mr_atashi | Unsorted

Telegram-канал mr_atashi - منوچهر آتشی

-

اشعار منوچهر آتشی (سرنا) پل ارتباطی : @sattarRezaei

Subscribe to a channel

منوچهر آتشی

تو مثل لاله ی پیش از طلوع دامنه ها
-که سر به صخره گذارد
      غریبی و پاکی

ترا ٬ ز وحشت توفان ٬ به سینه می فشرم

عجب سعادت غمناکی!

دوم مهرماه زادروز منوچهر آتشی خجسته باد

@Mr_Atashi

Читать полностью…

منوچهر آتشی

شعر #خط_ها_و_نقطه_ها
از دفتر #اتفاق_آخر
#منوچهر_آتشی

با صدای سحر مرامی
@Mr_atashi

Читать полностью…

منوچهر آتشی

گل سفید بزرگی در آب شب لرزید
گوزن زرد شهابی ز آبخور رم کرد
کبوتران سفید از قنات برگشتند
بهار کاشی گنبد دوباره شبنم کرد
درخت زندگی از
دود شب برون آمد
که بارور شود از خوشه های روشن چشم
که ساقه ها بگشاید بر آشیانه مهر
که ریشه ها بدواند به سنگپاره خشم
درخت مدرسه پر بار و برگ و کودک شد
درخت کوچه که ناگاه برگ و باد آشفت
پلنگ خوفی در کوچه ها رها گردید
گل سیاه بزرگی در آفتاب شکفت

شعر #کسوفی_در_صبح
از دفتر #آواز_خاک
#منوچهر_آتشی
@Mr_atashi

Читать полностью…

منوچهر آتشی

در کره راه گندم
آن جفت شاد بال سبک پا را می بینی ؟
آن جفت بال در بال که در گذار خود
گلبرگ های سرخ شقایق را
مثل هزار گله پروانه
از خواب سرخ رنگ
بیدار می کنند؟
آن زائران مشهد دیدار
آن آهوان رعنا
آن جفت پارسا را می بینی ؟
اینجا ولی هنوز از انبوه وهم خویش
چشم مرا به حیرت می کاوی
و در کویر دور نگاهم
طرحی به جز گریز نمی یابی

شعر #غربت
از دفتر #آواز_خاک
#منوچهر_آتشی
@Mr_atashi

Читать полностью…

منوچهر آتشی

https://instagram.com/manouchehr__atashi?igshid=19c1m4x7h9wo7

این لینک صفحه‌ی اینستاگرامی‌ای است که به‌لطف دوست خوبم محسن میرکلایی در راستای معرفی بیشتر آثار و زندگی منوچهر آتشی راه‌اندازی شده می‌توانید دنبال کنید
@Mr_atashi

Читать полностью…

منوچهر آتشی

با هر چه روزگار به من داد
با هر چه روزگار گرفت از من
مثل شبی دراز
در شط پاک زمزمه خویش می روم
با من ستاره ها
نجواگران زمزمه ای
عاشقانه اند
و مثل ماهیان طلایی شهاب ها
در برکههای ساکت چشمم
سرگرم پرفشانی تا هر کرانه اند
همراه با تپیدن قلبم پرنده ها
از بوته های شب زده پرواز می کنند
گل اسب های وحشی گندمزار
از مرگ عارفانه یک هدهد غریب
با آه دردناکی لب باز می کنند
با هر
چه روزگار به من داد هیچ و هیچ
با هر چه روزگار گرفت از من
با کولبار یک شب بی یاد و خاطره
با کولبار یک شب پر سنگ اختران
تنها میان جاده نمناک می روم
مثل شبی دراز
مثل شبی که گمشده در او چراغ صبح
تا ساحل اذان خروسان
تا بوی میش ها
تا سنگلاخ مشرق بی
باک می روم

شعر #مثل_شبی_دراز
از دفتر #آواز_خاک
#منوچهر_آتشی
@Mr_atashi

Читать полностью…

منوچهر آتشی

ناگهان جلاب
وسعت پشته را تلاطم داد
و هزاران هزار شاخ بلند
در فضا طرح بست
و هزاران هزار چشم زلال
در فضا مثل شیشه پاره شکست
دست بر
ماشه سینه با قنداق
دلم آشفته گشت و خون انگیخت
از سرانگشت نفرتم با خاک
خون صد پازن نکشته گریخت
چه شکوهی !‌ درود بر تو درود
با شک استاده قوچ پیشاهنگ
دورت آشفتگی ز برکه چشم
ای ستبر بلند کوه اورنگ
کورت از گرده چشم خونی گرگ
دورت از جلوه خشم
یوز و پلنگ
به نیاز قساوتم هی زد
زینهار توارثی ز اعماق
خود گوزنی تو ها ! مباد ! افسوس
تپش سینه ریخت در قنداق
پنجه لرزید روی ماشه چکید
شعله زد لوله کبود تفنگ
پشته پر شکوه بی جان شد
غرق خون ماند قوچ پیشاهنگ

شعر #غزل_کوهی
از دفتر #آواز_خاک
#منوچهر_آتشی
@Mr_atashi

آخ آخ !

Читать полностью…
Subscribe to a channel