Ceeport @ctkids ارتباط با ادمین
افزایش همدلی از طریق آموزش شفقت
قسمت ششم :
طبق پژوهشهایی که در این زمینه انجام شدهاند، کودکان و بزرگسالانی که آموزشهای شفقتورزی، مهربانی با دیگران و ذهنآگاهی شفقتورزانه دیدهاند در مهارت همدلی نیز پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند.
به کودک کمک کنید مهارت چهره خوانی را یاد بگیرد
بعضی کودکان، بهخصوص کودکان کمسنوسال، در همدلی کردن موفق نیستند، چون حالتهای مختلف چهره را نمیشناسند، در رمزگشایی حالات چهره ناتوان هستند و یا آنها را اشتباه تفسیر و معنی میکنند. اگر به آنها عکسهایی از صورتکهای غمگین، شاد، منزجر، نگران و مانند اینها نشان دهید، توانایی تشخیص و نامگذاری درست را ندارند. چگونه میتوانید به آنها کمک کنید؟ جواب این سؤال مفصل است، اما به طور خلاصه میتوان به صحبت کردن درباره حالات چهره و بدن، بازیهای وانمودی یا تقلید حالات مختلف چهره اشاره کرد.
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#اموزش_همدلی_به_کودکان
@MehriPorheidar
برای آموزش همدلی به کودکان به آنها کمک کنید نقاط اشتراک خود را با دیگران پیدا کنند
قسمت چهارم :
براساس نتایج پژوهشهای انجامشده، بزرگسالان با افرادی که شباهت بیشتری با آنها دارند یا با آنها آشنا هستند همدلی بیشتری میکنند، این نتایج درباره کودکان نیز درست است. بنابراین، یکی از بهترین روشهای ایجاد همدلی در کودک اشاره به نقاط اشتراکش با سایر کودکان است. اما روش بهتر این است که کودک را هرچه بیشتر با دنیای اطرافش آشنا کنید و سبک زندگیهای دیگر در شهرها و کشورهای دیگر به او معرفی کنید. درست است که مکالمه و صحبت در این زمینهها بسیار مفید است، اما به خاطر داشته باشید کودکان، بیشتر از اینکه تحت تاثیر گفتهها قرار گیرند، به رفتار و اعمال شما توجه میکنند. براساس نتایج سالها پژوهش در این زمینه، کودکان و بزرگسالانی که با افراد متفاوت با خود ارتباط کمتری برقرار میکنند مهارت همدلی کمتری نیز دارند.
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#اموزش_همدلی_به_کودکان
@MehriPorheidar
برای آموزش همدلی به کودکان شرایطی برای رشد مهارت خودتنظیمی در کودک را فراهم آورید
قسمت دوم:
در موقعیتهای دردناک، خود را جای بقیه گذاشتن و احساس کردن درد و غم دیگری اصلا خوشایند نیست و بسیار طبیعی است که کودک تمایلی به انجام آن نداشته باشد. اگر کودکی احساس امنیت کند و به مهارت خودتنظیمی مجهز باشد، احتمالا میتواند با این احساس ناخوشایند کنار بیاید. برای مثال، کودکی که با والدینش دلبستگی ایمن دارد میداند که در مواقع لازم از حمایت عاطفی والدین، حمایت هیجانی و جسمانی آنها بهرهمند است. بنابراین، این کودک وقتی با فردی مضطرب یا غمگین روبهرو میشود، میتواند همدلی بیشتری نشان دهد و در صورت نیاز، به او کمک کند. علاوه بر این، کودکانی که توانایی تنظیم و مدیریت هیجانهای منفی را دارند بیشتر با دیگران همدلی میکنند. بنابراین، میتوان از طریق آموزش تنظیم هیجان مهارت همدلی را در کودک ایجاد کرد و آن را ارتقا داد. یعنی وقتی والدین، به جای نادیده گرفتن هیجانات منفی کودک، آنها را شناسایی میکنند و درباره علت و تاثیر آنها با او صحبت میکنند و راههای مؤثری برای مدیریت و کنترل هیجانات منفی ارائه میدهند، همزمان در حال آموزش تنظیم هیجان و مهارت همدلی هستند.
درست است که آموزش تنظیم هیجان برای همه افراد مؤثر است، اما کودکان کمسنوسالی که با هیجانات منفی زیادی روبهرو هستند بیشترین سود را از آموزشهای تنظیم هیجان میبرند. بنابراین، بهترین زمان شروع آموزش تنظیم هیجان خردسالی و کودکی است
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#اموزش_همدلی_به_کودکان
@MehriPorheidar
دلبستگی
قسمت سوم :
هنگامی که رابطه مهمی آسیب میبیند یا از بین میرود، دلبستگی صدمه میبیند. برای مثال، واقعیت تاسفباری که کمتر کسی از آن اطلاع دارد این است که سازمان بهزیستی کودکان آمریکا، در زمینه سلامت روان کودکانی که در ندامتگاهها نگهداری شدهاند، در مقایسه با مراکزی که گزارشهای سوءاستفاده جنسی از کودکان داشتهاند، گزارشهایی به مراتب بدتر ارائه میکند. به عبارت دیگر، براساس تحقیقات انجامشده، اگر کودکان در معرض سوءاستفاده قرار گیرند ولی در خانه باشند و عشق والدین را دریافت کنند، صدمه کمتری میبینند نسبت به وقتی که از خانواده جدا شوند. ممکن است در ابتدا باور این موضوع برای بسیاری از افراد دشوار باشد، اما دلیل بسیار سادهای دارد: جدا کردن کودک از خانه خود باعث ایجاد وقفه و صدمه شدیدی در دلبستگی کودک میشود و دلبستگی آنقدر مهم است که تقریبا همه سوءاستفادهها و غفلتها را پوشش میدهد (نه تمام موارد، فقط بیشتر آنها). مراقب اصلی کودک هرچه هم که ایراد داشته باشد، نقش پررنگی در دلبستگی کودک دارد.
اتفاقاتی مثل مرگ، بیماری جدی والدین و طلاق ممکن است برای کودکان صدمه دلبستگی داشته باشد، زیرا مستقیما به دلبستگی بین کودک و والد حمله میکند. منبع عشق، محبت و توجه کودک از او گرفته و دو قسمت میشود. غالبا والدی که حضانت با او نیست کم و بیش بعد از مدتی فرزند خود را رها میکند و این صدمه را حتی بدتر و عمیقتر میکند. البته نه به آن معنا که کودک نمیتواند از آسیبدیدگیها یا صدمههای دلبستگی بهبود یابد، فقط باعث ایجاد زخم بسیار عمیقی میشود که نیاز به زمان و توجه بیشتری برای بهبود دارد.
#مهری_پورحیدر
#بازی_درمانی
#دلبستگی
@MehriPorheidar
به کودکانتان مسئولیت دهید تا اعتماد بنفس شان بالا برود.
@mehri_pourheidar
تفاوت بین دختر و پسر در مراحل رشد
قسمت دوم :
نکتهای که باید در برقراری ارتباط و وقت گذراندن با کودک به آن توجه کنید تفاوت دختر و پسر است. متخصصان عقیده دارند بین دختر و پسر تفاوتهایی وجود دارد که ممکن است موجب بروز تفاوتهایی در مراحل رشد آنها شود. برای مثال، پسرها در مهارتهای فیزیکی و جسمانی زودتر توانایی کسب میکنند و دخترها معمولا در حرف زدن، تخیل و احساسات از پسرها کمی جلوترند. بنابراین، نباید تواناییهای دختر و پسر همسن را با هم مقایسه کنید، بلکه باید برای برقراری ارتباط و وقت گذراندن با آنها، به تواناییها و علایقشان توجه کنید.
پایان
#مهری_پورحیدر
#اهمیت_وقت_گذراندن_با_کودک
@MehriPorheidar
استرس مادر باردار احتمال بیماری فرزند را افزایش می دهد.
🧿 @mehriporheidar
استرس مادر باردار بر اثر عوامل محیطی مثل نبود حمایت اجتماعی یا داغدیدگی، میتواند بر احتمال بیمار شدن نوزاد بهویژه در دوران کودکی تأثیر بگذارد.
براساس پژوهش دانشگاه سینسیناتی، معیارهای روانشناختی عامل استرس از جمله نبود حمایت اجتماعی، تنهایی، وضعیت تأهل یا داغدیدگی میتوانند بر جهش DNA میتوکندری نوزاد تأثیر بگذارند و زمینهی ابتلا به بیماریها را فراهم کنند.
به گفتهی دکتر کلی برانست، استادیار علوم سلامت عمومی و محیطی در کالج پزشکی و مؤلف ارشد پژوهش:۵
شرایط و عارضههایی که در دوران کودکی شروع میشوند به اختلالهای میتوکندری از جمله آسم، چاقی، اختلال کمتوجهی بیشفعالی و #اوتیسم ربط دارند. دوران جنینی تا خردسالی، زمان آسیبپذیری در برابر عوارض محیطی است. معمولا آسم یا اختلال کمتوجهی بیشفعالی یکروزه به وجود نمیآیند.
آثار تغییرات محیطی معمولا به مرور زمان آشکار میشوند و احتمالا در دوران جنینی در سطح سلولی و مولکولی آغاز میشوند. این تغییرات به تغییر وضعیت روانشناختی میانجامند که نقش مهمی در توسعهی عوارض سلامتی دارد.
پژوهشگران در بخشی از بررسی به توالیسازی ژنوم میتوکندری پرداختند و در ۳۶۵ نمونهی پلاسنتای مادران بوستونی و نیویورکی در بازهی زمانی ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸، جهشهایی شناسایی کردند. آنها برای بررسی رابطهی استرس مادران با تعداد جهشهای ژنوم در ژنوم میتوکندری پلاسنتا، از مدل رگرسیون چندمتغیری استفاده کردند. پلاسنتا اندامی است که در طول بارداری رشد میکند و اکسیژن و مواد مغذی کافی برای رشد نوزاد فراهم میکند.
جهش پلاسنتایی در زنانی که استرس روانی زیادی مثل آزار جنسی، خشونت خانگی، جراحتهای جدی، حبس، بیماریهای روحی یا فیزیکی و مشقت خانوادگی در طول عمر خود تجربه کرده بودند، بیشتر بود. این روابط قوی در زنان سیاهپوست هم دیده شد.
جهشهای DNA مرتبط با استرس در پلاسنتا در زنان سیاهپوست و سفیدپوست دیده شد؛ اما در زنان لاتین اثری از آن نبود. یافتههای پژوهش در مجلهی Biological Psychiatry منتشر شدند. به گفتهی برانست:
ایدهی این پژوهش، تأثیر درک محیط مثل استرس مادرانه و تروما بر عملکرد میتوکندری و در نهایت رشد عصبی رفتاری است. در نتیجه میتوانیم به رابطهی آسیبپذیری کودکان با مجموعهای از عوارض پیچیده با آثار محیطی مثل استرس مزمن و آلودگی هوا پی ببریم. از آنها دربارهی حوادث قبل از دوران بارداری و حتی دوران کودکی مادران پرسیدیم. با توجه به یافتهها، استرس زنان قبل از دوران بارداری میتواند بر ژنوم میتوکندری جنین تأثیر بگذارد.
به گفتهی برانست، زنان سیاهپوست در برابر برخی بیماریها مثل چاقی، دیابت و انواع مشخصی از سرطان آسیبپذیرتر هستند؛ در نتیجه بیشتر تحت تأثیر استرس قرار میگیرند و احتمال ابتلای آنها به بیماریهای مرتبط با استرس زیاد است.
از طرفی زنان لاتینی که استرس را تجربه کرده بودند، کمتر در معرض جهش DNA میتوکندری پلاسنتیا قرار گرفتند. میتوان این نتیجه را به آنچه پژوهشگرها «تناقض لاتین» مینامند، نسبت داد. تناقض لاتین، پدیدهای همهگیرشناسی و نشاندهندهی نرخ مرگ و میر کمتر و سلامت بیشتر زنان لاتین در مقایسه با سفیدپوستهای غیر لاتین است؛ درحالیکه وضعیت اقتصادی اجتماعی جمعیت لاتین معمولا بدتر است. به گفتهی برانست:
با اینکه جمعیت لاتین بیشتر در معرض تروما و استرس قرار دارند، محرکهای اجتماعی مخصوص فرهنگ لاتین میتوانند به کاهش استرس کمک کنند و بر مکانیزمهای روانشناختی و دستیابی به نتایج بهتر تأثیر میگذارند.
برانست قبلا سرپرستی پژوهشی را برعهده داشت که به بررسی همبستگی آلودگی هوای مرتبط با ترافیک و اضطراب در کودکان پرداخته بود.
جمعیت مورد بررسی، سنین پیش از نوجوانی با شیمی عصبی تغییر یافته بود. او همچنین دریافت کنندهی بودجهی پنجسالهی ۲٫۹ میلیون دلاری مؤسسهی ملی سلامت برای پروژهای پژوهشی با عنوان «اپیژنتیکها، آلودگی هوا و سلامت روحی کودکان» است.
https://www.sciencedaily.com/releases/2021/01/210111143418.htm
#مهری_پورحیدر
#استرس_در_بارداری
@MehriPorheidar
🙋♀🙋♂
🔰کودکان به مرزبندیها نیاز دارند
بدون وجود مرزبندیهای مشخص، هیچ گونه راهنما و اصولی هم برای زندگی وجود نخواهد داشت. زندگی کردن بدون اصول و راهنما نیز احساس ناامنی را در زندگی کودکان بهوجود میآورد.
والدین، مهمترین و اصلیترین مرجع امنیت در زندگی کودک هستند و اگر رفتار والدین طوری باشد که نشان بدهد هیچ کنترلی بر زندگی کودک ندارند، روند بیاعتمادیها و بیاطمینانیها نیز در زندگی کودک آغاز میشود. توجه داشته باشید که کودکان ذاتا به سمت محدودیتها حمله میبرند، چون نیاز دارند بدانند که محدودیتهایی هم وجود دارند و افرادی هم هستند که میخواهند امنیت آنان را تامین کنند.
#مهری_پورحیدر
#فرزندپروری
@MehriPorheidar
پادکست ششم
گوینده:مهری پورحیدر
روانشناس کودک و نوجوان
اهمیت آموزش والدین در تربیت کودک
وظایف خود را به خوبی انجام دهید
قسمت دوم :
به عنوان یک والد ما وظیفه داریم تا الگوی خوبی برای فرزند خود باشیم، اما یک الگوی خوب چه ویژگی های دارد؟ شما می بایست وظایف خود را به خوبی انجام دهید به عنوان مثال برای کارتان وقت کافی بگذارید و آنرا جدی بگیرید، به همسر خود محبت کنید، برای علاقه های تان ارزش قائل باشید و از زندگی لذت ببرید و …
برخی از والدین فکر می کنند که وظایف پدر و مادر در تربیت کودک فقط در ایثار گری و گذشت از خود خلاصه می شود! اما اینچنین نیست، زمانی که شما به دلایل مختلف از علایق خود چشم پوشی می کنید فرزند شما هم این را می آموزد که نسبت به علایق خود بی اهمیت باشد، شاید شما فکر کنید کار درست را انجام داده آید و این ایثار را در حق فرزند خود کرده آید.
اما حقیقت این است که شما به او آموخته اید که او هم از علایق خود لذت نبرد و از آنها چشم پوشی کند، حال نه شما از زندگی خود لذت برده آید و نه فرزندتان این لذت را تجربه خواهد کرد.
دومین چالش: برخورد اجتماعی و شخصیت کودک
این چالش از جدی ترین زمینه های تربیتی در کودکان به شمار می آید. لازم است تا در این زمینه به خوبی کودک خود را پرورش دهیم تا در آینده در جامعه قدرت بقاء داشته باشد. این قدرت بقاء نه به معنای فرمان پذیری بی قید و شرط است و نه نه به معنای تبدیل شدن به یک فرد شورش گر! به او مهارت ارتباط با دیگران در محیط ها و موقعیت های مختلف را بیاموزید.
اغلب والدین تصویر مثبتی را از آینده فرزند خود در ذهن ترسیم کرده اند، آنها دوست دارند تا فرزندشان بگونه ای رشد یابد که به این مقاصد دست یافته و به فردی موفق تبدیل شود.
اما برای دستیابی به این مهم لازم تا زمینه آنها برای رشد و تعالی فرزند فراهم شده باشد، از این رو با آموختن چند نکته مهم و به کار بستن آنها قادر خواهید بود وی را در مسیر موفقیت قرار دهید.
البته این گفته بدان معنا نیست که قدرت تصمیم گیری را از فرزند خود گرفته و او را مجبور کنید که در مسیر مورد علاقه شما گام بردارد، اجازه دهید شخصیتی مستقل و مجزا از شما داشته باشد، اما به گونه ای عمل کنید که وی در مسیر موفقیت گام برداشته و انتخاب های صحیحی در زندگی داشته باشد.
در ادامه شما را با برخی راهکار های مفید و کاربردی در این مسیر آشنا خواهیم کرد.
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#فرزندپروری
@MehriPorheidar
📌 در بی عدالتی دنیایی که در آن زندگی می کنیم
✳ جمعیت جهان در حال حاضر حدود ۷.۸ میلیارد نفر تخمین زده شده. برای اکثر اشخاص این عدد بزرگی است. ولی وقتی به درصد تبدیل میشود آمار راحت تر فهمیده می شوند:
✳ از هر ۱۰۰ نفر:
- ۱۱ نفر در اروپا هستند
- ۵ نفر در امریکای شمالی
- ۹ نفر در امریکای جنوبی
- ۱۵ نفر در افریقا
- ۶۰ نفر در اسیا
✳ از میان کل جمعیت ۴۹ نفر در حومه شهرها زندگی می کنند و ۵۱ نفر در شهرها. ۷۷ نفر خانه خودشان را دارند و ۲۳ نفر اصلا خانه ندارند.
✳ ۲۱ نفر پر خور هستند
۶۳ نفر خوب می خورند
۱۵ نفر کمبود تغذیه دارند و یک نفر اخرین غذایش را خورد ولی فردایی برای او نیست
✳ قدرت مالی برای ۴۸ نفر کمتر از ۲ دلار در روز است
✳ ۸۷ نفر آب تمیز می خورند
۱۳ نفر یا آب تمیز نمی خورند و یا منبع آبی آن ها آلوده است.
✳ ۷۵ نفر موبایل دارند ولی ۲۵ نفر ندارند
✳ ۳۰ نفر دسترسی به اینترنت دارند ولی ۷۰ نفر شرایط برای وصل شدن به اینترنت را ندارند
✳ ۷ نفر تحصیلات دانشگاهی دارند ولی۹۳ نفر تحصیلات عالی ندارند
۸۳ نفر باسواد هستند
۱۷ نفر بی سوادند
✳ ۳۳ نفر مسیحی
۲۲ نفر مسلمان
۱۴ نفر هندو
۷ نفر بودایی
۱۲ نفر دین های مختلف
۱۲ نفر اعتقاد به هیچ دینی ندارند
✳ "اگر شما خانه خودتان را دارید، غذای خوب می خورید، آب تمیز دارید، می توانید وارد اینترنت شوید، به دانشگاه رفته اید، شما عضو تعداد محدودی از انسان های خوشبخت هستید (کمتر از ۷٪ جمعیت جهان)"
✳ از ۱۰۰ نفر در دنیا فقط ۸ نفر از سن ۶۵ سالگی عبور می کنند
▫مواظب سلامتی خودتان باشید چون هیچ کسی به اندازه خودتان مواظب شما نخواهد بود. هر لحظه را قدر دانی کنید.
✍🏼 یادداشت دریافتی
برداشت از صفحه اینستاگرام سید مصطفی تاجزاده
#مهری_پورحیدر
@MehriPorheidar
نظم و قانون را به طور نسبی در خانه ا جرا کنید
مهارتهای مختلف را بهض فرزندانتان بیاموزید
در دوست یابی به فرزندان تان کمک کنید
اعتماد به نفس و توان تصمیم گیری را در آن ها تقویت کنید
به فعالیت های جانبی تفریح و ورزش اهمیت دهید
زمینه های پرورش فکر و رفتار درست را در خانواده فراهم کنید
یک الگوی مناسب باشید
به شخصیت فرزندانتان احترام بگذارید
به خواسته های منطقی آنها توجه کنید
با فرزندانتان در مورد داروهای خطرناک و عوارض آن ها صحبت کنید
در نهایت این که اگر به مصرف و فرزندتان شک دارید با وارد چالش نشوید هیچگاه او را با الفاظی مثل معتاد صدا نکنید به جای بحث در مورد اعتیاد به مسئله بپردازید که هم شما و هم فرزندتان بر سر آن مسئله توافق دارید مثلاً اینکه شبها دیر به منزل می آید و یا پرخاشگر شده است واز او بخواهید که باهم برای حل مشکل به روان درمانگر ومشاور مراجعه کنیم. درمان اعتیاد در نوجوانان بدون تغییر خانواده و درمان خانواده امکان پذیر نخواهد بود.به فرزندانتان این قول را بدهید که شما هم درمان حاظر خواهید شد تغییر خواهد کرد
پایان
#مهری_پورحیدر
#اعتیاد_در_نوجوانان
@MehriPorheidar
نوجوانی دوران جستجوی هویت است
قسمت دوم :
در اواخر دوران کودکی انطباق با معیارهای گروه دوستان به مراتب بسیار مهم تر از فردگرایی است افراد در لباس گفتار رفتار علاقمند هستند که در حد امکان شبیه افراد گروه باشند هرگونه انحراف از معیار گروه تهدید علیه عضویت در گروه است نوجوانی دوران بحران هویت است جوان در اوج کشمکش ها و دغدغه هایش جهت رسیدن به یکسری اهداف مشخص ،اعتقادات وارزش های روشن و شناخت خود و محیطش قرار دارد این بحران لازم است که نوجوان به بزرگسالی هویت یافته تبدیل شود.
نوجوانی دوره آرمانگرایی است. آنها دوست دارند خود را بهتر از آن چیزی که هستند باور کنند.
با توجه به موارد فوق حال به این می پردازیم که معضل اعتیاد در نوجوانان به چه صورت است
اعتیاد چیست و معتاد کیست؟
اعتیاد سازگاری و خو گیری تدریجی جسمی و روانشناختی با نوعی ماده مخدر است که منجر به وابستگی جسمی و روانشناختی می شود به گونه ای که فرد دیگر قادر نخواهد بود در مقابل وسوسه مصرف مواد مقاومت کند این امر باعث افت شدید فعالیت های اجتماعی و فردی بیمار می شود
معتاد کسی است که بر اثر مصرف مکرر و مداوم متکی به مصرف دارو و مواد شده است و یا به عبارت دیگر قربانی هم نوع وابستگی جسمی یا روانشناختی به مواد مخدر می شود از نظر آسیب شناسی هر دارویی که پس از از مصرف چنان تغییری را در انسان به وجود آورد از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد اجتماع نسبت به آن حساسیت و واکنش نشان دهد آن دارای مخدر است کسی که چنین موادی را مصرف می کند معتاد شناخته می شود
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#اعتیاد_در_نوجوانان
@MehriPorheidar
کمک کردن به فرزندان مان برای این که احساس آرامش کنند
قسمت ششم :
برای این که فرزندان مان احساس آرامش کنند باید با آنها هماهنگ شویم هنگامی که استرس دارند. هدف ما باید این باشد که که آرامش و حمایت را به او پیشنهاد کنیم که انعکاسی است از آنچه که آنها تجربه می کنند. ما باید آنها را بیرون بکشیم و به آنچه که تجربه می کنند گوش دهیم. افکار شان را منعکس کنیم و البته احساسات شان را، این گونه است که آنها احساس می کنند درک شده اند. هنگامی که فرزندان مان دردی را تحمل می کنند باید تلاش کنیم تا همدردی و دلسوزی مان را بیشتر کنیم اگرچه باید اجتناب کنیم از این که بر اساس تجربیات گذشته ی خودمان، خصوصیتی را به آنها نسبت دهیم.
اغلب این اشتباه را می کنیم و فکر می کنیم احساسات آنها شبیه احساسات خودمان در دوران بچگی است. ما باید این را در نظر داشته باشیم که آنها اشخاصی منحصر به فرد هستند. تجربیات و واکنش های خودشان را دارند و ما نباید برای آنها احساس تاسف کنیم یا همه ی خواسته های آنها را برآورده کنیم تا احساس ناخوشایندی را که با آن درگیر هستند را کاهش دهیم. در عوض باید به آنها کمک کنیم توانایی شان را توسعه دهند برای تحمل کردن احساسات ناخوشایند و به آنها یاد دهیم که استراتژی های سالم را کپی برداری کنند برای مدیریت کردن واکنش های تند شان. بنابراین ابزاری برای آنها فراهم می شود که با استفاده از آن و با انعطافپذیری بچه ها می توانند از پس بسیاری از چالش های زندگی شان برآیند.
مهم ترین چیزی که ما در تربیت کودک می توانیم برای سعادت و رفاه فرزندان مان انجام دهیم این است که کیفیت ها را شکل دهیم که به آنها اجازه می دهد دلبستگی تضمین شده را نسبت به ما پرورش دهند و هنگامی که تلاش می کنیم برای فرزندان مان مبناهایی فراهم کنیم برای دلبستگی تضمین شده، متوجه که برخی از این وظایف برای ما چالش برانگیز هستند. این ممکن است به موضوعات حل نشده ی ما در گذشته برگردد. ممکن است دلبستگی مطمئن را با کسانی که از ما مراقبت می کردند، تجربه نکرده باشیم و در گذشته احساس ناامنی می کردیم. به همین دلیل است که هدف ما باید افزایش احساس امنیت درونی باشد طوری که بتوانیم نهایت تلاش مان را در تربیت و پرورش فرزندان مان اعمال کنیم.
برای انجام دادن این وظیفه والدی در تربیت کودک باید تجربیات دردناکی را که از گذشته داریم، حل کنیم که احتمالا ریشه در دوران بچگی ما دارند. برای برخی از ما، پذیرفتن عشق فرزندان مان ممکن است احساس دردناکی باشد چرا که احساسات حل نشده ایی را به بار می آورد در مورد این که در گذشته مان و در دوران بچگی احساس دوست داشته شدن را تجربه نکرده ایم. گریه ی بچه ی ما ممکن است سخت و طاقت فرسا باشد چرا که درد کهنه ی خود ما را منعکس می کند. جدا کردن واکنش های اصلی از واکنش های فرزندمان مثل این است که وزنه های سنگینی را از دوش آنها برداریم. این می تواند به ما کمک کند که با تجربیات آنها هماهنگ شویم و هنگامی که به ما نیاز دارند، در دسترس شان باشیم.
پایان
#مهری_پورحیدر
#دلبستگی
@MehriPorheidar
از برچسب زدن اجتناب کنیم
قسمت چهارم:
از روزی که به دنیا می آیند، برچسب زدن به فرزندان مان کاری است عادی. برچسب هایی مانند “بچه ی غرغرو”، “بچه ی دستور بده” یا “بچه ی خجالتی” یا “بچه ی خل”. این برچسب ها می توانند حس بچه را از هویت خودش شکل دهند، حتی بیشتر از رفتار شان، برچسب ها را شکل می دهند. مهم است که از این برچسب ها و رفتار ها اجتناب کنیم که صرفاً انعکاس هایی از خودمان هستند یا این که تمایل داریم فرزندان مان آن چیزی شوند که ما می خواهیم.
اغلب درک و برداشت ما از فرزندان مان با تصورات مان خراب می شود. ممکن است متوجه شویم که خودمان هم ناخواسته از آنها شکایت می کنیم یا آنها را تحقیر می کنیم به روش هایی که خودمان هم با خبر نمی شویم. شاید برعکس عمل می کنیم و می خواهیم آنها را از یک دیدگاه کاملا مثبت ببینیم و ناخواسته به آنها برچسب می زنیم مانند “بچه ی باهوش” یا “بچه ی زیبا”. این ها ظاهراً برچسب هایی مثبت هستند که می توانند مخرب هم باشند. اگر آنها بر اساس توقعات ما زندگی کنند، تنها با این احساس که ارزشمند هستند، رها می شوند. بهتر است که تلاش کنیم از جملات تعریفی اجتناب کنیم و در عوض در مورد این که آنها چه کسانی هستند کنجکاو باشیم و البته در مورد این که چگونه آنها پیشرفت می کنند و البته حمایت کردن از علاقه هایشان و روشن نگه داشتن آنها.
تجربیات خودتان را از تجربیات آنها جدا بدانید
برای درک کامل فرزندان مان باید سعی کنیم که گذشته ی خودمان را به یاد بیاوریم. در خانواده مان با ما چگونه رفتار می شد؟ چگونه دیده می شدیم؟ باید با استفاده از چه روش هایی آن الگو ها را تکرار کنیم؟ ممکن است ما به چه روش هایی این الگو ها را بیش از حد جبران کنیم؟ (اصلاح کنیم) به عنوان مثال اگر با ما به عنوان یک سربار رفتار شده است یا در خانواده به عنوان یک فرد نیازمند دیده شده ایم، آیا فرزندان مان را هم همان گونه می بینیم و احساس می کنیم که درخواست هایشان ما را به دردسر انداخته است. یا احساس تاسف می کنیم برای فرزندان مان، نگران این هستیم که آنها هم همان احساسی را داشته باشند که ما در بچگی تجربه کردیم و با انجام دادن هر کاری برای آنها سعی می کنیم جبران کنیم آنچه را که برای خودمان اتفاق افتاده است؟
#مهری_پورحیدر
#دلبستگی
@MehriPorheidar
به کودک آموزش دهید که درک احساس درد و غم دیگری همه ماجرا نیست
قسمت پنجم:
وقتی واژه همدلی را میشنوید، در بیشتر مواقع، جزء سرایت هیجانی آن تداعی میشود. به این توانایی در آموزش همدلی به کودکان ، که ابتداییترین شکل همدلی است، همدلی عاطفی گفته میشود. همانطور که گفته شد، سرایت هیجانی ممکن است باعث عقبنشینی و ایجاد احساس ناخوشایند در شما شود. حتی اگر مقابل این احساس ناخوشایند ایستادگی کنید، وجود هیجانات خودتان باعث قضاوت اشتباه یا درک نادرست طرف مقابل میشود. بنابراین، تنها داشتن همدلی عاطفی کافی نیست. برای اینکه بتوانید بهدرستی به دیگران کمک کنید، به همدلی شناختی نیز نیاز دارید. همدلی شناختی همان جزء دو و سه همدلی یعنی توجه همدلانه و دیدگاهگیری است، به عبارتی، توانایی دیدن دنیا از دیدگاه فردی دیگر و انجام عملی برای کاهش درد و غم او. طبق نتایج پژوهشهای انجامشده در این زمینه، افرادی که همدلی شناختی دارند در مواجهه با افراد مضطرب و غمگین کمتر مضطرب میشوند و در نتیجه، به روشهای بهتری به این افراد کمک میکنند. اما چگونه همدلی شناختی را در کودک رشد و افزایش دهید؟ خواندن و تعریف کردن داستانهای خیالی و واقعی مهارت همدلی شناختی را در کودک رشد میدهد. وقتی داستانی را برای کودک میخوانید، از او بپرسید شخصیتهای مختلف داستان چه فکری، چه احساسی و چه عقیدهای دارند؟ چگونه به این نتیجه رسیدهاند؟ با پرسیدن این سؤالات، کودک با نحوه تفکر و کارکرد ذهنی بقیه افراد آشنا میشود. در پژوهشی، ۱۱۰ کودک هفت ساله را در دو گروه قصهخوانی قرار دادند. در گروه اول، درباره محتویات هیجانی قصه صحبت شد و در گروه دوم، خواسته شد درباره محتویات قصه نقاشی بکشند. بعد از دو ماه، نتایج حاکی از این بود که کودکانی که در گروه اول بودند ادراک هیجانی و همدلی بالاتری نسبت به گروه دوم داشتند.
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#اموزش_همدلی_به_کودکان
@MehriPorheidar
در روز از هر موقعیتی استفاده کنید تا درباره احساسات دیگران صحبت کنید
قسمت سوم :
هنگام کتاب خواندن برای کودکان و یا وقتی با هم به تماشای انیمیشن نشستهاید و شخصیتی در آن دچار اضطراب و ناراحتی است، درباره احساسات آن فرد با کودک صحبت کنید. حتی گفتگویی کوتاه و چندجملهای میتواند تاثیر مثبت خود را به جا بگذارد. برای فهم بهتر این موضوع، به این پژوهش توجه کنید. در مدارس هلند، کودکان هشت تا سیزده ساله آزمایش شدند. از آنها خواسته شد موقعیت زیر را تجسم کنند و درباره انتخاب خود تصمیم بگیرند. موقعیت از این قرار بود: «امروز نوبت یکی از همکلاسیهایتان است که ساعت بیشتری نسبت به بقیه در مدرسه بماند و کلاس را مرتب کند، اما مادرش مریض است و باید هرچه زودتر به خانه برود، آیا شما به جای او میمانید و کلاس را مرتب میکنید؟» به عدهای از دانشآموزان گفتند فرض کنند آن فرد دوست صمیمیشان است و به عدهای دیگر تنها بر همکلاسی بودن تاکید کردند. نتایج نشان داد که دانشآموزان برای کمک به همکلاسی رغبت کمتری داشتند، اما تمایل بیشتری برای کمک به دوستشان داشتند. اما وقتی پژوهشگران چند جمله به موقعیت بالا اضافه کردند، نتایج تغییر کرد. آنها از دانشآموزان خواستند به میزان ناراحتی همکلاسیشان فکر کنند و به آن از ده نمره دهند. بعد از درجهبندی میزان ناراحتی همکلاسی، دیگر تفاوتی بین کمک کردن به همکلاسی و دوست صمیمی نبود و تقریبا همه دانشآموزان به کمک کردن تمایل داشتند. این نتیجه نشان داد که صحبت کردن درباره احساس دیگری ممکن است قضاوت افراد را بهکل تغییر دهد
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#اموزش_همدلی_به_کودکان
@MehriPorheidar
آموزش همدلی به کودکان ؛ چگونه به کودکان همدلی کردن را آموزش دهید؟
قسمت اول:
اگر تاکنون تصور میکردید که همدلی کردن با دیگران صفتی ذاتی است که هر کس با میزانی از آن متولد میشود، در اشتباه بودهاید. همدلی مهارت قابل آموزشی است که نمیتوان انتظار داشت بدون یادگیری در همه شرایط و موقعیتها آشکار شود، علاوه بر این، همدلی کردن مهارت واحدی نیز نیست. آموزش همدلی به کودکان یا همدلی از سه جزء تشکیل شده است:
سرایت هیجانی: وقتی در اثر دیدن هیجان دیگران، خودتان نیز همان هیجان را تجربه میکنید، دچار سرایت هیجانی یا بهاشتراکگذاری هیجانی شدهاید.
توجه همدلانه: به این معنی است که وقتی فردی را میبینید که آسیبدیده یا دچار اضطراب است، انگیزه پیدا میکنید به او توجه کنید یا از او مراقبت کنید.
خود را جای دیگری گذاشتن یا دیدگاهگیری: این وجه از همدلی اشاره دارد به وقتی که بتوانید به صورت آگاهانه خودتان را جای دیگری بگذارید، دنیا را از دیدگاه او ببینید و احساسات و افکارش را درک کنید.
وقتی صحبت از همدلی میشود، احتمالا ترکیبی از این سه جزء مدنظر است. تعداد خیلی کمی از انسانها در هر سه جزء همدلی قویاند، اما اکثر آدمها در یک یا دو جزء آن عملکرد نسبتا خوبی دارند، البته افراد میتوانند در طول زمان بر مهارت همدلی کار کنند و آن را ارتقا دهند. مثلا بسیاری از کودکان در سرایت هیجانی قویاند، اما معمولا در دو جزء دیگر، یعنی توجه همدلانه و دیدگاهگیری، دچار مشکلاند. با بزرگتر شدن، بهخصوص اگر آموزش ببینند و با هنجارهای اجتماعی آشنا شوند، عملکردشان بهبود مییابد. بنابراین، همدلی مهارتی صفر و یکی نیست؛ یعنی نمیتوان گفت فردی اصلا همدلی ندارد یا فردی به نهایت همدلی رسیده است. مهارت همدلی خودبهخود ایجاد نمیشود و ارتقا پیدا نمیکند، بلکه نیازمند محیطی غنی است. در ادامه، به نکاتی اشاره میشود که میتوانید، با بهکارگیری آنها، مهارت همدلی را به کودک آموزش دهید.
#مهری_پورحیدر
#اموزش_همدلی_به_کودکان
@MehriPorheidar
دلبستگی
قسمت دوم :
دو طبقهبندی اساسی برای دلبستگی وجود دارد: اولیه و ثانویه. دلبستگیهای اولیه مربوط به والدین یا کسانی است که در نقش والدین عمل میکنند. دلبستگیهای ثانویه کودک هم شامل کسانی مانند پدربزرگ و مادربزرگ، دوستان یا معلمان است. دلبستگی هم با بزرگسالان و هم با کودکان دیگر شکل میگیرد، اگرچه بیشتر روابط کودک به کودک جزو دلبستگیهای ثانویه است، اما همیشه اینگونه نیست. در برخی از محیطهایی که کودک خیلی نادیده گرفته میشود، منبع اصلی دلبستگی کودک ممکن است خواهر ۱۰سالهای باشد که از نیازهای او مراقبت میکند و در واقع از زمان کودکی برایش مادری کرده است. گرچه روانشناسان تلاش دارند وابستگی را به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم کنند، اما واقعیت این است که دلبستگی در چهارچوب دستهبندی نمیگنجد. هرچه فردی به کودک نزدیکتر و برایش مهمتر باشد، از نظر تامین نیازهای نوزاد، دلبستگی به او عمیقتر است و صدمه شدیدتری در دلبستگی ناشی از این پیوند خواهد بود.
هنگامی که رابطه مهمی آسیب میبیند یا از بین میرود، دلبستگی صدمه میبیند. برای مثال، واقعیت تاسفباری که کمتر کسی از آن اطلاع دارد این است که سازمان بهزیستی کودکان آمریکا، در زمینه سلامت روان کودکانی که در ندامتگاهها نگهداری شدهاند، در مقایسه با مراکزی که گزارشهای سوءاستفاده جنسی از کودکان داشتهاند، گزارشهایی به مراتب بدتر ارائه میکند. به عبارت دیگر، براساس تحقیقات انجامشده، اگر کودکان در معرض سوءاستفاده قرار گیرند ولی در خانه باشند و عشق والدین را دریافت کنند، صدمه کمتری میبینند نسبت به وقتی که از خانواده جدا شوند. ممکن است در ابتدا باور این موضوع برای بسیاری از افراد دشوار باشد، اما دلیل بسیار سادهای دارد: جدا کردن کودک از خانه خود باعث ایجاد وقفه و صدمه شدیدی در دلبستگی کودک میشود و دلبستگی آنقدر مهم است که تقریبا همه سوءاستفادهها و غفلتها را پوشش میدهد (نه تمام موارد، فقط بیشتر آنها). مراقب اصلی کودک هرچه هم که ایراد داشته باشد، نقش پررنگی در دلبستگی کودک دارد.
اتفاقاتی مثل مرگ، بیماری جدی والدین و طلاق ممکن است برای کودکان صدمه دلبستگی داشته باشد، زیرا مستقیما به دلبستگی بین کودک و والد حمله میکند. منبع عشق، محبت و توجه کودک از او گرفته و دو قسمت میشود. غالبا والدی که حضانت با او نیست کم و بیش بعد از مدتی فرزند خود را رها میکند و این صدمه را حتی بدتر و عمیقتر میکند. البته نه به آن معنا که کودک نمیتواند از آسیبدیدگیها یا صدمههای دلبستگی بهبود یابد، فقط باعث ایجاد زخم بسیار عمیقی میشود که نیاز به زمان و توجه بیشتری برای بهبود دارد.
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#دلبستگی
#بازی_درمانی
@MehriPorheidar
صدمه دلبستگی و بازی درمانی مبتنی بر دلبستگی
قسمت اول:
دلبستگی کلمهای است که برای توصیف رد و بدل کردن عشق، توجه و محبت بین کودک و مراقبان اصلی او به کار میرود؛ یعنی، سبک مراقبت و ابراز عشق افراد مهم زندگی کودکان به آنها چطور است. هرچه دلبستگی ایمنتر باشد (یعنی عشق، محبت فیزیکی و توجه بیشتری به کودک نشان داده شود)، برای کودک بهتر است. نیاز به دلبستگی ایمن اساسیترین نیاز کودک است و تقریبا هر جنبه دیگری از رشد انسان منوط به دلبستگی و صدمه دلبستگی میشود.
در یکی از بدترین آزمایشهایی که تاکنون ابداع شده است، یکی از بهترین دیدگاهها درباره اهمیت دلبستگی نشان داده میشود. فردریک دوم، سال ۱۲۲۰ میلادی، امپراطور مقدس در امپراطوری روم شد. در دوران تصدی وی در سمت حاکم، بحث و گفتوگوی شدیدی در اینباره صورت گرفت که کدام زبان زبان واقعی خداست؟ برای حل مسئله، فردریک دستور داد دهها نوزاد در مهدکودک ویژهای قرار بگیرند و از لحاظ جسمی، بهخوبی مراقبت شوند، اما هیچكس نباید با آنها صحبت کند یا جز تامین نیازهای اساسیشان (غذا، گرما، پوشاک و خواب)، با آنها تعاملی برقرار کند. فرضیه این بود که بدون هدایت بزرگسالان و شنیدن زبان صحبت کردن آنها، نوزادان وقتی به سن تکلم برسند، به “زبان خدا”، که در دنیای قبل تولد آن را شنیده بودند، صحبت خواهند کرد.
امپراطور هرگز پاسخی برای بحث آن زمان پیدا نکرد. زیرا با وجود اینکه همه نیازهای جسمی نوزادان را برطرف کرد، آنها یکی پس از دیگری از دنیا رفتند و هیچکدامشان آنقدر زنده نماند تا بتواند چیزی بگوید (داستان در لوئیس، امینی و لانون، ۲۰۰۰). متأسفانه، در آزمایشهای واقعی مشابه نیز، نتایج مشابهی نشان داده شد. در اوایل دهه ۱۹۰۰ در نیویورک، بیش از ۵۰ درصد نوزادانی که به یتیمخانههای کاتولیک سپرده میشدند، قبل از اولین سال تولدشان، به علت نداشتن ارتباط عاطفی با مراقبان پرورشگاه درگذشتند (برنشتاین، ۲۰۰۱، ص ۲۵۶). نتایج مشابهی در یتیمخانههای رومانی مشاهده شد، جایی که کودکان تا ۲۰ ساعت در روز به حال خود رها میشدند (شوگانی و همکاران، ۲۰۰۱). بسیاری از آنها درگذشتند و نوزادانی که زنده ماندند تأخیرهای رشدی بسیاری داشتند که شامل اختلالهای شناختی / عاطفی بود. براساس این تحقیقات، عشق و دلبستگی به مراقبان اولیه برای کودکان بسیار مهم و حیاتی است.
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#دلبستگی
#بازی_درمانی
@MehriPorheidar
چرا وقت گذراندن با کودک برای رشد و پیشرفت او مهم است؟
قسمت اول
شک یکی از دغدغههای اصلی والدین این است که بتوانند رابطه خوبی با فرزندانشان داشته باشند و بتوانند آنها را به بهترین شکل ممکن پرورش دهند. فرزندپروری کار چندان سادهای نیست، بهخصوص اگر نتوانید کودک را درک کنید و نیازهای او را بشناسید. یکی از کارآمدترین راهحلها وقت گذراندن و اختصاص دادن زمان باکیفیت با کودک است. در این مقاله کودکت، در این باره بیشتر صحبت خواهد شد. ارتباط با کودک، صحبت کردن، آواز خواندن، غذا خوردن و کتاب خواندن با هم نقش بسیار مهمی در رشد و پرورش کودک دارد. این کار نه تنها باعث میشود کودک احساس مهم بودن و اعتماد به نفس کند، بلکه به شما کمک میکند تا شناخت خوبی نسبت به علاقمندی و مهارتهای کودک پیدا کنید.
اهمیت وقت گذراندن با کودک
براساس پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده است، کودکانی که کنار والدینشان کتاب میخوانند دامنه واژگان گستردهتری نسبت به سایر کودکان دارند. همچنین، کتاب خواندن باعث میشود کودکان دیدگاه تازهای نسبت به دنیای اطراف پیدا کنند.
نباید تاثیر بازی کردن را از یاد ببرید. فعالیتها و بازیهای ساده و مفرح هم باعث تفریح و شادی کودک میشود و هم چیزهای زیادی به او میآموزد. در واقع، بازی کردن یکی از مهمترین ابزارهای آموزش کودکان محسوب میشود. از جمله بازیهایی که نقش مهمی در رشد کودک دارد عبارتاند از:
پازل: حل کردن پازل مهارت حل مسئله و ادراک بصری کودک را افزایش میدهد.
کتاب تصویری: کتابهای مصوری که نام هر چیزی زیر تصویر آن نوشته شده است یکی از بهترین راهها برای افزایش دامنه واژگان و شناخت حروف و کلمات در کودکان محسوب میشود.
بازیهای تخیلی: بازیهایی که قوه تخیل و تصور کودک را تحریک میکنند میتوانند مهارتهای واقعی زندگی از جمله تصمیم گیری را به کودک آموزش دهند.
بازیهای ساده با توپ: بازی با توپ یا همان توپبازی نقش مهمی در هماهنگی عضلات، هماهنگی چشم و پا و کنترل دست و پای کودک دارد.
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#اهمیت_وقت_گذراندن_با_کودک
@MehriPorheidar
روش آموزش راستگویی به کودک
هنگامی که با فرزند خود،در مورد دروغ مشکوکی صحبت می کنید،از این نکته اطمینان حاصل کنید که بعد از صحبتشما،آنها درباره ی کار خود فکر می کنند.یک راه کار مؤثر،این است که بگویید:« فکر می کنی من حرف ات را باور می کنم یا نمی کنم؟»اگر پاسخ فرزندتان این جمله باشد:«امّا من، حقیقت را می گویم.»بنابراین نباید او را متّهم کنید و به وی تهمت دروغگویی بزنید.
هرگز کودکان را با واژه ی دروغگو مخاطب قرار ندهید،زیرا این کار،مانند این است که نارنجکی را میان دسته ای از سربازان کلاه سبز(کماندو)می اندازیم.بچّه ها هم مانند این سربازان،با تمام قوا در برابر ما موضع می گیرند و مبارزه می کنند.درواقع، آنها به جای این که حقیقت را بگویند،به سادگی از خود دفاع می کنند.
حال اگر فکر می کنیم،کودکی دروغ می گوید،بهتر است به او بگوییم:«اگر حقیقت این است که تو می گویی،و من حرف تو را باور نمی کنم،پس این برای هر دوی ما ناراحت کننده است.امّا اگر دروغ است،و من هم حرف ات را باور نمی کنم،پس ناراحتی و تأسف کودک دوچندان است، زیرا درمی یابد که اولاً دروغ گفته است،و ثانیاً در کنار افرادی است که حرف اش را باور نمی کنند.
بسیاری از والدین از گفتن جمله ی:«حرف ات را باور نمی کنم.»،به فرزندان خود وحشت دارند،آنها از این می ترسند که با گفتن این جمله، اعتماد و اطمینان متقابل شان از بین برود.امّا گفتن این جمله بسیار مفید و کارساز است.در برابر این جمله، بچه ها هیچ حرفی برای گفتن ندارند-آنها تنها می توانند از خود دفاع کنند.ما به هیچ وجه آنها را دروغگو خطاب نمی کنیم،تنها می گوییم که حرف شان را باور نداریم.این نحوه ی برخورد،آنها را به تفکّر وا می دارد.
#مهری_پورحیدر
#راستگویی_در_کودکان
@MehriPorheidar
⭕️ وجود این نشانه ها یعنی اعتماد به نفس فرزند شما اشکال دارد❗️
▪️کودک خود را حقیر و بیارزش میداند.
▪️از انجام کارهای جدید اجتناب میکند.
▪️ آرزو دارد که فرد دیگری باشد.
▪️توانایی کمی در تصمیم گیری دارند.
▪️کودک به آینده امیدوار نیست.
▪️به بچههای کوچکتر از خود تمایل به زورگویی دارد.
▪️در برابر همسالانش احساس ضعف میکند.
▪️تحت سلطه همسالان خود است.
▪️ درباره خودش اطلاعات کمی به دیگران میدهد.
▪️ممکن است گوشهگیر باشد و تمایلی به شرکت در مهمانی ها و مجالس ندارند.
▪️ درباره همسالانش به ویژه کسانی که از او برتر هستند، بدگویی میکند.
▪️ در رویایی با شرایط جدید مضطرب میشود.
▪️ در مدرسه و کلاس درس، کم حرف میزنند.
▪️ نیاز مبرم به جلب توجه دارند.
▪️ از شکست میترسد.
▪️در دوستیابی و حفظ دوستانش مشکل دارد.
❌ اعتماد به نفس فرزندتان البته در صورتیکه با اشکال جدی و مداوم همراه است ، در خلال جلسات کاردرمانی و در اشکال موسیقی درمانی و بازی درمانی، به طرز قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت.
#مهری_پورحیدر
#فرزندپروری
@MehriPorheidar
از وضع قوانین و محدودیت های غیر ضروری برای تربیت کودک خودداری کنید
وضع برخی قوانین برای برای تربیت صحیح کودک الزامی است، اما عده ای از والدین عادت دارند تا برای همه چیز قانون وضع کنند! این عمل نه تنها موجب پیشرفت فرزند شما نخواهد شد، بلکه قدرت پیشرفت و خلاقیت را نیز از او خواهد گرفت؛ از وضع قوانین دست و پا گیر خودداری کنید.
تشویق بهتر از تنبیه است
برای تربیت کودک خود بجای تنبیه او را تشویق کنید، زمانی که او کار درستی را انجام می دهد از او تقدیر کنید، این تقدیر می تواند به صورت کلامی، نوازش، در آغوش گرفتن و یا هدیه دادن باشد.
اما لازم است توجه داشته باشید که این تشویقات نباید مصنوعی باشند زیرا در این صورت تاثیر خود را از دست خواهند داد.
هرگز از تنبیه فیزیکی استفاده نکنید
لازم است تا یاد بگیرید چگونه خشم خود را کنترل کنید، وقتی شما نتوانید آرامش خود را حفظ کنید چگونه می توانیم از فرزند خود انتظار داشته باشید که رفتار های خصمانه را از خود بروز ندهد؟ ابتدا در آرامش با خود کنار بیاد و قدرت تفکر را بدست بگیرید و پس از آن درباره موضوع پیش آمده تصمیم گیری کنید.
الفاظ بد را به او نسبت ندهید و او را قضاوت نکنید
همانگونه که تنبیه بدنی موجب آسیب دیدن کودک شما خواهد شد، استفاده از الفاظ بد و برچسب زدن به او نیز آسیب های روانشناختی مختلفی را برای فرزند شما در پی خواهد داشت.
برخی والدین عادت دارند تا صفات بدی را به فرزند خود نسبت دهند، صفاتی مانند: بی دست و پا، بی تربیت، تو کودک خوبی نیستی و …
وقتی شما این صفات را به کودک خود نسبت دهید پس از مدتی این صفات برای او عادی خواهند شد و او با خود خواهد گفت که من که در نهایت اینگونه خطاب خواهم شد، پس این کار را انجام خواهم داد.
به فرزندانتان برچسب خود خواهی نزنید
لازم است تا ایثار و از خود گذشتگی را به فرزندانتان بیاموزید، اما این نکته را هم به آنها متذکر شوید که هر چیزی ارزش از خود گذشتگی ندارد و در برخی مواقع نیز خود او در اولین قرار دارد.
آموزش این نکته باعث خواهد شد تا او بیاموزد به علایق خود نیز احترام بگذارد و اهداف خود را محترم بشمارد، در غیر این صورت او نیز لذتی از زندگی خود نخواهد برد.
نکته مهم دیگری که می بایست به فرزندان خود بیاموزید این است که یاد بگیرند به نحوی یا دیگران رفتار کنند که دیگران به او به سبب شخصیت خودشان به او احترام بگذارند نه بر اساس اجبار یا ترس.
پایان
#مهری_پورحیدر
#فرزندپروری
@MehriPorheidar
نکاتی طلایی که می بایست در تربیت کودک خود مد نظر داشته باشید.
قسمت اول :
قطعا تربیت کودک یکی از سخت ترین و همچنین مهم ترین مشاغل در دنیا به شمار می آید و عملی بسیار تاثیر گذار است.
به گفته دکتر دونالد وینیکوت (متخصص و روانکاو مشهور انگلیسی) والدین امروزی شکل دهنده سلامت روانشناختی در نسل بعدی هستند، مشخصا میزان این تاثیر گذاری در نوع تربیت فرزندان و بازتاب آن خود را نشان خواهد داد.
امروزه نگرانی اصلی والدین در رابطه با تربیت فرزندانشان بیشتر معطوف به اثرات مخرب تلویزیون، بازی های رایانه ای و فشار های اجتماعی است که توسط همسالان آنها اعمال می شود، اما این نوع تفکر تا چه حد صحیح است؟
شاید فرزندان ما زمان زیادی را با دوستان و همسالان خود به سر ببرند اما در نهایت اگر منطقی به قضیه نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که بیشتر وقت بچه ها در کنار ما یعنی والدین آنها در حال سپری شدن است و این ما هستیم که تاثیر مستقیمی بر تربیت کودک خود داریم.
تربیت کودک
هرچند میزان تاثیر گذاری والدین با بالا رفتن سن کودک کاهش خواهد یافت، اما بنیان این کودک توسط ما پی ریزی شده است. از جمله مهم ترین وظایف هر پدر و مادری شکل دهی صحیح و اختصاص دادن زمان کافی برای تربیت عاطفی فرزند خود می باشد؛ اما در این مسیر ما با ۲ چالش جدی مواجه هستیم.
اولین چالش:بودن یک الگوی خوب و مثبت برای کودک
بر اساس نتایج بدست آمده کودک فقط چند هفته پس از به دنیا آمدن والدین خود را خواهد شناخت؛ او می آموزد که رفتار والدینش را تقلید کنید خواه این رفتار مثبت باشد خواه منفی، او هنوز این قدرت را ندارد که کار صحیح را از غلط تشخیص دهد، پس به طور غریزی فقط اعمال والدین خود را تقلید می کند.
لازم است بدانید که اعمال شما تاثیرات عمیقی بر تربیت کودک شما خواهند داشت؛ عده ای از والدین عادت دارند مکرراً فرزندان خود را نصیحت کنند، شاید این روش در برخی مواقع جوابگو باشد، اما خواهید دید که بعد از مدتی سبب دلزدگی فرزند شما خواهد شد.
برخی والدین عادت دارند که فقط حرف بزنند! به عنوان مثال آنها دائما فرزند خود را تشویق به مطالعه می کنند و از فواید آن برای او می گویند، اما این کودک تا بحال هیچ کتابی را در دست پدر و یا مادر خود ندیده! نمود رفتار های عملی ما تاثیر مستقیمی بر تربیت فرزند ما خواهد داشت.
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#فرزندپروری
@MehriPorheidar
~ رودلف درایکورس:
«نمی توانیم از فرزندانمان در مقابل زندگی محافظت کنیم، بنابراین باید آنها را برای آن آماده کنیم.»
#مهری_پورحیدر
دکتر حمید علیزاده
استاد روان شناسی
دانشگاه علامه طباطبایی
@MehriPorheidar
وره آنلاین با کلینیک اعصاب و روان هیربدکلیک نمایید

اعتیاد در نوجوانان
توسط armin | فوریه 15, 2020 | اختلالات اعتیاد آور و اختلالات مرتبط با مواد, اختلالات مرتبط با مواد, بیماری های روانشناختی, دسته بندی, مقالات روانشناختی, مقالات کودک و نوجوان | 0 دیدگاه

ارسطو در توصیف نوجوانی گفته نوجوانان افکار پرشور و انقلابی دارند، خیلی خوشبین هستند،خیال می کنند توانایی تغییر دنیا و انجام کارهای خارق العاده را دارند جوانان اکثر امور جاری را نفی میکنند . آنها را کهنه،فرسوده و کنار گذاشتنی می دانند .
جوان می خواهد دنیای تازه و جدید بسازد زیرا سرد و گرم روزگار را نچشیده است از جانب آن تحقیر نشده است .
نوجوانان معمولاً دنیای بزرگسالان را ریاکارانه رو به زوال و فاسد میدانند احساس وظیفه می کنند که باید دنیا را بر اساس معیارهای خود تغییر دهند.
در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
چرا باید به دوره نوجوانی توجه خاصی داشته باشیم؟
نوجوانی دوره انتقال است. انتقال به معنای عبور از یک مرحله به مرحله دیگر است
نوجوانی دوره تغییر است
پنج نوع تغییر در دوره نوجوانی واقع میشود
نخست آنکه احساسات و عواطف توسعه می یابد
دوم اینکه سرعت تغییراتی که با رشد جنسی همراه است نوجوان را از خودش، استعدادها و علایقش نامطمئن می سازد. نوجوان به شدت احساس بی ثباتی می کند.
سوم تغییراتی در بدن، علایق ، نقشهای مورد انتظار در گروه های اجتماعی به وجود می آید که خود مسائل جدیدی را به همراه دارد
چهارم همچنان که الگوی علایق و رفتار تغییر می یابند،ارزشها نیز متغیر خواهد بود
پنجم اینکه بیشتر نوجوانان در مورد تغییرات بیرونی حالتی متغیر دارند زمانی درخواست استقلال دارند ولی اغلب از مسئولیت هایی که همراه با ارزیابی استقلال انهاست هراس دارند
نوجوانی دوران جستجوی هویت است
در اواخر دوران کودکی انطباق با معیارهای گروه دوستان به مراتب بسیار مهم تر از فردگرایی است افراد در لباس گفتار رفتار علاقمند هستند که در حد امکان شبیه افراد گروه باشند هرگونه انحراف از معیار گروه تهدید علیه عضویت در گروه است نوجوانی دوران بحران هویت است جوان در اوج کشمکش ها و دغدغه هایش جهت رسیدن به یکسری اهداف مشخص ،اعتقادات وارزش های روشن و شناخت خود و محیطش قرار دارد این بحران لازم است که نوجوان به بزرگسالی هویت یافته تبدیل شود.
نوجوانی دوره آرمانگرایی است. آنها دوست دارند خود را بهتر از آن چیزی که هستند باور کنند.
با توجه به موارد فوق حال به این می پردازیم که معضل اعتیاد در نوجوانان به چه صورت است
اعتیاد چیست و معتاد کیست؟
قسمت سوم :
اعتیاد سازگاری و خو گیری تدریجی جسمی و روانشناختی با نوعی ماده مخدر است که منجر به وابستگی جسمی و روانشناختی می شود به گونه ای که فرد دیگر قادر نخواهد بود در مقابل وسوسه مصرف مواد مقاومت کند این امر باعث افت شدید فعالیت های اجتماعی و فردی بیمار می شود
معتاد کسی است که بر اثر مصرف مکرر و مداوم متکی به مصرف دارو و مواد شده است و یا به عبارت دیگر قربانی هم نوع وابستگی جسمی یا روانشناختی به مواد مخدر می شود از نظر آسیب شناسی هر دارویی که پس از از مصرف چنان تغییری را در انسان به وجود آورد از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد اجتماع نسبت به آن حساسیت و واکنش نشان دهد آن دارای مخدر است کسی که چنین موادی را مصرف می کند معتاد شناخته می شود
مواد مخدر شایع در ایران تریاک هروئین حشیش بنگ ماری جوانا قرص های شیمیایی اکستازی مرکز می باشد موادی که در بین نوجوانان شایع تر است گل،الکل،ترامادول،کریستال،مواد صنعتی جدید از جمله کمیکال،کانابینوییدهای صنعتی،اسپایس و موادی با نام های عجیب و غریب است لازم است. خانواده ها باید با این نوع مواد طرز مصرف آن و علائم و عوارض آن آشنا باشند.
علایم و عوارضی که خانواده ها باید بر روی ان حساس باشند و هشدار دهنده است شامل:
فرار از مدرسه
بی خوابی
دوستان جدید که خانواده انها را نمی شناسند
یافتن قرص،ته سیگار،سرنگ، کاغذ لوله شده در اتاق یا وسایل فرزندان
دوری از خانواده
کاهش بهداشت فردی
دزدی از منزل
تنگی مردمک و قرمزی چشمها
سرخوشی بیش از حد
چرت های مکرر روزانه
دیر آمدن به منزل
تغییرات رفتاری مثل پرخاشگری
هر گونه افت عملکرد در کار یا تحصیلی
بنابر این شما والدین گرامی
اطلاعات خود و فرزندانتان را در زمینه های مختلف از جمله اعتیاد را افزایش دهید
به گونهای برخورد کنید که فرزندانتان جهت کسب آگاهی از مسائل مختلف به شما روی اورند نه همسالان خود
صمیمیت را در خانواده حفظ کنید و علاقه خود را به فرزندانتان نشان دهید
اعتیاد در نوجوانان
قسمت اول:
ارسطو در توصیف نوجوانی گفته نوجوانان افکار پرشور و انقلابی دارند، خیلی خوشبین هستند،خیال می کنند توانایی تغییر دنیا و انجام کارهای خارق العاده را دارند جوانان اکثر امور جاری را نفی میکنند . آنها را کهنه،فرسوده و کنار گذاشتنی می دانند .
جوان می خواهد دنیای تازه و جدید بسازد زیرا سرد و گرم روزگار را نچشیده است از جانب آن تحقیر نشده است .
نوجوانان معمولاً دنیای بزرگسالان را ریاکارانه رو به زوال و فاسد میدانند احساس وظیفه می کنند که باید دنیا را بر اساس معیارهای خود تغییر دهند.
در ادامه با کلینیک اعصاب و روان هیربد همراه باشید.
چرا باید به دوره نوجوانی توجه خاصی داشته باشیم؟
نوجوانی دوره انتقال است. انتقال به معنای عبور از یک مرحله به مرحله دیگر است
نوجوانی دوره تغییر است
پنج نوع تغییر در دوره نوجوانی واقع میشود
نخست آنکه احساسات و عواطف توسعه می یابد
دوم اینکه سرعت تغییراتی که با رشد جنسی همراه است نوجوان را از خودش، استعدادها و علایقش نامطمئن می سازد. نوجوان به شدت احساس بی ثباتی می کند.
سوم تغییراتی در بدن، علایق ، نقشهای مورد انتظار در گروه های اجتماعی به وجود می آید که خود مسائل جدیدی را به همراه دارد
چهارم همچنان که الگوی علایق و رفتار تغییر می یابند،ارزشها نیز متغیر خواهد بود
پنجم اینکه بیشتر نوجوانان در مورد تغییرات بیرونی حالتی متغیر دارند زمانی درخواست استقلال دارند ولی اغلب از مسئولیت هایی که همراه با ارزیابی استقلال انهاست هراس دارند
ادامه دارد
#مهری_پورحیدر
#اعتیاد_در_نوجوانان
@MehriPorheidar
از آنها لذت ببرید
قسمت پنجم :
در آغوش گرفتن در فرهنگ تربیت کودک، رفتاری مهربانانه و مشتاقانه است نسبت به فرزندان مان که بسیار هم ارزشمند است. بررسی های جدید نشان میدهد که لذت بردن از فرزندان مان ممکن است مهم ترین چیزی باشد که برای آنها انجام می دهیم. همه ی ما باید وقتی را اختصاص دهیم و این فرصت را به فرزندان مان بدهیم که ما را بخندانند، از ویژگی های فردی شان و اتفاقات عجیب لذت ببرند و ما باید روش های خاص آنها را تصدیق کنیم روش هایی که با استفاده از آنها خودشان را بروز می دهند. این از بزرگ جلوه دادن آنها و تعریف های مبالغه آمیز در مورد آنها، متفاوت است. این بدان معنا ست که شرایط را برای خودمان فراهم کنیم تا به درستی از بودن آنها لذت ببریم و این باعث می شود که با خودشان احساس همدلی کنند.
به فرزندان مان کمک کنیم احساس امنیت کنند
هر سبک پرورشی که در تربیت کودک داشته باشیم، چه تمام وقت کار کنیم و چه در خانه بمانیم، هدف ما باید این باشد که یک مبنای تضمین شده برای فرزندان مان فراهم کنیم که بر اساس آن بتوانند خطر کنند. ایجاد احساس امنیت در فرزندان مان به این معناست که باید تربیت، توجه واقعی، نگرانی صمیمت و محبت را پیشنهاد کنیم. ما باید محکم، قابل اعتماد و در ارتباط مان با آنها باثبات باشیم. اگرچه به این معنا نیست که در مورد آنها افراط و زیاده روی کنیم.
به عنوان والدین ما سکویی گرم، صمیمی و عاشقانه هستیم که فرزندان مان روزی از روی آن می پرند. وظیفه ما این است که با ابزار های آنها را مجهز کنیم تا در دنیا احساس امنیت کنند. این بدان معنا ست که به فرزندان مان اجازه دهیم استقلال داشته باشند و جستجو کنند و تا جایی که می توانند برای خودشان کارهای زیادی انجام دهند. همچنین به این معناست که نیاز های خودمان را جدا از نیاز های فرزندان مان تامین کنیم. طوری که نیاز های خودمان را به آنها تحمیل نکنیم که باعث می شود آنها احساس ناامنی کنند یا احساس کنند که به ما متکی هستند. این همچنین به فرزندان ما کمک می کند تا ما را به عنوان یک الگو دنبال کنند، ما را اشخاص کاملی بدانند همراه با زندگی هایی غنی که آنها (فرزندان) بخش مهمی از آن به شمار می رودند. اگرچه آنها خودشان به تنهایی تمام زندگی ما نیستند.
#مهری_پورحیدر
#دلبستگی
@MehriPorheidar
کمک کنیم به فرزندان مان تا دیده شوند
قسمت سوم:
تضمین این که فرزندان مان احساس کنند که توسط ما دیده می شوند به این معناست که باید تلاش کنیم آنها را واقعا بشناسیم خارج از تصوراتی که از آنها داریم. اینجا مواردی ارائه می شوند که باید روی آنها تمرکز کنیم.
گوش دادن و تربیت کودک
اولین و ساده ترین مرحله این است که وقت بگذاریم برای گوش دادن به فرزندان مان. در حالی که تلاش می کنیم فرزندان مان را بزرگ کنیم، اغلب فشار های زیاد دیگری در زندگی مان وجود دارد. گم شدن در دنیای ما ساده ست. اولویت دادن به گوش دادن به فرزندان مان می تواند به آنها کمک کند احساس کنند درک شده اند برای آنچه که واقعاً هستند و آنچه که تجربه می کنند. فرزندان ما همیشه منطقی نیستند و احساسات و عواطف شان ممکن است همیشه برای ما قابل فهم نباشد اما اشتیاق ما برای نشستن با آنها و صحبت کردن، خارج از همه ی این مسائل است.
بچه ها به پاسخ های محتمل و هماهنگ شده نیاز دارند. ما باید بشنویم آنچه را که آنها باید بگویند و سعی کنیم آنچه را که می گویند به آنها منعکس کنیم بنابراین آنها متوجه می شوند که ما به آنها گوش می دهیم. پاسخ هایی مانند “متوجه می شوم که این برای تو سخت است” یا “متاسفم که در این باره احساس بدی داشتی”. می توانند خیلی کمک کننده باشند در بروز این احساس که دیده می شوند. باید سعی کنیم محیطی امن برای فرزندان مان ایجاد کنیم تا بتوانند بی پرده با ما حرف بزنند نه این که در مورد تجربه های خاص آنها حالت تدافعی بگیریم یا جنجال به پا کنیم
#مهری_پورحیدر
#دلبستگی
@MehriPorheidar