-
@alimoradi هنگام مرگ منتظر دامن تو ام افتاده زحمت سر من گردن شما
زمینه سیاه پوشان اباعبدالله
جون نمیدم محرم تو تا نبینم
جون نمیدم تا زیر بیرقت نشینم
جون نمیدم تا نزنم به روی سینم
لحظه هارو شمردم تا لباس مشکیمو بپوشم
بار غم و یه سال کشیدم تا بیرقت باشه رو دوشم
تشنه روضه هات شدم تا اشک محرم و بنوشم
مرگ منو رقم بزن تو روضه ها
یا شب سوم بمیرم یا عاشورا
ای جانم حسین
عشق حسین تو زندگی آب حیاته
عشق حسین برا ما کشتی نجاته
عشق حسین رکعت به رکعت صلاته
اشکام میریزه به یاده لحظه ای که تو قتلگاهت
صدای هلهله بلند بود تو جواب گریه و اهت
دست و پام میزدی بمیرم به سوی خیمه بود نگاهت
مرگ من قدم بزن تو روضه ها
وقتی که می ره سر تو رو نیزه ها
ای جانم حسین
سیاه پوشان
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغض هایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش زدستش می رود
اقتدا کردم به او ابراز کردم گریه را
این سیاهی های هیئت چادر خاکی او است
با غم پنهانی اش همراز کردم گریه را
تا که از ذکر غریب مادر افتادم ز پا
با نگاه او پر پرواز کردم گریه را
سایه ای را بر سرم حس می کنم در روضه ها
در پناه فاطمه آغاز کردم گریه را
گفته اند , اذن دخول ماه غم یا فاطمه است
روزی اشک محرم های ما با فاطمه است
شال غم بر روی دوشم پیرهن مشکی به تن
آرزو دارم شود این جامه بر جسمم کفن
محتشم دم می دهد باز این چه شور و ماتم است
گویی آویزان شده از عرش کهنه پیرهن
تا که از خانه به قصد روضه بیرون می زنم
حیدر کرار می آید به استقبال من
فاطمه پایین مجلس مینشیند پیش در
می نشاند صدر مجلس گریه کن ها را حسن
خواهرش هم روضه می خواند برادر کاش کاش
وقت بوسه از گلو میرفت جانم از بدن
بوسه ای کردم گلویت را نبرد تیغ ها
غافل از اینکه تو آخر می شوی ذبح از قفا
شب هفتم حضرت علی اصغر علیه السلام
لالالالایی ارزو داشتم راه رفتنت رو دویدنت رو مادر ببینم
لالالالایی آرزو داشتم بازی میکردی خندت میﭙیچید میون خونم
حالا روی نیزه ها ﭙا گرفتی بی قرار
کاش بازم تو آغوشم میگرفتمت یه بار
لالایی علی علی
لالالالایی آرزو داشتم صدام میکردی یه دفعه مادر دوای دردم
لالالالایی ارزو داشتم رو پم میشستی موهات مادر شونه میکردم
حالا روی نیزه ها ﭙریشون گیسوهات
دندون شیریت مادر زد نیش رولثه هات
لالا لالایی آرزو داشتم گل ﭙسرمن رخت دومادی تنت میکردم
لالالالایی آرزو داشتم وقتی که میای به خونه من دورت بگردم
حالا روی نیزها خوابیدی باچشم باز
به اشکم ببین علی حرمله میخنده باز
زمینه شب پنجم حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام
من پسر حسنم من یل صف شکنم
تو بی سپاه نیستی عمو جون لشکر تو منم
صبر کن توی گودال
صبر کن نرو از حال
صبر کن عمو جونم عمو جونم دارم میرسم
میون قتلگاه عمو جون دووم بیار
به زیر نیزه ها عمو جون دووم بیار
تموم لشکر اومده توی قتلگاه
به زیر دست و پا عمو جون دووم بیار
خدا کمک کن برسم بالا نمیاد نفسم
ببین میون قتلگاه بی پناه همه کسم
من پسر حسنم ...
ای وای نزنیدش
ای وای نکشیدش
ای وای توی گودال. جلو زهرا سر نبریدش
به جا عمو جونم سر من رو ببرید
بسم الله اول این پر من رو ببرید
با نعل تازه رد بشید از پیکر من
این نفسای آخر من رو ببرید
فاطمه یادم داده که چه جوری من خطر کنم
توی هجوم دشمنان بازو مو من سپر کنم
من پسر حسنم
زمینه ی شب سوم حضرت رقیه سلام الله علیها
مگه توی خواب تورو ببینم
مگه توی خواب رو پات بشینم
مگه توی خواب بازم بخندم
یه بوسه باز از لبات بچینم
تازه اگه یه کم بخوابم
امون بده بازوی من
تازه اگه یه کم بخوابم
کبود نشه باز روی من
تازه اگه یه کم بخوابم
نشکنه باز پهلوی من
با با این حال و روزمه
بابا این وضع خونمه
بابا چشام نمیبینه
بابا این زخم گونمه
ای بابا حکایتی شده مویم
ای بابا شکستگی ابرویم
ای بابا ببین کبوده بازویم
پر بارونه چشای زخمیم
پر آلاله است موهای زخمیم
از اون روزی که تو صحرا موندم
گرفته لکنت صدای زخمیم
اگه میخوای گریه نکنم
بیا به دیدنم یه بار
اگه میخوای گریه نکنم
منو رو شونه هات بزار
اگه میخوای گریه نکنم
یه روسری برام بیار
بابا خیلی زدن منو
بابا ببر رقیتو
لبهام پر از خونه بابا
هر جا تا بردم اسمتو
ای بابا حکایتی شده مویم
ای بابا شکستگی ابرویم
ای بابا ببین کبوده بازویم
زمینه شب اول حضرت مسلم علیه السلام
یل دلاورم شاگرد حیدرم
ولی گریون شدم که خیلی مضطرم
آره مرد گریه میکنه وقتی دلش غم بگیره
آره مرد گریه می کنه از خجالت سربه زیره
آره مرد گریه می کنه وقتی که آبروش میره
کوچه ها رو هی میگردم ای وای ای وای
زینب و آواره کردم ای وای ای وای
دلواپس تو ام فدای تو سرم
چیزایی رو دیدم می ترسم از حرم
سه شعبه دیدم تو بازار قد علی اصغرت
صیغل دادن شمشیرارو برا علی اکبرت
کنار گذاشتن تیر هارو بر امیر لشگرت
من حاضرم برم سر دار ای وای ای وای
زینب نره تو کوچه بازار ای وای
واحد شب نهم سبک پریشونمو سرگردونم
حیرونمو و سرگردونم چی اومده برادر به سرت
پربشون مثل موهام علمدار رشیدم پیکرت
خوش قد بالااز حرم شدی عازم
رو خاکا افتادی شدی قد قاسم
با گریه هات دل منو کم آتیش بزن
فدا سرت پاشو بریم آب گردن من
علمدار لشگر من ای برادر جان
کاشکی می شد که این تیرو از توی چشم تو دربیارم
به روی زخم چشم تو داداش با بوسه مرهم بزارم
دستات می بوسم پاشو بریم با هم
پر شده صحرا از چشمای نا محرم
یه پیرمرد خسته ام قدم کمونه
رحمی داداش روی دلم داغ جوونه
نزدیک شدن به خیمه هام
حرومیا چه بی حیا شدن
غنیمت خیمه ها رو
از حالا دارن تقسیم میکنن
بدون تو سقا کار حرم زاره
هم میره گو شواره هم میره گاهواره
بیا با هم گریه کنیم برای حرم
میره اساره با دست بسته خواهرم
واحد شب پنجم سبک پریشونمو سرگردونم
زلفای من پریشونه از حالم خبر داری مو به مو
چه جوری از دلت میاد جا بمونم توی خیمه عمو
تو میکشی آه و زینب میره از حال
غریب گیر آوردن تورو توی گودال
تویی تو بهترین بابا عموی پیرم
می خوام بیام تو آغوشت برات بمیرم
عمو جونم عمو جونم عموی پیرم
دارم میبینم عمو جون. دورو برت شمشیر و نیزه رو
با ضربه ها میکشی دشمن میخنده به ناله تو
به زیر دست و پا غریبی و تنها
نشست رو سینت جلو چش زهرا
جواب ناله های تو غیر سنگ نبود
کاش گودی این قتلگاه اینقدتنگ نبود
عمو جونم
من نوه فاطمه ام سینه سپر کردن و بلدم
رهات نمیکنم عمو واسه شکستن بازوم اومدم
مثل همون روز که مرتضی شد تنها
مدافع حیدر شد بازوی زهرا
دستم شکسته و میشم. فدات دوباره
به حرمله بگید بیاد وقت شکاره
عموجونم
واحد شب سوم سبک پریشونمو سرگردونم
چشام نمیبینه ولی عمه داره بوی بابام میاد
بببین که از شوق بابا داره جون به روی لبام میاد
شونه بزن عمه دوباره موهامو
با سرمه پنهون کن زخمای چشمامو
از دردای بی شمارم حرفی نزنی
ازسیلی و از گوشوارم حرفی نزنی
با با حسین بابا حسین بابای خوبم
کاشکی میشد با مژه هام راه بابامو جارو میزدم
یه تیکه پارچه جور میشد با یه چادر جلوش می اومدم
تعبیرشده خوابم شیرین ترین رویام
میخوام بخوابم باز توبغل بابام
خورشید خوشبختی من بازم سرزده
به طفلای شامی بگید بابام اومده
حس میکنم نزدیکمه عطرش داره از این طبق میاد
انگارقراره بمیرم داره صدای مرغ حق میاد
میخوام پاشم عمه میگیری دستامو
رومو بگیر عمه نبینه چشمامو
دوست ندارم چینای پیریمو ببینه
دوست ندارم دندون شیریمو ببینه
خوش اومدی به ویرونه آه ای سیب سرخ بین طبق
یا بشین رودامنم قران واسم بخون ای مرغ حق
لباتو می بوسم که خوب بشه زخمات
شبی من بابا سوخته چرا موهات
فقط به دخترت بگو ای نور دیده
رگای گرنت رو کی اینجور بریده
واحد شب اول سبک پریشون و سرگردونم
پریشون و سرگردونم تو کوچه های شهر بی کسی
شرمندگی مونده برام با یه کوله بار دلواپسی
انقده سنگ خوردم مثل گل افسردم
ازخجالت آقا کاشکی که می مردم
مسلم بیچاره نکن جان فاطمه
زینب آواره نکن جان فاطمه
حسین جانم کوفه میا ای حسین جانم
اینجا فقط منتظرت عمود و خنجر و نیزه زاره
امید من تولشگرت فقط به دستای علمداره
غصه شش ماهه دلم رو آزرده
حرمله رو دیدم سه شعبه اورده
با گریه فریاد میزنم تو این همهمه
ربابُ آواره نکن جان فاطمه
از حرف مردم به دلم شور محشر کبری افتاده
هرپدری به دخترش قول خلخال و گوشواره داده
هیچ دختری ای کاش اسیر نیاد اینجا
میون نامحرم بمونه بی بابا
بالای دار این نوحه رو دارم زمزمه
حرم رو آواره نکن جان فاطمه
یا علی
من مست علی هستم هشیار نخواهم شد
وزخواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
مقصود من از باده دیدار رخ ساقی است
من مست ز می قدرِ دیدار نخواهم شد
در وقت تولد می از گوش چنان خوردم
تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد
بر شاخه خشک دل گر نام تو را خوانند
بی برگ نمی مانم بی بار نخواهم شد
در بند علی هر گز در بند نمی مانم
زندانی جز زلف دلدار نخواهم شد
منت کش این دردم کز عشق تو برخیزد
بیمار تو تا هستم بیمار نخواهم شد
گرسجده به ابرویت کفر است منم کافر
گرقبله جز این باشد دیندار نخواهم شد
در خواب ببینم گر یک شب مه رخسارت
تا صبح قیامت هم بیدار نخواهم شد
#یاعلی
مخمس « با آل علی هر که در افتاد ور افتاد »
«حق روز ازل کل نعم را به دلم داد»
بر روی سرم سایه عشق علی افتاد
از لطف خدا شد دل تنگم علی آباد
هر ذره ای از و جان و تن من شده فریاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
من طالب جان دادن ازعشق ازالیم
تا روز ابد مشتعل عشق علیم
گر جان طلبد بشنود از شوق بلی ام
جز این نگرفتم به خدا درس زاستاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
از چرخش چشمان علی چرخ فلک هست
از خنده مولاست که در سفره نمک هست
فرمانبر او انس همه جن و ملک هست
هرکس که نشد بنده او لعن بر او باد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
او گر که نخواهد سحر از راه نیاید
او گر نپسندد به فلک ماه نیاید
او گر نخرد یوسفی از چاه نیاید
هر صبح دمد روح الامین در نفس باد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
لبخند علی جلوه جنات نعیم است
بر هر که کند خشم سزاوار جحیم است
او مهرخدا قهر خداوند عظیم است
اینگونه خدا حکم خدایی به علی داد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
انانکه سخن از ید قدرتش برانند
لاحول و لا قوت الاه بخوانند
شمیشر علی را ملک الموت بنامند
هرکس که رسیده به مصافش زده فریاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
تو زلف پریشانی من حال پریشان
با قیمت جان هم نکشم دست زدامان
جز تو سخنی نیست در این حلقه رندان
ابروی تو تیغی است که برجان من افتاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
یا حیدر یا علی یاحیدر
حیدر یا علی همیشه رولبهام
حیدر با تو من آقای دنیام
حیدر همیشه سائل تو هستم
غیر نوکریت چیزی من نمی خوام
شادی فاطمه میخونه چشم تر
تا نفس تو سینه است می گم علی یا حیدر
یا حیدر یا علی یاحیدر
حیدر امیر تموم دلایی
حیدر وارث همه انبیایی
آقا میخونم کوری دشمنات
حیدرخدایی ولی خدایی
میون این عالم یا تو قبر یا محشر
هرجایی که باشم میگم علی یاحیدر
یا حیدر یا علی یاحیدر
حیدر خورشید آسمون چشاته
حیدر عالمی سائل و گداته
اقا نماز واجب شیعه ها
هر شب لعن بر همه دشمناته
پر کنید برامن 110 تا ساغر
مست میشم وقتی که میگم علی یا حیدر
یا حیدر یا علی یاحیدر
غزل مرثیه حضرت مسلم علیه السلام
محمل صبرم ز اشک دیده در گل مانده است
از که جویم نسخه درمان که دل درمانده است
خانه بر دوشم هر آن کس که مرا در کوفه دید
یا که در بسته به رویم یا که از خود رانده است
آنقدر شور پذیرایی از تو داشتند
هر کسی شمشیر خود را در نمک خوابانده است
سوختم از نیشخند مردم اما بیشتر
خنده های حرمله قلب مرا سوزانده است
از سه شعبه دایه می سازند و از نی گاهوار
وای از آن طفلی که مادر در بغل خوابانده است
تیر و نیزه هر کدامش قبله گاهی یافته
کوفه سوی اکبر ت هر نیزه را چرخانده است
قول سوغاتی به دخترها پدرها می دهند
گوشواره خواستن هاشان مرا ترسانده است
بس که مشتاق تماشای اسیری منند
کوچه کوچه پیکرم را دشمنت گردانده است
تا که راه زینبت در کوفه گل باران شود
خون سرخم کوچه های کوفه را پوشانده است
سهم من چندین اگر سنگ است از این بام ها
باقی اش آقا برای کودکانت مانده است
#شهادت_حضرت_مسلم_علیه_السلام
سیاهپوشان اباعبدالله الحسین علیه السلام
چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من
به ماه روضه تو خویش را رساندم من
چگونه شکر بگویم اجل امانم داد
که باز چشم تر من به بیرقت افتاد
چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم
به زیرسایه این بیرق و علم نرسم
به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا
تمام سال شمردم همه نفس ها را
چگونه شکر بگویم که باز گریانم
شبیه زلف پریشان تو پریشانم
تمام ترس من این بود با دلی حیران
شب رقیه نباشم میان گریه کنان
امان دهید خودم بین روضه میمیرم
شب ششم جگرم را به دست میگیرم
برای روضه هفتم چه نذرها کردم
که لای لای بخوانم به دور اوگردم
سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک
برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک
میان روضه سقا که جان به لب آید
شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد
به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی
مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی
شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم
برای شام عزایت سحر نمیخواهم
تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم
جنازه ام برود روی دوش این مردم
همان زمان که سماوات بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
میان خیل شغالان فتاد چون شیری
یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری
همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر
نشست روی ورق های مصحف پرپر
برید سر زتنت با دوازده ضربه
جداشد اخر سرعرش از تن کعبه
#سیاهپوشان
@moosaalimoradi
به مناسب سیاهپوشان ابا عبدالله الحسین علیه السلام
به اذن حضرت مولا شدم کبوتر تو
که بال و پر بزنم پای روضه ی سر تو
ببخش با پر زخمی , به زحمت افتاده
لباس نوکریم را بریده مادر تو
چه طور خرج غمت جورشد کسی میگفت
رسیده رزق حسینیه ازبرادر تو
شبیه حضرت زینب به سینه می کوبم
که مقتدای عزادارهاست خواهر تو
به چشم من همه جا روضه شما بر پاست
تمام عالم آدم شده اند مضطر تو
اگر کویر ترک روی هر ترک دارد
کشیده خشکی لبهای زخم پرپر تو
خزان و ریزش برگ از درخت در همه جا
شد است در دل من روضه خوان اکبر تو
طلوع , بردن بالای طفل شش ماهه است
غروب , خون گلوی علی اصغر تو
زمان بارش باران همیشه میبارم
برای بارش تیر و امیر لشگر تو
شب عروسی هر کس به سینه میکوبم
برای حجله قاسم گل برادر تو
من از خرابه شام و رقیه فهمیدم
که قول تو نرود گر رود زتن سر تو
زمینه شب نهم حضرت عباس علیه السلام
توی این خیمه تشنه
همه گلها بی قرارن
غیر دستات عموجونم
امید دیگه ندارند
داریم میمریم عمو عطش آب
از این جون سیریم عمو عطش آب
داریم جون میدیم عمو عطش آب
زبون میگیریم عمو عطش آب
گلا پژمرده عمو عطش آب
دلا افسرده عمو عطش آب
علی بی تابه عمو عطش آب
هنوز نمرده عمو عطش آب
لبامون زخمه عمو عطش آب
چشامون زخمه عمو عطش آب
انقد گفتیم که عمو عطش آب
صدامون زخمه عمو عطش آب
حرم بی یاره عمو عطش آب
چشامون تاره عمو عطش آب
رباب میمیره عمو عطش
میگه شیرخواره عمو عطش آب
رقیه غش کرد عمو عطش آب
بیاو برگرد عمو عطش آب
امید مایی عمو عطش آب
دوای هر درد عمو عطش آب
ترسی افتاده تو خیمه
میمره حرم از این غم
چی شده که داره میاد
صدای پای نامحرم
عمو سیرابیم فقط تو برگرد
همه بی تابیم فقط تو برگرد
داریم جون میدیم فقط تو برگرد
چه غم بی آبیم فقط تو برگرد
اگه پژمردیم فقط تو برگرد
اگر که مردیم فقط تو برگرد
تو این آبی فقط تو برگرد
اگه افسردیم فقط تو برگرد
حرم بی یاره فقط تو برگرد
دلامون زاره فقط توبرگرد
وای از این دشمن فقط تو برگرد
وای از گوشواره فقط تو برگرد
عموجون رحمی فقط تو برگرد
به ماها چشمی فقط تو برگرد
نمیخوایم آبی فقط تو برگرد
عموی زخمی فقط توبرگرد
امیر لشگر فقط تو برگرد
نرفته معجر فقط تو برگرد
چه قد نزدیکن فقط تو برگرد
امید آخر فقط تو برگرد
در حال و هوای مناسب خوانده شود
زمینه شب ششم شهادت حضرت قاسم علیه السلام
عمو جونم بیا
حال و روز من خیلی بده
دیگه نفسم بند اومده
یکی بی هوا نیزه زده به پهلوم
عمو جونم بیا
تمام تنم سنگ بارونه
سر و صورتم غرق خونه
دارم مث زهرا نشونه رو بازوم
خواستم بابا صدات کنم نفسمو بستن
خواستم یا فاطمه بگم پهلومو شکستن
خواستم راحت که جون بدم رو سینم نشستن
تنم اگه روی زمینه
اگه چشمام تار میبینه
یتیم شدن آخرش اینه
عموجونم برس به دادم
عمو جونم بیا
پر رد و پا شد بدنم
دارم زیر پات جون می کنم
عسل میریزه از دهنم. عمو جون
عمو جونم بیا دیدنت عمو آرزومه.
توی دست دشمن گیسومه
عمو خنجرش رو گلومه. عموجون
رو سر تازه دامادت گل بریز عمو جون
جشن عروسی منه تو هم هستی مهمون
هلهله میکنند برام توی این بیابون
دارم میرم خدانگهدار
یه غصه میده منو آزار
میره عروسم سر بازار
عمو جونم برس به دادم
زمینه شب چهارم طفلان حضرت زینب سلام الله علیها
داداش چه بی قراری مثل ابر بهاری
حرف از غریبی نزن آخه مگه تو خواهر نداری
سر روشونه هام بزار گریه نکن بی قرار
هر چی غم داری داداش کاش روی دل خواهر بزاری
مادری کردم برات گریه نکنی
هرجا بودم پا به پات گریه نکنی
جون زنبت فدات گریه نکنی
گریه نکنی گریم میگیره
گریه نکنی زینب میمیره
جانم حسین
هستیم فدای سرت نذر چشای ترت
دوتا گلای خواهد نذر خنده علی اصغرت
جنگویادشون دادم روی پاهات افتادم
ردم نکنی داداش قسمت می دم جان مادرت
مثل داداشم حسن هر دو دلیرن
اگه نگذاری داداش تا پربگیرن
سر بازار که برم حتما میمرن
حتما میمیرن تو شام خراب
وقتی که میرم تو بزم شراب
زمینه شب دوم ورودیه
رسیده کربلا بانوی مکتب
رسیده کربلا خواهری در تب
رسید کربلا ناموس کبریا دختر مرتضی زینب
خانمی که غیرتو وفاش
یل ام البنین آفرینه
چه خاکی آخر به سر کنیم
روچادر ش خاکی بشینه
واویلا که گریون اومد
واویلا پریشون اومد
واویلا کنار داداش
با چشم پر از خون اومد
به من رحمی کن دلم شد پر درد
حسین جان من بیا وبرگرد
حسین جان من
خیمه نکن به پا پسر حیدر
خیمه نکن به پا غریبه مادر
خیمه نکن به پا توی این قتلگاه میمونی بی پناه آخر
راضی نشو چشمام ببینه
یوسف من بی پیرهنی
راضی نشو از تل ببینم
که دست و پا رو خاک می زنی
واویلا ستمگر اومد
واویلا با خنجر آمد
واویلا زینب جون داد
تا خنجر رو حنجر اومد
بمیره زینب غریب جون دادی
زیر پاهای ستور افتادی
حسین جان من
شب هفتم سبک پریشونمو سرگردونم
میون قبرت خوابیدی الهی که مادرت بمیره
بگو علی جون به مادر این جای تیر یا که شمشیره
سر تو ای مادر انگار به موبنده
به اشکای بابا حرمله میخنده
روخاکا میریزه اشک چشمای ترم
منزل نو مبارک علی اصغرم
مگه که قهری با مادر چرا جواب منو نمی دی
مگه که شیر خوردی علی رو خاکا اینقد راحت خوابیدی
به جای تلقینت لالایی می خونم
کاش علی جون بازم میموندی مهمونم
خدانگهدار ای گل یاس پرپرم
منزل نو مبارک علی اصغرم
منزل گرفتی رو نی پر کشیدی چه زود از رو خاکا
میخواستی حتما که باشی روی نیزه ها هم پیش بابا
اینجور که تو روی این نی گذاشتی سر
میترسم از نیزه بیفتی ای مادر
رونیزه هارفتی بشی سایه ی سرم
منزل نو مبارک علی اصغرم
واحد شب چهارم سبک پریشونمو سرگردونم
عزیزتر از جونم داداش این دوتا سرباز دلاورند
اگه که قابل بدونی نذر تار گیسوی اصغرند
خودم با خون دل بزرگشون کردم
تا که بدی رخصت دور تو میگردم
من التماست می کنم تو این واهمه
دست خالی ردم نکن جان فاطمه
حسین جانم ای حسین جانم جان من حسین
آهشونو بشنو داداش هر دوتا مثل مرغ حزینن
راضی نشو تا بمونن سیلی خوردن من رو ببینن
یادت میاد داداش حسن چه زود پیر شد
میون اون کوچه از زندگی سیر شد
اگه نزاری حاجت از چشات بگیرند
شام غریبان از غمه غیرت میمیرند
داداش مدینه یادته اون روز که بستن‌دست حیدرو
تو کوچه ها شاهد بودی پهلوی شکسته مادرو
حماسه مادر تو کوچه یادت هست
جون میداد اما از علی نمی شست دست
من دختر اون مادرم تا پای جونم
حتی اگه اسیر بشم به پات میمونم
واحد شب دوم سبک پریشونم و سرگردونم
دارن تماشا میکنن خیل ملائک از میون عرش
کاروونی از آسمون آیه ایه نازل میشه به فرش
مصحف کل ارباب اخت الحسین کوثر
والقمره سقا شمس ضحی اکبر
اهلا و سهلا مرحبا یابن فاطمه
دود کنید اسفن تا فلک چه شاهی و سپاه و لشگری
مخدرات فاطمی و شیرمردا همشون حیدری
دور بر زینب شلوغه از محرم
مبادا سایش رو ببینه نامحرم
اهلا و سهلا مرحبا عمه سادات
خوش اومدی به کربلا عمه سادات
آورده هر شیرزنی یه دلاوری توی کربلا
نجمه با قاسم اومده لیلا باثانی شیر خدا
یه ماهپاره دل از یه طایفه برده
رباب توآغوشش شش ماه آورده
اهلا وسهلا مرحبا رضیع الحسین
خوش امدی به کربلا رضیع الحسین
انشالله غروب جمعه اشعار محرم بارگذاری می شود
Читать полностью…
سرود غدیر
اگه میخواید برام شراب بریزید
از باده ابوتراب بریزید
خورده گره جون ودلم با علی
مست میشم وقتی میگم یا علی
یا علی باده از میخونه عشق تو خوردن داره
یا علی خاک راه مقدم تو سر سپردن داره
یاعلی عشق ایوون طلای صحن تو مردن داره
یا علی علی مولا علی
هر کی سرش بی عشق حیدر باشه
بهتر اون سر رو تنش نباشه
میدونی که دشمن مرتضی کیست
هرکی باشه یقین حلال زاده نیست
یا علی تخت پادشاهی داری میون هر دلی
یاعلی همه هفت اسمون از عشق تو منجلی
یاعلی اسم قلبم گذاشته خدا بیت العلی
سرود غدیر
حیدریم تا وقتی جریان داره خونم
حیدریم تا پای جون به پاش می مونم
حیدریم سرخوش از این عشق و جنونم
بگو علي ولي الله شاد بشه قلب زهرا
بگو علي ولي ا.. بميره بد خواه مولا
علي علي ولي ا...
غدیریم مسلمون دست علی ام
غدیریم همیشه پابست علی ام
غدیریم یاد نجف مست علی ام
بگو علي ولي ا... بباره بارون رحمت
بگو علي ولي ا... به دشمن علی لعنت
علی علی ولی الله علی علی ولی الله
حیدریم کوری دشمنای حیدر
حیدریم از روز اول تا به آخر
حیدریم نمیزنم غیر همین در
بگو علي ولي ا... بگير دستتو زهرا
بگو علي ولي الله... كربلامون بشه امضا
علی علی ولی الله علی علی ولی الله
سرود حضرت علی علیه السلام
دوباره روی لبای من نام علیه
ببینید که چشمای ترم جام علیه
من سائل این در تو دست خدایی
دل قبله نمائو تو کعبه مایی
تشنه جام نوکری ام من
آند اولسون علینین جانینا حیدر ام من
روحی لک الفدا ای شاه لافتی
بهشته توی ارض و سما حن و سراته
صفای تموم عالم ایوون طلاته
سن روح و روانیم من قورباندی جانیم
سن نقطه پرگار من باشوا دولانیم
به ناز آقا مشتری ام من
آندالسون علینین جانینا حیدری ام من
@moosaalimoradi
زمینه شهادت حضرت مسلم علیه السلام
یل دلاورم شاگرد حیدرم
ولی گریون شدم که خیلی مضطرم
آره مرد گریه میکنه وقتی دلش غم بگیره
آره مرد گریه می کنه از خجالت سربه زیره
آره مرد گریه می کنه وقتی که آبروش میره
کوچه ها رو هی میگردم ای وای ای وای
زینب و آواره کردم ای وای ای وای
دلواپس تو ام فدای تو سرم
چیزایی رو دیدم می ترسم از حرم
سه شعبه دیدم تو بازار قد علی اصغرت
صیغل دادن شمشیرارو برا علی اکبرت
کنار گذاشتن تیر هارو بر امیر لشگرت
من حاضرم برم سر دار ای وای ای وای
زینب نره تو کوچه بازار ای وای