چشم موسی تار شد بر طور غیرت ز انتظار از لب داوود، صوتی به ز موسیقار کو؟ نظرات و پیشنهادات @AbdollahGh
در روزگاری که از مردم سرزمین عزیزمان ایران به دور هستم ، موسیقی تنها پناه و پیام من هست
شهداد روحانی
تقدیم به تمام مردم نجیب ایران
#مهسا_امینی
@Musighar
از آلبوم بوسه بر ماه
آهنگ: حسام الدین سراج
شعر: قیصر امین پور
خورشید خم شد تا نگاهت را ببوسد
گل غنچه شد تا قرص ماهت را ببوسد
@Musighar
با این دل ماتمزده آواز چه سازم
بشکسته نی ام بی لب دمساز چه سازم
در کنج قفس میکشدم حسرت پرواز
با بال و پر سوخته پرواز چه سازم
گفتم که دل از مهر تو برگیرم و هیهات
با این همه افسونگری و ناز چه سازم
خونابه شد آن دل که نهانگاه غمت بود
از پرده درافتد اگر این راز چه سازم
گیرم که نهان برکشم این آه جگر سوز
با اشک تو ای دیده ی غماز چه سازم
تار دل من چشمه ی الحان خدایی ست
از دست تو ای زخمه ی ناساز چه سازم
ساز غزل سایه به دامان تو خوش بود
دور از تو من دلشده آواز چه سازم
@Musighar
ما را ز چه پابند جنون کردی و رفتی ..
دلکش، کنسرت لندن 1377
@Musighar
الا ای قطرۀ اشكی كه بر مژگانم آویزی
هزاران عقده بگشایی اگر بر دامنم ریزی
نمی دانم چه می خواهی چه می گویی چه می جویی
كه گه بر دیده بنشینی و گه از دیده بگریزی
#علیرضا_تبریزی
گلی یا سوسنی یا سرو یا ماهی نمی دانم
از این آشفتۀ بی دل چه می خواهی نمی دانم
@Musighar
ای عشق گرفتی باز آرام و توان ما را
بردی به سرای دل از راه نهان ما را
بگذشت شبی ما را نامت به زبان ای عشق
زآن شب همه دم سوزد چون شمع زبان ما را
مهمان توایم ای عشق ما را به از این می دار
آخر نه تو آوردی عشقا به جهان ما را
ما از وطن عشقیم حرف و سخن عشقیم
عشق است كه آورده است از دل به زبان ما را
چون نام و نشان گم شد مایی ز میان گم شد
از عشق مگر جویند هم نام و نشان ما را
#میرزاحبیب_خراسانی
@Musighar
#گلهای_رنگارنگ #سیما_بینا #قوامی #چهارگاه
گلهای رنگارنگ برنامه شماره 552 (چهارگاه)
آهنگ: مهدی خالدی
خواننده: سیما بینا
ترانه: میرزا حبیب خراسانی
ای عشق گرفتی باز آرام و توان ما را
بردی به سرای دل از راه نهان ما را
@Musighar
آواز: قوامی
سنتور: مجید نجاحی
غزل آواز: ابوالقاسم لاهوتی
غم و سوز دلم را در جهان پروانه میداند
غمم را ، بلبلی کآواره شد از لانه میداند
.
شبی در خواف مهمان استاد عثمان محمدپرست بودیم. نوروز ۱۳۹۲ در شهر خواف.
پیرچنگی بیریا و پرشور مینواخت برای هر کسی از هر جا که بیاید. چنان شوری به پا کرد که با نیم دانگ صدا جرأت کردم بزنم زیر آواز. بی آنکه الفبای آداب خواندن را بدانم.
الهی مطربان را انگبین ده
برای ضرب دستی آهنین ده
چو دست و پای وقف عشق کردند
ز کوثرشان تو هم ماء معین ده
#محمودفتوحی
#کاروندپارسی
@karvandparsi
.
همه خروشی به سینه ام مگر شرابی ای دل
به خاك و خون می كشی مرا مگر عذابی ای دل
به سینه سر می كوبی به پیچ و تابی ای دل
به بحر هستی دیگر تو چون حبابی ای دل
چگونه باورم شود بین ما نباشد دگر صفایی
رمیده ای ز آشیان این تویی كه از سینۀ من جدایی
قدر مهر تو دلا كسی نداند
بعد تو قصۀ تو به جا نماند
تو كوه دردی ای دل
تو اشک سردی ای دل
چو برق بلا می گذرد ز ما دیگر این عمر گران
به سر داده گر از من و تو نماند نشانی به جهان
به سینه سر می كوبی به پیچ و تابی ای دل
به بحر هستی دیگر تو چون حبابی ای دل
تو كوشی ای دل زارم، شده غم هر شب یارم
چه خواهی از خاكستر من ای دل ای دل
رهایی از بیدادت مشكل مشكل
چگونه باورم شود بین ما نباشد دگر صفایی
رمیده ای ز آشیان این تویی كه از سینۀ من جدایی
#هما_میرافشار
@Musighar
#گلهای_رنگارنگ #جمال_وفایی #عهدیه #بیات_زند
گلهای رنگارنگ برنامه شماره 551 (بیات زند)
آواز: جمال وفایی
سه تار: احمد عبادی
غزل آواز: خواجوی کرمانی
گوییا قصد ندارد که شود روز امشب
یا درآید ز در آن شمع شب افروز امشب
@Musighar
آهنگ: جواد معروفی
خواننده: عهدیه
ترانه: هما میرافشار
همه خروشی به سینه ام مگر شرابی ای دل
به خاك و خون می كشی مرا مگر عذابی ای دل
من نیز چو خورشید دلم زنده به عشق است
راه دل خود را نتوانم که نپویم
مردم عزیز و شریف ایران بدانید ما همیشه و همه حال در کنار شما هستیم
و این قطعه جدید رو تقدیم میکنم به مردم داغدیده ایران
سالار عقیلی
#مهسا_امینی
خورشید خم شد تا نگاهت را ببوسد
گل غنچه شد تا قرص ماهت را ببوسد
هفت آسمان افتاد در آیینه ی آب
تا لحظه ای ردّ نگاهت را ببوسد
افتاده حتی سایه ی خورشید بر خاک
تا ذره ای از گرد راهت را ببوسد
شب خیمه زد بر سایهروشنهای نیزار
تا تار مژگان سیاهت را ببوسد
در برکه خم شد روی عکس ماه در آب
نیلوفری، تا روی ماهت را ببوسد
با سوز سینه بر لب تفتیده ی عشق
آتش زدی تا دود آهت را ببوسد
دل آستین افشاند بر وهم دو عالم
تا آستان بارگاهت را ببوسد
#قیصر_امین_پور
@Musighar
بیایید ، بیایید که جان دل ما رفت
بگریید ، بگریید که آن خندهگشا رفت
بر این خاک بیفتید که آن لاله فرو ریخت
بر این باغ بگریید که آن سرو فرا رفت
در این غم بنشینید که غمخوار سفر کرد
در این درد بمانید که امید دوا رفت
دگر شمع میارید که این جمع پراکند
دگر عود مسوزید کز این بزم صفا رفت
لب جام مبوسید که آن ساقی ما خفت
رگ چنگ ببرید که آن نغمهسرا رفت
رخ حسن مجویید که آن آینه بشکست
گل عشق مبویید که آن بوی وفا رفت
از این چشمه منوشید که پر خون جگر گشت
بدین تشنه بگویید که آن آب بقا رفت
سر راه نشستیم و نشستیم و شب افتاد
بپرسید ، بپرسید که آن ماه کجا رفت
زهی سایه ی اقبال کز او بر سر ما بود
سر و سایه مخواهید که آن فر هما رفت
#هوشنگ_ابتهاج
@Musighar
از گلهای رنگارنگ 553
آهنگ: فریدون حافظی
ترانه: هما میرافشار
میان جمعی دل من از چه تنهایی
دیوانگی های تو هم شد تماشایی
@Musighar
میان جمعی دل من از چه تنهایی
دیوانگی های تو هم شد تماشایی
گرفته كار من و تو رنگ رسوایی
به كجا بری ام شكسته بال و پر من
چه كند شررت به مشت خاكستر من
عمری ای دل اسیر غمها بودی
شمع جمع و همیشه تنها بودی
مگو دگر تو دلا حكایتی ز وفا
بگذر ز آرزویی كه دگر هرگز ثمر ندارد
چه كنم كه ناله های شب مستی هم اثر ندارد
به پای ما بند بلا نهاده هستی
بود پناه من و تو سكوت و مستی
مكش به صحرای جنون مرا تو ای دل
به كجا بری ام شكسته بال و پر من
چه كند شررت به مشت خاكستر من
عمری ای دل اسیر غم ها بودی
شمع جمع و همیشه تنها بودی
از من دیوانه چه خواهی
#هما_میرافشار
@Musighar
#گلهای_رنگارنگ #ایرج #هایده #همایون
گلهای رنگارنگ برنامه شماره 553 (همایون)
آواز: ایرج
نی: محمد موسوی
غزل آواز: علیرضا تبریزی
الا ای قطره اشکی که بر مژگارنم آویزی
هزاران عقده بگشایی اگر بر دامنم ریزی
شاعر:
گلی یا سوسنی یا سرو یا ماهی نمی دانم
از این آشفته بیدل چه می خواهی نمی دانم
@Musighar
آهنگ: فریدون حافظی
خواننده: هایده
ترانه: هما میرافشار
میان جمعی دل من از چه تنهایی
دیوانگی های تو هم شد تماشایی
از گلهای رنگارنگ 552
آهنگ: مهدی خالدی
شعر: میرزا حبیب خراسانی
@Musighar
ای عشق گرفتی باز آرام و توان ما را
بردی به سرای دل از راه نهان ما را
بگذشت شبی ما را نامت به زبان ای عشق
زآن شب همه دم سوزد چون شمع زبان ما را
مهمان توایم ای عشق ما را به از این می دار
آخر نه تو آوردی عشقا به جهان ما را
ما از وطن عشقیم حرف و سخن عشقیم
عشق است كه آورده است از دل به زبان ما را
چون نام و نشان گم شد مایی ز میان گم شد
از عشق مگر جویند هم نام و نشان ما را
#میرزا_حبیب_خراسانی
@Musighar
گفتگوی هانا کامکار با بیژن کامکار و نجمه تجدد
«کامکارها». این باشکوهترین اسم جمع موسیقی ایران طی دهههای اخیر است. نامی که از «حسن کامکار» آغاز شد و حالا به نسل سوم خانوادهای رسیده است که زندگیشان با موسیقی عجین است. گروه «کامکار»ها از بزرگترینشان (استاد هوشنگ کامکار که خداوند همواره به سلامت بدارَدَش) تا نوازندگان حالا جوان و نوجوان به موسیقی ایران کمک بسیاری کردند؛ اما فعالیتهای فردی هر کدام از آهنگسازان و نوازندگان و خوانندگان این گروه نیز اتفاقی خاص در موسیقی ایران رقم میزند. یکیشان ملودیهای ایرانی و نواحی را با موسیقی کلاسیک تلفیق کرد. دیگری دف را وارد موسیقی ایران کرد. آن دیگری یک تنه و با جمع محدودی ارکستر سمفونیک را زنده نگاه داشت. آن یکی ابداعات فراوان در سنتور به وجود آورد و همهشان دست در دست هم نشان دادند که زنان چقدر میتوانند در عرصهی موسیقی فعال باشند و شدند.
این گفتوگو را «هانا» (خواننده، نوازنده و مدرس دانشگاه) با پدرش و خانم «نجمه تجدد» انجام داد. گفتوگویی پر از نکات ظریف که میتواند تصویری شفاف از موسیقی ایران در دهههایی که گذشت ارائه دهد.
برگرفته از سایت موسیقی ما
@Musighar
از گلهای رنگارنگ 551
آهنگ: جواد معروفی
ترانه: هما میرافشار
همه خروشی به سینه ام مگر شرابی ای دل
به خاك و خون می كشی مرا مگر عذابی ای دل
@Musighar
گوئیا عزم ندارد که شود روز امشب
یا درآید ز در آن شمع شب افروز امشب
گر بمیرم به جز از شمع کسی نیست که او
بر من خسته بگرید ز سر سوز امشب
مرغ شبخوان که دم از پردهٔ عشاق زند
گو نوا از من شبخیز بیاموز امشب
چون شدم کشتهٔ پیکان خدنگ غم عشق
بر دلم چند زنی ناوک دلدوز امشب
همچو زنگی بچهٔ خال تو گردم مقبل
گر شوم بر لب یاقوت تو پیروز امشب
هر که در شب رخ چون ماه تو بیند گوید
روز عید است مگر یا شب نوروز امشب
بی لب لعل و رخت خادم خلوتگه انس
گو صراحی منه و شمع میفروز امشب
تا که آموختت از کوی وفا برگشتن
خیز و باز آی علیرغم بدآموز امشب
بنشان شمع جگرسوخته را گر چه کسی
منشیناد به روز من بدروز امشب
اگر آن عهدشکن با تو نسازد خواجو
خون دل میخور و جان میده و میسوز امشب
تا مگر صبح تو سر برزند از مطلع مهر
دیده بر چرخ چو مسمار فرودوز امشب
#خواجوی_کرمانی
@Musighar