کودک وقتی میبیند دیگر در مرکز دنیا قرار ندارد و باید با انتظارات والدین و رفتارهای پذیرفته شده آنها خود را تطبیق دهد، سعی میکند کاری کند تا پاداش شادی دوطرفه نصیبش شود و اینگونه احساس خوبی نسبت به خودش داشته باشد و این ها در ادامه آنچه در مرحله اول ایجاد حس ارزشمندی گفتم سنگ بنای حس ارزشمندی را در اولین مرحله زندگی شکل میدهد.
#مهری_پورحیدر
@MehriPorheidar
چی باعث میشه که بچههامون احساس بیارزشی میکنن؟
حس ارزشمندی یا همون «عزت نفس» خودش مجموعهای از احساساته. مجموعهای از افکار، احساسات، عواطف و تجربیاتی که در طول زندگی داریم. اما چه کسی یا کسانی باعث میشن تا ما احساس بیارزشی بکنیم؟
والدین باعث ایجاد حس بیارزشی میشوند.
والدین مهمترین افراد زندگی کودک هستن. بیشترین صداهای قضاوتکننده و سرزنشگر از دوران کودکی میان. این والدین هستن که باعث میشن تا کودک احساس ارزشمندی کنه یا احساس بیکفایتی. خودشو آدم باهوشی بدونه یا ابله. خودشو دوس داشتنی ببینه یا نه.
کدوم والدین عزتنفس بچهها رو پایین میارن؟
•والدینی که خیلی زمان باکیفیت با بچهها نمیگذرونن.
•والدینی که حاضر نیستن به هیچوجه بچههاشونو و کاراشو تایید کنن. در صورتی که کودک به تایید والدین نیازمنده.
•والدینی که همیشه کمبودهایی در فرزندشون میبینن و فرزندشون به ایدهآل اونا نزدیک نیست. هیچوقت واقعیت فرزندشون رو نمیپذیرن و همیشه آرزوهایی داشتن که بچههاشون برآورده نکردن.
•جملات منفیای که دورنمای موفقیت رو از کودک میگیره. به مرور کودک از انجام هر کاری فرار میکنه و بعد از مدتی فکر میکنه توانایی انجام هیچکاری رو نداره.
#مهری_پورحیدر
#عزت_نفس
http//t.me/MehriPorheidar
دو کتاب کودک خوب برای «آشنایی با بیماریها»
«من بیش فعالم»
برای کودکان بالای هشت سال
سام گفتنیهای بسیار دارد او راههایی را برای تمرکز کردن، منظم شدن، توجه کردن، حفظ آرامش، به خاطر سپردن چیزهای مختلف، دوستیابی و ایجاد حس خوب در مورد خودش و نحوهی کنار آمدن با اختلال کاستی توجه و بیشفعالی میشناسد. این کتاب بیشتر به والدین کمک میکند تا با اختلال بیشفعالی آشنا شوند. پس از خواندن کتاب به صلاح دید خود میتوانید آن را برای کودک هم بخوانید.
«مامان دیگر سرطان ندارد»
برای کودکان بالای هفت سال
در این کتاب، برای کودکان هفت تا نه ساله به زبان داستان از بیماری سرطان یکی از اعضای خانواده گفته میشود. کودک از هفته پیش متوجه تغییراتی در احوال مادرش شده و ناراحت است. گمان میکند کار بدی کرده و مامان و بابا از دست او عصبانی هستند. در ادامه داستان به این مورد اشاره میشود که باید کودک را در جریان مسائل خانواده گذاشت تا اضطرابش کم شود. در نهایت بیماری سرطان مادر خوب شود
#مهری_پورحیدر
/channel/MehriPorheidar
یکی از پدیدههای دوران نوجوانی، مخصوصا وقتی نوجوان رشد جسمی سریعی را تجربه میکند، این است که میبینیم نوجوان مدام به در و دیوار و اعضای دیگر خانواده برخورد میکند.
با یکی از دوستان، که مادر نوجوان است، صحبت میکردم. تعریف میکرد که پسرم دائم خودش رو میکوبید به در و دیوار. گاهی خودش هم متوجه نبود و گاهی از درد دست یا پا یا انگشت و یا از شکایت ما آگاه میشد که برخوردی رخ داده. ما میدانستیم که این یک مرحلهی گذراست و عبور خواهد کرد. اما یک روز چیزی در کتاب خواندم و با او در میان گذاشتم: "میدانی چرا مدام به اینور و آنور میخوری؟ میتونه به خاطر این باشه که چون بدنت خیلی سریع رشد کرده، مغز و دستگاه عصبی تو هنوز زمان کافی نداشتهاند که محدودههای بدنت را شناسایی کنند."
بعد از آن گفتگو دیگر به ندرت دیدیم به جایی برخورد کند!
#مهری_پورحیدر
#نوجوانی
@MehriPorheidar
یه نوجوون توی یکی از کلاسا گفت که یه بار میخواسته کفش بخره. انتخابش بین قرمز و آبی بوده که از مامانش پرسیده کدومش بهتره؟ که مامان گفته هر کدوم رو خودت میخوای ولی به نظرم آبی قشنگتره. اونم برای این که مامان رو ناراحت نکنه آبی رو برمیداره. اما توی اتاق مشاوره با بغض اینو میگفت و توی دلش مونده بود که چرا خودش انتخاب نکرده؟
والدین همیشه فکر میکنن چون اونا یه تجربههایی دارن، پس باید حق انتخاب رو از بچهها بگیرن. اما تجربهی ما، تجربهی ماست و تجربهی بچهها باید مال خودشون باشه. اونا باید حق انتخاب داشته باشن، یاد بگیرن انتخاب کنن و عواقب خوب و بد انتخابشون رو ببینن.
ایرادی نداره که کفش نامناسب بخرن یا کفشی که پاشون رو بزنه ، ما اونا یه درس مهمتر میگیرن و اونم اینه که اشتباه کردن حق اوناست اما وقتی اشتباه میکنن باید مسئولیت انتخاب و اشتباهشون رو به عهده بگیرن. و اینطوری میشه که به مرور زمان میتونن انتخابهای بهتری بکنن.
توانایی تصمیمگیری یکی از مهارتهاییه که در رشد عزتنفس و هم اعتماد به نفس به بچهها کمک میکنه.
#مهری_پورحیدر
#فرزند_پروری
@MehriPorheidar
سه کتابِ کودکِ خوب برای:
پذیرش خود، پذیرش تفاوتها (مهارت خودآگاهی)
«شنگال»
برای کودکان بالای چهار سال
شنگال نه قاشقه و نه چنگال. نه قاشقها اونوی توی جمع خودشون راه میدن و نه چنگالها. او روز میز جایی نداره و خیلی تنهاست. برای پذیرفته شدن بین جمع قاشقا یا چنگالا سعی میکنه خودشو تغییر بده اما فایدهای نداره.
«دریا قرمز نیست»
برای کودکان بالای پنج سال
این کتاب داستان یه مداد شمعیه که برچسب قرمز داره اما هر چیزی میکشه، آبیه. دوستانش اونو یه مداد قرمز میدونن در حالی که اون آبیه.
«مشکل زرافهای»
برای کودکان بالای هفت سال
ادوارد یه زرافه است که گردنش خیلی بلنده و از درازیِ گردنش ناراضیه. حیوانات دیگه مسخرهاش میکنن. اون خیلی ناراحته و همش گردنِ خودش رو با گردنِ بقیهٔ حیوانات مقایسه میکنه. اون همش قایم میشه تا گردنش رو کسی نبینه.
#مهری_پورحیدر
#کتاب
/channel/MehriPorheidar
مقالهٔ کوتاه
وقتی از همدلی حرف میزنیم چند تا سوال به ذهن همه میرسه. همدلی همون همدردیه؟ آیا ما نیاز داریم که حتماً همدلی کردن رو بلد باشیم؟ یا فقط بچههامون باید بلد باشن؟
بفهمیم کودک چه احساسی داره
وقتی اتفاقی برای کودک (حتی آدمهای اطرافمون) میافته یا خبری میشنوه، یا رفتار و احساسی از خودش نشون میده، ما اولین کاری که باید بکنیم اینه که بفهیم کودک چه احساسی داره؟ یا کدوم احساس باعث شده که این واکنش رو از خودش نشون بده. اما خیلی از والدین حتی این مرحلهی اول رو انجام نمیدن. توی چهار نوع سبک فرزندپروری، انواع واکنش والدین دستهبندی میشن.
دسته اول: والدین کوچک انگار
این دسته از والدین حتی اولین مرحله همدلی رو هم انجام نميدن. اینجا والد بلد نیست چطور احساس کودک رو بشنوه و باهاش همدلی کنه. به هیجانات ناخوشایند کودک بیتوجهان و اونا رو کماهمیت میبینن و نادیده ميگیرن. اینجور والدین میخوان حواس کودک رو پرت کنن به جای این که بهش گوش بدن. یا این که احساس کودک رو تمسخر میکنن.
دسته دوم: والدین محکوم کننده
این دسته از والدین به احساسات کودک واکنش نشون میدن اما با انتقاد و سرزنش و تنبیه. من که بهت گفتم نرو، من که گفتم جلو پاتو نگاه کن، از بچههای دیگه یاد بگیر. والدین بچهها و احساساتشون رو قضاوت ميکنن. با این رفتار والدین کودک به مرور از احساساتش حرفی نمیزنه چون حامیای نداره و میترسه حرف بزنه چون سرزنش یا تنبیه میشه. نقطه مشترک والدین محکوم کننده و کوچک انگار اینه که احساسات بیارزشه. احساس بیارزشی رو به کودک منتقل میکنن.
دسته سوم: والدین به حال خود رها کننده
(بذار هر کار دلش میخواد بکنه- بزار بچه گریه کنه- رها میکنه- گفتن سخت نگیرین به بچهها- هیجان های خود فرزند رو میپذیرن- باهاش همدلی میکنن – الهی بمیرم و گریه میکنن و اینجا متوقف میشه- فقط ميپذیریم و قدم بعدی ای نداریم.
بچه نیاز به راهنمایی و چارچوب داره اینجا-
دسته چهارم- والدین هیجانمدار
این دسته از والدین هیجانها رو میپذیرن، میتونن کودک رو راهنمایی کنن و چارچوب بذارن: «حق داشتی ناراحت بشی اما نباید بزنیش. ما اجازه نداریم به کسی صدمه بزنیم. احساست درست بوده ولی برخوردت اشتباه بوده یا رفتارت مورد تایید من نیست.» همیشه والد هیجانمدار بودن سخته اما باید تمرینش کنیم. مجموع رفتار ما میتونه ترکیبی از هیجانمداری و سبک دیگهای باشه.
ما کدوم یک از این والدین هستیم؟
به طور مثال توی تستهایی که برای سبک فرزندپروری هست والدین میفهمن که ۲۰ درصد مواقع والدین محکوم کنندهان و هشتاد درصد مواقع والدین هیجانمدار. یا حتی مجموع سبک فرزندپروری. رفتار والدین میتونن ترکیبی از این چهار سبک باشه با درصدهای متفاوت و مختلف. قرار نیست همهی والدین ۱۰۰ درصد والدین هیجانمداری باشن، چون والدین هم حتی اگه آگاهی داشته باشن بازم یه مواقعی خستهان یا درگیری فکری دارن.
#مهری_پورحیدر
#همدلی
@MehriPorheidar
روش فرزندپروری ما به درکی که از راه و رسم والدینمان داریم، بستگی دارد. وقتی به شیوهای که ما را با آن پرورش دادهاند فکر میکنیم، با بخشهایی از آن موافق و با بخشهایی مخالفیم و روش فرزندپروری خود برای فرزندانمان را بر پایه همین درک بنا میکنیم. اما این فرصت را هم داریم که به شیوه پرورش یافتنمان نگاه کنیم و از خود بپرسیم آیا چنین شیوهای باعث شکلگیری رابطه دلبسته بین من و کودکی که به فرزندخواندگی پذیرفتهام میشود یا نه.
مانند بسیاری از جنبههای زندگی، شیوههای فرزندپروری هم در طی سالها دستخوش تغییراتی انقلابی شده است. در حدود پنجاه یا شصت سال قبل فرزندپروری در یک کلام خلاصه میشد: انضباط
«بچه وقتی حرف میزند که از او سوال کرده باشند»، «بچه نباید سر و صدا کند» و «بچه باید به بزرگترش احترام بگذارد» ایدههایی بودند که کسی در درستی آنها شک نداشت.
در آن روزگار یک مادر حق داشت بچههای دیگران را هم گوشمالی بدهد و اگر بزرگتری فرزندش را دعوا میکرد، اعتراضی نداشت و خودش هم تنبیه دیگری به آن میافزود!
اما اوضاع اینچنین نماند. چند دهه بعد فرزندپروری در کلمه عشق خلاصه میشد.
«عشق کافی است» شعار والدین شد. والدین میگفتند که آنها و فرزندشان بهترین دوستان یکدیگرند. میخواستند امکانات و فرصتهایی را که خود از آنها بیبهره بودند برای فرزندانشان مهیا کنند و نمیخواستند آنطور که با آنها رفتار شده بود، با فرزندانشان رفتار شود. فقط حرفهای مثبت و انرژیبخش میزدند، نه نمیگفتند، تشویق میکردند و کوتاه میآمدند، مراقب بودند که در یک بازی جمعی همه جایزه بگیرند، نشانی به سینه بزنند و هیچکس بازنده نباشد. به فرزندانشان گوشزد میکردند که بهترین هستند و اضافه میکردند که همه بهترینند.
و اما اینروزها...
روشهای قبلی، خوب یا بد، روشهایی هماهنگ با روح زمانه خود بودند. اکنون والدین خواهان آن هستند که کودکان قادر به برقراری ارتباط باشند و بتوانند تعامل همدلانه با دیگران برقرار سازند، آنها خواهان تعهدی دو جانبه بین والد و فرزندان هستند و چنین چیزی کاملاً با «بهترین دوست» هم بودن تفاوت دارد. بهترین دوست مادر یا پدر بودن، نقشی مناسب یک کودک نیست. کودکان از نظر هیجانی آنقدر پخته نیستند که چنین نقشی را در قبال یک بزرگسال به عهده بگیرند و از سوی دیگر نیازمند هدایت والدین- نه دوستی در جایگاه برابر- برای طی کردن مسیر رشد و تحولند.
امروزه والدین مایلند که فرزندانشان امنیت هیجانی، احترام دو جانبه، برگزیدن انتخابهای سالم، اعتماد و برقرار ی ارتباط را بیاموزند. پایه فرزندپروری نوین بر مبنای مهربانی، شفقت و همدلی قرار دارد. والدین ما اغلب نمیدانستند که چگونه چنین تعاملی با برقرار کنند اما ما باید این ارزشها را قطره قطره در زندگی روزمره بچکانیم تا فرزندانمان توانایی هدایت خود و تنظیم رفتار و هیجان خود را به دست آورند و با رسیدن به پختگی هیجانی به بزرگسالانی مستقل تبدیل شوند. منبع:why don't you just send me back? By Becky Walker
#مهری_پورحیدر
@MehriPorheidar
چرا والدین تعیین کنندهٔ مهارت جرأتورزی بچهها هستن؟
جرأتورزی چیه؟
فرد بتونه از حق و افکار خودش بدون بیاحترامی به دیگران دفاع کنه.
چرا والدین تعیین کنندهٔ این مهارتان؟
والدین الگوی رفتاری بچهها هستن. وقتی توی محیط خونه رفتار قلدرمآبانه میبینن، قلدری رو یاد میگیرن. اگر والدین خودشون مهارت جرأتورزی داشته باشن، بچهها هم این مهارت رو بدون این که بهش آگاه باشن، یاد میگیرن.
کودکی که مهارت جرأتورزی داره چطور رفتار میکنه؟
-با آرامش نیازها و خواستههاش رو بیان میکنه.
-از حقوق خودش بدون بیاحترامی به دیگران دفاع میکنه.
-توانایی نه شنیدن از سمت خانواده و دوستانش رو داره.
-میتونه خیلی راحت به دیگران نه بگه.
-به طور طبیعی نقطهضعفی در مقابل دیگران نداره.
-میتونه از هر گونه قلدری دیگران پیشگیری کنه.
-کسی نمیتونه به کاری که دوس نداره مجبورش کنه.
-اهل خشونت نیست و با خشونت رفتار نمیکنه.
-در نهایت نه قلدری میکنه و نه مورد قلدری واقع میشه.
توی دورهٔ پیشگیری و مقابله با قلدری چه مباحثی مطرح میشه؟
•آشنایی با مفهوم قلدری و مهارت جرأتورزی
•آگاهی در مورد پیامدهای قلدری و مورد قلدری واقع شدن
•رفتارها و تکنیکهای پیشگیری از قلدری(مثل مهارت نه گفتن)
•خشونت علیه کودک و مصادیق خشونت علیه کودک
•نشانهها و انواع قلدری
•راهها و ابزارهای قلدری
•نقش خانوادهها در مواجهه با قلدری
فراموش نکنیم⭐
هم بچهای که قربانی قلدریه و هم کودکی که قلدری میکنه هر دو آسیب دیدهان و به کمک احتیاج دارن.
#مهری_پورحیدر
#قلدری
@MehriPorheidar
با سوالات جنسی بچهها چی کار کنیم؟
چالش تربیت جنسی والدین و بچهها
ما همیشه فکر میکنیم خیلی برای بچهداری چیز بلدیم تا این که یهو بچهها یه سوال جنسی میپرسن. مثلا یه کلمه شنیدن یا یه چیزی توی خونه دیدن و یا این که یه صداهایی از یه جایی شنیدن. خودتونو مقصر ندونین، بچهها توی فضای مجازی یا از طریق دوستاشون ممکنه چیزایی ببینن یا بشنون. شما همیشه برای این روز موعود باید آماده باشین که بچه بپرسه: مامان بچه از کجا میاد؟
برای پرسش طبیعی کودکان و کنجکاوی طبیعی انسانی، بچه رو سرزش نکنید.
به خاطر سوالی که برای بچه دیر یا زود پیش میاد، بچه رو سرزنش نکنین.
از کودک بخواهید مقدار فهم و اطلاعاتی که دارد را با شما درمیان بگذارد:
خودت چی شنیدی در موردش؟ خب میشه به من بگی در این مورد دیگه چیا در موردش میدونی. اینجا چند دقیقه وقت میخرید تا برای جواب دادن آماده باشید.
گول نزنید
وقتی بچه سوالاتی دارد یعنی حتما اطلاعاتی هم دارد. با گول زدنش فقط باعث میشوید تا بار دیگر از شما پرسش نکند. به مقدار فهمی که از موضوع پیدا کرده به او پاسخ دهید. ممکن است برایتان غیرطبیعی باشد که راجع به مسائل جنسی با کودکتان صحبت کنید. اما باید باور کنید که این سوالات کاملا طبیعی و طبق غریزهی انسانی است.
خجالت نکشید و باعت نشوید فرزندتان خجالت بکشد.
/channel/MehriPorheidar
چرا والدین تعیین کنندهٔ مهارت جرأتورزی بچهها هستن؟
جرأتورزی چیه؟
فرد بتونه از حق و افکار خودش بدون بیاحترامی به دیگران دفاع کنه.
چرا والدین تعیین کنندهٔ این مهارتان؟
والدین الگوی رفتاری بچهها هستن. وقتی توی محیط خونه رفتار قلدرمآبانه میبینن، قلدری رو یاد میگیرن. اگر والدین خودشون مهارت جرأتورزی داشته باشن، بچهها هم این مهارت رو بدون این که بهش آگاه باشن، یاد میگیرن.
کودکی که مهارت جرأتورزی داره چطور رفتار میکنه؟
با آرامش نیازها و خواستههاش رو بیان میکنه.
از حقوق خودش بدون بیاحترامی به دیگران دفاع میکنه.
توانایی نه شنیدن از سمت خانواده و دوستانش رو داره.
میتونه خیلی راحت به دیگران نه بگه.
به طور طبیعی نقطهضعفی در مقابل دیگران نداره.
میتونه از هر گونه قلدری دیگران پیشگیری کنه.
کسی نمیتونه به کاری که دوس نداره مجبورش کنه.
اهل خشونت نیست و با خشونت رفتار نمیکنه.
در نهایت نه قلدری میکنه و نه مورد قلدری واقع میشه.
توی دورهٔ پیشگیری و مقابله با قلدری چه مباحثی مطرح میشه؟
آشنایی با مفهوم قلدری و مهارت جرأتورزی
آگاهی در مورد پیامدهای قلدری و مورد قلدری واقع شدن
رفتارها و تکنیکهای پیشگیری از قلدری(مثل مهارت نه گفتن)
خشونت علیه کودک و مصادیق خشونت علیه کودک
نشانهها و انواع قلدری
راهها و ابزارهای قلدری
نقش خانوادهها در مواجهه با قلدری
#مهری_پورحیدر
#فرزند_پروری
#قلدری
https://t.m/MehriPorheidar
کودکان چقدر باید از فضای مجازی استفاده کنند؟
اگر اصطلاح «رژیم رسانهای» رو تا حالا نشنیده باشین، حتماً در مورد رژیمهای غذایی شنیدین یا حداقل یک بار یه نوع رژیم خاص رو تجربه کردین. رژیمهای غذاییِ درمانی که برای سلامتی اجرا میشن. به این معنی که ما خودمون پرهیز میکنیم از یه سری موادی که استفادهشون به مقدار زیاد میتونه برای بدن ضرر داشته باشه. مثل قند و چربی و نشاسته. به عبارتی دیگه رژیم داشتن به معنای هر چیزی نخوردنه. رژیم رسانهای به معنای سادهتر به این معنیه که «کودکان نباید هر چیزی را تماشا کنند.»
احتمالاً کودکان سرگرمیِ جذابتر از رسانه ندارند.
با این که رسانه به قصد جذابیت و سرگرم کردن ساخته شده اما اگر سرگرمی جذابتری برای بچهها وجود داشته باشه، اونا انتخابهای بیشتری خواهند داشت. طبیعیه که رسانه برای کودکان جذابیت زیادی به همراه خواهد داشت. اما این که چرا کودکان تا این اندازه درگیر رسانه میشن، به این دلیله که کار جذابتری سراغ ندارن. دوستانی که با آنها وقت بگذرانند، بازیهایی که در خانه انجام بدن، محیطهای اجتماعی و کلاسهایی که باید برن و در نتیجه والدینی که فرصت وقت گذراندن با کودکان ندارن.
کودکان شما را زیر نظر دارند.
وقتی بچهها ببینند که والدینشون مدام در حال چک کردن اخبار و تلویزیون و رسانههای مجازی هستند، ناخودآگاه به این سمت و سو کشیده میشن. در همراهی والدین پای رسانهها مینشینند و هر چیزی رو تماشا میکنند. ما خودمون هم باید با کودکانمون این تمرین روزانه را شروع کنیم و رژیم بگیریم.
مهمترین اثر بدی که رسانه داره انفعاله.
به مرور قسمتهای خلاقهی ذهن کودکان با دیدن مدام تصاویر و ویدیوها پر میشه. بچهها به جای خلاق بودن، «تقلید کردن» رو یاد میگیرن و به مرور مغز اونها یاد میگیره که همیشه در حال نظاره کردن باشه تا دست به کار شدن و ساختن. رژیم رسانهای باعث میشه ذهن و روان بچهها درگیر اخبار بد و نامرتبط نشه. بچهها باید از کارتونها، برنامههای آموزشی و خلاقانه که مخصوص خودشونه استفاده کنن.
کودک نمیدونه که چی مناسب سنش نیست.
کودکان نباید یاد بگیرن که هر چیزی که رسانهها ميگن یا هر چیزی که رسانهها منتشر میکنن، درسته. کودک باید بدونه «آگاهی» از هر چیزی مهمتره. استفادهی زیاد از رسانه یا دنبال کنندگان زیاد یک رسانه لزوماً به معنای درست بودن اون نیست. مناسب سن نبودن فیلمها رو با مثال تغذیه مقایسه کنین. مثلاً زمانی که بچهها دندون درنیاورده بودن، فقط میتونستن شیر بخورن. نمیشد وقتی دندون ندارن به اونا غذا داد. خفه میشدن. اما حالا دندون دارن و میتونن غذا رو بجوئن. بچهها نباید تماشا کنندهی صرف باشن، باید به اونا یاد بدیم در این که چقدر از رسانه استفاده کنن یا از چه چیزایی توی رسانه استفاده کنن، حق انتخاب دارن.
در پایان
طبیعیه که روزهای اول هر رژیمی سخت بگذره. شما هم به کودکان خودتون سخت نگیرید. چند روز با کودکتون همراهی کنید تا در یک تمرین روزانه عادتهاش تغییر پیدا کنه. نمیشه جلوی کنجکاوی بچهها ایستاد. نمیشه اجازهی استفاده از تلفن و تبلت و لپتاپ رو به اونا نداد. بچهها رو از استفادهی رسانه منع نکنید. منع کردن هیچوقت راه حل درستی نبوده. نمیتوان کودکان رو دور از رسانه بزرگ کرد. اونها باید بتونن از رسانهها برای پیش بردن کارها و اطلاع از جهان و گاهی لذت و سرگرمی استفاده کنن.
#مهری_پورحیدر
https//t.me/MehriPorheidar
مقالهٔ کوتاه ۱:
چرا همه چی تقصیر تلویزیونه؟
چی باعث میشه بچهها این شکلی بشن؟
تا حالا با بچههایی مواجه شدین که تمرکز ندارن، به خوبی نمیخوابن، رفتار بزرگسالانه دارن، رفتارای خشن دارن و انگار بیشتر از سنشون اطلاعات دارن و میدونن.
چرا تلویزیون رو روشن نکنیم؟
طبق ترجمهٔ آخرین تحقیقات، تماشای تلویزیون تأثیرات مخرب زیادی داره. اعتیاد آوره و تمرکز رو کممیکنه. روی کیفیت خواب تأثیر میذاره و الگوهای نادرست رفتاری رو به بچهها یاد میده.
اولین ضرر تماشای زیاد تلویزیون برای بچهها اینه که تشخیص واقعیت و خیال سخت میشه. انجمن پزشکان اطفال امریکا پیشنهاد میکنه که کودکان زیر ۲ سال بههیچوجه تلویزیون تماشا نکنن و کودکان بالای ۲ سال هم یک تا دو ساعت برنامهٔ مناسب و باکیفیت ببینن.
تکلم کودک با تلویزیون به تأخیر میافته؟
بله، زمانی که تلویزیون روشن نیست، پدر و مادرها طی یک ساعت حدود ۹۴۰ کلمه صحبت میکنن و این در حالیه که اگه تلویزیون روشن باشه، این رقم به ۷۰۰ کلمه میرسه! در این شرایط شما کودک نوپایی رو تصور کنین که در اطراف پدر و مادرش چهار دست و پا میره، یا بازی میکنه و در نتیجه بهطور قطع این آمار و ارقام روی حرفزدنش تأثیر میگذاره.
دلیل مخرببودن تلویزیون چیه؟
تلویزیون و در کنارش بازیهای کامپیوتری، باعث کاهش میزان دقت و افزایش پرخاشگری میشن. شواهدی وجود داره که هر چی کودک بیشتر با کامپیوتر بازی کنه و تلویزیون تماشا کنه، احتمال مبتلاشدنش به ADHD (اختلال بیشفعالی) و ADD (اختلا کمبود توجه) افزایش پیدا میکنه. همچنین کودکی که با تصاویر خشونتآمیز روبهرو میشه درک درستی از هنجارهای اجتماعی پیدا نمیکنه.
تلویزیون رو جمع کنیم یا کنترلش کنیم؟
پدر و مادرها میتونن با ایجاد سرگرمیهای مختلف نشون بدن که تلویزیون تنها سرگرمی موجود توی خونهشون نیست. غیر از اون باید محدودیت زمانی برای تماشای تلویزیون بگذارن و خودشون هم بهتره الگوی نادرستی برای فرزاندانشون از لحاظ میزان تماشای تلویزیون نباشن.
بچهها فیلم یا برنامه با بچه موضوعاتی ببینن؟
مهربانی، صلح، شادی، احترام به حقوق انسانها، رشد استعدادها، درک عمیق زندگی و مسئولیت شخصی در مقابل خود، دیگر انسانها و محیط زیست و ... از جمله مسائلیه که بهتره بچهها باهاش مواجه بشن.
در پایان:
مهمه بدونیم کودکی که احساس تنهایی میکنه، به تلویزیون و کامپیوتر پناه میبره! والدین باید تلاش کنن اوقات خوشی رو با کودکانشان بگذرونن. میتونن با توجه به سن کودک به لگوبازی باهاش بپردازن، نقاشی کنن و خیال پردازیش رو تحریک کنن. وقتی بچهها بهمرور با این مهارتها آشنا بشن، خودشون یاد میگیرن که چطور از وقت و استعدادهاشون باید استفاده کنن.
#مهری_پورحیدر
#تاثیر_تلوزیون
#کودک#فرزندپروری
/channel/Mehripoheidar
📌 چگونه به یک کودک کمالگرا کمک کنیم؟
✍🏻 Jessica Grose
◽ یکی از فرزندان من، پیش از آنکه به طور کامل حرف زدن را یاد بگیرد، نشانه هایی از کمالگرایی(perfectionism) داشت. برای ما واضح بود که او تعداد کلماتی بیشتر از آنچه که استفاده کرد، میداند اما تا زمانی که از درست بودن آنها مطمئن نمی شد، با صدای بلند یا به طور مکرر آنها را به کار نمیبرد.
از برخی جهات، کودکان پرفکشنیست، دقیقا همان کسانی هستند که والدینشان آرزوی آن را داشته اند. آنها مسئولیت پذیر، دستاورد-محور، و بسیار منضبط و مبادی آداب هستند. اما در طول دوران قرنطینه، که فرصت بیشتری برای نزدیک شدن به دنیای فرزندم پیدا کردم، بارها شاهد این موضوع بودم که تلاش او برای بینقص بودن چقدر برایش رنجآور است. مثلا اگر از بیست سوال ریاضی، فقط دو سوال را اشتباه پاسخ میداد، آن دو جواب غلط، و نه تمام ۱۸ جواب درست دیگر، موضوع صحبت او برای تمام ساعات بعدی، و باعث بههمریختگی زیادی در او میشد.
سال گذشته معلم فوقالعاده ای داشت که متوجه تمایلات کمالگرایانۀ او شده و سعی کرده بود که برای حل آنها کمکش کند. یک روز دخترم به خانه آمد و گفت: "تا اشتباه نکنی یاد نمیگیری". من هم تمام نکاتی را که از متخصصان مختلف برای حل کردن موضوع "شکست" و "اشتباه" در ذهن کودکان شنیده بودم، به کار بردم؛ از متمرکز شدن بیشتر بر فرآیند به جای نتیجه، تحسین تلاش و تمرکز او، تعریف کردن شکست ها و خطاهای زندگی خودم برای او و .. .در همین ارتباط با یک روانشناس کودک هم که در زمینه کمالگرایی در کودکان پژوهشهایی داشت، صحبت کردم و میخواهم به بعضی نکاتی که از او آموختم اشاره کنم.
◽ کمالگرایی در کودکان شایع است و عوامل ایجاد کنندهی متعددی دارد. برخی کودکان علائم پرفکشنیسم را حتی در سن سه یا چهار سالگی نشان میدهند. اگرچه پرفکشنیسم تا حدودی موروثی و متاثر از ژنتیک فرد است، اما ژن ها تنها عامل ایجاد آن نیستند. مطالعات نشان میدهند که پرفکشنیسم در میان کودکان در طی چند دهه اخیر شیوع بیشتری پیدا کرده و در حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از کودکان، با نزدیک شدن به نوجوانی، "پرفکشنیسم غیرانطباقی" یا به عبارتی تلاش برای بینقصی غیرواقعبینانه تا حدی که برای آنها ایجاد رنج میکند را نشان میدهند. وضعیتی که در صورت رها شدن، عامل خطری برای بروز اضطراب و افسردگی قابل توجه از نظر بالینی است.
فشار خانواده برای موفق بودن میتواند بر شکل گیری یا تقویت پرفکشنیسم در کودکان موثر باشد تاثیرات اجتماعی خارج از محیط خانه را هم نمیتوان نادیده گرفت. هنگامی که یک کودک در یک محیط تحصیلی پرفشار و به شدت رقابتی قرار میگیرد، در صورت ناتوانی از تطابق با انتظارات محیط دچار احساس شرم و بی کفایتی خواهد شد. شبکه های اجتماعی هم در تشدید تمایلات کمالگرایانه بی تاثیر نیستند. هنگامی که فرد سرشناسی خطایی را مرتکب میشود هزاران نفر آمادهی نقد، تمسخر و تخریب او هستند.این موضوع میتواند باعث تبدیل شدن "خطا" به موضوعی غیرقابلقبول و مهلک در ذهن کودک یا نوجوان شود.
◽ یکی از نشانه های پرفکشنیسم مشکل ساز در کودکان، مشاهدهی خودسرزنشگری مفرط در کلام و رفتار اوست. "من بی عرضه ام" "من هیچ کاری را نمیتوانم درست انجام بدهم". ناتوانی از فراموش کردن و عبور از یک خطا، اجتناب از شروع فعالیت های تازه به دلیل آسیب پذیری بالا به انتقاد و شرم، و ناتوانی از احساس شادی و رضایت از موفقیت ها، از دیگر نشانه های پرفکشنیسم در کودکان است.
◽ هنگامی که فرزند کمالگرای شما در اوج احساسات بی ارزشی و خودسرزنشگری به دنبال مواجهه با یک شکست یا خطا قرار دارد، قبل از هرچیز در کنار او حضور داشته باشید، به احساسات دشوار او گوش بدهید و به یاد داشته باشید که سرزنش او به خاطر حساسیت و احساسات کمالگرایانه اش، میتواند باعث تشدید خودسرزنشگری و احساس بی ارزشی او شود.
🔻ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#مهری_پورحیدر
#کودک #فرزندپروری
#کمالگرایی #پرفکشنیسم
#روان_درمانی_تحلیلی
@MehriPourheidar
جیغ زدن، تخریب کردن، رفتارهایی که حتی برای خود والدین هم عجیب هستند، از کودکانی سر میزنند که به خاطر سختگیریهای والدینشان، در خانه محدود هستند، اين كودكان در حضور دیگران، میخواهند همه محدودیتها را از بین ببرند و رفتار والدینشان را تلافی کنند.
◍⃟◍⃟🌸/channel/MehriPorheidar
در رابطه با
#حس_ارزشمندی، #عزت_نفس،#اعتماد_به_نفس،#شرم،#فرزندپروری
هر کودکی باید زندگیاش را در سایهی عشق پدر ومادرش (مراقبینش) آغاز کند و احساس کند کامل و زیباست، وقتی این تجربه ماهها تکرار شود، باعث میشود که کودکِ در حال رشد احساس خوبی به خودش پیدا کند. اگر رابطه بین کودک و مراقب پر از شادی دوطرفه باشد، بنیان حس اززشمندی (عزت نفس) در کودک شکل میگیرد.
گاهی ناچارا اشتباهی در این تعاملات پیش میآید که موجب آشفتگی و ناراحتی میشود، که این نا هماهنگیها باید در فضایی حاکی از اعتماد اصلاح شود و ترمیم توسط مادر صورت گیرد. (رشد و رسش مغز وابسته به تجربه است و در زمان تولد کامل شکل نگرفته است، در طول ماهها و سالهای اولیه زندگی کامل میشود.)به مقداری که نوزاد تعاملات همآهنگ و دوطرفه مملو از شادی و علاقه داشته باشد، نه تنها حس ارزشمندیاش پرورش مییابد، بلکه ظرفیت او برای ایجاد روابط رضایت بخش با دیگران در طول زندگیاش افزایش مییابد. تحسین و تمجید و بیان عشق بیقید و شرط در سال اول زندگی شرط لازم برای ایجاد حس ارزشمندی در کودکان است اما شرط کافی از سال دوم به بعد نیست. ما برای رشد کردن به استرس نیاز داریم و احساس ناکامی بخش جدایی ناپذیر زندگی است، باید یاد بگیریم آنرا تحمل کنیم. آیا دنیا به ما قول میدهد فقط به اندازه تحملمان و آن هم به مدت محدود به ما استرس وارد کند؟
کودکان خوش شانسی که با والدینی بزرگ میشوند که «به حد کافی خوب» هستند (خیلی خوب نیاز نیست) وقتی در سالهای اولیه در تعاملات با هم دچار اشتباهی میشوند خیلی زود این اشتباه و ناکامی ترمیم میشود و ناامیدی و ناکامی قابل مدیریت است و به فاجعه تبدیل نمیشود یاد میگیرند که میتوانند از این چنین تجربههایی هم جان سالم به در ببرند و از پا در نیایند. کودک وقتی میبیند میتواند دوباره به همین والد اعتماد کند و با وجود نقص و ناکامی ای که ایجاد شد والد تلاش میکند دوباره با کودک همآهنگ شود ترمیم تعاملات را موفقیت آمیز تجربه میکند و هسته عاطفی مثبتی در او شکل میگیرد که بنیان عزت نفس کودک یا حس ارزشمندی در اوست. به قول اریکسون چالش اصلی کودک در سال اول زندگی اعتماد در مقابل بیاعتمادی است. مدیریت درست و موفقیت آمیز چالش های استرس زا در ماههای اولیه باعث میشود کودک به مراقبانش اعتماد کند و چنین اعتمادی کمک میکند با چالشهای آینده هم کنار بیاید و به خودش احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس داشته باشد. وقتی مادر فوت میکند، و پدر هم در شرایط روحی مناسبی نیست، وقتی مادر افسرده است، یا رابطه پدر و مادر در حدی نامناسب است که توجه مادر از کودک به سمت خودش و دلمشغولیهای خودش میرود، استرس فقر، اعتیاد ، آمادگی نداشتن برای بچه، محیط پرتنش همگی موقعیتهایی هستند که والدین نمیتوانند از عهده نقش مراقب خوب در سال اول زندگی کودک برآیند و با کودک تعامل شادمانهای داشته باشند. اکر این چهره ثابت و بی روحی که در فیلم میبینید ماهها و سالها تکرار شود باعث میشود کودک نسبت به خودش احساس بدی داشته باشد، او خود را زیبا و ارزشمند نخواهد دید، هر چقدر هم که واقعا زیبا باشد.وقتی تجربههای بد بیش از تجربههای خوب باشد این تجربه های ناکامی و ناامیدی تجربههای ارتباط شادمانه را زیر سایهی خود میبرند و همانطور که کمبود ویتامین دی در رژیم غذایی کودکی که هنوز استخوانهایش رشد نکرده باعث بیماری نرمی استخوان در بزرگسالی میشود، کمبود تجربههای شادمانی و همآهنگی با والد هم باعث میشود رشد مغز به بیراهه میرود و کودک در عمیق ترین بخش وجودش حس میکند یک جای کار میلنگد، یعنی هم در دنیا و هم در خودش ایرادی وجود دارد. او حس میکند اشتباهی در رشد مغزش رخ داده، در نتیجه به شدت از خودش شرمگین است. دچار شرم بنیادین است. به جای اینکه احساس کند زیبا و ارزشمند و دوست داشتنی است، حس میکند ناقص، پر از ایراد و دوست نداشتنی است.
این شرم بنیادین مزمن باعث میشود اکثر ما در زندگی روزمرهمان از دفاعهای ریشهداری برای مقابله با آن استفاده کنیم تا خودمان را از احساسات منفی آن محافظت کنیم.
اما در سال دوم زندگی که به تدریج کودک متوجه میشود والدین از او جدا هستند و زندگی خاص خودشان را دارند و صرفا منبع ارضای نیازهای او نیستندبرای اینکه کودک برای ورود به دنیای اجتماعی بزرگتر آماده شود باید کمکم و به نرمی این «خودبزرگ بینی و همهتوانی » کودک که لازمه رشدش بود در مرحله قبل، به چالش بکشند. چگونه؟؟
باید به کودکشان بیاموزند که درست است که او واقعا موجود خاصی است، اما دیگر بیشتر از بقیه خاص نیستو حتی خاصتر از پدر و مادرش هم نیست. دیگر هر کاری، هر کاری که میکند منبع شادی بیقید و شرط والدین نیست، حالا باید خودش را با انتظارات والدین تطبیق دهد.
#مهری_پورحیدر
#روانکاوی#کودک
@@MehriPorheidar
📌 سوالاتی که به تربیت فرزندان شاد کمک می کنند:
◽۱- بهترین قسمت امروزت چی بود؟
این سوال خوبی قبل از خواب است. با پرسیدن این سوال فرزند شما قبل از خواب احساس رضایت و شادی میکند. این سوال عادت تمرکز روی بهترین بخش روز را در فرزندان ایجاد میکند و اگر به صورت منظم پرسیده شود به بخشی از طبیعت آنها تبدیل می شود.
◽۲- چه چیزهایی هستند که به خاطرشون شکرگزار هستی؟
بهترین موقع پرسیدن این سوال هنگام صرف شام است. همه اعضای خانواده به صورت نوبتی میتوانند به خاطر چیزهایی که در آن روز داشتند و اتفاقهای خوبی که افتاده شکرگزاری کنند. یک رابطه بسیار قوی بین شادی و سپاسگزار بودن وجود دارد.
◽۳- خودت چطوری میخوای این مسئله را حل کنی؟
وقتی فرزندتان مشکلی را پیش شما مطرح کند، به نرمی و گرمی این سوال را از او بپرسید. سعی نکنید مشکل او را حل کنید. در طولانی مدت این به ضرر آن ها خواهد بود. به آن ها فرصت دهید خودشان مسائل خودشان را حل کنند و از تلاش برای حل کردن مسائل و حل کردن آنها حس اعتماد به نفس به دست بیاورند. این هدیهای ارزشمند است که میتوانید به آن ها بدهید.
اگه فرزندتان به شما گفت که نمی دانم چطور این مسئله را حل کنم، پاسخ دهید که من هم دقیقاً نمیدانم چه کار باید کرد، بیا با هم مسئله را حل کنیم.
آدم های شاد کسانی هستند که مسائل پیش روی خود را حلشدنی می دانند و به توانایی خودشان در حل مسائل اعتماد دارند.
◽۴- چه احساسی داشتی؟
یکی از اساسیترین بخشهای شاد بودن، توانایی فهمیدن و بیان احساسات است. اگر بتوانید احساسات خود را بیان کنید یعنی میتوانید آن ها را درک کرده و از دیگران درخواست پشتیبانی کنید. وقتی فرزندتان مشکلی برایش پیش آمده و از چیزی ناراحت است و پیش شما می آید از او در مورد چیزی که ناراحتش کرده سوال بپرسید و با بیتوجهی نگویید که” این که چیزی نیست "یا "بیا این بستنی رو بخور”.
صحبت کردن در مورد چیزهایی که فرزندتان را ناراحت کرده او را نسبت به احساساتش آگاهتر میکند و موجب میشود از دانستههایش در مورد احساسات خود به شکل موثر استفاده کند.
.
🆔https://www.instagram.com/mehri_pourheidar
چرا والدین تعیین کنندهٔ مهارت جرأتورزی بچهها هستن؟
•قبل از این که به سؤال بالا جواب بدیم، بهتره بگیم که خود «مهارت جرأتورزی» یعنی چی؟ مهارت جرأتورزی به این معنیه که فرد بتونه از حق و افکار خودش بدون بیاحترامی به دیگران دفاع کنه.
•حالا چرا والدین اینو در بچهها به وجود میارن؟
والدین الگوی رفتاری بچهها هستن. وقتی توی محیط خونه رفتار قلدرمآبانه میبینن، قلدری رو یاد میگیرن. اگر والدین خودشون مهارت جرأتورزی داشته باشن، بچهها هم این مهارت رو بدون این که بهش آگاه باشن، یاد میگیرن. جدا از اون بخش زیادی از آگاهیبخشی و رشد کودک در گروِ آموزشهای والدینه. رفتارِ والدین گاهی باعث میشه که کودک آسیب ببینه و ما میدونیم هم کودکی که قلدری میکنه و هم کودکی که مورد قلدری واقع میشه، هر دو آسیب دیدهان.
کودکی که مهارت جرأتورزی داره، چطور رفتار میکنه؟
•با آرامش نیازها و خواستههاش رو بیان میکنه.
•از حقوق خودش بدون بیاحترامی به دیگران دفاع میکنه.
•توانایی نه شنیدن از سمت خانواده و دوستانش رو داره.
•میتونه خیلی راحت به دیگران نه بگه.
•به طور طبیعی نقطه ضعفی در مقابل دیگران نداره.
•میتونه از هر گونه قلدری دیگران پیشگیری کنه.
•کسی نمیتونه به کاری که دوس نداره مجبورش کنه.
•اهل خشونت نیست و با خشونت رفتار نمیکنه.
و در نهایت نه قلدری میکنه و نه مورد قلدری واقع میشه.
#مهری_پورحیدر
#جرأتورزی
@MehriPorheidar
سه کتاب کودک خوب برای شناخت احساسات
«وقتی غصه درِ خانهات را میزند»
برای کودکان بالای پنج سال
این کتاب داستانی است برای مواجه شدن با غم. وقتی که غم شبیه یک سایه با ماست و گاهی روزها نمیرود. اما یک صبح ممکن است بیدار شده باشیم و رفته باشد. خواندن این کتاب حتی برای بزرگترها هم جالبه.
«نگرانی شبیه ابر است»
برای کودکان بالای هفت سال
نگرانی شبیه ابر است. ابری سیاه که آسمانِ روزمان را تیره و تار میکند. کنار گذاشتنِ نگرانیها، سختترین روزها را هم آفتابی میکند. این مجموعه با رویکردی ملایم و مستقیم به مسائل هیجانی پیش روی کودکان میپردازد.
«رودخانه»
برای کودکان بالای هفت سال
رونی دوست داشت همراه سگش زیر درخت بنشیند و منظرهٔ اطرافش را تماشا کند. از آن بیشار عاشق رودخانه بود. رودخانه همیشه در حال تغییر است، درست مانند رونی. رودخانه گاهی گرم و جاری است، گاه یخ زده. گاه ساکت و آرام است و گاه خشمگین و متلاطم. اما روشن است که خشم هیچکدامشان خیلی طول نمیکشد.
#مهری_پورحیدر
#کتاب
@MehriPorheidar
چه چیزایی مانع میشن تا با بچههامون در مورد مسائل جنسی حرف بزنیم؟
•والدین آگاهی آموزش مسائل جنسی به بچهها رو ندارن.
•شرم و حیا(راحت نبودن والدین برای صحبت کردن)
•ترس از شکستن حریمهای خانوادگی(تفکر به انتهای رابطهٔ جنسی)
•ترس از کنجکاوی بیشتر کودک و پیامدهای احتمالی منفی
باید بدونیم که:
فکر نکنیم که اگه بچهها از ما جواب درستی نگیرن، پس ما خیلی مراقبشون بودیم. اونا به هر حال همیشه سؤالهایی از این دست دارن و حتی اگه جوابش رو از ما نگیرن، از جای دیگهای که احتمالاً خیلی هم مورد تایید والدین نیست پیدا میکنن.
سوال پرسیدن بچهها به معنای داشتن تمایل جنسی نیست
کنجکاویها به هیچعنوان جنبهی جنسی ندارن. سوالات مکرر بچهها رو نباید تمایل جنسی قلمداد کنیم و برطرف کردن کنجکاوی بچهها برای اونا به هیچ وجه جنبهی جنسی نداره. تربیت جنسی بچهها نباید به بلوغ موکول بشه. تربیت جنسی دقیقاً از همین سوالهای ابتدایی شروع میشه که والدین باید قادر به پاسخدادنهای درست و بهاندازه باشن.
#مهری_پورحیدر
#آموزش_جنسی
/channel/MehriPorheidar
نادیده گرفتن احساسات کودکان چه بلایی سرشون میاره؟
پشت هر رفتاری از کودک، یه احساسه.
کودک بدرفتاری میکنه و غذاشو نمیخوره. آیا واقعاً سیره یا این که غذا رو دوست نداره؟ یا این که از چیزی ناراحته و با غذا نخوردنش میخواد والدین رو متوجه کنه؟ یا از دست والدین دلخوره و با بهانه گرفتن میخواد پاسخ رفتار اونا رو بده؟ یا این که اصلاً دلش غذای بیرون میخواد. اون الآن یه احساسی داره چون یه نیازش برآورده نشده.
والدین نمیتونن احساسات بچهها رو حدس بزنن
والدینی که همدلی بلد نیستن نمیتونن تشخیص بدن که بچههاشون چه احساسی دارن. از چیزی تنفر دارن، خشمگینان، ترسیدن یا این که نگرانن؟ دارن به کسی یا چیزی حسادت میکنن یا این که از والدین دلخورن و میخوان با رفتارشون چیزی بفهمونن.
پاسخ نامناسب یا عدم پاسخ
به فرض این که حتی اگر والدین واقعاً بتونن احساس کودک رو درست تشخیص بدن، به منزلهی این نیست که والدین بلد باشن یه پاسخ مناسب بهکودک بدن. مثلاً بچه میترسه اما والدین سعی دارن ترسش رو نادیده بگیرن، بهش بگن این که چیزی نیست یا مسخرهاس که از این میترسی. یا این که کلاً نادیده بگیرن و اصلاً کودک رو با احساسی که داره به حال خودش رها کنن.
و در نهایت آسیب دیدن عزتنفس بچهها
کودکی که احساساتش دیده نمیشه و رفتار و پاسخ متناسب با احساسش رو نمیبینه، دچار حس بیارزشی میشه. کم کم حتی دیگه از احساساتش حرفی نمیزنه. این حس دیده نشدن و بیتوجهی به عزتنفس بچهها آسیب میزنه.
#مهری_پورحیدر
#همدلی
#اعتبار_احساسات_کودک
@MehriPorheidar
چطور آسیبهای طلاق رو روی بچههامون کمتر کنیم؟
مهم نیست روند طلاق و جدایی والدین منطقی یا پر از مشاجره باشه. سن بچهها هم مهم نیست. بچهها هر سنی که داشته باشن، کودک باشن یا نوجوان اون خلأ خانواده و نبود یکی از والدین رو احساس میکنن. مشکلات تحصیلی، اندوه و افسردگی و اختلالات رفتاری بچهها اثراتیه که جدایی والدین روی ذهن و روان بچهها میذاره.
بیخ گوش بچهها دعوا نکنین
هر چقدر فضا متشنجتر باشه، بچهها دچار اضطراب بیشتری میشن. و همونطور که احتمالا میدونید، اضطراب ریشهی همهی بیماریهای ذهنیه. تا جایی که میتونید، فضای خونه رو آروم نگهدارید و اگر قراره مشاجرهای شکل بگیره، سعی کنید کودک رو دور از فضا نگهدارید یا این که خودتون از فضا (خونه یا هر جای دیگهای) خارج بشین و به بحث ادامه بدین.
بچهها رو کفتر نامهبر نکنیم
ما داریم میگیم صدای مشاجره رو بچهها نشنون، که بعضی از پدر و مادرا نه تنها این کار رو میکنن بلکه بچهها رو به کبوتر نامهرسون تبدیل میکنن. به بابات بگو بیاد شامشو بخوره. به مامانت بگو اگه میخواد بریم بیرون بره آماده بشه.
کودک رو لای منگنهی انتخاب کردن نذارین
من رو بیشتر دوست داری یا مامانت رو؟ میخوای با من زندگی کنی یا با مامانت؟ این حق طبیعی کودکه که خانواده داشته باشه و اگر به هر دلیلی والدین نمیتونن با هم زندگی کنن، کودک باید از هر وجود هر دو سهیم باشه. گاهی یکی از والدین نگاه کودک رو به والد دیگه مسموم میکنه تا بتونه اونو بیشتر وابسته و دلبستهي خودش بکنه.
توی دورهی کودکان و جدایی والدین چه اتفاقی میافته؟
این دوره که به صورت آنلاین و برای اولین بار در موسسه آتمان برگزار میشه، قصد داره تا بحران جدایی والدین برای کودکان رو حل کنه یا آسیبهای اون رو به حداقل برسونه. تلاش اینه تا آسیبهای بعد از جدایی والدین در کودک خیلی کم و کمتر بشه.
توی این دوره چه سرفصلهایی آموزش داده میشه؟
•مفهوم جدایی و طلاق برای کودکان
•مراقبتهای قبل و بعد از جدایی برای کودکان
•آسیبهای جدایی برای کودک
•نقش هر والد در زندگی کودک بعد از جدایی
•به عنوان بخشی از جامعه چطور با این کودکان همراه شویم
چه کسانی میتوانند در این کارگاه شرکت کنند؟
•والدینی که فکر جدایی دارند اما به خاطر کودک حاضر به جدا شدن نیستند.
•والدینی که تصمیم به جدایی دارند یا در حال گذراندن مراحل آن هستند.
•والدینی که از یکدیگر جدا شدهاند.
#مهری_پورحیدر
#اضطراب_در_کودکان
#طلاق
@MehriPorheidar
سلام
در شروع فصل آنفلوآنزا چند نکته را خدمت شما مطرح می کنم.
۱. واکسن ایرانی فلو گارد در افراد زیر هیجده سال و سالمندان، استفاده نشود.
۲. از واکسن هلندی چهار ظرفیتی از سن شش ماهگی به بعد می شود ، استفاده کرد.
۳. در کودکان زیر نه سالی که برای بار اول ، واکسن تزریق می کنند ، واکسیناسیون دو بار به فاصله یک ماه انجام شود.
۴. دوز واکسن در تمامی سنین، کامل یعنی همان نیم سی سی است.
۵. قبل از استفاده واکسن در درجه حرارت دو تا هشت درجه و قبل از تزریق به دمای اتاق برسد.
۶. در کودکان زیر سه سال تزریق عضلانی، ترجیحا در ماهیچه قسمت جلویی_خارجی ران و در کودکان بزرگتر و بزرگ سالان ترجیحا در عضله دلتوئید انجام شود.
۷. تزریق واکسن در تمامی مراحل بارداری قابل استفاده است.
۸. پاسخ ایمنی فقط به چهار نوع ویروس موجود در واکسن و سویه های مشابه آن ها است و همانند واکسن های دیگر ممکن است پاسخ ایمنی کامل به وجود نیاید.
۹. ميزان ایمنی در افراد مبتلا به ضعف سیستم ایمنی مادرزادی و یا ناشی از داروها ود ر افراد سالمند ممکن است ناکافی باشد.
۱۰. پاسخ ایمنی عموما بین دو تا سه هفته پس از تزریق به وجود می آید و مدت ایمنی معمولا بین شش تا یک سال است.
۱۱. زمان تزریق، از شروع فصل آنفلوآنزا که معمولا اواخر شهریور ماه است می باشد.
در صورت تاخیر تا هر زمان که ممکن باشد ، تزریق انجام پذیرد.
۱۲. تزریق واکسن به تمامی افراد بالا تر از شش ماه توصیه می شود، ولی اولویت با افراد در معرض خطر است.
۱۳. افراد در معرض خطر شامل:
الف. کودکان شش ماه تا پنج سال
ب. بانوان بار دار
ج. افراد دارای بیماری های قلبی عروقی، بیماران مزمن ریوی مثل آسم، فیبروز سیستیک و ...، بیماری های متابولیک از جمله دیابت ملیتوس ، بیماری های مزمن خونی ، کلیوی، کبدی و عصبی ماهیچه ای.
د. افراد با ضعف سیستم ایمنی از جمله افرادی که از داروهای سرکوب کننده ایمنی استفاده می کنند یا مبتلایان به عفونت HIV
ه. افراد با چاقی مفرط ، در بزرگسالان BMI بیشتر از چهل
و. افراد ساکن در مراکز نگه داری کودکان و سالمندان و معلولان
ز. کودکان و نوجوانانی که آسپرین طولانی مدت استفاده می کنند.
ح. افراد کادر سلامت.
ط. خانواده و کسانی که از افراد با ریسک بالای آنفلوآنزا مراقبت می کنند.
🆔 /channel/MehriPorheidar
چرا والدین تعیین کنندهٔ مهارت جرأتورزی بچهها هستن؟
جرأتورزی چیه؟
فرد بتونه از حق و افکار خودش بدون بیاحترامی به دیگران دفاع کنه.
چرا والدین تعیین کنندهٔ این مهارتان؟
والدین الگوی رفتاری بچهها هستن. وقتی توی محیط خونه رفتار قلدرمآبانه میبینن، قلدری رو یاد میگیرن. اگر والدین خودشون مهارت جرأتورزی داشته باشن، بچهها هم این مهارت رو بدون این که بهش آگاه باشن، یاد میگیرن.
کودکی که مهارت جرأتورزی داره چطور رفتار میکنه؟
-با آرامش نیازها و خواستههاش رو بیان میکنه.
-از حقوق خودش بدون بیاحترامی به دیگران دفاع میکنه.
-توانایی نه شنیدن از سمت خانواده و دوستانش رو داره.
-میتونه خیلی راحت به دیگران نه بگه.
-به طور طبیعی نقطهضعفی در مقابل دیگران نداره.
-میتونه از هر گونه قلدری دیگران پیشگیری کنه.
-کسی نمیتونه به کاری که دوس نداره مجبورش کنه.
-اهل خشونت نیست و با خشونت رفتار نمیکنه.
-در نهایت نه قلدری میکنه و نه مورد قلدری واقع میشه.
توی دورهٔ پیشگیری و مقابله با قلدری چه مباحثی مطرح میشه؟
•آشنایی با مفهوم قلدری و مهارت جرأتورزی
•آگاهی در مورد پیامدهای قلدری و مورد قلدری واقع شدن
•رفتارها و تکنیکهای پیشگیری از قلدری(مثل مهارت نه گفتن)
•خشونت علیه کودک و مصادیق خشونت علیه کودک
•نشانهها و انواع قلدری
•راهها و ابزارهای قلدری
•نقش خانوادهها در مواجهه با قلدری
فراموش نکنیم⭐
هم بچهای که قربانی قلدریه و هم کودکی که قلدری میکنه هر دو آسیب دیدهان و به کمک احتیاج دارن.
#مهری_پورحیدر
#قلدری
@MehriPorheidar
مهدکودک مناسب چه مشخصههایی داره؟
مهدکودک بچهها رو برای مدرسه آماده میکنه. یه جورایی یه پلهست برای مرحلۀ بعد. خونه، مهدکودک و مدرسه. مهدکودک اجتماع کودک رو به مرور بزرگتر و از شوکه شدن کودک در روزهای اول مدرسه جلوگیری میکنه.
حین انتخاب مهدکودک به چه چیزایی دقت کنیم؟
فضای فیزیکی مهدکودک
بچهها زمان زیادی رو توی فضای مهدکودکها میگذرونن. به همین خاطر مهدکودک باید امن و مطلوب باشه تا والدین بتونن با خیال راحت بچهها رو به اون محیط بسپارن. از نظافت و بهداشت مکان تا فضای بازی و مساحت فیزیکی کلاسها و نور و تهویه.
حیاط یا فضای باز، وجود درخت و گلها در مهدکودک در روحیه و خلاقیت بچهها خیلی تأثیرگذاره. بچهها باید بتونن روزانه توی هوای آزاد و محیط سرزنده بازی کنن و در معرض تابش آفتاب قرار بگیرن.
خوراک یا میانوعده
تا جایی که بشه وعدهها رو خودمون آماده کنیم و از سبزیجات و پروتئین و فیبر و نان و غلات در میان وعدهي بچهها استفاده کنیم. تغذیۀ بچهها یکی از عواملیه که به اونها نشاط و انرژی میده و سطح خستگی رو توی مهدکودک پایین میاره. غیر از این موارد باید سطح کالری به مقداری باشه که پاسخگوی فعالیت و بازی و سوخت و ساز بدن بچهها هم باشه.
تناسب میان تعداد بچهها و تعداد مربیان
بعضی کارشناسان معتقدن برای هر ۸ نفر کودک، باید یک مربی حضور داشته باشه. البته تخصص و مهارت، دانش و صبر و حوصله مربیان هم باید طی مصاحبه و آزمون توسط افراد متخصص در نظر گرفته بشه و مهمتر از اون اینه که بچهها با مربی ارتباط برقرار کنن و بتونن دوستش داشته باشن.
کلاسها و برنامههای آموزشی متنوع
یک مهدکودک مناسب برنامههای ضروری و متنوعی برای بچهها در نظر میگیره و این کار رو با کمک مشاوران کودک انجام میده. کلاسها و فعالیتها باید طوری برنامهریزی بشه که علاوه بر سرگرمی، روی بالابردن تمرکز و ضریب هوشی بچهها هم تاثیرگذار باشه، غیر از اون فعالیتهای جسمی هم برای تحرک بچهها مهمه.
در پایان
کودک به مرور با مهد اُنس میگیره و مراحل جذب رو طی میکنه. مهم اینه که والدین با آگاهی کودکان رو در معرض فضای مناسب و آدمهای مناسبی قرار بدن تا کودک برای رفتن به مهد اشتیاق داشته باشه و برای هر روز بازی و فعالیت توی مهدکودک لحظهشماری کنه.
#مهری_پورحیدر
#مهد_کودک
/channel/MehriPorheidar
فرزندپروری سنتی یا صلحآمیز (مسالمت آمیز_ Peaceful Parenting)؟
والدین سنتی چه شکلیان؟
والدین سنتی قوانین تربیتی رو بر پایۀ تنبیه و تشویق صحیح میدونستن و سلسلهمراتبی خشک و محکم برای خانواده در نظر میگرفتن که همه باید از اون پیروی میکردن.
فرزندپروری صلحآمیز چه دستاوردی داره؟
فرزندپروری صلحآمیز مسیری رو پیشروی ما میگذاره تا از راه و روش اصول تربیتی سنتی که بر تنبیه و سختگیری بنا شده بود، فاصله بگیریم و بتونیم با بچههامون «گفتوگو» کنیم. این رویکرد تربیتی به بهتر شدن هرچه بیشتر شرایط اجتماعی کودک در دوران نوجوانی و بعد از اون و روابطی که برای خودش میسازه، کمک میکنه.
فرزندپروری صلحآمیز برای ما والدین چالش بزرگه.
ما نگران بچههامونیم و میخوایم مسئولیتپذیر و موفق بار بیان که توی زندگی آسیبهایی که ما تجربه کردیم رو نبینن. نگرانی بیش از حده که باعث شده خیلی از والدین آگاه و امروزی هم سبک فرزندپروریشون سنتی باشه.
برای تمرین فرزندپروری صلحآمیز با خودمون بهتره:
از خودمون شروع کنیم و احساساتمون را در زمان مناسب مطرح کنیم.
روی برقراری ارتباط با بچهمون تمرکز کنیم
والد تنبیهکننده (محکومکننده) نباشیم و مربی بچهمون باشیم
مشاهدۀ خود را از اتفاقی که افتاده، شرح دهیم
به راهکارهایی با نتیجۀ دو سر برد فکر کنیم
ما آدمیم، گاهی انتظار شکست را داشته باشیم که بتونیم حق شکست خوردن به بچههامون رو هم بدیم
اجازه بدین با یک مثال مطلب بالا رو براتون توضیح بدم:
کودک ده سالۀ شما داد می زنه و میگه: «تو هیچ وقت نمیفهمی! ازت متنفرم»
بهتره این جمله رو به خودتون نگیرین. این جمله خطاب به شما نیست و مربوط به خودشه،.احساساتش و دشواری کنترل احساساتش، هورمونهای برافروختهای که برای اولینبارها باهاشون مواجه میشه و ناتوانی در درک و بیان احساساتش. نفس عمیقی بکشین، به خودتون یادآوری کنین که فرزندتون شما رو دوست داره، اما فعلا نمیتونه با دوستداشتن شما ارتباط برقرار کنه و آگاهانه صدای خودش رو پایین بیاره.
«به نظر میرسه خیلی ناراحتی که این حرفها رو میزنی و متاسفم که منظور حرفت رو متوجه نشدم. خیلی دوستت دارم و متاسفم که ناراحت شدی. هر موقع خواستی من اینجام تا بغلت کنم به حرفات گوش بدم. میخوام بدونم چی شده که اینقدر ناراحتی و چی باعث شده عصبانی بشی. اما میدونی که نه کسی اجازه داره به تو آسیب بزنه و نه تو اجازه داری به کسی آسیب بزنی.»
فرزند شما حتی اگه نتونه به زبون بیاره، از این رفتارتون حس خوبی پیدا میکنه. کمی بعد میتونین بغلش کنین و بهش بگین سرش داد نمیزنین و دوست ندارین که اون هم سر شما داد بزنه. مهم اینه که توی لحظات بحرانی روی آروم کردن احساس اون و خودتون تمرکز کنین.
هیچوقت برای تغییر خودمون و سبکفرزندپروریمون دیر نمیشه.
ما بهعنوان والدین میتونیم توی هر سنی رابطهای بر پایهی فرزندپروری صلحآمیز رو با بچههامون شروع کنیم و بهتره بدونیم هیچوقت برای این کار دیر نیست. اما برای این کار اول باید روی خودمون کار کنیم.
#مهری_پورحیدر
#فرزند_پروری
/channel/Mehriporheidar
چرا جوابدادن به سؤالات کودکان در مورد مسائل جنسی دشوار است؟
روبهروشدن با سوالاتی که بچهها از روی کنجکاوی در مورد مسائل جنسی میپرسن، چالشیه که ذهن هر پدر و مادری رو به خودش مشغول میکنه. واقعیت اینه که ما هم وقتی بچه بودیم پاسخ صحیحی برای سؤالهامون دریافت نکردیم. پدر و مادرهامون اغلب بهدلیل نداشتن آگاهی یا ترس از تجربههای جنسی و زیادشدن اطلاعات، از جوابدادن طفره رفتن و این موضوع برامون توی سایه باقی موند تا روزی که بزرگتر بشیم و خودمون همه چیز رو بفهیم.
خوبه که بدونیم
سؤالپرسیدن بهمعنی تمایلداشتن نیست.
وقتی بچهها دراینباره از ما سؤالی میپرسن، اصلا به این معنی نیست که میخوان کاری انجام بدن یا به همون چیزی فکر میکنن که توی ذهن ماست. درک بچهها از دنیا با شکلی که ما به دنیا نگاه میکنیم، متفاوته. ممکنه حتی خودشون ندونن که دارن راجع به یه مسئلۀ جنسی سوال میپرسن. مثل وقتی که در مورد به وجود اومدن بچه سوال ميپرسن.
دروغ ممنوع!
برای اینکه بتونیم با سؤالات بچههامون بهخوبی مواجه بشیم، هول نکنیم و دروغ نگیم، مهمترین کاری که باید بکنیم اینه که اطلاعات و آگاهی خودمون رو بالا ببریم. توی کارگاههای آموزشی شرکت کنیم و از مشاورها کمک بگیریم. دروغگفتن در این شرایط نه تنها کمکی به بچهها نمیکنه، بلکه اونها رو گیج میکنه و باعث میشه اعتمادشون رو به ما از دست بدن. وقتی بچههامون جواب درست از ما نمیگیرن، همون سؤالات رو از دوستانشون میپرسن یا توی اینترنت و منابع مختلف دیگه دنبال جوابش میگردن، که این اصلا نتیجۀ خوبی نداره.
ترس از کنجکاوی بیشتر کودک
بعضی از ما پدر و مادرها در مواجهه با کنجکاوی بچههامون جا میخوریم. از این میترسیم که نکنه اگه این سؤالش رو جواب بدیم، سؤالاتش بیشتر بشن یا اصلا هنوز برای بچهمون زوده درگیر این چیزا بشه. تصور میکنیم هر چی کنجکاوی بچه کمتر باشه، بهتره و بهاصطلاح، اون بچه سربهراهتره! اما ما میتونیم هدایتگر کنجکاوی بچههامون باشیم و مانع انحرافش بشیم. بههرحال با وجود این همه اطلاعات دیر یا زود بچهها در معرض مسائل جنسی قرار میگیرن. پس خوبه که ما، پدر و مادرها، با اطلاعات درست و علمی که به بچههامون میدیم، اونها رو دراینباره آگاه کنیم.
شرم و حیا
فقط بچهها نیستن که از پرسیدن سؤالات میترسن یا احساس شرمندگی میکنن، پدر و مادرها هم از اینکه رک و روراست دربارۀ مسائل جنسی صحبت کنن، واهمه دارن. داشتن آگاهی توی اینطور شرایط میتونه به ما کمک کنه که با توجه به سن بچههامون اطلاعات رو دستهبندی کنیم و جواب مناسبی برای سؤالاتشون داشته باشیم.
در پایان
آگاهی خودمون رو بهعنوان والدین بالا ببریم
سوالات بچهها رو بدون جواب باقی نگذاریم
در حد فهم خودشون باهاشون صحبت کنیم
مسئولیت تربیت جنسی بچههامونو بپذیریم.
/channel/MehriPorheidar
💠▫️▫️🪷▫️▫️💠
*🌳 نتایج یک نظرسنجی در بارۀ خلقیات اجتماعی ایرانیان*
دکتر مقصود فراستخواه (جامعهشناس) یک پیمایش آزمایشی در سطح ملی،که پرسشهایی دربارۀ خلقیات اجتماعی ایرانیان به شکل الکترونیکی با کمک تعدادی از اعضای هئیت علمی دانشگاه های سراسر کشور انجام داده است و یکی از سؤالات آن پیمایش این بود که اگر روحیات و خلقیات ایرانی بحث انگیز است، بیشتر به کدام مؤلفهها از خلقیات ایرانی مربوط میشود؟
نتایج برحسب رتبه،به شرح زیراست:
بالاترین جوابی که در بحث انگیز بودن خلقیات ایرانی داده بودند،
«ضعف فرهنگ کار جمعی و فعالیت مشترک گروهی» بود.
در رتبه بعد «انتقاد پذیری» را بحثانگیز دیدند. این که ایرانیان از انتقاد آزرده و ناراحت میشوند و وقتی کسی از آن ها انتقاد کند، به دل میگیرند.
در رتبۀ سوّم به رودربایستی زیاد، تعریف و تمجید در حضور یکدیگر و قضاوتهای منفی در غیاب یکدیگر اشاره کردند. گفتند، تعارف ایرانیان در حد واقعیت و رفتارشان نیست.
در رتبۀ چهارم گفتند، ایرانیان معمولا ً پنهانکاری میکنند و غالبا شفاف نیستند.
در رتبۀ پنجم گفتند، ایرانیها خودمدارند؛ بیشتر خواستههای خود را مبنا قرار میدهند. بیش از این که به خواستههای جمعی و گروه و منافع عمومی فکر کنند، میخواهند خود را نجات دهند.
در رتبۀ ششم معتقد بودند، احساسات در ایران بیشتر بر خردورزی چیره میشود.
در رتبۀ هفتم گفتند، «دروغ» بین ایرانیان رواج دارد.
سرانجام معتقد بودند ایرانیها به سختی میتوانند گفتوگو و توافق پایداری انجام دهند.
*منبع : کتاب ما ایرانیان، صفحۀ ۲۰، نشر نی*
____
🆔/channel/MehriPorheidar
چرا عموم مردم و مدافعان متجاوزان دوست ندارند روایتهای تجاوز را بشنوند اما فعالان این حوزه و اقلیت مردم تاکید بر ضرورت روایتگری دارند؟ در این مقالهی کوتاه به بررسی دلایلی میپردازیم که نباید در مورد تعرض و تجاوز سکوت کنیم.
کسی که مورد تعرض قرار گرفته، قربانی است.
چند وقت پیش نمایشگاهی برگزار شد با لباسهایی که قربانیان حین تعرض و تجاوز به تن داشتهاند. تنوع لباسها، از لباسهای جذاب زنانه گرفته تا لباسهای کودکانه تا تیشرتهای معمولی و لباسهایی که همهي ما هر روزه در خیابان میپوشیم. آن نمایشگاه به خوبی نشان میداد که فرد متجاوز به لباس افراد دقت نمیکند.
کلمهی «قربانی» مناسبترین کلمه برای فردی است که مورد تعرض و تجاوز قرار گرفتهاست. این که قربانی چه پوششی داشته، نباید به غریبهها اعتماد ميکرده و هر جملهی دیگری از این دست باعث نمیشود تا حتی یک درصد فرد قربانی را مقصر بدانیم.
آبروی شما بعد از تعرض نخواهد رفت.
کسی که مورد تعرض قرار میگیرد، ابداً هیچ تقصیری ندارد. هویت افراد بعد از تعرض و تجاوز تغییر پیدا نمیکند. شما همان آدم با تمام ویژگیهای خوب و بد گذشته هستید. این آسیب و تجربهی تلخ چیزی از جسم و هویت فردی شما را تغییر نمیدهد. این که دیگران چه قضاوتی در مورد شما خواهند داشت، بسته به میزان آگاهی آنهاست. قضاوت آنها چیزی را در وجود شما را تغییر نمیدهد. احساس شرم، گناه و خجالت اشتباه است.
باید از تعرض و تجاوز حرف بزنیم.
همیشه از قربانیان تجاوز و تعرض خواسته میشود که سکوت کنند. که آبروی متجاوز را در نظر بگیرند. که با افشاگری کاری درست نمیشود و نگاه دیگران نسبت به آنها عوض میشود. آدمهایی که تجربهي این آسیب را دارند گاهی میجنگند تا این تجربیات تلخ برای دیگران تکرار نشود. نباید تجربههای تلخ تعرض و تجاوز، تبدیل به مسائلی عادی در جامعه شود. گفتن جملاتی مثل «مردا اینجورین» یا «مردا نمیتونن خودشونو کنترل کنن» تنها عبارتهایی وحشتناک است که اقداماتی مجرمانه را عادیسازی میکنند. آن هم برای بیماران جنسیای که متجاوز نام دارند. (جمله در مورد مردان نوشته شد چرا که اکثریت تعرضها و تجاوزها از سوی مردان به زنان، مردان و کودکان صورت میگیرد. در بعضی موارد زنان نیز دیگران را مورد تعرض قرار میدهند) نباید فراموش کرد که حرف زدن از تعرض در فضایی که درک عمومی نسبت به آن وجود ندارد، آسان نیست و عملی شجاعانه است. روایتگری از اتفاقی که به شما گذشته، جسارت حرف زدن به آدمهایی میدهد که شاید تصمیم گرفته بودند تا آخر عمر سکوت کنند.
قربانیان تعرض و تجاوز نباید این بار سنگین را به تنهایی حمل کنند. در پروسهی درمانگری، افشاگری و دریافت حمایت عمومی و شنیدن تجربههای مشترک تلخی این اتفاق به مرور کاسته میشود. که با گذشت زمان زیادی همراه خواهدبود. سکوت نه تنها به ایجاد آسیب جدیتر، افسردگی یا بالا رفتن سطح اضطراب و بیماریهای روانی کمک میکند، بلکه میتواند دلیلی جدی برای خودکشی فرد قربانی باشد.
با حرف زدن قوانین و جامعه را برای تغییر تحت فشار میگذارید.
تلاش برای از بین بردن عادیسازی و حفظ آبروی متجاوز، باعث میشود تا جامعه نگاه دیگری به متجاوز داشتهباشد. جامعه دیگر تعرض و تجاوز را یک اتفاق نمیداند، بلکه با تغییرات قانونی آن را یک عمل عمد و مجرمانه میداند که قابلیت مجازات دارد. متجاوز به حریم و بدن شما، مجرم است. نباید از جرم متجاوز چشمپوشی کرد. حس بیارزشی که قربانیِ تجاوز تجربه میکند با حمایت عمومی و قانونی تا حد زیادی تسکین ميیابد.
با سکوت نکردن، فرد دیگری را نجات میدهیم.
سکوت کردن در مورد تجاوز و تعرض به متجاوزان این جرأت را میدهد که کارشان را تکرار کنند. فکر کنند چون در خفا و پنهانی این کار را انجام میدهند پس هزینهای برای آنها نخواهد داشت. به خودشان اجازهی تکرار این کار را در مورد دیگران هم میدهند. با سکوت نکردن میتوان این افراد بیمار را شناسایی و مجازات کرد. همچنین از تکرار تجاوز و تعرض دیگری جلوگیری کرد. ایجاد هزینه، خصوصاً افشاگری میتواند این چرخه را متوقف کند. سکوت شما فقط و فقط به نفع آزارگر است. آزارگر باید احساس ناامنی کند. به هیچ وجه نگران بیآبرویی آزارگر نباشید. به آدمهایی فکر کنید که شما با گفتن این تجربه و همدردی احساس خوبی در آنها به وجود میآورید. به تجاوزها و تعرضهایی فکر کنید که به دلیل ناامن کردن فضا توسط شما هیچوقت اتفاق نمیافتند. به تمام احساسات خشم، اضطراب و ترس قربانیان فکر کنید. به این فکر کنید که بعد از گذشت سالها چقدر تعداد این تعرضها و تجاوزها کم خواهد شد. چقدر جامعه برا همهي افراد امنتر میشود. این متجاوزان هستند که باید احساس ناامنی کنند نه قربانیان تجاوز.
#مهری_پورحیدر
@MehriPorheidar
ادیسون سراسیمه به خانه بازگشت و یادداشتی را به مادرش داد و گفت: این را آموزگارم داده و گفته فقط مادرت بخواند. مادر در حالی که اشک در چشمانش جمع شده بود یاد داشت را برای کودکش خواند: کودک شما نابغه است، این مدرسه برای او کوچک است، آموزش او را خودتان به عهده بگیرید.
سالها گذشت روزی ادیسون در گنجه خاطراتش کاغذی توجهش را جلب کرد که در آن نوشته شده بود، کودک شما کودن است، از فردا او را به مدرسه راه نمیدهیم. ادیسون گریست و در خاطراتش نوشت: توماس ادیسون یک کودک کودن بود که توسط یک مادر قهرمان نابغه شد.
.
/channel/MehriPorheidar