شاعر،ترانه سرا،خبرنگار تماس با شاعر @mojtaba_1395
فاصله من تا تو
به اندازه همه جاده های جهان است
وقتی دلتنگی
دست روی گلویم می گذارد
و بغض
در تنگنای غروب
با کرانه های قرمز رنگ
پدیدار می شود
بی اندازه می شود
وقتی عطری آشنا
مشامت را می نوازد
و صاحبش غیر غریبه ای نیست
که دست در دست کسی
از کنارت رد می شود
تا غم های دنیا بر سرت آوار بشود
و دستی نباشد
اشکهایت را پاک کند
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
گاهی کودک باش جدی بودن را فراموش کن کودکان آرامش
بیشتری دارند..
بزرگ تر که میشوی زیباتر
سخن میگویی
ولی احساس وطراوتت
را از دست می دهی!!
کودک بودن کوچک
بودن نیست، لذت بردن است!
@mmmr58 👈join
گویند شیخ ابو سعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت كعبه رود. با كاروانی همراه شد و چون توانایی پرداخت برای مركبی نداشت، پیاده سفر كرده و خدمت دیگران می كرد.
تا در منزلی فرود آمدند و شیخ برای جمع اوری هیزم به اطراف رفت. زیر درختی، مرد ژنده پوشی با حالی پریشان دید و از احوال وی جویا شد. دریافت كه از خجالت اهل و عیال در عدم كسب روزی به اینجا پناه اورده است و هفته ای است كه خود و خانواده اش در گرسنگی به سر برده اند.
شیخ چند درهم اندوخته خود را به وی داد و گفت برو .
مرد بینوا گفت: مرا رضایت نیست تو در سفر حج در خرج باشی تا من برای فرزندانم توشه ای ببرم؛
شیخ گفت :
حج من تو بودی و اگر هفت بار گرد تو طواف كنم به ز آنكه هفتاد بار زیارت آن بنا كنم ...
#شیخ_بهائی
@mmmr58 👈join
خبر تازه ای نیست
سهم تنهائیت را کنار گذاشتم
و دلتنگی هایم را در جیب هایم ریخته ام
تا به خیابان بزنم
و مسافت های زیادی را فکر کنم
به تو
تنهائی هایت
و دلتنگی ها بعد از من
به پنجره ای که دیگر به کوچه باز نمی شود
دستهایت
و شانه هایی که جای سرت را تیر می کشند
چقدر فکر دارم برای تنهائی هایم
خبر تازه ای نیست
جز اینکه
از تو که دور می شوم
این فکرها دست به یکی می کنند
تا پیرم کنند.
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظهی آن است!
باید کتابهایش را، فرهنگش را، تاریخش را از بین برد! بعد باید کسی راداشت که کتابهای تازهای بنویسد، فرهنگ تازهای جعل کند و بسازد، تاریخ تازهای اختراع کند! کوتاه زمانی بعد، ملت آنچه را که هست و آنچه را که بوده، فراموش میکند!
#میلان_کوندرا
@mmmr58 👈join
از تو گله دارم...
چگونه پلک برهم میگذاری
تا
در سردابهای خیال دنبال من بگردی؟
حالآنکه
صدایام در سیم تلفن لانه کرده است..
شاعر: #ریتا_عودة
@mmmr58 👈join
تصنیف قدیمی ...
با صدای بانوی هنرمند
#سپیده_فانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
#آگاهی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
من!این
قصه را جور دیگری
دوست دارم
از یکی بود
تا یکی نبود
و یکی که آمد
در هجوم تیرگی
در وحشیگری تفنگ ها
و طناب ها
در نامرادی روزگار
جوری که دلم می خواهد
قصه را برایت نقل می کنم
از آمدن می گویم
مثل برف این روزها
که قلب هایمان را روشن کرد
از امیدواری
به جوانه هایی
که به جای طناب
بر درخت ها خواهند رویید
به خورشیدی
که طلوعش
مژده پایان سیاهی است
قصه یکی که هست
یکی که می خواهد باشی
برای همیشه
با لبخندی زیبا
برای بهار پیش رو
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
زینب:
از ما بچههای ترس میزایند!
از ما کودکان بیشادی،
در من بیا و برو،
اگر این عشق
شورشی بر استبداد است.
چرا بگویم نه،
وقتی که بر لبم آری ست!
چرا برانمَش منِ رانده شده؟
بیا،
دیر آمده، بیا؛
شاید از عشق ما مشروطه زاده شود!
#نُدبه
#بهرام_بیضایی
@mmmr58 👈join
من به دین خویشم و دنیا به دین دیگری
اقتدا کردم به چشم نازنین دیگری
از درخت عشق هر شب سیب می چینم، مگر
کرد تبعیدم خدا، سوي زمین دیگری
زرق و برق خال هندویت طلسمم کرده است
در پی فتح توام چون باشتین دیگری
خنجر از هر کس که خوردم دیدم آری، آشناست
دست تو بیرون زده از آستین دیگری
مرگ را هر شب برایم وحی کرده جبرئیل
کارمن افتاده با روح الامین دیگری
آه گورستان ! شبی آغوش خود را باز کن
تا بیاید پیش تو بی سرزمین دیگری
#مجتبی_رمضانی
از (جمعه پنجم آبان )
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
بزرگترين مهارت من اين بود كه آموزش پذير بودم. حتی اگر فكر ميكردم مربي ام اشتباه ميكند، باز هم سعى ميكردم گوش كنم و چيزى از او ياد بگيرم.
#مايكل_جردن
@mmmr58 👈join
از برگ ریزان گذشتیم
تمام نشد
زمستان را پشت سر گذاشتیم
از برف های نباریده
و سیل های نیامده
تا سرماهای استخوان سوز
و یخبندان و کولاک
و بهمن های سهمگین
تا این روزها
عبور کردیم
و هربار خواب جوانه ها را دیدیم
گفتیم: بهار سرآغازی می شود
برای جوانه زدنمان
گفتیم: به شاخه توت ها می رسیم
و طعم تمشک ها
لب هایمان را قرمز می کند
وقتی کوچه پس کوچه های شهر را قدم می زنیم
گفتیم: اما هنوز هم به دلمان نیفتاده
از خودمان بگذریم
تا پیله هایمان را پاره کنیم
از بس عادت کرده ایم به تنهایی
با این همه محال که دورخودمان بافته ایم
از وحشیگری تفنگ ها
و انزوای سلول ها
تا امید به طلوع خورشید
از خودم گذشته ام
تا به درک دست هایت برسم
در میان این همه ناباوری
اگر باورم کنی
اگر شانه هایم را لایق
سرت بدانی
برای تماشای
سپیده دم رویایی مان
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
روزها را یکی پس از دیگری با سلام و صلوات به خاک میسپریم و از گذشتن آن هم افسوس نداریم!
همه چیزِ این مملکت مالِ آدمهای به خصوصی است. کِیف، لذت، گردش و همه چیز ...
نصیبِ ما این میان، گند و کثافت و مسئولیت شد. مسئولیتش دیگر خیلی مضحک است! آنهای دیگر مسئولیت اتومبیل سواری و قمار و هرزگی دارند!
#صادق_هدایت
@mmmr58 👈join
بی هیچ نام می آیی !
اما تمام نام های جهان با توست ...
وقت غروب -
نامت دلتنگی ست
وقتی شبانه
چون روحی عریان می آیی
نام تو وسوسه است !
زیر درخت سیب
نامت حوا ست ...
و چون به ناگزیر
با اولین نفس که سحر می زند،
می گریزی !
نام گریزناکت رویاست ...!
#حسین_منزوی
@mmmr58 👈join
باران!
باران!
چه می کند!؟
وقتی سرش را به شیشه ها می گذارد
چه می کند یادت
وقتی به آسمان اشاره می کنی
سهم من از دنیا
همین تکه از آسمان است
و نگاه های تو
دوباره اسمم را صدا بزن
دوباره بگو: عزیزم!
بگو:من احتیاج دارم
به صدای تو
به لهجه چشمانت
به شنیدن اسمم از زبانت
سهم من از دنیا
شاید
لبخند کودکانه توست
هر طلوع
آنجا که گنجشکها
هیاهو کنان
پشت پنجره ات
صبح را نوید می دهند
آنجا که اندیشیدن به تو
واژه ها را به بازی می گیرد
تا عاشقانه ترین ها را بسرایم
شاید
سهم من همین چند خطی باشد
که تو می خوانی و لبخند می زنی
به گنجشکها
به من
به دنیا
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
و
كلام تو
در جان من نشست
و من آن را حرف به حرف باز گفتم.
كلماتی كه عطر دهان "تو" را داشت...
#احمد_شاملو
@mmmr58 👈join
بهترین و بدترین آدم ها را در بین دینداران دیدم؛ بهترین آنها کسانی بودند که میخواستند خودشان به بهشت بروند، سرشان به کار خودشان بود و بی آزار بودند و بهترین مشوق من به دین بودند.
و بدترین آنها کسانی بودند که میخواستند غیر از خودشان بقیه را هم به بهشت ببرند.
چقدر وحشتناک بود برخورد با آن ها، تظاهر و ریا، خشونت و توحش در بین آنها موج میزد.
#مهاتما_گاندی
@mmmr58 👈join
به ناپلئون خبر دادند که در جنگ پیروز شدیم.
ناپلئون پرسید چقدر تلفات دادیم؟ گفت 60 درصد نیروها کشته شدند!!
ناپلئون گفت یک بار دیگر پیروز بشویم نابود میشویم!
حکایت امروز ماست...
@mmmr58 👈join
قبل از رفتنم،برگرد
و بگذار دستهایم در هوا برای تو تکان بخورد
بگذار به تو بگویم خداحافظ
و هراز گاهی به شوقت
برگردم و پشت سرم را نگاه کنم
تا با این خیال که کسی منتظرم است
به بازگشت بیندیشم
قبل از آنکه
تصمیم بگیرم برنگردم
برگرد
تا عطرت را به خاطر بسپارم
و رنگ چشم هایت را
تا هرزگاهی کسی شبیه به تو
مرا وسوسه به بازگشت کند
و خیالم راحت باشد
که هنوز منتظرم ایستاده ای
با دستهایی که هنگام آمدنم
در هوا تکان می خورد
قبل از آنکه بروم،برگرد
من تنهایی نمی توانم این همه راه بروم
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
سایه تو ام بهر کجا روی
سر نهاده ام به زیر پای تو
چون تو در جهان نجسته ام هنوز
تا که برگزینمش به جای تو
شادی و غم منی به حیرتم
خواهم از تو ... در تو آورم پناه
#فروغ_فرخزاد
@mmmr58 👈join
همیشه
مشتی حرف داشتم
برایت
همیشه کمی بغض
از نبودنت
و دلی خون
از نداشتنت
از میان این کلمه ها
می توانی بیرون بیاوری
از تاریکی این روزها بکاهی
و فکری به حال تاری چشم هایم بکنی
بی خیال گزمه ها بشوی
نترسی از هیاهوی تفنگ ها
از گستاخی
تبرها
از بادهای سرگردان
که شلاق به دست
بر تن بی برگ درخت ها می تازند
و به دستهایم فکر کنی
که هنوز می توانند
دستهایت را محکم بگیرند
و شانه هایم
که شانه به شانه ات
قدم بردارند
همه جا سکوت کرده ام
غیر از جاهایی
که حرف تو به میان آمد
و شعرهای من دهان باز کردند
تا رسوای خاص و عامم کنند
نترس
سکوت نخواهم کرد
حتی اگر دهانم
را با مشت
و سینه ام را با گلوله ...
دوست داشتنت
نفس کشیدن را
دوست داشتنی تر می کند
و زندگی
را دلپذیرتر ...
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
وقتی یک تمدن در خاک و خاکستر فرو میرود و ناپدید میشود،
هنر تنها چیزی است که در قالب عکسها، کلمات، موسیقی و ترکیبهای پرداخته از خیال باقی میماند.
معنا، معنای انسان، با اینها تعریف میشود.
-#مارگارت_اتوود
@mmmr58 👈join
دروغهایی که با جوهر نوشته میشود، هرگز نمیتواند واقعیتی که با خون نوشته شده را پنهان کند.
#لوشون
@mmmr58 👈join
گاهی از پا که میافتی
تن میدهی به خستگی
میایستی و میگویی: رسیدم
کجا رسیدی؟
میگویی: فهمیدم
چه را فهمیدی؟
خب، بله، شاید این را فهمیدی
که هیچکس
هیچوقت به هیچجا نمیرسد
حقیقت این است
ولی حقیقت را نمیگویی
در جیبِ پالتو مخفیاش میکنی
کنارِ دستت، کنارِ سکوتت، کنارِ خستگیات.
#یانیس_ریتسوس
@mmmr58 👈join
چه دردناك است شرمسار وطن بودن، آنگاه كه وطن در دست مشتى نيرنگبازِ بىرگ است كه از سر بىتدبيرى و خودخواهى ادارهاش مىكنند،
آنگاه كه در چشم جهانيان چهرهاى گستاخ، موذى و بىارج دارد، آنگاه كه بهجاىِ خوراك سالم روحانى، خوراك فاسد پيش رويش مىگذارند، آنگاه كه فقر و پريشانى چنان در تار و پود زندگى مردم لانه كرده كه به هيچ روى نمىتوان چارهاش كرد.
احساسى است خفتبار كه آدمى را رها نمیكند؛ احساسى ماندگار كه خلاف احساسات روزمرهٔ پيش پا افتاده، به آسانى زدوده نمىشود.
آرى، اين شكنجه و خفقانى بىپايان و هميشگى است كه با آن از خواب برمیخيزى، هرساعت از روز را با آن مىگذرانى، و شب با آن به بستر مىروى.
تنها مرگ، كه از غم و اندوه شخصى رهايت میكند، از چنگ اين شرمسارى نجاتت میدهد. امّا تو هنوز در شمار زندگانى و اين شرمسارى همچنان بر تو سايه افكنده.
کتاب: خرده ريزها
#آلكساندر_سالژنيتسين
@mmmr58 👈join
بیایید برای یکبار هم که شده آنقدر ابله باشیم که دُممان را روی کولمان نگذاریم و فرار نکنیم. تاکنون همگان خردمندانه چنین کردهاند؛ از برابرِ مَسکنت غایی گریختهاند تا باز به همان فلاکت آشنای قدیمی پناه برند، آنجا که مادران مسکین عفیف میتوانند برای تولههای خود نان کپکزده بدزدند.
#ساموئل_بکت
@mmmr58 👈join
برای مردم غمگین؛ زندگی در شهر آسانتر است.
در شهر انسان میتواند صد سال زندگی کند بدون آنکه متوجه شود مدتهاست مرده و تبدیل به خاک شده...
#لئو_تولستوی
@mmmr58 👈join
تنهایی!
آدمها را به خیابان می کشد
تفنگ ها را هار
سربازها را سرکش
و دیکتاتورها را بی منطق می کند
تنهایی!
خانه ها را زندان
پیاده روها را شلوغ
می بینی!؟
هوای این روزهای شهر سنگین است
از بس
هرکجا که نگاه می کنی
کسی تکیه داده به جایی
و سیگار دود می کند
تنهایی!
سکوت را به خانه ها بر می گرداند
و تصویر
دردناکی از
میزهای غذا را به نمایش می گذارد
کجای این سرزمین نفس می کشی
که تنفس هوای شهر به شماره افتاده
پای ابرهای عقیم
را نبودنت به این شهر باز کرده
نه می بارند
که از اندوهم بکاهند
نه می روند
تا تیره گی
روزگارم کمتر بشود
تو که هستی
شهر بوی غریبه گی نمی دهد
حتی وقتهایی
که نمی بینمت
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A