ما هر دو ترسیدهایم.
آن سوی این جنگ، ترسِ شماست
و این سوی جنگ، ترسِ ما.
ترس شما از آگاه شدنِ ماست
و ترس ما از بیدار شدنِ شجاعتمان!
این دو ترس به هم شبیه نیست.
ترس شما با تکرار رفتارهایتان بیشتر میشود
و ترس ما با تکرار رفتارهایمان کمتر!
روزی نه چندان دور در نقطهای از تاریخ، دنیا شاهدِ تقابلِ بیشترین حد از ترس با بیشترین حد از شجاعت خواهد بود.
پونه مقیمی
https://open.spotify.com/track/1nenlP1j8K1d0n6NcOqjEk?si=isPsnUHMSaau6Kb1FfKs4Q در اسپاتیفای
Читать полностью…https://www.instagram.com/p/CUPXfAFA305/?utm_medium=copy_link
چشم هارا باید شُست، جور دیگر باید دید
مثلث برای خریداران ارسال شد.بعد از خرید با کد رهگیری میتونین همون لحظه کارو دانلود کنین.
moer.ir
این ادبیات کارچاق کن پهلوون پنبه اس.
۱-یاس هیچوقت مزدا ۳ نداشته😂 ، ناچیزا به اسم و شخصیت ایشون هی چنگ نزنین که تطهیر بشین.
۲-آرتیستای دوزاری انقدر دیدی فکر میکنی همه واسه پول پشتک میزنن نه اینجوریا نیست.ایشون انقدر اعتبار داره که بخواد گله اتونم یه جا بخره کافیه اشاره کنه!
۳-البته از اون سهراب بعید نیست افسارشو بده دست ازگلی مثل تو، که اینجوری آبروشو ببری، بحث کمک سر جاش، من دست همه کسایی که واسه این مردم بی منت و شو آف قدم برمیدارن و میبوسم اما شما عزت نفس و انسانیت حالیتون نمیشه چون سر سفره ای که باید یادتون میدادن ،ندادن.
۴-اونموقع که شماها دنبال داف و مواد و ... بودین عواید کل فروش همه کارای من صرف خیریه ها شده، همه اینکاره هاش میدونن نطفه ای که شما مفت برا دارین ازش نشخوار میکنین و کی کاشته!
۵-پیشنهاد میکنم یه دوربین روشن کن از باباهاتون فیلم بگیر (اگه میشناسینشون) چند خطی راجع به پسرش توضیح بده ببینم چقدر راضیه از شب کاشت نظفه ای که شد شما خوبه ویو میخوره یه درآمدی هم میشه، نشدم اسپانسر بگیرین واسه ویدئوش.
۶-پروژه بگیر دوزاری اولین و آخرین باری بود که آدم حسابت کردم برو حال کن جوابتو دادم بلخره.
moerofficial" rel="nofollow">https://www.clubhouse.com/@moerofficial
کلاب هاوس رو داشته باشین کم کمبریم برای گفتگو
◀️ قاعده ۹۹
⬅️ پادشاه از وزیرش میپرسد: چرا همیشه خدمتکارم از من خوشحالتر است در حالی که او هیچ چیزی ندارد!!
و منِ پادشاه که همه چیز دارم، حال و روزِ خوبی ندارم!!؟
↙️ وزیر گفت: سرورم شما باید قاعده
۹۹ را امتحان کنید!!
⬅️ پادشاه گفت: قاعده ۹۹ چیست؟!!
↙️ وزیر گفت: ۹۹ سکه طلا در کیسهای بگذار و شب آن را پشت درب اتاق خدمتکار بگذار و بنویس این ۱۰۰ دینار هدیهای است برای تو و سپس در را ببند و نگاه کن چه اتفاقی رخ میدهد!!
پادشاه نقشه را آنطور که وزیر به او گفته بود، انجام داد....
↙️ خدمتکار پادشاه، آن کیسه را برداشت و موقعی که به خانه رسید سکهها را شمرد، متوجه شد یکی کم دارد!!
پیش خود فکر کرد که آن را در مسیر راه گم کرده است!! همراه با خانوادهاش کل شب را دنبال آن یک سکه طلا گشتند،هیچی پیدا نکردند!!
خدمتکار ناراحت شد از اینکه یک سکه را گم کرده است!!
پریشانی به سراغش آمد با آنکه آن همه سکههای دیگر را در اختیار داشت!!
روز دوم خدمتکار پریشان حال بود!!!
چرا؟!
چون شب نخوابیده بود، وقتی که پیش پادشاه رسید چهرهای درهم و ناراحت حال، مثل روزهای قبل شاد و خوشحال نبود!!
⬅️ پادشاه آن موقع فهمید که معنی قاعده ۹۹ چیست!!
↩️ آری، قاعده ۹۹ آن است که همه ما ۹۹ نعمت در اختیار داریم که خداوند به ما هدیه داده است و تنها دنبال یک نعمت هستیم که به نظر خودمان مفقود است!!
↙️ و در تمام ادوار زندگیمان دنبال آن یک نعمت گمشده میگردیم و خودمان را به خاطر آن ناراحت میکنیم و فراموش کردهایم که چه نعمتهای دیگری را در اختیار داریم.