معصومه صابر { نویسنده ، شاعر و نقاش }🤍🍂💎🎨🖋 آیدی دریافت ِ پیام و هماهنگی سفارش ها: @Moonart923
☁️ ⃟🏷
دستِ من نبود!
آسمان را جا گذاشت تویِ چشم هایم
دریا را جا گذاشت تویِ چشم هایم
سایه ی خیال تو را جا گذاشت تویِ چشم هایم...
دستِ من نبود!
مرا که گاهی ماهی کوچکی
مرا که گاهی گنجشکی هراسان
مرا که همیشه توام...
هر صبح
صدایت می زنم...
هزاااار جانم می پیچد در گوشم
افسوس
یکی شان صدای تو نیست.
دست ِمن نبود!
وقتی بدنیا آمدم
غمی عجیب مرا بوسید
و کسی
تمامِ دنیا را توی چشم هایم جا گذاشت.
باران که می بارد
دلت از من نگیرد!
دست ِمن نبود آخر...
ماهی های قرمز این قصه را
گنجشک هایِ بیقرار این باغ را
ریخت توی چشم هایش
و دریا را
و آسمان را
و سایه ی خیال تو را
جا گذاشت!
هیچکس توی بیداری گنجشک ها را نمی بوسد!
گاهی ،خواب مرا ببین.
و کمی
از سنگینی چشمهایم کم کن!
{ #معصومه_صابر }
🤍☕️☕️
تمام دلخوشی های جهانِ من در این سطر است:
{ دو فنجان قهوه ی تلخ و من و لبخند شیرینت}
{ #معصومه_صابر }
دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴
🖇پیامی برای امروز :
•••••••••••••••••••••••••••••••••••
مبادا غمی
دستانش را روی چشمانت بگذارد
که نگاهت از دیدن ِ شادمانی و نعمت ها خالی بماند؟!
لبخند بزن!
که زندگی تار و پودی دارد
تنیده در هم از غم و شادی.🩵🦋
{ #معصومه_صابر }
🩶
در این پَریشانیِ روزگار
مَبادا فراموش کنی «دوستت دارم»
{ #هوشنگ_ابتهاج }
♥️🪽
ز خویشان کسی نیست فریادرس
امیدم به پروردگارست و بس...
{ #فردوسی }
{ وَ نَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ }
و ما را به رحمت خود نجات ده.
♥️🌿
{ سوره یونس، آیه۸۶ }
▪️
اگر دیوار گشت این در ، غمی نیست
که بگشاید دری دیگر خداوند♡🌿
{ #معصومه_صابر }
شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴
🖇پیامی برای امروز :
•••••••••••••••••••••••••••••••••••
سبز می شوم
به سمت ِ آفتاب.
و هر روز
برای ِ آرامشِ جهان ِ کوچکم
قدمی بر می دارم.🫀
{ #معصومه_صابر }
♥️🪽
بعدِ من
بر خاکِ دلتنگم گُلی خواهد نشست
کز نفسهایش هنوز عطر تو می آید به جان...
{ #معصومه_صابر }
♥️🪽
کلما سمعت اسمك، ابتسم قلبي.
«هرباری که نامت را میشنوم،
دلم لبخند میزند.» 🌱
☕️ ⃟🌧
دلم برای تو تنگ است و خوب می دانی
چقدر دوری و من بی تو، ابرِ بارانی
دلم هوایِ دو فنجان چای و لبخندت
دلم هوای تو و یک سکوتِ طولانی...
{ #معصومه_صابر }
♥️🍂
لبخند میزنم
و به هر چه نگاه میکنم
میگذارم چشمانِ تو ببیند!
دستانم را در دستان تو احساس میکنم
و با پاهای تو قدم بر میدارم...
هنوز خیلی چیزها هست
که آدمی برای آنکه بگویدش
کلمه ای ندارد! توانی ندارد...
مثل دوست داشتنت!
من تنها می دانم
که عشق
که عشقِ تو
از من
آدمِ بهتری خواهد ساخت...
{ #معصومه_صابر }
جمعه ۲ خرداد ۱۴۰۴
🖇پیامی برای امروز :
•••••••••••••••••••••••••••••••••••
♥️🪽
غذای جسم مهم است
اما ، خوراک ِ جانت چیست؟!
چشمانت ، گوشهایت ، ذهنت ، قلبت...
خوراک ِ روحت چیست؟؟
این را دریافته ام،
اگر نگرانی و آشفتگی و غم و
چیزهای بی ارزش خوراک ِ روح و جانم باشد
دیری نخواهد گذشت که من خوراک ِ آنها خواهم بود...
{ #معصومه_صابر }
یک روزهایی هست
غمی در من پایکوبی میکند
با من چای می نوشد
موهایم را می بافد
و درون ِ آینه به غمگینی ِ چشمانم لبخند می زند...
با این حال
دیریست دانسته ام
گذر از سخت ترین ها آنقدر ها هم سخت نیست!
تنها
بر می گردم به سمت ِ نور
آنجا که تو دستهایت را به رویم گشوده ای...
{ #معصومه_صابر }
🪽
به گفتن راست ناید شرح حسنت
ولیکن گفت خواهم تا زبان هست
{ #سعدی }
♥️🪽
اما اگر از من بپرسند
چه دستاوردی از روزهایی که گذشت داشتی؟
میگویم:
توانستم زنده بمانم در روزهایی حتی نفس کشیدن هم برایم ناممکن بود...
امروز شما همراهان عزیز برایم مطلب بگذارید.
موسیقی بیکلام و باکلام
شعر
تصویر...
ممنون که همراهید 🌹🙏❤️
یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴
🖇پیامی برای امروز :
•••••••••••••••••••••••••••••••••••
♥️🪽
لحظات گرانبها ترینند
با این حال
آدمی کمتر قدرِ لحظاتش را می داند.
روزِ نو مبارک
امروز
هر لحظه ام را به تمامی زندگی میکنم!
و به تمامی زیستن یعنی:
شکرگزار بودن ، با ارزش بودن
مهربان بودن ، و عشق را جستجو کردن.
امروز با تمام آگاهی و احساسم خواهم زیست.
{ #معصومه_صابر }
من می روم
و کلید این خانه ی دلگیر را
زیر هیچ گلدانی نخواهم گذاشت
دلتنگ که شدی
آمدی نبودم
نگرد!
باران،
هرگز شبیهِ آنچه بود
به آسمان بر نمی گردد...
{ #معصومه_صابر }
از کتاب ِ📓تمامِ زندگی را زیر و رو کردم،نیستم!
🪽
جان بفشانم ز شوق ،در رهِ باد صبا
گربرساند به ما ،صبح دمی بویِ دوست
{ #امیرخسرو_دهلوی }
♥️🪽
فرصت زندگی کوتاهه ؛لحظه لحظه زندگیتونو واقعا زندگی کنید..
♥️🪽
آدمها هرگز
کسانی را که دوست دارند
فراموش نمیکنند
فقط عادت میکنند
که دیگر کنارشان نباشند...
🪽
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم؟
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم؟
نه قوتی که توانم کناره جُستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم
ز دوستان به جفا سیرگَشت مردی نیست
جفای دوست، زنم گر نه مردوار کشم!
چو میتوان به صبوری کشید جور عدو
چرا صبور نباشم که جور یار کشم
شراب خورده ساقی ز جام صافی وصل
ضرورت است که درد سر خمار کشم
گلی چو روی تو گر در چمن به دست آید
کمینه دیده سعدیش پیش خار کشم
{ #سعدی }
فقط دوریت ❤️🩹
{ #سهیل_مهرزادگان }
{ #بهنام_بانی }
میکس
♥️
شبان تیره امیدم به صبح روی تو باشد
وَ قَدْ تُفَتَّشُ عَینُ الْحَیاةِ فِي الظُّلُمات
{ #سعدی }
♥️🪽
تو مقدسي مثل عبادتم
تو رو دوست دارم مثل سعادتم
️️
دوست داشتم در زمانی میزیستم
که وقتی پیچ رادیو را میچرخاندم
«قمر» میخواند
«داریوش رفیعی» میخواند
«دلکش» میخواند
«مرضیه» میخواند
«قوامی» میخواند
و
«بنــــان» میخواند... 🫀
و شب بخیر
🩶
نتوانم از خجالت که بَرِ تو آورم جان
که شنیدم التفاتی نکنی به مختصرها
{ #اوحدی }