⚠️ تـلنـگـر
📢 نـگـذاریـد در قـیـامت قــــرآن از شـما شـکـایـت کـند...
اگـر شـده روزی یـک آیـه از قـرآن را بـخـوانـیـد ولـی بـی قـرآن روزتـان را سـپـری نـکـنـید
☺️💞بـرنـامـه امـروز آیـه ۲۷۵ سـوره مـبـارکـه بـقـره همراه با ترجمه و تفسیر 🌼🌸
📖 متن ایه:
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا ۚ فَمَنْ جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهَىٰ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَمَنْ عَادَ فَأُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
📖 ترجمه و تفسیر (تفسیر نور):
ترجمه:
كسانى كه ربا مىخورند، (در قيامت از قبرها) بر نمىخيزند مگر همانند برخاستن كسى كه بر اثر تماس شيطان، آشفته وديوانه شده است. (نمىتواند تعادل خود را حفظ كند، گاهى زمين مىخورد و گاهى بر مىخيزد.) اين (آسيب) بدان سبب است كه گفتند: داد و ستد نيز مانند ربا است. در حالى كه خداوند خريد و فروش را حلال و ربا را حرام كرده است. پس هر كس موعظهاى از پروردگارش به او رسيد و (از رباخوارى) خوددارى كرد، آنچه در گذشته (از طريق ربا بدست آورده) مال اوست، و كار او به خدا واگذار مىشود. امّا كسانى كه (دوباره به رباخوارى) بازگردند، آنان اهل آتش خواهند بود و در آن جاودانه مىمانند.
نکته ها
«ربا»، در لغت به معناى زيادى وافزايش است. و در شريعت اسلام به معناى زياده گرفتن در وام يا بيع است. مورد ربا، يا پول است يا جنس. گاهى پول را قرض مىدهد و بيش از آنچه داده باز پس مىگيرد، كه اين رباى در وام است و گاهى جنسى را مىدهد و مقدار بيشترى از همان جنس را تحويل مىگيرد، كه اين نيز در مواردى ربا مىشود. مانند فروش با وزن يا پيمانه.
رباخوار، به كسى تشبيه شده كه شيطان او را خبط كرده است. «خَبط» به معناى افتادن و برخاستن و عدم تعادل به هنگام حركت است.
رباخوار در قيامت همچون ديوانگان محشور مىشود، چرا كه در دنيا روش او باعث بهم خوردن تعادل جامعه گرديده است. ثروت پرستى، چشم عقلش را كور كرده و با عمل خود چنان اختلافات طبقاتى و كينه را بر مىانگيزد كه فقر و كينه سبب انفجار شده و اصل مالكيّت را نيز متزلزل مىكند. براى اين افراد، گويا ربا اصل و خريد و فروش فرع است، فلذا مىگويند: بيع و معامله هم مثل رباست و تفاوتى ندارند.
انتقاد از رباخوارى، ربا گرفتن و ربا دادن، از ابتداى اسلام مطرح بوده است. در سوره روم كه در مكّه نازل شده است، مىفرمايد: «وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا فِي أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ» يعنى آنچه به قصد ربا مىدهيد تا براى شما در اموال مردم بيفزايد، بدانيد كه نزد خداوند افزون نمىشود. سپس در سورهى آلعمران با فرمان «لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا» از آن نهى گرديده و بيشترين انتقاد از رباخوارى در همين آيات آمده است. ضمناً آيه «وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَوا وَ قَدْ نُهُوا عَنْهُ» يادآور مىشود كه در مذهب يهود نيز «ربا» حرام بوده، همچنان كه اين حرمت در تورات ذكر شده است.
آيات مربوط به ربا، بدنبال آيات انفاق آمد، تا دو جهت خير وشر را كه توسط مال و ثروت پديد مىآيد مطرح كند. انفاق يعنى دادن بلاعوض و ربا يعنى گرفتن بلاعوض. هر آثار خوبى كه انفاق دارد، مقابلش آثار سوئى است كه ربا در جامعه پديد مىآورد. به همين جهت قرآن مىفرمايد: «يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقاتِ» خداوند ثروت بدست آمده از ربا را نابود، ولى صدقات را افزايش مىدهد.
تهديدهايى كه در قرآن براى اخذ ربا و پذيرش حاكميّت طاغوت آمده، براى قتل، ظلم، شرب خمر، قمار و زنا نيامده است. حرمت ربا نزد تمام فرق اسلامى، قطعى واز گناهان كبيره است. وقتى به امام صادق عليه السلام خبر دادند كه فلانى رباخوار است، فرمود: اگر قدرت مىداشتم گردنش را مىزدم. همچنان كه حضرت على عليه السلام وقتى با رباخوارى مواجه شد، از او خواست توبه كند، وقتى توبه كرد او را رها نمود و به دنبال آن فرمود: رباخوار را بايد از عمل خود توبه دهند، همچنان كه از شرك توبه مىدهند. از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه فرمود: خبيثترين درآمدها، رباخوارى است. «3» و رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودهاند: هرگاه خداوند ارادهى هلاك قريهاى را داشته باشد، رباخوارى در آن قريه ظاهر مىشود. «4» و خداوند، فرد رباخوار، وكيل، شاهد و كاتب ربا را لعنت نموده است. در حديث مىخوانيم: رباخواران، در قيامت همچون ديوانگان محشور مىشوند.
ناچاریهایی برای تعظیم خاضعانهتر
[برای مُریدِ «غزل» و مربّیِ «رباعی»]
پیامبری که مکارم اخلاق در برابرش زانو زده و حلم و تحمّل پیش پایش خم شده، اگر به یک بچّه بگوید «او وزغ پسر وزغ است»، حتماً حجم متراکمی از کثافت و رذالت را به چشم خود دیده و عاقبت پر از عناد و عداوتش را به او خبر داده تا شاید برگردد. چون وزغ همان حیوانی است که از دم و بازدمِ بیمقدارش هم فروگذار نمیکرده و در آتش نمرود میدمیده تا ابراهیم بیشتر بسوزد.
شاید به همین دلیل بود که وقتی نوادهی ابراهیم در حجاز قیام کرد، «حَکَم بن ابیالعاص» آنقدر پیامبر را مسخره کرد و مثل همان وزغ، به آتشی که قریش برای محمّد افروخته بودند، دمید که نبیّخدا او را از مدینه بیرون کرد و وقتی پسرش «مروان بن حکم» را دید، فرمود: «او وزغ پسر وزغ است.» پدر و پسر به حدی در تاریکخانههای ظلمات فرو رفته بودند که حتی خلیفهی اول و دوم هم جرأت نکردند تا شفاعت عثمان دربارهی «مروان» بپذیرند و او را به مدینه راه دهند. اما خلیفهی سوم وقتی روی مرکب غصبیش پرید، دخترش را به مروان سپرد تا تبعیدیِ دوران پیامبر، داماد خلیفه شود و آنقدر در دارالخلافه بتازد که یکی از بهانههای مخالفان برای کشتن عثمان جور شود.
بعد از آن، گرچه مروان با پسر ابوطالب بیعت کرده بود، غائلهی جمل را به راه انداخت اما «شترِ» آن زن به خاک افتاد و «وزغ» هم اسیر شد. حسنین شفاعتش کردند و پدرشان قبول کرد اما گفت: «نیازی به بیعتش ندارم؛ دستش دست یهودی است و اگر با دست بیعت کند، با پشتش آن را میشکند ... او پرچم گمراهی را به دوش خواهد کشید» معاویه که به سلطنت رسید، مروان برای سبّ علی پیشتاز شد و در مقابل چشمان حسنبنعلی، تا جایی در شهر پیامبر لجن پراکند که پسر ابوسفیان، فدک را به او بخشید و «تبعیدشده از مدینه»، برای چند سال «امیر مدینه» شد. وقتی هم که نامهی یزید به والی مدینه رسید و از اهل شهر بیعت خواست، مروان از «ولید بن عتبه» خواست تا حسین را ـ همان که بعد از جمل شفاعتش کرده بود و هنوز حتی به سوی کوفه حرکت نکرده بود ـ بکشد...
اگر همهی اینها را گفتم و تمامی این خطوط را به نام نجس مروان آلوده کردم، از روی ناچاری بود. چون تا درکی از عمق ضلالت پیدا نکنیم، عظمت نور معلوم نمیشود. حالا شاید بهتر بتوانیم در مقابل آن شیرزن و روضههایش خم شویم. شیرزنی که در بقیع، مجلس به راه میانداخت و طوری برای «عباس»ش روضه میخواند که سیاهترین قلب را میسوزاند و «مروان» را هم به گریه میانداخت. همسر علی باید هم اهل اعجاز باشد و با توسل به نور شوهرش، قرآن را هر روز، تر و تازه کند. خدا گفته: «ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجاره أو اشدّ قسوه...» اما امّالبنین است دیگر؛ دل شقیِّ معروفی مثل مروان را هم میشکافد و آب چشم او را از درون قلبش بیرون میکشد و با روضههایش آیات قرآن را کامل میکند: «... و إنّ منها لما یشّقّق فیخرج منه الماء» ... مگر شوخی است؟ تاریخ باید شهادت بدهد که ائمّهی ضلالت چطور در برابر عظمت علیامخدّرات علوی به انفعال افتادهاند ...
ـــــــ
چند وقتی است که به «محسن رضوانی» بدهکار شدهام. بدهکار چند بوسه به دستهایش به خاطر شعری که در آن، *چهار* فداییِ #امالبنین را در قالب یک *رباعی* معرفی کرده:
*رباعی* گفتی و تقدیمِ *سلطان غزل* کردی
معمای ادب را با همین ابیات حل کردی
رباعی گفتی و مصراعی از آن را توای بانو
میان اهل عالم در وفا ضربالمثل کردی
فرستادی به قربانگاه اسماعیلهایت را
همان کاری که هاجر وعده کرد و تو عمل کردی
کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده، خطی چند
تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی
*رباعی تو بانو! گرچه تقطیع هجایی شد*
*به تیغ اشک خود، اعرابشان را بیمحل کردی*
میشود چند حرف از آن مصرعهای تکّهتکّهشدهتان را به ما هم یاد بدهید تا ما هم کمی وفا و ادب یاد بگیریم و با آستانبوسیِ پسران شما عباس و عبدالله و جعفر و عثمان، خرجِ پسر زهرا شویم؟
@msnote
سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها را تسلیت عرض میکنیم. التماس دعا
ناچاریهایی برای تعظیم خاضعانهتر
[برای مُریدِ «غزل» و مربّی ِ «رباعی»]
پیامبری که مکارم اخلاق در برابرش زانو زده و حلم و تحمّل پیش پایش خم شده، اگر به یک بچّه بگوید «او وزغ پسر وزغ است»، حتماً حجم متراکمی از کثافت و رذالت را به چشم خود دیده و عاقبت پر از عناد و عداوتش را به او خبر داده تا شاید برگردد. چون وزغ همان حیوانی است که از دم و بازدمِ بیمقدارش هم فروگذار نمیکرده و در آتش نمرود میدمیده تا ابراهیم بیشتر بسوزد.
شاید به همین دلیل بود که وقتی نوادهی ابراهیم در حجاز قیام کرد، «حَکَم بن ابیالعاص» آنقدر پیامبر را مسخره کرد و مثل همان وزغ، به آتشی که قریش برای محمّد افروخته بودند، دمید که نبیّخدا او را از مدینه بیرون کرد و وقتی پسرش «مروان بن حکم» را دید، فرمود: «او وزغ پسر وزغ است.» پدر و پسر به حدی در تاریکخانههای ظلمات فرو رفته بودند که حتی خلیفهی اول و دوم هم جرأت نکردند تا شفاعت عثمان دربارهی «مروان» بپذیرند و او را به مدینه راه دهند. اما خلیفهی سوم وقتی روی مرکب غصبیش پرید، دخترش را به مروان سپرد تا تبعیدیِ دوران پیامبر، داماد خلیفه شود و آنقدر در دارالخلافه بتازد که یکی از بهانههای مخالفان برای کشتن عثمان جور شود.
بعد از آن، گرچه مروان با پسر ابوطالب بیعت کرده بود، غائلهی جمل را به راه انداخت اما «شترِ» آن زن به خاک افتاد و «وزغ» هم اسیر شد. حسنین شفاعتش کردند و پدرشان قبول کرد اما گفت: «نیازی به بیعتش ندارم؛ دستش دست یهودی است و اگر با دست بیعت کند، با پشتش آن را میشکند ... او پرچم گمراهی را به دوش خواهد کشید» معاویه که به سلطنت رسید، مروان برای سبّ علی پیشتاز شد و در مقابل چشمان حسنبنعلی، تا جایی در شهر پیامبر لجن پراکند که پسر ابوسفیان، فدک را به او بخشید و «تبعیدشده از مدینه»، برای چند سال «امیر مدینه» شد. وقتی هم که نامهی یزید به والی مدینه رسید و از اهل شهر بیعت خواست، مروان از «ولید بن عتبه» خواست تا حسین را ـ همان که بعد از جمل شفاعتش کرده بود و هنوز حتی به سوی کوفه حرکت نکرده بود ـ بکشد...
اگر همهی اینها را گفتم و تمامی این خطوط را به نام نجس مروان آلوده کردم، از روی ناچاری بود. چون تا درکی از عمق ضلالت پیدا نکنیم، عظمت نور معلوم نمیشود. حالا شاید بهتر بتوانیم در مقابل آن شیرزن و روضههایش خم شویم. شیرزنی که در بقیع، مجلس به راه میانداخت و طوری برای «عباس»ش روضه میخواند که سیاهترین قلب را میسوزاند و «مروان» را هم به گریه میانداخت. همسر علی باید هم اهل اعجاز باشد و با توسل به نور شوهرش، قرآن را هر روز، تر و تازه کند. خدا گفته: «ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجاره أو اشدّ قسوه...» اما امّالبنین است دیگر؛ دل شقیِّ معروفی مثل مروان را هم میشکافد و آب چشم او را از درون قلبش بیرون میکشد و با روضههایش آیات قرآن را کامل میکند: «... و إنّ منها لما یشّقّق فیخرج منه الماء» ... مگر شوخی است؟ تاریخ باید شهادت بدهد که ائمّهی ضلالت چطور در برابر عظمت علیامخدّرات علوی به انفعال افتادهاند ...
_____
چند وقتی است که به «محسن رضوانی» بدهکار شدهام. بدهکار چند بوسه به دستهایش به خاطر شعری که در آن، چهار فداییِ امالبنین را در قالب یک رباعی معرفی کرده:
رباعی گفتی و تقدیمِ سلطان غزل کردی
معمای ادب را با همین ابیات حل کردی
رباعی گفتی و مصراعی از آن را تو ای بانو
میان اهل عالم در وفا ضربالمثل کردی
فرستادی به قربانگاه اسماعیلهایت را
همان کاری که هاجر وعده کرد و تو عمل کردی
کشیدی با سرانگشتت به خاک مُرده، خطی چند
تمام شهر یثرب را به خاک طف بدل کردی
رباعی تو بانو! گرچه تقطیع هجایی شد
به تیغ اشک خود، اعرابشان را بیمحل کردی
میشود چند حرف از آن مصرعهای تکّهتکّهشدهتان را به ما هم یاد بدهید تا ما هم کمی وفا و ادب یاد بگیریم و با آستانبوسیِ پسران شما عباس و عبدالله و جعفر و عثمان، خرجِ پسر زهرا شویم؟
🆔 @msnote
خون قلبم نه ز داغ پسرم ریخت حسین
آسمان از غم تو روی سرم ریخت حسین
زینب آن نیست که پیش از سفر از پیشم رفت
از غم موی سپیدش جگرم ریخت حسین
خواهرت گفت که از نیزه دهانت خون شد
ناگهان بند دل از این خبرم ریخت حسین
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
🔹قهرمانها قاهرند. قلبهای ما آدمهای عادی را مقهور خودشان میکنند. با قدرتشان بر ما چیره میشوند. دلها را میبَرند و حتی آنها را میبُرّند. خودشان را لای همان بریدگیها جا میکنند و بعد زخم را بههم میآورند و بیرون نمیآیند. اینطوری میروند توی قلب جامعه و خواستنی میشوند.
🔹اما #علی مثل همیشه، قواعد بشری را به هم میریزد: با اینکه یکتنه، تنها مصداق «کفی الله المومنین القتال»ی میشود که خدا درباره جنگ احزاب گفته و اولین قلبی بوده که جرأت کرده تا از قویترین قبیلهها خون به گردن بگیرد تا درباره او «لم یقاتل المشرکین قبلَه احد» بگویند و طوری به سپاه دشمن میزده که فرشتهها حالیبهحالی میشدند و «السلام علی من عجبت من حملاته فی الوغی ملائکه السماوات» را جزئی از زیارتنامهاش گذاشتهاند و توصیف جزئیاتش را به فاطمه سپردهاند: «هر گاه که اژدهای شرک دهان باز میکرد، پیامبر پسرعمویش را در آتش آن میانداخت و او باز نمیگشت مگر اینکه بالهای اژدها را زیرپایش لگدکوب و شعلههایش را با شمشیرش خاموش کرده باشد» و....؛ با همه اینها «نخواستهشدهترین قهرمان» بود. بعضیها در طول ده سالی که علی برای دفاع از نهضت نبوی، روز و شب نداشت، برای شکستن جاذبهی قهرمان شب و روز نداشتند و با دوری از میدان جنگ و حفظ احترام قدرتمندان حجاز، برای خودشان جاذبه میساختند...
🔹من گمان میکنم کلمات اعجازآمیز خطبه فدکیه و ضرباهنگ پرهیبتِ آن فراز آخرش که از مهابت غم خبر میدهد، روضهی سنگینِ «نخواستهشدهترین قهرمان» است؛ روضه پرسوزی که منیعترین معانی را در عجیبترین عبارتها ریخته و شاید آنچه علی به چاه میگفته را بر زبان آورده تا این همزبانی زهرا، کمی به علی التیام دهد:
«افترستَ الذئاب و افترشتَ التراب... شیرمردانه گرگها را میدریدی و اکنون خاک را فرش خودت کردهای... نقضتَ قادمه الاجدل فخانک ریش الاعزل... شهپر شاهینهای شکاری را شکستی؛ پس پَر مرغانِ فراری از جنگ به تو خیانت کرد...»
عظمت اندوه را ببینید که چه ترکیبهای بیسابقهای ساخته؛ اندوهِ نخواستنیترین قهرمان... قهرمانی که یک شهر بر سر نخواستنش ایستاد و دعوا به راه انداخت... دعوای بین یک زن و چهل مرد در مقابل چشم قهرمان...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
تقدیم به خواستنیترین قهرمان ملت ایران که نشان داد علی چطور بر تاریخ حاکم شده و جاذبهاش قرنها را در مینوردد و خواستنیبودنش، فداییهایی را تربیت میکند که دل میلیونها نفر را با خود میبَرند و میبُرند و خونگریه میسازند؛ تقدیم به سردار نائب عام حضرت ولیعصر و سپهسالار ولایت فقیه؛ به شهید یک و بیست دقیقه همه شبهای جمعه حاج قاسم سلیمانی و به همشهریان مظلومش که در فشار جمعیت، باز هم او را خواستند و پای او ایستادند و برایش جان دادند...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#حضرت_علی علیه السلام
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
#خطبه_فدکیه
#قاسم_سليماني
#شهید_سلیمانی
#سلیمانی
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#قهرمان_من
#hero
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام /channel/msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
مردی که به قول زیارت جامعه کبیره، «التامّین فی محبه الله» و «المخلصین فی توحید الله» است و تمام وجودش را توحید و حبّ خدا پر کرده، عشق را طور دیگری معنا میکند.
طور دیگر؟! همان طوری که به پیامبر گفت وقتی فردای ازدواج از علی پرسیده بود: «همسرت را چگونه یافتی؟» و علی در پاسخ، چه موحّدانه محبوبهاش را معرفی کرد: «بهترین یار بر طاعت خدا».
البته که عظمت این پاسخ را کسی جز نبیاکرم درک نمیکرد؛ پیامبری که میگفت: «قرّه عینی فی الصلاه» و بعد به فاطمهاش هم میگفت: «یا قرّه عینی» و انگار به همان اندازهای که ارتباط با خدا نورچشمش بود، زندگی با فاطمه و ارتباط با جمال الهی و دیدن زیبایی خدا از آینهی فاطمه، چشمش را روشن میکرد.
خلاصه من حدس میزنم که محمّد و علی خیلی خوب میدانستند وابستگی خداپرستیِشان به فاطمه تا به کجاها اوج گرفته. مثلا تا جایی که فاطمه هر روز با نمازش برای علی میدرخشید و خانهی امیرالمومنین را پر از خداپرستی به رنگ فاطمه میکرد: «تزهر لامیرالمومنین فی النهار ثلاث مرات بالنور» و مردم مدینه که با این رنگها جور نبودند، با تعجب نزد پیامبر میرفتند و از رنگها و نورها سوال میکردند و پیامبر هم خانه علی و محراب فاطمه را به آنها نشان میداد.
شاید به خاطر همین بود که پیامبر سه روز مانده به شهادتش، علی را به کناری کشید و گفت: «تو را به دو گُلم یعنی حسن و حسین سفارش میکنم [چون به جز آنها کس دیگری برایت نخواهد ماند] پس به زودی، دو رکن وجودت از هم پاشیده خواهد شد.» و بعد تسکینش داد که: «خدا جایگزین من برای توست.»
خیلی زود، اولین رکن علی رفت و علی، بیپیامبر شد. کمی بعد هم رکن دوم شکسته شد، و علی بیفاطمه. همه وجود علی را تکهتکه و پارهپاره کردند و حالا کسی نمانده بود جز خود خدا که باید جای خالی فاطمه را برای علی پُر میکرد.
اصلا روایت شیخ صدوق که «علی، در یک شبانهروز هزار رکعت نماز میخواند» باید همینجا معنا شود آن هم در کنار روایت شیخ کلینی: «هر گاه چیزی علی را به سختی و نگرانی میانداخت، به نماز پناه میبرد.» انگار هر یک شبانهروز زندگی با فاطمهای که «بهترین یار بر طاعت خدا» بود، به اندازه هزار رکعت نماز، علی را به خدا بیشتر نزدیک میکرد و حالا که همه وجودش را متلاشی کرده بودند و فاطمه را، رکن توحیدش را، تکیهگاه عبودیتش را از او جدا کرده بودند و به سختترین سختی افتاده بود، باید پناه میبرد به هزااااار رکعت نماز در یک روز....
اصلا میشود عقلانیت عاجز بشر را توجیه کرد تا از این به بعد اگر خواست «فاطمه» را تعریف کند، این طور دست و پا بزند: «جای خالیش، روزانه هزار رکعت نمازِ مردی را میطلبید که یک ضربت شمشیرش، از عبادت جن و انس برتر بود.»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه سلام الله علیها
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام /channel/msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
*مکتب سلیمانی و موانع انتقام سخت*
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
ـ «راست میگید. یادم میاد بعد از پیروزیهای سال 61، بعضی از ردههای سپاه رفتن دورههای دافوس خوندن و با دانش کلاسیک جنگ آشنا شدن تا بهتر تو جنگ خدمت کنن. بعد، وقتی تو طراحی عملیاتها ازشون مشورت خواسته میشد، همهش اشکال میکردن و میگفتن اینطوری که نمیشه، معقول نیست، علمی نیست و... کار به جایی رسید که امثال حاج قاسم یا شهید خرازی میگفتن اگه این دافوسخوندهها تو اتاق عملیات باشن، ما حاضر نیستیم عملیات کنیم.»
اینها رو یکی از مسئولین نظام میگفت وقتی تحلیل مرحوم استاد ـ که آن موقع یعنی حوالی سال 94 هنوز از دست نداده بودیمش ـ از دفاع مقدس رو براش گفتیم.
گفتیم که جنگ هم مثل همه چیز علمی و تخصصی شده و دکترینهای متداول جنگ، ادامه درگیری با عراق رو غیرممکن میدونست و فقط وقتی چرخه شکستها تموم شد و پیروزیها رخ نشون دادن که جرأت امثال شهید حسن باقری، باعث شد در علم و تخصص متداول جنگی تصرف بشه و تغییرات بزرگی درش بوجود بیاد. تغییراتی که طراحی عملیاتها رو بر اساس «شهادتطلبی» ـ و نه «سختافزارمحوری» ـ متحول کرد؛ تغییراتی که وجدانی و تجربی بودن و هنوز تئوریزه نشدن و همین خلا از عوامل اصلی قبول قطعنامه بود... اما بکارگیریشون توی درگیری منطقهای با امریکا هنوز هم داره جواب میده و لبنان و فلسطین و عراق و سوریه و افغانستان رو به چالشی بزرگ برای امریکا تبدیل کرده و...
وقتی سردار عزیز شهید شد، با برادرانم در «حسینیه اندیشه» مباحثاتی داشتیم تا مباحث حاجآقا رو در اینباره جمعبندی کنیم و تحلیلی از «مکتب سلیمانی» ارائه بدیم.
بعد من متن اولیهای رو که نتیجه مباحثات بود، نوشتم و قرار شد ویراستاری بشه اما چون تا چهلم شهید وقتی باقی نمونده بود، به همون صورت در خبرگزاری فارس و رسا منتشر شد و بعد هم اداره ارشاد قم چاپش کرد تا تو راهپیمایی 22 بهمن منتشر بشه.
البته ضرورت اختصار باعث شده تا متن اجمالهایی داشته باشه که تفصیلش (مثالها و توضیحات و...) رو میتونید تو فایلهای صوتی سخنرانی شب چهارم و شب پنجم فاطمیه 98 توی کانال «حسینیه اندیشه» در ایتا و در بله پیگیری کنید.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
این درک ناقص از مقام بلند اون بزرگوار، تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه و به مرحوم استاد
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
متن کامل تحلیل "مکتب سلیمانی و موانع انتقام سخت" در آدرس زیر:
http://hosseiniehandisheh.ir/%d9%85%da%a9%d8%aa%d8%a8-%d8%b3%d9%84%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%85%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%b9-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d9%82%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%ae%d8%aa/
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#شهید_سلیمانی
#قاسم_سلیمانی
#قاسم_سليماني
#انتقام_سخت
#مکتب_سلیمانی
#مرد_میدان
سروش splus.ir/msnote
ایتا Eitaa.com/msnote
بله https://ble.im/msnote
تلگرام /channel/msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
خُردهگمانههایی دربارهی
«و تحت ظلّ عفوک قیامی»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔸تقدیم به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه🔸
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹وسط دلبریهای «ابوحمزه» در سحرهای ماه مبارک، فرازی بود که چشمک میزد و چالش درست میکرد و چرا و چطور راه میانداخت: «و تحت ظلّ عفوک قیامی... برخاستن و بلندشدن و ایستادن و برپاشدنم زیر سایه عفو توست...» و من لاتبازی در میآوردم و وسط گریههای بقیه، توی ذهنم بحث میکردم و گیر میدادم که: «چیزی که زیر سایه عفو خداست، گناهان ماست و نه ایستادنمان. بلندشدن و ایستادن و بقیهی کارهای روزمرهی ما بیشتر زیر سایه قدرتی که خدا به ما داده، جا میشود تا عفو خدا.
مثل نماز که قیاممان را به قوّت و قدرت او ربط میدهیم و میگوییم بحول الله و قوّته اقوم و اقعد. پس عفو این وسط چه کار میکند و...»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹 اما کمی که بزرگتر شدم و از اساتید یاد گرفتم که کلمات سیدالساجدین و پدران و فرزندانش، مثل ما عُرفزدههای سطحینگر نیست و چند لایه دارد، گفتم شاید بشود این فراز را هم طور دیگری معنا کرد.
مثلا بیایم و حالتهایی غیر از ایستادن و بلندشدن را در نظر بگیرم تا شاید نقش «عفو» معلوم شود. حالتهای غیر از قیام و ایستادن؛ مثل حالت بهخاکافتادن و زمینخوردن: «فتری القوم فیها صرعی... (حاقه/7) قوم عاد را بعد از طوفان عذاب میبینی که زمینخورده و به خاکافتادهاند.» حالتهایی غیر از قیام و ایستادن؛ مثل بهزانوافتادن و زانو زدن: «فو ربّک لنحشرنّهم و الشیاطین ثمّ لنحضرنهم حول جهنم جثیاً (مریم/68) به پروردگارت قسم که آنها را به همراه شیاطین محشور میکنیم و دور و بَر جهنم در حالی که زانوزده هستند، احضار خواهیم کرد»
حالتهایی مثل بهخاکافتادن بعد از عذاب و زانوزدن در کنار جهنم در آن دنیا، حالتهای غیر از ایستادن بودند که در سایه دوری از رحمت و عفو الهی و بخاطر دشمنی با خدا شکل گرفته بودند.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹در این دنیا هم، حالتهایی غیر از ایستادن و بلندشدن هست که همهشان در دوری از عفو خدا و فرار از مهربانی اولیائش ریشه دارند: حالتهایی مثل نشستن و خانهنشینی: «وَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَجَاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ أُولُو الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُوا ذَرْنَا نَکُنْ مَعَ الْقَاعِدِینَ (توبه/86) و چون سوره اي نازل شود که: به خدا ايمان آوريد و همراه پيامبرش جهاد کنيد؛ ثروتمندان و قدرتمندان [منافق] از تو اجازه مي خواهند و مي گويند: بگذار که ما با کسانی باشیم که در خانه نشستهاند» و خدا هم در پاسخشان میگوید: «و طبع علی قلوبهم... بر دلهایشان مُهر زده شده.»
حالتهایی مثل سنگینشدن و بهزمینچسبیدن: «یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْض (توبه/38) ای مومنان! شما را چه شده که وقتی گفته میشود در راه خدا و جهاد بسیج شوید، سنگین شدهاید و به زمین میل پیدا کردهاید؟»
و بعد خدا به این سنگینهای چسبیده به زمین، وعده عذاب میدهد و «الَا تنصروه فقد نصره الله» میگوید و بینیازیش را از کسانی که در جهاد به یاری رسولش نرفتهاند، فریاد میکند.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹نشستن و خانهنشین شدن در وقت جهاد یا سنگینشدن و به زمینچسبیدن در هنگامه یاری اولیاء خدا، خیلیها را از «قیام» و بلندشدن و ایستادن و به پاشدن دور کرده و اینقدر همهگیر است که بشریت را بدبخت کرده و کرور کرور آدمها را دچار بهخاکافتادگی در عذاب یا زانوزدن در کنار جهنم کشانده. این مریضی و این فلج خطرناک و همهگیر فقط با عفو و بخشش و رحمت خدا درست میشود و فقط اوست که میتواند مایی که بر سفره دنیا نشستهایم و اینقدر خوردهایم که سنگین شدهایم را بلند کند یا به تعبیر دلبریهای ابوحمزه: «و تحت ظلّ عفوک قیامی»...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🔹_ تقدیم به مرد #قیام ، ایستاده در غبار قاعدین و استوار در برابر طوفان دنیا برای دفاع از اولیاء خدا، همو که بعد از آن همه مجاهدت در وصیتنامهش از این نوشت:
«خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد... اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من... این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم.» و تقدیم به همشهریان غیور و مظلومش که در تشییع جنازهاش، که ایستاده در میانه فشار جمعیت جان دادند؛ گرچه خیلیها به یادشان نباشند.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
ادامه👇👇👇
ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را تسلیت عرض میکنم
التماس دعا
#مهدی_رسولی
#مادر_غمخوار
@msnote
💠فرا رسیدن میلاد با سعادت امام سجاد(ع) مبارک
«إنَّ الْمَعْرِفَهَ، وَکَمالَ دینِ الْمُسْلِمِ تَرْکُهُ الْکَلامَ فیما لایُغْنیهِ، وَقِلَّهُ ریائِهِ، وَحِلْمُهُ، وَصَبْرُهُ، وَحُسْنُ خُلْقِهِ»؛
همانا معرفت و کمال دین مسلمان، در گرو
✧رهاکردن سخنان و حرف هایى است که به حال او و دیگران سودى ندارد.
✧ و از ریا و خودنمائى دورى جستن،
✧در برابر مشکلات زندگى بردبار و شکیبا بودن
✧ و داراى اخلاق پسندیده و نیک سیرت بودن
است.
#میلاد_امام_سجاد
@msnote
💠امام حسين عليه السلام
🔹اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ اَلنَّاسِ إِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اَللَّهِ عَلَيْكُمْ فَلاَ تَمَلُّوا اَلنِّعَمَ
🔸نيازهاى مردم به شما، از نعمت هاى خداوند بر شماست پس از نعمت ها ملول نشويد (و آنها را برآورده سازيد)
📗بحار الأنوار ج75 ص121
🌸 #ميلاد_امام_حسين علیه السلام و روز پاسدار #مبارك_باد
#امام_حسين
@msnote
حامی گرامی محمد بلوچی
درآستانه فرارسيدن نوروز و اعياد شعبانيه، فرزند/فرزندان معنويتان چشم انتظار سخاوت دستان پرمهرتان هستند. فراموششان نکنيم.
واريز آني عيدانه از طريق شماره کارت
6037998903972551
🔹بهترین برادر
#پیامبر_اکرم_ص
#خاندان_رحمت
#حدیث_روز
🌹سالروز مبعث حضرت محمد(ص) را تبریک می گوییم
🔸بنیاد بین المللی امام رضا علیه السلام
🌐 www.shamstoos.ir
🆔 instagram.com/ravaghe8
عید بزرگ #بعثت
#رهبر_معظم_انقلاب
💠برکات عظیم مبعث وجود نازنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله 💠
#عید_مبعث فقط عید مسلمانان نیست بلکه عید تمام بشریت است
@msnote
🏴عهدهای امام کاظم با علی بن یقطین
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🎤حجت الاسلام #عالی
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
#شهادت_امام_موسی_کاظم (ع)
#شهادت_امام_موسي_كاظم
#امام_کاظم
#موسی_بن_جعفر
#سخنرانی
@msnote
⚠️ تـلنـگـر
📢 نـگـذاریـد در قـیـامت قــــرآن از شـما شـکـایـت کـند...
اگـر شـده روزی یـک آیـه از قـرآن را بـخـوانـیـد ولـی بـی قـرآن روزتـان را سـپـری نـکـنـید
☺️💞بـرنـامـه امـروز آیـه ۲۷۴ سـوره مـبـارکـه بـقـره همراه با ترجمه و تفسیر 🌼🌸
📖 متن ایه:
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
📖 ترجمه و تفسیر (تفسیر نور):
ترجمه:
كسانى كه اموال خود را در شب وروز، پنهان وآشكارا انفاق مىكنند، اجر وپاداش آنان نزد پروردگارشان است و نه ترسى براى آنهاست و نه غمگين مىشوند.
نکته ها
در تفاسير صافى، مجمعالبيان، قرطبى و كبير فخررازى آمده كه اين آيه در شأن حضرت على عليه السلام نازل شده است. هنگامى كه آن حضرت فقط چهار درهم ذخيره داشت، يك درهم را در روز، يك درهم را در شب، سومين آنرا مخفيانه، و چهارمين درهم را آشكارا در راه خدا انفاق نمود.
البته وعدهى اين آيه، شامل همه كسانى مىشود كه اينگونه عمل كنند. چنين افرادى نه از فقر و تنگدستى بيم دارند، چون به وعدههاى خداوند ايمان داشته و به او توكّل مىكنند، و نه بخاطر انفاق، اندوهگين مىشوند، چون به رضايت الهى و آثار اخروى انفاق توجّه دارند.
شايد دليل آنكه «ليل» بر «نهار» ويا «سر» بر «علانية» مقدّم شده است، آن باشد كه انفاقهاى پنهانى در دل شب ارزش بيشترى دارد.
اين آيه به منزلهى جمعبندى چهارده آيه گذشته است كه درباره انفاق بحث مىكرد.
موضوعى كه هيچ موردى در قرآن اينگونه مفصّل بحث نشده است. آثار انفاق بر كسى پوشيده نيست، از جمله: تعديل ثروت وكم شدن اختلافات طبقاتى، ايجاد محبّت، شكوفايى روح سخاوت و بالاتر از همه قرب به خداوند.
انفاق، علاوه بر انفاق مال و ثروت، شامل انفاقِ علم، آبرو و مقام نيز مىشود. كلمهى انفاق، در لغت به معناى پر كردن گودال و در اصطلاح، به معناى پر كردن و بر طرف نمودن كمبودهاى مالى است.
يادآورى اين نكته لازم است كه توجّه اسلام به مسئله انفاق، به معناى گداپرورى و رواجتكدّىگرى نيست. زيرا در بسيارى از روايات، از كسانى كه بدون داشتن نياز، از ديگران درخواست كمك مىكنند، مذمّت شده واز سوى ديگر بهترين نوع انفاق، در اختيار قراردادن ابزار كار به جاى پول دادن، معرفى شده است.
پیام ها
1- داشتن روحيّهى انفاق و سخاوت مهم است، نه يكى دو بار انفاق آنهم از روى ترحّم. «يُنْفِقُونَ» فعل مضارع بر استمرار دلالت دارد.
2- تعيين نشدن اجر الهى، نشانهى گستردگى آن است. «أَجْرُهُمْ»
3- وعدههاى الهى، بهترين مشوّق انسان در كارهاى نيك است. «فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ»
4- آرامش و امنيّت، از بركات انفاق است. «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»
___
بله | آیگپ | سروش | تلگرام | ایتا
@msnote
همراهان گرامی کانال محمد صادق، سلام علیکم.
یه بنده خدایی (خانم مقصودی) پیام دادن، ظاهراً حاجتی دارن، اگه زحمتی نیست لطفاً یک عدد آیت الکرسی برای استجابت حاجتشون بخونید.
ممنون
قسمت این بود که تو محرم حیدر باشی
به علی مونس و هم خانه و همسر باشی
قسمت این بود که در زندگی مشترکت
به عزیزان دل فاطمه مادر باشی
🏴وفات حضرت ام البنین تسلیت باد🏴
▪️ مادر ماه
شاعر: امیرحسین فاضلی
🏴سالروز وفات حضرت ام البنین(س) را تسلیت می گوییم
🔸بنیاد بینالمللی امام رضا علیهالسلام
🌐 zil.ink/shamstoos
🆔 instagram.com/ravaghe8
🆔 instagram.com/imam.mehrabani
📌 صلوات خاصه حضرت فاطمه زهرا (س)
🏴 سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد.
#فاطمیه #شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا سلام الله علیها
@msnote
#صوتی | سبک #زمینه
📝 الهی بمیرم این روزا تب داره مادر...
👤 حاجمهدی #رسولی
📌 ایام شهادت #حضرت_زهرا ۱۴۰۰
👌 #پیشنهاد_دانلود
☑️ کانال مداحی اهلبیتمدیا
@AhleBeytMedia
🔹 از طرف امثال من که با نادانی یا ناتوانی، با معجونی از خلأ تئوریک و فقدان جرأت و جربزه در جهاد فرهنگی و جنگ اقتصادی، قدرت کمتر برای خودی و دست برتر برای دشمن درست کردیم و ناخواسته مانع قصاص خونش شدیم و «تمرین دستهجمعی انتقام» را _ که مقدمه بازگشت منتقم است _ عقب انداختیم. اما هنوز به عفو و رحمت و گذشت خدا امیدواریم که به قول اباعبدالله در دعای عرفه: «ام کیف لاتحسن احوالی و بک قامت... چطور حالم خوب نشود در حالی که به لطف تو برپاشده» یا به قول فرزندش در صحیفه سجادیه: «و اجعلنی اسوه من أنهضته بتجاوزک عن مصارع الخاطئین... مرا اسوهی کسانی قرار بده که به خاکافتاده ی خطا بودند اما تو با گذشتت، آنها را از خاک بلند کردی.» از طرف به خاکافتادگانِ خطا و اهالی دنیا که با امید به عفو خدا، دنبال قیام و پیداکردن راه انتقام هستند؛ تقدیم به سردار نائب عامِ حضرت ولیعصر، سپهسالار ولایتفقیه؛ به شهید یک و بیست دقیقهی همهی شبهای جمعه، حاج قاسم سلیمانی...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#حاج_قاسم
#شهید_سلیمانی
#قاسم_سلیمانی
#مرد_میدان
#جمعه_ناک
#سردار_دلها
#قاسم_سليماني
#انتقام_سخت
@msnote
ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را تسلیت عرض میکنم
التماس دعا
#مهدی_رسولی
#کلمینی
@msnote
💠 حضرت امام سجاد عليه السلام :
🔹أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَ اللّهِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهداءِ يَومَ القيامَةِ
🔸همانا برای حضرت عباس علیه السلام نزد پروردگار مقام و منزلتی است که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند.
📗بحار الأنوار: ج ۲۲ ، ص ۲۷۴
🌹🍃 ولادت باسعادت حضرت باب الحوائج ابالفضل العباس علیه السلام و روز جانباز مبارک باد.
@msnote
همراهان گرامی کانال محمد صادق، سلام.
اعیاد شعبانیه رو تبریک عرض میکنم.
قابل توجه عزیزانی که در طرح اکرام ایتام مشارکت داشتند، پیام بالا همین الان واصل شد،
ان شا الله اوضاع مالی بر وفق مراد باشه.
عیدی بچه ها یادتون نره
@msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
درآویختگان به شاخههای طوبی
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
ما که اهل برنامهریزی و نقشهکشی و شرایطسازی و مرحلهبندی برای رشد معنوی نبودیم و نیستیم ولی خوش به حال آدمهای زرنگ و باذوقی که از همان شب اول شعبان، مفاتیحِ شیخ عباس قمی را باز کردند و حدیت «درآویختگان به شاخههای *طوبی* » را خواندند و برای گرفتن هر کدامِ از شاخههای این درخت بهشتی که در ماه شعبان به زمین نزدیک میشود، فکر کردند و نقشه کشیدند و عمل کردند؛ شاخههایی از جنس نماز و روزه و امر به معروف و نهی از منکر و صدقه و... که طبق حدیث، هر کس آنها را بگیرد، تا بهشت صعود میکند.
فقط یک چیزی میخواستم بگویم به این بزرگوارانی که دستشان به شاخههای طوبی رسید.
وقتی از پیامبر دربارهی طوبی پرسیدند، فرمود: *درختی است که ریشهاش در خانهی من در بهشت است* بار دیگر پرسیدند. فرمود: درختی است در بهشت که ریشهاش در خانهی علی است و در خانهی بهشتیِ هر مومنی، شاخههایش گسترده شده. «بعضیها» گفتند: «بالاخره این درخت در خانهی توست یا در خانهی علی؟» فرمود: «خانهی من و علی در بهشت، یک جاست.»
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
- انگار شعاع نور نبیّاکرم است که به سوی ما میتابد و شاخههای طوبی، دستهای پیامبر رحمتاند که برای دستگیری به سوی امتش دراز شده. گفتم که؛ ابعادی ابدی از امید در این هفت کلمه خوابیده: و هذا شهر نبیک سید رسلک شعبان...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
روایات ذیل آیهی «الذین آمنوا و عملوا الصالحات *طوبی* لهم و حسن مئاب» بودند که بزم امشب را به راه انداختند و یادمان دادند که خیرات ماه شعبان، ریشه در خانهی پر از نور پیامبر اکرم دارد...
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#شعبان
#ماه_شعبان
@msnote
•••─━━⊱✦▪️﷽▪️✦⊰━━─•••
شاید بشه گفت غیر از دلالت آیات و سورهها، قرآن یه دلالت دیگه هم داره؛ یعنی وقتی تو روایات سفارش شده بعضی سورهها تو زمانها و مکانهای خاص خونده بشه، می تونه دلالت جدیدی برای این سورهها ایجاد کنه.
تو شب مبعث _ که اولین وحی بر نبیاکرم نازل شده و روایت شده که این شب از همه اونچه که آفتاب بهش میتابیده ارزش بیشتری داره _ حضرت جواد توصیه کردن بعد از خوندن دوازده رکعت نماز، سورههای «توحید»، «ناس»، «فلق»، «کافرون» و «قدر» خونده بشه.
شاید؛ شاید معنای این توصیه در چنین شبی، دلالت جدیدی برای این سورهها درست کنه: این سورهها «خلاصه مبعث» و «تلخیص قرآن» هستن؛ فشردهی تمام وحیی که امشب نزولش آغاز شده.
خب این سورهها چطور قرآن رو خلاصه میکنن؟؟ مگه جواب دادن به این سوال بزرگ و مهم و اساسی شوخیه؟ جوابش وقتی معلوم میشه که صدها فقیه تقسیم کار کنن و «تفقه سازمانی» راه بیفته
اما تا اون موقع شاید بشه یه حدسهایی زد.
حدس من؟
حدس من:
سوره «توحید» به خدا و یکتاپرستی دعوت میکنه.
سوره «کافرون» در مقابل کفر و کفار شدیداً موضعگیری میکنه و از یه درگیری اعتقادی با اونا حرف میزنه.
معوذتین (سوره ناس و فلق) امر میکنه به پناه بردن به خدا از شر منافقین (و تقیهکردن در مواجهه با اونها؛ با توجه به روایاتی که ذیل این دو سوره اومده)
و سوره قدر (سوره اندازه) میگه همه این کارها (کل امر) و اندازهی خداپرستی و اندازهی درگیری با کفر و اندازهی تقیه در برابر نفاق در هر سال، بر اساس علم خطاناپذیری هست که در شب قدر بر رسول و امام نازل میشه (و البته در دوران غیبت به حسب ظرفیتِ منزلت نیابت عامّه، نائب عام هم فهمی از این علم پیدا میکنه برای حرکت در سال پیشرو)
فشرده وحی و خلاصه قرآن: مواجهه خداپرستی با دستگاه کفر (به شکلی) و با دستگاه نفاق (به شکل دیگری) بر اساس علم الهی در همه عصرها و نسلها...
_ کفر امروز چطوریه؟ نفاق امروز چطوریه؟ مواجهه امروز ما با اونا چطوریه؟...
حدس عقل ناقص منِ حقیر بود درباره خلاصه شدن قرآن و تلخیص مبعث و فشرده ی دین تو این پنج سوره؛ همهش هم بر اساس بهرههایی که از مرحوم استاد و درس تفسیر بینظیرش بردم.
عیدی من به شما.
تمّت.
••─━⊱✦▪️✦⊰━─••
🖊: #محمدصادق_حیدری
#مبعث
#عید_مبعث
@msnote
🔹کمک به مردم
#امام_کاظم_ع
#خاندان_رحمت
#حدیث_روز
🏴سالروز شهادت امام کاظم(ع) را تسلیت می گوییم
🔸بنیاد بین المللی امام رضا علیه السلام
🌐 www.shamstoos.ir
🆔 instagram.com/ravaghe8