گروهی در جهت معرفی آثار و افکار حضرت جلال الدین محمدبلخی ( مولانا ) "اندیشه ی خیام پریشانم کرد عطار در این مرحله حیرانم کرد تا قونیه از بلخ دویدم آخر نی نامه ی مولوی مسلمانم کرد" #عباسعلی_صافی Admin : @mollasadeghi
باب توبه
توبه از اعمال توبه ای جاهلانه است. توبه از افکار ، توبه ای عالمانه است و توبه از احساسات توبه ای عارفانه است. و توبه از تمامیت(خود) توبه ای صوفیانه است که توبه ای خلاق و کن فیکون ساز توست.
اعمال آدمی اجر و جزای اوست. پس توبه از اعمال عین کفر است و فقط موجب نفاق است. توبه از طرز فکر و امیال و آرزوها و باورهایت نما که مولّد اعمال تو هستند ! و اساسی تر از ان توبه از احساس و عواطف قلبی خود نما که مولد افکار و باور های تو هستند ! و از همه مهمتر توبه از خود و منیت خود نما که اساس کفر توست و مولد عواطف و افکار و اعمالند.
و چگونه می توانی از خود توبه کنی ؟ جز به یاری روحی بزرگ از انسان صاحب روح خدا و اراده حق ! اینست توبه نصوح و مابقی خود فریبی است !
از کتاب اخلاق عرفانی
تألیف استاد علی اکبر خانجانی
دفتر اول مثنوی
جلال الدین محمد مولوی
در معنی آن که «مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ
🌹🍃اهل نار و خلد را بین همدکان
در میانشان بَرْزَخٌ لا يَبْغِيان
اهل نار و اهل نور آمیخته
در میانشان کوه قاف انگیخته
همچو در کان خاک و زر کرد اختلاط
در میانشان صد بیابان و رباط
همچنانکه عقد در درّ و شبه
مختلط چون میهمان یک شبه
بحر را نیمیش شیرین چون شکر
طعم شیرین رنگ روشن چون قمر
نیم دیگر تلخ همچون زهر مار
طعم تلخ و رنگ مُظلم همچو قار
هر دو بر هم میزنند از تحت و اوج
بر مثال آب دریا موج موج
صورت برهم زدن از جسم تنگ
اختلاط جانها در صلح و جنگ
موجهای صلح برهم می زند
کینه ها از سینه ها بر می کند
موجهای جنگ بر شکل دگر
مِهرها را میکُند زیر و زبر
مهر تلخان را به شیرین میکشد
زانکه اصل مِهرها باشد رَشَد؟
قهز شیرین را به تلخی میبرد
تلخ با شیرین کجا اندر خورد؟
تلخ و شیرین زین نظر ناید پدید
از دریچه عاقبت دانند دید
چشم آخَربین تواند دید راست
چشم آخُربين غرورست و خطاست
ای بسا شیرین که چون شکر بود
لیک زهر اندر شکر مضمر بود
آنکه زیرک تر به بو بشناسدش
و آن دگر چون بر لب و دندان زدش
پس لبش ردّش کند پیش از گلو
گرچه نعره میزند شیطان كُلُوا
و آن دگر را در گلو پیدا کند
و آن دگر را در بدن رسوا کند
و آن دگر را در حدث سوزش دهد
ذوق آن زخم جگر دوزش دهد
وان دگر را بعد ايام و شهور
و آن دگر را بعد مرگ از قعر گور
وردهندش مهلت اندر قعر گور
لابد آن پیدا شود يَوْمَ النُّشُور
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفتهست در عهد ازل تقدیر ما
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
🌹حافظ شیرازی🌹
-نمیتوانم تو را به آپارتمان خودم ببرم. دو سال است که ازدواج کردهام. میفهمی؟
میفهمیدم. مدتها بود که در رایشِ هزارساله، دیگر کسی به نزدیکانش هم نمیتوانست اعتماد کند. کسانی که خود را نجاتدهندگان آلمان میدانستند، همه جا لو دادنِ دیگران را فضیلت قلمداد میکردند. مرا برادر زنم لو داده بود.
شبِ لیسبون - اریش ماریا رمارک
محمد امین کاردان
الهی
ای پریشانیِ دل را آرام
تو پناه ی و پناه تو بس است
طاعاتتون قبول عزیزان
التماس دعا 🙏
و تو باید یک نفر را داشته باشی
که آرامِ جانِ بیقرارت باشد.
به وقتِ خوب نبودنِ احوالاتت
دانه دانه دلتنگیهایت را از شانههایِ
سنگینت بردارد.
تا آرامشِ روحِ متلاشی شدهات شود.
و تو باید به دور از هیاهویِ شهر
یکی را کنجِ دلِ زندگیات داشته باشی
که به دل و دوست داشتنش تکیه کنی،
کسی که دوست داشتنش به
این راحتیها تمام نشود.
که اگر پیشَش هر کسی باشی و در هر
لباس و موقعیتی، امنیتِ بودنش
گرمایِ مطبوعی زیرِ پوستِ زندگیات ببخشد.
کسی که برایت با همه ی آنهایی که
دیدهای فرق کند ...
مثلِ روح و جانت تمام و کمال دوستش
داشته باشی. و تو این یک نفر را
از همه یِ این دنیا و آدمهایش طلبکاری...
🎙#خسرو_شڪیبایی
📚⛱
فرانسوآ گفت: چه کسی به تو اجازه داده است که کتابی داشته باشی؟
و دست دراز کرد و کتاب را به آتش انداخت. آنگاه که متوجه شد که نوآموز با چشمهای پر از اشک به شعلههای آتش خیره شده است، دلش به حال او سوخت و گفت: گوش بده فرزندم. هنگامی که کودک بودم هر سال به هنگام عید پاک در مراسم رستاخیز مسیح شرکت میکردم. مسیح از درون قبر بیرون میجست و بهسوی آسمان صعود میکرد. یک سال یکی از علمای علوم الهی دانشگاه بولونی بر منبر کلیسا رفت و به تفصیل دربارهٔ رستاخیز به تفسیر پرداخت. همان سال تنها سالی بود که سنگ قبر شکاف نخورد و ما شاهد رستاخیز نشدیم.
کشیش نوآموز جسارت پیدا کرد و گفت: اما برادر فرانسوآ، من اگر نتوانم برای خودم روشن کنم که چگونه و چرا مسیح دوباره زنده شد، به رستاخیز هم نمیتوانم معتقد باشم. من تنها به ذهن و شعور آدمی اعتماد دارم.
فرانسوآ خشمگین فریاد زد: همین است که سبب گمراهی و تباهی شما میشود و شما هرگز رستاخیز را نخواهید دید! کوشش برای اینکه بدانیم چرا و چگونه؟ چه بیشرمی و چه گستاخی! نفرین بر عقل آدمی!
سرگشتهٔ راه حق - نیکوس کازانتزاکیس
منیر جزنی
.
#عدل_موثق
#محسن_جان_چاوشی
🏴🏴 امیرالمومنین آقا امام علی ( ع ) تعزیت و تسلیت باد 🏴🏴🏴
تو اگر ترک جهان کرده سر او داری
پس نخستین، ز سر خویش گذر باید کرد
گفتمش در دل من لات و منات است بسی
گفت این بتکده را زیر و زبر باید کرد
اقبال لاهوری(زبور عجم)
امیرالمومنین میفرماید:
لاتَکُن عَبدَ غَیرِکَ و قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرَا
بنده دیگری مباش، خدا تو را آزاد آفریده است.
🌹
سلام ادب احترام خدمت شما گرامی بزرگوار
ایـام سـوگواری
امـام علی(ع) تسلیت🏴
روزتون بدور از دلتنگی
ممنون از حصور ارزشمند تون 🍁🍂🍁🦋
🌹
سلام ادب احترام خدمت شما گرامی بزرگوار
ایـام سـوگواری
امـام علی(ع) تسلیت🏴
روزتون بدور از دلتنگی
ممنون از حصور ارزشمند تون 🍁🍂🍁🦋
مهربان خـــدای من
بوی ناب بهشت میدهد 🌼
🌸 همهی نامهای قشنگت...
هوای دلم سبک میشود 🌼
🌸 با زمزمهی نامهای زیبایت...
نفس می کشم در هوای 🌼
🌸 مهربانیهای نابت....
روزی زیبا و پربار را با توکل 🌼
🌸 بر اسم اعظمت آغاز میکنیم ..
الهی به امیـد تو 🌸
🌹
سـ🌸ـلام
ایـام سـوگواری
امـام علی(ع) تسلیت🏴
🗓 امروز دوشنبه
☀️ ٢١ فروردین ١۴٠٢ ه. ش
🌙 ١٩ رمضان ١۴۴۴ ه.ق
🌲 ١٠ آوریل ٢٠٢٣ ميلادی
🔸اذان صبح ۴/١٢
🔹اذان ظهر ١٢/٠۵
🔸اذان مغرب ١٨/۵١
🍃💐🍃
دیر زمانی است روی شاخهٔ این بید
مرغی بنشسته کو به رنگ معماست.
نیست همآهنگ او صدایی، رنگی.
چون من در این دیار، تنها، تنهاست.
گرچه درونش همیشه پر ز هیاهوست،
مانده بر این پرده لیک صورت خاموش.
روزی اگر بشکند سکوت پر از حرف،
بام و در این سرای میرود از هوش.
راه فروبسته گرچه مرغ به آوا،
قالب خاموش او صدایی گویاست.
میگذرد لحظهها به چشمش بیدار،
پیکر او لیک سایهروشن رؤیاست.
رسته ز بالا و پست بال و پر او.
زندگی دور مانده: موج سرابی.
سایهاش افسرده بر درازی دیوار.
پردهٔ دیوار و سایه: پردهٔ خوابی.
خیره نگاهش به طرحهای خیالی
آنچه در آن چشمهاست، نقش هوس نیست
دارد خاموشیاش چو با من پیوند،
چشم نهانش به راه صحبت کس نیست.
ره به درون میبرد حکایت این مرغ:
آنچه نباید به دل، خیال فریب است.
دارد با شهرهای گمشده پیوند:
مرغ معما در این دیار غریب است.
#سهراب_سپهری
💫💗﷽💗💫
📖 "قَد جَعَلَ اللهُ لِکُلِ شَیءِِ قَدراً"
(خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده است!)
🌐 در این جهان هر آنچه پدید آمده است تحت فرمول دقیق و اندازه های معین پدید آمده است. هر تغییری هر چند کوچک در یک چیز، تاثیرگذار بر همه ی پدیده های دیگر است. این یعنی همواره یک توازن پویا، گرداننده ی چرخ جهان است.
♦️ اندازه ها فقط مادی نیستند، بلکه هم ظاهر و هم باطن هستی را فرا گرفته اند. علم الموازین در کار است و هر امری چه مادی و چه معنوی اندازه ی وجودی خود را دارد. "قَدر" (اندازه) به همین معناست.
قدر، به پدیده ها موجودیت می دهد. من و تو به قدر است که ظهور یافته و ملموس شده ایم. قدر ظهور می بخشد. "اندازه" مبنای هر تعیّنی است که به ظهور رسیده است. کافیست اندازه های ساختار وجودی مان از بین برود، به آنی هلاک شده ایم. و این یک قاعده ی کاملاً علمی است، نه سخنی خرافی.
🔹 آنکه "قَدر" را می داند و به آن تواناست، "قادر" است. قادر به معنای قویّ نیست. قادر، به توانایی گویند که اندازه ها را می داند و به انجام آن تواناست. هر نیرومندی، قادر نیست. قادر سرشار از حکمت اندازه ها و عامل به آن است. شب قدر اگر قرار است که اندازه ها تبیین شوند این یعنی باید تجلّی اسم "قادر" نازل شود.
قدر ریشه در قادر دارد. قدر، قادر می خواهد. بدون قادر، قدری انجام شدنی نیست. یک حکیم واقعی می داند که چه چیز را و به چه اندازه بگوید. زیرا از خطرات بهم ریختگی اندازه ها آگاه است.
⚛ داود(ع) باید اندازه ها را رعایت کند و اِلّا زره ای نخواهد داشت؛ "قَدِّر فِی السَّردِ"! فرقی نمی کند این زره ای ظاهری باشد یا باطنی. هر امری معیار و اندازه ی خود را دارد. حتی "لباس التقوی" یِ مذکور در قرآن نیز معیار و اندازه ی باطنی خود را دارد. همانطور که عنصر آهن و مس و سرب و غیره اندازه های اتمی خود را دارند.
⭐️ کیمیاگری باطنی نیز بر اساس علم میزان است. بر اساس اندازه های دقیق و کارآمد است. زیرا در این هستی، کوچکترین نقصان و زیادتی نتیجه ای دیگر به بار خواهد آورد.
💞 ای دوست،
جهانهای مادی و معنوی بدون "قدر"، بدون اندازه های متناسب با ساختارشان، فرو ریخته اند. نیستند. چیز دیگری شده اند. برخی پنداشته اند که شب قدر، فقط به معنای شب تعیین مقدّراتی همچون رزق و روزی و سلامت و بیماری و امثالهم است. این ساده انگاری است. مراد از شب قدر، کل موجودیت تو و تمامیّت هستی است. اینکه با جریان هستی چگونه سیر خواهی کرد و با چه کمیّت و کدام کیفیت. با اِعمال قدر، چیزهایی به اندازه در تو کم می شود و چیزهایی زیاد. و این کم و زیاد شدن -چه مادی باشد چه معنوی- نه فقط در تو، بلکه در تمامی پدیده های هستی تاثیرگذار است. تاثیری که باز به نوبه ی خود تاثیرات متقابل دیگر می آفریند. فرمول در فرمول. یک تغییر جهانی، آن به آن. و می بینی که چه معادلات عظیم و پویایی باید دست اندر کار امور باشد. محاسباتی که هیچ ذهنی از آن سر در نمی آورد. و دقیقاً شب قدر به همین علت است که عزیز و مقدس و بزرگ است. چه بزرگداشت آن بزرگداشت تمامیت هستی خداوندی است.
بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی
مسعود ریاعی
شرح مثنوی شریف
بدیع الزمان فروزانفر جزو سوم از دفتر اول
ص۹۳۴
🌹🍃طبایع خیر و شر و نیکان و بدان در وجود مردم و جامعه بشری به هم آمیخته اند مثل آب شور و شیرین و خاک و زر که در دریا و کان، راستاراست، پهلو و مقابل یکدیگر افتاده اند، در درون انسان، صفات مختلف از مهر و کینه مانند دریا موج می زنند و هر یک به اسباب و نتایج خود منجذب میشوند
ازین کشاکش که وجود انبیا آنرا در ظهور می آورد ، نيكان و بدان ومراتب استعداد مشخص میگردد اما تصور نشود که هر چشمی می تواند نیک و بد و یا نیکی و بدی را تشخیص دهد ، نه ، که آن تشخیص کار چشم عاقبت بین است و نه چشم حالی بین، بدلیل آنکه خلق در تشخیص مصلحت و مفسده بر درجات متفاوت قرار گرفته اند مانند آنکه زهری در شکر پنهان کنند که یکی از رنگ و بو و دو دیگرم از چاشنی و طعم و سدیگرم در معده و روده و یا از پدید آمدن آثار آن در پوست و سائر اجزای بدن ، زهر پنهان را باز میشناسد و این مبتنی بر آنست که هر چیز دوره کمون و ظهوری و یا اجلی مقرر در حیات و مرگ دارد و ثمره آن ، بطور قطع و بنحو کمال درپایان مدت بظهور می رسد و در آن حال چشم حس هم میتواند، در تشخیص ، بداوری برخیزد ، این تفاوت را در پرورش مواد معدنی که بعقیده قدما از تکرار تابش آفتاب و بطول قرون بكمال میرسد و محصول صیفی که ماهی چند بکمالش می رساند ، میتوان یافت
ای صمیمی
دیگر زندگی را نمیتوان
در فرو مردن یک برگ
یا شکفتن یک گل
یا پریدن یک پرنده دید
ما در حجم کوچک خود رسوب میکنیم ...
#خسرو_گلسرخی
چشمم به یک بلندگوی سیاه افتاد که تنها و برهنه، از حقوق آلمان برای فتح سرزمینهای آلمانی سخن میگفت و خواستارِ ایجاد آلمانِ بزرگ بود و وعدهٔ صلح میداد، به شرط اینکه سایر ممالک قبول کنند که آلمان هر کار میخواهد بکند، زیرا حق با اوست.
قیافهٔ حضار حاکی از جذبه و خلسه بود. آنچه بلندگو میگفت باور میکردند. این کارِ جمعیت در نظر من نمایانندهٔ وسوسهٔ توخالی و دهشتآورِ دورهٔ ما بود که در آن تودههای مردم دچار ترس و هیستری هستند و به دنبال دستورهایی میگردند که اهمیت ندارد از چپ یا راست صادر شده باشد، به شرط آن که آنها را از وظیفهٔ ناراحتکنندهٔ تفکر به آنچه از آن ترس دارند و اجتناب از آن غیر ممکن شده، نجات دهد.
شبِ لیسبون - اریش ماریا رمارک
محمد امین کاردان
سرسفره افطار
باهم دعاکنیم
ک نگاهےداشته باشیم
ک زیباهایےراببیند
دلےکه خطاهاراببخشد
ذهنےک بدیهارا
فراموش کند
وروحےک عاشق آرامش باشد
عبادتتان قبول حق
🌹 دعای هنگام افطاری
🍃طاعات وعبادات قبول
💐بسم الله الرحمن الرحیم
💐اللَّهُمَّ لَكَ صُمْتُ وَ عَلَى رِزْقِك
💐أَفْطَرْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ
💐دعای امیرالمومنین هنگام افطار
🌼بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
🌼اللَّهُمَّ لَكَ صُمْنَا وَعَلَى
🌼رِزْقِكَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ مِنَّا
🌼 إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
🌸دعای هنگام لقمه اول افطار:
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
🌸ِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ اغْفِرْ لِى
🌷قرائت سوره مبارکه قدر نیز به
🌷هنگام افطار توصیه شده است
مومنین خوب خدا التماس دعا🌹🙏
🍃🌹 🌹🍃
عشق پیدا می کند تنها مرا
یار بر در می زند عذرا مرا
عقل کو تا از جنونم واخرد؟
وارهاند زین همه سودا مرا
عشق اگر سودا نکردی بر سرم
عقل کی بگذاشتی تنها مرا
مصلحت اندیش من در دست عشق
کاشکی بگذاشتی حالا مرا
عاقبت روزی ببیند در مراد
چشم شب بیدار خون پالا مرا
گوییا هر دم به دم در می کشند
تیره شب های نهنگ آسا مرا
صبر اگر بگریزد از من عیب نیست
عشق می آرد به سر غوغا مرا
عقل مسکین از جهان شد برکنار
کاش بودی طاقت او را مرا
تا کی از جور ملامت گر که کرد
در میان انجمن رسوا مرا
قسمت من بین و روزی رقیب
روز عید او را، شب یلدا مرا
با حبیبم گفته بوده ست آن لئیم
بیش از این طاقت نماند اینجا مرا
از درون شهر و درگاه حرم
یا نزاری را برون بر یا مرا
دشمنم را خود غرض این است و بس
تا ز وامق افکند عذرا مرا
حکیم نزاری قهستانی
سلطان گفت: در بهشت شما مسیحیان چه میخورند؟ چه میآشامند؟ با که همبستر میشوند؟
- کفر نگو، در بهشت نه میخورند و نه میآشامند. در آنجا جز روح چیز دیگری نیست.
- روح؟ یعنی در بهشت فقط باد هست؟ من بهشت خودمان را هزار بار بیشتر دوست دارم. زیرا در آنجا کوههایی از پلو و رودهایی از عسل و شیر و دختران زیبایی وجود دارند که پس ازهر همآغوشی دوباره باکره میشوند. کشیش من دیوانه نیستم تا بهشت شما را انتخاب کنم. پس مرا آرام بگذار!
سرگشتهٔ راه حق - نیکوس کازانتزاکیس
منیر جزنی
💠 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
وَصِيَّتي لَكُم : أن لا تُشرِكوا باللّه ِ شَيئا ، و محمّدٌ صلى الله عليه و آله فلا تُضَيِّعوا سُنَّتَهُ ، أقِيموا هذَينِ العَمودَينِ ، و أوقِدوا هذَينِ المِصباحَينِ ، و خَلاكُم ذَمٌّ ! .
سفارش من به شما اين است كه چيزى را شريك خداوند نسازيد و سنّت محمّد صلى الله عليه و آله را تباه نگردانيد. اين دو ستون را برپا داريد و اين دو چراغ را برافروزيد، ديگر نكوهشى متوجّه شما نخواهد شد!
نهج البلاغة : الكتاب 23.
📆
وقت آن است که مردم ره صحرا گیرند
خاصه اکنون که بهار آمد و فروردین است
چمن امروز بهشت است و تو در میبایی
تا خلایق همه گویند که حورالعین است
🌷🍃🌷
درود و سپاس
هنگام نیکو
زندگی به کامتان
🌹
سلام ادب احترام خدمت شما گرامی بزرگوار
ایـام سـوگواری
امـام علی(ع) تسلیت🏴
روزتون بدور از دلتنگی
ممنون از حصور ارزشمند تون 🍁🍂🍁🦋
🌹
سلام ادب احترام خدمت شما گرامی بزرگوار
ایـام سـوگواری
امـام علی(ع) تسلیت🏴
روزتون بدور از دلتنگی
ممنون از حصور ارزشمند تون 🍁🍂🍁🦋
علی ای همای رحمت
محمد اصفهانی
🌺﷽❤️🍃🌺 🦋
💖✨مهربان خـــدای من
🤍✨بوی ناب بهشت میدهد
💖✨همهی نامهای قشنگت...
💖✨هوای دلم سبک میشود
🤍✨با زمزمهی نامهای زیبایت...
💖✨نفس می کشم در هوای
🤍✨مهربانیهای نابت....
💖✨روزی زیبا و پربار را با توکل
🤍✨بر اسم اعظمت آغاز میکنیم ..
💖✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
🤍✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو
🍃💐🍃
ساقی حدیث سرو و گل و لاله میرود
وین بحث با ثلاثه غساله میرود
می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت
کار این زمان ز صنعت دلاله میرود
شکرشکن شوند همه طوطیان هند
زین قند پارسی که به بنگاله میرود
طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر
کاین طفل یک شبه ره یک ساله میرود
آن چشم جادوانه عابدفریب بین
کش کاروان سحر ز دنباله میرود
از ره مرو به عشوه دنیا که این عجوز
مکاره مینشیند و محتاله میرود
باد بهار میوزد از گلستان شاه
وز ژاله باده در قدح لاله میرود
حافظ ز شوق مجلس سلطان غیاث دین
غافل مشو که کار تو از ناله میرود
#حافظ
سَبِيلٌ أَبْلَجُ الْمِنْهَاجِ أَنْوَرُ السِّرَاجِ فَبِالْإِيمَانِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحَاتِ وَ بِالصَّالِحَاتِ يُسْتَدَلُّ عَلَى الْإِيمَانِ
راه خدا روشنترين راه، و پر فروغترين چراغ است. به ايمان بر اعمال شايسته استدلال مىشود، و به اعمال شايسته بر ايمان دليل مىآورند...
وَ بِالْإِيمَانِ يُعْمَرُ الْعِلْمُ وَ بِالْعِلْمِ يُرْهَبُ الْمَوْتُ وَ بِالْمَوْتِ تُخْتَمُ الدُّنْيَا وَ بِالدُّنْيَا تُحْرَزُ الْآخِرَةُ وَ بِالْقِيَامَةِ تُزْلَفُ الْجَنَّةُ
ساختمان علم با ايمان آباد مىگردد، و انسان به سبب دانش از مرگ هراسان مىشود، و با مرگ دنياى آدمى پايان مىپذيرد، و با دنيا آخرت به دست مىآيد، با قيامت بهشت براى پرهيزكاران نزديك...
وَ تُبَرَّزُ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ وَ إِنَّ الْخَلْقَ لَا مَقْصَرَ لَهُمْ عَنِ الْقِيَامَةِ مُرْقِلِينَ فِی مِضْمَارِهَا إِلَى الْغَايَةِ الْقُصْوَى
و دوزخ براى گمراهان آشكار مىگردد، مردمان را چارهاى از قيامت نيست، كه در ميدان مسابقه آن با سرعت به جانب آخرين جايگاه روان مىشوند…💥
#نهجالبلاغه_خطبه_شماره_۱۵۶