2499
📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و شاید با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. @vahidhosseiniirani
📢انجمن ماتیکانداستان برگزار میکند:
نشستهای هفتگی داستانخوانی (بررسی داستانهای حاضران و نویسندگان ایران و جهان)
📝نشانی: مشهد، خیابان احمدآباد، نبش قائم ۴، کافهکتاب آفتاب
⏰زمان: پنجشنبهها ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر.
📢ورود برای همهی دوستداران داستاننویسی آزاد و رایگان است.
@matikandastan
📢فیل در تاریکی چگونه نوشته شد؟
میگویند او نخستین رمان پلیسی ایران را نوشته که تابع قواعد ژانر است: فیل در تاریکی. رمانی که همزمانی انتشارش با رویدادهای اوایل انقلاب و سپس منع انتشار آثار پلیسی سبب ۴۰سال تداوم غیر رسمی زندگیاش شد.
ایرنا در این ویدئو نکات جالبی را دربارهی قاسم هاشمینژاد و رمان مشهورش گنجانده است؛ دیدنش را به هواداران ادبیات ژانر بهویژه ژانر پلیسی، علاقهمندان نثرهای متمایز و البته غنی فارسی، طرفداران شادروان قاسم هاشمینژاد توصیه میکنیم.
@matikandastan
جعفر مدرس صادقی: نسل قاسم هاشمینژاد و نسل ما قاسم هاشمینژاد را نفهمید و نخواست بفهمد، نشناخت و نخواست بشناسد. نسل تازه اما جبران کرد، هرچند دیر. مقالههایی را که در سالهای اخیر نوشته بود و اینجا و آنجا چاپ شده بود علیاکبر شیروانی گرد هم آورد و چه اصرار و پُشتکاری و چه صبر و حوصله و استقامتی به خرج داد تا رضایت بدهد آخرین نمونههای قبل از چاپ را ببیند و یک دستی به سر و روی مقالهها بکشد تا مجموعه سرانجام به اسم «عشق گوش، عشق گوشوار» بیرون آمد... و همو بود که «رساله در تعریف، تبیین و طبقهبندی قصههای عرفانی» را از دست ناشری که سالها بود این کتاب گرانقدر را به بند کشیده بود و نه میخواست و نه میتوانست عرضه کند بیرون کشید و به دست ناشر دیگری سپرد تا راهی به کتابفروشیها پیدا کند و نقاب از چهره برگیرد... و چه اصراری و چه صبر و حوصلهای و چه استقامتی و چه پُشتکاری به خرج داد تا متن پیادهشده و تایپشدهی گفتوگوهایی را که دربارهی تکتک کتابهای قاسم هاشمینژاد با او کرده بود به او نشان بدهد و راضیش کند که همه را بخواند و نهایی کند و آماده کند برای چاپ تا این کتاب هم بعد از دو سال و اندی تلاش و چانه زدن به یک سرانجامی برسد و به اسم «راهِ ننوشته» بیرون بیاید. و ناصر حشمتی و یارانش چه صبر و حوصلهای و چه استقامتی و چه پُشتکاری به خرج دادند تا رضایت بدهد که گزیدهخوانیهای او را ضبط کنند: با «طبقات صوفیه»ی خواجه عبدالله انصاری شروع کردند و با «تذکرتالاولیا»ی عطار ادامه دادند، تا به این ترتیب یادگارهای بینظیر و دلانگیزی از صدای گرم و گیرای او به جا بماند و به گوش هر آن کسی هم که نخوانده است و نشنیده است برسد. و رضا حیرانی و یارانش چه همّتی به خرج دادند تا مجموعهی سه دفتر شعری را که در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹ و ۱۳۷۳ چاپ کرده بود در یک مجلّد گرد هم آورند... و نمونههای قبل از چاپ را هم به او دادند تا ببیند. نمونههای قبل از چاپ را دید، اما چاپشدهاش را که به اسم «بازخرید دیاران گمشده» تازه از صحافی بیرون آمده است نبود که ببیند.
دم شما گرم ای جوانترها که قاسم هاشمینژاد را پیدا کردید... هرچند خیلی دیر، اما پیش از گذشتنش پیدا کردید!
(از ویژهنامهی روزنامهی شرق دربارهی مرحوم قاسم هاشمینژاد)
@matikandastan
شیما بهرهمند: پیشنهاد هاشمینژاد به ادبیاتِ بالفعلشده این روزگار که بیان رسمیاش بازنمایی رنج و اعتراض سطحی است، بهشدت برسازنده و انتقادی است. او با برداشتن فاصله ترجمه و تألیف و اینجاییکردنِ مسئله ایوب به دفاع از ادبیاتِ پرسشگر در برابر ادبیاتِ پاسخگو برخاسته است. پس از گزارش هاشمینژاد[از کتاب ایوب]، بر ما معلوم شد که رنجِ نوشتن و نوشتنِ رنج، بدیل دیگری نیز میتواند داشته باشد که آن رهایی یا انحلالِ رنج است.
(از ویژهنامهی روزنامهی شرق دربارهی مرحوم قاسم هاشمینژاد)
@matikandastan
انجمن ماتیکانداستان برگزار میکند:
نشست نقد و بررسی کتاب فیل در تاریکی نوشتهی قاسم هاشمینژاد
🗓 پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶
🚅 مشهد، خیابان احمدآباد، خیابان قائم، نبش قائم ۴، کافهکتاب آفتاب
@matikandastan
رادیو پیْنوْوس💫
🔹اپیزود بیست و هشتم؛ «ماموگرافی_اثر؛ مهناز رضایی لاچین»
مدیر مسئول؛سرکار خانم منیر عزتی
سردبیر؛رضامروتی
نقد اثر؛ منیر عزتی
داستان خوان؛ فریده خسروی
#رادیو_پینووس
#رادیو_ادبیات_داستانی_پینووس
@radio_penous
@penous95
غرض نقشی ست کز ما بازماند...🕊️🤍
اپیزود بیست و هشتم
شنبه؛ ۱۴ شهریور ۱۴۰۴
📢 از مصاحبه نویسنده بیبرنامه با خودش!
@matikandastan
اسکات فیتزجرالد: لعنت به من اگر برنامهای داشته باشم. تا امروز هیچ وقت برنامهای نداشتم. ببینید معتقدم اگر با دانش یا نوشتن یا هر چیزی خیلی ور بروی خراب میشود. دانش باید به شکل طبیعیاش جلو برود، اینجوری جالبتر میشود. درست مثل همان کاری که جرج برنارد شاو برای رسیدن به بینش و دانش سیاسی و ادبیاش پیدا کرد یا همان جوری که اچ. جی. ولز حریصانه برای رسیدن به علم مدرن سراغش رفت. وقتی بگذاری هر چیزی مسیر طبیعیاش را طی کند و ناخودآگاه هر آنچه به دست میآید همه چیز مطلوب میشود و به دل هم مینشیند. این جوری بهتر است. من اصلاً به این روش، که شروع کنی به خواندن و کار کردن و پژوهش روی یک موضوع و بعد هم با تمرکز بروی سراغش، اعتقادی ندارم. باید بگذاری هر چیزی خودش بروز کند. من شیوهی دیگری دارم. میگذارم ناخودآگاه از یک ماجرایی اشباع بشوم و آنقدر غوطهور باشم و در آن ماجرا شنا کنم که دست آخر یک چیزی از آن دربیاورم و بعد خودبهخود یک جایی نتیجهاش بزند بیرون. (منبع: ماهنامه شبکه آفتاب)
@matikandastan
مستند "احمد محمود، نویسنده انسان گرا" ساخته بهمن مقصودلو را ببینید.
این فیلم در واپسین ماه های زندگی احمد محمود ساخته شده است.
@matikandastan
حوالی باغ نادری
کاری از نویسندگان مشهد
انجمن ماتیکان داستان
نشر عینک
لینک خرید از سایت
با ۲۰٪ تخفیف
https://eynakpub.ir/product/ادبیات/داستان-کوتاه-ایرانی/حوالی-باغ-نادری/
📢📢📢 دوستانِ داستانی
نشست نقد و بررسی کتاب ویکُنت دونیمشده هفتهی آینده، پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ برگزار خواهد شد. امروز نیز با داستانخوانی اعضای انجمن ماتیکانداستان در خدمت شما خواهيم بود.
@matikandastan
📢 انجمن ماتیکانداستان برگزار میکند:
📚 نشست نقد و بررسی کتاب ویکُنت دونیمشده اثر ایتالو کالوینو
🗓 پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۶
🚅 مشهد، خیابان احمدآباد، خیابان قائم، نبش قائم ۴، کافهکتاب آفتاب
@matikandastan
آرکی تایپ ها- ٢
🍃
تعداد آرکی تایپ ها خیلی زیاد است. اما بعضی از آنها مهم تر است. مثلاً یکی از آنها نحوۀ فکر کردن ما دربارۀ معشوقه است. وقتی عاشق می شویم فکر می کنیم معشوقه مان در تمام دنیا تک است، و هیچ کسی در دنیا نیست که بتواند جای او را برای ما بگیرد. یا مثلاً تصویر اولیه ای که هر زن از جنس مرد در ذهن خودش دارد. تصویری که زن از مرد در ذهن خودش دارد تصویری از یک نوع دانایی و نظریات خود به خود یا فی االبداهه است و آن را آنیموس می گویند، و زن این نوع دانایی را در مرد می جوید. یا همین طور آن تصویر اولیه ای که هر مرد از جنس زن در ذهن خودش دارد و آن را آنیما می گویند. تصویری که یک چیز رازآلود و مسحور کننده است، و مرد این رازآلودگی و زیبایی را در زن می جوید. آنیموس در همۀ زن ها یک جور است و آنیما هم در همۀ مردها یک جور است.
گفت و گوی شازده کوچولو و گل در اولین دیدارشان:
... (گل) با این که با آن دقت خودش را درست کرده بود خمیازه ای کشید و گفت::
«اوه! تازه از خواب بیدار شده ام... از شما عذر می خواهم... هنوز موهایم را شانه نکرده ام...»
شازده کوچولو دیگر نتوانست جلو خودش را بگیرد:
«وای چه قدر زیبا هستید شما!»
گل آهسته گفت: «آره؟ آخر من و خورشید در یک لحظه به دنبا آمده ایم...»
شازده کوچولو فهمید که طرف چندان اهل تواضع نیست. اما واقعاً مسحور کننده بود! و یک لحظه بعد هم گفت:
«فکر می کنم الآن وقت صبحانه است. لطف می کنید یک فکری به حال من بکنید ...»
و شازده کوچولو با کلی شرمندگی یک آب پاش آبِ خنک آورد و گل را آب داد.
عباس پژمان
٣٠ آذر ١٣٩۴
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فیلم کوتاه "متاسفم که دیر رسیدم" را ببینید. فضای فانتزی این فیلم که برخاسته از سبک استاپ موشن است، جالب توجه و گیراست.
@matikandastan
📢با بازفرستی این فیلم برای دیگران، ما را به اهالی فرهنگ معرفی کنید
📢 ۱۰ رمان خارجی که پیش از مرگ باید خواند/ بخش دوم
@matikandastan
۵-ناتور دشت/ جروم دیوید سلینجر/ انتشارات نیلا
📖«ناتور» یعنی نگهبان، یعنی مواظب. اسم داستان هم از این جا آمده که هولدن کالفید- قهرمان داستان- آرزو دارد یک روزی بتواند خواهر نه ساله اش فیبی و باقی بچهها را ببرد در یک دشت وسیع و بگذارد آنها هر چقدر میخواهند بازی کنند و خودش هم نگهبانی باشد در کناره دشت که نگذارد بچهها توی دره بیفتند. احتمالا از همین آرزو میتوانید بفهمید هولدن ۱٧ ساله - پسر بچه ای که از مدرسه اش در رفته و از همه چیزهای گند جامعه آمریکا بدش میآید- دقیقا چه جور موجودی است و داستانی که تک گویی بلند همچین آدمی باشد، چه جور داستانی است.بله، ناتور دشت کتاب تلخی است، اما این تلخی از آن نوعی است که برای همه ما آشناست، تلخی تاسف خوردن و معصومیت از دست رفته کودکی. هولدن برای این آن قدر افسرده است که دارد از دنیای کودکی فاصله میگیرد و آن دره ای که هولدن نمیخواهد بچهها تویش سقوط کنند دره خطرناک و کثیف دنیای آدم بزرگهاست. شک نکنید که ناتور دشت یک شاهکار است، شاهکاری که سالینجر خواسته با آن نبوغش را به رخ بقیه بکشاند.
۶- ارباب حلقهها/ جی. آر. آر. تالکین/ انتشارات روزنه
📖سه گانه استاد تالکین را باید پدر جد همه داستانهای فانتزی و آثاری مثل هری پاتر و نیروی اهریمنیاش و دیوید گمل و دران شان و کریستوفر پائولینی و دلتورا و بقیه به حساب آورد. داستان کلی کتاب را احتمالا همه از طریق نمایش فیلمهای اقتباسی پیتر جکسون از روی کتاب میدانید: «یک مبارزه خیر و شر دیگر». اما نکته مهم در جزئیات کتاب است که این مبارزه ازلی و ابدی را با چنان جزئیات حیرت آوری تعریف کرده است که شما نمیتوانید نمونه و مشابه دیگری برای آن پیدا کنید. فقط خواندن فصل اول داستان (فصل اول از جلد اول: یاران حلقه) برای پی بردن به این نکته کافی است. این فصل که معمولا خیلیها به خاطر عجله شان برای زودتر شروع کردن داستان، آن را نمیخوانند اسناد خیالی داستان را در کتابخانههای مختلف معرفی میکند. لا به لای همینها میتوانید نظرات تالکین درباره کتاب و کتابخانه و داستان را هم بخوانید و مطمئن شوید که لقب «استاد» بیشتر از هر کس دیگری برازنده اوست.
٧- رگتایم/ ای. ال. دکتروف/ انتشارات خوارزمی
📖داستان «رگتایم» داستان آمریکای قبل از جنگ جهانی است، داستان این که چطور یک وقتی امید و آرمانی وجود داشت و بعد همه چیز تباه و تمام شد. این کتاب از همان دسته آثاری است که به آنها میگویند «سهل و ممتنع». یعنی وقتی میخوانیش فکر میکنی خودت هم میتوانی عینش را بنویسی و وقتی به نوشتن میرسی، میبینی نمیشود. داستان در نیویورک میگذرد. از سال ۱٩۰۰ شروع میشود و با ورود ایالات متحده به جنگ جهانی اول -یعنی سال ۱٩۱٧- تمام میشود. کل داستان از ماجراهای تاریخی واقعی و تو در تویی میگذرد که سه خانواده از سه نژاد مختلف (سفید پوست، سیاه پوست و زرد پوست یعنی چینی مهاجر) هستند و یک جوری کل جامعه آمریکا را نمایندگی میکنند. داستانهای این سه خانواده از هم جداست و در واقع کتاب چند بار شروع و تمام میشود. اما در عین حال داستانها به هم ربط پیدا میکنند و در فصل آخر هم همه به هم میرسند، جایی که داستان تمام میشود و این سوال برای خواننده پیش میآید که تاریخ ما را میسازد یا ما تاریخ را؟
٨- بازمانده روز/ کازوئو ایشی گورو/ نشر کارنامه
📖داستان از همان عنوان کتاب شروع میشود؛ «بازمانده روز». غروب و چند مدتی که از روز مانده، هم حسرت روز رفته را با خودش دارد و هم امید به استفاده از مدت باقیمانده را. این دقیقا حال و روز آقای استیونز -پیشخدمت با وفای لرد دارلینگتن- است که عمری به خاطر کارش از همه چیز حتی عشقش گذشته و حالا که اربابش مرده و دارد با آقای فارادی – یک آمریکایی شوخ طبع- کار میکند فرصتی پیدا کرده تا سفری شش روزه به غرب انگلیس برود تا ضمن دیدار از مناظر مطبوع بتواند عشق قدیمش را هم بعد از ٣۰ سال ببیند و از او خبری بگیرد. داستان درواقع یادداشتهای استیونز درطول همین سفر است. او درطول سفر به یاد گذشتههایی میافتد که آنها را نابود کرده؛ چیزهایی که از دست داده و به خصوص آدمهایی که گم کرده است.در دل داستان البته نکات زیاد دیگری هم مطرح میشوند؛ مثل ماجراهایی از اوضاع و احوال سیاسی بریتانیا به خصوص در زمان جنگ جهانی که استیونز از طریق پذیرایی در مجالس اربابش شاهد آنها بوده،اما اصل داستان همین غم منتشر است.
ادامه دارد...
@matikandastan
گزارش تصویری از گپوگفت دربارهی کتاب کار رمان نوشتهی جوزف اپستاین
انجمن ماتیکانداستان
پنجشنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۴
مشهد، کافهکتاب آفتاب
@matikandastan
آنچه از قاسم هاشمینژاد میشود آموخت
@matikandastan
احمد ابوالفتحی: قاسم هاشمینژاد هنرمند و پژوهشگری چندوجهی بود. هم داستاننویس و حکایتپردازِ شاخصی محسوب میشد و هم دستی بر آتشِ شعر داشت و هم بهروزگارِ جوانی از نامهای جدی نقدِ ادبی در ایران محسوب میشد اما برای من آن وجه از جهدِ او که تلاشهای نظاممندش برای واکاوی روایت در ایران را شامل میشود اهمیتی ویژهتر دارد.
هاشمینژاد بهدرستی فهمیده بود که اولین گام در مسیرِ بازشناسیِ ظرائف و و ظرفیتهای میراثِ روایت در ایران توجه به مسئلهی طبقهبندی است. از همین رو بود که رسالهای در زمینهی تعریف و تبیین و طبقهبندی قصههای عرفانی نوشت که خواندن و بازخواندنش برای شناخت میراث روایت از واجبات است. الگوی او در این اثر میتواند در بازتعریف و طبقهبندی دیگر ابعاد روایت ایرانی هم مفید باشد.
او همچنین بر پایهی الگوهای طرح شده در کتابِ رساله در تعریف، تبیین و طبقهبندی قصههای عرفانی کتاب دیگری گردآوری کرد به اسمِ حکایتهای عرفانی؛ ۲۰۱ حکایت عرفانی از دفتر معرفتپیشگان. خواندن این کتاب علاوه بر حظ معرفتی و زیباییشناختی، برای مخاطبِ اهل تدقیق در امرِ پژوهشهای روایی الگودهنده است و آموزنده؛ همانگونه که اثرِ دیگرش در این زمینه یعنی سیبیّ و دو آینه الهامبخش است و مفید.
علاوه بر طبقهبندی؛ هاشمینژاد با ترجمههایش هم در مسیرِ بازشناسی میراثهای روایت حرکت میکرد. برگردانِ کارنامهی اردشیر بابکان یکی از ابعادِ این شیوه از جهد او در زمینهی واکاوی میراث روایت است. در مقدمهی آن کتاب گفته هدفش از پرداختن به این میراث باقیمانده از دورانِ پیشااسلامیِ ایران برجسته کردن وجوه داستانی آن است. برجستهسازی وجوه داستانی کاری بود که هاشمینژاد بهوقت برگردانِ کتاب ایوب نیز انجام داد.
گذشته از آنچه که بهاشاره آمد، هاشمینژاد مقالهای بهاسمِ "چشمانداز تاریخی روایت: یک بازنگری" نیز دارد که پراهمیت است و خواندنی. بهگمانم ایدههایش در آن مقاله بهویژه در رابطه با روندِ سیطره یافتنِ زورآزماییهای بلاغی بر عناصرِ روایی در تاریخِ ادبِ فارسی و نسبتِ این روند با وضعیتِ امروز روایت در ایران پراهمیت و الهامبخش است. این مقاله در کتاب عشق گوش عشق گوشوار منتشر شده است.
یکوجهی دیدنِ آدمهای چندوجهی بزرگترین ظلم به آنهاست. از جمله خلاصه کردنِ قاسم هاشمینژاد در رمانِ دورانِ جوانیاش، فیل در تاریکی (که هنوز هم خواندنی است) ظلم بزرگی به اوست. از وجوه مختلفِ هاشمینژاد بسیار میشود آموخت اگر میلی به آموختن داشته باشیم.
امروز ششمین سالروزِ درگذشتِ هاشمینژاد بود.
@pol_ha
@matikandastan
از میان آثار قاسم هاشمینژاد
[...] «بوته بر بوته» با عنوان فرعی آثار معاصران در بوته نقد، مجموعه مقالات دیگری از هاشمینژاد است که در سال ١٣٩٢ در نشر هرمس به چاپ رسید. چهلوچهار مقاله هاشمینژاد در این کتاب گرد آمدهاند که از میان آنها سیوهفت مقاله در فاصله سالهای ١٣٤٨ تا ١٣٥١ در روزنامه آیندگان به چاپ رسیده بودند و چهار مقاله نیز در سال ١٣٤٨ در مجله فردوسی منتشر شده بودند. جعفر مدرسصادقی مقالات حاضر در این کتاب را جمعآوری کرده و مقدمهای برای آن نوشته است. خود هاشمینژاد نیز مقدمهای مفصل و خواندنی برای این کتاب نوشته و در بخشی از آن مروری به اولینبارهایی که نقد ادبی در ایران نوشته شد کرده است. هاشمینژاد علاقه زیادی به ادبیات پلیسی داشت و آثار زیادی در این ژانر ادبی خوانده بود و خود نیز رمانی از ریموند چندلر را با عنوان «خواب گران» ترجمه کرده بود. او همچنین در دوره جوانیاش رمانی با عنوان «فیل در تاریکی» نوشته بود که بسیاری آن را اولین رمان پلیسی ایران میدانند. بخشی از آثار هاشمینژاد معطوف به ادبیات کلاسیک و عرفان ایرانی است که «کتاب ایوب»، «سیبی و دو آینه»، «کارنامه اردشیر بابکان» و «قصههای عرفانی» از آن جملهاند. در کارنامه او کتاب «خیرالنسا» هم وجود دارد که به نوشته مدرسصادقی، «یک تجربه منحصربهفرد در داستاننویسی مستند روزگار ماست که متکی است به یک پیشینه ادبی هزارساله و یک دریافت سنتی از قصه عرفانی».
(از ویژهنامهی روزنامهی شرق دربارهی مرحوم قاسم هاشمینژاد)
@matikandastan
ابراهیم گلستان: به کار و شخص قاسم هاشمینژاد بسیار حرمت داشتم. از میان تمام نویسندگانی که از ادبیات مینوشتند، دستکم در ایامی که در ایران بودم، هیچکدام به پای او نمیرسیدند. هیچکدام چندان درکی از ادبیات نداشتند، منقّد نبودند. شاید نمونهها و نامهایی از نقدنویسان خارجی خوانده بودند یا شنیده بودند اما کار و فهم آنها را در خود نبرده بودند. تنها نام آنها را میبردند و جملههایی از عقیده آنها را نقل میکردند. اظهار عقیده خودشان خالی بود از مایه فهم و درک، و از روند و ساختِ درک و فهم. «کلمه» بهکار میبردند اما از عهده شناختن و سبک سنگین کردن کاری که میخواستند نقد کنند، برنمیآمدند. سه چهار نفری هم بیشتر نبودند. شاید هم کمتر از آن بودند یا اصلا نبودند. نسل بعدی که وارد میدانِ خواندن و داوری میشد بیداشتن چنین سرمشق خراب و لنگندهای که از آنها بجا میماند بهتر میتوانست بفهمد و بیاید در میدان. آنهایی که بودند، مانند قاسم هاشمینژاد نبودند و نشدند و ننوشتند. کارها نقد نمیشد، فقط خلاصه کردن قصه و تکرار نام چند منقدی بود که در فرانسه یا انگلیس یا امریکا در چند نشریه سر و صدایی درباره آنها شده بود. مرگِ هاشمینژاد حرمتی میسازد که اکنون آن فضای خالی را به ذکر نام مهملگویان آن روزگار نشاید آلوده کردن
(از ویژهنامهی روزنامهی شرق دربارهی مرحوم قاسم هاشمینژاد)
@matikandastan
گزیده ای از ویژه نامه روزنامه شرق درباره مرحوم قاسم هاشمی نژاد👇👇👇
Читать полностью…
رادیو پیْنوْوس💫
🔹اپیزود بیست و هشتم؛ «ماموگرافی_اثر؛ مهناز رضایی لاچین»
مدیر مسئول؛سرکار خانم منیر عزتی
سردبیر؛رضامروتی
نقد اثر؛ منیر عزتی
داستان خوان؛ فریده خسروی
#رادیو_پینووس
#رادیو_ادبیات_داستانی_پینووس
@radio_penous
@penous95
غرض نقشی ست کز ما بازماند...🕊️🤍
اپیزود بیست و هشتم
شنبه؛ ۱۴ شهریور ۱۴۰۴
انتشارات ققنوس رمان تحسینشدۀ شازده احتجاب را در سال پنجاه و هفت منتشر کرد؛
اثر هوشنگ گلشیری در کنار کتابهایی از برتولت برشت با ترجمۀ رضا کرمرضایی و بعدتر مجموعهشعر «دهلیز و پلکان» از یانیس ریتسوس به برگردانِ محمدعلی سپانلوی شاعر اولین قفسههای کتاب انتشارات ققنوس را آذین بست.
….
@qoqnoospublication
بخشی از مصاحبه ای که اسکات فیتزجرالد در آغاز کارش با خودش ترتیب داد:
⬅حالا چه برنامهای برای نوشتن دارید؟
↩لعنت به من اگر برنامهای داشته باشم...
@matikandastan
👇👇👇
📢انجمن ماتیکانداستان برگزار میکند:
نشستهای هفتگی داستانخوانی (بررسی داستانهای حاضران و نویسندگان ایران و جهان)
📝نشانی: مشهد، خیابان احمدآباد، نبش قائم ۴، کافهکتاب آفتاب
⏰زمان: پنجشنبهها ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر.
📢ورود برای همهی دوستداران داستاننویسی آزاد و رایگان است.
@matikandastan
امامعلی حبیبی در نودوچهارسالگی درگذشت
بایگانی ماتیکانداستان:
📢انجمن ماتیکانداستان برگزار میکند:
نشستهای هفتگی داستانخوانی (بررسی داستانهای حاضران و نویسندگان ایران و جهان)
📝نشانی: مشهد، خیابان احمدآباد، نبش قائم ۴، کافهکتاب آفتاب
⏰زمان: پنجشنبهها ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر.
📢ورود برای همهی دوستداران داستاننویسی آزاد و رایگان است.
@matikandastan
📢انجمن ماتیکانداستان برگزار میکند:
نشستهای هفتگی داستانخوانی (بررسی داستانهای حاضران و نویسندگان ایران و جهان)
📝نشانی: مشهد، خیابان احمدآباد، نبش قائم ۴، کافهکتاب آفتاب
⏰زمان: پنجشنبهها ساعت ۴ تا ۶ بعدازظهر.
📢ورود برای همهی دوستداران داستاننویسی آزاد و رایگان است.
@matikandastan
آرکی تایپ ها- ١
🍃
ناخود آگاه جمعی collected unconscious و آرکی تایپ ها archetypes-
هر دوی این اصطلاحات را کارل گوستاو یونگ روانپزشک سوئیسی وضع کرد. منظور از ناخودآگاه جمعی قسمتی از ذهن انسان است که به عقیدۀ یونگ در همۀ انسان ها مشترک است و محل غرایز و آرکی تایپ هاست. می دانیم که غریزه ها را انسان از کسی یاد نمی گیرد بلکه خودش آنها را می داند، آرکی تایپ ها هم همین طورند. یعنی آنها را هم بدون این که از کسی یاد گرفته باشد می داند. به عبارت دیگر هم آرکی تایپ ها موروثی هستند هم غرایز، و در همۀ انسان ها وجود دارند.
غرایز را می دانیم چه هستند. «رفتارها»یی که هر انسانی آن ها را بلد است، بدون آن که از کسی یاد گرفته باشد. یعنی غرایز رفتارهای اولیه یا ابتدایی انسان هستند.
آرکی تایپ ها هم به «تفکر» اولیه یا ابتدایی انسان مربوط می شوند. انسان یک تفکر عالی دارد که مخصوص قسمت خودآگاه ذهن اوست. اما یک تفکر ابتدایی هم دارد که به طور ناخودآگاه صورت می گیرد. مثلاً آن تفکری که در خواب ها یا در ذهن کودک می گذرد. یا همین طور تفکر انسان های اولیه و وحشی.
در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم مطالعات مهمی دربارۀ قبایل بدوی موجود در دنیا صورت گرفت. قبایلی که هنوز هیچ تماسی با دنیای خارج از قبیلۀ خود پیدا نکرده بودند. یکی از این مطالعات را یک دانشمند انگلیسی به نام سِر جیمز فریزر انجام داد و گزارش آن را به صورت کتاب بسیار مهم و حجیمی به نام شاخۀ زرین یا The Golden Baugh منتشر کرد. یکی دیگر از این تحقیقات و مطالعات را کلود لِوی-استروس، دانشمند مردم شناس فرانسوی، انجام داد، که نویسندۀ کتاب هایی مثل غمگینیِ گرمسیری Tristes Tropiques و فکر خام The Savage Mind است. نتایج این تحقیقات نشان می داد با آن که قبایل بدوی هر کدام فقط دنیای خودشان را می شناختند، و افراد هر کدام آنها جز افراد قبیلۀ خودشان هیچ انسان دیگری را ندیده بودند، عقاید و خرافه ها و طرز فکر همۀ آنها، در هر جای دنیا که بودند، مشترکات عجیبی با هم داشت، و نحوۀ فکر کردنشان طوری بود که همیشه یک چیزهایی در آنها تکرار می شد.
مطالعات فروید دربارۀ خواب ها هم، که در همان زمان ها صورت می گرفت، چنین چیزی را نشان داد. می دانیم که وقتی خواب هستیم بخش خودآگاه ذهنمان غیر فعال می شود و آن تصویرهایی که گاهی در خواب هایمان می بینیم آنها در ناخودآگاهمان می گذرد. فروید با بررسی خواب های خودش و صدها خوابی که بیمارانش برایش تعریف کردند توانست مکانیزم و قوانین آنها را بفهمد. فروید گفت خواب ها زبان ناخودآگاه ما هستند. و آن تصویرهایی که هنگام خواب می بینیم آنها همان فکرهایی هستند که در ناخودآگاهمان می گذرد. او قوانین و مکانیزم های این فکر کردن را هم به صورت نظریه ای بیان کرد و اسمش را عمل رویا سازی یا Dream Work گذاشت. آن چنان که فروید می گفت خواب های همۀ انسان ها هم، مثل تفکرات انسان های بدوی، مشترکاتی با هم داشتند. هم از نظر این که همۀ آنها طبق الگوهای مشخص شکل می گرفتند و هم از نظر این که بعضی تصویرها بود که خیلی در آنها تکرار می شدند.
یونگ از روی آن مطالعات مردم شناسی و همین طور از روی تحقیقات فروید بود که تئوری ناخودآگاه جمعی و آرکی تایپ هایش را به جود آورد. او همچنان که گفتم آرکی تایپ ها را الگوهای تفکر ابتدایی می داند، تفکری که هم اجداد اولیۀ ما آن را داشته اند و هم همۀ ما آن را داریم، و به طور ناخودآگاه از ما سر می زند. برای همین است که در اسطوره ها و آفرینش های هنری و ادبی هم دیده می شود. به خاطر این که الهام و شهود که ماهیت ناخودآگاه دارند در این نوع آفرینش ها نقش دارد، و از این طریق است که آرکی تایپ ها هم در این نوع فعالیت ها وارد عمل می شوند.
تعداد آرکی تایپ ها خیلی زیاد است. اما بعضی از آنها مهم تر است. مثلاً یکی از آنها نحوۀ فکر کردن ما دربارۀ معشوقه است. وقتی عاشق می شویم فکر می کنیم معشوقه مان در تمام دنیا تک است، و هیچ کسی در دنیا نیست که بتواند جای او را برای ما بگیرد. یا مثلاً تصویر اولیه ای که هر زن از جنس مرد در ذهن خودش دارد. تصویری که زن از مرد در ذهن خودش دارد تصویری از یک نوع دانایی و نظریات خود به خود یا فی االبداهه است و آن را آنیموس می گویند، و زن این نوع دانایی را در مرد می جوید. یا همین طور آن تصویر اولیه ای که هر مرد از جنس زن در ذهن خودش دارد و آن را آنیما می گویند. تصویری که یک چیز رازآلود و مسحور کننده است، و مرد این رازآلودگی و زیبایی را در زن می جوید. آنیموس در همۀ زن ها یک جور است و آنیما هم در همۀ مردها یک جور است.
عباس پژمان
٣٠ آذر ١٣٩۴
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
📢 ۱۰ رمان خارجی که پیش از مرگ باید خواند/ بخش سوم
@matikandastan
٩- سلاخ خانه شماره ۵ / کورت ونه گات جونیر/ انتشارات روشنگران
📖«بیلی پیلگریم در بعد زمان چند پاره شده است.» جمله اول کتاب خلاصه کل داستان است. باورتان میشود؟ ونه گات کتابی نوشته است که یک بار داستان را در جمله اول کتاب گفته، بعد در فصل اول کتاب این کار را تکرار کرده و بعد در فصلهای دوم تا آخر یک بار دیگر داستان را گفته وباور کنید که این کارها را آن قدر هنرمندانه انجام داده که شما درحین خواندن اصلا متوجه این تکرارها نمیشوید. از ونه گات در ایران کتابهای مختلفی ترجمه و چاپ شده است، با این حال «سلاخ خانه شماره ۵» طرفداران بسیار بیشتری دارد. این هم به خاطر تقدم زمانی ترجمه این کتاب است که در واقع باب آشنایی ما را با عمو کورت باز کرد و هم به خاطر تم کتاب که درباره جنگ جهانی دوم و موضوعی ملموس است (باقی کتابهای ونه گات چنین موضوعی ندارند، به اضافه این که ونه گات خودش در جنگ جهانی دوم در گیر و در واقع اسیر بوده و همین به ملموس تر شدن داستان کمک کرده) و بالاخره این که انسجام داستان و پیوند عجیب خطوط مختلف داستانی در این کتاب به قدری زیاد و محکم است که شک نکنید، نمیتوانید کتاب را زمین بگذارید.
۱۰- خداحافظ گاری کوپر/ رومن گاری/ انتشارات نیلوفر
📖شما میدانید مغولستان خارجی کجاست؟ حتما میدانید! منتها ممکن است به این ناکجا آباد خودتان یک اسم دیگری داده باشید. این اسم را «لنی» روی ناکجا آباد خودش گذاشته. لنی یک جوان آمریکایی است که برای فرار از جنگ ویتنام به صورت غیر قانونی به سوئیس آمده و آن جا دارد برای خودش اسکی بازی میکند و عاشق تنهایی است. او دوست دارد کمتر کسی زبان انگلیسی بلد باشد و فکر میکند که عشق کار آدمها را تمام میکند و از وابستگی بدش میآید و از پلیس بدش میآید. از خیلی چیزهای دیگر هم بدش میآید؛ فقط اسکی کردن را دوست دارد و عکس گاری کوپر را توی جیبش دارد و هر از چند گاهی آن را در میآورد و نگاه میکند و میگوید که مرگ گاری کوپر، مرگ معصومیت و مردانگی و خیلی چیزهای دیگر بوده. خودش هم برای فرار از دردسر همیشه دروغ میگوید و یک پا هولدن کالفیلد است، منتها بیشتر از هولدن جمله قصار توی چنته اش دارد و هنوز نمیداند روزگار چه بازی ای قرار است به سرش بیاورد و آشنایی با جس کارش را تمام میکند. عشق از همه چیز محکم تر است و جس را که میخواسته سر لنی کلاه بگذارد دوباره پیش او میکشاند و آن وقت دیگر لنی به مغولستان خارجی هم فکر نمیکند و خیلی چیزهای دیگر و خیلی حرفهای دیگر و...
(منبع: تارنمای سیمرغ به نقل از همشهری جوان/ شماره ٢۵٩/ احسان رضایی)
@matikandastan
📢 ۱۰ رمان خارجی که پیش از مرگ باید خواند/ بخش نخست
@matikandastan
۱- مرشد و مارگریتا/ میخائیل بولگاکف/ نشر نو
📖کتاب با صفحه مکالمه دو شاعر روس در پارکی در مسکو شروع میشود که دارند به عادت کمونیستهای آن زمان به باورهای خداپرستانه ایراد میگیرند.
شیطان که دست بر قضا در آن روز در مسکوست به میان حرفهای آنها میرود و میگوید بالاتر از همه دلیلهای اثبات وجود خدا که آن دو ردشان میکنند، یک دلیل ساده تر وجود دارد و آن این که «خدا هست».دوشاعر روس به شیطان میخندند و ماجراها شروع میشود.
شاعران روس کشته میشوند، پلیس و کا گ ب سرگردان میشود. مارگریتا حاضر به فداکاری میشود،تئاتر مسکو حادثه آفرین میشود،عده زیادی دیوانه میشوند...
درس اصلی این کتاب در واقع همین است که «به شیطان نباید خندید.»
داستان با سه خط داستانی پیش میرود و در انتها هر سه خط به طرز حیرت انگیزی به هم میرسند.
داستان در دل ماجرای خودش، خیلی آرام و زیر پوستی فضای پلیسی حکومت استالین فوق العاده از داستان تصلیب مسیح پیامبر (ع) –که البته با روایت کتاب مقدس تفاوت دارد و به روایت اسلامی ماجرا شبیه است– را هم میتوانید بخوانید.پونتوس پیلاطس این کتاب،همواره منتظر است تا مسیح او را ببخشد.
٢- وداع با اسلحه/ ارنست همینگوی/ انتشارات نیلوفر
📖باید این کتاب را بخوانید تا بفهمید چرا همینگوی داستان نویس بزرگی است.هنر او در این کتاب،در این نکته است که همینگوی چیزی رمانتیک را به شکلی غیررمانتیک روایت میکند.
ماجرای این کتاب که دراصل ماجرایی است که بر خود نویسنده رفته،داستان یک راننده آمبولانس جوان به اسم هنری است که جنگ جهانی اول را در شمال ایتالیا تماشا میکند.در آغاز کتاب او به عشق اعتقادی ندارد و جنگ برایش چیزی سرگرم کننده و بی خطر به حساب میآید که معلوم نیست روزنامهها چرا آن قدر بزرگش میکنند اما درست در پایان یک سال(سال ۱٩۱٧،زمان وقوع داستان) هنری کاملا عوض شده است.پرستاری که موقع بستری شدن او در بیمارستان دلش را برده بود،کشته شده است و حالا هنری به جهان طور دیگری نگاه میکند. اما این اتفاقات پی در پی چنان نرم و روان و عادی روایت شده اند که این کار فقط از همینگوی برمیآید،توصیفهای ساده،جملات کوتاه،بدون هیچ تجزیه و تحلیل خاصی.
دقیقا همان صفت«نرم» برای نوع روایت کتاب مناسب است که در ترجمه دریابندری هم به طرز حیرت انگیزی فوق العاده از آب درآمده (این اولین ترجمه دریابندری بوده). باید خودتان کتاب را بخوانید تا بفهمید چه میگویم.
٣- خداحافظی طولانی/ ریموند چندلر/ انتشارات روزنه کار
📖چندلر این خاصیت را داردکه هیچ وقت شمارا ناامید نمیکند،یعنی تمام انتظاراتی را که میشود ازیک رمان پلیسی خوب داشت،او یکجا به شما میدهد، معما،جنایت،سرنخهایی برای حدس زدن،کاراگاه،نکات ریزی که بعدا موقع بازگشایی معما یادت بیاید که آنها را جا انداخته ای و بالاخره مسابقه بین نویسنده وخواننده.چندلر و کارآگاهش فیلیپ مارلو همه اینها را دارند.این کارآگاه بارانی پوش،حاضر جواب، شوخ و البته تنها،انگ کارآگاهی است.درواقع تصورکردن داستان با هر کارآگاه دیگری(مثلا مایکهامر با آن اخلاق کینه ای و انتقام گیرش یا هرکول پو آروی مبادی آداب) بسیاردشوار است.فقط مارلوست که حاضر میشود به کسانی که قبلا به او ضربه زده اند هم کمک بکند. هرچند این تلخی در آخر کتاب به جا میماند که امید و تلاش مارلو برای این که دنیا جای بهتری شود،دربرابر عمق تباهی انسانها حاصل چندانی نداشته و مارلو دوباره همان مرد تنهایی است که باید خیابانهای نیویورک را به تنهایی و باتاسف طی بکند.
۴- گتسبی بزرگ/ اسکات فیتس جرالد/ انتشارات نیلوفر
📖این رمان برخلاف باقی کتابهای این فهرست که از همان اول کار میخکوبتان میکند،یک مشکل کوچک دارد،آن هم این که«گتسبی بزرگ»را شما اگر به عنوان یک داستان معمولی مثل هزاران داستان دیگر بخوانید اذیتتان نمیکند ولی وقتی آن را به چشم یک شاهکار دست میگیرید و مدام توقع یک چیز فوق العاده را دارید،متاسفانه رمان همین طور هی ناامیدتان میکند وناامیدتان میکند تاوقتی که به فصل آخر برسید و آن جاست که یک باره مات و مبهوت شکوه این داستان خواهیدشد.برای این که نمک آن غافلگیری ازبین نرود،انتهای داستان را تعریف نمیکنیم و همین قدر میگوییم که جی گتسبی با اسم واقعی جیمز گست،پسر جوان جاهطلب،بی دانش،رمانتیک و ماجراجویی است که بعداز شرکت در جنگ جهانی اول توانسته با درجه افسری برای خودش میان اشراف نیویورک جایی دست و پا بکند اما هنوز هم ازدرون غمگین است و نمادی به حساب میآید ازنسل جوانهایی که ازطرف بقیه درک نمیشوند و به قول نویسنده کتاب متعلق به«نسل از دست رفته»(یک چیزی معادل همان«نسل سوخته خودمان») است.کافی است دل به دل کتاب بدهید و با آن جلو بروید و خودتان را توی شخصیت گتسبی ببینید و الی آخر.
ادامه دارد...
@matikandastan
از او بسیار می گویند؛ و آنها که میگویند چرا خود چون او نیستند؟
📖 روز واقعه
✒ بهرام بیضایی
@matikandastan