معصومه صابر { نویسنده ، شاعر و نقاش }🤍🍂💎🎨🖋 آیدی دریافت ِ پیام و هماهنگی سفارش ها: @Moonart923
خدایا
آرامش و صلح و سلامتی و دلِ خوش را
روزیِ همه ی بندگانت قرار بده🪽☁️
🍂
به وقتِ صبح شود همچو روز معلومت
که با که باختهای عشق، در شبِ دیجور
{ #ظهیر_فاریابی }
📝 ⃟🍂
من
با واژه ها غریبه ام.
با کلمات ِ دیوانه ی بی معنی!
وقتی آنچه می گویم
آنچه می خواهم بگویم نیست...
{ #معصومه_صابر }
🩵🍂
رویاهای هر آدمی ، حقیقی ترین تکه ی اوست . . .
{ #معصومه_صابر }
سه شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۳
🖇پیامی برای امروز :
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
🍂
آدما رو ببخش!
ولی یه زمانی هم این اجازه رو بده
به این موضوع فکر کنن :
هر بخششی
هر لبخندی
هر گذشتی
از خوبی ِ خودشون نیست...
به آرامشِ درونت احترام بگذار
و گاهی
ببخش و دور شو...
{ #معصومه_صابر }
🌔🪽
قلبم را
دانه دانه کرده ام
ریخته ام پشت پنجره ی اتاقت!
فردا
همه ی گنجشکهای آن حوالی
عاشقت میشوند...
{ #معصومه_صابر }
از کتاب 📙 ماهی توی قوطی کنسرو
امروز با ستار ... 🍁🌧️🍂
🎶 میگم هنوز و هر روز
یادش بخیر دیروز
مهرت همیشه بر جاست
یادت همیشه با ماست ... 🎶
اگر رفتی تو این هوا قدم بزنی، پلِی کن 🍁☔🍂
🍂
نیست جویای نظر چون مَهِ نو، ماهِ تمام
خودنمایی نکند هر که کمالی دارد
{ #صائب_تبریزی }
کورسویِ نور...
#پیانو #ویولنسل
اثرِ زیبای گروه The Piano Guys
🍂🩵
پناه بر تو
که بی واژه مرا می شنوی...
{ #معصومه_صابر }
🍂🌔
غمِ دل،
گوشه ی دل باش
که غم خواری نیست...
{ #معصومه_صابر }
🍂
ای خاکنشین درگهِ قدرِ تو ماه
دستِ طلب از دامن وصلت، کوتاه
در کوی تو زان خانه گرفتم که مباد
آزرده شود خیالت از دوری راه!
{ #خواجه_حسین_ثنایی }
من که تو بن بست غربت
زخمی از آوار پاییز
فکر چشمای تو بودم
با دلی از گریه لبریز
❤️🩹🍂
گاهی تنها چیزی که مرا به زندگی پیوند می دهد
فراموشی دنیاست؛
یک فنجان چای؛
نسیمی آفتاب زده؛
و یک موسیقیِ آرام
چیزی شبیهِ صدایِ تو ...
{ #معصومه_صابر } 🍂🌞
یکشنبه ۸ مهر ۱۴۰۳
🖇پیامی برای امروز :
🍂🗓
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
و آخر !
او که در قلبش شوقی داشت
او که در قلبش غمی داشت
او که در قلبش عشقی داشت
او که در قلبش دردی داشت
او که {قلب} داشت...
{ او } راه را یافت...
{ #معصومه_صابر }
تنها سکوت
سهم ما را از آنچه باید میگفتیم و نتوانستیم می داند!
شنیدنی تر از سکوت کدام کلمه ست؟
من
کلمات ِ دیوانه ی بسیاری را می شناسم
که نمی توانند بگویند
چه مرگشان است!
{ #معصومه_صابر }
📓از کتاب:کاش خوابی خوش باشم
مرا ز یاد تو برد و ترا ز خاطر من
ستم
زمانه ازین بیشتر
چه خواهد کرد؟
{ #صائب }
I hope the light finds you in all the places you need it most.
امیدوارم روشنایی رو توجاهایی پیدا کنی که بیشترین نیاز رو بهشون داری.♥️✌🏻🌱
🍂🌔
امشب،
به خوابم بیا
ابری در چشم هایم مانده
که بی شانه هایِ تو
نمی بارد...
{ #معصومه_صابر }
🍂
زبانِ شکوه ندارم وگرنه میگفتم
که دوستیّ تو ما را به کامِ دشمن کرد
{#شیخ_ابوالقاسم_کازرونی }
گاهی باید یک جوری رفت
انگار هیچوقت نبوده ای!
یک جوری که توی هیچ عکسی باقی نمانی!
و هیچ خاطره ای
عطرِ لباست را به خاطر نیاورد.
و دهان هیچ پنجره ای
یادش نیاید
در انتهایِ کدام خیابان گم شدی!
گاهی
فقط باید رفت...🫀🧳
{ #معصومه_صابر }
📓ماهیِ تویِ قوطی کنسرو
🩵🍂
باشد که عشق روشنی راهمان شود
باشد که نور خانه گُزیند به قلبمان
{ #معصومه_صابر }
دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳
🖇پیامی برای امروز :
🍂🖇
••••••••••••••••••••••••••••••••••••••
اگرچه اندوه
چون استخوان ِ شکسته ای
به جانمان فرو می رود،
از میان ِ شکستگی استخوان هایمان
امید
چون جوانه ای پرشور
همیشه و هنوز
به سوی ِ نور قد می کشد.
{ #معصومه_صابر }
🍂
من می روم...
و کليد اين خانه ى دلگير را،
زير هيچ گلدانى نخواهم گذاشت!
دلتنگ که شدى
آمدى
نبودم،
نگرد!
باران،هرگز شبيه آنچه بود
به آسمان بر نميگردد...
{ #معصومه_صابر }
🩵🍂
بیا در سوک دلگیر گل صبح بخونیم شعری از دیوان گریه
منو تو زاده فصل خزانیم دو تن پرورده ی دامان گریه
شده ابری تو فضای سینه مون قصه بی غمگساری های ما
میدونم پایان نداره بعد از این قصه بی برگ و باری های ما...
🍂🩵
چنین دلدادگی کارِ من و این عمرِ کوته نیست
هزاران سال
پیش از بودنم
دل بسته ات بودم...
{ #معصومه_صابر }
🍂
هر خوشی که فوت شد از تو
مَباش اَنْدوهگین
کو به نقشی دیگر آید سویِ تو
میدانْ یَقین
نی خوشی مَر طفل را
از دایِگان و شیر بود؟
چون بُرید از شیر
آمد آن ز خَمر و اَنگبین
{ #مولانا }
🍂🩵
وقتی میمانی و میبخشی فکر میکنند رفتن را بلد نیستی. باید به آدمها از دست دادن را متذکر شد. آدمها همیشه نمیمانند، یکجا در را باز میکنند و برای همیشه میروند.
{ #آنا_گاوالدا }