مدیر انتشارات کتاب بلوچ کارشناس میراث فرهنگی صنایع دستی محقق وپژوهشگر تاریخ اسلام وبلوچستان
بخش اول گفتگو با دکتر محمد رضا طاهری
مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ : خرداد ماه ۱۴۰۴
زمان : یک ساعت و ۳۲ دقیقه
زبان گفتگو : بلوچی
ویرایش : عارف خدابنده
تاریخ معاصر بلوچستان شایسته توجه و تاریخنگاری است، بهویژه کسانی که در عرصههای مختلف تاریخساز بودهاند ولو برای مرحله کوتاه و یا یک جریان خاص. گنجینه حکایاتی که در سینههای نسل گذشته تحصیلکردگان بلوچ وجود دارد، شنیدنی است و نیازمند ساعتها وقت، دقت، گوش دادن و نگارش. شخصیتهای گمنام در عین مشهور بودن و معروف بودن، هر بار که قلم در دست میگیرم طوماری از این شخصیتها در ذهنم خطور میکند، نمیدانم از کدام یک آغاز کنم از آنانی که برای تحصیل دچار مشقت و سختی شدند، یا آنانی که یک پروژه و طرح عمرانی انگیزهای برای تشویق والدین برای تحصیل فرزندانشان تا مرحله دکتری در رشتههای خاص یا از آنانی که در تحولات سیاسی و فرهنگی و دانشگاهی و یا مذهبی نقشآفرینی کردهاند.
بگذارید امروز از یک شخصیت دانشگاهی و اداری با شما سخنگویم که با رجال مذهبی بلوچستان گامبهگام همراه و همگام بوده است، بله دکتر محمدرضا طاهری؛ شخصیتی که اول انقلاب اساسنامه و مرامنامه حزب اتحاد المسلمین بلوچستان را در کنار مولوی عبدالملک ملازاده تدوین کرد. حزبی با این عنوان که: اینک مردم بلوچستان به تشکیل حزبی بنام اتحادالمسلمین به تاریخ 12/8/1357 در حضور جمعی از علمای برجسته و روشنفکران و تحصیلکردهها و دیگر اقشار ملت مسلمان قدم برداشته و موجودیت حزب را با در نظر گرفتن اوضاع منطقه طی قطعنامهای اعلام نمودند.
حزبی که رهبری آن را مولوی عبدالعزیز ملازاده، یکی از نمایندگان مردم استان در مجلس خبرگان تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی بر عهده داشت، گرچه بانی و پیشنهاددهنده تشکیل این حزب مولوی مصلح الدین صلاحی بود، شخصیتی که در دوران شاه با انتقاد از رژیم پهلوی منجر به تبعید ایشان به اردبیل شده بود، ارتباط و دوستی این دو شخصیت در پیش از انقلاب سبب همراهی آنان نیز بعد از انقلاب شد.
دکتر محمدرضا طاهری بهعنوان مشاور مولوی عبدالعزیزملازاده بسیاری از بیانیهها، مصاحبهها و قطعنامهها را نیز تدوین میکرد. او که در متن تحولات سیاسی اجتماعی و فرهنگی استان در آغاز انقلاب اسلامی حضورداشته است خاطرات و تحلیلهای زیادی در سینه دارد که بخشی از آن را مکتوب و بخشی دیگر نیز در انتظار تدوین و تکمیل دفتر خاطرات ایشان هستند.
دکتر محمدرضا طاهری آموزش و اقتصاد و تقویت بنیان اقتصادی افراد و خانوادهها را از مهمترین دلایل برونرفت و توسعه استان عنوان میکند، علیرغم کهولت سن و بیش از چهلوپنج سال کار اداری، آموزشی در دانشگاه، مدیریت دانشگاه، مدیریت امور اقتصاد و دارائی همچنین دارای روحیه کاری بسیار بالائی است و صدها دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی از دانش او بهرهمند شدهاند.
دکتر محمدرضا طاهری که به کشورهای مختلفی سفرکرده و دارای دهها مقاله علمی است، بیش از هفده بار به کشور پاکستان سفر و دیدگاهها و نظرات خود را در خصوص جامعه بلوچستان پاکستان در کتابی تحت عنوان کتاب دیدگاههای سیاسی قبایل بلوچستان پاکستان در سال 1383 چاپ و منتشر ساخته است-همچنین انتشارات کتاب بلوچ مفتخر است سه جلد ا ز خاطرات ایشان را با عنوان یادداشت های زندگی دکتر محمد رضا طاهری به قلم دکتر احمد رضا طاهری منتشر نماید و اینک فرصتی پیش آمد در گفتگویی صمیمی بخشی از زندگی نامه و خاطرات ایشان را نیز به صورت صوتی ضبط و تقدیم علاقه مندان به تاریخ شفاهی بلوچستان بکنیم.
متن از محمد صدیق دهواری
وب سایت تاریخ شفاهی بلوچستان
https://orhb.ir/?p=1610
https://www.youtube.com/playlist?list=PL2jKVRth7HXXYsIiWBverPmX6kY6Pmg5k
https://open.spotify.com/show/6wIY4LTguExSy3GGUhzSTb
«تحت تهدید جریمهها و مجازاتهای سنگین... اشغالگران، دو برادر به نامهای ایوب و ابراهیم قنبر را مجبور کردند که خودشان خانههایشان را در شهرک جبلالمکبر در قدس اشغالی ویران کنند.
آیا جنایتی بدتر از جنایت این اشغالگران نازی دیدهاید؟ این همان تروریسمی است که باید جلوی آن را بگیریم و عاملانش را بهخاطر اعمالشان مجازات کنیم.»
✍️غزه بزرگترین آزمون بشریت در تاریخ معاصر به بزرگترین راستی آزمایی برای دنیای غرب در پایبندی به ارزشهای حقوق بشر و دموکراسی و بزرگترین راستی آزمایی برای دولتها و کشورهای اسلامی در ادعاهای مسلمانی تبدیل شد. آنچه مسلم است آنها بخاطر سکوت یا حمایت از دولت نازی جدید، در برابر وجدان بشریت بازنده شدهاند.😥
#Gaza, the greatest test of humanity in modern history, became the greatest test for the Western world in its adherence to the values of human rights and democracy, and the greatest test for Islamic governments and countries in their claims to be Muslims. What is certain is that they have lost to the conscience of humanity due to their silence or support for the #new_Nazi_state.
📡 کانال گفتارهای باقی
/channel/emadbaghi
وبسایت
www.emadbaghi.com
.
پیامبر صلیالله علیه وسلم فرمود:
*«ای عبدالله، برخی از بندگان خدا برای جهاد خارج میشوند و تب میگیرند و در اثر آن میمیرند، پس شهیدند. برخی نیز میافتند و میمیرند، شهیدند. شاید تو هم تب کنی و بمیری و شهید باشی.»*
او در غزوه تبوک شرکت کرد، مسلمانان پیروز شدند و در راه بازگشت، عبدالله دچار تب شدید شد و در آستانه مرگ افتاد.
عبدالله بن مسعود روایت میکند:
*در شبی سرد و تاریک، خوابیده بودم که صدای کندن زمین شنیدم. تعجب کردم که در این سرما چه کسی قبر میکند؟ برخاستم و رفتم دنبال پیامبر صلیالله علیه وسلم و ابوبکر و عمر، ولی در چادرهایشان نبودند.*
از چادر بیرون رفتم و دیدم ابوبکر و عمر چراغی در دست دارند و پیامبر صلیالله علیه وسلم در حال کندن قبر است.
*پرسیدم: «ای رسولالله صلیالله علیه وسلم چرا خودتان این کار را میکنید؟»*
پیامبر صلیالله علیه وسلم سرش را بلند کرد، چشمانش پر از اشک بود و فرمود:
*«برادرتان ذوالبجادین از دنیا رفت.»*
*به ابوبکر گفتم: «آیا میگذاری پیامبر صلیالله علیه وسلم قبر بکند و تو چراغ نگهداری؟»*
گفت: «پیامبر صلیالله علیه وسلم اصرار داشت که خودش قبر را بکند.»
*پیامبر صلیالله علیه وسلم با دست خودش قبر ذوالبجادین را کند. سپس درون قبر شد، با بدن مبارکش در آن دراز کشید تا قبر برای او رحمت شود. سپس بیرون آمد و به ابوبکر و عمر گفت:*
*«برادرتان را نزد من آورید، آهسته، چون او واقعاً خدا و رسولش را دوست داشت.»*
عبدالله بن مسعود میگوید:
*دیدم که پیامبر صلیالله علیه وسلم، پیکر ذوالبجادین را با شدت در آغوش گرفت، اشکهایش بر کفن میچکید. چهارتکبیر بر او گفت و فرمود:*
*خداوند تو را رحمت کند ای عبدالله، تو بسیار بازگشتکننده بودی و قرآنخوان.*
*خدایا تو شاهد باش که من از ذوالبجادین راضیام، پس تو نیز از او راضی باش.*
عبدالله بن مسعود میگوید:
*به خدا قسم، آن شب آرزو کردم که ایکاش من در آن قبر بودم، به خاطر رحمتی که بر او نازل میشد..*
رضی الله عنهم
.(ترجمه: محمد صدیق دهواری 25/4/1404)
*یاد و دیدار، خاطره و بزرگی*
*از سالهای دور، افتخار آشنایی با استاد بزرگوار حاج شیرمحمد جهاندیده را از طریق فرزند برومندشان، مرحوم حمیدرضا جهاندیده داشتم.*
*حمیدرضا از نخبگان و دانشآموزان ممتاز رشتهی تجربی بود. مادر دهه شصت از سال دوم دبیرستان تا پایان دورهی متوسطه، همکلاسی در دبیرستان امام خمینی سراوان بودیم؛ مدرسهای که در آن سالها، استاد حاج نواب دهواری ریاست آن را بر عهده داشتند که از او بسیار آموختیم*
*در آن سالها به شهر سوران سفر کردیم و مهمان خانوادهی محترم جهاندیده بودم.*
با گذشت زمان و متأسفانه، با درگذشت دوست عزیزم حمیدرضا که پس از اخذ مدرک کارشناسی در رشتهی هوشبری اتاق عمل، در بیمارستان مشغول به کار شده بود، ارتباط مستقیم ما با این خانوادهی شریف نیز کمرنگ شد.
*گهگاهی تنها جناب سرهنگ محمداکبر باهورزهی، از اعضای این خانوادهی فرهیخته و از نخبگان دبیرستانمان که بعدها در دانشگاه افسری پذیرفته شد، ارتباطی را حفظ کرده بودم*
امروز، در معیت برادر عزیزم امامبخش دهواری، توفیق دوبارهای حاصل شد برای دیدار با استاد ارجمند حاج شیرمحمد جهاندیده. بیتردید،
*ایشان را میتوان از نخستین معلمان بومی شهر سوران دانست.* *پای صحبتهای گرم و صمیمی ایشان نشستم و از خاطرات دوران دانشآموزی، استخدام، مدیریت، و وضعیت فرهنگی و مذهبی سوران شنیدم.*
*گرچه گذر عمر و پیری بر وجود نازنین ایشان سایه انداخته است، اما درخشش خاطرات، تربیت شاگردان پرشماری که به جامعه تقدیم کردهاند، و منش معلمی ایشان، همچنان الهامبخش است.*
معلمی، شغل شریف پیامبران است.
*و چه لذتی دارد نشستن در محضر بزرگان و شنیدن از زبان آنان، روایت تاریخ شفاهی بلوچستان؛ تاریخی که از دل سینهها بیرون کشیده میشود، نه از ورقهای کتاب.*
*از خداوند منان صحت و سلامتی برایشان آرزومندم*
محمدصدیق دهواری(۲۳/۴/۱۴۰۴)
در میانه قحطی و محاصره فلجکننده #صهیونیستی، صدای کودک #غزهای که با فریاد "مادر، آرد رسید... برایمان نان بپز!" با شوق از رسیدن آرد خبر میدهد، بازتابی از رنجهای روزمره ساکنان این منطقه است. سازمان #ملل_متحد این منطقه را «گرسنهترین نقطه روی زمین» توصیف کرده است؛ جایی که محاصره #صهیونیستی، با استفاده از گرسنگی بهعنوان سلاح، صدها هزار نفر را از دسترسی به غذا محروم کرده است.
💎 @ikhwan_muslimin
انتظار میرود که در این مرحله نیز مردم ایران حامی پرشور جهاد باشند. باید یک کمپین دائمی در حمایت از ادامه جهاد به راه انداخت. ما باید این جهاد را تا زمانی ادامه دهیم که وجود اسرائیل از صفحه روزگار محو شود. ایران و حماس این مسئولیت بزرگ را بر عهده گرفتهاند. این جهاد ممکن است به مراحل مختلفی وارد شود، اما پایان آن تنها با نابودی کامل دولت اسرائیل خواهد بود.
وظیفه کشورهای اسلامی
آمریکا این جنگ را در سراسر جهان اسلام میجنگد و بر کشورهای اسلامی است که در این جهاد مشارکت کنند. متأسفانه، ملتهای مسلمان بهطور کلی نسبت به این جهاد بیتفاوت هستند. برای پایان دادن به این بیتفاوتی، نیروهای اسلامی باید اقدامات زیر را انجام دهند:
1. راهاندازی سلسله تظاهرات سراسری در حمایت از ایران با نمایش اتحاد شیعه و سنی، و اعمال فشار بر دولتها برای حمایت عملی از ایران.
2. افشای دشمنی آمریکا با اسلام در این تظاهرات و سایر کمپینها.
3. تبیین این واقعیت که هدف اصلی آمریکا، سلطه بر تمام کشورهای خاورمیانه است، بهویژه پس از ایران، نوبت به پاکستان، عربستان سعودی و مصر خواهد رسید.
4. قرار دادن مخالفت با آمریکا بهعنوان محور اصلی سیاست اسلامی.
5. محاصره دائمی پایگاههای نظامی آمریکا در کشورهای اسلامی.
6. تحریم مؤثر کالاهای وارداتی از آمریکا.
7. راهاندازی کمپینهای اقتصادی برای قطع ارتباط تجاری و صنعتی با آمریکا و خروج از نهادهای بینالمللی تحت سلطه آن.
8. آغاز کمپین برای منع ارتباطات با آمریکا، بهویژه در زمینه مهاجرت، و خیانتکار خواندن جوانانی که از کشورهای اسلامی مهاجرت کرده و در آمریکا اقامت میگزینند.
جاوید اکبر انصاری
بسمالله الرحمن الرحیم
با قلبی اندوهگین و دلی پر از خشم و تأسف، شهادت جمعی از هموطنان عزیزمان در پی تجاوز ددمنشانه و جنایتبار رژیم صهیونیستی به حریم و خاک مقدس ایران اسلامی را به ملت شریف و مقاوم ایران تسلیت عرض میکنیم.
این حمله ناجوانمردانه، بار دیگر چهره واقعی رژیمی اشغالگر و ضدبشری را به جهانیان نمایان ساخت؛ اما بیتردید، خون پاک شهیدان این سرزمین، ریشههای ظلم را خواهد سوزاند و وحدت و ایستادگی ملت ایران را استوارتر خواهد کرد.(محمد صدیق دهواری ۲۳/۳/۱۴۰۴)
*السلام علیکم و رحمهالله و برکاته*
*﴿لَنْ يَنَالَ ٱللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَٰكِن يَنَالُهُ ٱلتَّقْوَىٰ مِنكُمْ﴾*
(سورةُ الحَجِّ، الآيةُ ٣٧)
*نه گوشتهای قربانیها و نه خونهایشان به خدا نمیرسد، بلکه آنچه به او میرسد، پرهیزگاری شماست.*
*قالَ النَّبِيُّ ﷺ: «لِكُلِّ قَوْمٍ عِيدٌ، وَهٰذَا عِيدُنَا»*
(صحيحُ البُخاري، كِتابُ الصَّوم، بابُ فضلِ يومِ الفطر)
*پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله و سلم) فرمودند:*
*برای هر قومی عیدی است، و این (عید قربان) عید ماست.*
عید سعید قربان، عید بندگی، ایثار و اخلاص بر شماو خانوادهی محترمتان و تمام مسلمانان جهان مبارک باد.
در این روز پرفیض با امید به رحمت بیپایان الهی، آرزومند پیروزی امت اسلامی بهویژه ملت مظلوم و مقاوم فلسطین بر رژیم غاصب صهیونیستی هستیم.
*باشد که آزادی مسجدالاقصی نزدیک گردد*
*غفران و رحمت واسعهی الهی شامل حال شهدای سرافراز غزه شود و شفای عاجل برای تمامی مجروحان و دردمندان این سرزمین مقدس نازل گردد.*
*با آرزوی قبولی طاعات عبادات و قربانیها*
و با دلهایی لبریز از دعا، در این ایام نورانی، التماس دعا داریم(محمد صدیق دهواری دهم ذیالحجه ۱۶٫۳٫۱۴۰۴)
گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین سرحدی
مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ : شهریور ماه ۱۴۰۳
زمان : ۵۹ دقیقه
زبان گفتگو : فارسی
ویرایش : عارف خدابنده
در ادامه گفتوگوهای تاریخ شفاهی بلوچستان، اینبار به شهرستان زابل سفر کردیم تا پای خاطرات یکی از چهرههای اثرگذار مذهبی و فرهنگی بنشینیم.
حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسین سرحدی که تحصیلات حوزوی خود را از حوزههای علمیه زابل و مشهد آغاز کرد، چهارده سال از عمر خود را بهعنوان نماینده آیتالله خویی، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در شهرستان سراوان سپری کرد.
وی در دوران حضورش در این شهرستان مرزی، نقش مهمی در تقویت پیوندهای مذهبی و اجتماعی میان اقوام و مذاهب ایفا کرد. تعامل روحانیون شیعه با اهل سنت بلوچ، بهویژه در دوران پیش از انقلاب، از جنبههای قابل توجه تاریخ اجتماعی سراوان است. حجتالاسلام سرحدی با تأکید بر همزیستی مسالمتآمیز، نهتنها در امور مذهبی بلکه در فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی با علمای اهل سنت همکاری داشت. او از جمله روحانیونی بود که در گفتوگوهای مستقیم با سران قبایل و علمای اهل سنت، همواره بر مشترکات دینی و اخلاقی تأکید میکرد و میکوشید تا بذر تفاهم و همدلی را در دل جامعه متنوع سراوان بکارد.
فعالیتهای فرهنگی ایشان محدود به حوزه و مسجد نبود؛ وی در کنار تدریس در دبیرستانهای شهرستان، در مناسبتهای مذهبی و اجتماعی نیز به ایجاد فضای گفتوگو و تعامل میان مذاهب کمک کرد. منزل او در سراوان به محلی برای پذیرایی از تبعیدشدگان سیاسی و مذهبی (آیه الله دستغیب، آیه الله پورمحمدی و آقای کلانتر و ...) تبدیلشده بود و این خود گواهی بر رویکرد وحدتگرایانه و اعتماد متقابل میان او و جامعه بود.
باوجود خدمات گستردهای که در سراوان انجام داد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان پاکسازیهای اداری، به مدت دو سال از مسئولیتهای خود بهویژه تدریس در آموزشوپرورش کنار گذاشته شد.
در این گفتوگو، حجتالاسلام سرحدی از خاطرات خود دربارهٔ همکاری با انقلابیون، روحانیون اهل سنت، وضعیت تبعیدشدگان؛ اعضای کمیته انقلاب اسلامی و همچنین روند توسعه مسجد علیبنابیطالب (ع) برای شیعیان منطقه سخن میگوید.
وی همچنین به رویکرد اعتدالی علمای بلوچ اهل سنت نسبت به حضور روحانیون شیعه در منطقه اشاره میکند و معتقد است که فضای غالب آن دوران، علیرغم فشارهای امنیتی رژیم پهلوی، فضای همزیستی و احترام متقابل بود.
اکنون حجتالاسلام سرحدی در شهرستان زابل ساکن است، در شوراهای حل اختلاف حضور فعال دارد و بهعنوان چهرهای مورد اعتماد، محل مراجعه مردم برای حل مسائل اجتماعی و خانوادگی است. مأموریت وی از سوی آیتالله کفعمی برای تبلیغ به سراوان، سرآغاز سالها تلاش برای تقویت پیوندهای انسانی و مذهبی در یکی از حساسترین نقاط مرزی کشور شد.
متن از ؛ محمد صدیق دهواری
در وب سایت بشنوید
https://orhb.ir/?p=1573
در یوتیوب
https://www.youtube.com/playlist?list=PL2jKVRth7HXXYsIiWBverPmX6kY6Pmg5k
در اسپاتیفای
https://open.spotify.com/show/6wIY4LTguExSy3GGUhzSTb
*به بهانه برگزاری مراسم بزرگداشت زنده یاد استاد پیرمحمد ملازهی*
*پنج شنبه:8 خرداد* *1404ساعت:18:30*
*ضمن دعوت از همه سروران عزیز جهت شرکت در این مراسم به بازنشر مطلبی در باره زنده یاد فقید استاد پیرمحمد ملازهی می پردازم:*
*نامآشنایی از پسکوه*
از روستایی دورافتاده در بلوچستان که مرزهای جغرافیایی را درنوردید و در رسانههای بینالمللی درخشید. شخصیتی که این روزها با تحولات اخیر بهعنوان چهرهای شناختهشده، برای نسل جوان تبدیلشده و سخنانش در گروههای مختلف دستبهدست میگردد بهویژه درگذشت ایشان موجی از تأسف و اندوه را در برداشت و مقامات و شخصیتی بسیاری با ارسال پیام تسلیت با درگذشت ایشان اظهار تأسف و همدردی کردند.
زاده روستای پسکوه، در حاشیه شمالی کوه سر به فلک کشیده بیرک، از توابع سراوان بزرگ که مادران گمنام؛ اندیشمندان و دانشمندان و نامآورانی همچون او در دامان خود پرورش دادهاند. پس از تحصیلات ابتدایی، به علت نبود دبیرستان در سراوان در دهه چهل، برای گرفتن دیپلم، ناچار رهسپار زاهدان شد.
جاذبههای شهری، عشق به ادامه تحصیل و شرکت در کنکور، دانشآموز روستایی را به تهران کشاند و علیرغم پذیرفته شدن در دانشگاه و اشتغال در وزارت کشاورزی، آموزشوپرورش، صداوسیما در (تهران و نوشهر و بمپور) گمشده خود را در رسانه یافت.
آری از استاد پیرمحمد ملازهی، شخصیت نامآشنا با شما سخن میگویم: فعالیت جبهه آزادیبخش بلوچستان در بغداد در دهه پنجاه، توجه رژیم پهلوی به مناطق قومیتی، همچون بلوچستان و کردستان و گسترش برنامههای رادیو در مراکز این دو استان را در برداشت و سبب انتقال ایشان به رادیو تلویزیون در تهران و پس از مدتی به زاهدان منتقل شد.
تحلیلگر شرق آسیا که فعالیت رسانهای خویش را با مجله زنجانی در سال 1346 در تهران آغاز کرده بود با حضور در برنامههای رادیو زاهدان در آن دهه، سبب رونق بخشیدن برنامهها گردید و در کنار استادان اشرف سربازی و کریم بخش داودی، دیگر تولیدکنندگان و مجریان رادیو به غنای برنامهها و جذب مخاطب افزود و فرصتی فراهم شد تا باشخصیت تکثرگرای مولوی عبدالعزیز ملازاده ارتباط تنگاتنگی برقرار سازد.
توجه به تحصیلکردگان بلوچ و سیستانی و جذب آنان در عرصه تصمیمگیری از سوی مولوی عبدالعزیز ملازاده، سبب شد، استاد پیرمحمد ملازهی در کوران حوادث پیش از انقلاب، حین انقلاب در زاهدان در کنار ایشان مانده و این حلقه را گسترش دهد و تحصیل گردان و نخبگان فارغ از قومیت و مذهب دران حلقه با کوشش این فعال سیاسی اجتماعی جای گرفتند. و در حادثه خونین عیدگاه زاهدان در فروکش دادن التهاب و بازگشت آرامش به شهر در کنار مولانا با تنظیم بیانیه و انتشار در رادیو نقشآفرینی داشت.
از سوی دیگر این حلقه ارتباط بین تحصیلکردگان و مولانا عبدالعزیز، پیشوای مذهبی و سیاسی بلوچستان چنان مستحکم و اجرائی بود که در سفر به تهران باهدف دیدار و گفتگو و رایزنی باشخصیتهای طراز اول انقلاب، جمعی از سیستانیها و بلوچهای تحصیلکرده او را همراهی و سبب صدور احکام انتصاب استاندار و رئیس دانشگاه سیستان و بلوچستان از میان جامعه دانشگاهی بلوچ شد.
تا انتقال به تهران در سال 1359 این فعالیتها ادامه یافت و علیرغم بازنشستگی از دهه هفتاد، همچنان پایتختنشین تا لحظه درگذشت ماند. حضور در تهران فرصتی فراهم نمود تا نویسنده و صاحبنظر اندیشمند، در بزنگاههای تاریخی با ارائه مقاله، مصاحبه، میزگرد، نشست با اصحاب رسانه و شخصیتهای ملی، توجه ایرانیان را به بلوچستان معطوف دارد تا جائیکه سبب انتشار دو ویژهنامه مجله چشمانداز ایران و گفتگو (1390) به استان سیستان و بلوچستان گردید.
بهعنوان تحلیلگر توانایی در حوزههای بلوچستان، خاورمیانه، آسیا با صداوسیما و دیگر رسانهها همکاری کرد و با ارائه هزاران تحلیل، نوشتار؛ مصاحبه، کامنت به شخصیتی صاحبنام با تحلیلهای واقعبینانه، با دادههای متقن تبدیل شد که هرگز به دنبال رانت و رانت خواهی نگشت و زندگی سالم و پاکی، برای خود برگزید.
پیرمحمد ملازهی، گنجینهای از خاطرات شفاهی بلوچستان معاصر بود که متأسفانه خاطرات مکتوب ایشان که به موسسهای برای چاپ سپرده شد و پیشتر نیز دست یکی از فعالان فرهنگی بلوچ بود، هنوز به زیور چاپ آراسته نشده است و علاقهمندان به تاریخ بلوچستان و دوستداران این شخصیت دوستداشتنی و فروتن از مطالعه این بخش از تاریخ محروم ماندهاند که اینکه تقدیم حضورتان میگردد.تجارب گرانسنگ چندین دهه از حضور و رصد مستمر عرصههای مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که در اختیار نسل حاضر گذاشته، مسلماً بهعنوان میراثی مکتوب در صفحات زرین تاریخ معاصر به یادگار خواهد ماند.این گنجینه فراوان گرچه در روزنامه خاص و وبلاگ و سایت و کانال تلگرامی بهصورت متمرکز ارائه نشده و بهعنوان مجموعهای واحد گرداوری نشده است، میراثی مکتوب بوده که با دقت، نگارش یافته است.
تا آن مقطع بزرگان اهل سنت و شخصیتها دراینباره سکوت کرده بودند و هنوز به جمعبندی نرسیده بودند و از انجائیکه تصور عمومی بران بود که حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر ناطق نوری رئیس وقت مجلس شورای اسلامی برنده انتخابات خواهد بود زیاد خودشان را دخالت نمیدادند
چاپ و انتشار این بیانیه بازتاب گستردهای در کشور داشت بهویژه آنکه در صفحه اول روزنامه سلام این بیانیه منتشرشده بود
کتابفروشی خالد بن ولید سراوان بهعنوان مرکز فرهنگی مورد توجه جامعه فرهنگی و اجتماعی و مذهبی سراوان بود و نمایندگی روزنامههای سلام و کار و کارگر و همشهری و شماری از مجلات خانوادگی نیز در کتابفروشی بود ازاینرو، روزانه اهل مطالعه به آن مراجعه میکردند و تیراژ فروش برخی روزنامهها روزانه تا پانصد و گاهی کمتر و بیشتر میرسید برخلاف امروزه که با آمدن فضای مجازی در شهرستان سراوان روزانه حتی یک روزنامه و مجله توزیع نمیگردد که جای افسوس دارد.
ادامه دارد اگر چنانچه بزرگورانی در این زمینه خاطرات و نکته نظری دارند خوشحال می شویم با اشتراک گذاری و ارسال به شماره واتساپ 09153473499 در تکمیل پرونده تاریخ شفاهی انتخابات دوم خردادماه 1376 در استان سیستان وبلوچستان یاریگر ما باشند با سپاس فراوان (محمد صدیق دهواری 2/3/1404)
مردان فرهنگ، حافظان هویت بلوچ
موزههای شخصی استاد محمد عثمان صالحی، حاج عبدالله سپاهی و قادربخش شهلیبر، فراتر از مجموعههای فرهنگی، بازتابی از عشق و مسئولیتپذیری فردی در قبال تاریخ و هویتاند. این مردان فرهنگساز، در قامت حافظان بیادعا، بنیانگذاران جنبشی مردمی برای ثبت، احیا و انتقال سنتهای اصیل بلوچستان به شمار میروند.تلاش این بزرگان، در روزگار غلبه فناوری و فراموشی سنتها، یادآور آن است که «فرهنگ»، بدون عشق و تعهد پایدار نمی ماند
جا دارد در اینا ازهمه سرورانی که در راه اندازی موزه های مردم شناسی و خاک کلپورگان در سال 1388 به اینجانب کمک و راهنمایی و مشاوره داده اند تقدیر و تشکر خالصانه ای داشته باشم:
حاجی عظیم بارک زائی، حاج حبیب الله جنگی زهی، حاج عبدالله سپاهی، حاجی نواب دهواری، امام بخش دهواری، حاجی محمد ملازهی، مهندس عبدالسلام بزرگ زاده بویژه همکاران اداری در سراوان و اداره کل میراث فرهنگی استان اقایان سید عبدالحسین سجادی فرماندار وقت سراوان،حسنعلی شهرکی مدیر کل وقت میراث فرهنکی استان، ابراهیمی و خانم کده ای کارشناسان اداره کل، شرکت طرح طوس، هنرمندان گمنانی از روستای گورناگان، زنده یادن فقید محمد نعیم بزرگ زاده، مرادبخش دهواری، درمحمد سپاهیان و پوزش از همه عزیزانی که امکان درج اسامی شان نیست(محمد صدیق دهواری 1/3/1404)
گفتگو با استاد عابد آسکانی
گفتگوی منتشر نشده ای با زنده یاد فقید عابد اسکانی در زمستان ۱۳۹۲ در شهر سراوان
مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ : بهمن ماه ۱۳۹۲
زمان : ۲۵ دقیقه
زبان گفتگو : بلوچی
ویرایش : عارف خدابنده
در این گفتگو استاد عابد اسکانی از مترجمین قرآن به زبان بلوچی توسط قاضی عبدالصمد سربازی و مولانا حضور بخش جتوئی هم چنین سفر خود به کویت و جایگاه زبان بلوچی سخن می گوید در این دیدار که مرحوم عبدالرشید دهواری، سید منصو ر بزرگ زاده، عبدالمجیداحلال زهی، حافظ محمد امین دهواری، عابد حسین بارک زهی، وحاج غلام رسول دهواری نیز حضور داشتند.
استاد عابد آسکانی شخصیت خستگیناپذیر بلوچ
به قلم محمد صدیق دهواری(روزنامه روچ شماه سیزدهم شانزدهم بهمن ماه صفحه 7)
با دهها کتاب ارزشمند؛ شاعری توانا؛ با دغدغههای ستودنی؛ گنجینهای مثالزدنی از تاریخ؛ ادبیات، فرهنگ و دانشهای دینی جامعه بلوچستان
کوششهای وی در چاپ و بازنشر کتابهای مولفان و مورخان بلوچ در خور تقدیر وستایش است.
با زندگی پر فراز ونشیب ادبی واجتماعی وآموزشی، تلاشگری وافر در ترویج فرهنگ وزبان بلوچی، از مسولیت انتشارات وموسسات بلوچی تا سردبیری ماهنامه سوغات یکی از قدیمیترین نشریات زبان بلوچی منتشر شده درکراچی
نشریهای که توسط یکی از پرکارترین مولفان بلوچ مرحوم خیرمحمد ندوی مترجم قرآن کریم به زبان بلوچی پایه ریزی شده بود.
مسولیت موسسه سیدهاشمی اکیدمی در کراچی از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۹ برای او فرصتی مناسب بود تا در کنار دیگر اساتید واهل قلم وفکر واندیشه بتوانند بزرگترین گنجینه لغات بلوچی به بلوچی اثر جاودان وماندگار شهسوار عرصه فرهنگ وزبان بلوچی استاد سید ظهور شاه هاشمی را به زیور طبع بسپارند.
او با چنگ ودندان وتلاش وافر وخستگی ناپدیز خویش به مدت سه سال تمام نشریه بهار را با تمامی مرارتها وکارشکنی ها منتشر ساخت تا بتواند ادی دین نسبت به زبان مادری داشته باشد.
شعر ونثر استاد عابد اسکانی سبب جذابیت وپویائی نظم ونثر زبان بلوچی شده است به طوری که در شعر او طنز، عرفان، تحلیل، روشنگری، دردهای اجتماعی به خوبی ترسیم شده است.
چشین شومء شانزده نخستین اثر طنز استاد عابد اسکانی است که دران دردهای اجتماعی به صورت طنز بیان شده است.
استاد عابد اسکانی متولد ۱۹۵۶ میلادی است که به مدت پنح سال به تحصیلات علوم دینی پرداخت واین امر سبب شده در نظم ونثر او بر ترویج معارف اسلامی تاکید زیادی شود وهمواره با نصایح گهربار اسلامی هدایتگر وروشنگر جامعه گردد.
گرچه به تعبیر استاد عابد آسکانی هر بیسوادی که خواندن ونوشتن بلدنباشد می تواند به آسانی شعر گوید وآن را حفظ کند ولی نثر این ویژگی را ندارد بلکه خود میدانی وسیع ودیگر است که در داستان نویسی مهارت خاصی می طلبد واستاد خود توانسته است در داستان هایش برگرفته از رخدادهای تاریخی واجتماعی ویا تصورات ذهنی خویش خواننده را به سوی وحدت واتفاق ودوری از تعصبات جاهلانه سوق دهد.
امروزه از استاد عابد اسکانی با تاثیر گیری وشاگردی درمکتب استاد سیدظهورشاه هاشمی می توان به عنوان یکی از بزرگترین اساتید زبان وادبیات بلوچی یادکرد که هنوز فرصت کافی برای نشر همه ٍآثارش فراهم نشده است ولی با این حال ذره ای از نوشتن باز نمانده، باشد که در حیات او شاهد چاپ ونشر همه آثارش باشیم .
یورش لشکرذوالفقار علی بوتو با همکاری محمد رضا پهلوی در سال ۱۹۵۷ میلادی بر مردم بلوچستان پاکستان وکشتار بی رحمانه آنان سبب شد دردورنج آه ومظلومیت مردم بلوچستان را در قالب شعر بیان دارد به طوری که چهل سال قلم زدن او در این عرصه از او شخصتی توانا وخستگیناپذیر ساخته است وهمواره بر حفظ ارزشها واداب ورسوم وترویج ونگارش به زبان بلوچی تاکید نماید.
مزن هورء بلوچ لچه کار؛ چشین شومء شانزده، شهسا، سریمیگین بازار، میرجنگی ء میر زنگی، بی بی سازینء
دادشاه، مسکین میدان، ترسین ترانگ، چشین نیک ء ونگهبت برخی از آاثار استاد عابد اسکانی در نظم ونثر هستند.
در وب سایت بشنوید:
https://orhb.ir/?p=1560
یوتیوب:
https://www.youtube.com/playlist?list=PL2jKVRth7HXXYsIiWBverPmX6kY6Pmg5k
اسپاتیفای:
https://open.spotify.com/show/6wIY4LTguExSy3GGUhzSTb
مردی از تبار سادات بلوچستان
سید امانالله سید زاده؛ روایت یک عمر خدمت، فرهنگ، بردباری و توسعه
در بخش «خاطرات مکتوب» تاریخ شفاهی بلوچستان، اینبار به معرفی یکی از چهرههای ماندگار اجتماعی، فرهنگی و عمرانی استان میپردازیم؛ مرحوم سید امانالله سید زاده، متولد ۱۳۰۷ هجری شمسی، از خاندان بزرگ و ریشهدار سادات سراوان، شخصیتی اثرگذار و خستگیناپذیر در عرصههای گوناگون استان سیستان و بلوچستان.
خاستگاه و پیشینه خانوادگی
سید امانالله فرزند سید عبدالرحمن، عالمی برجسته و مرجع مذهبی و سیاسی منطقه بود که در پی مخالفت باسیاستهای رضاشاه، ناچار به مهاجرت به بلوچستان انگلیس شد. در آن دیار، سید عبدالرحمن مورد احترام علما و بزرگان بلوچ قرار گرفت و در پنجگور دیده از جهان فروبست. تربیت و تحصیل فرزندش، سید امانالله، با حمایت نزدیکان و بزرگان منطقه در فضای مهاجرت شکل گرفت.
تحصیل، مهاجرت و زبانآموزی
سید امانالله از نخستین ایرانیان بلوچ بود که در مدارس کویته، مستونگ و کلات موفق به اخذ دیپلم شد و زبانهای اردو، بلوچی و انگلیسی را بهخوبی آموخت و زبان فارسی را نیز از طریق گفتگوهای روزمره و تجربههای اجتماعی پس از بازگشت به سراوان فراگرفت.
بازگشت به وطن و آغاز خدمت
پس از اتمام تحصیل، بهرغم فرصتهای فراوان برای ادامه تحصیل و اشتغال در پاکستان، راه وطن را برگزید؛ و بهعنوان مترجم در مرزبانی، فرمانداری سراوان و سپس بانک ملی زاهدان مشغول به کار شد. پس از مدتی، با آغاز فعالیتهای شرکت ایتالیایی ایتال کنسولت در استان (سال ۱۳۳۶)، به این مجموعه پیوست و در زمینههای مطالعات عمرانی، طرحهای توسعه و اشتغالزایی نقشآفرین شد.
نقشآفرین در توسعه بلوچستان
در طول فعالیتهای خود، از راهسازی و حفر چاههای کشاورزی گرفته تا توسعه زیرساختهای مناطق محروم، همواره در خط مقدم خدمت به مردم استان بود؛ و بعدها به سمتهای رئیس دفتر فنی استانداری، رئیس اداره امور عشایری استان و قائممقام فنی استاندار سیستان و بلوچستان منصوب شد.
فرهنگی، پژوهشگر و نویسنده
در کنار خدمات اجرایی، سیدزاده فردی کتابدوست، آرشیودار و پژوهشگر میدانی بود. کتابخانه شخصی او، شامل دهها عنوان اثر به زبانهای مختلف درباره بلوچستان، امروز بهعنوان گنجینهای بیبدیل شناخته میشود؛ و همچنین تألیف کتاب «بلوچستان در ادوار تاریخ» را به انجام رساند؛ اثری چهارجلدی که به بررسی ابعاد جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اجتماعی استان میپردازد.
بازنویسی و انتشار آثار
این کتاب ارزشمند، پس از سالها تلاش و با همکاری فرزند ایشان (سید سیروس)، توسط نگارنده بازنویسی و ویرایش شد و در نهایت با همکاری انتشارات کتاب بلوچ به چاپ رسید و در اختیار پژوهشگران و علاقهمندان تاریخ بلوچستان قرار گرفت.
خاطراتی ماندگار از یک زندگی پرفرازونشیب
خاطرات و روایتهای ماندگار خاطرات مکتوب مرحوم سید امانالله سیدزاده که در چهار بخش اصلی (طفولیت، نوجوانی، جوانی و کهنسالی) به قلم خود او نگاشته شدهاند، روایتی است صادق و بیپیرایه از زندگی پرفرازونشیب یک مرد خدمتگزار. این خاطرات، تصویری روشن از دوران سخت مهاجرت، سالهای تحصیل در غربت، تلاش برای خدمت در نهادهای دولتی، مقاومت در برابر بوروکراسی، توسعه مناطق محروم و ارتباط با رجال سیاسی و معمرین محلی ارائه میدهند. از تجربهٔ زندگی تا راهسازی با بیل و کلنگ در گدار هندوان، از تعامل سازنده باشخصیتهایی چون مهندس گل احمر، دکتر حمید بهرامی و سرداران منطقه تا روایت زندگی در متن تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بلوچستان؛ همه و همه، بخشی از زندگی مردی است که ریشه در تاریخ داشت و خود، برگ زرینی بر تاریخ معاصر بلوچستان افزود.
درگذشت یک انسان بزرگ
سید امانالله سیدزاده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۳۸۶ در زاهدان دار فانی را وداع گفت و طبق وصیت، در روستای گورناگان از توابع شهرستان سب و سوران به خاک سپرده شد.
او میراثدار ریشهای بزرگ و خود نیز میراثی ماندگار برای بلوچستان است.
برای مطالعه خاطرات مکتوب ایشان به سایت تاریخ شفاهی بلوچستان بخش نوشتهها مراجعه فرمایید https://orhb.ir/?p=
1557
(محمد صدیق دهواری 27/2/1404)
منارههای تاریخی سراوان؛ گواهی بر شکوه معماری و معنویت بلوچستان
در شهرستان سراوان، منارهای گلی و تاریخی بهعنوان بخشی از مسجد جامع زنگیان همچون نگینی در دل بلوچستان میدرخشد.
این مناره با ارتفاعی حدود ۸ متر از خشت خام و گل ساختهشده و به سبب بلندیاش، از فاصلههای دور قابل رؤیت است. معماری مناره بهگونهای طراحیشده که از بیرون، حالتی استوانهای-مستطیلی دارد و از درون، دایرهایشکل است. پلکان داخلی آن امکان دسترسی مؤذن به بالاترین نقطه برای اذانگویی را فراهم میسازد.
در نقطهای دیگر از همین شهرستان، منارهای دیگر در مسجد جامع آسپیچ وجود دارد که بهصورت کاملاً مدور ساختهشده است. این دو مناره بهعنوان دو نمونه نادر و کهن از معماری مذهبی در بلوچستان، تا به امروز باقیماندهاند و ضرورت دارد که مورد توجه ویژه و مرمت اصولی قرار گیرند تا از فرسایش بیشترشان جلوگیری شود.
مرمت مناره مسجد جامع آسپیچ به دست اهالی روستا و با کوشش امام جمعه محترم مولوی هادی دهواری در سالیان اخیر مورد مرمت قرارگرفته است که شایسته تقدیر و ارجگذاری است.
این منارههای خشتی باوجود سادگی در ساختار، جایگاهی والا در میراث فرهنگی و معنوی سراوان دارند. بر اساس روایتها، مناره مسجد زنگیان در دوران سردار جلالخان بن مصطفی از بزرگان طایفه ملکزاده ساخته شده و هدف اصلی آن، اذانگویی بوده است.
مؤذن با بالا رفتن از پلکانها، از بلندای مناره، ندای ملکوتی اذان را سر میداد. از جمله مؤذنان نامآور این مناره، میتوان به ابوالخیر اشاره کرد که صدایی خوشالحان و دلنشین داشته است.
امامت جمعه این مسجد را مولانا سید عبدالعزیز ساداتی، عالم و عارف برجسته، استاد علما و توسعهدهنده مدرسه علوم دینی زنگیان بر عهده داشتهاند. ایشان از شخصیتهای علمی و دینی سرشناس منطقه بودهاند که تأثیر بسزایی در ارتقاء سطح معنوی و علمی مردم سراوان داشتهاند.
در کنار مناره زنگیان، اتاقی با عنوان چلهخانه یا در زبان بلوچی «سونیا» وجود دارد. این مکان، محلی برای ریاضت و عبادت عرفا و زاهدان بوده است. از جمله بزرگان عارف که در این مکان به سلوک عرفانی پرداختهاند میتوان به سید ملأ هارون، قاضی قادر بخش، ملأ پیرمحمد، حاجی عزت و ملأ حبیب (رحمهمالله) اشاره کرد. سنت ریاضت در این مکان تا زمان ملأ حبیب ادامه داشت و پس از آن متوقف شد.
این چهرهها، ستونهای علم، معرفت و عرفان در منطقه بودهاند و همگی از خاندان بزرگ سادات سراوان به شمار میرفتند. امروزه نیز، سادات بزرگوار مولانا سید عبدالصمد ساداتی و مولانا عنایتالله هاشمی، همچنان مسئولیت هدایت دینی مردم این منطقه را با جدیت و اخلاص ادامه میدهند.
مناره مسجد زنگیان نهتنها نمادی از معماری اسلامی در جنوب شرق ایران است، بلکه تجلیگر فرهنگ، تاریخ و معنویت مردم سراوان میباشد. این سازه کهن، با وجود آسیبهای ظاهری، همچنان استوار ایستاده و روایتگر تاریخی غنی از دیانت، علم، عرفان و همبستگی مردم این دیار است. (محمد صدیق دهواری 3/2/1404)
برای نجات جان خانواده ام کلیه ام را مقابل یک کیسه آرد میدهم.
دیگری میگوید برای نجات جان فرزندانم، کتابخانه ام را میدهم.
خبرنگاران میگویند در عوض یک کیسه آرد دوربین هایشان میدهند.
این وقایع در تاریخ ثبت می شود، و خواهند گفت آیا مسلمانان مومنی نبودند که برادرانشان را از چنین وضعیتی نجات دهند؟
مجاهدانی که مرز ها را بشکنند و کودکان در حال مرگ را نجات دهند؟
ویا معتصمی که فریاد ضعیفان را بشنود؟
و خواهند گفت آیا انسانهای منصفی نبودند که برای نجاتشان کاری کنند.
و این لکه ننگ برجسته ای در طول تاریخ خواهد ماند، که شاید هرگز تاریخ چنین لحظات منزجر کننده ای به خود ندیده باشد، که جمعی در محاصره و بمباران و گرسنگی بمیرند، و کل جهان بصورت آنلاین آنها را نظاره کنند، این عصر، این روز ها و این لحظات را قضاوت خواهد کرد.
#عصر مدرن #انسانیت #تمدن. # حقوق بشر #دموکراسی و عصر هزاران ادعا.
*در سایهسار قرآن کریم*
*در سایهسار قرآن کریم، لذتی، حلاوتی و شیرینیای نهفته است که با هیچچیز دیگری قابل مقایسه نیست و هیچ امری جایگزین آن نمیشود.*
*به همین سبب، شهید قرآن، سید قطب رحمهالله، تفسیر بینظیر خود را فی ظلال القرآن (در سایههای قرآن) نام نهاد.*
در حاشیهی مراسم ازدواج عزیز بزرگوارم، محمد قریشیان، در روستای تاریخی کُنت — که به همراه عزیزانم، از جمله جناب امامبخش دهواری، حضور داشتیم — شبی خاطرهانگیز را تجربه کردیم. پس از اقامهی نماز عشاء به امامت حافظ دکتر محمدامین دهواری، اهالی شریف کنت و هیدوچ با ایثارگری کمنظیری، مسافران را بر خود مقدم داشتندنماز را به جماعت برگزار کردند.
*جالب آنکه گروهی از عزیزان که نماز جماعت اولیه را درک نکرده بودند، به صورت جداگانه به اقامهی نماز پرداختند و نوجوانی خوشصوت را امام جماعت برگزیدند که صدای دلنشینش مرا میخکوب کرد.*
-پس از نماز، از مقدار حفظ قرآن او پرسیدم. حافظ علی پاسخ داد که تاکنون ۲۴ جزء از قرآن کریم را در مسجد حفظ کرده است؛ آن هم در حالی که تنها دانشآموز پایهی سوم راهنمایی است.
پشت سر او، حافظ دکتر سینا دهواری نیز نماز را اقامه نموداو نیز حفظ خود را در مکتب و مسجد آسپیچ به پایان رساند
*این صحنه مرا به یاد سخنی از استاد فرزانهام، شیخ حسن الحسینی، انداخت که میفرمود:*
*«ما عصر تا عشاء را در مسجد میگذراندیم و این حضور، برکت را به دروس ما جاری میساخت.»*
*دکتر ملک فاضلی — از نخبگان و فرهیختگان خطه بلوچستان- که در این روزها با برادران عزیزم، محمد ملازهی و حمید فاضلی، در حال ثبت تاریخ شفاهی زندگینامه ایشان هستیم که در این سفر نیز مرا همراهی می کردند نکتهای زیبا بیان کردند:
*«دانشآموزانی که در مکتبخانهها تعلیم دیدهاند، در تحصیلات آکادمیک موفقتر و عمیقتر ظاهر میشوند؛ همانگونه که کسانی که پس از دیپلم وارد حوزههای علمیه میشوند، عمق و درک بهتری از دروس حوزوی مییابند.»*
در نهایت، این توفیق نصیبم شد که در محضر دو چهره فرزانه — حافظ علی -از شهر سوران و دکتر سینا دهواری، از روستای آسپیچ سراوان — به تلاوت آیاتی از کلامالله مجید گوش فرا دهم و روحی تازه بیابم.
*به خانوادههای عزیز توصیه میکنم که پیوند مسجد با مدرسه را حفظ کنند، و از علما نیز میخواهم که آموزش قرآن و مفاهیم دینی را در مساجد بیش از پیش گسترش دهند.*
از درگاه خداوند متعال، توفیق روزافزون و عمر باعزت برای همهی خادمان قرآن کریم مسئلت دارم(محمد صدیق دهواری 30/4/1404)
*برگ های از تاریخ اسلام*
*ذو البجادین؟ چه کسی بود*
*مردی بود که پیامبر اکرم صلیالله علیه وسلم خودش قبرش را با دستان مبارکش کند و اجازه نداد کسی در این کار کمکش کند. سپس پیامبر صلیالله علیه و سلم داخل قبر رفت و در آن دراز کشید تا قبر، رحمتی برای او باشد.*
*نام او پیش از اسلام آوردن عبدالعُزی مُزنی بود، نسبت داده به شهرش، مُزَینه.*
در سن ۱۶ سالگی مسلمان شد و در ۲۳ سالگی درگذشت. جوانی ثروتمند و در رفاه بود. پدر و مادرش در کودکی درگذشتند و عمویش سرپرستیاش را بر عهده گرفت.
*در بین جوانان، به دلیل لباسهای گرانقیمت و زیبایی که مخصوصاً از شام برایش آورده میشد، بسیار متمایز بود. تنها جوانی بود که اسب داشت؛ در حالی که بهترین جوان در مُزَینه تنها یک قاطر کوچک داشت. عمویش از بزرگان مُزَینه بود.*
داستان اسلام آوردنش از زیباترین و شگفتانگیزترین داستانهای اسلامآوردن صحابه است.
*زمانی که عبدالله (ذوالبجادین) ۱۶ ساله شد، همان زمانی بود که صحابه از مکه به مدینه هجرت میکردند. در مسیر خود از مُزَینه عبور میکردند و بسیار با عجله میگذشتند چون کفار قریش در تعقیبشان بودند.*
*روزی یکی از صحابه در مسیر هجرت، با او برخورد کرد و اسلام را به او معرفی کرد. عبدالله بیدرنگ اسلام آورد. پسازایمان آوردن، از آنان خواست که قرآن را به او بیاموزند.* گفتند: «نمیتوانیم زیاد بمانیم، چون قریش ما را تعقیب میکند، ولی اگر میخواهی، در مسیر دنبال ما بیا تا قرآن یاد بگیری.»
او پشت سرشان، پیاده نزدیک به ۱۵ کیلومتر در بیابان میرفت و همراه آنان قرآن میخواند، سپس به مُزَینه برمیگشت. روز پس دوباره به مرز مُزَینه میآمد و منتظر میماند تا صحابهای ازآنجا بگذرد تا از او قرآن بیاموزد و آیاتی که روز پیش یاد گرفته بود، مرور کند. اینگونه چند سوره قرآن را یاد گرفت.
*روزی یکی از صحابه به او گفت: «چرا با ما بهسوی پیامبر صلیالله علیه وسلم هجرت نمیکنی؟»*
عبدالله پاسخ داد: «تا زمانی که عمویم مسلمان نشود، هجرت نمیکنم. او مرا بزرگ کرده و *نمیخواهم بدون اینکه دست او را در دست اسلام بگذارم، هجرت کنم.»*
*او سه سال اسلامش را در مُزَینه* پنهان کرد و روزانه به دنبال فرصتی بود تا با عمویش درباره دین جدیدی که محمد صلیالله علیه وسلم آورده گفتگو کند، ولی عمویش بهشدت از شنیدن خودداری میکرد. اگر میخواست نماز بخواند، به بیابان میرفت تا کسی او را نبیند.
پس از سه سال، نزد عمویش رفت و گفت:
«ای عمو، دیگر تحمل ندارم. مرا از دیدار رسولالله صلیالله علیه وسلم بازداشتی. من سه سال است که گواهی میدهم لا اله الا الله و محمد رسولالله و اکنون میخواهم هجرت کنم. دوست دارم با من بیایی، ولی اگر نخواهی، چیزی مانع هجرت من نخواهد شد.»
*عمویش بسیار خشمگین شد و گفت:*
*«اگر بر اسلام پافشاری کنی، همهچیزت را از تو میگیرم!»*
*عبدالله گفت: «ای عمو، هر کاری خواستی بکن، من چیزی را بر خدا و رسولش ترجیح نمیدهم.»*
عمویش گفت: «اگر اصرار داری، حتی لباست را هم از تنت* درمیآورم!» و لباسش را پاره کرد.
عبدالله گفت: «قسم به خدا، ای عمو، با هرچه که شده، بهسوی پیامبر صلیالله علیه وسلم هجرت میکنم.»
او هجرتش را آغاز کرد، تقریباً برهنه در بیابان. تا اینکه بِجادی (نوعی گونی از پشم) یافت، آن را دو نیم کرد، نیمی را به کمرش بست و نیم دیگر را روی شانهاش انداخت.
*هنگامی به مدینه رسید، نزد پیامبر صلیالله علیه وسلم رفت. پیامبر صلیالله علیه وسلم پرسید:* «کیستی؟»
گفت: «عبدالعزی هستم.»
پیامبر فرمود: «چرا چنین لباسی بر تن داری؟»
*گفت: «اسلام آوردم و عمویم همهچیز را از من گرفت، حتی لباسهایم. تنها این دوتکه پارچه را در راه یافتم.»*
پیامبر صلیالله علیه وسلم فرمود: «آیا واقعاً چنین کردی؟»
عبدالله گفت: «بله.»
پس پیامبر صلیالله علیه وسلم فرمود:
*«از امروز، تو دیگر عبدالعزی نیستی، بلکه عبدالله ذوالبجادین هستی. خداوند بهجای این دو بجاد، لباسی از بهشت به تو عطا خواهد کرد که از آن هر طور که بخواهی استفاده خواهی کرد.»*
از شدت فقر، در صفّه سکونت گزید (محلی در پشت خانه پیامبر صلیالله علیه وسلم ویژه نیازمندان). در سن ۲۳ سالگی در غزوه تبوک با پیامبر صلیالله علیه وسلم شرکت کرد. به پیامبر صلیالله علیه وسلم گفت:
*«ای رسولالله صلیالله علیه وسلم، دعا کن که شهید شوم.»*
پیامبر صلیالله علیه وسلم دست به دعا برداشت و گفت:
«اللهم حرّم دمه علی سیوف الکفار»
(خدایا خونش را بر شمشیر کفار حرام کن.)
عبدالله گفت: «این آن چیزی نبود که میخواستم!»
📚 *کتاب نیمقرن در آیینه تاریخ بلوچستان تألیف: زندهیاد فقید استاد پیرمحمد ملازهی از سوی انتشارات کتاب بلوچ سراوان منتشر شد.*
*در میان تلاشهایی که برای حفظ، پاسداشت و مکتوب سازی تاریخ شفاهی بلوچستان صورت گرفته است، این کتاب گامی برجسته و تأثیرگذار محسوب میشود. چراکه نویسنده بیهیاهو، اما باصداقت و شجاعت، از دغدغههای مردم،* *ریشههای هویتی، پیچوخمهای تاریخ محلی و تعاملات با مراجع مختلف میگوید.
*نیمقرن در آیینه تاریخ بلوچستان روایت صمیمی و ژرفنگران مردی است که نهتنها در دل تاریخ که در متن آن زیسته است.*
زندهیاد فقید استاد پیرمحمد ملازهی، پژوهشگر، تحلیلگر و روزنامهنگار برجستهٔ حوزهٔ بلوچستان و جنوب شرق آسیا؛ افغانستان، در این کتاب به بازخوانی خاطرات، تجربهها و وقایع معاصر بلوچستان و ایران پرداخته است.
از روزگار دبستانی در روستای پسکوه تا مسئولیتهای فرهنگی و رسانهای در تهران و زاهدان،
این کتاب پنجرهای است به زیست جهان یکی از چهرههای مؤثر فرهنگ بلوچ
*نثر کتاب ساده، صمیمی و پر جزئیات است؛ گویی نویسنده خواننده را با خود به سفری هفتادساله میبرد، از بلوچستان تا تهران و قاهره، از کلاردشت تا سنگاپور و هند و اسپانیا*
*برای هر پژوهشگر، دانشجو یا علاقهمند به تاریخ اجتماعی، این کتاب گنجینهای زنده از تاریخ شفاهی و مستندات فرهنگی بلوچستان معاصر است.*
*اثری که با دقت، ریزبینی و عشق به تاریخ معاصر، نهتنها به معرفی و تحلیل میپردازد، بلکه با نگاهی ژرف به شخصیتهای تأثیرگذار ادبی، هنری و اجتماعی بلوچستان و ایران پرداخته و بخشی از تاریخ ناگفتهٔ این سرزمین را بازگو میکند.*
مطالعهٔ این اثر، فقط خواندن زندگینامه نیست؛ روایتی است از رنج، مقاومت، آرمان و هویت مردمانی در حاشیه مانده و در متن تاریخ مانده؛ که آن را به مرجعی ارزشمند برای پژوهشگران، دانشگاهیان و علاقهمندان به فرهنگ بلوچستان تبدیل کرده است.
🔹 *انتشارات کتاب بلوچ، ناشر اثر: که طی سالهای گذشته با مدیریت دلسوزانهٔ خود، نقش بسزایی در معرفی نویسندگان بلوچ و پاسداشت زبان و تاریخ شفاهی بلوچستان داشته بهطور تخصصی به چاپ کتابهای ادبی، تاریخی، زبانشناسی و خاطره نگاری در حوزهٔ بلوچستان پرداخته و زمینهٔ نشر دهها اثر از نویسندگان بلوچ را فراهم کرده است در این پروژه نیز همچون همیشه، با نگاهی فرهنگی و مسئولانه وارد میدان شده است.*
*این انتشارات همواره تلاش کرده تا صداهای خاموش شدهٔ تاریخ فرهنگی بلوچستان را به گوش مخاطبان برساند و چهرههایی چون استادان، شاعران، مصلحان محلی و زبانشناسان بلوچ را از دل سکوت بیرون بکشد.*
🔹 *مقدمهٔ ناشر در این کتاب، به زیبایی به معرفی پیرمحمد ملازهی، شخصیت تأثیرگذار فرهنگی و ادبی بلوچستان، اختصاصیافته است. چراکه او نهتنها یک چهرهٔ فرهنگی، بلکه حافظ بخشی از تاریخ زندهٔ بلوچستان بود که در این اثر با زبانی دلنشین و قلمی سنجیده معرفیشده است.*
🔹 *مؤسسه فرهنگی هنری ورنا مکران نیز با مدیریت آقای سبحان دهواری نقش کلیدی در چاپ این کتاب ایفا کرده است. این مؤسسه که سالها درزمینهٔ توسعه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فعال است، هزینههای چاپ کتاب را بهطور کامل تقبل کرد تا این میراث گرانبها به چاپ برسد. حمایت مالی، فرهنگی و معنوی موسسه ورنا مکران نشانهای روشن از احساس مسئولیت فرهنگی نسل نوین بلوچستان است.*
آقای سبحان دهواری، مدیر مؤسسه ورنا مکران، در حمایت از این اثر تأکید کرد که:
*«هر تلاش برای ثبت و ضبط زبان، فرهنگ و خاطرات مردم بلوچ، سرمایهگذاری برای آیندهٔ هویتی فرزندان این سرزمین است.»*
*علاقهمندان میتوانند با واریز 490 هزار تومان (4900000) ریال (شامل هزینه پست و پاکت) به شمارهحساب:*
6037701143219928
بنام انور دهواری و با ارسال فیش واریزی و آدرس دقیق پستی شامل کد پستی و شماره تماس و ارسال به شماره واتساپ
09153473499
یا
09362047232 در اسرع وقت از طریق پست ارسال می گردد و یا خرید حضوری از کتابفروشی بلوچستان (خالد بن ولید سابق) سراوان اقدام نمایند.
*انشتارات کتاب بلوچ سراوان با کادری مجرب و آزموده آمادگی انتشار کتاب های شما را دارد*
بسم الله الرحمن الرحيم
تهيب جماعة الإخوان بجميع وسائل الإعلام تحري الدقة والأمانة قبل نشر أي بيانات أو تصريحات تخص الجماعة، مجددة التأكيد أن المنصات الرسمية التي يتم نشر بيانات الجماعة عليها ، وأن من يمثل الجماعة ومواقفها حالياً:
_ فضيلة القائم بأعمال المرشد العام الدكتور محمود حسين..
_ الدكتور طلعت فهمي المتحدث الإعلامي باسم الجماعة
_ علي حمد المتحدث الإعلامي باسم الجماعة
_ حسن صالح المتحدث الإعلامي باسم الجماعة
_ أحمد عاصم المتحدث الإعلامي باسم الجماعة
_إيمان محمود المتحدثة الإعلامية باسم الجماعة.
والموقع الرسمي هو موقع إخوان أون لاين.
http://www.ikhwanonline.com
/channel/ALekhwan
چگونه میتوان اسرائیل را شکست داد
حملات ایران به اسرائیل در ژوئن ۲۰۲۵ ثابت کرد که اسرائیل آمادهی ورود به جنگی بلندمدت است و با گسترش این جنگ، در تلاش برای تثبیت سلطهی آمریکا در سراسر خاورمیانه میباشد. بنابراین، طرفهای اصلی این جنگ در خاورمیانه، نیروهای اسلامی منطقه و ایالات متحده آمریکا هستند. ما بهتازگی توانستیم آمریکا را از افغانستان بیرون کنیم، پس چرا نتوانیم آن را از خاورمیانه نیز خارج کنیم؟
آمریکا این جنگ را از طریق عوامل نیابتی خود میجنگد. این یک جنگ نیابتی است که در آن متحدان نظامی آمریکا تنها اسرائیل نیست، بلکه چندین کشور عربی مانند مصر، لبنان، اردن و امارات نیز شامل هستند. ایران مستقیماً با اسرائیل مقابله میکند و شناخت نقاط ضعف نظامی این کشور برای ما یک نیاز فوری است.
ضعفهای نظامی آمریکا
اسرائیل کشوری نسبتاً کوچک است و توانایی آن برای جنگ زمینی محدود است؛ بنابراین ارتش اسرائیل (IDF) بیشتر بر جنگ هوایی تکیه دارد. اگر ارتش زمینی ایران وارد اسرائیل شود، میتوان بهراحتی ارتش اسرائیل را شکست داد. مانع اصلی در این مسیر، کشورهای متحد آمریکا هستند که به ارتش ایران اجازه عبور از خاکشان را نمیدهند.
برای تبدیل این جنگ به یک نبرد زمینی، ضروری است که نیروهای اسلامی اردن، سوریه و عراق با فشار مردمی، دولتهای خود را وادار به اجازه عبور ارتش ایران کنند. تا دیروز این امر در لبنان ممکن بود؛ امروز میتوان در اردن و سوریه تلاش کرد.
ما باید این جنگ را در داخل اسرائیل بهپیش ببریم، همانطور که درایت بینظیر حماس نشان داد که ارتش اسرائیل توانایی جنگ در خاک خود و سرزمینهای اشغالی را ندارد. شکست ارتش اسرائیل در غزه این مسئله را بهوضوح نشان داد. بنابراین، نیروهای اسلامی در اسرائیل و ساحل غربی باید از حماس درس بگیرند و تلاش کنند تا جنگ را به خیابانها و محلههای اورشلیم و تلآویو بکشانند. این امر کاملاً ممکن است و میتوان از مقاومت چریکهای آمریکای لاتین نیز الگو گرفت. شبکههای زیرزمینی حماس در داخل اسرائیل باید گسترش و تقویت یابند. توان ارتش اسرائیل برای جنگ شهری نیز بسیار محدود است.
استفاده از دموکراسی اسرائیل بهعنوان سلاح
دموکراسی فعال در داخل اسرائیل نیز میتواند بهعنوان یک سلاح جنگی استفاده شود. نشانههای خستگی از جنگ بهوضوح نمایان هستند و بیشتر جناحهای مخالف حداقل اعتراف دارند که اسرائیل نمیتواند در این جنگ پیروز شود و نتانیاهو صرفاً برای حفظ قدرت خود این جنگ را ادامه میدهد. بنابراین، سرنگونی دولت نتانیاهو از طریق سازوکار دموکراتیک باید یکی از اهداف نیروهای اسلامی باشد.
پاسخ ایران و نقش سلاح هستهای
حمله متقابل ایران نشان داد که با وجود حمایتهای آمریکا، برتری فنی اسرائیل تعیینکننده نیست و نمیتوان دولت اسلامی را از این طریق شکست داد. بنابراین، دیر یا زود، اسرائیل به دنبال پایان دادن به جنگ از طریق مصالحه خواهد بود. مهم آن است که این مصالحه نباید به توافقی ختم شود که مانع دستیابی ایران به سلاح هستهای شود. این جنگ ثابت کرده است که برنامه هستهای ایران با سرعت در حال پیشرفت است و باید در آینده نزدیک به سلاح هستهای دست یابد. این برای حفظ تمامیت ارضی ایران و سلطهی اسلامی در منطقه ضروری است.
نقش پاکستان
در این راستا، مسئولیت نیروهای اسلامی پاکستان آن است که دولت پاکستان را وادار یا متقاعد کنند تا از برنامه هستهای ایران محافظت کند. در شرایط همکاری نظامی هند و آمریکا، این میتواند اقدامی مؤثر در راستای حفظ امنیت ملی باشد.
هدف استراتژی جنگی
هدف از استراتژی جنگی ما این است که جنگ هوایی را به جنگ زمینی در داخل اسرائیل تبدیل کنیم که تا انحلال کامل دولت اسرائیل ادامه یابد. اجرای این استراتژی فقط بر عهدهی ایران اسلامی است و تمام نیروهای اسلامی منطقه باید از ایران حمایت کنند.
مقابله با آمریکا
آمریکا این نبرد را در داخل ایران نیز پیش میبرد. شبکه خرابکاری موساد بسیار گسترده است و سامانههای اطلاعاتی نظامی ایران را هدف قرار داده است. همچنین، نیروهای ضداسلامی در سطح جامعه نیز فعال هستند. در ایران جمعیت قابل توجهی از یهودیان وجود دارد که همواره در اقدامات خرابکارانه پیشتاز بودهاند. باید این عناصر شناسایی و با آنها برخورد شدید صورت گیرد. این احتمال وجود دارد که آمریکا و اسرائیل تلاش کنند تا جنبش مقاومتی مردمی علیه حکومت اسلامی به راه بیندازند. برای مقابله با چنین اقداماتی باید مشارکت مردمی تقویت شود. مردم ایران همواره در زمانهای سخت از حکومت اسلامی حمایت کردهاند.
بسمالله الرحمن الرحیم
با قلبی اندوهگین و دلی پر از خشم و تأسف، شهادت جمعی از هموطنان عزیزمان در پی تجاوز ددمنشانه و جنایتبار رژیم صهیونیستی به حریم و خاک مقدس ایران اسلامی را به ملت شریف و مقاوم ایران تسلیت عرض میکنیم.
این حمله ناجوانمردانه، بار دیگر چهره واقعی رژیمی اشغالگر و ضدبشری را به جهانیان نمایان ساخت؛ اما بیتردید، خون پاک شهیدان این سرزمین، ریشههای ظلم را خواهد سوزاند و وحدت و ایستادگی ملت ایران را استوارتر خواهد کرد.
گفتگو با ملا امین ملازهی و مولوی امان الله دهواری
مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ : اسفند ماه ۱۴۰۳
زمان : ۵۸ دقیقه
زبان گفتگو : بلوچی
ویرایش : عارف خدابنده
فعالیتهای مذهبی در شهرستان سراوان همواره بهعنوان یکی از ارکان اصلی فرهنگ و هویت این منطقه شناخته شدهاند. این فعالیتها با محوریت مساجد و حوزههای علمیه، نقش بسزایی در ترویج معارف دینی و جذب مردم بهویژه جوانان به ارزشهای معنوی داشتهاند.
به طوری که این شهرستان از دیرباز بهعنوان مهد علم، فرهنگ و دانش شهرت داشته و کهنترین حوزههای علمیه هم چون حوزه علمیه زنگیان وگشت و اندیشههای دینی در این خطه رشد و بالندگی یافتهاند. در حین پیروزی انقلاب اسلامی، این شهرستان بویژه در سال های 57 تا 60 به اوج فعالیتهای دینی و تبلیغی خود رسید.
از جمله این فعالیتها میتوان به نهضت مسلمانان سراوان در مسجد جامع نور اشاره کرد که با انتشار نشریهای به نام *صوتالاسلام* به سردبیری شیخ انور دهواری فعالیت خود را آغاز کرد. همچنین، نشریه *پیام اسلام* از حوزه علمیه گشت منتشر شد.
مولوی سید عبدالعزیز ساداتی، مولوی شهداد مسکان زهی، مولوی سید محمد یوسف حسین پور، مولوی دین محمد حسین زهی برجسته ترین رهبران مذهبی مردم بودند، این تلاشها، به دلایلی، در اوایل دهه شصت متوقف شد. با این حال، برخی از جوانان آن دوره، از جمله مولوی امانالله دهواری، فرزند حاج محمدصالح دهواری، اولین امیر جماعت تبلیغی سراوان، و ملا امین ملازهی، از اولین مؤذنان مسجد نور، به همراه دیگر فعالان، فعالیتهای تبلیغی و دینی را در نیمه دهه شصت در قالب جلسات سخنرانی ادامه دادند. این جلسات نقش مهمی در جذب جوانان و عموم مردم به مساجد ایفا کرد.
مولوی خلیلالله غیاثی، که به دلیل صوت دلنشین و تسلط بر قرائت قرآن و حفظ اشعار مذهبی شهرت داشت، بهعنوان یکی از اولین سخنرانان این جلسات دعوت شد و با بیان شیوا و تأثیرگذار خود، به ترویج معارف دینی کمک کرد به طوری که پس از رونق این جلسات شخصیت های از نقاط مختلف بلوچستان برای سخنرانی دعوت شدند
در این گفتوگو، مولوی امانالله دهواری و ملا امین ملازهی، در ادامه سلسله گفتوگوهای تاریخی شفاهی بلوچستان، به بیان تاریخچه فعالیتهای مذهبی سراوان در دهه شصت میپردازند.
در وب سایت بشنوید:
https://orhb.ir/?p=1582
در یوتیوب:
https://www.youtube.com/playlist?list=PL2jKVRth7HXXYsIiWBverPmX6kY6Pmg5k
در اسپاتیفای:
https://open.spotify.com/show/6wIY4LTguExSy3GGUhzSTb
کاش که این مهم را یکی از پژوهشگران و محققان بر عهده میگرفت و با موضوعبندی مجموعه بینظیری از تاریخ معاصر ارائه میداد.. نوشتههای ساده؛ صادق، قابلفهم برای همه؛ تحلیلهای ایشان درباره بلوچستان نشان از عمق شناخت به زادگاهش هست و علیرغم مرکز نشینی ارتباطش را با مردمش قطع نکرد و ریز حوادث و رخدادهای بلوچستان را در کنار مسائل کلان بینالمللی رصد میکرد.
بیگمان این شخصیت باوقار سرمایه بزرگ بدون جایگزین، مایه افتخار این نسل و نسلهای آینده هست و تاریخ معاصر بلوچستان کمتر چنین شخصیتی به خود دیده است که باورهایش را بدون هراس و ملامت ملامتگران بیان میداشت و خود نشان از جایگاه رفیع ایشان دارد.
بایستی همچنین شخصیتی با کوله باری از تجربه و رشادت را که باشهامت گفت و نوشت را ارج نهاد؛ چراکه تاریخ معاصر بلوچستان نسبت به شخصیتهای خود غفلت ورزیده است! و پاسداشت و معرفی شخصیتها را در زمان حیات مورد بیتوجهی قرار داده است. این در حالی است که وزارت امور خارجه و صداوسیما در دولتهای مختلف، میتوانستند از ایشان بهعنوان مشاوری زبده، فراتر از تحلیلگری توانا بهرهگیری نمایند، باشد که، دیدگاههای ایشان درباره بلوچستان موردت وجه نهادهای تصمیم گیر قرار گیرد.
صدا و تصویر استاد پیرمحمد ملازهی را برای نخستین بار در دهه هفتاد در صفحه تلویزیون دیدم و ذهن پرسشگر مرا واداشت تا او را بیایم.در فروردین هشتاد ارتباط تلفنی برقرار کردم در کلامش تواضع و فروتنی یافتم،که از بزرگمردیاش حکایت میکرد، مکالمهای کوتاه اما پربار، مشتاق به زیارتش شدم، سرانجام سال هشتاد این اشتیاق به سرآمد، چهره رسانهای را در منزلش دیدار نمودم، تواضع و فروتنی و شکستهنفسی و سادهزیستیاش مرا سخت منقلب کرد، در کنار همسر مهربانش، زنوشوهری, دانشمند؛ مهربان و مهماننواز؛ به گرمی از من ناآشنا استقبال کردند، حوا رحمانی، از نخستین زنان تحصیلکرده بلوچ، یادگار پرافتخار خاندان بزرگ رحمانی؛ زبان بلوچی را علیرغم سالها دوری از بلوچستان و تحصیلات عالی دانشگاهی و تدریس، بدون هیچگونه تکلف با همان لهجه و کلمات ناب میکردند که خود نشاندهنده حفظ ارزشهای سنتی خویش و پایبند بودن به آداب و سنن آباء و اجدادیشان میباشد
و بازهم در دیماه 1392 در منزلش در تهران دیداری دیگر با جمعی از دوستان صورت گرفت، گفتگویی کوتاه ولی صمیمانه از زندگینامه و خاطراتش که در پایان گفتگو، ضمن تحلیلی از اوضاع بلوچستان در آن سالها توصیههای نیز به نسل جوان داشت.که در سایت تاریخ شفاهی بلوچستان تقدیم علاقهمندان شد.
https://orhb.ir/?p=474
خوانندگان گرامی از خلال مطالعه خاطرات استاد فقید پیرمحمد ملازهی با عنوان«نیمقرن در آینه تاریخ بلوچستان» روشنی عرق و دلبستگی خاص ایشان را به کشورش ایران خواهند یافت و متوجه این نکته خواهند شد که فردی معتقد به اسلام و باورهای راستین بود و زمانی که اندیشههای کمونیستی و... نماد روشنفکری تلقی میشد و جوانان به این گرایشها رو میآوردند به هیچ گروه و نحلهای وابستگی پیدا نکرد و یک فرد مؤمن و معتقد به تمامیت ارضی کشور باقی ماند و تا زمان بازنشستگی بهعنوان تحلیل گری توانا با صداوسیما همکاری کرد و اینچنین با تحلیلهای کارشناسی شده خود وطنپرستی و عشق به ایران را بیان داشت او که همواره دغدغه مردم و سرزمینش را داشت با مرگش همگان را متأثر و اندوهگین ساخت.
زندهیاد فقید پیرمحمد ملازهی در تاریخ ششم خردادماه 1403 در تهران درگذشت و در زادگاهش روستای پسکوه به خاک سپرده شد.
روانش شاد و جایش بهشت برین باد.
جا دارد در اینجا از جناب آقای سبحان دهواری مدیرعامل محترم موسسه فرهنگی، اجتماعی و مطالعاتی ورنا دانا مکران به جهت در اختیار دادن فایل کتاب چند روز پیش از درگذشت استاد ملازهی و آماده نمودن کتاب توسط استاد سید مرتضی آل داود مدیر محترم انتشارات مگستان تهران و چاپ یک نسخه و رؤیت استاد در تخت بیمارستان که سبب خوشحالی ایشان گردید؛ بهنوبه خود تقدیر و تشکر داشته باشم، خوانندگان عزیز کموبیش با فعالیتهای فرهنگی موسسه در فرهنگسازی، آگاهی افزایی و گفتمان سازی در حوزه توسعه آشنایی دارند که در این راستا با سرمایهگذاری و تأمین هزینههای چاپ این کتاب خدمت ماندگاری به یادگار گذاشتند.
محمد صدیق دهواری
انتشارات کتاب بلوچ
15/2/1404
کتاب «فرهنگ لغت بلوچی به فارسی دهواری» منتشر شد
این اثر ارزشمند حاصل تلاشهای مستمر شیخ انور دهواری شامل بیش از 1300۰ هزار واژه بلوچی با ترجمه فارسی، در 319 صفحه در دسترس علاقهمندان قرارگرفته است. بهطوریکه میتوان گفت نهتنها بهعنوان یک فرهنگنامه، بلکه نمادی از عشق به زبان مادری و فرهنگ بلوچستان و معرفی گنجینههای زبان بلوچی به نسلهای آینده است.
شیخ انور دهواری، یکی از چهرههای ماندگار فرهنگی بلوچستان و پیشگام در عرصه چاپ و نشر کتاب، بیش از چهار دهه در راستای حفظ و ترویج زبان و فرهنگ بلوچی و بیداری اسلامی فعالیت کرده است.
با راهاندازی کتابفروشی «خالد بن ولید» در سراوان و ترجمه و تألیف و چاپ آثار مهم در حوزههای دین، تاریخ، فرهنگ و ادبیات بلوچستان، نقش بیبدیلی در ارتقای فرهنگ منطقه ایفا نمود.
استاد انور دهواری، بدون هیچ پشتیبانی رسمی و در شرایط دشوار، همواره با عشق و ایمان به کتاب و فرهنگ منطقهاش پایبند هست.
این اثر، نمایانگر عشق صادقانه او به فرهنگ، زبان و مردم بلوچستان است؛ فرهنگی که در سکوت، اما باعظمت، دوام آورده است
این واژهنامه میتواند منبعی مهم برای:
دانش آموزان و دانشجویان و علاقهمندان به زبان بلوچی
نویسندگان، پژوهشگران و فرهنگ دوستان و همهکسانی که میخواهند با زبان بلوچی و برای بلوچ زبانان با زبان مادری خود بیشتر آشنا شوند، باشد
علاقهمندان میتوانند با واریز 480 هزار تومان (4800000) ریال به شمارهحساب:
6037701143219928
بنام انور دهواری و با ارسال فیش واریزی و آدرس دقیق پستی شامل کد پستی و شماره تماس و ارسال به شماره واتساپ
09153473499
یا
09362047232 در اسرع وقت از طریق پست ارسال می گردد و یا خرید حضوری از کتابفروشی بلوچستان (خالد بن ولید سابق) سراوان اقدام نمایند.
پرونده تاریخ شفاهی انتخابات دوم خرداد سال 1376 در استان سیستان و بلوچستان
محمد صدیق دهواری
تاریخ 2/3/1404
بخش اول:
بیستوهشت سال از هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در دوم خردادماه 1376 گذشت
انتخاباتی که چهار رقیب داشت و در پایان حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد خاتمی با بیش از 22 میلیون رأی و بافاصله ده میلیون رأی از رقیب خود پیشی گرفت بهطوریکه از سوی هواداران و اصلاحطلبان این انتخابات بهعنوان حماسه دوم خرداد در ادبیات سیاسی ایران مشهور گشت و بهعنوان پنجمین رئیسجمهور ایران سوگند یاد و کار خود را آغاز کرد و کابینه او بهعنوان دولت اصلاحات شناخته شد.
در گوشه و کنار کشور افراد و شخصیتها و تشکلهای زیادی در خلق این حماسه و انتخابات پرشور نقش داشتند و مخالفان و موافقان دراینباره کوشش فراوان نمودند و خاطرات زیادی دارند بخشی از آن گفته و نوشتهشده و بخشی هنوز در سینهها و اسناد بهصورت پراکنده وجود دارد.
برخی باافتخار از همراهی خود در این انتخابات و هواداری و حمایت از سید محمد خاتمی و اصلاحات سخن میگویند و برخی درصدد حذف و از میان بردن هرچه مربوط به آن انتخابات و انکار همکاری خویش و مسیر دیگری برای خود انتخاب کردهاند و حتی در صف مخالفان خاتمی و اندیشه اصلح طلبی قرارگرفتهاند.
در این بخش به خاطرات شفاهی از این انتخابات در استان سیستان و بلوچستان در شش بخش
1- پیش از تبلیغات رسمی
2- حین تبلیغات رسمی
3- روز انتخابات در دوم خردادماه 1376
4- دستاوردهای دور اول ریاست جمهوری سید محمد خاتمی در استان
5-تشکیل جبهه مشارکت در استان
6-هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
با شما سخن میگویم:
در اسفندماه 1375 اینجانب و زندهیاد محمد عارف دهواری پسازاینکه عدم حضور سید میرحسین موسوی برای عدم شرکت در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری قطعیت یافت از انجائیکه با خدمات و افق دید و اندیشه سید محمد خاتمی در دوران وزارت ارشاد آشنایی داشتیم بهویژه پسازاینکه برادرم شیخ انور دهواری برای دریافت پروانه انتشاراتی به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان در دهه شصت مراجعه کرده بودند و مسوولان ارشاد استان کارشکنی کرده و داشتن وسیله نقلیه و چاپخانه را برای صدور مجوز انتشاراتی لازم دانسته بودند، ایشان نیز به همه نمایندگان استان برای این کارشکنی نامههایی ارسال که مرحوم فقید زندهیاد مسعود هاشم زهی نماینده وقت شهرستان خاش وبخش های نصرتآباد و میرجاوه نامه ایشان را به وزارت ارشاد منعکس که آقای خاتمی وزیر وقت محترم وزارت ارشاد اسلامی نیز در پاسخ این موارد را از پیشنیازها صدور پروانه نشر ندانسته بودند
بهر جهت با این آشنایی و سبقه فکری و سابقه بسیار خوب ایشان در وزارت ارشاد بیانیهای در حمایت از کاندیداتوری سید محمد خاتمی برای شرکت در انتخابات دوم خرداد نوشتیم و چند نفر امضاء کردند و برای چاپ به روزنامه سلام فاکس کردیم در تاریخ 26/12/1375در صفحه اول روزنامه سلام با عنوان اعلام حمایت گسترده از نامزدی حجتالاسلاموالمسلمین خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری با این عنوان همچنین جمعی از عشایر، روحانیون تسنن، فرهنگیان، دانشجویان، ورزشکاران، اصناف و بازاریان شهرستان مرزی سراوان با صدور اطلاعیهای از نامزدی دکتر خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کردند، منتشر شد:
متن بیانیه:
«هفتین دوره انتخابات ریاست جمهوری با به صحنه آمدن آقای خاتمی به حق پاسخ مثبت و منطقی به خواست اقشار مختلف جامعه با گرایشهای گوناگون بوده و فضای سیاسی کشور را متحول و عطرآگین ساخته و به دلیل امتناع قطعی سردار بزرگ دفاع مقدس مهندس میرحسین موسوی نخستوزیر محبوب دوران هشت سال حماسه دفاع مقدس امید آن داریم که با حضور حجتالاسلاموالمسلمین خاتمی شاهد نهادینه شدن قانون اساسی و تامین مشارکت مردم در عرصههای گوناگون باشیم و از اندیشههای مختلف اندیشمندان ایران اسلامی جهت سازندگی و آبادانی این مرزوبوم استفاده نماییم ما مرزداران جمعی از عشایر، روحانیون تسنن، فرهنگیان، دانشجویان ، ورزشکاران، اصناف و بازاریان شهرستان مرزی سراوان بار دیگر پاسداری خود را از حریم ارزشهای والای انقلاب اسلامی اعلام داشته و شما را بهعنوان کاندیدای اصلح در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تشخیص داده تا شاهد وحدت واقعی بین فرق اسلامی تشیع و تسنن و بین اقلیتهای قومی و توزیع عادلانه درآمد و رفع فقر و محرومیت باشیم »
روزنامهای که نقش اساسی در حمات و تبلیغ از سید محمد خاتمی داشت که میتوان آن را پایگاه اصلی ایشان عنوان کرد و زمینه پیروزی را در انتخابات فراهم آورد
به مناسب هفته گردشگری:
معرفی موزههای شاخص شهرستان سراوان و چهرههای فرهنگی پیشگام در حفظ میراث بومی
شهرستان سراوان بهعنوان یکی از کهنترین و فرهنگیترین مناطق بلوچستان، به همت فرهیختگان بومی خود، صاحب مجموعهای غنی از موزههای مردمشناسی و فرهنگی شده است. در این میان، نقش سه شخصیت اثرگذار در راهاندازی موزههای شخصی، شایسته برجستهترین ارجگذاریهاست
موزه مردمشناسی سراوان( میراث رسمی در قلب بافت تاریخی)
این موزه در ساختمان قدیمی فرمانداری سراوان واقع شده که بین سالهای ۱۳۱۶ تا ۱۳۱۸ توسط معمار «حسین طالبی» بنا گردیده است. این ساختمان در سال ۱۳۸۷ و با تلاش اداره میراث فرهنگی و حمایت مسئولان وقت بویژه فرماندار وقت سراوان مهندس سید عبدالحسین سجادی، حاج محمد عظیم بارک زائی( رئیس وقت اداره میراث فرهنگی سراوان، حسنعلی شهرکی(مدیرکل وقت میرث فرهنگی استان) به موزه مردمشناسی تبدیل شد.موزه دارای بخشهای مختلفی از جمله گالری آیینها، صنایعدستی، زندگی روزمره، حیات وحش و سبک زندگی عشایری بلوچ در حیاط خود است. این بنا به شماره ۱۴۹۹۳ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده و اکنون یکی از مراجع فرهنگی و آموزشی مهم سراوان به شمار میرود.
موزه خاک کلپورگان (سنت زندهی سفالگری 7 هزار ساله)
در روستای تاریخی کلپورگان، این موزه بهعنوان یک کارگاه زنده سفالسازی فعالیت دارد. سفالهایی که فقط توسط زنان بلوچ و بدون چرخ سفالگری ساخته میشوند، در این مکان تولید و عرضه میگردند.
ساختمان موزه که در سال های 1350 تأسیس شد، با الهام از معماری بومی بلوچستان طراحی شده و خود بخشی از جذابیت فرهنگی آن به شمار میرود. موزه خاک کلپورگان، نماد هویت زنان هنرمند بلوچ و ادامهدهنده خط سفالی دیرینهی منطقه است که همزمان با موزه محلی سراوان در سال 1388 به عنوان موزه نیز به ثبت رسید
موزه شخصی حاجی محمد عثمان صالحی (روستای سب)(راوی فرهیختهی تاریخ شفاهی بلوچستان
استاد محمد عثمان صالحی، از چهرههای برجسته فرهنگی روستای سب، موزهای شخصی و پژوهشمحور را در خانه خود بنیان نهاده که برگرفته از باور عمیق او به اهمیت حفظ اسناد تاریخی و دینی است.
ایشان با گردآوری قرآنهای خطی، نسخ قدیمی، اشیای مردمشناسی، و بهویژه سنگنوشته نادر «شمسه» از قرن هفتم هجری، یکی از جامعترین مجموعههای مردمی را شکل دادهاند. او با وقار یک معلم، در دل تاریخ گام برداشته و با رویکردی فرهنگی، الگویی شایسته برای نسل جوان سراوان و سراسر ایران است. پیگیری ثبت رسمی این موزه در فهرست آثار ملی در دست اقدام است.
موزه شخصی طاس و کپل (روستای دزک) میراث آبیاری سنتی به روایت حاجی عبدالله سپاهی
حاج عبدالله سپاهی، کشاورز فرهنگساز و از فرهیختگان دلسوز سراوان، در باغ شخصی خود و با هزینه شخصی، موزهای زنده به نام "طاس و کپل" برپا کرده است. این موزه، نمایانگر نظام سنتی تقسیم آب در بلوچستان است که از هوشمندانهترین روشهای مدیریت منابع آبی بوده و بهعنوان میراث معنوی کشور ثبت شده است.مجموعهای از ابزارهای کشاورزی، صنایعدستی و اشیای مرتبط با زندگی روستایی، همراه با بازسازی فضای سنتی کپرها، در این موزه نگهداری میشود.سپاهی، با پوشیدن لباس سنتی و روایت فرهنگی منطقه، خود بخشی از میراث زنده است و موزهاش نه فقط فضایی آموزشی، که نمایشی از دغدغه یک فرد در حفظ فرهنگ است.
موزه شخصی ماتکور (روستای کولو) (تبلور غیرت فرهنگی قادربخش شهلیبر0پاکباز)
در روستای کولو، قادربخش شهلیبر، با عشق و باور به هویت بومی، موزهای مردمی به نام ماتکور را پایهگذاری کرده است. این موزه، گنجینهای ارزشمند از ابزارهای سنتی، صنایعدستی، وسایل معیشتی و آثار مردمشناسی است که بهصورت خودجوش و بدون حمایت رسمی گردآوری شدهاند.
موزه ماتکور نهفقط محلی برای نمایش اشیای قدیمی، بلکه یک مرکز یادگیری غیررسمی برای نسلهای جدید است؛ جایی که دانش بومی زنده نگاه داشته میشود. شهلیبر، با جسارت و همت فردی، نشان داده است که حتی بدون امکانات دولتی نیز میتوان پاسدار شناسنامه فرهنگی یک قوم بود.
*انا لله و انا الیه راجعون*
درگذشت استاد فقید، زندهیاد سلیم داودی موجب تأسف و تأثر عمیق اینجانب گردید.
*ایشان از چهرههای برجسته و اثرگذار موسیقی بلوچستان بودند که با راهاندازی استودیو فردوس در شهرستان سراوان در کنار جناب آقای غمداد جوادی و زنده یاد بهادر باران زهی،نقش مهمی در گردآوری، حفظ و اشاعه موسیقی فولکلور، سنتی و شنیدنی این دیار ایفا نمودند.*
بر پایه اسناد موجود در آرشیو ساواک، زندهیاد داودی با برگزاری جلساتی در مسجد نور سراوان، مردم را علیه نظام شاهنشاهی آگاه و ساماندهی کردهاند که خود گویای روحیه آزادیخواه و دغدغهمند ایشان نسبت به سرنوشت مردم منطقه بود
*اینجانب ضمن عرض تسلیت این ضایعه به جامعه هنری بلوچستان، خاندان بزرگ داودی، خانواده محترم ایشان و جناب آقای کریمبخش داودی از (چهره های فرهنگی و ماندگار)از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم، علو درجات و برای بازماندگان صبر جزیل مسئلت مینمایم.*
*خوشبختانه بخشی از خاطرات و خدمات ارزنده ایشان، در گفتوگویی توسط برادران ارجمند، آقایان سهند اسدی و عارف خدابنده ثبت و در سایت تاریخ شفاهی بلوچستان بارگذاری شده است که میراثی ماندگار برای نسلهای آینده خواهد بود.*
*(محمد صدیق دهواری*
*۲۹/۲/۱۴۰۴)*
گفتگو با مهندس علی اصغر دهواری
مدیر با سابقه حوزه آب در بلوچستان
مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ : بهمن ماه ۱۴۰۳
زمان : یک ساعت و ۲۰ دقیقه
زبان گفتگو : بلوچی
ویرایش : عارف خدابنده
مهندس علیاصغر دهواری، فرزند حاجی علیاکبر دهواری، از فرهنگیان خوشنام و اثرگذار شهرستان سراوان، در شهر محمدی سراوان چشم به جهان گشود.
وی تحت تربیت و راهنماییهای پدر ، از همان دوران کودکی با مفاهیم تعلیم، مسئولیتپذیری و تلاش آشنا شد و مسیر تحصیل را با انگیزهای قوی آغاز کرد.
پس از طی دوران ابتدایی و متوسطه در زادگاهش، موفق به اخذ دیپلم شد و برای ادامه تحصیل به کشور پاکستان رفت. او در دانشگاه کویته، مرکز ایالت بلوچستان، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته مهندسی زمین شناسی و آب های زیر زمینی به پایان رساند و بعد از آن به مدت یکسال در دانشگاه کویته به تدریس پرداخت.
پشتکار و علاقهی ایشان به تحصیل و فعالیتهای تخصصی، راه را برای ورود به عرصه مدیریت و خدمات اجرایی هموار کرد.
مهندس دهواری در طول دوران کاری خود، مسئولیتهایی در حوزه آب شهرستانهای سراوان، خاش و چابهار بر عهده داشت و در ادامه، به سمت معاون اداری و مالی اداره کل امور آب استان سیستان و بلوچستان منصوب شد.
ایشان طی سالهای خدمت، در طراحی، اجرا و نظارت بر پروژههای مختلفی از جمله سدسازی، احیا و نگهداری قنوات و مدیریت منابع آب، نقش مؤثر و فعال ایفا کرده است.
با وجود مسئولیتهای اداری، مهندس علی اصغر دهواری از حوزه تحقیق و پژوهش فاصله نگرفت و بخشی از وقت خود را به مطالعه درباره آب در فرهنگ بومی مردم بلوچستان اختصاص داده است؛ حوزهای که پیوند عمیقی با سبک زندگی، باورها و هویت مردمان این دیار دارد.
مهندس علیاصغر دهواری در سال ۱۴۰۱ به افتخار بازنشستگی نائل آمد. در گفتوگویی که با ایشان انجام شده، محورهایی چون شیوه تحصیل در دوران دبیرستان، تجربه دانشگاهی در کویته، وضعیت منابع آبی در بلوچستان، فرهنگ و جایگاه آب در جامعه بومی و همچنین سوابق خانوادگی و خدمات پدر و پدربزرگ ایشان؛ حاجی ملا عباس دهواری مورد بحث قرار گرفته است.
متن از ؛ محمد صدیق دهواری
در وب سایت
https://orhb.ir/?p=1551
در یوتیوب
https://www.youtube.com/playlist?list=PL2jKVRth7HXXYsIiWBverPmX6kY6Pmg5k
در اسپاتیفای
https://open.spotify.com/show/6wIY4LTguExSy3GGUhzSTb