امشب همه شب نشسته اندر حزنم فردا بروم مناره را کارد زنم خشم آلودست اگرچه با ماست صنم در چاه رسیدهام ولی بیرسنم #مولانا 🌼❤با ما همراه باشید ❤🌼
اسماعیل
یک شعر بلند
سروده : رضا براهنی
۵ فروردین سالروز درگذشت رضا براهنی
┄✨❊🌼❊✨┄
چون درختی در زمسـتانم
ريخته ديریست
هرچه بودم ياد و بودم برگ
ای بهار همچنان تا جاودان در راه!
هرگز و هرگز
بر بيابانِ غريبِ من،
منگر و منگر ...
"مهدی اخوانثالث"
♡
من آن درختِ زمستانی
بر آستانِ بهارانم
که جز به طعنه نمیخندد
شکوفه بر تنِ عریانم
زِ نوشخندِ سحرگاهان
خبر چگونه توانم داشت
منی که در شبِ بی پایان
گواهِ گریهی بارانم
غلامِ همّتِ خورشیدم
که چون دریچه فرو بندد
نه از هراسِ من اندیشد
نه از سیاهیِ زندانم
کجاست بادِ سحرگاهان؟
که در صفای پس از باران
کند به یادِ تو، ای ایران!
به بوی خاکِ تو مهمانم
#نادر_نادرپور
┄✨❊🌼❊✨┄
(لحظه دیدار)
ای خوش آن سر ، که خریدار سر داری هست
ای خوش آن تن که به زیر قدم یاری هست
ای خوش آن چشم که در منظر خوبان جهان
دائماً منتظر لحظه ی دیداری هست
ای خوش آن گوش که از همهمه ی جن و ملک
پرده دار سخن صاحب اسراری هست
ای خوش آن رخ که به درگاه کسی میساید
ای خوش آن لب که قرین لب دلداری هست
ای خوش آن دست که بر گردن یاری شده خم
ای خوش آن پنچه که در طره ی طراری هست
ای خوش آن دل که شود خانه خراب قدمی
ای خوش آن سینه که آئینه ی رخساری هست
ای خوش آن پای که زانو زده در کوی کسی
ای خوش آن عقل که زندانی دستاری هست
ای خوش آن (ارفع) دیوانه که در آخر عمر
طبل رسوایی او بر سر بازاری هست
#ارفع_کرمانی
┄✨❊🌼❊✨┄
گر یار را غنی ز نیاز آفریده اند
ما را نیازمند به ناز آفریده اند
قد ترا ز جلوه ناز آفریده اند
روی مرا ز خاک نیاز آفریده اند
لعل ترا که نقطه پرگار حیرت است
پوشیده تر ز خرده راز آفریده اند
از آفتاب دل نربوده است هیچ کس
دست تصرف تو دراز آفریده اند
در خیرگی نگاه مرا نیست کوتهی
روی ترا نظاره گداز آفریده اند
صورت پذیر نیست جمال لطیف یار
دل را چه شد که آینهساز آفریده اند
دل را گداخت دیدن آن روی آتشین
این باده را چه شیشه گداز آفریده اند
خورشید طلعتان دل عشاق را چو ماه
صد ره بهم شکسته وباز آفریده اند
ننواخت هیچ کس دل زار مرا به لطف
این رشته را برای چه ساز آفریده اند
بهر نیاز هر خم ابروست قبله ای
این قبله از برای نماز آفریده اند
عالم سیاه در نظر آب زندگی است
تا آن عقیق تشنه نواز آفریده اند
کوته ز آفتاب قیامت نمی شود
شبهای هجر را چه دراز آفریده اند
کبکم ولیک خون من بیگناه را
گیرنده تر ز چنگل باز آفریده اند
از خاکدان دهر سلامت طوع مدار
کاین بوته را برای گداز آفریده اند
صائب ز دلشکستگی خود غمین مباش
کان زلف را شکسته نواز آفریده اند
#صائب_تبریزی
┄✨❊🌼❊✨┄
فخر است برایش که بخوانند فقیرش
شاهی که به درگاه تو افتاد مسیرش
پیش تو که بر خاک و بر افلاک امیری
خاکش به سر آنکس که بخوانند امیرش
هرکس که به انکار تو و قدر تو پرداخت
سلطان هم اگر بود کشیدند به زیرش
بی مهر تو این گمشده سیارهی تاریک
آبستن رنج است؛ چه صحرا، چه کویرش
دل سوی تو آورده پناه از غم دنیا
این طفل یتیم است در آغوش بگیرش
پیش تو مرا پیشکشی نیست جز این شعر
منت به سر من بگذار و بپذیرش ...
#فاضل_نظری
┄✨❊🌼❊✨┄
امید گاهی به خانه ی ما میآید
به خنده اش بیدار میشویم
دورش مینشینیم
و چای سبز مینوشیم
امید دستان لطیفش را روی سرمان میکشد
و دلداری میدهد
به خاطر مرگ پدر
سل مادر
سرمای بیرون دریچه
امید چون آهنگی آرام ما را آرام میکند
اما پریشان است هنگام رفتن
پاهایش ناتوان
نفسش می گیرد
دردهامان را با خود میبرد
"به امید دیدار"
به رسم همیشه میگوید
در آستانه ی در
امید گاهی به خانهی ما میآید...
#الیاس_علوی
شاعر افغانستانی
┄✨❊🌼❊✨┄
تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
نیست شوم نیست شوم تا بر جانان برسم
خوش شدهام خوش شدهام پاره آتش شدهام
خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم
خاک شوم خاک شوم تا ز تو سرسبز شوم
آب شوم سجده کنان تا به گلستان برسم
چونک فتادم ز فلک ذره صفت لرزانم
ایمن و بیلرز شوم چونک به پایان برسم
چرخ بود جای شرف خاک بود جای تلف
بازرهم زین دو خطر چون بر سلطان برسم
عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دل کفر آمدهام تا که به ایمان برسم
آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد
شد رخ من سکه زر تا که به میزان برسم
رحمت حق آب بود جز که به پستی نرود
خاکی و مرحوم شوم تا بر رحمان برسم
هیچ طبیبی ندهد بیمرضی حب و دوا
من همگی درد شوم تا که به درمان برسم
#مولانا
┄✨❊🌼❊✨┄
.
سلام،
حالِ همهی ما خوب است،
ملالی نیست
جز گم شدنِ گاهبهگاهِ خیالی دور،
كه مردم به آن
«شادمانیِ بیسبب» میگویند.
با اینهمه عمری اگر باقی بود،
طوری از كنارِ زندگی میگذرم
كه نه زانویِ آهوی بی جفت بلرزد و
نه این دلِ ناماندگار بیدرمان!
تا یادم نرفته است بنویسم:
حوالیِ خوابهایِ ما،
سالِ پُربارانی بود
میدانم همیشه حیاطِ آنجا
پُر از هوای تازهی باز نیامدن است
اما تو لااقل،
حتّا هر وهله،
گاهی،
هر از گاهی
ببین انعکاسِ تبسّمِ رویا
شبیهِ شمایلِ شقایق نیست!
نه ریرا جان!
نامهام باید كوتاه باشد،
ساده باشد،
بی حرفی از ابهام و آینه،
از نو برایت مینویسم:
حالِ همهی ما خوب است
امّا تو باور مكن...!!
✦ شعر: علی صالحی
✦ دکلمه: خسرو شکیبایی
┄✨❊🌼❊✨┄
ای روز و شب خیال رخت همنشین ما
جاوید باد عشق جمالت قرین ما
آن دم که بود نقش وجودم عدم هنوز
مهر تو بود مونس جان حزین ما
ما سجده پیش قبله روی تو می کنیم
تا هست و بود قبله، همین است دین ما
ما را هوای جنت و خلد برین کجاست
روی تو هست جنت و خلد برین ما
روزی که دور چرخ دهد خاک ما به باد
نگذارد آستان تو، خاک جبین ما
ای خاتم جهان ملاحت به لطف و حسن
شد مهر مهر روی تو نقش نگین ما
تا در هوای مهر تو چون ذره گم شدیم
گو برمخیز دشمن از این پس به کین ما
هردم به چشم اهل وفا نازنین تر است
هرچند ناز می کند آن نازنین ما
هست آرزوی جان نسیمی وصال تو
ای آرزوی جان، نفس واپسین ما
#عمادالدین_نسیمی
┄✨❊🌼❊✨┄
قبول کن دل عاشق که روزگار تو نیست
کسی که برده قرار از تو بی قرار تو نیست
دگر چه مانده ببازی جز آبرو؟ بس کن!
بلند شو برو، امشب شب قمار تو نیست...
چنان جهان تو تاریک و بی ستاره شده است
که سایه ی تو هم این روزها کنار تو نیست!
چه بر تو رفته که از زخم های سینه اگر
هزارتا بنمایی، یک از هزار تو نیست...
مباش فکر رسیدن که در طریقت عشق
جز انتظار کشیدن در انتظار تو نیست
چه سود از آن همه جشن تولد آن همه شمع؟
یکی از آن همه امشب سر مزار تو نیست!
#حسین_زحمتکش
┄✨❊🌼❊✨┄
بیایید بیایید که گلزار دمیدهست
بیایید بیایید که دلدار رسیدهست
بیارید به یک بار همه جان و جهان را
به خورشید سپارید که خوش تیغ کشیدهست
بر آن زشت بخندید که او ناز نماید
بر آن یار بگریید که از یار بریدهست
همه شهر بشورید چو آوازه درافتاد
که دیوانه دگربار ز زنجیر رهیدهست
چه روزست و چه روزست چنین روز قیامت
مگر نامه اعمال ز آفاق پریدهست
بکوبید دهلها و دگر هیچ مگویید
چه جای دل و عقلست که جان نیز رمیدهست
#مولانا
┄✨❊🌼❊✨┄
رفتنت چون زلزله ؛ آوار می خواهد چکار ؟
سقف خانه ریخته ؛ دیوار می خواهد چکار؟
آینه در آینه غم های ِ من گل می کند
این همه رسوایی ام تکرار می خواهد چکار؟
این که از من سیری و هم می روی با دلخوری
توی چشمت خوانده ام انکارمی خواهدچکار ؟
برکه با مهتاب خود خو کرده بود دیروزها
وقتِ رفتن؛ ماندنش اصرار می خواهد چکار ؟
جانِ عاشق بی قراری می کند با رفتنت
این چنین سرگشتگی اقرار می خواهد چکار؟
عشق؛ بی پروا مرا سوزد پیاپی گرد ِ شمع
چرخش پروانه ای پرگار می خواهد چکار؟
سر فرو بردم به لاک خود به وقتِ رفتنت
بند سلولی جدا ؛ دیدار می خواهد چکار ؟
وقت رفتن چون سپاهی خسته از جنگ رقیب
این چنین مغلوب، پرچمدارمی خواهد چکار ؟!
#مهشاد_محمدی
┄✨❊🌼❊✨┄
تو را هر لحظه میبارم به دامان غزل هایم
کدامین واژه در چشمت زند زنجیر بر پایم
هجوم واژه ها در کوله ی دفتر تماشاییست
تبسم می کند گلواژه ها در قلب شیدایم
نسیمی با لطافت می سراید شعر اندامت
چه طوفانی زند خیمه میان چشم رسوایم
قلم از شوق رویت می نویسد می شود رقصان
چه غوغایی کند شعری کنار رقص رویایم
ترانه می شود آهنگ زیبای نگاه تو
بهاران را سرودی بر زمستان ، کرده برنایم
#پونه_حاج_علیان
┄✨❊🌼❊✨┄
تشنه ام تشنه ، ندارم انتخاب دیگری
از سرابی می دوم سوی سراب دیگری
در پی رویای چشمان سیاهت ، سالهاست
می پرم هرلحظه از خوابی به خواب دیگری
چشم بستی وگذشتی ، گرچه من با سادگی
باز کردم روی لبخندت حساب دیگری
کاش جای نه ، در آن تاریکی بی انتها
برق می زد روی لب هایت جواب دیگری
در سرم پیچید فکر حلقه آغوش تو
در نیاوردم اگر سر از طناب دیگری
اشک یا لبخند ، بعد از تو چه فرقی می کند؟
می گذارم هی نقابی بر نقاب دیگری
تشنه ام امشب،بیا با ناگهان بوسه ات
لب به لب کن استکان را از شراب دیگری
#میثم_داودی
┄✨❊🌼❊✨┄
𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝﷽𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝
#همراهباشیدبابرترینهایتلگرامدرتبادلاتطنینپائیزان
💢♨️♨️کانالویژهامروز♨️♨️💢
متن،عکس،ویدیو،موزیک
/channel/Harimdelllll
💢♨️♨️👆👆👆♨️♨️💢
»»»»»»»»»»»»⇩⇩⇩⇩«««««««««««
✳️ کـلبه امـید
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ لوگو گیف استیکر
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ دلنوشته های من
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ عشق ممنوعه
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ گل اطلسی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ قلم عشق
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ غم تنهایی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ بغض تنهایی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ مولانای جان
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ محفل شاعرانه
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ شیطونـڪ
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ ترنم باران
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ حس خوب عاشقی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ اخرین سکوت
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ ܭߊܦ߭ܘ ܦ߳ߊܦ߭ߺࡉ
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ حریم دل
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ مجله روزهای زندگی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ شعر
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ شعرهای خاص
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ آرام کده
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ آوای دلنشین
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ مأوا کانالی برای عاشقان هنر و ادبیات
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ تکست سنگین تاوان سنگین
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ کانال محفل مولانا
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ بیو خاص
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ حریم پروانه
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ ترنم باران
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ تکست20
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ کلبه خاطرات
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ دوبیتی طلایی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ کلبه دوستی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ ؏ِشقُ ودِلبَری 𝑳𝒐𝒗𝒆
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ برترین اشعار شاعران
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ هرچی آرزوی خوبه مال تو
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ اشعار ناب و کمیاب
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ زیبایی بی پایان
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ موزیک ویدئو
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ غمگین ترین کانال تکست
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ غمــــــــکـــــــــــده
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ کانال روانشناسی ساحل آرامش
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ کانال حرف دل
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ جملاتی که افکار شمارا تغییر میدهد
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ مذهبی قرآن
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ كانال شعر و ادب بهارآفرينش
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ گل آذین
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ کلبه شهر
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ حس خوب
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ آشپزی شقایق
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ تعویضشیشهاجاقگازرومیزیوتبدیلاستیل
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ دل نوشته ناب
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ رنگارنگ
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ آوای باران
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ عشق شعر آهنگ
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ روانشناسی برای زندگی بهتر
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ منو تو
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ حس خوب عاشقی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ مجله پزشکی زیبایی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ عشق و حسرت
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ موزیکهای ترند و قفلی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ بوسه عشق
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ حریم عشق
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ اشعاری که دل کوه را میلرزاند
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ کافه شعر
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ جملات ناب انگیزشی
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ کانال شعرو ادب
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
✳️ فال قهوه با ۱۲ سال سابقه کار ☕️و بالای ۱۶۰۰ رضایت مشتری 💯هر شب فال رایگان برای اعضای کانال
༄░⃟➘⊱⊱-𝑳𝑰𝑵𝑲-⊰⊰•*
𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝𖡝
لیستــــ #تبادل_روزانــه
ازساعتـــ 👈14 الـــی17
جهتشرڪتدرتبادلاتلیستےطنینپائیزان
بهمدیریت👈 @payyzan_9000
مراجعه ڪنید.✌️🌹🍃
❧࿐❧࿐❧࿐❧࿐❧࿐❧࿐❧
📆 1403/12/23
ظل الله
شعرهای زندان
سروده : رضا براهنی
۵ فروردین سالروز درگذشت رضا براهنی
┄✨❊🌼❊✨┄
صبحم از مشرق برآمد باد نوروز از یمین
عقل و طبعم خیره گشت از صنع رب العالمین
با جوانان راه صحرا برگرفتم بامداد
کودکی گفتا تو پیری با خردمندان نشین
گفتم ای غافل نبینی کوه با چندین وقار
همچو طفلان دامنش پرارغوان و یاسمین
آستین بر دست پوشید از بهار برگ شاخ
میوه پنهان کرده از خورشید و مه در آستین
باد گلها را پریشان میکند هر صبحدم
زان پریشانی مگر در روی آب افتاده چین
نوبهار از غنچه بیرون شد به یک تو پیرهن
بیدمشک انداخت تا دیگر زمستان پوستین
این نسیم خاک شیراز است یا مشک ختن
یا نگار من پریشان کرده زلف عنبرین
بامدادش بین که چشم از خواب نوشین بر کند
گر ندیدی سحر بابل در نگارستان چین
گر سرش داری چو سعدی سر بنه مردانه وار
با چنین معشوق نتوان باخت عشق الا چنین
#سعدی
#صبح_بخیر
┄✨❊🌼❊✨┄
هر که آمد پیش ما معلوم شد عاشق نبود
لاف عشق و عاشقی زد، در عمل صادق نبود
ساده بودم ، دل به دریا میزدم اما چه سود
یکنفر دنبال پیدا کردن قایق نبود
روز اول نقش ماه و روز بعدی نقش ابر
رنگ عوض میکرد و خب آن آدم سابق نبود
من پر از زخمم که باید روی آن مرهم گذاشت
هی نمک پاشید و دیدم دکتری حاذق نبود
عمر من در گفتگو با قاب عکس او گذشت
چهره ای که بر خلاف صاحبش ناطق نبود
بعد ازین باید فقط فکر خودم باشم، همین!
من تلاشم را نمودم ، آدمی لایق نبود
#علی_قهرمانی
┄✨❊🌼❊✨┄
⭕️«ریشه کولابی و بلخی و تهرانی یکیست»؛ دختر تاجیک از ریشههای مشترک ایران و تاجیکستان میگوید
♦️دختری تاجیک با نام کاربری زینب تصاویری از اجرای شعری از نجیب بارور، شاعر نامدار افغان در وصف ریشههای مشترک بین ایران، افغانستان و تاجیکستان در تیکتاک منتشر کرد. انتشار ویدیوی این اجرا مورد استقبال گسترده کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفت.
نحیب بارور، این شعر را در پاسخ به شهردار پیشین هرات، پس از اینکه او خواسته بود واژه هندی «سرک» بهجای واژه فارسی «خیابان» مورد استفاده قرار بگیرد، سروده بود.
بسیاری از ایرانیان با فرا رسیدن نوروز برای سفرهای نوروزی کشور تاجیکستان و بهخصوص شهر دوشنبه را انتخاب و لحظه تحویل سال را در مکانهایی مانند آرامگاه رودکی بزرگ که در شهر پنجکنت واقع شده سپری میکنند.
┄✨❊🌼❊✨┄
(مِهر عالم آرا)
به هرچه وصف نمایم تورا به زیبایی
جمیلتر ز جمالی چو روی، بنمایی
صفت کنند نکویان شهر را به جمال
تو با جمالِ چنین، در صفت نمیآیی
به ناتوانی من بین ترحّمی فرما
که نیست با تو مرا پنجهی توانایی
مگر معاینهات بنگرند و بشناسند
که چون ز چشم رَوی در صفت نمیآیی
به حدّ حسّ تو زیور نمیرسد؛ ترسم
که زشتتر شوی ار خویشتن بیارایی
تفاوت شب و روز از برای ماست نه تو
از آن سبب که تو خود مِهر عالمآرایی
شب وصال تو دانستم از چه کوتاه است
تو خود ستارهی روزی چو پرده بگشایی
مگس ز سر ننهد شوق عشق شیرینی
به ابرویی که ترُش کرده است حلوایی
ز خاکپای عزیز تو بر ندارم سر
که نیست از تو مرا طاقت شکیبایی
به قول مدّعیان از تو برندارم دست
وگر ز عشق تو کارم کشد به رسوایی
مگر تو با رخ خود بعد ازین بورزی عشق
از آن که هم گل و هم عندلیب گویایی
به سرو و ماه از آن عاشق است (قاآنی)
که ماهِ سروقد و ، سرو ماهسیمایی
#قاآنی_شیرازی
┄✨❊🌼❊✨┄
بادِ صبا درآمد، فردوس گشت صحرا
آراست بوستان را نیسان به فرشِ دیبا
آمد نسیمِ سُنبُل با مُشک و با قَرَنفُل
آورد نامهٔ گُل، بادِ صبا به صَهبا
کُهسار چون زُمُرُّد، نقطه زده ز بُسَّد
کز نعتِ او مُشَعْبِد، حیران شدهست و شیدا
آبِ کبود بوده، چون آینه زدوده
صندل شدهست سوده، کرده به می مُطرّا
رنگِ نَبید و هامون، پیروزه گشت و گلگون
نخل و خدنگ و زیتون، چون قُبِّههای خضرا
دشت است یا سِتَبرَق، باغ است یا خُوَرنَق
یک با دگر مطابق چون شعرِ سعد و اسما
ابر آمد از بیابان چون طیلسان رُهبان
برق از میانش تابان چون بُسّدین چلیپا
آهو همی گُرازد ، گردن همی فرازد
گه سوی کوه تازد گه سوی راغ و صحرا
آمد کلنگ فرخ همرنگ چرغ دورخ
همچون سپاه خَلُّخ صف برکشیده سرما
بر شاخ سرو بلبل با صد هزار غلغل
دُرّاج باز بر گل چون عُروه پیش عَفرا
قمری به یاسمن بر ساری به نسترن بر
نارو به نارون بر برداشتند غوغا
باغ از حریر حُلّه بر گل زده مظله
مانند سبز کِلّه بر تکیه گاه دارا
گلزار با تأسف خندید بی تکلّف
چون پیش تخت یوسف رخسارهٔ زلیخا
گل باز کرده دیده باران برو چکیده
چون خوی فرو دویده بر عارض چو دیبا
گلشن چو روی لیلی یا چون بهشت مولی
چون طلعت تجلّی بر کوه طور سینا
سرخ و سیه شقایق هم ضدّ و هم موافق
چون مؤمن و منافق پنهان و آشکارا
سوسن لطیف و شیرین چون خوشه های پروین
شاخ و ستاک نسرین چون برج ثور و جوزا
وان ارغوان به کَشّی با صدهزار خوشّی
بیجادهٔ بدخشی برتاخته به مینا
یاقوت وار لاله بر برگ لاله ژاله
کرده بدو حواله غواص دُرّ دریا
شاه اسپرغم رسته چون جعد برشکسته
وز جای برگسسته کرده نشاط بالا
وان نرگس مصور چون لؤلؤ منور
زر اندرو مدوّر چون ماه بر ثریا
عالم بهشت گشته عنبرسرشت گشته
کاشانه زشت گشته صحرا چو روی حورا
ای سبزهٔ خجسته از دست برف جسته
آراسته نشسته چون صورت مُهنّا
دانم که پرنگاری سیراب و آبداری
چون نقش نوبَهاری آزادهطبع و برنا
گر تخت خسروانی ور نقش چینیانی
ور جوی مولیانی پیرایهٔ بخارا
هم نگذرم سوی تو هم ننگرم سوی تو
دل ناورم سوی تو اینک چک تبرّا
کاین مشکبوی عالم وین نوبهار خرم
بر ما چنان شد از غم چون گور تنگ و تنها
بیزارم از پیاله وز ارغوان و لاله
ما و خروش و ناله کنجی گرفته مأوا
دست از جهان بشویم عزّ و شرف نجویم
مدح و غزل نگویم مقتل کنم تقاضا
میراث مصطفی را فرزند مرتضی را
مقتول کربلا را تازه کنم تولّا
آن نازش محمد پیغمبر مؤیَّد
آن سید ممجّد شمع و چراغ دنیا
آن میر سربریده در خاک خوابنیده
از آب ناچشیده گشته اسیر غوغا
تنها و دلشکسته بر خویشتن گرسته
از خان و مان گسسته وز اهل بیت آبا
از شهر خویش رانده وز ملک برفشانده
مولی ذلیل مانده بر تخت ِ ملک مولی
مجروح خیره گشته ایام تیره گشته
بدخواه چیره گشته بیرحم و بیمحابا
بیشرم شمر کافر ملعون سنان ابتر
لشکر زده برو بر چون حاجیان بطحا
تیغ جفا کشیده بوق ستم دمیده
بیآب کرده دیده تازه شده معادا
آن کور بسته مطرد بیطوع گشته مرتد
بر عترت محمد چون ترک غزّ و یغما
صفین و بدر و خندق حجت گرفته با حق
خیل یزید احمق یک یک به خونْش کوشا
پاکیزه آل یاسین گمراه و زار و مسکین
وان کینههای پیشین آن روز گشته پیدا
آن پنجماهه کودک باری چه کرد ویحک !
کز پای تا به تارک مجروح شد مفاجا
بیچاره شهربانو مصقول کرده زانو
بیجاده گشته لؤلؤ بر درد ناشکیبا
آن زینب غریوان اندر میان دیوان
آل زیاد و مروان نظّاره گشته عمدا
مؤمن چنین تمنی هرگز کند ؟ نگو ، نی !
چونین نکرد مانی، نه هیچ گبر و ترسا
آن بیوفا و غافل غره شده به باطل
ابلیسوار و جاهل کرده به کفر مبدا
رفت و گذاشت گیهان دید آن بزرگ برهان
وین رازهای پنهان پیدا کنند فردا
تخم جهان بیبر این است و زین فزونتر
کهتر عدوی مهتر نادان عدوی دانا
بر مقتل ای کسایی برهان همی نمایی
گر هم بر این بپایی بیخار گشت خرما
مؤمن درم پذیرد تا شمع دین بمیرد
ترسا به زر بگیرد سمّ خر مسیحا
تا زندهای چنین کن دلهای ما حزین کن
پیوسته آفرین کن بر اهل بیت زهرا
#کسایی
┄✨❊🌼❊✨┄
خانه اندوه تو دارد؛ کاش برگردی بمانی
ریشههایم بی تو خشکید ای بهار مهربانی!
گرچه بیرون آفتابی، ابر و باران است در من
سیل هم در میخروشد، رعد و طوفان است در من
باد مینالد که برگرد، ابر میگرید که بازآ
بغض طاقت هم شکسته، صبر میگوید که بازآ...
#مسعود_کلانتری
┄✨❊🌼❊✨┄
یک صبح هایی هم هست
یک روزهایی هم هست که بخیر می شود
نه که بی خودی
نه که الکی
با فراموشی هرچه درد است و غم
با گفتن یک بی خیال
با یک صبح بخیر پر از حس های خوب از یک آشناترین
با دلگرمی دوست های خوب
با شنیدن یک آهنگ زیبا
با دیدن لبخند عزیزان
با صدای گنجشک های پشت پنجره
با همان باریکه نور افتاده روی چشم از لابه لای برگ های درخت سیب حیاط
با یک استکان چای داغ با قند لبخند مادر
یک روزهایی هست
یک صبح هایی هست
که باید بخیر شوند انگار
حتی اگر صبح دلگیرترین روز هفته باشند!
#طاهره_اباذری_هریس
#صبح_بخیر
┄✨❊🌼❊✨┄
بهشت است آن ندانم یا بهار است
غلط کردم غلط، دیدار یار است
هلاک آن تنم کز نازنینی
زمین و آسمانش زیر بار است
مرا گوئی چرا شوریده شکلی
شراب است و بهار است و نگار است
مرا ویران دلی و جلوهی او
هزار اندر هزار اندر هزار است
به ناکامی خوشم یا رب که آنچه
به کام من نگردد، روزگار است
رضی گویی میان کشتگان کیست
شهیدان تو را شمع مزار است
#رضیالدین_آرتیمانی
┄✨❊🌼❊✨┄
کاش میتوانستم دردتان را دوا کنم.
همین دردِ دور بودنها
دیر دیدنها
دیگر ندیدنها...
همین که جسممان بهاران است و
جانمان پاییز ...
"خواندن" اما شاید تنها داشتهی ممکنِ
این روزهای عطاریِ قلبم است.
کاش به گوش و دلتان خوش بنشیند.
شعر: عالیجنابِ عاشقها
"محمدصالح علاء"
┄✨❊🌼❊✨┄
نه افغانیم و نی ترک و تتاریم
چمن زادیم و از یک شاخساریم
تمیز رنگ و بو بر ما حرام است
که ما پروردهٔ یک نو بهاریم
#اقبال_لاهوری
┄✨❊🌼❊✨┄
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا، بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
#شهریار
┄✨❊🌼❊✨┄
🎥 دانلود برنامه «اکنون...»
🎞 قسمت شانزدهم
#مهمان_برنامه_عبدالجبارکاکایی😍😍😍
┄✨❊🌼❊✨┄