آرشیو اشعار و نقاشی های معصومه صابر 👑💛 این کانال توسط چند ادمین اداره می شود. @a_admin9
☁️🌘🎶
در باز شد!
و هیچ سمت ِ در من نبودم!
می رفتم
و "رفتن"
مرا از یاد برده بود...
{ #معصومه_صابر }
یادها رفتند و ما هم میرویم از یادهـا
کـی پَرِ کـاهی بـمـانـد در مـیـان بـادهـا...
♥️🪽
#بیکلام
دِی بلال، یکی از عاشقانه ترین منظومه هایِ لری
_باهم بشنویم این منظومه زیبا رو.🎧
🪽
صبا تو نکهت آن زلف مُشک بو داری
به یادگار بمانی که بوی او داری
{ #حافظ }
♥️🪽
{ زمانی برای ما با صدای اندی ویلیامز، تنظیم هِنری مانچینی و آهنگسازی نینو روتا از فیلم رومئو و ژولیتِ فرانکو زفیرلی، ۱۹۶۸}
🌖🪽
یه لحظههایی تو زندگی هست
که آدم اگه اونا رو تنهایی بگذرونه و دووم بیاره
بعد از اون دیگه هیچ وقت حضور شخصی
دلگرمش نمیکنه...
♥️🪽
گَهی بَر دردِ بی درمان بِگریَم
گَهی بر حالِ بی سامان بِخندَم...
☁️ ⃟🏷
دستِ من نبود!
آسمان را جا گذاشت تویِ چشم هایم
دریا را جا گذاشت تویِ چشم هایم
سایه ی خیال تو را جا گذاشت تویِ چشم هایم...
دستِ من نبود!
مرا که گاهی ماهی کوچکی
مرا که گاهی گنجشکی هراسان
مرا که همیشه توام...
هر صبح
صدایت می زنم...
هزاااار جانم می پیچد در گوشم
افسوس
یکی شان صدای تو نیست.
دست ِمن نبود!
وقتی بدنیا آمدم
غمی عجیب مرا بوسید
و کسی
تمامِ دنیا را توی چشم هایم جا گذاشت.
باران که می بارد
دلت از من نگیرد!
دست ِمن نبود آخر...
ماهی های قرمز این قصه را
گنجشک هایِ بیقرار این باغ را
ریخت توی چشم هایش
و دریا را
و آسمان را
و سایه ی خیال تو را
جا گذاشت!
هیچکس توی بیداری گنجشک ها را نمی بوسد!
گاهی ،خواب مرا ببین.
و کمی
از سنگینی چشمهایم کم کن!
{ #معصومه_صابر }
🤍☕️☕️
تمام دلخوشی های جهانِ من در این سطر است:
{ دو فنجان قهوه ی تلخ و من و لبخند شیرینت}
{ #معصومه_صابر }
دوشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۴
🖇پیامی برای امروز :
•••••••••••••••••••••••••••••••••••
مبادا غمی
دستانش را روی چشمانت بگذارد
که نگاهت از دیدن ِ شادمانی و نعمت ها خالی بماند؟!
لبخند بزن!
که زندگی تار و پودی دارد
تنیده در هم از غم و شادی.🩵🦋
{ #معصومه_صابر }
🩶
در این پَریشانیِ روزگار
مَبادا فراموش کنی «دوستت دارم»
{ #هوشنگ_ابتهاج }
♥️🪽
ز خویشان کسی نیست فریادرس
امیدم به پروردگارست و بس...
{ #فردوسی }
{ وَ نَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ }
و ما را به رحمت خود نجات ده.
♥️🌿
{ سوره یونس، آیه۸۶ }
▪️
اگر دیوار گشت این در ، غمی نیست
که بگشاید دری دیگر خداوند♡🌿
{ #معصومه_صابر }
شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴
🖇پیامی برای امروز :
•••••••••••••••••••••••••••••••••••
سبز می شوم
به سمت ِ آفتاب.
و هر روز
برای ِ آرامشِ جهان ِ کوچکم
قدمی بر می دارم.🫀
{ #معصومه_صابر }
🪽
زین رنج و ملالی که نمیدانم چیست
بیدل، من و حالی که نمیدانم چیست
عمریست به گردن خیال افتادهست
تشویش خیالی که نمیدانم چیست
{ #بیدل_دهلوی }
🩶
جهان بیش از این
چیزی برای دیدن ندارد؟!
دیروز به شانه های ِ آسمان دو بالِ سپید ِ کوچک دوختم
و به دهان ِ آینه ها شعر!
با این حال
وقتی به خانه برگشتم
دیدم هنوز غمی هست
که توی این کشوهای کوچک پنهان نمی شود
پشت این لباسهای فیروزه ای رنگ آرام نمیگیرد
و مدام چشم هایم را
سرخ می کند!
دست هایت را
روی چشمانم بگذار!
دستهایت را به من قرض می دهی؟
به قدر ِ بستن ِ چشم هایم...
جهان،
بیش از این
چیزی برای دیدن ندارد...
{ #معصومه_صابر }
📚کاش خوابی خوش باشم
☁️
زندگی چیست به جز لحظهی خندیدن تو
صبح یعنی که چراغانی ام از لبخندت
{ #معصومه_صابر }
سه شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۴
🖇پیامی برای امروز :
•••••••••••••••••••••••••••••••••••
♥️🪽
همیشه یادم هست
سخت ترین ِ سختی ها
برای خدا آسونه...
{خدایا شکرت}
{ #معصومه_صابر }
♥️
تو مَـبیـن جهان زِ بیرون،
که جهان درونِ دیدهست
چو دو دیده را ببستی،
ز جــهان، جــهان نماند
{ #مولانا }
🩶
و بهار روزهایی ست
که کسی را دوست تر می داری...
{ #معصومه_صابر }
🪽
به گفتن راست ناید شرح حسنت
ولیکن گفت خواهم تا زبان هست
{ #سعدی }
♥️🪽
اما اگر از من بپرسند
چه دستاوردی از روزهایی که گذشت داشتی؟
میگویم:
توانستم زنده بمانم در روزهایی حتی نفس کشیدن هم برایم ناممکن بود...
امروز شما همراهان عزیز برایم مطلب بگذارید.
موسیقی بیکلام و باکلام
شعر
تصویر...
ممنون که همراهید 🌹🙏❤️
یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴
🖇پیامی برای امروز :
•••••••••••••••••••••••••••••••••••
♥️🪽
لحظات گرانبها ترینند
با این حال
آدمی کمتر قدرِ لحظاتش را می داند.
روزِ نو مبارک
امروز
هر لحظه ام را به تمامی زندگی میکنم!
و به تمامی زیستن یعنی:
شکرگزار بودن ، با ارزش بودن
مهربان بودن ، و عشق را جستجو کردن.
امروز با تمام آگاهی و احساسم خواهم زیست.
{ #معصومه_صابر }
من می روم
و کلید این خانه ی دلگیر را
زیر هیچ گلدانی نخواهم گذاشت
دلتنگ که شدی
آمدی نبودم
نگرد!
باران،
هرگز شبیهِ آنچه بود
به آسمان بر نمی گردد...
{ #معصومه_صابر }
از کتاب ِ📓تمامِ زندگی را زیر و رو کردم،نیستم!
🪽
جان بفشانم ز شوق ،در رهِ باد صبا
گربرساند به ما ،صبح دمی بویِ دوست
{ #امیرخسرو_دهلوی }
♥️🪽
فرصت زندگی کوتاهه ؛لحظه لحظه زندگیتونو واقعا زندگی کنید..
♥️🪽
آدمها هرگز
کسانی را که دوست دارند
فراموش نمیکنند
فقط عادت میکنند
که دیگر کنارشان نباشند...