1081
چشم موسی تار شد بر طور غیرت ز انتظار از لب داوود، صوتی به ز موسیقار کو؟ نظرات و پیشنهادات @AbdollahGh
از گلهای رنگارنگ 563 (شور)
آواز: جمال وفایی
ویولن: حبیب الله بدیعی
سنتور: منصور صارمی
غزل آواز: رفیق اصفهانی
بی‌قرارم از فراق یار، یار من کجاست
مایه ی آرام جان بی‌قرار من کجاست
@Musighar
فریاد یارب یاربم از گوشه میخانه ها
با گردش پیمانه ها هر شب به گردون می رود
هر كس در این دشت جنون باشد به عشقی مبتلا
گل چیند از راه وفا
خار غم لیلا ولی
در چشم مجنون می رود
مستی بی غم نبود بی غم عالم نبود
اما غم عشق بتان باشد صفای این جهان
با آن كه زین غم روز و شب از چشم من خون می رود
فریاد وا هجران من هر شب به گردون می رود
بنگر كه بی او عمر من چون می رود چون می رود
عاشق شدم بی دل شدم در عاشقی كامل شدم
در مكتب دیوانگی عاقل شدم عاقل شدم
#معینی_کرمانشاهی
@Musighar
#گلهای_رنگارنگ #جمال_وفایی #پروین #شور
گلهای رنگارنگ برنامه شماره 563 (شور)
آواز: جمال وفایی
ویولن: حبیب الله بدیعی
سنتور: منصور صارمی
غزل آواز: رفیق اصفهانی
بی قرارم از فراق یار، یار من کجاست
مایه ی آرام جان بی قرار من کجاست
@Musighar
آهنگ: مهدی خالدی
خواننده: پروین
ترانه: معینی کرمانشاهی
فریاد یارب یاربم از گوشه میخانه ها
با گردش پیمانه ها هر شب به گردون می رود
گفت معشوقی به عاشق کای فتی
تو به غربت دیده‌ای بس شهرها
پس کدامین شهر ز آنها خوشتر است
گفت آن شهری که در وی دلبر است
...
هرکجا تو با منی من خوشدلم
گر بود در قعر چاهی منزلم
....
مذهب عاشق ز مذهب ها جداست
عاشقان را مذهب و ملت خداست
#مولانا
@Musighar
نه بتابد به شام من ماهی نه بخت همراهی
در این بیابان ماندم سرگردان فتادم از پا بی سامان
نه كسی می رسد به فریادم نه می كند شادم
فروغ شمعی گریان و لرزان ز كلبه های دهقانان
چو تو دادی بر بادم همه بردند از یادم
به شرار غمم تو نشاندی به جهان جنون تو كشاندی
چو از دیار آشنایی راهی دگر مرا به بر نخواندی
منم اكنون در این صحرا من و این شام جان فرسا
من و یك دم دل و صد غوغا
به جز صدای قلب من كه می تپد به یاد دلبر
به گوش من نمی رسد در این میان صدای دیگر
دلا مرو چنین از دست كه روزن امیدی هست
نه بتابد به شام من ماهی نه بخت همراهی
در این بیابان ماندم سرگردان فتادم از پا بی سامان
#نظام_فاطمی
@Musighar
نه بتابد به شام من ماهی نه بخت همراهی
در این بیابان ماندم سرگردان فتادم از پا بی سامان
نه كسی می رسد به فریادم نه می كند شادم
فروغ شمعی گریان و لرزان ز كلبه های دهقانان
چو تو دادی بر بادم همه بردند از یادم
به شرار غمم تو نشاندی به جهان جنون تو كشاندی
چو از دیار آشنایی راهی دگر مرا به بر نخواندی
منم اكنون در این صحرا من و این شام جان فرسا
من و یك دم دل و صد غوغا
به جز صدای قلب من كه می تپد به یاد دلبر
به گوش من نمی رسد در این میان صدای دیگر
دلا مرو چنین از دست كه روزن امیدی هست
نه بتابد به شام من ماهی نه بخت همراهی
در این بیابان ماندم سرگردان فتادم از پا بی سامان
#نظام_فاطمی
@Musighar
از برنامه گلهای رنگارنگ 555
آهنگ: محمد میرنقیبی
ترانه: نظام فاطمی
@Musighar
The Album Metamorphosis
Farriborz Farhangmehr
Spotify:
https://open.spotify.com/album/6AsiOeSA7gQ3kZfVtgVZLq?si=3Cjyow8OSvW-8xImHROIbg
SoundCLoud:
https://soundcloud.com/zangrecordz/sets/metamorphosis/s-tEMeVwLTC4e?si=090772927b0f4e949de1b3ce91757fed&utm_source=clipboard&utm_medium=text&utm_campaign=social_sharing
نه بتابد به شام من ماهی نه بخت همراهی
در این بیابان ماندم سرگردان فتادم از پا بی سامان
نه كسی می رسد به فریادم نه می كند شادم
فروغ شمعی گریان و لرزان ز كلبه های دهقانان
چو تو دادی بر بادم همه بردند از یادم
به شرار غمم تو نشاندی به جهان جنون تو كشاندی
چو از دیار آشنایی راهی دگر مرا به بر نخواندی
منم اكنون در این صحرا من و این شام جان فرسا
من و یك دم دل و صد غوغا
به جز صدای قلب من كه می تپد به یاد دلبر
به گوش من نمی رسد در این میان صدای دیگر
دلا مرو چنین از دست كه روزن امیدی هست
نه بتابد به شام من ماهی نه بخت همراهی
در این بیابان ماندم سرگردان فتادم از پا بی سامان
#نظام_فاطمی
@Musighar
بگسستن از زنجیر غم، دشوار می داند دلم
تنها در این میخانه خود، هشیار می داند دلم
شیدا شده رسوا شده _ بازیچه غمها شده
افسوس و واویلا شده
با اینهمه دیوانگی( و ز زندگی بیگانگی
صد کار میداند دلم)
بسیار میداند دلم
دردش فزون و صبر کم، عقل اندک و بسیار غم
وحشی صفت دیوانه خو، گرچه بود با خود عدو
گر آزمون او کنی، دانی که از هر بیش و کم
بسیار میداند دلم
با اینهمه دیوانگی و ز زندگی بیگانگی
صد کار میداند دلم
بسیار میداند دلم
با اینهمه مستی که سر از پا نداند پا ز سر
هر روز رنگی میزند، بهر من خونین جگر
گوئی فکندن خویش را، هر دم بدامی از بلا،
ناچار میداند دلم
با اینهمه دیوانگی و ز زندگی بیگانگی
صد کار میداند دلم
بسیار میداند دلم
راه بلاآباد را، هموار میداند دلم
غیر از شکیبایی بتا، صد کار میداند دلم
باشد جنون را بس فنون، بیرون ز مرز چند و چون
بی همره و بی رهنمون
با اینهمه دیوانگی و ز زندگی بیگانگی
صد کار میداند دلم
بسیار میداند دلم
ای آرزوی بیدلان، وی قبله صاحبدلان
گلزار میخواهم بیا، ای قوت دل وی جان جان
آن حسن روز افزون تو، وین عشق روز افزون من
آخر بریزد خون من
با اینهمه دیوانگی و ز زندگی بیگانگی
صد کار میداند دلم
بسیار میداند دلم
#عماد_خراسانی
@Musighar
#گلهای_رنگارنگ #محمودی_خوانساری #سیما_بینا #دشتی
گلهای رنگارنگ برنامه شماره 554 (دشتی)
آواز: محمودی خوانساری
سنتور: ورزنده
غزل آواز: سعدی
آن نه روی است که من وصف جمالش دانم
این حدیث از دگری پرس که من حیرانم
@Musighar
خواننده: سیما بینا
آهنگ: مهدی خالدی
ترانه: عماد خراسانی
بگسستن از زنجیر غم دشوار می داند دلم
تنها در این میخانه خود هشیار می داند دلم
ای یار من ( به یاد هایده)
انوشیروان روحانی و همایون شجریان
@Musighar
از گلهای رنگارنگ 563
آهنگ: مهدی خالدی
ترانه: معینی کرمانشاهی
فریاد یارب یاربم از گوشه میخانه ها
با گردش پیمانه ها هر شب به گردون می رود
@Musighar
بی قرارم از فراق یار یار من کجاست
مایه ی آرام جان بی قرار من کجاست
روزگاری شد که روز من سیاه است آن کز او
تیره شد هم روز من هم روزگار من کجاست
بود از شمع رخ ماهی، فروزان محفلم
آن چراغ محفل شبهای تار من کجاست
هر که غمگین است او را غمگساری هست و من
مردم از بی غمگساری، غمگسار من کجاست
هر کجا رفتم ندیدم من نشان زان نازنین
یا رب امید دل امیدوار من کجاست
نیست در دستم عنان دل خدا را دوستان
آنکه برد از کف عنان اختیار من کجاست
شد گل عشقم ز غم پژمرده آن کز وی، رفیق
موسم دی گشت ایام بهار من کجاست
#رفیق_اصفهانی
@Musighar
ای آرزوی گمشده مهمان کیستی
درد منی بگوی که درمان کیستی
دامان من ز اشک ندامت پر آتش است
ای نوگل شکفته به دامان کیستی
با آن تن شگفت که خوش تر ز جان بود
جانِ کـه هستی امشب و جانان کیستی
ای صبح آرزو به که لبخند می زنی
سحرآفرین کاخ و شبستان کیستی
من بی تو همچو ماهی بر خاک مانده ام
آب حیات سینه ی بریان کیستی
من میزبان درد و غم و رنج و حسرتم
ای آرزوی گمشده مهمان کیستی
#عماد_خراسانی
@Musighar
#گلهای_رنگارنگ #الهه #گلپایگانی #محمودی_خوانساری
گلهای رنگارنگ برنامه شماره 555 ب (سه گاه)
آهنگ: سیدمحمد میرنقیبی
خواننده: الهه
ترانه: نظام فاطمی
نه بتابد به شام من ماهی نه بخت همراهی
در این بیابان ماندم سرگردان فتادم از پا بی سامان
آواز اول: گلپایگانی
تار: فرهنگ شریف
غزل آواز: عماد خراسانی
ای آرزوی گمشده مهمان كیستی
درد منی بگوی كه درمان كیستی
آواز دوم: محمودی خوانساری
سنتور: منصور صارمی
نی: محمد موسوی
اشعار: مولانا
گفت معشوقی به عاشق کای فتی
تو به غربت دیده‌ای بس شهرها
پس کدامین شهر ز آنها خوشتر است
گفت آن شهری که در وی دلبر است
@Musighar
از آلبوم سکوت
آهنگ: محمد میرنقیبی
ترانه: نظام فاطمی
@Musighar
دل‌شکسته
در بیدادِ همایون
آهنگ‌ساز و خواننده:
فریبرزِ فرهنگ‌مهر
ترانه‌سُرا:
فربودِ بهمنی
آلبومِ گذار
ای آرزوی گمشده مهمان کیستی
درد منی بگوی که درمان کیستی
دامان من ز اشک ندامت پر آتش است
ای نوگل شکفته به دامان کیستی
با آن تن شگفت که خوش تر ز جان بود
جانِ کـه هستی امشب و جانان کیستی
ای صبح آرزو به که لبخند می زنی
سحرآفرین کاخ و شبستان کیستی
من بی تو همچو ماهی بر خاک مانده ام
آب حیات سینه ی بریان کیستی
من میزبان درد و غم و رنج و حسرتم
ای آرزوی گمشده مهمان کیستی
#عماد_خراسانی
@Musighar
#گلهای_رنگارنگ #الهه #گلپایگانی #سه_گاه
گلهای رنگارنگ برنامه شماره 555 (سه گاه)
آهنگ: سیدمحمد میرنقیبی
خواننده: الهه
ترانه: نظام فاطمی
نه بتابد به شام من ماهی نه بخت همراهی
در این بیابان ماندم سرگردان فتادم از پا بی سامان
@Musighar
آواز: گلپایگانی
تار: فرهنگ شریف
غزل آواز: عماد خراسانی
ای آرزوی گمشده مهمان كیستی
درد منی بگوی كه درمان كیستی
صحبت‌های کامل علیرضا قربانی در مراسم تشییع و تدفین همسر فقیدش زنده یاد بانو منیرسادات غیاثی
علیرضا قربانی در صحبت‌های خود ضمن تشکر از حضار، از کادر درمان هم قدردانی ویژه‌ای کرد و روایت تلخی از دوره طولانی بیماری همسرش داشت.
همسر علیرضا قربانی، ظهر روز پنجشنبه نوزدهم دی ماه پس از دوره طولانی بیماری دار فانی را وداع گفت
روحش شاد و یادش گرامی...
🌐 @AlirezaGhorbaniOfficial
آن نه روی است که من وصف جمالش دانم
این حدیث از دگری پرس که من حیرانم
همه بینند نه این صنع که من می‌بینم
همه خوانند نه این نقش که من می‌خوانم
آن عجب نیست که سرگشته بود طالب دوست
عجب این است که من واصل و سرگردانم
سرو در باغ نشانند و تو را بر سر و چشم
گر اجازت دهی ای سرو روان بنشانم
عشق من بر گل رخسار تو امروزی نیست
دیر سال است که من بلبل این بستانم
به سرت کز سر پیمان محبت نروم
گر بفرمایی رفتن به سر پیکانم
باش تا جان برود در طلب جانانم
که به کاری به از این باز نیاید جانم
هر نصیحت که کنی بشنوم ای یار عزیز
صبرم از دوست مفرمای که من نتوانم
عجب از طبع هوسناک منت می‌آید
من خود از مردم بی‌طبع عجب می‌مانم
گفته بودی که بود در همه عالم سعدی
من به خود هیچ نیم هر چه تو گویی آنم
گر به تشریف قبولم بنوازی مَلَکم
ور به تازانهٔ قهرم بزنی شیطانم
#سعدی
@Musighar
من که می‌دانم شبی عمرم به پایان می‌رسد ... پس چرا عاشق نباشم؟
با اجرای زنده‌یاد استاد اکبر گلپایگانی
@Musighar