نمیدونم چرا دارم تلاشمو میکنم با آدم ها کمتر صحبت کنم، گفتگوهامو کوتاه میکنم، اشتیاقم برای آشنایی با آدمای جدید انقدر کم شده که ترجیح میدم هیچ گونه رابطه ای رو شروع نکنم. دلم میخواد همه ی آدما سکوت کنن، جهان بی صدا باشه و فقط چشم ها باهم حرف بزنن، اون هم در حدِ نیاز، عشق و علاقه..
کاش میشد رو به روی هم بشینیم و اجازه بدیم نگاه ها هم دیگه رو نوازش کنن، دست ها به همدیگه محبت کنن، بی حرف، بی صدا. جهان در سکوت و عشق پابرجا..
وقتی کسی چه مقصر باشد چه بی تقصیر از شما عذر خواهی میکند ، به خودتان مغرور نشوید !
وقتی کسی پا پیش میگذارد و به سمتتان میآید ، آن را دلیلی بر بهتر بودن خودتان ندانید !
شاید او فقط "شهامتی" در قلبش دارد که شما ندارید !
شاید او میداند که غرور ، بعضی وقتها بزرگترین موقعیتهای خوشبختی را از آدم میگیرد ، اما شما هنوز ندانید ...
اشکِ یک مرد خودش فاجعه محسوب شود...
وای روزی کِ نخ بهمن او خیس شود...!
آدما روزها با چیزایی که تو سرشون میگذره
و شب ها با چیزهایی که تو دلشون میگذره زندگی میکنن
آدمائی که اونقد دیوونه ن که فکر میکنن میتونن
دنیارو تغییر بدن همونایین که این کارو میکنن.
تو کیستی، که من اینگونه بی تو بی تابم
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم.
تو چیستی، که من از موج هر تبسم تو
بسان قایق، سرگشته، روی گردابم
تو در کدام سحر، بر کدام اسب سپید؟
تو را کدام خدا؟
تو از کدام جهان؟
تو در کدام کرانه، تو از کدام صدف؟
تو در کدام چمن، همره کدام نسیم؟
تو از کدام سبو؟
من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه!
چه کرد با دل من آن نگاه شیرین، آه!
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه!
کدام نشانه دویده است از تو در تن من؟
که ذره های وجودم تو را که می بینند،
به رقص می آیند،
سرود میخوانند!
چه آرزوی محالی است زیستن با تو
مرا همین بگذارند یک سخن با تو:
به من بگو که مرا از دهان شیر بگیر!
به من بگو که برو در دهان شیر بمیر!
بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف!
ستاره ها را از آسمان بیار به زیر؟
ترا به هر چه تو گویی، به دوستی سوگند
هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه.
که صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست!
تو آرزوی بلندی و، دست من کوتاه
تو دوردست امیدی و پای من خسته ست.
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است.
فرض کن زورت از همخونه ایت زیادتر باشه. فرض کن یه شب سر یه موضوعی بهت اعتراض کنه، تو هم بگیری لت و پارش کنی. فرض کن اونم خفه خون گرفت رفت تو اطاقش خوابید. فرض کن تو هم یکی دو ساعت اول شب خیلی به خودت غره شدی که چطور ادبش کردی، چطور روش را کم کردی.
میدونی اشکال کار کجاست؟ اشکال اونجاست که بالاخره شب میگذره، صبح میشه، مجبوری سر صبحانه بشینی جلوی اونی که کتک زدی. بعد ناهار و شام، بعد آخر هفته، بعد شب عید، روت تو روی همخونه اته. نه اون جایی میره نه تو. بعد این وسطا مریض میشی و بهش نیاز پیدا میکنی ولی تنها میمونی. بعد ماهها و سالها میگذره و همخونه ای یادش نمیره چه کردی. یه موقع هم میرسه خبرش همه جا میپیچه. کم کم در و همسایه خبردار میشن. تو خیابون به هم نشونت میدن. بدنامی یقه ات را میگیره، دست از سرت بر نمیداره. یه روز میرسه که بچه هات هم از اینکه اسمت روشونه خجالت میکشن. یه روز میرسه که میفهمی همخونه ای حق داشت اعتراض کنه، تو حق نداشتی زور بگی. یه روز پشیمون میشی، بدجور.
من به مادَرَت هم حسودى ام ميشود...
موهاى ژوليده ات
صورتِ پُف كرده ات
غُرولندِ اولِ صبحت؛
ديدنِ تمامِ اينها
صبحِ اولِ وقت
آخ كه عجيب ميچسبد!
معصوم ترین حالتِ یک عشق
همین جاست
او پس بزند
باز به پایش بنشینی ...
مهربانی و مراعات حالبقیه هردوش از نشانهها
و علامت قدرت درونی توست! سعی کن که
عقاید دیگرانرا در کنار عقاید خودت بپذیر و به
یاد داشته باشکه «تسلط بر خودت» میتونهکه
قطعاً بزرگترین پیروزی تو باشـــه. . .
مهم نيست فكر كنى چقدر آدم باحال، بااستعداد، تحصيلكرده و ثروتمندى هستى. رفتارى كه با ديگران دارى همه چيز رو دربارهی تو ميگه...
Читать полностью…برای ما هنوز مشخص نشده که سوختن ستمگر در دوزخِ آن دنیا چه سودی برای مردم این دنیا دارد !
Читать полностью…حقیقت این است که در این دنیا، همیشه کسی هست که با کمال میل، بخواهد جایش را با شما عوض کند !
بخواهد مثل شما نفس بکشد ...
مثل شما راه برود ...
در جایی که شما زندگی میکنید، زندگی کند !
آیا اخیرا خداوند را به خاطر خانواده، دوستان، سلامتی و فرصتهایی که به شما داده است، شکر کردهاید؟!
قبل از این که دری را باز کنی، مطمئن شو که برای اتفاقات آن طرف در آمادهای!
Читать полностью…بعضی از نشدنای زندگیتونو بذارین
به حساب اینکه اگه میشد خیلی بد میشد!!
فقط زمانی میفهمی چقد قوی بودی که قوی بودن تنها راه زندگیت باشه !
Читать полностью…تا وقتی به این فکر چسبیدهاید؛
که دلیل خوب زندگی نکردنتان
بیرون از وجودتان است،
هیچ تغییر مثبتی به وجود نمیآید!
دل بستن به تو مثه پرت کردن یه سنگ تو دریاست و دل کندن ازتم مثه پیدا کردن همون سنگه!
:)
یه مرد هرگز زمانی که تو سختترین لحظاتش تنهایی جنگیده رو فراموش نمیکنه. و این چیزیه که اون پسربچه رو تبدیل به مرد میکنه ...
Читать полностью…كنارم باش ! هيچ كجاى دنيا در كنار هيچكس ديگر ، عطر تنت را پخش نكن ! من خيلى وقت است كه قلبم را به احساس سرسخت تو سنجاق كرده ام ! همينجا بمان ! كنار مهربانى هايم كه فقط براى تو سر باز مى كنند !
Читать полностью…در اين دنيا بـرای كفری كردن آدمهایی كه میخواهند همه چیز را از آنچه هست برايت سختتر كنند ، راهی بهتر از اين نيست كه وانمود كنی از هيچ چيز دلخور نيستی !
:)
چقدر غمگین است
آدمی که
حرف هایش را به ماه میزند
و ماه فقط نگاه میکند،
فقط نگاه..!!