mazaheriesfahani_ir | Unsorted

Telegram-канал mazaheriesfahani_ir - از زبان مشاور

409

🔸در اینجا نوشته‌ها، نمونه‌هایی از مشاوره‌ها، و مطالب انتخابی علی‌اکبر مظاهری، نویسنده، مشاور، و مدرس حوزه و دانشگاه را می‌خوانید. t.me/mazaheriesfahani_ir/1689 :آثار🔹 🔹پل ارتباطی: t.me/mazaheriesfahani 🔹در وب: www.mazaheriesfahani.ir

Subscribe to a channel

از زبان مشاور

💠 اعتیادهای پرخطر (۱)

🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی‌اکبر_مظاهری

⭕️ ریشه‌های طلاق (۱۴)

ما که زمان‌های پیشین را دیده‌ایم، باور نمی‌کردیم روزی جامعهٔ ما، چنین وخیم، گرفتار اعتیاد شود، اما شد. اکنون حجم عظیمی از طلاق‌ها به سبب اعتیاد مردان است. کمتر دیده‌ایم که این بلا، با این حجم، بر سر زنان‌مان آید. زنان نیز معتاد می‌شوند، اما ایشان، در این بلا، بسیار کمتر از مردان، گرفتارند؛ به دلایل ساختاری روحی ایشان و نیز به دلیل لطافت و نجابت ایشان. خدا را بر این نعمت نجابت، شکرگزاریم.
از آمار معتادان سخن نمی‌گوییم، زیرا حال‌مان را خراب می‌کند. و نیز مردم، خود، از آن باخبرند.
ما اکنون، در مشاوره‌هایمان، شاهد طلاق‌های اعتیادی هستیم که بیشتر یا همهٔ آن‌ها به درخواست و اقدام خانم‌هاست. از این‌که آقایان به این بلا گرفتارند، سوگمندیم، اما از این‌که خانم‌ها به این مصیبت گرفتار نیستند یا گرفتاری ایشان اندک است، خدا را شاکریم.

🔹 یکی از پنج‌‌طلاق

قبلاً گفته‌ایم که از هر پنج طلاق، چهارتای آن ناروا است و یکی روا. اگر اعتیاد عمیق شود و معتاد، تن به درمان ندهد، می‌تواند سبب طلاق شود؛ طلاقی اسفبار، اما شاید روا؛ عمل جراحی؛ یکی از پنج‌‌طلاق.
دربارهٔ اعتیاد و عوامل ایجاد آن و آمار و حجم آن، هیچ نمی‌گوییم. جامعه‌مان به اندازهٔ کافی خبر دارد. دربارهٔ پلید‌بودن آن و زیان‌های آن نیز نمی‌گوییم. همگان، بیش یا کم، از این پدیدهٔ شرم‌آور، باخبرند، اما اکنون دو سخن داریم؛ یکی با خود معتاد، دیگری با همسر او. با دقت، همراهی‌مان کنید.

۱. با خود معتاد

ما شما را «بیمار» می‌دانیم، نه «جنایت‌کار». اما اگر بیمار، تن به درمان ندهد و بر بقای‌‌ بیماری‌اش پای فشارد تا به مرگ او انجامد، آن‌گاه است که این دیگر جنایت است و این بیمار، جنایت‌کار است.
شما بیش از هر کس درک می‌کنید که دارید هستی خود و خانواده‌تان را تباه می‌کنید. این تباه‌کاری، همانا جنایت‌کاری است. و شما می‌دانید که کارتان از منظر دیانت، حرام است. از منظر اخلاق، پلید است. از منظر حیثیت اجتماعی، آبروبَرَنده است. و زیان‌های بسیار دیگر. ما نه قصد سرزنش شما را داریم، نه می‌خواهیم پندتان دهیم. می‌خواهیم تلنگری به عقل و ایمان و وجدان‌تان بزنیم. بیندیشید که دارید چه را فدای چه می‌کنید.
ما درد شما را درک می‌کنیم. از عذابی که می‌کشید، رنج می‌بریم. می‌خواهیم که چنین نباشید. انتظارمان از شما این است که خودتان نیز حال خود را درک کنید. وخامت وضعیت خود و گرفتاری خانواده‌تان را فهم کنید. عزم‌تان را برای رهایی از این دام بلا، جزم کنید. دنیای خودتان و زندگی خانوادگی‌تان را از این تباهی، نجات دهید.

🔻 هشداری و بشارتی

هشدار: ادامهٔ این بیراهه، تباهی خودتان و فروپاشی خانواده‌تان را در پی دارد. این جهان و آن جهان‌تان را تباه می‌کند. ناروا است که برای این ارضای پلید، خودتان و خانواده‌تان و هر دو جهان‌تان را بر باد فنا دهید. از معتادانی که چنین خسارتی کرده‌اند، عبرت بگیرید. پای از این کجراههٔ سنگلاخی، بیرون نهید. استمرار این راه جهنمی، علاوه بر خسارت‌های پیشین، غیرت و عزت‌تان را نیز می‌سوزاند. بسیاری از پلیدکاری‌های معتادان، به سبب سوختن غیرت و عزت ایشان است. برخی از معتادان، که پیش از اعتیاد، غیرتمند و عزتمند بوده‌اند، بر اثر اعتیاد، چندان بی‌غیرت و بی‌شرافت می‌شوند که دیگر ننگ دزدی و پلیدی‌های دیگر را درک نمی‌کنند.

بشارت: ترک اعتیاد، هر چه که باشد، امکان‌پذیر است. هرگز مپندارید که این بیراهه، بی‌بازگشت است. ما و نیز شما کسانی را دیده‌ایم که از این کجراههٔ جهنمی، بازگشته‌اند و خود و زندگی‌شان را سامانی دوباره داده‌اند. این بازگشت، مانند بازگشت گناهکاران از گناهان‌شان است. ما و شما فراوان دیده‌ایم گناهکارانی را که توبه کرده‌اند و انسان دوباره‌ای شده‌اند. با توکل به خدا و یاری‌طلبی از او، توبه کنید. باز ایستید. بازگردید. لذت پاکی را می‌چشید. باز محبوب می‌شوید. زندگی‌تان سامان می‌گیرد. یا الله بگویید. همگان کمک‌تان می‌کنند تا جایگاه پیشین‌تان را دوباره به دست آورید. از خدا پاکی از اعتیاد را بطلبید. اگر لازم است، از مشاور و روان‌پزشک، کمک بگیرید. ورزش کنید. حتی اگر ضرورت دارد، به کمپ ترک اعتیاد بروید. زود خود را پاک کنید. به امید خدا.

{ادامهٔ مطلب را در پست بعد بخوانید. ان‌شاءالله}

۲۳ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

Читать полностью…

از زبان مشاور

🌹 مهلت پنج‌روزه (۳)

🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی‌اکبر_مظاهری

🔹 از زبان مشاور

🔸 مشاورهٔ طلاق

آن خانمی که آن مهلت پنج‌روزه را با ایشان مطرح کردیم، گزارشی نوشته است و راهکارهای بعدی را طلبیده است. ببینیم:

سلام و تحیت. حالا سه‌روز از آن مهلت پنج‌روزه می‌گذرد. راهکارها را عمل کردم. فرمودید گزارش‌ دهم تا راهکارهای بعدی را بفرمایید.
این سه‌روز چنین گذشت:
درخواست طلاق را ندادم. خلوت‌گزینی کردم. مشاور خود شدم؛ مشاوری بی‌طرف؛ بدون وکالت و قضاوت.
این نتایج حاصل شد:
۱. تردیدم در طلاق، شدید شد.
خشمم فروکش کرد. دیدم فعلاً طلاق به صلاح‌مان نیست. یک زندگی چهارنفره متلاشی می‌شود. خودم و همسرم و دوفرزندمان آواره می‌شویم.
۲. یافتم که من هم مقصرم. قبلا فکر می‌کردم همهٔ تقصیرها با همسرم است.
حالا که «خودمشاوره‌ای» کردم، یافتم که تقریباً نصف تقصیرها با من است. قبلاً یک‌طرفه به قاضی می‌رفتم و ازخودراضی برمی‌گشتم، اما حالا نصف - نصف شده‌ایم.
۳. هنوز از طلاق منصرف کامل نشده‌ام. آن را عقب انداخته‌ام.
حالا چه کنم؟ نیازمند ادامهٔ راه حل‌ها هستم. سپاسگزارم.

🔻 پاسخ ما

خدا را شکر که «خودمشاوره‌ای»تان، آرام‌تان کرده و نتایج خوبی حاصل شده است.
اکنون چنین کنید:
۱. مشاورهٔ‌ حضوری همسرتان را با خود همراه کنید و نزد مشاوری دانا و توانا بروید.
مشاوری را در شهرتان نمی‌شناسم. بجویید، می‌یابید. اگر همسرتان همراهی کرد، که خوب. اگر مقاومت کرد، به ایشان اطمینان دهید که نمی‌خواهید او را به‌ محاکمه بکشانید و حکم محکومیتش را بگیرید. اگر با ملایمت بگویید: مسائلی برای زندگی مشترک‌مان پیش آمده، بیاییم همدیگر را در حل آن‌ها کمک کنیم، به احتمال زیاد می‌پذیرد. یکی از دلایلی که همسران، به‌خصوص آقایان، مشاوره را نمی‌پذیرند، این است که احساس می‌کنند دارند به محاکمه کشانده می‌شوند و قرار است محکوم شوند. این احساس ناخوشایندی است. بخشی از این ذهنیت اشتباه، محصول دعوت ناشیانهٔ همسر است. آدمی، به پای خود و با رضایت، به محاکمه نمی‌رود. این احساس «به‌محاکمه‌رفتن برای محکومیت»، باید بدل شود به «به‌مشاوره‌رفتن برای حل مسأله».
ما، در مشاوره‌هایمان، مقاومت خانم‌ها را نیز شاهدیم، اما آقایان بیشتر مقاومت می‌کنند؛ به همین دلیلی که بیان شد و دلایل دیگر.
نتیجهٔ مشاوره‌تان را برایم گزارش کنید.
۲. مطالعهٔ کتاب
کتاب «نبرد بی‌برنده» را بخوانید؛ به‌دقت و با حوصله‌ورزی. این کتاب را با همان حس «خودمشاوری» بخوانید، نه حس وکالت و قضاوت. این کتاب، آبی‌ است بر آتش خشم و مرهمی است بر زخم‌های دل. ان‌شاءالله.
۳. دست بر دامان خدا
دامان خدا را بگیرید؛ با دست دعا و چشم امید. از آن مهربان بطلبید کشتی زندگی‌تان را از گرداب اضطراب، به ساحل آرامش برساند. دعای‌تان از بن جان باشد، نه از سر زبان. نتایج کارهای‌تان و احوال‌تان را به ما گزارش کنید تا خوانندگان‌مان نیز بهره جویند.
به امید خدا.

۱۹ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

Читать полностью…

از زبان مشاور

🌹 مهلت پنج‌روزه

🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی‌اکبر_مظاهری

🔹 از زبان مشاور

🔸 مشاورهٔ طلاق

🔻 پرسش

خانمی نوشته است: قصد دارم فردا درخواست طلاق دهم. امروز، اتفاقی، یکی از مطالب شما دربارهٔ طلاق‌های ناروا را در «از زبان مشاور» دیدم. کنجکاو شدم. به‌دقت خواندم. سپس چند پست دیگرتان در این موضوع را خواندم. تفکر کردم. از طلاق منصرف نشدم، اما تردید کردم. با خود گفتم، پیش از اقدام، با شما مشورت کنم. راهنمایی بفرمایید.

🔻 پاسخ ما

مرحبای‌تان می‌گوییم که تردید کردید. تردید، همیشه و همه‌جا، منفی نیست. در پاره‌ای از امور، تردید، عین حکمت است. تردید حکمت‌آمیز، در برخی کارها، شرط خردمندی است؛ به‌ویژه در اقدام‌های پرخطر. طلاق، از اقدام‌های خطیر است. حقا که اندیشیدن شکیبانه در آن، عاقلانه است.
اینک، خارج از نوبت و مختصر، پاسخ می‌دهم. تفصیل پاسخ، بماند برای چند روز دیگر. ان‌شاءالله.
اکنون چنین کنید:
۱. اقدام به درخواست طلاق را پنج‌روز به تأخیر اندازید. تحمل رنج این تأخیر، اگرچه سخت باشد، اما خارج از توان نیست.
۲. در این پنج‌روز، چنین کنید:
اول: مکانی خلوت بیابید. کاغذ و قلم داشته باشید. اندیشه‌تان را بر اقدامی که قصد انجامش را دارید، متمرکز کنید. خود را مشاور فرض کنید؛ مشاوری دانا و توانا؛ که کسی که مسئله‌‌ای مانند شما دارد، به او مراجعه کرده و از او یاری می‌طلبد.
هشدار و هشدار که خود را وکیل یا قاضی فرض نکنید! اگر خود را وکیل فرض کنید، مجبور می‌شوید به زیان همسرتان و به سود خودتان مدرک بیابید. و اگر خود را قاضی فرض کنید، به نفع خودتان و به ضرر همسرتان حکم می‌کنید. با این فرض، نتیجهٔ مطلوب حاصل نمی‌شود. اما اگر خود را مشاوری دانا و توانا فرض کنید، بی‌طرفانه به کاویدن مسئله می‌پردازید. حاصل اندیشه‌های‌تان را بنویسید؛ به‌تفصیل و با جزئیات، صریح، بی‌موضع‌گیری، بی‌رودربایستی، شجاعانه، صادقانه.
این خلوت‌گزینی و اندیشیدن و کاویدن و نوشتن، نتایج ارجمندی را ثمر می‌دهد.
دوم: عواقب پس از طلاق را در نظر آورید. پس از طلاق، مشکلات سختی پدید می‌آید. زیان‌ها و سودهای پس از طلاق را بسنجید. سپس زیان‌ها و سودهای ادامهٔ این زندگی را حساب کنید. اگر نیکو محاسبه کنید، نتایج تعجب‌انگیزی می‌یابید.

حالا تا دیر نشده و فردا اقدام خطرناکی نکرده‌اید، همین راهکارها را انجام دهید و نتیجه را به من بگویید، تا بعدا به‌تفصیل پاسخ دهم. ان‌شاءالله.
برای‌تان دعا می‌کنم که آنچه صلاح‌تان است را خدا به دل و ذهن‌تان آورد. امیدوارم تردیدتان شدید شود.
به امید خدا.

۱۶ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

Читать полностью…

از زبان مشاور

✅ پرخاشگری و ناکامی (۲)

✍ نویسنده: خانم سعیده اسماعیل‌پور، مقطع فوق لیسانس روان‌شناسی

با تشکر از جناب استاد دکتر برزو امیرپور

✳ تاثیرهای درد و گرما

بسیاری از ما وقتی با چکش به انگشت شست‌مان ضربه میزنیم، برافروخته می‌شویم و می‌خواهیم به نزدیک‌ترین چیزی که در دسترس‌مان قرار دارد، حمله کنیم. در آزمایش‌هایی، دانشجویانی که دستشان را کاملا در آب سرد یا گرم فرو برده بودند و احساس درد می‌ کردند، بیشتر از کسانی که درد نداشتند، پرخاشگری می‌کردند.
دیگر شکل‌های ناراحتی جسمی، نظیر گرما، رطوبت، آلودگی هوا، ازدحام و بوهای نامطبوع نیز آستانه‌ رفتار پرخاشگرانه را پایین می‌آورند.
تجزیه و تحلیل آشوب‌ها در ۷۹ شهر، در طول سال‌های ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۱ نشان داد که آشوب و اعتراض، بیشتر در روزهای گرم روی می‌دهد. هرچه تعداد روزهای گرم سال بیشتر باشد، احتمال وقوع جرایم خشونت‌ آمیز بیشتر است.

✳ ناکامی و پرخاشگری

فرضیه‌ ناکامی - پرخاشگری، برای اولین‌بار در سال ۱۹۳۹ از جانب دالارد و دوب، میلر، موور، عرضه شد. این عده در اوایل کار تحقیقی خود به این نتیجه رسیدند که رفتار پرخاشگرانه نتیجه‌ مستقیم ناکامی است و بالعکس، یعنی وجود ناکامی، همیشه سبب بروز پرخاشگری می‌شود.
از زمان ارائه این فرضیه به بعد، افرادی نظیر مازلو، ۱۹۴۱، آذین، ۱۹۶۶، باس، ۱۹۶۱ و دیگران، در این باره تحقیق کرده‌‌اند.
یکی از آثار این تحقیقات، اصلاح فرضیه‌ ناکامی - پرخاشگری بود که از سوی برکوینز عرضه شد. این تئوری، دو بخش مهم را به تئوری اولیه‌ ناکامی - پرخاشگری اضافه کرد:
اول اینکه هر عمل پرخاشگرانه صرفا نتیجه‌ ناکامی نبود و عوامل دیگری در بروز آن دخیل هستند. یعنی می‌تواند در غیاب ناکامی ظاهر شود. برای مثال از عمل پرخاشگرانه‌ خود جهت جلب توجه یا محبت دیگران استفاده کند. در این حالت، بی‌توجهی اطرافیان به این عمل احتمالا سبب ناکامی خواهد شد. و دیگر اینکه رابطه‌ بین ناکامی و پرخاشگری، ضعیف‌تر از آن است که توسط این گروه پیشنهاد شده است.
با این توصیفات، ناکامی دلیل عمده‌ پرخاشگری است.
ناکامی زمانی روی می‌دهد که فرد، در راه رسیدن به یک هدف یا لذت مورد انتظار، متوقف شود.
همه‌ ما گاهی دست کم ۳ یا ۴ بار در هفته ناکامی را تجربه می‌کنیم (البته اگر ۳ یا ۴ بار در روز نباشد!). مطابق نظریه ناکامی - پرخاشگری، ادراک افراد از عدم دست‌یابی به اهدافشان، احتمال پاسخ‌های پرخاشگرانه را افزایش می‌دهد.
این نظریه، به‌ویژه زمانی به حقیقت می‌پیوندد که ناکامی ناخوشایند، ناخواسته یا غیر قابل کنترل باشد.
عوامل زیادی می‌توانند ناکامی را افزایش دهند و بنابراین، احتمال وقوع برخی شکل‌های پرخاشگری افزایش می‌یابد. یکی ازاین عوامل، میزان نزدیکی فرد به هدف و موضوع مورد علاقه‌ او است. هرچه فرد به هدف نزدیک‌تر باشد و انتظار لذت بیشتری را داشته باشد، با خنثی شدن آن هدف، انتظار پرخاشگری بیشتری وجود دارد.
عامل بعدی بدیهی و آشکار است، منزلت و قدرت فرد، مسئول ناکامی و توانایی شخص برای مقابله به مثل کردن است. بی‌تردید، ناشکیبایی و گستاخی‌کردن به کارمند بی‌کفایتی که از شما خیلی دور است و اصلا نمی‌داند شما کیستید، ساده‌تر از ابراز خشم‌تان به فرد مشغولی است که علت ناکامی شما است و به صورت شما خیره شده است. به همین ترتیب، اگر ناکامی قابل درک، مشروع و غیر عمدی باشد، تمایل به پرخاشگری کاهش خواهد داشت.
تاُکید می‌کنیم که ناکامی همان محرومیت نیست. کودکانی که اسباب بازی ندارند، پرخاشگرتر از کودکانی که اسباب‌بازی دارند، نیستند.
در رابطه‌ ناکامی - پرخاشگری، حیوانات نیز با انسان‌ها شریکند و در آن‌ها این رابطه به صورت ساده‌تری دیده می‌شود. وقتی گربه‌ گرسنه‌ای به گوشت می‌رسد، اگر ناگهان آن را از او بگیریم، به ما حمله‌ور می‌شود. در میان حیوانات، پرخاشگری به‌صورت غریزه اصلی و ابتدایی کمتر دیده می‎شود؛ به این معنی که حیوان، اگر ناکامی خاص نداشته باشد یا اگر برای رفع یکی از نیازمندی‌های خود ناچار نشود، معمولا به پرخاشگری نمی‌پردازد. پرخاشگری حیوان معمولا برای حفظ نفس یا رفع گرسنگی یا راضی‌کردن یکی دیگر از نیاز‌های غریزی اوست.
به طور خلاصه، پرخاشگری دارای عوامل گوناگونی است که مهم‌ترین آن‌ها ناکامی است و ما باید با یادگیری، آموزش و تمرین، خودمان را از عوارض پرخاشگری به‌وجود آمده از ناکامی مصون بداریم.

منابع:
۱. روانشناسی اجتماعی پیشرفته (ورژن9)، آرنسون، ویلسون، اکرت و سامر. ترجمه: دکتر مجید صفاری‌نیا، پرستو حسن زاده، ناشر: ارس باران.
۲. روانشناسی عمومی پیشرفته هیلگارد، اتکینسون، اسمیت و هوکسما. ترجمه: محمد‌نقی براهنی و دیگران، ناشر: اتشارات رشد.
۳. مقاله ناکامی و پرخاشگری، دکتر محمود صناعی.

۱۳ خرداد ۱۴۰۰

t.me/mazaheriesfahani_ir
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
eitaa.com/Mazaheriesfahani
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
h

Читать полностью…

از زبان مشاور

🌧 مثل باران

📽 فایل صوتی - تصویری

👥 جوانان و انتخاب همسر

📺 شبکه سه سیما

🎙علی‌اکبر مظاهری

⏰ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۰

https://chat.whatsapp.com/EjPXPEDEUvkAh77TSc5b4M

Читать полностью…

از زبان مشاور

🦋 در دامان خدا پناه گیریم

🔮 پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری به یک پرسش مشاوره‌ای

📝 منتشر شده در ماهنامه «خانه خوبان»، اردیبهشت ۱۴۰۰

✔️ فایل پی دی اف


ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید:
تلگرام:
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتس‌اپ
https://chat.whatsapp.com/Dtdgvhgz97CBZhIo48t9LT

https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani

Читать полностью…

از زبان مشاور

جنگ و صلح همسران (۵)

🔹زبان زنان - خشم مردان

🔸کاوشی در ریشه‌های نزاع همسران

🖋نویسنده و مشاور: علی‌اکبر مظاهری

🔹از پدیده‌های ناخوشایندی که در مشاوره‌ها مشاهده می‌کنم این است که خانم‌ها، ضد شوهرانشان، بسیار بدگویی می‌کنند. از گله و شکایت و درددل بیشتر است؛ بسیار بیشتر. ابتدا با عنوان «طرح مسئله» سخن می‌گویند؛ به‌‌قول خودشان، «مشکل زندگیشان» را بیان می‌کنند، اما به‌زودی سخنانی می‌گویند که حیرت می‌کنم.
به ایشان می‌گویم: نکوشید همسرتان را نزد من محکوم کنید، چون من قاضی نیستم و حکم نمی‌دهم.
همگی‌شان، بی‌استثنا، می‌گویند:
«نه! نمی‌خواهم او را محکوم کنم، می‌خواهم مشکل زندگی ما را بدانید تا کمک‌مان کنید... .»
اگر به ایشان بگویم قاضی هستم و می‌خواهم حکم صادر کنم، هرچه می‌توانی از همسرت بد بگو، بیش از آنچه گفته‌اند، چیزی ندارند؛ یعنی همه‌چیز را گفته‌اند. او را کاملاً لجن‌مال کرده‌اند.
گاهی با خود می‌اندیشم: چرا چنین است؟ مگر اینان همسر، محرم، یاور و شریک زندگی هم نیستند؟!
پاسخی نمی‌یابم. پاسخ‌هایی می‌یابم، اما هیچ‌کدام قانعم نمی‌کند.

به روزگاران پیشین که می‌اندیشم و در ذهنم می‌کاوم، هیچ زمانی را مانند اکنون نمی‌یابم. مگر چه شده؟ چه چیزی تغییر کرده که خانم‌های اکنون، بسیار بیش از خانم‌های نسل قبل، از همسرشان بد می‌گویند؟ پاسخ واضحی نمی‌یابم.

🔹اما مردان!

مردانی نیز از همسرشان بد می‌گویند، اما نه در ابتدا، بلکه پس از آن که ما می‌خواهیم مسئله‌شان را بگویند. ایشان - تقریباً - بیست درصد خانم‌ها از همسرشان بدگویی می‌کنند.
این‌که خانم‌ها پرسخن‌تر از آقایان‌اند، درست. این‌که خانم‌ها ریزبین‌تر از آقایان‌اند، درست. این‌که خانم‌ها عاطفی‌تر از مردان‌اند، درست. اما این‌همه بدگویی از شوهران، طبیعی نیست.

🔹خشم مردان

مردان، بر اثر تحقیر زنان و تندزبانی ایشان، به خشم می‌آیند؛ خشمی که بدل به کینه می‌شود و لجبازی، و سپس حس انتقام‌جویی را در آنان برمی‌انگیزد و به‌تدریج از همسرشان متنفر می‌شوند.

🔹صحنه‌ای هولناک

این صحنهٔ هولناک را ببینید:
بدزبانی زنان، تحقیر مردان، خشم مردان، بدگویی هر دو، آبروریزی زنان، کینه به‌دل‌گرفتن مردان، شکستن اقتدار مردان، تحقیرشدن مردان، لجبازی هر دو، مجادله‌های بی‌امان… و در نهایت، دلسردی هر دو و تباهی زندگی.

🔹برخی از عوامل

۱. دخالت خانواده‌ها:
در نسل‌های پیشین، خانم، وقتی ازدواج می‌کرد، از خانواده‌اش فاصله می‌گرفت. حتی اگر در یک شهر بودند، زود به زود همدیگر را ملاقات نمی‌کردند. ممکن نبود. اما اکنون تلفن‌های سیم‌دار (ثابت) و بی‌سیم (موبایل)، خانم را وسط خانهٔ مادرش قرار می‌دهد. هر روز و حتی هر ساعت، با هم در ارتباط‌اند.
در این حالت، یکی‌دیگر از ضعف‌های اخلاقی خانواده آشکار می‌شود؛ مادر خانم، دخترش را ضد دامادش تحریک می‌کند. کثیری از نزاع‌های همسران، برآمده از ارتباط تنگاتنگ با خانواده‌هاست.

در مشاوره‌هایم، کمتر نزاعی را از همسران دیده‌ام که رگه‌هایی و سرنخ‌هایی پنهان و آشکار، از دخالت‌ خانواده‌هایشان در آن نباشد؛ به‌خصوص از ناحیه مادر خانم و نیز مادر آقا.
گاهی در عجب می‌شوم که اینان چگونه دلشان می‌آید آشیانهٔ فرزندانشان را چنین به آتش بکشند؟!
این از نشانه‌های ضعف اخلاق در جامعهٔ ماست.

🔸دنبالهٔ عوامل را در پست بعدی بخوانید.

۱ شهریور ۱۴۰۰

📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید:

🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

Читать полностью…

از زبان مشاور

«معجزهٔ هدیه، در جان همسران!» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع) / نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش بیست و نهم

استاد مظاهری در بخش بیست و نهم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

یکی از کوچک‌های بزرگ در روابط همسران، به‌ویژه زوج‌های جوان، «اهدای هدیه» است.

افسوس که بسیاری از مردمان، هدیه را جزو هزینه‌های زندگی نمی‌شمارند و اهدای آن را از وظایف همسران نمی‌دانند.

البته از منظر قوانین حقوقی نیز مسأله به همین شکل است؛ هدیه، جزو نفقه نیست و اهدای آن بر عهدۀ کسی نیست؛ امّا فراتر از دیدگاه حقوق، دیدگاه اخلاق است. از منظر اخلاق، پاره‌ای از آنچه در قوانین حقوقی آمده است، کمرنگ یا ناپدید می‌گردد و در عوض، پدیده‌های دیگری جلوه‌گر می‌شوند که از آنچه در حقوق آمده است، زیباتر و آسان‌ترند.

اهدای هدیه، بی‌آن‌که سختی نفقه را داشته باشد، از آن خوشایندتر است، زیرا نه تنها اجبار حقوقی و دشواری تکلیف را ندارد، بلکه عملی شوق‌انگیز و لذت‌بخش است و انجام آن، نه تنها خستگی نمی‌آورد، بلکه خشنودی و بهجت می‌آفریند.

ارجمندی هدیه

هـدیه، مایـۀ دلخوشی همسر است ـ چه زن و چه مرد ـ و او را بـه زنـدگـی امیدوارتر می‌کند و از خستگی‌هایش می‌کاهد و تحمّل دشواری‌ها را بر او آسان می‌نماید.

پیام هدیه به همسر این است که: دوستت دارم، برایم عزیزی، ارزشت را می‌دانم. هدیه سبب افزایش محبّت و کاهش رنج است.

این سخن ارجمند پیامبر رحمت(ص) را بنگریم:

«تَهادوا تَحابّوا فَإِنَّ الهَدِیَّهَ تُضَعِّفُ الحُبَّ وَتَذهَبُ بِغَوائِلِ الصَّدرِ؛ [۱]

به یکدیگر هدیه دهید و با همدیگر دوستی ورزید، که اهدای هدیه، دوستی را افزون می‌کند و کینه‌ها و تیرگی‌های سینه را می‌زداید.»

حسابگری خردمندانه

آیا هر خانواده می‌تواند پنج درصد از هزینه‌های جاری زندگی بکاهد و آن را برای کاری مهم ذخیره کند؟ البته که می‌تواند؛ به‌خصوص اگر بنا باشد این مبلغ را در جایی سرمایه‌گذاری کند که سود سرشاری داشته باشد و فایدۀ کلانی نصیب خانواده کند. کاستن پنج درصدی از هزینه‌های جاری زندگی و مصرف آن در هدیه گرفتن برای همسر، راستی که سودای پرسودی است.

این را نیز بیفزاییم که در بسیاری از موارد، می‌توان این مبلغ را صرف خریدن چیزهایی کرد که جزو هزینه‌های جاری خانواده است و برخی نیز جزئی از نفقۀ واجب محسوب می‌شود.

آیا عاقلانه نیست که ما، به جای آن‌که به ‌کردارمان رنگ سرد تکلیف و حقوق بزنیم، رنگ آتشین عشق بزنیم؟ نفقه را به هدیه و وظیفۀ حقوقی انفاق نفقه را به کردار عاشقانۀ اهدای هدیه تبدیل کنیم، تا هم وظیفۀ تأمین هزینۀ خانواده را ادا کرده و هم شادابی و امید آفریده باشیم.

مدیریت زندگی خانوادگی، زیرکی می‌طلبد. زیرکان این جهان، سعادتمندان دو جهان‌اند. کسی که نماز واجب خود را در مسجد و به جماعت می‌خواند، هم تکلیف شرعی خویش را ادا کرده، هم پاداش چند برابر برده است.

به فرمودۀ پیامبر اکرم(ص):

«المُؤمِنُ کَیِّسٌ فَطِنٌ؛ [۲]

مؤمن، هوشمند و زیرک است.»

آموزه‌ای از معارف اسلامی

پیامبر اکرم(ص) به جناب ابوذر فرمودند:

«یا أباذَر! لیَکُن لَکَ فی کُلِّ شَیءٍ نیَّهٌ حَتَّی فِی النَّومِ وَالأکلِ؛ [۳]

ای ابوذر! برای همۀ کردارهایت نیّت الاهی بگذار (و آن‌ها را با قصد تقرّب به بارگاه ربوبی به جای آر) حتّی خوابیدن و خوردن را.»

تو که می‌باید بخوابی، قربـهً إلی‌الله بخواب تا پاداش یابی. تو که می‌باید غذا بخوری، با نیّت جلب رضای خداوند بخور، تا به ساحَت وی نزدیک شوی.

ما به همسران می‌گوییم: شما که می‌خواهید برای همدیگر لباس و کفش و عطر بخرید، چرا آن‌ها را هدیه‌گونه نخرید و عاشقانه به یکدیگر تقدیم نکنید، تا هم ادای وظیفه کرده باشید، هم در اندام‌های زندگی‌تان نیروی تازه جاری سازید و بر رخسار حیات مشترکتان رنگی دلاویز بزنید؟

خریدن لباس همسران و نیز کفش و عطرشان، جزو هزینه‌های جاری زندگی ایشان است. حال اگر این خرید، در قالب هدیه خریده و تقدیم گردد، زدن دو هدف با یک تیر می‌شود، که این، کار زیرکان است. دانایان از فرصت‌های نیکو برای بهسازی حیات بهره می‌جویند. تبدیل هزینۀ تکلیفی به هزینۀ عاشقی، راستی که سودایی شورانگیز است و از عاقلان برمی‌آید.

احساس همسران از پوشیدن لباسی که به عنوان هدیه تهیه شده، با احساس ایشان از پوشیدن لباسی که با عنوان نفقه خریده شده باشد، متفاوت است؛ تفاوتی عظیم. لباس نفقه‌ای تن را می‌پوشاند و فایده‌های یک لباس عادی را دارد، ولی حالتی را در همسر بر نمی‌انگیزد، خاطره‌ای را زنده نمی‌کند، عشقی را نمی‌شوراند. امّا لباس هدیه‌ای، علاوه بر داشتن همۀ فایده‌های لباس نفقه‌ای، تحفه‌ای است معجزه‌آسا که تماس آن با بدن، حالتی دوست‌داشتنی را در وجود آدمی برمی‌انگیزد.

ادامه👇👇
https://fa.shafaqna.com/news/1147455/

به کانال از زبان مشاور ۳ بپیوندید👇👇
https://chat.whatsapp.com/EjPXPEDEUvkAh77TSc5b4M

Читать полностью…

از زبان مشاور

«نقش دیانت در سعادت زندگی خانوادگی» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع) / نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش بیست و هفتم

🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش بیست و هفتم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

حکمت و شریعت

آفریدگار حکیم، از سر حکمت و مصلحت، قوانین و دستورهایی به نام «دین» برای آدمی قرار داده است. البته هیچ آفریده‌ای بی‌قانون نیست، امّا قانون زندگی آفریدگان دیگر، در سرشتشان نهاده شده و برایشان پیامبر و شریعت فرستاده نشده است؛ آن‌ها از قوانین غریزی‌شان پیروی می‌کنند و همان راهبری‌های درونی برای گذران زندگی محدودشان کافی است. امّا آفرینش انسان به گونه‌ای دیگر است؛ او برای حیاتی جاوید آفریده شده و پرورشی ویژه را می‌طلبد. اگرچه در آفرینش انسان نیز غرایزی مانند غرایز دیگر جانـداران ـ با تفاوت‌هایی ـ لحاظ شده است، امّا آدمی افزون بر آن غرایز، آرمان‌ها و استعدادهایی دارد که بدون پیامبر و دیانت، به کمال و سعادت نمی‌رسد و بدون شریعت، حیاتش فرخنده نخواهد شد.

از این‌روست که نخستین انسانی که در زمین به حیات انسانی پرداخت (حضرت آدم)، پیامبر بود و شریعت داشت و آخرین کس در این حیات زمینی، امام است و ولیّ خدا.

آدمیان؛ چه تنها باشند، چه چند نفر با هم زندگی کنند و چه زندگی خانوادگی داشته باشند و چه جامعه‌ای تشکیل دهند و حیات اجتماعی داشته باشند، نیازمند دین و آیین الاهی‌اند؛ در همۀ شئون حیات.

ادامه👇👇
https://fa.shafaqna.com/news/1145284/

به کانال از زبان مشاور ۳ بپیوندید👇👇
https://chat.whatsapp.com/EjPXPEDEUvkAh77TSc5b4M

Читать полностью…

از زبان مشاور

«نسل پاکیزه» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع) / نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش بیست و پنجم

🔸 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش بیست و پنجم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

ازدواج با یک فرد، مساوی است با پیوند با یک خانواده، بلکه با یک فامیل، بلکه با یک نسل.
در مسألۀ انتخاب همسر، معقول نیست که انسان بگوید من می‌خواهم با خودِ این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و خویشانش ندارم؛ زیرا:

۱. این فرد، جزئی از همان خانواده و فامیل، و شاخه‌ای از همان درخت است. و این شاخه، از ریشه‌های همان درخت، تغذیه کرده است. بسیاری از اوصاف آن خانواده و فامیل، از راه وراثت و تربیت، به این فرد منتقل شده است.

امام صادق علیه السلام در این باره فرموده‌اند:
«تَزَوَّجُوا فِی الحُجزِ الصَّالِحِ، فَإِنَّ العِرقَ دَسَّاسٌ»؛
در دامن و خانواده شایسته، ازدواج کنید؛ زیرا عِرق (نطفه، خون، ژن‌) اثر می‌گذارد. (چرخان است. از کسی به کسی و از نسلی به نسلی منتقل می‌شود.)
پیامبرمان نیز فرموده‌اند:
«أُنظُر فِی أیِّ نِصابٍ تَضَعُ وَلَدَکَ، فَإِنَّ العِرقَ دَسَّاسٌ»
نیک بنگر که فرزندت را در کجا قرار می‌دهی (چه کسی را برای مادری یا پدری فرزندت انتخاب می‌کنی) زیرا عِرق و خصوصیات ارثی، به صورت پنهانی و بدون اختیار، منتقل می‌شود و اثر می‌گذارد.

۲. اگر تو با آنان کار نداشته باشی، آنان با تو کار دارند. هرگز نمی‌توانی همسرت را از آنان و آنان را از همسرت جدا کنی. خودت هم نمی‌توانی رابطه‌ات را با آنان قطع کنی. یک عمر باید با آن‌ها معاشرت و زندگی کنی.

۳. بدنامی یا خوش‌نامی آنان، تا آخر عمر، همراه آدمی است. تحمّل بدنامی آنان، سخت است.

۴. اوصاف آنان، در فرزندان آینده، تأثیر دارد.

پیامبر اکرم صلی الله علیه واله می‌فرمایند:
«تَخَیَّرُوا لِنُطَفِکُم، فَإِنَّ الأَبناءَ تَشبَهُ الأخوالَ»؛
بنگرید چه کسی را به همسری برمی‌گزینید، زیرا فرزندان، شبیه دایی‌هایشان می‌شوند.

توجه ویژه

در امور مهم، هرگز نباید تحت تأثیر احساسات واقع شد و در آن حال تصمیم گرفت. انتخاب همسر اگر از سیطرۀ عقل خارج و در قلمرو احساس واقع شد، مشکل‌ساز می‌شود.

اکنون که جوان، در آستانۀ یک تحوّل بزرگ در زندگی‌ واقع شده‌ است، شرط عقل است که خوب دقّت کند.
اینک می‌خواهی سرنوشتت را با یک خانواده و فامیل، پیوند بزنی.

با چشم دل، پیامبر را بنگر که تو را مخاطب قرار داده است و با گوش جان پیامش را بشنو:
«قامَ النَّبِیُّ صلی الله علیه واله خَطِیباً، فَقالَ: أَیُّهَا النَّاسُ! إِیَّاکُم وَ خَضراءَ الدِّمَنِ، قِیلَ: یا رَسُولَ اللهِ! وَ ما خَضراءُ الدِّمَنِ؟ قالَ: اَلمَرءَهُ الحَسناءُ فِی مَنبَتِ السُّوءِ»؛

پیامبر اکرم، به خطابه برخاست و فرمود: ای مردم! بپرهیزید از سبزه‌زاری که بر فراز مزبله‌ای روئیده باشد. پرسیدند: ای پیامبر خدا! سبزه‌زار بر مزبله چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خانوادۀ پلیدی رشد کرده باشد. (مرد نیز همین‌طور)

پرسشی و پاسخی

پرسش: ما دیده‌ایم که از خانواده‌های بد، گاهی فرزندانی خوب، بیرون می‌آیند و از خانواده‌های شریف، فرزندانی پلید؟

پاسخ:

یکم: بله، چنین است؛ امّا این اتّفاق، گاهی می‌افتد. گاهی در شوره‌زار، گُلی می‌رویَد و در گلستان، خاری. نمی‌شود بر مبنای استثناها، قانون کلّی بنا نهاد. آنچه ما بیان می‌کنیم، بر مبنای اغلب است.

دوم: همین استثناها نیز، با اصل خودشان ریشۀ مشترک دارند و بدون تردید آثاری از آن ریشۀ مشترک، در وجودشان هست، که ممکن است در احوال عادی ظاهر نشود، امّا در تلاطم‌ها و حالات غیر عادی ظاهر می‌شود. خاکسترها عقب می‌رود و باطن آشکار می‌گردد.

سوم: اگر برای کسی یقین حاصل شد که این فرع، با آن اصل، متفاوت است و نیز بتواند این فرع را از آن اصل جدا کند و نگذارد خانواده‌اش در زندگی آینده دختر و پسر نقشی داشته باشند، می‌تواند با او ازدواج کند. امّا این، کار هر کس نیست.

https://fa.shafaqna.com/news/1143816/

به کانال از زبان مشاور ۳ بپیوندید👇👇
https://chat.whatsapp.com/EjPXPEDEUvkAh77TSc5b4M

Читать полностью…

از زبان مشاور

«ساحران ماهر!» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع) / نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش بیست و سوم

🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش بیست و سوم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

آقایی پرسیده‌اند:
آیا جادو، در زندگی همسران، اثر دارد؟
گاهی، در زندگی‌مان، حالت‌هایی پیش می‌آید که غیرعادی است. مثلاً در همسرم تغییر اخلاق و تغییر رفتارهایی می‌بینم که نمی‌توانم باور کنم طبیعی باشد. تغییرهایی که هیچ دلیلی برای آن‌ها نمی‌یابم؛ نه دلیل یقینی، نه‌ دلیل احتمالی. از این رو ذهنم به سوی جادو و جنبل می‌رود.
اکنون سوالم این است که:
۱. آیا جادو، در زندگی همسران، واقعیت دارد؟
۲. آیا این تغییرات ناگهانی اخلاقی و رفتاری همسرم متاثر از جادو و رمالی و دعانویسی است؟
۳. من، در این نوسانات حال همسرم و بدرفتاری‌ها و بداخلاقی‌های او، چه کنم؟

پاسخ ما

۱. درباره جادو، رمالی، دعانویسی، طالع‌بینی، بخت‌بستگی، تاثیر اجنه، بسیار می‌پرسند. و عجب است که سوال‌کنندگان از این مسائل و معتقدان به این امور، فقط مردمان عامی و بی‌فرهنگ نیستند، باسوادان و روشنفکران نیز هستند.

پاسخ ما به آنان واضح است؛ همه این امور را باطل اعلام می‌کنیم. می‌گوییم این‌ها خرافات است. اعتنا نکنید. مشکلات‌تان را به گردن جن‌ها، جادوگران، طلسم، بخت‌بستگی، دعانویسی، فالگیری، طالع‌بینی، نیندازید و چاره کارتان را از باطل‌کنندگان سحر و گشایندگان طلسم نخواهید و دنبال طلسم‌گشایی به‌ وسیله شیادان نباشید.
آن‌گاه این سخن حضرت امیر در نهج‌البلاغه را برایشان می‌خوانیم و توضیح می‌دهیم:

آن‌هنگام که امیرمؤمنان عزم‌ کوفتن‌سر خوارج‌ نهروان کرد و سپاه را سامان داد و مهیّای‌ رفتن به نبردگاه شد، کسی از صحابیان ایشان، که به پندار خود، «علم‌ نجوم» می‌دانست، به امام عرض کرد:
«ای امیرمؤمنان! اگر در این‌هنگام به نبرد روی، می‌ترسم که به مراد خویش نرسی و بر دشمنانت پیروز نگردی. مـن این سخن را از دانش‌ ستاره‌شناسی و محاسبه‌های‌ نجومی می‌گویم.»

امیردانایان فرمود:
أتَزْعُمُ اءَنَّکَ تَهْدِی إلَى السَّاعَهِ الَّتِی مَنْ سَارَ فِیها صُرِفَ عَنْهُ السُّوءُ؟ وَ تُخَوِّفُ السَّاعَهِ الَّتِی مَنْ سَارَ فِیهَا حَاقَ بِهِ الضُّرُّ؟ فَمَنْ صَدَّقَکَ بِهَذَا فَقَدْ کَذَّبَ الْقُرْآنَ، وَ اسْتَغْنَى عَنِ الاِسْتِعَانَهِ بِاللَّهِ فِی نَیْلِ الْمَحْبُوبِ وَ دَفْعِ الْمَکْرُوهِ، وَ تَبْتَغِی فِی قَوْلِکَ لِلْعَامِلِ بِأمْرِکَ أنْ یُولِیَکَ الْحَمْدَ دُونَ رَبِّهِ، لِأنَّکَ بِزَعْمِکَ أنْتَ هَدَیْتَهُ إلَى السَّاعَهِ الَّتِی نالَ فِیهَا النَّفْعَ، وَ أمِنَ الضُّرَّ؛

تو می‌پنداری زمانی را می‌دانی و می‌نمایانی که هرکس در آن بـه سـفر رود، بـدی و نـاگـواری از وی دور می‌شود؟ و از ساعتی می‌هراسانی که هرکس در آن، مسافرت کـند، به زیان و دشواری دچار می‌گردد؟! آن‌کس که تو را در این ادّعا تصدیق کند(و تو را بر این مدّعایت راست‌گو شـمارد)، قرآن را تکـذیب کـرده و در رسیدن به خواستنی‌ها و دورراندن‌‌‌ ناگواری‌ها، خود را از خداوند، بی‌نیاز پنداشته است.

تو آنی که خواهانی تا آن‌کس که راست‌گویت می‌پندارد و در این گفتار، فرمانت را می‌برد، تو را، به جای خداوند، ستایش کند و سپاس گوید؛ زیـرا ادّعـای آن داری کـه وی را بـه زمـانی راه نموده‌ای که سود برده و از زیان، در امان مانده است.

سپس امام روی به مردمان و لشکریان نمود و فرمود:
أیُّهَا النَّاسُ إیَّاکُمْ وَ تَعَلُّمَ النُّجُومِ إلّا ما یُهْتَدَى بِهِ فِی بَرِّ اءَوْ بَحْرٍ، فَإِنَّهَا تَدْعُو إلَى الْکَهَانَهِ، وَ الْمُنَجِّمُ کَالْکَاهِنِ، وَ الْکَاهِنُ کَالسَّاحِرِ، وَ السَّاحِرُ کَالْکَافِرِ، وَ الْکَافِرُ فِی النَّارِ. سِیرُوا عَلَى اسْمِ اللَّه؛
هان! مردمان! از آموختن دانش‌ستارگان، پرهیز کنید؛ جز آن مقدار که برای راه‌یافتن در سفرهای دریا و بیابان، سودمند باشد؛ زیرا ستاره‌شناسی، به کـهانت و غیب‌گویی مـی‌انجامد و منجّم، چونان‌ کاهن و غیب‌گوست، و غیب‌گو، چونان جادوگر است و جادوگر، چونان کافر است و کافر، در آتش دوزخ است.
(اکنون با توکّل به خداوند، به جهاد با دشمنان شتابید) و به نام الله به پیش روید.
(خطبه ۷۹ نهج‌البلاغه)

برخی‌ها می‌پذیرند و از این خرافه‌ها دست می‌کشند و ذهنشان را از این یاوه‌ها پاک می‌کنند، بعضی‌ها هم (که تعدادشان اندک نیست) نمی‌پذیرند و همچنان به این راه باطل ادامه می‌دهند.

ادامه👇👇
https://fa.shafaqna.com/news/1142694/

Читать полностью…

از زبان مشاور

«آیا فرزندآوری مانع خدمت به کشور است؟» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع) / نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش بیست و یکم
‌‌
🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش بیستم و یکم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

خانمی پرسیده‌اند:

من و همسرم هر دو ۲۷ سال سن داریم و چهار سال است ازدواج کرده‌ایم. زندگی خیلی‌خوبی داریم. با توجه به نیاز کشور، زندگی خودمان را وقف کارآفرینی و همچنین کار علمی مورد نیاز کشور کرده‌ایم. علاوه ‌بر مشکلات و دغدغه‌های کارآفرینی، هیچ‌کدام علاقه‌ای به بچه نداریم؛ مخصوصاً خودم هرگز، حتی قبل از ازدواج، از بچه‌ها خوشم نمی‌آمد و الان هم دوست ندارم بچه‌دار شوم؛ اما با توجه به اوضاع جمعیتی کشور و نیز لزوم «زادآوری»، به‌عنوان یک اصل اساسی فطری، اکنون من و همسرم وظیفهٔ اصلی خودمان را نمی‌دانیم. با حجم زیاد کار و تمایل نداشتن به فرزند، نمی‌دانیم به‌ خاطر بچه‌دار نشدنمان، در برابر خداوند مسئول هستیم یا خیر؟ نمی‌دانیم زمان مناسب برای بچه‌دارشدنمان چه وقت است؟ تا کی می‌توانیم به تأخیر بیندازیم؟ خواهش می‌کنم ما را راهنمایی کنید.

پاسخ ما

۱. الاهی‌ شکر که – به تعبیر خودتان – زندگی خیلی‌خوبی دارید. خدا را بر این نعمت ارجمند شکرگزار باشید و این نهال فرخنده را رشد و کمال دهید. همچنین از این گوهر گرا‌ن‌سنگ صیانت کنید. مراقب باشید هرگز آفت نخورد. برای این هدف، دو کتاب «فرهنگ خانواده» و «آداب عشق‌ورزی» ما را بخوانید.

۲. خدمت در مسیر رشد علمی، اقتصادی و اجتماعی کشور، از بهترین حسنات است که شما از آن بهره‌مندید. الاهی شکر؛ اما امیر مؤمنان(ع) به مردمان زمان خلافت خویش می‌فرمود: «من شما را به بهای فاسدشدن خودم، اصلاح نمی‌کنم».*۱
این منطق دانایان و زیرکان است. اگر حضرت، همه مردم جهان را اصلاح می‌کرد، اما خودش فاسد می‌شد، هیچ نمی‌ارزید و خسارت محض بود. از این‌رو به صراحت می‌فرماید: من خودم را فدای شما نمی‌کنم. شما سعید شوید و من شقی؟ هرگز!
لازم نیست شما زندگی‌تان را وقف کارهایتان کنید. به قدر اعتدال کار کنید.

۳. کارآفرینی و کار علمی، منافاتی با فرزندآوری ندارد. به‌خوبی قابل جمع‌اند. می‌شود هیچ‌کدام را فدای دیگری نکنید؛ هرکدام به جای خود.
«که هر چیزی به جای خویش نیکوست.» *۲

۴. علاقه‌نداشتن به بچه‌ را جدی نگیرید. خودتان گفته‌اید «زادآوری یک اصل اساسی فطری است.» نمی‌شود که فطریات، نامطلوب جان انسان باشد. ما نمی‌دانیم که چه عاملی باعث بی‌علاقگی‌تان به فرزند شده است؛ اما هرچه که هست، خلاف فطرت است و گذراست. سن که بالاتر رود، جای خالی بچه به‌شدت احساس می‌شود. شما با تعبد به حکم فطرت که، خودتان آن‌را قبول دارید، بی‌علاقگی به فرزند را نادیده بگیرید و از ما، به‌عنوان متخصص این عرصه، بپذیرید که حتماً علاقه به فرزند در شما ایجاد می‌شود؛ بی‌هیچ تردید.

۵. زادآوری، از درخشان‌ترین ثمره‌های حیات آدمیان است. فرزند، نسل ما را ادامه می‌دهد و مانع ابتر شدنمان می‌شود. فرزند، گلی است از بوستان بهشت. فرزند، مایه برکت و طراوت و لطافت حیات این‌جهانی است. نیز سرمایه‌ای است برای جهان آخرتمان.

۶. به تعبیر خودتان، به خاطر بچه‌دار نشدنتان در برابر خداوند، مسئول هستید. بله مسئول هستید! آفرین به شما که چنان مؤمنید که خواهان ادای مسئولیت خود در قبال خداوندید.

۷. تا کی می‌توانید به تأخیر بیندازید؟ زن‌وشوهری ۲۷ ساله و پس از چهار سال ازدواج، اکنون زمان فرزندآوری‌شان است. تأخیر بیشتر، به صلاح نیست. از قوای جوانی‌تان کاسته می‌شود. نمی‌خواهیم نگرانتان کنیم، اما از نظر بیولوژیکی هم تأخیر انداختن به صلاح نیست. نگران نشوید و با توکل به خدا و ملاقات با پزشکی دانا و توانا و متدین، با تخصص زنان و زایمان، اقدام به فرزندآوری کنید.
خوب است در ادامه، با متخصص تغذیه نیز مشاوره‌ای داشته باشید.
کتاب «من و کودک من» از دکتر جواد فیض را داشته باشید و مطالعه کنید.

۸. این آیه از سورهٔ فرقان را، که در اوصاف بندگان ناب خداوند است، زیاد بخوانید:
رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ؛ خدایا! خدای ما! همسران و فرزندان ما را مایهٔ خنکا و روشنای چشممان قرار بده.*۳

هرگاه نیاز شد، با ما مشاوره کنید، هیچ دریغی نیست.
خداوند سبحان یاورتان باشد.

پی‌نوشت‌ها:
۱. نهج‌البلاغه، خطبه ۶۹
۲. شیخ محمود شبستری، گلشن راز
۳. سوره فرقان، آیه ۷۴

🌍 | خبرگزاری بین‌المللی شفقنا
shafaqna.com

Читать полностью…

از زبان مشاور

«جوانانمان را دریابیم!» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش بیستم

🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش بیستم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

خدایمان، به بزرگترانمان، فرموده است:
وَأَنکِحُوا الأَیامىٰ مِنکُم؛
بی‌همسرانتان را همسر دهید.
(سوره نور، آیه ۳۲)

پیامبرمان نیز به جوانانمان فرموده است: مَن أحَبَّ أن یَلقَى اللّه َ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْیَلْقَهُ بزَوجَهٍ؛
هرکس بخواهد که خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کند، باید با همسر برود. (بحارالأنوار)

کاهش ازدواج، چرا؟

از دلایل عمده کاهش ازدواج، تشریفات و مراسم ازدواج است. در تاریخ ما ایرانیان، هیچگاه تشریفات ازدواج، مانند این زمان نبوده است. هر چه این امور بیشتر شد، ازدواج کمتر شد.
نسبت این دو، سیر معکوس است؛ زیادشدن یکی سبب کاهش دیگری می‌شود.

هرگاه آمار افزایش مجردان در ایران را می‌بینم، اندیشناک می‌شوم؛ بالای ۱۰ میلیون پسر و دختر مجرد، که برخی‌شان به «تجرد مطلق» رسیده‌اند.

هنگام دیدن این آمار، ذهنم به سمت «چراها»ی آن می‌چرخد. یکی از چراهای اصلی و علت‌های دانه‌درشت، همانا افزایش تشریفات و اسراف‌های حرام است و بزک کردن این حکم خداوند و سنت پیامبر. چنانش بزک کرده‌اند که از صورت اصلی بیرون آمده است.

معجزه کرونا!

در این نیم‌قرن اخیر، که شاهد وقایع جامعه بوده‌ام، سیر افزایش ولخرجی‌های مسرفانه با سیر کاهش ازدواج‌های به‌هنگام را به‌وضوح دیده‌ام. این روند نامبارک، در چند سال اخیر، به اوج رسید و رکورد زد.
هیچ عاملی نتوانست این روند را مهار کند، بر دهان تشریفات مسرفانه لگام بزنند، ازدواج را افزایش دهد، سن ازدواج را پایین آورد.

تا اینکه ناگهان ویروس «کرونا» سر رسید؛ بی‌رحم، ضعیف‌کش، هول‌انگیز، فراگیر.
و به قول رئیس جمهور ایتالیا: «آمد که ما را از اریکه تکبر و خودخواهی، فروکشد».

کرونا، آمار ازدواج را بالا برد و سطح تشریفات را به‌شدت فرود آورد. همگان دانستند (می‌دانستند، به روی خود نمی‌آوردند!) که تشریفات، ولخرجی‌ها، آداب نابخردانه، از سبب‌های اصلی آن رونده صعودی و نزولی است؛ صعود شمار مجردان و نزول میزان ازدواج‌های به‌هنگام.

چون تالارهای شاهانه بسته شد، از تجمع جمعیت‌ها نهی شد، همچشمی‌ها کمرنگ شد، جنازه‌‌های مردگان، بی‌مراسم و تشریفات، غریبانه به حلقوم حفره‌های زمین فرو شد، جوانان و خانواده‌ها دیدند بدون دنگ و فنگ هم می‌شود ازدواج کرد.

و بدین‌سان بود که حجله‌ها رونق گرفت!

https://fa.shafaqna.com/news/1140395/

🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا
shafaqna.com

Читать полностью…

از زبان مشاور

«جایگاه مدارا در زندگی خانوادگی» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش نوزدهم

🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش نوزدهم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

مدارا تا کجا؟

مدارای سرفرازانه؛ آری،
مدارای ذلیلانه؛ نه.

خداوند عزیزمان فرموده‌است:
«لِلَّهِ العِزَّهُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنینَ؛
عزت برای خداست و برای پیامبر خداست و برای مومنان است»
(سوره منافقون، آیه ۸)

آقا یا خانمی پرسیده‌اند:
کتاب نبرد بی‌برنده‌تان را کامل خوانده‌ام و عمل کرده‌ام؛ تا حد بی‌نهایت با همسرم مدارا و تغافل کرده‌ام، دشنام‌های بسیار او را هیچ پاسخ نگفته‌ام، جفاهای بیکرانش را تحمل کرده‌ام، اما هرچه می‌گذرد من بازنده‌ام و او برنده.
این نبرد، بی‌برنده است؛ قبول، اما همیشه من بازنده‌ام و او نه که برنده باشد، بلکه خیره‌تر و چیره‌تر شده و از زندگی‌مان دمار برآورده است.
اکنون چه کنم که از این میدان فضیلت‌سوز، فرار کنم؟ وقتی من سپر می‌اندازم، او شمشیر نمی‌اندازد. دیگر به ستوه آمده‌ام. آیا باید اعلام کنم که این میدان اگرچه برنده ندارد، اما بازنده دارد؟
لطفاً مدد فرمایید.

پاسخ ما:

اکنون ۱۰ سال از انتشار کتاب نبرد بی‌برنده می‌گذرد و نُه بار تجدید چاپ شده است. تاکنون حدود ۹۰ درصد گزارش‌ها و بازخوردها از مثبت‌بودن ثمره‌های آن حکایت دارد، به لطف خدا زندگی‌های بسیاری را نجات داده و اخلاق ستیزه‌جویانهٔ انسان‌های زیادی را آرام کرده است. حدود ۱۰ درصد پاسخ‌ها نیز منفی بوده است. حکایت شما جزو همین ۱۰ درصد است.

یک قانون

اکنون می‌گوییم: در نظام آفرینش، بیشتر اموری که دارای قاعدهٔ کلی‌اند، تبصره یا تبصره‌هایی دارند. به زبان علمی:
«ما من عام الا و قد خص»؛ هیچ امر و قاعده‌ای عمومی و کلی نیست، مگر اینکه استثناهایی دارد.
در علوم تربیتی و اخلاقی نیز چنین است. مثلاً در تربیت فرزند، قاعده بر محبت بی‌نهایت است، اما اندکی قناعت نیز لازم است. در معاشرت با مردمان نیز اصل بر نرم‌خویی و سخاوت است، اما اندکی گره‌کردن ابرو و امساک نیز ضروری است.
در تکریم دیگران، اصل بر بی‌پایانی است، اما اندکی سنجش ظرفیت نیز لازم است. حتی در دشمنی با بدها نیز نمی‌باید بی‌پروایی کرد.

اندازه نگه دار که اندازه نکوست
هم لایق دشمن است و هم لایق دوست

مدارا و تغافل و نبردنکردن نیز مشمول این قاعده‌اند. کسانی هستند که بزرگواری را حمل بر بی‌عرضگی می‌کنند و از آن استفاده سوء می‌کنند. یا تغافل را نادانی فرض می‌کنند و جسور می‌شوند. باید ظرفیت افراد را سنجید و به‌قدر ظرفشان، آبشان داد؛ اگر بیشتر دهیم ظرفشان لبریز می‌شود و خرابی به بار می‌آورد.

داوری ما

ما در باره شما قضاوت نمی‌کنیم. اصلاً ما قضاوت نمی‌کنیم. مشاور، هادی است نه قاضی.
ما واقع زندگی شما را نمی‌دانیم و سخن همسر شما را نشنیده‌ایم، اما در این مشاورهٔ غیرحضوری و با وجود نشنیدن سخن همسرتان، بنا را بر صادق‌بودن شما می‌گذاریم و چند راهکار دانه‌درشت می‌دهیم:

۱. اگر مدارای شما سبب تحقیرتان می‌شود، از آن بکاهید. اگر تغافل شما باعث جسارت همسرتان می‌شود، آن را اندک و یا حذف کنید. اگر تواضع شما موجب تکبر او می‌شود، آن را کم کنید. (تواضع، عبادت است، اما اگر شما را کم‌مقدار کند، معصیت است.)

این سخن امام صادق علیه‌السلام وه که چه زیباست: «اَخْدِمْ اَخٰاکَ فَاِنْ اِسْتَخْدَمَکَ فَلا وَ لا کَرامَه»*۱؛ برادرت را خدمت کن، اما اگر خواست تو را به خدمت گیرد، نه خدمتش کن و نه بزرگش شمار.
همچنین این سخن امام صادق علیه‌السلام را: «إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَی الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ کُلَّهَا وَ لَمْ یُفَوِّضْ إِلَیْهِ أَنْ یَکُونَ ذَلِیلًا»۲؛ خداوند همهٔ امور مؤمن را به خود او واگذار کرده است؛ اما این حق را به او نداده که خود را ذلیل کند.
حتی در صلهٔ ارحام هم حق نداریم خود را ذلیل کنیم.

دلبر اگر به رفتن شتاب کند بایست
دل بر کسی مبند که دلبستهٔ تو نیست

۲. اکنون طرحی نو دراندازید و با عمل بیشتر و سخن کمتر، به همسرتان تفهیم کنید که دیگر بنا ندارید یک فرد قربانی باشید. نیازی به جارزدن نیست، سلوکتان را عزتمندانه کنید و قاعدهٔ جاری بر رفتار و اخلاقتان را تغییر دهید.

ادامه👇?
https://fa.shafaqna.com/news/1139868/

🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا
shafaqna.com

Читать полностью…

از زبان مشاور

«باغبانی نهال‌ها» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش هفدهم

🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش هفدهم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

کودکانمان، نهال‌هایی لطیف و شکننده‌اند

سؤال یک پدر

آقای حیرانی، که مردی ۴۵ ساله‌اند، گفته‌اند:

پسری دارم ۱۵ ساله. علاقه‌ای به درس ندارد. امسال تصمیم گرفته مدرسه نرود. خیلی با هم تضاد داریم. دنبال رفیق‌بازی است. با گوشی با دخترها صبحت می‌کند. نمی‌دانم و نمی‌توانم با او ارتباط برقرار کنم. کارهایش روی اعصابم است. نمی‌دانم چه کار کنم. لطفاً راهنمایی کنید. با تشکر.

سؤال ما از آقای حیرانی

قبل از پاسخمان به پرسش آقای حیرانی، از ایشان می‌پرسیم:

۱. آیا در کودکی، پدر و مادر، برای کودک، وقت کافی گذاشته‌اند؟

۲. آیا او را به کتابخوانی تشویق کرده‌اید و انگیزهٔ مطالعه را در کودکی برایش ایجاد کرده‌‌اید؟ ضرورت یادگیری و هدف از آن، برایش تبیین‌ شده است؟ علت این بی‌انگیزگی چیست؟

۳. در مسئله‌ای که با عنوان رفیق‌بازی گفته‌اید، رابطهٔ والدین با پسر در این سال‌ها چگونه بوده است؟ به‌خصوص رابطهٔ پدر؟ آیا پدر شنوندهٔ خوبی برای پسر بوده؟ آیا رفیق خوبی برای او بوده؟ این خلأ عاطفی از کجا نشأت گرفته است؟

۴. چرا در این سن، او را به تلفن همراه مجهز کرده‌اید؟

پسران به‌شدت از پدر الگو می‌گیرند؛ خود را شبیه او می‌سازند، در رفتار، در گفتار. حتی نوع غذای مورد علاقهٔ پدر، می‌شود غذای مورد علاقهٔ پسر. رفتار و گفتار والدین برای کودکان زیر ذره‌بین است.

آیا پسر، رفتار مشابهی را در پدر ندیده است؟ استفادهٔ بیش از حد از تلفن همراه، پیام‌های پنهانی، تماس‌های مشکوک؟

گاهی والدین چنان با گوشی‌های همراه، وقت می‌گذرانند که بیش از فرزندان و خانواده، با تلفن همراه مأنوس‌اند و بیش از فرزند و همسر، با دوستان مجازی مشغولند.

وقتی دختران و پسران این والدین، به این سن و سال می‌رسند، این پدر و مادر با خود می‌گویند چه شده که فرزندمان چنین است؟ این‌همه تضاد را چه کنیم؟

فرزندان چونان برگ‌های سفید کاغذند که ما آن‌ها را نقاشی می‌کنیم.

پس در ابتدا باید ببینیم ما چه نقش بسته‌ایم بر دل این پاکان!

رفع نگرانی

انسان وقتی نگران است، نمی‌تواند تعامل خوبی، به‌خصوص با کسی که با او در مسئلهٔ مهمی تضاد دارد، برقرار کند.

ادامه👇👇
https://fa.shafaqna.com/news/1138558/

🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا
shafaqna.com

Читать полностью…

از زبان مشاور

🌹 مهلت‌ پنج‌روزه (۴)

🖋 #نویسنده: #مریم_یوسفی_عزت؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان

پس از انتشار پست «مهلت پنج‌روزه»، پیام‌های بسیاری دریافت کردیم.
خانمی دل‌گویه‌هایش را برای‌مان ارسال کرده است:
«من طلاق را تجربه کرده‌ام. حرف‌هایی دارم. اما نمی‌توانم بنویسم یا جرأت نوشتن ندارم. من می‌گویم، شما بنویسید.»

بخوانید:
از زنان و مردان خواهش می‌کنم هنگام تصمیم به طلاق‌، تأمل کنند، تردید‌ کنند؛ تأمل‌ها و تردیدهای عمیق.
طلاق، دنیای جدیدی را به روی شما می‌گشاید که هیچ‌گونه آشنایی‌ای با آن ندارید. دنیای غریبی است. مخالف فطرت آدمی است. دنیای قبل از طلاق و بعد از طلاق، مانند دو خط معکوس‌اند؛ خلاف جهت یک‌دیگرند.
اگر شما می‌گویید: از هر پنج طلاق، چهار طلاق، ناروا است، من می‌گویم: از هر ده طلاق، شاید یک طلاق، روا باشد.
به این فرمود‌هٔ پیامبرمان بیندیشیم که سنگینی طلاق را بیان می‌کند؛ سنگینی‌ای‌ که عرش خداوند را می‌لرزاند:
«تزوّجُوا ولا تطلِّقُوا فإنّ الطلاقَ یهتزُّ منهُ العرشُ»؛
ازدواج کنید و طلاق ندهید، که عرش خدا، از طلاق، می‌لرزد.
(وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۶۸)
درست است که طلاق، امری حلال است. خداوند، که هیچ‌گاه به بندگانش ظلم نمی‌کند، حلالی طلاق را برای طلاق‌های روا قرار داده است، زیرا طلاق، بدترین حالات روانی را ایجاد می‌کند؛ هم برای خود افراد، هم برای جامعه.
شاید الان که سخنان من را می‌خوانید، بگویید: {شما نمی‌دانید که من چه می‌کشم. نمی‌دانید که او چه بلاهایی بر سرم می‌آورد ... .}
مثالی می‌آورم: هنگام تصادف، بدن‌تان گرم است و متوجه آسیب‌ها نمی‌شوید. حتی ممکن است متوجه شکستگی دست و پای‌تان هم نشوید. به راننده می‌گویید: چیزی نشده. بعد از این‌که به خانه رفتید و چند ساعتی گذشت، تازه درد بدن‌تان شروع می‌شود.
راه دادگاه هم این‌طور است. داغ‌اید. درمانده‌اید. عجله دارید. تنها دنبال رهایی هستید. حق دارید. اما حق طلاق ندارید. مدتی از آن زندگی، بدون طلاق، فاصله بگیرید. آرام می‌شوید. اصرار بر طلاق‌نگرفتن و طلاق‌ندادن داشته باشید، مگر ناچار شوید.
بترسید از روزی که تصمیم بر طلاقی ناروا بگیرید. دمار از روزگارتان برمی‌آورد.

اگر طلاق‌تان روا است، مبارک‌تان بادا!

۲۱ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

Читать полностью…

از زبان مشاور

🌹 مهلت پنج‌روزه (۲)

🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی‌اکبر_مظاهری

🔻 از ثمره‌های «مهلت پنج‌روزه»

پس از انتشار پست «مهلت پنج‌روزه» در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، خانمی دیگر، این پیام را داده است:

«دقیقا من هم امروز بنا داشتم با وکیل تماس بگیرم و برای طلاق اقدام کنم.
هرچند که خیلی بهش فکر کردم و بالا پایین زیاد کردم، اما با دیدن پست شما، می‌خوام تردید کنم و تصمیم نهایی رو بذارم برای پنج روز دیگه😞»

۱۷ خرداد ۱۴۰۲

ما را در رسانه‌هایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1

Читать полностью…

از زبان مشاور

❇️ جنگ و صلح همسران (۲)

🖊 نویسنده: علی‌اکبر مظاهری

❇️ «نه»های پنجگا‌نه

در زندگی زن و شوهری و در روابط کلامی و رفتاری همسران، بایدها و نبایدهایی وجود دارد.
اکنون در موضوع «جنگ و صلح همسران» می‌گوییم:
همسران، برای سعادتمندی خود و آبادانی زندگیشان، باید پنج «نه»ی حتمی را همیشه مراعات کنند:
۱. «نه» به مجادله
هرگز با هم مجادله نکنید و در هیچ مسئله‌ای ستیزه‌گری نکنید.
۲. «نه» به استدلال
هرگز برای هم استدلال نکنید. برای اثبات درستی سخن و کردار خود و نادرستی گفتار و رفتار همسرتان، دلیل نیاورید.
جای دلیل آوردن برای اثبات نظر خود و نفی سخن دیگری، «مدرسه» است، نه «خانه».
در سخنی که برای روحانیان و خانواده‌های ایشان داشتم، گفتم: جای استدلال علمی، مَدرَسِ زیر کتابخانه مدرسه فیضیّه [۱] است، نه ساحَت خانه و خانواده.
۳. «نه» به عیب‌جویی و عیب‌گویی
هرگز نباید از همسر خود، عیب‌جویی و عیب‌گویی کرد. عیب‌یابی از همسر، عیب‌یابی او را سبب می‌شود. و عیب‌گفتن از همسر، عیب‌گویی او را در پی دارد. و آن‌گاه است که فضای خانواده، که باید معطّر به رایحه عشق باشد، میدان رقابتی ناسالم و جنگی دائمی می‌شود. این رقابت، هرگز ثمره‌ای نیکو به بار نمی‌آورد.
۴. «نه» به انتقاد
هرگز، در هیچ حال، در هیچ زمان، در هیچ مکان، در هیچ کار، از همسرتان انتقاد نکنید.
انتقاد. انتقاد می‌آورد. هرگز فریب این سخن را نخوریم که: همسران، برای تکامل همسر خود، باید از او انتقاد کنند. هرگز! هرگز!
انتقاد، تلخی سخن و کدورت دل را در پی دارد. انتقاد، همسر را می‌رنجاند و حسّ انتقام‌گیری را در دل او بر می‌انگیزد و از روزگار همسران، دَمار بر می‌آورد.
۵. «نه» به گلایه
گِله‌کردن از همسر، همه‌اش رنجش‌زا است. همه‌اش زیان است. هیچ ثمره‌ نیکویی ندارد.
هرگز مباد که همسران، از همسرشان، گِله کنند؛ هیچ زمان، هیچ مکان، برای هیچ کار؛ چه در خلوت، چه در آشکار.
افسوس که برخی از همسران، نه! بسیاری از همسران، نه! همه‌ همسران الّا بعضی از ایشان، با «مجادله»، زندگی را به میدان نبردی بی‌برنده بدل می‌کنند.
با «استدلال»، زندگی عشق‌ناک را به آوردگاه نکته‌سنجی‌های عالمانه‌ مدرسه و دانشگاه، بدل می‌کنند.
با «عیب‌جویی» و «عیب‌گویی»، فضای گُلی‌ْرنگ زندگی زن و شوهری را به عرصه‌ خشک آزمایشگاه، بدل می‌کنند.
با «انتقاد»، بذر کینه را در دل همسر می‌پاشند و زندگی با صفا را به میدان مسابقه انتقام‌جویانه می‌کشانند.
با «گِله‌گذاری»، دل‌های مهربان همدیگر را به نامهربانی و احساس رضایت را به احساس ملامت، بدل می‌کنند؛ سرزنش همسر، خودْملامتی، کینه‌جویی.
بیایید برای خوشبختی خود تلاش کنیم. شیرین بختی‌مان را به شوربختی، بدل نکنیم‌.
عشقمان را با نفرت، سودا نکنیم. ایمانمان را با دل‌خرابی، ویران نکنیم. آرامش کاشانه‌مان را به لجن آشوب نکشانیم. دل‌خوشی و شادابی فرزندانمان را ناخوش و افسرده نکنیم. شکفتگی جان خود و همسر و فرزندان را به پژمردگی نرسانیم.
بیایید برای سعادت خود، مجاهدت کنیم.

۱۴ خرداد ۱۴۰۰

[۱]. محل درس معروفی است در مدرسه فیضیّه قم، که عالمان بزرگی در آن تدریس می‌کرده‌اند، مانند امام خمینی، و شاگردان بزرگی در آن درس می‌آموخته‌اند، مانند شهید مطهّری.


t.me/mazaheriesfahani_ir

sapp.ir/mazaheriesfahani_ir

eitaa.com/Mazaheriesfahani

instagram.com/mazaheriesfahani_ir

https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj81

https://chat.whatsapp.com/Dtdgvhgz97CBZhIo48t9LT

https://ble.ir/mazaheriesfahani

Читать полностью…

از زبان مشاور

🌏 پرخاشگری و ناکامی (۱)

🖊 نویسنده: خانم سعیده اسماعیل‌پور، مقطع فوق لیسانس روان‌شناسی

با تشکر از جناب استاد دکتر برزو امیرپور

✅ عوامل پرخاشگری

پرخاشگری، رفتاری است که در پی ایجاد درد جسمانی یا روانی است.
پرخاشگری را نباید با جراُت‌مندی اشتباه گرفت. اما بسیاری از مردم، کسانی را که، جراتمندانه، برای دفاع از حقوقشان ایستادگی می‌کنند و به حقوق‌دانان نامه می‌نویسند و از بی‌عدالتی‌های واقعی یا خیالی شکایت می‌کنند یا بیش از حد جاه طلب هستند، افرادی پرخاشگر قلمداد می‌کنند. حال آن‌که پرخاشگری واقعی، با قصد آزاررساندن به دیگران انجام می‌شود.
عمل خشونت‌آمیز ممکن است فیزیکی یا کلامی باشد و به هدف برسد یا نرسد. اگر کسی شیشه‌‌ای نوشیدنی را به سمتتان برتاب کند و شما طوری جاخالی بدهید که شیشه به سرتان نخورد، باز هم عملی پرخاشگرانه محسوب می‌شود. آنچه اهمیت دارد، قصد و نیت است. نیز اگر هنگام عبور از خیابان، راننده‌‌ای مست، به‌طور غیر عمد با شما تصادف کند، یک عمل پرخاشگرانه به حساب نمی‌آید، با این که صدمه‌ حاصل از آن بسیار بیشتر از آسیب ناشی از پرتاب شیشه‌ نوشیدنی است.
خشونت، شکل شدید پرخاشگری است و در جنگ‌ها، قتل‌ها، و یا حمله و تجاوز روی می‌دهد.

💎 انواع پرخاشگری

۱. پرخاشگری خصمانه

پرخاشگری خصمانه، به عملی گفته می شود که در آن، پرخاشگری، از احساس خشم نشاُت می‌گیرد و هدفش صدمه رساندن به دیگری و رنجاندن او است.

۲. پرخاشگری ابزاری

در پرخاشگری ابزاری، قصد آسیب‌رساندن به دیگری وجود دارد، اما به‌جای ایجاد درد و ناراحتی، وسیله‌ای برای رسیدن به هدف می‌شود.
بنا بر مثال: در فوتبال حرفه‌ای، بازیکن خط دفاع، برای متوقف کردن حریف (مهاجم) معمولا هرکاری می‌کند و با فرد حامل توپ، مقابله می‌نماید. این کار معمولا شامل واردکردن ضربه عمودی به حریف است و به اوکمک می‌کند تا راه حریف را سد کند و‌ توپ را در اختیار بگیرد. این نوعی پرخاشگری ابزاری است. در مقابل، چنانچه باور داشته باشد که حریفش خوب بازی نمی‌کند، ممکن است عصبانی شود و به او آسیب برساند، حتی اگر انجام این کار شانس اورا برای تصاحب توپ افزایش ندهد.

🍳 شالوده زیستی پرخاشگری در آدمیان

یکی ازعوامل اثرگذار در پرخاشگری در مردان، میزان هورمون تستوسترون است. تستوسترون، هورمونی مردانه است که بسیاری از خصوصیات جسمانی نرینه را تعیین می‌کند و در میمون‌ها با پرخاشگری ارتباط دارد.
پژوهش‌های اخیر حاکی از ان است که درآدمیان نیز زیادبودن تستوسترون با پرخاشگری بیشتر همراه است. که این نشان می‌دهد پرخاشگری در آدمیان، اساس زیستی دارد.
عوامل به‌وجودآمدن پرخاشگری از طریق یادگیری و تقلید نظریه‌ یادگیری اجتماعی - شناختی، معتقد است که رفتار اجتماعی، اعم از پرخاشگری یا نوع دوستی را تا حد زیادی با مشاهده‌ دیگران و تقلید از آن‌ها یاد می‌گیریم، این یادگیری، یادگیری مشاهده‌ای نام دارد.
هنگامی‌که کودکان به والدین خود یا سایر بزرگسالان نگاه می‌کنند، فریادکشیدن، لگدزدن و سایر اعمال پرخاشگرانه‌ آنان را تحسین کرده؛ رفتار آن‌ها را تقلید می‌کنند.

🍷 الکل

رابطه‌ بین الکل و رفتار پرخاشگرانه، به‌خوبی مشخص شده است و حتی در افرادی به چشم می‌خورد که خشمگین نیستند و هنگام هوشیاری رفتار پرخاشگرانه ندارند.
الکل موجب کاهش اضطراب و بازداری‌های اجتماعی می‌شود و از سطح هوشیاری فرد می‌کاهد. اگر هوشیار باشید و کسی از روی انگشت پای شما رد شود، متوجه می‌شوید این کار او عمدی نبوده است، اما اگر مست باشید، ممکن است آرامش خود را از دست بدهید و به او پرخاشگری کنید که گویی عمدا پای شما را لگد کرده است.

✳ ادامه دارد.

۱۰ خرداد ۱۴۰۰

ما را از طریق کانال های از زبان مشاور دنبال کنید:
تلگرام
t.me/mazaheriesfahani_ir
سروش
sapp.ir/mazaheriesfahani_ir
ایتا
eitaa.com/Mazaheriesfahani
اینستاگرام
instagram.com/mazaheriesfahani_ir
واتس‌اپ:
از زبان مشاور ۱
https://chat.whatsapp.com/BpyiDMgYf3JD3d0wC6Jj8
از زبان مشاور ۲
https://chat.whatsapp.com/Dtdgvhgz97CBZhIo48t9LT
بله
https://ble.ir/mazaheriesfahani

Читать полностью…

از زبان مشاور

✅ فراخوانی دوستانه

✅ نامی برازنده برای کتاب جدیدمان

کتاب جدیدمان در آستانه انتشار است. نامش را «از زبان مشاور ۲» نهاده‌ایم، زیرا مطالب و سبک نگارش این کتاب، مانند خواهر پیشینش، «از زبان مشاور» است و همان «ارکان پنج‌گانه خانواده» را می‌نگرد، از منظرهایی تازه.

اکنون اما، قصد داریم بر آن نامی دیگر نهیم؛ نامی مستقل از کتاب «از زبان مشاور».

چند نام تازه به ذهنم آمده‌ است:
کاشانه، کاشانه ما، کاشانه آباد، کاشانه عاقلانه، کاشانه عاشقانه، کاشانه مومنانه، کاشانه خوبان، کاشانه نیکان...
کلبه، کلبه ما، کلبه سبز، کلبه آباد، کلبه‌ای بر قله‌ای، کلبه‌ای برای خاندان...
آشیانه فاخته‌ها، آشیانه فرشتگان، آشیانه ملائک...
برج سربلند، پناهگاه امن...

اینک از شمایان عزیزمان؛ همگان، تقاضا می‌کنیم که برای این فرزند در آستانه میلادمان، نام یا نام‌هایی پیشنهاد بفرمایید.

به سه نام برتر، جایزه می‌دهیم. یکی از آن سه نام را بر کتاب می‌نهیم. آن سه نام و نام صاحبان آن‌ها را در مقدمه کتاب می‌آوریم و ایشان را سپاس می‌گوییم.

جایزه‌ها:
۱. به نفر اول، که نام پیشنهادی‌اش را بر کتاب می‌نهیم، یک دوره ده جلدی از کتاب‌هایم را جایزه می‌دهیم.
۲. به هر یک از دو نفر صاحبان نام‌های دیگر، یک دوره هفت جلدی از کتاب‌هایم را جایزه می‌دهیم.

چشم و دل و ذهنمان در انتظار حاصل همت و اندیشه شمایان است.

علی‌اکبر مظاهری

۵ خرداد ۱۴۰۰

پیشنهادهای خود را به آی دی زیر ارسال کنید👇👇

@Dastyar_mazaheri

Читать полностью…

از زبان مشاور

✍️ تغییر فتوای یکی از مراجع تقلید درباره سن تکلیف دختران

◻️ فتوای حضرت آیت‌الله فیاض از مراجع تقلید مقیم نجف اشرف درباره سن تکلیف شرعی دختران تغییر کرد.

◻️ بر اساس آنچه در صفحه ایشان در یکی از شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است براساس نظر جدید معظم‌له، سن بلوغ شرعی دختران ۱۳ سال تمام قمری است.

◻️ بر این اساس دختران با سن کمتر از ۱۳ سال تمام قمری تا زمانی که سایر علائم بلوغ در آنها وجود نداشته باشد مکلف نیستند.

◻️ همچنین دختران بعد از اتمام ۱۳ سال قمری حتی اگر سائر علائم بلوغ را نداشته باشند از نظر شرعی، بالغ و مکلف هستند.

@HawzahNews | خبرگزاری‌حوزه

Читать полностью…

از زبان مشاور

❇️ عید فطر، جشن پیروزی در جهاد اکبر است

🖋در مصاحبهٔ خبرگزاری رسا با حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر مظاهری

حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر مظاهری، نویسنده و پژوهشگر سبک زندگی و خانواده در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با اشاره به فرارسیدن عید فطر، اظهار داشت: فطر از فطرت و عید به‌معنای بازگشت است، بنابراین انسان در این روز به فطرت خدایی خود بازمی‌گردد و جانش شکوفا می‌شود.

🔹عید فطر، روز پاکی انسان از زنگارهای درون

وی ادامه داد: به‌دلیل ریاضت‌هایی که انسان در ماه رمضان کشیده و جان خود را از زنگارها و آلودگی‌ها زدوده است، پاک و طاهر می‌شود و با عباداتی که انجام داده است، غبارها از گوهر فطرت انسانی‌اش پاک می‌شود؛ به همین دلیل، برای شکرانهٔ این نعمت، جشن عید برپا می‌کند.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین مظاهری با بیان اینکه عید فطر روز پیروزی انسان بر نفس امّاره است، عنوان کرد: انسان در این روز، شیاطین درون و برون را از خود دور می‌کند و به موفقیت بزرگ در جهاد اکبر دست می‌یابد. به همین دلیل است که حضرت علی(ع) در خطبه ۴۲۸ نهج‌البلاغه می‌فرماید: «روز عید فطر برای کسانی که روزه‌شان قبول شده، بهترین روز است... و هر روزی که در آن، معصیت خدا نشود، روز عید و مبارک است.»
 
وی افزود: این سخن تأکید می‌کند هر روزی که معصیت و گناه در آن صورت بگیرد، نامبارک و نحس است و فرد گناهکار نیز انسانی منحوس است، بنابراین باید تلاش کنیم تمام روزهای سال را برای خود عید قرار بدهیم و این امر هم جز با اطاعت اوامر الهی و دوری از گناهان امکان‌پذیر نیست. 

🔹نماز عید فطر، عبادتی بزرگ و ارجمند

کارشناس مسائل خانواده، نماز عید فطر را عبادت اجتماعی بزرگی خواند و گفت: نمازهای عید فطر و عید قربان شبیه به هم است و در طول سال همین دو بار خوانده می‌شود. در قنوت این نمازها، دعاها و مطالب بسیار مهمی بیان می‌شود؛ به همین دلیل باید نماز عید فطر را عبادتی بزرگ و ارجمند بدانیم. 

وی افزود: نماز عید فطر عبادتی دل‌شاد‌کن است و کسانی که در این عبادت شرکت می‌کنند، گویا در جشن پیروزی حضور یافته‌اند؛ چراکه توانسته‌اند یک ماه، خدا را عبادت کند، از گناهان دوری گزینند و بر هوای نفس فائق آید.

به کانال از زبان مشاور ۳ بپیوندید👇👇
https://chat.whatsapp.com/EjPXPEDEUvkAh77TSc5b4M

Читать полностью…

از زبان مشاور

«رفاقت همسران؛ گوهری بی‌بدیل» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع) / نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش بیست و هشتم

🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش بیست و هشتم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

وصف‌ناپذیری برخی از پدیده‌ها

برخی از پدیده‌ها و پاره‌ای از اوصاف و کردارها را نمی‌توان به گونۀ کامل و جامع وصف کرد، زیرا قلم و بیان قادر به تبیین و ترسیم آن‌ها نیست. به تعبیر علمی، «یُدرَکُ وَلا یُوصَف»اند؛ یعنی درک‌شدنی‌اند، اما وصف‌شدنی نیستند. بعضی از آن‌ها را حتّی نمی‌توان به آسانی درک کرد؛ ادراک آن‌ها نیازمند دقّتِ بالا و فهم عمیق است و هر حس و اندیشه‌ای نمی‌تواند آن‌ها را به گونۀ همه‌جانبه درک کند.

یکی از آن پدیده‌های وصف‌ناشدنی دانه‌درشت در قلمرو زندگی خانوادگی، «ثمره‌های رفاقت و سازگاری همسران و زیان‌های عدم رفاقت و ناسازگاری ایشان» است.

اگر زن و شوهر با همدیگر سازگار و رفیق باشند، بیشتر خوبی‌های لازم برای یک زندگی سعادتمندانه را دارند و اگر رفیق و سازگار نباشند، بیشترِ بدی‌های لازم برای تباهی زندگی را فراهم کرده‌اند.

خدایا! اگر نعمت رفاقت را به زن و شوهری عطا کنی، به ایشان چه نداده‌ای! و اگر این موهبت را نداشته باشند، چه دارند! خدایا! نعمت رفاقت و سازگاری را که از بهترین نعمت‌های توست، به همسران عطا فرما.

اگر زن و شوهر با یکدیگر «خوب» باشند، دیگر از مشکلات زندگی باکی نیست و اگر با هم «بد» باشند، دیگر چندان بهره‌ای از حیات خانوادگی ندارند.

این «خوب بودنِ» همسران با یکدیگر، به منزلهٔ «صد» است که «نود» را نیز در بر دارد و نیز هشتاد و هفتاد و… را. بسیاری از موهبت‌های فرخندهٔ زندگی، زیرمجموعهٔ این نعمت گران‌قدرند. اگر یک زندگی همراه با آرامش و آسایش بخواهیم، به رفاقت همسران نیاز داریم. اگر علاوه بر سعادت زندگانی این‌جهانی، سعادت حیات آن‌جهانی را نیز بخواهیم، به سازگاری و رفاقت همسران نیازمندیم. از سوی دیگر، اگر دو همسر با هم ناسازگار و نارفیق باشند، علاوه بر تباهی زندگی دنیایی، آخرتشان نیز تباه می‌شود.

برای تحصیل این گوهر بی‌بدیل باید تلاش کرد و هر چه در این عرصه هزینه کنیم، می‌ارزد. خردمندی حکم می‌کند که این هدف را در صدر اهدافمان قرار دهیم. اگر این منظور تأمین شود، بسیاری از اهداف دیگر تأمین خواهد شد؛ «چون که صد آمد، نود هم پیش ماست».

در قلمرو تربیت

امروزه بسیاری از والدین، به‌خصوص تحصیل‌کردگان فرهیخته و به‌ویژه مادران، تربیت نیکوی فرزند را هدف می‌گیرند؛ آن هم از بزرگ‌ترین هدف‌های زندگی. این پدیده، باعث خشنودی و امیدواری است. به این والدین آفرین می‌گوییم و این نکتۀ مهم را به ایشان تذکّر می‌دهیم که وصول به این هدف ارجمند، رفاقت و همسازی زن و شوهر را می‌طلبد. اگر همسران با یکدیگر همدل و سازگار باشند، تربیت فرزند صالح و رشید، کاری ممکن و دست‌یافتنی است؛ امّا اگر ناسازگار و ناهماهنگ باشند، وصول به این هدف عالی، محال است؛ آری، محال است.

فرزندی که پدر و مادرش رابطه‌ای خصمانه و اخلاقی ستیزه‌گرانه داشته باشند و او دائماً ناظر مجادله‌ها و دشمن‌خویی‌ها و ستیزه‌جویی‌های والدین باشد، محال است تربیتی سالم بیابد و به سعادت و سلامت کامل برسد. مجادله‌های والدین بر روان فرزندان تأثیراتی فراموش ناشدنی دارد.

ادامه👇👇
https://fa.shafaqna.com/news/1145884/

به کانال از زبان مشاور ۳ بپیوندید👇👇
https://chat.whatsapp.com/EjPXPEDEUvkAh77TSc5b4M

Читать полностью…

از زبان مشاور

«کیمیای قناعت، در زندگی خانوادگی» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع) / نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش بیست و ششم

🔸 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش بیست و ششم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

معنای قناعت

قناعت، واژه‌ای عربی است که در فرهنگ اسلامی، مفهومی گسترده دارد. واژۀ معادل قناعت در فرهنگ و ادبیات فارسی، همان قناعت است و به‌خوبی مفهوم خود را می‌رساند؛ امّا اگر بخواهیم معادلی زیبا در فارسی برای آن بیابیم، بهترین واژۀ معادل قناعت، «خشنودی» است.

قناعت، تنها یک واژۀ تک‌معنایی نیست، بلکه یک فرهنگ با قلمرو گسترده است: راضی بودن به داشته‌های خود، اندازه نگه داشتن در مصرف نعمت‌ها، شکیبایی در تنگناهای معیشتی، چشم‌پوشی از داشته‌های دیگران، مدارای با خویشتن در کسب دارایی‌های مادّی، پرهیز از چنگ افکندن در نارواها، مقایسه نکردن داشته‌های خود با داشته‌های دیگران، حسرت نخوردن بر داشته‌های دیگران، پارسایی و زهدورزی عفیفانه، خشنودی از سهم و نصیب خویش، رضامندی به تقدیرهای الاهی.
از امیرمؤمنان(ع) پرسیدند:
خداوند در قرآن فرموده است:
«فَلَنُحِییَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَه»؛ [۱]
ما به او حیات طیّبه عطا می‌کنیم.
این یعنی چه؟ این حیات طیّبه چیست؟
حضرت فرمود:
«هِیَ القَناعَه»؛ [۲]
آن حیات طیبه، قناعت است.
آن حضرت در سخنی دیگر فرمودند:
«القَناعَهُ مالٌ لایَنَفدُ»؛ [۳]
قناعت، ثروتی است فناناپذیر.

قانع نبودن به داشته‌های خویش، حسرت‌آور است. این حسرت، مانند حسادت، جان و جسم آدمی را سخت می‌آزارد. دیل کارنگی می‌گوید:
«یکی از مضرترین تمایلاتی که من در طبیعت بشر دیده‌ام، ناراضی‌بودن از حال و چشمداشت به آیندۀ مجهول است.» [۴]

قناعت در زندگی خانوادگی

هرگاه از قناعت در زندگی سخن گفته شود، آنچه نخست به ذهن آدمی خطور می‌کند، صرفه‌جویی در هزینه‌ها و اعتدال در مسائل مالی و اقتصادی و معیشتی است. اگرچه قناعت، این معنا را نیز دارد و یکی از مصداق‌های دانه‌درشت آن، همین است؛ امّا قلمرو قناعت، در زندگی خانوادگی، بسیار گسترده‌تر است.
اکنون برخی از مصداق‌های فراوان و گوشه‌هایی از قلمرو پهناور قناعت را بنگریم.

۱. قناعت در معیشت

همسران جوان، از همان آغاز حیات مشترکشان، باید بنای اقتصادی و معیشتی زندگی‌شان را بر مبنای قناعت بگذارند و در هزینه کردن‌ها اعتدال را مراعات کنند. در اینجا همدلی و هماهنگی زوجین، بسیار کارآمد است.
از نشانه‌های خردمندی، ساماندهی معتدل مسائل مالی و معیشتی است و از نشانه‌های سست‌اندیشگی، نابسامانی امور اقتصادی زندگی است.

این سخن امام صادق(ع) قوّت قلبی است برای همگان؛ به‌ویژه زوج‌های جوان:
«ضَمِنتُ لِمَنِ اقتَصَدَ أَن لا یَفتَقِر»؛ [۵]
من برای آن کس که اقتصاد ورزد، ضمانت می‌کنم که فقیر نشود. (من تضمین می‌کنم که هر کس در امور اقتصادی‌اش اعتدال و قناعت را پیشه کند، فقیر نمی‌شود.)

اگر قناعت نباشد، هیچ ثروتی کفایت هزینه‌های زندگی را نمی‌کند، چون خرج و بَرج، حدّ و مرزی ندارد و هر ثروتی پایان‌پذیر است؛ گنج‌های قارون نیز اندازه‌ای دارد. به علاوه، آن خشنودی که در تعریف قناعت بیان شد، با ولخرجی و بی‌حساب و کتابی، سازگار نیست.
این سخن ارجمند پیامبر اکرم(ص) را بنگریم:
«إِذا اَرادَ اللهُ بِأَهلِ بَیتٍ خُیراً رَزَقَهُمُ الرِّفقُ فِی المَعیشَهِ»؛ [۶]
اگر خدا برای خانواده‌ای خیر بخواهد، مدارای در معیشت را نصیبشان می‌کند.
در روزگار ما، بسیاری از مردمان، از زندگی‌شان ناخشنودند، زیرا قانع نیستند. مشکلات موجود اقتصادی، قبـول؛ امّا قناعت و خـویشتن‌داری، بسیـار کارساز و آرامـش‌بخش است. البته تلاش برای بهبود اقتصادی زندگی، پسندیده، بلکه واجب است؛ امّا آیا ما از داشته‌های خویش بیشتر خشنودیم یا از نداشته‌هایمان بیشتر ناخشنود و گله‌گزاریم؟

۲. قناعت به همسر خویش

از بوستان این جهان، این همسر نصیب ما شده است. شرط قناعت است که به او خشنود باشیم و خداوند را بر وجود او سپاس گوییم. عدم قناعت به همسر خویش و تنوع‌طلبی و او را با دیگران مقایسه کردن و آرزو و هوس دیگران را در ذهن و دل پروراندن، خلاف قناعت است و حسرتی جانکاه را بر جان آدمی بار می‌کند.
قناعت به همسر خویش، از قناعت در امور اقتصادی و معیشتی، مهم‌تر است.

ادامه👇👇
https://fa.shafaqna.com/news/1143871/

به کانال از زبان مشاور ۳ بپیوندید👇👇
https://chat.whatsapp.com/EjPXPEDEUvkAh77TSc5b4M

Читать полностью…

از زبان مشاور

«فرصت‌های نیکو را دریابیم» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع) / نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش بیست و چهارم

🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش بیست و چهارم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

امیر مومنان فرموده‌اند:
الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب، فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیر؛
فرصت، چونان ابر، می‌گذرد. فرصت‌های نیکو را دریابید.
(نهج البلاغه)

آغاز فصلی نو در زندگی خانوادگی

پس از عروسی، که فاخته‌های جداآشیانه، هم‌آشیانه می‌شوند، فصلی نو، در زندگی مشترک، آغاز می‌شود.
هر کدام از مراحل که طی شد، دیگر نمی‌باید به پشت سر نگریست و آرزوی بازگشت به آن را در دل و ذهن پروراند؛ چون بازگشت، نه ممکن است و نه مطلوب. در هر مرحله می‌باید کوشید که وظایف آن به بهترین شکل و به اندازۀ توان و امکان انجام پذیرد؛ امّا پس از گذشتن آن، باید به مرحلۀ تازه پرداخت و توان خویش را مصروف ایفای وظایف ویژۀ آن نمود و نیز بهترین و بیشترین بهره را از آن برداشت و برای مراحل بعدی، توشه اندوخت.
نگریستن به مراحل گذشته، اگر با دیده‌ای مثبت‌نگر باشد و بتوان از گذشته‌ها پند و تجربه آموخت و از خاطره‌های گوارای آن لذّت برد و بر طراوت زندگی افزود، مطلوب است و نیکو؛ امّا اگر برای بررسی امکان بازگشت باشد و موجب حسرت و ندامت شود و باعث ملامت خویشتن گردد، نامطلوب است و ناروا. حسرت خوردن بر گذشته، علاوه بر این‌‌که هیچ ثمره‌ای ندارد، موجب اتلاف نیروی روانی و جسمانی می‌شود و لحظه‌ها و زندگی کنونی را تباه می‌کند.

بسیاری از مردمان، بلکه بیشتر ایشان، اگر با دیدۀ ایده‌آل‌طلبی مادی و عدم قناعت به داشته‌های خویش، به گذشته نگاه کنند، دچار حسرت و ندامت می‌شوند و این حالت چندان استمرار می‌یابد و گسترده می‌شود که‌ همۀ قلمرو زندگانی‌شان را فرا گیرد و آن را تباه کند. امروز را در حسرت دیروز تباه می‌کنند و فردا را در حسرت امروز و این روند نامعقول، تا پایان عمر ادامه می‌یابد و با افسوس و احساس زیان، از این جهان می‌روند. حال آن‌که
شرط خردمندی و ایمانداری این است که از لحظه لحظۀ عمرمان بهره جوییم و خداوند را بر نعمت‌هایش که در هر زمان به ما عطا فرموده و می‌فرماید، سپاسگزار باشیم.

بنابر این، مطلوب و معقول و ممکن، آن است که در هر مرحله از مراحل زندگی خانوادگی، به قدر فهم و دانش و توان خویش تلاش کنیم و به هر چه نصیبمان شد، قانع شویم و خدا را بر نعمت‌هایش شکر گزاریم و در مرحلۀ بعدی، بر گذشته حسرت نخوریم و دیگر «ای کاش» نگوییم و پشیمانی و عدم قناعت را از خویش برانیم و وضعیت خودمان را با دیگران مقایسه نکنیم.

تفاهم‌ها و تفاوت‌ها

از مسائل اصولی در زندگی مشترک، مسألۀ «تفاهم‌ها و تفاوت‌ها» است.

ادامه👇👇
https://fa.shafaqna.com/news/1143226/

🌍 | خبرگزاری بین‌المللی شفقنا
shafaqna.com

به کانال از زبان مشاور ۳ بپیوندید👇👇
https://chat.whatsapp.com/EjPXPEDEUvkAh77TSc5b4M

Читать полностью…

از زبان مشاور

«خانواده شکوهمند» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع) / نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش بیست و دوم

🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش بیستم و دوم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

اقتدار مرد

مرد، برای ایفای نقش خویش در نظام خانواده، باید مقتدر باشد. اگر اقتدار مرد را از او بگیرند، مردانگی اش را از او گرفته اند. او برای این‌که بتواند خانواده را نیکو مدیریت کند و بر قلب زن و اندیشۀ فرزندان حکمرانی نماید، نیازمند اقتدار است؛ اقتدار خردمندانه، نه قلدری ستمگرانه.

زن، مرد مقتدر را دوست دارد و از مرد ذلیل بدش می‌آید. هیچ چیز دیگر نمی‌تواند جای اقتدار مرد را در قلب زن بگیرد؛ ثروت، شهرت، دانش، مقام و هیچ چیز دیگر. ضعف و زبونی مرد، او را در دل و دیدۀ زن، منفور می‌کند؛ اگرچه این زبونی بر آستان خودِ زن باشد؛ یعنی مرد به منظور تصاحب دل زن و کامجویی از او یا به هر منظور دیگر، در پیشگاه او خاکساری ورزد.
اگرچه خاکساری مرد بر آستان زن، به‌ظاهر، به سود زن است، امّا به‌واقع، هرگونه نوکرصفتی مرد، برای زن، نفرت‌انگیز است. زن، مردِ دلیر می‌خواهد و مرد ذلیل را نمی‌پسندد؛ اگرچه «زن‌ْذلیل» باشد. فرزند نیز پدر مقتدر می‌خواهد؛ اگرچه از او بترسد، و پدر ذلیل را نمی‌پسندد؛ اگرچه از او نترسد.
البته هیچ‌کس از آدم ذلیل خوشش نمی‌آید، زیرا:
در قیافۀ آدم عاجز، هیچ چیز زیبا نیست؛ برای این‌که اگر
آدم خائن باشد، انسان است، امّا اگر متملّقِ عاجز باشد، اصلاً انسان نیست.
ذلّت، خلاف فطرت است. فطرت انسان، ذلّت‌ناپذیر است. افزون بر این‌که دیگران ذلیلان را نمی‌پسندند، خودشان نیز از خودشان بدشان می‌آید. وزیران پادشاهان، که ابراز نوکری به پادشاهان جزو وظایف آنان است، در جان خود احساس پلیدی می‌کنند و از خودشان بدشان می‌آید.

این سخن شکوهمند خداوند عزتمند را ببینیم:

َلِلَّهِ الْعِزَّهُ و َلِرَسُولِهِ و َلِلْمُؤْمِنِی؛
عزت از خداست و از پیامبر خداست و از مومنان است.
(سوره منافقون، آیه ۸)

روان‌شناسی زن

مردی که می‌خواهد (و می‌باید) آقای خانواده باشد، باید روح زن را بشناسد تا بتواند با او تعاملی فهیمانه داشته باشد. از لوازم توفیق مرد در مدیریت خانواده، داشتن شناخت از روان زن است. منظورمان از روان‌شناسی زن در اینجا معنای علمی آن نیست ـ که البته اگر تحصیل آن نیز ممکن باشد، خوب است ـ بلکه منظور، شناخت عرفی است؛ یعنی شناختن روحیات زن. هرچه این شناخت، بیشتر باشد، زندگی خانوادگی، سامان‌دارتر می‌شود.
زن، روحی شگفت دارد. ای بسا که پندار ما دربارۀ روح زن، با واقعیت آن فاصله‌ای بسیار داشته باشد. مثلاً آیا می‌پندارید زن از به میدان جنگ رفتن مردش ناخرسند است؟ پس این نمونۀ با شکوه را بخوانید.

دختر دلاور دوست

وقتی چهار سال از آغاز جنگ گذشته بود، پسری بیست‌وپنج ساله به خواستگاری دختری رفت. خانوادۀ دختر با آن ازدواج موافق بودند، امّا دختر به دلیل یک مسأله، جواب منفی داد. او گفت: «چهار سال است در این کشور جنگ است و این آقا یک بار هم به جبهه نرفته. از دین و ایمان که بگذریم، این کشور، وطن این آقا که هست. غیرت و مردانگی حکم می‌کند که آدم از وطنش دفاع کند. چرا او این کار را نکرده است؟»
پسر پاسخ پسندیده‌ای برای دختر نداشت و در برابر منطق او، درمانده شد.
دختر گفت: «من همسری می‌خواهم که او را به جبهه بفرستم و نگرانش باشم»!
سخن او را بنگرید. می‌گوید: «هم او را به جبهه بفرستم، هم نگرانش باشم.» این سخن حکیمانه، ژرفای وجود زن و سویدای دل و فطرت او را می‌نمایاند. البته که زن از به میدان جنگ رفتن مردش نگران می‌شود. اگر دلواپس او نباشد که عاطفه ندارد. امّا این نگرانی و دلواپسی را به جان می‌خرد تا همسرش مرد باشد؛ مرد دلیر.

زن در پناه مرد مقتدر

زن دوست دارد در پناه مردی مقتدر زندگی کند. آرامش و امنیت او در این است که سایۀ سروْقامتی دلیر بر سرش باشد و بازوانی نیرومند و سینه‌ای ستبر، پناهگاه و پشتوانۀ او باشند و با این همه، قلبی مردانه و مهربان، جایگاه او باشد. زن، عزم و رزم و عشق و بزم را یکجا می‌طلبد و آن را در وجود شوهرش می‌جوید. این مسأله، مقتضای فطرت و طبیعت او و نیز حقّ اوست.

https://fa.shafaqna.com/news/1142098/

🌍 | خبرگزاری بین‌المللی شفقنا
shafaqna.com

Читать полностью…

از زبان مشاور

💔 *این است علی -علیه السلام-*

Читать полностью…

از زبان مشاور

❣نوای مطهّر، در شب قدر

Читать полностью…

از زبان مشاور

«تأمین سعادت برای همه اعضای خانواده» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش هجدهم

🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش هجدهم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

خداوند حکیم، در قرآن کریم، چنین فرموده است:

«وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا؛ (سوره فرقان، آیه ۷۴)

(بندگان ناب خدای رحمان) آنان‌اند که می‌گویند: ای خدای ما! همسران و فرزندانی عطایمان کن که مایه روشنای چشمان و خنکای دل‌هایمان باشند. و ما را پیشوا و مقتدای تقوامندان قرار ده.»

این درست است که بیکارگی و بطالت، فساد و کسالت می‌آورد؛ امّا این نیز راست است که کار بسیار و پرفشار، جسم و جان را می‌فرساید و نداشتن اوقات فراغت، اعصاب و بدن را می‌رنجاند.

یکی از محصول‌های تلخ فشردگی کار و نداشتن اوقات فراغت، «کلافگی روانی» است.

ما شعار «پرکردن اوقات فراغت» را بسیار سر می‌دهیم (که البته اگر نیکو انجام گیرد، کار درستی است)؛

امّا چرا کسی از «ایجاد فراغت، به گاه ضرورت»، سخن نمی‌گوید؟ با این که ضرورت سخن دوم، کمتر از سخن اول نیست.

پرکردن اوقات فراغت، برای تربیت آدمی است و نیز برای پیشگیری از هدر رفتن نیروهای درونی و ممانعت از بطالت پیشگی …؛ امّا ایجاد فراغت، برای رسیدگی به خویشتن است و برای جبران نیروهای تحلیل‌رفته و ذخیرۀ نیروی تازه و پیشگیری از خفگی روحی و فرسودگی جسمی.

همان‌سان که پرکردن اوقات فراغت، کارافزار تربیت است، ایجاد اوقات فراغت نیز کارافزار رشد جسم و جان و روان است. ما برای تحصیل سعادت، نیازمند اوقات فراغتیم.

هر یک از زن و شوهر، در هر شبانه‌روز، باید فراغتی ویژه داشته باشد. در آن زمان، هیچ کار و مسئولیتی نداشته باشد. هیچ دغدغه‌ای دلش را مشغول نکند. هیچ عامل بیرونی، اندیشه‌اش را برنیاشوبد. هیچ صدایی خاطرش را آشفته نسازد. هیچ نگرانی‌ای دلواپسش ننماید.

زن و شوهری را در نظر آورید که دو فرزند خردسال دارند که هر دو نیازمند خدمت و مراقبت دائمی‌اند. آقا، تمام وقتش را صرف کار بیرون از خانه می‌کند. خانم، تمام وقت، در خدمت فرزندان است. خدمتکاری ندارند. کارهای خانه و پذیرایی از مهمانان نیز بر عهدۀ خانم است. هیچ وقتِ فراغتی برای خانم وجود ندارد.

ادامه👇👇
https://fa.shafaqna.com/news/1139059/

🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا
shafaqna.com

Читать полностью…

از زبان مشاور

«خانواده و حکمت آفرینش» اخلاق و خانواده از منظر قرآن و اهل بیت(ع)/ نوشتاری از استاد علی اکبر مظاهری – بخش شانزدهم

🔶 شفقنا هر روز ماه مبارک رمضان را با هدیه‌ای از بوستان خجسته قرآن و اهل بیت(ع) با موضوع مهم «اخلاق و خانواده» به قلم حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری استاد اخلاق و خانواده، مهمان خانه و خانواده‌ ها خواهد بود. انتقادات و پیشنهادات مخاطبین به استاد علی اکبر مظاهری منتقل خواهد شد و آقای مظاهری پاسخگوی سوالات احتمالی مخاطبان عزیز خواهد بود.

استاد مظاهری در بخش شانزدهم نوشتاری که در اختیار شفقنا قرار داده، آورده است:

آیت خدا

اگر چه همۀ پدیده‌های جهان، آیت‌های خداوند سبحان‌اند و همۀ قوانین تکوینی، سنت‌های خدای رحمان‌اند؛ ا ّما خداوند برخی پدیده‌ها و آیت‌ها و بعضی از قانون‌ها و سنّت‌های خود را برجسته می‌کند تا بهتر دیده شوند و از آن‌ها بهرۀ افزون‌تر برده شود.

یکی از آن آیت‌ها و قانون‌هایی که خداوند به رخ بشر کشیده و اندیشۀ آدمی را به سوی آن معطوف داشته است، زوجیت زن و مرد و وجود سکینت، مودّت، رحمت (آرامش، محبّت، نیکخواهی) میان آن دو است.

این آیه را بنگرید:

«وَ مِن آیاتِهِ أَن خَلَقَ لَکُم مِن أَن ُفسِکُم أَزواجاً لِتَسکُنُوا إِلَیها وَ جَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّۀً َو رَحمَۀ »؛ ۱

از آیت‌های خداوند(و از نشانگان حکمت او) آن است که برای شمایان از جنس خودتان، همسرانی آفرید تا نزدشان بیاسایید و میانتان مودت و رحمت (و مهربانی و عطوفت) نهاد.

زندگی‌ای که این سه نعمت: سکنیت، مودت و رحمت یا برخی از این‌ها را نداشته باشد، لنگان و کم‌توان یا ناتوان است و معلوم می‌شود که از آن« آیت» و «قانون تکوینی» الاهی، کم‌بهره یا بی‌بهره است.

معیار و میزان سامان داری زندگی خانوادگی، همان است که در این آیه بیان شده است .این ملاک اصلی است.

چرا چنین؟

گاهی با خود می‌اندیشم: مگر خدای حکیم، این آدمی‌زاده را از روی حکمت نیافریده است؟

پاسخم به خویشتن این است که چرا؛ این خلقت، حتماً از سر حکمت است.

آن‌گاه می‌اندیشم: مگر زوج‌بودن آدمی، از روی حکمت نیست و مگر خداوند، انسان را مذکّر و مؤنّث نیافریده و مگر ازدواج این دو را نخواسته و همزیستی، و نه تکزیستی‌شان را مقدّر نکرده است؟ جوابم به خود این است که چرا. او خود به صراحت در قرآن فرموده است که از نشانه‌های حکمت او در خلقت آن است که برای آدمیان همسر آفریده و میانشان آرامش و محبّت و خیرخواهی نهاده است.

سپس از خود می‌پرسم: مگر این خلقت حکیمانه و زندگی همسرانه نباید رفیقانه و مهربانانه و خوشبختانه باشد؟ به خود پاسخ می‌دهم که چرا؛ حتماً باید چنین باشد؛ وگرنه با هم زیستن دشمنانه و نامهربانانه که ارزشی ندارد و خلاف حکمت است.

بنابراین، از نظر عقیده و ایمان، هیچ تردیدی در حکیمانه و خردمندانه بودن این نوع آفرینش آدمی، باقی نمی‌ماند.

آن‌گاه در ذهن خویش، تصویری از شیوۀ زیستن برخی، بلکه بسیاری، از همسران را می‌گذرانم. می‌بینم این همه نزاع، اختلاف، نامهربانی، دشمنی‌ورزی، بدگویی از یکدیگر، آمار طلاق‌ها، آمار پرونده‌های سرگردان در دادگاه‌های خانواده، این‌ها چیست؟ چرا همسران، کام یکدیگر را تلخ می‌کنند؟ چرا هر کدام، تا چشم دیگری را دور می‌بیند، از او بدگویی می‌کند؟ چرا خوبی‌های هم را کمتر می‌گویند؟

نتیجۀ آن پرسش‌ها و پاسخ‌ها و عقیده و ایمان به حکمت الاهی در خلقت زوجیت آدمیان، از یک سو، و تصور و دیدن این نابسامانی‌ها و نزاع‌های فضیلت‌سوز، از سوی دیگر، ذهنم را درگیر بحران می‌کند. اما سرانجام، چون به حکیمانه‌بودن آفرینش و تقدیر الاهی بر سعادتمندانه زیستن آدمیان، ایمان دارم، به این نتیجۀ قطعیِ تعبّدی می‌رسم که آب، از سرچشمه، زلال است، پایین که می‌آید گل‌آلود می‌شود.

معمار حکیم آفرینش، خشت اوّل را راست نهاده است و بنا بر این بوده که این بنیان تا ثریّا راست بالا رود، اما عمله‌هایی نادان، آن را کج کرده‌اند و این کجی ها، محصول نامبارک آن نادانی و کج‌رفتاری است.

البته تعداد زوج‌های عاقل و مهربان و خانواده‌های موفّق، کم نیست؛ امّا ناسازگاری‌ها و نامهربانی‌ها و ناهنجاری‌ها، بیش از اندازۀ معقول است. شاید برخی از این نزاع ها طبیعی‌باشد و بتوان آن‌ها را توجیه کرد؛ امّا این حجم سنگین از ناگواری‌های موجود، قطعاً طبیعی نیست.

همان‌گونه که روال طبیعی و قانون اوّلی در آفرینش بدن، سلامتی است، نه بیماری؛ اصل اوّلی در نظام خانواده، سازگاری و سامان‌داری است. بیماری، آفتی است ناهمگون با نظام خلقت بدن. اگر همۀ مردم یک جامعه، بیمار باشند، باز هم می‌گوییم اصل خلقت، سلامت است و بیماری، آفت است.

ادامه👇👇
https://fa.shafaqna.com/news/1138095/

🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا
shafaqna.com

Читать полностью…
Subscribe to a channel