روزنامه آفتاب یزد: خودتان را خسته نکنید! واتس اپ و اینستاگرام تعهد نمیدهند
🔹حالا که شرایط کشور آرام است سوالی که ایجاد شد این بود که چه زمانی پلتفرم ها رفع فیلتر میشوند.
🔹امامسئولان برای آن که توپ را در زمین طرف مقابل بیندازند، اصرار بر تعهد اینستاگرام و واتس اپ دارند.
🔹از طرفی بنا بر گفته کارشناسان و گفته مالکان این شبکهها تا کنون به هیچ کشوری تعهد ندادهاند به این دلیل که این شبکهها برای خودشان قوانین و باید و نبایدهایی را دارند که مقبول تمام کشورهاست.
🔹میگویند که استفاده مردم از تلگرام بیشتر شده است بنابراین چرا باید مالک تلگرام خود را درگیر یک نامه کند یا اصلا پلتفرمی را فیلتر کنند مگر ما در ایران چقدر یوزر داریم که با نبود ایرانی ها، مالک آن پلتفرم، آسیب ببیند.
🔹 اگر مالکان پلتفرمهای خارجی بخواهند به نامه هرکشوری جواب بدهند که برایشان قوانین و مقررات تعیین کردهاند که باید واتس اپ در ایران یک جور باشد و در کشور دیگر به گونه دیگری. مگر میشود که یک پلتفرم از خودش صد مدل رفتار نشان دهد.
🔹دادگاه فدرال آمریکا که سر چند مورد مشکلی را با شبکههای اجتماعی داشت اما نتوانست تعهدی را از این شبکهها بگیرد در نهایت دولت آمریکا کوتاه آمد.
🔹 این پلتفرمها آمریکایی هستند وقتی با کشور خودشان در خصوص دادن تعهد کنار نمیآیند قطعا و بدون شک به دولت ایران هم تعهدی نخواهند داد.
✅ @Khabar_Fouri
🎙کلیپ صوتی : استاد معاونیان
📋 موضوع : صبر حضرت زینب کبری علیها سلام الله
السلام علی قلب زینب الصبور و لسانها الشکور
✨✨✨ سخنرانی مذهبی
@sokhanranie_mazhabi
زينبي را كه مي شناسم من
برتر است از بيان و وصف سخن
زينبي را كه ميكنم تمجيد
دگر عالم چو او نخواهد ديد
عده اي از چه برنمي تابند
ذكر مولا و ياد مهدي را
هست خفاش دشمن خورشيد
حق ستيزند جمله اهل شقا
🟡 از شیعیان به خاطر گناهان بدگویی نکنید
🔴 عَنْ عُمَرَ صَاحِبِ السَّابِرِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) إِنِّی لَأَرَی مِنْ أَصْحَابِنَا مَنْ یَرْتَكِبُ الذُّنُوبَ الْمُوبِقَةَ فَقَالَ یَا عُمَرُ لَا تُشَنِّعْ عَلَی أَوْلِیَاءِ اللَّهِ إِنَّ وَلِیَّنَا لَیَرْتَكِبُ ذُنُوباً یَسْتَحِقُّ بِهَا مِنَ اللَّهِ الْعَذَابَ فَیَبْتَلِیهِ اللَّهُ فِی بَدَنِهِ بِالسُّقْمِ حَتَّی تُمَحَّصَ عَنْهُ الذُّنُوبُ فَإِنْ عَافَاهُ فِی بَدَنِهِ ابْتَلَاهُ فِی مَالِهِ فَإِنْ عَافَاهُ فِی مَالِهِ ابْتَلَاهُ فِی وَلَدِهِ فَإِنْ عَافَاهُ مِنْ بَوَائِقِ الدَّهْرِ شَدَّدَ عَلَیْهِ خُرُوجَ نَفْسِهِ حَتَّی یَلْقَی اللَّهَ حِینَ یَلْقَاهُ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ قَدْ أَوْجَبَ لَهُ الْجَنَّةَ.
🟠 عمر صاحب السابری گوید: به حضرت صادق (صلوات الله علیه) عرض کردم: «من بعضی از یاران هم مسلک خودمان را می بینم که گناهان هلاکت بار مرتکب می شوند.» فرمود: «ای عمر! از اولیای خدا عیب مگیر. همانا دوست ما (گاهی) گناهانی انجام می دهد که مستحق عذاب خدایی می شود، ولی خداوند او را به کسالت بدنی مبتلا می سازد تا گناهانش زدوده شود. و اگر تندرست ماند، او را به گرفتاری مالی مبتلا سازد و اگر مالش نیز محفوظ ماند، او را به مصیبتی در مورد فرزندانش مبتلا کند و اگر از تمام مشکلات روزگار در امان ماند، جان دادنش را سخت کند تا وقتی خدا را ملاقات می کند، خداوند از او خشنود و بهشت را بر او واجب فرموده باشد.»
📚 بحارالأنوار جلد 65 صفحه 200 باب 20 حدیث 6
۱.۳ میلیون سقط جنین سالانه داریم!
🔹مشاور عالی وزیر کشور در امور جمعیتی: در مقابل ۱.۱ میلیون تولد سالانه در کشور ۱.۳ سقط اتفاق می افتد و بیش از ۵۴ درصد این سقط ها با یک قرص اتفاق می افتد که شرکت وارد کننده آن مشخص است.
🔹تنها ۷.۸ درصد سقط ها مربوط به فرزندان نامشروع است و ۹۲ درصد باقی مربوط به فرزندان مشروع و حلال هستند.
✅ @Khabar_Fouri
خواهم ز خدا كه مبتلايم. نكند
غرق گنهم ولي رهايم نكند
يك خواسته دارم از خداي تو حسين
در هر دو جهان از تو جدايم نكند
#قطعه_صوتی
#حسینیه_آل_یاسین
مُحِبّانِ زَهرا
باصدای: حاج جواد غفاریان
فاطمیه ۱۴۴۴ - آذرماه ۱۴۰۱
حسینیه آلیاسین(علیهمالسلام)
...
@AleyasinHusainie
...
ديگر ز پا فتادم و افتادم از نبرد
بابا به حکم خار، گل ات را کتک زدند
من را برای مطالبه ام از فدک ؛ زدند
بابا ! لگد به ساقه ي امید تو زدند
شلاق هابه گُرده ی مهشید تو زدند
شويم غريب و خسته نشسته است روبرو
بابا بگو چگونه زار نگریم برای او ؟
در سوگ تو ؛ ز سوز دل خون گريستم
صبح تا به شب به پهنه ی هامون گریستم
روحم پدر ز بعد تو لبريز از غم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟!
بابا ببین که بی کس وتنها وخسته ام
از ضرب تازیانه پدر. پر شكسته ام
من را پدر چند نفر بی هوا زدند
هم در میان خانه و هم کوچه ها زدند
بابا ! نگفت هیچکسی زن نمی زنند!
آتش به گلخانه ز گلخن نمی زنند
در شهر تو به خانه ي من حمله شد پدر
من از هجوم خصم شدم له به پشت در
من باردار و زار و عزادار و دلپریش
رفتم دفاع کنم از حق شُوی خویش
بابا چگویمت که چه آمد به سر مرا ؟
انجا صدا زدم از دردِ خود ، ترا
طوفان وزید و ضربت در را حواله کرد
با یک لگد وجود گلت را مچاله کرد
شد غنچه ام زشاخه جدا : وای وای وای
دیدم علی گریه کند : های های های
بستند دستِ دست خدا را به ریسمان
بردند با طناب شیر خدا را حرامیان
بابا ! چه تلخ بود و غمناك رفتنت
من را زدند چند نفر جنب مدفنت
بابا ! نگفت يكنفر اين دختر نبي است
آيا در اين مدينه مسلمان مگر كه نيست؟
آخر مگر حرمت من حرمتت نبود؟
رحم و حيا و شرم در اين امتت نبود ؟
در رسم شرع و دين خدا زن نمي زنند
مردان باشرف و َ حیا زن نمی زنند
قران نگفت اجر رسالت مودت است؟
اين ضرب و شتم كدام اش محبت است؟
برخیز از تراب ! پدرم ! ایها الرسول !
بنگر تو وضع غربت این دخترت بتول
در شهر تو اجازه ي گريه ندادنم !
چاره دگر نماند مرا جز. نماندنم
رفتم برون ز شهر و به صحرا گريستم
در بيت حزن ها منِ زهرا گريستم
آري پدر ذوب شدم من بسان شمع
تنها شدم غريب شدم در ميان جمع
جز سايه اي نحيف که از من نمانده است
جز هاله اي ضعيف که از تن نمانده است
بابا ببين جوان و ز غم پير گشته ام
از عمر خود بجان خودت سير گشته ام
« ديگر حسين را نتوانم بغل كنم »
صبري نمانده است كه ديگر عمل كنم
از شدت جراحت تن زخم دل دگر
مرگ خود از خداي طلب كردم اي پدر
من را ببين كه طاقت دنيا نمانده است
شوقي مرا براي ديدن فردا نمانده است
دادم تسلی به علی دوش تا سحر
کردم وداع شوهر خود بهر این سفر
گفتم: مرا بجان حسینت حلال کن
در این شب وداع مرا بی ملال کن
بشنو وصیت ام و مرا شب کفن نما
دفن مرا مخفی بجای آر و بیصدا
من را ز روی پیرهنم غسل ده علی !
زهرا فدات! ای به همه ماسوا ولی
اسما بيا كه لحظه ي مرگم رسیده است
خشکیده ام ریزش برگم رسیده است
من را به سوي قبله تو فضه دراز کن
در را ببند و پنجره ها را تو باز کن
تا جان نداده ام حسنم را خبر مکن
(زینب به گریه گفت که : مادر سفر نکن)
روحم ز این قفس تن چو پر کشید
انگاه رفته ؛ زود علی را خبر کنید
مظلومه ام ، شهیده ی فصل جوانی ام
دیگر تمام شد نفسم ، زندگانی ام
——-
زهرا کبوتریست که در خون خود تپید
از آشیان سوخته اش. فاطمه پرید
——-
حامد چرا از غم زهرا نمرده ای ؟!
یکعمر زين مصیبت عظمي نمرده ای؟ !
من داغدار ام ابیهای شیعه ام
من سوگوار مادر پاک و شهیده ام
نامرد بود ثانیِ جانی و بت پرست
لعنت بر او و پیرو او (هر که ظالم است)
این است دین و مذهب و هم اعتقاد من
زهراست خود شفیعه ی روز معاد من
لعنت بر انکه حرمت زهرا فرو گذاشت
لعنت بر انکه شرم و شرف هیچ او نداشت
نفرین به قبر قاتل ناموس مرتضی
بیزارم از خلیفه ی ناحق و بی حیا
زهراست اصل و ریشه ی ایمان و دین من
زهراست تک شفیعه ی فردای مرد و زن
فاطمیه
ابان ۱۴۰۱
قال مولانا الرضا علیه السلام :
كَانَتْ لَنَا أُمٌّ صَالِحَةٌ مَاتَتْ وَ هِيَ عَلَيْهِمَا سَاخِطَةٌ وَ لَمْ يَأْتِنَا بَعْدَ مَوْتِهَا خَبَرٌ أَنَّهَا رَضِيَتْ عَنْهُمَا.
امام رضا علیه السلام فرمودند
ما مادر خوبی داشتیم که در حالی از دنیا رفت که بر آن دو نفر خشمگین بود
و بعد از شهادتش خبری به ما نرسیده که از آن دو نفر راضی شده باشد.
📚الطرائف، ج1، ص 252
@razavi_hadiths
سخنرانی حجت الاسلام شیخ حامدرضا معاونیان
شب هفتم
فارسی
دهه دوم فاطمیه1401 ه.ش
فاطمیه #1444 ه.ق
حسینیه کربلائیهای تهران
@hkt_ir
🎙کلیپ صوتی : استاد معاونیان
📋موضوع : جوانی را تماشا کن که بهر راه رفتن هم
همان دستی که بشکستند بر دیوار می گیرد
✨✨✨سخنرانی مذهبی
@sokhanranie_mazhabi
🎥 #کلیپ_تصویری
🚩 وصیّتهای صدّیقه کبری حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام
تبلور شدّت تنفّر و انزجار #حضرت_زهرا علیهاالسلام از آن دو ملعون ازل و ابد در وصیّت آن حضرت به #امیرالمؤمنین علیهالسلام
◼️ حجةالاسلام والمسلمین #استاد_معاونیان
#ذکر_مصیبت #فاطمیه #سقیفه #وصیت
@Moaveniyan
@Hedayatgary
ما کندی اینترنت نداریم مشکل فیلتر شکن است!
طفره رفتن وزیر ارتباطات از پاسخگویی در خصوص کندی اینترنت و رفع فیلتر پلتفرمهای خارجی:
🔹ما کندی اینترنت نداریم؛ مشکل فیلترشکن است! /جماران
✅ @Khabar_Fouri
معاشر الناس! بدانید : این منم زینب
منم ستاره ی زهره در آسمان هر شب
فروغ ماه منم ، با درخشش کوکب
نسیمِ وحی وزد باز گر گشایم لب
منم خلاصه ی زهرا و مرتضی :زینب
قسم به شعله عشقی که در دلم دارم
قسم به مایه ی مهر ی که در گلم دارم
قسم به انچه ز محصول حاصلم دارم
نه شِکوه ا ی ز مصائب نه مشکلم ، دارم
منم که راضیه ام بر همه قضا : زینب
منم که صابره ام , سخت تر ز الماسم
میان غرش طوفان ، نسیم احساسم
منم که پاک ومنزه ز رجس و وسواسم
منم که سیده ی سروری چو عباس ام
منم خدیجه صفت ، مظهر حیا : زینب
منم كه شير زنم يا بگو كه : دختر شیرم
منم که اسوه ی صبرم شکوهمند و دلیرم
منم که خواهرعشقم ، فدای نعم الامیرم
منم که شاه زنانم و در لباس اسیرم
منمکه یار حسینم و مجتبی : زینب
ز قید هر چه تعلق منم که آزادم
به گاه خطبه : چو رعدم خروش فریادم
منم که سلسله ی اوصیاست اجدادم
تمام مجد و شرف ارث نسلِ امجادم
منم سلاله ی اولاد انبیا : زینب
منم دختر حيدر پر از كمال و جلالت
منم ستيغ صبوري و كوه صبر و صلابت
مبين مرا كه گشتم اسير ظلم و جهالت
نماد حريّت ام من و َ لو به بند اسارت
منم عفیفه ی آل مرتضی : زینب
منم که طلعت ِتابان و نور خورشیدم
من ام که شیر ز پستان وحی نوشیدم
منمکه آتش اَفشان شدم وَ جوشیدم
برای حفظ امامم مدام کوشیدم
نماد صبر و جهاد ره خدا : زینب
منم که چشمه جوشان كوثرش هستم
منم که جلوه ی طور منورش هستم
منم که دختر ارشد و اطهرش هستم
منم که زینت نام مطهرش هستم
که نامید مرا شخص مصطفی : زینب
تمام سهم بلا را خدا به من داده
مرا قضا به کرببلا با قدَر فرستاده
منم که سیده ام : هاشمیه ، آزاده
میان تندر طوفان چو سرو استاده
خروش خشم خداوندِ کبریا : زینب
منم ؛ پیامبر ِ آخرین عاشورا
رسالتی است به دوشم ز سیدالشهدا
رسانده ام : پیام قیام خون خدا
به اهل و کوفه و شام و تمامی دنیا
منم : مفسر آیات انّما : زینب
مقام و نام شهیدان ز نطق من ماناست
ز یمن خطبه ی من پرچم حسین بالاست
منم که بحر مصائب شدم ، دلم دریاست
شکوه وحرمت من : تا همیشه پابرجاست
منم عصاره ی عصمت و اصطفا : زینب
عقیله ام و علیمه ، بلامعلّمه ام
رشیده ام و زکیّه که دخت فاطمه ام
منم که دختر شیرم و نیست واهمه ام
به روز حشر شفیعه به شیعیان همه ام
پناه گریه کنان در صف جزا : زینب
ز صبر و طاقت من مات گشته صد ایوب
منم که خطبه من کرده خصم را منکوب
منم که فاتح شامم : یزید شد مغلوب
منم که رأس حسینم به نیزه شد مصلوب
سفینة النجاة حسین است و ناخدا : زینب
مگو مگو تو ز معجر مگو تو از گيسو
منم كه تير شدم تير در دو چشم عدو
ز حال زار و پريشم به قتلگاه مگو
منم كه بوسه زدم بر رگ بريده ي او
شريكة الحسين منم اندر ابتلا : زينب
به سوي كوفه و شامم اگر مرا بردند
مرا به تازيانه و نيزه اگر كه آزردند
وگر كه خاطرم از ضرب و شتم افسردند
وليك ضريه ز تيغ خطابه ام خوردند
منم چو فاطمه در نطق خطبه ها : زينب
منم که اذن شفاعت ز زائران دارم
منم که آرزوی صاحب الزمان دارم
منم که لطف وعنایت به روضه خوان دارم
برای حامد خود هدیه ای نهان دارم
برای نوکرخود میدهد عطا : زینب
سحر پنج جمادی الاول ۱۴۴۱
مشهد
دی ماه ۱۳۹۸
🎙کلیپ صوتی : استاد معاونیان
📋موضوع : دشواری اسارت حضرت زینب سلام الله علیها بر اهل بیت علیهم السلام
✨✨✨سخنرانی مذهبی
@sokhanranie_mazhabi
آه از طول غيبت مهدي
داد از هجر حضرت مهدي
چشم بر راه مانده منتظريم
تا دمد صبح طلعت مهدي
#قطعه_صوتی
#حسینیه_آل_یاسین
راوی کربلا
باصدای: حاج علی پاکدامن
به اهتمام: حسینیه آل یاسین
۱۴۰۰شمسی - رجب۱۴۴۳قمری
...
@AleyasinHusainie
...
مونس من سحر فقط ماه است
صورت ماه گاه در چاه است
آسمان گاه در دل درياست
و دلم آسماني گهگاه است
فكر كردم كه عرش نزديك است
بعد ديدم كه نه ، بسي راه است
خسته ام از خودم و نفس لجوج
خستگي روزمرگی جانكاه است
برف پيري كه بر سرم بنشست
ديدم ايواي آخر راه است
دور چرخ فلك شتابان است
و پیاده شدن چه ناگاه است
بي غم است مست لايعقل
و غمين جان و قلب آگاه است
در مشقت وزير بيچاره است
و چه آسوده خاطر شاه است
آسمان شب از ستاره پراست
مونس من سحر فقط ماه است
٨ دي ١٤٠١
——————-
درد های روز های آخر
هرگز حديث عشق به پایان نمیرسد
سِحر بيان به پايه ي قران نميرسد
روح القدس به شعر من الهام می کند
شعر مرا شراره ی ایام میکند
گوید بگوی از غم زهرای مرضیه
از درد و رنج وماتم حورای انسیه
بنویس از شهادت صدیقه ی بتول
بنویس از مصائب آن بضعة الرسول
بنویس بی هراس و تقیه و واهمه
از آنچه رفت بر سر مولا و فاطمه
باری بگو ز حال فاطمه در روز اخرش
از گریه اش وقت وصیت به شوهرش
آیا دلی هست که تاب آورد مرا ؟
تا درد دل کنم وَ بگویم ز ماجرا
بشنو حدیت درد و غصه ی ناموس مرتضی
بشنو به گوش جان که آتش زنم ترا :
جانم به لب رسيده ، اجل دير كرده است
آلام روزگار مرا پير كرده است
گرچه كتاب عمر كم ام رو به آخر است
اما خطابه ي فدك ام وحي ديگر است
مغموم و داغدارم و رنجور و خستهام
در ژرفناي دره ي غربت نشستهام
احساس بیکسی نفسم را گرفته است
بغضی گلوگه جرسم را گرفته است
من بضعة الرسولم و بنت محمد ام
من دخت بي نظير خديجه و احمدم
اینک كه «لات » جای نبی روي منبر است
همچون هـُبَل نشسته به جاي پيمبر است
اکنون که باز دوره ي بيداد و شرك شد
اینک که کعبه خانه ی بت هاي چرك شد
درگیر با خلافت بیداد میشوم
احقاق حق کنم، همه فریاد میشوم
هر روز گر گريه كنم يا فغان کنم
باید که راز حق و حقیقت عیان کنم
فریاد حق زنم که جهانی خبر شود
گوش فلک ز ناله ي «هشدار» کر شود
در شهر هرچه مینگرم اهل درد نیست
آيا ميان اينهمه اصحاب مرد نيست؟!
آري نفس به حنجره ام شعله مي كشد
شيطان براي قتل علي نقشه مي كشد
ديگر اذان مگو ي بلال اي سپيد روي
بت روی منبر است و ابلیس روبروي
دیو نفاق نخفته و بیدار میشود
شرک خفی دوباره پدیدار میشود
خشم من است خشم خدا اي حراميان!
آهم بسوزد همه ي فتنه هایتان
دیوار و در : دو شاهد مظلومي من است
محسن شهید معرکه در روز روشن است
با ازدحام حقد و کینه ی مردان نابكار
مخفی شده است حق و حقیقت وحق مدار
ای از تمام هرچه سیاهی، سرشتتان
قعر جهنم است خیال بهشتتان
توجيه هاي کهنه خود را رها کنید
از قبر و روح و منبر طاها حیا کنید
بیشک اگر جهادتان ز پی ذوالفقار بود
جرثومه ي نفاق ز امت کنار بود
اما به غدر و سفسطه، بیداد کردهاید
ابلیس را ز مکر خویش بسي شاد کردهاید
مَردم! در این سقيفه بهجز ظلم و دردنیست
"هرکس که لاف مردی خود زد که مرد نیست "
مردم! مرام اين دو ستمگر جنايت است
اين كفر باطني به امير ولايت است
صحبت ز هتک حرمت ناموس کبریاست
اینک منم فاطمه ، پس دینتان کجاست ؟
انصاریان ! مگر كه شما کور گشتهاید؟!
یا از مرام صدق و صفا ؛ دور گشتهاید ؟!
اینان که از قبیله شوم جهالت اند
اين نانجيب كسان پر رذالت اند !
مشعل به دست ، لشکر ظلم و سیاهیاند
فرع فساد و اصل نفاق و تباهی اند
گفتید که سکوت ؛ فقط راه چاره است!
این : مکر و حیله و کذبی دوباره است!
آیات حق مگر که نرفته به گوش تان؟!
بي شك طمع زدوده تمامی هوش تان
اصحاب ! از چه روی چنين خواب رفتهاید ؟
در این کویر تشنه، پیِ آب رفتهاید ؟!
آيا در انتظار غديري دوبارهاید ؟!
در جستجوی نور کدامین ستارهاید؟!
اي بر فنا رفته همه تار و پودتان؟
آيا غدير وافي و كافي نبودتان؟
رفته است از خاطر تان بيعت غدير؟
يا پشت كرده ايد به مولايتان امير ؟
جز مكر زير سقف سقيفه مگر كه چيست؟
شايسته خلافت احمد مگر كه كيست ؟
اي گمرهان ! برای شما آبرو نماند
فریاد دادخواهی ما در گلو نماند
دونان ز ما ملك فدك را گرفتهاند
ابليسيان بجاي نبي جا گرفتهاند !
هر چند من خسته و پهلو شکسته ام
هرگز گمان مبر كه از پا نشسته ام
در زیر بار غم ، دل من ناله میکند
خیل ملک ز غربت من لابه می کند
اما خطابه ام، زند آتش به ماسوا
کم مانده حتی که کند گریه ها خدا
هَل مِنْ مبارزِ علی رفته ز یادتان؟
هل ناصر ینصرنی ؟ کو جهادتان؟
اينك بسي زخمي و مجروح و پر غمم
از اينهمه جفا به وصي غرق ماتمم
حالم چنان وخيم شده كه دو قاتلم
رو كرده اند بهر عيادت به منزلم !
اي اسمان شاهد من باش ، اي فلك
رد كرده اند شاهدِ حق من از فدك
قديسه ام ، طاهره و بضعه ي رسول
صدیقه ام ، پاك ز هر رجس ام و بتول
قران گواه عصمت و هم عفت من است
مصداق و نص آيه تطهير در من است
یاللعجب که شاهد، از من طلب کنند؟!
تیشه به ریشه ی شجر پاک می زنند
زهرا منم ، که «نور علی نور » از من است
هفت آسمان ز پرتو من صبح روشن است
🥀
بابا ببين كه داغ دلم تازه میشود
این خطبه ام طنین پر آوازه میشود
بابا ! نبود آنچه که دیدم ؛ سزاي من
آتش زدند هم دل من ، هم سراي من
بابا به بالهاي پر از خون، که پر زدم
رفتم به نیمه شب در اصحاب در زدم
بنگر پدر هيچكسي ياري ام نكرد
سخنرانی حجت الاسلام شیخ حامدرضا معاونیان
شب نهم
فارسی
دهه دوم فاطمیه1401 ه.ش
فاطمیه #1444 ه.ق
حسینیه کربلائیهای تهران
@hkt_ir
چشمه ی نور نقش بستر بود!
جاری چون رود اشک کوثر بود
سقف گلخانه تیره ، دود آلود
یادگار از لهیب آذر بود
در خانه شکسته بود ! چرا ؟!
سوخته چار چوبه ی در بود
بانوی خانه از دو چشم کبود
اشک ریزان بفکر شوهر بود
آب میشد چو شمع و دختر او
همچو پروانه گرد مادر بود
با همه خون دلی دلش خوش بود
که فدایی عشق حیدر بود!
جان جانان از این جهان میرفت
روح طاها به آسمان میرفت
سخنرانی حجت الاسلام شیخ حامدرضا معاونیان
شب هشتم
فارسی
دهه دوم فاطمیه1401 ه.ش
فاطمیه #1444 ه.ق
حسینیه کربلائیهای تهران
@hkt_ir