mseddiqdehvari | Unsorted

Telegram-канал mseddiqdehvari - محمد صدیق دهواری

200

مدیر انتشارات کتاب بلوچ کارشناس میراث فرهنگی صنایع دستی محقق وپژوهشگر تاریخ اسلام وبلوچستان

Subscribe to a channel

محمد صدیق دهواری

*مرواریدهای پنهان در سیرت پیامبر ایمان صلی الله علیه و آله وسلم*
تألیف: موسی بن راشد العازمی
مترجم محمد صدیق دهواری
بخش یازدهم
*سریه حمزه بن عبدالمطلب رضی‌الله‌عنه*
207-نخستین سریه به فرماندهی، حمزه بن عبدالمطلب رضی‌الله‌عنه از مدینه، باهدف تهاجم بر کاروان بازرگانی قریش حرکت کرد.
*سریه عبیده بن الحارث رضی‌الله‌عنه*
208-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس‌ازآن پسرعمویش، عبیده بن حارث بن عبدالمطلب رضی‌الله‌عنه را نیز در سریه ای دیگر، باهدف تاخت‌وتاز بر کاروانی از قریش اعزام نمود؛ در این سریه دو طرف به‌سوی یکدیگر نیزه پرتاب کردند.
*سریه سعد ابن ابی وقاص رضی الله تعالی عنه*
209-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس‌ازآن نیز سعد بن ابی وقاص رضی‌الله‌عنه را در سریه ای دیگر، برای تهاجم بر کاروان قریش اعزام نمودند، ولی کاروان گریخت.
*درگذشت کلثوم بن الهدم رضی‌الله‌عنه*
210-نخستین کسی که از مسلمانان در مدینه، پس از هجرت درگذشت پیرمردی سالخورده بنام‌کلثوم بن هدم رضی‌الله‌عنه بود. رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در منطقه قبا در نزد ایشان اسکان یافت.
*غزوه ابواء*
211-در ماه صفر، پس از گذشت 12 ماه از ورود رسول‌الله صلی علیه الله و سلم به مدینه، ایشان در نخستین غزوه بنام ابواء یا ودان، باهدف تاخت‌وتاز بر کاروان قریش از مدینه بیرون رفتند.
**غزوه بواط*
212-رسول‌الله صلی علیه الله و سلم هم‌چنین در ماه ربیع‌الاول (پس از گذشت 13 ماه از هجرت) در غزوه دوم که غزوه بواط نامیده می‌شود، باهدف دستیابی بر کاروان قریش از مدینه بیرون رفتند.
*غزوه عشیره*
213-پس از گذشت 16 ماه از هجرت، سومین غزوه، در ماه جمادی الاخر، بنام غزوه العشیره رخ داد.
*غزوه سفوان*
214-پس از گذشت چند شب از غزوه عشیره، بار دیگر رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در غزوه‌ای بنام سفوان که غزوه بدر اول نیز نامیده می‌شود، از مدینه بیرون‌شدند.
*سریه عبدالله بن جحش رضی‌الله‌عنه*
215- رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم، همچنین عبدالله بن جحش رضی‌الله‌عنه رادرسریه ای به‌سوی نخله، باهدف تاخت‌وتاز بر کاروان قریش اعزام نمودند که بر آن دست یافتند.
در این سریه عمر بن حضرمی ازکفارقریش کشته شد، او، نخستین کافری است که در اسلام کشته می‌شود و عثمان بن عبدالله و حکم بن کیسان نیز به اسارت گرفته شدند و آنچه در کاروان بود، نیز غنیمت گرفته شد.
درسریه نخله، به فرماندهی عبدالله بن جحش رضی‌الله‌عنه نخستین نفر ازکفارکشته شد، نخستین اسیران و نخستین غنائم در اسلام نیز به دست آمد.
*تغییر قبله*
216-در نیمه ماه رجب سال دوم هجرت، وحی بر پیامبر صلی علیه و سلم جهت تغییر قبله از مسجدالاقصی به کعبه شریف نازل شد.
*واجب شدن روزه ماه رمضان*
217-درشعبان ماه سال دوم هجریَ، نیز وحی بر رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم جهت فرض شدن روزه ماه رمضان نازل شد، رسول‌الله صلی علیه الله و سلم در طول زندگی مبارک نه رمضان را روزه گرفتند، برای اینکه ایشان در آغاز سال 11 هجری دار فانی را وداع گفتند.
*واجب شدن زکات فطر*
218-درشعبان سال دوم هجری نیز، وحی بر پیامبر صلی‌الله علیه و سلم جهت فرض شدن زکات فطر نازل شد، پیش از آن زکات اموال فرض نشده بود.
*غزوه بدر بزرگ*
219-در رمضان سال دوم هجری؛ غزوه بدر بزرگ رخ داد که روز فرقان نیز نامیده می‌شود و خداوند میان حق و باطل جدائی انداخت.
220-غزوه بدر کبری را خداوند نام و یادش را در قرآن کریم جاودانه ساخت و ویژگی‌های خاص برای آن قائل شد که دیگر غزوات ندارند و هریک از صحابه که در آن شرکت داشتند، از بهترین و با فضیلت‌ترین اصحاب شمرده می‌شوند.
221- خداوند پیامبرش صلی علیه و سلم را در غزوه بدر بزرگ یاری و آرامش داد و شوکت و عظمت و قدرت مسلمانان را نیرومند گردانید.
*درگذشت رقیه رضی‌الله‌عنها دختر رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم*
222-رقیه دختر رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم که همسر عثمان بن عفان رضی‌الله‌عنه بود دقیقاً پس از غزوه بدر دار فانی را وداع گفت که دارای فرزندی بنام عبدالله بود که در خردسالی از جهان رفت.
*نخستین عید فطر*
223-نخستین عید فطر ر ا مسلمانان در اول شوال، سال دوم هجری گرامی داشته و نماز را اقامه کردند.
حافط ابن حجر در التلخیص الحبیر بیان داشته است: این امر را درحدیث مشاهده نکردم ولی در سیره شهرت دارد.
*ازدواج علی بن ابی‌طالب با فاطمه رضی‌الله‌عنهما*
224- در سال دوم هجری، پاک‌ترین و باشرف‌ترین ازدواج که همان ازدواج علی بن ابی‌طالب با فاطمه رضی‌الله‌عنهم؛ (دختر پیامبر صلی علیه و سلم می‌باشد)، صورت گرفت.
225-دستاورد این ازدواج فرزندانی همچون:

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

131-نمایندگان یثرب که بعدها انصار لقب گرفتند و تعداد آنان 12 نفر بود، با رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم دیدار و بیعت نمودند که به بیعت عقبه اول در تاریخ اسلام معروف است.
ازجمله اشتباهات تاریخی این است که برخی ازآن به بیعت زنان تعبیر می‌کنند که صحیح نمی‌باشد.
132- بیعت بر پایه طاعت و فرمان‌برداری از رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم در خوشی و ناخوشی، در سختی و آسانی، ویاری رساندن به رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم در صورت هجرت به یثرب (مدینه) بود. این حدیث را امام بخاری وامام مسلم روایت فرموده‌اند.
133- نام‌گذاری این، بیعت به بیعت زنان یا بیعت نساء جایگاه تاریخی ندارد؛ و اشتباه برخی از مورخین هست چراکه نه زنان حضور داشتند و نه دربندهای آن ذکری از زنان به میان آمده است.
134-پس‌ازآنکه انصار تصمیم به بازگشت به یثرب گرفتند؛ رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم مصعب بن عمیر رضی‌الله‌عنه را به همراه آنان فرستاد تا امور اسلام را به اهل یثرب آموزش دهد.
135-بزرگان بنی عبدالاشهل از قبایل نامی مدینه؛ سعد بن معاذ وأُسید بن حُضیر رضی‌الله‌عنهما به دست مصعب بن عمیر رضی‌الله‌عنه ایمان آوردند.
136-مصعب بن عمیر رضی‌الله‌عنه در خانه اسد بن زراره رضی‌الله‌عنه اسکان یافت و در همه خانه‌های مدینه اسلام رخنه و نفوذ پیدا کرد.
*بیعت عقبه دوم*
137- در سال 13 بعثت در هنگامه حج 73 مرد و دو زن از ساکنان مدینه با نبی گرامی اسلام صلی‌الله علیه و سلم دیدار و ملاقات کردند تا بزرگ‌ترین رخداد تاریخ اسلام را عملیاتی و اجرائی نمایند.
138– ارتباط پنهانی و سری 73 نفر از ساکنان مدینه با پیامبر خدا صلی‌الله علیه و سلم صورت گرفت تا به شیوه سری ومحرمانه در روزهای پایانی تشریق (ایام حج) در دره عقبه جمع شده تا دیدار و ملاقات صورت گیرد.
139-در زمان مقرر در نیمه‌های شب، دیدار 73 مرد و دو زن صورت گرفت تا بیعت بزرگ عقبه به‌عنوان آغاز حرکت بزرگ تاریخی صورت گیرد که به بیعت عقبه دوم شهرت یافت
140-بندهای بیعت عبارت بود:
*فرمان‌برداری (سمع و طاعت) در سختی و آسانی*
*پشتیبانی ویاری رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم در صورت هجرت به مدینه منوره*
141-به رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم اظهار داشتند: در صورت اجرای بیعت در برابر آن، به آنان چه سودی می‌رسد، رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم فرمودند: بهشت؛
که همگی پذیرفتند.
142-نخستین کسی که بیعت فرمود، براءبن معرور رضی‌الله‌عنه بود و پس‌ازآن سرداران و بزرگان مدینه همگی بیعت فرمودند.
143-در این هنگام فریاد شیطان را می‌شنیدند که به قریش هشدار می‌داد- از این رخداد- عباس بن عباده بن نضله رضی‌الله‌عنه گفت: به خداوند سوگند همانی که شمارا به‌حق مبعوث نموده است اگر می‌خواهی فردا با شمشیرهایمان بر اهل منی حمله می‌کنیم
144- رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم فرمودند: به شما اجازه چنین کاری نمی‌دهم ولی به استراحتگاه خویش بازگردید، پس آنان به استراحتگاه خویش بازگشتند.
145-و این‌چنین بیعت عقبه دوم صورت گرفت که بر پایه آن هجرت به مدینه و بنیان‌گذاری دولت اسلامی آغاز شد.
146-کعب بن مالک می‌فرماید:
*در شب بیعت عقبه که با رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم بر اسلام توافق نمودیم؛ حضور داشتم گرچه در نزد مردم حضور در غزوه بدر آوازه و معروفیت و جایگاه برتری پیداکرده است.* این حدیث متفق علیه است.
ایشان نتوانسته بود در جنگ بدر شرکت کند.

147-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس از بازگشت اهالی مدینه؛ احساس آرامش و راحتی نمودند؛ چراکه خداوند یاریگران و قومی به او ارزانی داشته بود؛ که همانا انصار بودند.
*ادامه دارد*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

https://adyannews.com/146153/the-effect-of-imam-hasans-peace/

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*گزیده هائی از تاریخ اسلام*
*مترجم: محمد صدیق دهواری*
*امام امیرالمومنین حسن بن *علی ابن ابی‌طالب* *رضی‌الله‌عنهم*
*پنجمین خلیفه راشد*

نامش: ابو محمدحسن بن علی ابن ابی‌طالب هاشمی قریشی
پدرش: علی مرتضی و مادرش: فاطمه زهرا رضی الله عنهما
نوه مصطفی صلی‌الله علیه واله و سلم و گل خوشبویش از این جهان و سرور جوانان اهل بهشت
*ایشان یکی از دو نفری است که نسل رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم به او می‌رسد*
و چهارمین نفری که رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم در مباهله با مسیحیان نجران او را آورد.
شیعه امامیه او را دومین امام معصوم خود می‌دانند ولی اهل سنت تنها جد بزرگوارش رسول‌الله صلی‌الله علیه واله سلم را معصوم می‌دانند.
*در نیمه رمضان سال سوم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود*
کنیتش: ابو محمد
القابش: تقی، طیب، زکی، سید، سبط، ریحانه النبی صلی‌الله علیه واله و سلم و پنجمین خلیفه از خلفای راشدین
تحت تربیت و پرورش نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه واله و سلم و پدر و مادر گرامی‌اش رضی‌الله‌عنهم رشد و تربیت یافت
*رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم فرمودند: «من احب الحسن والحسین فقد احبنی و من ابغضهما فقد ابغضنی»
*«هرکس حسن و حسین را دوست داشته باشد مرا دوست داشته است و هر کس نسبت به آنان بغض و دشمنی بورزد به من کینه و دشمنی ورزیده است»* سنن النسائی 8168
ابوهریره صحابی جلیل‌القدر رضی‌الله‌عنه می‌گوید: فما کان احد احب الی من حسن ابن علی بعدما قاله النبی صلی‌الله علیه واله و سلم
*«هیچ‌کس به‌اندازه حسن بن علی در نزد من دوستدارتر نبود پس از اینکه رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم این سخنش را فرمود»*
از برکات سیدنا حسن رضی‌الله‌عنه شباهتش به رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم بود به‌طوری‌که امام بخاری رحمه‌الله روایت می‌کنند *روزی پس‌ازاینکه ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه نماز عصر را خوانده بود و از مسجد بیرون رفت حسن رضی‌الله‌عنه را دید با کودکان بازی می‌کند او را بر دوش خود گذاشت و فرمود:« باابی شبیه بالنبی لابعلی»**
« *سوگند می‌خورم که به نبی شباهت دارد نه به علی»* رضی‌الله‌عنه در حالی که علی رضی‌الله‌عنه همراهش بود و با این سخن ابوبکر رضی‌الله‌عنه به عنوان تأیید خندید*
پس از شهادت پدرش علی ابن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه به‌عنوان خلیفه مسلمین در رمضان سال چهلم هجری در کوفه با او بیعت نمودند و ازاین‌رو مورخان خلافت او را جزء خلافت راشده بر پایه حدیث نبوی که پس از من سی سال خلافت هست و پس از آن سلطنت و پادشاهی مدت زمان او را جز خلافت راشدین می‌دانند به‌طوری‌که از زمان رحلت رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم در ربیع‌الاول سال یازدهم هجری تا زمان تنازل حسن بن علی رضی‌الله‌عنه برای خلافت معاویه رضی‌الله‌عنه در ربیع‌الاول سال چهلم و یک هجری سی سال هست.
او یکی از معجزات سخنان رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم می‌باشند به‌طوری‌که فرموده بودند: ان ابنی هذا سید و لعل الله یصلح به بین فائتین من المسلمین « این فرزندم آقا است و چه‌بسا که خداوند به‌وسیله ایشان بین دو گروه از مسلمانان صلح ایجاد کند» رواه بخاری
ایشان توانست از آشوب بزرگ و خون‌ریزی بزرگی با این صلح میان مسلمانان جلوگیری کند به‌طوری‌که اهل عراق با ایشان بودند و اهل شام با معاویه رضی الله عنه
در هنگامی‌که سیدنا حسن رضی‌الله‌عنه برای جهاد و گسترش فتوحات و سرزمین اسلامی به‌سوی مدائن حرکت کرد معاویه دو نفر از نمایندگانش را برای گفتگو صلح به نزدش فرستاد و پس از گفتگو آن دو نفر تضمین دادند معاویه به مفاد صلح عمل می‌کند
و این‌چنین صلح و سازش صورت گرفت که این صلح نه از موضع ضعف و قدرت وناتوانی بود بلکه برگرفته از رشادت و سیادت وبرتری وتیز هوشی و تیزبینی سیدنا حسن رضی‌الله‌عنه بود به‌طوری‌که فرمودند اختیار عرب در دست من است به‌سوی صلح یا جنگ هدایتشان کنم رهنمون می‌شوند
و براستی دکتر علی صلابی مورخ معاصر چه نیکو فرموده است: *حسن ابن علی رضی‌الله‌عنه برخلاف تصور برخی از تاریخ‌نگاران، خلافت را از موضع قوت و قدرت، به معاویه رضی‌الله‌عنه سپرد و نه از روی ضعف و ناتوانی و با استقرار در مدینه منوره امام الفت و وحدت امت اسلامی و مدار یکپارچگی آنان گردید*
در سال 51 هجری در مدینه منوره به شهادت رسید و در بقیع به خاک سپرده شد به‌طوری‌که هیچ‌کس پس از رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم به چنان شرف و منزلتی که حسن دست‌یافته بود دست نیافت رضی الله عنهم
*منبع: کانال یوتویپ شیخ حسن الحسینی*
*بررسی و تجزیه‌وتحلیل زندگی خلیفه پنجم حسن بن علی رضی‌الله‌عنه تألیف دکتر علی صلابی*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

«اقری امتک منی السلام، واخبرهم ان الجنه طیبه التربه، عذبه الماء وان غراسها: سبحان الله؛ والحمد لله؛ ولااله الا الله؛ والله اکبر»
*«به امت خود از طرف من درود وسلام برسان؛ بهشت خاک حاصلخیزی است که دارای آب گواراست. نهال کشت آن سبحان‌الله والحمد لله و لااله‌الاالله و الله اکبر است»* این حدیث را امام ترمذی با اسناد حسن روایت فرموده است.
109-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس از گفتگو با ابراهیم علیه‌السلام، به همراهی جبرئیل علیه‌السلام وارد بهشت شدند و مناظر گوناگونی را مشاهده فرمودند.
110-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در بهشت:
1- کاخ عمر بن خطاب رضی الله تعالی عنه را دیدند واو را با خبر ساختند.
2- کنیزی برای زید بن حارثه رضی‌الله‌عنه را دیدند او را با خبر ساختند.
3- حوض کوثر را مشاهده نمودند.
4- - هم‌چنین جهنم را مشاهده فرمودند که شعله‌های آتش در یکدیگر در هم غلتیده و گویا بخشی از آتش بخش دیگر را می‌خورد؛ پناه بر خداوند.
5- مالک علیه‌السلام خزانه‌دار آتش و جهنم را نیز دیدار نمودند.
111- جبرئیل علیه‌السلام، رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را به پیرامون آسمان هفتم راهنمایی فرمودند؛ و خود درنگ نمود.
112-سپس از رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم خواستند خود به تنهائی ادامه مسیر دهد و به‌جایی رسیدند که نه فرشته و نه بشری دیگر به آنجا پا نه نهاده بود.
-سپس رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم به جایگاهی حضور یافتند که نوای زمزمه قلم ملائکه را که دستورات خداوند را می‌نوشتند، شنیدند. این حدیث را امام مسلم روایت فرموده‌اند.
*ادامه دارد*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*المکنون فی سیره نبی المامون*
*مرواریدهای پنهان در سیرت پیامبر ایمان صلی الله علیه واله وسلم*
*تألیف: موسی بن راشد العازمی*
*مترجم: محمد صدیق دهواری*
*بخش پنجم*
*شدت یافتن اذیت و آزار قریش بر رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس از درگذشت عمویش*
75-قریش پس از درگذشت ابوطالب، آزار و آذیت بر پیامبر صلی‌الله علیه و سلم ویارانش را شدت بخشید و نادانان برپیامبرخدا صلی‌الله علیه و سلم گستاخی کردند. درحالی‌که در حیات ابوطالب چنین جرئت و شهامتی نداشتند.
76-رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم فرمودند:
«مانالت منی قریش شیئاً أکرهه حتی مات ابوطالب»
«تا هنگامی‌که ابوطالب زنده بود؛ قریش نمی‌توانست هیچ‌گونه امر ناخوشایندی برای من ایجاد کند»
بیهقی آن را در دلایل نبوت با اسناد صحیح روایت کرده است.
77- رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در حال سجده در جوار کعبه معظمه بودند، عقبه ابن ابی معیط روده و شکمبه شتر بر آن حضرت صلی‌الله علیه و سلم انداختند، خداوند او را لعنت کند. همچنین کوشش کرد با پیچاندن لباسش دور گردن رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم او را خفه نماید. امام بخاری رحمه الله این حادثه را روایت نموده است.
78-ابوجهل نفرین خدا بر او باد، نیز کوشش کرد در هنگام سجده رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پا بر گردن ایشان بگذارد؛ ولی ترس سراسر وجودش را فراگرفت و نتوانست اقدامی انجام دهد. خداوند پیامبرش صلی‌الله علیه و سلم را حفظ نمود.
79-رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم فرمودند: «لقد أُوذیت فی الله، وما یؤذی أحد، وأُخفتُ فی الله و ما یخاف أحد». روایت ابن ماجه رحمه الله
«هیچ‌کسی به‌اندازه من درراه خدا آزار و آذیت ندید؛ و هیچ‌کسی نیز به‌اندازه من درراه خداوند تهدید و ترسانده نشد» امام احمد با اسناد صحیح این حدیث را روایت نموده است.
*اجازه خواستن ابوبکر رضی‌الله‌عنه برای هجرت به حبشه*
80-با توجه با آزار و آذیت قریش، ابوبکررضی‌الله‌عنه اجازه خواست تا به‌سوی حبشه هجرت کند، رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم موافقت فرمود.
81- ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه در مسیر حرکت به حبشه در محلی بنام برکه الغماد با شخصی بنام ابن دغنه دیدار کرد.
82- ابن دغنه سردار و رئیس طایفه القاره به ابوبکر پناهندگی داد و به او گفت: به مکه بازگرد و خدایت را عبادت کن.
قریشیان به پناه دادن ابوبکر رضی‌الله‌عنه از سوی ابن دغنه اعتراض نکرده و او را اذیت نمی‌کردند.
83-ابوبکر رضی‌الله‌عنه پس‌از آن؛ قرآن کریم را با صدای بلند در کعبه قرائت می‌کرد و این امر برای مشرکان ناخوشایند بود و از پناه دادن ابوبکر رضی الله عنه توسط ابن دغنه ناراحت و عصبانی بودند.
84-ابن دغنه از ابوبکرصدیق رضی‌الله‌عنه خواست؛ قران را آهسته تلاوت کند، او نپذیرفت و از پناهندگی ابن دغنه بیرون رفت و در مکه ماندگار شد و به حبشه هجرت نکرد.
*رفتن رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به طایف*
85-امر دعوت و رسالت در مکه بر پیامبر صلی‌الله علیه و سلم سخت و ناگوار شد، با پای پیاده به‌سوی طایف جهت دعوت مردم آن دیار رهسپار شد.
86-اهل طایف با زدن سنگ‌بر پیامبر صلی‌الله علیه و سلم از او استقبال کردند به‌ویژه بر قدم‌های مبارک تا جائیکه پاهای مبارک نیز زخمی شدند و خون از آن‌ها جاری شد.
87-پیامبر خدا صلی‌الله علیه و سلم از طایف درحالی‌که بر چهره مبارک غم و اندوه نمایان بود، بازگشتند و چنان غم و انده بر ایشان چیره شده بود هنگامی به خود آمدند که به منطقه قرن الثعالب رسیده بودند.
88-جبرئیل به همراهی فرشته کوه‌ها به نزد پیامبر صلی‌الله علیه و سلم آمد و به او اختیار داد اجازه دهد: اهل مکه را نابود نماید یا صبر نماید و به رسالت و دعوت ادامه دهد.
و پیامبر صلی‌الله علیه و سلم، بردباری را برگزید.
89-رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم به مکه بازگشت در جوار و پناه مطعم بن عدی داخل شد.
*ادامه دارد*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*مرواریدهای پنهان در سیرت پیامبر ایمان صلی الله علیه واله وسلم*
*تألیف: موسی بن راشد العازمی*
*مترجم: محمد صدیق دهواری*
بخش چهارم

*ولادت عبدالله بن عباس رضی الله تعالی عنهم*
61-در هنگام این محاصره، صحابی جلیل‌القدر عبدالله بن عباس رضی‌الله‌عنه، مفسر بزرگ قرآن کریم که به حبر امت نیز مشهور است، در شعب دیده به جهان گشود.
62-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم برای عبدالله بن عباس رضی الله تعالی عنهما با فرموده‌اش: *«اللهم فقه فی الدین وعلمه التاویل»* دعا نمودند.
*«پروردگارا او را در دین فقیه بگردان وتاویل را به او بیاموز»* امام احمد با اسناد صحیح این حدیث را روایت نموده است.
63-شماری از قریشیان که با محاصره‌شدگان روابط عاطفی و احساسی داشتند، وارد کعبه شدند تا پیمان‌نامه ستمگرانه را که در کعبه آویزان بود پاره نمایند، ولی مشاهده کردند موریانه همه پیمان‌نامه جزء نام مبارک الله «باسمک اللهم» را از بین برده بود.
*درگذشت ابوطالب*
64-ابوطالب عموی پیامبر صلی‌الله علیه و سلم، پس از پایان این محاصره ستمگرانه درگذشت.
(بر پایه منابع تاریخی اهل سنت) ابوطالب علی رغم درخواست پیامبر صلی‌الله علیه و سلم حتی در لحظات آخر، ایمان نیاورد.
65-برپایه منابع اهل سنت ابوطالب بر کفر از جهان رفت و رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم بسیار اندوهگین شدند و فرمودند: «لاستغفرن لک ما لم انه عن ذالک»«تا زمانی که نهی نشده‌ام برایت طلب آمرزش می‌کنم.» این حدیث را بخاری و مسلم رحمهم الله تعالی روایت نموده‌اند.
66-فرموده خداوندی در سوره توبه نازل گردید:
«پیامبر و اهل ایمان را سزاوار نیست که برای مشرکان پس‌ازآنکه روشن شد که آنان اهل دوزخ‌اند، درخواست آمرزش کنند، هرچند از خویشان باشند»
خداوند پیامبرش و مومنان را منع نمود – در این آیه که برای مشرکان حتی از نزدیک‌ترین مردمانشان باشند، استغفار نمایند.
67- رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم می‌فرمایند: «اهون اهل النار عذابا ابو طالب، وهومنتعل به نعلین یغلی منهما دماغه»
«ابوطالب، کمترین عذاب اهل دوزخ را می‌چشد، پاپوشی پوشیده درحالی‌که مغزش از آن می‌جوشد» این حدیث را امام مسلم روایت نموده است.
*درگذشت خدیجه رضی‌الله‌عنها*
68-ام المومنین خدیجه بنت خویلد رضی الله تعالی عنها، همسر گرامی رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس از درگذشت ابوطالب نیز دارفانی را وداع گفت و در گورستان حجون در مکه به خاک سپرده شد. تا آن تاریخ، نمازِ جنازه هنوز مشروع نشده بود.
69-جبرئیل به رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم فرمود: «بشِّر خدیجة به بیت فی الجنة من قصب لا صخب فیه ولا نصب». متفق‌علیه
*«تا خدیجه را به سرایی در بهشت مژده دهد که از مروارید و زبردجد احداث‌شده و در آن رنج و اندوهگینی و فریاد نیست»*
مروارید مجوف گونه‌ای مروارید است که درون آن خالی است.
70-جبرئیل به پیامبر صلی‌الله علیه و سلم فرمود: «هذه خدیجه قد أتتک، فإذا هی أتتک فأقرأها السلام من رب‌ها ومِنِّی». متفق‌علیه
*«این خدیجه است که به نزدت آمده؛ هرگاه او حضور می‌یابد؛ از سوی پروردگارش و از سوی من به او سلام برسان.»*
71- پیامبرصلی‌الله علیه و سلم با از دست دادن ابوطالب و خدیجه رضی الله عنها بسیار اندوهگین شد،
*نام‌گذاری این سال (سال دهم بعثت) به عام الحزن، از سوی پیامبر صلی‌الله علیه و سلم به اثبات نرسیده است.*
*ازدواج رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم با عایشه رضی الله تعالی عنها*
72-پس از درگذشت خدیجه رضی الله تعالی عنها، پیامبر صلی‌الله علیه و سلم، عایشه دختر ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه را به عقد خویش درآورد. ایشان اولین همسر رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس از خدیجه رضی الله تعالی عنها بودند که به عقد رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم درآمدند.
*ازدواج رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم با سوده رضی الله تعالی عنها*
73- رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس‌ازآن با سود بنت زمعه رضی‌الله‌عنهم، به‌عنوان نخستین همسر پس از خدیجه رضی‌الله‌عنهم ازدواج فرمودند.
74-سوده رضی الله تعالی عنها به مدت سه سال پس از درگذشت ام المومنین خدیجه رضی الله تعالی عنها، تنها همسر رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم بود. *او شدیداً از روش و سیره پیامبر صلی‌الله علیه و سلم فرمان‌بری و پیروی می‌کرد. ویکی از پایبندترین مردم در برابر دستورات رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم بودند.*
ادامه دارد

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*با سلام واحترام گفتگوی امشب*
*پیرامون*
*پیامها و نکات قرآنی داستان سیدنا موسی و سیدنا خضر علیهماالسلام*
*با جناب دکتر علی صارمی*
*(فارغ التحصیل حوزه و دانشگاه دکترای فقه و حقوق اسلامی*
*مدرس حوزه و دانشگاه، نویسنده و مترجم)*

*پنج شنبه دهم فروردین ماه 1402*
*ساعت ده امشب*
*به صورت زنده در اینستگرام*
*دکتر صارمی*
و
*محمد صدیق دهواری* https://instagram.com/mseddig.dehvari?igshid=1le5yejqo9tpm

*اینستگرام دکتر علی صارمی*
https://instagram.com/alisarem1356?igshid=1tylnbv7sne40

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم از خدیجه رضی‌الله‌عنها دارای فرزندانی شدند: قاسم، زینب، رقیه، ام‌کلثوم، فاطمه و عبدالله. رضی الله عنهم
16- عبدالله فرزند رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به طیب‌وطاهر ملقب شدند، ازاین‌روی که پس از بعثت متولد شدند
حضور و شرکت رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در بنای کعبه
17-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم شاهد ازسرگیری بنای کعبه توسط قریش در سن 35 سالگی شدند.
قریش توافق کردند که حجرالأسود را رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم درجایش قرار دهد.
خداوند پیغمبرش صلی‌الله علیه و سلم را از آلودگی‌های جاهلیت مصون داشت.
18-خداوند رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را از رذایل وصفات بد جاهلیت محفوظ داشتند:
*هرگز برای بتی سجده نکرد.
* هرگزشراب ننوشید.
* هرگز مرتکب فاحشه‌ای نشدند.
19- رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به صداقت وامانت معروف بودند وصله رحم به جای می‌آوردند. بخشنده و با همه مهربان بودند.
مقدمات نزول وحی بر رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم
20- رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلمدر چهل‌سالگی نشانه‌های وحی و نبوت را دریافت کردند:
1- رؤیای نیکو در خواب
2-تنهایی و گوشه‌نشینی درغار حراء
3-سلام دادن سنگ و درخت بر آن حضرت صلی‌الله علیه و سلم.
4-دیدن نور فرشتگان

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

شما به تماشای ویدیوی "فضائل و احکام ماه رمضان قسمت 2 شیخ محمد عالم حکیمی حفظه الله" در آپارات دعوت شده اید.
https://www.aparat.com/v/K0Yva

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

مردادماه 1395 امارت جماعت دعوت و تبلیغ را حاجی باقر دهواری از جوانان فعال جماعت بر عهده‌دارند و در سایه مشورت که یکی از اصول جماعت هست توانسته است مرکز را به لحاظ دعوت و تبلیغ گسترش دهد و در هر هفته به‌طور میانگین ده جماعت از مرکز تشکیل همچنین در بخش بانوان به موفقیت‌های چشمگیری دست‌یافته‌اند.
از سوی دیگر با واگذاری مدیریت بخش‌های داخلی با تقسیم‌بندی سراوان بزرگ به چندین حلقه هرچند روز امور را یک حلقه بر عهده می‌گیرد.
*یکی از مهم‌ترین علل پیشرفت و گسترش جماعت دعوت و تبلیغ در بلوچستان همراهی نسل اول علمای دیوبند با جماعت همچون قاضی عبدالصمد سربازی هست که نخستین گروه جماعت را در بلوچستان همراهی نموده است شخصیتی تأثیرگذار و قاضی‌القضات حکومت خان قلات از سوی دیگر حامی و پشتیبان طلابی که به دیوبند جهت تحصیل اعزام می‌شدند ازاین‌رو علمای بلوچستان ایشان را محسن خود دانسته و همکاری بسیاری خوبی با جماعت داشته‌اند هم‌چنین علقه و ارتباط مولوی عبدالعزیز ملازاده با بانی جماعت مولوی محمد الیاس کاندهلوی در زمان تحصیل که در خاطرات ایشان نقل‌شده است و مولوی نظر محمد دیدگاه آن را به‌خوبی بیان نموده‌اند.*
*در منطقه سراوان نیز مولوی عبدالعزیز ساداتی، مولوی شهداد مسکان زهی، مولوی عبدالرحمن محبی و دیگران از نخستین گروه علما می‌باشند که خود تشکیل و در جلسات بیان نیز شرکت داشته‌اند. و در گسترش جماعت نقش بارزی ایفا کرده‌اند.*
رحمهم الله تعالی
*در این میان نباید نقش سخنرانان و مبلغان توانمندی همچون حافظ محمد کریم صالح و حاج محمد سعید سپاهیان و هزاران کارکن گمنام را از نظر دور داشت که با جذب و هدایت جوانان در ارشاد و راهنمایی آنان گام‌های مثمر ثمری برداشته و اثرات نیکوئی به یادگار گذاشته‌اند*
*در بخش‌های بعدی تاریخ شفاهی دیگر جنبش‌های اسلامی بلوچستان ارائه می‌گردد با ما همراه باشید* (محمد صدیق دهواری اول رمضان 1444)
*ضمن تشکر برای به اشتراک گذاری مطالب ارسالی برای دیگران و گروه ها چنانچه در این زمینه و دیگر مباحث تاریخ شفاهی اطلاعاتی دارید ممنون میشم برایم ارسال بفرمایید*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*ترجمه قرآن کریم به زبان بلوچی*
نقش دانشمندان دین در خدمت به زبان بلوچی امری انکارناپذیر است و در این راستا پیش‌گام بوده‌اند. *به‌طوری‌که به گفته استادان بزرگوار عبدالصمد جمال‌زایی و شهید احتشام الحق آسیا‌آبادی، در پیشگفتار ترجمه تفسیر قرآن کریم زنده‌یاد قاضی عبدالصمد سربازی و مرحوم مولانا خیر محمد ندوی آمده است:*
«نخستین ترجمه قرآن کریم به زبان بلوچی به‌وسیله، مولانا میان حضور بخش بلوچ رحمه‌الله علیه انجام‌شده است. از ویژگی‌های زندگی این عالم بزرگوار اطلاعی در دست نیست. *ترجمه ایشان، در سال 1329 هجری قمری در پانصد نسخه در چاپخانه‌ای در لاهور چاپ و منتشرشده است.*
مولانا حضور بخش صاحب بلوچ در برگ‌پایانی ترجمه خود محل سکونت خود را در روستای رالتایب از توابع سنهی اعلام می‌دارد که این‌چنین مشخص می‌شود وی از ساکنان دها در سبی بوده است.
*همچنین روشن می‌گردد که این ترجمه بیشتر به لهجه بلوچی مری باشد.*
مولانا در آخرین صفحه ترجمه خود آورده است: ترجمه در جمادی الاولی 1326 هجری قمری به پایان رسانده است.
این ترجمه باوجودی که سالیانی دراز از ترجمه آن می‌گذرد؛ ولی به لحاظ زبان بلوچی غنی باارزش هست؛ و در آن نکات ظریف تفسیری نیز بیان‌شده است.
*ترجمه بعدی به‌وسیله قاضی عبدالصمد سربازی آغاز که پس از چند جز ترجمه ایشان درگذشت و کارشان پایان نیافت تا اینکه به‌وسیله، مولانا خیر محمد ندوی تکمیل می‌گردد.* ترجمه برخی از اجزا نیز توسط دیگر اساتید صورت گرفته است.
هم‌چنین مولانا عبدالغنی منیب، مولوی عبدالغفار زامرانی وجمال عبدلناصر نیز ترجمه‌ای از قرآن کریم دارند که به زبان بلوچی چاپ و منتشرشده است
*شهسوار بی‌همتا عرصه زبان و ادبیات بلوچی، سید ظهور شاه هاشمی نیز جزء سی‌ام قران کریم را به زبان بلوچی ترجمه کرده‌اند.*
مولوی عبدالعزیز ملازاده نیز در رادیو بلوچی زاهدان ترجمه‌هایی ارائه داده‌اند که با آمدن مولوی نذیر‌احمد سلامی به زاهدان و سپردن مدیریت داخلی حوزه دارالعلوم مکی زاهدان به ایشان از سوی مولوی عبدالعزیز ملازاده به رادیو رفته و برنامه بلوچی تفسیر و ترجمه و پاسخگویی به پرسش‌های مذهبی را ادامه می‌دهند و بعدها مولوی عبدالرحمن محبی در کنار ایشان نیر به این مهم پرداخته‌اند *هم‌اکنون نیز فرزند ایشان، مولوی جعفر محبی شخصیت متواضع و فارغ‌التحصیل حوزه و دانشگاه ترجمه و تفسیر قرآن کریم به زبان بلوچی را در برنامه‌های رادیو بلوچی صداوسیمای مرکز زاهدان در کنار استاد ارجمند مولوی نذیر احمد سلامی بر عهده دارد و روزهای جمعه نیز به سؤالات شرعی به زبان بلوچی پاسخ می‌دهد*
ترجمه صوتی نیز توسط عبدالسلام عارف به همت مهندس فقید مهراب امراء نیز در سالیان گذشته منتشرشده است.
خداوند به‌تمامی دانشمندان اسلام جزای خیر دهد و این بزرگواران را مورد آمرزش و مغفرت خویش قرار دهد. اللهم امین
*محمد صدیق دهواری دوم رمضان 1444ه.ق- 4/1/1402*

*برای دیگران هم ارسال بفرمایید سپاسگزارم*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*به احترام و پاسداشت حاج محمدحسین رئیسی، کنشگر؛ فعال مدنی و نقاد گران‌قدر*

حاج محمدحسین هم رفت ولی تولدی دوباره در مرکز استان داشت؛ آنگاه‌که دوستان و فرهیختگان با برگزاری مراسم یادبودی در روز پنج‌شنبه11/12/1401 در مسجد امام جعفر صادق علیه‌السلام زاهدان یاد و نامش را گرامی داشتند.
*شخصیتی که با جریان سازی و تکثرگرایی توانست پس از کوچ از دنیای زودگذر نیز حلقه اتصال مرکز نیشنان با بخش بخش استان سیستان و بلوچستان باشد.*
اقوام، مذاهب، جناح‌های سیاسی، جوانان و اساتید دانشگاه و حوزه، از هر قوم و قبیله با سلایق و اندیشه‌های مختلف؛ آمده بودند تا از شخصیتی تجلیل کنند که *نه‌تنها در توسعه زبان و ادبیات بلوچی و برپائی انجمن‌های ادبی و برگزاری همایش‌ها و چاپ و نشر کتاب و حمایت از دانش‌آموزان و دانشجویان بلکه نقش اساسی در بیداری اسلامی در دهه پنجاه و شصت در بلوچستان داشتند.*
جامعه قدرشناس نیز بدون چشمداشتی و با طیب خاطر تا پایان مراسم برخلاف عرف رایج در مراسم ترحیم نشستند تا بار دیگر خاطره اندیشمندی را زنده نگه‌دارند که با هاضمه قوی اندیشه‌ها و سلایق گوناگون را تحمل و با توجه به شناخت عمیق و ریشه‌ای جامعه بلوچستان از هر فرصتی با پژوهشگران داخلی و خارجی درراه توسعه بلوچستان و معرفی ناشناخته‌ها کوشش خستگی‌ناپذیر و شبانه‌روزی داشت.
*استاد مولوی نذیر احمد سلامی* (دانش‌آموخته حوزه و دانشگاه، پژوهشگر و محقق و استاد برجسته حوزه دارالعلوم مکی زاهدان و دانشگاه)
*دکتر باقر کرد* (تکنوکرات اداری شخصیت علمی و دانشگاهی؛ نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی)
*دکتر مشتاق گوهری* (عضو هیات علمی دانشگاه و پژوهشگر حوزه معماری و آمایش سرزمین)
*دکتر موسی محمودزهی* (عضو هیات علمی دانشگاه و استاد برجسته زبان و فرهنگ‌های باستانی، پژوهشگر حوزه زبان و ادبیات بلوچی)
*مولوی حافظ اسماعیل ملازهی* (معاونت دارالعلوم مکی زاهدان، کنشگر اجتماعی و مذهبی)
*دکتر انور بیجارزهی* (استاد دانشگاه، کنشگر اجتماعی؛ فعال مدنی)
در سخنانی به ویژگی‌های همچون:
*حلقه اتصال بین فرهنگ جهانی و محلی، خوش نامی، ارتباط‌دهنده بین افراد و شخصیت‌ها، مأمن و مرجع مردم، مهمان‌پذیری، کنشگری اجتماعی و فرهنگی و سیاسی، بیان‌کننده مطالبات مردمی و خواسته‌ها در سطح ملی، خدمت به خلق، اندیشمند و اندیشمند پذیری و دگرپذیری، و حلقه اتصال بین بلوچستان و کردستان در فعالیت های مذهبی اشاره نمودند*
و چه زیبا و نیکو استاد مولوی سلامی در وصف ایشان، با بازخوانی بیت شعری از متنبی شاعر پر آوازه -در مدح سیف‌الدوله خلیفه عباسی- پرداخت:
«مَضَتِ الدُهورُ وَما أَتَينَ بِمِثلِهِ
وَلَقَد أَتى فَعَجَزنَ عَن نُظَرائِهِ»
*«گذشت روزگارانی و مادران نتوانستند به‌مثل او بیاورند*
*اکنون‌که مادرش مثل او آورده است مادران دیگر از آوردن به مثل او عاجزند»*
*وبه راستی حاج محمدحسین رئیسی این چنین است*
نماز جنازه این فقید زنده یاد در تاریخ 30/11/1401به امامت شیخ الحدیث مولوی عبدالرحمن ملازهی در شهر چابهار برگزار و در زادگاهش روستای کشیگ نیکشهر به خاک سپرده شد.
*از خداوند منان علو درجات برایشان مسألت دارم*(محمد صدیق دهواری12/12/1401)

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

گزیده‌هایی از تاریخ اسلام
ترجمه
محمد صدیق دهواری
تابعی جلیل‌القدر سعید بن مسیب رحمه‌الله تعالی (متوفی 940 ه.ق)
«کسی که خود را نیازمند و نیازمند به خداوند بداند، مردم به او نیاز پیدا میکنند و علما ذلیل نمیشوند مگر زمانی که به اموال و دارائی پادشاهان نیاز پیدا کنند»
سعید بن مسیب بن حزن بن ابی وهب مخزومی قریشی، یکی از هفت فقیه در مدینه منوره و حافظ‌ترین و عالم‌ترین مردم به احکام و آگاه‌ترین مردم به حدیث و اخبار در زمان خودشان بودند که میان حدیث، فقه، زهد و ورع و پرهیزگاری جمع نموده بودند و سید و سرور تابعین در زمان خودش شمرده میشد.
در سال دوم خلافت سیدنا عمر بن خطاب رضی الله تعالی عنهم دیده به جهان گشود با دختر ابوهریره رضی‌الله‌عنه ازدواج کرد.
همچنین از حضرات: اسیدنا علی ابن ابی طالب، زید بن ثابت و سعد ابن ابی وقاص و عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر و صهیب وام المومنین عایشه صدیقه وام سلمه و از دیگران اخذ حدیث نمود رضی‌الله‌عنهم
با چهارصد دینار سرمایه به تجارت روغن مشغول بود و از این طرق گذران زندگی مینمود و از هیچ‌کس هدیه و بخشش نمیپذیرفت.
عبدالملک بن مروان خلیفه اموی سی هزار دینار برایش فرستاد ولی همه این مبلغ را بازگرداند و نپذیرفت.
خلیفه، از دختر سعید برای پسرش ولیعهد" ولید" خواستگاری کرد، سعید نپذیرفت و خواستگاری را رد کرد و دخترش را با مهریه 3 درهم به عقد شاگردش ابوداعه کثیر بن عبدالرحمن درآورد.
میگفت: چهل بار حج نمودم و پنجاه سال تکبیر تحریمه پشت سر امام را از دست نداد و پنجاه سال به پشت پای کسی در نماز نظر نینداختم -یعنی همیشه صف اول نماز میخواند-
هنگامیکه عبدالله بن زبیر رضی‌الله‌عنه بر بنی امیه قیام نمود و خود را خلیفه مسلمین در حجاز نامید در سال 69 هجری به فرماندارش در مدینه منوره جابر اسود زهری فرمان داد از مردم برای اش بعیت بگیرد، مردم بیعت کردند و سعید بن مسیب از بیعت خودداری کرد و فرمود: «بیعت نمیکنم تا زمانی که مردم بر یک خلیفه اجماع و اتفاق کنند جایز و روا نیست که یک خلیفه در شام باشد و یک خلیفه در حجاز»
جابر اسود او را دستگیر و 60 ضربه شلاق زد هنگامیکه عبدالله بن زبیر از این امر مطلع شد فرماندارش را سرزنش کرد و به او گفت: «مارا چکار به سعید بن مسیب و انقلابش برما»
عبدالملک بن مروان خلیفه اموی پس از حج به مدینه منوره و به مسجد نبوی رفت و سعید بن مسیب در جایگاه خاص خود نشسته بود که هرروز شاگردانش در آنجا مینشستند
خلیفه به پرده‌دارش گفت: «به نزدان مرد نشسته –اشاره به سعید بن مسیب – برو و بگو امیرالمؤمنین در کنار دروازه مسجد ایستاده و میخواهد به نزدش بروی و با او گفتگو کنی ولی او را تهدید نکن ومترسان»
حاجب به نزدش رفت و پیام او را رساند سعید بن مسیب بدون آنکه جای نشستنش را جابجا کند به حاجب گفت: «امیر المومنین به من نیازی ندارد من نیز به او نیاز ندارم» حاجب بازگشت و آنچه را شنیده بود به عبدالملک بن مروان گفت: بار دیگر به پرده‌دار گفت: به نزدش بازگرد و به او بگو خلیفه میخواهد با شما صحبت کند ولی او را مترسان حاجب به نزد سعید بازگشت و به او پیام امیرالمؤمنین را گفت: سعید آنچه را که بار اول گفته بود بازگفت کرد
حاجب گفت اگر چنانچه از من نخواسته بود که شما را تهدید نکنم سرت را برایش میبردم، امیرالمؤمنین میخواهد با تو گفتگو کند تو از رفتن به نزد او خودداری میکنی سعید گفت:« اگر چنانچه میخواهد کار خیر و نیکی برای من انجام دهد من از آن میگذرم واگرغیر از این است که از جایم تکان نمیخورم تا هرچه میخواهد انجام دهد»
پرده‌دار بازگشت و آنچه را شنیده بود به او بازگفت
گفت: خداوند رحمت کند ابا محمد را
عبدالملک ابا ورزید که به مجلس سعید برود و در آنجا بنشیند پس نرفت و سعید نیز ابا ورزید دانش را خوار شمارد و بیرون نیامد
خداوند رحمتش کند.
برگرفته از کتاب عظما المسلمین

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

امام نووی می‌فرمایند: از برخی از اهل علم روایت‌شده است هنگامی‌که فردی بر رسول الله صلی‌الله علیه واله و سلم درود فرستاده است خداوند پاداش آن فرد را در همان مجلس داده است صلی‌الله علیه واله و سلم

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*حاج دکتر عبدالواحد شهنوازی*

حاج دکتر عبدالواحد شهنوازی شخصیتی متواضع در جامعه پزشکی بلوچستان؛ امروز از چرخه مدیریت بیمارستان علی‌اصغر علیه‌السلام زاهدان کنار گذاشته شد
*ایشان که در طول مدیریت خویش بدون حاشیه‌سازی باکار تخصصی در ارتقا شاخصه‌های بیمارستان کوشید از مدیران نمونه و پاک دستی هستند که متواضعانه و با فروتنی در طول دوران مدیریت این بیمارستان تخصصی پیگیر و حلال مشکلات پزشکی مراجع کنندگان از گوشه و کنار استان بودند و از آن به‌عنوان فرصتی مناسب برای خدمت بیشتر به افراد بی‌بضاعت جامعه بهره برد.*
حاج دکتر عبدالواحد شهنوازی که دو دوره عضویت در شورای اسلامی کلان‌شهر زاهدان را در کارنامه خدمتی خود دارد همواره فارغ از قومیت و مذهب و طایفه راهنما و مشاور بسیار خوبی برای مراجعه‌کنندگان و حتی به‌صورت تلفنی برای آنانی که می‌شناخت ونمی شناخته در امر پزشکی بوده و هستند.
*شخصیتی که توانسته با مدیریت مدبرانه در کاروان‌های حج نیز رضایت خالق و مخلوق را کسب نماید و برای وحدت و همگرایی و دوری از تشتت در جامعه از بسیاری فرصت‌ها حتی نمایندگی مجلس چشم‌پوشی نمایند و با کارنامه درخشان اجتماعی و فرهنگی به هر بهایی و بهانه‌ای حاضر برای به دست آوردن پست و جاه و مقام نیست.*
از خداوند توفیق روزافزون برای این برادر بزرگوار مسألت می‌نمایم (محمد صدیق دهواری21/1/1402)

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*مرواریدهای پنهان در سیرت پیامبر ایمان صلی الله علیه واله وسلم*
*تألیف: موسی بن راشد العازمی*
*مترجم: محمد صدیق دهواری*
بخش هفتم
113-در این جایگاه پاک و بزرگ، خداوند سبحانه‌وتعالی با پیامبر صلی‌الله علیه و سلم سخن گفتند وبر او و امت، برگزاری نمازهای پنج‌گانه را واجب نمودند.
114-خداوند سبحانه‌وتعالی به این امت در این دیدار:
*نمازهای پنج گانه.
* آمرزش گناهان مرتکب کبیره و نجات از جاودان ماندن در آتش دوزخ.
*آیات پایانی سوره بقره،
را ارزانی فرمود.
۱15- رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس‌ازاین دیدار و گفتگو به نزد جبرئیل علیه‌السلام بازگشتند و ازآنجا به جهان و مسجدالاقصی و با سوارشدن بر براق به مکه مکرمه بازگشتند.
116-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم قومش را از سفر اسراءومعراج آگاه ساخت، بزرگی و عظمت این امر برایشان غیر باورکردنی بود؛ او را تکذیب کردند، چند نفر از تازه‌مسلمانان از عدم درک این رخداد بزرگ مرتد شدند.
ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه آمدند و رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم او را تصدیق کردند.
رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به ابوبکر رضی‌الله‌عنه فرمودند: «وانت یا ابابکر الصدیق»
«وتوای ابوبکر صدیق هستی»
به همین سبب صدیق نامیده شدند.
*تعیین اوقات نماز*
117-صبح شب رویداد اسراء و معراج جبرئیل علیه‌السلام با نازل شدن بر رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم اوقات نمازهای پنج‌گانه را تعیین فرمودند.
118- در رخداد اسراء و معراج نمازهای پنج‌گانه دورکعتی فرض شدند به جزء نماز مغرب که سه رکعتی اعلام شد. این حدیث را امام بخاری روایت فرموده‌اند.
119-قبله تا آن تاریخ به‌سوی بیت‌المقدس بود و رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به‌گونه‌ای نماز می‌خواندند که کعبه پیش رو باشد و به‌سوی بیت‌المقدس نماز می‌گذاردند و بدین‌سان به‌سوی دو قبله بیت‌المقدس و کعبه معظمه نماز را به‌جای می‌آوردند.
*دو نیم شدن ماه (انشقاق ماه)*
120- قریش از پیامبر خدا صلی‌الله علیه و سلم درخواست معجزه آشکار کردند.
انس بن مالک رضی‌الله‌عنه می‌گوید: اهل مکه از رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم درخواست نشانه‌ای آشکار نمودند.
121-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم از خداوند درخواست فرمودند: ماه را دو نصف نمایند، خداوند دعایش را اجابت فرمود و ماه دو نصف شد و قریش نظاره‌گر آن بودند.
122- قریش با مشاهده این معجزه آشکار؛ به رسول‌الله صلی علیه و سلم گفتند؛ به خدا سوگند تو ساحر هستی و این معجزه آشکار را، انکار کردند، معجزه‌ای که جز انسان معاند کسی آن را انکار نمی‌کند.
123-پس‌ازآن خداوند متعال این آیات از سوره القمر را نازل فرمودند:
«قیامت بسیار نزدیک شد و ماه از هم شکافت. و اگر معجزه‌ای را ببینند، روی بگردانند و گویند: [این] جادویی همیشگی است! و [قرآن، رسالت پیامبر و معجزه را] انکار کردند و هواهای نفسانی خود را پیروی نمودند، درحالی‌که هر کاری [چه خیر و چه شر، چه حق و چه باطل در قرارگاه ویژه خود] قرار می‌گیرد و اینان به‌زودی خواهند دانست که قرآن و پیامبر بر حق است یا معبودانشان؟»

*دعوت قبایل عرب به اسلام*
124- پس‌ازآن رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم تصمیم گرفتند قبائل عرب را در زمان حج دعوت به اسلام دهند؛ تا شاید قبیله‌ای ایمان آورده واو را یاری دهد.
125-ابوجهل و ابولهب –خداوند چهره‌شان را روسیاه گرداند- به‌نوبت به میان قبائلی که آن حضرت دعوت و رسالت خداوندی را عرضه می‌فرمود، رفته و او را دروغ‌گو معرفی می‌کردند.
126-موضع قبائل نسبت به دعوت و رسالت متفاوت بود، برخی دوری جسته؛ برخی به طمع جانشینی و خلافت با او وعده همکاری می‌دادند و برخی دیگر سکوت اختیار کردند.
*آغاز ایمان انصار*
127-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در سال یازدهم بعثت با شش نفر از طایفه خزرج که خداوند در آنان خیری قرارداد بود و برای ادای مناسک حج از یثرب به مکه آمده بودند، دیدار و گفتگو فرمودند؛ و آنان را به اسلام دعوت دادند.
128-این شش نفر ایمان آوردند:
1-اسعد بن زرارة رضی‌الله‌عنه
2-عوف بن الحارث رضی‌الله‌عنه
3-رافع بن مالک رضی‌الله‌عنه
4-قُطبة بن عامر رضی‌الله‌عنه
5-عُقبة بن عامر رضی‌الله‌عنه
6- جابر بن عبدالله رضی‌الله‌عنه
129-این شش نفر پس از بازگشت به میان قوم در یثرب (مدینه)؛ از دعوت رسول‌الله صلی علیه و سلم سخن گفتند و دیگران را نیز دعوت دادند واسلام بینشان منتشر شد.
*بیعت عقبه اول*
130-هیچ خانه‌ای از خانه‌های انصار –اوس وخزرج- باقی نماند مگر آنکه سخن از دعوت و رسالت رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم بود
در سال بعد 12 نفر جهت ادای مناسک حج رهسپار مکه شدند.

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*استادخدابخش درزاده شستان استادی توانا در موسیقی بلوچستان*
در زبان و ادبیات بلوچی در بخش موسیقی واژگانی وجود دارد که با تاروپود و آئین‌های زندگانی مردمان بلوچ درآمیخته‌اند و نسل در نسل و سینه‌به‌سینه روایتگرانی آن‌ها را حفظ و منتقل نموده‌اند؛ که بخشی از آن‌ها را استاد عطا شاد در کتاب بلوچی نامه خود به زبان اردو گردآوری و این کتاب نیز توسط انور دهواری به زبان فارسی برگردانده شده و از سوی انتشارات کتاب بلوچ چاپ و منتشرشده است.
*این سروده‌ها در مراسم عرفانی، عروسی؛ جنگ و مبارزه؛ شناسایی سارقان؛ درمان بیماری‌ها، ماهیگری و... خوانده می‌شوند و ده‌ها کلمه همچون دهل ودهلک، مالد، مالدی؛ مل؛ هومی؛ دمال، شیئک؛ چوگان، سرنا، ساز، سروز، شئی برجا، دمبورگ، چنگ، مورچنگ؛ گرو، سوت، چاپ، دو چاپی، لادو؛ هالو، موتک، زهیروک، شپ تاکی، لیکو، شئر در زبان بلوچی جای گرفته‌اند*
موسیقی جزء جدانشدنی زندگی بلوچ درگذشته بوده است، زادمان او با شپتاکی ونازنیک و جوانی و عروسی و ازدواج او با هلو هالو و مرگش با موتک همراه بوده است. حماسه‌ها و پهلوانی‌هایش را در میدان نبرد پهلوانان به تصویر کشیده‌اند.
*در این میان، خوانندگان نقش مهم و بارزی داشته‌اند که با حافظه قوی و توانای خویش سروده‌ها طولانی را حفظ و در مجالس به بازخوانی و قرائت آنان پرداخته‌اند.*
استاد خدابخش درزاده با دارا بودن چنین ویژگی در میان خوانندگان بلوچ با سبک سراوانی ساعت‌ها در نشست‌های موسیقی با تکیه‌بر حافظه خویش، به بازخوانی و خوانندگی اشعار می‌پردازد.
او که در دوران ابتدائی در آموزشگاه به قرائت قران کریم در صف صبحگاهی می‌پرداخت. دریازده سالگی با تأثر از شعر و خوانندگی زنده‌یاد «بهادر باران زهی» استاد موسیقی بلوچ، خود نیز خوانندگی را آغاز و در این میدان خوب درخشید به‌طوری‌که در جشنواره‌های ملی همچون سیزدهمین جشنواره سراسری موسیقی فجر، مناطق آزاد ایران و جنشواره های موسیقی مقامی کرمان نیز به مقام نخست دست‌یافته است.
گرچه خدابخش درزاده شستان به خوانندگی به سبک سراوانی در میان سبک‌های موسیقی بلوچستان شهرت دارد ولی موسیقی عرفانی نیز در میان سروده‌های او جایگاه ویژه‌ای دارد و شعرهای *«مکی مدنی العربی» و شعر «پیر پیران سلطان بابا حاجی دزکی»* او شهرت و مقبولیت خاصی دارد.
*از مهم‌ترین آثار او که در صداوسیمای استان با سبک سراوانی ضبط و پخش‌شده است شعری است با عنوان «چه سیستان و بلوچستان سراوان مئی گلین شهرانت چه باگ ونیوگ ء پره انت بل ء کم اپ و کم بهره انت»*
شرکت در جشنواره سراسری موسیقی فجر، ضبط برنامه در شبکه جام جم صداوسیما در تهران در سال 1375 و همچنین کسب مقام اول جشنواره موسیقی مناطق آزاد کشور در همان سال در جزیره کیش از افتخارات و کارنامه درخشان این هنرمند موسیقی بلوچستان است.
در تالارهای وحدت و اندیشه پایتخت نیز صدای دل‌نشین و جذاب این هنرمند مخاطبان و شرکت‌کنندگان را با دنیای موسیقی بلوچستان ساعت‌ها میخکوب کرد.
بیشتر اشعار فولکلور سراوان توسط این هنرمند بازخوانی شده و بخشی از اشعار خوانده‌شده توسط ایشان سروده شاعران سراوانی همچون زنده‌یاد «در محمد سپاهیان» است به‌طوری‌که یکی از کاست‌های ایشان، سروده‌های این شاعر هست
بهره‌گیری از تجربه استاد قیچک بلوچستان زنده‌یاد «مراد سمعیی» و همکاری با استادان برجسته‌ای همچون استاد «ابوالقاسم حسینی نژاد» از او شخصیتی متواضع و فروتن ساخته است.
*استاد خدابخش درزاده، زاده سال 1350 در شهر سراوان است هم‌اکنون در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سراوان مشغول به کار است و به جرائت می‌توان گفت از توانائی وظرفیت خاصی برای اجرا و خوانندگی همه سبک‌های موسیقی بلوچستان برخوردار است از خداوند منان آرزوی توفیق وسلامتی برای این استاد ارجمند خواستارم (محمد صدیق دهواری 15/1/1402)*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*گزیده هائی از تاریخ اسلام*
*مترجم: محمد صدیق دهواری*
*امام امیرالمومنین حسن بن *علی ابن ابی‌طالب* *رضی‌الله‌عنهم*
*پنجمین خلیفه راشد*

نامش: ابو محمدحسن بن علی ابن ابی‌طالب هاشمی قریشی
پدرش: علی مرتضی و مادرش: فاطمه زهرا رضی الله عنهما
نوه مصطفی صلی‌الله علیه واله و سلم و گل خوشبویش از این جهان و سرور جوانان اهل بهشت
*ایشان یکی از دو نفری است که نسل رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم به او می‌رسد*
و چهارمین نفری که رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم در مباهله با مسیحیان نجران او را آورد.
شیعه امامیه او را دومین امام معصوم خود می‌دانند ولی اهل سنت تنها جد بزرگوارش رسول‌الله صلی‌الله علیه واله سلم را معصوم می‌دانند.
*در نیمه رمضان سال سوم هجرت در مدینه منوره دیده به جهان گشود*
کنیتش: ابو محمد
القابش: تقی، طیب، زکی، سید، سبط، ریحانه النبی صلی‌الله علیه واله و سلم و پنجمین خلیفه از خلفای راشدین
تحت تربیت و پرورش نبی مکرم اسلام صلی‌الله علیه واله و سلم و پدر و مادر گرامی‌اش رضی‌الله‌عنهم رشد و تربیت یافت
*رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم فرمودند: «من احب الحسن والحسین فقد احبنی و من ابغضهما فقد ابغضنی»
*«هرکس حسن و حسین را دوست داشته باشد مرا دوست داشته است و هر کس نسبت به آنان بغض و دشمنی بورزد به من کینه و دشمنی ورزیده است»* سنن النسائی 8168
ابوهریره صحابی جلیل‌القدر رضی‌الله‌عنه می‌گوید: فما کان احد احب الی من حسن ابن علی بعدما قاله النبی صلی‌الله علیه واله و سلم
*«هیچ‌کس به‌اندازه حسن بن علی در نزد من دوستدارتر نبود پس از اینکه رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم این سخنش را فرمود»*
از برکات سیدنا حسن رضی‌الله‌عنه شباهتش به رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم بود به‌طوری‌که امام بخاری رحمه‌الله روایت می‌کنند *روزی پس‌ازاینکه ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه نماز عصر را خوانده بود و از مسجد بیرون رفت حسن رضی‌الله‌عنه را دید با کودکان بازی می‌کند او را بر دوش خود گذاشت و فرمود:« باابی شبیه بالنبی لابعلی»**
« *سوگند می‌خورم که به نبی شباهت دارد نه به علی»* رضی‌الله‌عنه در حالی که علی رضی‌الله‌عنه همراهش بود و با این سخن ابوبکر رضی‌الله‌عنه به عنوان تأیید خندید*
پس از شهادت پدرش علی ابن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه به‌عنوان خلیفه مسلمین در رمضان سال چهلم هجری در کوفه با او بیعت نمودند و ازاین‌رو مورخان خلافت او را جزء خلافت راشده بر پایه حدیث نبوی که پس از من سی سال خلافت هست و پس از آن سلطنت و پادشاهی مدت زمان او را جز خلافت راشدین می‌دانند به‌طوری‌که از زمان رحلت رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم در ربیع‌الاول سال یازدهم هجری تا زمان تنازل حسن بن علی رضی‌الله‌عنه برای خلافت معاویه رضی‌الله‌عنه در ربیع‌الاول سال چهلم و یک هجری سی سال هست.
او یکی از معجزات سخنان رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم می‌باشند به‌طوری‌که فرموده بودند: ان ابنی هذا سید و لعل الله یصلح به بین فائتین من المسلمین « این فرزندم آقا است و چه‌بسا که خداوند به‌وسیله ایشان بین دو گروه از مسلمانان صلح ایجاد کند» رواه بخاری
ایشان توانست از آشوب بزرگ و خون‌ریزی بزرگی با این صلح میان مسلمانان جلوگیری کند به‌طوری‌که اهل عراق با ایشان بودند و اهل شام با معاویه رضی الله عنه
در هنگامی‌که سیدنا حسن رضی‌الله‌عنه برای جهاد و گسترش فتوحات و سرزمین اسلامی به‌سوی مدائن حرکت کرد معاویه دو نفر از نمایندگانش را برای گفتگو صلح به نزدش فرستاد و پس از گفتگو آن دو نفر تضمین دادند معاویه به مفاد صلح عمل می‌کند
و این‌چنین صلح و سازش صورت گرفت که این صلح نه از موضع ضعف و قدرت وناتوانی بود بلکه برگرفته از رشادت و سیادت وبرتری وتیز هوشی و تیزبینی سیدنا حسن رضی‌الله‌عنه بود به‌طوری‌که فرمودند اختیار عرب در دست من است به‌سوی صلح یا جنگ هدایتشان کنم رهنمون می‌شوند
و براستی دکتر علی صلابی مورخ معاصر چه نیکو فرموده است: *حسن ابن علی رضی‌الله‌عنه برخلاف تصور برخی از تاریخ‌نگاران، خلافت را از موضع قوت و قدرت، به معاویه رضی‌الله‌عنه سپرد و نه از روی ضعف و ناتوانی و با استقرار در مدینه منوره امام الفت و وحدت امت اسلامی و مدار یکپارچگی آنان گردید*
در سال 51 هجری در مدینه منوره به شهادت رسید و در بقیع به خاک سپرده شد به‌طوری‌که هیچ‌کس پس از رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم به چنان شرف و منزلتی که حسن دست‌یافته بود دست نیافت رضی الله عنهم
*منبع: کانال یوتویپ شیخ حسن الحسینی*
*بررسی و تجزیه‌وتحلیل زندگی خلیفه پنجم حسن بن علی رضی‌الله‌عنه تألیف دکتر علی صلابی*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*مرواریدهای پنهان در سیرت پیامبر ایمان*
مترجم:محمد صدیق دهواری
بخش ششم
*اسراء ومعراج*
90-پس از سال‌ها دعوت و رنج و درد، جهت بزرگداشت و پاسداشت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و سلم حادثه تاریخی اسراء و معراج رخ داد.
91-خداوند تبارک‌وتعالی حادثه اسراء را در سوره اسراء بیان فرموده‌اند:
«منزه و پاک است آن خدائی که شبی بنده‌اش محمد صلی‌الله علیه و سلم را از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که پیرامونش برکت دادیم حرکت داده تا بخشی از نشانه‌های عظمت و قدرت خود را به او نشان دهیم، یقیناً او (خداوند) شنوا و داناست»
92-خداوند سبحانه‌وتعالی داستان معراج را درسوره النجم بیان فرمودند:
«آیا در آنچه (بر اساس حق) می‌بینید با او به‌سختی مجادله و ستیزه می‌کنید، بی تردید یک‌بار دیگر هم او را دیده است ، نزد سدره المنتهی ، در آنجا که جنت مأوی هست ، آنگاه‌که سدره را احاطه کرده بود آنچه (از فرشتگان و نور وزیبائی) احاطه کرده بود ،دیده (پیامبر آنچه را دید) به خطا ندید و از مرز دیدن حقیقت هم در نگذشت ، به راستی که بخشی از نشانه‌های بسیار بزرگ پروردگارش را دید »
*93-رویداد اسراء و معراج از بزرگ‌ترین معجزات پیامبر خدا صلی‌الله علیه و سلم شمرده می‌شود که خداوند پیامبرش صلی‌الله علیه و سلم را بر پایه آن شرافت بخشید.*
94-رویداد چنان با شتاب در کمتر از یک‌شب صورت گرفت و سفر پیامبر خدا صلی‌الله علیه و سلم پس از نماز عشا ء و پیش از نماز صبح پایان یافت؛
این سفر معنوی با آمدن جبرئیل علیه‌السلام در نزد رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در خانه‌شان درمکه آغاز شد سپس آن حضرت صلی‌الله علیه و سلم را به کعبه معظمه بردند.
95-در کنار کعبه معظمه جبرئیل علیه‌السلام سینه مبارک رسول‌الله صلی علیه و سلم را شکافتند و قلب مبارک را بیرون آورده و با آب زمزم شستشو داده و از حکمت وایمان پر نمودند سپس آن را درجایش گذاشته، وسینه مبارک را دوختند. این دومین و آخرین باری بود که سینه مبارک رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم شکافته می‌شد.
96-سپس رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به همراه جبرئیل علیه‌السلام بر براق-وآن چارپائی است- سواره شده و درآن‌واحد و زمانی اندک؛ به مسجدالاقصی رسیدند.
97- به‌محض وارد شدن در مسجدالاقصی امر بزرگی را مشاهده نمودند، خداوند پیامبران و رسولان گذشته علیهم‌السلام را زنده نموده بود.
بر پایه حدیث ابوذر رضی‌الله‌عنه که ابن حبان آن را در صحیحش روایت فرموده؛ شمار پیامبران علیهم‌السلام 124 هزار و تعداد رسولان 315 نفر هست.
98- در آنجا نماز اقامه‌شده و جبرئیل علیه‌السلام از رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم خواست، نماز را که در آن پیامبران و پیشوایان بشریت حضور داشتند؛ امامت نماید.
*به خداوند سوگند این بزرگترین نماز تاریخ بود، جایگاه و فضیلت و شرافتی بی‌مانند برای رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم که امام نمازی باشد که پیامبران وپیشوایان بشیریت علیهم السلام در آن حضور دارند و چه شرافت و منزلتی بزرگ.*
99-پس از فراغت از نماز، معراج که عبارت از نردبانی بود، آورده شد وبر آن سوار شدند؛ چگونگی و شکل و اندازه این معراج را کسی غیر از خداوند نمی‌داند.
100-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم با جبرئیل علیه‌السلام سوار معراج شدند؛ پس از مدتی کوتاه به آسمان جهان رسیدند؛ و پس از گشودن درهای آن، رویدادهای شگرفی را مشاهده فرمودند.
101- رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در آسمان جهان،
*آدم ابوالبشر علیه‌السلام را دیدار نمودند*
*و از سرنوشت و سرانجام متجاوزان به دارایی یتیمان مطلع و آگاه شدند. پناه بر خداوند.*
*-هم‌چنین در همین آسمان جهان سرنوشت:*
*غیبت کنندگان*
*زناکاران*
*ربا خواران را مشاهده فرمودند*
از ارتکاب چنین اعمالی به خداوند پناه می‌بریم.
102-سپس رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم و جبرئیل علیه‌السلام به آسمان دوم عروج کردند و با یحیی بن زکریا و عیسی بن مریم علیهم‌السلام؛ که پسرخاله یکدیگر می‌باشند، دیدار و ملاقات نمودند.
103- سپس رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم و جبرئیل علیه‌السلام به آسمان سوم عروج کردند. در آنجا با یوسف علیه‌السلام دیدار کردند. پیامبر صلی‌الله علیه و سلم درباره او فرمودند: «اعطی شطر الحسن»
«نیمی از زیبایی به او اعطاشده است» روایت امام مسلم رحمه الله
104-در ادامه مسیر در آسمان چهارم با حضرت ادریس علیه‌السلام دیدار کردند.
105- سپس رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم و جبرئیل علیه‌السلام به آسمان پنجم عروج کردند در آنجا با هارون علیه‌السلام دیدار کردند.
106- سپس رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم و جبرئیل علیه‌السلام به آسمان ششم عروج کردند، در آنجا با موسی علیه‌السلام دیدار کردند.
107- سپس رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم و جبرئیل علیه‌السلام به آسمان هفتم عروج کردند و در آسمان هفتم با ابوالانبیاء ابراهیم علیه‌السلام دیدار نمودند...
108-ابراهیم علیه‌السلام به رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم فرمودند:

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

جلسه لایو اینستاگرامی

*با سلام واحترام گفتگوی امشب*
*پیرامون*
*پیامها و نکات قرآنی داستان سیدنا موسی  و سیدنا خضر علیهماالسلام*

*با جناب دکتر علی صارمی
* فارغ التحصیل حوزه و دانشگاه
* دکترای فقه و حقوق اسلامی
* مدرس حوزه و دانشگاه، نویسنده و مترجم

*دوشنبه ۱۴ فروردین ماه 1402*
*ساعت ۲۲ امشب*
*به صورت زنده در اینستگرام*
*دکتر صارمی*
و
*محمد صدیق دهواری* https://instagram.com/mseddig.dehvari?igshid=1le5yejqo9tpm

*اینستگرام دکتر علی صارمی*
https://instagram.com/alisarem1356?igshid=1tylnbv7sne40


/channel/alisaremy

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

آموزه های قرآنی داستان سیدنا موسی و خضر علیهم السلام در گفتگو با دکتر صارمی استاد حوزه و دانشگاه
https://www.instagram.com/tv/CqbM9gjh16m/?igshid=MDJmNzVkMjY=

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*مرواریدهای پنهان در سیرت پیامبر اسلام*
*ترجمه:محمد صدیق دهواری*
*بخش سوم*
*آزادسازی بردگان مسلمان از سوی ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه*
42-ابوبکر رضی‌الله‌عنه کار بسیار نیکو و زیبایی نمود و آن، خرید بردگان از صحابه و آزادسازی آنان بود، بلال بن رباح و عامر بن فهیره رضی‌الله‌عنهم از این گروه بردگان بودند که نسبت به خریداری آنان اقدام نمود.
*استهزای رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم از سوی قریش*
43 –قریش روش نوینی در پیش گرفت و آن ریشخند و مسخره نمودن و استهزای رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم بود: ازجمله ریشخند کنندگان: اسود بن عبد یغوث و اسود بن عبدالمطلب بودند. خداوند چهره‌شان را زشت بگرداند و تغییر دهد.
*هجرت اول به حبشه*
44-قریش شکنجه خود بر یاران رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را ادامه بخشید و این امر بر یاران و اصحاب پیامبر صلی‌الله علیه و سلم سخت و ناگوار بود، رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به آنان اجازه داد به حبشه هجرت نمایند.
45- در نخستین هجرت در اسلام، گروه خجسته‌ای از صحابه رضی‌الله‌عنهم دربرگیرنده (11 مرد و 4 زن) به حبشه هجرت کردند.
46-در میان مهاجران عثمان بن عفان و همسر گرامی‌ای‌اش رقیه رضی‌الله‌عنهم دختر بزرگوار رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم، نیز حضور داشتند و فرمانده و رهبر آنان عثمان بن معظون رضی الله تعالی بود.
47-حدیثی که بیان می‌دارد «انهما-ای عثمان و رقیه بنت رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم –اول من هاجر بعد لوط و ابراهیم»
«عثمان و رقیه دختر رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم نخستین کسانی بودند که پس از لوط و ابراهیم علیهم‌السلام به همراه همسرانشان هجرت کردند»
را حاکم نیشابوری روایت کرده و برخی از محدثین آن را ضعیف می‌دانند.
48- سوره نجم در همین روزها نازل شد و رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم آن را با صدای بلند در کنارکعبه تلاوت کرد تا اینکه به آیه سجده رسید و سجده را بجا آوردند، مشرکان نیز از عظمت آیات سجده کردند.
49- خبر سجده قریشیان به مهاجران در حبشه به شیوه تحریف‌شده و غیرحقیقی رسید که اهل مکه مسلمان شده‌اند و در نتیجه شماری از مهاجران به مکه مکرمه بازگشتند.
*اسلام آوردن حمزه و عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنهم*
50-حمزه بن عبدالمطلب رضی‌الله‌عنه ایمان آورد و پس از او عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه نیز ایمان آورد با ایمان آوردن این دو نفر، اسلام تقویت یافت.
51-روایت دقیقی از چگونگی ایمان آوردن عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه وجود ندارد. روایت مشهوری که پس‌ازاینکه خواهرش را در خانه دامادش مورد ضرب وشتم قرار داد ... و آیاتی از سوره طه را قرائت کرد را ابن اسحاق بدون اسناد ذکر کرده است.
ابن سعد نیز در طبقات با اسناد ضعیف روایت کرده است. حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب لسان المیزان این داستان را منکر عنوان می‌کند.
*تطمیع پیامبر صلی‌الله علیه و سلم از سوی قریش*
52-قریش رفتار و شیوه دیگری را با رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم بکار برد و آن تطمیع از راه: ثروت و زنان و پادشاهی بود تا از دعوت و رسالت دست بردارد.
53- قریش عتبه بن ربیعه را جهت گفتگو به نزد رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم فرستاد. ولی آن حضرت صلی‌الله علیه و سلم موارد پیشنهادی را به صورت کامل نپذیرفت.
54-قریش در این راستا درمانده شد و از رسول خدا صلی‌الله علیه و سلم درخواست معجزه نمود: هم چون دیدن فرشتگان و جاری شدن رودخانه و...
*هجرت دوم به‌سوی حبشه*
55-قریش بار دیگر به شکنجه و آزار صحابه رو آورد و تهی‌دستان و مساکین را بیش از دیگران شکنجه و آزار می‌دادند. پیامبر خدا صلی‌الله علیه و سلم به یارانش اجازه دادند بار دیگر به حبشه هجرت نمایند.
56-شمار مهاجران دوم به حبشه 82 مرد و 18 زن بودند و فرماندهی آنان را جعفر بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه برعهده داشت.
*هجرت دوم به حبشه از هجرت نخستین، بسیار سخت‌تر و رنج بارتر بود و مسلمانان از سوی قریش سخت زیر فشار و آزار و آذیت قرار گرفتند.*
درراه هجرت به حبشه دوم، صحابی بزرگوار خالد بن حزام رضی‌الله‌عنه به‌وسیله ماری نیش‌زده شد و درگذشت.
*تحریم‌های ستمگرانه*
57-قریش با مشاهده گسترش رو به رشد اسلام، برنامه ستمگرانه وظالمانه محاصره اقتصادی بنی‌هاشم و بنی عبدالمطلب را به اجرا گذاشت که به صورت عهدنامه‌ای آن را نگاشتند.
58- بر پایه پیمان‌نامه ستمگرانه محاصره اقتصادی:
خریدوفروش و پیوند زناشویی و رفت‌وآمد با محاصره‌شدگان که خاندان بنی‌هاشم و بنی مطلب را دربرمی گرفت، ممنوع اعلام شد.
این عهده نامه ستمگرانه را در داخل کعبه آویزان کردند.
59-با حضور خاندان بنی‌هاشم و بنی مطلب در شعب (دره)، این دره بنام شعب ابی‌طالب در تاریخ مشهور و نام‌گذاری گردید.
محاصره سه سال به طول کشید.
60-محاصره‌شدگان با نهایت سختی و رنج و گرسنگی و تشنگی روبرو و گاهی چیزی برای خوردن نیز یافت نمی‌کردند.
*ادامه دارد*
/channel/mseddiqdehvari

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

محمد صدیق دهواری:
ازدواج عبدالله بن عبدالمطلب با آمنه بنت وهب
1- عبدالله بن عبدالمطلب با آمنه بنت وهب ازدواج کرد و آمنه از عبدالله باردار شد، آمنه در هنگام بارداری فرزندش محمدصلی الله علیه وآله و سلم خوابی دید، «که از او نوری خارج شده و کاخ‌های شام را روشنا نموده است.»
2- عبدالله در حالی درگذشت که جنین آمنه دوماهه بود.
میراث رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم از پدرش
3- عبدالله برای فرزندش که هنوز به جهان نیامده بود، میراثی دربرگیرنده: 5 شتر، چند گوسفند و کنیزی حبشی بنام برکه که همان، ام ایمن است، به یادگار گذاشت.
ولادت وشیرخوارگی رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم
3-در روز دوشنبه دوازدهم ربیع‌الاول سال عام‌الفیل، آمنه بنت وهب مولود بزرگوارش را با چهره‌ای خندان به جهان آورد.
4-در اینکه در هنگام تولد نشانه‌ای را آمنه مشاهده کند، روایت صحیحی ثابت نشده است
*نشانه‌های ذکرشده در هنگام تولد رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم به اثبات نرسیده است
الف: شکسته شدن دیوار کسری
ب: فروریختن چهارده طاق ایوان کسری
ج: خاموش شدن آتشکده زرتشتیان که آن را پرستش می‌کردند.
د: خشک شدن دریاچه ساوه
ه: تخریب معابدی که پیرامون دریاچه ساوه قرار داشت.
این نشانه‌ها را امام ذهبی در کتاب خود سیره نبوی بیان داشته و فرموده است. (این روایت غریب و منکر است)
5- جدش عبدالمطلب در روز هفتم تولدش صلی الله علیه وآله و سلم او را ختنه نمود و نام محمد صلی الله علیه وآله و سلم را بر او نهاد.
آمنه فرزندش صلی الله علیه وآله و سلم را سه روز شیر داد و به علت کم شیر بودن، ثویبه، کنیز ابولهب، هم زمان با فرزندش مسروح، به آن حضرت صلی الله علیه وآله و سلم نیز شیر داد.
6-ثویبه پیش از رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم به حمزه بن عبدالمطلب و ابوسلمه بن عبدالاسد مخزومی رضی الله عنهم نیز شیر داده بود؛ و این دو برادران شیری (رضاعی) رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم هستند.
7-سپس حلیمه سعدیه رضی الله عنها رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را با فرزندانش عبدالله-وحذافه که به الشیماء ملقب بود و انیسه شیر داد...رضی الله عنهم
8- رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم دارای هفت خواهر و برادر رضاعی می‌باشند. حمزه و ابو سلمه و ابوسفیان و مسروح و الشیماء و انیسه و برادران و خواهران تنی یا ناتنی دیگری نه از سوی پدر و نه از سوی مادر، نداشتند.
رخداد شق الصدر رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم و مهر نبوت
9-رخداد شق صدر (شکافته شدن سینه) برای رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم در هنگامی رخ داد که آن حضرت صلی الله علیه وآله و سلم در نزد حلیمه سعدیه بودند.
جبرئیل علیه‌السلام سینه‌اش را شکافت و قلبشان را بیرون آورد و آن را با آب زمزم شستشو داد و تکه گوشت سیاه‌رنگ را از سینه مبارک بیرون آورد.
10-سپس جبرئیل علیه‌السلام به پشت کمر رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم مهر نبوت را زدند. شیطان به او، راه یافتنی نیست. آن حضرت صلی الله علیه وآله و سلم در گفتار و رفتار معصوم شدند.
11-مهر نبوت عبارت از تکه گوشت برجسته‌ای در پشت کمر رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم به موازات قلب خجسته‌اش می‌باشد که اندازه آن، به‌اندازه تخم کبوتری بود.
جابر بن سمره فرموده است: «مهری را بر کمر رسول‌الله صلی الله علیه وآله و سلم دیدم که همانند تخم کبوتر بود» (روایت امام مسلم رحمه‌الله)
درگذشت آمنه، مادر رسول‌الله صلی‌الله علیه وآله و سلم
12-رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس از به پایان رساندن دو سال شیر خوردن در نزد حلیمه سعدیه، به نزد مادرش آمنه بازگشت. رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم شش‌ساله بود که مادرش آمنه درگذشت.
سرپرستی پدربزرگش عبدالمطلب
13- عبدالمطلب پس از درگذشت آمنه، سرپرستی رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را بر دوش گرفت. رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم هشت‌ساله بودند که عبدالمطلب نیز درگذشت.
سرپرستی عمویش ابوطالب و مهم‌ترین فعالیت‌های رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم
14-ابوطالب عموی رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم پس از درگذشت جدش عبدالمطلب، سرپرستی رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را بر دوش گرفت
*رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به چوپانی گوسفندان پرداخت.
* رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در جنگ فجار شرکت کرد.
* رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در پیمان حلف الفضول شرکت کرد.
* رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم به سفر بازرگانی برای خدیجه رضی الله تعالی عنها، به همراهی مسیره (برده خدیجه) به شام رفت.
ازدواج رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم با خدیجه رضی‌الله‌عنها وفرزندان آنان از این ازدواج
15- رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم با خدیجه بنت خویلد رضی‌الله‌عنها ازدواج کرد. رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم 25 ساله بودند، سن خدیجه رضی‌الله‌عنها در هنگام ازدواج درمنابع تاریخی معتبر روشن نشده است.

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

/channel/mseddiqdehvari

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*تاریخ شفاهی بلوچستان*
*جماعت دعوت و تبلیغ در سراوان*
*محمد صدیق دهواری*
*جماعت دعوت و تبلیغ قدیمی‌ترین تشکل و جنبش اسلامی هماهنگ در بلوچستان ایران است که برای زنده کردن خوبی‌ها و نیکی‌ها در چارچوب برنامه‌های روشن که از سوی مرکز جهانی جماعت در رایوند پاکستان اعلام می‌گردد، تلاش و کوشش می‌کند.*
این جماعت به دست مولوی محمد الیاس کاندهلوی رحمه‌الله (1363-1303 ه.ق) از شخصیت‌های بزرگ شبه‌قاره هند راه‌اندازی شد و بدون آنکه دارای سازمان حزبی و سیاسی باشد افراد وابسته به این جماعت بخشی از اوقات عمر خویش را درراه تبلیغ آموزه‌های اسلامی اختصاص می‌دهند.
بنیان‌گذار جماعت پایه جماعتش را بر شش اصل قرار داده است که در نزد اعضاء به شش کلمه معروف و مشهور هستند:
*1-کلمه طیبه 2-برپاداشتن نماز 3-علم و ذکر 4- اکرام مسلم 5- اخلاص 6- خروج درراه خدا*
روش دعوت در این جماعت بر پایه اندرز و ارشاد استوار است و افراد جماعت داوطلبانه با هزینه‌های شخصی زیر نظر یک امیر که از سوی مرکز هر شهرستان تعیین می‌گردد در قالب گروه‌های کوچک چند نفره با استقرار در مساجد به دعوت افراد محلات و تشویق آنان به آمدن به مسجد و گوش دادن به سخنان و همراهی با جماعت می‌پردازند.
کسانی که گرایش به تشکیل دارند (همراه به جماعت رفتن به‌صورت شبانه‌روزی) از یک روز تا سه روز یا یک هفته تشکیل‌شده و این گروه را همراهی می‌کنند پس‌ازآن در ادامه مسیر در صورت گرایش از چهل روز تا چهار ماه و یک سال جماعت را همراهی کنند به این شرط که در آغاز از سه روز و هفته و چهل روز و چهار ماه تشکیل‌شده باشند.

بنا به گفته حاجی محمد صالح دهواری رحمه‌الله نخستین گروه جماعت تبلیغ که در منطقه بلوچستان ایران آغاز به فعالیت می‌کنند در حدود 28 سال پیش (زمان گفتگو سال 1377) که متشکل از ده نفر بودند از سوی رایوند مرکز جماعت تبلیغ به بلوچستان ایران اعزام می‌شوند این جماعت که امیر آنان را فردی بنام امیرعباس بر عهده داشته است از مرز رسمی میرجاوه وارد ایران شده و در زاهدان خاش و سراوان به کار دعوت مشغول می‌شوند که آخرین مسیر آنان شهرستان سراوان بوده است که در این شهرستان فردی بنام ملا موسی این گروه از جماعت را همراهی می‌کند و با آنان یک چله (چهل روز) همراه می‌شود.
*سپس ملا موسی به زنگیان به نزد مولوی عبدالعزیز ساداتی رحمه‌الله می‌رود و در آنجا مولوی عبدالعزیز ساداتی رحمه‌الله نیز یک جماعت سه‌روزه به امیری مولوی عبدالرحمن محبی رحمه‌الله با آنان به روستای دشتوک که در نزدیکی زنگیان قرار داشته اعزام می‌کند.*
پس‌ازآن وقفه‌ای دوساله در کار جماعت تبلیغ در سراوان به وجود می‌آید پس از آن‌یک جماعت دیگر سالیانه از هند وارد منطقه می‌شوند در این ایام حاجی مهردل خان ملک‌زاده همکاری خوب وتنگاتگی با آنان در روستای زنگیان می‌نماید ولی با توجه به محدودیت امکانات در روستای زنگیان و لزوم توجه و تمرکز فعالیت‌ها همچنین همراهی حاج محمد صالح دهواری مسجد نورسراوان به‌عنوان مرکز فعالیت جماعت دعوت و تبلیغ قرار می‌گیرد و سرپرستی امور جماعت به حاجی محمد صالح دهواری واگذار می‌شوند و این بار نیز از اهالی شهرستان سراوان 5 نفر دیگر چهار ماه تشکیل می‌شوند که چهار نفر از روستای گشت (حاجی مهرالله، حاج نور محمد، عبدالله از گشت بودند) و این گروه پس از پایان چهار ماه خود درگشت به کار دعوت و تبلیغ مشغول می‌شوند پس از یک سال یک جماعتی دیگر از کویته پاکستان وارد منطقه بلوچستان می‌شود و کار دعوت و تبلیغ با جدیت دنبال می‌شود و تقریباً 21 نفر از جوانان سراوانی چله و چهار ماه تشکیل می‌شوند و یک جود (گردهمائی و اجتماع فراتر از یک شهرستان جماعت تبلیغ را جود می‌گویند) از زاهدان در سراوان تشکیل می‌شود و 5 جماعت (گروه) جدید تشکیل می‌گردد.
یک جماعت (گروه) به پاکستان به مدت چهل روز اعزام می‌شود در شب‌های جمعه تنها از عصر تا عشا به بیان و گشت می‌پردازند و گروه‌های تشکیل‌شده به مساجد و روستاها اعزام می‌شوند؛ و به همین منوال کار جماعت و دعوت و تبلیغ ادامه می‌یابد تا اینکه حاجی درمحمد دهواری که مدتی در قطر تشکیل و با جماعت همراهی کرده به سراوان بازمی‌گردد و حاج محمد صالح دهواری امور سرپرستی و فعالیت‌ها را به ایشان واگذار می‌کند و کار دعوت را گسترش می‌دهند و به مرکز نیز نوعی رسمیت می‌بخشد. پس از مدتی حاجی درمحمد به قطر بازمی‌گردد و حاج نورجان دهواری رحمه‌الله را جانشین خویش قرار می‌دهد.

گفتنی است در زمان امارت حاج نورجان دهواری رحمه‌الله مرکز جماعت تبلیغ در آغاز دهه هشتاد شمسی از مسجد نور سراوان به روستای زنگیان در زمینی گسترده که با تلاش مولوی سید عبدالصمد ساداتی و حاجی واحد بخش پیرزهی، حاجی محمد امین ملک‌زاده رحمه‌الله و دیگر بزرگان و معتمدان به‌عنوان عیدگاه مرکزی روستاهای زنگیان، پره کنت و دزک در نظر گرفته‌شده است منتقل و پس از درگذشت حاجی نورجان دهواری در بیست‌وپنج

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*برگزیده‌هایی از تاریخ اسلام*
مترجم:محمد صدیق دهواری
*عکرمه بن عمرو بن هشام مخزومی*
عکرمه بن عمرو بن هشام بن مغیره بن عبدالملک بن عمر بن مخزوم قریشی مخزومی معروف به عکرمه بن ابی جهل
مادرش: ام مجالد یکی از زنان قبیله بنی هلال بن عامر
49 سال پیش از هجرت یعنی در سال 574 م دیده به جهان گشود
*با مشرکان در غزوه بدر شرکت کرد و شاهد کشته شدن پدرش ابوجهل به دست مسلمان در این غزوه بود*
در غزوه احد نیز شرکت کرد شکست مسلمان در این غزوه انگیزه سرودن اشعاری برای آرامش دردهایش گردید.
با مشرکان در غزوه خندق نیز شرکت کرد و کوشش کرد از خندق عبور کند و به مسلمان ضربه بزند
پیامبر صلی‌الله علیه واله وسلم به مسلمان اجازه داد او را هرجا یافتند بکشند
ازاین‌رو به یمن پس از فتح مکه مکرمه گریخت
*پس از فتح مکه مکرمه در سال هشتم هجری ایمان آورد*
همسرش ام حکیم دختر عمویش حارث ایمان آورد و از رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم برایش امان خواست رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم به او امان داد.
همسرش به یمن رفت او را با خود به نزد رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم آورد و به او فرمود: *مرحبا بالراکب المهاجر*
*خوش‌آمد به سوارمهاجر*

رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم پس از اسلام آوردنش به صحابه فرمودند: *عکرمه به نزدتان می‌آید هرگاه او را دیدید پدرش (ابوجهل) را سب نکنید چراکه سب مرده سبب رنجانیدن زنده می‌گردد.*
آنگاه‌که اسلام آورد فرمود: *برای هر کاری که مانع گسترش اسلام شده‌ام چند برابر آن را انجام خواهم داد حتی اگر در جنگی شرکت کرده‌ام چند برابران برای اسلام‌خواهم جنگید*
*و شما را ای رسول‌الله صلی‌الله علیه واله وسلم گواه خواهم گرفت.*
ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه پیش از درگذشتش او را مأمور جمع‌آوری صدقات قبیله هوزان نمود
ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه پرچم مبارزه با مرتدین را به او سپرد و دستور داد با مسلیمه کذاب جهاد کند
*در جنگ یرموک در سن 63 سالگی به شهادت رسید در حالی که در جسدش بیش از هفتاد زخم در اثر ضربه شمشیر و پرتاب سرنیزه بود*
از جهاد او با اهل رده به‌ویژه در یمن و عمان وحضرموت و مهره به‌خوبی یاد می‌شود.
*رضی الله عنه*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*گزیده‌هایی از تاریخ اسلام*

*محمد صدیق دهواری*

*ارقم بن ابی الارقم رضی‌الله‌عنه*
از سابقین در اسلام و گفته می‌شود هفتمین کسی بود که به رسالت رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم ایمان آورد و به همراه پیامبر صلی‌الله علیه واله و سلم به مدینه منوره هجرت و در جنگ بدر و همه غزوات شرکت کرد و رسول الله صلی‌الله علیه واله و سلم ایشان را ناظر صدقات نمود.
در آغازین روزهای رسالت رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم مردم را به‌صورت پنهانی دعوت می‌داد تا اصحاب و یارانش مورد آزار و شکنجه کفار قرار نگیرند به‌ویژه کسانی که پنهانی ایمان آوردند پس‌ازاینکه فشارها از سوی کفار افزایش یافت پیامبر صلی‌الله علیه واله و سلم یارانش را درالارقم بن ابی الارقم رضی‌الله‌عنه گردآورد و در آنجا نماز را بجا و آموزش‌های لازم را فرا گرفته و گفتگوها و برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام می‌دادند این منزل در کوچه چپ مسیر بالا رفتن صفا واقع بود
*مسلمانان گام‌به‌گام و آهسته و آهسته حرکت می‌کردند و شمار آنان رو به افزایش بود تا اینکه شمار آنان به چهل نفر رسید و آخرین نفری که ایمان آورد وبعد از آن اسلام خود را آشکار و از خانه سیدنا ارقم بن ابی الارقم رضی‌الله‌عنه بیرون آمدند، سیدنا عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه بودند با اسلام سیدناحمزه بن عبدالمطلب و سیدنا عمر بن خطاب از آن پس دعوت علنی شد رضی‌الله‌عنهم*
این منزل پس از گسترش اسلام به دار الاسلام شهرت یافت از آن جهت پایه و اساس دین جدید در این خانه شکل‌گیری و برنامه‌ریزی گردید. در سال 171 هجری توسط مادر هارون‌الرشید خریداری شد به نام دارالخیزران مشهور گشت و بر روی آن مسجدی بنا نهاد این مسجد بعدها در سال 1375 ه.ق در هنگام توسعه حرم و مسجدالحرام تخریب و به مسجدالحرام افزوده شد.
این صحابی جلیل‌القدر در سال 55 هجری درگذشت و سعد بن ابی وقاص رضی‌الله‌عنه نماز جنازه ایشان را خواند
*باوجودی که الارقم بن ابی الارقم نزدیک به هشتاد سال عمر کرد ولی نامی از ایشان در طول سال‌های هجرت و سکونت در مدینه و دوران خلافت خلفای راشدین و حتی جنگ‌های جمل و صفین و موضع‌گیری ایشان روایت نشده است*
احادیث روایت‌شده از ایشان نیز در کتاب‌های حدیث بسیار اندک است و مشهورترین حدیث روایت‌شده از سوی عثمان بن الارقم بن ابی الارقم رضی‌الله‌عنه است که می‌فرمایند: ایشان آماده حرکت به‌سوی مسجدالاقصی شدند و پس از آمادگی به نزد رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم رفتند تا خداحافظی نمایند
رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم فرمودند: برای نیازی یا تجارتی؟
فرمودند: نه یا رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم پدر و مادرم فدایت ولی می‌خواهم در مسجدالاقصی نماز بخوانم
رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم فرمودند: نمازخواندن در این مسجد (مسجد نبوی) بهتر است از هزار نمازخواندن در دیگر مساجد به جزء مسجدالحرام
فرمودند پس از آن ارقم رضی‌الله‌عنه در مدینه منوره ماندگار شدند
*جا دارد اهل پژوهش و مورخان وعلاقمندان به تاریخ اسلام و دانشجویان درباره زندگانی نامه این صحابی جلیل‌القدر پژوهش بیشتری نمایند و کتاب‌ها و مقالات جداگانه‌ای منتشر نمایند رضی‌الله‌عنه*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

*گزیده هایی از تاریخ اسلام*
*مترجم: محمد صدیق دهواری*
*نخستین آموزگار زن اسلام*
*شفاء مازنیه*
شفاء مازنیه بنت عبدالله عدوی قریشی پیش از هجرت ایمان آورد
و *از مهاجران نخست شمرده می‌شود که به همراه همسرش به حبشه هجرت کرد و در فعالیت‌ها و کارهایش سرآمد بود*
در جنگ‌ها به درمان زخمیان پرداخت؛ و در جاهلیت با خواندن و نوشتن آشنایی داشت به‌طوری‌که به زنان مسلمان نوشتن و آموختن را آموزش می‌داد
*ام المومنین حفصه از او خواندن و نوشتن را فراگرفت*
*عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه مسئولیت نظارت بر بازار و رفع اختلافات بازرگانان را به ایشان سپرده بودند ونشان دهنده واگذاری مسئولیت‌های سیاسی به زنان در صدر اسلام می‌باشد که عمر بن خطاب رضی الله عنه در خلافت خویش به آن جامه عمل پوشاند*
دوازده حدیث از رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم روایت نموده است
ایشان فرموده: از رسول‌الله صلی‌الله علیه واله و سلم از بهترین کارها پرسیده شد: فرمودند ایمان به خداوند و جهاد درراه خدا و حج مبرور
*در سال بیستم هجری در زمان خلافت عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه درگذشت*
*رضی‌الله‌عنها*

Читать полностью…

محمد صدیق دهواری

🔹سفرش به کراچی سبب شد در دیدار با مولوی خیرمحمد ندوی این شخصیت بزرگ در تاریخ زبان بلوچی کتاب ارزشمند تاریخ بلوچستان قاضی عبدالصمد سربازی قاضی‌القضات حکومت کلات که در آرشیو ایشان خاک می‌خورد با تأمین مالی از سوی حاجی رئیسی برای نخستین بار چاپ و منتشر گردد.
🔸با حمایت و پشتیبانی از پژوهشگران و محققان جوان همچنین کسانی که به بلوچستان برای تهیه مستند و آثار مکتوب سفر می‌کردند با در اختیار گذاشتن اندوخته‌های خویش چهره مثبت و خوبی از بلوچستان ارائه و آثار ماندگاری منتشر گردد
🔶حاج محمدحسین رئیسی نقش بارزی در فعالیت انتخاباتی دوم خرداد 1376 با اعلام کاندیداتوری سید محمد خاتمی داشت. در حال که بسیاری از چهره‌ها و نمایندگان استان در حال رایزنی با آقای ناطق نوری دیگر کاندید این دوره بودند و حتی اعلام حمایت کرده بودند
پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات و تشکیل احزاب او را به احزاب جبهه مشارکت و همبستگی کشاند ولی تنگ‌نظری‌ها و جمود فکری و نگاه به قومیت‌ها اجازه ندادند ایشان به بالاترین مراتب حزب صعود کند آن‌هم در فرایند انتخابی در میان اعضا
🟣در دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری به حمایت از سردار محسن رضایی پرداخت و انتقاداتی را در برداشت و روندی که بعدها برای تأمین منافع مردم دیگران نیز در پیش گرفتند و این خرده فقط بر او نیست
از عضویت در شورای شهر چابهار به‌عنوان فرصتی برای خدمت به مردم و توسعه این شهر به‌ویژه تداوم برنامه‌های فرهنگی و ادبی بهره برد امری که پیشتر برای تامین بخشی از هزینه‌های انجمن‌های بعدی نیز با هزینه‌های شخصی پیش‌گام بود و به‌عنوان خیری مدرسه‌ساز نیز آموزشگاه‌های را به دانش آموزان هدیه داد
🟢در فضای باز سیاسی پس از دوم خرداد همایش بزرگداشت مولوی عبدالله روان بد پیشینی را برگزار و نگارنده نیز در کنار جمعی دیگر از دوستان در سراوان همایش بزرگداشت مولوی شهداد را در مسجد نور سراوان برگزار کرد
🔶با تولد فرزندش قنبر علاقه او به شعر و ادبیات بلوچی افرایش یافت گرچه برای نخستین و آخرین بار با دکتر عظیم شه بخش دیگر فرهیخته و دانشمند و اندیشمند در چندین جلسه متوالی با اسطوره حماسی موسیقی بلوچی استاد کمال هان هوت به ثبت و ضبط خاطرات شفاهی ایشان پرداختند
✔️با شیوع کرونا چندین جلسه درلایو اینستگرام به بررسی تاریخ ادبیات و آداب‌ورسوم در فروردین 1399 با ایشان پرداختیم که خود آرشیوی غنی است به دلایلی ادامه این فرصت تاریخی از ما گرفته شد.
🔹بی‌گمان ایشان گنجینه‌ای از تاریخ شفاهی و معاصر بلوچستان است که ساعت‌ها وقت می‌طلبد تا ثبت و ضبط گردد از سفرهای متعدد داخل و خارج استان نشست‌وبرخاست با چهرها
*ایشان از معدود شخصیت‌های می‌باشند علی‌رغم مشغولیت‌های زیاد و بویژه پذیرایی از مهمانان آشنا و ناآشنا و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی به تربیت فرزندان خویش توجه داشت و امروز دخترش دکتر سیما رئیسی علی‌رغم محرومیت از بینائی با تحصیلات دانشگاهی در مقطع دکتری علوم سیاسی از افتخارات جامعه بلوچستان می‌باشند*
اینک این شخصیت بزرگوار در بستر بیماری است از خداوند شفای عاجل خواستارم که بتوان همچنان از اندیشه و شعر او بهر برده چراکه او هرگز حاضر نبود دست‌به‌عصا راه برود و بخشی از تاریخ راکتمان یا به تاریخ مواردی نامربوط را اضافه کند
🔹از ویژگی‌های شخصیتی *او از مهمان‌نوازی شجاعت و شهامت و طلبکار نبودن از جامعه و خصلت و ویژگی دیگر برایتان نگفتم*( محمد صدیق دهواری 21/11/1401)

Читать полностью…
Subscribe to a channel