مدیر انتشارات کتاب بلوچ کارشناس میراث فرهنگی صنایع دستی محقق وپژوهشگر تاریخ اسلام وبلوچستان
*انا لله و انا الیه راجعون*
*در گذشت حافظ خلیل ریسی از حافظان نسل اول قرآن کریم در شهرستان سراوان که عمر با برکت خویش را در راه آموزش و تعلیم قرآن کریم و جماعت مبارک تبلیغ صرف کرد مایه تأسف و تأثر گردید*
شخصیتی که در کمال گمنامی از اخلاق و اندیشه و علم و عرفان و تواضع مولانای مرحوم سید عبدالله علوی تأثر فراوان پذیرفت و راه اخلاص را در پیش گرفت
متاسفانه فرصت سوزی و کار امروز را به فردا کردن علی رغم هماهنگی با حاج باقر دهواری امیر جماعت تبلیغ برای عیادت ایشان این فرصت برای ثبت خاطرات تاریخ شفاهی به هدر رفت
اینجانب ضمن تسلیت در گذشت حافظ خلیل ریسی بزرگوار به خانواده محترم
فرزندان حافظ ایشان مولوی حفیظ الله و حافظ ذبیح الله
شاگردان و برادران جماعت تبلیغ
از خداوند متعال علو درجات و برای بازماندگان صبر جزیل خواهانم
(محمد صدیق دهواری
پنجم تیرماه ۱۴۰۳)
*تاریخ شفاهی بلوچستان*
*پرونده انتخابات دوم خرداد سال 1376 در استان سیستان و بلوچستان:*
*( این پرونده مفتوح و درحال تکمیل شدن است)*
محمد صدیق دهواری
*بخش دوم:*
نکته قابل توجه این بود جمعی از معتمدین، متنفذین و نخبگانی از طوایف بلوچ زهی سید زاده، دهواری، ملکزاده، نعمتاللهی، میرمرادزهی، نورایی و رستم زهی شهرستان سراوان در کنار هم و باهم برای انتخاباتی پرشور تبلیغ میکردند و نهتنها از نظر تأمین هزینههای مالی ستاد هیچگونه مشکلی نداشتند بلکه توانستند جامعه شهرستان سراوان را با خود همراه سازند.
با ورود سید امینالله سید زاده به جرگه حامیان سید محمد خاتمی و ارتباط گرفتن با نزدیکان ایشان از سوی دیگر نیز پشتیبانی کارگزاران سازندگی از خاتمی، سید امینالله سید زاده که فردی اجتماعی و انتخاباتی بوده سعی در یارگیری از نقاط مختلف بلوچستان مینماید.
با سفر به مناطق جنوبی بلوچستان گروهی از هماندیشان خود را متقاعد میکند.
در چابهار به نزد زندهیاد فقید حاج محمدحسین رئیسی میرود تا ایشان را همراه و متقاعد سازد تا مسؤولیت ستاد خاتمی در چابهار را بپذیرد و از توان و ظرفیت و پایگاه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ایشان بهره گیرد ولی حاج محمدحسین رئیسی با این استدلال که همراهی با اصحاب قدرت هیچ سودی ندارد جز ضرر و زیان چیزی دیگر عاید نمی شود از همراهی عذرخواهی می کند و اظهار می دارد: من از روزهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با انقلابیون همراهی کردم ولی از آنان وفاداری ندیدم.
در مذاکرات با سید امینالله سید زاده به توافق نمیرسند
زندهیاد فقید حاج محمدحسین رئیسی در گفتگوی چهارساعته پیرامون تاریخ شفاهی که در منزل ایشان در چابهار در ابانماه 1400 با نگارنده داشت اینچنین گفت: «چند روز پس از مذاکرات با آقای سید زاده عروسی زنده یاد فقید دکتر محمد نعیم امینی فرد در ایرانشهر برگزار شد ما شرکت کردیم در آنجا مرحوم محمد عمر بارک زهی بهاتفاق دکتر خیرمحمد نورائی و خسرو نعمتاللهی از سراوان و یک نفر روحانی دیگر حضور داشتند تا اینکه حاج اسلام آسوده به من گفت: محمد عمر بارک زهی با شما کار دارد و من متوجه جریان شده بودم گفتم: مرا باسیاست کاری نیست بهر جهت مرا متقاعد کردند به نزد آنان بروم هنگامیکه رفتم محمد عمر بارک زهی خطاب به حجتالاسلام ذاکر گفت: این هم آقای رئیسی است
حجتالاسلام ذاکر گفت: شما با ما همراه شوید و از سید محمد خاتمی هواداری و پشتیانی کنید
من نیز گفتم: به شما اعتبار و اعتمادی نیست من همه زندگی خود را برایتان فدا کردم ولی شما ما را حذف کردید تنها دو مرحله به من پست پیشنهاد دادید، یکی دادستانی چابهار با پیششرط و دیگری کاندیداتوری برای مجلس از چابهار که هر دو را خودم، نپذیرفتم
بهر جهت آقای ذاکر گفت: من با پدر سید محمد خاتمی در یک کوچه زندگی میکنم پدرشان و خودشان عزت نفس دارند خودشان درامد از چاه کشاورزی دارند، حتی خمس را نمیپذیرند.
بعد از آن پرسیدم: خوب چه کسانی از سید محمد خاتمی حمایت میکنند؟ وقتی فهرستی را به من نشان داد که در رأس آن حجتالاسلام کروبی و خوئینی خواه و کرباسچی و فائزه هاشمی قرار داشتند.
گفتم: این لیست تقلبی نیست؟
آقای ذاکر گفت: نه، این لیست واقعی حامیان است و شما این بار را نیز امتحان کنید.
گفتم: بااینوجود ایشان صدرصد رئیسجمهور میشود و مسؤولیت ستاد را در چابهار پذیرفتم. در این زمان عبدالوهاب ایراننژاد نیز از دانشگاه فارغالتحصیل شده بود، را با آنان لینک کردم و از انجائیکه پیشتر به کارهای ادبی و فرهنگی میپرداختم و جلسات شعر و ادبیات در چابهار را شروع کرده بودم، حرکت جدید سیاسی را آغاز کردیم و از آقای بابل مکرانی خواستم شعری دراینباره به بلوچی بسراید و ایشان نیز این شعر را سرود:
«او ھاتمی او سرمچار
تئی آیگ ءَ آتکگ بھار
گوانک ءَ تئی وش دلجمیں
سُنی ءُ شیعه سر جمیں
بانداتی ءَ پہ بے گمین
رأی داتگ اش سک بیشمار
تئی آیگ ءَ اے بزگراں
دانشجو ءُ دانشوراں
ملا ادیب ءُ شائراں
جُھد اِش کُتگ لَکاں ھزار
تی کول ءُ زُبان ءِ برکت ءَ
درچِت ترا اے ملت ءَ
ایر کن، وتی نوں اِزت ءَ
گوں نامِ پاک ءِ کردگار
رئیسی چَش آیت جُھد ءِ براں
چو ایران ءِ ھر کُنڈ ءُ گور اں
بُرز اِنت تئی نام ءُ توار
او ھاتمی او سرمچار»
پس از پیروزی سید محمد خاتمی در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شعر را دادیم به حاجی خدا رحم شکل زهی به فارسی ترجمه کرد و در نخستین سفر استانی سید محمد خاتمی بهعنوان رئیسجمهور به زاهدان با آهنگسازی مرحوم دینارزهی در مجتمع فرهنگی هنری ارشاد اسلامی زاهدان با حضور ایشان اجرا شد و حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد خاتمی این سروده را خیلی ارزشمند عنوان کرد ازآنجهت در دوران تبلیغات سروده شده بود نه در دوران ریاست جمهوری
*کل عام و انتم بالخیر*
*در حالی که به گفته ابوعبیده قهرمان؛ مهمانان رب العالمین امروز در صحرای منا قربانی های خود را ذبح نمودند*
*ما در میدان جهاد به نیابت از امت اسلامی فریضه جهاد را ادا می نماییم*
فرا رسیدن عید قربان را به شما سرور گرامی تبریک و تهنیت عرض میکنم از خداوند متعال بهورزی و عافیت برایتان و خانواده محترمتان آرزومندم
*امیدوارم پاداش عبادت دهه ذی الحجه پیروزی مردم مظلوم غزه و فلسطین ومغفرت شهدا و آزادی اسیران و مداوا و شفای مجروحان باشد برای همه رفتگان امت اسلامی غفران الهی مسالت دارم
با تقدیم احترام
محمد صدیق دهواری-سراوان
۲۷/۳/۱۴۰۳
گفتگو با مولوی دین محمد حسین زهی
مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ : بهمن ماه ۱۴۰۲
زمان : ۵۲ دقیقه
زبان گفتگو : بلوچی
ویرایش : عارف خدابنده
مولوی دین محمدحسین زهی سومین امامجمعه مسجد جامع نور سراوان، پس از مولوی محمد عثمان دهواری و مولوی عبدالرحیم حسین زهی میباشد که در اول انقلاب با گروهی از جوانان بویژه شیخ انور دهواری، نشریهای بنام صوت الاسلام در مسجد جامع نور سراوان منتشر میکردند و تشکیلاتی بنام نهضت مسلمانان سراوان راهاندازی کرده بودند، پس از مدتی این تشکیلات منحل شد و کار انتشار نشریه متوقف شد.
ایشان پس از یک سری رخدادها در سیوهشت سال پیش از سراوان به شهرستان کنونی مهرستان نقل مکان و در حوزه علیمه کهن شهر، منتقل و تاکنون در آنجا به تدریس میپردازد. در مدت زمانی که در مسجد نور سراوان امامت نمازهای یومیه و جمعه را بر عهده داشتند، کلاسهای تفسیر قران کریم پس از نماز صبح برگزار میکردند که جمع زیادی از مشتاقان از داخل شهر و روستاهای اطراف در آنها شرکت می کردند. ایشان پس از نماز عشاء به تدریس حدیث هم میپرداختند.
مولوی دین محمدحسین زهی در سن 19 سالگی تحصیلات خود را آغاز میکند ، در زمان طلبگی سه روز در محضر امام ابوالاعلی مودودی حضور مییابد تا با اندیشههای ایشان از نزدیک آشنا شده و همچنین پاسخ شبهات و پرسشهای خود را دریافت نماید. ایشان متولد 1319 است و دارای آثار و کتابهای همچون محاسن اسلام، اصول، ستاره درخشان، نماز تراویح، فرض و اجماع، ایصال ثواب به مردگان، اقتصاد در اسلام، عروض و قافیه و دیوان شعری میباشد.
استاد شیخ انور دهواری از همراهان مولوی دین محمد حسین زهی در نهضت مسلمانان سراوان و سردبیر نشریه صوت الاسلام، مولوی امان الله دهواری شاگرد مولوی و فرزند حاجی محمد صالح دهواری اولین امیر جماعت تبلیغ سراوان، ملا امین ملازهی از موذنین سابق مسجد جامع نور، نیز در جلسه ضبط خاطرات تاریخ شفاهی ایشان حضور داشتند.
گفتگو را در کست باکس یا وب سایت تاریخ شفاهی بلوچستان بشنوید
https://orhb.ir/?p=1146
https://castbox.fm/channel/id5589964
درعینحال لازم است اشاره گذرا به تحولات فکری در عالم تشیع هم داشته باشیم که صورتبندی خاص خود را دارد ولی در آنهم تکلیف روشنتر از عالم تسنن نیست هرچند که در بازسازی الگوی اسلامی قدرت مشروع در نگاه فقهی خود فرمول ولایتفقیه را ارائه کرده و در ایران به قدرت رسیده است. منتها پیرامون
آن نیز وحدت نظر کامل شکل نگرفته است و تناسب اش با دنیای مدرن یکسره نشده است.
مکاتب اهل سنت هم در قالب مکتب دیوبندی هندی و هم در قالب مکتب سلفی خاورمیانه و هم در قالب اخوان المسلمین مصری تجربه قدرت مشروع را داشتهاند ولی مشکل مبانی فکری و فلسفی متفاوت خود را با جهان مدرن و غرب نتوانستهاند حل کنند.
علت به گمان من آن است که از بنیان مبانی فکری غربی و مبانی فکری اسلامی در تضاد قرار دارند. مبانی فکری و اعتقادی اسلام بر جهانبینی الهی بنیان گرفته و جهانبینی غربی دردوشکل شناختهشدهاش تاکنون در قالب لیبرالیسم وکمونیزم این جهانی توصیف میشود. بر همین اساس برداشت از قدرت مشروع متفاوت است و آشتی دادن آنها تاکنون ممکن نشده است.
تفکر اخوانی که حسن البنا آن را دراسماعیله. مصر در سال 1928 م. بنیان گزار کرد در واقع پاسخی به نگرانی جهان اسلام از نفوذ سه مکتب فکری وارداتی به جهان اسلام بود.
...مکتب لیبرال دمکراسی غرب
... مکتب مارکسیسم
... مکتب ناسیونالیسم عرب
حسن البنا با بنیانگذاری اخوان المسلمین جریانی فکری و مکتبی را به وجود آورد که بهسرعت از اسماعیلیه فراتر رفت وبه قاهره رسید و ازآنجا سرتاسر جهان اسلام را تحت تأثیر خود قرار داد. هرچند که در هر کشوری از جهان عرب و اسلام که اخوان نفوذ کرد با توجه مقتضیات همان محیط رنگ بومی و خاص خود را یافت؛ ولی حقیقت آن است؛ که همه به اصل و مبانی اولیه آن وفادار باقی ماندند.
درعینحال واقعیت این است که مکتب فکری اخوان المسلمین در جامعه ایرانی بهطور عام و جامعه بلوچ بهطور خاص آنطور که شایسته آن است شناختهنشده است.
نسخه ایرانی آن در قالب فدائیان اسلام بهوسیله نواب صفوی به ایرانیان معرفی شد، ولی خیلی زود با هسته مرکزی قدرت برخورد کرد. همچنان که در زادگاهش در مصر هم با سرنوشت مشابهی روبرو و رهبران اصلی آنهم چون سید قطب زندانی وبه چوبه دار سپرده شدند.
نواب صفوی هم سرنوشت مشابهی یافت. بااینحال تفکر اخوانی در اشکال متفاوتتری ادامه یافت؛ ولی در جامعه اهل سنت و بلوچ مکتب اخوانی به دلیل تسلط بلامنازع مکتب دیوبندی شبهقاره هندی مهجور واقع شد و کمتر شناختی واقعی از آن به دست دادهشده است و این در حالی است که بانفوذترین جریان فکری اهل سنت و جماعت است که سرتاسر جهان اسلام را تحت تأثیر قرار داده است. هرچند که تجربه قدرتیابیاش پس از بهار عربی در مصر دوره محمدمرسی مصری با کودتای ژنرالها به شکست انجامید ولی در قالب حزب عدالت و توسعه رجب طیب اردوغان در ترکیه یکی از مدعیان الگوی اسلامی قدرت مشروع است و در رأس قدرت در ترکیه قرار دارد. علاوه بر این جریان اخوانی النهضه به رهبری راشدالغنوشی تجربه متفاوتتری از اخوانی را به نمایش گذاشته است. تجربهای که بهروشنی تحولات درونی اخوان المسلمین را نشان میدهد. بهطوریکه میتوان گفت اخوان المسلمین جریانی فکری است که در سر یک طیف آن جریان میانهرو النهضه تونس و شخصیتی نظیر راشد الغنوشی قرار دارد که درصدد آشتی دادن اسلام وجهان مدرن غربی است و در طیف دیگرش ایمن الظواهری رهبر القاعده قرار میگیرد که از اخوان ریشه گرفت وبه منتها علیه رادیکالیسم مکتبی رسید.
مکتب دیوبندی هم یک دوره 5 ساله قدرت طالبان را در فاصله سالهای 1996 تا 2001 تجربه کرد که پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 و حمله به نمادهای قدرت سرمایهداری جهانی، ساختمانهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک و مقر وزارت دفاع آمریکا در حومه واشنگتن،نماد قدرت نظامی سرمایهداری جهانی باعث شکست اولین تجربه حکومتداری مکتب دیوبندی شد ولی از پا ننشسته ودرسال 2021 م. پس از 20 سال مقاومت مجدانه در افغانستان به قدرت رسیده است.
*تلاش جناب محمد صدیق دهواری برای معرفی اخوان المسلمین بهعنوان یک جریان فکری گسترده در جهان اسلام در شرایطی که جهان اسلام با آن روبرو است و تفکر رادیکال مجالی برای طرح جریانهای فکری میانهروتر نمیدهد، تلاشی ستودنی است*. *بهویژه در جامعه ایرانی و بلوچ که به شدت درمعرض رسوخ طیفهای گستردهای از جریانهای رادیکال فکری قرار دارند. شناخت اخوان آنگونه که هست و نه آنگونه که دیگران از آن تصور دارند خدمت ارزندهای به نسل جوان و کتابخوان است تا چشمبسته وارد میدانهای فکری و مکتبی نشود که به غایت آلوده به اغراض سیاسی شده و با عصبیتهای قومی آغشته شدهاند. امید آن است که کتاب اخوان المسلمین بتواند نسل جوان را به تفکر وادارد و در انتخاب راه درست یاری کند که اگر حتی درسطح محدودی چنین شود مقصود حاصل است.*
*استاد پیرمحمد ملازهی درگذشت*
وی یکی از تحلیلگران برجسته ایرانی در ارتباط با مباحث سیاسی و ژئوپلیتیک خاورمیانه بود.
🔸تاریخ شفاهی بلوچستان؛ گفتگو با پیرمحمدملازهی
پیرمحمد ملازهی نام آشنایی از دیار مردان فرهیخته، از روستایی دورافتاده در بلوچستان که مرزهای جغرافیایی را درنوردید و در رسانههای بینالمللی درخشید. شخصیتی که این روزها با تحولات اخیر بهعنوان چهرهای شناختهشده، برای نسل جوان تبدیلشده و سخنانش در گروههای مختلف دستبهدست...🔻
https://orhb.ir/?p=474
سلام علیکم و رحمهالله و برکاته
*آیا میدانید در بزرگترین رویداد فرهنگی کشور (سی و امین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران) با سرچ کلمه سراوان تنها چهارکتاب وجود دارد که از این تعداد دو کتاب توسط مدیر انتشارات کتاب بلوچ سراوان تدوین و توسط این انتشارات منتشرشدهاند:*
*1-«اوقات شرعی شهرستان سراوان:* تا شعاع 25 کیلومتری و توابع بر اساس فقه اهل سنت»
*نویسنده: مفتی خالد دهواری رحمهالله*، تهیه و تنظیم: دهواری؛ انور و محمد صدیق
و کتاب دیگر
*2-«سراوان (دهه پنجاه در یک نگاه)»* تألیف: منوچهر کفائی، تلخیص و ویرایش: محمد صدیق دهواری
*3- سراوان، شکوه گذشته*، تألیف: محمد صدیق دهواری (تمام شد)
با سرچ کلمه بلوچ و بلوچستان نیز میتوانید کتابهای:
*1-دوره چهار جلد: بلوچستان در ادوار تاریخ*
بررسی جغرافیا، تاریخ تمدن، زبان و ادبیات، فرهنگ و آدابورسوم
*تألیف: سید امانالله سید زاده*
*با بازنویسی و ویرایش: محمد صدیق دهواری و سید سیروس سید زاده*
*2-بلوچی نامه (فرهنگ لغت بلوچی به فارسی) تألیف: استاد عطا شاد با ترجمه: انور دهواری*
*3-تاریخ بلوچستان، تألیف: گل هان نصیر، ترجمه: انور دهواری*
*4-تاریخ قوم بلوچ و سرگذشت بلوچستان، تألیف: میر احمد یاران خان، ترجمه: انور دهواری*
*5-سفر به دیاری بکر (سفر به شهرستان سراوان) تألیف: محمد حسینی سرجو*
*6-خوراکیهای سنتی بلوچستان؛ تهیه و تنظیم، مهندس عبدالسلام بزرگزاده*
*7-نگاهی کوتاه به تاریخ بلوچ و بلوچستان تألیف: غلام محمد نورالدین برهان زهی با ترجمه حسین احمد بزرگزاده*
کتاب هایی در موضوعات دیگر را با مراجعه به غرفه مجازی این انتشارات به آدرس:
https://book.icfi.ir/book?exhibitorId=1073&publisher-name=%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%20%D8%A8%D9%84%D9%88%DA%86
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمهالله وبرکاته
*«انتشارات کتاب بلوچ» از شهرستان سراوان امسال نیز در نمایشگاه کتاب تهران شرکت کرد.*
مدیر انتشارات کتاب بلوچ گفت: سی و پنجمین دوره نمایشگاه بین اللملی کتاب تهران در دو بخش مجازی و حضوری در حال برگزاری است که این انتشارات در بخش مجازی نمایشگاه شرکت کرده است
*محمد صدیق دهواری افزود: افتخار آن را داریم با آغاز فعالیت در سال 1396 تاکنون 107 عنوان کتاب در بخشهای کودک، تاریخ بلوچستان، علوم اجتماعی، روانشناسی، داستان، علوم قرآنی، تاریخ اسلام، خاطرات منتشر نمودهایم*
وی افزود: انتشارات کتاب بلوچ تداوم فعالیتهای بیش از چهار دهه کتابفروشی خالد بن ولید سراوان است که تاکنون بیش از صدوبیست و دو عنوان کتاب منتشر نموده است.
علاقهمندان میتوانند با مراجعه با سایت نمایشگاه کتاب از غرفه انتشارات کتاب بلوچ به نشانی زیر بازدید نمایند:
https://book.icfi.ir/book?exhibitorId=1073&publisher-name=%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%20%D8%A8%D9%84%D9%88%DA%86
*این انتشارات افتخار دارد با بیش از چهار دهه فعالیت انتشاراتی و کتابفروشی با کادری آزموده، کتابهای شما را در کمترین زمان ممکن، پس از دریافت مجوزهای قانونی منتشر نماید.*
با همراه باشید:
09153473499-
ketabbaloch@gmail.com
*امام جعفر صادق علیهالسلام*
25 شوال سالروز شهادت امامی بزرگ از ائمه اسلام است و علیرغم اینکه او امام ششم ازنظر شیعیان و مؤسس مذهب جعفری است، بااینحال او از ائمه دوازدهگانه شیعه می باشد ، با این حال در نزد اهل سنت جایگاه رفیع و ویژهای دارد بهطوریکه بسیاری از ائمه اهلسنت هم چون امام اعظم امام ابوحنیفه رحمهالله در نزد او تلمذ کردها ند.
در 17 ربیعالاول سال 83 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشود و فرزند امام محمدباقر است و مادرش ام فروه از نسل ابوبکر صدیق رضیاللهعنه خلیفه اول هست؛
در 25 شوال سال 148 هجری در سن 65 سالگی توسط خلیفه عباسی منصور دوانیقی به شهادت رسید تا جائیکه سخنی از امام ابوحنیفه رحمهالله در کتابهای تاریخی نقل میشود که ایشان فرموده است «لولا السنتان لهلک النعمان»
اگر آن دو سالی که در نزد امام جعفر صادق علیهالسلام تلمذ میکردم نبود، نعمان به هلاکت میرسید.
از دیگر سو شخصیتهای بزرگ اهل سنت هم چون مالک ابن انس، سفیان ابن عینیه، شعبی، ثوری، ابن جریر،
یحی ابن سعید نیز از ائمه بزرگوار اهل سنت علیهم الرحمه نیز در نزد امام جعفر صادق علیهالسلام تلمذ کردهاند و هریک از آنان شخصیتهای بزرگ فقه و حدیث اهل سنت هستند.
(محمد صدیق دهواری ۱۴۰۳/۲/۱۵)
تصوف و عرفان در بلوچستان با تأکید بر سراوان
محمد صدیق دهواری
چکیده:
تصوف و عرفان در بلوچستان پیشینه طولانی و درازدامنی دارد، چنانچه هنوز بقایای آن در مناطقی مانند سراوان در قالب خانقاه، چله خانه، رسوم گوناگون، حلقههای ذکر، بیعت مرید با مرشد، نذر، مولودیخوانی، احداث گنبد و بارگاه بر آرامگاههای بزرگان، در نحلههای عرفانی مختلف به چشم میخورد.
مقاله حاضر با روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای و تاریخ شفاهی به دنبال این پرسش است که تصوف و عرفان در بلوچستان بهویژه سراوان چگونه بوده است؟ با توجه به فرضیههای تحقیق منطقه بلوچستان درگذشته نحلههای عرفانی در آن فعالیت داشتهاند و از این نظر حائز اهمیت است که در تلطیف فضای خشن و طبیعت جغرافیایی منطقه نیز چشمگیر و سبب دگرپذیری در جامعه بلوچستان گشته است تا جائیکه اثرات آن در ظهور و بروز فرقه ذکری، رشد و نمو اندیشههای اسلامی در بلوچستان نمود داشته است. در سراوان پیروان طریقت و شریعت و طریقت نیز از سدههای پیشین به فعالیت پرداخته و تداوم آن سبب ارائه چهرهای رحمانی از دین میگردد.
کلمات کلیدی: بلوچستان، سراوان؛ عرفان، تصوف، طریقه؛ بیعت، مرید، مرشد،
به بهانه سرکوب دانشجویان و اساتید دانشگاه های امریکا در محکومیت رژیم غاصب صهیونیستی
رسوایی غرب مدعی دمکراسی و حقوق بشر
«محمد صدیق دهواری»
معرفی کتاب« امریکا از دیدگاه سیدقطب»
نوشته: دکتر صلاح عبدالفتاح خالدی
ترجمه: استاد مصطفی اربابی
«خداوند اخوان المسلمین را زنده بدارد که مصر را زنده نمودند و مفهوم جهاد را که ازنظر مردم فقط شعار دادن و کف زدن بود تغییر داده و مفهوم اصلی آن را که کار و فداکاری است به آن بازگرداندند و چگونگی نبرد را که منحصر به تبلیغات و تحریک مردم بود، به قربانی شدن و شهادت درراه خدا تبدیل کردند ) نقل از کتاب ما چه میگوییم«بررسیهای اسلامی» ترجمه سید هادی خسروشاهی»
کلمات جاودانهای که استاد عزیز مصطفی اربابی مقدمه این کتاب را به آن آراسته است.
و بهراستی اینک بیش از دویست روز تمام است که تربیتیافتگان مکتب اخوان المسلمین در حماس و گردانهای اقصی به نمایندگی از امت اسلامی در مواجه با غرب و امریکا و اسرائیل به تمام معنی کلمه ایستادگی مینمایند و عرق شرم را از جبین امت اسلامی پاک نمودهاند
اگر دیروز استاد اربابی در ادامه مقدمه به این سخن استناد کردهاند:
باید دانست که بزرگترین نقش را در شکستن اسطوره غرب و بازگشت به اسلام در جهان عرب سازمان اخوان المسلمین ایفا کرد که در سال ۱۳۴۷ هجری قمری توسط حسن البنا مجاهد بزرگ اسلام تأسیس گردید «این سازمان در دامن خود نوابغی چون عبدالقادر عوده، سید قطب و محمد قطب را پرورده و دهها بلکه صدها نویسنده و خطیب انقلابی را به بار آورده است (نقل از کتاب جامعهشناسی غربگرایی تألیف دکتر علیمحمد نقوی)
باید امروز گفت: اخوان المسلمین در حماس شخصیتهای همچون ابوعبیده پرورش داده است که تکتک کلمات و واژههای که بیان میدارد روحی تازه در امت اسلامی میدمد و عصر صحابه و تابعین را در ذهن و خاطر زنده و تجلی میدهد.
یحی سنوار و خالد مشعل و اسماعیل هنیه و موسی ابومرزوق و اسامه حمدان تنها بخشی از فرزندان امت هستند و هزاران نفری که گمنام جان خویش را در طبق اخلاص گذاشتهاند تا مدافع مسجدالاقصی باشند.
به قول استاد مصطفی اربابی:
« بلی سید قطب یکی از این انسانهای پاکباخته بود که وارد میدان مبارزه و جهاد گردید. هجوم مستمر خود را بر جاهلیت ادامه داد تا که سرانجام به بالاترین مقام انسانی و برترین قله شرف و عزت یعنی شهادت درراه خدا نائل آمد...
او در حالی به دست نوکران جامعه جاهلی به شهادت رسید که ضربههای مهلکی را بر پیکر پوسیده جاهلیت وارد آورده است و اثرات جاودان جهاد او همچنان استمرار دارد»
بهحق بر قلم و دستان و اندیشه توانمند فرزند مخلص اخوان المسلمین ایران استاد مصطفی اربابی و شیخ انور دهواری که کتاب« امریکا از دیدگاه سید قطب» را چهل سال پیش ترجمه و چاپ نمودند، بایستی بوسه زد که بهخوبی چهره کریه غرب و امریکا را از دیدگاه امام شهید سید قطب به فارسیزبانان نشان دادند.
بازداشت و هجوم به اساتید و دانشجویان دانشگاههای امریکا که خواستار پایان دادن نسلکشی توسط رژیم غاصب صهیونیستی با حمایت امریکای جنایتکار هستند، تنها بخشی از رسوایی غرب در مواجه با دمکراسی دروغین است
به عزیزانی که تمایل دارند با چهره کریه غرب و امریکا آشنایی بیشتر داشته باشند توصیه مینمایم کتاب امریکا از دیدگاه سید قطب را مطالعه نمایند.
این کتاب 265 صفحه در سال 1364توسط استاد اربابی ترجمه و پس از فراز و فرودهایی توسط نشر احسان در سال 1370با مرکز پخش کتابفروشی خالد بن ولید سراوان منتشر شده است
استاد اربابی درمعرفی این کتاب میفرماید:
کتاب «امریکا من الداخل بمنظار سید قطب» که توسط دکتر صلاح عبدالفتاح خالدی اخیراً در سال ۱۴۰۵ هـ. ق(1363)ه.ش نگارش یافته و چاپشده است مجموعهای از گزارشات و تحقیقات سید از داخل آمریکا است که چهره واقعی این ابلیس پرزرقوبرق را نمودار مینماید و امت اسلامی را به شناختن این چهره کریه که نماینده تمام خصوصیات جاهلیت عصر حاضر است یاری میکند. با نهایت تعصب بایستی اذعان کنیم که این دشمن در بسیاری از بلاد اسلام هنوز در خانه ما است و حتی هنوز هم مزدوران آمریکایی بر سرنوشت امت اسلامی حکومت میکنند و به نمایندگی از این امت در محافل جهانی سخن میگویند ولی واقعیت امر سقوط حتمی و سریع این فرومایگان را نوید میدهد و فریادهای خروشان مردم بهجانآمده از تحقیر توهین جاهلیت به ارزشهای والای انسانی مژده رهایی انسان را از بندگی غیر خدا به ستمدیدگان تاریخ به ارمغان میآورد
آری این نمونهای از اثرات پایدار تلاشهای مخلصانه سید و یاران او است که امروز ما شاهد آن هستیم و دیری نخواهد پائید که به فضل خدا و با مجاهدات مسلمین بنیان جاهلیت شرقی و غربی که هر دو از یک منبع سرچشمه میگیرند و هدف هر دو به بند کشیدن انسانها است و هر دو از غرب طراحیشده اگرچه یکی از شرقیان الگوی خودساختهاند ویران
سپس استاد محمد احمد الراشد به مالزی و اروپا مهاجرت کرد و کارهای تربیتی و تشکیلاتی اخوان المسلیمن را ادامه داد.
استاد عبدالمنعم صالح العلی العزی دارای تألیفات متعددی هست که
به زبانهای مختلف دنیا ترجمهشدهاند که در آن اسلوب و روش جدیدی وجود دارد و مفاهیم دعوی تربیتی و تشکیلاتی و تنظیمی را با تکیهبر ادبیات قوی خویش به همراه آموزههای دینی و اسلامی و علمی آمیخته است؛ که در آن فقه و استناد به سخنان سلف و خلف نیز همراه با تحلیل قوی باروحیه فرهنگ و تمدن اسلامی موج میزند و خواننده را بهسوی رهبری و مدیریت جنش بیداری اسلامی سوق میدهد...به طوری که این روش مورد توجه بسیاری از دعوتگران در جهان اسلام شد
کتاب ارزشمند دفاع از ابوهریره رضیاللهعنه یکی از برجستهترین کتابهای تحقیقی و پژوهش ایشان است که ثمره مطالعه و بررسی صدها جلد کتاب تفسیری، حدیثی، تاریخ، رجال از متقدمین است براین اساس هر آنچه متعلق به ابوهریره رضیاللهعنه هست را از کتابهای مرجع صفحه به صفحه گردآوری کرده و آنها را بررسی کردهاند.این کتاب توسط استاد مصطفی اربابی به زبان فارسی ترجمه شده است
استاد محمد احمد الراشد از رهبران اخوان المسلمین عراق میباشند *بااینحال پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و ورود افراد اخوان المسلمین عراق به ایران با همکاری شخصیتهای ایرانی اخوان المسلمین ایران راهاندازی و استاد رابط اخوان المسلمین ایران با مکتب ارشاد اخوان در مصر بودند و توجه ویژهای به اخوان ایران و گسترش ان داشتند*.(محمد صدیق دهواری6/1/1403)
*سنت و جایگاه آن در شریعت اسلامی*
*بخش ششم*
ترجمه: محمد صدیق دهواری
*موضع صحابه از حدیث پس از درگذشت پیامبر صلیالله علیه واله و سلم*
از ابن مسعود رضی الله عنه روایت است که می گوید: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود: «نَضَّرَ اللهُ امْرَأً سَمِعَ مِنَّا شَيْئاً، فَبَلَّغَهُ كَمَا سَمِعَهُ، فَرُبَّ مُبَلَّغٍ أوْعَى مِنْ سَامِعٍ»: «الله متعال اخلاق کسی را که چيزی از ما بشنود و آن را همان گونه که شنيده - به ديگران - برساند، خوب و نیک بگرداند؛ چه بسا کسی که - حديث - به او می رسد، آن را بهتر از شنونده اش دريابد»
–و در حدیثی الا لیبلغ الشاهد منکم الغالب- *کسی که شاهد است وحضور دارد ان را به کسانی که غایب هستند برساند.*
اخرجه البخاری فی صحیحه فی کتاب العلم-
اینچنین رسولالله صلیالله علیه واله و سلم یارانش را تشویق به ابلاغ سنت و حدیث به کسانی که پسازآنان میآیند، مینمایند با تأکید بر اینکه:
*«برای دروغگو بودن ادمی همین بس هر انچه را که می شنود بازگو کند»*
و صحابه میبایست به این امر اجابت نمایند وامانت رسولالله صلیالله علیه واله و سلم را به مسلمانان ابلاغ نمایند و بهویژه آنکه در شهرها پراکنده شدند و محل عنایت و توجه تابعین قرار گرفتند و بهسوی آنان رحلت میکردند و تابعین پیگیر اخبار و محل سکونت آنان بودند.
با وجود رنج و سختی فراوان بهسوی آنان رحلت میکردند تا احادیث پیامبرشان را از زبان صحابه و یاران آن حضرت بشوند که این عاملی در انتشار حدیث و انتقال آن به جمهور مسلمان گردید.
با توجه به این مطلب که صحابه در روایت حدیث از رسولالله صلیالله علیه واله سلم کم روایت و بسیار روایت بودند «مقل و مکثر» از کسانی که کم روایت میکردند میتوان زبیر- زید ابن ارقم- عمران بن حصین را نام برد.
ابن ماجه در سننش روایت میکند که به زید بن ارقم میگفتند: از پیامبر صلیالله علیه واله و سلم برایمان روایت کن. در پاسخ میفرمودند:
*«سنی از ما گذشته و فراموشکار شدیم و روایت حدیث از رسول الله صلی الله علیه واله وسلم سخت است»*
السائب بن یزید میگوید:
*با سعد بن مالک رضی الله عنه از مدینه منوره تا مکه مکرمه هم سفر شدیم حتی یک حدیث از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت نفرمودند.*
و انس بن مالک حدیث پیامبر صلیالله علیه واله و سلم را به قول: «او کمال قال» روایت میکرد. جهت احتیاط از کذب بر آن حضرت صلیالله علیه واله و سلم
*مقلان و مکثرین*
آنچه زبیر و زید ابن ارقم و دیگران کم روایت کردهاند، دلیل بر حافظه ضعیف آنان نیست، بلکه از جنبه احتیاط در دین خداوندی بوده است.
از مکثرین میتوان به ابوهریره اشاره کرد. عبدالله بن عباس در طلب حدیث از کبار صحابه مشقت فراوان را تحمل میکرد. ابن عبدالبر از ابن شهاب از ابن عباس رضیاللهعنهم روایت میکند که فرمود:
*خبردار می شدیم یکی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه واله وسلم حدیثی را از ان حضرت شنیده است واگر ما اشاره می کردیم ودرخواست می کردیم ان صحابی پیش ما بیایید و حدیث را بیان نماید ولی من به نزدش می رفتم ودر منزلش می نشستم تا از منزل بیرون بیاید و حدیث را بیان نماید*
با وجود کثرت بعضی از صحابه در روایت حدیث این امر در عصر شیخین ابوبکر و عمررضیاللهعنهما کم بود که برنامه آنان تثبت در حدیث از یک جهت و عنایت و توجه مسلمانان به قرآن کریم از جهت دیگر بود.
*ادامه دارد*
*رمضان 1403 هجری شمسی، سومین رمضانی است که سایه پرمهر و عطوفت مفتی خالد دهواری رحمهالله بر سرمان نیست.*
*ایشان نخستین شخصیت روحانی اهل سنت در بلوچستان بودند که اوقات شرعی ماه مبارک رمضان را استخراج میکردند.*
*از همه سروران عزیزم تقاضامندم برای علو درجات مفتی خالد دهواری رحمهالله و همه رفتگان امت محمدی علیه الصلوه والسلام دعای مغفرت نمایند.*
*مفتی خالد دهواری مسئول دارالافتای حوزه علمیه گشت در تاریخ 11 آبان ماه 1399 درشهر گشت دارفانی را وداع گفت. این در حالی بود که در تاریخ چهارم آبان ماه همان سال نیز یار قدیمیاش مولوی محمد دهقان رحمهالله از اساتید این حوزه و پس از چند روز در بیست سوم آبان ماه نیز مولوی اشفاق الرحمن دهواری رحمهالله از اساتید پیشین حوزه علمیه گشت و امامجمعه مسجد بسمالله نیز به دیدار حق شتافتند رحمهم الله*
*خداوند را شاکرم توفیق شاگردی و تلمذ در محضرشان را برایم برای مدتی کوتاه فراهم نموده بود.*
*به همین مناسبت نوشته ای را در باره ایشان بازنشر می دهم*
*پیر طریقت در آسمان حوزه علمیه گشت سراوان مفتی خالد دهواری*
محمد صدیق دهواری
✒ قلمبهدست گرفتهام تا از شخصیتی سخن بگویم که از کودکی ، تعلق معنوی، عاطفی و استادی و حق پدری برگردنم داشت.
🔷 بارها و بارها در محضرش نشستهام، از دروس، موعظهها، خطبههای جمعه، عیدین در مجالس خصوصی و خانوادگی بهرهها بردم.
🔸 با هر بار نشستن در محضرش گوشه هائی از پرهیزگاری و خداترسی در چهره و رفتار و کردارش مشاهده میکردم، سادهزیستی و دوری از تجملات جهان در زندگیاش روشن و آشکار بود. «ولا نزکی علی الله احدا»
🔹اری مفتی خالد دهواری همان کسی که تحصیل در سال دوم دانشسرای کشاورزی بمپور را در سال 1345 رها کرد تا به تزکیه نفس و تحصیلات حوزوی بپردازد و چنان تحت تأثیر اندیشه عارفانه مولوی عبدالستار بزرگزاده از مشایخ و عارفان قصر قندی قرارگرفته بود که باراهنمایی ایشان در محضر مولوی عبدالعزیز ملازاده در زاهدان، حضور مییابد تا با دعای خیر و راهنمایی ایشان مسیری دیگر در زندگی برگزیند.
✔هفت سال ترک دیار و میهن میکند تا در محضر علمای دیوبند در حوزه دارالعلوم کراچی علم و دانش شرعی بیاموزد و همزمان در ناظمآباد خوشهچین عرفان و تصوف پیر طریقت، مفتی رشید احمد لدهیاونی از مشایخ طریقه چشتی میگردد و با بیعت با ایشان طریقت و شریعت را باهم در زندگی خویش جمع مینماید ویکی را بر دیگری برتری نمیدهد و موازنهای میان آنان برقرار مینماید.
🔹در تعطیلات حوزه در طول این هفت سال، فرصت را غنیمت شمرده و از پیر طریقت خویش مفتی رشید احمد تخریج اوقات شرعی، تنظیم قبله مساجد و میراث را فرامیگیرد و امروزه با ورود به هر مسجدی در سراوان بزرگ جدول اوقات شرعی تنظیمشده توسط ایشان زینتبخش مساجد است،(این پوستر توسط شیخ انور دهواری منتشرشده است) گرچه سالها نیز اوقات شرعی شهرستانهای مختلف کشور را تخریج نموده است که نماز گذاران و بهویژه روزهداران در ماه مبارک رمضان از آن بهره گرفتهاند، کاری سخت و تاب فرسا با فرمولهای پیچیده ریاضی و آشنایی با علم نجوم.
🔻سفر شیخ الحدیث مولوی محمد یوسف حسین پور به کراچی که عموی بزرگوارش مولوی سید عبدالواحد معروف به حضرت صاحب را برای درماندر این شهر همراهی می کردند؛ سبب آشنایی این دو شخصیت بزرگوار میگردد و با فارغالتحصیلی و بازگشت به کشور از ایشان جهت تدریس و همکاری در مدیریت حوزه علمیه گشت دعوت مینماید و سالهای سال حسابداری و مسئولیت دارالافتا به ایشان سپرده میشود
🔶 مفتی خالد دهواری که جز نخستین کسانی از بلوچستان ایران بود که دوره فتوا را گذرانده بود با ورود به حوزه گشت با همفکری وهماندیشی با شیخ الحدیث وزیر نظر ایشان دارالافتایی حوزه را راهاندازی و فتوا را مدون مینمایند. ازآنپس فتاوای که پیشتر بهصورت متفرقه بود ثبت و ضبط گردیدند.
🔹ساعتها وقت گذاشتن برای رفع اختلافات خانوادگی و مالی و شریعت مردم و بجای آوردن صلهرحم و دیدار و سرکشی از خویشاوندان و دوستان و جویای احوالشان و به نیکی یاد کردن از اساتید و محسنین خویش از ویژگیهای شخصیتی ایشان بود.
☑ باوجودی آنکه در آغاز انقلاب از تدریس منع شدند ولی به مسیر خویش ادامه دادند و همچون یار نیک و بازوی توانمند حوزه علمیه گشت به تدریس پرداخت و به استفتاء مردم پاسخ داد و در نشریات حوزه علمیه گشت و نشریه صوت الاسلام (نشریه نهضت مسلمانان سراوان به سردبیری مولوی دین محمدحسین زهی و استاد انور دهواری) در سالهای آغازین انقلاب قلم زد و به دفاع از اندیشههای اسلامی پرداخت و برادرزادهاش استاد انور دهواری را تشویق تا کتابهای فکری اندیشمندان اسلامی را در جامعه منتشر و توزیع نماید که بعدها انگیزهای برای راهاندازی کتابفروشی خالد بن ولید توسط ایشان شد.
*سنت و جایگاه آن در شریعت اسلامی*
بخش چهارم
ترجمه: محمد صدیق دهواری
*وجوب فرمانبرداری پس از درگذشت رسولالله صلیالله علیه و اله وسلم*
همانطوری که به امر خداوند در قرآن کریم، اتباع و پیروی رسول خدا صلیالله علیه واله و سلم و فرمانبرداریاش در زندگی مبارک، واجب و لازم بود، بر صحابه و دیگر مسلمانان پسازآنان، اتباع و پیروی از سنت نبوی واجب الاتباع است.
چراکه نصوص در این زمینه عام بوده و ویژهزمان زندگی آن حضرت صلیالله علیه واله وسلم نیستند و نه ویژه صحابه، بدون دیگران. امام بخاری و حاکم از ابوهریره رضیاللهعنه روایت کردهاند: که آن حضرت صلیالله علیه واله و سلم فرمودهاند:
ابوهریره - رضیاللهعنه - روایت کرده است: همه امتم وارد بهشت میشوند مگر کسی که نپذیرد، گفته شد: ای رسولالله چه کسی نمیپذیرد؟ فرمودند:
*«هرکسی از من پیروی کند، وارد بهشت میشود و هرکسی از من نافرمانی کند، او نپذیرفته است»*
*همچنین: ابن عبدالبر از عرباض بن ساریه روایت نموده است که رسولالله صلیالله علیه واله وسلم نماز صبح را خواندند و پسازآن ما را پند واندرزی رسا دادند که دلها از شنیدن ان به لرزه درآمده و متأثر گشت و اشکها از چشمها جاری گشت.*
*گفتیم: یا رسولالله صلیالله علیه واله وسلم گویا این پند و اندرزی خداحافظی است پس ما را به چه چیزی سفارش و توصیه میفرمایید؟* فرمودند: شما را به پرهیزگاری الهی و شنیدن و فرمانبردن سفارش میکنم هر کس از شما پس از من زنده بود اختلاف فراوانی را مشاهده میکند، بر شما لازم است تمسک به سنت من *و سنت خلفای راشدین هدایت یافته، با آن چنگ بزنید با دندانهای آسیاب و آن را رها نکنید، از امور نو پیدا و نوآوری در دین دوری گزینید(بدعت) و هر امر نوینی و نوآوری(بدعت) در دین گمراهی است.*
*بدین علت صحابه رضوانالله علیهم به تبلیغ سنت پیامبر صلیالله علیه واله و سلم که در نزد آنان امانت بود، پرداختند و کوشش نمودند آن را به نسلهای بعدی منتقل نماید.*
رسولالله صلیالله علیه واله و سلم خود در این زمینه مشوق آنان بود
پیامبر خدا صلیالله علیه و آله وسلم فرمودند: *«خداوند شاد و خرّم گرداند مردی را که حدیث ما را بشنود و آن را همانگونه که شنیده است به دیگران منتقل کند؛ زیرا بسا کسی که حدیثی به او رسیده آن را بهتر بفهمد از کسی که حدیث را شنیده است.»*
*چگونگی تعامل صحابه باسنت رسول خدا صلیالله علیه واله و سلم*
رسولالله صلیالله علیه واله و سلم میان اصحاب و یارانش بدون آنکه میان آنان حجاب و حائلی باشد، زندگی مینمود؛ با آنان در مسجد، بازار، منزل، در سفر و حضر رفتوآمد داشت و افعال و اقوال آن حضرت موردتوجه و عنایت آنان بود.
چراکه صحابه آن حضرت صلیالله علیه واله وسلم از زمانی که مورد هدایت خداوند قرار گرفتند و از گمراهی به هدایت و نور راه یافتند، محور زندگی مادی و معنوی آنان رسولالله صلیالله علیه وآله و سلم بود و این توجه و حرص آنان بهاندازهای رسیده بود که برای پیگیری اقوال و اعمالش بهنوبت در مجلسش حضور مییافتند. .
در این زمینه امام بخاری حدیثی ازسیدنا عمر بن خطاب رضیاللهعنه به سند متصل از او نقل کرده است
*«من و همسایهای از انصار در محله بنی امیه بن زید از روستاهای مدینه سکونت داشتیم بهصورت نوبتی در نزد رسولالله صلیالله علیه واله وسلم حضور پیدا میکردیم روزی من و روزی ایشان در روزی که نوبت من بود اخبار و سخنان رسولالله صلیالله علیه واله وسلم را به ایشان منتقل میکردم و روزی که نوبت ایشان بود چنین میکرد»*
قبایلی که دور از مدینه زندگی میکردند، برخی افراد خود را برای آموزش احکام اسلام به نزد رسولالله صلیالله علیه واله و سلم به مدینه میفرستادند. سپس بهعنوان آموزگار و راهنما به نزد آنان بازمیگشتند و گاهی صحابی مسافات طولانی را طی میکرد تا از رسولالله صلیالله علیه واله و سلم یک حکم شرعی را بپرسد و به موطن خود بازگردد و یا برای پی بردن به احوال خانوادگی آن حضرت صلیالله علیه و آله و سلم از همسران پیامبر صلیالله علیه واله و سلم درباره برخورد با همسرش پرسش میکردند و یا زنان به نزد همسران پیامبر صلیالله علیه واله و سلم میرفتند و مسائل خاص به خود را از آنان میپرسیدند.
اگر چنانچه در مسئلهای که پیامبر صلیالله علیه واله و سلم نمیتوانست بهطور صحیح به آنان پاسخ گوید به یکی از همسرانش اشاره میکرد تا این مسئله را برای آن زن پرسشکننده روشن کند.
غیر از اینهمه صحابه در سطح واحدی از دانش و آگاهی به احوال و اقوال پیامبر صلیالله علیه اله و سلم نبودند. برخی شهری و برخی بیابانی، برخی بازرگان و برخی دیگر پیشهور، برخی ساکن در مدینه و برخی بودند که گاها و بهندرت آن حضرت صلیالله علیه واله و سلم را مشاهده میکردند.
«ای خاتمی نامدار
با مقدمت آمد بهار
از بانگ تو ای خاتمی
شد شیعه و سنی همی
در کشور ایران زمین
اندر صف واحد بکار
بهر قدومت مرد وزن بکار
دانشور واهل سخن
از جان ودل مانند من
کردیم تلاش بی شمار
داریم امید اندر مسیر
اجرای قانون ای
امیر
باروح وصبر وانتظار
گشته رئیسی شادکام
چون ملت ایران تمام
بهرجان از علم وخاص
برنام نامیات افتخار
ای خاتمی نامدار
ای قهرمان باوقار
با مقدمت آمد بهار»
بهر جهت در ایرانشهر نیز آقای برنایون پذیرفته بود که مسؤولیت ستاد را بپذیرد و تبلیغات وسیعی در استان آغازشده بود در زاهدان جدای از فعالیتهای پنهانی در آموزشکده فنی حرفهای با مسؤولیت دکتر باقر کرد تیمی دیگر متشکل از آقایان عبدالسلام بزرگ زاده و آقای صفر اسلامی و .... نیز فعالیتهای را اغاز کرده بودند تا جائیکه آقای صفر اسلامی با سفر به شهرستان سراوان در صدد همراهی فرهنگیان شد.
با ما همراه باشید
*بخش بعدی اولین سفر تبلیغاتی سید محمد خاتمی به استان سیستان و بلوچستان در آغاز اردیبهشتماه 1376*
*ضمن پوزش از عزیزانی که تا این مرحله همراهی و از قلم افتادهاند*
*و یا در این زمینه خاطرات دارند جهت تکمیل و اصلاح این مطلب با ارسال پیام ما را یاری دهند*
ادامه دارد:
گفتگو با حجتالاسلام کاظم راشد یزدی
مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ : زمستان ۱۴۰۰
زمان : یک ساعت و ۲۱ دقیقه
زبان گفتگو : فارسی
ویرایش : عارف خدابنده
حجتالاسلام کاظم راشد یزدی از مبارزان پیش از انقلاب علیه رژیم پهلوی بود که در این راستا به شهرستان ایرانشهر در سال 1357 تبعید شد. وی پیش از تبعید به همراه شهید آیه الله صدوقی و جمعی دیگر بهمنظور دیدار با تبعیدشدگان در استان سیستان و بلوچستان به ایرانشهر سفر و با آیت الله خامنهای که در این شهرستان تبعید بود دیدار کرد که در ادامه این سفر با آیت الله مکارم شیرازی که در چابهار تبعید بود، نیز دیدار کردند. سخنرانی حجت الاسلام راشد یزدی در چهلم شهدای تبریز در شهر یزد در سال 1357 سبب تبعید ایشان به شهرستان ایرانشهر شد که آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی نیز همچنان در تبعید به سر میبرد و مدت دوران تبعید را با ایشان در یکمنزل سپری کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 1357 آیت الله خامنهای اولین سفر خود را از اسفندماه 57 تا فروردینماه 1358 بهمنظور بررسی شرایط استان سیستان و بلوچستان و تهیه گزارش برای امام خمینی (ره) انجام داد که حجتالاسلام راشد یزدی نیز ایشان را همراهی کرد.
در این گفتگو که در زمستان 1400 در شهر مشهد با هماهنگی جناب آقای دانیال اسداللهی صورت گرفته حجت الاسلام راشد یزدی از مبارزات دوران شاه و تبعید خود در ایرانشهر و همچنین از اولین سفر خود پس از پیروزی انقلاب اسلامی میگوید.
گفتگو را در کست باکس یا وب سایت تاریخ شفاهی بلوچستان بشنوید
https://orhb.ir/?p=1159
https://castbox.fm/channel/id5589964
*ولی پیشنویس کتاب اخوان المسلمین جناب دهواری یک بخش مکمل دارد که در نگاه اول خیلی مرتبط به نظر نمیرسد ولی وقتی مطالعه میکنیم ارتباط آن روشن میشود. درواقع شرح حال نه چندان راحت یک اخوانی بلوچ است که درراه عقیدهاش گرفتاری زیادی را پشت سر گذاشته ولی پا پس نکشیده است.*
*این بخش از کتاب واقعاً خواندنی است. کسانی که در سراوان پایشان به کتابخانه کوچکی در زیرزمینی نامناسب دریک کوچه فرعی افتاده باشد جناب انور دهواری را در پشت میز کار کوچکی حتماً دیدهاند.*
*واقعاً روحیهای جهادی و عزت نفسی فوقالعاده طلب میکند که انسانی بتواند زندگی خود را وقف آرمانی کند که برای قاطبه اهالی محیطزیستش لااقل دغدغه اصلی نیست اگر نگونیم که اصلاً دغدغه نیست. شنا بر خلاف جریان آبکار واقعاً دشواری است که جناب استاد انور دهواری انتخابی آگاهانه کرده است؛ اما تردید نباید کرد که در بلند مدت تر بازدهی آن برای جامعه بلوچ بسیار مثبت خواهد بود*.
*انتشارات کتاب بلوچ در کنار کتابفروشی انور دهواری حتی اگر به چاپ و انتشار چند کتاب کوچک در سال محدود شود ازآنجاکه انتخاب آگاهانه و هدفمند است تأثیرات مثبت خود را در جامعه برجای خواهد گذاشت شک نباید داشت. آنهم در جامعه منزوی مثل سراوان که حتی دغدغه قشر روشنفکری و فرهنگیاش حول سوخت بری تمرکز دارد تا سفرهاش نه رنگینتر که از رزق تهی نباشد و درگیر عصبیتهای مخرب چندگانهای شده است نور امیدی ولو کم سو است که از زیرزمین کتابفروشی کم رونق دهواری به بیرون میتابد*.
*حتی اگر انتشارات کتاب بلوچ هیچ کار دیگری نکند و به هر دلیلی نتواند بکند به داوری من انتشار کتاب تاریخ بلوچستان گل خان نصیر شاعر و مورخ بزرگ بلوچ در آگاهی بخشی به نسل جوان بلوچ مؤثرتر از هر اقدام دیگری است.*
*کتاب اخوان المسلمین محمد صدیق دهواری را از زاویه دیگری هم باید نگاه کرد. زاویه فضائی در بلوچستان که در آن چالشهای جدی مکتبی در جریان است چالش هائی که به باور من بهمراتب بالاتر از ظرفیت واقعی فرهنگی امروز منطقه است. چالش مکاتب اصلی فکری اهل سنت و جماعت. البته غلبه با مکتب دیوبندی است ولی مکاتب دیگر نظیر مکتب مودودی شبه قاره هندی و مکتب سلفیت خاورمیانهای حضور چالش زای خود را به نمایش گذاشتهاند . با بازگشت مجدد طالبان در افغانستان به قدرت، احتمالاً اینگونه چالشهای فکری و مکتبی تشدید خواهند شد؛ بنابراین فهم واقعیتری از یکی از گستردهترین مکاتب فکری اهل سنت که حتی فراتر از جهان اسلام در دنیای مسیحی هم امکان طرح داشته است یک ضرورت اجتنابناپذیر است تا نسل جوان ما در کشاکش مکاتب فکری رقیب به بیراهه نرود، بتواند آگاهانه انتخابی درست وبه موقع داشته باشد و کورکورانه درگیر عصبیتها چه قومی و چه مذهبی نشود*.
*کتاب اخوان المسلمین میتواند کمک کند که نسل جوان ما شناختی واقعیتر از مکتب اخوانی بیابد هرچند که در جامعه بلوچ مکتب اخوانی در فضای دیوبندیسم بهسختی میتواند مجال تنفس پیدا کند؛ اما درهرحال مکتبی است که در جهان عرب در نزدیکی ما و در ترکیه و حتی در افغانستان درهمسایگی ما در قالب جمعیت اسلامی افغانستان حضور پررنگی دارد.*
امید که تلاش مؤلف با استقبال نسل جوان و کتابخوان و دغدغه مند مان قرار گیرد.
*پیرمحمد ملازهی دوشنبه 22/6/1400 تهران*
*یادداشت منتشر نشده ای از استاد مرحوم پیر محمد ملازهی رحمه الله*
*کتاب اخوان المسلمین تألیف پژوهشگر روشنفکر و دینباور سراوانی جناب محمد صدیق دهواری که زمینه تحقیقاتیاش را تاکنون بیشتر به مسائل فرهنگی در حوزه خاص تاریخ و فرهنگ بلوچ میشناختیم، نشان میدهد که دغدغههای فکریاش صرفاً برون کشیدن فرهنگ و تاریخ به انزوای کشانده شده بلوچ نیست و به همان نسبت درباره جریانهای فکری و مکتبی اسلامی که در جهان اسلام بیش از یک قرن است که روشنفکران دینی را به خود مشغول کرده است دغدغه دارد.*
واقعیت امر آن است که از سال 1898 م که ناپلئون بناپارت امپراتور قدرتمند فرانسه به مصر لشکرکشی کرد و این مهد تمدن اسلامی را تسخیر کرد، جهان اسلام را با یک پرسش مهم روبرو کرد.
پرسش این بود تناسب جهان اسلام با تمدن و فرهنگ مدرن شکلگرفته در غرب مهاجم چیست و چه باید بکند.؟ متفکران زیادی در جهان اسلام در پی یافتن پاسخی به این پرسش حیاتی برآمدند ولی حقیقت این است که تا به امروز جهان اسلام پاسخ لازم را نیافته است و بهدرستی نه فرهنگ لیبرال دمکراسی غرب هضم کرده و نه توانسته است الگوی کارآمدی همسان آن بهعنوان الگوی زیست جمعی و ساخت قدرت بر اساس جهانبینی اسلامی به وجود آورد که جهان اسلام را از بلاتکلیفی ذهنی نجات دهد...
*در آغاز تماس تمدن اسلامی و غربی این شمشیر بود که قضاوت نهائی را میکرد؛ ولی این شمشیر که در آخرین امپراتوری خلافت عثمانی تمرکزیافته بود در دو جغرافیای اروپا به بنبست رسید.*
یکی در وین پایتخت کنونی اتریش که سلطان سلیمان خان قانونی را متوقف کرد و دیگری نبرد مسیحت و اسلام در قالب حکومت عثمانی آندلس در جنوب اسپانیا.
مسلمانان که از جبلالطارق از آفریقا وارد اسپانیا شده بودند و حکومت 800 ساله را مستقر کرده بودند، مقهور قدرت برتر اروپائیان شدند و با نیمهتمام رها کردن شهر مدینه که یک شاهزاده خانم مسلمان آن را طراحی کرد تا نماد قدرت اسلام در اروپا برای همیشه تاریخ باشد، از همان راهی که آمده بودند یعنی جبلالطارق به آفریقا بار گشتند.
این هردو واقعه یکی در شمال در وین و دیگری در جنوب در اسپانیا آخرین امپراتوری بزرگ اسلامی را در سراشیبی سقوط قرار داد و تصرف قاهره پایتخت مصر بهوسیله ناپلئون بناپارت برتری غرب را تکمیل کرد.
ازاینرو بود که متفکرین جهان اسلام را به تکاپو انداخت. *متفکرینی نظیر رشید رضا، کواکبیان عبده و جمالالدین اسدآبادی مشهور به افغانی. منتها ازآنجاکه تمدن غربی مجهز به علوم جدید و تکنولوژی جدید شده بود وجهان اسلام از آن محروم و فاصله داشت، اندیشمندان اسلامی در انطباق دادن اسلامی و جهان مدرن دچار شکاف شدند.*
شکاف از متن فلسفه و هستیشناسی اسلامی و فلسفه و هستیشناسی غربی ناشی میشد. مبانی فکری و فلسفی متفاوت جای آشتی اندکی برجای میگذاشت ازاینرو بود که دنیای اسلام بهنوعی بازگشت به سنن و ارزشهای اسلامی روی آورد وبه این نتیجه رسید که نیاز به انقلابی درونی دارد.
اسلام باید از زائده هائی که در طول زمان گرفتار آن شده رها و به اصل خودش آنطور که درصدد اسلام وجود داشت بازگردد تا تمدن و فرهنگ اسلامی احیا و در مقابل مکاتب فکری غرب مقابله فرهنگی کند. در همین راستا بود که دو تفکر غالب در جهان اسلام شکل گرفت.
1-تفکری که خواهان پذیرش بدون کموکاست تمدن و فرهنگ غرب شد. لااقل دو شخصیت یکی هندی و دیگری ایرانی برای ما آشناترند. تقی زاده در ایران که جمله معروف او زبانزد است که گفت میباید از «نک سر تا انگشت پا غربی شویم» و دیگری سر احمدخان متفکر هندی که مبلغ غربی شدن تمامعیار جهان اسلام شد؛ ولی واقعیت این است که دایره نفوذ این تفکر بسیار محدود بود و جهان اسلام آن را پس زد.
هرچند که طرفداران سراحمد خان تا به امروز در قالب یک فرقه مذهبی بنام قادیانی درشبه قاره هند باقیمانده ولی مسلمانان آنها را خارج از دایره اسلام قرار دادهاند.
2-تفکری که تمامی مظاهر تمدن و فرهنگ غربی را رد کرد و به چالش کشید. از این تفکر سه مکتب فکری تأثیرگذار در جهان اسلامی شکل گرفتند که تا به امروز مطرحترین مکتبهای فکری در جهان اهل سنت به نقشآفرینی مشغولند. این سه مکتب عبارتاند از
*اول: مکتب دیوبندی هندی*
*دوم: مکتب سلفی خاورمیانهای*
*سوم: مکتب اخوان المسلمین مصری*
البته در کنار این سه مکتب اصلی فکری جهت دهنده تحولات در جهان اسلام یک مکتب چهارمی نیز به وجودارد که عمده تا از درون مکاتب سهگانه در اهل سنت بیرون آمد و هم چنان درصدد آشتی دادن اسلام و غرب است ولی توفیقی به دست نیاورده است.
مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبۡدِيلٗا [الأحزاب: 23]
روح ملکوتی استاد بیهمتای تاریخ معاصر ایرانزمین به ملکوت اعلی پیوست و نام و یادش در دفتر یادبود این مرزوبوم بهویژه بلوچستان در حالی جاودانه شد که بیش از هر زمانی شرایط استان سیستان و بلوچستان، نیازمند تحلیلهای واقع بینانه توأم با راهکار برای برونرفت بسیاری از رخدادهای تلخ بود و نبودش خسارت سنگینی برای جامعه ما شمرده میشود.
استاد پیرمحمد ملازهی که زندگی پرفراز و نشیب خود را از پسکوه آغاز کرده بود امشب در بیمارستان توس تهران پس از تحمل یک بیماری سخت درگذشت.
شخصیتی که زندگی و عمرش را وقف آگهی بخشی در عرصههای جهانی، شبه قاره هند، افغانستان و بلوچستان نمود و جامعهای را وامدار کوششهای بیوقفه خویش نمود.
اینجانبان ضمن ارج نهادن به همه کوششهای وقفهناپذیر ایشان تا جائیکه حتی در بستر بیماری نیز از کوشش و مطالعه و پژوهش بازنایستاد از خداوند منان علو درجه برایشان درخواست نموده و این ضایعه بزرگ را به مردم شریف استان سیستان و بلوچستان و جامعه رسانهای کشور و بهویژه خانواده گرانمایه و همسر گرامیاش سرکار خانم حواء رحمانی و فرزند بزرگوارش تسلیت عرض مینماییم برای همه دوستداران و علاقهمندانش صبر و بردباری از درگاه احدیت خواستاریم
عبدالسلام بزرگزاده- محمد صدیق دهواری
1403/3/6
با سلام و درود
در محضر مردان مرد بی ادعایی که عمر گران بهایی خویش را در شناسایی، معرفی میراث فرهنگی و جاذبه های طبیعی و میراث ناملموس سراوان عزیز سپری کردند و وجب به وجب سراوان و تک به تک اثار را در محضرشان بازید نمودم و اندوخته هایم را در میراث فرهنگی مدیون سعه صدر و اخلاص و کوشش شبانه روزی شان هستم
استاد حاج حبیب الله جنگی زهی
و استاد حاج عظیم بارک زهی
از خداوند متعال عزت و صحت و سلامتی برایشان آرزومندم
https://book.icfi.ir/book?page=2&size=12&exhibitorId=1073
Читать полностью…*تصوف و عرفان در بلوچستان با تأکید بر سراوان*
محمد صدیق دهواری
*بخش دوم*
مقدمه:
بلوچستان سرزمین وسیعی و گستردهای است که از گذشتههای دور آئینهای کهن اسلامی در آن رشد ونمو یافتهاند، باوجودی که از مراکز علمی و دینی بزرگ جهان اسلام دور بوده است بااینحال مسیر گذر ایرانیان به شبه قاره هند بوده بهطوریکه حضور شخصیتهای عرفانی و اهل تصوف را در بلوچستان در برداشته و بسیاری از آنان در این منطقه در مسیر رفت یا برگشت سکونت اختیار کردهاند و نقش مهمی در دینداری مردمان این مناطق داشته و به رواج مذهب فقهی حنفی با گرایشات عرفان و تصوف پرداخته اند، از سوی دیگر نیز سبب ترویج و آموزش وکتابت زبان فارسی و اشعار بزرگان ادب فارسی گشته اند این امر در تقویت علقه های ملی ایرانیان و زبان و ادبیات فارسی مؤثر واقع شده است که همزمان یا پیشتر از آنان عارفان و صوفیانی از افغانستان نیز به بلوچستان ورود پیدا کرده اند و پیروان این گرایش به صوفی و عارف مشهور گشته و بیشترین تأثیر مذهبی خود را در بلوچستان برجای گذاشتند و سراوان نیز به یکی از مناطق تصوف در بلوچستان تبدیل شد. وجود مساجد قدیمی چون مسجد جامع دزک، آثار تاریخی و مقابر متعدد، منارههای تاریخی و وجود دو هزار مسجد، برپایی 86 نماز جمعه و 19 حوزه علمیه اهل سنت در حال حاضر نشانگر تمسک دیرینه مردم این سامان به تعالیم دینی و مذهبی میباشد.
آثار تاریخی و آئینهای خاص، این شهرستان را نسبت به دیگر شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان متمایزتر میسازد و آنرا به لحاظ علمی، مذهبی و دینی از دیگر نقاط رفیعتر ساخته است.گرچه در نسل گذشته سرباز با وجود شخصیت های بنامی هم چون مولوی عبدالله ملازاده و فرزندش مولوی عبدالعزیز و قاضی عبدالصمد سربازی و مولوی محمد عمر بلوچ و دایی و پدر خانمش مولوی محمد عثمان بلوچ در ریگ سر کراچی نیز منشا تحولات بوده اند ولی امروزه گرایشات فکری اسلامی معاصر هم چون تبلیغ جماعت، دیوبندی، صوفی، اخوان المسلمین و سلفی که هم اکنون در شهرستانئ سراوان رواج دارند نشان دهنده عمق تفکر مذهبی و اسلامی در این شهرستان است. در این راستا در چند روستای شهرستان سراوان همچون محمدی، کلپورگان، پیرآباد، گورناگان، کلای ماشکید، بخشان با محوریت روستای دهک در 35 کیلو متری جنوب شرقی سراوان همچنان یکی از قدیمیترین آئینهای تصوف ایران رواج دارد و پیران و مریدان و مرشدان طریقههای قادری، چشتی، سهروردی، و نقشبندی همچنان با برگزاری مراسم ذکر، دعا و نیایش و بزرگداشت مناسبتهای مذهبی این شهرستان را به یکی از نقاط مهم و برجسته تصوف وعرفان اسلامی استان مبدل ساختهاند در این استان پهناور به دلایل متعدد تاکنون بررسی دقیق و مطالعات اجتماعی گستردهای در خصوص فرهنگ مردمان آن و فرقههای تصوف صورت نگرفته است که نیاز به تحقیقات وسیع و گسترده دارد.
*ادامه دارد*
خواهد شد و امت اسلامی رسالت تاریخی خود را بهعنوان امت میانه نه شرقی و نه غربی به انجام خواهد رسانید.
جان کلام: اینکه امت اسلام از جانب شرق به غرب تحقیرشده و ارزشهای انسانی از جانب هر دو قطب جاهلیت مورد اهانت قرارگرفته است و اکنون زمان بازگشت انسان به ایمان فرارسیده است بهوقت آن است که امت اسلامی به مسئولیتها و وظایف خود در جامعه بشری عمل کند بدیهی است که سرانجام پیروزی از آنکسانی است که بر اساس فطرت حرکت میکنند بهجز حاکمیت دین خدا به هیچچیز دیگری راضی نمیشوند لذا همنوا با سید میگوییم: اللهاکبر، المستقبل للاسلام
خدا برتر و بزرگتر است و آینده از آن اسلام است.
گفتگو با حاجی نواب دهواری
مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ : فروردین ماه ۱۴۰۳
زمان : یک ساعت و ۹ دقیقه
زبان گفتگو : بلوچی
حاجی نواب از معدود شخصیت های فرهنگی بلوچستان است که کارسیاسی خویش را در پیش از انقلاب همزمان با استخدام در آموزش و پرورش آغاز کرد و عمده فعالیت های ایشان در مبارزه با رژیم پهلوی در نگور چابهار شکل گرفت. با این حال با انتقال به شهرستان سراوان این فعالیت ها را تداوم داد انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ و کاندیداتوری سید محمد خاتمی و اعلام حمایت از ایشان نقطه عطفی در فعالیت های سیاسی ایشان گردید با وجود پرونده سازی و توبیخ در پرونده استخدامی از راه اصلاحات عقب ننشست. حاج نواب دهواری با این وجود از مدیران و آموزگاران موفق بود که در این گفتگو از تجربه مدیریتی و تدریس در آموزش و پرورش و فعالیت های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و انتخاباتی خود سخن می گوید
گفتگو را در وب سایت تاریخ شفاهی بلوچستان بشنوید
https://orhb.ir/?p=1079
*عبدالمنعم صالح العلی العزی ازرهبران و اندیشمندان بزرگ اخوان المسلمین*(محمد احمد الراشد)
به قلم:محمد صدیق دهواری
سخنم را با فرمودهای از ابوعبیده، سخنگوی گردان های اقصی آغاز میکنم که امت اسلامی را در آغاز ماه مبارک رمضان مورد خطاب قرار داد و سروده زیبای امام عبدالله بن مبارک را خطاب به امام الحرمین فضیل بن عیاض را بیان میکند:
آنگاهکه فرمود: *اگر مسلمانان در گوشه وکنار جهان به استقبال رمضان میروند پس ما قربانی تقدیم خداوند متعال کردهایم با تقدیم جویهایی از خون و جانهای پاک در بالاترین قله اسلام*
یا عابدَ الحَرَمینِ لوْ أبصرْتَنا لَعلمْتَ أنّک فی العبادةِ تَلْعبُ
مَنْ کان یخْضِبُ خدَّهُ بدموعِهِ فَنُحُورُنا بِدِمَائِنا تَتَخَضَّبُ
أو کان یتْعِبُ خیلَهُ فی باطلٍ فخیولُنا یومَ الصَّبِیحَةِ تَتْعبُ
رِیحُ العَبِیرِ لکمْ ونحنُ عبیرُنا رَهْجُ السَّنابک والغبارُ الأطْیبُ
ولقد أتانا مِنْ مَقالِ نبینا قَوْلٌ صحیحٌ صادقٌ لا یکذَبُ
لا یسْتَوِی وغُبارُ خَیلِ اللهِ فی أَنْفِ امرئٍ ودُخَانُ نارٍ تَلْهَبُ
هذا کتابُ اللهِ ینطِقُ بَینَنا لیس الشَّهیدُ بمیتٍ لا یکذَبُ
*ای عبادتکننده دو حرم (مکی و مدنی) اگر تو ما را میدیدی،*
*بیگمان میدانستی که تو در عبادت خویش بازی میکنی*
*اگر کسی گونههایش با اشکهایش خیس میشود*
*بیگمان گردنهایمان با خونهایمان رنگین میشوند*
یا کسی که اسبش در مسیر باطل خسته میشود،
پس اسبهای ما به هنگام شبیخون خسته میشوند
بوی خوش عبیر از آنِ شما باد
و عبیر ما گردوخاک سمهای اسب و گردوغبار زیبا و خوشبو است
و از گفته پیامبرمان به ما رسیده است
گفتهای راست و درست که دروغ انگاشته نمیشود
گردوخاک اسبهای خدا در بینی انسان و
دود آتش شعلهور (دود دوزخ) باهم جمع نمیشوند
این کتاب خداست که در میان ما سخن میگوید
که هرگز شهید، مرده نیست و این سخن تکذیبناشدنی است.
*سرودهای که استاد محمد احمد الراشد پس از سدهها، غبار را از این سروده امام عبدالله بن مبارک از کتاب طبقات الشافعیه الکبری اثر السبکی 1/287 زدود و در کتاب المنطلق خود ذکر کرد و اینچنین ابوعبیده نه این بار تنها امام حرم بلکه تک تک امت اسلامی را مورد خطاب قرار میدهد*
کتابی که در احیاء فقه الدعوه از کتابهای تربیتی اخوان المسلمین قرار گرفت چراکه استاد محمد احمد الراشدمدرسه جدید و روش ابداعی نوینی در فقه الدعوه را به وجود آورد *بهطوریکه اندیشهها و نظریات و کلمات گهربار پراکنده فقها و محدثین زهاد و عابدین را گرداوری و با نظریات داعیان درهمریخته و پس از شرح بر آن به گونه ایما و یا صریح سلسله کتاب احیا فقه الدعوه را تألیف کردند* که کتابهای المنطلق، العوائق، الرقائق، البوارق، المسار وصناعه الحیاه از تألیفات استاد احمد الراشد ورسائل العین که به نام عبدالله یوسف الحسن، التقویم الدعاه، ربانیه التعلیم، الایجابیه وصدها مقالات و نوار از استاد زندهیاد دکتر عادل الشیوخ که در کنار استاد محمد احمد الراشد این مدرسه فکری را پایهگذاری کردند.
استاد محمد احمد الراشد
در سال 1938 میلادی در بغداد عراق دیده به جهان گشود. از همان کودکی و جوانی علاقه وافری به فراگیری علوم اسلامی داشت. این امر سبب شد مطالعات گستردهای در زمینههای مختلف، بهویژه ادبیات داشته باشد، بهطوریکه کتاب وحی القلم اثر رافعی را بیش از بیست بار مطالعه و در کنار آن، آثار ادبی از عصر عباسی تاکنون از دید ایشان پنهان نمانده وتک تک آنها را مطالعه و بررسی نمود.
در محضر علمای بزرگ بغداد، کسب فیض نمود و کتابهای تفسیر، حدیث، فقه، لغت و صرف و نحو، اصول فقه، میراث و فقه مقارن را فراگرفت. در کنار آن نیز از دانشگاه بغداد در رشته حقوق فارغالتحصیل شد...
استاد عبدالمنعم صالح العلی العزی که به نام حرکی و دعوی، محمد احمد الراشد مشهور و معروف است دارای آثار وتالیفات متعددی درزمینه احیاء فقه دعوت بوده و از رهبران برجسته اخوان المسلمین عراق هست.
با سرکوب این جنبش در عراق در سالهای 1971 تا 1972 م. مخفی شدند سپس به کویت هجرت کرد و در هفتهنامه المجتمع سلسله مطالبی با عنوان احیاء فقه الدعوه به نگارش درآورد که تأثیر فراوانی در تربیت نسل جدید از دعوتگران بیداری اسلامی داشت.
*استاد محمد احمد الراشد پس از سال 1980 به امارات رفت در آنجا با ارائه دروس، سخنرانی به اخوان المسلمین امارات که از قبل تشکیلشده بود مشاوره میداد تا اینکه این امر حساسیت سازمان اطلاعات و امنیت امارات را در برداشت و موجب بازداشت ایشان نزدیک به دو سال بین سالهای 1995 تا 1996 گردید.*
🔵 با اغاز فعالیت های اخوان المسلمین در بلوچستان، مکتب و دارالمطالعه مسجد
فاروقیه آسپیچ سراوان را در اختیار شیخ انور دهواری و استاد تحسین یاسین حسن، دعوتگر عراقی اخوان در بلوچستان ایران قرار داد تا به عنوان مرکزی برای تربیت و پرورش افراد و دایر نمودن کتابخانه ای بهره برداری نمایند و با آنان در برنامه و فعالیت های اردویی همکاری وهمراهی می کرد.
🔵 مفتی خالد دهواری با مشرب عرفانیاش چشتی به اذکار روزانه خویش پایبند و درعینحال برنامه اصلاحی مدونی دارند که به مریدان و رهروان طریقت ارائه میدهند با سفرهای اصلاحی متعدد به مناطق مختلف کشور با ارادتمندان خویش رابطه عاطفی و معنوی دارند.
⚫ با درگذشت مولوی عبدالکریم سعیدی عالم برجسته و امامجمعه آسپیج، امامت جمعه زادگاهش روستای آسپیچ را عهدهدار شدند گرچه پیشتر نیز مسجد فاروقیه را در این روستا راهاندازی کرده بودند و تدریس و مسئولیت مالی حوزه و دارالفتا گشت و همراهی در فعالیتهای اجتماعی و سفرها با شیخ الحدیث مولوی محمد یوسف حسین پور؛ نیز مانع گسست عاطفی و معنوی با مردم روستایش نشده بود و پنجشنبه و جمعه در سراوان و آسپیچ حضور مییافت.
بخشی از مواعظ و نصایح ایشان در کتابی بنام خلد خالد توسط یکی از مریدانش بنام مولوی خالد درازهی گرداوری و منتشر شده است
♦از خداوند منان علو درجات برای ایشان و تمامی خدمت گذران دین اسلام را مسألت مینمایم (محمد صدیق دهواری )
پیامبر صلیالله علیه واله و سلم نیز مجالس عمومی تعلیم و آموزش که همه صحابه حضورداشته
باشند، جز موارد کم برگزار نمیکرد. مگر روزهای جمعه وعیدین و گاهی اوقات
امام بخاری علیه الرحمه از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت می کنند که فرمودند:
*که رسول الله صلى الله عليه وسلم از ترسِ دلسردی و ملالت ما، از موعظه ی روزانه دوری می کرد و حالِ ما را رعايت می نمود تا ملول و خسته نشویم*
*طبیعی است آن دسته از اصحاب که در اسلام از سابقان میباشند مانند خلفای راشدین و عبدالله بن مسعود و یا آنانی که ملازمت بیشتری داشته و یا احادیث را مینوشتند، همانند ابوهریره یا عبدالله بن عمرو بن العاص یا دیگران به سنت نبوی آگاهی و شناخت بیشتری داشتهاند.*
رضی الله عنهم
*ادامه دارد*
*شخصیت هایی از بلوچستان*
به قلم:محمد صدیق دهواری
*استاد عبیدالله شهمرادی عاشق فراگیری از کلگان سراوان تا تایلند*
*کم نیستند شخصیتهای که برای پیمودن مسیر طولانی علم و دانش؛ سرزمینها و نقاط مختلف جهان راهم چون گذشتگان امت زیر پا گذاشتهاند و کم نیستند این شخصیتها از سرزمین بلوچستان تا آنان نیز ادامهدهنده راه آنان باشند و نام نیک در صفحات تاریخ این سرزمین کهن به یادگار بگذارند.*
و کم نیستند این شخصیت ها از روستای عالم پرور کله گان که شخصیت های همچون *مولوی عبدالرحمن محبی، مولوی محمد انور ملازهی، مولوی درمحمد محمدی رحمهم الله تعالی حافظ عبدالقادر فاضلی اولی حافظ سراوان و مولوی محمد جعفر محبی تقدیم جامعه نموده است.*
از این شخصیتهای گمنام که سالیان درازی به سرزمینهای مختلف سفر و زانوی تلمذ در نزد بسیاری از علما و اندیشمندان جهان اسلام زد تا از دریای بیکران علم و آگاهی آنان بهرهمند شود:
*استاد عبیدالله شهمرادی هست که در سال 1338 ه.ش در کلگان سراوان دیده به جهان گشود.*
*سفر علمی خود را از هفتسالگی از کلگان سراوان تا گشت و کراچی و لیبی و تایلند ادامه داد و پس از فراگیری آموزشهای لازم در حوزه علمیه گشت و در کنار آن آموزشهای مدارس دولتی در آسپیچ سراوان به دارالعلوم کراچی پاکستان سفر و در این دانشگاه بزرگ اسلامی شبهقاره هند تحصیلات علوم دینی خود را ادامه داد.*
پس از دریافت مدرک مولوی و فارغالتحصیلی از این حوزه؛ به جامعه الدراسات اسلامی یکی از بزرگترین مراکز دانشگاهی اسلامی کراچی رفت و پس از چهار سال تحصیل در این دانشگاه موفق به دریافت لیسانس از این دانشگاه شد.
شوق و عطش فراگیری علوم اسلامی او را واداشت برای ادامه تحصیل به کشور لیبی برود و *از دانشگاه الدعوه الاسلامیه طرابلس لیبی آنجا موفق به دریافت کارشناسی ارشد علوم اسلامی با دفاع از پایاننامهاش با عنوان انتشار الدعوه الاسلامیه بین المغول گردید.*
و بعدازآن به کراچی بازگشت و به مدت دو سال در جامعه الدراسات اسلامی کراچی به تدریس پرداخت.
*استاد عبیدالله شهمیری در ادامه سفر علمی خود به تایلند رفت و در آنجا موفق به دریافت کارشناسی ارشد دیگری در علوم اجتماعی با دفاع پایاننامه بررسی خلافت اسلامی از دیدگاه شاه ولیالله محدث دهلوی از دانشگاه فطانیه گردید*
*وی هماکنون به مدت بیش از بیست و پنج سال است در دانشگاه اصولالدین فطانیه تایلند به تدریس فقه و حدیث مشغول است.*
*از خداوند منان طول عمر با عزت وتوفیق خدمت گذاری برای استاد ارجمند دارم*
*(محمد صدیق دهواری29/12/1402*