. اینها سرمایه غربند . از لاریجانی که سربازی نرفته و گاودار است تا تلویزیون و فیلتر گران و بقیه. اینها چاقویشان روح جمعی را علیه نظام سیاسی تحریک کرد)

برگردم به ویتالیستی و اینکه انسان روح دارد سوای جسد و جامعه روح دارد سوای اقتصاد و موشک.
در روزهایی که فشار غرب از تحریم‌های چندلایه به تهدیدات امنیتی رسیده، ایران مثل ذهنی جمعی در تلاطم است؛ گاهی بی‌قرار، گاهی ایستاده با نگاهی فراتر از تحلیل‌های سیاسی. شبیه ذهن در فلسفه‌ی ویتالیستی که نمی‌توان آن را صرفاً با فعل و انفعالات نورونی توضیح داد، جامعه نیز فراتر از داده‌ها و نهادها تعریف می‌شود حامل روحی پنهان اما تاثیرگذار. چیزی که سران قوا باید اول سراغش میرفتند که رهایش کردند ( مثال محکومیت مجدد تاج زاده ودیگران)

این روح، چیزی شبیه به نیروی حیاتی است؛ همان پرانا، همان اصل بی‌نامی که در تنفس زنان پیر در حیاط‌های جنوب شهر، در سکوت نماز اول وقت در روستاهای مرزی، و در نگاه جوانانی که بر صفحه‌ی گوشی‌های‌شان از آینده حرف می‌زنند، جاری‌ست.
مثل انرژی‌ای که دیده نمی‌شود اما جهت می‌دهد؛ مثل حافظه‌ای که از بمباران مهرآباد در سال ۵۹ تا خون شهدا در مرصاد، در جان جامعه می‌تپید.

تهدیداتی که از تل‌آویو و واشنگتن می‌رسند، اگرچه با زبان سیاست حرف می‌زنند، اما جان جامعه را هدف گرفته‌اند؛ همان پایداری روانی‌ای که در علوم اجتماعی با اصطلاحاتی چون «resilience» و «collective identity» تعریف می‌شود.
ایران، هرچند در تنگنای احمق های داخلی اقلیت گرای سیاُسی است ، اما هنوز صاحب چیزی‌ست که تحلیل‌گران نمی‌توانند آن را در نمودارهایشان ترسیم کنند
یک پارادایم غیرتقلیل‌گرایانه از حیات ملی.

در این بستر، بقای ایران نه در سایه‌ی تنها تسلیحات، که در روشنای همین نیروی حیاتی معنا پیدا می‌کند؛ نیرویی که مثل ذهن، فراتر از فیزیک است، و مثل فرهنگ، فراتر از جغرافیا. و شاید همین نادیده‌ها، همان‌هایی باشند که آینده نزدیک ما را بسازد اگر ریل فعلی را به سمت آن ببریم.

⏺در نشر آن به دیگران کمک کنید/ علی صارمیان

Читать полностью…

ماشین تحریر

میرحسین ، آب در لانه بی وطنان خود فروخته ریخته است

گلایه هست که کسانی که به جای پاسخ به دشمن، به او تاختند، نشان دادند که دغدغه‌شان نه ایران، بلکه تسویه‌حساب‌های جناحی است.

اما سخن با بی وطنانی است که آن هزار شهید را ترور کردند‌
در شرایطی که اسرائیل به دنبال رخنه در انسجام ملی بود، حمله به صدای درون، همان چیزی بود که تل‌آویو می‌خواست. وطن‌فروشی فقط با فروش خاک نیست؛ گاهی با فروختن حقیقت، با تحریف صدای ملی، و با تبدیل نقد به خیانت، وطن را می‌فروشند.

بیانیه موسوی دعوت به گفت‌وگو بود، نه جنگ داخلی. آنان که آن را بهانه حمله کردند، نه تنها به او، بلکه به مردم ایران تاختند؛ مردمی که در جنگ ۱۲ روزه، با ایستادگی‌شان نقشه‌های دشمن را ناکام گذاشتند. نقد موسوی از ساختار، نقدی برای اصلاح بود، نه برای فروپاشی. و آنان که آن را خیانت خواندند، یا معنای اصلاح را نمی‌دانند، یا معنای وطن را.

در روزهای سخت، وطن‌دوستی یعنی شنیدن صدای درون، حتی اگر با آن اختلاف داشته باشیم. و وطن‌فروشی یعنی خاموش کردن آن صدا، فقط چون از اردوگاه ما نیست. موسوی در حصر، از ایران گفت؛ برخی در آزادی، از اسرائیل دفاع کردند. قضاوت با تاریخ است.

Читать полностью…
Subscribe to a channel