mohammadashenaa | Unsorted

Telegram-канал mohammadashenaa - عاشقانه های آشنا

70

اشعار ، نوشته ها و مینیمال های محمداشنا Channel ID : @MohammadAshenaa Admin ID : @MohammadAshena

Subscribe to a channel

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

نیمه ی ماه را دیده ای
انگار لبهای شب است
با رُژی به رنگ ِطلایی
انگار لبخند میزند
انگار لب‌پَر میشوم
چکه هایم
میچکد
روی صورت ِشب
شب اما باز لبخند است
میدانم
میخواهد راستش را بگوید
که چاره ای نیست
که باید ادامه داد
که باید دوستش داشت
اما دوست داشتنهای من
از چاره هایی نیست که ندارم
من
بی اجبار، عاشق شدم
بی اجبار،عاشق ماندم
و بی اجبار ادامه خواهم داد
جبر
در دنیای من معنایی ندارد
این را
معلم ریاضی ام هم میدانست
برای همین بود
که یک شب
که هیچکس نبود
چمدانم را سپردم به یک عابر
و از آنجا به بعد
یادگرفتم...
دوست داشتن را یاد گرفتم...[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

به کدام کوچ
قَسَمَت دَهَم
که دوباره ها را از نو تکرار نکنی
که مرا دوباره از من نگیری
که مرا دوباره به من باز پس‌ نفرستی....
که دوستم بداری
که فردا باز دوست داشتنت را
پَس بگیری از دلم....
که به آغوشم بِکِشی
که فردا انکار کنی
جای حلقه ی دستهایت را دور ِتَنَم....
که به تکرار ِلبهای من
که به تقلید ِبوسه های من
پیشانی‌ام راببوسی
که بعد سَرَم را به طاق ِنیستی، بکوبی....
که بدانی
این در
دربه‌در ترین دَر ِدنیاست
وقتی که مدام رفتن را به یادش می آوری
وقتی که آمدنت
رویاییست
که با کابوس، پایان می یابد
وقتی که
ماندن
خیالیست ناممکن
حتی ناممکن تر از فردا
و بعد با همه ی دانستنهایت
باز فردا
در را محکمتر از همیشه
به چهارچوبش
یاداوری کنی....
به کدام کوچ
قَسَمَت دهم
کوچه‌ترین خانه ی شهر....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

اون درخت ِتن سپرده به تبر
كه واسه پرنده ها
دلواپسه
منم....


درخت....
ابی
@MohammadAshenaa

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

از شَهر تو
تاریک میروم
چراغها هم توانشان نیست
که لبریزهایم را آرام کنند
دوستت دارمهایم
هنوز هم نبض دارند
آنچنان که اگر بخواهم
تقدیمشان کنم
همه ی شهر، باهم روشن میشود
و همه ی رفته ها بازمیگردند
و حتی آنها که از این جهان رفته اند هم
بازمیگردند
آنقدرها دوستت دارم
که توانم نیست
همه اش را به قلبت بسپارم
بس‌که قلبت کوچک است
کوچک است....
کاش
دلت زودتر قد میکشید
کاش دلت زودتر میتوانست....
تاریک میروم
وقتی از این همه عشق
فقط میتوانم
برای ارائه
جانم را بدهم
و این چقدر کم است
چقدر کم است
کاش میتوانستم دلم را نمایان کنم
تا ببینی
که جانم
نسبت به این تاریک‌روشنهای کهکشانهای درونم
کوچک است
و کاش به جای جان
همه اش را میتوانستم به قلبت بسپارم....
تاریک میروم
وقتی مجبورم
نورهایم را بازهم پنهانتر از این کنم
و روبه تو مجبورم
آنچنان که روبه همه....
همه را میشود پذیرفت
تو را اما نه..‌‌..
چقدر دوستت دارم
و چقدر نمیدانی
و چقدر...[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

پادشاه ِصبرهای صورتی
میداند
که کاج ها سبز نیستند
آنها فقط میمانند
که راه ِنفس ِدرخت را ببندند
تا هیچوقت بهار نشود
تا هیچوقت شکوفه های صورتی ِگیلاس
متولد نشوند
و چقدر خیلیها نمیفهمند
که بودن و ماندن
لزوما علاقه نیست
گاهی بعضیها جایی ندارند برای رفتن
و گاهی
بعضیها مانده اند
برای گرفتن ِنبض؛
تا به محض ِمرگ ِدلت
تا به محض ِاطمینان از مرگ دلت
پیروزیشان را جشن بگیرند و بروند
و اینها
چقدر سبز نیستند
اصلا سبز نیستند
حتی رَدَّش را هم ندارند
حتی....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

ای بی خبر از حال بیمارم
آرام ِجانم
دوستت دارم....



حمید هیراد‌
@MohammadAshenaa

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

فاصله را
هر چه میبوسم
کمتر نمیشود
هر چه در آغوشش میگیرم
کمتر نمیشود
هر چه به پایش می افتم
کمتر نمیشود
هر چه التماسش میکنم
کمتر نمیشود
کوتاه نمیشود این کیلومترهای لعنتی
کوتاه نمیشود....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

شب‌ترین
تو که ماهترین بودی
چه شد
که خاموش شدی
چه شد
که خاموش شد
همه ی شاعرانه های شیب‌دارَت
شیب ِشانه ات
شانه ات را
شانه ات چرا دیگر
شیبَش رو به بهانه رفت
شانه ات چرا جا زد
مگر
چقدر سنگین بود
دلتنگیهایی
که صاحبش تو بودی....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

پنجره
بی طپش
ایستاده
و باران
بوسه میزند به شیشه ای ترین نگاه های دنیا
اما پنجره
تکان نمیخورَد
انگار
دیر شده
انقدر دیر
که دیگر
همه ی بارانهای دنیا باهم
کاری از دستشان برنمی آید....
گاهی همینقدر دیر میشود
انقدر دیر
که شیشه
حتی با شکستَنَش هم
دیگر نمیطپد....
و تو فکر کن
این پنجره که میگویم
دلم باشد‌....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

دستهایم را
به سفر نمیسِپارم...
مگر آنها که رفتند
چیزی جز تنهایی برایشان ماند....؟
مگر هر هِجری
بازگشت ندارد....؟
مگر همه ی خیابان ها
باز به دیروزها نمیرسند....؟
من میمانم
کنار ِتنهاییهای "ماندن" میمانم
که چکه های چشمهایش
نشود چین های دوباره
نشود هیچ های همیشه
نشود پایان ِعاشقیهای شهر....
من میمانم
فقط نمیدانم چرا
شب انقدر طولانی شده
نمیدانم....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

قَریه ی مَن...



فریدون فروغی
@MohammadAshenaa

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

آرامه های صدایت
رایحه ی عاشقانه ای ناتمام است
که فقط به ادامه اش می اندیشم
آرایه میشود جانم
وقتی صدایت را میبوسم
همه ی شاعرانه های ادبیات
در دلم جاری میشود
انگار یک چَشمم حافظ میشود
چَشم ِدیگرم سعدی
انگار
اشکهایم مولانایی میشوند
که بی شَمس
به زندگی ادامه میدهند
انگار بی تو نمیشود...
پس بمان
که مادرانه هایت
تمام ِداشته های زمینند
تمام ِداشته های منند
تمام ِداشته های عشقند...
دیرتر از موعد، مینویسم
تا متفاوت بودنت را
برای بار ِدیگر تکرار کنم
تو را نباید با همه، تبریک گفت
تو خاصترینی
حضرت ِعاشقانه های بِرلین...[محمداشنا]
💝

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

منو جا نذار
بغلم بگیر...


هَمِهْ کَسْ...
شهاب رمضان
@MohammadAshenaa

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

نانجیبیست
که به دستانی
که مرهم ِزخمهایت شده
نام ِزندان بدهی
فقط و فقط
برای آنکه
بنده ی منفعت های تابه‌تایی
فقط و فقط
برای آنکه
برایت همه چیز، تاریخ ِانقضا دارد
فقط و فقط
برای آنکه
هر روز
خورشیدت یکیست
برای آنکه
کوچ‌نشینی
برای آنکه
بی قبله ای
برای آنکه
بیدلی
برای آنکه
به دنبال طعم ِآشیانه های جدیدی
برای آنکه
وقت پریدَنَت شده....
بالهایت را
اگر داری
اگر هنوز
بالهایی که مرهمشان شدم
را داری
پرواز کن و برو
اما اگر نه
کفشهایت را بردار و برو....
برو اما
به دستهای مهربانی
که برای آرامشت
زخمهای بسیار خورده
نام ِزندان مگذار....
نسبت ِاسارت
برای جایی نیست
که خودت هر وقت بخواهی می آیی
که خودت هر وقت بخواهی میروی
لبهایت را
تلخ تر از این نکن
و اگر
رفت و آمدهایت
به اختیار است
به ماندنت
نام ِتحمل نده
نسبت ِعادت مگذار
که نداشتنم
از رگ ِگردنت
به تو نزدیکتر است
فقط کافیست که بخواهی
و سپس
همه چیز تمام خواهد شد....
نانجیبیست
بعضی از نسبت‌دادنها
نانجیبیست....
کاش بعضیها
اصلا لب نداشتند....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

تو بری کی میمونه....



شهاب رمضان
@MohammadAshenaa

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

من
همه داروندار ِدلم
این عِشْقِ‌ه
انقده خوبی
که حتی نبودتم عِشْقِ‌ه...


عشق...
سامان جلیلی
@MohammadAshenaa

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

موازی ام
با اتفاقهایی که طعمی ندارند
صبرهایی که مقصدی ندارند
شمع هایی که نوری ندارند
سقف هایی که ساکنی ندارند
دیوارهایی که پناهنده ای ندارند
پروانه هایی که نوری ندارند
آفتابگردانهایی که خاکی ندارند
طپش هایی که آغوشی ندارند
دردهایی که مرهمی ندارند
حرفهایی که شنونده ای ندارند
واژه هایی که گوینده ای ندارند
وصلهایی که صاحبی ندارند
چاره هایی که فردایی ندارند....
موازی ام
من با همه، موازی ام
اِلّا با عشق
و چقدر
چمدان‌نداشتن
به من می آید...[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

نورهای مسیر
به خواب، دعوتم میکنند
و من رد میکنم
پیشنهادهای نبودن را...
تا کجایش را نمیدانم
اما رَدّ ِ مژه های برگریزانم را بگیری
نشان از نخوابیدنهاییست
که بسیار مُدامند
پلکهایم هم میدانند
که ایستادن پای بیداری
آسان نیست
وقتی این همه‌
شب، ادامه دار باشد....
و من باز هم
ممتدهای خطوط ِخیابان را نگاه میکنم
تا بیدار بمانم
و چقدر بیداری آسان نیست
و این را
بچه های بیدارِمدرسه ام هم میدانند
گرچه آن ها مدام خوابشان میبَرَد..
پلکهای بیدارها را باید بوسید
پلکهای‌همیشه بیدارها را اما
باید سجده کرد...[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

من تو دریای جنونت
دل دادم به آسمونت
بادِبونامو سپردم
به نگاه ِمهربونت
گم شدم
تودل ِبارون
با یه حال عاشقونه....
مگه نرخ ِخوبی چنده
که توبرگای برنده
تو به این راحتی سوختی....



مگه تو نگفته بودی....
مازیار فلاحی
@MohammadAshenaa

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa


شِفاعت میکنم
مابین ِتو و شَکهایم....
شِماطت میکند
دلم مرا برای غمهایم....
میانجی میشوم
میان دلت با تو
که انقدر
روی لبخندهای دلت
دست، بلند نکنی....
وساطت میکنم
میان ِشب و موهایت
که بی ماه
نکند گم کنم تو را....
رعایت میکنم
آرامش را
وقتی انکار میشود
همه ی بودنهایم....
شکست میدهم
سکوت را
وقتی هربار تصمیم میگیرم
دیگر واژه ای نگویم....
و چقدر
نابینا میشوند
چشمهایی
که قصد کرده اند
ندیدن را انتخاب کنند
و شاید
همه ی اینها معنایی دارد
که کسی که انصاف ندارد
حتما عاشق نیست
حتما....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

شمع را
به کوچه دعوت کردم
نیامد
علتش را پرسیدم
از باران گلایه کرد
گفتمش
مگر عاشقی این چنین نیست
که نورهایت را
به بارانش بسپاری
گفت
توانم نیست
خاموش میشوم
گفتمش
پروانه پس چگونه از تو سوخت
اما تو نه
گفت
او دیوانه تر بود
گفتمش
پس من که
همه ی نورهایم
زیر باران خاموش شد
پس من که همه ی بالهایم
دور ِشمع سوخت
پس من که همه ی ابرهایم
از بس گریستم
تمام شد
پس من چه
گفت
تو از ما نیستی
او تو را برای تنهایی ساخته است
و بعد خاموش شد....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

معشوق....


گوگوش
@MohammadAshenaa

تو نه باروني نه شن باد
تو نه مرهمي نه فرياد
تو نه خسته اي نه همپا
تو نه از غيري نه از ما
تو نه بيرون نه دروني
تو نه ارزون نه گروني
تو نه خاكي پوشش گنج
نه يه مهره روي شطرنج
تو فقط هستي كه باشي
تو نه مرگي نه تلاشي....
نمي تونم نمي تونم
تو رو هم‌صدا بدونم
تو يه روز سبزي يه روز زرد
يه روز هم‌دردي يه روز درد
اگه اشتباه مي خونم
بگو ، راست بگو بدونم
تو كدوم رنگي كدوم بو
اگه سكه اي كدوم رو
كه نه ظلمت نه فروغي
نه ركودي نه بلوغي....
نكنه حرفاي خامم
خاطر ِعزيزو آزرد
نكنه اسم ِحقيرم
تو كتاباي تو خط خورد....

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

ساده
شکسته میشود
دلی که سپرده شود
به یک‌ بیدل‌...
ساده
بی آبرو میشود
شانه هایی
که تکیه گاه شود
برای غریبه....
ساده
به انتها میرسد
دلی که
به سراب
دل ببندد....
ساده
مسیر
بی مقصد میشود
وقتی
نشانی ِناشناس ها
باور شود....
ساده
نیست
همه ی تب هایی
که بی وصال
سرد می شوند....
انگار
یک شب
خودخواسته
دلت را برای همیشه
ناامید میکنی
نه از یک نفر
که از همه....
انگار
تمام‌شدنت
تمام ِداشته های دلت میشود
و چقدر
از فردایش
دیگر پاهایت
همراهت نمی آیند
انگار دیگر مقصدی نیست
انگار دیگر هیچ چیزی نیست
انگار اصلا دیگر
خودت هم نیستی....
نیستنت مبارک
که همه ی عاشقانه ها
چیزی نیست
جز تصمیم به نیستی
چیزی نیست
جز
تصمیمی برای همیشه
که خودت، خودت را
برای ابد ترک کنی...[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

چقد عوض شدی
یه دفه بی هوا
همرو خسته کرد
صدای گریه هام....


امین رستمی
@MohammadAshenaa

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

چاره ای نیست
چنارها برای پاییزند
و نمیتوانند
به باران های دوباره و دوباره
نه بگویند....
آنها دیگر فقط چشمهایشان
نمناک نیست؛
قامتشان بارانیست....
و چگونه
این آیه های زمینی
باز بهار میشوند...
این همه مُردن
این همه بیداری
آسان نیست....
مگر میشود
این همه تو را به زمستان بِکِشانند
و تو باز بهار شوی
مگر میشود
بهار
تو را به دستهای فصلهای بعد بسپارد
و تو باز به بهار بازگردی....
به خدا که هیچ قصیده ای
اینگونه دیوانه نیست
به خدا که همه ی مثنوی ها باهم
این قصه را نمیتوانند
به خدا که همه ی غزلهای دوباره
این عشق را نمیتوانند
و چنارها
چقدر چمدان ندارند....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

راه به راه
سپیدهایم را در آینه میبینم
دلم میشِکَنَد
از رویاهای زیر ِبرف‌مانده
برف ِموهایم را میگویم
من ِجوگندمی ِدورافتاده
چقدر حسرتت را دارم
جناب ِخدا....
برزخ ِتب‌دار ِاین دنیا
کالیست
که هیچوقت رسیده نخواهد شد
و من
یادم نمی آید
هیچوقت منتظر ِرسیدنش بوده باشم....
لبخندم میگیرد
وقتی دیگرانی را میبینم
که به طمع ِمنافع
چه ها که نمیکنند
تیغ ِخواستنهایشان را
روی شاهرگ ِعزیزترینهایشان میکِشند....
چقدر این ناکافی های همیشه گِلِه‌دار
دوست‌نداشتنی‌اند
چقدر....
لبخندم میگیرد
از این دنیادوست های همیشه‌دیر
که اطوار ِمُدامند
که ادایشان فیلسوف‌ بودن است
ظاهرشان لوکس
باطنشان اما
خرابه های عشرت‌آباد ِقدیم....
لبخندم میگیرد
از آن لبخندهای تلخ
از آن تلخترین ها....
دلم عاشقانه ایست ناآرام
اما جانم
به اینجا تعلق ندارد
و چقدر رفتنم می آید....
دلم دیار ِهمیشه های وصل را میخواهد
دلم تو را میخواهد
و چقدر خیابان ها از تو دورند
و چقدر کوچه ها
به خانه ات نمیرسند
و چقدر نبضم هر روز کندتر میزند....
جناب ِخدا
حتی باران هم دیگر نمی آید....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

Happy New Year...💝
2⃣0⃣2⃣4⃣

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

الفبا بلدی....؟
نامم را میدانی....؟
نسبتم را میشِناسی....؟
اصلا میدانی
که چشمهایم اهل ِکجاست....؟
دلم را چه
آن را دیده ای....؟
چنارها را چه
آن ها را دیده ای....؟
میدانم
نمیشِناسی....
تو از قبیله ای هستی
که هرچقدر هم نزدیک شوند
باز نمیشِناسند مخاطب را....
تو از قبیله ی بیدلهای کوچ‌نشینی
از قبیله ی منفعت‌طلبهای تاریک
از قبیله ی هیچ....
میدانم
شناختی در کار نیست
اینجا
ادامه، یعنی
کُشتن ِزمان
و عمر، فقط یکبار است
و نمیدانم
چرا هنوز دوستت دارم
انقدر دوستت دارم
که هروز صدای ستونهای این خانه
بلندتر از دیروز می آید
نمیدانم
زیر بار ِفشار ِاین لحظه های شوم
کدام زمان است
که فرو بریزم....
اما
بدان که ویرانه ام هم
تو را دوست دارد....[محمداشنا]

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

ایمان ِمَني
به خدا نَسِپارَم...

Читать полностью…

عاشقانه های آشنا

@MohammadAshenaa

به شب بگو
رایحه ای سمت ِمَن نفرستد
من دچارم
دچار ِتو...
نسبتم درد میکند
از بس که دوستت دارم
قلبم قهر میکند
دیوانه است
و اینها همه‌اش تقصیر ِتوست
اصلا هم هیچی نگو
بگذار بروم
تا به دچار بودنت برسم
رسیدگی میخواهد
میدانی که
خیلی لوس است
خواستنهایت را میگویم
خیلی
خیلی تر از نارنجیهای پاییز...[محمداشنا]

Читать полностью…
Subscribe to a channel