🔸در اینجا نوشتهها، نمونههایی از مشاورهها، و مطالب انتخابی علیاکبر مظاهری، نویسنده، مشاور، و مدرس حوزه و دانشگاه را میخوانید. t.me/mazaheriesfahani_ir/1689 :آثار🔹 🔹پل ارتباطی: t.me/mazaheriesfahani 🔹در وب: www.mazaheriesfahani.ir
🔏 بازسازی زندگی (۲)
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
♻️ پس از طلاق (۸)
دوم. ازدواج دوباره
تا در این جهانیم، باید که زندگی کنیم. زندگی جاری است؛ جریانی جاودانی.
اکنون که زندگی پیشین گذشت، یاالله! زندگی تازهای بسازیم.
آنان که طلاقشان «روا» بوده است و حتی ایشان که جداییشان «ناروا» بوده و اما بازگشت به همسر و زندگی پیشین برایشان ممکن نیست، باید که زندگی دوبارهای را آغاز کنند.
اگر، به هر دلیل، بازگشت به همسر پیشین، ممکن نبود و پیوند دوبارهٔ وصلت قبلی، مقدور نیست و دوبارهسازی زندگی گذشته، شدنی نیست، باید که طرحی نو درانداخت.
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم۱
باب خواستگاری را باز بگشاییم. خانمها در را به روی خواستگاران تازه، باز کنند. آقایان به خواستگاری خانمی دیگر بروند.
به امید خدا.
🌹 اکنون چنین کنیم:
۱. مراقبت بیشتر
عواملی که زندگی قبلی را فروپاشید، نباید در زندگی جدید وجود داشته باشد.
حالا که خشمها فروکش کرده است، به تفکر و تأمل بپردازیم. کاغذ و قلم در دست گیریم و آنچه را که زندگی قبلی را به بحران کشانید و سپس آن را از هم پاشید، یادداشت کنیم. بهتفصیل بنویسیم؛ بیطرفانه، منصفانه، مصلحانه.
هیچکدام از آن عوامل تخریبگر نباید در زندگی بعدی حضور یابند؛ هیچکدام.
عاملهای تخریبگر، هرزمان و هرکجا که باشند، خرابی بهبار میآورند.
به یاد خود بیاوریم که:
«لاَ یُلْدَغُ اَلْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَیْنِ»؛۲
مؤمن، عاقل، از یک سوراخ، دوبار گزیده نمیشود.
نیز در دیدرَس عقلمان بگذاریم که:
«سَعیدٌ مَنِ اتَّعَظَ مِن تَجارِبِ غَیرِه»؛
کسی سعادتمند است که از تجربههای دیگران، پند بگیرد، استفاده کند.
اینجا میخواهیم، علاوه بر تجربههای دیگران، از تجربههای خودمان نیز پند بگیریم و استفاده کنیم.
طلاقیان، تجربههای فراوانی را اندوخته دارند. اکنون زمان بهرهمندی از همهٔ آنها است.
هان! طلاقدادگان، طلاقگیرندگان! مبادا در انتخاب همسرِ دوباره و تشکیل زندگی مجدد، هیچیک از موریانههای ویرانگر پیشین، وجود داشته باشند!
گشودن چشم عقل و کاویدن آنچه زندگی قبل را ویران کرد، شرط خردمندی است.
به یاری خدا.
۲۳ مرداد ۱۴۰۲
۱. غزلیات حافظ.
۲. پیامبر اکرم، شرح شهابالاخبار، جلد ۱، صفحهٔ ۳۳۹.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
📚 کتابی تازه
(نگاهی نو، به پدیدهٔ طلاق)
🖌 #نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری
🌹 مژده ای دل...!
کتابی با موضوع «طلاق»، در مرحلهٔ تدوین نهایی است. به لطف خداوند.
این کتاب، محصول سال ۱۴۰۲ است. البته مطالبی از آن، ثمرهٔ پژوهشها، اندیشهها، تجربهها، و مشاورههای سالیان دراز پیشین است، اما ساماندهی و تدوین آن برای انتشار، از آثار امسال است.
📖 محتوای این کتاب
موضوعهای این صحیفهٔ طلاقیه، چنین است:
۱. ماهیت طلاق را بیان کردهایم.
۲. ریشههای آن را نمایاندهایم.
۳. طلاقهای «ناروا» و «روا» را کاویدهایم.
۴. راههای پیشگیری از طلاقهای «ناروا» را بیان کردهایم.
۵. چگونگی مدیریت طلاقهای «روا» را نشان دادهایم.
۶. فصلی برای پس از طلاق و ساماندهی دوبارهٔ زندگی آوردهایم.
گزارشهای بعدی مسیر این کتاب را، در آیندهای نزدیک، میخوانید.
به امید خدا.
۱۹ مرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔹 مهلت پنجروزه
🔸 ماجرای انصراف از یک طلاق
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
✅ منتشرشده در ماهنامهٔ خانواده
✔️ فایل پی دی اف، تابستان ۱۴۰۲
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 اصلاح مصلحان
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
♻️ پس از طلاق (۴)
همّت و اقدام مصلحان دانا، در ساماندهی زندگی دوبارهٔ طلاقیان، از حسنات ارجمند پس از طلاق است.
اکنون که طلاقکاران، زندگی پیشین را ویران کردهاند و حالا که دارند مرحلهٔ تأمل، فرونشینی خشم، تجدید نظر، و احتمالا پشیمانی را میگذرانند، نقش مصلحان مشفق، نمایان میشود.
«اصلاح ذاتالبین»، از معارف اسلام است. قرآن را ببینید:
«إِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا...»؛۱
اگر از جدایی آن دو (همسر) بیم دارید، یک داور از خانوادهٔ شوهر، و یک داور از خانوادهٔ زن انتخاب کنید (تا به کار آنان رسیدگی کنند). اگر این دو (داور)، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند دلهای آن دو را به هم نزدیک میکند... .
این آیه، اگرچه برای «حکمیت» در مرحلهٔ پیش از طلاق است، اما اقدام مصلحانهٔ مصلحان، برای سامانبخشی زندگی زوجها را نیز میتواند شامل شود. اکنون دربارهٔ تفسیر این آیه، سخن نمیگوییم، بلکه میگوییم:
در میان خانواده و خاندان و خویشاوندان زن و مرد، نیز از آشنایان و مشاوران و اصلاحجویان، کسانی یافت میشوند که در این مرحله، همّت ورزند، پا پیش نهند، و دست در کار اصلاح زندگی این دو فاختهٔ بالشکسته کنند؛ به امید دوبارهسازی زندگی آنان.
این مصلحان باید:
۱. هم دانا باشند هم توانا.
۲. چه بهتر که با مشاوری دانا و توانا ارتباط بگیرند و تا آخر کار، او را همراه داشته باشند.
۳. یقین داشته باشند که طلاق این زوج، «ناروا» بوده است، که اگر «روا» بوده، نباید دوبارهسازی کرد. در اینباره، نظر مشاور را بگیرند. در طلاقهای «روا»، نباید کوشید که بازگردند. مراقب این نکته باشیم! نباید به هر زور و ضربی، جداشدگان را پیوند داد. «ناروائیان» را باید پیوندی دوباره داد، نه «روائیان» را. یادمان باشد! کسانی که روائیان را پیوند مجدد میدهند، خطا میکنند.
کسی از این مصلحان، که میکوشند به هر قیمتی که شده زوجهای طلاقی را پیوند مجدد دهند، میگفت: «آنقدر آیه و حدیث برایشان خواندم که اگر برای کافر میخواندم، مسلمان میشد، اما بر اینان اثر نکرد.» او توجه نداشت که ریشهٔ جدایی اینان چیست. آیه و حدیث خواندن برای بازگرداندن طلاقیان، در جایی لازم است که بدانیم طلاقشان ناروا بوده است.
۴. زیاد تشویق نکنیم. ایشان را به رودربایستی نکشانیم. مجبورشان به بازگشت نکنیم؛ بلکه راه صلاح را به ایشان بنمایانیم و یاریشان کنیم تا به نتیجهٔ مطلوب برسند و خود تصمیم نهایی را بگیرند.
قدیمها رسمی بود، اکنون نیز بیشوکم هست، که دو نفر را که بر سر مسألهای اختلاف میکردند و کارشان به قهر میانجامید، در یک جا گیر میانداختند و پس از نصیحتهای کلیشهای، بدون این که ریشه یا ریشههای نزاعشان را بدانند، میگفتند: روی هم را ببوسید و صلوات بفرستید. و مسأله را ختم میکردند. عمق مسأله را نمیکاویدند. گرهها را نمیگشودند. بر ریشهها خاکستر میکشیدند. این کار، دربارهٔ «طلاقیان روا»، «ناروا» است. یادمان باشد!
باید ریشههای نزاع را بیابیم و آنها را اصلاح کنیم. اگر اصلاحپذیر بود و بهیقین دانستیم که طلاقشان ناروا بوده است، در تجدید زندگیشان بکوشیم.
به امید خدا.
۱۳ مرداد ۱۴۰۲
۱. سورهٔ نساء، آیهٔ ۳۵
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
♻️ پس از طلاق (۲)
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
💠 بازگشت به همسر پیشین (۲)
در نوشتهٔ پیشین نوشتیم که بهترین گزینه برای ازدواج مجدد، همانا همسر پیشین است. آفریدگار حکیم، که خود میداند چه آفریده است، دربارهٔ تجدید ازدواج با همسر قبل فرموده است:
«بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَٰلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا»؛۱ همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (به زندگی زناشویی)، در این مدت [مدت عدّه]، (از دیگران) سزاوارترند؛ این در صورتی است که (بهراستی) خواهان اصلاح باشند.
این آیه دربارهٔ طلاق رَجعی و دوران عدّه است، اما میتوان آن را به کل موضوع بازگشت به همسر پیشین تعمیم داد.
آری؛ اگر طلاق، از طلاقهای «ناروا» بوده است؛ یعنی همان چهارطلاق از پنجطلاق، که قبلاً بیان کردهایم، تجدید پیوند دوباره، عاقلانه است. اما اگر «روا»، بوده است؛ یعنی همان یکی از پنجتا، دیگر نباید تجدید پیمان شود، زیرا عاملی که سبب جدایی شد، همچنان باقی است.
📕 برگی از کتاب «دانش خانواده»
کتاب «دانش خانواده و جمعیت»، کتاب درسیمان در دانشگاه است. کتاب خوبی است. خواندن آن را توصیه میکنم. در جایی از فصل دوم، که موضوع آن تشکیل خانواده است، آمده است:
«یکی از مناسبترین افراد برای ازدواج پس از طلاق، همسر سابق است. بنابراین، اگر مرد یا زنی، پس از جدایی، به این نتیجه رسید که همسرش فرد سالمی با خطاهای جزئی و رفعشدنی بوده و خودش نیز اشتباهاتی داشته که تصمیم دارد آنها را اصلاح کند، ازدواج مجدد آن دو با هم، مناسب است؛ همانگونه که قرآن کریم میفرماید:
«همسرانشان، برای بازگرداندن آنها (به زندگی زناشویی)، در این مدت [مدت عدّه]، (از دیگران) سزاوارترند؛ این در صورتی است که (بهراستی) خواهان اصلاح باشند.»۲
⭕️ توجه!
🔗 اینجا نیز مشاوره
در این بازگشت نیز مشاوره با مشاوری دانا و توانا، ضرورتی است حتمی. همانسان که در ازدواج، سپس دوران زندگی مشترک، و سپستر، انجام طلاق، انگشت تأکید بر مشاوره میفشردیم، اینجا نیز میگوییم: برای تجدید پیوند و بازگشت به همسر و زندگی پیشین، مشاوره کنید.
❤️ آشتیکنان ریشسفیدانه!
برخی از ریشسفیدان فامیل؛ موسفیدان، گیسوسپیدان، بزرگترهای خانواده و خاندان، پدربزرگها، مادربزرگها، عموها، عمهها، داییها، خالهها، و دیگر خویشاوندان و آشنایان، اگر طلاقی در خانواده و خاندان خویشان و دوستان واقع شود، عقل میجنبانند و گام پیش مینهند تا به هرگونهٔ ممکن و ناممکن، میکوشند زوج جداشده را آشتی دهند.
اصل این کار ایشان، نیکو است، اما: باید دقت ورزید که ایشان، اگرچه نیت «خیر» داشته باشند، اما همیشه چنین نیست که کارشان نیز «خیر» باشد. گاهی خیر است و گاهی خیر نیست. برخیشان از سر عادت فامیلی چنین میکنند و برخی دیگر متأثر از فرهنگ عمومی اقدام میکنند. و انگیزههای دیگر.
این پدیده، مثبت است. باید از خیرخواهی ایشان بهره جُست، اما با احتیاط. و نباید به آن اکتفا کرد.
بازگشت به همسر پیشین و تجدید زندگی قبل، باید «مصلحت برتر» داشته باشد. از «چاه سیاه» درآمدن و به «راه هموار» برآمدن باشد، نه از چاه درآمدن و باز به همان چاه افتادن.
ما که مشاورهٔ پیش از ازدواج را ضرورتی حتمی میدانیم، اینجا نیز مشاوره برای بازگشت به همسر و زندگی پیشین را ضرورتی تام و تمام میدانیم؛ درست مانند مشاورهٔ پیش از ازدواج.
پس به این «ضرورت اکید»، عنایت کامل داشته باشید.
{ادامه دارد، انشاءالله.}
۸ مرداد ۱۴۰۲
۱. سورهٔ بقره، آیهٔ ۲۲۸.
۲. دانش خانواده؛ جمعی از نویسندگان، نشر معارف، چاپ هفتم.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
♻️ پس از طلاق
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
🔏 دوران بازسازی
🩸 اشاره
میخواستم در آغاز فصل پس از طلاق، ابتدا پارهای از مصیبتهایی که بر سر و جان «طلاقیان» آوار میشود را بنویسم، اما قلم نگه داشتم، صبوری ورزیدم، به تأخیر افکندم؛ زیرا نمایاندن تلخیهای فراوان، روان را تلخ میکند. و ترسیدم که جان طلاقیان، ملولتر شود. لابهلای نوشتههای پیشین، پارههایی از تلخیها و تلخکامیهای طلاق و طلاقیان را نمایاندیم.
اگرچه نمایاندن تلخیها، برای درمان آنهاست، اما خوف این هست که بیان ناگواریهای انبوه، به ناگواری شدید روان بینجامد، روح را فلج کند، اراده را سست کند، از امید به آینده بکاهد. ازاینرو بر این شدم که ابتدا، طرحهایی برای بازسازی زندگی پس از طلاق را مطرح کنم تا «طلاقکاران»، کمر راست کنند و همّت افرازند و طرحی نو دراندازند.
به امید خدا.
💟 دوران بازسازی زندگی
ما، همگیمان، زلزلهزدگان و جنگزدگان را دیدهایم یا حکایت آنان را شنیدهایم.
پس از زلزله و جنگ، که دیارها ویران شده، خانهها آوار شده، نمای شهرها و محلهها «مرگنما» شده است، دو کار میتوان کرد:
۱. نشستن و گریستن
بنشینیم و بر ویرانیها بنگریم؛ اندوه خوریم، حسرت بر جان بریزیم، آوارها را بر سر خودمان واریزیم، آوارگان را رها کنیم، در انتظار مرگ بمانیم.
این کار، اگرچه بهظاهر زحمت ندارد، اما بهواقع، خسارتبار است، کار خردمندان نیست، کردار امیدمندان نیست، عقل و شرع به آن فتوا نمیدهند، اخلاق و ایمان و وجدان، بر آن مُهر تایید نمیزنند.
۲. طرحی نو درانداختن
برخیزیم و ایستاده به ویرانیها نگاه کنیم. آنگاه عزممان را بر آبادانی دوباره، جزم کنیم. به سر پاکردن مجدد کاشانهها بیندیشیم. کاردانان را به یاری طلبیم؛ تا پس از زمانی نهچندان دراز، شهرها آباد شوند، خانهها قامت افرازند، رایحهٔ زندگی، جانها را بنوازد. این کار، اگرچه بهظاهر پُرزحمت است، اما بهواقع، پُرمنفعت است. کار خردمندان است. کردار امیدمندان است. عقل و شرع به آن فتوا میدهند. اخلاق و ایمان و وجدان بر آن مُهر تایید مینهند.
پس از طلاق میتوان یکی از این دو کار را کرد. کار اول، نمیشاید و نمیباید. کار دوم، میشاید و میباید.
⭕️ کار دوم
اکنون که طلاقیان، به هردلیل، کاشانهٔ پیشینِشان را ویران کردهاند؛ چه «نارواها»، چه «رواها»، زمان بازسازی است. زندگی، «تعطیلپذیر» نیست. رود روان زندگانی اینجهانی، همیشه روان است. تعطیلکردن آن به صلاح نیست. بازداشتن جریان رود، ایبسا که خشکی چشمه را سبب شود. نباید چشمه را خشکاند. ما آدمیان، مسافران «همیشهروان»ایم، تا این که به سرمنزل موعود؛ آغوش خداوند، برسیم و آنجا بیارامیم.
💢 طرحی نو دراندازیم
یکم: بازگشت به همسر پیشین
ما بر آنیم که همسر پیشین، بهترین گزینه برای بازگشت است. بیشتر طلاقها، آمیختهٔ با خشم است و خستگی و درماندگی. پس از طلاق، با گذشت اندکی از زمان، خشمها فرومینشیند. از خستگیها کاسته میشود. عقلها به سرها باز میگردد. در اینگاه است که طلاقیان، به بازنگری گذشته میپردازند. و ایبسا که مییابند همسر سابقشان آنقدرها هم بد نبود.
❇️ توجه! «طلاق رَجعی» را به «طلاق خُلعی»، بدل نکنیم.
اسلام، دین حکمت است. نوع طلاق اصلی، همانا «طلاق رجعی» است؛ یعنی تا گذر از زمان «عدّه»، که به درازای چند ماه است، میتوان به زندگی بازگشت؛ بدون نیاز به عقد مجدد. این فرصت، فرصتی خردمندانه است. نباید آن را تباه کرد.
برخی از وکیلان دادگاه، که تعدادشان اندک نیست، به زوجهای طلاقی، بهویژه خانمها، یاد میدهند که «طلاق رَجعی» را به «طلاق خُلعی» بدل کنند؛ که عدّه دارد، اما رجوع ندارد. این کار، نارو است، خلاف حکمت است، خلاف مصلحت است، خلاف رضای شریعت است. زوجها، به گاه طلاق، عصبانیاند. خشمگیناند. خشمشان، چشم عقلشان را کمبینا یا نابینا کرده است. خداوند حکیم، «فرصت عدّه» را برای فروکشیدن خشم نهاده است. این فرصت تجدید نظر را نسوزانیم.
یادتان آورم که قبلاً گفتیم: هشتاددرصد؛ هشت نفر از ده نفر، چهارنفر از پنجنفر، از لحظهٔ طلاق تا دو سال بعد از آن، پشیمان میشوند. این را در مشاورههایم دیدهام. یکی از فلسفههای قرار دادن عدّهٔ پس از طلاق، با همین هدف است. خشم آدمی، از لحظهٔ طلاق، تا چندروز، چندهفته، چندماه پس از آن، فرومینشیند؛ بسته به میزان خشم. بگذاریم این فرصت حکیمانه، ثمر دهد. آن را هدر نکنیم. سوزاندن فرصت عدّه، به زیان همسران است، بهویژه برای خانمها.
🔻 این نمونهٔ اسفانگیز، از صدها نمونه، را ببینید:
{در پست بعد}
۳ مرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
کاروان کربلا - شعر و صدای محمدحسین شهریار
همراه با نوای حاج سلیم موذنزاده
@qadahha
🌹 نود و نُه گام تا طلاق!
🌸 صمیمانه، با همسران معتادان
🖌 #نویسنده: #مریم_یوسفی_عزت؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان
🔴 اعتیادهای پرخطر (۵)
🔵 شوهر معتاد (۳)
⭕️ ریشههای طلاق (۱۴)
بر همگان آشکار است که زنان، نقشی ویژه در فراهمنمودن آرامش خانه و خانواده دارند؛ همانچیزی که، بهیقین، مردان خواهان آناند.
در خانهای که زنی عاشق، توانا، ریحانه، دارای صلاحیت فکری و اخلاقی، حضور داشته باشد، رخنهکردن اعتیاد در آن خانه کمتر است؛ بسیار کمتر.
💠 چند سخن با خانمها
۱. قبل از برداشتن «نود و نُه گام»، به طلاق نیندیشید.
هوشیار باشید و هنگام اعتیاد همسرتان، کنار ایشان باشید. فعالانه و هوشمندانه، در ترک اعتیاد همسرتان، او را همراهی کنید.
۲. کاشفانه عمل کنید. تحقیق کنید. از تجربههای دیگران استفاده کنید.
۳. از دیگران کمک بگیرید. از برملاشدن اعتیاد همسرتان خجل نباشید.
۴. مظلوم، بیصدا، منفعل و قربانی نباشید.
۵. به مردتان، حس اقتدار دهید. عشقتان را ابراز کنید. غرورش را حفظ کنید.
۶. کتابهایی علمی و تجربی در زمینهٔ اعتیاد بخوانید.
۷. با مشاوری دانا و توانا همراه باشید.
۸. به خدا ایمان داشته باشید و استقامت بورزید. این سخن خداوند را ببینید که چه امیدبخش است:
«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»؛۱
بهراستی آنانی که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه استقامت ورزیدند، فرشتگانی بر ایشان نازل خواهند شد تا نترسند و محزون نباشند و ورود به بهشت خداوند را به آنان بشارت میدهند.
🔻 فرشتهٔ نجات
این نمونهٔ واقعی را بخوانید:
[آقاخسرو به خانمش گفت:] ماهطاووسجان! این فرشتگان نمیتوانند در کسوت همسر نازل شوند؟
[ماهطاووسخانم] خندید و گفت: حتما. بر من که نازل شده است. الحمدلله.
[آقاخسرو گفت:] ملائکهٔ عملی [معتاد] که نداریم. یادت رفته سیسال تمام اعتیاد داشتم و جز رنج و فقر و تحقیر، چیزی بشارت ندادم؟ نه! فرشته تو هستی، دردت به سرم. تو بر من نازل شدی که در سختترین شرایط ممکن، کنارم باشی. نَبُری، ناامید نشوی، خسته نشوی، بمانی، گامبهگام، نفسبهنفس کمکم کنی تا از ظلمت خارج شوم. بعد به من بگویی «نترس». نترسیدن را به من یاد بدهی. زیستن بیترس را به من بیاموزی. آمدی تا به من بگویی «غمگین نباش، شاد زندگی کن، سرشار از انرژی و امید و خیرخواهی باش. بخند، مهربانی کن.»
اما ماهطاووس، اینکه میگویند اگر همحس باشیم، در جهانهای بعد هم با هم خواهیم بود، درست! اما من نگرانم، من میترسم. میدانی که من زیاد گناه دارم. میترسم در ظلمت برانگیخته شوم و تو را پیدا نکنم.
[ماهطاووس، دست آقاخسرو را] محکم فشرد و گفت: «گناههای تو از رحمت خدا بیشتر است؟!» ۲
۲۹ تیر ۱۴۰۲
۱. سورهٔ فصلت، آیهٔ ۳۰.
۲. ویولنزن روی پُل، خسرو باباخانی؛ با اندکی تلخیص و ویرایش.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
💠 مقایسههای همسران
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
⭕️ ریشههای طلاق (۱۶)
در روزگار ما، به سبب رشد دانش روانشناسی و پارهای دیگر از آگاهیها، همگان دانستهاند که مقایسهٔ خود و داشتههای خود، با دیگران و داشتههای آنان، رنجآور است. آری؛ برخی از مقایسهها سبب اندوه و حسرت فراوان است.
در سخن اکنونیمان، که در موضوع ریشههای طلاق است، میگوییم: مقایسهٔ همسر خود با دیگران، مقایسهای است ناروا. از هر زاویه که به این پدیده بنگریم، غیر از حسرت و خسارت، چیزی نمیبینیم. کمتر عاملی را میشناسم که چونان مقایسه، اندوهزا و حسرتآور باشد.
اغلب چنین است که ما باطن زندگی خود را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه میکنیم و در این مقایسه، کم میآوریم. اگر ممکن بود که باطن زندگی دیگران را کاملاً بشناسیم، قدر زندگی خود را بیشتر میدانستیم.
این نمونه را ببینید:
🔴 مقایسههای ناروا
🔹 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ خانواده
🔻 پرسش
آقایی نوشته است:
از اندام و چهرهٔ همسرم ناراضیام. هنگامی که او را با زنان و دختران دیگر مقایسه میکنم، دچار حسرت میشوم. کمکم کنید.
🔻 پاسخ ما
۱ هیچکس مانند هیچکس نیست. ازاینرو، مقایسهٔ همسرتان با دیگران، ناروا است. حسرت و اندوه بهبار میآورد.
۲. شما از همهچیز همسرتان باخبرید؛ هم خوبیها و هم بدیها، اما از همهچیز دیگران باخبر نیستید و بیشتر، خوبیهایشان را میبینید؛ ظاهر آراسته و روتوشکرده. اگر مدتی از نزدیک با آنان زندگی کنید و همه چیزشان را ببینید، نظرتان تغییر میکند.
۳. چند مطلب، در چند جای آثارمان دربارهٔ این موضوع نوشتهایم. آنها را بخوانید. مثلاً در کتاب «جوانان و انتخاب همسر»، مبحث «بهانههای دل»؛ و کتاب «فرهنگ خانواده»، مبحث «مقایسههای ناروا».
۴. همسرتان را به ورزش و رژیم غذایی تشویق کنید؛ بدون تحقیر و توهین.
۵. با مشاوری دانا و توانا، مشاورهٔ حضوری انجام دهید.
دلارامی که داری دل در او بند
دگر چشم از همه عالم فروبند ۱
خداوند سبحان، یاری و راهنماییتان فرماید! ۲
✅ سخن پایانی
به همسران، بهویژه زوجهای جوان، تأکید بلیغ میکنیم: در زندگیتان هرگز جایی برای مقایسه باز نکنید و برای این آفت تباهگر، هیچ مجالی وانگذارید و عقرب زهرناک مقایسه را به کاشانهتان راه ندهید.
این سخن خداوند را یادتان میآوریم که:
«أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ»؛۳
همسرت را حفظ کن و تقوای خداوند را پیشه نما.
نیز این سخن سعدی را به گوش جانتان میخوانیم که:
دلارامی که داری دل در او بند
دگر چشم از همه عالم فروبند
📚 مطالعه
تأکید اکید میکنیم که این چند مطلب را بخوانید:
یک. مقایسههای ناروا؛ فصل دوم از بخش سوم کتاب «فرهنگ خانواده»، چاپ سوم، نوشتهٔ نگارنده، انتشارات نورالزهرا، قم.
دو. کیمیای قناعت، فصل دوازدهم، از بخش اول همان کتاب.
سه. بهانههای دل؛ فصل آخر کتاب «جوانان و انتخاب همسر»، نوشتهٔ نگارنده، چاپ چهل و یکم، انتشارات نورالزهرا، قم.
۱۸ تیر ۱۴۰۲
۱. سعدی، گلستان.
۲. مظاهری، علیاکبر، «از زبان مشاور»، بوستان کتاب، قم. (اکنون نشر جمال، قم)، فصل چهارم.
۳. سورهٔ الاحزاب، آیهٔ ۳۷.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ المعصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
🌸 عید غدیر مبارک باد!
۲۷ تیر ۱۴۰۱
🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir
#علیاکبر_مظاهری_اصفهانی _ #پایگاه_اندیشوران_حوزه
🌐 http://mazaheriesfahani.ir
#وبسایت_علیاکبر_مظاهری
🔹 موریانههای ذهن همسران
🔸 پرسشهای نابهجا از همسر
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
✅ منتشرشده در ماهنامهٔ خانواده
✔️ فایل پی دی اف، بهار ۱۴۰۲
۱۱ تیر ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
♦️ چماق دعوا را دور بیندازید
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
✅ منتشرشده در ماهنامهٔ خانواده
✔️ فایل پی دی اف، بهار ۱۴۰۲
۸ تیر ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 سازگاری عاقلانه
🔹 (از سلسله مباحث جنگ و صلح همسران)
🖌 #نویسنده: #مریم_یوسفی_عزت؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان
🔹 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ خانواده
⭕️ خانمی گفته و پرسیده است:
کتابهای «نبرد بیبرنده» و «جنگ و صلح همسران» را خواندهام.
مطلبی که دانهدرشت و با تأکید اکید همراه بودند، اینهاست: استدلال نکنید، مجادله نکنید، انتقاد نکنید، سرزنش نکنید، عیبجویی نکنید، عیبگویی نکنید.
اکنون مسئلهای برایمان پیش آمده است که نیازمند راهنماییتانم:
ما، در زندگی، بیعیب و خطا نیستیم. زمانی که وارد زندگی همسرانه میشویم، خطاها و عیبها نمایانتر میشوند؛ زیرا همسرم و آنچه که از آنِ اوست، نیمی از زندگی من میشود.
بنابراین چگونه اشتباههای همسرم را به او نگویم؟ یا اگر بناست بگویم، چگونه بگویم؟
🔻 پاسخ ما
مرحبا بر شما که وجودِ همسرتان را نیمی از زندگیتان میدانید و میخواهید با مراعات آن نکتهها، زندگیتان را بهبود بخشید.
اکنون با دقت، توجه کنید.
⭕️ راهکارها
۱. بیطرفانه و منصفانه بنگرید. از کجا معلوم که او اشتباه میکند؟ شاید فکر شما، قضاوت شما، عمل شما اشتباه باشد.
اگر چنین است، دیگر جایی برای تذکر باقی نمیماند. آن را از اندیشهتان حذف کنید.
۲. اگر به یقین رسیدید که رفتار همسرتان اشتباه است، به زیان رفتار او فکر کنید. اگر آسیب جدیای به ریشهٔ زندگیتان نمیزند، بگذرید. تغافل کنید؛ چشمپوشی خردمندانه.
۳. اگر به زیانداربودن رفتار همسرتان مطمئن شدید، آنگاه در قالبهای لطیف و صمیمانه، با او صحبت کنید.
بنابرمثال: با داستانی، حکایتی، لطیفهای، موضوع را برایش قابل درک کنید.
دقت کنید که او را محاکمه نکنید. به دنبال برنده و بازنده نباشید. مدام از اسم اشارهٔ «تو» استفاده نکنید. کاری نکنید که او فکر کند چه گناه بزرگی مرتکب شده و حالا در جایگاه متهم در مقابل قاضی است. سخنتان درآمیخته با لطیفهٔهای دوستانه باشد. به محض تمامشدن مسئلهتان، جو سنگین خانه را عوض کنید. سپس، هردویتان را به کاری که مورد علاقهتان (علاقهٔ مشترک همسرانه) است، سرگرم کنید.
۴. گاهی با کسانی روبهرو میشویم که نمیپذیرند ممکن است اشتباهی کنند؛ اطمینان صددرصدی به درستی اعمالشان دارند.
بنابراین، با ایشان وارد گفتوگوی مستقیم نشوید. به گونهٔ غیر مستقیم عمل کنید.
برای مثال: اگر همسرتان ولخرجی افراطی میکند، (با گذر از سه مرحله پیشین)، در خانه، سمینارهای ثروتسازی را پخش کنید. کتابی از آیات و روایات را دربارهٔ مدیریت مالی، جلوی چشم بگذارید. طوری عمل کنید که او ناآگاهانه، به اندیشهٔ مدیریت مالی بیافتد.
مثلاً: این حدیث امام صادق علیهالسلام را بنویسید و بر در یخچال نصب کنید:
«ضَمِنتُ لِمَنِ اقتَصَدَ أن لايَفتَقِرَ»؛۱
من ضمانت میکنم کسی که در مسائل اقتصادی میانهروی کند، فقیر نمیشود.
دقت! نباید همسرتان قصد و عمدی را از سوی شما احساس کند، وگرنه موضعگیری میکند و نتیجهٔ مطلوب، حاصل نمیشود.
۵. ممکن است خودتان به تنهایی از پسِ این کار برنیایید، یا مسئلهتان، پیچیده است و بیتابکننده. در این حال، با مشاوری دانا و توانا مشورت کنید. در جلسات مشاوره، همسرتان را با خود همراه کنید.
۶. اگر میگویید: همسر من به هیچ صراطی مستقیم نمیشود.
میگوییم: پس مسئله را بپذیرید و با آن کنار آیید و مجادله نکنید.
البته اگر مسئلهتان دانهدرشت است و حل عمیق میطلبد، حتما با مشاوری دانا و توانا، مشاوره کنید و آن را حل کنید.
۷. خوبیهای همسرتان را بکاوید و بجویید و آنها را به چشمش آورید.
مهربانی و قدردانی خالصانه، یکی از راههای نفوذ به قلب همسر است.
خداوند مهرورز، مددکارتان باشد.
۳ تیر ۱۴۰۲
۱. الکافی، جلد ۴، صفحهٔ ۵۳
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 وجدان بیدار
🖊 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
⭕️ مهلت پنجروزه (۶)
خانمی که قصد داشت وکیل بگیرد برای اقدام به طلاق، و با خواندن مطلب «مهلت پنجروزه (۱)»، تردید کرد و مطلبی نوشت که در پست «مهلت پنجروزه (۲)» منتشر کردیم، اکنون مطلب تازهای نوشته است. ایشان، از میان راهکارها، سه راهکار را عمل کرده است: تردید و توقف، مشاورهٔ با خویشتن، افکندن دست بر دامان خدا.
نوشتهاش را بخوانیم: 👇
راستش وقتی به عنوان یک مشاور روبروی خودم قرار گرفتم، اول از خودم پرسیدم: سه ویژگی منفی همسرت چیست که تو را وادار به جدایی میکند؟
در نگاه اول این طور به نظرم آمد که سه تا کم است و الان باید پشت سر هم تا سی مورد بنویسم. یقین داشتم ویژگیهای او بدترین صفات ممکن برای یک شوهر است، اما غیر از من کسی آنجا نبود؛ هر چه به ذهن و زبانم میآمد، نمیتوانستم بنویسم، چون میدیدم من هم در این ویژگی منفی، سهم دارم و بلکه سهم من بیشتر است. میترسیدم که بنویسم و دست خودم رو شود!
وقتی کم آوردم، گفتم: مشکل اصلی این است که دیگر دوستش ندارم و حتی از او متنفرم. دلیل این نفرت، به گذشته برمیگردد... .
اما در حال حاضر چیزی نداشتم بگویم، و حتی تعجب میکردم از اینکه او چطور توانسته در این مدت، مرا تحمل کند و دَم نزند.
میدانید چرا اینقدر حالم بد شده؟ چون خیلی میترسم. تا حالا فکر میکردم خدا با من است، اما حالا میترسم من آدم بدی باشم و خدا مرا مؤاخذه کند و عذرم را نپذیرد. و هر چه از بدیهای او بگویم، از من بپرسد خودت با او چطور رفتار میکنی؟
میترسم از اینکه توبهٔ او را قبول کرده باشد و درجهٔ صبر و تحملش از من بالاتر باشد و خدا امتیازات ویژهاش را به او بدهد. و یا بعد از طلاق، او خوشبختتر بشود و من تیره روزتر.
چرا خدا را از این زاویه نمیدیدم؟
اگر مشاور، همین سؤال را از همسرم میپرسید، حق داشت دهها ویژگی واقعاً منفی از من بگوید، ولی چرا من به او اصلاً حق نمیدادم؟ و چرا اینقدر زیاد به خودم حق میدادم؟
آیا خدا عذرهای مرا قبول میکند؟
🔻 پاسخ ما
مرحبایتان میگوییم که چنین نیکو عمل کردهاید. اکنون چنین کنید:
۱. دیگر خود را شکنجهٔ روانی نکنید. بس است. همین که آگاه شدید و از راه خطا بازگشتید، کافی است. وجدان شما بیدار است. «خودْملامتی»، وجدانتان را میآزارد. مراقب باشید که ملامت خویشتن، وجدانتان را فلج نکند.
۲. به رحمت خدا امید ببندید. شما ایمانتان استوار است. با توبهای راستین، امیدتان به رحمت الاهی را بازآفرینی کنید.
۳. به همسرتان مهر بورزید و با هماهنگی با ایشان، بر جراحتهای زندگیتان مرهم نهید و خرابیهای روابطتان را ترمیم و بازسازی کنید.
به امید خدا.
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
💠 شوهر معتاد
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
🔴 اعتیادهای پرخطر (۳)
⭕️ ریشههای طلاق (۱۴)
🔹 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ خانواده
📌 پرسش
خانمی گفته و پرسیده است:
زنی ۳۶ سالهام و دارای دو دختر؛ دوساله و هشتساله هستم. مدت نُه سال است که ازدواج کردهام. در یک سال اخیر، شوهرم خانه را ترک کرده، در منزل مادرش زندگی میکند. او چون تریاک میکشد و من اصرار به ترک داشتم، قهر کرده و دادخواست طلاق داده است، ولی من فقط برای دخترهایم طلاق نمیخواهم، چون دوست ندارم سرنوشت آنها، به سبب خودخواهی من و پدرشان، خراب شود. از شما میخواهم راهنماییام کنید که چگونه او را از تصمیم خود منصرف کنم؟ الآن در فشار روحی هستم. خواهش میکنم جواب بدهید.
🔻 پاسخ ما
شما از وضعیت خود و پیشینۀ روابطتان مطلبی نگفتهاید تا بدانیم که چرا کارتان، بعد از نُه سال، به اینجا کشیده است. شاید عللی داشته باشد که با برطرفشدن آنها زمینه برای ترک اعتیاد همسرتان هم مساعدتر شود. خوب بود سخن همسرتان را نیز میشنیدیم؛ شاید او هم حرفهایی داشته باشد که باید شنیده شود. اکنون بر مبنای آنچه شما گفتهاید، میگوییم:
۱. همسرتان معتاد است و معتاد، بیمار است. اگر کسی بخواهد درمانش کند، باید طبیبانه و با مهارت رفتار کند.
۲. معتاد، بسته به شدت اعتیاد، ممکن است همهچیز را فدای اعتیادش کند. بنابراین، اگر با او تندی کنید، ممکن است دیگر برنگردد، بهخصوص که جای فرار هم دارد.
۳. با مشاوری دانا و توانا در تماس باشید، تا با مهارت و مدارا، همسرتان را به خانه بازگردانید و با مهربانی و محبت زنانۀ خود، او را به فکر درمان بیندازید یا لااقل به حدی برسید که اعتیاد ایشان آسیب جدیای برای زندگیتان نداشته باشد.
اکنون در بعضی از خانوادهها شوهر، معتاد است، اما در اثر مدیریت و صبر آگاهانۀ خانم، آسیبها کمتر است تا بچهها بهآرامی بزرگ شوند. برای مدیریت بهتر زندگی با معتاد و نیز برای رفتار صحیح با فرزندانتان، هم مشاوره بگیرید، هم مطالعه کنید.
۴. اگر توانستید ایشان را به خانه بازگردانید، با آرامش و مهربانی و انجام توصیههای مشاور، به دنبال تغییر فکر و عقیدهاش باشید، تا کمکم به فکر ترک اعتیاد بیفتد. آنگاه میتواند در مراکز ترک اعتیاد، دنبال درمانش باشد. مردان، تحکم و دستور زنان را برنمیتابند، اما شما میتوانید از درد و رنجهای خود بگویید و از او استمداد کنید.
۵. کار شما در این راه، مجاهدت بزرگی است که صبر و درایت میطلبد. از خدا مدد بگیرید و اگر شخص مورد اطمینان و محرمی دارید، از او بخواهید که در این مسیر همراهتان باشد تا تحمل وصبرتان بیشتر شود.
۶. معمولاً افراد معتاد، عزت نفسشان پایین است. شما با تشویق و احترام میتوانید عزت نفس او را بالا ببرید و مردانگیاش را تقویت کنید. هر اندازه کسی احساس ارزشمندی نماید، از کارهای زشت، دوری میکند.
این سخن امام علی علیه السلام را ببینید:
«مَنْ کرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُهُ»؛۱
آن کس که خویشتنش نزد خودش بزرگوار شد و احساس کرامت و شایستگی کرد، خواهشهای پلید نفسش در نظرش حقیر میآید (و تن به ذلت و رذیلت نمیدهد).
در این مواقع، سرزنش زیاد، نتیجۀ معکوس میدهد.
این سخن امام علی علیه السلام را نیز بنگرید:
«اَلْإِفْرَاطُ فِي اَلْمَلاَمَةِ يَشَبُّ نِيرَانَ اَللِّجَاجِ»؛۲
زیادهروی در ملامت و سرزنش، آتش لجاجت را برافروزد.
اگر همۀ اقدامهای لازم را انجام دادید و نتیجهبخش نبود، دو راه دیگر پیش روی شماست:
الف) اگر آسیبی به شما نمیخورَد و میتوانید زندگی را اداره کنید، کاری به کارش نداشته باشید و به بچههایتان برسید تا مقداری بزرگ شوند و بعد تصمیم بگیرید.
ب) شکایت کنید تا دادگاه تکلیفتان را روشن کند و همسرتان مجبور شود نفقه و مهریه را بپردازد؛ شاید هم مقداری متنبه شود.
در این موارد، طلاق، آخرین توصیه است. این مراحل را هم حتماً با کمک یک حقوقدان انجام دهید. امیدواریم که کار به این مرحله نکشد!
تذکر: یادتان باشد آنچه گفتیم، بر مبنای سخنانی بود که شما برایمان نوشتهاید. شاید همسرتان هم حرفهایی داشته باشد که باید شنیده شود.
خداوند سبحان یاورتان باشد! ۳
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
۱. نهجالبلاغه، حکمت ۴۴۹.
۲. بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۲۳۲.
۳. کتاب «از زبان مشاور»، از نگارنده، نشر جمال، صفحهٔ ۲۸۵.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🩸 سوگواری پس از طلاق
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
♻️ پس از طلاق (۷)
🔹 از زبان مشاوره
🔸 مشاورهٔ طلاق
🔻 پرسش
خانمی یا آقایی گفته و پرسیده است:
مطالبی را که دربارهٔ طلاق مینویسید، میخوانم. زمان کوتاهی است که جدا شدهام. طلاقم را، به تعبیر شما، «روا» میدانم. دربارهٔ سوگواری پس از طلاق، چیزهایی شنیده و خواندهام. سؤالهایی در این موضوع برایم مطرح شده است که خدمتتان مطرح میکنم و امید پاسخ دارم:
سوگواری پس از طلاق، چیست؟ زمان آن چقدر است؟ چه مقدار زمان، برای عبور از این بحران، نیاز است؟ آیا این سوگواری، پس از همهٔ طلاقها به وجود میآید؟ چگونه باید آن را مدیریت و درمان کرد؟ چهکارهایی باید بکنیم و چگونه این مرحله را از سر بگذرانیم؟
🔻 پاسخ ما
چون طلاق، مانند عمل جراحی است، جراحتهایی را در جان و روان و حتی جسم، ایجاد میکند. عمل جراحی، هرچه عمیقتر باشد جراحتهای آن نیز عمیقتر و بیشتر است. ازاینروست که میگوییم: طلاقیان، پس از طلاق، زمانی را برای التیام جراحتهای عاطفی و روحی و جسمی، نیاز دارند. در این مرحلهٔ «نقاهت»، باید بر زخمهای ناشی از طلاق، مرهم نهیم تا التیام حاصل شود و سلامت، جایگزین جراحت شود. سوگواری پس از طلاق، مانند افسردگی پس از زایمان است. اینچنین:
۱. ضعیف است. در یکی_دو هفته میگذرد. بدون نیاز به درمانی خاص.
۲. متوسط است. عبور از آن، یکی_دو ماه زمان میبرد و اقدامهایی را میطلبد.
۳. عمیق است. گذر از آن، شاید چند ماه زمان بطلبد و نیز درمان بخواهد.
اگر مرحلهٔ طلاق، همراه با جنگ و جدال باشد و عاطفهها را زخمی و روان و روح را مجروح کرده باشد، دوران سوگواریاش ممکن است اندکی طولانی شود، اما اگر طلاقشان «عاقلانه» باشد و جانها آسیب چندانی نخورده باشند، این سوگواری، زود میگذرد. (راستی! چرا نباید طلاقهایمان عاقلانه باشد؟!)
ازاینرو، زمانی را برای این دوران، مشخص نمیکنیم.
🔐 عبور از بحران
۱. از غوغای طلاق، فاصله بگیرید.
تا جای ممکن، از حاشیهها وغوغاهای طلاق، فاصله بگیرید. از تکرار بیان ماجرای طلاق، پرهیز کنید. بدگویی از همسر پیشین و تکرار محکومکردن او را رها کنید. خاطرههای ناگوار آن را از ذهنتان برانید.
۲. با مشاوری دانا و توانا، همراه باشید.
این مشاوره، در مدیریت این بحران و گذراندن آن از ذهن و روان، بسیار مؤثر است.
۳. ورزش کنید.
ورزش، بیش از تأثبر بر جسم، بر اندیشه و روان اثر میگذارد.
۴. مطالعه کنید.
مطالعهٔ کتابهای عمیق، با موضوعهای دلپسند و بیرون از موضوعهای غمبار، در زدودن اندیشههای مسموم، تأثیری نیکو دارد. درباهٔ انتخاب موضوع، با مشاورتان مشورت کنید.
۵. اطرافیان فرد طلاقی، هوای او را داشته باشند. او را کمک کنند تا این موج رنجبار را بهخوبی از سر بگذراند. با او مهربانی کنند. به او «نیش» نزنند. بر جراحتهای روحی او نیفزایند.
۶. مراجعهٔ به روانپزشک را نیز در نظر داشته باشید.
اگر جراحتهای روانی و عاطفیِ برآمدهٔ از طلاق، شدید باشد، ممکن است نیاز به مراجعهٔ به روانپزشک نیز باشد. این را با مشاورتان مطرح کنید و از ایشان راهکار بگیرید.
ما، این راهکار را، دربارهٔ افسردگی پس از زایمان نیز توصیه میکنیم، اگر افسردگی، شدید باشد.
۷. رابطهتان را با خدا صمیمیتر کنید.
این مهمترین راهکار است. خداوند، مهربانترین، داناترین، و تواناترین پناهگاه پناهجویان است. اگرچه خدا طلاق را نمیپسندد، اما شما میگویید که طلاقتان از نوع «رواها» بوده است. پس خود را در دامان پرمهر خدا بیندازید و صمیمانه با او راز دل بگویید و از او مدد بطلبید.
رابطهٔ صمیمانه و عاطفی با خدای مهربان، برای مدیریت این بحران و گذار از آن، بهترین راهکار است.
الاهی که خدای خوبمان، یاریتان فرماید.
📌 نکتهای مهم
درست است که، به دلیل سوگواری پس از طلاق، نباید در ازدواج مجدد عجله کرد، نیز اما نباید به این دلیل، ازدواج مجدد را به «تأخیر ناروا» افکند. این مسأله را از آنچه هست، بزرگتر نکنیم. مبادا به بهانهٔ سوگواری پس از طلاق، اقبال و فرصتهای ازدواج دوباره را بسوزانیم. پس از طلاق باید به ساماندهی مجدد زندگی اندیشید. یکی از عواملی که باعث تأخیر در ساماندهی دوبارهٔ زندگی میشود، همین سوگواری است.
دراینباره نیز با مشاورتان مشورت کنید. اگر ایشان دانا و توانا باشد، هم مواظب است که تصمیم عجولانه نگیرید، هم مراقب است که ازدواج مجدد را به «تأخیر ناروا» نیندازید.
این نکته را حتما به یاد داشته باشید.
به امید خدا.
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 طلاقهای ناجوانمردانه
🖌 #نویسنده: #مریم_یوسفی_عزت؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان
♻️ پس از طلاق (۶)
💠 بازگشت به همسر پیشین (۴)
🔹 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ خانواده
خانم جوان، نالان و پریشان، به مشاوره آمد.
احوالش را پرسیدم. گفت: «خرابم؛ بسیار خراب.»
گفتم: برایم بگویید. میشنوم.
🔻 حکایت خود را چنین آغاز کرد.
«زندگی خوبی داشتم. آسایش و آرامش داشتم. روحیهٔ بالایی داشتم. اعتماد به نفس و عزت نفس داشتم. جایگاه و احترامم محفوظ بود.»
و سرش را به پایین خم کرد. دستان مشتشدهاش را بر سرش گذاشت و آرنجها روی زانوها. سکوت کرد. آهی کشید و هِقهِقکنان گریست.
فرصت دادم تا آن اشکهای محنتدیدهاش ببارد. بارید.
آرام شد. طوفان غمهایش را بازدمید و گفت: «میدانید چرا حالا هیچکدام را ندارم و پوچِ پوچم؟ طلاق؛ طلاقی ناجوانمردانه. همه چیزم را از دست دادم. همسر خوبم را با دستان خودم، از خودم گرفتم.
خودم را مالک او میدانستم. فکر میکردم تدبیری بالاتر از تدبیر من نیست. خود را مدیری لایق میدیدم. برای بهدستآوردن جایگاه ریاست، بهانهتراشی میکردم. او آدم بدی نبود. تنها زیر بار حرف زور نمیرفت، که این مخالف میل من بود. جاروجنجالهای بیهوده راه میانداختم. ظرفها را میشکستم. صدایم را بالا میبردم. قلدری میکردم. فقط میخواستم به او ثابت کنم که من مدیر لایقتری برای زندگیمان هستم.
اوایل زندگیمان، او کوتاه میآمد. سعی میکرد آرام باشد. من را هم آرام میکرد.
یکسالی گذشت. با تلاشهای همسرم، نزد مشاور رفتیم. مشاورهها اثر نداشت، چون من با پیشداوری به مشاوره میرفتم و میخواستم از مشاور، تأییدیه بگیرم بر حقانیت خودم و محکومیت همسرم.
من لجبازتر شده بودم. همسرم را در زندگی نادیده میگرفتم. به هر چیزی توجه میکردم، به غیر او. حتی شروع کردم به آبروریزی. از او نزد دیگران بدگویی میکردم. اما او حتی یکبار پشتم را خالی نکرد. حتی یکبار به من بیتوجهی نکرد. حتی یکبار از من بد نگفت. میدانست دوستش دارم و میدانستم دوستم دارد.
اما من مغرور بودم. خودخواه بودم. خوبیهایش را نمیدیدم. او را بیدستوپا میدانستم و باید به همهٔ عالَم و آدم، بیدستوپایی او را جار میزدم. باید همه میدانستند که او همسر بدی است. افسوس!
⭕️ پس از دوسال
دو سالی گذشت. دیگر صبر و حوصلهٔ قبلها را نداشت. با اعصابش بازی میکردم. خانه را ترک میکرد و اندکی بعد بازمیگشت.
در این میان بود که یکبار یکی از دوستانم به من گفت: «شاید حق با تو باشد و تو مدیر لایقتری باشی، اما همینقدر که شوهرت میتواند با چنین همسری زندگی کند، قابل تقدیر است!»
گوش شنوا نداشتم. در نهایت، با افکار پلید خود، نقشههایی کشیدم که مدرکسازی کنم. به قدری روی اعصابش راه رفتم که کتکم زد. خود را زیر دست و پایش انداختم تا آثار کتکهایش روی بدنم بماند. به دادگاه رفتم. در پزشکی قانونی سندسازی کردم. آنقدر راه دادگاه را رفتم و آمدم که دیگر جان سالمی هم برای خودم باقی نگذاشتم. نفْسَم پلید شده بود. محیط دادگاه، نفْسآلود است.
همسرم پیشنهاد طلاق داد؛ همراه با پرداخت مهریه. من هم که به اندازهٔ کافی از او مدرک داشتم تا بدیاش را به همگان ثابت کنم، پذیرفتم. طلاق گرفتیم. با خود گفتم: پیروز شدم!
♻️ پس از طلاق
بعد از طلاق، ابتدا به خانهٔ پدر و مادرم رفتم. به خاطر ریاستطلبی و غرور من، احترامی میان ما باقی نماند. خانهٔ پدری را ترک کردم. در خانهای مجردی زندگی کردم.
حالا بعد از دهماه، غرورم شکسته. ذلیل شدهام. دیگر نمیخواهم رئیس باشم. میخواهم فقط تکیه کنم به تکیهگاهی امن. زن را چه به این حرفها!
در دوران تنهاییام، به اندازهٔ کافی ریاست کردم؛ در محل کارم. به قدر کافی فخرفروشی کردم؛ به مردم.
اما اعتراف میکنم که زنِ تنها، با تمام جلال و جبروت، داغان میشود. کمرش خم میشود. نه پدری برایم مانده، نه شوهری.
زنِ بیمرد، گِلِ زیر نعل اسب است؛ جسم و روح زیر تازیانههای رنجبار.
پشیمانم. میخواهم گُلِ بوستان همسرم باشم. میخواهم همسری با فضیلت برایش باشم. میخواهم جبران کنم. میدانم که ازدواج نکرده است. و میدانم و میداند و میدانیم که همدیگر را دوست داریم.
ممکن است ما را به هم برگردانید؟
💠 سرانجام
با چند جلسه گفتوگو و پیگیری، پشیمانی و سلامت خانم برایم ثابت شد.
با استاد علیاکبر مظاهری تماس گرفتم و ماجرا را برایشان تعریف کردم. استاد مظاهری با آقا تماس گرفتند. پس از چند جلسه مشاوره، پشیمانی خانم، «ناروابودن» طلاقشان، «روابودن» ازدواج مجددشان و پایداری عشقشان ثابت شد. و آن دو به یکدیگر بازگشتند.
قول دادند که به مشاورهها ادامه بدهند، مهارتهای زندگی را بیاموزند و به راهکارها عمل کنند.
الاهی شکر.
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 نهادن صلح در میان همسران
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
💎 اصلاح مصلحان (۲)
♻️ پس از طلاق (۵)
🟢 «صَلاحُ ذاتِالبَین»؛ فریضهای دینی، وظیفهای اجتماعی
📌 فقط یک جمله!
گاهی، برای اصلاح یک زندگی، حل یک مشکل، آشتی یک زوج، حذف یک طلاق، فقط یک جمله لازم است، فقط یک جمله.
پیش از توضیح مطلب، این سخن حضرت امیر - علیهالسلام - را ببینیم:
ایشان، در بستر شهادت، در وصیّت به دو فرزندشان امام حسن و امام حسین فرمودند:
«أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي، بِ... صَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ. فَإِنِّي َسمِعْتُ جَدَّكُمَا يَقُولُ: صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ»؛۱ شما و همه فرزندانم و كسانم و آن را كه نامهٔ من به او رسد، توصیهتان میکنم به اصلاح بين خود و دیگران و ایجاد أُلفَت میان مردمان؛ که من از جدتان شنیدم که میفرمود: اصلاح میان مردمان (و زدودن کدورتها و جایگزینی آشتی و صلح در دل آنان)، از نماز و روزهٔ سالیان، افضل و برتر است.
چه سود کلانی است! یک اصلاح و آشتی میان مردمان، پاداشش برابر است با عبادت سالیان. این از آن سودهایی است که محاسبهاش نیازمند صرف وقت است و صرف دانش.
☘ در روستای منصورآباد
در میانهٔ دههٔ ۱۳۶۰، به روستای منصورآباد رفتم؛ برای سخنرانی ایّام عاشورا. مردمان آن روستا اختلافی دیرینه داشتند؛ بر سر هیچ!
در پایان آخرین سخنرانیام، که داشتم با مردمان آنجا خداحافظی میکردم، گفتم: در حالی از نزدتان میروم که از اختلافتان ناراضیام.
در خانهٔ معلم روستا، آقای معرفتی، جوان خوب آبادهای، مهمان بودم. آخرهای شب، چند نفر از بزرگان روستا، از هردو جناح اختلافدار، نزدم آمدند. بزرگشان؛ مردی کهنسال و دشداشهپوش، به نمایندگی از آن جمع، گفت: «اینکه شما گفتید از اختلاف ما ناراضی هستید و دارید با دل ناراضی از روستایمان میروید، ما را ناراحت کرد. نمیخواهیم شما ناراضی بروید. آمدهایم که اصلاح کنیم، آشتی کنیم، تا شما راضی بروید.»
شادمان شدم. هردو گروه را آفرین گفتم. آشتیکنان شد. رضایتم را از ایشان اعلام کردم. با دل شادمان با ایشان وداع کردم.
اکنون، پس از حدود ۳۵ سال، هنوز رفاقتمان برقرار است.
اینکه مولوی میگوید: «عالَمی را یک سخن ویران کند»، درست است، اما معکوس آن نیز درست است که: عالَمی را یک سخن آباد کند.
این یک سخن را ممکن است یک سخنران بگوید، یک کهنسال بگوید، یک مشاور بگوید، یک مصلح بگوید، و یا یک نوجوان بگوید.
🔻 این نمونه را ببینید:
🔹 به آقای ستاری چه بگویم؟
🔸 حکایت مشاور
زن و شوهری، نزاعی عنیف داشتند. کارشان به طلاق کشید؛ اما هنوز ظاهر زندگیشان محفوظ بود، فرونپاشیده بود. طلاقشان اعلام نشده بود. کسان زیادی از آن طلاق خبر نداشتند.
ایشان فرزند نوجوانی داشتند که در مسئله طلاقشان ساکت بود؛ سکوت کامل. او دوستی داشت به نام آقای ستاری که نزدش آبرو داشت. آقای ستاری، به پدر آن نوجوان، ارادت داشت و زندگی این خانواده را بهترین زندگی میپنداشت. نزدیکای فروپاشی زندگی و اعلام عمومی طلاق، آن نوجوان، به پدرش گفت: «من به آقای ستاری چه بگویم؟ چگونه بگویم پدر و مادرم از هم جدا شدند؟»
همین یک سؤال نوجوان، پدر را سخت تکان داد. به خلوت رفت. ساعتی اندیشید. آنگاه فرزند نوجوان را صدا زد و به او گفت: به آقای ستاری چیزی نگو. زندگیمان را برمیگردانم.
و برگرداند.
🟢 نیاز حیاتی جامعه
اکنون، جامعهٔ ما، نیازمند مصلحان است؛ مصلحانی که چونان پیامبران، بر آتش جدال همسران، آب صلح بریزند؛ آتشهایی که دارد ریشههای خاندان و خانمان جامعهمان را میسوزاند.
🌿 مصلحان، پیامبران جامعهاند
مصلحان، چونان پیامبراناند؛ مشاوران دانا و توانا، مؤمنان پاکدل، نیکخواهان رحمدل، دلسوزان عاطفهمند، ایشان چراغهای راه مردماناند. فرشتگانیاند که بر زمین گام نهادهاند. ایشان دستان خدایند که در کار مردمان گشوده شدهاند. تدبیرگرانیاند که گرهها را از کارها باز میکنند. مقام ایشان، نزد خداوند سبحان، چه بلند است!
بیاییم در کار اصلاح خانوادهها بکوشیم. نزاعها را بزداییم. کینهها را از دلهای همسران بشوییم.
خوب میدانیم که کثیری، بلکه بیشترینهٔ مجادلههای همسران، بیهوده است. اختلافهایشان موهوم است. دعواهایشان بیپایه است. طلاقهایشان «ناروا» است.
بیایید به خاطر خدا، میان همسران را اصلاح کنیم.
۱۵ مرداد ۱۴۰۲
۱. نهجالبلاغه، نامهٔ ۴۷
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 پس از یکسال...
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
♻️ پس از طلاق (۳)
💠 بازگشت به همسر پیشین (۳)
💟 سارا و ساسان
🔹 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ خانواده
سارا و ساسان، که یک فرزند پنجساله داشتند، از هم جدا شدند؛ بر سر مجادلههای کودکانه؛ همان «نبرد بیبرنده»، و نیز نابلدی مهارتهای زندگی، ضعف پروای از خدا... . هر دو لجبازی میکردند. نیز آقا قلدری میکرد. خانم بیصبری میورزید. سلسلهٔ اعصاب هردو لرزان بود؛ مانند تارهای ناکوک سازهای فرسوده.
مشاورههای مصلحانه بر آنان اثر مطلوب و دوامدار نبخشید و جدا شدند؛ به خواست و اقدام هردو.
من طلاقشان را «ناروا» دانستم و این ناروایی را بهوضوح به ایشان اعلام کردم.
یکسال جدا بودند. فرزندشان، مانند یک قربانی بیتقصیر، دست به دست میگشت. قربانی لجاجت پدر و مادر بود.
در این زمان یکسالهٔ پُررنج، اندک و اندک به خود آمدند. خطاهای خود را شناختند. سیمهای سازشان، آرام شد. هر روز که میگذشت، چشمانشان باز و بازتر میشد. در درستی طلاقشان تردید کردند. سپس به یقین رسیدند که راه را اشتباه آمدهاند؛ به بیراهه افتادهاند. باز به مشاوره آمدند. پشیمانیشان را به صراحت اعلام کردند. ایشان را دلداری دادم. امیدشان دادم که دیر نیست. میتوان از بیراههٔ رنجبار، به راه هموار بازگشت، به شرط اصلاح خویشتن، اراده بر عدم تکرار خطاهای پیشین، آموزش مهارتهای زندگی همسرانه، مشاورهٔ مستمر هرماه یکبار، تا یک سال.
هردو پذیرفتند و اینبار «بچههای خوبی» شدند. فشارهای سنگین مصائب پس از طلاق، هوسهای بیلگام و خودخواهیهای بیمنطق را از وجودشان بیرون رانده بود. فرصتهای اندیشیدن در خلوتهای غمبار، دوری از هم، آوارگیهای طاقتسوز، چشمان عقلهایشان را گشوده بود. و چنین شد که تجدید حیات کردند. طرحی نو درانداختند. دوباره ازدواج کردند. هر دو از این بازگشت عاقلانه، خرسند شدند. نه! هرسه؛ فرزندشان خشنودتر بود و شادتر و امیدوارتر.
الاهی شکر.
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
♻️ پس از طلاق
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
📌 ادامهٔ پست پیشین
🔻 این نمونهٔ اسفانگیز، از صدها نمونه، را ببینید:
♦️ مادر و دختر درمانده
🔹 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ طلاق
خانم «ندیمانی»، با داشتن یک دختر هفتساله، از آقای «شتابانی»، طلاق گرفت. وکیلان به او یاد داده بودند طلاقش را از «رجعی» به «خُلعی» بدل کند و کرد. حضانت فرزند را نیز گرفته بود. خانم، یکماه پس از طلاق، به مشاوره آمد. پشیمان بود و پریشان. کودک را نیز با خود آورده بود. درماندگی، از سر و رویشان میبارید.
او گفت: «حماقت (...ریت) کردم. مثل ...گ پشیمانم. چه کنم؟» و به گریه افتاد. کودک نیز بغضش ترکید. ایشان را به آرامش دعوت کردم و از خانم خواستم واضح، توضیح دهد.
گفت «با همسرم، بر سر مسائل هیچ و پوچ، دعوا میکردیم. تا اینکه خسته و عصبانی شدم و درخواست طلاق دادم. مراحل طلاق را گذراندیم و جدا شدیم. چند روز که گذشت، تردید کردم. پس از دوهفته، پشیمان کامل شدم. پشیمانیام را به عمویم، که مرد دانایی است و مخالف طلاقم بود، گفتم. عمو گفت که بیایم پیش شما برای مشاوره. حالا شما میگویید چه کنم؟»
با پرسشهایی که از خانم کردم و پاسخهایی که از او شنیدم، دانستم که طلاقشان «ناروا» بوده و خانم عمیقاً پشیمان است.
همانوقت، همانجا، با آقای شتابانی تماس گرفتم و او را به مشاوره دعوت کردم برای اصلاح و بازگرداندن زندگیشان. او گفت: «پس از طلاق، که به خواستهٔ خانم، خُلعی شد، من زندگی را تمامشده دیدم و دیگر امیدی به رجوع نداشتم و به دنبال ایجاد زندگی جدید رفتم. حالا یکهفتهای است که با خانمی دیگر ازدواج کردهام.»
❤️🔥 آه از نهادم برآمد. جگرم سوخت. راه بازگشتی نبود!
۳ مرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔴 چرا ابتذال؟!
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری
🍂 طلاقهای ناروا (۱۱)
🔴 چوب حراج بر جان دختران (۴)
🔹 طرح «ازدواج موقت چندماهه، پیش از ازدواج دائم، برای پیشگیری از طلاق»
💠 اصل طرح
پارهای از کسانی که در عرصهٔ خانواده سخن میرانند یا قلم میزنند، گاهی مسیرهایی را مینمایانند که مصداق «از چالهدرآوردن و به چاهانداختن» است.
یکی از سخنان ایشان، دربارهٔ کاهش طلاق، این است:
«برای کاستن از طلاق، دختر و پسر را، چندماه (سهماه، پنجماه، بیشتر، کمتر) به عقد موقت هم درآوریم تا همدیگر را خوب بشناسند. اگر یکدیگر را پسندیدند و توافق داشتند و چنین یافتند که میتوانند با هم زندگی کنند، آنگاه عقد دائم کنند، اما اگر یافتند که همدیگر را نمیپسندند یا سازگاری ندارند، منصرف شوند و هرکدام به دنبال همسر دیگری برود. این راه را چندان ادامه دهند تا همسر همتا و مناسب خود را بیابند... .»
منظور ایشان این است که چون عامل بسیاری از طلاقها، عدم شناخت دختر و پسر از یکدیگر است، با این طرح، زمینهای وسیع برای شناخت کامل، حاصل میشود و اگر تصمیم به زندگی مشترک دائم گرفتند، با تفاهم، زندگی میکنند و زندگیشان دوام میآورد و در نتیجه، از طلاقها کاسته میشود.
🔸 نظرگاه ما
این سخن یا طرح یا طرحواره، چندین و چند اشکال دارد:
۱. چوب حراج است بر جان دختران ما.
اگر دختری چند و چندینبار این طرح را اجرا کند، آیا به حیا، عاطفه، آبرو، و شخصیت او آسیب نمیخورد؟
چند و چندینبار شوهرکردن و در پایان، باز سراغ شوهر دیگری رفتن...!
از ایشان میپرسیم: آیا شما این دختر را برای پسرتان میگیرید؟ آیا اگر دختر خودتان باشد، راضی به این کار میشوید؟
۲. تنوعطلبی پسرانمان را در پی دارد.
اگر پسری، به این آسانی، بتواند پنجشش دختر را بگیرد و به آسانی رها کند، آیا دنبال مورد هفتم و دهم نمیرود؟ آیا دیگر به ازدواج دائم، که تعهدها و مسئولیتها و هزینهها دارد، رغبت میورزد؟ او در ازدواجهای پیشین، هیچ تعهدی نداشته، هیچ هزینهای بر او نبوده، حتی زحمت طلاق را هم نداشته است. ازدواج موقت، طلاق معمول را ندارد؛ زمان عقد موقت که تمام شد، ازدواج تمام است. حتی پسر میتواند زودتر از پایان زمان، آن را فسخ کند. بدون نیاز به طلاق. با یک جمله.
از ایشان میپرسیم: اگر پسر شما چنین کند، وجدانتان آرام است؟
۳. اگر دوشیزگی دختر رفع شود، که احتمال آن اندک نیست، و اگر فرزندی ایجاد شود، که احتمال آن اندک نیست، تکلیف چیست؟
۴. حیثیت خانوادگی دختر میشکند.
آیا دیگر آبرویی برای خانوادهٔ دختر باقی میماند؟
۵. دختر و پسر و خانوادههایشان،برای ازدواج دائم، به خواستگار و مورد جدید، بگویند که ازدواج قبلی داشتهاند یا نگویند؟ اگر بگویند، آیا طرف مقابل، میپذیرد و ذهنش آسوده میماند، یا نمیپذیرد و ذهنش آشفته میشود؟ و اگر نگویند، آیا خیانت نیست؟ خلاف صداقت نیست؟ خلاف اخلاق نیست؟ آیا بعدا کشف نمیشود؟ اگر کشف شد، تحمل میشود یا اعتراض و طلاق پیش میآید؟
و مفاسد و مشکلات بسیار دیگر.
🌹 رسالت هادیان
ما معلمان و هادیان جامعه، اگر خواستیم یا توانستیم طرحی نو دراندازیم، تا جامعه را به راهی بهتر هدایت کنیم یا از مشکلات آن بکاهیم، باید نیکو بیندیشیم. سپس با دانایان دیگر مشورت کنیم و پیامدهای طرحمان را واکاوی نماییم. سودها و زیانهای آن را محاسبه کنیم. آنگاه با احتیاط، آن را مطرح کنیم.
📝 اینجانب، با این طرح، مخالفم؛ سخت مخالفم و نام آن را «کشاندن جامعه به ابتذال» مینهم؛ حتی یکبارِ آن را نیز زیاندار میدانم، چه رسد به چند و چندینبار.
ما برای این مسأله، راهکار داریم، که در نوشتههای بعد، بیان میکنیم. انشاءالله. اکنون اعلام میکنم که با طراحان این طرح، حاضر به مباحثهام.
به امید خدا.
۱ مرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
💠 توصیه آیت الله سیستانی به سخنرانان و مبلغین محرم؛
💠 در سخنرانیها از یاری جستن به خواب و داستانهای تخیلی بپرهیزید، زیرا به شأن و اعتبار منبر امام حسین علیه السلام خدشه وارد میکند و منبر را مانند وسیلهای تبلیغاتی، بیارزش جلوه میدهد که هماهنگ و متناسب با سطح فکری و فرهنگی شنوندهها نیست.
🌐 @sistani_fa
💠 موبایل؛ تیشهای اژدهاپیشه!
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
⭕️ ریشههای طلاق (۱۷)
نوشتن این ریشه، جانم را به لب آورد. چندبار آن را نوشتم و رها کردم. نوشتنش مانند «کوهکندن» بود؛ بلکه چونان «جانکندن» بود. چندبار نوشتم و رها کردم. میخواستم رهایش کنم و اصلا نیاورم، اما دیدم بلایی است که بر جان مردمانمان افتاده. میباید درد را نمایاند، به امید درمان. ازاینرو، نوشتم، اما نشد که کامل بنویسم.
آنچه را اکنون مینویسم، بیشتر، مشاوران خانواده میتوانند ادراک کنند، سپس قاضیهای دادگاههای خانواده، و سپستر، وکیلان مشاجرات خانوادگی.
قضیه، بزرگتر از آن است که همگان بتوانند آن را تصور یا تصدیق یا باور کنند.
🔹 پدیدهای ویرانگر
اکنون، در خانوادهها، با پدیدهای مواجهیم به نام «فضای مجازی».
این که برخی از پدیدهها «دوسویه»اند؛ هم فایده دارند هم ضرر؛ هم میشود از آنها حُسن استفاده کرد هم سوء استفاده، این را همه میدانند. پس دربارهاش سخنی نداریم.
دیگر آنکه برخی از فرآوردههای صنعت نوین، به حال بشر مفیدند و برخی دیگر مضر. این را نیز همگان میدانند. پس در این باره نیز سخن نمیگوییم.
و سهدیگر آنکه فضای مجازی، بهرههای فراوانی دارد و زیانهای بسیار. این نیز برای همگان واضح است. در این موضوع نیز صحبتی نمیکنیم.
اما (و هزار اما!) اینکه: موبایل، سودمند است یا زیانمند؟ در این باره سخن داریم؛ بسیار سخن داریم.
اکنون موبایل، جزو زندگی مردمان شده است. همگان با آن سروکار دارند. نمیشود که نباشد. دربارهٔ فایدههایش سخنی نمیگوییم؛ زیرا چندان واضح است که نیازی به بیان آن نیست. اما زیانهایش چه؟ دراینباره دلِمان خون است. فغان بسیاری از مردمان، از زیانهای آن، به آسمان بلند است. از میان این مردمان، نالهٔ همسران، از همگان بلندتر است، بهویژه نالهٔ خانمها.
توجه داریم که سخن اکنونی ما، دربارهٔ ریشههای طلاق است. ما موبایل را از ریشههای دانهدرشت کدورت دلهای همسران میدانیم؛ از آفتهای بدخیم روابط همسران، از عوامل رایج طلاقها. البته که تقصیر از موبایل نیست. مقصران، سوء استفادهکنندگان از آناند. این عامل، از اعتیاد به مواد مخدر، پیشی گرفته است.
ما اکنون در مشاورههایمان، جای پای موبایل را، در تخریب زندگی همسران، برجسته میبینیم؛ بسیار برجسته.
🔸 خانمها نیز!
در مطالب پیشین، در موضوع اعتیادهای خطرناک، به عنوان ریشهای از ریشههای طلاق، نوشتیم که سهم زنان، در ابتلای به آن بلا، اندک است. به ایشان آفرین گفتیم. اما اکنون، دربارهٔ موبایل، میگوییم: سهم زنان، کوچک نیست. اگرچه در اینجا نیز سهم مردان بزرگتر است، اما سهم خانمها نیز نگرانکننده است.
ما اینک، در مشاورههایمان، بهویژه مشاورههای خانواده، شاهد حجم عظیمی از تخریبهای فضای مجازی در پیکرهٔ خانوادهها هستیم؛ به خصوص موبایل. این حجم نامبارک، رو به افزونی است.
مدتی است که هر ماه، بلکه هر دوهفته، بلکه هرهفته، مراجعانی دارم که یا رو به درگاه دادگاه طلاق دارند، یا در اندیشهٔ جداییاند، یا از همسرشان رنجیدهاند، یا قهر کردهاند، یا روانهٔ خانهٔ والدیناند. اینان از دست موبایل مینالند.
هر عاملی که به کیان خانواده و رابطهٔ همسران لطمه بزند، آفت است. نامبارک است. موریانه است. اکنون موبایل، موریانهای موذی شده که در جان و روان و نجابت همسران، رخنه کرده است و دارد از زندگی خانوادگی، دمار برمیآورد.
♦️ شرم قلم!
این قلم شرم دارد که از پارهای «بینجابتی»های موبایلی همسران، پرده بردارد. حیا میکند از برخی تأثیرهای کثیف موبایل، بر فروپاشی زندگیهای خانوادگی، سخن بنویسد.
چه بسیارند دلهایی که از نیشهای زهرناک موبایلی، مجروح میشوند! فراواناند ذهنهایی که با امواج مسموم موبایل، در آنها موریانه میافتد!
البته که موبایل، مانند کثیری از وسایل رفاهی مدرن، مقصر نیست. این ماییم که از آن استفادهٔ سوء میکنیم. این ماییم که اژدها را بر آفتاب داغ میافکنیم تا جان تازه بگیرد و به جانمان آتش بزند.
🔻 چارهٔ کار
میباید که بر دهان اسب چموش نفس اماره، لگام بزنیم. اژدها را، در برف بخوابانیم.
اژدها را دار در برف فراق
هین مکش آن را به خورشید عراق۱
باید که قناعت ورزیم. هوس نبازیم. تنوعطلبی را مهار کنیم. و از همه بالاتر، تقوا پیشه کنیم. از خدا شرم کنیم.
اژدهای شهوت، سیریناپذیر است، مگر آنکه سرش را با پتک ریاضت و خویشتنداری بکوبیم. به همسرمان قانع باشیم. مرغ خانهٔ همسایه را غاز نبینیم. به داشتههایمان قانع شویم.
خدایا! مگر اینکه تو دستمان را بگیری!
دیگر نمیتوانم بنویسم...
۲۵ تیر ۱۴۰۲
۱. مثنوی معنوی، مولانا
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
💠 سخنی دیگر با همسران معتادان
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
🔴 اعتیادهای پرخطر (۴)
🔵 شوهر معتاد (۲)
⭕️ ریشههای طلاق (۱۴)
کتابی است به نام «ویولنزن روی پُل». حکایت خودنوشتهٔ آقای خسرو باباخانی است.
این معتاد، سیسال اعتیاد داشت؛ از بدترین شکل آن را.
خواندن این کتاب را به معتادان توصیه میکنم. اما قبل از سفارش به خود معتادان، به همسرانشان سفارش اکید میکنم که این کتاب را بخوانند.
«ماهطاووسخانم»، همسر خسرو است؛ فرشتهٔ نجات او است؛ فرشتهای صبور، مؤمن، عاشق.
او میتوانست همان سالهای اول اعتیاد، خسرو را ترک کند؛ مانند همسران بسیاری از معتادان، اما چنین نکرد. «همراه» خسرو شد تا او را نجات داد و «همسفر» شدند.
رهاکردن معتاد و گرفتن طلاق که هنر نیست، هنر آن است که مانند ماهطاووس، خسرو را رها نکنیم تا به رستگاری برسیم. تا خدا از ما خشنود باشد.
بیاییم برای سعادت اینجهانیمان و رستگاری آنجهانیمان و خشنودی خداوندمان، صبوری کنیم.
به امید خدا.
۱۶ تیر ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 مدیریت یک نیاز غریزی (۲)
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
⭕️ ریشههای طلاق (۱۵)
🔥 تنوعطلبی همسران (۲)
موضوع تنوع طلبی را دامنی است بلند و عرصهای است فراخ؛ اندازهٔ یک کتاب پُربرگ. اما ما اکنون آن را تنها با عنوان یکی از ریشههای طلاق بیان میکنیم. از اینروست که اکنون، دامان آن را جمع میکنیم و به همسران، با تأکید اکید میگوییم:
۱. تنوعطلبی، محدودهٔ محدودی ندارد. اگر لگام را از دهان آن برداریم، به هیچ اندازهای قانع نمیشود. چارهٔ کار آن است که به سهم خود، از بهرههای حصاردار این جهان، قانع باشیم.
۲. زن و مرد، بکوشند همسر خود را از بهرههای عاطفی و غریزی، سیراب کنند؛ برای خوشبختی خودشان، برای استواری زندگیشان، برای رضای خدا.
خانمی، که یکی از نوشتههایمان دربارهٔ تلاش بیشتر برای سیرابی همسر را خوانده بود، پیام داد:
«یعنی خانم خودش را بکشد که همسرش را حفظ کند؟! خود را هلاک کند تا همسرش منحرف نشود؟!»
در پاسخ نوشتم: راهکار شما چیست؟
جواب نداد!
نفس سرکش، لگام میخواهد تا سوارکار خود را به درهٔ هلاکت نیفکند. این اسب چموش، در عرصهٔ غرایز و شهوات، چالاکتر است، اشتهادارتر است، وحشیتر است. شرط حکمت و دیانت است که آن را رام، آرام، و قانع کنیم و در اندازهٔ معقول، غذایش دهیم، سیرابش کنیم، تأمینش کنیم، تا در مسیر کمالمان، سربهراهانه، یاریمان کند. نه او را حریص کنیم، نه او را سرکوب کنیم؛ بلکه بر همان مرزهایی که آفریدگار برایش ترسیم کرده است، نگاهش داریم؛ نه افسار از گردنش برداریم تا مرزهای اخلاق را پایکوب کند، نه پتک گران ریاضتهای ناحق بر سرش بکوبیم که مفلوک شود؛ بلکه معتدلانه، عاقلانه، مدیریتش کنیم.
به امید خدا.
مدیران این میدان و رهنمایان این وادی، همسراناند؛ هردو، به یک اندازه.
برای مطالعهٔ ژرفتر و دریافت مهارتهای فزونتر، کتاب «آداب عشقورزی»۱ را بخوانید.
بیاییم برای سعادتمندی اینجهانی و آنجهانیمان، عمیقتر بیندیشیم و خردمندانهتر عمل کنیم.
طلاق بر مدار تنوعخواهی، طلاقی ناروا است. جدایی بر اثر کمکاری همسران در عرصهٔ اشباع غریزهٔ جنسی و عاطفی همسر، ناعاقلانه است.
بیاییم «رواکار» و خردمند باشیم.
به هدایت خداوند.
۱۲ تیر ۱۴۰۲
۱. آداب عشقورزی؛ علیاکبر مظاهری، نشر نورالزهرا، چاپ هشتم.
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🔹 عجله برای طلاق!
🔸 روایت یک مشاوره
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
✅ منتشرشده در ماهنامهٔ خانواده
✔️ فایل پی دی اف، بهار ۱۴۰۲
۱۰ تیر ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 عید قربان
عید قربان، عید خون نیست، عید رهایی است، و چنین عیدی است که بر همهٔ رهاشدگان از نفس شیطانی، عین برکت است.
«اَضحَی» از ریشهٔ روشنایی و روشنگری است. سخن از نور است، و نور، عین زندگی است.
🌸 عید رهایی از نفس شیطانی، بر عاشقان مبارک باد.
۷ تیر ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 مدیریت یک نیاز غریزی
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
⭕️ ریشههای طلاق (۱۵)
🔥 تنوعطلبی همسران (۱)
💠 بیکرانگی
آدمی، در پارهای از ابعاد وجودی خویش، بیکران است. نه بیکران مطلق! آن که مخصوص خدا است؛ بلکه کرانههایش ناپیدا است. یکی از آن ابعاد، «سیریناپذیری» او است؛ سیریناپذیری در برخی از امور حیات اینجهانی.
آیا این بیکرانگی، حکیمانه است؟ بله. اما قانونمند است. مدیریتطلب است. اکنون به این موضوع فلسفی ورود نمیکنیم. میرویم بر سر درس خودمان.
❎ تنوعطلبی همسران
گوناگونگی، در پارهای از مسائل خانوادگی، نیازمند «مهار» است. اگر این مهارکردن، انجام نپذیرد، از بنیان خانواده، دمار برمیآورد؛ پایههای آن را لرزان و سپس اصل بنیان را ویران میکند. گوناگونهطلبی در امور خانوادگی، پرشمار است، اما سخن اکنونی ما دربارهٔ «تنوعطلبی جنسی و عاطفی همسران» است. این گوناگونهطلبی، دانهدرشتترین مصداق تنوع طلبی در روابط همسران است.
با دقت، همراهیمان کنید.
❇️ ریاضت، قناعت، سعادت
🔹 از زبان مشاور
🔸 مشاورهٔ خانواده
خانمی، از تنوعطلبی شوهرش، سخت نالیده و چاره طلبیده است.
🔻 پاسخ ما
۱. آدمی، برای وصول به «سعادت»، نیازمند «ریاضت» است. زندگی اینجهانی، برای آدمیان، چنان ساخته شده که برداشتن دست از پیشِ لگامِ نفس، فسادانگیز است.
۲. اگر همسران، چه زنان و چه مردان، به جز همسر خویش، به دیگری چشم بدوزند یا دل ببندند (که دلبستن، اغلب، پس از چشمدوختن حاصل میشود)، زندگی خانوادگیشان آسیب میبیند.
ازاینرو است که خداوند سبحان، به پیامبر رحمت (صلّیاللهعلیهوآله) فرموده است:
«قُلْ لِلْمُؤمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبصَارِهِمْ وَ یَحفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصنَعُونَ، وَ قُلْ لِلْمُؤمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لایَبْدِینَ زِینَتَهُنَّ...»؛
[ای پیامبر ما!] به مردان مؤمن بگو که چشمانشان را فروخوابانند و دامانشان را پاکیزه گردانند؛ که این برای ایشان پاکتر است. خدا بر آنچه میکنند، آگاه است؛ و زنان مؤمن را بگو که چشمانشان را فروخوابانند و دامانشان را پاکیزه گردانند و زیورهایشان را آشکار نکنند... .
(سورهٔ نور، آیهٔ ۳۰ و ۳۱)
۳. تنوعطلبی، همهجا بد است؛ اما در مسائل شهوانی، بدتر است. شرط ایمان، این است که مرد و زنی که با یکدیگر پیمان همسری بستهاند، به آن پیمان پایبند بمانند؛ و شرط خردمندی این است که همسران، از کاشانهشان صیانت کنند؛ و شرط شریعت این است که شریعتمداران، حریم شریعت را پاس بدارند؛ و شرط دیانت است که دینداران، قناعت ورزند.
افزونخواهی، خلاف تقوا است. تنوعطلبی، با قناعت، ناسازگار است.
۴. با عشق دیگری به سر کردن، از سهم عشق به همسر میکاهد و کاهش این سهم، سستی ارکان خانواده را سبب میشود. پس، از سر نیکخواهی، به همسران میگوییم:
دلارامی که داری دل در او بند
دگر چشم از همه عالم فروبند
۵. مطالب «تنوعطلبی همسران» را، که این روزها دارم مینویسم و در رسانههایمان منتشر میشود، بهدقت بخوانید و تا آخر، دنبال کنید، همسرتان نیز بخوانند، تا به نتیجهٔ مطلوب برسیم.
به امید خدا.
{ادامه دارد}
۱ تیر ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 پس از پنجروز
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
💠 مهلت پنجروزه (۵)
از زمان انتشار پست «مهلت پنجروزه»، بازتابهای امیدبخشی داشتهایم و همچنان ادامه دارد.
اما آن «خانم اصلی»، اکنون نوشته است:
سلام و درود بر شمایی که زندگی مرا نجات دادید. مرا و همسر و فرزندانم را از لبِ، به قول خودتان، «درّهای خطردار»، به عقب کشاندید.
فرمودید گزارش کار و احوالم را بدهم تا خوانندگانتان نیز بهره بگیرند. بفرمایید:
این پنج روز، که سودمندترین روزهای عمرم بود، چنین گذشت:
۱. «خودمشاورهای» را ادامه دادم. نتایج حیرتآوری داشت. اگرچه این کار اکنون برای مسئلهٔ طلاق بود، اما آن را چنان سودمند یافتم که دیگر تا همیشه ادامه میدهم.
۲. کتاب «نبرد بیبرنده» را بهدقت خواندم. به تعبیر خودتان، آبی بود بر آتش؛ آبی بر آتش ذهنم. آبی بر آتش افتاده بر خرمن زندگیمان. معتقدم بر نام این کتاب باید نامهای دیگری افزود: کشتی نجات، معجزهٔ تغییر اندیشه... . چون رشتهٔ تحصیلیام ادبیات فارسی است، ادبیات کتاب نیز بر دل و ذهنم نشست و بر فایدههای آن افزود.
۳. با همسرم دربارهٔ مشاوره صحبت کردم. میپنداشتم مقاومت کند، اما چون دانست نمیخواهم او را به محاکمه بکشانم، بلکه قصد اصلاح زندگیمان را دارم، پذیرفت. انتخاب مشاور را به ایشان واگذاشتم. به مشاوری مورد رضایت هردو رسیدیم. دو نوبت مشاوره رفتیم. مشاورمان، به تعبیر شما، «دانا و توانا» بود. طلاق را نفی کرد. ادامهٔ زندگی را پیشنهاد کرد. به رأی ایشان رضایت دادیم؛ رضایتی دوجانبه.
۴. در این پنج روز، دعاهایم را بر حل مسئلهٔ زندگیمان متمرکز کردم. امدادهای خدا را، بهوضوح، یافتم. نیز آرامش دلپذیری برایم حاصل شد. درک میکردم که خدا از طلاقمان ناراضی است و به اصلاح زندگیمان راضی است... .
از طلاق منصرف شدم؛ انصراف کامل. تردیدم به یقین بدل شد. دانستم که این طلاق، ناروا است. به صلاح نیست.
زندگیمان را بهسرعت و با همراهی همسرم، سامان دادم. نه اینکه خود را مجبور به سوختن و ساختن کنم، بلکه دانستم زندگیمان نرمال است. جایی برای طلاق وجود ندارد. کانون اندیشهام را که تغییر دادم، دیدم زندگیمان خوب است.
اکنون دارم لذت و رضایت بیسابقهای را تجربه میکنم. خدا را شکر... .
[ایشان، در ادامهٔ نوشتهشان، از این بنده تشکرهایی کردهاند، که فعلاً بماند.]
🔻 پاسخ ما
سلام و تحیت.
خداوند حکیم را بر این نتیجهٔ حکیمانه، سپاس میگزارم.
چیزی بر نوشتهٔ شما نمیافزایم. همین نوشتهٔ شما، گویا و کافی است.
امیدمان به خدا است.
۲۷ خرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
💠 اعتیادهای پرخطر (۲)
🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علیاکبر_مظاهری
⭕️ ریشههای طلاق (۱۴)
{ادامهٔ پست پیشین}
۲. با خانوادهٔ معتاد
شما زود زندگی را فرو نباشید. معتادتان بیمار است. او را درمان کنید. با مشاوری دانا و توانا ارتباط بگیرید. امیدتان را نبازید. نگویید او دیگر قابل بازگشت نیست. چرا، هست. زود اقدام به طلاق نکنید. دهها راه قابل آزمودن، در پیش است. گرفتن طلاق که هنر نیست. بازگرداندن بیمار معتاد و ساماندهی دوبارهٔ زندگی، هنر است. با بیمارتان همدلی کنید. امیدش دهید. صبوری ورزید. دست بر دامان خدا بگیرید. دستتان را از دست مشاور دانا و توانایتان بیرون نکنید. به امید خدا.
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
ما را در رسانههایمان دنبال کنید 👇
🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1