آتش در پنبه كارآفريني
درام نيست اما دراماتيك است.تراژدي نيست اما تراژيك است.كمدي نيست اما خنده ات مي گيرد.
فيلم " از پنبه تا آتش" را مي گويم.
درام نيست اما روايتي غم انگيز و دراماتيك از زندگي يك كارآفرين ايراني است.در ميانه هاي فيلم از رنجي كه بر اين كارآفرين مي رود،گريه ات مي گيرد و دست آخر به
اين روزگار ومسخره بازي هايش مي خندي.
از ديدن فيلم " ازپنبه تا آتش" كه مستندي است از زندگي و زمانه آقاي اصغر حاجي بابا،واقعالذت بردم و افسوس مي خورم كه نتوانستم به وقتش دراين باره بنويسم . از پنبه تا آتش، داستان زندگي يكي از صنعتگران ايراني است.مردي كه ابتدا دربازار تهران لحاف دوزي داشت و پس از آن به آهن فروشي رو آورد و بعد صنعتگر شد و چند شركت بزرگ صنعتي را راه اندازي كرد.
در ماجرايي عجيب، تا مرز اعدام در حكومت شاه پيش رفت اما جان سالم در برد. پس از انقلاب هم كارگران قصد داشتند او را دربشكه حبس كنند و در آن را جوش دهند كه باز هم به خير گذشت.
اصغر حاجي بابا مرد مقاومت است. نماد كارآفرين صبور ايراني كه با ناملايمتي هاي روزگار ساخت و كمر خم نكرد. در اين راه،زندان رفت،کتک خورد و حتی سرش شکست، اما زخم هاي زمانه را تحمل کرد و به کارآفرینی ادامه داد تا امروز که به عنوان کارآفرین پیشکسوت و بنیانگذار صنایع ریختهگری و فروآلیاژ کشور شناخته میشود.
فيلم، فراتر از اين ها انعكاسي از سختي هاي كارآفريني در اقتصاد بيمار ايران است كه استاد حاجي بابا به خوبي روايت مي كند.
فيلم را در معيت سركار خانم رخشان بني اعتماد و برخي هنرمندان ديدم و دوست داشتم درباره اش بنويسم كه بيماري ام امان نداد.
حالا براي اين كه به استاد حاجي بابا و سازندگان فرهيخته اين مستند،اداي دين كرده باشم چند خطي درباره فيلم نوشتم.
با اين اميد كه براي ديدن آن تشويق شده باشيد.
دوستانم در هفته نامه تجارت فردا هم پرونده مفصلي درباره فيلم و زندگي آقاي حاجي بابا تهيه كرده اند كه پيشنهاد مي كنم اين مجموعه را هم از دست ندهيد.
/channel/mohsenjalalpour
راهکارهایی برای نجات پسته
از بامداد امروز كه نوشته "رنج پسته" را در كانال منتشر کرده ام، خیلی ها پرسیده اند چرا انجمن پسته در طول سال های گذشته خاموش بوده و این نقدها را علنی نکرده و کاری از پیش نبرده است؟ بعضی ها هم پرسیده اند خب حالا راه حل چیست؟
اول این که باید بگویم انجمن پسته از ابتداي شكل گيري يعني از اوايل سال ١٣٨٥ به طورمرتب درباره آینده تولید و بازار پسته هشدار داده است. اما متأسفانه در این سال ها صدای این تشکل به جایی نرسیده و همه می دانیم که تشكل هاي صنفی، قدرت اجرايي نداشته و ندارند.
نکته دیگر این که انجمن سعی کرده در سال های گذشته این نگرانی را ازطریق مطبوعات و رسانه ها به گوش سیاست گذاران برساند اما همه می دانیم که اصولا در طول سال های گذشته،سیاست گذاران نسبت به مسائل از این بزرگ تر هم بی توجهی نشان داده اند.
اما اکنون که دولت و مجلس تا حدودی به نظرات تشکل های صنفی توجه نشان می دهند،امیدواریم موضوع نجات پسته ایرانی را در دستور کار قرار دهند و به راهکارهای تدوین شده در انجمن پسته نیز توجه لازم صورت گیرد.
در ادامه به برخي ازتمهيداتي كه مي تواند از فجایع بزرگ تر جلو گیری کند اشاره می کنم:
📌دربخش توليدمهم ترين دغدغه هاوراهكارها این ها هستند:
١: يكپارچه كردن مديريت درعين احترام كامل به مالكيت
٢: توجه به بهره وری آب با هدايت آن به باغ های پرثمر و ارزشمند و جلوگيري از هدر رفت آن در باغ های ضعيف و از كارافتاده (مهم ترين اصل درانتخاب باغ برتر، كيفيت خاك و زمين و چگونگي درختان است)
٣: ترویج فوری روش های نوين کاشت،داشت و برداشت. با این هدف که نتیجه نهایی منجر به بهبود نحوه آبياري،هرس،كوددهي،سم پاشي و....شود.
٤: انتقال ظرفیت ها به مناطق جديد كه از وضعیت آبی و زمین خوب برخوردار باشند و امکان کاشت و برداشت علمی و مدرن در آن ها فراهم باشد. احتمالا این فرآیند حدود 10 سال طول می کشد.
٥: تغيير نوع واريته از واريته كم محصول و آسيب پذير به واريته مقاوم و پرمحصول .
٦: تغييرسيستم آبياري ازسيستم هاي سنتي به مكانيزه
📌درصادرات نيز مي توان تمهيدات ذيل را اجرايي کرد:
١: ارسال محموله هاي باكيفيت وسلامت وكنترل ونظارت جدي بركيفيت محموله هاي صادراتي
٢: بازاريابي علمي و تلاش برای حضور در بازارهاي جديد
٣: جلوگيري جدي از رقابت مخرب و ناسالم صادركنندگان ايراني ازطریق شفاف سازی اطلاعات مهم و اثر گذارو نظارت سالم برصادرات.٠
٤:استفاده ازموقعيت دربازارهاي مناسب در برهه هاي خاص(به عنوان مثال موقعيت امروز بازار روسيه كه از سوي آمريكا درتحريم است)
٥: به كارگيري ديپلماسي اقتصادي براي لغو محدوديت هاي گمركي و تعرفه هاي مربوطه (تا قبل ازپيوستن به WTO)
٦: رفع موانع نقل وانتقال ارز و حل مشكلات تأمین مالی
٧:تخصيص تسهيلات ارزي يكساله، با نرخ ليبور قابل دسترسي براي صادرات اين محصول
٨:شكل گيري بنگاه هاي بنكداري بزرگ به عنوان حلقه وصل توليدكنندگان خرد به صادركنندگان و تنظيم ميزان عرضه و تقاضا در زمان هاي مختلف و پوشش مورداعتماد براي عقد قراردادهاي زمان دار توسط صادركنندگان
مسلما راهكارها و ايده هاي ديگري نيز وجود داردكه چنانچه عزم جدي در انجام امر مشاهده شود توسط بازیگران بزرگ اين صنعت قابل ارائه است.
/channel/mohsenjalalpour
دوره روشنفکری عمومی به پایان رسیده است؟
سال ها پیش که مردم قدرت خرید کافی نداشتند، وانت بارهایی در کوچه و خیابان راه می افتادند و به خانم ها جنس نسیه می دادند.به داخل این وانت ها که سرک می کشیدی،از پارچه تا آفتابه و لگن و دم پایی و کف گیر هم می دیدی. معمولا خانم هایی که دختر دم بخت داشتند،آفتابه و لگن مورد نیاز برای تکمیل جهاز دخترشان را نسیه برمی داشتند.
حدس می زنم تعداد این وانت بارها به شدت کم شده باشد چون هم قدرت خرید مردم افزایش پیدا کرده و هم این که دیگر کسی برای جهاز دخترش،آفتابه و لگن و دم پایی نمی خرد.خلاصه این که دوره این کسب وکار گویی تمام شده است.
این سنت اما هنوز در بخش هایی از سازمان ها و نهادهای ما جاری است. از جمله در برخی رسانه ها و برخی برنامه های تلویزیونی که همه چیز را آن جا می شود در هم و برهم دید و شنید. مجری و مهمان درباره هرچه دوست دارند صحبت می کنند.
خب این روزها که وضع اقتصاد کشور خوب نیست،همه اجازه دارند درباره آن صحبت کنند.برنامه ای، سیاست های اقتصاد کلان را به چالش می کشد و برنامه ای دیگر،سیاست های تجاری را. خب تا این جای کار ایراد ندارد و ممکن است بگویید کار رسانه همین است اما موضوعی که می خواهم مطرح کنم این است که از جایی به بعد بحث ها تخصصی می شود. بحث ها عمومی نیست و متخصصان آگاه باید درباره آن صحبت کنند نه افرادی که هیچ اطلاعی درباره آن ندارند.
دنیای ما این روزها خیلی پیچیده تر از آن شده که یک نفر بتواند همه مناسباتش را به چالش بکشد.
روزگاری در کشور ما عادت بود که به اظهارنظرهای روشنفکران گوش کنیم.خیلی هم خوب صحبت می کردند و می نوشتند اما آن دوره هم مثل دوره وانت بارهای نسیه ای گذشته است. دوره روشنفکری عمومی به پایان رسیده و انصافا اعتماد به نفس بالایی می خواهد که فردی هر روز و هرشب میکروفون دست بگیرد و از کباب و جوجه بگیر تا گمرک و ترخیص کالا ظهار نظر کند.
/channel/mohsenjalalpour
رئيس كل بانك مركزي هم كانال تلگرامي راه انداخت👏
نوشته چند روز پيشم درباره محاسبه نرخ سود بانكي و اجحافي كه ممكن است در قرادادهاي پيچيده در حق برخي مشتريان بانك ها صورت گيرد، واكنش دكتر سيف را بر انگيخته است.
ايشان در كانال تلگرامي جديدالتأسيس خود پاسخ محترمانه اي به گلايه من داده اند كه دعوت مي كنم مطالعه كنيد.
به كانال ايشان هم بپيونديد كه حتما خبرهاي خوبي در آينده خواهند داشت.
كانال دكتر ولي الله سيف، رئيس كل محترم بانك مركزي:
/channel/ValiollahSeif
محسن جلال پور
/channel/mohsenjalalpour
گفت و گويي صريح و بي پرده با هفته نامه تجارت فردا درباره استعفايم از اتاق داشته ام كه روز شنبه ٢٧ شهريور ماه منتشر مي شود.
Читать полностью…گلایه در عیادت
عصر دیروز توفيق داشتم ميزبان دكتر ولی الله سيف رئيسكل محترم بانكمركزي باشم كه به کرمان سفر کرده بودند. مهندس رزم حسینی استاندار خوبکرمان،آقای شهباز حسن پور نماینده محترم مردم سیرجان،مهندس سید مهدی طبیب زاده رئیس محترم اتاقکرمان و آقای محمدعلی کریمی رئیس محترم روابط عمومی بانك مركزي وتني چندازمسئولين بانكي كرمان همراه با دکتر سیف محبت کردند و برای احوال پرسی و عیادت به منزل ما آمدند.
این روزها که فرآیند درمان را طی می کنم تا بخش کوچکی از قوت گذشته قلبم را بازگردانم، این گونه محبت ها مثل خون تازه در رگ هایم جریان پیدا می کند و به من قوت قلب دوباره می دهد.
بعدازاحوال پرسي و اظهار لطف عزيزان به دکتر سیف گفتم از آن جا كه هنوز رئیس جديد اتاق ایران در نشست شوراي پول و اعتبار حضور نيافته و سوگند ياد نکردهاند، خود را عضو قسم خورده شورا مي دانم و وظيفه خود مي بينم مطالبي را درباره وضعیت نظام بانکی به اطلاع ایشان برسانم. ايشان هم ضمن اظهار لطف مبني بر اعتماد قلبي به دیدگاه های من،با صبر و حوصله گوش دادند.
راستش در روزهای گذشته که تعداد دیدارهایم بیشتر شده،مطالب ناراحت کننده ای درباره روابط پیچیده بانک ها و مشتریان به گوشم رسیده که واقعا ناراحتم کرده است.
به همین دلیل دیروز به آقای دکتر سیف گفتم متأسفانه آن چه برخی بانكها در حال حاضر دنبال می کنند، به نوعی خلاف مصوبات شوراي پول واعتبار است و به نظر می رسد بانك ها مسيرخودرا مي روند.
گفتم بانک ها برخلاف مصوبه شورای پول و اعتبار درباره نرخ ١٨درصدي حداكثري براي تسهيلات به لطايف الحيل بيش از٣٠ درصد از فعالان اقتصادي سود می گیرند.
در پاسخ به اين پرسش ایشان كه چگونه این اتفاق می افتد؟ توضیح دادم از آن جا كه تسهيلات گيرندگان به شدت تحت فشارمالي هستند،گاهی ناچار می شوند زیر بار قراردادهای یک سویه بانکی بروند و تنگنای مالی آن قدر به آنها فشار می آورد که قراردادهای یک سویه بانک ها را امضا می کنند بدون آن كه بدانند روش محاسبه سود و دیگر مراحل اخذ تسهیلات در آینده چه بلایی سر آنها می آورد.اشاره کردم که بانک ها با سوء استفاده از ناآگاهی مشتریان و براساس فرمول های پیچیده و غیر قابل پیش بینی و با استفاده از بخشنامه ها و دستورالعمل هاي داخلي،در جریان امهال یا تمدید تسهیلات به گونه ای محاسبه می کنند که هزینه تمام شده وام ها و تسهیلات بانکی از 30 درصد هم فراتر می رود.
یکی از فعالان اقتصادی می گفت: "بانكي در سال 1390با نرخ ١٦ درصد(نرخ مصوب همان سال) به من تسهیلات داده است. پس از آن در سررسيد تسهیلات با اضافه كردن ٥درصد سود به عنوان ريسك بازگشت تسهيلات، نرخ را تا 21 درصد افزایش داده و هرشش ماه نیز نيم درصد اضافه کرده و بعد با اضافه کردن ٣درصد سود براي امهال(مهلت دادن) تسهیلات را با نرخ 24.5درصد تقسيط کرده و بلافاصله بعد از اولين روز ديركرد، با اضافه كردن ٦ درصد جريمه تأخیر، سود را تا 30درصد محاسبه و اخذ کرده وسپس به ازاي هردوماه ديركرد اضافه دو درصد نيز بر جريمه افزوده است. حال آن كه من هم چنان تصور ميكردم نرخ سود تسهيلات ١٦درصد است."
در نهایت این که به روش های مختلف سود تسهیلات افزایش داده می شود و فعال اقتصادی که این روزها گرفتار ده ها مشکل و مانع است،خود را گرفتار چرخه ای می بیند که هرگز پیش بینی نکرده است.
چون این فرآیند به گونه ای پیش می رود که مشتری در جریان قرار نمی گیرد و روزی متوجه می شود که در تله بانک گرفتار آمده و هیچ راه چاره ای ندارد.یاد داستان معروف قورباغه آب پز افتادم که درون ظرف روی آتش،تغییر دمای آب را متوجه نمی شود تا این که در نهایت...
احوال پرسی دیروز دکتر سیف و دیگر عزیزان همراه ایشان واقعا خوشحالم کرد. محبت با هيچ چيز قابل مقايسه نيست به خصوص وقتي عرضه كننده اش رئيس كل بانك مركزي باشد.آن وقت مي بيني حتی ذخاير ارزي و ريالي بانك مركزي در برابر محبت آقاي رئيس ناچيز است.
پ ن: آن چه تعریف کردم روی دیگری هم دارد.این روزها به فعالان اقتصادی پیشنهاد می کنم به دلیل پیچیده شدن روز افزون فرآیندهای بانکی،حتما از مشورت یک تکنیسین مالی برخوردار شوید.پرداخت حقوق به یک تحلیلگر مالی آگاه به فرآیندهای بانکی قطعا هزینه کم تری از پرداخت بيش از 16 درصد سود اضافه به بانک ها دارد.
/channel/mohsenjalalpour
🔴بازگشت محسن جلالپور به فضای مجازی
هشدار درباه رقابتهای مخرب در بازار پسته/پسته ترکیه هم روانه بازار شد
رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران هرچند از وضعیت مناسب برداشت پسته در ایران سخن گفته اما نسبت به ورود حجم قابل توجه پسته آمریکا و ترکیه به بازار و سپس به وجود آمدن رقابتهای احتمالی مخرب هشدار داده است.
http://www.eghtesadnews.com/Live/Stories/DEN-151653
آدرس کانال #اقتصادنیوز
@eghtesadnews_com
📌 حرکت به سمت الکترونیکی کردن مدارک حمل و نقل بین المللی وراه اندازی ETIR
📌 پایه گذاری و ایجاد شبکه ملی مؤسسات نیکوکاری و خیریه به عنوان اولین شبکه ملی کشوردرجامعه نیکوکاری ابرار
📌 مطالعه جامع درساختاروچارت اتاق
📌 حرکت در مسیر شفافیت در نظام بودجه ریزی، تفریغ و به صورت کلی حسابهای مالی اتاقها
📌افزایش کارآمدی بخش بین الملل
📌 راه اندازی واحدپایش مقررات وبخشنامه ها
📌 ترویج نشستهای تجلیل ازفرهیختگان دراتاق
📌 سوق دادن کمیسیون ها و مرکزتحقیقات به سوی طرح ها و لوایح مجلس ودولت ازجمله برنامه ششم، اصول اقتصادمقاومتی، پروژههای نیمه تمام وارائه نقطه نظرات مدون کارشناسی شده به قوای مختلف
دوستان عزیز:
ادامه مسیر رشد روزافزون جایگاه اتاق و بخش خصوصی درداخل وخارج کشور باید به عنوان اولویت اتاق مد نظر باشد.در این راستا همکاری همه فعالان اقتصادی، اعضای اتاق هاخصوصا اعضای هیات نمایندگان، اصلی اساسی و ضروری است.باید پذیرفت بخش خصوصی ومردمی اقتصاد ایران امروزنیازبه انسجام و وحدت دارد.
در همین خصوص اتاق ایران که به تصریح قانون، نهاد عالی مدنی و قانون مند این بخش است، باید انسجام رادراولویت خود قراردهد.توصیه جدی من به اعضای محترم هیأت نمایندگان ضمن تاکید برانسجام، پشتیبانی جدی از هیاترئیسه و ریس منتخب جدید است. حتی الامکان تعیین رئیس باید متکی بر ضریب آرایی حتی بیشتر از رأی مرحمتی به بنده باشد. همه باید بپذیریم که رقابت تا پایان انتخابات هیأت ریسه ورئیس اتاق معنا دارد و پس از آن باید همه توان و ظرفیت هابرای پشتیبانی از رئیس وهیات ریسه به کارگرفته شود.
رئیس اتاق به عنوان نماینده و سخنگوی بخش خصوصی ایران باید به پشتیبانی اعضای اتاق مستظهر باشد. دور از انصاف است که رئیس را به عنوان نوک پیکان خط حمله جلو بفرستیم و خود پشتیبانی و همراهی لازم را نداشته باشیم. وقتی رئیس جدید انتخاب شد، همه ما باید باهمراهی وسعه صدر، نواقص و کاستیهایش را پوشش داده و نقاط قوت او را بزرگ جلوه دهیم. مسلما هیچ کس دربین اعضای هیات نمایندگان نبوده و نیست که بی نقص باشدو هیچ کس نیست که بتواند رضایت همه را جلب کند. مهم این است که قبل از انتخاب سعی در گزینش بهترین ها کنیم اما پس ازانتخاب، همه سعیمان متوجه پوشش نواقص وکاستی های منتخبمان وحمایت تمام وکمال از او باشد. اعتماد و احترام به رئیس در فضای عمومی و مشاوره و ارائه انتقادات و راهکارها به او در خفا، می تواند عامل اقتدار او و درنتیجه پیشرفت بخش خصوصی کشورباشد.
رئیس باید سخنگوی با قدرت بخش خصوصی ایران باشد و همه اعضای هیات نمایندگان باید برای حفظ شخصیت، قدرت و اقتداراو بکوشند.
این رسم بسیار بدی است که در جامعه ماباب شده که پس از انتخاب یک نفر به عنوان رئیس یا جمعی به عنوان هیاترئیسه، به جای تقویت ، سعی درتخریب آنها داشته باشیم. مسلماداخل اتاق همه میتوانیم نسبت به هم منتقدبوده و ایراد های هم را بگوییم ولی حداقل از فرهیختگان بخش خصوصی انتظار بیش ازاین است که به تخریب نمایندگانشان درفضای جامعه دست بزنند. چه برسد بعضی تخریبها که آلوده به دروغ هم باشد.
درپایان ضمن شکر به درگاه خداوند و سپاس از تک تک زنان و مردان بزرگ هیات نمایندگان و همه پرسنل محترم اتاق، ازاینکه این فرصت به وجود آمدتا دراین ماهها بتوانم خدمتگزاربخش خصوصی ایران باشم بسیارمفتخرم.
به گمان من، مسوولیتها امانتی موقتی هستند و باید درحفظ امانت کوشید. یکی از بزرگ ترین گناهان در شرع مقدس، خیانت در امانت است. پس همه کسانی که مسوولیتی رامی پذیرند باید درحفظ امانت همه آنچه را که در توان دارند به کار ببندند. امیدوارم به نوبه خود چنین کرده باشم.
میتوانستم بعد ازبیماری قلبی، باز هم در پست ریاست اتاق بمانم و با ظرفیت کم، روزی چند ساعت کارکنم. بعضیها چنین توصیه میکردند. اما واقعاً برخود فرض واجب دانستم که کسی دراین مأموریت حضور پیدا کند که بتواند تمام و کمال دررخدمت فعالان اقتصادی باشد. باید در جامعه تلقی امانت از مسوولیت، جا بیفتد. هرمسوولی احساس کرد که به هر دلیلی نمی تواند ادای وظیفه کند، باید جای خودرا به دیگری بسپرد. چگونه است که برای اخذ مسوولیت احساس وظیفه و تکلیف میکنیم؟ خوب است زمانی که به هر دلیلی امکان ارائه تمام و کمال خدمت را نداریم، نیز چنین احساسی داشته باشیم. گاهی پیش میآید که وظیفه و تکلیفمان، واگذاری مسوولیت به شخصی توانمندتر وشایسته تراست.
مجددأ ضمن عذرخواهی از هر قصور و تقصیری که داشتم و با تشکر فراوان از همه همکاران اتاق ایران و پرسنل اتاقها و تشکلها و همه شما سروران محترم، برای رئیس جدید آرزوی موفقیت وبرای هیات رئیسه نیز آرزوی ادامه خدمت موفق را دارم. من به عنوان هم قطار مجروح و جا ماندهتان، توقع انتخاباتی فاخرو منسجم و همکاری بیش از پیش با رئیس جدیدرادارم.
دوستان و همراهان خوبم سلام
امروز بدون اطلاع قبلی و سرزده در جمع همکاران خوبم در اتاق ایران حاضر شدم تا ضمن عذرخواهی رسمی از شرایط پیش آمده،از دوستان خوبم حلالیت بطلبم.در سخنرانی کوتاهی که داشتم،به این نکات اشاره کردم:
دوستان عزیز،همکاران گرامی و اعضای محترم هیأت رئیسه و هیأت نمایندگان
از شما که در طول یک ماه گذشته به طور مداوم پی گیراحوالم بودهاید تشکر می کنم. از همکاران و برادرانم در هیاترئیسه محترم اتاق که در این یک ماه جور بنده را کشیدهاند و هم با بزرگواری و کرامت، اظهار لطف فراوانی مبذول داشتند، بسیار ممنونم.در مدت فعالیت من در اتاق، هر آنچه کم و کاستی در مدیریت من دیدید با بزرگی و عظمت خود جبران کردید. همواره ایرادها و اشکالات مرا با کرامت نادیده گرفتید و با اغماض وسعه صدر، برادرتان را در مسوولیت سنگینش همراهی کردید.
برادران و خواهران گرامی:
اساساً رمز قدرت بخش خصوصی در اتحاد و همپوشانی است. شما که عصاره منتخب بخش خصوصی ایران هستید، به من آموختید چگونه سی مرغ میتوانند سیمرغ باشند. عذرخواهی می کنم که نتوانستم این امانت را تاپایان دوره نگه دارم. ضمن طلب بخشایش از درگاه ایزد متعال، استدعای عفو از شماعزیزان و از تک تک زنان و مردان سربلند بخش خصوصی ایران دارم.از همکاران خوبم در اتاقهای سراسر کشور خصوصاً اتاق ایران تشکر و سپاسگزاری می کنم. نسبت به همه کوتاهیهایم از همه عذر می خواهم.
برادران و خواهران گرامی:
در مدتی که قبول سمئولیت داشتم، هدف اصلیام ارتقای جایگاه بخش غیر دولتی و مردمی اقتصاد ایران در راستای اقتصاد مقاومتی وحول محور ارتقای جایگاه تشکلها و در رأس آن اتاقها بود.اصلاح تصویر بخش خصوصی و اتاق ایران در نزد افکار عمومی، تصمیم سازان و ذینفعان از اهداف ما بود. گامهای اولیه و محکمی در این زمینه برداشته شد ولی هنوز راه زیادی در پیش است.اتاق ایران قانونا نماینده بخش خصوصی اما همزمان مشاور سه قوه در عرصه اقتصاد است. باید بدنبال تعامل مؤثر و سازنده با ارکان قدرت در راستای منافع نهایی بنگاههای ایرانی باشد. اتاق نه باشگاه سیاسی است و نه بخشی از حاکمیت و نه اپوزیسیون مقابل حاکمیت.
در طول ۱۴ سال ریاست اتاق کرمان و ۱۴ ماه ریاست اتاق ایران همواره با پافشاری بر تعامل مثبت با قوای حاکمیتی سعی کردهام با جلب اعتماد این ارکان و با انتقال واقعیات موجود در عرصه اقتصاد، اتاق را به عنوان مشاوری امین برای حاکمیت بشناسانم. سعی کردم اتاق نه مقهور و سرسپرده حاکمیت باشد و نه در چالش و درگیری با آن.همانقدر که مهمترین سرمایه اتاق، اعتماد جامعه اقتصادی ایران به خصوص اعضای محترم است، ایجاد رابطه اعتمادآمیز و حرفهای بین نهاد اتاق و قوای حاکمیت نیز اهمیت دارد.
مایلم یکبار دیگر تصریح کنم که این اعتماد بر سه اصل استوار میشود:
📌اول اولویت دادن به منافع ملی در عمل و نه شعار
📌دوم پذیرش فراگیر فعالان اقتصادی در اتاق و جلب اعتماد آنان
📌 سوم ارایه نقطه نظرات و راهکارهای کارشناسی، منطقی و فاخرتوسط اتاق.
برپایه رعایت این اصول، اتاق ایران در طول ۱۴ماه گذشته با حضور مستمر در ارکان تصمیمگیری کشور اعم از دولت، مجلس و قوه قضائیه و تعداد رو به تزایدی از مجامع و شوراهای تصمیمگیری همواره سعی در معرفی یک چهره مطمئن و قابل اعتماد و کارشناس از اتاق داشته و نقطه نظرات را به صورت موثر انتقال داده است.
صد البته، شفافیت کامل در اتاق، رکن ایجاد چنین اعتمادی نزد اعضای اتاق و قوای سه گانه است. من از حرکت به سوی شفافیت حداکثری مالی و اطلاع رسانی سخن میگویم. از ابتدای دوره هشتم، هدف گذازی "اتاق شیشهای" مطرح و حرکت به سوی شفافیت در همه بخشهای اتاق، اصل اساسی هیأت رئیسه بوده است. بی انصافی های اخیر در باره پرداختهای نجومی در اتاق هیچ پایه و مبنای واقعی ندارد. همان گونه که بارهاعرض کردهام کلیه پرداخت ها و حساب های اتاق شفاف و قابل ارائه به اعضای محترم هیات نمایندگان است. از بزرگی این دروغ همین بس که کار در اتاق ایران برای رئیس و اعضای هیات رئیسه درهمه ادوار افتخاری بوده و حتی یک ریال در طول دوره خدمتی دریافتی ندارند. رئیس، هیاترئیسه و هیات نمایندگان بر اساس میل خود برای خدمت به بخش خصوصی کشور به صورت افتخاری در اتاق به خدمت مشغول بوده و هستند. در این دوره جمعا یک حکم مشاورعالی و سه حکم مشاور رئیس دراتاق ابلاغ شده که این عزیزان هم گرچه منع قانونی وجود نداشته، حتی یک ریال دریافتی نداشته و به صورت افتخاری فعالیت کرده اند.
مشاورعالی من درطول این مدت، تمام وقت دراتاق مشغول خدمت بود وگاهی بیش از چهارده ساعت دررو زوقت گذاری کرد. با اینکه قانونا و عرفا منعی نبود، اما در هنگام قبول حکم، شرط کرد که حتی یک ریال بابت حقوق و مزایا و پاداش دریافت نکند. باید همین جا ازاین مرد فرهیخته، دانشمند وخدوم سپاسگزاری کنم.
يك روز در كردستان
كردستان زيبا، سرزمين بي ريايي و صميميت،مقصد پانزدهمين سفراستاني ام بود. با نخستين پرواز بامدادي به سمت سنندج پرواز كرديم و ساعت ٧/٥صبح رسيديم.
در فرودگاه مهرآباد متوجه شدم آقايان عبدالمحمد زاهدي و سيداحسن علوي استاندار و نماينده محترم مجلس نيز با من همسفرند. وقتي هم به سنندج رسيديم، همه اعضاي هيأت نمايندگان استان به استقبال آمده بودند.
از فرودگاه، مستقيم به سمت زمين بزرگي رفتيم كه اتاق سنندج قصد خريد آن رادارد.
اين زمين پانزده هكتاري در موقعيت بسيارخوبي قرار دارد و قرار است ساختمان اتاق و نمايشگاه تجاري و برخي ديگر از مراكز مورد نياز فعالان اقتصادي شهر نيز در اين زمين احداث شود.
پس از بازديد زمين، عازم دفتر استاندار شديم و ساعتي درباره مسائل اقتصادي حرف زديم و پس از آن، به اتفاق استاندار محترم و اعضاي هيأت نمايندگان اتاق، در نشست ستاد تسهيل استان شركت كرديم.
بعد از آن در نشست هيأت نمايندگان اتاق،به بررسي مسائل متعدد اقتصادي و برخي مطالب داخلي اتاق پرداختيم.
پس از اداي نماز و صرف ناهار، در بيست و هفتمين نشست رؤساي خانه هاي صنعت كشورشركت كرديم.رؤساي خانه هاي صنعت كشور به منظور شركت در اجلاسي دو روزه در استان كردستان به سر مي برند.
امروز از نزديك با ظرفيت هاي مختلف استان كردستان آشنا شدم ومتوجه شدم بين اين قابليت ها و وضع موجود استان فاصله زيادي وجود دارد.
استاني پر بارش كه سالانه حدود١٤ميليارد متر مكعب آب در آن جريان پيدا مي كند و ظرفيت بالايي در كشاورزي دارد و اولين استان از نظر كشت ديمي است و همچنين معادني بسيار غني دارد.
استان كردستان همچنين ٢٢٧كيلومتر مرز با كشور عراق دارد كه شرايط بسيار مناسبي براي صادرات كالا به اقليم كردستان عراق را به وجود آورده است.
گردشگري در مناظر طبيعي و اماكن تاريخي نيز از ظرفيت هاي مغفول اين استان است.
درنشست هاي امروزبه كرات به اين فكر كردم كه چه موقعيت ها و مزيت هايي دركشور وجود دارد كه با سرمايه گذاري در هريك از آنها مي توان شغل هاي فراوان ايجاد كرد و براي منطقه رونق و توسعه به ارمغان آورد. درصحبت امروز براي رؤساي خانه هاي صنعت ومعدن نيز بر لزوم همراهي ويكصدايي بخش خصوصي تاكيد كردم و متذكر شدم كه اگر خواهان توسعه در مناطق مختلف كشور هستيم بايد لوازم آن را فراهم آوريم.
براي توسعه، بايد بخش خصوصي قوي و مدافع رقابت داشت.توسعه همچنين،دولت محدود و بي حاشيه مي خواهد.تنش زدايي بايد جدي گرفته شود و در نهايت اين كه لازم است كه دولت،حد و حدود خود را مشخص كند.
محسن جلال پور
/channel/mohsenjalalpour
در جه ریسک ایران در طبقهبندی سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD).چرا ریسک اقتصادایران باید همتراز کشورهایی همچون مصر و ارمنستان باشد؟منبع: تجارت فردا
Читать полностью…آیا سیاست، زیر بار بدهکاری چند دهه گذشته به اقتصاد می رود؟
به بهانه یک ساله شدن امضای برجام
برجام هم یک ساله شد.فصل دیگری از داستان پر ماجرای ما با غرب ورق خورد و حالا زمان آن رسیده که ببینیم عایدی ما از این فصل چه بوده است.
زمان زود می گذرد. از روزی که مشعوف توافق شدیم تا امروز بارها به این فکر کردهام که چرا وقت ما صرف دعوای خوبی و بدی برجام شد به جای این که تلاش کنیم عایدی بیشتری از باز شدن فضا داشتهباشیم.
اینجا،آنجا و خیلی جاهای دیگر گفته بودم که " امتیاز 5 یا 95 برجام مهم نیست. مهم، فرصتطلبی و سهمخواهی ما از هر امکان ایجاد شده پس از برجام است". امروز اما وقتی به يكسال گذشته نگاه میکنم،میبینم در حوزه اقتصاد حتی از 5 امتیاز فضاي پسا برجام هم بهره برداری نکردهایم.
اگر باور داشتهباشيم كه مشكل اصلي كشور،امروزمسئله قتصاد است و اگر بپذيريم كه خروج از رکود و رونق تولید و ایجاد اشتغال،هدف اصلی سیاستگذار است، آنگاه مفهوم زمان برای ما اهمیت بیشتری پیدا میکند. برای اشتغال نیاز به رونق داریم و برای رونق نیاز به امید و انگیزه.
برجام میتوانست موتور محرک انتظارات باشد و بذر امید و انگیزه در جامعه بکارد که کاشت اما با جوانه ها چه کرديم؟
اتاقها در ایران و تشکلهای بخش خصوصی با درك اين واقعیت، از همان روزهاي آغازین امضای برجام،احساس كردندكه وظيفه اصلي شان استفاده حداكثري ازاين فضابراي حل معضلات اقتصادي و رونق بخشي به اقتصاد و حركت به سمت افزايش اشتغال است و به همين جهت بدون نگاه به ديگرجوانب برجام، تلاش کردند در جامعه اميد و انگيزه بیافرینند.
در نشستها، ملاقاتها و ديدارهاي داخلي و خارجي، سعی کردیم انتظارها را تعدیل کنیم و با تکیه بر ظرفیت های واقعی برجام،امید و انگیزه بیافرینیم.
نگاه ما این بود که برجام میتواند موتور محرک انگیزه آفرینی در دو سوی عرضه و تقاضا باشد و در سایه امنیت و آرامش برجام میشود سرمایهگذاری را تقویت کرد و تولید و بازارگشایی را هدف گرفت.تکاپوی ما همین بود و بس.
حالا یکسال از برجام گذشته است و ما دو گلایه داریم.گلایه اول از دولت عزیز است که حتی در این یک سال،چندان بندي از دست و پای بخش خصوصي باز نشد و آنجا که میتوانست این پرنده را از قفس رها کند،نکرد. یکسال پس از برجام،هنوز فضای کسب وکار مساعد نیست و مشکلات زیادی پیش روی تولید و تجارت قرار دارد.
پس از دولت، روی سخنم با مخالفان برجام است.کاش مي دانستند نقش آنها درمخالفت با برجام چه صدمه اي به فضاي اميددرفضاي كسب وكارزد . همانها که در یکسال گذشته تا توانستند بذر نا امیدی در جامعه پراکندند.کاش گروههای سیاسی در این شرایط حساس درک می کردند که برجام براي رونق بخشي اقتصاد ایران یک فرصت است و باید غنمیت شمریمش.
کاش یک سال،اختلاف های سیاسی کنار گذاشته می شد و همه حواس ها به منافع ملی جلب می شد.
به قول رئیس جمهور در اجلاس اقتصاد ايران درپساتحريم " سالهای طولانی است که اقتصاد به سیاست یارانه میدهد،اكنون زمان آن رسيده كه سياست به اقتصاد یارانه بدهد"
آیا سیاست، زیر بار بدهکاری چند دهه گذشته به اقتصاد می رود؟
محسن جلال پور
/channel/mohsenjalalpour
وضعیت ایران در ارزیابی فضای کسب وکار و رقابت پذیری و آزادی اقتصادی نسبت به برخی کشورها. /channel/mohsenjalalpour
Читать полностью…بند و بست های آزار دهنده
درآخرین روزهای هفتهای که گذشت،میزبان محسن ضرابی و "حسين جواد" و همراهان ایشان بودم. محسن خان که چهره ای آشنا در عرصه فعالیتهای اقتصادی كرمان و عضو هيأت نمايندگان اتاق كرمان و ايران است و حسین جواد یکی از سرمایه گذاران عمانی كه بيش از 10 سال است باايشان آمد و رفت دارم. بحث مفصلی داشتیم و در همین حین، شیرین ترین کارآفرین ایرانی هم به جمع ما پیوست. یونس ژائله مدیرعامل شیرین عسل را می گویم که یکی از پرتلاش ترین و خلاق ترین سرمایه گذاران حال حاضر ایران است.ايشان هم كه سفريك روزه اي به كرمان داشتند با بزرگواري براي حال واحوال پرسي و عيادت به همراه همراهانشان تشريف آوردند.
درباره وضعیت این روزهای اقتصاد کشور بحث کردیم و جالب بود كه در اظهارنظرهاي مهمانانم،نکته مشترك و شاید اصلی ترین دغدغه، ناکارآمدی های اداری در ارائه خدمات به سرمایه گذاران بود.این ناکارآمدی که در سالهای گذشته تشدید شده،یک روی ماجرا است و شاید روی دیگر آن،سیاست زدگی بوروکراسی در کشور است که شدت اثر گذاری و تخریب آن بیشتر از دستگاه اداری ناکارآمد است.
پروژه اي كه سرمايه گذاران عماني از حدود هشت سال پيش با هدايت وپي گيري آقای ضرابي دركرمان شروع كرده اند، هنوز درگير بعضي مسائل اداري است. البته استان کرمان این شانس را داشته است که فردی آگاه و مسلط و با انگیزه، مسئولیت استانداری را بر عهده دارد اما با این وجود، فرآیند سرمایه گذاری تا بهره برداری از طرح های اقتصادی،بسیار زمان بر است و موجب بی انگیزگی سرمایه گذاران می شود.
آقای ژائله هم كه با هدف سرمايه گذاري به كرمان سفر کرده است،بزرگترين دغدغه خود را براي سرمایه گذاری در استان کرمان،گیر و گرفتاری های اداری اعلام کرد.
پرسیدم برای تأمین مالی پروژه ها دچار مشکل نیستید؟ گفتند نگرانی زیادی برای تأمین مالی و احداث کارخانه و تجهیز آن ندارند و تنها نگرانی این است که در فرآیندهاي اداري با مشکل مواجه شود.
پیش از آن که این بحث ها را پیش ببریم،آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد را مطالعه کرده بودم که در آن،رتبه ایران در زمینه بروکراسی با کاهش جایگاه مواجه شده بود.
براساس آخرين گزارش مجمع جهانی اقتصاد،جایگاه اقتصادایران با دو پله سقوط از رتبه 74 به رتبه 76 رسیدهاست. بر مبنای این گزارش، بروکراسی اداری يكي از بزرگ ترین مشکلات فضای کسب و کار در ایران ارزیابی شدهاست.
این موضوع خیلی پیچیده نیست و از نظر من، بوروكراتیسم سیاسی نه تنها يكي از بزرگ ترين بلكه بزرگترين مشكل این روزهای اقتصاد ایران است که حتی تیولداری و سوداگری و فسادهای اداری هم به اشکال مختلف،از این مشکل بزرگ سرچشمه می گیرد.
/channel/mohsenjalalpour
رنج پسته
لطف و محبت دوستان همچنان ادامه دارد و در مقابل اين همه بزرگواري نمي دانم چه كنم. امروزبعد از ظهر افتخار ميزباني اعضاي هيأت مديره انجمن پسته ايران وجمعي از فعالان اين صنعت را داشتم.
از آن جا كه از مؤسسان اين انجمن هستم و تا قبل از عارضه قلبي به مدت ١٠ سال، رياست هيأت مديره آن را برعهده داشته ام، خيلي علاقه مند بودم ديدار مجددي داشته باشيم.
جمع خوبي بود و از هر دري سخن گفتيم. ولي پسته نُقل مجلس بود.
قبلا نوشته بودم كه شرايط اين روزهاي بازارپسته خوب نيست و مشكل اساسي اين است كه محصول ما توان رقابت با محصول آمريكايي را روز به روز بيشتر از دست مي دهد.
به نظر مي رسد محاسبات درباره افزايش توليد پسته آمريكا دارد به واقعيت نزديك مي شود و از قرار معلوم، توليد در اين كشور از هشتصد مليون پوند، يعني بيش از٣٧٠هزارتن گذشته است.
علاوه بر آن، قيمت تمام شده پسته آمريكا نصف هزينه تمام شده محصول ماست و اين رابطه يك سويه، عرصه رقابت را براي مابسيار تنگ كرده است.
پيش از اين،آمريكايي ها كم تر توليد مي كردند و معادلات بازار به گونه اي نبود كه پسته ايران اين قدر تحت فشار باشد. رقابتي هم بين فروشندگان ايراني و آمريكايي اتفاق نمي افتاد. ولي در حال حاضر با وجود افرايش ميزان توليد كشور رقيب و مشكلاتي كه پيش روي ما قرار دارد،رقابت به شدت زياد شده است.
تا همين اواخر، ايران در صدر كشورهاي صادر كننده پسته قرار داشت اما به نظر مي رسد اين جايگاه ديگر از آن ايران نيست. پيش از اين، بخش زيادي از محصول ايران صادر مي شد در حالي كه بخش زيادي از محصول آمريكا به بازار داخلي اين كشور راه مي يافت.
اما به نظر مي رسد در سال جاري، توليد و همين طور صادرات محصول آمريكا با افزايش قابل توجهي همراه شود. به اين ترتيب،ايران احتمالا به رتبه دوم اين بازار نزول خواهدكرد.
در اين ميان، آن چه مهم به نظر مي رسد اين است كه ايران جايگاه و اعتبارش را در طول سال هاي متمادي، با صرف هزينه هاي گراف كسب كرده و توانسته بازاري يك و نيم ميليارد دلاري را حفظ كند.
اما در حال حاضر، با توجه به شرايط پيش آمده، عملا اين جايگاه در معرض تهديد جدي قرار دارد. شايد براي علاج كمي ديرشده باشد اما حداقل كاري كه بايد انجام شود توجه جدي به بهره وري بالاتر در توليد اين محصول است.
هم اكنون متوسط برداشت پسته ايراني، پانصد كيلوگرم درهكتار است حال آن كه امريكايي ها نزديك به چهارتن در هكتار برداشت مي كنند.
علاوه بر آن، ميزان آب مصرفي و هزينه هاي جانبي ديگر در ايران، چند برابر هزينه آمريكايي هاست.
ازطرفي بااطميناني كه صادركنندگان آمريكايي از نحوه حضور در بازار،ميزان توليد و بهره وري و ديگر متغيرها دارند،براي آنها امكان عقد قراردادهاي طولاني مدت فراهم آمده و مي توانند با طراحي مكانيزم مناسب براي فروش مدت دار، پيروز اين رقابت باشند.
با اين وجود براي ما هنوز هم فرصت وجود دارد چه آن كه هنوز امكان انديشيدن تمهيداتي براي حفظ بخشي از اين موهبت بزرگ از بين نرفته است.
اما شايد همين فردا،چنين فرصتي مهيا نباشد.
/channel/mohsenjalalpour
غدیر را روز علی (ع)و عید ولایت می دانیم. اما من گمان دارم غدیر عیدنبوت هم هست. علی ثمره کامل نبوت محمد امین (ص)بود و حجت اسلام. اگر اسلام جز علی (ع) نساخته بود ، باز هم مکتب انسان ساز بی بدیلی بود.
Читать полностью…برنامه ریزی ماسه ای برای سیمان
درخبرها خواندم مدير عاملان شركتهاي تولید کننده سیمان به توافق رسيده اندتا با سهميه بندي توليد، مشكل مازاد سيمان را مديريت کنند.
چند نكته به ذهنم رسید :
📌اول: اگردر سالهاي ابتدايي دهه 80 آمار درستي از ميزان توليد و مصرف كشور در دسترس قرار میگرفت و آمارها بررسی و تجزیه و تحلیل می شد ، احتمالا این همه کارخانه سیمان در کشور احداث نمی شد.
📌دوم: چنانچه در میانه های دهه 80 اتاق های بازرگانی و تشکل های حرفه ای ایستادگی نمی کردند،احتمالا با پافشاری نمایندگان مجلس که در حوزه های انتخابی خود وعده احداث کارخانه و اشتغال را داده بودند،در هرشهری و منطقه ای،چند کارخانه سیمان احداث می شد. در این صورت، شاید امروز قیمت سیمان کم تر از پفک نمکی بود.
📌سوم: خطای بزرگتر این است که بیشتر کارخانههای احداثی سیمان توجیه اقتصادی ندارند. نه از نظر منطقه ای که در آن احداث شدهاند و نه از نظر مصرف سوخت و نه از نظر بازار محصول.آیا همه كارخانههايي كه در حال حاضر مشغول توليد سيمان هستند،توجيه زیست محیطی هم دارند؟ احداث کارخانه سیمان در منطقه ای که به خشکسالی فرو رفته و پیش بینی می شود در سال های آینده به دلیل کمبود آب با مهاجرت و کاهش ساخت و ساز مواجه شود،چه توجیهی دارد؟ آيا اگر قيمت حاملهاي انرژي به قيمت واقعي تبديل شود، تداوم فعالیت یک کارخانه سیمان می تواند توجیه اقتصادی داشته باشد؟ اصلا این كارخانه ها مي توانند رقابت کنند؟
به یاد بیاوریم که در دهه 50 هم وقتی بدون محاسبه تصمیم گرفتند درآمدهای نفتی را خرج ساخت و ساز کشور کنند،آن قدر سیمان وارد کشور کردند که برای حمل آن از بنادر به شهرها،کامیون در کشور وجود نداشت و ناچار شدند از کامیون های ارتش استفاده کنند.این فرآیند آن قدر طول کشید که سیمان های وارداتی روی کشتی ها به دلیل رطوبت هوای خلیج فارس تبدیل به سنگ شد و در نهایت ناچار شدند سیمان وارداتی را به دریا بریزند.
📌چهارم: كارخانه هاي قديمي زیادی داريم كه امروز فرسوده و از رده خارج شده اند و در بازار رقابتي واقعي امكان ادامه حضور ندارند. آیا هزينه استهلاك محاسبه شده اين كارخانه ها پاسخگوي جايگزيني يا تبديل به احسن كردن سرمايه سهامداران اين كارخانه ها هست؟
پاسخ دادن به این پرسش ها و پرداختن به چنين اموري از يك طرف بر اهمیت شفافیت آماری و ضرورت تدوين استراتژي تأکید دارد و از سوی دیگر حوزه اثرگذاري و مسئوليت فراوان تشكل های تخصصی راپر رنگ تر جلوه ميدهد.
/channel/mohsenjalalpour
درباره بلاي بزرگ
آن چه رهبر انقلاب درباره دوگانگی آمارهای اقتصادی مطرح و از آن به عنوان بلای بزرگ یاد کردند،بدون شک یکی از مهم ترین مطالبات فعالان اقتصادی در سال های گذشته بوده است.این بلای بزرگ سال های طولانی است که در جان اقتصاد ایران رخنه کرده و امروز تبدیل به یک مانع اساسی برای رسیدن به شفافیت اقتصادی شده است.
سیاستمداران فکر می کنند اگر عملکرد بخش هایی از اقتصاد منفی یا مثبت باشد،بر میزان محبوبیت و موفقیت آنها در انتخاب های سیاسی اثر گذار است بنابراین به هرشکل ممکن تلاش می کنند آمارهای اقتصادی را مثبت و عالی جلوه دهند.این عارضه مختص این دولت و آن دولت نیست و کم تر سیاستمداری را می شود پیدا کرد که به چنین عارضه ای مبتلا نباشد. رهبر انقلاب فرموده اند: گاهی مراکز مختلف درباره نرخ بیکاری یا تورم و رشداقتصادی،آمارهای متفاوتی بیان میکنند که موجب بی اعتمادی درمردم می شود.همین طور گفته اند: باید منشأ این دوگانگی های آمار بین دولتهای مختلف مشخص شود. و در نهایت این مسأله را مطرح کرده اند که دستکاری درآمار،گناهی کبیره است.
مردم بر مبنای اطلاعات دریافتی، تصمیم اقتصادی می گیرند و اگر اطلاعات اقتصادی ناقص یا نادرست باشد، تصمیم اقتصادی مردم با شکست یا اختلال مواجه مي شود.
مردم تلاش میکنند در پیش بینی های خود از قواعد و اصول کارا و موثری تبعیت و استفاده کنند چرا که سود ومنفعت اقتصادی به فردی تعلق می گیرد که بهتر تصمیم گرفته باشد.
و آن کس بهتر تصميم مي گيرد که در زمینه اخذ و تحلیل اطلاعات کار بیشتری کرده باشد.
فرقی نمیکند که این فرد تاجر پسته باشد یا کسی که قصد دارد در گوشه ای از این مرز وبوم،کار تولیدی کند یا حتی کسی که میخواهد خانه جدیدی بخرد. همه فعالان اقتصادی تلاش می کنند از منابعی که در اختیار دارند، حداکثر استفاده را ببرند. این انتظار، عقلانی است و ایجاب میکند که افراد بر پایه تصمیم گیری عاقلانه و بر پایه درک خود از سیاستهای اقتصادی دولت تصمیمگیری کنند.اما زمانی که دولت ها یا سازمان هایی در درون دولت ها تلاش می کنند به دلایل سیاسی از ارائه آمارهای درست اقتصادی طفره بروند،فعالان اقتصادی مجال ارزیابی و تحلیل شرایط موجود را ندارند و مطابق نظریه های اقتصادی،همین اختلال آماری می تواند در رشد اقتصادی اثر منفی بگذارد. امروز به شرایطی رسیده ایم که به استناد حکم بی سابقه و مهم رهبری باید به جامعه سیاست گذاران،تصمیم گیران و سیاست سازان گوشزد کنیم که تصمیم گیری درباره اقتصاد و فرآیند سیاستگذاری یک سویه نیست و با اتخاذ هر رویکرد تازه، مردم براساس درکی که از سیاستگذار و فرآیند سیاستگذاری دارند، موضع می گیرند. فعالیت اقتصادی برآیندی از سیاستگذاری و در عین حال تصمیمگیری فعالان اقتصادی است بنابراین،آمارها و اطلاعات اقتصادی باید شفاف و عادلانه در اختیار آحاد اقتصادی قرار گیرد.
اگر بخش خصوصی و فعالان اقتصادی از نبود استراتژی اقتصادی گلایه دارند به دلیل این است که در سال های گذشته آمارهای درستی وجود نداشته است.اگر آمارها صحیح و قابل تکیه بود به طور قطع فعالیت های اقتصادی شفاف تر ادامه پیدا می کرد و آن گاه جذب سرمایه و جلب سرمایه گذار برای اقتصادی ایران آسان تر می شد.
حتی در مذاکرات خارجی که پس از برجام صورت می گیرد هنوز اطلاعات شفاف و روشنی درباره فعالیت های اقتصادی و روندها نداریم که به سرمایه گذاران خارجی ارایه دهیم و از این نکته غافلیم که سرمایه گذار برای فعالیت اقتصادی نخست به آمارها و اطلاعات مراجعه می کند و سپس تصمیم می گیرد.
حال که چنین حکمی از سوی رهبر انقلاب صادر شده،دولت باید از این فضا بیشترین استفاده را ببرد و گام های مهمی برای آبی کردن آسمان تیره اقتصاد ایران بردارد.
/channel/mohsenjalalpour
دعای خیر شما همواره سرمایه اصلی من بوده واکنون برای سلامتی و برگشت کامل به جامعه نیز تقاضامند این دعای خیر و همچنین مستدعی عفو و بخشش شما نسبت به همه قصوراتم هستم.ایزد یکتا ایران عزیز را سربلند دارد و کارآفرینان کوشای وطن را برکت و وسعت کار و کسب عطا فرماید.
هر که ما را یاد کرد ایزد مر او را یار باد
هر که ما را خوار کرد از عمر برخوردار باد
هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی
هر گلی از باغ وصلش بشکفد بی خار باد
در دو عالم نیست مارا باکسی گرد و غبار
هر که ما را رنجه دارد، راحتش بسیار باد
پروردگارا، بر رسول خاتم و خاندان نور درود فرست و این سرای کهن را از دشمن، دروغ و خشکسالی مصون دار. خداوندا، از خزائن رحمتت بر دشت و دمن و کوه و صحرای ایران، باران نعمت و عافیت و شادمانی و خردورزی ببار. آمین یا رب العالمین.
والسلام
/channel/mohsenjalalpour
حتماً دبیر کل محترم نسبت به آنچه در طول این مدت برای شفافیت در پرداختها و تنظیم منطقی حقوقها انجام شده توضیح داده یا خواهند داد. با درخواست دبیر کل، میزان دریافتی ایشان در سطح معاونین و کمتر از عرف رایج در سازمانهای مشابه و حتی کمتر از عرف اتاق ایران در سال های گذشته، تعیین شد. همچنین دراتاق ایران، پرداخت حقوق و مزایا صرفاً به پرسنل تمام یا پاره وقت دارای قرارداد ممکن است و هیچ گونه پرداخت اضافه به هرعنوان ممکن نیست و پایه حداقلی وحداکثری پرداخت ها برمبنای عرف جامعه وبراساس سوابق وتحصیلات است.بهره وری نیروی انسانی اتاق در دوره اخیر همواره مدنظر بوده و ارتقای آن نیز کاملاً محسوس است و اشاره به اینکه بعضی پرسنل سخت کوش اتاق در طول ۱۴ ماه گذشته بیش از حد انتظار ظاهر شده و تلاش مضاعف داشته و حتی در روزهای تعطیل و ایام عید نوروز مشغول بودهاند نیز ضروری و لازم است. من در برابر همکارانم احساس دین میکنم.
برای تصویر سازی جدید برای اتاق در داخل و خارج یکی از فعالیتهای گسترده در بخش بین الملل صورت پذیرفته است. دراین راستا شخصاً بیش از ۲۰۰ملاقات رسمی درداخل و خارج کشور با مسوولین و هیاتهای خارجی در طول ۴۰۰روز گذشته داشتهام که نشان از حجم فعالیتهای انجام شده در این زمینه است. هیچ ملاقاتی را بدون مطالعه نرفته و همیشه در ملاقاتهای مهم، پیش جلسه داشتهام. سعی کردم به قدر حوصله جلسه گاهی با حضور تشکلها و گاهی بدون حضورآنان، منافع بخشهای مختلف اقتصادی را به پیش رانم. درطول این ۱۴ماه ،۱۴ سفر خارجی داشتهام که اغلب آنها در معیت ریاست محترم جمهور، معاون محترم اول، وزیر محترم خارجه بوده و در طول سفرها ده هاملاقات و جلسه رسمی وغیررسمی برگزار کرده ایم.در این سفرهاو ملاقاتها تعریف درست و واقعی بخش خصوصی ایران مد نظر بوده است. بسیار خوشحالم که عرض کنم به گفته بسیاری از مقامات بلندپایه داخلی وخارجی آنچه توسط تیم بین الملل و اعضای اتاق اتفاق افتاده از حد انتظار بالاتر بوده است. حضوردر اتاق ایران به درخواست ثابت روسای جمهور، نخست وزیران، وزرای اقتصادی و هیاتهای ملی بازدید کننده از تهران، تبدیل شده است. ساختارهای حاکمیتی هم دریافتهاند، مراجعه مقامات بین المللی به اتاق ایران، سبب ارتقای وجهه ملی است. در این راستا حضوربیش ازیکصد و بیست مقام بلندپایه خارجی شامل شش رئیس جمهور، چهارنخست وزیر،۲۵وزیر ویازده ریس اتاق و دههامقام مهم خارجی دراتاق ایران رایاداوری میکنم.
اعزام هیاتها با ارسال پیش-هیات کوچک تخصصی یکی دو نفره، جلسه به جلسه از پیش طراحی و برنامه ریزی میشد. اگر پنج روز همراه رئیس جمهور در سفر بودیم، صنعتگران و تجار لحظه به لحظه برنامههای تنظیم شدهای را داشتند که نمایندگان ما قبلاً با حضور در محل با سازمانهای ملی طرف مقابل و سفارتهای خودمان طراحی و بدقت اجرا میکردند. امروز دکتر ظریف هیات اقتصادی اتاق را در سفرهای رسمی خود، همه جا همراه خود میخواهد. مهر تأیید این وزیر متخصص و درتراز جهانی، در کنارتایید اعضای حاضر در سفرها، نشان از تحول جدی درعملکرد بین المللی اتاق است. آنچه کردیم قدمهای اول بود. امیدوارم رئیس بعدی برنامه ارتقای توان بین المللی اتاق را با جدیت مضاعف پیش ببرد.
در داخل نیزدراین دوره سفررئیس اتاق به پانزده استان کشورو ملاقاتهای متعددبا استانداران، ائمه جمعه و مسوولان رده بالای استانها صورت پذیرفت و ارتقای جایگاه اتاقهای شهرستانها همواره مورد نظر هیأت ریسه محترم قرارداشته است. ایجادمراکز تحقیقات ودبیرخانه مشترک سه اتاق دراستانها و تاکید بر تعامل اتاقهابا ائمه جمعه، استانداران، مجمع نمایندگان وروسای دادگستریهای استان هادراین راستاقابل ذکر است.
در 14 ماه گذشته تلاش کردم این اقدامات را به سرانجام برسانم:
📌 استفاده از ظرفیت بزرگان و زعمای اتاق با تشکیل شورای عالی پیشکسوتان
📌 اهتمام به هم سویی بخش غیردولتی اقتصاد با تشکیل دبیرخانه مشترک اتاق های ایران،تعاون و اصناف
📌 تلاش برای ارتقای جایگاه علمی و پژوهشی در اتاق با پایه گذاری پژوهشکده اتاق ایران
📌 تدوین و تصویب نظام تشکلی اتاق درهیات رئیسه
📌 اغازنهضت تأسیس فدراسیون ها دراتاق
📌تقویت تحقیق و پژوهش در شهرستان ها با ایجاد مراکز تحقیقات در استانها
📌 تلاش برای ارتقای جایگاه اطلاع رسانی و گزارش دهی بخش خصوصی از طریق گسترش حضور اتاق در فضای مجازی و ایجادپایگاه خبری فارسی وانگلیسی اتاق ایران
📌 راه اندازی مرکز آمارو اطلاعات اقتصادی اتاق ایران
📌 انجام قدامات اولیه برای راه اندازی مرکزملی رتبه بندی اتاق ایران
📌 راه اندازی نظام رتبه بندی تشکل ها
📌 ادغام دبیرخانههای شورای گفت و گو و ماده۷۶وتشکیل یک نهاد مستقل دراتاق ایران وشهرستانها
📌 تدوین و تصویب آیین نامهها، شیوه نامه هاواساسنامه های متعددازجمله آئین نامه اتاقهای مشترک
اين عمرهاي كوته و بي اعتبار
٢٤خرداد١٣٩٤مهم ترين روزو بزرگترين افتخارزندگي من است.روزي كه ازسوي كار آفرينان اين كشوربه عنوان سخنگوي بخش خصوصي ايران برگزيده شدم. آن روزكرسي رياست اتاق ايران به امانت به من سپرده شد و مأموريتي بس خطير و بزرگ پيش رويم نهاد.مي دانستم كار بس دشواري پيش رو دارم.تحريم هاي چندلايه، انباشت عظيم بيكاران و ركود مزمن كشوررا تهديد ميكرد.نبرد سنگين با تورم درجريان بود.بنگاه ها ازنفس افتاده و حال اقتصاداصلا خوب نبود.
مسئوليت سنگيني پذيرفته بودم وعهد كردم هرچه دارم برسر اين خدمت بنهم.
بر اين عهد صادقانه ايستادم و كوتاهي نكردم.
چه بسيارزنان و مردان پاك نهاد درهيأت رئيسه، هيأت نمايندگان و سازمان اتاق كه دراين تلاش بيش از من كوشيدند.اين مأموريت مهم، تمام ساعات عمر من،تمام نيروي بدني و مهم ترازهمه، بسيج همه قواي عاطفي و روحي ام را مي طلبيد.
قلب من سابقه بيماري داشت اما گمان داشتم اشتياق روحي خدمت به ايران عزيز اين عضو بيمار را نيزهمراه خواهد كرد.در ابتداي سال جاري عارضه قلبي، چند روزي بستري ام كرد. پزشكان،كار سنگين و پرتنش را اكيدأ ممنوع كردند اما نميتوانستم كار را وانهم. به خود گفتم باز مي كوشم اما اجازه نخواهم داد تنش كار مرا بيازارد. اما نشد.
به باور من بنگاهها سرمايه اصلي اقتصادهر كشورند.من كه خود بارها بنگاه ساخته و براي توفيق آن جنگيده بودم نيك ميدانستم هربنگاه موفق عصاره سرمايه گذاري و تلاش ساليان دهها، صدها وهزاران ايراني است.وقتي مرگ بنگاهي را مي ديدم، هنگامي كه زانوزدن فعالان اقتصادي را ناظربودم،آنگاه كه درهرجا وهرسفر صدهاجوان لايق ايراني از من تقاضاي شغل داشتند چگونه ميتوانستم رنج نبرم؟!
مشاهده هجوم يكپارچه دشمنان خارجي ايران درعرصه بين الملل در كنار سنگ اندازي و كلوخ پراني داخلي دائما قلبم راجريحهدار ميكرد.
هرشب به خود نهيب ميزدم كه تو ضامن همه آن چه ميگذرد نيستي.حديث بانفس ميكردم كه در اين ساختار بزرگ وعريض و طويل توعضو كوچكي هستي كه بايد تا ميتواني درانجام وظيفه خود،خوب بكوشي.اما مگر قلب آدميزاد زبان آدمي سرش ميشود؟!ميسوزد و كار دستت ميدهد.
اين قلب دمدمي مزاج و فرصت طلب.
القصه.بامداد چهارشنبه دوهفته قبل پس ازبازگشت از سفركردستان آنچه پزشكان پيشبيني ميكردند پيش آمد.مرگ را به چشم ديدم. تجربهاي است خنك و تسلي بخش.
گفتمش:
ديدارمينمايي وپرهيزميكني
بازار خويش و آتش ما تيز ميكني
حال در بستر بيماري افتادهام. رمقي نمانده. پزشكان صريحا مرا از اشتغال سنگين و تنشزا تا پايان عمر نهي ميكنند. ميدانم در بحبوحه كارزار سخت، شما زنان ومردان كارآفرين ايراني، براي نجات اقتصاد ملي نميتوان پذيرفت سخنگوي بخش خصوصي، ناقص و نيمه كاره درخدمتتان باشد.عليهذا امروز اقتضاي خدمت به شما، استعفا از رياست اتاق ايران است.
اين استعفا قطعي ازسروظيفهشناسي و امانتداري و متكي برعقل و تدبيراست.
در كمال فروتني ازتك تك شماعزيزان سپاسگزاري مي كنم واز تقصير و قصور خود عذر خواهم.از شما مي خواهم اين خدمتگزاركوچك راعفو و از دعا فراموش نكنيد.
فرصت خدمت به اين سرزمين جاودانه و اين مردم خوب براي هركس بهاري زودگذراست. فرصتهايتان راغنيمت شمريد و قدر بدانيد.
فردا بي شك از آن ايران است.
ارادتمند
محسن جلال پور
چرا میوه برجام را نچیدیم؟
گزیده ای از سخنرانی در نشست هیأت نمایندگان اتاق ایران :
راهی که نظام طی سالهای اخیر برای حل و فصل مناقشه هسته ای در پیش گرفت، هوشمندانه بود. این راه، خودباوری در حل مسائل بزرگ در عرصه بینالملل را هموار کرد. این تجربه نشان داد می توانیم اراده و تلاش خود را برای حل مسائل و مشکلات دیگر از جمله مشکلات اقتصادی به کار گیریم.
ما به عنوان فعالان اقتصادی در طول مذاکرات هیچگاه اظهار نظری در زمینه آن چه مورد بحث بود نداشته و از آن جا که تخصص ورود به مسائل فنی و سیاسی و پیچیدگی مذاکرات را نداشتیم، به خود اجازه اظهار نظر در مورد مسائل فنی و پیچیده هسته ای را ندادیم.
آن چه از نظر فعالان اقتصادی بسیار مهم بوده و هست، اعتماد کامل به راهبرد نظام و مسوولان مربوطه و مسیر درستی است که در پیش گرفته شده است. رسیدن به نقطه تفاهم، حاصل درایت و تدبیر و هدایت مقام معظم رهبری - دولت محترم و تیم مذاکرهکننده و با پشتوانه اقتدار و امنیت کشور و صبر و حوصله و تحمل و همراهی مردم حاصل شد.
در پسابرجام نیز همواره رویکرد فعالان اقتصادی و بخش مردمی و غیردولتی و اتاقها برای استفاده حداکثری از ظرفیت به وجود آمده است.
در این مسیر و در طول یک سال گذشته اتاق همواره سعی در بهرهبرداری حداکثری از فضای به وجود آمده برای رونق اقتصادی و حرکت به سمت رشد اقتصادی و شکوفا و پویا شدن اقتصاد کشور داشته و دارد.
اینکه دیواره تحریم شکسته شد و یکپارچگی به وجود آمده برای فشار حداکثری به جمهوری اسلامی ایران از هم گسست و تحریمهای جدید علیه کشور اعمال نشد از دستاوردهای مهم این تفاهم است.
اما چرا چندان توفیقی در اقتصاد حاصل نشد؟ از طرفی،تداوم خصومت ها و دشمنی ها و از طرف دیگر بعضی نقصانها و عدم آمادگیها در داخل کشور باعث شد فضای پساتحریم نتواند به فضای رونق و شکوفایی اقتصادی تبدیل شود.
آمریکا با اعمال بیسابقه تحریمهای اولیه و با پیگیری جو ترس بنگاهها سعی دارد فشار اقتصادی روی ایران باقی بماند. رویکرد کینهتوزانه برخی کشورها هم چنان به قوت خود باقی است و باید برای آن چارهای اندیشید.
لابی سلفی تکفیری با سمپاشی و دورغ پراکنی و ماجراسازی، ما را از تعامل مناسب با بخش بزرگی از جهان اسلام و کشورهای همسایه محروم کرده است.
از طرف دیگر به عدم آمادگی ما برای بهرهبرداری از فضای پسابرجام نیز باید اذعان کرد در برخی عرصهها مانند بانکداری بینالمللی غربیها برنامهریزی چند دههای و هدفمندی را در سالهای گذشته شروع و دنبال کردهاند. ما چون در تحریم بودهایم بیاطلاع و فاقد تماس و توان کارشناسی هستیم. عرصه (Compliance) بانکی از این مقولههاست.
واقعیت این است که شبکههای انتقال مالی به طرز حیرتآوری شفاف و ملزم به تبعیت از قواعد بینالمللی بانکی شده که غرب اعمال میکند. تلاش غرب برای کنترل مویرگی جریان مالی جهان در 10 سال گذشته که ما در صحنه نبودهایم جلو رفته و ما با برداشتهشدن دیوارهای تحریم غافلگیر شدهایم.
متاسفانه از آنجا که در کشور باب شده همه در همه موارد اظهار نظر کرده و جو را ملتهب می کنند و اجازه نمیدهند فهم ملی مناسبی از موضوع شکل گیرد، تفسیرها در فضای فقدان آشنایی با مسائل ابتدایی است. در حالی که اظهار نظر در سطح ملی دیگر محتاج دانستن مقدمات موضوع هم نیست و باید بیشتر با مسائل آشنا بود. اما این روزها هر کس در هر مقولهای اظهار نظر میکند و به جای ایجاد فضای همافزایی و مباحث کارشناسی فضای مچگیری و جدل رسانهای حاکم است.
به طور کلی به گمان بخش خصوصی، برجام بخشی از سیاست هوشمند نظام بود که در عرصه اقتصاد خطرات بزرگی را رفع یا فعلاً مدیریت کرد. اما اقتصاد بیمار ایران محتاج تمرکز بیشتر از این است.
محسن جلال پور
/channel/mohsenjalalpour
غربت تولید و صنعت
همايش روزصنعت دیروز غریبانه برگزار شد. معمولا روز دهم تیرماه مراسمی به همین مناسبت برگزار می شود اما امسال به دلیل همزماني این روز با ماه مبارك رمضان، مراسم این روز به نوزدهم تیرماه موکول شد.به اذعان سخنرانان و شركت كنندگان این مراسم، درحال حاضر توليد وضعيت خوبي ندارد. ما فعالان بخش خصوصی می دانیم که دولت یازدهم از نظر تعدد مشکلات اقتصادی در سختترین شرایط سه دهه گذشته قرار دارد. و این را هم می دانیم که آن چه برای این دولت به یادگار مانده، میراثی از مشکلات و معضلات فراوان است.در حال حاضر این دولت با مجموعه ای از مسائل و مشکلات اقتصادی مواجه است که به زعم اقتصاددانان در کمتر اقتصادی به صورت هم زمان رخ داده است. انتخاب آقای روحانی یک پیام خوب برای اقتصاد ایران داشت و این پیام،اثر مثبتی روی انتظارات گذاشت.این که مردم انتظار بهبود را می کشیدند،به سرمایه ای تبدیل شد که می توانستیم از آن برای دوره گذار استفاده کنیم اما به دلایل زیادی، این گونه نشد.بعدازبرجام شرايط براي چنين موقعيتي بسيارمهياترهم شد،امانتوانستيم از آن بهره لازم راببريم.اکنون سرمایه اجتماعی دولت به خطر افتاده و سوال این است که چرا دولت یازدهم از شرایط به وجود آمده،به درستی استفاده نکرد؟
دولت یازدهم سه سال زمان صرف کرده و اکنون در آستانه ورود به سال چهارم دولت هستیم. به استناد مشاهده ها،گفت وگو ها و گزارش هایی که در اتاق ایران تهیه کرده ایم و به استناد درد دل های صنعتگران، اخبار نگران کنندهای درباره صنایع و وضعیت اقتصادی کشور شنیده میشود. حال صنعت ما خوب نیست و حتی برخی صنایع رو به مرگ گذاشتهاند.
خیلی از بنگاه های ما به دوران پساتحریم امید داشتند. یعنی در روزگار تحریم خودشان را با هر سختی ای که بود از لب پرتگاه جلو کشیدند و حرکت کردند چرا که باورشان این بود تغییر و تحول اساسی پیش می آید. فکر این که برجام قرار بود اقتصاد را شکوفا کند ،امروز رفته رفته جای خود را به ناامیدی و سرخوردگی می دهد.به نظرم فضای سیاست کشور باعث سرکوب امید شده است.
در ضیافت افطاری ریاست جمهوری، ازآقای رئیس جمهور خواستم همان طور که کاهش تورم را فرماندهی کردند،خروج از رکود را هم فرماندهی کنند.در ابتدای فعالیت دولت،تورم مشکل بزرگی بود که احتمال داشت مشکلات سیاسی و اجتماعی به بار بیاورد. امروز همزمان با برگزاري روز صنعت و معدن، باز همين درخواست را تکرار می کنم. مدیران و سیاست گذاران و نمایندگان و کنش گران سیاسی و اقتصادی بدانند که :
رکود و خواب صنایع و بیکاری وضعیت خطرناکی پیدا کرده و لازم است همه برای رفع آن هم قسم شوند.
محسن جلال پور
/channel/mohsenjalalpour
مقصر کیست
انتخاب مردم یا سیاست گذاری اشتباه؟
تصویرهای ارسالی هموطنان از جادههای منتهی به استانهای شمالی،تکاندهنده است.برخی افراد،معطلی در جادهها را تا 20 ساعت گزارش کردهاند.طی مسیری که به شکل طبیعی باید سه ساعت زمان ببرد،در بهترین حالت 10 ساعت طول کشیدهاست.این اتفاق نادر را از چند جهت میشود بررسی کرد.
📌بعضیها معتقدند مردم انتخاب بدی کردهاند و با وجود پیشبینی ازدحام در جادههای شمال،ریسک کرده و این راه را برگزیدهاند. برای این که ببینیم این تحلیل تا چه اندازه نادرست است،باید چند نکته را در نظر بگیریم.
اول اینکه تعطیلات عید فطر امسال، تنها تعطیلات تجمیعی پس از امتحانات دانشآموزان و دانشجویان و همزمانی آن با تعطیلات پدران و مادران کارمند بودهاست.اگر به تقویم نگاه کنید،تا پایان سال چنین تعطیلاتی تکرار نمی شود. به این ترتیب، تعداد زیادی از خانوادهها با آگاهی از این که چنین فرصتی دیگر پیش نخواهد آمد،دل به جاده زده اند.
دوم این که تعطیلات عید فطر امسال پس از یک ماه عبادت و پرهیز در طولانیترین روزهای سال،خانوادههای مذهبی را هم ترغیب به مسافرت کرد.معمولا کم پیش میآید که سفر خانوادههای مذهبی با خانوادههای کمتر مذهبی آن هم به این گستردگی،همزمان شود.اما اینبار همزمان شد و ازدحام را به شدت افزایش داد.
دوست عزیزم علی میرزاخانی-سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد- در کانال خود به یک مشکل ساختاری مهم اشاره کرده است.این که تعطیلات هفتگی ما بر خلاف بسیاری از کشورها،دو روز نیست و خانوادهها کمتر فرصت برنامه ریزی برای سفرهای کوتاهمدت در طول سال را دارند.استدلال این است که اگر تعطیلات هفتگی در ایران از یک روز جمعه به دو روز افزایش پیدا کند،حتما بسیاری از خانوادهها در طول سال،فرصت بیشتری برای سفر پیدا میکنند.میخواهم این گونه نتیجهگیری کنم که به انتخاب مردم نباید خرده گرفت.در حقیقت این انتخاب به نوعی از روی اجبار هم بودهاست.در این زمینه لازم است قانونگذار وارد شده و در تعطیلات کشور بازنگری کند.باید بپذیریم که بازنگری در تعطیلات،یک مشکل ساختاری است و نیاز به سیاستگذاریهای جدید دارد.
📌نکته بعدی،مسأله زیرساختها در کشور است. زیر ساختهای حمل و نقل در کشور ما ضعیف است. در اقتصادی که سالهای طولانی به صورت رسمی و غیررسمی با فکر جایگزینی واردات اداره شده،بیشتر امکانات با هدف رساندن کالا به سمت پایتخت ساختهشده است. همه راهها و بزرگراه ها به تهران ختم میشود.به همین نسبت، هرچه از تهران به شهرستانها نزدیک می شویم،راه ها باریکتر و زیرساختها ضعیفتر میشود.برای اقتصاد صادرات محور،ضرورت دارد که راههای امن و استاندارد به سمت پایانه های صادراتی داشته باشیم نه این که راه ها به تهران ختم شود.در زمینه گردشگری هم راههای مناسب برای سفر به خیلی از مناطق جذاب کشور وجود ندارد.در خیلی از شهرها،فاقد هتل و محل اقامت مناسب هستیم.درصورتی که زیرساخت مناسب در دیگر شهرها وجود داشته باشد،بار سفر به شهرهای شمالی کم میشود و مردم انتخابهای بیشتری خواهندداشت.
📌نکته بعدی، کمبود امکانات رفاهی و تفریحی در بیشتر شهرها ازجمله درپایتخت به نسبت جمعيت بالاي آن است. شهرهای ما به نسبت جمعیتی که دارند،از امکانات مناسب برای پرکردن اوقات فراغت خانواده برخوردار نیستند.به همین دلیل است که درتهران در روزهایتعطیل،اکثر شهربازیها و پارکها و رستورانها دچار ازدحام می شوند.به قول یکی از دوستان،باید پدر یک خانواده باشید تا بفهمید که چقدر مراکز تفریحی مناسب خانواده در تهران کم است.
📌نکته بعدی، مسأله اطلاعرسانی است. با وجود تلاشهایی که اخیرا در زمینه اطلاع رسانی صورت گرفته،باز هم در زمینه کسب اطلاع از وضعیت راهها دچار مشکل هستیم.هیچ سایتی یا مرکزی وجود ندارد که به صورت صحیح و شفاف، اطلاعات لازم از وضعیت راهها را به مردم منتقل کند.شاید تعداد زیادی از مسافرانی که در جادههای شمالی سرگردان شدند،اگر اطلاع کافی از وضعیت ترافیک راههای شمال داشتند،انتخاب دیگری میکردند.در عین حال موضوع مهم این است که دستگاه های مرتبط،بارها در جاده ها غافلگیر شده اند اما هیچ گاه فکر و برنامهریزی خود را ارتقا نداده اند.
📌اعتقاد من این است که بسياري ازاين كمبودها ناشي از بزرگی دولت و میدان ندادن به بخش خصوصي درسرمايه گذاري های این بخش ها است.يكي ازمهمترين بخشهايي كه بخش خصوصی میتواند سرمایه گذاری کند،حوزه راه و امکانات رفاهی در شهرهاست.
📌سیاست گذار باید این نکته را در نظر بگیرد که تحولات درآمدی،تغییر در سبک زندگی و جابه جایی نیازهای طبقه متوسط،مشکلات فعلی را در آینده ای نه چندان دور،چند برابر خواهد کرد.در صورتی که به درستی سیاستگذاری صورت نگیرد،در آینده ای نه چندان دور،شاهد راه بندان های شدیدتر خواهیم بود.
محسن جلال پور
/channel/mohsenjalalpour
درباره کیارستمی
چرا دروغ؟ راستش من خیلی فرصت فیلم دیدن ندارم. از فیلم های عباس کیارستمی دو فیلم خانه دوست کجاست و طعم گیلاس را دیده ام. شاید فیلم های دیگر او را هم دیده باشم ولی خاطرم نیست.اصلا چه اهمیتی دارد که یک آدم گرفتار، فیلم های فیلم ساز بزرگی نظیر عباس کیارستمی را دیده باشد؟ آن هم وقتی دنیا به تحسین فیلم های می پردازد.
حالا از این ها گذشته، یک چیز را خوب می دانم. عباس کیارستمی پرچمدار جهانی شدن سینمای ایران است. با فیلم های او بود که جهان،سینمای ایران را شناخت.گاهی در مذاکره با طرف های خارجی،می شنیدم که در کنار مزیت های ایران و اقتصاد ایران، نامی هم از او و دیگر هنرمندان بزرگ ایرانی برده می شد.ولی مگر ما چند هنرمند داریم که آثارشان جهانی شده است؟مگرماچه تعداد هنرمند،ورزشکار و دانشمند داريم كه حاضرباشند با قبول بسياري از مشقت هاي داخلی، در ايران کار کنند و نام ایران را در دنیا مطرح کنند؟
همین قدر می دانم که اقتصاد ایران،فردی چون عباس کیارستمی را کم دارد. فردی که اقتصاد ایران را به جهان بشناساند. فردی که بازارش محدود به راسته بازارهای خودمان نباشد.
حالا او رفته است.دیگر میان ما نیست اما نه فقط سینمای ایران که سینمای جهان داغدار او شده است.به خانواده محترمش و به جامعه هنری ایران و به همه مردم عزيزكشورم به خاطر فقدان این فیلم ساز و مرد بزرگ تسلیت می گویم.
محسن جلال پور
/channel/mohsenjalalpour