مدیر انتشارات کتاب بلوچ کارشناس میراث فرهنگی صنایع دستی محقق وپژوهشگر تاریخ اسلام وبلوچستان
از حیا، در حضور صدق و صفایی که در چهرهاش بود، در خود فرو رفتم؛ اما لحظهای نگذشت که از دل و جان، دریایی از پرسشها روانهاش کردم: از محنتها و صبرش، از بصیرتش، صفای عقیدهاش، شناختش از بدعتها.
او مرا از دقایق احوال خود، و قهرمانان همراهش سخن گفت، و مرا با آنان آشنا کرد. روزی پرشکوه بود، آنگاه که شهید آگاه و مجاهد نستوه، تکیهگاه سنت و اسوهی پایداری، احمد بن نصر بن سیف الخزاعی را به من معرفی کرد. از شوق، دستان و شانههایش را بوسیدم، شاید قطرهای از خیر و اخلاص او به من منتقل شود.
مدتها نزد امام احمد ماندم؛ مسند و فقهش را آموختم، و در دلم شوق تألیف نیز پدید آمد. دیگر نخواستم تنها شنونده باشم؛ بلکه خواستم تجربهاش را بنویسم: حکایتی از پایبندی بر سنت، در سایهی نظارت مکتب حنبلی.
آنگاه که کتابم در بهشت به دست مؤسسه الرسالة چاپ شد، و استاد رضوان دعبول آن را آراست، تصمیم گرفتم آن را به شهدای بهشتی هدیه کنم.
بدینسان، کتابم به دست شهیدان اهل خیر رسید: عمر محمود، ایاد العزی، عمر حوران، محمود الهاشمی و خواهرش میسون، رعد الدلیمی، یوسف الحسان پرچمدار بصره، حبیب راوی سردار فرات، جبار کاظم الشمری نمونهی برائت، و ليث اسماعيل الراوی نجیبزادگان… سپس به شهدای فلسطین و دیگر امتهای شهیدپرور اسلام رسید. از آن پس، مکتب جهاد آگاهانه بنیاد یافت، و شرحهای روشنگر آن پدید آمد، که شهید بزرگوار ایران، ناصر سبحانی از برجستهترین نمایندگان آن بود…
و آنگاه که این مراحل علمی و روحانی را به انجام رساندم، نوبت رسید به اجازهی زیارت بزرگترین و عزیزترین انسان هستی، سرور دو جهان، سید عرب و عجم، مولای جن و انس، پیامآور رحمت، حضرت محمد مصطفی صلیالله علیه و آله و سلم.
نمیخواهم بیادبانه باشد که دیدار او را پس از دیدار امت و صحابهاش قرار دادم؛ چرا که مقتضای ادب آن است که نخست آموخته شوم، آراسته گردم، و آداب حضور در محضر عظیم او را بدانم. نخواستم بیمقدمه، همچون جاهلی بیتجربه، در پیشگاهش حاضر شوم.
در روش من چنین است که سنگینی نکنم، گفتارم را مختصر دارم، و به اندازه شأن خود سخن گویم. اما از او خواهم خواست که دعا کند تا ملائکه، پروندهای از زندگی ایشان را، به صورت تصویری سهبعدی در اختیارم بگذارند. همانگونه که بشر در دنیا به فناوری ویدیو رسیده، پس بیشک، ملائکه به تصاویری ژرفتر و لطیفتر دست دارند؛ تصاویری که رویدادهای صدر اسلام را لحظه به لحظه، دقیق، زنده، و روحنواز نشان میدهند: نبردها، هجرت، نمازها، روزهای مکه و مدینه، حتی دوران کودکی و جوانی پیامبر صلیاللهعلیهوسلم.
آنگاه از حضرت خواهم خواست که دعا کنند، تا خداوند به ملائکه اجازه دهد تا سراسر تاریخ خلقت و نبوت را برایم به تصویر کشند: از هبوط آدم و حوّا بر زمین، تا قابیل و هابیل، نسلهای اولیه بشر، نوح علیهالسلام و قومش، ابراهیم علیهالسلام و هجرتش، فرزندانش، پیامبران بنیاسرائیل، معجزات حضرت عیسی بن مریم، و توطئههایی که بر او روا داشتند، تا روزی که به آسمان برده شد.
و سپس نیز، بقایای توحید در میان اعراب، تا آستانهی بعثت پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوسلم. تمام این تاریخها را میخواهم به تماشای چشمانم درآید؛ تصویری شفاف، پیوسته، هزاران سال در دل جاودانگی، تا تاریخ راستین را بیتحریف و بینقص ببینم.
و آن هنگام که در پایانِ این رؤیت عظیم، از دل، سپاسگزاری به درگاه خدا میکنم، و از عمق جان، از پیامبر عزیزمان سپاس میگویم، ناگاه دو نور تابناک – حسن و حسین علیهماالسلام – از پشت سر او ظاهر میشوند. از شدت شوق، از جایم برمیخیزم، آنان را در آغوش میگیرم، دست و شانهشان را میبوسم.
اما ادبِ حضور، مرا از آن بازمیدارد که صدای سلامم را به درون خانه بلند کنم، جایی که فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، همسران پیامبر، و دیگر دختران او نشستهاند. تنها با اشارهای نرم، و صدایی فروخورده، سلامی میفرستم، و ادب، زبانم را در دهانم فرو میبرد.
و چون شیرینی دیدن تاریخ راستین را چشیدم، تاریخی که نه دروغ بدان راه دارد، نه تحریف، نه نقص، آنگاه مشتاقانهتر از همیشه، سر بر آستان خدا میسایم و جاودانگیام را با آرامش ادامه میدهم...
و از بس در مسیر جدیت پوییدیم، این سبک زندگی دیگر برایمان تصنعی نبود؛ بلکه طبع دوم ما بود
در دل این پیوند عمیق روحی و قلبی با مأموریت عظیم دعوتی، حالتی از تلاش ذهنی در من شکل گرفت تا مذهب اخروی خود را ترسیم کنم؛ مکتبی درونی که همچون اجتهادات فقهی، مرا به سوی هدفی خاص سوق دهد. در خیال و ضمیرم، تصویری از زندگی در بهشت ساخته شد، و با خود میگفتم: وای بر کسی که کالایی رایگان را بخرد، در حالیکه در دسترس و تضمینشده است!
آیات و روایات صحیح، از قصرها و باغها و نهرهای شیر و عسل ناب در بهشت سخن گفتهاند. پس چرا خود را مشغول آرزوی چیزهایی کنم که حتماً در کمترین مراتب بهشت نیز یافت میشود؟ چرا از خدا نخواهم آنچه نو و بیبدیل است؛ آنچه در دنیا از دستم رفت یا بهرهام از آن اندک بود؟
بعضی از صالحان، با اصرار از خداوند طلب حورالعین میکنند. اما من به خود میگویم: این خواسته آسانتر از آن است که چنین بر آن اصرار ورزم. بلکه از خدا بخواه که تو را به مقام شهادت برساند؛ آنگونه که پاداش عفاف و فداکاریات را در قالب هفتاد حوریه نثارت کند. آنگاه من ده حوریه عرب، ده سفیدپوست غربی، ده زن سیاهپوست آفریقایی، ده زن چینی، ده ژاپنی، ده فیلیپینی برمیگزینم، و باقی از اقوام دیگر.
اما همهی اینها حاشیهای از سود بهشتاند. من خواستار لذتهای برترم: سرمایهی اصلی، چیزهای خاص، نادر، متفاوت و ممتاز؛ چراکه شور و نشئه حقیقی در همینها نهفته است.
آرزوی نخست من: داشتن اسبهای اصیل و زیباست. میخواهم در بهشت، اسبی سیاهرنگ بهسان ذغال داشته باشم که برق بزند، دیگری سپید همچون پنبه، و سومی ابلق، با لکههایی از سیاهی بر سپیدی. این اسبان، هر روز چند ساعتی مرا در دشتهای وسیع بهشت میبرند. در دنیا از سوارکاری محروم بودم، با آنکه دلباختهی آن بودم. شاید خداوند این آرزو را در بهشت برایم برآورده کند.
چون از سوارکاری دلسیر شدم، یکی از همسرانم را پشت سر خود سوار کرده، از میان جنگلهای بهشت عبور میکنم و هنگام ظهر به خانه بازمیگردم.
گاه دلم میخواهد با موتورسیکلت بتازم، پیچها را با شیب تند بپیچم، زانویم نزدیک زمین، آنگونه که در تلویزیون میدیدم. روزی سوار بر بالون، چشمانداز بهشت را از آسمان تماشا میکنم؛ روز دیگر با چتر نجات در فضای بهشت به پرواز درمیآیم؛ و روزی دیگر، سوار بر گلایدر، گرد کوههای بلند پرواز میکنم.
اما اوج لذت من، زمانیست که همراه با ده تن از دوستانم، سوار قایقهای کوچک، به رودخانههای بهشت بزنیم؛ از میان جنگلها و کوهها پیش برویم. در دنیا آرزو داشتم چنین ماجراجوییهایی را در رودهای آسیا، آمازون و میسیسیپی تجربه کنم. اما اقتضائات دعوت اسلامی و شرایط بحرانی، ما را از این فعالیتها بازداشت. رهبرانمان آن را تفریحی بیهوده میدانستند. شاید عشق من به این تجربهها، بازتابی از روزهای شنا در دجله باشد.
اما نگران مارها بودم؛ که شیوخمان میگفتند: در جنگلهای بهشت مار نیست، و دلام آرام میگرفت…
همهی اینها پیشدرآمدیست برای انگیزش ذهن. برنامهام در بهشت، صرفاً خوردن و خوشگذرانی نیست. اهل خلاقیت میگویند: شعلههای نبوغ تنها از دل ماجراجویی، دگرگونی محیط، پویایی حرکت و تنوع مناظر زبانه میکشد. پس اسبسواری، موتورسیکلت، بالنسواری و ماجراجویی را زمینهای برای تحریک ذهن و مقدمهای برای رسیدن به لذت اصلیام ساختهام؛ لذتی که میخواهم ده هزار سال از جاودانگیام را با آن بگذرانم…
و اما بزرگترین لذت و والاترین آرزوی من در بهشت، آن است که در قصرم کتابخانهای عظیم و کامل داشته باشم؛ کتابخانهای اسلامی، معرفتی، علمی و هنری که هیچ نقص و کمبودی در آن نباشد.
نخست، قرآن کریم را برمیدارم و در آستانهی قصر عبدالله بن عباس مینشینم؛ در انتظار آنکه بیرون آید و مرا به شاگردی پذیرد. آرزو دارم که اجازه دهد هر روز، عصری، بر او حاضر شوم تا اسرار قرآن، زبان اعجازآمیز آن، و شگفتیهای آن را برایم شرح دهد.
چون سیراب از علم او شدم، به سراغ امام طبری میروم تا از گنجینهی تفسیر و فقهاش بهرهمند شوم. سالها در خدمت او مینشینم، و پس از آن به دیدار قرطبی، زمخشری، آلوسی، ابن عاشور و سید قطب میروم؛ هر یک مرا حروفی، نوری و نکتهای تازه میآموزد. تا آنجا که گنجینهای از علم تفسیر، برگرفته از دویست مفسر، در جانم نقش بندد.
دفترهایم همراهم است، قلمم در گوشم، و کفشهایم سبک؛ همچون طلبهای سادهدل که در پی علم، خاکسارانه راه میسپارد. چراکه در دنیا کمتر توفیق حضور در این مجالس را یافتم، و اکنون میخواهم تشنگیام را از این چشمهها فرو بنشانم.
با سلام و احترام
*ضمن سپاسگذاری از پیام زیبای تان به مناسب آغاز سال 1404و نوروز باستانی ایرانیان*
*باهم این دعا را در اولین روز سال جدید و دهه آخر ماه مبارک رمضان المبارک زمزمه می کنیم*
*دلهایمان با از دست دادن عزیزانمان اندوهگین شد،*
*و چشمهایمان برای فراقشان گریست*
*و همچنان دلهایمان برای آنان دلتنگ است*
*اما ایمان به قضا و قدر الهی را فراموش نکردهایم*
*و زبانهای ما همواره برایشان دعا میکند:*
*بارالها، در این ماه مبارک از تو میخواهیم که عزیزان از دسترفتهمان را در عالیترین درجات بهشت قرار دهی*.
*خدایا، قبرهایشان را نورانی گردان، آرامگاهشان را خوشبو ساز*
جایگاهشان را پاک و مطهر قرار ده،
وحشتشان را برطرف کن و اندوهشان را بزدای.
خدایا، آنان را از عذاب و فتنههای قبر در امان دار،
و از حرارت دوزخ نجاتشان ده، و به بهشت پرنعمتت روزیشان فرما.
*خداوندا پدران، مادران، برادران،خواهران، فرزندان،خویشاوندان و اساتید مان و عزیزانمان را بیامرز و رحمتت را بر آنان نازل فرما*
و آنان را در زمرهی دوستداران خود قرار ده،
و دیدار ما با آنان را در فردوس اعلی قرار ده، ای پروردگار جهانیان.
صبحتان بخیر و سلامت و دلآرامی در اولین روز سال جدید
محمد صدیق دهواری**، نویسنده، مترجم، پژوهشگر و محقق هل سراوان، از فعالان حوزه تاریخ شفاهی، فرهنگ و بیداری اسلامی در بلوچستان است. ایشان مدیر **انتشارات کتاب بلوچ بوده و تاکنون بیش از ۲۳ اثر علمی و فرهنگی در حوزههای تاریخ بلوچستان، فرهنگ و آدابورسوم بلوچ، نحلههای فکری اهل سنت، تاریخ اسلام، اسلامشناسی و بیداری اسلامی تألیف، ترجمه و ویراستاری کردهاند.
از آثار شاخص ایشان میتوان به:
- کتاب «بیداری اسلامی در بلوچستان: مطالعه موردی اخوانالمسلمین از طلوع تا غروب»
- کتاب «طایفه دهواری، پیشینه، خدمات و شخصیتها»
- و یراستاری**فرهنگ لغت بلوچی به فارسی** (تالیف: انور دهواری) اشاره کرد.
ایشان یکی از چهرههای پیشرو در مستندسازی تاریخ شفاهی و احیای اندیشههای اسلامی در منطقه محسوب میشوند و همواره آماده راهنمایی به نویسندگان، پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ بلوچستان هستند.
راههای ارتباطی با ایشان:
📱 واتساپ: 09153473499
📷 اینستاگرام: [@mseddig.dehvari](https://www.instagram.com/mseddig.dehvari)
📢 تلگرام: [t.me/mseddiqdehvari](/channel/mseddiqdehvari)
---
*بسم الله الرحمن الرحیم*
*تیمسار علیاکبر حقیقیان؛ معمار مسجد جامع نور سراوان*
*شهرستان سراوان از دیرباز بهعنوان «شهر مساجد، منارهها، علم، عرفان و فرهنگ» در میان شهرهای بلوچستان شناخته شده است. گواه این شهرت، مسجد تاریخی دزک با بیش از هزار سال قدمت، منارههای مساجد زنگیان و آسپیچ، و اسناد و کتابهای خطی موجود در این منطقه است و هنوز کتابت و نویسندگی در نزد فرهیختگان این شهرستان تداوم دارد*
در این میان، مسجد جامع نور سراوان یکی از قدیمیترین مساجد شهر سراوان محسوب میشود که سنگ بنای آن در دهه پنجاه شمسی نهاده شد.
*معماری اولیه مسجد، به شیوه سنتی خشتی و گلی با سقفی از تنه درخت خرما و شاخههای آن (کرز) و ستونهای مدور ساخته شده بود. اما در سال ۱۳۶۳، بازسازی مسجد به سبک جدید آغاز شد و در سال ۱۳۶۵ با طراحی و معماری تیمسار علیاکبر حقیقیان و تولیت هیات امنا و حاج ملک نژاد رحمهالله به پایان رسید.*
معماری مسجد نور با مسجد عزیزی زاهدان شباهت دارد و معمار هر دو مسجد ایشان بوده است
*ویژگیهای معماری مسجد جامع نور سراوان:*
*سادگی در طراحی*؛ دیوارهای شرقی و غربی بهگونهای ساخته شدهاند که بتوانند بیشترین تعداد نمازگزار را در خود جای دهند.
*ستونها و محراب ساده*؛ برای جلوگیری از حواسپرتی نمازگزاران، از طراحیهای پیچیده و تزیینات اضافی پرهیز شده است.
*سقف هشتضلعی*؛ برای کاهش بار اضافی بر سازه و در عین حال ایجاد جلوهای زیبا و منحصربهفرد بین ستون ها وجود دارد
سنگ بکار رفته در دیوارها مرمر لاجورد است که با معماری مساجد ایرانی شباهت دارد
*تیمسار علیاکبر حقیقیان که مدرک لیسانس معماری خود را از دانشگاه تهران اخذ کرده بود، پیش از انقلاب اسلامی به استخدام ارتش درآمد. با این حال، به دلیل ارتباط نزدیک با حضرت مولانا عبدالعزیز ملازاده رحمهالله و علاقهمندی شخصی، معماری و طراحی چندین مسجد از جمله مسجد عزیزی زاهدان، مسجد لشکر ۸۸ زرهی زاهدان، و مساجدی در تایباد و بیرجند را برعهده داشت*.
*وی در حال حاضر دوران بازنشستگی خود را در شهرستان بیرجند سپری میکند و گنجینهای از خاطرات ارزشمند درباره تاریخ شفاهی مساجد بلوچستان و همراهی با مولانا عبدالعزیز ملازاده رحمهالله را در سینه دارد. کاش فرصتی فراهم میشد تا این خاطرات ارزشمند ثبت و ضبط شوند*.
*در حال حاضر، مولانا سید عبدالصمد ساداتی، علاوه بر امامت جمعه مسجد جامع نور سراوان، تولیت و مدیریت حوزه علمیه زنگیان (قدیمیترین حوزه علمیه بلوچستان) را نیز بر عهده دارد. تریبون نماز جمعه ایشان بهعنوان یکی از مهمترین مراکز بیان خواستهها و مطالبات مردمی، ترویج اخلاق و کرامت انسانی، و بیان عقاید وحدتآفرین در سراوان شناخته میشود.*
*پیشینه مسجد جامع نور سراوان:*
*ابتدا قرار بود مسجد جامع نور در محل بهورزی فعلی سراوان در خیابان طالقانی احداث شود و پیکنی آن آغاز شده بود، اما با واگذاری زمین کنونی مسجد توسط حاج ادریسخان ملکزاده، این مکان بهعنوان موقعیت نهایی مسجد در نظر گرفته شد*
*مولوی محمد عثمان دهواری، از* *علمای بزرگ سراوان، بهعنوان اولین امام این مسجد بود. با وجود فاصله* *زیاد محل سکونت ایشان (روستای آسپیچ)، وی پنج نوبت نماز جماعت را در مسجد اقامه میکرد*
*پس از عزیمت وی به حوزه علمیه سرجو برای تدریس، مولوی دینمحمد حسینزهی امامت مسجد را برعهده گرفتند.*
*در اوایل انقلاب اسلامی، انجمن جوانان مسلمان سراوان و نهضت جوانان مسلمان اهل سنت در این مسجد فعالیت داشتند و نشریه «صوتالاسلام» به سردبیری آقای انور دهواری، بنیانگذار کتابفروشی خالد بن ولید سراوان، با همکاری جمعی از جوانان مسلمان با همکاری مولوی دین محمد حسین زهی منتشر میشد.*
*در فروردین ۱۳۵۸، آیتالله خامنهای (در آن زمان امام جمعه تهران و عضو شورای انقلاب) برای تبیین اهداف انقلاب در این مسجد حضور یافته و سخنرانی کردند.*
*ائمه جماعت مسجد جامع نور سراوان:*
مولوی محمد عثمان دهواری
مولوی دینمحمد حسینزهی
مرحوم مولوی عبدالرحیم حسینزهی (تا سال ۱۳۸۶)؛ پس از ایشان، فرزندشان مولوی خیرالله حسینزهی امامت مسجد را بر عهده گرفتند.
*مولانا سید عبدالصمد ساداتی*هم اکنون امام جمعه*
*فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی*
*مسجد:*
*از مراکز مهم جماعت تبلیغ در سراوان.*
از نخستین مساجد استان که در نماز تراویح حافظان قرآن کریم به امامت میپردازند.
حافظ انور سپاهی (تا سال ۱۳۷۳) از نخستین امامان نماز تراویح؛ فارغالتحصیل دانشگاه مدینه منوره و در حال حاضر مقیم قطر.
*سایر امامان نماز تراویح:*
حافظ محمد امین دهواری،
حافظ محمدکریم دهواری،
قاری ضیاالرحمن صحت،
حافظ مولوی عبدالعزیز ملازهی رحمهالله، و در حال حاضر برادران حافظ ملازهی.
*دفتر امام جمعه اهل سنت سراوان (مولانا سید عبدالصمد ساداتی) در این مسجد دایر است.*
*توفیقی حاصل شد به پاس زحمات و کوشش های خستگی ناپذیر زنده یاد فقید حاج محمد حسین ریسی از شخصیت های فرهنگی،اجتماعی،مذهبی،سیاسی بلوچستان در مراسم گرامیداشت یاد و خاطره ایشان در پنجشنبه دوم اسفندماه 1403در تالار وحدت دانشگاه دریانوردی شهرستان چابهار شرکت نماییم*
در این مراسم که از سراسر استان و از استان کردستان دکتر جلالی زاده و دانشگاه فردوسی مشهد دکتر پاپلی یزدی استاد دانشگاه فردوسی مشهد نیز حضور داشتند *برادران عزیزی از شهرستان سراوان نیز حضور داشتند*
با سپاس از همراهی صمیمانه؛
مهندس رضا قریشیان(معتمد،فعال فرهنگی اجتماعی)
حاج یوسف ملک زاده (شاعر،معتمد،فعال فرهنگی،اجتماعی)
حاج محمد صالح امرا(معتمد،کارآفرین،فعال اجتماعی)
حاجی هان محمد ملک زاده(معتمد،شاعر،فعال فرهنگی اجتماعی)
حاجی اکبر دلشادزهی(معتمد و کارآفرین)
حاج ابراهیم سپاهی (معتمد،فعال اجتماعی)
حاج حمید ملک زاده(شاعر،کارآفرین)
حاج حمیدالدین یوسفی(معتمد،فرماندار اسبق شهرستان های استان)
حاج ابراهیم دهواری(معتمد،کارآفرین)
مهندس امید امرا(کنشکر اجتماعی،کارآفرین)
مهندس حسام الدین جهاندیده(کنشگر اجتماعی)
مهندس عبدالسلام علمی(کنشکر اجتماعی)
یوسف امرا
*البته در این میان حضور گرم و صمیمی نماینده مردم شریف حوزه انتخابیه سراوان بزرگ جناب دکتر نورمحمد دهانی و سخنرانی در مراسم گرامیداشت و حضور از ابتدا تا انتهای مراسم نیز ستودنی است*
*و استاد دکتر عبدالغفور جهاندیده شخصیت توانا و نویسنده ارجمند در حوزه فرهنگ و زبان و ادبیات بلوچی و قدردانی از زحمات و کوشش حاج محمد حسین ریسی در به ثمر رساندن آثار ایشان و همراهی صمیمانه*
*شعری که حاج خدارحم شکل زهی شاعر توانای سراوانی به زبان بلوچی در رثای حاج ریسی سروده بودند و استاد گل محمد بلوچی به زبان بلوچی به همراه تیم خود در قالب موسیقی حماسی آن را اجرا و نام و یاد زنده یاد ملا کمال هان نوت را زنده که حاج ریسی به خوبی از هنرمندان با شهامت و شجاعت تمام به تعبیر استاد عید محمد نارویی تجلیل کرده بودند و هنر موسیقی بلوچی را که آخرین نفس های خود را می زد با پشتیبانی از هنرمندان احیا نمودند*
*و انتشار سه مقاله از شیخ انور دهواری به پاس دوستی بیش از چهار دهه با حاج محمد حسین ریسی و بیان خاطرات همراهی و نوشته ای از اینجانب ودکتر عبدالغفور جهاندیده در روزنامه مرز پرگهر ویژه نامه مراسم یاد بود حاجی ریسی تنها بخش کوچکی از پاسداشت زحمات حاج ریسی و ادای دین می تواند که عزیزانی از سراوان شهرستان علم و فرهنگ و هنر و حماسه و دین یا به تعبیری سرزمین نخل و نگاره و شکوه معماری بلوچستان انجام دادند*
*باشدکه توفیقی حاصل شود تا حاج محمد حسین ریسی های دیگر در جامعه فقر زده بلوچستان رشد نماید و قدردان شخصیت های خویش در عرصه های مختلف باشیم*
پخش کلیپی کوتاه از مصاحبه اینجانب با حاج آقا ریسی در آبانماه ۱۴۰۰در قالب تاریخ شفاهی بلوچستان که برادر عزیزم دانیال اسداللهی زحمت آن را کشیدند
*(مصاحبه کامل در سایت تاریخ شفاهی بلوچستان وجود دارد)*
در. این مراسم سخنرانانی همچون،مولانا نذیر احمد سلامی (استاد برجسته دارالعلوم مکی زاهدان و نماینده مردم شریف استان در مجلس خبرگان رهبری)خانم دکتر سیما ریسی(دکتری علوم سیاسی و فرزند حاج آقای فقید)،دکتر باقر کرد(شخصیت علمی ،سیاسی)دکتر پاپلی یزدی (استاد دانشگاه فردوسی مشهد ،محقق و پژوهشگر و نویسنده ،)استاد دکتر عبدالغفور جهاندیده (استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشگاه دریانوردی چابهار)استاد دکتر عظیم شه بخش (استاد دانشگاه،عضو هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان نویسنده کتاب دادشاه)؛کتر جلال جلالی زاده(استاد دانشگاه تهران ،نماینده ادوار مجلس)دکتر کامبیز مشتاق گوهری(استاد دانشگاه و عضو هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان،مدیرکل اسبق میراث فرهنگی استان)استاد عید محمد نارویی(شخصیت فرهنگی ،اجتماعی، سیاسی بلوچستان )دکتر سعید اربابی(,مدیرعامل منطقه آزاد چابهار)دکتر تقی رخشانی(استاد دانشگاه و روزنامه نگار)دکتر معین سعیدی (نماینده پیشین چابهار)و دکتر انور ببجارزهی(نماینده مردم حوزه انتخابیه چابهار)و....به بیان ابعاد شخصیتی ،جایگاه و نقش حاج آقا ریسی،خاطرات و وظیفه نسل جوان پرداختند
*حضور و استقبال پرشور از سراسر استان از سنین با تفکرات و اندیشه های مختلف نشان از قدرشناسی مردمان این سرزمین از شخصیت های خویش داشت*
*که جا دارد از زحمات و کوشش برگزار کنندگان مراسم بویژه خانواده معزز و فرزندان،استاد دکتر باقر کرد،استاد عید محمد نارویی و استاد امیر کلمتی روزنامه نگار و فعال اجتماعی و فرهنگی و دبیر اجرایی آیین بزرگداشت،ریاست محترم دانشگاه دریانوردی چابهار و همه مهمانان و شرکت کنندگان و عوامل اجرایی و مجری توانا و مسلط، تشکر ویژه ای داشته باشم که نام و یاد و خاطره حاجی ریسی را زنده نگه داشتند*
(محمد صدیق دهواری ۱۴۰۳/۱۲/۳)
*به مناسبت برگزاری آیین تجلیل از خدمات ارزنده فرهنگی، اجتماعی ،سیاسی جامعه بلوچستان زنده یاد فقید حاج محمد حسین رئیسی در روز پنج شنبه دوم اسفندماه در شهرستان چابهار، آقای انور دهواری یادداشتی در شماره2122 روزنامه مرز پرگهر منتشر شده در 29 بهمن ماه 1403 منتشر کرد:*
*زندهیاد حاج محمدحسین رئیسی، دوستی دوستداشتنی*
سال 1359 هجری شمسی هنگامیکه شنیدم در ایرانشهر انجمنی به نام انجمن اسلامی معلمان و دانش آموزان شکلگرفته است برای ارتباطگیری از سراوان رهسپار ایرانشهر شدم. در آنجا با پرسوجو متوجه شدم گروهی از فعالان مذهبی در ساختمان مخابرات ایرانشهر مستقر هستند و به فعالیت میپردازند. به آنجا رفتم در آنجا با زندهیاد حاج محمدحسین رئیسی و مرحوم حسن ایرندگانی و شوکت علی جعفری آشنا شدم این نخستین دیدار من با حاج محمدحسین رئیسی بود
حاجی در آن زمان سال چهارم دبیرستان در رشته تجربی تحصیل میکرد و از شاگردان حاج گمشاد کردی بود و از ساختمان مخابرات به همراهی حاجی به مسجد نور ایرانشهر رفتیم به نظرم جلسهای بود درباره فعالیتهای چپیها و چگونگی رویارویی با فعالیتهای آنان
مولوی عبدالصمد دامنی هم آمده بود پسازاینکه با ایشان و دیگر دوستان و فعالیتها آشنایی پیدا کردم من به سراوان بازگشتم فعالیتها بهصورت نشست و تجمع و سخنرانی و پرسش و پاسخ و روشنگری بود و حاج محمدحسین رئیسی پای ثابت همه نشستها بود
در سفری دیگر به زاهدان رفتم با شهید مولانا عبدالملک ملازاده دیدار کردم ایشان نیز در زاهدان فعال بود و انجمن محمدیه اهل سنت را تشکیل داده بود و جمع زیادی از جوانان و شخصیتهای فعال را در نزد خود گردآورده بود. این دومین سفر من برای جستجو فعالان مذهبی و دیدار با آنان بود پس از بازگشت به سراوان
یک روزی حاج محمدحسین رئیسی به سراوان آمد گفت بیا برویم کرمانشاه نزد کاک احمد مفتی زاده و از من خواستیشان را همراهی کنم من نام و آوازه علامه احمد مفتی زاده را آغاز انقلاب از درجهداران کرد تبعیدی به شهرستان سراوان شنیده بودم این درجهداران جز پرسنل گارد جاویدان بودند بسیار مشتاق شده بودم این شخصیت جهان اسلام را از نزدیک ببینم بسیار خوشحال شدم که چنین توفیقی دست میدهم و با این شخصیت محبوب جهان اسلام و دلاور دیداری داشته باشم
روز بعد از سراوان به زاهدان رفتیم و شب در منزل مولوی عبدالعزیز ملازاده ماندیم در آنجا مولوی جلالالدین هم به ما پیوست سه نفری سوار بر اتوبوس ایران پیما شدیم که در آن زمان تیزروترین و لوکسترین اتوبوسها بودند راهی تهران شدیم تهران به منزل مولانا نظر محمد دیدگاه رفتیم ایشان نماینده مردم ایرانشهر در مجلس شورای اسلامی بودند خود مولانا به ایرانشهر آمده بود و منزل خالی بود. صبح روز بعد شهید مولانا عبدالملک ملازاده با پرواز خود را رساند و مولوی عبدالعزیز اله یاری هم از خراسان رسید غروب همان روز ما هر پنج نفر بازهم سوار اتوبوس شدیم بهطرف کرمانشاه رفتیم صبح روز بعدش در گاراژ ایرانپیما کرمانشاه رسیدیم و تمام شب را در مسیر بودیم. بعد از آن در میدان مشهور به چهارراه اجاق به منزل استاد علامه احمد مفتی زاده رفتیم در یک کوچه بنبست منزل دو طبقه ایی قرار داشت و استاد علامه در آن سکونت داشت بود این روزها علامه مفتی زاده از سنندج هجرت کرده و به کرمانشاه آمده بود.
به نظرم آخرین جلسه شواری شمس با آمدن ما از بلوچستان و مولوی الله یاری از خراسان در منزل علامه مفتی زاده برگزار شد
در آنجا برخی از شخصیتهای عضو شورای شمس حضور داشتند کاک ناصر سبحانی (ره) مولوی عبدالعزیز الله یاری با ما آمده بود ماموستا عبدالعزیز قصرشیرینی، مولوی عبدالملک ملازاده ره حاج محمدحسین رئیسی ره جمع زیادی از آنان به رحمت خداوند رفتهاند خداوند متعال مغفرتشان کند و آخرین بازمانده شورای شمس که در قید حیات هستند کاک حسن امینی است از خداوند متعال طول عمر با عزت برایشان درخواست دارم.
هنگامیکه جلسه شورا برگزار میشد افراد غیر عضو مانند من که هوادار شورا بودند به اتاق دیگر میرفتیم و با پایان یافتن جلسات شورای شمس جلسات درسی علامه احمد مفتی زاده ره برای خواهران و برادران تشکیل میشد در قسمتی از اتاق خواهران و در کنارشان برادران به سخنان کاک احمد گوش میدادند. من روبهرو کاک احمد مینشستم در نشستها هنگامیکه فردی غیر کرد میبود سخن گفتن به زبان کردی ممنوع بود و حتی جریمه میشد. کاک احمد حین درس فراموش میکرد من بلوچ هم در جمع هستم همینکه اینکه چشمش به من میافتاد دوباره با زبان فارسی به درس ادامه میداد من هم چون دانشآموز بودم و امتحانات نهائی سال سوم راهنمایی را داشتم نمیتوانستم بیشتر بمانم اجازه گرفتم بازگردم در هنگام خداحافظی با کاک احمد ایشان از طبقه دوم منزلشان تا دم خانه من را بدرقه کرد و اندرزهایی به من نمود که در سختترین شرایط زندگی به من روحیه استقامت و پایداری میداد
به ترامپ، پادشاه روم!
از تصمیم خود در خصوص «معاملهی قرن» صرف نظر کن؛ در غیر آن لشکری به سوی تو میفرستیم که اولش در فیسبوک باشد و آخرش در واتساپ.
ما امتی هستیم که هرگاه خشمگین شویم، پروفایلهای خود را تغییر میدهیم!
اوراد درویش
امروز فرصتی پیش آمد و در حلقه ذکر درویشان کلپورگان سراوان شرکت کردم
این حلقه سالیانی است که در این روستا دایر است
پیشتر در منزل آقای علی دهواری این حلقه برگزار میشد ولی هماکنون به داخل مسجد جامع روستا منتقلشده است، مرشد حلقه در سالیان پیش که شرکت می کردم درویش عبدالروف سیدزاده بود که هم اینک فرزندش درویش نواز این حلقه را مدیریت می کند.
در سراوان حلقههای ذکر از نحلهها و مسلکهای عرفانی و تصوف دایر است
حلقه ذکر صوفی ولیالله علوی در بخشان در منزل مرحوم مولوی عبدالله علوی تا حلقه ذکر در حوزه علمیه گشت که مریدان مفتی خالد دهواری رحمه الله آن را ادامه دادهاند و حلقه ذکر مولوی غلام رسول بارک زهی رحمهالله که آن را سید عبدالرحمن علوی هر شب بعد از نماز مغرب در مسجد ایشان در کنار کهنه قلعه ادامه داده است
اورادی که توسط دراویش منطقه سراوان بهصورت دستهجمعی قرائت میشود ذکر جلی است. علاوه بر آن صوفیان و عارفان و مریدان و مرشدان برای خود اوراد و اذکاری بهصورت خفی دارند که در طول شبانهروز آن را انجام میدهند
ذکر شب دوشنبه در روستای کلپورگان سراوان با حضور دراویش و در حضور مرشد قرائت میشود. برخی از این دراویش از سادات میباشند و در منطقه به صاحب معروف هستند. در ابتدای ذکر سه بار با صدای بلند بر پیامبر صلوات میفرستند و سپس اوراد ذیل را 121 بار با صدای بلند بهصورت گروهی ورد میکنند.:
«لا اله الا الله، الله الرحمن، الله الرحیم، لاله الا الله، الله حی، الله قیوم، لا اله الا الله، الله احد، الله صمد، لا اله الا الله، الله احد، الله صمد، لا اله الا الله، الله احد، الله صمد، لا اله الا الله، ربی صلیالله علیمحمد وآله» در بین این اوراد سه بار صلوات میفرستند که در بین اذکار برخی از دراویش به وجد میآیند. در پایان ذکر، بهصورت دستهجمعی دعا میکند که مرشد دعا را میخواند و بقیه آمین میگویند.
نظیر این حلقه شب های چهارشنبه در روستای دهک برگزار می شود (محمد صدیق دهواری 11/11/1403)
*شمار احادیث صحیح بخاری*
امام بخاری برای تألیف این کتاب در کتابخانهای ننشست بلکه او سفرهای طولانی انجام داد و آن را در شانزده سال تألیف کرد.
7275 حدیث و سخن گهربار رسول گرامی اسلام صلیالله علیه وسلم را در کتاب (الجامع الصحیح المسند المختصر من حدیث رسولالله صلیالله علیه وسلم وسننه وایامه) گردآوری و به بشریت ارزانی داشت.
ازاینرو امت اسلامی به ایمان کامل به کتاب صحیح بخاری اهمیت داده و از جایگاه عزیز و والایی در نزد آنان برخوردار گردید.
*امام بخاری ذلت علم را نپذیرفت و به دربار حاکم بخارا برای تدریس احادیث ویژه فرزندان حاکم نپرداخت ازاینرو مورد خشم قرار گرفت و بهسوی سمرقند حرکت کرد* و در شب عید فطر سال 256 هجری جان به جانآفرین تسلیم کرد.
خداوند به او جزای نیک عطا نماید.
*برگرفته از کتاب آشنایی بازندگانی امام بخاری اثر عبد المنعم قندیل مترجم محمد صدیق دهواری سال چاپ 1379*
🔘 سالگرد فقدان نعیم امین بلوچستان
▫️▪️ دکتر نعیم امینی فرد با نگاه توسعه ای و ذهنی خلاق درعمر کوتاه نمایندگی خود به فراهم ساختن زیرساخت های توسعه ای متعددی دست یازید که شاید تا پیش از او کسی از بلوچان در تامین آنها چنین توفیقی نداشت.
▫️▪️ او در عین برانگیختن خودباوری در میان تحصیل کردگان بلوچ تواضعی که از پدر فرهنگی خود به ارث برده بود را در مشی نمایندگی به کار می بست، از جنس مردمش بود و خود قربانی جاده های مرگی شد که در بلوچستان هر ماه قربانیان بسیار می گیرد.
▫️▪️در سالمرگ او سوگنامه هایی به قلم تحصیل کردگان و روشنفکران بلوچ قلمی می شود که مدار۶۰ برای زنده نگاه داشتن یاد خادمان بلوچستان آنها را به نشر می رساند.
▪️ بسمالله الرحمن الرحیم
▫️ جاوادنگی نعیم و همفکرانش
▫️▪️(به مناسبت سالگرد در گذشت دکتر محمد نعیم امینی فرد نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی)
▫️▪️درگذشت دکتر محمد نعیم امینی فرد رحمه الله ، چشمپزشک حاذق در کسوت نمایندگی مجلس شورای اسلامی در پانزدهم دیماه سال ۱۳۹۸ ازجمله رخدادهایی است که تاریخ معاصر بلوچستان را تحت تأثیر خود قرار داده است.
▫️▪️بهطوریکه این روز، یادآور روزهای سختی است که با درگذشت هر چهره و نخبه علمی، مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی جامعه را نگران از دست دادن نیروهای کارآمد تأثیرگذار خود می کند.
▫️▪️دکتر محمد نعیم امینی فرد که همچون دهها و صدها نخبه و شخصیت و پیر و جوان و مادر و خواهر این سرزمین، قربانی حوادث جادهای بلوچستان شد، شخصیتی تکنو کرات اداری، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بود که در خانوادهای علمی رشد و نمو یافت و در بهترین دانشگاه کشور در دهه شصت، (دانشگاه شهید بهشتی تهران)به دانشگاه راه یافت و خدمات ماندگاری از خود به یادگار گذاشت.
▫️▪️ او بعدتر در حوزه سیاست ورود پیدا کرد و در اسفندماه ۱۳۹۴ بهعنوان نماینده حوزه انتخابیه ایرانشهر به مجلس شورای اسلامی راه یافت و بهخوبی نشان داد دارای مطالعات وسیع و آگاهی برجستهای در حوزههای مختلف علاوه بر رشته تخصصی دانشگاهی خویش هست.
▫️▪️در مصاحبههای متعدد در حوزه های تاریخ و فرهنگ و سینما و مذهب نظریات کارشناسی ارائه داد و برای برونرفت جامعه کوشید و از خود نام نیک به جای گذاشت و با تفکر و اندیشه پویای خود به روشنگری پرداخت و خلأهای فکری و اندیشهای را سامان بخشید و نیروی کارآمد را در زمان خویش به تفکر و اندیشه واداشت و نقطه آغازینی برای تحول خواهان بلوچ گردید.
▫️▪️بدون شک نبود ایشان ضایعهای اسفناک هست، همانطوری که در این سالها جامعه بلوچستان در فراق عزیزانی عزاداراست و تاکنون جایگزینی در این حوزهها تربیت ننموده است و بسیاری از نیروهای در حال رشد را از دست داده است.
▫️▪️در این مجال به چهار شخصیت از میان دهها شخصیت اشاره می نمایم که با آنان حشر و نشر داشته ام :
۱- درحوزه اداری: مهندس محمد رضا نارویی رحمه الله, شخصیتی تکنوکرات و اداری، آشنا با حقوق شهروندی و از کارشناسان خبره و زبده سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، مدیر کل اسبق شرکت آب و فاضلاب روستایی استان سیستان و بلوچستان، مدیری سالم که تا اخرین روزهای حیات دغدغه خدمت برای تامین آب شرب و بهداشتی روستاهای دور افتاده را داشت
۲- در حوزه دادگستری و قضاوت: قاضی بشیر احمد موحد رحمهالله, قاضی توانمندی که در حوزه قضا با آگاهی و تسلطی که به متون فقهی و زبان عربی داشت نیز آشنایی و تبحر خاصی داشت.
۳ـ در حوزه سیاست و رسانه: زنده یاد فقید پیرمحمد ملازهی رحمهالله، از کارشناسان زبده و خبره صدا و سیما در حوزه جنوب شرق آسیا که با تحولات اخیر جهان اسلام و خاورمیانه جای خالی تحلیلهای واقعبینانه ایشان بهخوبی احساس میشود بهطوریکه میتوان گفت یک تحلیل از قلم جامعه بلوچستان را در این روزها نیز مشاهده نمیکنیم و چه دردناک است فقدان این شخصیتها.
۴ـ در حوزه مذهب: مولوی نظرمحمد زعیمی رحمه الله، و بازهم دیماه سالروز درگذشت این عالم برجسته در فقه احناف که در دوازدهم دی ماه ۱۳۹۸در حادثه رانندگی در مسیر سراوان به جالق جان به جان آفرین داد.
▫️▪️ باشد که جامعه و بهویژه نسل جوان با زندگی و کوشش چنین فرزندانی از جامعه بلوچستان آشنایی بیشتری یابد و اهلقلم و رسانه و خطابه و تریبون به زوایای زندگی آنان بپردازند و تجربیات و کوشش آنان را به نسلهای آینده منتقل سازند .
✍ محمد صدیق دهواری ۱۴۰۳/۱۰/۱۴
مدار۶۰ در واتس اپ 👇
https://chat.whatsapp.com/GPJ4HjVguSp2ZWXG2PTnig
مدار ۶۰ در واتس اپ ( کانال پشتیبان) 👇
https://chat.whatsapp.com/E62Tyunpb7F6r09ITmhdSk
مدار۶۰ در تلگرام 👇
/channel/madaare60
مدار۶۰ در اینستاگرام 👇
https://www.instagram.com/madaare.60/profilecard/?igsh=MXM5a3Y1a21jZDUxcw==
🔸 برنامه رصد آسمان به مناسبت گذر زهره از مقابل خورشید در تاریخ ۱۶ خردادماه ۱۳۹۱ ت
که توسط معصومه حسینی انارک و انجمن نجوم خیام و به میزبانی موزه محلی سراوان انجام گرفت .
مدار۶۰ در واتس اپ 👇
https://chat.whatsapp.com/Gh7gpKnFVOIGiPyeWo87wU
.
مدار۶۰ در تلگرام 👇
/channel/madaare60
سلام علیکم و رحمهالله و برکاته
بازهم فرصتی پدید آمد و حضوری در موزه تاس و کپل دزک
با لباس سنتی و پاگ حاجی عبدالله سپاهی میراث دار بلوچستان
با مطالعه کتاب بلوچی نامه
اثر ماندگار زنده یاد عطا شاد
با ترجمه
شیخ انور دهواری
بسم الله الرحمن الرحیم
.
🔴 ارج نهادن به مقام شامخ دانش حقوق و مقام وکالت
✅ توجه به علوم انسانی حلقه مفقوده جامعه بلوچستان
.
📌 کسب رتبه دوم در آزمون کانون وکلای دادگستری کشور، توسط وکیل جوان استان، دکتر محمد حسین نوتی زهی نشان دوران جدیدی از توجه جامعه دانشگاهی به رشته های علوم انسانی دارد، چرا که محبوبیت رشته های پزشکی ومهندسی تاکنون سبب شده بود موفقیت های جوانان نخبه این مرز و بوم در رشته حقوق کمتر مورد توجه قرارگیرد.
📌 دکتر محمد حسین نوتی زهی تحصیلات آکادمیک خود را در مقطع کارشناسی از دانشگاه زابل آغاز کرده است، ایشان با رتبه ۳۰ در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شدند.
📌 همچنین دکتر نوتی زهی در ازمون ورودی دکترای دانشگاه تهران موفق به احراز رتبه ۴ در میان شرکت کنندگان رشته حقوق شدند و در شهریورماه 1401 با کسب درجه عالی از رساله خود با عنوان« عینی گرایی و ذهنی گرایی در حقوق قراردادها؛ مطالعه ای تطبیقی در حقوق ایران و انگلیس» در این دانشگاه دفاع کردند.
📌 ازینرو ایشان را باید از نادر وکلای استان دانست که ضمن اخذ درجات دانشگاهی عالی، ظرفیت های آکادمیک خود را نیز توسعه داده اند.
📌 حضور وکلای مبرز در استان سیستان و بلوچستان سبب می شود ، تا در کنار تضمین احقاق حق بسیاری از موکلان نیازمند به تخصص های عالی ازین دست، ظرفیت های تنقیح قوانین در حوزه های تخصصی حقوقی در این استان نیز ارتقا یابد.
📌 وجود دانشکده های حقوق نظیر دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان سروان می تواند ضمن تربیت حقوقدانانی نظیر دکتر محمد حسین نوتی زهی، همانطور که دکتر خیرمحمد نورائی اعتقاد دارند زمینه توسعه آگاهی عمومی نسبت به حقوق شهروندی را نیز فراهم سازد.
📌 این آگاهی در ترکیب با تخصص وکلایی نظیر دکتر نوتی زهی که به گواهی رتبه ممتاز در ازمون وکلا در زمره نخبگان کشوری قرار می گیرند می تواند نوید بخش طرح مطالبات حقوقی جامعه ایرانی بویژه باشندگان جنوب شرق کشور در سطوح ملی باشد.
📌 امید می رود تا دکتر نوتی زهی عزیز ضمن کوشش برای احقاق حق موکلان خویش در چارچوب قوانین حقوقی همچون بسیاری از وکلای نام آور در این حرفه هرگز به سبب مطامع دنیوی از مسیر حق وحقیقت منحرف نشوند و دادخواهی بویژه برای بی صدایان و فرودستان را رسالت خود بدانند.
.
✍. محمد صدیق دهواری. ۱۴۰۳/۰۹/۲۲
.
مدار۶۰ در واتس اپ 👇
https://chat.whatsapp.com/Gh7gpKnFVOIGiPyeWo87wU
.
مدار۶۰ در تلگرام 👇
/channel/madaare60
اما دوستی از تندوف در صحرای الجزایر و دیگری از شنقیط در موریتانی، مرا به سوی علوم و زبان در این دیارها ترغیب کردهاند. بنابراین تصمیم دارم در پایان این مسیر علمی، نزد مفسر شنقیطی اقامت کنم؛ سوار بر شتر به دیدارش روم، در صحراهای بهشت، و از دانش او بهره گیرم.
استادم دکتر جعفر شیخ ادریس مرا از استادی در سودان یاد کرده بود که با تعصب بر سنت سلف، حتی برای رفتن به درس، سوار بر شتر میشد. من نیز خواهم کوشید تا همانگونه رفتار کنم.
چون از دریای تفسیر بهره برگرفتم، به سراغ کتابهای حدیث نبوی میروم؛ نخست، کتاب بزرگ و گرانسنگِ «الجامع الصحیح» اثر محبوبم امام بخاری.
و این بار نیازی به دقالباب نیست؛ او خود در انتظارم ایستاده، با شوق و لبخندی که نشان از خبر داشتن او از عشق و اشتیاق من به حدیث و علم رجال دارد.
از او میخواهم پیش از آغاز درس، مهارت تیراندازیاش را به من نشان دهد؛ که چگونه با هر ده تیر، به کمال، بر هدف میزند. آنگاه بیصبرانه میخواهم که روایت احادیث را آغاز کند؛ با شرح، با تحلیل اسناد، با بیان حالات راویان.
سالها در کنار او مینشینم، همه حدیثها را حفظ میکنم، سندها را میفهمم، و سرانجام اجازهنامهاش را دریافت میکنم. سپس به نزد حوریههایم میروم، آنان را بشارت میدهم، و با غرور میانشان قدم میزنم؛ آری، به خود میبالم در برابر دوستی که خود را تنها به خوردن گوشت پرنده و انگور مشغول داشته، و از همراهی با بخاری سر باز زده، در حالیکه من نشانیاش را نیز به او داده بودم، همانجا در میان دریاچه و کوه بلند!
سپس از بخاری اجازه میگیرم تا به دیدار امام مسلم روم، و بعد نزد ابوداود، نسائی، ترمذی، ابن ماجه، دارقطنی، ابوحاتم و صدها تن از بزرگان حدیث بنشینم؛ تا خود حدیث را با سند مستقیم از آنان بشنوم، سندی که مرا به درجات عالیتر برساند.
آنگاه به سراغ طبقات شارحان حدیث خواهم رفت: ابن حجر عسقلانی، امام نووی و دیگر بزرگان؛ تا با سههزار نفر از اهل علم و فقه حدیث آشنا شوم، و هرکدام نکتهای بیاموزند.
قلمم در دست، نفسم در سینه حبس، و پرسشهایم بیپایان؛ از هر پاسخ، پرسشی تازه برمیآید. سالها میگذرد، و آنان خشنودند که طلبهای عاشق و پرشور یافتهاند؛ کسی که همواره میپرسد، مینویسد، میاندیشد…
چون از این لشکر علم و حکمت، بهرهام را برگرفتم، سفیرانی به سوی خلفای راشدین فرستادم تا از ایشان اجازهی دیدار بخواهم. با ادب وارد شدم، بیآنکه درخواستی بر زبان آورم؛ تا ایشان خود اخلاق و تواضع مرا ببینند، دلشان نرم شود، و زبانشان به ملاطفت باز شود.
آرامآرام شهامت گفتگو در دل من شکوفا شد، و چون سیراب شدم، به دیدار دیگر صحابه شتافتم؛ از بزرگترینشان آغاز کردم، سپس به سوی دیگران رفتم، آنانکه داناتر و پیشکسوتتر بودند.
در این دیدارها، برایم سیرهی پیامبر را بازگو کردند؛ اخبار بدر و اُحد، ماجراهای غزوات، داستانهای مهاجران و انصار، وفود عرب، نبردهای قادسیه و یرموک، فتوحات شام و عراق و ایران، ورود ملتها به اسلام، تولد نسل تابعین، و حکایت علماندوزان و مجاهدان آن دوران.
سپس، به سراغ امام مالک رفتم، آنگاه ابوحنیفه، شافعی، و نزد هر یک، سالیان دراز نشستم؛ تا فقه و اصول مذهبشان را فراگیرم، و راز اجتهادشان را دریابم.
روزهای من با امام مالک رنگی دیگر داشت؛ چراکه در دنیا، او همانند من، از دیابت رنج میبرد. او نیز چون من، عاشق شیرینی و رُطب بود، اما نمیتوانست از آن بسیار بخورد. پس تصمیم گرفتم پیش از هر دیدار، طبقی پر از برحی، خلاص، نارن، خستاوی و مجدول از رُطبهای بهشتی برایش هدیه ببرم. نیز شیرینیهایی با زعفران، که از همسرانم میخواهم برایش بپزند؛ چراکه میدانم از وقتی امام لیث بن سعد برایش کشتیای از زعفران و شکر فرستاد، به شیرینی علاقهمند شد، و شاید همین علاقه، سبب بیماریاش گشت.
با این هدایا، امام به من لطف یافت، و موطأ را در نسخهای زرین به من بخشید، و قلبش را برایم گشود؛ تا جایی که خود شگفتزده شدم: کجا رفت تندیهای او با شاگردانش؟ همان کسی که شاگردی را تنها بهخاطر رفتوآمدش به محفل پرندهبازان، سرزنش کرد!
گاه هراسان میشدم که نکند مرا نیز به بازار قدامه در بغداد نسبت دهد، یا به بازار غزل در کنار مناره مسجد خلفا، جاییکه پرندهبازان گرد میآمدند! اما اخلاق اهل بهشت، دیگر همچون اخلاق دنیوی نیست… و شاگردی من نزد او، به سلامت گذشت.
اما مقام والاترین انس و پرشورترین شوق من، آنگاه رقم میخورد که پس از گشتوگذاری در نواحی غربی بهشت، سوار بر اسب سیاه خود بازمیگردم، و میبینم که امام احمد بن حنبل در ورودی باغم ایستاده، با چهرهای پرنور و فروتنانه به پیشوازم آمده است؛ گویی امام شافعی مرا به او معرفی کرده، و او بیدرنگ مشتاق دیدارم شده است.
*زنده یاد فقید استاد علامه محمد احمد الراشد از برجستهترین نظریهپردازان و متفکران جریان اخوانالمسلمین در جهان اسلام بود*
*نثر ایشان روحانگیز، ژرفاندیش، آمیخته با عرفان و آگاهی دعوتی او با آثار اثرگذاری همچون «المنطلق،العواءق،الرقایق » «دفاع از ابوهریره رضی الله عنه » و «ده ها اثر ارزشمند فاخر بی بدیل» نقش مهمی در تبیین مبانی تربیتی و فکری دعوت اسلامی ایفا کرد.*
*متن فاخر «رحلة الخلود» یکی از شاهکارهای نثر ایمانی-ادبی معاصر است که در آن، اشتیاقی لطیف و عارفانه به بهشت، با تخیل خلاق و تربیت دینی درآمیخته است.*
*این اندیشمند فرزانه، پس از عمری پربار، درشهریور ماه سال گذشته دار فانی را وداع گفت، اما آثارش همچنان روشنیبخش مسیر نسلهای دعوتگر و عاشقان سیر الیالله بویژه فرزندان دعوت اسلامی و جنبش های اسلامی خواهد بود*
(رحله الخلود)
*سفر جاودانگی*
از همان دوران کودکیام، پسربچهای نبودم همچون دیگر همسالانم؛ بلکه گرایشم به وقار و جدیت و آرامش بیشتر بود. در حالیکه همسنوسالانم سرگرم شوخیهای مبتذل، سخنان زشت، فحاشی و ناسزا بودند؛ یکیشان فهرستی بلند از الفاظ توهینآمیز نسبت به ناموس و نسب مردم را از حفظ میدانست و آنها را با دروغ میآمیخت، اما من همواره زبانم پاک بود، از زشتی سخن بری، و در گفتار راستگو. هرگز به یاد نمیآورم کسی را فریب داده یا به او دروغ گفته باشم. در مدرسه، مطیع آموزگاران و محترم به بزرگترها بودم.
در عین حال، تنبل هم نبودم؛ با دوستانم در بازی فوتبال و دویدن شرکت میکردم و در تعطیلات تابستانی حتی یک روز از شنا کردن در آب نمیگذشتم. شناگری توانا بودم که در هشتسالگی، بدون کمک کسی از دجله عبور کردم، آنهم زمانیکه دجله پرآب و پهناور بود.
بخش زیادی از وقتم را با دوچرخهسواری سپری میکردم. خانهمان در منطقه «اعظمیه» در جوار بقایای بستانی از «اصلانپاشا» قرار داشت. کودکیام آمیخته با خوردن رطب و سدر بود؛ سنگی به درخت میزدیم یا با قلاب آن را میچیدیم و بیشستن، تنها با فوت کردن، میخوردیم. با اینهمه، چون به خانه بازمیگشتم، برادرم مجله «الرسالة» اثر زکی مبارک را به دستم میداد و من آن را جلد به جلد میخواندم، گرچه اندکی از آن را میفهمیدم، اما مفاهیم آن در ناخودآگاهم رسوب میکرد و بر گرایش ذاتیام به جدیت میافزود.
در آن دوران، تلویزیونی نبود که ما را مشغول دارد. ایستگاه تلویزیونی تازه در سال ۱۹۵۴، توسط یک شرکت انگلیسی به نمایشگاه ای در بغداد آورده شد و سپس دولت آن را خرید. در آن ایام، مسأله فلسطین در اوج توجه عمومی بود و همین بر نوجوانیمان تأثیر گذاشت. تظاهراتی برای لغو پیمان «پورسموت» برپا شد و ما نیز به گفتگوهای سیاسی علاقهمند شدیم.
چاپخانهها شروع به انتشار کتابهایی در باب تاریخ جنگ جهانی دوم و ماجراهای «رومل» و دیگران کردند، و بدین ترتیب علاقهام دوچندان شد، تا آنجا که خود را در صفوف دعوتیافتگان یافتم، در همان دوره دبیرستانی.
این ورود به فضای دعوت اسلامی، دو مشعل دیگر از جدیت و سختکوشی بر آتشی افزود که فطرت و فضای پرتلاطم سیاسیام بر آن افروخته بود. مربیانمان با ما درباره وضعیت کشورهای اسلامی، جهاد، و توصیفاتی از بهشت و فردوس سخن میگفتند؛ جایی که شهدا و قهرمانان نبرد در فلسطین و کانال سوئز جای دارند.
با گذر زمان و رفتن به محافل علمای بزرگ و حضور در کلاسهای «صحیح بخاری» نزد شیخ عبدالكريم روحی انقلابی و جدی در ما دمیده شد. با آغاز شنیدن سخنرانی ها و درسهای شیخ دکتر تقیالدین الهلالی، تفاوت مکتبهای فقهی را درک کردیم و به اقوال ابنتیمیه گرایش یافتیم و با آثار گستردهی ابنقیم جوزیه انس گرفتیم.
در حالیکه همسالانمان غرق لهو و سخنان بیمایه بودند، شوق ما به بهشت افزایش یافت؛ بهویژه وقتی کتاب «حادی الأرواح إلی بلاد الأفراح» از ابنقیم به دستمان رسید. «بلاد الأفراح» یعنی بهشت؛ سرزمینی سرشار از نعمتها که جان انسان را به سرور میآورد. علاقهمان عمیقتر شد و به نسلی بدل گشتیم چون پیران وارسته؛ در دنیایی غرق در مادیات، خود را از شهوتها برکنار میداشتیم و لذت حقیقی را در احساسات روحانی میجستیم.
از دل این روند تدریجی، نوعی انسجام در روح و منش ما پدید آمد؛ سبک زندگیای آکنده از تلاش، جدیت و اشتیاق به ثواب الهی؛ تا جایی که همه لذات دنیا، حتی حلال آن، در نگاهمان حقیر و کمارزش جلوه میکرد؛ زیرا وظیفهی اصلاحی که بر دوش گرفتیم، کاری عظیم و بلندهمت بود که نذر جان، علمآموزی، اندیشهورزی، و نشستن مکرر برای تدبیر در مصالح امت اسلامی را میطلبید.
*انتصاب جناب مهندس احسان طاهری را به عنوان معاون امور عمرانی فرماندار زاهدان را صمیمانه تبریک عرض می نمایم*
ایشان از نیروهای کارآمد و توانمند وزارت کشور می باشند که مسولیت های در فرمانداری های زاهدان و چابهار و سراوان و شهردار سراوان را نیز در سوابق اجرایی دارند
از خداوند متعال آرزوی موفقیت برای ایشان دارم(محمد صدیق دهواری ۱۴۰۳/۱۲/۲۸)
مکتب خواهران و درس تفسیر (روزهای شنبه توسط مولوی ضیاءالرحمن محمدی).
درس حدیث بعد از نماز عشا (توسط مولوی خیرالله حسینزهی).
تدریس روخوانی قرآن کریم به نونهالان پس از نماز مغرب.
کتابخانه مسجد از مراکز فرهنگی مهم شهر سراوان (محمد صدیق دهواری ۱۴۰۳/۱۲/۱۰)
سلام علیکم و رحمهالله و برکاته
*در حاشیه مراسم بزرگداشت یاد و خاطره زنده یاد فقید حاج محمد حسین ریسی دیدار کوتاهی با استاد عزیزم دکتر جلال جلالی زاده استاد دانشگاه تهران و از شخصیت های بزرگ جهان اسلام داشتم*
شخصیت متواضع ایشان سال هاست که مرا متاثر کرده است و همواره از مطالب زیبای ایشان که در کانال تلگرامی منشتر می شود همچنین آثار و کتاب های ایشان بهره می برم
*استاد دکتر جلال جلالی زاده با قلم و بیان زیبای خویش مطالبات به حق اهل سنت و بلوچستان و کردستان و ایران عزیز را بیان می دارد*
سال 1380در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری دکتر سید محمد خاتمی به شهرستان سراوان سفری داشتند
*از ایشان بسیار آموخته ام و سپاسگذاری می کنم که با دقت و تیز بینی کتاب*
*بیداری اسلامی در بلوچستان*
*نمونه موردی اخوان المسلمین از طلوع تا غروب در بلوچستان*
*تألیف اینجانب را مطالعه و نکات ارزشمندی را به من تذکر دادند*
*امیدوارم بتوانم با رفع محدودیت لایو اینستگرام م تانیمه ماه رمضان از دانش ایشان و تجربیات و تاریخ شفاهی کردستان بهره ببریم*
(محمد صدیق دهواری ۱۴۰۳/۱۲/۴)
و تحت تأثیر شخصیت والایش قرار گرفتم و این در حالی بود که در منطقه ما برخی از علما دستشان را برای سلام دادن نیز دراز نمیکنند، چه برسد از جای خود بلند شوند
در جلسه کرمانشاه به حاجی محمدحسین گفتند شما باید به سنندج بروی و فیلمهای جلسه اول و دوم شورا که در تهران برگزارشده بوده را مستندسازی کنند و صدای افرادی که در جلسه صحبت کردند با تصاویر ضبطشده را میکس کنند در آن مقطع صدا و تصویر جداگانه ضبط میشدند
حاجی محمدحسین ره پس از من به سنندج رفت هزینه سفر رفتوبرگشت من را حاجی رئیسی پرداخت کرد و این همدلی و دوستی ما تا رحلت ایشان ادامه داشت هرگاه به سراوان تشریف میآورند حتماً به منزل من میآمد و یکشب در آنجا میماند
پس از انتخابات دوم خرداد 1376 و باز شدن فضای باز سیاسی یک روزبه من زنگ زد من به سراوان میآیم و حزب مشارکت را در آنجا راهاندازی میکنم ایشان به سراوان آمد من نیز به دوستان و فعالان اجتماعی و مذهبی خبر دادم و جلسهای در مسجد عثمانی واقع در خیابان قدس تشکیل دادیم در آنجا چند نفر بهعنوان دبیر و اعضای جبهه مشارکت سراوان انتخاب شدند
دو روز پیش از درگذشتش آگاه شدم حاجی سخت بیمار است گوشی را برداشتم و به او زنگ زدم و جویای حالش شدم و به حاجی گفتم اگر میتوانی بیا سراوان تا تو را بگردانم آب و هوائی عوض بکنی گفت دیگر نمیتوانم انگار میدانست عازم سفر آخرت است میخواست گفتگو بکند ولی صدایش ضعیف شد من متوجه شدم نمیتواند صحبت بکند خداحافظی کردم
او شخصیت بزرگ منشی بود هر چه دربارهاش بنویسم کم است حاجی هرگاه به سراوان میآمد نزدم میآمد و من هر وقت که به چابهار میرفتم نزد او میرفتم خدایش بیامرزد
شنیدم هنرمندی بلوچ از کراچی نزدش میآید؛ و میگوید من هنرمند بلوچم از کراچی آمدهام و تهیدستم چیزی هم ندارم تا برای خود خانه ئی بسازم
حاجی محمدحسین زمین سنددار آنهم در چابهار به او میدهد آن فرد زمین را میفروشد و به کراچی برمیگردد و در آنجا خانهای دو طبقه برای خود میخرد.
و بسیاری از کارهای ستودنی او برای کسی پنهان نیست.
از فعالیتهای سیاسی تا کمک مالی به دانشجویان بلوچ مهمان نوازیش شهره آفاق بود مجلسش اش همیشه پر از تحصیلکردگان بود او شخصیتسازی میکرد بهویژه ایام تعطیلات از گوشه و کنار کشور و استان مهمانان نزدش میآمدند
دارای حافظه قوی بود بسیار از اشعار حماسی را از برداشت و لالائی را قشنگ میخواند بسیاری از مسائل داخلی و خارجی را بهسادگی تحلیل میکرد او درهرحال لبخند به لب داشت و همیشه بر سر سفره غذایش عده ئی حضور داشتند و در خانهاش روی همه باز بود درباره حاجی محمدحسین هر چه بگویم کم است.
خداوند او را در جوار رحمت خویش قرار دهد امین (انور دهواری 17/11/1403 سراوان)
سلام علیکم و رحمهالله و برکاته
*در احیا شب نیمه شعبان در نزد مذاهب چهارگانه اهل سنت نظریاتی وجود دارد*
و بر زنده نگه داشتن این شب با ذکر و دعا و تلاوت قرآن کریم و نماز تاکید شده است همانطور که در شب های دیگر در طول سال نیز عبادت مستحب و مورد تاکید است
ولی این شب مزیت و ویژگی های خاص دارد که در برخی روایات تاکید شده است
کتاب الام امام شافعی رحمهالله
کتاب التاج و الاکلیل از کتاب های مالکی
و کتاب شرح منتهی الارادات. از کتاب های حنبلی نیز به زنده نگه داشتن این شب تاکید کرده اند
در مذاهب اهل سنت وسعت نظر و جود دارد و مخالفین نیز استدلال خویش را دارند
همه نظریات محترم هستند(ترجمه و اقتباس محمد صدیق دهواری ۱۴۰۳/۱۱/۲۶)
⭕️ افتخاری ملی از جامعه دانشگاهی استان
📌دکتر نورمحمد بخشانی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان به عنوان پژوهشگر برتر، برگزیده نخستین دوره جایزه دوسالانه زنده یاد دکتر سعید شاملو شده اند، مدار ۶۰ این موفقیت را به ایشان و مردم استان سیستان و بلوچستان تبریک می گوید و به این مناسبت تبریک و توضیحی که توسط یکی از چهر ه های فرهنگی مطرح استان در مورد ایشان تهیه شده را به انتشار می رساند:
📌برگزیده شدن جناب آقای دکتر نور محمد بخشانی در اولین دوره از سلسله جایزههای دوسالانه دکتر سعید شاملو بهعنوان پژوهشگر برتر حوزههای بالینی را تبریک عرض میکنم.
📌پروفسور بخشانی شخصیتی متواضع، فروتن و دوستداشتنی بادهها مقاله ارزشمند علمی در عرصههای داخلی و خارجی، بهدوراز جاروجنجال، خط اعتدال را برای خود برگزیده است و سالها تدریس، تحقیق و پژوهش و کسب رتبههای بالا از او دانشمندی کمنظیر در کشور ساخته است.
📌 زادگاه او بخشان سراوان است و از دانشآموختههای دکترای روانشناسی بالینی در کشور هست معاونت تحقیقات و فناوری, دانشگاه علوم پزشکی زاهدان از سوابق اجرائی ایشان است.
📌گفتنی است دکتر سعید شاملو بنیانگذار روانشناسی بالینی در ایران و همچنین از پیشگامان طراحی سازمان روانشناسی کشور هست که به پدر روانشناسی ایران شهرت دارد و باهدف تجلیل از خدمات ایشان جایزه دوسالانه به پژوهشگران برتر این حوزه اهدا میگردد که برای نخستین بار این جایزه به فرزندی از دیار نخل و نگاره تعلق گرفت (محمد صدیق دهواری ۱۴۰۳/۱۱/۲۰)
مدار۶۰ در واتس اپ 👇
https://whatsapp.com/channel/0029Vay1ynw23n3hPnfwDJ3Q
مدار۶۰ در تلگرام 👇
/channel/madaare60
مدار۶۰ در اینستاگرام 👇
https://www.instagram.com/madaare.60/profilecard/?igsh=MXM5a3Y1a21jZDUxcw==
*آشنایی با امام بخاری علیه الرحمه*
*این روزها در مدارس دینی اهل سنت بلوچستان شاهد برگزاری مراسمات ویژه تحت عنوان ختم بخاری هستیم.*
در این نوشتار کوتاه به معرفی شخصیت این امام بزرگ اهل سنت که بشریت وامت اسلامی را وامدار خودساخته است پرداخته میشود.
*دوره درسی در مدارس دینی بلوچستان*
دوره درسی طلاب مدارس دینی بلوچستان که برگرفته از برنامه درسی مدرسه بزرگ فکری و علمی دیوبند در شبهقاره هند میباشد؛ هشت سال بوده که دو آن را دوره مقدمات؛ چهار سال دوره سطح و دو سال پایانی را دوره حدیث در برمیگیرد که سلابس آن به درس نامه نظامی معروف است.
در طول دوران تحصیل طلاب علوم دینی بهصورت شبانهروزی دروسی در فقه؛ لغت؛ ادبیات عرب؛ فلسفه و منطق؛ نظم و نثر فارسی و عربی؛ تاریخ، تفسیر و حدیث را فرامیگیرند.
در سال پایانی با فراگیری احادیث کتب ششگانه حدیثی اهل سنت که به صحاح سته مشهور هستند فارغالتحصیل میشوند.
که در سالیان اخیر نیز دوره فتوی در برخی از مدارس به مدت دو سال تدریس میشود و تغییراتی در نظام درسی ایجاد شده است. برخی از دروس حذف و برخی از کتاب های دیگر اضافه شده است وبرای ساماندهی و نظارت بر تدریس و امتحانات شورای هماهنگی مدارس دینی اهل سنت تشکیل شده است.
سال تحصیلی همهساله از 15 ماه شوال قمری آغاز و تا پایان ماه رجب دایراست. و تعطیلات از آغاز ماه شعبان تا 15 ماه شوال را دربرمی گیرد تا طلاب و علما بتوانند در ماه مبارک رمضان در مساجد به تبلیغ و امور معنوی امامت نماز تراویح مشغول گردند و برای عیدین فطر و قربان نیز مدت یک تا دو هفته مدارس تعطیل میگردد.0محمد صدیق دهواری5/11/1403)
*کتاب صحیح بخاری*
در این میان کتاب الجامع الصحیح امام محمد بن اسماعیل بخاری از اهمیت و توجه بیشتری برخوردار است و اهل سنت آن را صحیحترین کتاب؛ پس از کتاب الله قلمداد مینمایند و به صحت احادیث آن گواهی و شهادت میدهند.
*امام بخاری*
امام ائمه و شیخ حفاظ امت ابوعبدالله محمد بن اسماعیل بخاری فارسی رحمهالله در بخارا در سال 194 هجری متولد شد. برای طلب احادیث سفرهای بسیار و طولانی در سرزمینهای مختلف اسلامی انجام داد.
پیشنویس کتاب الجامع الصحیح را در حرم شریف آغاز نمود و تألیف کتاب صحیحش شانزده سال طول کشید.
در روستای خرتنگ در نزدیکی سمرقند در سال 256 هجری پس از امتحانی سخت از سوی بد اندیشان و علمای درباری دار فانی را وداع گفت.
*کوششهای امام بخاری در تدوین حدیث*
امام بخاری یتیمی است که زندگی سختی را آغاز میکند که تحت پرورش مادری نمونه قرار میگیرد و برای دانشاندوزی و فضیلت مسافرتهای توانفرسایی را متحمل میشود و با دقت و هوشیاری زیادی بافهم دقیق کار خود را آغاز میکند وایمان عمیق به خداوند و قرآن و پیامبر صلیالله علیه واله وسلم سبب میشود هرگز به دربار حکام و شاهان نرفته گرچه مورد بیمهری و اذیت وآزار آنان قرار گیرد و با ترک شبهات از میان صدها هزار حدیث گردآوریشده تنها هفت هزار واندی را به رشته تحریر درآورد و با بیاعتمادی به مادیات و توجه به کار و تلاش علمی دربذل و بخشش سرآمد روزگار بود.
کتاب صحیح او دربرگیرنده احادیث گهربار پیامبر صلیالله علیه وآله وسلم میباشد که کتابی است برای عامه مسلمین ومخصوصا برای معلم و متعلم، استاد و دانشجو، محدث و فقیه و برای کسی که قصد احاطه به احادیث نبوی را دارد.
امام بخاری افزون بر این کتاب بیش از بیست تألیف دیگردرزمینه های تاریخ و علوم حدیثی دارد.
*امام بخاری شخصیتی بزرگ بود و شهرت جهانی او درعصرخویش و حتی اعصار بعدی در برابر نبوغ بی نظیر این رادمرد؛ مبالغه نبود*.
*در جوامع مختلف نوابغ همیشه تاوان نوع آوری و نبوغ خویش را با حسد؛ کینه؛ عداوت و ایجاد شک و شبهه در قدرت و توانائیشان را از سوی معاندان و حسودان پرداختهاند ولی آنان ازهر امتحانی وازمایشی همچون فلزی که ذراتش انداخته میشود تا ناخالصیاش از بین برود و صیقل یابد سربلند وپیروزبیرون آمدهاند.*
*امام بخاری نیز تاوان نبوغ خویش را بارها دیده بود*
*امتحان و آزمایش امام بخاری در بغداد*
در حالی که او وارد بغداد شد مردم کیلومترها به پیشبازش آمدند ولی علما و محدثان حسود در حلقه علمی درسش او را مورد آزمون قراردادند و با ارائه صد حدیث و تداخل متن و سند از او خواستند درباره این احادیث اظهار نظر کند که امام بخاری با علم و حافظه قوی خود از این آزمون بزرگ سرافراز بیرون آمد و در بغداد و هر جای دیگر به آنچه در مجلس امام بخاری رخ داد نقل کلام شد و به قدرت و حافظه و دقت روایت حدیث او اعتراف کردند
قنات زیبای روستای رودیک سرکور سرباز در کنار مسجد سراج الدین
Читать полностью…🔸 رونمایی از کتاب «بلوچستان، تاریخ و فرهنگ» تألیف دکتر عبدالودود سپاهی در دانشگاه ولایت ایرانشهر به همت بنیادایران شناسی واحد بلوچستان.
مدار۶۰ در واتس اپ 👇
https://chat.whatsapp.com/Gh7gpKnFVOIGiPyeWo87wU
.
مدار۶۰ در تلگرام 👇
/channel/madaare60
🔶 بسمالله الرحمن الرحیم
🔸 در استان سیستان و بلوچستان در روزهای که گذشت، شاهد سه رویداد فرهنگی زیبا بودیم که هر در سه آن از کوشش فرهنگی استادان برجستهای تجلیل شد که از خود آثار نیکویی بهجای گذاشتهاند:
🔸 بنا به گزارش مدار ۶۰: اعطا جایزه چراغ ۱۴۰۳ در ترویج و گسترش علم به خانم معصومه حسینی انارک بانوی سیستان و بلوچستانی رسید.
🔸 ایشان مربی پیشین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان است از دیرباز با تأسیس انجمن نجوم خیام در شهر زاهدان به آموزش نجوم به کودکان و نوجوانان این شهر پرداخته است، چهرهای شناختهشده در میان جامعه علمی بهویژه نجوم آماتوری است.
🔸 نگارنده افتخار آن را دارد به مناسبت گذر زهره از مقابل خورشید در تاریخ ۱۶ خردادماه ۱۳۹۱ میزبان معصومه حسینی انارک در موزه محلی سراوان به همراه اعضای انجمن نجوم و علاقهمندان بودم.
🔸 همچنین کوشش ایشان درراه اندازی کتابفروشی در شهر زاهدان و بهویژه در پرورش فرزندان کارآمدی همچون دکتر کامبیز مشتاق گوهری و برادرش مازیار که در بخشهای علمی و دانشگاهی و مستندسازی سرآمد هستند.
🔸 رونمایی از کتاب «بلوچستان، تاریخ و فرهنگ» تألیف دکتر عبدالودود سپاهی در دانشگاه ولایت ایرانشهر به همت بنیادایران شناسی واحد بلوچستان از دیگر رویدادهای فرهنگی این چند روز در استان بود.
🔸 دکتر عبدالودود سپاهی از معدود شخصیتهای علمی است که در حوزه تاریخ بلوچستان دارای تالیفات علمی وزینی است که به بررسی دورانهای صفویه، قاجاریه و پهلوی در بلوچستان پرداخته است.
🔸 کتاب بلوچستان تاریخ و فرهنگ مجموعه مقالات ایشان است که به کوشش دکتر عبدالغفور جهاندیده شخصیت علمی دیگر استان تدوین و منتشرشده است که از سوی موسسه آبی این کتاب به انتشار رسیده است.
🔸 با هردو این بزرگوار با مروادت و رفت و آمد هایی که به کتابفروشی خالد بن ولید برادرم شیخ انور دهواری در سراوان داشته اند، سالها افتخار آشنایی و شاگردی دارم.
🔸 آیین نکوداشت مقام علمی و فرهنگی دکتر ضیاء خزائ سومین رویداد فرهنگی مهم در استان بود که به همت انجمن ایرانی مطالعات غرب آسیا شعبه سیستان و بلوچستان روز دوشنبه ۳ دی ماه در محل دانشگاه مذاهب اسلامی زاهدان برگزار شد.
🔸 استاد دکتر ضیا خزایی ضیا خزاعی مؤلف کتابهای دولت بختیار در سیوهفت روز. و ایران ساسانی؛ و کتاب: فئودالیسم ایرانی یا استبداد شرقی است واژ شخصیت های علمی عملگرا میباشد که سالها است در دانشگاههای استان به تدریس و تربیت دانشجو مشغول است.
🔸اینجانب ضمن تبریک به اساتید بزرگوار و تقدیر از بانیان این رویدادهای مهم فرهنگی آن را به فال نیک میگیرم چراکه در شرایطی که در استان شاهد قتل و گروگانگیری و ترویج ارزشهای ضد فرهنگی هستیم و قتل به سطوح پایین جامعه سرایت کرده است که نمونه آن را میتوان قتل دانش اموزی بر پایه اختلافات جزئی یافت، باشد که تشویق و ترغیب جوانان و نوجوانان به خوانائی و نوشتاری و الگوپذیری از اینچنین شخصیتهای ظرفیتهای بالقوه را با تشویق جامعه و نخبگان و متولیان بالفعل تبدیل کرد و شاهد کاهش آمار بزهکاری باشیم
✍ محمد صدیق دهواری ۱۴۰۳/۱۰/۰۶
مدار۶۰ در واتس اپ 👇
https://chat.whatsapp.com/Gh7gpKnFVOIGiPyeWo87wU
.
مدار۶۰ در تلگرام 👇
/channel/madaare60
بخش اول گفتگو با شیخ انور دهواری
مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ : اردیبهشت ماه ۱۴۰۳
زمان : یک ساعت و ۶ دقیقه
زبان گفتگو : بلوچی
ویرایش : عارف خدابنده
رفاقتی ندارند ولی او همچنان امیدوار است که روزی برسد بار دیگر کتاب اولیت اول سبد خانوادهها باشد.
هرگز از شغلش بهعنوان منبع درامد نگاه نکرده و نمیکند و به اندک معیشت برای لقمه نانی بسنده میکند، باوجود آسیب و زیان ناشی از سیل و خسارت به کتابفروشیاش، موردحمایت هیچ ارگان قرار نگرفت ولی همچنان امیدوار و راضی به رضای الهی.
روزگاری نمایندگی مطبوعات سرتاسری را در شهرستان بر عهده داشت و گاهی یک روزنامه میآمد و همان یکی هم خریدار نداشت.
آمار برگشتی روزنامهها و ضرر و زیان هرگز او را از راهی که مصمم بود، بازنداشت و اینک یک روزنامه هم در سراوان بزرگ با سیصد هزار نفر جمیعت توزیع نمیشود.
سالها بدون آنکه از خود سرپناهی داشته باشد در خانه پدری زندگی کرد تا همچنان کتاب همدل سالهای تنهای اش را به علاقهمندان تقدیم کند.
باشد که ثمره سالها کوشش و تلاش خستگیناپذیر فرهنگیاش، قدر شناخته شود.
*در این گفتگو از تولد و تحصیل و فعالیت های مذهبی در اول انقلاب و راه اندازی نهضت مسلمان سراوان و انتشار نشریه صوت الاسلام در مسجد نور سراوان و راه اندازی کتابفروشی خالد بن ولید و چاپ و انتشار کتاب و عضویت در جماعت اخوان المسلمین و راه اندازی این جماعت در بلوچستان می گوید*
متن از : محمد صدیق دهواری
https://orhb.ir/?p=1250