پایان پرسش وپاسخ ۱۴۰۳/۱۱/۱۵
Читать полностью…🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۷۸
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم دانشور
🆔@Daneshvarradd
شرح مشکل :
سلام من یه دخترم،۲۳سالمه,۳سالی میشه ازدواج کردم همسرم برای یه شهر دیگه هست خانوادم مخالف ازدواجمون بودن چون دوسش داشتم و قول داد هوامو داشته باشه قبول کردم یکسال رفتیم شهرشون زندگی کردیم،ولی همیشه منو تو خونه تنها میزاشت چون خیلی رفیق باز بود با اینکه سال اول ازدواجمون بود ولی خیلی تنها بودم و اصلا خوش گذرونی نداشتیم هروقت بهش میگفتم بفکر منم باش دعوا داشتیم بعد یکسال راضیش کردم اومدیم یه طبقه از خونه بابام نشستیم ولی هرماه میریم به خانوادش سر میزنیم و حدود۱۵روز از ماه اونجا میمونیم من اصلا اونجا راحت نیستم طولانی مدت بمونم هرچی باشه حس راحتی که خونه خودمون داریم ندارم با اینکه خانوادش خیلی خوبن ولی خودش تموم اون روزایی که اونجاییم همیشه میره بیرون و من تنها تو خونه میمونم واقعا خیلی حالم بد میشه چون اصلن ادمی نیستم که بخوام تو جمع شلوغ طولانی مدت بمونم اونم تنها،هروقت میریم اونجا دعوامون میشه اصلا نمیتونه به من حق بده برای دوستاش یا خانوادش مشکلی پیش بیاد در الویت قرار میده حتی اگه اون روز به من قول بیرون رفتن داده باشه واقعا دیگه تحمل این شرایطو ندارم نمیدونم چیکار کنم ,هروقتم که میایم راجبش صحبت کنیم به دعوا میکشه و با دعوا برمیگردیم خونمون،من از اینکه بخوام سر بار کسی بشم خوشم نمیاد اذیت میشم مدت طولانی خونه کسی باشم.بعد بیشتر وقتا پول از پدر مادرش میگیره خیلی تو کار تنبله (کار آزاد)بعضی روزا که بهش غر میزنم یه هفتهای میچسبه به کارش بعدش دوباره کم کار میشه ،بعد خیلی هم عصبیه هیچوقت نشده بخوایم مشکلی رو حل کنیم با ارامش باشن اصلا منطقی نیست حقو به من نمیده خیلی با سیاست عمل میکنه اخرش کاری میکنه من مقصر همچیز بشم،من خیلی دوسش داشتم ولی حسم روز به روز داره بهش کم میشه نمیدونم ازش جدا بشم یا نه جلوی خانواده و فامیل بخاطر انتخابم شرمنده میشم ،این روزا خیلی به خودکشی فکر میکنم چون نه دوست دارم برگردم به دوران مجردی نه زندگی الان تحمل کنم،وقتی به جدایی فکر میکنم میگم نکنه من دارم زیاده روی میکنم اونم حق داره نمیدونم اخه اخلاقای خوب دیگه هم زیاد داره،خیلی تنهام با کسی نمیتونم حرف بزنم کسی رو قبول ندارم که بتونه درست راهنماییم کنه دیگه کم اوردم
جواب سوال شما :
سلام، خیلی از حرفهایی که زدی دردناک و سنگین به نظر میاد. واقعاً توی شرایط پیچیدهای قرار داری و به نظر میرسه که احساس میکنی توی یک چرخه بستهای گیر کردی. اینکه به خودکشی فکر میکنی، نشانهای از اینه که درد زیادی رو تحمل میکنی و نیاز داری که کسی به حرفها و احساساتت گوش بده. اینطور احساس کردن خیلی جدیه و نمیتونی ازش به راحتی بگذری.
درک میکنم که خیلی وقتها وقتی به کسی وابسته میشیم، مخصوصاً به همسر، نمیخواهیم به دلایل زیادی که به روابط گذشته و خانوادهها مربوط میشه، جدا بشیم. اما وقتی با این حجم از احساس تنهایی، نارضایتی و فشار روانی روبهرو میشی، چیزی که مهمه اینه که خودت رو فراموش نکنی. احساساتت کاملاً معتبره و باید بهشون اهمیت بدی.
ظاهراً رابطهتون پر از اختلافات، ناامیدیها و رفتارهایی هست که توی شرایط استرسزا بیشتر فشار میاره. اینکه همسرت با دوستانش بیشتر وقت میگذرونه و توجهی به تو نمیکنه، یا حتی به قولهایی که داده پایبند نیست، میتونه احساس تنهایی و بیارزشی رو برای تو به وجود بیاره. من بهطور خاص نمیتونم بگم چه تصمیمی باید بگیری چون این کاملاً به شرایط و احساسات تو بستگی داره، اما شاید گفتن حرفهایی مثل «من نیاز دارم که درک بشم» یا «من هم حق دارم که از این زندگی لذت ببرم» خیلی مفید باشه.
اگر بتونی به مشاور یا روانشناس مراجعه کنی، خیلی کمککننده میشه که بتونی از این موقعیت احساساتی خارج بشی و تصمیمات بهتری بگیری. خودکشی هیچوقت راهحل نیست و تو ارزش این رو داری که برای خوشبختی خودت تلاش کنی.
هرچند که حالا شاید احساس کنی که هیچکس نمیتونه درکت کنه، اما شاید راهحلهایی که قبلتر به نظر نمیاومدن، حالا قابل امتحان باشن.
🌹🌹
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
دانشورراد
متخصص روانشناسی
زوج درمانگر
مشاورخانواده
عضو سازمان ودارای پروانه نظام روانشناسی ایران
عضو انجمن روانشاسی آمریکا APA
مشاوره حضوری
و مشاوره آنلاین
جهت تنظیم وقت و شرایط مشاوره تلفنی وحضوری با شماره ی زیر تماس حاصل بفرمایید👇🌺
📲 0 9151614197
جهت تنظیم وقت از طریق تلگرام، با آیدی زیر تماس حاصل بفرمایید👇🌺
@Daneshvarradd
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۴۵
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : جناب آقای دکتر دستور
🆔@Dastuor20
شرح مشکل :
سلام وعرض ادب واحترام وخسته نباشین .....
دخترم 25 سالشه زیر چونه اش به بالا اول میخوارید وقرمز شد مثل اگزما بعد جوش عفونی زد حالا تاول زده
حتی داروبراش دادن ولی بدتر شده
ازصبح تاشب وقت خواب مجبوره ماسک میزنه
آیا میتونه بخاطر ماسک باشه
واینم بگم یکی لوازم آرایش دخترمو استفاده کرده بوده واینم همونو استفاده میکنه که بعد متوجه میشه
سپاسگزارم کمکم کنید نگرانم پوست صاف وخوبی داشت
جواب سوال شما : با سلام جهت حل مشکل ناشی از الرژی به مواد ارایشی از کرم کامیل روزی سه مرتبه بصورت موضعی استفاده کنید. شربت نیک شرکت فراطب را تهیه و بعد از هر وعده غذایی یک قاشق سوپخوری در یک فنجان اب ولرم حل کرده میل کنید.
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
با سلام همراه عزیر ۶۰۸۸۸۵
اولا نگفته اید چه رشته ای درس میخوانید ؟
دوما نگفته اید که معدل شما درسال دهم ویازدهم چند بوده است ؟
سوما ایا همیشه برای خواندن دروس بی انگیزه بوده اید یا فقط امسال کم انگیزه اید ؟
بهرحال انگیزه یعنی موتور محرک رفتار یعنی انچیزی که باعث تلاش برای رسیدن به اهداف میشود .قطعا انگیزه های درونی مهم تر از انگیزه های بیرونی است . انگیزه ی درونی یعنی داشتن هدف وتلاش برای رسیدن به ان هدف که با برنامه ریزی این مهم محقق میشود !
انگیزه های بیرونی پاداش هایی است که معلمین یا والدین برای تلاش شما به صورت تشویق کلامی یا جایزه میدهند !استمرار در دادن پاداشهای بیرونی انگیزه های درونی را کم رنگ میکند !
برای ایجاد انگیزه به اینده فکر کنید وببینید میخواهید چه راهی را ادامه دهید ! برای خواندن ومطالعه بعد از انگیزه وهدف گذاری باید برنامه ی مدونی داشته باشید , وهمچنین علاقه واشتیاق نسبت به ان هدف هم باید درشما وجود داشته باشد .
اگر کمی استرس دارید تا مدامی که این استرس بروی عملکردهای دیگرتان تاثیر نگذاشته ؛ کم اش طبیعی است ! اما اگر دایم اهمال کاری میکنید یعنی کار امروز را به فردا موکول میکنید یعنی سطح اضطربتان بالاست .
برای موفقیت باید اهداف تان واقعی ودر دسترس ومتناسب با توانمندی های شما باشد ! اگر اهداف غیر واقعی برای خودتان در نظر بگیرید مسلم در رسیدن به آن دچار سردرگمی ویاس خواهید شد . افراد موفق ایکیوی بالاتری ندارند آنها تلاش و پشتکار واستمرار بیشتری دارند . معلوم است که ما منحصر بفردیم وافراد ممکن است همیشه انگیزه لازم را نداشته باشند .
«چکار کنیم که انگیزه ایجاد شود؟»
💢jast do it«فقط انجامش بده»
برای انجام کار ثانیه ای درنگ نکنید قبل از اینکه مغزتان شما را به اهمال کاری تشویق کند دست به کار شوید برای شروع از خواندن ی پاراگراف شروع کنید از گامهای کوچک آغاز کنید
💢اهداف کوچک تعیین کنید با روزی یکساعت شروع کنید بعد آن را ارتقا دهید از روش گوجه فرنگی در یادگیری بهره ببرید
💢پیشرفت خودتان را اندازه بگیرید وان را یادداشت کنید
💢یک دفترچه شکرگزاری تهیه کند وبرای هر موفقیت قدردانی کنید
💢خودتان را با هیچکس مقایسه نکنید
💢گفتگوی درونی مثبت داشته باشید
💢اضطراب باعث کاهش فعالیت هیپوکامپ میشودپس تمرکزتان را بالا ببرید از تنفس وذهن آگاهی استفاده کنید تا حواس پرتی تان کم شود
💢به رویاهایتان فکر کنید واینده را متصور شوید
💢کارها را الویت بندی کنید نظم در کارها بشدت در انگیزه وموفقیت تاثیر دارد
💢مراقبت سلامت جسمی و استراحت تان باشید
سارا ثانی .کارشناس ارشد روانشناسی
https://pezeshkanekhoob.com/doctor/sara-sani
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۴۴
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکارخانم جهانگیری
🆔@khadijehjahangiry
شرح مشکل :
سلام و عرض خسته نباشید
من دختری ۱۸ ساله هستم و همسرم ۲۸ سالشه،ما یکسال هست ک ازدواج کردیم و درحال حاضر نامزدیم،راستش هم من هم همسرم رابطه واقعااا عاشقانه و خوبی داریم ،و همو دوست داریم،اما ی مشکلی ک هست اینه ک :همسر من مواقعی ک باهم خوب هستیم اخلاق فوقالعاده ای داره،اما در مواقع دعوا و بحث هایی ک پیش میاد ی سری فحش ها و حرف های زشتی ب من میگه ک واقعا شخصیتم خورد میشه
گاها شده تو عصبانیت چند باری کتک هم زده بهم
و بد تر از این مشکل عصبانیتشون اینکه کامل ب حرف خانوادشون هستن کو تمامی درامدی ک دارن رو با برادراشون شریک میشن و کامیون و زمین..... میخرن طوری ک برای حرف من هیچ اررشی قائل نیست و اگر مخالفتی هم کنم بطور مستقیم میگه ب تو ربطی نداره یا دخالت نکن
و این مشکلات رو با خانوادم در میون نذاشتم میترسم اتفاقی بیوفته و منو همسرم ازهم دور بشیم
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
سلام به شما دوست و همراه عزیز
دوست عزیزم در مورد اینگونه مسائل باید با همسرتون صحبت کنید و بگید من تو رو دوست دارم اما از اینکه توی دعوا توهین میکنی و بی احترامی میکنه من ناراحت میشم و احساس خوبی ندارم و باهاش در درجه اول قول و قرار بذار که موقع دعوا تحت هیچ شرایطی حق توهین و کتک زدن نداره که اگر هم اتفاق افتاد حتما باید از اعضای اصلی خانواده ی شما در جریان قرار بگیرند.در مورد حد و مرزها با همسرتون صحبت کنید که نباید حرفهایی که مربوط به شما دوتا هیت خارج از رابطه برده بشه. و در مورد کسب و کارش و خرید و فروش کامیون و این چیزا هم صحبت بکن شاید دلیل خاصی دارند که با برادراش همکاری میکنه و ممکنه به خاطر تخصصشون باید با اونها مشورت کنند. ببینید نمیتونیم بگیم همه رو حذف بکنه و فقط با شما مشورت بکنه و با داداشش دیگه کار نکنه ولی باید شما رو هم در جریان کارها بذارن و به شما احترام گذاشته بشه و به خواسته های شما هم توجه بشه.
✅️خدیجه جهانگیری
✅️روانشناس
✅️خانواده و زوج
✅️اصفهان
✅️شماره تماس ۰۹۹۱۰۲۹۵۲۹۷
❤️♥️❤️♥️
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۸۱
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم جهانگیری
🆔@khadijehjahangiry
شرح مشکل :
سلام دخترم ۱۹ سالمه چند سالی میشه با آدمی ک ۱۷ سال تفاوتسنی دارم صحبت میکنم سنم ک کمتر بود بهش وابسته شدم ایشون ب دلایلی منو ول کرد رفت :) بعد از یکسال دوباره اومد و الان حس خاصی بهش ندارم یعنی ن مثل قبلا از هر کسی پرسیدم ک با آدمی ک ۱۹ سال ازم بزرگ تر صحبت میکنم گفت ک کارت اشتباهه و اصلا درست نیست ک حرف بزنی و ادامه نده
هر دفعه هم بهش میگم ک نمیتونم خیلی ناراحت میشه و خودمم عذاب وجدان میگیریم و ی جور رفتارای خاص داره اینکه اگر من دلخور یاناراحت بشم ازش واسش مهم نیست :)و همیشه میگه خودت مقصری و میدونه ک حساسم کسی ازم دلخور نباشه حتی اگه خودم ناراحت باشم ازش باید خودم برم منت کشی هیچ وقت واسش اهمیت نداشتم ی حرفایی میزنه ک من دوست ندارم اوایل میدونست کمتر میگفت ولی الان خیلی زیاد تر میگه طوری ک اون حرفا رو نزنه اصن حرفی نداره با من دوست دارم دیگه بهش پی ام ندم یا بیخیال شم ولینمیتونم ول کنم و خودم میرم باز
چیکار کنم؟!
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
سلام به شما دوست و همراه عزیز
با توجه به اینکه در سن کم این ارتباط و شروع کردید و این اختلاف سنی دارید خب ارتباط مشکل داری هست که داری فقط به خودت آسیب میزنی و با وجود این اقا تو زندگیتون فرصت حل و درمان مشکل و به خودتون نمیدید. اگر میخواید به خودتون کمک کنید و جلوی این آسیب و بگیرید باید خیلی قاطع و محکم این اقا رو حذف کنید و اجازه روبه رو شدن با احساسات واقعی خودتون به خودتون بدید. و بررسی کنید که چرا من از سن کم باید این ارتباط و داشته باشم هدف من از این ارتباط چیه، که به تنهایی نمیتونید به این سوالات خودتون پاسخ بدید و باید از رواندرمانگر کمک بگیرید. شما خودتون و نادیده گرفتید احساسات و نیازهای خودتون و انکار میکنید که یکی از نیازهای اصلی شما حس دلبستگی و امنیت هست که باید اول از سمت والدین و خانواده بهش برسید و بعد اون دلبستگی رو به ادم های امن زندگیتون تعمیم بدید. بهترین کار و بهترین کمک به خودتون حذف اون ادم هست و بعدش کمک گرفتن از درمانگر و خانواده هست که بتونید نیازهای عاطفی خودتون و به خوبی تشخیص بدید و به خوبی برطرف کنید.
✅️خدیجه جهانگیری
✅️روانشناس
✅️خانواده و زوج
✅️اصفهان
✅️شماره تماس ۰۹۹۱۰۲۹۵۲۹۷
❤️♥️❤️♥️
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۸۳
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم دکتر رزم خواه
شرح مشکل :
سلام امیدوارم حال دلتون خوب باشه
یک ساعت دارم مخاطبای گوشیمو بالا و پایین میکنم هیشکی نیست بهش پیام بدم ، باهاش حرف بزنم و بگم بغض داره خفم میکنه مدت زیادیه حالم خوب نیست از خودم از رفتارام از کارایی که میکنم راضی نیستم انقدر حساس شدم که کوچیکترین رفتار بدی از دیگران منو میشکنه
انقدر درد توی دلمه ولی نمیدونم چرا دیگه نمیتونم گریه کنم به دردام فکر میکنم و زل میزنم به یه نقطه انقدر حرف توی دلمه که تا صبحم بگم تموم نمیشه نمیدونم با زخمایی که توی گذشته خوردم و آسیب دیدم چیکار کنم انگار هنوز باهاشون کنار نیومدم بخدا هیشکی نیست که باهاش از حرفای دلم بگم بخدا هیشکی نیست که کمکم کنه و بگه این راهته گم کردم خودمو
خیلی وقته .....چیکار کنم خودمو راهم و پیدا کنم؟ چیکار کنم از این نارضایتی و بلاتکلیفی در بیام؟ چیکار کنم روزیو ببینم که حالم با خودم خوبه؟
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۴۱
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم امینی
🆔@Amini94
شرح مشکل :
سلام خسته نباشید
ممنونم واسه پاسخوگییتون و وقتی که میزارین🌹
بنده خانوم و ۲۶ ساله هستم همسرم ۴۰ سالشونه دوتا پسر ۹ ساله و ۶ ماهه داریم
ما سه ساله که یه خونه ای رو اجاره کردیم سه طبقه هست طبقه اول صاحب خونه خودش میشینه طبقه دوم خالیه و سوم ماهستیم
هرسال پاییز قرار دادمون با دختر صاحب خونه تمدید شده و هربار یا رهن یا اجاره رو بیشتر کردن ماهم امضا کردیم ایشون تو تهران زندگی میکنن
الان بااینکه به موعدمون ۵ ماه مونده دخترشون میگن باید خالی کنین خودمون لازممونه یبار میگن مادرمون مریضه براش پرستار میگیریم اون بیاد طبقه سوم یبار میگن برادرم ازدواج میکنه,الان ما یماهه دنبال خونه ایم واقعا فعلا نتونستیم خونه مناسب پیدا کنیم روزی چندین بار دخترش پیامای تهدید کننده میفرسته که قفل درو عوض میکنم ازتون شکایت میکنم باید تا ده روز تحویل بدین خونه رو همسرمم کارش دوره همش از این نگرانم یوقت برم بیرون و بیام با بچه ها بمونم تو کوچه
الان سوالم اینه ما باید چیکار کنیم آیا میتونه قفل درو عوض کنه یا شکایت کنه ؟
جواب سوال شما :
سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز
با توجه به قرارداد اجاره و تمدید آن تا مهلت مقرر بدون علت قانونی من جمله عدم پرداخت مال الاجاره حق چنین کاری ندارند.
در صورت اقدام با پلیس تماس و صورتجلسه کنید چرا که ممانعت از حق است و مجازات دارد.
در صورت قفل هم با قفل ساز تماس و داخل شوید.
در صورت عمل مذکور به همراه صورتجلسه مامورین شکایت کیفری بکنید.
موفق و موید باشید
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۹۳
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم شیروانی
🆔@paria_51
شرح مشکل :
سلام استاد شیروانی عزیز
من کانال شما را دنبال میکنم و میبینمم به مهارت شما به علم شما یقین دارم برای همین از شما کمک بخوام
حقیقت خانم دکتر من از نشدن میترسم اما چه نشدنهایی اگر بخوام در شهری باشم بلیط برگشتم نباشه نیاد نمیترسم یا حالا اتوبوسش هست صحبت میکنیم با رئیس قطار میدونم حل شدنی تهش یه شب هتل بیشتر میمونم
با اینکه دخترم و خیلی همسنام میترسند از سفر تنهایی من ابدا ترس ندارم در شهری تنها سفر کنم هیچ استرسی نسبت به اون سفر ندارم . خیلیم سفرم کردم از مشهدش تا پایین نقشه اهواز رفتم.
چه میدونم استرس نمیگیرم اگه مژههامو کاشت بزنم با اینکه حالا شاید چشام قبلا حساسیت نشون داده بوده
اگه در کوپهای همه آقا باشن هیچ اهمیتی برام نداره استرسی نمیگیرم
استرس هیچی ندارم تو جمع بخوام صحبت بکنم هیچ استرسی ندارم
در حالت معمول استرس ندارم
امـــــّا
استرس میگیرم از اینکه با استاد سخت گیری درس بردارم.
استرس میگیرم که دیگران دربارم چه حرفی میزنند.
استرس میگیرم وقتی بخواد کارهای اداری من در دانشگاه انجام بشه.
استرس میگیرم وقتی با آدمهای حسود در یک جا قرار میگیرم استرس میگیرم. مسابقهای شرکت کنم همگروهیهای من عزت من رو نگه ندارند استرس میگیرم
بیام ارشد دانشگاه قبول شم که قبلا زن رفیق پارتنر قبلی من (که پارتنرم مدام اون خانم رو توی سر من میزده)اونجا قبول شده دلم میخواد بگم من از اون بالاترم شهرستان قبول نمیشم و کلان شهر قبول میشم
استرس میگیرم در واقع حرف اکسم که بهم گفت مثلاً شما شهرستانی رو تا آخر لیسانست که تمام بره باید برگردی شهرستانت تهش ۵کیلومتری شهرت دور بشی .میخوام بگم اینطوری که گفتی نیست
این استرسه گاهی من رو به گریه وادار میکنه و روزم را ازم میگیره.
خواهش میکنم راه بهبود و چرا اینجوری شد بهم بگید
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
جهت تنظیم وقت و شرایط مشاوره تلفنی با شماره های زیر تماس حاصل بفرمایید👇🌺
📲 0902 0902 461
📲 0933 323 46 75
جهت تنظیم وقت از طریق تلگرام، با آیدی زیر تماس حاصل بفرمایید👇🌺
🆔 @paria_51💐
🆔 @afsordegidarmani💐⬅️⬅️کانالم
مشاوره حضوری؛
آدرس کلینیک:
مازندران، قائمشهر، خیابان جویبار _ ساختمان پاسارگاد_ طبقه سوم _ کلینیک نوید سلامت با مجوز رسمی از سازمان نظام روانشناسی ایران
0933 323 4675
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۴۳
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم ثانی
🆔@Sarasaniii
شرح مشکل :
سلام وقت بخیر آقای دکتر
پسر داداشم ۹سالشه خیلی
زود عصبانی میشه حساس و زود رنجه خواسته ای داشته باشه انجام نشه خود خوری میکنه ومیره تو لاک خودش
خیلی حساسه و زود ناراحت میشه
لطفاً راهنمایی کنید 🙏🙏
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۷۳
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم ثانی
🆔@Sarasaniii
شرح مشکل :
سلام شبتون به خیر
من مربی پیش دبستانی هستم و یکی از بچه هام که بچهی طلاق هست خیلی با خشونت رفتار میکنه
اون روز دست یکی از بچه هارو با دندون گاز گرفت
هرکی به لباسش دست بزنه شروع میکنه به جیغ کشیدن و خودزنی(محکم با دستاش میزنه روی صورتش) با خونوادش هم صحبت کردم اقدامی برای اینکه بچه رو به روانشناس ببرن نکردن
میشه بگین من چه کاری از دستم بر میاد واسش انجام بدم؟؟
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۷۲
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما :سرکار خانم ثانی
🆔@Sarasaniii
شرح مشکل :
سلام شبتون بخیر،
پسرم کلاس اولیه ،تک فرزنده ،چند روزه همش میگه مامان یه پسره اذیتم میکنه بهش میگم نکن ،نزن ،ولی اصلا حرفم گوش نمیده حتی زنگ تفریحم میاد میگه کیفتو بده ببینم طلای من نیست دسته توئه میگه بهش گفتم مدرسه که طلا نمیارن بازم اذیتم میکنه،
به پسرم گفتم به معلمشون بگه معلمشونم گفته از خودت دفاع کن خانوادت یادت ندادن هرکی زد بزنش تا یاد بگیره نزنه،
الان من با این حرف معلمش که آزادش گذاشته تو زدن چیکار کنم یا با اون بچه،؟؟
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۷۷
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم الله وردی
🆔@FatemeAllahverdi
شرح مشکل :
سلام دخترم ۲۱ساله دانشجو دوسال متعهد به پسری بودم ک شدیدا عاشقمه و منم وابستش شدم و متاسفانه از رو بچگی رابطه کامل داشتیم خانوادمم مذهبین این ادم خیلی زرنگه تو کار ولی ازونور تنبل هم هست ینی از کارای کوچیک میتونه پول بسازه ولی تنبله شایدم واسه بیماریشه بیماری مرضی داره داره اخه نمیدونم پایان ترم بود که دانشگاها بسته شدو اومدم خونه یروز با دوستم بیرون بودیم که با این اقا اشنا شدم هفته اول بهم گف قبلا اعتیاد داشته و پاک شده منم گفتم الان ک یه مدتیه پاکه گذشتش ب من ربطی نداره ما ام ک فقط دوستیم رابطرو ادامه دادیم همه چیشو صادقانه بهم گفت بابا نداره مامانشم بنظرم افسردگی داشته باشه نمیدونم ولی هر طوری بود منو ب همه خانوادش معرفی کرد و حتی عکسمو اینستا ایناش گذاشت شدیدا مهربونو عاشقه و بجز من حس میکنم کسیو نداره منم بدون اون حس میکنم نمیتونم بعدا فهمیدم لغزش کرده ینی دم ولنتاین پارسال زنگ زد گفت لغزش کرده ده روز بعدش دوباره بهم پیام داد تا بعد از کلی کشمکش اشتی کردیم گف پاک شده فقط متادون میخوره تو هی ترک متادون هی گل میکشید که عصابشو اروم کنه و راحت تر بتونه ترک کنه یبارم بیمارستان بستری شد و فشارای شدید روحی روش اومد و نتونست قرص ب دو کنار بذاره سرتونو درد نیارم الان دوساله گذشته و هنوز نتونسته پاک بشه و ب دو میخوره م گه گاه گل میکشه هر بارم اسم پاکی میارم میگ بخاطر فشارای روحیم ک یکیش مامانشه میخوام پاک شم نمیتونم تو این بین پارسال من یدور با دوستام مسافرت رفتم ظاهرم به نسبت خوبه و تو این مسافرت با اقایی اشنا شدم که شدیدا ادعای دوست داشتن کرد من گفتم رابطه جدی دارم اما اونجا همه جا پشت سرم اومد و حواسش بهم بود ادم موجه و با خانواده ایم بود برادرشون با دوستم اوکی شد و به اون واسطه ما ام گه گاه حرف میزدیم تا اینک گفتم من حس خوبی ندارم دیگ پیام نده و نداد تا دوهفته پیش در اوج سردی رابطم دوباره پیام داده و بهم فک میکرده و دلتنگه و …بازم گفتم تو رابطم اما هنوزم پیام میده و بحثارو هی داره به سمتای دیگ میبره حتی میگم نکنه این ادم فقط دنبال رابطه باشه حالم از خودم به هم میخوره به مشاور گفتم گف به خانوادت بسپر منم خانوادم نیمه مذهبین و بدونن رابطه داشتم سرمو میبرن و اصلا در حالت عادیم این ادمو حتی در پاکی کامل نمیپذیرن چون تتو داره و خیلی چیزای دیگ چن وقتیه رابطمون سرده قسم خوردم تا اخر این ماه اگ پاک نشه دیگ اسمشم نمیارم اما دوسالو خورده کم نیس وابستگیه زیادی برام داره ن دلو دماغ ادامه دارم ن توان کات چیکار کنم کلا ک لاقل تنفرم از خودم کم بشه؟
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
با سلام،در مورد اینکه سوال پرسیدید سه دانگ دیگر را تملک کند باتوجه به شرایط موجود و احتمال اینکه مبلغ منزل در اندازه ای نباشد ک زوج بتواند برای خود مسکنی فراهم کند لذا از مستثنیات دین بوده و قابل تملک نیست،در مورد نفقه ،سوالتون واضح نیست که از کدام حساب ها نفقه رو برداشت کنند!؟؟؟در هرصورت جهت برداشت از حساب مدیون،خواهان باید دادخواست حقوقی مطالبه نفقه فرزندان مطرح کند تا بتواند حساب ها را مسدود و در نهایت با حکم دادگاه وجه را دریافت کند،موفق باشید🌺
Читать полностью…۶۰۸۸۷۱
محبوبه رمضانی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
زوج درمانگر
خانواده درمانگر
مشاوره پیش از ازدواج
درمانگر بیماران مزمن پزشکی
عضو انجمن نظام روانشناسی ایران
مشاوره آنلاین.
09355145010
شماره تماسهای کلینیک
0915 765 2428
051 9177 1202
آدرس کلینیک: مشهد ، خیابان سناباد ، سناباد ۴۵، کلینیک سبک زندگی
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۴۷
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم دانشور
🆔@Daneshvarradd
شرح مشکل :
سلام
بعد از سلام واحترام در ابتدای نامه
اینجانب سحر هستم ......
نزدیک یازده سال هست با همسرم که پسر عمه ام هست ازدواج کردم هرچند که ازدواج ما با مخالفت خانواده همسرم شکل گرفت ما در ابتدای زندگی با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم کردیم یعنی هیچ سرمایه ای برای شروع زندگی نداشتیم با حمایت های خانواده خودم همسرم کار پید اکرد و تونستیم جایی را برای اسکان اجاره بکنیم
زندگیمان با اینکه با سختی همراه بود اما با زندگی کردن در کنار هم مشکل نداشتیم بالاخره بعد ازمدتی صاحب فرزندی شدیم و همچنان زندگی به خوبی و خوشی پیش میرفت این به این معنا که در اوایل مشکل نداشتیم نیست چون ما هم مثل دیگران مشکل تو زندگیمون ایجاد میشد اما چون دوست داشتن و عشق بر زندگیمان حاکم بود با هم مشکل پیش اومده رو حللش میکردیم اما بعد از مدتی یعنی این اواخر با تولد بچه دومم مشکلات ما بیشتر شد حتی به جایی رسیده که همسرم خودش تکه تاز میدان بود و هست اخلاق و رفتارش خیلی فرق کرده بودو کرده، بد اخلاقی میکند و بهانه جویی های الکی، دوست داره در انزوا و تنهایی خودش هرکاری بخواد انجام بده و من وقتی در مقابل رفتارهای نادرست همسرم اعتراض میکردم با فحش یا با کتک جواب منو میده میگه هرکاری میکنم هیچ ربطی به تو نداره تو اینجا هیچکاره ای، حتی کار به جایی رسیده که خانواده منو مقصر در این بدرفتاری هاش میدونه و هرچی فحش و بد و بیراه هس نثار خانواده من میکنه و در نهایت حرفش فقط همینه ازت خوشم نمیاد دیگه عشقی بین ما وجود نداره خودت بلند شو برو اقدام به طلاق کن کاری با بچه ها هم نداشته باش خدا بزرگه اونا بزرگ میشن من موندم با یه کوهی از مشکلات که عاجز در برطرف کردن اونا هستم ازتون خواهشنمدم راهکار مناسب برای این گرفتاریهای پیش اومده اتخاذ بفرمایید.
آیلا:
سلام مهربون من،قربون دستات بشم من الهی، این متنو خودت بفرست ببین جواب رو چی میدن؟هر چه زودتر بهتر،
دیگه کارد به استخونم رسیده در کمال بیرحمی بهم میگه دیگه دوستت ندارم از خونه ی من برو بیرون
صم و بکم تو خونه ام تا میاد همش به پدر و مادرم فحش میده به خداوندی که بالا سرمونه قسم که خانوادم هیچ دخالتی در زندگی من نداشتند و ندارند بر عکس خیلی هم کمکمون کردند دیگه من موندمو غصه دوری از ۲تا بچه های خوشکل و معصومم نمیدونمم چیکار کنم؟!؟!!!!
دوستمو به گروه خوبتون دعوت کردم
مث اینکه متن رو فرستاده ولی جواب نگرفته
از من خواسته متن رو بفرستم تا راهنمایی کنین
دوستم دو بچه داره پسرش ۷ ساله دخترش ۸ ماهه
خانم دکتر خواهش می کنم راهنمایی اش کنید
جواب سوال شما :
سلام عزیزم،
متن شما رو خوندم و شرایط خیلی سختی رو توصیف کردید. امیدوارم بتونم کمکتون کنم.
در چنین شرایطی که همسر شما رفتارهای بسیار نادرستی دارند و از نظر عاطفی و روانی شما رو تحت فشار قرار میدهند، اولین قدم اینه که احساسات و سلامت روحی خودتون رو در نظر بگیرید. درگیریهای عاطفی و خشونت خانوادگی میتونه به شدت آسیبزننده باشه، به خصوص وقتی که بچهها هم درگیر هستند.
برای شما و بچهها، مهمترین چیز حفظ امنیت جسمی و روانی است. در صورتی که همسر شما تهدید به خشونت فیزیکی میکنند یا فحاشی میکنند، باید حتماً اقداماتی برای حفاظت از خودتون انجام بدید. ممکنه نیاز به مشاوره حقوقی داشته باشید تا در مورد حقوق خودتون و بچهها بیشتر بدونید.
در عین حال، اگر امکانش هست، سعی کنید با همسرتون در مورد احساسات و مشکلاتتون صحبت کنید. البته، باید بدانید که برای صحبت کردن با کسی که دچار مشکلات رفتاری شدید است، نیاز به زمان و آرامش دارید و همیشه باید در نظر داشته باشید که صحبتهای شما نباید به خشونت منجر بشه. اگر همسرتون به شما اجازه ندهند که حرف بزنید یا به جای گوش دادن به شما، فقط فحش میدهند یا اذیت میکنند، بهتره از این موقعیت دور بشید و در یک فضای امن باقی بمونید.
در مورد تصمیم گرفتن برای طلاق، این یک تصمیم خیلی بزرگه که باید با دقت بررسی بشه. برای بچهها، خصوصاً که یکی از آنها هنوز خیلی کوچیکه، این تصمیم میتونه تأثیر زیادی داشته باشه. با یک مشاور خانواده یا روانشناس مشورت کنید تا بتونید تصمیمی منطقی و عاقلانه بگیرید.
مهمترین نکته اینه که در این شرایط، مراقب خودتون و بچهها باشید. به خودتون وقت بدید تا از این بحران عبور کنید و در صورت نیاز، به کمک حرفهای از روانشناسان، مشاوران یا حتی یک وکیل خانواده دست پیدا کنید.
امیدوارم که از این شرایط سخت بیرون بیاید و راهحلهای مناسبی برای مشکلاتتون پیدا کنید. من در کنارتون هستم، هر زمان که نیاز به صحبت داشته باشید.
دانشورراد روانشناس
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۸۴
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم دکتر روشنی
🆔@Roshani_MD
شرح مشکل :
سلام دخترم ۱۹ سال از بچگی خودارضایی میکردم و دوران بچگی هیچ درک جنسی نداشتم و اتفاقی افتادم توش با فشار اب به اون ناحیه ام لذت میبردم فقط! وگرنه هیچ تصور جنسی نداشتم.
الان به حدی معتادم که خیلی داغون شدم.
افکار خوبی به سرم نمیزنه. دوست دارم بشم دختر فراری و به درد خودم بمیرم. دوست دارم خودکشی کنم. دوست دارم برم تیمارستان.
نمیدونم یه فکرای خیلی بد به سرم میزنه.
و کلا مشکل دیگه ای هم که تاالان داشتم بعضی هارو اذیت کردم. ینی گفتم بهم تجاوز شده، نمیدونم خانوادم خرابه،..... اینا که مثلا خودم قوی نشون بدم. ینی همش تصوراتی تو ذهنم اومده که اصلا وجود نداشتن. هیچی هم بخدا مصرف نمیکنم فقط دیونه شدم. اصلا حالم خوب نیس. واقعا بدجور هوس خودکشی میکنم.ولی به خاطر مادرم دلم میسوزه چون تنها امید زندگیش منم. دو سال پشت کنکورم ارزوش برم فرهنگیان.
پشت کنکورم اما دریغ از خوندن یک کتاب!
توروخدا راهنماییم کنید حالم اصلا خوب نیس. حس میکنم اخر خطم جز مرگ انگار چیزی ارومم نمیکنه 💔💔
جواب سوال شما :
باسلام و احترام
دوست عزیز شرایط استرس زایی دارید علایم شما میتواند مطرح کننده اختلال اضطراب، افسردگی و… باشد. کم خونی و اختلال تیرویید هم میتوانند باعث این علایم شوند. توصیه میکنم به یک روانپزشک مراجعه کنید تا پس از ارزیابی کامل اقدام لازم درمانی دارویی و یا رواندرمانی شروع شود.
قطعا با درمان بهتر میتوانید درس بخوانید وعملکرد بهتری خواهید داشت. حتما به پزشک ذکر کنید مشغول درس خواندن هستید تا داروهایی با خاصیت خواب اوری کمتری تجویز شود.
موفق باشید
دکتر ناز روشنی
متخصص اعصاب و روان
روانپزشک
عصرها ۴ تا ۸
مشهدخیابان چمران (جهانبانی) چمران۱۵ ساختمان المان واحد ۵۰۲تلفن ۳۸۵۲۵۹۸۲- ۰۹۳۵۲۳۶۴۶۲۴
ويزيت آن لاين نيز انجام ميشود.
صبح ها کلینیک ویژه بیمارستان قائم، ابن سیناوسيدي
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۶۳
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : جناب آقای دکتر دستور
🆔@Dastuor20
شرح مشکل :
سلام آقای دکتر وقتتون بخیر ۲۵ سالمه
من تو سن دوازده سالگی بودم چاق شدم
بعد از اون خیلی مورد تمسخر یکسریا قرار میگرفتم
یواش یواش از یه دختر شاد و با انگیزه تبدیل شدم به یه آدمی که خجالت میکشه از خودش
بعدش تویه سن هجده سالگی به پیشنهاد یکی از دوستان وارد یه رژیمی شدم که اون زمان نمیدونستم چیه( کتوژنیک. رژیم محدود کننده و جواب دهنده ای هست تقریبا) من اون زمان پیش یه دکتری میرفتم هر ماه و اون دکتر بهم رژیم غذایی میداد حدودا نزدیک به یکسال رژیم بودم و لاغر شدم دقیقا چیزی که میخواستم شدم خیلی خوشحال بودم
اعتماد به نفسم بالا اومده بود و لذت میبردم و این رژیم و به عنوان لایف استایل انتخاب کردم
ولی یواش یواش ریزش مو شدید گرفتم و علتش و جویا شدم بهم گفتن بخاطر این رژیمه
و من رژیم و رها کردم
بعد از اون ترس چاق شدن داشتم
شاید تقریبا پنج ساله میگذره
اما من با وزن کم حتی از چاقی میترسیدم
انقدر رژیم گرفتم و ول کردم که خدا میدونه
رژیم های مختلف و امتحان کردم
آنقدری رژیم گرفتم و رها کردم تا آخر بیست و پنج کیلو تو این پنج سال وزنم بالا رفت
تقریبا تو کل این پنج سال من ده رو رژیمم سه روز پر خوری عصبی دارم
آنقدر خودمو اذیت میکنم که روح روانم بهم ریخته
اعتماد به نفسم به شدت پایین اومده
طوری شدم که تو عکسا نمیرم
لباسامو نمیپوشم هم میگم بزغر لاغر بشم بعد
هیچ جا نمیرم میگم بزار لاغر بشم بعد
تا تصمیم میگیرم رژیم بگیرم ولش میکنم
کتوژنیک میگیرم میگم وای چقدر محدوده( با اینکه قبلا این رژیم و گرفتم) دلم شیرینی میخواد بزارولش کنم برم رژیم عادی بگیرم
رژیم عادی میگیرم میگم چقدر سخته هی کم بخور اینو بخور اونو نخور بزار کتو بگیرم
ما بین این رژیما هم پرخوری میگیرم
همش میگم اگه بقیه بفهمن رژیمم چی؟اگه برم بیرون و نتونم رژیمم و نگهدارم چی؟ اگه مهمونی برم چجوری رژیمم و نگهدارم؟
از طرفی کتو برام خوبه چون تنبلی تخمدان دارم از طرفی نمیتونم توش بمونم
الانم دارم برای یه آزمون خیلی مهم درس میخونم تا وقتی وارد رژیم کتو میشم روح و روانم آرومه قشنگ درس میخونم حالمم خوبه و با انگیزم ولی تا ول میکنم نمیتونم درس بخونم همش غصه میخورم که چیکارکنم وای الان چاق تر میشم
چیکارکنم به نظرتون میشه راهنماییم کنید لطفا؟
جواب سوال شما : با سلام به احتمال زیاد شما غلبه بلغم دارید. طب سنتی این رژیم هایی رو که فرمودید تایید نمیکنه. جهت اطمینان به یک متخصص طب سنتی مراجعه کنید تا پس از اطمینان از وضعیت مزاجی شما از طریق معاینه داروی مناسب جهت حل مشکل شما توصیه شود.
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۸۵
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم ثانی
🆔@Sarasaniii
شرح مشکل :
سلام من کنکور دارم و باید قشنگ درس بخونم
خودمم میدونم که باید درس بخونم ی روز اینقدر ذوق دارم از پای کتاب بلند نمیشم ی روز بیحال خسته حس میکنم هیچی نمیتونم یاد بگیرم اصلا به کلاسها گوش نمیدم خوب تست نمیزنم و مجبورم همش آفلاین ببینم و کلی عقب موندگی دارم دستام می لرزه بعضی وقتا گریه میکنم حالم بددیگه نمیدونم چیکار باید کرد
دلم میخاد خدمو بکشم ولی انقدر دیگران از دید ی آدم بدبخت بهم ترحم نکنن ی روز نماز میخونم دو روز نه الان حتی نمیتونم موهامو شونه کنم کلاس شیمی رو هم پیچوندم خدا لعنتم کنه
چطور شروع کنم با انگیزه بخونم ؟
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۵۷
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم جهانگیری
🆔@khadijehjahangiry
شرح مشکل :
سلام اقای دکتر وقت بخیر
همسرمن هر معامله ای که میکنه من بعد مدت ها میفهمم اصلا بهم نمیگه چیزی میفروشه یا میخره بامن مشورت نمیکنه 😔 این موضوع برام خیلی ناراحت کنندس درست هم نمیشه، چاره چیه
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
سلام به شما دوست و همراه عزیز
از شما میخوام که در این مورد حتما با همسرتون به صورت شفاف صحبت کنید و بگید از این که با شما مشورت نمیکنه حس خوبی ندارید و ناراحت هستید. همچنین علت مشورت نکردن و بررسی کنید. شاید همسرتون در این مورد دلیل قانع کننده ای برای شما داشته باشند. همچنین در مورد حد و مرزها و مسائل این چنینی که دوست دارید با شما در میون گذاشته بشه با همسرتون صحبت کنید و حس و حال خودتون رو هم بهش بگید که مثلا اگر من هم بدونم و در جریان کارهای تو قرار بگیریم احساس صمیمیت میکنم و یا احساس میکنم که برای تو مهم هستم.
✅️خدیجه جهانگیری
✅️روانشناس
✅️خانواده و زوج
✅️اصفهان
✅️شماره تماس ۰۹۹۱۰۲۹۵۲۹۷
♥️❤️♥️❤️
پاسخ سوال :608883
دکتر نسیم رزم خواه
زوج درمانگر
عضو رسمی سازمان نظام روانشناسی
و دارای پروانه اشتغال تخصصی از سازمان نظام روانشناسی
عضو رسمی انجمن روانشناسان امریکا
(APA)
مدرس دانشگاه و درمانگر پروژه بین المللی صلیب سرخ در خراسان رضوی
🏢مشهد- خیابان احمداباد عارف۲ ساختمان پزشکان سپهر کیلینیک سلامت آسا
☎️09159194080
جهت دریافت نوبت پیام بگذارید
🆔https://www.instagram.com/dr.nasimrazmkhah?igsh=MXY4eWY0ZDM4OHVvNA==
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۶۰
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : جناب آقای برومند
🆔@majeed40
شرح مشکل :
سلام خدمت شما و همه همکاران خوب کانال شاه کلید . ببخشید چند وقت پیش من به شما پیام دادم که میخوام دستگاه روغن گیری بخرم و قرارداد می بندن و جزییاتش رو گفتم الان من دو بار نمونه محصول فرستاپم براشون که اگه تایید میکردن من میتونستم روغن بگیرم و ان ها باید طبق قرارداد هر چند کیلو روغن داشتم خریداری کنند .که هر دو مرحله یه ایراداتی گرفتن تایید نشد و من تصمیم گرفتم دستگاه رو پس بفرستم که طبق یک بند در قرارداد که اگر دستگاه رو بخواید پس بفرستید اگر تا دو ماه بعد تاریخ قرارداد بود تا سی درصد و دو ماه تا ۶ ماه تا ۶۰ درصد از قیمت دستگاه بنا به تشخیص کارشناس که دستگاه رو چک میکنند کسر میشه .که من باهاشون حرف زدم گفتن تو قرارداد این رو نوشتیم ولی اگه دستگاه سالم باشه کارشناس هر چند ضرر که تعیین کرد میگیم کاری به ماه کارکرد نداریم .که ماه قبل به من گفتن ۱۵ بهمن میتونم ادرس بگیرم برا پس فرستادن دستگاه وقتی امروز بهشون گفتم گفتن بنا به دلایلی و مشکلاتی که برا شرکت پیش اومده تا اخر ۱۴۰۳ ما هیچ دستگاهی تحویل نمی گیریم و بیستم فروردین تماس بگیرید تا بهتون نوبت بدیم برای فرستادن دستگاه .من هم تاریخ قراردادم ۱۹ برج ۷ است که تا اون موقه فکر کنم ۶ ماه بیشتر شده که خودشون میگن عیبی نداره ولی میگم نکنه یدفعه دوباره بزنن زیرش که شما ۶ ماه تمام شده و ما تعهدی نسبت به پس گرفتنش نداریم و وقتی تو قرارداد بندی به نام عودت دستگاه گذاشتن به نظر شما موظف نیستن هر موقه بخواهیم پس بفرستیم پس بگیرن .من موندم چیکار کنم .چند نفری شکایت کردن و وکیل گرفتن ولی من از عواقبش میترسم بهشون وکالت ندادم چون میگن اگه نتونن چیزی پای شرکت ثابت کنن بخاطر اینکه شرکت رو چیزی پاش بستن جریمه هم بشن و چیزی هم گیرشون نمیاد .شرکت بازرگانی نیک مهر است و چند ساله که کار میکنن و اینترنت سرچ کردم هم تایید شده است .ممنون میشم راهنمایم کنید چون پول دستگاه تنها سرمایه زندگیم بود .الان نمیدونم چیکار کنم .🌹
جواب سوال شما :
درود بر شما
تمامی مواردی را که فرمودید میبایست مطابق با قرارداد منعقد شده بین شما انجام شود. در صورتی که فکر میکنید برخی موارد قرارداد به ضرر شما است یا ممکن است زمان نفع شخصی شما را در قرارداد از بین ببرد ، بهتر است از طریق اظهارات و به صورت قانونی به مخاطب خود شرایط مورد نظر را اعلام کنید تا بعداً در این خصوص مشکل و شبههای به وجود نیاید. همین موردی را که فرمودید که ممکن است بر اساس اعلام شرکت بیشتر از ۶ ماه بگذرد و شما به آن خواستهای که دارید نرسید را به صورت اظهارنامه و به صورت قانونی برای طرف مقابل ارسال کنید تا در آینده مشکلی برای شما به وجود نیاید و در صورتی که شرکت به تعهدات خود عمل ننماید بر اساس اظهارنامه ارسالی شما نمیتواند ادعایی کند.
موفق و موید باشید..
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۶۵
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم امینی
🆔@Amini94
شرح مشکل :
باسلام وخسته نباشید خدمت اعضای محترم شاه کلید روانشناسی
من ۳۵ سالمه ودوتا فرزند دارم که طلاق گرفتم و خونم به نام پسرم هست میخواستم بدونم آیا من میتونم خونه رو اجاره بدم یا حق این کار رو ندارم و این که اگه ازدواج کنم آیا حضانت بچه ها رو میتونن از من بگیرن پسرم هشت سالش هست و دخترم شش سالشه ممنون از پاسخگوییتون
جواب سوال شما :
سلام و عرض ادب خدمت شما دوست عزیز
خیر چون مالک پسرتون هست با قراداد اجاره انتقال منافع مال غیر صورت گرفته و مجازات قانونی دارد.
همسرتون به عنوان ولی پسرتون می توانند اقدام بکنند.
در ماده 1170 قانون مدنی حضانت فرزند دختر در صورت ازدواج مجدد مادر مقرر گردیده است. به موجب این ماده: «اگر مادر، در مدتی که حضانت طفل با او است. مبتلا به جنون شود یا با دیگری شوهر کند، حق حضانت با پدر خواهد بود.» و ماده ۴۵ قانون حمایت خانواده هم به این موضوع اشاره کرده است.
موفق و موید باشید
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
با سلام همراه عزیز ۶۰۸۸۴۳
شرح حال این پسر ۹ ساله کامل نیست ! اینکه فرزند چندم خانواده است ؟ خانواده متشنج است یا خیر؟ در چه موقعیت های پرخاشگر ی میکند ؟ در مدرسه چگونه است ؟!
نحوه ی فرزند پروری والدین چگونه است ؟ و....
ما بعنوان مشاور باید نسبت به مسایلی آگاهی داشته باشیم تا بتوانیم به فرد کمک کنیم ! مشاور منجم نیست که !! آدمها با هم متفاوت هستند ونمیشود یک نسخه ی واحد برای همگان پیچید .
سارا ثانی کارشناس ارشد روانشناسی
https://pezeshkanekhoob.com/doctor/sara-sani
با سلام همراه عزیز ۶۰۸۸۷۳
کار با کودکانی که آسیب های روانی دیده آند یعنی درگیر تنشهای والدین وطلاق بودند ؛ دشوار است .
اما توصیه میکنم حتما از یک مشاور کودک ونوجوان کمک بگیرید .
کودک دراین سن نیاز به محبت وتایید دارد وقتی کودک پرخاشگری میکند یعنی یا این رفتار را دیده والگو گرفته یا آنقدر خشم های درونی سرکوب شده دارد که اینگونه ابراز میکند!
علت پرخاشگری اضطراب بیش از حد است پسرها بیشتر پرخاشگری فیزیکی دارند؛ طلاق والدین کودک را به اختلالات عاطفی و رفتاری دچار میکند
علت ومنشا آن :
💢کودک احساس میکند والدین به عمد اورا فراموش کردندواین باعث نفرت در کودک میشود
💢کودک غم وناراحتی را انکار میکند وان را ابراز نمیکند ؛
اگر پرخاشگری کنترل ودرمان نشود در بزرگسالی باعث مشکلات رفتاری خواهد شد کودک دارای اضطراب ؛ عزت نفس پایین ؛ گاه شب ادراری؛ خشم افراطی؛ فقدان اطاعت و....
خواهد بود.
توصیه میکنم اگر میتوانید ارتباط محبت آمیزی با کودک برقرار کنید از او بخواهید احساساتش را برایتان بیان کند ؛ از طریق داستان ؛ نمایش عروسکی ؛ شعر و بازی به او یاد دهید که خشونت فیزیکی باعث میشود دیگران از او فاصله بگیرند .خشم یک هیجان است وهمه آن را تجربه میکنند اما پرخاشگری رفتار است ؛ پس ما باید مدیریت هیجان را به کودک یاد بدهیم تا به رفتار تبدیل نشود.
سارا ثانی کارشناس ارشد روانشناسی
https://pezeshkanekhoob.com/doctor/sara-sani
با سلام همراه عزیز ۶۰۸۸۷۲
دفاع از خود با خشونت وپرخاشگری فرق دارد .خشم یک احساس است اما اگر تبدیل به زدن و...شود یک رفتار میشود .
اگر با کودک خود ارتباط عاطفی قوی داشته باشید واورا بدون قید وشرط دوست داشته باشید واورا با دیگران مقایسه نکنید کودک ی دارای عزت نفس واعتماد به نفس پرورش داده اید .
ولی , اگر دایم کودک را تحقیر کنید وبگویید چقدر بی عرضه ای که نمیتوانی از حق خود دفاع کنی , اعتماد به نفس را در کودک کم کردید . به کودک یاد بدهید که اگر مورد ازار واذیت قرار گرفت , یا کتک خورد به کودکی که اورا زده بگوید "تو دیگر دوست من نیستی"
یا اگر پرخاشگری طرف مقابل زیاد بود بزرگتری را خبر کند .
کودکان را به پرخاشگری تشویق نکنیم به او نحوه ی ارتباط با همسالان را اموزش دهیم , همیشه مدافعش نباشیم بگذاریم زمانی که مشکلی در بازی با همسالان برایش بوحود میاید خودش ان را حل کند در دعوای بچه ها بیطرف باشید .به او یاد بدهید که با مهربانی با دیگران رفتار کند .نگویید ای بیعرضه او زد تو هم باید میزدی!!!
قطعا بچه ها از والدین یاد میگیرند , مراقب رفتارهایمان باشیم .با کمک انیمیشن , داستان , نمایش عروسکی نحوه ی ارتباط با همسالان را اموزش دهید .
سارا ثانی .کارشناس ارشد روانشناسی
https://pezeshkanekhoob.com/doctor/sara-sani
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۸۶
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم الله وردی
🆔@FatemeAllahverdi
شرح مشکل :
سلام دخترم ۱۸ سالمه حالم خوب نیست من خیلی ادم احساسیم و بشدت ادمای کمی دورم هست و بهشون وابستم دوماهه با یه دختر دوست شدم تو کتابخونه و بشدت بهش وابسته شدم ودوستش دارم ولی وقتی نمیاد یا کنارم نمیشینه و ...
حالم بد میشه وقتی کنارشم خیلی احساس آرامش دارم یه آرامش عمیق،تمرکزم بیشتر میشه
اون ادم اجتماعی ایه با همه صحبت میکنه و مهربونه ولی من خیلی درونگرام و اذیت میشم وقتی با همه حرف میزنه ومیخنده این وابستگی شدید خیلی اذیتم میکنه نمیدونم چیکارکنم،نمیتونم فاصله بگیرم ،کمکم کنین
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۵۸
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم الله وردی
🆔@FatemeAllahverdi
شرح مشکل :
من یه مشکلی دارم نمیدونم چجوری رفع کنم
من یه جورایی حالت بی غیرتی پیداکردم درافکارم به جور رابطه موازی و ضربدری ولی در واقعیت دوست ندارم تقریبان یک سال ولی الان داره بیشتر میشه اینقدرکه چندباربه همسر گفتم ولی ایشون ناراحت شدن کارم شده توکانال یاگروهای ضربدری چت کردن بامردها
میخام اینجاکمکم کنید نه توگروه بذاریذ
خودم 40همسرم 38دیپلم ودوفرزند
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۴۹
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم سلطانی
🆔@M_soltani_sh
شرح مشکل :
باسلام خدمت شماممنون از گروه خوبتون.لطفا بی نام باشه این سؤال در واقع سؤال یکی از آشنایانمون هس ک از من خواستن ازوکیل محترم بپرسم.همسربرادرشون بخاطر مشکل مریضی برادرشون ک بیماری دوقطبی هس دارن ازهم جدا میشن سه فرزند هم دارن.سه دنگ خانه بنام خانم برادرشون هس. الان سه دنگ دیگه خانه رو هم میخواداز برادرش بگیره . شکایت کرده ک از حقوق مادرشون نفقه بچه ها رو بگیره ... سؤالشون اینه با وجود این ک از اول خود خانمشون گفتن ک خانه نصف نصف بنام دوتایی شون باشه والان زیرقولشون زدن میتونن سه دنگ رو بنام خانمش نزنن یا بخاطر مریضی برادرشون دادگاه حق رو ب ایشون میده ومیتونه تمام خونه رو بگیره ودرموردنفقه بچه ها هم میخواستن بدونن میتونه از حساب بدون رضایت برداشت کنه وایا راهی هست حساب رو مسدود کنن؟
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂☞۶۰۸۸۷۱
🍃🌺🍃🍂
🍂🍃🌺
🌺🍂 🍃
🌺
🍂
مشاور شما : سرکار خانم رمضانی
🆔@Mah_ramezani26
شرح مشکل :
سلام وقت بخیر من نمیتونم هزینه ای پرداخت کنم لطفا من رو راهنمایی کنید تا آخرش بخونید تروخدا
من یه دختر هستم که ۴ماه دیگه میشم ۱۸ساله و تک فرزندم
۲سال و ۳ماهه با یک پسر ۲۸ساله وارد رابطه شدم
ایشون خیلی پسره خوبیه از هر لحاظ هم شغل داره هم خونه تا به الان خود واقعیشون بودن و کلی با اخلاق های بد من راه امدن واقعا خیلی دوسم داره و ثابت کرده من رو واقعی میخاد بارها باهاش رفتم بیرون حتی انگشتش بمن نخورده و من بهش اعتماد کامل دارم بدون اجازه من هیج کاری نکرده اصلا آدم عالی هست
من هم از روی احساسات و یا وابستگی با ایشون نیستم از اول قصدمون جدی و ازدواج بوده و کل خانواده ایشون خبر دارن و جدی هستن...
من هم مادرم خبر داشت و از اول مخالف بود به علت اینکه من سنم کمه و گویا بچه هستم و کار های خونه بلد نیستمو و چون تک فرزندم هزار تا آرزو برام دارن و نمیخان تا بالای۲۵ ازدواج کنم ولی طرف مقابلم ۲ساله بخاطر من صبر کرده الانم قراره بعد کنکور بیاد خواستگاری مادرم راضی نمیشه با زبون خوش میگم نمیشه...
من دو روز پیش وقتی میرفتم مدرسه با این اقا پسر قرار گذاشتم و پدرم فهمید و غوغای په با شد حقم دارن درسته از اعتمادشون سو استفاده کردم ولی من کجا با این اقا حرف بزنم جهت اشنای بیشتر قسم میخورم دستشم بمن نخورده ولا اعتماد دارم که رفتم باهاش وقتی خانوادم فهمیدن عصبانی و دلخور شدن و دیگه اجازه بیرون امدن از اتاقمم نمیدن چن روزه فقد داخل اتاقم مثل افسرده ها شدم هی مادرم میاد میگه حق ازدواج نداری میخوای فرار کن یعنی هرچی از دهنش در میاد بهم میگه گاهی پدرمم همینطور ولی بحث ازدواج رو مادرم به پدرم نگفته
بخدا من به اون بلوغ رسیدم برای ازدواج ولی خانوادم نمیخان قبول کنن وهی میگن شاید مورد بهتر باشه و فلان و هزار تا فحش به این پسر میدن درصورتکی این اقا درجه یکه بخدا از روی احساسات نمیگم واقعا همینطوریه بخاطر من هرکاری میکنه ولی مادرم ای میگه زیر ۲۰سال اصلا حق نداری ازدواج کنی درست بخون این اقا پسر تشویقم میکنه درس بخونم بخدا درسمم میخونم میزاره دانشگاهم برم خودشم ادم با سوادیه اصلا
الان چند روزه جنگه خونه ما میگه باید جدا شی منم جدا نمیشم میگه پدرت قبول نمیکنه ازدواج کنی حتی بعد کنکورم من موندم چیکار کنم بخدا هیچ جوره هیچ حرف من رو قبول نداره فقط فکر میکنه بچه هستم من آرام باهاش صحبت میکنم انقدر جنایی حرف میزنه ادم عصبی میشه درسته جامعه بدی شده ولی مگه قراره هر کی رفت قرار بهش تجاوز بشه اخه...
تروخدا راهنمایم کنید بخدا ما همدیگرو دوس داریم و کاملا باهم کنار امدیم اخلاق همه چی تینا میگن پسر بهتر هست سنت بره بالاتر الان احساسی هستی ولی اینطوری نیست من احساسی تصمیمنگرفتم درسمم میخونم باهم پیشرفتم میکنیم من چیکار کنم خانوادم راضی بشن برای بعد کنکور حداقل یه بار فقط یه بار بیان خاستگاری حتی راضی نمیشن با مادر پدر یا خود پسره حرف هم بزننن مادرم تهدیدم میکنه کنکور رتب خوب نیاری فلان هر دقیقه میاد اتاقم دوساعت تمرکزم بهم میریزه صدتا فحش به دوست پسرم میده و اون رو مقصر میدونه و صو تا حرف سبک تر از طرف خودش پدرم بمن میگه
لطفا بگید چیکار کنم ببخشید طولانی شد شرمنده ولی لطفا کمکم کنید🙏🏻🙏🏻
جواب سوال شما :
لطفا مخاطبین خودتون رو به گروه دعوت کنید ، سپاس از مهرورزی شما
🌺
🍂
🍃
🌺🍂
🍂🍃🌺
🍃🌺🍂🍃
🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃