شبکه علمی تاریخنگاران ایران www.movarekhan.com ارتباط با ما از طریق تلگرام: @movarekhan_admin ارتباط با انتشارات مورخان: @movarekhan_publication ارتباط با ما از طریق ایمیل: info@movarekhan.com
از سیستان تا مرو : در جست و جوی شادی
✍️هادی میرشاهی (دانشجوی مقطع دکتری تاریخ ایران)
سالهاست که مطالب رسانههای مجازی در میان ایرانیان دست به دست می شود و خواندن متن های مجازی ، جای کتابخوانی را گرفته است. بخش زیادی از این متنها : جعلی ، نامستند و ساختگی هستند و به واسطه پخش گسترده در میان مخاطبان ، زدودن این روایتها و تاریخهای نو، که گهگاه با اهداف خاصی ساخته شدهاند و به محکمات تاریخی و ادبی بدل گشتهاند ،کاری بس دشوار و گاه ناممکن است. تجربه نشان داده است که توضیح، تبیین و رمزگشایی از مطالب جعلی فضای مجازی در تکرار و شیوع گسترده آنها کم تاثیر است، اما خطاپوشی و نادیدهانگاری آگاهان حاضر در گروهها و جمع های تشکیل شده در فضای مجازی نیز به نوعی اعلام تسلیم و انفعال مطلق اهل تاریخ و فرهنگ در برابر رواج هرچه بیشتر مطالب گمراه کننده ای است که جز دامن زدن به خرافات، تثبیت اختلافات و تحکیم اعتقادات نادرست نتیجه دیگری نخواهند داشت.
چند سالی ست که در ایام نوروز داستانکی به نقل از تواریخ سیستان! با اندک تفاوتهایی با متن ذیل دست به دست می شود :
« در تواریخ سیستان آمده است: «وقتی که سپاهیان «قتیبه»، سیستان را به خاک و خون کشیدند، مردی چنگ نواز، در کوی و برزن شهر که غرق خون و آتش بود، از کشتارها و جنایات «قتیبه» قصه ها می گفت و اشک خونین از دیدگان آنانی که بازمانده بودند، جاری می ساخت و خود نیز، خون می گریست ... و آنگاه بر چنگ می نواخت و می خواند: با این همه غم در خانه دل اندکی شادی باید که گاه نوروز است.»
ناگفته پیداست که جست و جوی این روایت در کتابی که به تاریخ سیستان مشهور است و سایر منابع تاریخی بیحاصل است. جست و جوی اینترنتی متن هم تنها تکرارش را در انواع شبکه های مجازی نشان میدهد. اما کلید معما در مقاله «نوروز» دکتر شریعتی در کتاب هبوط در کویر است. از قرار معلوم دکتر شریعتی در سال 1346 با دانشجویان تاریخ راهی سفری به عراق بوده است که از سفر باز مانده است ، شریعتی از سفر جامانده در راه متنی برای خواندن در اجتماع آن دانشجویان می نویسد، که همین مقاله نوروز است. دکتر شریعتی از محفوظات خود چنین نوشته است :
«تاريخ از مردي در سيستان خبر ميدهد که در آن هنگام که عرب سراسر اين سرزمين را در زير شمشير خليفه جاهلي آرام کرده بود، از قتل عام شهرها و ويراني خانهها و آوارگي سپاهيان ميگفت و مردم را ميگرياند و سپس، چنگ خويش را بر ميگرفت و ميگفت: ابا تیمار اندکی شادی باید».
اگر کلام مرد چنگ نواز روایت دکتر شریعتی را جست و جو کنیم، خواهیم دید که به عنوان نمونهای از فارسی دری قدیم در کتابهای متعددی به صورت: «ابا این تیمار باید اندکی شادی» آمده است، از جمله در مجلد اول کتاب سبک شناسی ملک الشعرای بهار و کتاب از گذشته ادبی ایران دکتر زرین کوب و یادداشت های علامه محمد قزوینی . بهار روایت را از کتاب عیون الاخبار ابن قتیبه دینوری به این شکل ترجمه کرده است : «در شهر مرو مردی بود که برای ما قصه های مُبکی نقل می کرد و ما را می گریانید سپس از آستین طنبوری برآورده، میخواند : ابا این تیمار اندکی شادی باید.»
می توان حدس زد که دکتر شریعتی روایت را در کتاب سبکشناسی بهار خوانده است و ناکامی بازماندن از سفر عراق سبب شده است که صحنه ماجرا را از مرو به سیستانی ببرد که بهار کتاب تاریخش را تصحیح کرده است و قصه های سوگ ناک مرد طنبور نواز را نیز اعمال عربهای مسلمان در هنگامه فتح ایران انگاشته است. در گام بعدی روایت سازان مجازی امروز، که گاه نوروز است را افزودهاند و دانسته یا نادانسته ابن قتیبه دینوری را با قتیبه بن مسلم و یزید بن مهلب جایگزین ساخته اند و شرحی هم از جنایات آنها در نیمروز و سیستان بافتهاند.
*با تشکر از آقای حبیب دانش شهرکی که مرا از وجود این روایت در کتاب هبوط در کویر دکتر شریعتی آگاه ساخت.
منابع :
ابن قتیبه دینوری ،عیون الاخبار ، جلد چهارم -چاپ قاهره-صفحه 91
محمد تقی بهار ، سبک شناسی ، جلد اول - چاپ چهارم-انتشارات امیر کبیر-تهران :1355-صفحه 21
عبدالحسین زرینکوب، از گذشته ادبی ایران ، چاپ دوم -تهران : 1383 – صفحه 95
علی شریعتی ، هبوط در کویر ، متن تایپ شده سایت خانه شریعتی ، صفحه744
@movarekhan
🖋 «حاجی فیروز»؛ از دل اسطوره ها تا خیابان های امروز تهران
روزنامه ایران / ۲۸ اسفند ۱۳۹۶
دکتر آمنه ابراهیمی، تاریخ پژوه
در مورد پدیداری شخصیت حاجی فیروز، کسی که تنها یک روز در سال ظاهر میشود و آدمیان را از آمدن فصلی دیگر با خبر میکند، در دل فرهنگ ما نظرات مختلفی ارائه شده است و به نظر میرسد این نظرات با وجود تفاوتها و اشتراکاتشان، سراسر بیانگر نوعی غنای معنایی شخصیت حاجی فیروز و مراحل سیر تحول و تکوین آن هستند.
یادداشت پش رو نوشتاری محققانه درباره ریشه های پیدایش این شخصیت در فرهنگ عامه ایرانیان است.
در مورد پدیداری شخصیت حاجی فیروز در دل فرهنگ ما نظرات مختلفی ارائه شده است و به نظر می¬رسد این نظرات علیرغم تفاوت ها و اشتراکاتشان، سراسر بیانگر نوعی غنای معنایی شخصیت حاجی فیروز و مراحل سیر تحول و تکوین آنند. برخی حاجی فیروز را همان عمو نوروز، ننه نوروز و یا بابا نوروز دانسته¬اند.
ریشه یابی برآمدن شخصیت حاجی فیروز ما را به روزگاران اساطیری هم می¬رساند. روزگاری که سیاوش خونش بر زمین ریخته شد و از خون او گیاهی رویید که پرسیاووشان نام گرفت. از دریچه چشم «مهرداد بهار» مراسم سوگ سیاوش، نمودی از سرنوشت ایزدی نباتی/ شهید شونده است. چهره سیاه حاجی فیروز نیز نمود بازگشت او از جهان مردگان و لباس سرخش نماد همان خون سیاوش است که بار دیگر به حیات قدم می¬نهد و شادی و زایش را با خود می¬آورد. از منظر وی نام سیاوش نیز معادل مرد سیاه یا مردی با چهره سیاه است. و این گونه است که بهرام بیضایی در «سیاووش خوانی» به روشنی از مرگ سیاوش به مثابه از بین رفتن عناصر اولیه هستی و نابودی جهان سخن گفته است. او از زبان سیاوش می¬گوید: « در خوابم گذشت که آب آتش گرفته است. و باد آتش گرفته است و آتش آتش گرفته است در خوابم گذشت که در رگهایم خون آتش گرفته است.»
از سوی دیگر در پی رمزگشایی از تن این پیکره نمادین سرخ، «کتایون مزداپور» لوحی آکدی در خاک میانرودان را مورد مطالعه قرار داده است، این لوحه کهن به ما می¬گوید که ایشتر (الهه تموز/ایزد کشاورزی) شاه دوموزی را برای ازدواج انتخاب می¬کند. او سپس یکباره خود به زیر زمین می¬رود. با رفتن او به زیر زمین زایش و رویش در زمین متوقف می¬شود و در پی آن دوموزی برای آوردن همسرش از زیر زمین با لبان و جامه سرخ و در حالی که دایره زنگی و نی¬لبک می¬نوازد به زیرزمین می¬رود و بدین سان است که سرگذشت آنها به طرزی نمادین شخصیتی چون «حاجی پیروز» را به عنوان نماینده¬ای از دنیایی قدسی و پیکی بهاری، امید بخش و شادی آور پدید آورده است.
در منابعی دیگر خاستگاه حاجی فیروز به دوران ساسانیان بازمی¬گردد. کسی که در این زمان سیاه نیست و رخساری زیبا دارد و به عنوان «پیروز» و «خجسته» شناخته می¬شود و پیام آور نوروز برای شاه است و از جانب خدا آمده است. اینکه چرا او به رنگ سیاه درآمده و در دل فرهنگ مردم جای گرفته نیز قصه ای دیگر در پی دارد. در دل آثاری دیگر حاجی فیروز را راهنمایی می¬بینم که مردم را در آخرین روزهای زمستان (پنج روز آخر) به جانب دیدار ارواح عزیزانشان هدایت می¬کند.
از جهتی دیگر و در راستای نوید بخشی حاجی فیروز که افزون بر رسیدن فصل تازه بهار و آمدن نوروز، سر زدن خورشید را نیز دربر می¬گیرد برخی پدیداری او را در دل فرهنگ مهر یا میترا جسته¬اند. «سودابه فضایلی» که در مقاله¬ای با عنوان «فیروز مقدس» این موضوع را بررسی کرده؛ بر این نظر است که ایزد مهر یا میتره واسطه¬ای است میان آفریدگار و آفریدگانش و از عهد و پیمان و ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه محافطت می¬کند. فضایلی کوچروی کیش مهر را در اروپا و از جمله در یونان و رم دنبال کرده و بر این نظر است که حاجی فیروز از مقامات مهری است که با بابانوئل نیز که یکی از مهریانِ بلند مرتبه به نام «پدر» است برابری می¬کند. از سوی دیگر ریشه¬یابی کلمه حاجی نیز ما را به واژه ای یونانی می¬رساند که به معنای مقدس است. فیروز نیز به معنی فاتح و پیروز است و این در حالی است که در آیین مهر کلمه نبرد نیز به همین معناست. از این روز حاجی فیروز معادل فردی مقدس و پیروز قرار می¬گیرد. سرخ پوشی حاجی فیروز نیز که گویا به معنای رنگ سرخ در آیین مهر می¬رسد نماد خون و مظهر خورشید است.
دانسته¬های دیگر ما حاکی از این است که حاجی فیروزها در اوایل دوره قاجار بیشتر از بین سیاهان آفریقایی-اند که به عنوان خدمتکار خانه وارد بدنه جامعه و فرهنگ ما شده بودند. کسانی که با آرایش و صورتک به رقص و لودگی در کوچه ها و معابر می¬پرداختند و از بهار می¬خواندند و مردم آن¬ها را بسیار دوست می¬داشتند و به عنوان شادباش به آنها پولی می¬بخشیدند. در تهران این روزها، روزهایی که چهره...
movarekhan.com/go/992
🌐 شبکه مورخان @movarekhan
کانال علمی تاریخپژوهان ایران
⚡️ ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید 👇🏻
اشغال گیلان توسط پترکبیر و دیدگاه مارکس در مورد پترکبیر و سنت اسلاوی!
دکتر ناصر عظیمی
مورّخان شوروی معتقدند پیشنهاد تصرف گیلان را «بروگمان» سفیر آلمان در سفری که همراه اولئاریوس به گیلان داشت،پیشنهاد داد اما درآن زمان به آن توجهی نشد/ حملهی روسیه به سواحل جنوبی خزر، بیشتر بر مبنای سیاستهای پتر و گزارشهای سفیر زیرک او «آرتمی ولینسکی» صورت گرفت. او گزارشی دقیق برای پتر تدوین کرد و در آن گفته بود که اوضاع ایران بسیار آشفته است و روسیه میتواند سواحل جنوبی خزر را به تصرف خود در آورد./ «ولینسکی» هفت سال پیش از سقوط اصفهان نوشته بود: «بهنظر من اگر تاج بر سر شاه تازهای گذارده نشود، اثری از آن برجای نخواهد ماند. شاه فعلی گذشته از دشمن خارجی، از اطرافیان خود نیز در امان نیست. همه جا شورش برپاست. با ضعف داخلی در اینجا به نتیجه رسیدهام که ما در صورتی که در جنگ فعلی [جنگ سوئد] هم نتوانیم موفقیتی پیدا کنیم، باز بدون هیچ ترس و خیال میتوانیم شروع به عملیات [درایران] نماییم و تنها با یک واحد کوچک نظامی سرزمینهای زیادی از ایران را به خاک روسیه ملحقسازیم. برای این کار هیچ فرصتی بهتر از حال در دست نیست!»
@movarekhan
«اول باید فکر نان بود... آزادی خودش عقب شما میآید!»
«داور» برخلاف بسیاری از منورالفکران، درکی اخلاقی از مفهوم تجدد نداشت. وی ریشۀ برتری غرب را در قدرت اقتصادی و صنعتیِ آن میدید. او معتقد بود اصلاحات اقتصادی، مُقدم بر اصلاحات سیاسی و فرهنگی است و از مجرای این تفکر به استبداد مُنَوِّر روی آورد؛ زیرا معتقد بود در سایۀ حکومتی مقتدر میتوان این اصلاحات را انجام داد.
«اول اصلاح اقتصادی؛ مجموعه مقالات علی اکبر داور»
به کوشش حسن رجبی فرد، تهران: شیرازۀ ما، 1400
@movarekhan
شکلگیری انديشه اعزام محصل به آمريکا با تکيه بر نقش ديپلمات ها
فرشته جهانی
سید محمد طاهری مقدم
مجله علمی و پژوهشی مطالعات تاریخ فرهنگی؛ پژوهشنامه ی انجمن ایرانی تاریخ
مهاجرت علمی از جمله پدیدههایی است که در دوره قاجاریه و به ویژه بعد از شکستهای ایران از روسیه و آگاه شدن سیاستمداران و مصلحان ایرانی از عقبماندگی ایران در زمینه علم و صنعت بیش از پیش به آن توجه شد. از جمله کشورهایی که برای این مهاجرت به ویژه بعد از مشروطه در نظر گرفته شد، آمریکا بود. اهمیت این مساله زمانی دوچندان خواهد شد که بدانیم علیرغم پژوهشهای متعدد در خصوص اعزام محصلین ایرانی به غرب در دوره قاجاریه در هیچ کدام از این منابع به ایرانیان که در این دوره در آمریکا به تحصیل پرداختهاند اشارهایی نشده و همواره این مساله نادیده گرفته شده است. بنابراین مقاله پیشرو برای نخستین بار به محصلان ایرانی که در آمریکا به تحصیل پرداختهاند، میپردازد.
مهار کردن زن سرکش (قتلهای ناموسی در دورۀ قاجار)
✍🏻فاطمه موسوی ویایه
▪️[...] شاهدان فقط ورود تاجر به خانۀ زنی شوهردار و خلوت کردن با او را دیده بودند، نه عین عمل جنسی را. با این حال، بین این دو تفاوتی نمیگذاشتند، زیرا یقین داشتند که اولی به دومی منتهی میشود. حاکم و داروغه به اثبات فقهیِ جرم یا امکان بیگناهی زن اهمیتی نمیدادند. خلوت کردن با نامحرم معادل فحشا بود و کشتن زن با اتهام رسوایی باعث بیآبرویی خانوادۀ او میشد. در بسیاری موارد، زن بختبرگشته تنها عبرت سایرین بود!
▪️زنان بسیاری برای اعاده شرف خانواده کشته میشدند. دیولافوا مینویسد: «منار خمیدهای در کاشان است که در قرن سیزدهم ساخته شده است و بلندی آن از سطح کوچه چهلوهفت متر است. شنیدم تا چند سال قبل زنان بدعمل را به بالای این مناره برده و به زمین پرتاب میکردهاند. شوهر زن تبهکار، به کمک اقوام خود و حتی اقوام خودِ آن زن، او را از پلهها بالا برده و چون به انتهای آن میرسیدند زن را با فشار به پایین پرت کرده و به عالم دیگر میفرستادند» (دیولافوا، ۱۳۶۴: ۱۹۷).
برای مطالعه متن کامل یادداشت، کلیک کنید.
@movarekhan
تمرکزگرایی و زمانپریشی؛ در نقد تصمیم وزارت علوم در ایجاد محدودیت برای کنکور کارشناسی ارشد (2)
✍️ دکتر گودرز رشتیانی
• این تصمیم وزارت علوم با روح دانشگاه و نظام آکادمیک در تعارض است. از طرفی بر گسترش مطالعات بینرشتهای تاکید میشود و اخیرا دوره های کهاد اجرایی شدهاند که دانشجوی لیسانس میتواند بیسست واحد در هر رشتهای بگذراند از طرف دیگر این دانشآموخته از هر آذری عمل در تصمیم برای ادامه تحصیل درر شته دیگر منع میشود. بعید میدانم در هیچ نظام آموزشی موفقی در دنیا چنین محدودیتهایی وجود داشته باشد.
• این تصمیم نتیجه زمانپریشی تصمیمگیرندگان است. اگر این تصمیم در دهه هفتاد و هشتاد و اوایل دهه نود گرفته میشد تا حدی قابل توجیه بود. در آن سالها رقابت سختی برای ورود به دوره کارشناسی ارشد رایج بود و چنین محدودیتی میتوانست به نفع دانشآموختگان رشته های مرتبط باشد اما امروز که ظرفیت کارشناسی ارشد بسیاری از رشتههای دانشگاههای مرکز استانی (دانشگاههای آزاد و پیام نور و.. که جای خود دارند) خالی میماند این تصمیم بیشتر سئوال برانگیز میشود.؟!
• در زمان حضورم در روسیه برای گرفتن کپی به دانشکده شیمی دانشگاه دولتی سنتپترزبورگ زیاد رفتوآمد داشتم. ساختمان بسیار بزرگی داشت که طول آن دقیقا به اندازه فاصله دو ایستگاه اتوبوس و در پنج طبقه بود. نگهبان آن مگیفت در زمان شوروی در این ساختمان جای سوزن انداختن نبود اما الان به قدری بیرونق شده بود که در یک گروه آن (فکر کنم گروه رادیو شیمی) فقط یک دانشجوی دکتری آن هم ایرانی مشغول به تحصیل بود. نظام آموزشی ما هم در حال گذار به چنین سرنوشتی است و هر نوع تصمیم محدودیت کننده مصداق زمانپریشی در تصمیمگیری است که نه تنها هیچ گرهای از وضعیت آموزش عالی بازنمیکند، بلکه صدمات جبرانی ناپذیری متوجه آن خواهد کرد.
@movarekhan
نکوداشت استاد فرزانه دکتر آذر تاش آذر نوش
سخنرانان:
🔹 دکتر سید احمد رضا خضری
🔹 دکتر حامد صدقی
🔹 دکتر بابک فرزانه
🔹 دکتر وحید سبزیانپور
🔹 دکتر هادی نظری منظم
🔹 دکتر مریم قاسم احمد
🔹 دکتر خلیل پروینی
دبیر نشست:
🔸 دکتر محمد مهدی امینی
پخش از طریق لینک زیر (ورود با گزینه میهمان):
https://www.skyroom.online/ch/hossein5092811/history
@movarekhan
⚫️کشف نفت و قردادهای نفتی در عصر قاجار
🔹 سخنران: علی الله جانی ( کارشناس ارشد آرشیو و اسناد شرکت ملی نفت)
🔸دبیر نشست: مریم محمودی (دانشجوی تاریخ دانشگاه علامه طباطبایی)
📆 یکشنبه، ۲٠ تیر ماه ۱۴٠٠، ساعت ۲۱
📎برگزاری در لایو اینستاگرام کانون ایرانشهر:
https://instagram.com/iranshahr.atu
@movarekhan
«جایگاه منازعات مذهبی در مناسبات ایران و عثمانی»
🔹ارائه: دکتر مقصود صادقی
دوشنبه 14 تیر 1400
@movarekhan
همایش بین المللی
بازتاب های داخلی و بین المللی جنبش جنگل
مهلت ارسال مقالات: ۳۰ آبان ۱۴۰۰
سامانه دریافت مقالات
jangal100.guilan.ac.ir
@movarekhan
سرزمین و دریای کاسپین
(مفهوم تاریخ علم در عجایب نگاری زکریای قزوینی)
🔹سخنران :
دکتر امیر حسین حاتمی
🔹دبیر نشست :
مبینا حسن جانی
🗒زمان : پنجشنبه 27 خرداد ماه
⏰ساعت : 18
✅برگزاری نشست در سامانه lms:
https://live1.tehranserver.ir/ikiu/
@movarekhan
نشست علمی
تقویم یزدگردی و تاریخ نگاری ایران
🔹دکتر حمیدرضا دالوند
شنبه 22 خرداد 1400
لینک ورود به نشست:
https://www.skyroom.online/ch/a2m/lecture
@movarekhan
فایل صوتی گفتگوی «مجید علیپور» در لایو اینستاگرامی انجمن علمی دانشجویی دانشگاه خوارزمی با عنوان «شوروی و نهضت جنگل»
در این گفتگو به پرسش ها پیرامون چرایی ایجاد و فراز و فرود روابط میان نهضت جنگل با حکومت انقلابی روسیه و همچنین اتهام هایی که به میرزاکوچک جنگلی مبنی بر تجزیه طلبی و گرایش به سوسیالیسم ستیزه جو منتسب می شود پرداخته شده است.
فایل تصویری جلسه (بخش نخست)
https://www.instagram.com/tv/CPyRk5eANDT/?utm_medium=copy_link
فایل تصویری جلسه (بخش دوم)
https://www.instagram.com/tv/CPyTwkiAgNj/?utm_medium=copy_link
@movarekhan
انقلاب مشروطه جامه ای مدرن بر تن جامعه و ساختاری پیشامدرن بود که...
پیشنهاد مطالعه کتاب «اول اصلاح اقتصادی» برای تعطیلات نوروزی در خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)
مجید علیپور (پژوهشگر تاریخ): مواجهه ایرانیان با تمدن غرب پیامدهای ناگزیری داشت که از مهمترین آنها آگاهی از میزان عقبماندگی و «انحطاط» خود بود. اصلاحات دیوانی و تکاپوهای نظری از جمله واکنشها به این وضعیت جدید بود که نهایتا سیر وقایع را به انقلاب تاریخساز مشروطیت رساند. اما با همه تلاشها و جانفشانیهای حماسی صورت گرفته، نه تنها مسایل و بحرانهای کشور حل نشد بلکه خود بحرانی بر بحرانها و مسائل پیشین افزود و کشور به گردابی رانده شد که شَبَه تجزیه و فروپاشی از همیشه محتملتر و نزدیکتر میکرد.
التهابات سهمگین سیاسی، فرهنگی و تمدنی ناشی از انقلاب مشروطیت واکنشهایی چند در پی داشت. در واقع انقلاب مشروطه بر تن جامعه و ساختاری پیشامدرن، جامهای مدرن پوشانده بود و طبعاً چنین جامهای بر چنان اندامی متناسب نمیشد. ناامیدی از توفیق اصلاحات در جامعهای که هویتهای ایلی-تباری و دینی-مذهبی غالب بر هویت ملی بودند و «خان سالاران» و «بزرگ زمینداران» در آن دست بالا را داشتند و همزمان در سیطره بیمهار دولتین روس و انگلیس قرار داشت، طبیعی بود.
از جمله این واکنشها ظهور جنبشهای آرزواندیشی چون «جنگل» بود که هرچند در اهداف اولیه، همپوشانی بسیاری با آرمانهای مشروطهخواهان وطندوست داشت اما از آنجا که شرایط کشور و جهان تفاوتهای کلی کرده بود و خود نیز فاقد استعداد و توان لازم بودند؛ تنها بر پیچیدگی اوضاع و حجم مشکلات کشور افزودند و لاجرم ناکام هم ماندند. در سوی دیگر اما شاهد شکلگیری نوعی عقلانیت سیاسی میان برخی از جوانان منورالفکر انقلابی و وطنخواه هستیم که آنها نیز دلِ خوشی از تداوم حضور عناصر قدیمی دیوان سالاری در ساختار جدید نداشتند؛ به ویژه آنکه یقین یافته بودند این عناصر قدیمی و محافظهکار تنها تا جایی با تغییرات همراهی میکنند که منجر به تحول و دگرگونیهای اساسی در وضعیت حکومت و جامعه نشود.
این نسل جوان منورالفکر که الگوی خود را حکومت بیسمارک در آلمان یا ژاپن دوره میجی قرار داده بودند، شیوه های نسل قبل در مواجهه با مسائل کشور را ناکارآمد قلمداد میکردند؛ چنانکه «داور» در یکی از مقالات خود به تمسخر نوشت: «زمانی که ژاپن به دنبال اصلاح اوضاع اقتصادی و تقویت توان مالی و نظامی خود بود، آزادیخواهان ایران برای آزادی و مشروطه غزل میساختند!»
کتاب «اول، اصلاح اقتصادی» حاوی ۱۲۷ مقاله به قلم «علیاکبر داور» از شاخصترین افراد این نسل از منورالفکران است که به تازگی به کوشش حسن رجبیفرد از سوی انتشارات شیرازه به بازار نشر عرضه شده است. البته گردآورنده در این کتاب تنها به آن دسته از مقالات «داور» که در آن به ضرورت تغییر اولویتها از اصلاحات سیاسی و دموکراتیک به تغییر شکل حکومت و به ویژه تقدم اصلاحات اقتصادی تاکید کرده پرداخته است؛ مقالاتی که در آن داور، تنها راهِ حل مسائل و بحرانهای موجود را روی کار آوردن شخصیتی مقتدر در یک حکومت مطلقه وانمود میکرد. «داور» ریشه برتری غرب را در قوت اقتصادی و صنعتیِ آن میدید و معتقد بود اصلاحات اقتصادی، مُقدم بر اصلاحات سیاسی و فرهنگی است: «اول باید فکر نان بود [...] دنبال نان بروید، آزادی خودش عقب شما میآید.» و از این منظر بود که استبداد مُنَوِّر را تئوریزه میکرد. در واقع فهم چرایی همدلی و همراهی این نسل از روشنفکران در برکشیدن رضاخان به سلطنت، به فهم وضعیت ویژهای بستگی دارد که کشور در آن قرار گرفته بود.
ارزیابی نقادانه عملکرد این نسل از نخبگان ایرانی میتواند فهمی صحیح از ریشههای مسائل و بحرانهای تاریخ معاصر ایران ارائه دهد و اثار نوشتاری علیاکبر داور یکی از مهمترین منابعی است که در این مسیر یاری رسان پژوهشگران و علاقهمندان است.
@movarekhan
📚نقد و بررسی کتاب «پیامدهای فرهنگی تقسیمات کشوری و اداری ایران از ۱۳۹۲_۱۳۱۶ شمسی»
📅 چهارشنبه (هجدهم اسفندماه ۱۴۰۰)
⏰ساعت ۱۰
با حضور
📌 فاطمه فریدیمجید
📌 علی همدانی
📌 مهران شفیعینسب لنگرودی
اول باید فکر نان بود... آزادی خودش عقب شما میآید!
#معرفی_کتاب
«اول، اصلاح اقتصادی» نام کتابی است حاوی 127 مقاله از «علی اکبرخان داور» که در نشریههای مختلف آن زمان نظیر «ایران نو»، «مرد آزاد»، «نامۀ تجدد»، «ستارۀ ایران»، «میهن»، «ایران» و «مجلۀ آینده» منتشر شده است. عموماً «داور» را به نقشش در تاسیس دادگستری نوین و همچنین نظریه پردازی «استبداد منور» (دیکتاتوری مصلح) میشناسند. با این حال دربارۀ نقش علی اکبر داور در تأسیس نظام اقتصادی دوران رضاشاه کمتر سخن گفته شده است. اندیشههای اقتصادی داور در این کتاب بررسی شده اند؛ اندیشه هایی که بعدها در دورۀ رضاشاه مجال بروز پیدا کرد و به گفتار حاکم بر اقتصاد ایران تبدیل شد؛ به یک معنا علی اکبر داور پایه گذار اقتصاد دولتی در ایران بود.
«داور» برخلاف بسیاری از منورالفکران، درکی اخلاقی از مفهوم تجدد نداشت. وی ریشۀ برتری غرب را در قدرت اقتصادی و صنعتیِ آن میدید. او معتقد بود اصلاحات اقتصادی، مُقدم بر اصلاحات سیاسی و فرهنگی است و از مجرای این تفکر به استبداد مُنَوِّر روی آورد؛ زیرا معتقد بود در سایۀ حکومتی مقتدر میتوان این اصلاحات را انجام داد. فهم چرایی همدلی و همراهی این نسل از روشنفکران ایرانی با رضاشاه و نقش آفرینی آنها در جریانی که در ادبیات سیاسی به «تجدد آمرانه» مشهور است به فهم وضعیت ویژه ای بستگی دارد که کشور در آن برهه از تاریخ قرار گرفته بود.
ارزیابی میراث و عملکرد نقادانۀ این نسل از نخبگان ایرانی میتواند فهمی صحیح از ریشه های مسائل و بحران های تاریخ معاصر ایران ارائه دهد. مقالههای علیاکبر داور یکی از منابعی است که بر اساسِ آن میتوان از اندیشههای او آگاه شد. رویکردی که باوجود ضعفهای نظری و عملی، سهم زیادی در شکلگیری ایران جدید داشته است. در ادامه بریده هایی از مقالات «داور» را به نقل از کتاب مذکور می آوریم:
«ایرانی اگر هنوز روزگارِ آدم پیدا نکرده و نکبتی مانده، فقط و فقط برای اینست که برخلافِ تجربۀ دنیا، مخالفِ اصولِ مُسَلَّمِ علمیِ مغرب زمین، اصلاحات اقتصادی را شرطِ اول و قطعیِ اصلاحاتِ اداری و سیاسی ندانسته، گمان میکند که باوجودِ فقر میشود آدم شد»
«در هیچ دورهای ملت ایران چیزی نبوده، از سیروس تا نادر، آقا محمدشاه تا رضاخان سردار سپه، هر کاری در ایران شده، از لیاقت سلاطین و سرکردههای ایران بوده نه ناشی از ملت.»
«اول باید فکر نان بود... دنبال نان بروید، آزادی خودش عقب شما میآید.»
«عقیدۀ اغلب سیاستمداران این مملکـت بـوده است که باید اول حکومت عادلِ برقرار کرد، بعد راجع به مسائل اقتصادى و زندگانى مادى مردم صحبت کرد؛ اما عقیدۀ بنده این است که طرز حکومت و سیاست در هر مملکت، تراوش و نتیجۀ اوضاع اقتصادى آن مملکت است»
«از راه مدرسه و اصلاحات فرهنگی، روحِ ایرانی را قوی ساخت؛ زیرا آنچه مدرسه آموزش میدهد، محیط خارج خراب میکند. مثلاً هرقدر مایلید به اطفال امروز ایران از راهآهن حرف بزنید، ولی طفلی که به هر طرف نگاه کرده، شتر و اسب و قاطر دیده، ممکن نیست روحِ این طفل، راهآهن را از ضروریات زندگی بداند.»
«هر چه زودتر باید دست سرمایهدار آمریکایی را در ایران بند کرد. با سرمایههای بینالمللی مردم ایران را به کار واداشت. به استخراج معادن مشغول شد و با راهآهن، مملکت مریض ایران را نجات داد!»
«هیچ مردمی حق ندارند ذخائری را که طبیعت در مملکت آنها جمع کرده، بیمصرف به حال خود بگذارند. منابع ثروت هر ملّتی که بهحکم بیاسبابی یا بطالت قادر به استفاده از ذخایر طبیعی مملکت خودش نیست، حقِ مللِ باکفایتِ دنیا است»
« زمانی که ژاپن به دنبال اصلاح اوضاع اقتصادی و تقویت توان مالی و نظامی خود بود، آزادیخواهان ایران برای آزادی و مشروطه غزل میساختند و توجهی به مسائل اقتصادی نداشتند!»
« سؤالِ «راه اصلاح ایرانی چیست؟» یک جواب دارد و بس: «زور»
در صورتی با زور، ایران اصلاح میشود که زور به دست ایرانی و برای ترقیِ ایرانی باشد، اما موافقِ اصولِ علمیِ امروزِ اروپا، اول به انقلاب مادی بپردازد، اول اساس زندگانی ما را تغییر بدهد. بلی، روحِ ایرانی را مدرسه و مطبوعات عوض نمیکنند. این معجزه را از راهآهن و چرخ و کارخانه باید خواست »
«بترسید از آنچه به سر مردم بادکوبه و ایروان آمد. بترسید از آن روزی که در تحتِ لوایِ بیعرضگیِ مستوفی، ایران دچار انقلاب مهیب بشود. نخندید به آنچه امروز میگوئیم. فکر کنید و از فعالیت نمایندههای پطروگراد بلرزید. بلی، بلرزید از آن روزی که نه کِه را منزلت ماند نه مِه را.»
📚 «اول اصلاح اقتصادی؛ مجموعه مقالات علی اکبر داور»
به کوشش حسن رجبی فرد، تهران: شیرازۀ ما، 1400
@movarekhan
در جستوجوی نیاکان کردها
✍🏻اردلان کوزهگر /«امرداد» شمارهی 451
نخستینباری که از واژهی کرد در تاریخ یاد شده است، به نامهی اردوان پنجم به اردشیر بابکان بازمیگردد و در آن اردوان، اردشیر را کرد خوانده است. همانگونه که میدانیم، این کرد به مفهوم چادرنشین بوده و همین مفهوم است که در آینده به همهی چادرنشینان بازگفته میشد، آنچنان که عربهای چادرنشین عراق کنونی را «اکراد سورستان» میخواندند. ابنرسته مینویسد که لُمباردها (مردمانی در اروپا)، مانند کردها در چادر میزیند. برای سدهها کمابیش همهی مردمانی که در پهنهی ایران زندگی چادرنشینی داشتند را کرد خواندهاند، برای نمونه لرها را هم کرد خواندهاند و همین هم امروزه باعث بحثهایی شده که میکوشد لرها را وابسته به کردها بخواند. میتوان انگاشت که داستان پدیدآمدن کردها در شاهنامه هم، نه دربارهی کردهای کنونی، که چادرنشینان بودهباشد. ولی در دورهی مدرن، که دانش زبانشناسی گسترش یافت، کوشیده شد تا دستهبندی مردمان برپایهی وابستگی زبانی بازپرداخته شود و ...
⬅️ادامه در لینک روبرو http://www.movarekhan.com/blog/kords/
@movarekhan
جایگاه آذربایجان در ایران عصر صفوی
ارائه: دکتر مقصود علی صادقی
@movarekhan
📔گپ و گفتی با دکتر جمشید آزادگان
🔹موضوع گفتگو: تجربه زیسته
🗓شنبه 23 بهمن 1400ساعت 18/30
پخش از طریق لینک زیر (ورود با گزینه میهمان)
https://www.skyroom.online/ch/hossein5092811/history
@movarekhan
تمرکزگرایی و زمانپریشی؛ در نقد تصمیم وزارت علوم در ایجاد محدودیت برای کنکور کارشناسی ارشد (1)
✍️ دکتر گودرز رشتیانی
مصوبه اخیر شورای سنجش و پذیرش کشور وزارت علوم مبنی بر ممنوعیت شرکت دانشآموختگان کارشناسی در رشتههای کارشناسی ارشد غیرمرتبط از نمونههای بارز واپسگرایی وتمرکزگرایی ویرانگر در نظام علمی کشور است. در غیرکارشناسی بودن این تصمیم همین بس که بدون ارايه دلایل توجیهی و منطقی، صرفا به عبارت کوتاه “آسیبهای زیاد به کیفیت آموزش عالی” بسنده شده است و خود را بینیاز از اقناع مخاطب دانستهاند. مشخص نیست که با چه منطق و سازکار کارشناسی شدهای به این تصمیم اعجبانگیز رسیدهاند!. از وزارت علوم انتظار میرفت پیش از تصمیم نهایی، این موضوع را در فضای علمی و رسانهای کشور به اشتراک میگذاشت تا جوانب آن برای مدیران مربوط بیشتر روشن میگشت. برخلاف عبارت کلی و نادقیق مصوبه که خود را بینیاز از ارايه دلایل لازم دانستهاند، لازم میدانم با ارايه دلایل زیر با این تصمیم مخالف جدی داشته باشم:
• دخالت بیش از حد و خود را متولی صفر تا صد دانستن وضعیت آموزش عالی کشور توسط وزارت عتف تلاشی به خطا و نادرست است. برنامهریزی متمرکز، وجود دهها شورای بزرگ و کوچک (از جمله شورای تازه مکشوف شده سنجش و پذیرش!)، کنکور متمرکز، وابسته بودن همه مراحل ورود به دانشگاه- تحصیل در دانشگاه و دانشاموختگی به تصمیمات وزارت عتف، جذب استاد به صورت متمرکز، تصویب رشته و اجرای رشته با مجوز و.... صدها تصمیم متمرکز دیگر همه از نمونههای غیرضروری ست که به دلیل همین گستردگی وظایف، این وزارت را به نهاد بزرگی که چابکی خود را از دست داده تبدیل کرده است.
• تردیدی نیست که انتخاب رشته در کنکور کارشناسی در فضای رقابتی(و عمدتا رانتی) موسسات کنکور و عمدتا به صورت ماشینی و رایانهای و فضایی مبهم انجام میشود که علاقه و توانایی داوطلب کمترین نقش در این فرایند دارد. بعد از ورود به دانشگاه و آشنایی عمیقتر با کم و کیف رشتههای دانشگاهی، تعدادی از دانشجویان علاقه و توانایی خود را در رشتهای غیر از آنچه که بدان دچار شدهاند میبینند و شرکت در کنکور کارشناسی ارشد بستر لازم برای ورود به آن رشته را فراهم میآورد.
• به شدت معتقدم ورود دانشجویان رشتههای دیگر به کارشناسی ارشد رشته دیگر به مثابه دمیدن روح جدید در رشته مقصد است. به ویژه ورود مهندسان، دانشاموختگان علوم پایه و پزشکان به رشتههای علوم انسانی نه تنها تهدیدی متوجه این رشتهها از جمله رشته تاریخ نمیکند.
بدون تعارف باید تاکید کنم ذهن بیشتر این تازهواردان به «تاریخ» منظمتر، منسجمتر و مسئلهمند تر است. بخش مهمی از اعتلای رشته تاریخ در سده اخیر مرهون همین بده بستانهای علوم انسانی با علوم طبیعی و مهندسی است. بدون روش تحقیق واراداتی از این رشتهها، تحول چندانی در علم تاریخ به وجود نمیآمد.
• برای من تاریخ مهمترین معیار سنجش کارایی یک تصمیم و فرایند است. مروری بر آنچه که از دوره دانشجویی خود تا به امروز شاهد بودهام میتوانم گواهی دهم کیفیت آموزشی و پژوهشی دانشجویان سایر رشتههایی که به کارشناسی ارشد تاریخ آمدهاند نه تنها به هیچ وجه از میانگین متوسط دانشجویان تاریخ کمتر نبوده بلکه در موارد زیادی به افزایش سطح کیفی این رشته و وردیهای خود کمک کردهاند.
• وزارت عتف نباید فراموش کند که دانشجویان رشتههای غیر مرتبط نیز در کنکور یکسانی با دانشجویان رشته مرتبط رقابت میکنند و اتفاقا پیشیگرفتن تعدادی از آنها بر دانشآموختگان رشتههای مرتبط موجب تحسین است نه مستوجب عقوبت. در نتیجه نه حقی از کسی ضایع میشود و نه به ضعف رشته میانجامد. ضمن آنکه طبق ساز و کار وزارت علوم این نودانشجویان از رشتههای غیرمرتبط، ملزم به گذراندن تعداد قابل توجهی واحد جبرانی کارشناسی آن رشته میشوند.
@movarekhan
فاطمه قاضیها (سندپژوه) در گفتگو با ایران (19 تیرماه 1400):
«کار تاریخ تمامی ندارد، گره هر بخش که باز میشود با گرههای تازهای روبهرو میشویم. اما برخی جوانهایی که قدم به این عرصه میگذارند بسیار عجول هستند و خواهان پیمودن یکشبه ره صدساله! اما باید بدانند که تاریخ عجله سرش نمیشود. حوصله میخواهد و استمرار
مهمترین توصیهام به جوانان علاقهمند این است که از موانع نترسند و زود عقب نکشند. گاه بین تازهواردها افرادی را دیدهام که انگیزهشان این است که نگذارند تحقیق درباره فلان بخش به دست دیگران برسد؛ بنابراین وقتی وارد کار میشوند و تازه میفهمند آنطور نیست که فکر میکردند عقب میکشند. اما هنوز اسناد بسیاری است که کسی سراغ آنها نرفته. آنقدر کار انجامنشده هست که نیازی به رقابتهای آنچنانی نباشد.
اغلب کارهایی که در حوزه تاریخ شاهد هستیم بیشتر از سوی افراد علاقهمند انجام میشود. تاریخ تنها کار عاشقان است؛ در آن خبری از منافع مالی و حتی شهرت نیست. البته نمیتوان منکر نقش تشویق شد.
خوشحالم در بین جوانان با پژوهشگرانی روبهرو می شویم که کارهای جدی کردهاند و باعث افتخار هستند.»
@movarekhan
کارگاه مستندسازی اسناد ۲
با حضور:
«ربابه معتقدی»
«صباح خسروی زاده»
«مرضیه کوشکی»
شنبه ۱۹ تیر
@movarekhan
فوری/ ویژه/ لطفا بازنشر
#باهم_نفس_بکشیم
📣 فراخوان کمک به تأمین تجهیزات بیمارستانی و لوازم بهداشتی بیمارستانهای سراون در استان سیستان و بلوچستان
با توجه به شیوع بسیار بالای کرونا در سیستان و بلوچستان، #مهرگیتی وظیفه کمکرسانی به شهرستان سراوان در این استان را برعهده گرفته است.
🔴 بر اساس اخبار، ۸۰ درصد بیماران مراجعه کننده به بیمارستان رازی سراوان علائم بیماری کرونا را دارند.
برای کمک به هموطنان عزیزمان با ما همراه شوید...
شماره حساب: 2-28282000-819-815
شماره کارت : 6219861025199521
شماره شبا: IR400560081581928282000002
بانک سامان به نام #موسسه_خیریه_مهرگیتی
@mehrgitinews
@movarekhan
داستان دو « اشرف» ؛ دو برادر با دو پرسش مختلف و دو راه متفاوت
✍️ قاسم خرمی
پرسش احمد اشرف اين بود كه «چرا در ايران سرمايه داري صنعتي پا نمي گيرد؟» و يك عمر پژوهش كرد تا به همين سوال تاريخي پاسخ بگويدپرسش حميد اشرف اما اين بود كه « چه بايد كرد تا در ايران، سرمايه داري صنعتي پا نگيرد؟» او هم در فرصت اندكي كه براي زندگي داشت هم كتاب و مقاله نوشت و هم دست به اسلحه برد تا به همين پرسش اساسي و البته فلج كننده پاسخي اجمالي ارائه كند. محمدرضا شاه پهلوي البته به هيچ كدام از پرسش كنندگان، پاسخ قانع كننده اي نداد. حميد را كشت و احمد را راند و خودش هم رفت. جامعه و اقتصاد لاغر ايران ماند و دهها پرسش بي پاسخ!
متن کامل یادداشت در کارخانه دار
@movarekhan
🎙برنامه رادیویی سیری در تاریخ ایران
نگاهی به
ساختار شرکت ملی نفت ایران
از ابتدا تاکنون
با حضور:
🔹دکتر سعید محمدخانی
📻رادیو ایران
🗓پنج شنبه 27 خرداد ماه 1400
🕙ساعت 11:15 دقیقه صبح
@movarekhan
فصلنامه تاریخ نو شماره ۳۱ و ۳۲
فایل کامل مقالات
@movarekhan
🎙برنامه رادیویی سیری در تاریخ ایران
بررسی سودها و زیان های
ملی شدن صنعت نفت ایران
از منظر سیاسی و اجتماعی
با حضور:
🔹دکتر سعید محمدخانی
📻رادیو ایران
🗓پنج شنبه 20 خرداد ماه 1400
🕙ساعت 11:15 دقیقه صبح
@movarekhan