اینجا آموزشگاهی برای یافتن معنا و خلاقیت در نوشتن خواهد بود/ بالاتر از زخم ها و در اغازی دیگر که گفت :قسمت کرد خداوند چیزها بر خلق. اندوه را نصیب جوانمردان نهاد. ایشان نیز پذیرفتند/تذکره الاولیا
هسته سخت قدرت یا ام الفتنه ها؟
📘نماینده قم گفته است که ما هسته سخت قدرت هستیم و ماییم که جلوی براندازی نظام را گرفته ایم.
تعجب است که او فکر کرده یک عده قلیل می تواند نزدیک به ۹۰ میلیون مردم را کنترل کنند. آنچه کنترل مردم را مهیا می کند تصمیماتی است که احساس شود ، قدرت در جای شایسته نشسته است ، عقل دارد و متکفل نسبتا با کفایتی در شرایط مختلف کشور است. یک مثال ساده که یادم می آید این بود که از یکی از بازجوها پرسیدم که به نظرت اقدامات شما باعث اتمام اعتراضات ۱۴۰۱ شد یا اقدام رهبری در عفو گسترده؟ بنا به مقام پرسش گفت که اقدام رهبری. گفتم خوب اگر آن حرکت نتیجه بخش است ، چرا شما آن را به شکل های مختلف برای رضایت مردم انجام نمیدهید؟
حالا قصه نماینده قم است. اتفاقا آنچه او به آن اشاره می کند ، دستگاه ناراضی سازی مردم است. هسته پنهانی که سیاست های اجتماعی و سیاسی اش باعث عصبانیت و لجاجت جامعه و بعضا تقابل با نظام شد. هرجا تصمیم درست و عاقلانه ای بود ، چوب لای چرخش گذاشتند. از کمترین خودنمایی صرفنظر نکردند. حتی از رفع فیلتر واتساپ هم روغن گرفتند. یک گروهی که نه هسته سخت قدرت که اتفاقا آجری است که هربار به طرف ملت پرتاپ میشود و تصور می شود حرکاتشان تقلید و تکثیر در بین توده نمی شود. جماعتی پرخرج ، ناراضی ، پرتوقع ، اکثرا قانون گریز ، هزینه زا برای دستگاههای نظم کشور و بحران زی.
حیاتشان در بحران و زیر سوال بردن عقلانیت در رفتار حاکمان است که ما انقلابی تریم. نه . شما مهم ترین عامل براندازی هر نظام سیاسی هستید. بی بروبرگرد و در میانان شماست که از خانم شکدوم تا عامل ترورها مخفی می شوند. از اول انقلاب تا کنون ماهیت ترورها را کافیست مطالعه کنید. گفت مسلمان مسلمانان مسلمانی زسر گیرید...که کفر از شرم یار من مسلمان وار می آید.
از حجاب تحریم و چای دبش تا حجاب جلوی مجلس
🅰خدا راشکر نیروی انتظامی آنقدر مجرب شده که آن بیست نفر خواهری که تجمع کرده بودند را با چشم و چار سالم و بدون درگیری روانه خانه نه بازداشتگاه کرده است. اگر سران قوا را هم تخطئه نمایند پرونده ای ندارند و البته اوین هم نمی بینند.
لقد کرمنا بنی آدم خوبست و چه کسی مکرم تر از زن.
واقعیت اینست که زن در ایران ، محل احترام و ملاطفت ولو از سوی قوه قهریه بوده است. اساس جوانمردی به بانوان که رسیده ، خشم قانونی را نیز لجام بسته است ولو صحنه گردان این تجمع کسانی باشند که بگویند حجاب بهانه است و اصل ...نشانه است.
اما تعجب از معرکه بگیرانی که در سالهای قبل بین این زنان و آن زنان تفاوت قائل بودند. مگه همه خواهران ما نبودند .
اگر فرق گذاشته اید که هیچکس به اندازه جاسوسه ای به نام کاترین شکدم حجاب کامل نداشت و بعضا خواهران ما را به حجاب او توصیه می کردند.
در کشور عراق که سنتی تر و مذهبی تر و طایفی ترست ، این موضوع کاملا به اختیار بانوان است و خانواده ها ارزش گذاری آن را به عهده دارند و حتی مراجع عظام به آن ورود نمی کنند. چرا چنین اند؟
چون دخالت در موضوعات فرهنگی و رفتاری را با قباحت جمعی یا فضیلت جمعی تعادل می بخشند.
عرف جایی چون عتبات مقدسه در خیابان های متصل به حرم ، جایگاه زن در حالت احرام را دارد. اما چند خیابان آونور تر یا دردانشگده و محیط،جوانانه بازترست. در شهرهای غیر مذهبی آزادتر.
اما آنها نگذاشته اند به بهانه گروهی جلوی مجلس ، بی حجابی یک اکت سیاسی شود. یک مبارزه گردد. یک لج شود. هوش مراجع آنها از سیاسیون ما بیشتر است و لذا حجاب در جای درستش می نشیند.
مساله اینترنت هم اینطورست. شما یک فیلتر در شبکه ها ندارید ولی مردم حتی حساسیت زدایی شده اند از شبکه های سیاسی اجتماعی ضد نظام. چون در آزادی ، بی اعتنایی به محدودیتی که وجود ندارد ، احساس می شود.
کاش،آقای پزشکیان به عنوان منتخب مردم بجای همنشینی با قطب جنوب نوردان ، با اهل فضل و حکمت و صاحب نظریات اجتماعی می نشست و این مسائل عرفی که بعضا یک کشور را با دوقطبی فلج می کند را به استدلال و گفتگو در بالا حل می کرد. متاسفانه چنین هویت انتخاباتی با انتخاب های گعده ای هرروز کمتر می شود و مردم چاره را در بیچارگی و چالش بر این صحنه های غیر ضرور می بینند.
ای کاش خواهران ما گناهان کبیره ای که در اثر ناترازی ها و تحریم ها و چای دبش ها به سر ملت مسلمان آمد را درنگی میکردند.
اگر بی حجابی عامل یک باشد ، آنها عامل میلیونها عدد گناهان و از دست دادن پاکدامنی ها هستند. چرا اعتراضی به آن بخش ندارند چون حامیان پس پرده از آن ارتزاق می کنند
میخواستم یاداوری کنم که ترامپ با انتخاب مردم امریکا چنین جرات الحاق کشورها را یافته و پزشکیان با انتخاب مردم ایران چنین . به زمانی دیگر موکول می کنم. امان از دست دادن فرصت ها چون ابر بهار.
🅰
از دبیری تا رسول خادم تا امام جمعه نادان نیشابور
📘برخی به توجیه این معاون رییس جمهور که قصد قطب جنوب کرده است پرداخته اند. هیچ هیچ تفاوتی ندارد . اگر آنان بودند . اینهم از جیب در زمان دولت داری بکند.
ما تصور دیگری از دولت داری داشتیم. آقای ظریف تا در دولت نبود کیش و قشم می رفت
به دولت آمد گفت تمام وقتم برای مسائل کشور است
واقعا تعجب میکنمکه سطح دولت داری را توام با دوران عشق و حال و اضآفه کردن قطب جنوب به دوران معاونت ریاست جمهوری درک میکنید
کف کشور این بی خیالی را بر نمی تابد. برود بلوچستان مثل رسول خادم. ثروت خصوصي را هم احتمالا از این زد و بندها به دست می اورند. تا در دولت است حق این صدیقی بازی را ندارد. فقط چون از جناح ماست چشم بپوشیم
این توجیهات چشم و هم چشمی چیست.
وقتی ما از انسان دردمند حرف میزنیم ، مساله نگاه اوست. رسول خادم یک انسان دردمند و یک مدیر عالی است. در دوران مدیریت همین بود. در دوران غیر مدیریت هم مثل این دبیری که هم میخواهد معاون رییس جمهور باشد هم دور دنیا به قطب جنوب برود نبود. رسول تعهد به مردم سرزمینش است . معنای نهج البلاغه پزشکیان یعنی ساختن با دردمندترین مردم و درک آنها. فعلا معنایش همزیستی با مرفهینی است که مساله زندگیش نبودن قطب جنوب در کلکیسون سفر است. این سطح دردمندیش است!
پهلوان رسول معنای عمل به نهج است یا شهرام جان اب مقطر؟ داور مسعود پزشکیان است.
مساله دیگر امام جمعه نیشابور است که نمیداند اختلاس ها توسط داماد امام جمعه های دیگر خراسان چون میر علی و به اسم های مقدس انجام شده و حسن روحانی پول آنها را از جیب ملت پرداخت. باعث تورم برای قشر آسیب پذیر شد.
عمر خیام که تقویم ایرانی که امام جمعه نیشابور به وسیله آن جمعه و شنبه را از هم تشخیص می دهد یادگار این فخر ایران و جهان اسلام است و یک ریال از اختلاس های اطرافیان امامان جمعه به این دانشمند نرسیده است.
لطف کند امام جمعه نیشابور یقه بقیه امامان جمعه خراسان را بگیرد و از این حرفهای خلخالی وار تهی مغز به زبان نیاورد.
فوج فوج مردم را در دوقطبی دین و میهن گذاشتید.
حالا مبالغ اختلاس صندوق های خراسان را از مزار عمر خیام می خواهید!
از ماهاتیر محمد تا سیاست و کابینه پزشکیان
📘هر انتخاباتی یک رویا سازی دارد و رویای ما این بود پزشک هموطن و پاکدستی چون پزشکیان ، راهی را در پیش بگیرد که ماهاتیر محمد با بستن مطلبش آغاز کرد.
انتخاباتی که آخرین جرعه دموکراسی برای نجات ایرانی بود که یک دهه قهقرا را طی کرده بود.
واقعیت اینست که رویای ما مورد ضرب و شتم حوادث قرار گرفت. ما نمیدانستیم که ایران آماده رویا سازی نیست.
لااقل این مرد ، شاید آن رویا را کتمان می کرد. حمل بر فروتنی اش گذاشتیم. اما او چند باری خیز ریاست جمهوری چرا به سر داشت. که نتایج داخلی اش آنقدر از فرصت ها بگذرد که ایران به آستانه تهدید بزرگ برسد.
او انگار هنوز یک مرحله برای اثبات خودی بودن در پیش داشت. کابینه ای چید که به گمانم نه از گذشته کارنامه خوبی داشت چون وزیر صنایعش که وزیر نیرو شد و زمستان را خاکستر اجاق خانه ها کرد و نه از وزارتخارجه و داخله ملاحظات نسلی را کرد که تغییر ریل می خواست.
نسلی که امید را از صندوق طلب می کرد با ناکارآمدی کابینه ماحصل صندوق ، بدهکار ۴ درصدی ها و ۸ درصدی های جامعه ای شد که شصت درصد اقتصادش اعتنایی به حفظ نظام سیاسی ندارد.
به همان میزان که اقتصاد سیاسی ، خود را ملزم به جوابگویی به دولت منتخب نداشت ، مردم ایران از رایی که موجب تقویب این نظام می شود تبری جست.
آیا در این وادی خطر ، تغییری در نگاه آنان که حفظ نظام را اوجب واجبات می دانستند رخ داد؟ آیا توانستند در شب های قدر دعا کنند که صاحبان اقتصاد غیر پاسخگو ، به این نظام رحم کنند و دولت را کمک کنند؟
آیا ماهاتیر محمد ایران توانست خطابش را از مردم پر مصرف به سمت کابینه بی مصرف و بانک مرکزی و وزرای نالایقش برگرداند و بگوید شش ماه کافی بود که عملکرد شما را خالی از هر ابتکار و طرح و برنامه حل مسائل جاری ببینم؟
در ناصیه پزشکیان نوعی پافشاری بر این راه شش ماهه دیده می شود.
متاسفانه حامی ایشان اگر دمی در خم زده اند ، تماشا چی این وضع اند و اگر چون ما آبرو برای ماهاتیر محمد ایرانی گذاشته اند ، خجلند که به همان کس که امید مردم را برانگیختند ، انتقاد روا دارند.
این وسط روزی جبهه اصلاحاتی بود که قرار بود اصلاح وضع موجود را با توجه به پیروزی منتخبش به صورت راه حل ارائه کند که آنهم سر در جیب برده است.
ماهاتیر محمد جامعه مالزی را از وضعی بدتر از حال حاضر ما تحویل گرفت. اما عزمی بزرگ و بی شرمندگی و خجالت از صاحبان راه نادرست داشت.
آیا دولت پزشکیان در حال عارضه یابی این شش ماه است و در شروع سال جدید ، به راه می افتد و در هیاتی جدید ، خود را برای نجات ایران بین تروریست های جهانی و هپروتی های وطنی ، راه می گشاید؟
انفعال دو گونه است. گاهی خشمی است که بی برنامه گان می ریزد. گاهی سکوت و تکراری است که ناامیدان با دعوا نداریم ، غیر منتخبین را صدای اصلی ملت می کنند. هیچکدام راه ماهتیر نبود. او پذیرفت منتخب ملت است. پزشکیان پذیرفته است؟
نمیدانم ولی تغییری که لازمست اگر از درون کشور شروع نشود ، اراده بیرونی به نحو دشمنی آن را به سود دشمنی با ایران به انجام می رساند.
رسالت ماهاتیر ایرانی سنگین است. اما او فعلا کابینه را مطبی کرده است که دل به سیاست ها و افرادش خوش دارد.
کاش سال جدید ، تحولی با اراده ای داخلی رخ دهد.
۶ فروردین ۱۴۰۴
ای علی ، محبوب زیبای آیندگان ، گیاه سینه تو در ما رویید
از نجف می آیم و قلبم در سینه نیست. پدر خاک را وداع گفته ایم و شعله او چون چراغی که راه نشان دهد بر راهست.
💠ما نسلی نبودیم که بر الگوی حکمرانی آن مرد تمام که کمتر از یک ریس جمهور فرصت داشت ، فقر و فقا و زندان و بستن دهان و شکستن قلم را براندازیم و آزادی و رشد و فرهنگ انسانی مبتنی بر علویات برپا کنیم.
آنچنان که تاریخ هم نتوانست علی ، آن جوان ۳۲ ساله که راههای آسمان را بهتر از راههای زمین می شناخت و دشمنش بر منبرش دشنام می داد و ایمن بود و در سراسر مملکت چند کشوری اش یک فقیر یا زنی که سرداران ، گوشواره و زینت پای یهودی را بردارند ، وجود نداشت.
علی، آن کسی بود که سرداران فاتح سرزمین ها را درصف بیت المال دو درهم چون آن اقلیت داد و وقتی اعتراض کردند که ثروت و قدرت اسلام از سرداران است ، گفت:
اجر آن با خداست نه از بیت المال. سهم شما دو درهم است.
ما نتوانستیم آن چهره درخشان ، آن مردتمام ، آن حکمران آزادی خواه ، آن پادشاهی که زره را در قضاوت بی شاهد می باخت را زنده کنیم.
ما نتوانستیم آن مرد دانشمند را به شکل جمعی عقل شیعه در چهارده قرن بعد از او دوباره بازیابیم. کسی که امام دانش دین بود ولی افسار حکومت را بی مردم بر گردن دنیا افکند. او آنچنان پناهی برای ناراضیان جانشین رسول بود که اصحاب دل ، او را خدا نامیدند ، آنچنان خدا در پیراهنش بود.
او گیاه دل آنکس است که دل به آزادی و عدالت مردم ؛ بی دروغ و به قیمت تنهایی خویش زنده میکند. علی ، دانش درک راههای علو و فضل مردمان بی پناهست. او کسی بود که از بی شخصیتی و دروغ زمانه حاکمان درد می کشید و از جهل کسانی که بت ها را رها کرده بودند و صاحب مقام را می پرستید حتی برای شخصیت دادن به مردم می گفت من برتر از آن نیستم که خطا نکنم. من را نصیحت کنید و اگر نصیحت بر من گران باشد ، حق گران تر خواهد بود . مبادا چنین باشم. علی تنها بود چون آن موج رستگاری بشر از جهل فرونشسته بود و غرور عربی ، جایگزین آن لحن مشفق رسول خدا و آن مرام با دانش علی شده بود و خون می گریست که میراث محمد به اموی خشن رسیده یا به قران خوانان عصبی و به فریفتگان قدرت عربی. می گریست بر سرنوشت آن جهد و انگار آینده را می دید .
میثم تمار می گوید:
در شبی تاریک دنبال امیرالمؤمنین علیه السلام رفتم پس او را یافتم در حالی که تاکمر به درون چاهی خم شده بود و با چاه سخن میگفت و چاه نیز با ایشان سخن می گفت؛ پس حضور مرا حس کرد و فرمود کی هست؟
عرض کردم: میثم
سپس حضرت فرمودند
در سینه رازهایی دارم که هرگاه سینه ام از آن ها به تنگ می آید با دست بر زمین میکوبم و راز دلم را برای زمین بازگو می کنم؛ پس هر گاه زمین گیاهی برویاند آن گیاه راز دل من است ..... بحار الانوار جلد ٤٠ صفحه ۱۹۹
و اکنون ای آیندگان که بر نعش خاطرات ما می گذرید ، خوشا شما که علی را به دانش خود ، به آموخته های بشر ، در زمانه خود می آورید.زنده می کنید و جامعه تان را الگوی میلیونها ملت های تشنه حقیقت و عدالت و آزادی می کنید .
شما خواهید دانست که بزرگترین ظلم ما این بود که علی را که جلوتر از زمانش بود، به عصر شترو افکار سقیفه بنی ساعده بردیم . او را در فرهنگ عرب نومسلمان که عقده و کینه حکومت بر روم وپارس داشتند و کتابخانه ها را می سوزاندند و فرش بهارستان را تکه تکه می کردند ، دیدیدم.
علی ع ، هنوز بی رقیب است . خوشا آیندگان که به دانش و علم ، غبار از چهره علی می زدایند. چنانچه شیعه ، قبر او را بعد چند حکومت پیدا کرد. ای علی ، تو زیبایی خاک تبعیدی آدم هستی. ای پدرخاک. ای ابوتراب. روز رفتن توست. رستگاری بر جان و آن روح بلندت. ع.ص
خواب صادقه در بامداد جمعه درباره مرحوم فرج فرید
📘دیشب شب جمعه که مطلبی درباره رهایی زندانی عراقی به دعای باب الحوایج نوشتم ، چون از حرم امیرالمومنین ع یاد اموات و گرفتاران و اسیران خاک و صاحبان حوائج کرده بودم ، شیفت ۶ صبح را تحویل دادم. نماز و زیارت عاشورایی خواندم و به اتاق رفتم و خوابیدم.
چشمم گرم بود و خواب زندانی رها شده به دعای باب الحوائج را دیدم. آنجا ایستاده بودم و عطری بود. ناگهان دستی روی شانه ام نشست. دیدم مرحوم حاج فرج فرید است. گفت پسر عمو اینجا به مقام آمده ای. گفتم حاج فرج شب زیارتی آمده ای . من نامتان یادم رفت.
گفت بیا پشت این ضریح. نگاه کن. اینجا تمام انبیا و اولیا جمع هستند. امشب مقام نجات و اجابت است.
در شگفت شدم ک پوزش خواه که این مدت حاج فرج فرید یادم نبود.
سخنش شگفت بود. کلماتی چون مقام اجابت و نجات و تاکید کرد اگر سخت شد بگو ما مقام نجاتیم.
خدا شاهد من است که این مدت حتی اسم ایشان خاطرم نبود و حالا در مقام انبیا و اولیا ایستاده بود. چرا به مزارش نرفته بودم؟.
مقام اجابت و نجات در ذهنم ماند و با حال خوشی بیدار شدم و رفتم سلام به امیرالمومنین ع دادم. بین او و باب الحوائج چه رازی است
نماز جماعت صبح نجف و یادی از دکتر سروش
👤احساس مظلومیت رسیده از علی ع است ، شاید بیش از ائمه باشد.کسی را که به نجف مشرف شود را نجفی نمی گویند و کربلا رفته را کبلایی می گویند.
صبح تشرف در نماز نمی دانم چرا یاد دکتر عبدالکریم سروش افتادم. ابر هدایت علی ع بالای سر و غافل ز بوالعجایبی چون او و رفتن به اثبات اینکه وحی را چون تجربه ای بی نظیر و مافوق خواب و بیداری است را به یکی از دو گونه اثبات کنی و نکنی و عمر آخر صرف خوابگزاری کنی با آنهمه نبوغ و رحمت حافظه و ظرایف روح؟
چه کاری است.
بیا در کلمات علی و یم بی انتهای ولایتش جامی بزن. سر خم همه مستان علی ع است.
برای دکتر سروش طلب کردم که زیارت در ماه روزه سال بعد کند و اینجا عمر بگیرد و شیعه را به منتخب و عصاره فضیلت ، سلطان العارفین و امیر المومنین ع تجلی دهد.
تنها حال خوش نیست. اینجا مظلوم ، به سلطان مظلومین پهلو می گیرد. فیض ولای علی ع منتشر است و شهد معرفت و دانش ز یعسوب الدین به گلبرگ محمدی معطر است.
خواستم که روی معارف اهل نظر به کوچه لنگر آسمان و زمین بیفتد.
لنگر به ساحل اندازند واز این شط شبهای عرفان ، جرعه بردارند. علی مع الحق و الحق مع علی الاعلی
دو هفته عتبات و درس های عراق
📘قصد نداشتم این مدت ملتهب در کشور چیزی بنویسم. دعایم در کربلا و پیشگاه شاه نجف ، برای پزشکیان و دوری کشور از جنگ بوده است. کشور همسایه زیر ساخت هایش یک دهم ایران است.
ماموریت درمانی به عراق آمده ام. اینجا کشوری است که نسل جدیدش بعد از جنگ بدون فشارهای رایج اصولگرایان و قشر مذهبی رشد کرده اند. شبکه ای اینجا فیلتر نیست و همین باعث شده که سیر طبیعی زندگی با استفاده از فناوری اینترنت محور رشد کند.
اینجا متاسف شدم که از این بازار مهیای رو به رشد اتاق بازرگانی ما هیچ سودی ندارد.
جنس چینی بیداد می کند.
پلیس در این کشور حافظ امنیت است نه با حجاب و مسائل فرهنگی کاری ندارد.
شیعیان شهرهای مذهبی به پول ایرانی چیزی نمی فروشند. هیچ بانک ایرانی فعال نیست و صرافی های معدودی با شرکای خصوصی کارت می کشند.
واقعا اگر دین را مساّله ای فرهنگی و برخواسته از مردم عرب و به سمت ایران بدانیم ، ما دین باخته ترین ملت هستیم و علتش افراد افراطی گروه پایداری و موتلفه و بقیه اند.
عامل دین گریزی همین کارهای در مجلس است. اینجا نهاد دینی بسیار با زنان و دختران با ملاحظه است و دخالتی نمیکند. خواهم نوشت.
فیش حقوقی شهاب مرادی!
نه این فیش حقوقی آقا شهاب نیست.
فیش بیعانه داروی خاص یک معلم است که اگر چند ماه دیگر تامین شود ، ممکن است زنده نباشد.
آقایان خجالت بکشید. شما نوکر مردم باید باشید و هرکاری که رنج این مردم را کم کند ، انجام دهید.
این معلم سی سال زحمت کشیده. بهتر از شما نماز خوانده. بهتر از شما روزه گرفته. یک بیماری خاص گرفته.
شما در خانه ۲۰۰ میلیونی که الان دهها میلیارد می ارزد نشسته ای.
این معلم خانه اش را فروخته تا آمپول بیماری خاصش را بتواند جور کند. اگر تحریم ها بگذارند.
خدا را خوش می آید تو دم از شرافت بزنی و او از شرافت بی بهره باشد. جنگ شود این آقاست. تحریم شود این آقاست. بعد تو پز شرافت بدهی.
آقای پزشکیان هم که فراموش کرده فلسفه انتخابش به دهن این بی دردان زدن بوده است. از مجتهد جلوتر زده است . اینهم از وزیر بهداشت اصلاح طلبش که دارو را به اغما برده است.
خدای شهاب مرادی بهش می رسد.
شما رییس جمهور این مردم محروم باشید.
آقای زید آبادی ، مقابل اقتصاد نهادگرا ، هاری است
مساله استیضاح آقای همتی در دستور کار قرار گرفته است و امیدواریم آنها که قانون اساسی برایشان مهم است به چند نکته توجه کنند. نوشته آقای دکتر احمد زید آبادی در دفاع از وضعیت موجود و طعنه به اقتصاد نهادگراست. ایشان تعمدا نمی داند که رشد کشورها بعد از جنگ جهانی دوم از ژاپن گرفته تا اروپا و امریکا به دلیل نهادگرایی اقتصادی شفاف و مردمی بوده است. اسناد چه می گویند :
۱_آیا با خواندن قانون اساسی ، تبدیل نفت و سایر درآمدهای کشور به سرمایه های زیرساختی- جادهها، ارتباطات، حمل و نقل، انرژی؛ سرمایه های انسانی- آموزش، سلامت، تحقیقات؛ محیط زیست؛ و تولید صنعتی است که خلق شغل و ارزش افزوده و جلب سرمایهگذاری میکند و بدنبال آن موجبات بهبود وضع معیشت مردم و اصلاح امور و اخلاق در جامعه فراهم می کند جز به دست مسولین اقتصادی کشور است؟
آیا رشد آنچه گفته شد توسط بخش خصوصی مولد موجب رفاه مردم شده است یا ۳۰ میلیون فقیر مطلق در کشور اضافه گردیده است؟
لطفا بفرمایید فرزین وهمتی منابع و در آمدها را چگونه تبدیل کرده اند؟
یک بخش خصوصی دلال و دو نهاد دولت و خصولتی های غیر شفاف.
آیا حز اینست که اقتصاد نهادگرای شفاف باید جایگزین این وضعیت شود؟ مگر جهان این راه نرفته؟ کجا بخش خصوصی تولیدگر درافتصاد سه دهه گذشته مورد حمایت بوده؟ آیا جز اینست که سرمایه تک تک ایرانیان به جیب خصولتی ها و دلالان بخش خصوصی در فروش منابع دولت و حتی دولت بکار گرفته شده است ؟
۲_ قانون اساسی دولت های جمهوری اسلامی را موظف به ایجاد شرایط رفاه و توسعه مردم می داند. لذا وزراو مسولین اقتصادی سابق و فعلی که اعتقادی به انجام این وظیفه توسط دولت که درآمد ملی در اختیارش بوده ، ندارند ، خلاف قانون اساسی منصوب شده اند.
۳_آیا میزان عدم تحقق برنامه های توسعه و میزان انباشت ثروت خصولتی ها و نهادهای غیر شفاف که مالیات هم نمی دهد و افراد خصوصی دلال ، همخوانی ندارند؟ منابع تحقق برنامه به ثروت ایشان افزوده نشده است؟ اقای زید آبادی از چه دفاع می کنند؟
۴_ چرا ملت را سرکار گذاشتید؟ وقتی برنامه توسعه برای سود افراد حقیقی و حقوقی و خصولتی ها و نهادهای پولدار غیر پاسخگوست ، چه ضرورتی داشت که به ۷ برنامه توسعه برسد؟
اگر برنامه توسعه لازمست ، باید وزیر اقتصاد و برنامه و بودجه و بانگ مرگزی در تحقق اهداف می بودند نه دلار فروش برای انباشت سرمایه خصولتی ها یا حراج ثروت ملی
ونکته آخر. یکسال را موافقیم. آقای دکتر راغفر یا دکتر فرشاد مومنی را به عنوان صاحبان علم و افراد توانا در زد و بندها به عنوان وزیر و رییس بانک مرگزی انتخاب کنید. یکسال. شاید راه حل همین اقتصاد نهادگرای شفاف بود. اما این آرزو را کارشناسان زجر کشیده به گور می برند. چون حتی زید آبادی هم طرفدار این جنگل دلار ۹۲ هزارتومانی همتی و فرزین است. ۱ اسفند ۱۴۰۳
مذاکره به قصد رسوایی ترامپ
📘ما باب مذاکره را نباید ببندیم. این فرصتی است که به نتانیاهو می دهیم. صراحتا برای خرید بمب های بزرگتر.
مذاکره ای که باعث فخر و عزت ملت و رهبری گردد جایز که هیچ ، ضروری است.
ما در هر امر مدیریتی تشخیص صبر داریم. آیا زمان به نفع ماست یا به ضرر ما.
اجماع سازی ترامپ از اشتباه راهبردی نشات خواهد گرفت. میتوانستیم قبل از مذاکره روسیه با آمریکا، ما نوبت جلوتری باشیم که روسیه ما را کارت خود نکند.
حالا هم به نظر می رسد که ما یک راستی آزمایی ترامپ در برابر روش او که طرف اهل گفتگو نیست داریم.
میتوانیم برای اقناع افکار عمومی ، مذاکره را با مبنا پیشنهاد دهیم.
قطعا عده ای این راهبرد را نمی پسندند. آنها بیشتر تحلیل جمع های کوچک دارند. تحلیل جمع های کوچک را در مثال ورود کرونا از چین دیدید.
اول گفتیم شایعه برای کمرنگ کردن انتخابات است. بعد گروههای طماعی گفتند که ما واکسن می سازیم و اجازه ورود واکسن ندهید. مرگ و میر به روزی ۷۰۰ رسید که اجازه داده شد . ۱۰۰ میلیون دوز ثبت و در دوره انتقالی روحانی _ رییسی مساله حل شد.
الان آن وزیر بهداشت مرگ ۲۰۰ هزار نفر را بعهده نمی گیرد اما تصمیم مدیریتی او بود. خوب الان هم در مجموع برکت مشغول است.
ما ایرانیان باید تصمیم بهنگام بگیریم.
چند وقت پیش سیاست ترکیه را مطالعه میکردم. در یک ماه ۸ موضع مختلف و تکمیلی در موضوعی به قول معروف ناموسی داشت. ما متاسفانه همه بارها را گردن رهبری می اندازیم و درست نیست که امور مدیریتی مذاکره را گره بزنیم به جایگاهی که بیشتر نگاه انقلابی دارد تا دیپلماتیک. به قول امام خمینی که گفته بود من یک حرفی میزنم . از جایگاه دینی. شما عرف دیپلماتیک را رعایت کنید.
ما سر یک دوراهی در روزهای آتی قرار نخواهیمداشت. جاده ای مستقیم به جنگ خواهد بود.
اگر این جاده را انتخاب کرده ایم ، همین الان نسبت به سه ماه دیگر شرایط بهتری برای عدم محاصره و مکانیسم ماشه و شرایط کاهش خزانه داریم.
همین الان وعده صادق ۳ را به شرط نابودی زیر ساخت حمله اسراییل اجرا کنیم. چون سه ماه دیگر فرصت آن کمتر و اوضاع به نفع ما نیست.
اگر نه مساله شرایط مذاکره است ، این شرایط با انفعال ما به نفع ما نمی شود.
اگر قصد داریم که طرف مذاکره ادم باشد و خود را خرج نتایاهو نکند ، شرایط بایسته های مذاکره ( خطوط قرمز و شرایط برد _ برد و مزیت های ایران برای رابطه اقتصادی را)
روی میز قرار دهیم
این به نظرم اگر پاسخ منفی از سوی ترامپ هم بگیرد ، افکار عمومی با نظام خواهد بود.
چون مسول بی منطقی او خواهد بود و معمولا این نقطه ضعف شخصیت جنجالی اوست.
تصمیم به موقع ضرورت دارد.
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
نگاهی به چند خبر
📘مساله دیپلماتیک روسیه با ترامپ به دو امتیاز بزرگ منجر شده است. اول حذف درخواست عضویت در ناتو و دیگری ادامه اشغال بخش هایی از اوکراین.
به نظر می رسد خیال روسگرایان را الگوی مذاکره پوتین تا حدودی حل کرده است. بهترست مذاکرات محدود پیرامون پول های بلوکه شده و مراوده با شرکت های آمریکایی بتواند محل مذاکره کنونی باشد.
🛑سخنان غیر مسموع رییس جمهور در مورد خود مختاری درایران
گویا اقای پزشکیان ان شاءالله فی البداهه و نه با نقشه موضوع مدیریتی را مطرح کرده اند که بسیار نقشه شومی برای تمامیت ارضی است. مساله هر استان یک رییس جمهور منجر به حکومت قاضی محمد و پیشه وری می شود. هویت طلبی توده ای در مقابل نخبه گرایی حکمرانی ملی قرار دارد. در واقع بجای آنکه رییس جمهور بتواند حکمرانی متوازن و عادلانه را بر اساس ظرفیت های ایران عزیز و ثروت فکری صدو چند ساله دولت مدرن برنامه ریزی و مدیریت کند ، الگوی خود مختاری که در ایران منجر به تجزیه طلبی می شود را مطرح کند. این ان شاءالله یک فکر فی البداهه است و نقشه مدیریتی آینده کشوری نیست که برای هر سانتش خون عزیزان داده ایم.
رییس جمهور مواظب نزدیکان و مباحث همزبانان در دولت باشد این طرح ها خطرناک است. در دوره ای اوج گرفت که رهبری به آذربایجان سفر کرد. در تبریز بیش از تهران وطن پرست وجود دارد و هویت طلبی جدایی طلبانه به بهانه مدیریت در خوزستان و آذربایجان و کردستان و سیستان و مرزها، هزینه یک جنگ ۸ ساله را به این افکار باید یاداور شود. در ایران یک نوع شهروند و آنهم برابر معنای توسعه انسانی است.
📘آزادی تمام دستگیرشدگان ۲۵ بهمن ، نشان از عقلانیت سیاسی و رفع نگاههای تند خواهد بود.
برخی از این دستگیرشدگان هنوز بازداشت هستند و گرفتاری ایشان خبر ساز خواهد بود. آنها نه تنها گذشته شان که حضورشان در سیاست داخلی باعث رونق نگاه داخلی و حل مسائل از طریق داخلی می شود. بقیه این افراد هم امیدوارم در ساعات امروز آزاد گردند.
📘حمله اسراییل به تاسیسات اتمی ایران ، خبری برای عدم مذاکرات ایران و آمریکاست. درواقع تقسیم کار اینست که این ابزار تهدید ، بتواند گارد مخالف مذاکره در داخل ایران بسازد. طلبکاری ایران در مسائل محدود و درخواست اقدام حسن نیت می تواند ، این تهدید را در مذاکرات محو کند . تا زمان بارداری این مذاکرات ، این عمل منتفی است. مذاکره محدود کنید.
📘ترمیم دولت پزشکیان. برخی از وزارتخانه و بخش ها و سازمانهای دولتی عملکردی منفی تر در مدیریت و بعضا نارضایتی در انجام ماموریت های محوله دارند.
گرچه دوره چند ماهه دولت جدید ، طرح کاد استفاده از نیروهای گذشته و بی ابتکار را برای استقرار دولت رقم زد ، اما نتایج چند ماهه دولت در برخی موارد واقعا ضعیف است. علاوه بر آن برخی بدنه های کارشناسی نیز از عملکرد این افراد واقعا به ستوه آمده اند . خون تازه ای باید در رگهای دولت شریان یابد .
اما ترس اینست که افراد تازه نیز بجای آنکه مدیران راه حل و برون رفت بحران باشند ، صرفا لابی کانون های وزیر ساز باشند
ترمیم لازمه ایست ریزش محبوبیت رو به کاهش دولت است. اما این ترمیم باید منجر به نیروهای داری ایده ، شجاع و فاقد پیشینه فساد و ناکارآمدی و آزار مردم باشد.
جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳
آزادی بازداشتی ها را عقلانیت معنا کنید
📘برخی انگار با دشمن خارجی در جنگ هستند و همان تعابیر را بکار میبرند.
اگر حکمرانی ما و مردم معترض به راههای بهتری برسند و خبر تلفات نرسد ، ایا این شما را ناراحت میکند؟
حصر یک مساله غیر ضروری است و شاید باعث افتراق قشر مذهبی یک جناح از حاکمیت شده است. آیا اتمام آن در همین آهنگ نیمه شعبان به سود مردم معترض و احساس عقلانیت در حکمرانی داخلی نیست؟
خوب چه راهی برای این خواسته وجود دارد که کاری غیر عقلانی اتمام یابد و رضای مردم احساس شود ؟
معترض می گوید اگر تجمع راه حل نیست ، راه حل چیست؟
دولت پاسخگو باید آن راه را نشان دهد. دولت ها و حاکمیت چه در ایران و چه در جهان معدودی افراد هستند که سلایقی دارند. بعضا آن سلایق را هم دگم می کنند. یعنی اگر فایده ای نداشته باشد و سراسر ضرر هم باشد ، بازهم خط قرمز است. اما حاکمیت که یک جنبش نیست که بخواهد بر سایر مردم تفوق پیدا کند. . حاکمیت درحال حکمرانی است و ابزارها در دست اوست و باید رضایت مردم را به عنوان حکمران خوب به دست آورد.
این سلایق با احساس مردم اگر یکی هم نباشد ، باید به تامین رضایت ایشان منعطف و منجر شود.
بسیار فرخنده است که حکمرانی ما در زمان ناتوانی در رضایت اقتصادی،به سمت رضایت های غیر اقتصادی برود. اگر نرود ، احساس می شود که در مباحث اقتصادی هم تحمیل یک سلیقه در بالا ، باعث فشار اقتصادی بر مردم شده است. این پیام دستمایه نارضایتی های تند در قشر غیر سیاسی می شود . قشر غیر سیاسی اعتراضشان سیل آساست.
آزمون هوشمندی امنیت دولت پزشکیان
🛑اگر کسی، گروهی ، دولتی ، قوه ای ، بتواند راه حل های دو سر سود بین مردم و حاکمیت بسازد ، او به نظر من انقلابی ترین فردی است که از همه مدعیان سود بیشتری برای وحدت ملی خواهد داشت.
♨️اگر دولتی ها و پروژه بگیران و ساکنان قصر ، به مساله حصر اعتنایی به حل مساله داشتند ، همان روش ها و همان نتایج تلخ که در کل پیروزی در آن متصور نیست پیش نمی آمد.
علی ربیعی دستیار میرحسین و پزشکیان ساکت است. بقیه کسانی که به پروژه ها و مقامات رسیدند بی یادداشت هستند . بی توصیه و راه حل. واقعا یک مساله ساده مثل حصر را چنانچه رهبری با عفو یکصد هزار نفر در سال ۱۴۰۱ حل کردند ، با تقاضای رییس جمهور قابل حل بود. رییس جمهوری که با استدلال های همین رحیم قمیشی و دیگران توانست از رقیبش که به نوعی حصر نه کروبی و میرحسین که حصر برجام و کرسنت و بقیه سلیقه او بود ، پیروز شود.
متاسفانه او با گفتمان همینی که هه ، احساس ناشنوا بودن دولت به مردم داد. بقیه هم که به فکر حل مسائل و کانون های بحران نیستند. عرض کردم ما حدودا ۱۰ کانون دوری ملت و حکمرانی داریم که نمی بایست آنها را در شرایط فشار حداکثری چند ماه اینده حل کنیم. چون این وادادگی است.
در این شش ماه حل میکردیم. حالا نشد در همین اعیاد شعبانیه و مناسبت هایی که با گشایش در مسائل زندانیان و ...معمولا مردم منتظر طعم خوشی از این اعیاد هستند.
گرانگوشی دولت ها به چند دلیل است. یکی عوض کردن پایگاه رای به جایگاه نزد قوای حاکم که عملا موجب ازدیاد مشروعیت نمی شود . باعث ادغام محبوبیت ها می شود. احساس ملت اینست که دولت به قدرت رسید و ما را فراموش کرد. همینی که هه.
پس خود دست به کار شویم( فقر نهادی باعث حرکت غریزی می شود)
علت دیگر اینست که دولت ها ، هویت خود را ازدست میدهند. فلسفه دولت پزشکیان ، رسیدگی به مسائلی بود که پایگاه رایش می گفت مسائل ماست. ( مسائل اقتصادی و گشایش های سیاسی و اجتماعی).
دولت پزشکیان در ریل اقتصادی دولت های دیگر هم نتوانست بدرخشد. این در نا هماهنگی دو وزارتخانه اش در تاریکی تهران دیدید. دلارو گرانی ها بماند. آقای مرحوم رییسی حساسیت بیشتری داشت. البته تیم بی ادعاتری که کاربلد هم نبودند. اما نظارت رییس جمهور بیشتر بود.
پس مردم قید مسائل اقتصادی را زدند و از چینش کابینه فهمیدند که تنها شانس بهبود اقتصادی ، سیاست خارجی کم تنش است که آنجا هم با بدشانسی به ترامپ بی منطق و بی امتیاز مواجه شدند.
خوب . حالا برویم سراغ مسائل غیر اقتصادی که شامل حکمرانی همدلانه با خواسته های دوران ماضی بود. مثلا حصر ، اینترنت ، نشاط اجتماعی ، گسترش دایره دولتی به شمول نخبگان، رفع قوانین جزیه مردم چون یک دشمن غاصب به مردمی فتح شده ، شایسته سالاری بر اساس هوش و استعداد و کارنامه و نه سفارش و رزومه و دهها دست انداز دیگر .
اینها حکمرانی بر اساس امید است. امید یعنی راه حل کم هزینه ای برای طرفین از سوی دولت روی میز آمده است. حکمرانی داخلی روی همدلی و شفقت افتاده است و امید حل مسایل می رود.
اما تنها دستاورد دولت فعلا همین واتساپ است ، آنهم برای تماس های خودشان.
در این روزها به این فکر نمیکنم که رای به پزشکیان غلط بود. نه کاملا اکت ملی و زنده بودن ملت را نشان داد و اگر انتخابات را با جان و دل پرشور نمی کردیم، ناامیدی ها دهها برابر می شد و همین نقد ها و گلایه ها هم نوشته نمی شد که دولت هوشیار ، بحران را به امنیت ملی گره نمی زند در بالا حل می کند.
این روزها به این فکر میکنیم که چگونه نهادهای قدرت را متقاعد کنیم که به پزشکیان برای حل کشمکش های ۱۰ کانون غیر اقتصادی ، فشار بیاورند که امنیت پایدار برقرار شود و مردم احساس کنند با صندوق رای ، کانون های غیر ضروری را آرام کرده اند و دولتی مسول و شنوا و دور از همینی که هه ، میگوید شما به رندگیتان برسید که ما در حال حل مسائل هستیم.
سکوت دولتمردان و نویسندگان و آنها که برای هرجیزی توییت می زنند ، در این مسائل زننده است. حمل بر این می شود حصر و فیلترینگ و ..به ما چه . بگذارید در حال دوشیدنیم روی در قابلمه ماستمان نشسته ایم که خوب ببندد. ما گفتیم دولتی سرکار آید که نان و ماستی بزنیم.
این رفتار گرچه از سوی برخی ظاهربینان حکمرانی ، همراهی با حکومت است ، اما تنها گذاستن نظام در گذر از مسائل و تعویق زمان آن به زمانی خطر آفرین تر است.
لطفا موش بگیرید!
گزینه بانک مرکزی / گذر از هماهنگ ها به راه حل ها؟
📘متاسفانه ما در انتصابات ، افرادی که راه حل داشته باشند و بتوانند اقناع در مقابل کارشناسان ایجاد کنند را به ندرت استفاده می کنیم.
گزینه مد نظر ما ((فرد هماهنگ )) است.
فرد هماهنگ یعنی اینکه نظر کارشناسان اگر مخالف ما باشد را رد می کند و کارهای ما را تسهیل می کند.
بهترین افراد هماهنگ ، ریاکاران هستند. آنها در هر دولتی با هر نگاه اقتصادی خودشان را هماهنگ می کنند. چون اصول دینشان داشتن صندلی در عرشه است.
در مقابل این افراد ، گروه بزرگی هستند که راه حل دارند و میتوانند مانند کشورهایی که به رنج تورم و گرانی پایان دادند ، راه حلی ارائه کنند.
به گوش میرسد یکی از این هماهنگ ها ، آقای فرزین رییس کل بانک مرکزی در پی گرانی های عجیب این روزها از دولت پزشکیان کنار می رود.
این خبر مهمی نیست.
مساله مهم اینست که جانشین او راه حل قابل اجرا در آستین دارد؟
آیا توان اجرای آن راه حل ها را دارد؟
اگر چنین باشد می توان این تغییر را ترمیم درشت نامید.
اما اگر قرارست یک خرابکار برود و خرابکار تازه نفسی به علت هماهنگی بیاید و نتایج به ارامش نسبی نرسد ، این واقعا یک دور باطل است. به خوانش برادران چینی :
گربه سیاه و سفیدش برای مردم مهم نیست.
مهم اینست که موش بگیرد. جانشین وی می تواند موش بگیرد؟ با کدام راه حل؟
اعتماد به گربه سیاه و سفید چون با ما هماهنگ است ، جفای دولت ها به مردم است. کمی هم فکر موش گر فتن باشید
۲۳ بهمن ۱۴۰۳
رهبری از پیش بینی آشوب خرداد گفت ؟
یک دولت در چند ماه گذشته باید شکاف های بین ملت و حاکمیت را حل می کرد.
بخش کارشناسی دولت متاسفانه ضعیف است و رییس جمهور محترم هم علاقه ندارد ریل های تحول را بنا بگذارد. این بخش را به کابینه ای سپرده است که واقعا توان برنامه ریزی یکساله ندارد. این میراث دولت قبل است و درست می گویند. اما اگر با همان راهکار و همان افراد ، نتوانی فضای قهقرایی اقتصادی و سیاسی را تعویض به عمل اجرایی قوی کنی ، فلسفه این دولت پوچ خواهد شد.
📕مساله ای که هرایرانی متعهد از آن می ترسد ، غلبه حرکات توده ای بر حرکات سیاسی است. سیاسیون اصولا دارای حرکت جمعی و مشورت پذیر هستند و تعادل حرکتشان حتی در رادیکال ترین شکل با مخالفان و نظام به یک بستر همزیستی می رسد.
به نظر می رسد توان توده در انکار سیاسیون رسمی به حداکثر رسیده است. آن آتش به اختیار توده ای ، حالا در قطب مخالف تبدیل به آتش زیر خاکستر شده است . حرکات توده ای چند هدفی نیست. برای وادار کردن نظام به اصلاح نیست. یک تغییر یک شبه را انتظار می کشد و در لابی های سیاست نیاموخته است که اصلاح رویه ها در سیاست داخلی و خارجی امری تدریجی است.
چنانچه در بهار عربی ، سالها بود که اهل سیاست به تکرار و عدم حل مسائل و درک خواسته های یکدیگر رسیده بودند و با مرگ یک دستفروش، آن فوت تاریخی به آتش زیر خاکستر رسید و چون طراوتی نبود ، به سرعت شعله اش خاورمیانه را گرفت.
📕انتظار ذهنی قاطبه توده ایران اینست که حدی از عقلانیت و مسامحه و درک اینکه افرادی با سبک های مختلف زندگی غیر ملزم به شون مورد علاقه نظام ، وجود داشته باشد. شاید به همین دلیل بود که مساله حجاب و اینترنت و آزادی های اجتماعی نسل جوان خیلی مورد درخواست از دکتر پزشکیان بود.
اما پزشکیان آن تقویم ذهنی انتظار حل این مسائل را به صفحه جدید نرساند. کابینه را مقدس کرد . شخص بی بازده و منفور مثل فرزین را خط قرمز کرد و البته سوای رفتاری عجیب ، سیاستی نیز تغییر نکرد.
البته آدم های راه حل را یا ازدست داد یا بدلیجاتی چون وزیر نیرو و راه و معاونین و گعده های محلی را جانشین کرد. گاهی هم به نقطه مخالف هویت نهج البلاغه ای خود رسید. معاونینی که مستثنا نیستندو مشت نمونه خراوارند و در نظام تک محصولی ایران چاق و چله به قطب جنوب می روند و پزشکیان را ناخواسته در نقطه مقابل هویتش قرار میدهند.
مساله دیگر سیاست خارجی است.
ما کشور دیر تصمیم هستیم. در مسائل خارجی یک تقویم وجود دارد. آیا گذر زمان به نفع طاقت و حکمرانی برمردم است یا به ضرر آن.
به نظرم سیاست خارجی می توانست فشار روانی و اقتصادی بر توده مردم آماده به سرپیچی را حل کند.
آنقدر شورا و گروه و کارشناس و حرفهای ضد و نقیض جایگزین خواست عمومی را گرفته که واقعا تصمیم جدی ، قاطع و مشکل گشایی را پنجر می کند. یک نفر در پست حساس می تواند بهترین تصمیم در شورایی را مختل کند.
نتیجه این گفته ها:
📕ما به دلیل آنکه سیاست داخلی و گروههای زنده سیاسی نداریم ، قطعا دچار یک کمپلکس توده ای خواهیم بود.
توده ، هیچ سابقه سیاسی و مبارزاتی ندارد و لذا جهل به سیاست ، جسارت عجیبی به آن میدهد و اصلا تابع داغ و درفش هم نیست. چون سر براوردن از توده یک امر روانشناسی است که به راحتی امری اجتماعی می شود. حرکت توده مثل بارش محدود در سیل شیراز است. ویران می کند چون مثل مسیر سیاسی ، مسیل سالها بارش سیاست نبوده است.
همانطور که در توده طرفدار نظام گفته می شود یا با مایی یا با آمریکایی ها ، این درس توده ای ها را مخالفان و رنج دیدگان شرایط چند ماه آینده با دوقطبی یا با مردم هستی یا با نظام ایجاد خواهند کرد.
چه باید کرد؟
حکمرانی خوب در داخل. رفع مضایق حکمرانی مثل فیلترینگ و آزادی های اجتماعی به جایگزینی سیاسی ، مذاکره محدود برای تخلیه بار روانی و افول بازارهای ارزو طلا و..
مهار تندروهایی که هل من مبارز می طلبند و نقطه مقابل را بیدار می کنند.
تعویض معنا دار در کابینه برای نشستن پشت فرمان کشور
احساس زندگی آبرومند در رفتار با غیر موافقین
..
آنچه پیداست این آمادگی در دولت و حکمرانی نیست و به نظر سوای ناترازی های عصبانی کننده ملت و وضعیت اقتصادی ، صبر توده را ترک فعل های بالا نشانه رفته و ما ماههای داغی در پیش داریم. ۱۱ فرودین ۱۴۰۴
ما صغار نا اهلیم یا مذاکرات مستقیم ذلت است ؟
📕ایران کشور کهنی است و وزارتخارجه اش هزاران نفر را در دنیا نان می دهد. کشوری استقرار یافته و نظامی مستقل. آیا مذاکرات برای راستی آزمایی کشور دیگر که بوق مذاکره را برای مشروعیت بخشی به منازعه برداشته است، ذلت است ؟
خوب اگر ما از صغار جهان نیستیم ، یا در مذاکره با برهان و استدلال از حقمان دفاع می کنیم و بی واسطه و با شجاعت چشم در چشم حریف می دوزیم و حق پایمال شده از جمله خسارات تحریم و دلارهای بلوکه شده را تقاضا می کنیم و نشان میدهیم که اصل دشمنی را آن کس که از مذاکره دم می زند بنا نهاده است و باید با حسن نیت در عمل ، راه از اسلاف خود جدا کند .
یا به ملت خود میگوییم که ملت ایران ، طرف مذاکره این خواسته های ضد دولت ملی ایران را مطرح می کند و مذاکره ، نام دیگر تسلیم است به دلایل مشروحه ای که شرحش را میدهیم و ملت به اقناع برای مقاومت مستحکم تر می رسد.
عدم مذاکرات یا نقش صغار غیر ممیز در اهلیت واقعا خلاف استقلال و هویت استقرار یافته کشور است.
معنا نمی دهند که ما دستگاه دیپلماسی و انواع شوراهای بالادستی داریم که خروجی اش عدم اعتماد به نفس و خود را در نقش صغاری دیدن است که توان بیان خواسته ، مذاکره درباره الزامات و شروط و تحصیل منافع مذاکره ندارد.
مذاکره غیر مستقیم سوای هویت نااهلیت ما ، در گذشته آزموده شده است. واسطه در عالم سیاست همیشه خیانت کار نامیده شده است. مستقل و به موقع مذاکره کنید و آنچه قوام در آذربایجان و مصدق در ملی شدن نفت به آن تکیه کرد را تحصیل کنید تا رهبران جامعه ایرانی و در خور تاریخ باشید. مدعی اگر کژتاب باشد ، راستی شما بر ملایش خواهد کرد.
۹ فروردین ۱۴۰۴
قطب جنوب و گرمای اشک ما
یکماهی در عتبات بودم. ماموریت درمانی و روزی ۱۲ ساعت شیفت و البته رایگان بدون یک ریال فقط عزت زیارت داشت و نشستن در ساعت غیر شیفت در ایوان نجف و دعا
میدانید در آن هنگامه صبح نجف من برای رییس جمهور پزشکیان دعا میکردم که به این مردم گرفتار بدبخت که برخی بعد عمری یک کربلای قسطی با همسر پیرشان آمده بودند ، پزشکیان وضعشان را بهتر کند.
چون نهج میخواند.چون علی ع را می خواند.
مردم اکثرا بیماری سخت داشتند. برای شفا می آمدند عتبات. پول درمان نداشتند و اشک می ریختند.
بعد نزدیکترین آدم این رییس جمهور که وقت دعای نجف را برایش می گذاری ، رفته است جنوبگان برای دیدن پنگوئنها. آن از چای دبش دولت قبل.این ازجنوبگان .
خدایا میدانی متدینین ما چرا از یک زمانی تجارت را بر خود حرام می کردند تا آخرت را با خدمت به مردم طی کنند.
دنبال اینند که سفر به قطب جنوب زمان پیامبر حلال بوده یا حرام.آنقدر سفیه اند.
خدایا وسط اینهمه گرفتاری مردم روزه دار و گرسنه ، اینها که برای نجات پنگوئنها لایق ترند تا مردم بیچاره ما ، چرا من دعا کردم.
شرم ، معنای فارسی تقواست. چطوردر حکم نامبردگان میزنید نظر به تقوایتان!
سال تولید یا قحطی توسط ایالت ۵۳
📘تحریم به معنای حرام بودن هرگونه معامله و جنگ اقتصادی با یک کشور است. حرامیان دو سو تعادل یک کشور را بهم می زنند. گروه اول صهیونیستها هستند که صفحه خاورمیانه را به آخرین منطقه مقاوم یعنی ایران رسانده اند و منتظر تاثیر آخرین دوز زهرشان هستند. گروه دوم کسانی هستند که قهرمان تحریم نام می گیرند. اینها حرامیان نوع دوم هستند که قاچاق را جایگزین گشایش در تولید می کنند. وضعشان خوبست . در نجف در حال ساختن هتل هستندو پول ها را هم به صورت ارز وارد کشور نمیکنند.
شرایط شعب ابیطالب منجر به رها کردن مکه توسط پیامبر شد. آیا می توان جمعیت ایران را به جای دیگری برد؟
ما به سرمایه گذاری و تولید نیاز مبرم داریم. ده درصد کل نقدینگی کشور با قوانین سخت گیرانه می تواند به جای دلار و سکه وساختمان به طرف تولید برود باقیش نقدینگی برواتی و اعتباری است.
شرایط کشور یک دشمن دارد . کسانی که راهکار نتانیاهو مبنی بر ادامه وضع موجود و درگیری و زدن زیر ساخت های ایران را دنبال می کنند.
آنها چه کلاه یهودی بر سر داشته باسند چه تسبیح مسلمان بگردانند ، مزدوج همند.
راهکار آنها قحطی ، جنگ و هرکاری است که سرمایه گذاری و تولید را صفر کند . در مقابل دولتی است که برای رفع مضایق از تحریم تا خود تحریمی و فیلترینگ و فشار به مردم تحت فشار فقر و گرفتاری رای گرفته است.
انداختن بار سیاست خارجی به گردن رهبری انقلاب گرچه ظاهری ولایی دارد ، اما بی مسولیتی دولت منتخب است.
ایران پشتوانه مادی و حالا معنوی نهضت های ضد صهیونیسم و آینده ای شبیه غزه است.
ایران نیاز دارد که ده سال سرمایه گذاری و تولید مداوم داشته باشد تا بتواند موثر در منطقه باشد و نماینده بخش مقاوم منطقه باشد.
این ده سال تنفس آن کودکان فلسطینی و لبنانی که به نبوغ عدم پذیرش اسراییل می رسند را به بلوغ عاطفی و سنی می رساند.
دولت جمهوری اسلامی باید شرایط رفع تحریم و باز شدن محاصره در اقتصاد را باز کند و باقوت قلب یک ملت به مذاکره بپردازد. فرصت سوزی ما در گذشته باعث این شرایط شد. زید یا عمر ریس جمهور باشد یا نباشد.
دولت جمهوری اسلامی باید سیگنال های شرایط عادلانه مذاکرات را یاداور شود و سرعت ابتکارش بیش از فتنه های در آستین ایالت ۵۳ ام امریکا یعنی اسراییل باشد. وگرنه این رژیم جنایت پیشه شرایطی به وجود خواهد آورد که نه ترامپ و نه هیچکس دیگر جز به جنگ جدید در خلیج فارس تن نخواهد داد. دندان کرموی لفت و لیس اقتصاد تحریمی حرام خواران را بکنید و مبتکرانه به انزوای تحریمیان بروید . ملت در گشایش ها مقابل زور خواهد ایستاد .در دگم های سست خطیبان شکم سیر ، ملت ممکن است جای دشمن. دوست را اشتباه کند.
۳ فروردین ۱۴۰۳
عید نوروز ، رسم پاک مرتضی است/ خجسته باد
در کوچه های نجف اشرف، پرستو آمده است. نوید نوروز باستانی ایرانیان.
ما بی پناه به پیش شاه نجف ایستاده ایم که کوچ کنیم از خانه دد و دیو و سالی تلخ به ایام ناخوش را به دیدار پدر تمام کنیم.
عید نوروز ، درخشیدن نام پاک مرتضی است.
در ایامی که پریشانی زلف روزگارمان ، شانه علی وار می خواهد و در بی قراری لنگر آسمان و زمین می طلبد، خوش است که روزگار نو را با نام علی ع آغاز کنیم. یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد.
یا علی مگر ندای برخاستن نیست. ندای ترک روزگاری تلخ تر از زهر
تا به همت مردان و زنان این خاک باستانی کهن ، باردگرشادی قلب و گشایش دست ها ، چون شکر آید.
دست علی را بگیریم و برخیزیم روزگار نو را در چهره مردم تازه کنیم.
قلب ها را تازه کنیم و برای این خاک پاک و مردمش آرامش و امن و آبادی و عشق و عطر آزادی طلب کنیم. یافتن نام مرتضی علی در احوال تحول روزگار و انقلاب قلوب ، آغاز دیگری باشد که این خانه در معرض سیل را از نو بسازیم.
ما متعلق به این خاکیم. نسل به نسل سینه به سینه تهنیت عید و اینک یادآوری فتوت و آیین جوانمردی مولای دلیر عرفان و جوانمردی.
روزگار نو مبارکباد
برخورد مستقیم از نوع سعید طوسی
دیروز پشت کانتر نشسته بودم و یک نفر سلام کرد. نگاه کردم و عینک نزده بودم.
گفتم چهره ات آشناست.
گفت نشناختی؟ طوسی هستم.
گفتم لااله الاالله.
گفت چرا؟ گفتم اینجا چه میکنی؟
چند دقیقه ای نشست و چند سوال خبرنگاری پرسیدم.
گفتم میدانی چه خانواده هایی بچه هایشان به مدارس قرآنی بدبین شدند؟
گفت من مشهد بودم. متولد ۱۳۴۹. انجا از بچگی قاری بودم. تهران اصرار کردند بیایم. گفتم از بیت؟ گفت نه از بخش های قرانی.
گفت خیلی زود گل کردم. موجب حسادت شد. یکی از مدیران در راسشان بود.
اینها را به من بستند.
گفتم اعتراف و عذر خواهی داشتی. منکر شد.
همسرش مریض سخت بود و رفتند. شماره اش را گذاشت که در تهران درد دلش را بکند.
منکر حمایت بود و دلخور بود از همه. از مرحوم رییسی تا بیت و بقیه.
برخلاف ذهنیتم قد بلند بود .
گفت من مغرور شدم که همشهریانم به مقامات رسیدند.
خدا من را میان امتحان سخت انداخت.
در نجف قاری مدعو بود.
اینجا برخی وعاظ مشهور که خیلی خاکی اند چند طبقه می سازند.
خلاصه در سفر همه چیز می بینی.
نجف و کربلا می توانند محل آشتی ما با دنیای عرب باشد. اینجا شیعیان ضد ایرانی هم هست
ما طرفداران منتقد پزشکیان
(استیضاح یعنی توضیح خواستن)
📘واقعا بد دفاع کردن از دفاع نکردن بهتر است؟ نتیجه دفاع ما باید سربلندی یک دولت در عمل باشد. این با اقناع به دست می آید نه با شلوغ کاری.
ما تمام توانمان را برای پیروزی دکتر پزشکیان گذاشتیم. اگر به عقب هم برگردیم می گذاریم. اگر در آینده هم نیاز باشد ، زندگی مان را برای توفیق دولت و رسیدن به شرایط حکمرانی خوب می گذاریم.
اما این دولت باید به حداقل های حکمرانی در حد تحمل لااقل برسد یا نه؟
مساله اینست که
رویکرد دولت لیبرتین اقتصادی است. عملا وزاری دولت یک اقتصاد آزاد هار و شوک درمانی را اجرا می کنند. از طرفی
دولت فشار را به مردم گذاشته نه نهادهای پرخرج غیر پاسخگو. یعنی اگر نیست ، بودجه آنها کم شود. اگر هست خوب این چه مدلی است که دولت تعدیل مرحوم هاشمی را روسفید کرده. حالا هاشمی دنبال تولید بود. شما که دو وزارتخانه تان گازوییل را نتوانست تامین کند.
نظر کارشناسان اینست که رویکرد دولت از اقتصاد هار سرمایه داری به طرف دولت تامین مردم در غدا و دارو و ضروریات زندگی برود.
همتی و فرزین تضمینی میدهند؟
اگر نمی تواند ، تغییر کابینه ضروری است.
از استیضاح همتی تا بازی بدون تیم پزشکیان
📘گروهی در پی استیضاح وزیر اقتصاد هستند. شرایط اقتصادی مردم از این استیضاح حمایت میکند.
متاسفانه برخی چشم بسته از آقای همتی دفاع میکنند. اگر دولت را عامل گرانی دلار برای صادرات و تبدیل دلار به ریال بدانیم ، دولت نیز تواناست که حل کند. عامل دولت این دو بزرگوارند.
حالا رییس جمهور محترم می گویند بجای استیضاح ، کاری دیگر بکنیم.
بسیار خوب ، بدل استیضاح کاهش نرخ ارز است. آقای همتی و فرزین رییس بانک مرکزی ، این جنگل رها کردن مردم را تا عید سامان دهند. نمی شود بگویی همینی که هست و استیضاح هم را بی انصافی بدانید. اقدامات دولت در این مورد تعیین کننده است. بفرمایید و کاهش دهید
📘مذاکرات با فرض نادرست :
شیخ شهاب مرادی که مزد شرایط فعلی را نقدا دریافت کرده است، سخنان نابابی گفته است. شرایط فعلی برای شهاب عالیست. چون در شرایط فوق العاده این بزرگواران ، به ثروت خانوادگی می رسند.
مساله مردم زیر خط فقرند که گروگان شرایط بد هستند. آنها مذاکره را لااقل اقدامی روانی برای حسن نیت مسولان برای رفع شرایط فوق العاده می دیدند.
حالا که روس و چین ، مذاکره را مفید می دانند ، ما به عنوان دنباله رو آنها خوبست که مذاکره کنیم. فرض غلط اینست که مذاکره فرصت سوز است. فرصتی که اگر بسوزد ، مکانیسم ماشه ( فرصت طرف مقابل) است. خانه های مردم را اگر جبهه هم فرض کنیم ، هرروز نمی شود روزعملیات باشد. مردم احتیاج به تنفس دارند.البته شیخ شهاب ، برای خانه بزرگتر نیاز به عملیات دارد
📘۶۰ _ ۶۰
۶۰ درصد از مردم رای ندادند. ۶۰ درصد اقتصاد هم گویا در دست دولت نیست. ایا با بازگشت این ۶۰ درصد ، آن ۶۰ درصد به جمهوری اسلامی برمی گردند؟ باید توجه داشت شما اگر مسول ۶۰ درصد کشور نباشید ، آنها مسول خود را به ناچار از بیرون تعیین می کنند
📘پزشکیان ،رییس جمهور بدون تیم
تقریبا مطمئن شده ام که حتی یک درصد کسانی که دکتر پزشکیان را رییس جمهور حل بحران ها می دانند ، برای حل بحران کنار او نیستند. راه حل های بعضا ارائه شده آقای پزشکیان بدون تیم ، پیروزی در صفحه کاغذو شکست در عرصه عمل است.
یک تیم همراه ، سعی میکند ایده و فلسفه رییس جمهور شدن پزشکیان را محقق کند. در فقدان این تیم ، ایده های شکست خورده و فلسفه سیاستمداران مخالف ایده های رییس جمهور ، توسط تیم استقراضی محقق می شوند.
اقای پزشکیان مرتب می فرمایند من عوض نشده ام. اما واقعیت اینست آنچه تیم استقراضی ایشان محقق کرده اند ، مردم را به تردید جدی که پزشکیان راست می گوید انداخته است.
تیم ایشان باید تشکیل شود چون طریقیت ، موجب رسیدن به نقطه آرامش جامعه است. طرق شکست خورده نتایج تیم کنونی است. پزشکیان نیازمند تشکیل دولتی برای ارامش همه مردم از جمله رقباست. اما نمی تواند با رقبا به این میهن آرامش دهد. ۵ اسفند ۱۴۰۳
فرزین دوستی یا مردم دوستی؟
همانطور که اینجا عرض کردم ، به توصیه برادران چینی گربه سیاه و سفیدش مهم نیست ، مهم اینست که موش بگیرید.
آقای فرزین از نظر بنده به عنوان رای دهنده به پزشکیان حاصل اجماع گروه اندکی است که از زمان احمدی نژاد تا کنون اقتصاد را داغان کرده اند.
این گربه برای رضای خدا و مردم موش نمی گیرد. آقای رییس جمهور هم با همین ناصر ملک مطیعی بازی ، از بار عاطفی و علاقه مردم به سخنان امام علی ع و تشابه گفتاری ایشان به آن امام ، دارد خرج میکند و بزودی خود را با نتیجه این علاقه به فرزین ها و از دست دادن مردم مواجه خواهد دید.
شاید بنده اگر اسب و علیقی داشتم ، برایم مهم بود که مصداق مدیر خوب بانک مرکزی چه کسی باشد. ولی واقعا دیگر شریک درد همگانی ام. یک سرگیجه گرانی و تورم و رنج دارو و درمان و خوراک و معیشت که اکثریت مردم گرفتارش هستند و متاسفانه رییس جمهور محترم به صداوسیما و باقی دستگاههایی که میخواهند در ادامه اقدامات بی اثر ، پول بیشتری خرج کنند که به مردم ثابت کنند که صدای شکم خالی شان اشتیاهست و مجریان و مهمانان صداوسیما که می توانند ۳۵۰۰۰ فیلم یک میلیاردی بسازند ، راست می گویند ، نظرشان به نظر رییس جمهور نزدیک تراست.
اختلافی نیست. آقای رییس جمهور می تواند حتی اسمش را از پزشکیان به جلیلی تغییر دهد. فقط لطفا تا شب عید دلار را با فرزین جان به نقطه آغار ریاست جمهوری برگرداند. ایتطور که فهمیدیم رییس جمهور تشخیص داده که با کار کارشناسان این عملی خواهد شد. پس تا الان کارشناسان توالت تشریف داشتند.
عافیت. بفرمایید این مساله دلار را تا شب عید حل کنید.
۳۰ بهمن ۱۴۰۳
تعریفی تازه از امنیت ضروری است
🅰دانشجو دنبال دزدان میدود. چون تمام زندگی اش همان لب تاپ است. دزد به دانشجو میزند. چون عملیاتش خطر کمتری دارد.
فرض کنید که ما اصلا دولت نداریم. امروز میخواهیم حکومت تشکیل دهیم. صورت مساله اینست:
۲۵ درصد حاشیه نشین داریم که از شهرهای کوچک و روستا به امید زنده ماندن سکنی گزیده اند و درصدی قابل توجه از آنها برای امرار معاش چون شغل دآیمی ندارند،مجبور به خلاف هستند.
نظام آموزشی ما که تا دوسه دهه قبل فرد در انتهایش یک پزشک یا مهندس یا پرستار یا شغل تحت تاثیر دانشگاه داشت ، دیگر انگیزه ساز نیست. آموزش و پرورش آنچنان غرق حداقل های معیشت معلمی است که نمیتواند به صورت اتمییک و دانش آموز محور ، یک دانش آموز را که شرایط زیست خانوادگی ناتوانی دارد را غرق در آموزش های این وزارتخانه کند. بسیاری نیز جامانده از تحصیلند.
فرهنگ عمومی تاب اوریش را از دست داده است. مردم همدیگر را می زنند ( در ادامه حکومت را خواهند زد).خشونت از طریق فرهنگی در صداوسیما اصل است. نشاط گرفته شده و جامعه غرق در سریال های مرگ محور است. شبکه خانگی هم مضاعف به خرده فرهنگ خلافکاران می پردازد و سناریو نویسانش غرق در ساختن الگوهای نژند و بیماریهای اجتماعی اند بی آنکه الگوی جایگزینی نشان دهند.
فقر اقتصادی و فقر فرهنگی و اشتغال سیاست گذار به مسائلی که بیشتر آگهی و رپرتاژ آنهاست تا خبر خوب برای اقتصاد و فرهنگ و اجتماعی (خبر خوب و آگاهی جهت بردباری اجتماعی ) ، جامعه را به طرف تله گذاری های خلاف برده است. چند میلیون مهاجر که در بافت حاشیه نشینی طی یک قرار سیاسی به این جمعیت افزوده شده اند. صدها مولفه دیگر که جامعه شناسان باید به دستگاههای امنیتی و حافظ امنیت اطلاع دهند وریشه شناسی کنند.
سوال اینجاست.
چه کارهایی در چه دستگاههایی باید انجام شود که جایگزین امنیت سنتی خانواده محور گذشته ، بتواند در جامعه نوظهور ایران احساس امنیت و پیشگیری از جرائم را در نسل جدید پدید آورد.
چه اموری میتواند در شرایط فقر اقتصادی و فرهنگی ، برون رفت های ملتهب خشونت پرور را سرد کند؟
دکترین امنیت داخلی در شرایطی که با ۲۰ سال قبل تفاوت نسلی و باوری دارد ، چه تعریف جدیدی دارد؟ چه تغییر کارکردهایی را باید بپذیرد؟ چگونه میتوان خروجی خانواده ها را از فرزندان شرور به فرزندان با احساس مفید تغییر داد؟
چگونه میتوان فرهنگ خشونت عریان را به کار سخت در سنین جوانی عوض کرد؟
باید قبول کرد که پاسخ های از پیش تعیین شده سی سال پیش ما به این نسل ، جواب سوالهای نسل گذشته و شرایط گذشته اند. باید امنیت تعریف جدیدی بگیرد . تعریف جدید باید کارکرد قوای انتطامی و امنیتی را عوض کند. مقدار هیجان و نشاط مثبت جامعه به انتها رسیده و هیجان منفی و خلاف و ترس و امر خطرآفرین جایگزین آن شده است.
نتایج تعریف جدید امنیت چیست؟ برای این نتایج چه تحولی در نگاه و کارکرد نهادها داریم؟ چگونه میتوان جامعه را دچار فرهنگ سنتی مدارا و جلوگیری از تعدی کرد؟
اگر ما ، هم اکنون فرضا در جامعه ای با این شرایط روی کاغذ روبرو هستیم و میخواهیم با ایجاد نهادها و دستگاهها و ریختن سیاست های متناسب با این جامعه ، شرایط را به جامعه ای امن رهنمون سازیم ، چه اقداماتی را اصل و چه اموری را منسوخ میکنیم؟ قطع و یقین بدانید بدون تغییر نهادی و سیاست ها ، ادامه وضع موجود به میزان مشکلات اقتصادی ، خطرات اجتماعی و معضل های حاد سیاسی و امنیتی خواهد شد.
۲۷ بهمن
نیمه شعبان ، روز پناه بر ولایت باطن
ما ایرانیان از جور خلفا و اعراب ، شاخه ای مظلوم از دین پیدا کردیم که در انسانیت و شرف ، پیشوایش حکومت را کمتر از کفش کهنه ای میدانست و منشور انسانی به مالک نوشت و برای دراوردن گوشواره ای در سرحدات ، میگفت اگر جانشین رسول از غصه بمیرد ، سرزنش نشود.
ماسالها بعد اعراب هم زیر عقاید عرب مستولی و حکام جوربودیم. تا عصر صفوی قدرت نداشتیم و آن هم در اثر ریاکاری و فسادو ظاهرگرایی و ازدست دادن عقل ، به دو دهه حکومت افغان رسید .دوره اخیر هم چنان فاصله ای بین مردم و خود در رضایت انداختیم که پشیمان از دین شدند .
ما چه وظیفه ای در زمان غیبت داشتیم؟ آنکه آنقدر فسادمالی و ناکارآمدی کنیم که ولی خدا به دعای مردم ظهور کند یانمونه ای از آن مثال باشیم که قدیمی ها میگفتند میش و گرگ از یک ظرف آب خواهند خورد. آنچنان آزاد و عادلانه و امن که مردم طلب اصل کنند. و اگر حضرت غایب از نظر ظهور کند ، جهان از جنس این حکومت جهانی عدل از ناحیه مقدسه می شود.
ما فرصتی بودیم که با فرصت طلبی ، رضایت مردم را خرج دنیای بچه هایمان کردیم. آن ولی خدا راضی زما بود؟ با این دو ایران. درصدی آباد واکثرا حالشان خراب..
تجمع با فحاشی ظریف آزاد است / مابقی خروج از نظام است
🅰قطعا یکی از محورهای همبستگی پانزده ساله و رای رییس جمهور ساز ، رفع حصر است. این مساله متاسفانه در دولتها به ارث رسیده. دولت احمدی نژاد که با اشتباه ، همه تخم مرغ های نظام در سبدش قرار گرفت و مشکل را ایجاد کرد. قطعا حریفش باید زندان و حصر می رفت. چه کاری است دولتی که از عصر مشروطه تا آنزمان رقیبی نداشته ، یک خس و خاشاکی معترضش شود
. دولت روحانی نیز علاقه نداشت و رقیب محبوب نمی خواست. دولت رییسی نیز که همان احمدی نژاد بود. رسید به دولت پزشکیان که معلوم نیست اولویتش را کجا تعیین میکند.
قائل به رای مردم نیست و بارها میگوید من به لطف نظام رییس جمهور شدم و مدیونم.
نمیداند اگر نظام میتوانست اول قالیباف وگرنه جلیلی را رییس جمهور میکرد . شما چه احتیاجش بودید؟ مردم شما را رییس جمهور کردند.
این دولت زکام گرفته و بی حوصله است. نمادش خانم مهاجرانی است که میگوید : چیکار دارید خاله . خوبن ماشالله. دعوا نکنیم. همه چی خوب میشه.
خوب فکر کنید این گروه رفع حصر که بودند؟ گذشته انقلاب و جنگ. گروهی که هیچ منفعتی از دولتها نمیخواهند مگر آنکه گشایش در حصر پیش بیاید. کاری نمادین .
ممکن است راهکار آنها را اشتباه بدانی و بگویی
شما دولتی سرکار می اورید که خواسته تان را بدون تجمع و مسائل خیابانی دنبال کند. نمایندگی کند. وقتی آقای دولت رای گرفته در فکر نیست ، راه حل های اینچنین می شود .
اگر غیر قانونی است برای همه اگر آزاد براساس قانون اساسی است برای همه.
همینجا هم متاسفانه تبعیض دیده می شود. جلوی کاخ ریاست جمهوری اعدام باید گردد ، آزاد است . جلوی دانشگاه ،آزاد باید گردد ،جرم است.
تبعیض با چاشنی آن هایی که لعن و نفرین به ظریف میدهند :مردم ترند. ملت ترند. حق دار ترند. این بی احترامی را اول دولت به رای دهندگانش میکند و سپس دست برنده واقعی ، یعنی فحاشان را به عنوان برنده انتخابات گذشته بالا میبرد و اطاعت از آنها را صحه میگذارد.
سوای این ، بافت را که نگاه میکنی ، اینها که حق ندارند ، نسبت به کامی غضنفری جبهه ای تر و ایثارگرترند . اگر احترام ارزش ها بود ، اینها فضیلت داشتند نه آن اهل لعان.
باری با این تفصیل ، بهترست تجمع ها حتی برای اعتراض به حصر ، شعارهایشان لعنت به مذاکره و مرگ بر ظریف باشد تا بی خطر جلوه کند .شاید بی هیاهو برگزار شود و برود پی کارش و خیابان انقلاب آرام و بی ترافیک به شب شود.
ما آن مسلمانیم که از ۸۸ تا کنون هی داریم یک تجربه را به اشکال مختلف ازسر میگذرانیم و می گزیم. یک لوپ. یک دور باطل.
تجربه ثابت کرده که تبعیض ، بانی حرکات بدی می شود که روزی خواهش می کنی بیا برای رفع خصر تجمع برگزار کنید.
۲۵ بهمن
گره و دندان
به گفته لاریجانی اگر وسواس بداندیشانه جلیلی نبود ، ما سال ۸۸ و اعتراض نداشتیم.بعد هم که در ۱۵ سال زندان خانگی نتوانستیم ابتکاری به خرج دهیم. اگر رییس جمهور فعلی که حس میکند تنها وظیفه مردم رای نزدیک به ۱۷ میلیونی به ایشان بود ، به اندازه بازداشت ۳ نفر از طرفداران تراکتورسازی تبریز ، در این مدت تلاش میکرد ، حصر برداشته می شد. وقتی گوینده خس و خاشاک و پدر فتنه که حتی انداره من حمیت به این انقلاب ندارد که گوشه ای از مردم در ۲۲ بهمن باشد یا جلیلی_ زنگنه با ۱۸ میلیارد دلار خسارت آزادانه می کردند یا بابک زنجانی روی نیمکت درحال گرم کردن است ، کمترین انصاف اعلام گشایش در حصر توسط دولت یا مقامات ذیربط قبل از ۲۵ بهمن بود.
اگر مساله تاریخی است ، از آن بگذریم و در زمانه نیاز به رشد به علاقه مردم به کشور و نظامشان نشان دهیم که اگر توان کاهش رنج اقتصادی را نداریم ، تدبیر حل گلایه های سیاسی را داریم.اینکه دست ترامپ نیست ، دست شورای امنیت ملی به ریاست رییس جمهور رای گرفته از مردمی است که دو سومشان در اصیل بودن او شک داشتند و یک سومشان او را پیروز کردند.
چه سودی در حصر است به عدد و رقم بفرمایید. مگر احمدی نژاد آزاد است ، ضرری دارد که میرحسین آن را دارد؟
وقتی استدلال جایش را به لجاجت و حالگیری و بی اعتنایی دهد ، ابراز هویت قطعیت دارد.
آیا نمیدانیم که در بسیاری از مردم پایگاه رای پزشکیان و سایر برندگان ، همبستگی در مساله میرحسین موسوی و کروبی است؟
اگر این مساله نبود اصلا جبهه اصلاحاتی وجود نداشت. چون این جبهه دولتمرد ساز ، در دولت روحانی و پزشکیان کمترین اعتنا را به پایگاه رایش داشت و با بالا رفتن ، نردبان را انداخت. همان نخبگان غیر محفلی و از بدنه مردم همچنان در حال سقوط هستند و همانها که در شهرداری تهران و دولت روحانی ، یک محفلی برای بهره مندی از مواهب قدرت ساختند سرکار آمدند.
آیا یک درصد بدنه رای ، توانست جایگزین نیروهای جناح مقابل شود؟ نه.
پس محور حصر ، هنوز محل وصل این بخش از مردم است.
این محور که درخواست قرار گذاشته اند واقعا پیشکسوتهای از جان گذشته اصلاحات هستند. کسانی با سالها اسارت و جانبازی و قابل احترام که زندگی پاکی دارند.
کاش می شد گره حصر را به تدبیر حل کرد و خبرداد که این گره هم در جهت رضایت داخلی حکمرانی و عدم سواستفاده دشمنان ، به تدبیر حل شد
متاسفانه وجب میگیرند که طول و عرض خواهندگان چقدر است. تو بگو یک نفر . میزان انصاف ما چند وجب است؟
از طرفی حیات این عزیزان ، مانع مهمی برای رشد افکار اجنبی پرست شده است. آنهایی که با اینکه میدانند اگر میرحسین رییس جمهور اعلام می شد ، با تجربه مدیریتش در جنگ ، کشور حالا در منطقه اول بود، دل به بمباران و گزینه بمباران کنندگان سپرده اند.
رفع حصر یک خواسته مظلوم و البته اگر حساسیت ها را کنار بگذاریم ، یک مطالبه غیر مالی است.
اگر با آن مطالبات مادی مثل افزایش حقوق بازنشستگان و سایر خواسته ، با طرفداران رفع حصر برخورد شود ، راه بسته شده گفتگو باز می شد .البته گروهی این گفتگو را نمی خواهند. اما گفتگوی داخلی و رفع مسائل غیر مالی مثل حصر ، کارآمد بودن صریح حکمرانی است. کاش در مسائل غیر مالی که دست خودمان است و تابع دلار نیست ، ما بخشش داشتیم تا طمع کاری بیگانه را از بخش مادی برطرف میکردیم. تدبیری ندیدیم. باشد که ببینیم.
عنصر بازدارنگی تجاری / ضعف مشهود ترامپ
امریکا دولتی متشکل از کارتلها و شرکت های معظم و تکنولوژیک است که بر اساس اصل سرمایه داری ، باید سرزمین های بکر و بازارهای جدید پیدا کند. عنصر ایدئولوژیک نیز یکی از اصول فرعی است.
بایدن اعلان داشت که یک صهیونیست است و در دورانش خاورمیانه به آتش کشیده شد.
در مورد ترامپ اصول ایدلوژیک خارجی در پایین ترین سطح است و عنصر اول یعنی سرمایه گذاری ، اصل است.طمع در وی بسیار است. ایران بر خلاف نگاه طمع ورزانه وی هیچ سود اقتصادی برای ترامپ ندارد. این گرانیگاه خطری است که نتانیاهو ، ایران را هدفی ایدئولوژیک برای او کرده است. کشور بزرگ و رییس جمهور بزرگ باید یک دشمن خطرناک را از پا دراورد. آن دشمن کجاست؟ ایران.
مشکل دقیقا اینجاست. ما هیچ فراخوانی برای سرمایه گذاری داخل ایران نداریم که آمریکا ، مثل چین و ویتنام و آسیای شرقی دو دهه قبل از در سرمایه گذاری و اصل کشور بکر سرمایه گذاری به آن توجه کند. حتی در حدعراق یکدهه اخیر .
ببینید چند پرونده باز کرده و چند هندوانه زیر بغل گرفته است. استراتژی او اینست که بتواند یکی از آنها را به نتیجه برساند. چون نه وقت و نه همراهی جهانی برای الحاق کانادا یا بخشی از دانمارک یا مساله روسیه یا مسائلی که بعدا مطرح خواهد کرد ، یاری همزمان نخواهد داشت. استراتژی کشور باید این باشد :
_ حجم درگیری های لفظی را کاهش دهد و بتواند خود را به ته صف حریفان امریکا برساند
_ با کمک موضوع اختلافی اعراب و عربستان با اسراییل ، نتانیاهو را مهار کند
_فراخوان سرمایه گذاری و اشتراک همکاری با شرکت های آمریکایی ایجاد کند( از صنعت نفت و گاز تا خودرو و ...)
_ نشاط داخلی و وحدت و چهره حکمرانی داخل را طوری ترمیم کند که موجب قبح بین المللی فشار و تهدید ترامپ گردد. آیا حکمرانی ما این هوش را بخرج خواهد داد؟ نمیدانم