تو در دلی و الفت من در دل تو نیست
من خوشدلم که جز تو مرا حاصل تو نیست
#سید_صابر_علی
#ت
چشمی دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوش است چون دوست دراوست
#ابو_محمد_ارشد_سمرقندی (رشیدی)
#چ
به جان تو که پرستیدن تو کیش من است
به کیش عشق پرستش رواست جانان را
#شهاب_الدین_ادیب_صابر
#ب
گر به جان وصل تو ای دوست میسر گردد
حاش لله که به جان از تو دلم برگردد
#اثیرالدین_اومانی
#گاف
دیده ها بتخانه گشت و سینه ها آتشکده
تا تماشاگاه خلقی صورت زیبای توست
#اثیرالدین_محمد_اخسیکتی
#دال
سوختم از غم و هیچت نظری با ما نیست
آه ازین درد که مردیم و تو را پروا نیست
#ابوالمفاخر_رازی
#سین
دلم میان دو زلفت نهان شد ای مه روی
ز بهر آن که ز چشمت همی بپرهیزد
#ابواللیث_طبری
#دال
این دل که با نگاه تو تسخیر می شود
با کمترین اشاره زمین گیر می شود
#علی_گل_عمویی (واثق)
#الف
آرزو در شعله ی حسرت اگر در جمع سوخت
همچو ققنوس است می دانم که خاکستر نشد
#حجت_الله_حیدری_سوادکوهی
#آ
به من از مستی چشمت می گلرنگ بده
بی خود و مست چو خمخانه ی شیرازم کن
#نصرت_الله_معمایی
#ب
دور از تو ای جان جهان تنهای تنها مانده ام
چون رهرو وامانده ای تنها به صحرا مانده ام
#طلعت_بصاری
#دال
دو دیده سخت به در دوختم که از سر لطف
ز در درآیی و آیی به میهمانی من
#اسمعیل_حامی
#دال
دل من با سر زلفش همانا نسبتی دارد
که حال دل پریشان است چون زلف پریشانش
#ادیب_ششتری
#دال
بتی دارم که یک ساعت برون نایم ز فرمانش
چو ایمان دارم اندر دل به خوبی عهد و پیمانش
#ادیب_ششتری
#ب
اگرچه عشق خوش و ناخوش است اندُه عشق
مرا خوش است که هر دم به هم برآمیزم
#شیخ_احمد_غزالی
#الف
دوش ناخوانده خیال تو درآمد ز درم
شاد گشتم که مگر آمده مهمان باشد
#اثیرالدین_محمد_اخسیکتی
#دال
از من چرا گشتی نهان، بی تو مبادا این جهان
گویم ز شوقت هر زمان،واحسرتا واحیرتی
#ابوالمجاهد_جلال_الدین_محمد
#الف
چشمت به سان نرگس و عارض چو نسترن
رخساره همچو لاله و لب چون گل انار
#امام_ابوجعفر_بن_اسحاق_الواشی
#چ
تا دید تو را زمین ز تو گشت خجل
برداشت به مهر دل، گرفت اندر دل
#خواجه_ابوالفتح_آملی
#ت
تا تن به غم عشق تو نابود شده است
تن تار بلا و رنج را پود شده است
#ابوالفرج_بن_مسعود_الرونی
#ت
هر کسی محرم راز دل شیدای تو نیست
از چه با هر صفتی دست در آغوش کنی
#مندچهر_اسکندری_چراتی
#ه
یک تپش مانده ست می دانم که می آید نسیم
می برد این ذره را از خاک تا افلاک عشق
#علی_عموییان (آوا)
#ی
آن که در خرمن دل شعله به پا کرد تویی
در دلت شعله ای از عشق بیفروخت منم
#ایران_بدشتی_جاودانی
#آ
من عاشق دل خسته ی آن چشم سیاهم
چشمی که از آن فتنه و آشوب و شر آید
#زمانی_شهمیرزادی (علی)
#میم
زده ام دست توسل به خداوند بزرگ
قبله گاه ست وز خود قبله نمایی دارد
#عبدالعظیم_زاهدی
#ز