#احوال_دنیا
حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟
گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای!
گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟
گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای!
گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟
گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای!
گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟
گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای.
•┈┈••••✾•●🌿🌺🌿●•✾••••┈┈•
❤️✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
⚪️✨با توکل به اسم اعظمت یاالله
❤️✨خدایا بزرگ و توانا تویی
⚪️✨رحیم و رئوف و یکتا تویی
❤️✨پر از مهری و بخشش و مغفرت
⚪️✨که ما قطره هستیم و دریا تویی
❤️✨الهی به امید لطف و کرم تو
⚪️✨روزمان را شروع می کنیم
•┈┈••••✾•●🌿🌺🌿●•✾••••┈┈
کانال مطالب مجالس ختم و ترحیم مصیبت
•┈┈••••✾•●🌿🌺🌿●•✾••••┈┈•
جمعه با خود غالبا چشمان تر می آورد
با خودش دلتنگی و خون جگر می آورد
کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه هاست
جمعه ها عمر مرا دارد به سر میآورد
بوی یاس انگار می آید میان ندبه ها
باد از پیراهنت وقتی خبر میآورد
بت پرستان هم حساب کار خود را میکنند
بت شکن وقتی به همراهش تبر می آورد
در دلم امّید دیدار رُخت را کاشتم
هر گیاهی عاقبت روزی ثمر می آورد
العجل هایم چه بی تأثیر شد، رویم سیاه
قلب آلـوده دعـای بی اثر میآورد
تشنه ات هستم ولی این تشنگی خیلی کم است
تشنگی یک انتظار شعله ور می آورد
تشنگی گاهی میان یک نبرد تن به تن
یک پسر را سوی دامان پدر می آورد
وای از آن وقتی که گوید یک پسر نزد پدر
تشنگی دارد مـرا از پای در می آورد
#نـوكــر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان💔
هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه میکنند
میآید او که منتقم و دادخواهِ ماست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_خداداد_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
هر شب جمعه که دلتنگ زیارت میشوم
میروم در گوشه ای غرق عبادت میشوم
یا سلامی میدهم از بام خانه بر حرم
چون کبوتر راهیه صحن و سرایت میشوم
با دوبال حسرتم پر میكشم تا شهر عشق
تا که مهمان تو و گنبد طلایت میشوم
من کبوتر نیستم هستم کلاغی رو سیاه
گر بخواهی ام، غلام رو سیاهت میشوم
مثل جون و مثل عابس، مثل مسلم، مثل حر
گر دهی رخصت مرا، من هم فدایت میشوم
گر برات کـربلایم را به دستانم دهی
#جان_زهرا تا قیامت وامدارت میشوم
چون قسم دادم تو را بر نام زهرا، مادرت
مطمئناً شامل لطف و عطایت میشوم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
شب جمعه ست دلم دوروبر کرببلاست
حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
#روزيتون_زیارت_كـربلاي_مـعـلـی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمد_زهره_وند
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
ای سایه ی سرم به سرم باش یاحسین
هردم فروغ چشم ترم باش یاحسین
من روی ناقه گریه کنم از برای تو
تو روی نیزه نوحه گرم باش یاحسین
قرآن بخوان که دل شده تنگ صدای تو
آرامش دل و جگرم باش یاحسین
ای از مدینه همسفرم ای برادرم
مثل همیشه دوروبرم باش یاحسین
همچون هلال گاه عیانی و گه نهان
قدری مقابل نظرم باش یاحسین
من که نشد به پیکر تو سایبان شوم
اما تو سایبان سرم باش یاحسین
اطراف من ببین، به علمدار خود بگو
همواره پاسدار حرم باش یاحسین
با دیدن سر علی اصغر، رباب گفت:
خیلی مراقب پسرم باش یاحسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
کاش میشد که لباسی برسانم به تنت
آبروی همه عریان روی صحرا مانده
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سعید_علیزاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
وسط روز گرفتار شبم باور کن
بازهم شعله کشیده غضبم باور کن
اولین بار شلوغی گذر را دیدم
چه شلوغی بدی، در عجبم باور کن
یادشان رفته که نان پدرم را خوردند
بین کوفه بدهی شد طلبم باور کن
هرقدر گفتم #علی بر دهنم سنگ زدند
بغض دارند ز اصل و نسبم باور کن
نه سلامی نه علیکی همه توهین کردند
خسته از طایفه ای بی ادبم باور کن
آشنایان جلوی قافله خیره شده اند
من هم از قافله قدری عقبم باور کن
عده ای نذری و خیرات به ما میدادند
سخت دلگیر ز نان و رطبم باور کن
تشنگی بعد تو افتاد بجان زینب
موقع خطبه ترک خورد لبم باور کن
#نـوكــر_نـوشت:
#حسـین_جـان💔
بی تو آوارم و بر خويش فرو ريخته ام
اي همه سقف و ستون و همه آبادیِ من
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیداحمد_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
هم قدم با قدسیان من زائر کرب و بلایم
در طواف عشق من نوحه گر خون خدایم
اربعین ،پای پیاده، روضه خوانم از غم تو
از ازل با نام زیبایت حسین جان آشنایم
رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)
«نوحه شام غریبان »
شب شام غریبان است
تنی مجروح وبی جان است
حسین در رود خون غلطان
به روی خاک سوزان است
سری تابنده چون خورشید
حسین قاری قرآن است
حسین مهمان خوبان است(۲)
خمیده خوانده آن خواهر
نمازش گرچه گریان است
به غارت رفته تا معجر
سکینه زار و نالان است
جدایی زد به جان آتش
کجایش رسم هجران است
حسین مهمان خوبان است (۲)
به علقم جسم سقا و
به گودال شاه عطشان است
زِ تَل تا قتلگه زینب
پی جانان شتابان است
حسین سیراب شد زیرا
به جنّت شاه مهمان است
حسین مهمان خوبان است (۲)
مرو ای ساربان مقتل
کجا این رسم انسان است
برید انگشت و انگشتر
گمانم روضه در آن است
تنی عریان به خاک وخون
مهمان تا به رضوان است
حسین مهمان خوبان است (۲)
رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)
«نوحه شب عاشورای حسینی »
شب اشک و دعا ، شب آلاله ها
حسین مهمان بود ،شبی در کربلا
شب اندوه و درد، به ندبه و بُکا
لب عطشان حسین ، عزیز کبریا
مکن ای صبح طلوع (۲)
شب راز و نیاز ،به درگاه خدا
شب سوز و گداز، به درگاه خدا
شب قتل حسین،به دست اشقیا
بسوزد قلب او ، به میدان بلا
مکن ای صبح طلوع (۲)
علمداری کند ، علمدار حسین
عموی خیمه ها ، سپهدار حسین
شده زینب غمین، یل ام البنین
نبیند جسم تو ،فتاده بر زمین
مکن ای صبح طلوع (۲)
زده حلقه به دور،شاه سر جدا
حبیب و عابس و بُریرِ با وفا
جلوی چشمشان ،رود پرده کنار
هویدا می شود، جمال روی یار
مکن ای صبح طلوع (۲)
سر وجانش فدا،نمود آنجا حسین
شهادتنامه را ،نمود امضا حسین
شبی را تا سحر،به سر شور و نوا
علی اکبر به شوق، روی مصطفا
مکن ای صبح طلوع (۲)
یلی از مجتبا ،بگفت این جمله را
که مرگ احلی عسل بود در نزد ما
شده شرمنده حر، اگر چه رو سیاه
پذیرد توبه اش، قتیل اشک و آه
مکن ای صبح طلوع (۲)
رسول چهارمحالی ( ساقی عطشان)
#امام_حسین
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
بعد مرگم بنویسید به سنگ لحدم.
من فقط عشق حسین بن علی را بلدم.
ننویسید ک پرپر شده همچون گل یاس.
بنویسید ک شده مست و خراب عباس.
ننویسید ک از روز ازل مذهبیم.
بنویسید ک تا روز ابد زینبیم.
ننویسید ک مست از قدح ساغریم.
بنویسید ک همواره علی اکبریم.
😭😭😭😭😭😭😭
ننویسید ک جان داد دگربر سر دوست.
بنویسید ک مجنون علی اصغر, اوست.
ننویسید گنه پرده ی مهتابش شد.
بنویسید ک او سینه زن شاهش شد.
😭😭😭😭😭😭
ننویسید ک ندارد ب جهان خانه و جا.
بنویسید ک مأوایش شده کرببلا.
ننویسید ک او نوکر بد عهدی بود.
بنویسید ک او "منتظر" مهدی بود.
خیلی دعا کردم؛ نشد ●♪♫
مشکوُ بغل کردم؛ نشد ●♪♫
داداش حسین، شرمندتم ●♪♫
رفتم که برگردم؛ نشد… ●♪♫
چشمام نمی بینه، داداش ●♪♫
بدجوری دستام خاکیه ●♪♫
هر کار میشد کردم؛ نشد ●♪♫
شرمنده… مشکم خالیه ●♪♫

از ناقه افتادم زمین ●♪♫
دستام، برام کاری نکرد ●♪♫
تا خیمه ها؛ راهی نبود ●♪♫
مشک آبروداری نکرد! ●♪♫
ندون گرفتم عشقت رو ●♪♫
سینه سپر کردم نشد ●♪♫
خواستم علمداری کنم ●♪♫
رفتم که برگردم؛ نشد ●♪
😭😭😭😭
التماس دعا
همه عالم میدونن که دخترا بابایین
همه عالم میدونن که دخترا بابایین
بابا نیاد نمیخوابن منتظره لالایین
تو دختر ناز منی همدم و هم راز منی
بخواب بابا بخواب بابا سه ساله دختر منی
بخواب بابا بخواب بابا سه ساله دختر منی
غریب حسین غریب حسین غریب حسین
غریب حسین غریب حسین غریب حسین
والا یتیمی درد بی درمون یتیمی
آخی عزیزم لالا لالایی
یتیمی خاری دورون یتیمی ببم آخی لالا لایی
والا الهی طفل بی بابا نباشد
آخی عزیزم لالا لالایی
والا اگر باشد کتک خورده نباشه
ببم آخی لالا لالایی
گوش بده بابا دخترت چکوه ظلامت میکنه
از اون شبی که میدونی بابا گوشم درد میکنه
"نجفیان
───┤ ♩♪♫♩♫♪♩ ├───
عجب رسمیه رسم زمونه!! قصه ی برگ و باد خزونه… ♪♪
میرن آدما، از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه… ♪♪
کجاست اون کوچه؟ چی شد اون خونه؟ آدماش کجان خدا میدونه!!
بوتهی یاس بابا جون هنوز، گوشه ی باغچه توی گلدونه… ♪♪
عطرش پیچیده تا هفتا خونه!!! خودش کجاهاست خدا میدونه؟!
میرن آدما از اونا فقط، خاطره هاشون به جا میمونه… ♪♪
تسبیح و مهر بی بی جون هنوز، گوشه ی طاقچه توی ایوونه ♪♪
خودش کجاهاست خدا میدونه؟!! ♪♪
میرن آدما از اونا فقط، خاطره هاشون به جا میمونه ♪♪
پرسید زیر لب یکی با حسرت، از ماها بعدها چه یادگاری میخواد بمونه؟ خدا میدونه!!
میرن آدما از اونا فقط، خاطره هاشون به جا میمونه… ♪♪
ندونستم موُ قدرش در کنارم، ولی حالا که رفته بیقرارم!! ♪♪
نخندیدم دمی بر روی ماهش!! چه سود اکنون به خاکش، اشک بارون؟ ♪♪
برس برس بر دادم!! ای پروردگارم!!
ندید از من خوشی، من هم پس از اون ندیدم خوشی در روزگارم… ♪♪
برس برس بر دادم، ای پروردگارم! ♪♪
شدم تنها به غربت ها فراموش!! خدا رحمی بکن، بر حالِ زارم… ♪♪
پشیمونم پشیمونم ولی هیهات دیر است!!
حلالم کن که ما هم رهسپارم… رحمی بکن بر حال زارم!! ♪♪
───┤ ♩♪♫♩♫♪♩ ├───
رسول نجفیان میرن آدما"
"نمازم خم ابروی تو در یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
... بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
ای عروس هنر از بخت شکایت منما
حجله حسن بیارای که داماد آمد
دلفریبان نباتی همه زیور بستند
دلبر ماست که با حسن خداداد آمد
زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان
تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد
.............................................
نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
نزاع بر سر دنیای دون مکن درویش
دلم رمیده شد و غافلم من درویش
که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم
که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش
خیال حوصله بحر میپزد هیهات
چههاست در سر این قطره محال اندیش
بنازم آن مژه شوخ عافیت کش را
که موج میزندش آب نوش بر سر نیش
ز آستین طبیبان هزار خون بچکد
گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش
به کوی میکده گریان و سرفکنده روم
چرا که شرم همیآیدم ز حاصل خویش
نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
نزاع بر سر دنیای دون مکن درویش
بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ
خزانهای به کف آور ز گنج قارون بیش
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندربند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آن چه تدبیر و تامل بایدش
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش...
با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
نازها زان نرگس مستانهاش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
"غزلیات حافظ""
ذکر علی عبادته،سعادته سعادته
حُبّ علی عنایته،شفاعته شفاعته
عشق علی هدایته ،کرامته،کرامته
راه علی شهامته،شهادته ،شهادته
حیدریم خیبریم،حیدریم مادریم (۲)
عاشق صحن نجف ونوکرمرتضی علی
دنیا و دین درکنفِ ، یاور مرتضی علی
قسیم جنتی علی ، راه سعادتی علی
امام جن و اِنسی و ،فلک هدایتی علی
حیدریم خیبریم،حیدریم مادریم (۲)
عشقِ تو از روز ازل،شیر حلال مادره
محبت آل علی ،لقمه ی پاک پدره
نوکری شاه نجف ، مدال افتخارمه
نعم الامیری علی،همیشه اعتبارمه
حیدریم خیبریم،حیدریم مادریم (۲)
رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)
روضه جانسوز شهر شام وحضرتِ رقیه سلام الله علیها _😭😭😭😭
_سید مجید بنی فاطمه
🔴➖⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️➖🔴
تمام سنگ ها بر صورتم خورد
چرا که دخترت کوتاه قد بود ...
مرا پایِ سر عباس می زد
کسی که زجر دادن را بلد بود ...
در این یک هفته مشکل در نمازم
ادایِ صادِ اللهُ الصمد بود
*یعنی بابا دندونام شکسته*
مرا در بزم نامحرم بردند
گمانم فقط یک خواب بد بود
در آن مجلس که ما اصلاً نرفتیم
هر آنکس که مرا آن روز زَد بود
شمردم زخم هایت را به خوابم
حدود یک هزار و هشتصد بود
همان خشتی که هر شب بالشم شد
که می دانست که سنگ لحد بود
*یه اشاره کنم زود برگردم ، وَ اِلا روضه نمیخواد ، فقط همین که یه دختر بچه از ناقه اُفتاد ... بعد از ناقه هی می گفت: عمه دستم ... می گفت:رقیه مادرمم می گفت دستم ... هی می گفت عمه بازوم ، می گفت : مادرم هم می گفت بازوم ... برا همین بود وقتی از دنیا رفت، زینب یاد مادرش افتاد ، آخه رقیه هم نیمه شب از دنیا رفت،برا مادرش تشییع جنازه نگرفتن ، برا این دختر هم نگرفتن، بی بی خودشون طاقت نیاوردن ، زن غساله ای آوردن، تا این بچه رو دید گفت:من دست نمیزنم، تا علتش رو نگید چرا بدن این بچه اینقدر کبوده؟ ناله ی زینب بلند شد ، فرمود : از کربلا تا شام هر جا می گفت : بابا ! تازیانه می خورد ....*
حسین ....
#حضرت_رقیه
با اشک بیزوال خودم گریه میکنم
بر روز و ماه و سال خودم گریه میکنم
این پلک ها به روضهی تو زخم شد حسین
پس با زبان حال خودم گریه میکنم
حالا دگر بدون عصا میخورم زمین
گاهی خودم به حال خودم گریه میکنم
میپرسم از خودم که چرا بی کفن شدی؟
بر پاسخ سوال خودم گریه میکنم
گاهی که یاد عصر دهم میکند دلم
بر غارت جلال خودم گریه میکنم
من آن کبوترم که ز شلاق ها هنوز
هر شب ز درد بال خودم گریه میکنم
ای بهترین برادر دنیا برای تو
تا وقت ارتحال خودم گریه میکنم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
بر خاک خفته ای و مرا میبرد عدو
من میروم به شام بماند بقیه اش...
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسین
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدحسین_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#حتما_بشنوید
🎧 زیارت عاشورا حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) با نوای حاج مهدی سلحشور
🌹بخوانیم به نیت امام زمان
(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
التماس دعا 🤲
#شب_زیارتی_ارباب
#انتشار_اش_با_شما
گریه کردم بس که از داغ تو بیمارم حسین
تار می بیند دو چشمانِ عزادارم حسین
می نشیند با شروعِ روضه چشمانم به اشک
تا ابد این رزق را از مادرت دارم حسین
پای کارت ایستادم، چون بدون فوتِ وقت
آمدی، تا که گره افتاد در کارم حسین
دستهایت را رها کردم، زمین خوردم، ببخش
بد نمک نشناسم آقا، سهل انگارم حسین
جا نمانم، این بلا از هر بلایی بدتر است
جا نمانم اربعین، مشتاقِ دیدارم حسین
مشکلات من فقط کنج حرم حل میشود
دعوتم کن کربلا، خیلی گرفتارم حسین
جانِ آن خواهر که با دستانِ بسته رفت و گفت:
راهیِ دروازه ی ساعات و بازارم حسین
سنگباران بود و نامحرم، خدا صبرش دهد
گفت چشم از چشمهایت برنمیدارم حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
از سر نیزه بخوان آیهای از کهف که هست
خواهر خستهات از ره به صدایت دلخوش
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #ارباب_بی_کفن
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدرضا_علیخانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
‼️ گریه بی خاصیت!!!
✅ یکی از بهترین اعمالی که انسان را به سمت خدا می برد، گریه بر امام حسین علیه السلام است.
✨ امام حسین علیه السلام می فرمایند: «انا قتیل العبرات». من کشته اشک های شما هستم.
✨ امام زمان (عج) در زیارت ناحیه مقدسه می فرمایند: «فَلاَنْدُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَسآءً ، وَ لاْبکِیَنَّ لَکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً». (در عوض) صبح و شام بر تو مویه می کنم، و به جاى اشک براى تو خون گریه می کنم.
🔹 روایات در این مورد زیاد است اما بعضی اشک ها بی خاصیت هستند و به هیچ دردی نمی خورند، نمونه اش گریه کوفیان بر امام حسین علیه السلام.
🔹 مثل این روزها کاروان اسرا وارد کوفه شدند، مردم کوفه تا آنها را دیدند شروع به گریه کردند. در کوفه یک نفر نبود که گریه نکند.
✨ حضرت زینب سلام الله علیها فرمودند: ان شاالله چشم هایتان از اشک خشک نشود و همهی عمر گریه کنید. برداران من و بنی هاشم را کشتید و حالا گریه می کنید. اشکالی ندارد توبه کردید، اگر امام ماضی نیست امام مضارع هست، اگر امام حسین علیه السلام شهید شد امام سجاد علیه السلام هست، حالا قیام کنید. اما آنها باز هم گریه می کردند.
✨ هرچه امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب می گفتند: الان قیام کنید،
❌ اما آنها فقط گریه می کردند.
🔻 این گریه، گریه بی خاصیت است. اگر آدم اینطور برای امام حسین علیه السلام گریه کند به درد نمی خورد.
⁉️ ما باید ببینیم در دو ماه محرم و صفر آیا اشک و بغضمان نسبت به دشمنان اهل بیت علیه السلام، شمر زمان، یزید زمان، حرمله کودک کش زمان بیشتر شد یا نه؟ و ما را در برابر دشمن مقاوم تر کرد یا نه؟
(پای فرزندت مشین)
با تو گویم ای برادر پای فرزندت مشین
چون اجل دنبال تو در گوشه ای کرده کمین
گر به خواب غفلتی بیدار شو وقتی نمانده
صد هزارانی چو تو این روزگار از پا نشانده
مال و فرزند هر دو آخر بی وفایی می کنند
بعد رفتن از جهان میل جدایی می کنند
هر کدام دنبال کار خود روند بیچاره ای
سوی برزخ دست خالی بیکس و آواره ای
گنج قارون گر ترا باشد گدا باید روی
توشه خالی در سرای دیگری باید شوی
بعد تو اموال تو گردد نصیب دیگران
میروی با دست خالی بی نصیب و بی نشان
کن کرم بر دیگران لطف خدایت زنده ای
غیر از این باشد امانت داری و بازنده ای
بهر فردای خودت امروز خود کاری نما
تا روی راحت ز دنیا دست تو گیرد خدا
منشع خیری برای خود در این دنیا گذار
تا بماند نام تو بعد از وفاتت ماندگار
(بیقرارا) پند شیوا گفته ای خود کن عمل
تانشیندخوش بِکام این جماعت چون عسل
بیقرار اصفهانی
*#ختم خوانی*
*#عزای مادر*
« سبک: سه پنج روز... »
(( امان ای دل، ای دل، ای دل امان ))
____
چـه شیرپاکی ام دادی تـو مـادر
چه می گفتی به گوش من مکرر
یقـیـن ذکر لـب تـو یاحسین بود
که دارم عـشق آن مولای، بر سر
(( امان ای دل، ای دل، ای دل امان ))
ز هـجـران تو مادر درتـب استم
تـو رفـتی و گرفـتـار شب استم
تـو شیـرم داده ای بـا یـاد زهـرا
کــه من هم داغدار زینب استم
(( امان ای دل، ای دل، ای دل امان ))
تـــو رفـتی از بـرم آرام خـفتـی
صــلای دوسـت را لــبیک گفتی
عـــزیـزم مـــادر بـس مــهـربانم
تـودُرِّ معرفت در ســینه سـفتی
(( امان ای دل، ای دل، ای دل امان ))
هــنـوز لالای تو در گوش دارم
و طـعـم شیر تو در نوش دارم
بخواب آسوده زیرا از وجودت
لـباس مـعرفت تـن پوش دارم
(( امان ای دل، ای دل، ای دل امان ))
تــومــادر یــاد من تـکبیر دادی
حسین گفتی مـرا تـغییر دادی
یـقـین دارم که با یاد شـهیدان
مـرا بـر دامـن خـود شیر دادی
(( امان ای دل، ای دل، ای دل امان ))
سر قبر تــو بـایــد خـون بگریم
نه چون جو بلکه چون جیحون بگریم
بـه هـمـــراه دل اشـک فـسـایــی
برایـت مـادرا بی چــون بـگـریم
#شروه_خوانی
#پند
روح بزرگ موءمن عصیان نمی پذیرد
این بیکرانه دریا طوفان نمی پذیرد
طبع بلند مردان پستی نمی گزیند
آری طلای کامل نقصان نمی پذیرد
جبران دل شکستن ایدوست دلنوازیست
این معصیت به توبه جبران نمی پذیرد
قلب پدر میازار تندی مکن به مادر
هرگز چنین گناهی غفران نمی پذیرد
ما جاهلیم آز آنرو باک از گنه نداریم
عاقل عذاب حق را برجان نمی پذیرد
برمردم منافق بیهوده است تبلیغ
بوجهل از جهالت ایمان نمی پذیرد
نیکوترین عبادت مخفی ترین آنست
طاعات با ریا را یزدان نمی پذیرد
یارب بلای نخوت از جان ما بگردان
کاین درد خانمانسوز درمان نمی پذیرد
برصفحه دل ما نام حسین ع نقش است
این لوح هیچ نقشی جز آن نمی پذیرد
زین غم که سوخت دشمن سامان آل طاها
شوریده این سر من سامان نمی پذیرد
خواهم که دفن گردد جسمم به کربلایش
مدفون کربلا را نیران نمی پذیرد
در بحث گفتگو را کوتاه کن (موءید)
دیدی اگر حریفت برهان نمی پذیرد
نوحه شهادت ابا الفضل العباس (ع)
علمدار ، حسین ، یک پهلونه
سپهدار ، حرم ، مرد میدونه
علمدار ،حسین،قامت کمونه
سپهداره ، مَهِٓ ، هاشموینه
خوش قد و بالا، زیبای زیبا
میر و علمدار، حضرت سقا
صولت حیدر ،عاشق مادر
در موقع رزم ، فاتح خیبر
جانم اباالفضل ،جانم اباالفضل(۲)
شیرسرخِ ،حرم ،در خون شناور
مشک آب،پاره و،خونین آب آور
دست و بازو،قلم،درخاک وخونه
میر ما ،کاکلش،در خون غلطونه
گریونه حرم ، بازو شد قلم
رو خاک صحرا ، افتاده علم
پیچید علقمه ، عطر گل یاس
فاطمه آمده ، دیدن عباس
جانم اباالفضل ،جانم ابا الفضل (۲)
روضه ی ، علقمه ، دردِ یه مَرْدِه
روضه ی ، علقمه ، یه آهه سرده
روضه ی،علقمه،خیلی جانسوزه
مادری ،پشت در،داره می سوزه
با چشم خونین ،با مشک پاره
چگونه عباس ، طاقت بیاره
لب تشنه سقا ، در نیزه ها گفت
مجروح و زخمی،ادرک اخا گفت
جانم اباالفضل ،جانم ابا الفضل (۲)
رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)
«مرثیه ایثار »
غم گودال که خون بر دل زهرا می کرد
اشک در بستر هر دیده مهیا می کرد
عشق را با تن رنجور حسین بن علی
باعطش های لب سوخته معنا می کرد
بوی خون ، گودی گودال ، صدای مادر
رخت دنیا زتن خویش حسین وامی کرد
پسر شیر خدا نعره ی یا هویی زد
همه ارض و سما گریه به مولا می کرد
هر چه از نیزه و شمشیر ستم بود،دریغ
در تنِ سبط نبّی ،وای که جا وا می کرد
لشکر کفر روان شد به سوی اهل خیام
شاه لب تشنه مجروح تقلا می کرد
یک تنه مانده به پیکار قتیل العبرات
غم و اندوه و عزا در دل دنیا می کرد
درد دین داشته فرزند برومند علی
جهل یک بار دگر چهره هویدا می کرد
زینب و اهل حرم رخت اسیری بر تن
قاری نیزه نشین نیز تماشا می کرد
سفر کرببلا زنده نموده دین را
خون او عزت و آزادگی احیا می کرد
#رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)
#کانون شعر و ادب خدمت رضوی شهرستان ملارد
🔴پدر و مادرت همیشه نیستن احترام بگزارقبل ازاینکه پشیمون بشی
سخنران استاد مهدی دانشمند 🎤
*میرزاوند*
*بزن نی زن که غم داره دل من*
*فلک اتش زده بر حاصل من*
*بزن نی زن که هجر یار سخته*
*غم دوریش گشته قاتل من*
*بزن نی بر دل بی تابم امشب*
*که رفته از دوچشمان خوابم امشب*
*بزن نی با نوای غربت و غم*
*که غرق گریه با مهتابم امشب*
*بزن نی زن دلم در سوز وسازه*
*بزن نی زن که یارم خواب نازه*
*مدد کن ای خدا سامون بگیرم*
*همه میگن که الله چاره ساز ه*
*بزن نی آتش افتاده بجونم*
*سر قبر عزیزم می نشینم*
*به دریایی پر از غم خونه دارم*
*از این غم تا قیامت خوشه چینم*
*بزن نی با صدای ابر و بارون*
*بزن با سوز دل با چشم گریون*
*بزن نی تو شب سخت جدایی*
*که خون می بارم این شام غریبون*
منبع :کتاب --:«نیم از عالم خاک»:--
حسین کریمی نیا
دلا از دست تنهایی به جونم
ز آه و ناله خود در فغونم
شبان تار از درد جدایی
کره فریاد، مغز استخونم
عزیزون از غم و درد جدایی
به چشمونم نمونده روشنایی
گرفتارم به دام غربت و درد
نه یار و همدمی، نه آشنایی
غم عشقت بیابان پرورم کرد
هوای بخت، بی بال و پرم کرد
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد
فلک کی بشنوه آه و فغونم
به هر گردش زنه آتش به جونم
یک عمری بگذرونم با غم و درد
به کام دل نگرده آسمونم
نمیدونم دلم دیوونه کیست
اسیر نرگس مستونه کیست
نمیدونم دل سرگشته ما
کجا میگردد و در خونه کیست
مو که افسرده حالم، چون ننالم
شکسته پر و بالم، چون ننالم
همه گویند فلانی ناله کم کن
ته آیی در خیالم، چون ننالم
خوش آن ساعت که یار از در، در آیود
شب هجرون و روز غم سرآیود
ز دل بیرون کنم جان را به صد شوق
همی واجم که جایش دلبر آیود
مو آن آزرده بی خانمونم
مو آن محنت نصیب سخت جونم
مو آن سرگشته خارم در بیابون
که هر بادی وزد، پیشش دوونم
به صحرا بنگرم، صحرا ته بینم
به دریا بنگرم، دریا ته بینم
به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا ته بینم
دلی دیرم که بهبودش نمیبو
نصیحت کردم و سودش نمیبو
به بادش میدهم، نش میبره باد
در آتش مینهم، دودش نمیبو
سری دیرم که سامونش نمیبو
غمی دیرم که پایانش نمیبو
اگر باور نداری سوی من آی
ببین دردی که درمانش نمیبو
بود درد مو و درمونم از دوست
بود وصل مو و هجرونم از دوست
اگر قصاب مستم واکره پوست
جدا هرگز نگرده جونم از دوست
نصیب کس مبو درد دل ما
که بسیاره غم بیحاصل ما
کسی بو از غم و دردم خبر داشت
که داره مشکلی چون مشکل ما
به آهی گنبد خضرا بسوزان
فلک را جمله سر تا پا بسوزان
بسوزم ورنه کارم را بسازی
چه فرمایی، بسازی یا بسوزم
مو کز سوتهدلانم چون ننالم
مو کز بیحاصلانم، چون ننالم
نشسته بلبلان با گل بنالند
مو که دور از گلانم، چون ننالم
فدای مادر
فدای قلب چون دریای مادر
فدای صورت زیبای مادر
چنانکه کعبه را بوسیده باشد
ببوسد هر که دست و پای مادر
غم هجران یار آسان نمیشه
غم بی مادری درمان نمیشه
اگه دنیا رو پای تو بریزم
محبت های تو جبران نمیشه
فدای ذکرِ با سوز و گدازت
فدای اشکِ در راز و نیازت
بیا تا یک شبی در خواب، مادر
بگیرم گوشه ی چادر نمازت
نیم از عالم خاک
حسین کریمی نیا
«کران تا بی کران »
فضائل بی کران دارد به والله
نظر بر آسمان دارد به والله
شب معراج ، همراهِ پیامبر
عروجی هم زمان دارد به والله
علی محبوب و مظلوم زمانه
غم و دردی نهان دارد به والله
برای حفظ دین در بستر عشق
حضوری جانفشان دارد به والله
کنار فاطمه ، ساقی کوثر
نگاهی مهربان دارد به والله
درون سینه اش نوری درخشان
مثال کهکشان دارد به والله
هزاران لشکر از جن و ملائک
مریدِ آستان دارد به والله
علی مولود پاک قبله گاه است
کرامت بی گمان دارد به والله
نجف یا کعبۀ دلهاست آری
ملائک پاسبان دارد به والله
خوشا بر ذاکران نام پاکش
که ذکرش هر اذان دارد به والله
هرآنکس یاعلی می گوید هر جا
عبادت بر زبان دارد به والله
رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)