شبکه علمی تاریخنگاران ایران www.movarekhan.com ارتباط با ما از طریق تلگرام: @movarekhan_admin ارتباط با انتشارات مورخان: @movarekhan_publication ارتباط با ما از طریق ایمیل: info@movarekhan.com
«حسن نفیسی»؛ دولتمردی سخاوتمند در ایراد اتهام به رقیبان!
✍🏻علی الله جانی
«حسن نفیسی» (به شماره کارمندی ۲۳۵۳ شرکت نفت انگلیس و ایران) بی تردید یکی از مهم ترین و بلندپایه ترین شخصیت های سیاسی تاریخ معاصر ایران است. نفیسی در دوران اشغال کشور توسط متفقین در جنگ دوم جهانی، عهده دار وزارت دارائی در کابینه محمدعلی فروغی بود؛ مقامی حساس در مقطعی بحرانی.
او برادر آقایان علی اصغر مودب نفیسی (پزشک و پیشکار محمدرضا پهلوی در دوران ولایت عهدی) و سعید نفیسی (مورخ و ادیب شهیر) و شوهر خواهر علی امینی (نخست وزیر دهه ۴۰ شمسی) است.
نفیسی در خاطراتش، بی ملاحظه و بسیار سخاوتمندانه به اشخاصی که از عملکرد او انتقاد می کردند و یا زاویه ای با وی داشتند انگ چسبانده و آن ها را نوکر انگلیس یا آمریکا، عامل سرویس های امنیتی خارجی، خائن، وطن فروش و یا دست نشانده کشورهای خارجی خطاب کرده است.
@movarekhan
تصویری از مصاحبه روزنامه رستاخیز با دکتر فیروز نادری در ۱۸ شهریور ۱۳۵۷
#عبدی_مدیا
@movarekhan
مدرسه مطالعات فضا (معماری و شهر) باشگاه اندیشه و کوبه برگزار میکنند:
نشست تأثیر مشروطه ایرانی بر عمارتگری ایرانیان
با حضور:
شهرام یاری (پژوهشگر حوزه مشروطه)
یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
@movarekhan
تصویر: تاجران تبریز با اکراه، تردید و نارضایتی در حال داد و ستد با پول کاغذی هستند. سال ۱۲۹۴ میلادی، بازار تبریز، حکومت ایلخانی.
🔹ساخته شده توسط هوش مصنوعی میدجورنی، با دادههای من*
*منبع: اینستاگرام «مهران غازانی»
@movarekhan
نشست تخصصی «سرشماری جمعیت در دوره قاجاریه» به همراه نقد و معرفی کتاب جغرافیا و عدد نفوس اهالی مملکت کرمان
سخنرانان:
🔹سیدمحمدعلی گلابزاده
🔹محسن روستایی
🔹اعظم علیخانی
🔹امین محمدی (مصحح کتاب)
🔹مصطفی نوری (دبیر نشست)
زمان: چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۰-۱۲
مکان: ساختمان آرشیو ملی ایران، طبقه هفتم، سالن پرهام
@movarekhan
📔رونمایی و نقد و بررسی کتاب باستان شناسی ایران ساسانی
سخنرانان:
#دکتر_روزبه_زرین_کوب
#دکتر_علی_رضا_سرداری
#دکتر_محمد_رضا_سعیدی
#_دکتر_میثم_لباف_خانیکی
دبیر نشست:
#مجتبی_باقر_شاهی
🗓 چهارشنبه 6 اردیبهشت 1402 ساعت 14
💢سازمان مطالعه و تدوین (سمت)💢
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
@movarekhan
کتاب «اول اصلاح اقتصادی: مجموعه مقالات علی اکبر داور» اثر «حسن رجبی فرد» در بخش اقتصاد سومین دوره جایزه ملی کتاب سال جوانان، اثر برگزیده شد.
«مورخان» کسب این موفقیت را به این جوان خوشفکر و پرتلاش تبریک گفته و برایشان تداوم توفیق در کوشش های علمی شان را دارد.
شایان ذکر است نخستین کتاب ایشان با عنوان «استبداد منور» از سوی «انتشارات مورخان» منتشر و به دوست داران و علاقمندان تاریخ معاصر ایران عرضه شده است.
@movarekhan
آیا آمریکا خود تسخیر سفارتش را کارگردانی کرد؟ ( «رالف شانمن» علیه «سرهنگ توکلی»)
✍🏻 محمد فتحی زاد
🔺نام «شانمن» در خاطرات بسیاری از چهرههای سرشناس از جمله غلامحسین ساعدی ذکر شده و جملگی خاطرات در مورد او بار منفی دارد. ساعدی در مصاحبه با تاریخ شفاهی هاروارد میگوید: «یک بابایی بود که من در آمریکا با او آشنا شده بودم رالف شانمن و این آدمی بود که فراوان اسناد و مدارک و اینها جمع کرده بود، از ایران. یک روز در خیابان به هم برخوردیم و او خیلی آشفته حال بود که جا و پول و اینها ندارد که میخواهد بیاید خانة من. گفتم قدمت روی چشم بیا و این درست همزمان با این هم مثلاً آتاشهی روسی هم مثلاً آدمی بود مثل سیدورسکی آمده بود مرا دعوت بکند به شوروی و چند تا مخبر روسی بودند که آمدند با من مصاحبه کردند راجع به انقلاب. من خیلی راحت هستم، حالا ازیکطرف امپریالیسم جهانخوار در خانة ما بود و از طرف دیگر هم نمایندة «پایگاه اصلی سوسیالیسم»!
🔺شاملو نیز آن هنگام که تهران مصور از او میپرسد «پس از سقوط رژیم سابق، چهرههای عجیبوغریبی ظاهر شدند که نامشان برای ملت آشنا نبود. اینها بیشتر کسانی هستند که بیرون از ایران فعالیت داشتهاند، حوالی کاخ سفید و زیر نظر پلیس آمریکا تظاهراتی با رویپوشیده علیه رژیم شاه داشتهاند، و اینک که با جلال و جبروت و پس از آن که ملت ۵۰ هزار کشته داد!! و همین کشتهها راه بازگشت آنها را هموار کرد، به وطن بازگشتهاند. آنها را که سالها در این زندان بزرگ زیستهاند، قبول ندارند، آنها انقلابیون روزهای آخرند، در دو سال و نیمی که دور از وطن میزیستید، با هیچکدام اینها برخورد داشتهاید؟» یاد شانمن میافتد: «بله. چهرههای بهراستی عجیبوغریب!...»
🔺یکی، دو ساعت پیش از شروع برنامه، ما را به خانۀ یکی از آن «آمریکاییهای خوب» بردند که با «دیگران» آشنا بشویم. صاحبخانه یکی از ایرانشناسان فارسیدان آمریکایی بود. جوان کنفدراسیونی در آن جا بود و یک ایرانی دیگر که ظاهراً از روز قبل مهمان آن ایرانشناس بود و رفتاری عشوهآلود داشت و در اتاقها با جوراب میگشت و پیدا بود که خانه خودی است و هنگامی که ما را به هم معرفی کردند، دهانم از حیرت باز ماند. اسم شریف حضرتش دکتر یزدی بود، کسی که چند بار دیگر حرفش را شنیده بودم و همیشه شیخی قشری و اهل پاکی نجسی ازش در ذهنم ساخته شده بود. این که زن من مجاور ایشان نشسته بود و پس از چند لحظه با نفرت جای خود را عوض کرد آن قدر مرا متعجب نکرد که دریافت این واقعیت که تدارککنندۀ این کنفرانس با شرکت آقای دکتر یزدی (مذهبی؟) و دوستان آمریکایی (سیا؟) و همرزمان رالف شانمن (کیفی؟)، درست همان شاخۀ کنفدراسیون (مائوئیست؟) است!
🔺در همین ایام آمریکاییها چهره ناهمگون دیگری را در میان انقلابیون صاحب قدرت شناسایی کردهاند، سرهنگ ناصر توکلی! مأمور حذف او رالف شانمن است که با عناوین پر طمطراقی نظیر عضو هیئت اجرایی کمیته آمریکایی حقوق بشر و رئیس دادگاه رسیدگی به جرائم آمریکا در هندو چین به جامعه معرفی میشود. مأموریت اصلی شانمن حذف و تخریب امرای ارتش است و مهمترین هدف او نیز سرهنگ ناصر توکلی است که مطبوعات از او بهعنوان "ریاست ستاد عملیات ارتش ملی" و خودش در کتاب خاطراتش با عنوان "رئیس ستاد انقلاب" از خود یاد میکند.
🔺 آمریکا یک هفته پس از جلوگیری از تسخیر سفارتش در ایران، عامل این کار را توسط یک مأمور سازمان سیا ترور شخصیتی می کند تا ضمن ازبینبردن مزاحمتهای وی در حقیقت فضای لازم برای حمله مجدد به سفارت آمریکا را مهیا میگرداند. روزنامه جوان در گفتگو با یک کارشناس امنیتی مینویسد «امروز در دانشگاههای امنیتی آمریکا و سیستمهای اطلاعاتی غرب یکی از مباحثی که تدریس میشود، یکی از شگردهای بازپسگیری یک کشور مستعمره پس از سقوط این است که به عوامل خود در آن کشور دستور میدهند به سفارتخانه کشور استعمارگر حمله کنند و آن را در تسخیر خود قرار دهند و با این استدلال که سفارتخانهها بخشی از خاک کشور استعمارگر است، با لشکرکشی به کشور موردنظر، نظام استعمارگر را مجدداً مستقر کنند. واقعه طبس، کودتای نوژه و... در راستای همین استراتژی آمریکا بود»
🚫 یادآوری: انتشار یادداشت های وارده به معنای تایید یا موافقت با محتوا نیست. «مورخان» از نقدهای صاحب نظران درباره مطالب منتشر شده استقبال می کند.
@movarekhan
سوال یا مساله؟ در اهمیت فهم مساله در علوم انسانی (بخش اول)
✍🏻 مجید علیپور (سردبیر مورخان) / فصلنامه فرهنگی اجتماعی قاف شماره 12
درآمد
یکی از اصلی ترین دلایل تاکید بر مطالعه و پژوهش های روشمند در علوم انسانی و لزوم برخورداری پژوهشگران از تحصیلات دانشگاهی، آن است که پژوهشگر را به درکی نو و متفاوت از پدیده ها، موضوعات و سوژه ها می رساند که با دانسته های پراکنده و چه بسا گسترده یک علاقمندِ صرف به موضوعات فرهنگی، سیاسی، مذهبی، جامعه شناختی، تاریخی و ... تفاوت های کلی دارد. کنایه ای که گاه حواله برخی مدعیان می شود و آنها را با تعبیر «اقیانوسی به عمق یک بند انگشت» می نوازند، اشاره ای ضمنی به همین مهم است: جماعتی با مطالعات وآگاهی هایی چه بسا گسترده اما با شناختی اشتباه و گمراه کننده از «مساله»!
توضیح این نکته ضروری است که بر سر تعریف و حدود و ثغور الفاظ و اصطلاحات در علوم انسانی همواره اختلاف نظر وجود داشته و مطمئنا در آینده نیز خواهد داشت. این توضیح را از این بابت ضروری دانستیم که چه بسا همین تعریف ها نیز نزد دانش آموختگان و صاحب نظران حوزه های مختلف، محل اشکال و ایراد باشد. از همین روست که می بایست روش منسوب به «ابن سینا» را همواره مد نظر داشت. مشهور است که این فیلسوف بزرگ، اصرار داشت پیش از ورود به هر بحثی، مفاهیم و اصطلاحات مورد استفاده را به صورت جامع و مانع تعریف کنند تا از سویی از ایجاد ابهام برای مخاطبان جلوگیری شود و از سوی دیگرمانع از به انحراف کشیده شدن بحث و دامن زدن به مشاجرات و لفاظیهای بیثمر گردد.
فهم چیستی مسایل در علوم انسانی، نیازمند تسلط نسبی بر مبانی نظری و روش شناختی در آن حوزه از علم است که اگر مدعی فاقد صلاحیت های لازم در آن خصوص باشد، چه بسا همان دانسته هایی که سالهای طولانی از عمرش را علاقمندانه صرف گردآوردن و دانستن آنها کرده، اسباب گمراهی بیشترش شود. با اینحال فاجعه آنجایی است که چنان شخصی بر مصادر سیاست گذاری و مدیریت جامعه بنشیند و یا در مقام «مرجع علمی» جمعیتی قرار گیرد و با تکیه بر دانشی که گمان می کند از آن برخوردار است، تصمیم هایی اتخاذ و یا آموزه هایی را ترویج نماید که به جای حل مسایل مبتلابه جامعه، پیامدهای مخرب و گمراه کننده آن، سالهای سال بر وضعیت مردم و جامعه تاثیر بگذارد.
مفاهیم و اصطلاحاتی که شناخت و تعمق در آنها در علوم انسانی (به ویژه علم الاجتماع) اهمیت حیاتی دارند و لازم است در حدود و ثغور و چیستی آنها دقت نظر بسیار داشته باشیم؛ متنوع و گسترده اند (از جمله آنها می توان به "سوال" ، "مساله"، "شبه مساله" ، "مساله سازی"، "نامساله"، "مغالطات"، "شبه علم" و ... اشاره کرد.)؛ اما بدون شک یافتن فهم مناسبی از «مساله» در علوم انسانی از بنیادی ترین و مهم ترین آنهاست. اهمیت دست یافتن به تعریفی درست از «مساله» و «مساله پردازی» در علوم انسانی از آن جهت است که اگر پژوهشگر (مدعی) نتواند مسایل جامعه را به درستی شناسایی، تبیین و طرح کند، چه بسا چنان درگیر «شبه مساله ها»، «مساله سازی ها»، «نامساله ها» و ... می شود که تلاش های ولو صادقانه اش برای گذار از چالش ها و مشکلات جامعه، خواه ناخواه به خلق چالش ها و مشکلات جدیدی منجر می شود که نه تنها کمکی به بهبود وضعیت جامعه و مردمش نمی کند بلکه دستیابی به اهداف و آرمان ها را به مراتب دشوارتر، پیچیده تر و پرهزینه تر هم می سازد.
ادامه در لینک
@movarekhan
بازروایت تاریخ و بازنمایی جدید از رضاشاه
✍ امین آریان راد
🔸رضاشاه پهلوی طی سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ بر ایران حکومت کرد. در دوره او تحولات عمده ای در ایران روی داد. بر همین اساس برخی از مورخان شکل گیری ایران نوین را مدیون کوششهای رضاشاه دانسته اند.
🔸در دوره پس از انقلاب، در بازروایت تاریخ دوره رضاشاه پهلوی، تکیه عمده ای بر چگونگی کودتای ۱۲۹۹ و نقش انگلیسیها در آن گردید. در این بازروایت برخی اقدامات دوره رضاشاه مسکوت گذارده شد و برخی دیگر همانند کشف حجاب، سرکوب متنفذان محلی و یا کشیدن راه آهن با تحلیلهای ناشی از توهم توطئه همراه گردید. روایتی آنچنان نامنسجم که هیچ گاه امکان بروز و ظهور به شکل یک "تاریخ مدون" از دوره رضاشاه را نیافت.
🔸به هر رو در چنان شرایطی، در اردیبهشت ۵۹ صادق خلخالی، در پی تخریب مقبره رضاشاه برآمد اما ردی از جسد او نیافت.
رفته رفته، تشکیک در تاریخ نگاری رسمی حکومت در پی ارائه روایت های رقیب در زمینه کارنامه رضاشاه پهلوی به مدد اینترنت و ماهواره، ارائه خوانش های مختلف از حکومت اسلامی و حجاب اسلامی، فساد مالی گسترده، تعدد مراکز تصمیم گیری در ساختار قدرت و در نتیجه ناکارآمدی حکومت زمینه ساز بازروایت تاریخ و ارائه بازنمایی تازه از رضاشاه پهلوی گردید. در شکل عامیانه این باز روایت، رضاشاه پهلوی نه فردی وابسته و عامل انگلیسیها، قلدر، بی سواد و دزد بلکه مستقل و هواخواه آلمانیها، میهن دوست، فسادناپذیر، جلوتر از زمانه خودش و خواهان حکومتی متمرکز بازنمایی گردید.
در چنین شرایطی زمانی که اعتراضات دی ماه ۹۶ پیش آمد، "رضاشاه روحت شاد" به یکی از شعارهای معترضان تبدیل شد. البته کسانی که چنین شعاری میدادند نه خواهان اعاده پادشاهی بلکه خواهان حکومتی متمرکز، عملگرا و فسادناپذیر بودند.
🔸چند ماه بعد در اردیبهشت ۹۷ طی عملیات توسعه حرم شاه عبدالعظیم مومیایی ای پیدا شد. مقامات حکومت و برخی از مورخان رسمی، به خاطر "شرایط حساس" آن روزها، انتساب این مومیایی به رضاشاه را تکذیب کردند تا مبادا با چالش جدیدی روبرو شوند. اجازه انجام آزمایش دی ان ای داده نشد، برخلاف اردیبهشت ۵۹، جسد یافته و شناخته شد اما در جای نامشخصی دفن گردید تا پرونده بسته شود.
🔸در نگرش انتقادی نسبت به این دو بازنمایی، نمیتوان رضاشاه را عامل اصلی کودتا دانست. نقش انگلیسیها در آن کودتا روشن نیست و به سادگی قابل تایید یا تکذیب نیست. اقدامات دوره او، همانند کشف حجاب، سرکوب عشایر، تشکیل فرهنگستان ایران و ... را نمیتوان فقط حاصل اندیشه و عمل خود او دانست، و ساده اندیشانه یا مغرضانه به بیگانگان منتسب کرد. پرونده رضاشاه همچنان باز است.
@movarekhan
«از جمله اقدامات خانمهای آزادیخواه این بود که برای تعلیم و تربیت دختران با زحمات زیاد و صرف وقت و مال و تحصيل اعانه و کمک چندین مدرسهٔ دخترانه که هنوز هم باقی است، افتتاح کردند. خانمهایی که تا حدی از نعمت معلومات برخوردار بودند بدون مزد و اجر مجاناً با شور و شعف معلمی آن مدارس را عهدهدار گشتند و در اندک زمانی عدهٔ زیادی دختران در مدارس جديدالتأسیس به تحصیل پرداختند.
حاجی شیخ فضلالله و سایر مستبدین که مقصود و منظوری جز برچیدن دستگاه تجدد و مشروطیت نداشتند و اسلام را حربهٔ برندهٔ خود قرار داده بودند، تحصیل دختران و تأسيس مدارس نسوان را مخالف با شرع انور اعلام داشتند.
کسانی را که طرفدار تحصيل و تربیت دخترها بودند، بابی و بیدین و مخالف اسلام خواندند و بعضی از مردمان نادان و جاهل سر راه معلمان و دخترهایی را که میخواستند به مدرسه بروند میگرفتند و آنها را بیعفت میخواندند و تف به صورت دخترهای بیگناه میانداختند، این بود قسمتی از رفتار و کردار کسانی که خود را حامی دین اسلام میخواندند و مشروطهٔ مشروعه میخواستند. »
(مهدی ملک زاده، 1383، ج3: 594)
@movarekhan
✅ آیین نکوداشت بهمناسبت یکصدمین زادروز دکتر عبدالحسین زرینکوب
زمان برگزاری: ۹ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۸-۱۴
در تالار فردوسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
@movarekhan
دو سده مذاکره در تاریخ دیپلماسی ایران
«مذاکره با خرس؛ مطالعه تجربه موردی کاربست ابزار دیپلماسی به عنوان فرصتی برای بقای ایران»
@movarekhan
ازآغاز دهه ۱۹۳۰ دستگاه ترور شهروند خودی به دستور #استالین در یک ششم مساحت خشکی کره ی زمین به راه افتاد. شهر و روستا و دور و نزدیکش فرقی نمی کرد. دیگر دوره بازداشت های تک و توک به سر آمده بود و زمان دستگیری های گسترده فرا رسیده بود. ماشین های سواری جوابگو نبودند. مسئولین متعهد ان کا و د پیشنهاد استفاده از کامیونت های حمل نان را مطرح کردند که مورد قبول رهبر #شوروی قرار گرفت. پیشنهاددهندگان دو دلیل قانع کننده آوردند: یکی اینکه مردم از گستردگی هولناک دستگیری ها و سرکوب ها آگاه نشوند. و دلیل بعدی هم اینکه، مردم با دیدن کامیونت هایی که روی اتاقشان نوشته شده "نان" خیالشان راحت می شد از اینکه قحطی ای درکار نیست و نان برای همه هست.
تا اینکه به سال ۱۹۳۷ رسیدیم. مخوف ترین سال تاریخ هزارساله ی روسیه. دستگیری ها به حد جنون آوری زیاد شده بود. کارمندان ان کا و د کلافه شده بودند. هر روز می بایست صدها نفر را به منطقه ی نظامی حفاظت شده ی خارج از شهرها ببرند و تیرباران کنند. اعضای دسته تیرباران از کار زیاد شاکی شدند. مسئولین عالی رتبه ان کا و د متوجه شدند که اگر همین طور ادامه بدهند، دسته های تیرباران شوروش خواهند کرد. شما فقط تصورش را بکنید٬ فقط در شهر مسکو، در طول یک روز کاری، روز بیست و هشتم فوریه سال ۱۹۳۷، "پانصد و شصت و دو" زندانی تیرباران شدند. حضرات ان کا و د شور کردند و به پیشنهاد رئیس کارگزینی ان کا و د شهر مسکو، آقای ایسای بِرگ، تصمیم گرفته شد تا از کامیونت گاز یا دوشِگوبکا برای اعدام زندانیان استفاده شود.
چهار سال پیش از آنکه نازیها از وانت گاز استفاده کنند, حکومت شوروی از آن برای اعدام شهروندان خودی استفاده می کرد. شهروندانی که ذیل ماده ی ۵۸ قانون جزای شوروی، بعنوان "#دشمن ملت" (شما بخوانید دشمن استالین) محکوم به اعدام می شدند. و روی اتاقک این کامیونت ها همچنان نوشته می شد: "نان". نظام شوروی برای زنده ماندن نیاز به خوردن این "نان" داشت. و زندانیان سیاسی که پنجاه نفری لخت مادرزاد درون این کامیونت ها چپانده می شدند بسوی مرگ ...
علاوه بر اسناد بجا مانده از دهه سیاه سی، #سولژنیتسین هم در کتاب "دویست سال باهم" به کامیونت های دوشگوبکا می پردازد.
https://www.instagram.com/p/ClTQ_U9qBL-/
@movarekhan
#فراخوان_مقاله
نقش زنان در تحولات تاریخ ایران
تاریخ اندیش
@movarekhan
#نشستعلمی
#سه شنبه های تاریخ پزشکی
ارائه مقاله:
نقد و بررسی مقالات و پژوهشهای بیماری های دوره قاجار (۱۱۷۵ تا ۱۳۰۴)
باحضور:
دکتر سید علیرضا گلشنی
دکتر قباد منصوربخت
دکتر محمد ابراهیم زحلی نژاد
سهشنبه ۲۳ خرداد ماه
http://class1.vu.sums.ac.ir/teb2
@movarekhan
اواخر حکومت پنجمین ایلخان، گیخاتو، بهسبب تشریفاتهای زیاد حکومت و بذل و بخشش افراطی شخص پادشاه و عدم وجود ذخایر مالی دیگر برای جبران خلل خزانه، برخی از امرا و وزیر وقت، صدرالدین زنجانی، اندیشیدند که شاید بتوان با الگو گرفتن از روش پولی قوبیلای قاآن یا حکومت مغول چین (یوآن)، که از طریق اسکناس بود، کسری طلا و نقره را با گردش پول جدید جبران کرد. این پیشنهاد وقتی به گیخاتو خان داده شد پسندیده گشت و دستور چاپ و نشر پول کاغذی داده شد.
این اسکناس که به نام چینیاش: چاو (Chao)، نامیده میشد، بهعنوان اولین اسکناس تاریخ ایران، به فرمان گیخاتو در پایتخت وقت، تبریز، در محلی که چاوخانه نام گرفت چاپ و نشر شد.
چاو ایلخانی کاغذی به شکل مربع بود که روی آن کلماتی با الفبای خطایی (احتمالاً فاگسپا) نوشته شده و سپس عبارت شهادتین داشت و نیز پایین نام بودایی پادشاه، یعنی ایرنجی تورچی نوشته شده بود.
هرچند حکومت جبر قاطعی برای استفاده از اسکناس به جای سکه در مبادلات داده و جزاهای سنگینی نیز در عدم اطاعت از آن فرمان صادر کرده بود، امّا ورود چاو به بازارها و بازار تبریز که تعیینکنندهٔ وضعیت بازارهای کل مملکت بود، در میان مردمی که هیچ پیشینهٔ ذهنی از اسکناس نداشتند شوک بزرگی وارد کرد.
تاجران، کسبه و عموم مردم با اکراه و نارضایتی با اسکناس برخورد کردند و چون یارای مخالفت علنی به سبب حکم نافذ و جزای سنگین نداشتند لاجرم یا در خفا با زر معامله کردند و یا دست به اعتصاب به صورت خروج از شهر زدند و در باغات تبریز مستقر شدند چنانچه شهر تا حد زیادی خالی شد و این برای رنود فرصتی برای فساد و آشوب میداد.
گیخاتو که شادمان برای دیدار از بازار تبریز و معاملات نو رفته بود، آن را تعطیل دید و تعجب کرد، وزیر هرچند خواست بهانه کند که مردم به علت فوت یک عالم، طبق سنت تبریزیها بازار را تعطیل کردهاند، امّا بالاخره طی چند روز همه چیز علنی شد و برخورد خشن مردم با دیوانسالارها در نماز جمعه و افزایش تقلب و عدم کارایی خشونت حکومت و بحرانیتر شدن اقتصاد بالاخره گیخاتو فرمان جمعآوری چاو و تعطیل کردن چاوخانهها را داد.
* تصویر: ساخته شده توسط هوش مصنوعی میدجورنی، با دادههای نویسنده (مهران غازانی)
@movarekhan
راینهارت کوزلک، تاریخ نگری بیگانه در سرزمین تاریخ نگاری
گفتگوی محسن آزموده با عیسی عبدی
راینهارت کوزلک یکی از مهم ترین و شاید بزرگ ترین مورخ و نظریه پرداز تاریخ در آلمان بعد از جنگ جهانی دوم است که در دانشگاه هایدلبرگ به تحصیل همزمان در تاریخ، فلسفه و جامعه شناسی پرداخت و در دهه 1950 با دفاع از پایان نامه دکترایش با عنوان «نقد و بحران» عملا وارد عرصه تعاملات دانشگاهی شد...
متن کامل گفتگو را در آدرس زیر بخوانید:
https://www.magiran.com/article/4409914
@movarekhan
📔آیین یادبود استاد فرزانه زنده یاد سید عبدالله انوار
سخنرانان:
#مهدی_محقق
#نوش_آفرین_انصاری
#پری_زنگنه
#احمد_مسجد_جامعی
#فاطمه_قاضیها
#نصر_الله_حدادی
#پویا_آریان_پور
#کاوه_خورابه
🗓 دوشنبه 11 اردیبهشت 1402، ساعت 17
🏡 سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
@movarekhan
روایت تاریخ به انتخاب مورخ به سبک کلایدسکوپ
✍🏻مصطفی کریمی (دانشجوی مقطع دکتری تاریخ)
چه اتفاقی میافتاد اگر به عنوان یک پژوهشگر تاریخ، تصمیم میگرفتید چه قسمتی (مقدمه، متن و سرانجام) را از یک روایت تاریخی را مطالعه کنید و الزامی نداشته باشید تا یک حقیقت تاریخی را به ترتیب قسمتهایی که ثبت شده یا رخ داده است، بخوانید؟ آیا در این روش درک ما از تاریخ یکسان خواهد شد؟
این ایده و پیشنهاد که بعضا بصورت خواسته و ناخواسته در تحقیقات تاریخی اتفاق می افتد این بار بصورت یک سریال از سوی شرکت نتفلیکس پیاده سازی شده است و با این ایده، دنیای سریال سازی را تکان دادند. این تصمیم و نبوغ ، کاری کرده تا تماشای سریال کِلایدِسکوپ (Kaleidoscope) حداقل برای دانشجویان رشته تاریخ از بعد مباحث روش تحقیق از واجبات باشد. در این یادداشت ضمن معرفی سریال و ویژگی های خاص آن، نکاتی را در مورد تاریخ نگاری و چگونگی روایت نگاری تاریخی، اهمیت منبع شناسی و یادآوری مباحث روش تحقیق تاریخی آورده می شود.
ادامه مطلب در http://www.movarekhan.com/blog/Kaleidoscope/
@movarekhan
هركس تواریخ را خوانده میداند چقدرها معیوب و بیمعنی است! - 1313 ه.ق.
میدانم كسی كه این روزنامه را قرائت كند چون عهدی نگذشته و آنچه نوشتهایم عینا مشاهده میكند ایراد خواهد گرفت كه اینهمه اباطیل و طول كلام برای یك سلام و یا ورود یك سلطان چه حاجت. همهكس تخت مرمر را دیده، دریای نور الان موجود است و سلام را مشاهده میكند. چه لازم به این تفاصیل و زحمت فوق العاده بود كه نویسنده كشیده. لیكن اینطور نیست و از اول بنا و وضع تواریخ ایران مغشوش بوده و هست و هیچ مورخی ضبط این چیزها را نكرده. در لباس و عادات و جزئیات و فرمایشات سلام و اندرون و شكار و سواری هیچ ننوشته، تماما عبارتپردازی و تملق است. فرضا شكاری [را] تفصیل داده. اگر پادشاه جغد و گنجشكی هم نزده باشد او صد شیر و پلنگ و مرال ضبط كرده. اگر كلمهای فرمایش كرده صد كلمه به عبارات مغلق بیمعنی شرح داده و آخر حرف او معین نمیشود. اگر جنگی كرده و شكست خورده تماما به فتح و ظفر نسبت داده. فقط كلیات امر و آن هم بطور رسمی درج كردهاند و جهت همان تصورات بیمعنی بوده و گمان میكردند همیشه سلاطین به یك قسم بوده. لباس و سلام و كارهای آنها ابدا تغییرپذیر نیست و حال آنكه همیشه در تغییر است. لباس عهد فتحعلی شاه چه قسم بوده و حالا چهجور است. كلاههای آنوقت با حالا نیم ذرع فرق كرده و كوتاه شده. آن لباسها هیچ نیست. پردور نمیرویم كدامیك از كارهای شاه عباس و نادر شاه افشار و كریم خان زند را الان میدانیم یا نوشتهاند، مگر كلیات امور آنها را. چه قسم سلام مینشستند، لباس و ترتیب قشون و كردار آنها چه بوده، چند عدد زن داشتند، كدام محترم بود، اولاد چه داشتند. اگر هم نوشتهاند مثل دره نادری و جهانگشای نادری چیزی بیسروته و تمام عبارات به ذهن دور كه ابدا مطلب دست نمیدهد. محل جنگ را نمینویسند. اسم آن را نمیبرند، چه رسد به مجلس عیش و سور و شكار و مهمانی و قس علیهذا فعلله و تفعلله. بكلی برخلاف تواریخ فرنگ است كه از چهار صد و هشتاد سال قبل از عیسی تاكنون نكات جزئیه یك نفر سردار یا وزیری معلوم است، چه برسد به سلاطین بااقتدار. «هرودوت» مورخ یونانی همانطور تاریخ نوشته كه الان در پاریس و لندن پس از هزار سال تمدن و ترقی مینویسند. «پلوتارك» مورخ كه سردارهای رمن و یونان را تتبع میكند تاكنون نتوانستهاند یك صفحه آن را بنویسند. حتی بعضی از قسمتهای آن مفقود شده مورخین محترم با علم فرنگ نتوانستهاند آن چند صفحه را طوری بنویسند كه مطابق با اصل باشد. هركس بخواند به آن موقع كه برسد میداند كه از دیگری است.
هزار سال بعد كسی چه میداند كه شاه چه قسم كشته شد و پسرش چه قسم آمد و نشست. تخت مرمر چه بود. تاج كیان چیست. هركس كجا ایستاد. مثل اینكه ماها نمیدانیم. اگر اینطور است كه مورخین عهد ما شرح میدهند و در روزنامههای رسمی درج میشود كه نباید صحیح باشد. پس از این روزنامههای محرمانه است كه دروغ مورخ عهد مثل اعتماد السلطنه و سپهر و غیره معلوم میشود. اسكندر بیك منشی یا خواندمیر یا میرزا مهدی خان هرچه به میل سلطان بوده نوشته و تمام را به عبارتپردازی و كلمات مغلق پرداختهاند، مقصود اظهار كمالات خود بوده نه تاریخ، چه میدانیم راست است یا دروغ. صدق و كذب مورخ معلوم نیست. هرچه گفتهاند نوشته و بعضیها را هم محض خوشآمد برخلاف واقع ثبت كرده. هركس تواریخ را خوانده میداند چقدرها معیوب و بیمعنی است، و السلام خیر ختام. (سالور، 1374: ج2، 6/1014)
مأخذ: سالور، قهرمان میرزا. 1378. روزنامه خاطرات عینالسلطنه. 10 جلد. به كوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.
@mirasmaktoob
@movarekhan
عید باستانی نوروز را به عموم ایرانیان عزیز و همراهان دانشور «مورخان» تبریک عرض می کنیم.
@movarekhan
سوال یا مساله؟ در اهمیت فهم مساله در علوم انسانی (بخش دوم)
✍🏻 مجید علیپور (سردبیر مورخان) / فصلنامه فرهنگی اجتماعی قاف شماره 12
از سوال تا مساله ( طی مسیری از جهل تا آگاهی)
در بیان تفاوت میان «سوال» (Qustion) با «مساله» (Problem) معمولا به تمثیل هایی چون تماشای منظره یک بیشه/جنگل متوسل می شویم. فرض کنید مسافری بر بالای تپه ای ایستاده و به جنگلی که در پای کوه قرار دارد، می نگرد. این مسافر فرضی حتی اگر به دفعات بر بلندای همان تپه بایستد و به جنگل زیر پای خود بنگرد، چه بسا بعد از مدتی با تکیه بر همین مشاهداتش ، خود را صاحب یک چشم انداز/ دید کلی تصور نماید و با اعتماد به نفسی مثال زدنی درباره آن جنگل اظهارنظر کند و آن را بسی زیبا و دلربا توصیف و دیگرانی را هم برای مشاهده و حضور در آن جنگل ترغیب و یا به عکس، بسیار ناخوشایند و هراسناک وانمود نماید و بقیه را از حضور در آن صحنه باز بدارد. اما اگر به جای قضاوت های سطحی، شخصی و خیال پردازانه، دل را به دریا زده و وارد آن جنگل شود، مدتی را در آن سپری نماید و زوایای مختلف آن را بپیماید و از نزدیک با استعدادها و مواهب و یا آسیب ها و مخاطرات موجود آشنا شود؛ آنگاه به سطحی از شناخت و آگاهی نسبت به «سوژه» دست می یابد که یقینا از چنان فاصلهء زیادی نه تنها قابل مشاهده بلکه حتی قابل تصور هم نبودند.
پرواضح است که اگر این شخص بعد از سفر پرماجرایش دوباره در همان نقطه آغازین بایستد و به همان بیشه بنگرد (گرچه بازهم در ظاهر، دیدی کلی نسبت به آن دارد) اما تعریف و توصیف او از آن پدیده/سوژه تا چه اندازه با شناخت و فهم نخست او متفاوت خواهد شد.به عبارت دیگر میان «دید کلی» او قبل از ورود به جنگل با «دیدگاه کل نگر» او به هنگام بازگشت، تفاوت عظیمی خواهد داشت.
اکنون می توانیم تمایز دقیق تری بین دو مفهوم «سوال» و «مساله» در پژوهش های علوم انسانی قائل شویم. در مثال فوق ، پرسشهای مسافر فرضی تا پیش از ورود به آن بیشه و تا زمانی که با زوایای مختلف سوژه آشنا نشده بود (همانند پرسشهای مکرر کودکان از اطرافیان) چیزی بود از «جنسِ جهل» :
۱. آیا در این بیشه حیوانات درنده هم زندگی می کنند؟
۲. چه تعداد از درختان این جنگل میوه دار و چه تعداد بدون میوه اند؟
۳. برکه ای که بخشی از آن از میان شاخ و برگ درختان پیداست تا چه اندازه باتلاقی و خطرناک است و تا چه اندازه مناسب برای شنا و ماهیگیری؟
۴. ...
درحالی که مسایل و پرسشهای مسافر بازگشته از بیشه (با توجه به مدت توقف او در محل و میزان آگاهی هایی که در آن مدت از زوایای مختلف آن به دست آورده) از «جنسِ آگاهی» است:
۱. کدام ظرفیت های این جنگل در کوتاه مدت قابل فعال کردن است؟
۲. دست بردن در طبیعت آن و بهره برداری از منابع موجود، تا کجا می تواند به حیات آن و چرخه زیست در منطقه آسیب غیرقابل جبران وارد نکند؟
۳. ...
۴. ...
پژوهشگر یا صاحب نظر در حوزه های مختلف علوم انسانی، کسی است که در چنین نقطه ای قرار گرفته و به سطحی رسیده باشد که مسایلی را فهم، تبیین و مطرح کند که محصولِ آگاهی های او نسبت به سوژه مورد مطالعه باشد و نه صرفا بازخوردی از جهل، آرزو اندیشی و تخیلات او.
سخن پایانی
پدیده ها و سوژه های جامعه شناختی، مذهبی، فرهنگی، روانشناسی اجتماعی، تاریخ، اقتصاد، سیاست بین الملل و ... ، متاثر از نگاه تاریخی، دانش تئوریک و منظومه ای صاحب نظران در آن حوزه ها، ماهیتی پرابلماتیک (مساله محور) پیدا می کنند و از همین رو همواره امکان هایی برای بازاندیشی، طرح و صورت بندی دقیق تر مسایل جامعه به وجود می آید.
به قول مشهور عرب: «حسن السوال، نصف العلم»؛ طرح درست مسایل، کمک موثری است برای شناخت، تبیین و غلبه بر چالش های حال و آینده جامعه. بی جهت نیست که در کشورهای پیشرو تاکید و تمرکز ویژه ای بر اندیشکده ها و دپارتمان های علوم انسانی وجود دارد و سیاستمداران شان ، خود را بی نیاز از یافته ها، تحلیل ها و مشاوره های آنها نمی دانند.
با اینحال بررسی چرایی اقبال جامعه ایرانی در دهه های اخیر به «خطیبانی» که در لباس اندیشمند و نظریه پرداز ظاهر شدند و با تحریک احساسات و دامن زدن به تعصبات، جمعیت عظیمی از مردم را مسحور سخنان پوچ، بی مایه و شبه علمی خود کردند؛ اما نتایج ترویج آموزه هایشان جز افزودن خسارت بر خسارت نبود، بحث درازدامنی است که می بایست از سوی علمای روانشناسی اجتماعی و جامعه شناس ها تشریح و تبیین شود. کارنامه روشنفکران ایرانی به ویژه در دهه های ۲۰ تا ۵۰ شمسی سرشار از این گمراهی در تشخیص مسایل اصلی و مبتلابه جامعه و دچار شدنشان به شبه مسایل و مساله سازی های انحرافی بود. نتیجه آنکه تکاپوهای فکری و طی طریق آنها در مسیری که از ابتدا اشتباه بود، هم خودشان و هم کشور را دچار مصایب بزرگی کرد. کارنامه ای که «داریوش شایگان» به کوتاهی و گویایی تمام آن را توصیف کرده است: «نسل ما گند زد»
@movarekhan
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سی و هشت سال پیش در چنین روزی (۱۸ مارچ ۱۹۸۵) ژاک پاولوفسکی (عکاس فرانسوی) این عکس را از پیکر رزمندهی ایرانی در نزدیکی بصره انداخت.
۲۷ اسفند ۱۳۶۳ تنها دو روز مانده به عید نوروز
@movarekhan
📔در سوگ سرو ایران؛ استاد سیدجواد طباطبایی
با حضور و سخنرانی استادان برجسته کشور
و جمعی از دانشجویان و علاقه مندان به استاد:
#احمد_نقیب_زاده
#موسی_غنی_نژاد
#ژاله_آموزگار
#حمید_احمدی
#اصغر_دادبه
#صادق_سجادی
#بهروز_غریب_پور
#محمد_جواد_کاشی
#احسان_هوشمند
#قدیر_نصری
#ناصر_سلطانی
#اسماعیل_خلیلی
#الهه_ابوالحسنی
#حامد_زارع
#مصطفی_نصیری
#اشکان_زارع
#امین_مرئی
- همراه با هنرنمایی:
#سهراب_پور_ناظری
- اجرای برنامه:
#سید_نوید_کلهرودی
🗓 سه شنبه 16 اسفند 1401، ساعت 16
🏡 خانه اندیشمندان علوم انسانی، سالن فردوسی
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می شود.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
@movarekhan
⚫️از شمار دو چشم یک تن کم
از شمار خرد، هزاران بیش⚫️
فیلسوف ایرانشهر و پژوهشگر نامدار هویت تاریخی ایرانیان، چهره در نقاب خاک کشید.
@movarekhan
سلسله نشست های مجازی
( حرفه مورخان )
«رویکر بین رشته ای»
دلالت ها و کارکردهای نوین تاریخ
با حضور : دکتر عیسی عبدی
پنج شنبه : 1401/11/27
ساعت: 20/30 الی 22/30
آدرس :
https://www.skyroom.online/ch/razi.ac.ir/razi
@movarekhan
کتاب «سندشناخت» (پژوهشنامۀ سندشناسی اسناد فرش ایران) که حاصل بیش از 7 سال کار پژوهشی مستمر مولفین در حوزۀ اسناد موضوعی با تأکید بر اسناد فرش ایران در بازۀ زمانی قاجاریه است از سوی انتشارات مجمع ذخائر اسلامی قم منتشر شد.
سندشناخت تجربۀ زیستۀ نگارنده در حوزۀ سندشناسی فارسی و تلاشی جهت روششناسی، تعیین موازین و معیارهای سندشناسی فارسی، بررسی ابعاد و زوایای گوناگون اسناد تاریخی چون کاغذشناسی، مُهرشناسی، خطشناسی و خوشنویسی، مرکبشناسی و.... است.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و مطالعه 20 صفحه نخست این کتاب می توانید روی لینک کلیک نمایید.
@movarekhan
کشتار متهمان با گاز در شوروی در پوشش کامیون های توزیع نان!
منبع: اینستاگرام مجید احمدی
https://www.instagram.com/p/ClTQ_U9qBL-/
@movarekhan