شاعر،ترانه سرا،خبرنگار تماس با شاعر @mojtaba_1395
می دانی؟
حتا صدای قلبم هم نمی آمد
انگار همه اش را برای نفسهات شمرده باشم
حالا تمام شده بود.
نه اینکه ترسیده باشم نه
فقط میخواستم بگویم چرا نصف شب پاشدم
و رفتم زیر تخت خوابیدم
که خدا
مرا بی تو نبیند.
#عباس_معروفی
@mmmr58 👈join
اکنون کجایی
ای خودِ دیگرِ من؟؟
آیا در این سکوت شب،،،
بیداری؟؟؟
#جبران خلیل جبران
@mmmr58 👈join
از روی دست کسی نگاه نمی کنم
تنها بلدم
برای تو بنویسم
اسمش را هرچه می خواهی بگذار
یاد گرفته ام اینگونه بسرایمت
اینگونه دوستت داشته باشم
دلتنگت شوم
دوستت داشته باشم
از روی دست کسی نگاه نمی کنم
به شیوه خودم
می خواهمت
به کسی نگو:
دوست داشتنم را
تنهایی ات را برای من بگذار
و اندوه ها و دوست داشتنت را
خودم را می رسانم
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
شما موجودی ارتعاشی در جهانی ارتعاشی هستید؛
هر چه احساس شما بهتر باشد به معنای آن است که ارتباط خوبی با خالق خود دارید و اگر احساس بدی دارید به معنای نداشتن رابطه با خالق است.
احساس خوب معادل است با دادن اجازه ی جذب خواسته و احساس بد معادل است با ندادن اجازه ی جذب خواسته.
شما خود ارتعاش هستید و در قالب گوشت ، پوست و خون در حال زندگی کردن هستید، چیزی که شما از آن تشکیل شده اید ارتعاش است، شما با استفاده از چشمانتان ارتعاشات آنچه را می بینید را درک و تفسیر می کنید، حتی بینی شما، زبان و نوک انگشتانتان ارتعاشات را به بو ، مزه و لمس تبدیل می نمایند، اما پیشرفته ترین مفسر ارتعاشی در وجود شما " عواطفتان " است.
#استر_هیکس
@mmmr58 👈join
زمانی كه بتوانی آنچه را كه هست، چنان كه هست ببينی، نه آنچه كه بايد باشد،تنها آن زمان است كه بيدار شدهای،
آنگاه هر كجا بروی بهشت است.
#اشو
@mmmr58 👈join
به هیچ جای دنیا بر نمی خورد
شانه هایت
تکیه گاه این همه تنهایی من باشند
وقتی سرهای بسیاری
از سرخی زبان هایشان
بر گردن ها زیادی می کنند
نان در خون یکدیگر می زنیم
با جان های مفت
که هر روز به دوش می گیریم
و تا آرامستان ها بدرقه می کنیم
به کجای دنیا بر می خورد
اگر نامم را به زبان بیاوری
و هر از چندگاهی
بازوهایم را بغل کنی
تا شانه به شانه ی زندگی
قدم بر داریم
بگو:
بخند،
برقص
بی خیال این همه زخم
بی خیال نان
در این همهمه ی مرگ و زندگی
نامم را صدا بزن
تا برگردم و
بگویم: جانم
بگو تا بگویم
قبل از اینکه لبهایمان
را مرگ از صورتمان پاک کند
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
نومید کننده ترین ننگها، ننگ آن نادانی ست که گمان میکند همه چیز را میداند و در نتیجه به خودش اجازهی آدمکشی میدهد؛ روح قاتل، کور است و هرگز نیکی حقیقی یا عشق زیبا، بدون روشن بینی کافی وجود ندارد.
#آلبر_کامو
@mmmr58 👈join
حساب این روزها را
داشته باش
تنهایی ها
چشم انتظاری
و اشک هایم را
باران
و مهمتر از همه نداشتنت
حساب نبودنت عصرها
و این همه روز تنهایی و بی خبری را
تحمل می کنم
اما تو فراموش نکن
قدی که پای جوانیت خم شد
وموهایی که سپید
تو حساب این ها را داشته باش
شاید یک روز فراموشمان شد
شاید یک روز به کارمان آمد
حداقل وقتی دلتنگی یقه مان را چسبیده
چیزی برای مرور کردن داشته باشیم
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
📸استقبال از نوروز در پایتخت تاجیکستان
@mmmr58 👈join
نگاهم هنوز مات توست
با آن چهره کوچک
چشم های خیره
و لب های بی رنگ
که در عین سادگی ...
دیدنت غنیمت است
نازنینم
این روزها
که آسمان،دل از پنجره های تشنه بریده است
و دستی نیست
تا زخم دل هایمان را بشوید
این روزها
شوقی برای آمدن بهار نیست
دیدنت را غنیمت است
در انبوه رنج مردمان
وقتی صدای کسی شنیده نمی شود
و داد از بیداد بلند است
تنها
دستهای توست
که التیام بخش است
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
پیروی کورکورانه از
عقاید و رسم و رسومات گذشتگان
این معنی را تداعی نخواهد کرد
که آنها زندهاند!
بلکه بدان معناست
که زندههای آن جامعه
در واقع مردهاند...!
#ابن_خلدون
@mmmr58 👈join
شادمانی از کجا آید به سوی ما،
وقتی که رنگ مورد علاقهمان سیاه است؟
وقتی که جانهامان سیاه؛
اندیشههامان سیاه
و درونمان، سیاه است؟
در نزد ما حتی سپیدی هم
مایل به سیاهی است!
#نزار_قبانی
@mmmr58 👈join
اگر از شانه هایت مطمئنی من پریشانم
سری آشفته ام کز شانه دیوار برگردم
#مجتبی_رمضانی
@mmmr58 👈join
موفقيت،
توانایی رفتن از شكستی به شكست ديگر
بدون از دست دادن شور و حرارت است.
#وينستون_چرچيل
@mmmr58 👈join
دوست داشته شدن
خیلی خوب است
حتی اگر
دیر شده باشد...
#جان_اشتاین_بک
@mmmr58 👈join
آفتابگردان نیستم
اما همیشه به سمتی چرخیده ام
که تو هستی
هر صبح تمام قد ایستاده ام
مقابل لبخندهایت
و هر غروب
تو را از پنجره تا آخرین خانه کوچه
بدرقه می کنم
تا وقتی ناپدید می شوی
و آنوقت است که فکر می کنم
خانه خورشید می تواند
در ته همین کوچه باشد
که هر صبح لبخند زنان می رود
و هر عصر
مرا پای پنجره می کشد
بی آنکه بداند
هوای این اتاق بارانیست
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
آلفرد آدلر، روانشناس مشهور اتريشى، به بيماران اندوهگين خود مىگفت :
" اگر از اين نسخه پيروى كنيد
ظرف 14 روز معالجه خواهيد شد،
هر روز فكر كنيد چطور مىتوانيد يك نفر ديگر را خوشحال كنيد...
زيرا انديشه خوشحال كردن ديگران ما را
از تفكر درباره خودمان باز مىدارد
و بزرگترين عامل نگرانى ترس و اندوه
انديشيدن درباره خود است.
شادمانى انسان و شادمانى ديگران به يكديگر وابسته است ...! "
#آلفرد_آدلر
@mmmr58 👈join
عاشقان گیاهاناند
که ریشههایشان فرو رفته
در استخوان کتف تو
در جمجمهی شکسته من
و این خاطرات من و توست
که توت میشود یکروز
انار میشود گاهی
که دیروز انگور شده بود
فردا زیتون و تلخ . . .
#بيژن_نجدی
@mmmr58 👈join
طاقت فرساست
این روزها
اما اسمت که می آید
درختی در قلبم رشد می کند
و امید در چشم هایم برق می زند
رویاهایم به گُل می نشینند
یادم می رود
دردهایی که از ساق هایم بالا آمده اند
و آزادی که پشت درهای بسته مانده
یادم می رود
نان و سفره های کپک گرفته
و سقف های باد برده را
نامت چه می کند با من
که از آزادی می گذرم
از بی نانی می گذرم
و تنها برای بوسیدن تو
به خیابان می آیم
چه می کند با من
لبهایت
وقتی اسمم را ...
طاقت فرساست این روزها
اما درختی که در خیالم به گُل نشسته
میزبان گنجشک های خانه توست
که وقتی موهایت را باز می کنی
برسرشانه های من می نشینند
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
متاسفانه از دوره کودکی به ما یاد دادهاند که امیال طبیعی مان را نادیده بگیریم و در عوض دیگران انتظارات خودشان را به ما تحمیل کردهاند.
هر زمان که احساسی و هیجانی شدیم، وادارمان کردند خشک، رسمی و بی احساس رفتار کنیم. هر زمان به فعالیت لذت بخشی پرداختیم، وادارمان کردند که در جهت خواستههای دیگران حرکت کنیم. هر زمان عقاید و نظرمان را مطرح کردیم، کاری کردند که خجالت بکشیم. به ما خیلی تاکید کردند که همیشه باید ملاحظه دیگران را بکنید.
دائم به ما گفتند در صورتی آدم خوبی هستیم که دیگران را از خودمان ناامید نکنیم.
بسیاری از ما در حال حاضر باید از تاکید افراطی به راضی نگه داشتن دیگران دست برداریم. باید بدانیم چه کسی هستیم و چی میخواهیم و دنبال کردن چه اهدافی رضایت خاطر را به دنبال دارد، بدون توجه به اینکه اطرافیان از این فرایند خوشحال بشوند یا نشوند.
زندگی خود را دوباره بیافرینید
#جفری_یانگ
@mmmr58 👈join
-آیا تا بحال برای شما اتفاق افتاده است که موقع مطالعه کتابی به فکری مبهم یا تصویری تاریک بر بخورید که انعکاس کامل افکار و روحیات خود شما باشد؟
+من این موضوع را حس کردهام.
-به همین دلیل است که من شعرا را دوست دارم و اصولا شعر را لطیفتر از نثر میدانم، شعر آدمی را بهتر به گریه میآورد.
#گوستاو_فلوبر
@mmmr58 👈join
یه کاسب عراقی به مناسبت ماه رمضان، دفتر حساب کتاب و بدهی مردم رو آتش زد.
این آدم مسلمان هست
مثل بعضی مسلمان ها که از حق کارگرشون میزنن و میدن حکیم و ظالم و منتظر میشن ماه رمضان بشه و ارزاق مردم و ده برابر کنن ، باشرف .
@mmmr58 👈join
ﺁﺗـــﺶ ﺭﻭﺷـــﻦ ﮐـــﺮﺩﻡ
ﻭﻋﻬﺪ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺷﺪﻧﺶ
ﺩﻋـــﺎﯾـــتـــــ ﮐـــﻨـــﻢ
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻣﯿﺮﺳﯽ
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﯾﮏ ﻫﯿﺰﻡ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ..!
🔥 چهارشنبه سوری مبارکــــــــَ
@mmmr58 👈join
#تلنگر
"الگوی زیبایی برای دیگران باش"
سعی کن کسی که تو را می بیند، آرزو کند مثل تو باشد.
از ایمان سخن نگو! بگذار از نوری که بر چهره داری، آن را احساس کند.
از عقیده برایش نگو! بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد.
از عبادت برایش نگو! بگذار آن را جلوی چشمش ببیند.
از اخلاق برایش نگو! بگذار آن را از طریق مشاهده ی تو بپذیرد.
از تعهد برایش نگو! بگذار با دیدن تو، از حقیقت آن لذت ببرد.
بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند.
#احمد_شاملو
@mmmr58 👈join
بدونِ وجودِ عشق،
موجودی زشت خواهید بود.
بینهایت زشت.
اگر
عشق بورزید،
چه چهرهای زشت داشته باشید
و چه زیبا،
در هرحال
پرتوِ زیبایی،
بر چهرهتان خواهد تابید.
عشق ورزیدن
بزرگترین کار در زندگی است.
عشق ورزیدن نه به یک شخص خاص ، بلکه به کل جهان هستی
#کریشنامورتی
@mmmr58 👈join
دست از سر این شعر ها بر نمی دارد
خواستنت
دوست داشتنت
هر بار سبد خیال را بر می دارد
و سطر سطر این کاغذها را شخم می زند
تا از واژه ها برایت
بهترین ها را انتخاب کند
دیوانه یست در من
که لحظه های بسیاری به تو می اندیشد
قدم می زند
و با تو می خوابد
تنها خیال تو آرامش می کند
دست از سر این سطرها بر نمی دارد
دوست داشتنت.
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
آگهی
دختری کتاب میفروخت و معشوقهاش را دید که به سویش میاید، در این حال پدرش در نزدیکش ایستاده بود.
به معشوقهاش گفت:
آیا به خاطر گرفتنِ کتابیکه نامش " آیا پدر در خانه هست" از #يورگ_دنيل نویسندۀ آلمانی، آمدهیی؟
پسر گفت: خیر! من بهخاطر گرفتنِ کتابی به اسم " کجا باید ببینمت" از #توماس_مونیز نویسندۀ انگلیسی، آمدهام.
دختر در پاسخ گفت: آن کتاب را ندارم، اما میتوانم کتابی به نام " زیرِ درختِان سيب" از نویسندۀ آمریکایی، #پاتریس_اولفر را پيشنهاد كنم.
پسر گفت: خوب است و اما؛ آیا میتوانی فردا کتابِ " بعد از ۵ دقیقه تماس میگیرم" از نویسندۀ بلژیکی، #ژان_برنار را بیاوری؟
دختر در پاسخش گفت: بلی! با کمالِ مَیل، ضمنا توصيه ميكنم کتاب " هرگز تنها نمیگذارمت" از نویسندۀ فرانسوی #میشل_دنیل را بخوانى.
بعد از آن ...
پدر گفت: این كتاب ها زیاد است، آیا همهاش را مطالعه خواهد کرد؟!
دختر گفت: بلی پدر، او جوانى با هوش و کوشا است.
پدر گفت: خوب است دختر دوستداشتنیام، در اينصورت بهتر است کتابِ "من کودن نیستم" از نویسندۀ هلندى #فرانک_مرتینیز را هم بخواند.
و تو هم بد نيست کتاب" براى عروسی با پسر عمويت آماده شو" از نویسندۀ روسی، #موریس_استانكويچ ، را بخوانی !
@mmmr58 👈join
اگر بر سخنی که می گویی
اشراف نداری بر آن اصرار نکن و در اثبات حرف خود مکوش که نادانی و ناآگاهی تو
بیشتر برملا خواهد شد.
گاهی به جای لجاجت ،شنونده و پذیرا باش..
#الیف_شافاک
@mmmr58 👈join
تو قدرت سرانگشتان منی
هنگام نوشتن
هنگامیکه اسلحه به دست می گیرم
تا آخرین ماشه را ...
تکلیف این بلاتکلیفی
را روشن کن
اما نخواه فراموشت کنم
با این همه خیابان بی سر و ته
که با تو در آنها خاطره دارم؟
جواب این شعرها را بنویس
دیر که می کنی
دلشوره
امان کلمه ها را می برد
و انگشتانم توان نوازش را از دست می دهند
تکلیف این بلاتکلیفی را روشن کن
قبل از آنکه
اعلامیه م را بر دیواری سرد بچسبانند
#مجتبی_رمضانی
https://t.me/joinchat/AAAAAD5aZj_X639mX3eV4A
دراز کشیدم و به شب کویر خیره شدم، به آن پردهی سیاهی که کشیده بودند روی همهچیز تا خدا نبیند چه بلایی دارد سرمان میآید.
#عباس_معروفی
@mmmr58 👈join