برای تبادل، و پیشنهادات به آیدی مراجعه کنید @hamoon_79 کانال کارهای زیبای سماع @samamolana تعرفه تبلیغات @tarefehmolana آدرس اینستاگرام instagram.com/molana_7979 کاملترین سایت به مدیریت کانال حضرت مولانا www.samaashop.com
چون درختست آدمی و بیخ عهد
بیخ را تیمار میباید به جهد
عهد فاسد بیخ پوسیده بود
وز ثمار و لطف ببریده بود
شاخ و برگ نخل گرچه سبز بود
با فساد بیخ سبزی نیست سود
ور ندارد برگ سبز و بیخ هست
عاقبت بیرون کند صد برگ دست
تو مشو غره به علمش عهد جو
علم چون قشرست و عهدش مغز او
#مولانای_جان
@Molana79
سوی آن سلطان خوبان الرحیل
سوی آن خورشید جانان الرحیل
کاروان بس گران آهنگ کرد
هین سبکتر ای گرانان الرحیل
سوی آن دریای مردی و بقا
مردوار ای مردمان هان الرحیل
آفتاب روی شه عالم گرفت
صبح شد ای پاسبانان الرحیل
همچو مرغان خلیلی سوی سر
زانک بیسر نیست سامان الرحیل
سوی اصل خویش یعنی بحر جان
جمع یاران همچو باران الرحیل
ای شده بگلربگان ملک غیب
کمترینه عاشق قان الرحیل
خانه و فرزند و بستر ترک کن
اسپ و استر زین و پالان الرحیل
پیش شمس الدین تبریزی شاه
خاک بیجان گشته با جان الرحیل
#مولانای_جان
@Molana79
قطره قطره جمع کن دریا نگر
آب را می نوش و ذوق ما نگر
گر نه ای احول یکی را دو مبین
سر به سر یکتای بی همتا نگر
آینه گر صد نماید ور هزار
در صفای هر یکی او را نگر
هر چه بینی مظهر اسمای اوست
مظهر ما در همه اشیانگر
آفتابی می نگردد ذرهٔ
یک نظر در روی مه سیما نگر
گر تو می پرسی که جای او کجاست
جای آن بی جای ما هر جا نگر
نعمت الله را به نور او ببین
چشم بگشا دیدهٔ بینا نگر
حضرت شاه نعمتالله ولی
@Molana79
@molana79
((این جهان کوه است و فعل ما ندا))
من روی تپه ها بودم. چند دوست هم همراه من بودند. یکروز، ما نزدیک دره ای رفتیم که صخره ها پژواک خیلی واضحی ایجاد میکردند. یکی از دوستان صدای سگ درآورد و آن صدا از تپه های زیادی شنیده شد. و آنگاه یکی دیگر، صدای فاخته درآورد و صدای کوکو در تپه ها پیچید. من گفتم:«دنیا هم مانند این است: هرآنچه که ما پرتاب کنیم، به سوی ما برمی گردد. گل، گل می آفریند و خار، خار. برای یک قلب پر از عشق، کل جهان شروع به باریدن عشق می کند و برای شخص پر از نفرت، شعله های دردناک آتش، در همۀ اطراف زبانه می کشند.»
آنگاه من برای آن دوستان یک داستان تعریف کردم: یک پسر جوان برای اولین بار به جنگلی که نزدیک روستایش بود، رفت. او بسیار ترسیده بود و به خاطر تنهایی، بسیار مراقب بود. ناگهان صدای لغزشی از میان بوته ها به گوشش رسید. مطمئناً کسی مخفیانه به دنبال او بود. او با صدای بلند فریاد زد:«کی آنجاست؟» تپه ها با صدای کمی بلندتر گفتند:«کی آنجاست؟» حال او کاملاً متقاعد شد که کسی در آنجا پنهان شده است. او حتی بدون این هم می ترسید. دستها و پاهای او شروع به لرزیدن کردند و قلب او شروع به تپیدن کرد. اما برای شهامت دادن به خودش، به شخص پنهان شده گفت:« ای ترسو!» و صدای بازتاب گفت:«ای ترسو!» برای آخرین بار او بر خودش مسلط شد و فریاد زد:«من تو را خواهم کشت» تپه و جنگل هم فریاد زد:«من تو را خواهم کشت» آنگاه آن پسر به سرعت به سمت روستا فرار کرد. بازتاب صدای پای او چنان به نظرش رسید که گویی کسی به دنبال اوست و اکنون او حتی شهامت نداشت برگردد و به پشت سرش نگاه کند. با رسیدن به در خانه اش، بیهوش شد و بر زمین افتاد. هنگامی که به هوش آمد، همه چیز روشن شد. مادرش با شنیدن همۀ ماجرا با صدای بلند خندید و گفت:«دوباره فردا به همانجا برو و آنچه را که من می گویم به آن شخص اسرارآمیز بگو. من از آن شخص کاملاً آگاهم. او مردی بسیار خوب و دوست داشتنی است.» آن پسر روز بعد به آنجا رفت . هنگامی که به آنجا رسید گفت:«دوست من» صدا پیچید:«دوست من!» این صدای دوستانه او را تسلی داد و گفت:«من تو را دوست دارم!» ، تپه ها و جنگل، همه تکرار کردند:«من تو را دوست دارم!»
آیا داستان پژواک صدا، داستان به اصطلاح زندگی خودمان نیست؟
و آیا ما همه بچه ها و بیگانه های جنگلِ این جهان نیستیم که بازتاب صدای خودمان را می شنویم و می ترسیم و فرار می کنیم؟
آیا واقعاً همان وضعیت نیست؟
اما بیاد داشته باشید که اگر «من تو را میکشم» یک پژواک است، «من تو را دوست دارم» هم یک پژواک است.
رها شدن از پژواک اول و ماندن در عشق پژواک دوم ، فرار از بچگی نیست. بعضی، از اولی می ترسند و شروع به دوست داشتن دومی می کنند. اما اساساً تفاوتی میان آندو نیست. در هر دوی آنها، عدم بلوغ پنهان است. کسی که به شناخت می رسد، در آزادی از هر دو توهم، زندگی می کند. حقیقت زندگی در پژواکها نیست، بلکه در خویشتن خویش پنهان است.
OSHO
@molana79
"حاصل افعال، برونی دیگرست
تا نشان باشد بر آنچه مُضمَرست"
#مثنوی_مولانا
@Molana79
📘 نتیجه و حاصل اعمال ما همیشه همانطور که تصور میکنیم، نیست.
به عنوان مثال، ممکن است افرادی را ببینید که در ظاهر بسیار انسانهای خوبی هستند، سخنرانیهای تاثیرگذار میکنند و به نظر میرسد که نیتهای پاکی دارند، اما وقتی به قدرت یا مقام میرسند، نتیجهی کارشان چیزی جز فساد، دزدی و نادرستی نمیشود.
این یعنی در حقیقت، نتیجهی افعال، نشاندهندهی ذات و نیتهای پنهانی است که در درون فرد وجود دارد.
بزرگواران، ذات ما در نتایج کارهایمان نمایان میشود.
ممکن است ما در ظاهر انسانهای خوبی باشیم، اما در باطن گرفتار ریاکاری و دغلکاری باشیم.
از طرف دیگر، اگر درونمان از شراب محبت حضرت حق لبریز شده باشد، نتیجهی کارهایمان چیزی جز عشق، وحدت و نور نخواهد بود.
بنابراین باید همیشه به نتایج کارهایمان توجه کنیم.
اگر حاصل اعمال ما به ویرانی، فساد یا پریشانی منتهی میشود، این نشاندهندهی آن است که تنها "دوغ" خوردهایم، اما اگر نتایج کارهایمان عشق و حیرانی در وحدت باشد، پس نشانهی آن است که "شراب ولایت" را چشیدهایم.
نو ز کجا میرسد کهنه کجا میرود
گر نه ورای نظر عالم بیمنتهاست
عالم چون آب جوست بسته نماید ولیک
میرود و میرسد نو نو این از کجاست
#مولانای_جان
@molana79
عالم دون روسپیست چیست نشانی آن
آنک حریفیش پیش و آن دگرش در قفاست
چونک به راهش کند آن به برش درکشد
بوسه او نه از وفاست خلعت او نه از عطاست
#مولانای_جان
@Molana79
هست گواه قمر چستی و خوبی و فر
شعشعه اختران خط و گواه سماست
ای گل و گلزارها کیست گواه شما
بوی که در مغزهاست رنگ که در چشمهاست
#مولانای_جان
@Molana79
عالم به خروش لا اله الّا هوست
عاقل به گمان که دشمنست این یا دوست
دریا به وجود خویش موجی دارد
خس پندارد که این کشاکش با اوست
#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79
دنیا به جوی وفا ندارد ای دوست
هر لحظه هزار مغز سرگشتهٔ اوست
میدان که خدای دشمنش میدارد
گر دشمن حق نهای چرا داری دوست
#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79
مولا جانم جان جانم
#خلیل عالی نژاد
@Molana79
عید غدیر خم مبارک🌺🙏
@Molana79
از آن باده ندانم چون فنایم
از آن بیجا نمیدانم کجایم
زمانی قعر دریایی درافتم
دمی دیگرچوخورشیدی برآیم
#مولانای_جان
@molana79
برگ چون زرد شود
بیخ ترش سبز کند
تو چرا قانعی از عشق
کز او زرد شوی
#مولانای_جان
@Molana79
هواخواه توام جانا و میدانم که میدانی
که هم نادیده میبینی و هم ننوشته میخوانی
ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق
نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی
#لسان_الغیب_حافظ
یاری کن ای نفس که درین گوشهٔ قفس
بانگی بر آورم ز دل خسته یک نفس
صبـر پیمبـرانه ام آخر تمام شد!
ای آیت امیـد به فریــاد من برس
#هوشنگ_ابتهاج
@Molana79
دائماً یکسان نمانَد حال دوران
ــــــــــــ غـم مـخـور ـــــــــــــ
🪶 حافظ
@Molana79
جانا سر تو یارا مگذار چنین ما را
ای سرو روان بنما آن قامت بالا را
خرم کن و روشن کن این مفرش خاکی را
خورشید دگر بنما این گنبد خضرا را
#مولانای_جان
@Molana79
خامش و دیگر مگو آنک سخن بایدش
اصل سخن گو بجو اصل سخن شاه ماست
شاه شهی بخش جان مفخر تبریزیان
آنک در اسرار عشق همنفس مصطفاست
#مولانای_جان
@Molana79
چیست نشانی آنک هست جهانی دگر
نو شدن حالها رفتن این کهنههاست
روز نو و شام نو باغ نو و دام نو
هر نفس اندیشه نو نوخوشی و نوغناست
#مولانای_جان
@Molana79
عقل اگر قاضیست کو خط و منشور او
دیدن پایان کار صبر و وقار و وفاست
عشق اگر محرم است چیست نشان حرم
آنک به جز روی دوست در نظر او فناست
#مولانای_جان
@Molana79
یوسف کنعانیم روی چو ماهم گواست
هیچ کس از آفتاب خط و گواهان نخواست
سرو بلندم تو را راست نشانی دهم
راستتر از سروقد نیست نشانی راست
#مولانای_جان
@Molana79
آنرا که حلال زادگی عادت و خوست
عیب همه مردمان به چشمش نیکوست
معیوب همه عیب کسان مینگرد
از کوزه همان برون تراود که دروست
#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79
"وطن پرندهی پر در خون"
🎙داریوش
به هر فصلی غمی
هر صفحهای
انبوہ اندوهی
وطن جان !
خستهام، پایان خوب داستانت کو؟😔🥀
@Molana79
روزیست که از
ورای گردون آمد
زان روز بهی که روزافزون آمد
#مولانای_جان
@Molana79
دعای آرامش با صداي داريوش
@Molana79
@Molana79
به شکرخنده اگر
میببرد دل ز کسی
میدهد در عوضش
جان خوشی بوالهوسی
#مولانای_جان
پادشاهی پارسایی را دید.
گفت: هیچت از ما یاد آید؟
گفت: بلی! وقتی که خدا را فراموش میکنم.
هر سو دَوَد آن کَش ز برِ خویش براند
وآن را که بخواند به درِ کس ندواند
#حضرت_سَعدی
@Molana79