musighar | Unsorted

Telegram-канал musighar - موسیقار

1081

چشم موسی تار شد بر طور غیرت ز انتظار از لب داوود، صوتی به ز موسیقار کو؟ نظرات و پیشنهادات @AbdollahGh

Subscribe to a channel

موسیقار

از گلهای رنگارنگ 569
آهنگ: جواد لشگری
ترانه: شاهزیدی
شبی كه مهمان تو بودم به شكوه ای لب نگشودم
كه شمع آن انجمن، نظر نبودش به من
همه نظرها به نگاهت به فتنۀ چشم سیاهت
همه سخنگوی تو، دل همه سوی تو
تو غافل ز من، وز غم دل من، دل آسوده از درد و مشكل من
كه چه ها دیدم از دست تو، ز بلای چشم مست تو
باید بروم شكوه از تو كنم با خدای جهان         
رو سوی خدا آورم ز غمت ای بلای زمان
چه شد دل بریدی مگر خود ندیدی ز من آن همه مهربانی ها
مكن ناتوانم كه من هم جوانم ولی دیدم از تو جوانی ها
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

آهنگ: وحید پویان
شعر: فروغ فرخزاد
امشب از آسمان ديده ي تو
روي شعرم ستاره مي بارد
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
کار چراغ خلوتیان باز درگرفت

آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت
وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت

آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت
وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت

زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب
گویی که پسته تو سخن در شکر گرفت

بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت

هر سروقد که بر مه و خور حسن می‌فروخت
چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت

زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت

حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت
تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت

#حافط
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

شبی كه مهمان تو بودم به شكوه ای لب نگشودم
كه شمع آن انجمن، نظر نبودش به من
همه نظرها به نگاهت به فتنۀ چشم سیاهت
همه سخنگوی تو، دل همه سوی تو

تو غافل ز من، وز غم دل من، دل آسوده از درد و مشكل من
كه چه ها دیدم از دست تو، ز بلای چشم مست تو

باید بروم شكوه از تو كنم با خدای جهان         
رو سوی خدا آورم ز غمت ای بلای زمان
چه شد دل بریدی مگر خود ندیدی ز من آن همه مهربانی ها
مكن ناتوانم كه من هم جوانم ولی دیدم از تو جوانی ها

#شاهزیدی
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

شبی كه مهمان تو بودم به شكوه ای لب نگشودم
كه شمع آن انجمن، نظر نبودش به من
همه نظرها به نگاهت به فتنۀ چشم سیاهت
همه سخنگوی تو، دل همه سوی تو

تو غافل ز من، وز غم دل من، دل آسوده از درد و مشكل من
كه چه ها دیدم از دست تو، ز بلای چشم مست تو

باید بروم شكوه از تو كنم با خدای جهان         
رو سوی خدا آورم ز غمت ای بلای زمان
چه شد دل بریدی مگر خود ندیدی ز من آن همه مهربانی ها
مكن ناتوانم كه من هم جوانم ولی دیدم از تو جوانی ها

#شاهزیدی
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

خدایا خدایا تو تنها گواهی
به جز مهربانی ندارم گناهی
تو دانی خدایا كه در این جهان
به جز درگه تو ندارم پناه
دلم گشته شمع شبستان غم
فروبرده سر در گریبان غم

تو بودی همه عشق و رویای من
تو بودی همه دین و دنیای من
دلم بی تو هرگز امیدی نداشت
امید دل ناشكیبای من
اگر شكوه ای با خدا می كنم من
تو را در دل خود دعا می كنم من
كه من بی تو هرگز نخواهم جهان را
پس از تو جهان را رها می كنم من
چرا همچو شادی برید از من
مگر جز محبت چه دید از من
به گردون برآرم چو دست دعا
به زاری بخواهد دلم از خدا
خداوندگارا ببخشای او را
#بهادر_یگانه
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

روزی دو نگهدارمش ار دل به بر آید
یک چند عزیز است کسی که از سفر آید
یک ناله شبی در غم او کردم و عمری است
کز هر طرفی نالۀ مرغ سحر آید
آن نخل که پروردمش از خون دل اکنون
بارش همه خونی است که از چشم تر آید
گفتم که قدت از چه نیامد به برم گفت
هرگز نشنیدی که سروی به بر آید
آزرده چنان است که با شوق وصالت
جان از تن زارم نتواند به در آید

#مجمر_زواره‌ای
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

از گلهای رنگارنگ 566
آهنگ: جواد معروفی
ترانه: سیمین بهبهانی
ای رقیب اگر یار او شدی همچو من مهربان شو
ترک او مگو، در وفای او، یک دل و یک زبان شو
آن که همچو جان می پرستمش آرزوی تو دارد
آن که بسته ام دل به موی او دیده سوی تو دارد

چو نشستی به خانه ی او، دگر از او بهانه مجو
به کنارش تو بمان، که گذشتم من از او
با آن افسونگر چون نوشی ساغر از من یاد آور

آن که در پی او چشم حسرت من خیره مانده به ره، رفت و یار تو شد
آن که بر دل من مانده داغ غمش بی خبر ز دلم غمگسار تو شد

گرچه بودم بسته‌ی مویش، بهره ز رویش نبردم و رفتم
هستی ام او بود و به دستت، هستی خود را سپردم و رفتم
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

آتش به دل مزن که دلم را قرار نیست
این بیقرار را به غم عشق کار نیست
بس کن زبان وسوسه در دل که بیش از این
سوز و گداز درخور این بیقرار نیست
افسون مخوان به وعده و پیغام آشتی
دانم دلت، چنان سخنت استوار نیست
بس داغ لاله دیدم از فتنه خزان
دیگر دلم به عشق گلی پایدار نیست
#مریم_ساوجی
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

امشب از آسمان دیده‌ی تو
روی شعرم ستاره می‌بارد
در زمستان دشت کاغذها
پنجه‌هایم جرقه می‌کارد

شعر دیوانه‌ی تب‌آلودم
شرمگین از شیار خواهش‌ها
پیکرش را دوباره می‌سوزد
عطش جاودان آتش‌ها

آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست

شب پر از قطره‌های الماس است
از سیاهی چرا هراسیدن
آنچه از شب به جای می‌ماند
عطر سکرآور گل یاس است

آه بگذار گم شوم در تو
کس نیابد دگر نشانه‌ی من
روح سوزان و آه مرطوبت
بوزد بر تن ترانه من

آه بگذار زین دریچه ی باز
خفته بر بال گرم رویاها
همره روزها سفر گیرم
بگریزم ز مرز دنیاها

دانی از زندگی چه می‌خواهم
من تو باشم.. تو.. پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو.. بار دیگر تو

آنچه در من نهفته دریایی ست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین طوفان
کاش یارای گفتنم باشد

بس که لبریزم از تو می‌خواهم
بروم در میان صحراها
سر بسایم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریاها

بس که لبریزم از تو می‌خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبک سایه ی تو آویزم

آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست

#فروغ_فرخزاد
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

از دوست داشتن
همایون شجریان ، بهاره بهاری
آهنگ: وحید پویان شعر: فروغ فرخزاد
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

چنان به موی تو آشفته‌ام، به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

دگر به روی کسم، دیده بر نمی‌باشد
خلیل من همه بت‌های آزری بشکست

مجال خواب نمی‌باشدم ز دستِ خیال
درِ سرای نشاید بر آشنایان بست

در قفس طلبد هر کجا گرفتاری‌ست
من از کمند تو تا زنده‌ام نخواهم جست

غلام دولت آنم که پای‌بند یکی‌ست
به جانبی متعلق شد از هزار برست

مطیع امر توام، گر دلم بخواهی سوخت
اسیر حکم توام، گر تنم بخواهی خست

نماز شام قیامت، به هوش باز آید
کسی که خورده بوَد مِی ز بامداد الست

نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران ز مِی و عارفان ز ساقی مست

اگر تو سروِ خرامان ز پای ننشینی
چه فتنه‌ها که بخیزد میان اهل نشست

برادران و بزرگان نصیحتم مکنید
که اختیار من از دست رفت و تیر از شست

حذر کنید ز باران دیدهٔ سعدی
که قطره سیل شود چون به یکدگر پیوست

خوش است نام تو بردن ولی دریغ بود
در این سخن که بخواهند برد دست به دست
#سعدی
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

#گلهای_رنگارنگ #مرضیه #ایرج #شور #ابوعطا

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 569 ب (شور، ابوعطا)
آهنگ: جواد لشگری
خواننده: مرضیه
ترانه: شاهزیدی
شبی كه مهمان تو بودم به شكوه ای لب نگشودم
كه شمع آن انجمن، نظر نبودش به من

آواز اول: مرضیه
سنتور: رضا ورزنده
غزل آواز: سعدی
چنان به موی تو آشفته‌ام، به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

آواز دوم: ایرج
تار: فرهنگ شریف
غزل آواز: حافظ
ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
کارِ چراغ خلوتیان باز درگرفت
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
کار چراغ خلوتیان باز درگرفت

آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت
وین پیر سالخورده جوانی ز سر گرفت

آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت
وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت

زنهار از آن عبارت شیرین دلفریب
گویی که پسته تو سخن در شکر گرفت

بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود
عیسی دمی خدا بفرستاد و برگرفت

هر سروقد که بر مه و خور حسن می‌فروخت
چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت

زین قصه هفت گنبد افلاک پرصداست
کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت

حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت
تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت

#حافط
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

#گلهای_رنگارنگ #مرضیه #ایرج #شور #ابوعطا

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 569 (شور، ابوعطا)
آهنگ: جواد لشگری
خواننده: مرضیه
ترانه: شاهزیدی
شبی كه مهمان تو بودم به شكوه ای لب نگشودم
@Musighar
آواز: ایرج
تار: فرهنگ شریف
غزل آواز: حافظ
ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت
کارِ چراغ خلوتیان باز درگرفت

Читать полностью…

موسیقار

از گلهای رنگارنگ 568
آهنگ: بهرام صمیمی
ترانه: بهادر یگانه
خدایا خدایا تو تنها گواهی
به جز مهربانی ندارم گناهی
تو دانی خدایا كه در این جهان
به جز درگه تو ندارم پناه
دلم گشته شمع شبستان غم
فروبرده سر در گریبان غم
تو بودی همه عشق و رویای من
تو بودی همه دین و دنیای من
دلم بی تو هرگز امیدی نداشت
امید دل ناشكیبای من
اگر شكوه ای با خدا می كنم من
تو را در دل خود دعا می كنم من
كه من بی تو هرگز نخواهم جهان را
پس از تو جهان را رها می كنم من
چرا همچو شادی برید از من
مگر جز محبت چه دید از من
به گردون برآرم چو دست دعا
به زاری بخواهد دلم از خدا
خداوندگارا ببخشای او را
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

بی خبر کاش درآید ز درم یار امشب
تا ز شادی بنهم جان سر این كار امشب
گر نهد خاك كف پای به چشم تر من
ریزم اندر قدمش لؤلؤ شهوار امشب
رنجه فرما قدم ای دوست به كاشانۀ من
تا به شكرانه كنم جان و سر ایثار امشب
ساقیا خیز و از آن بادۀ مستانۀ عشق
قدحی پُر بچشان بر من خَمّار امشب
عاقلان مژده كه دیوانۀ زنجیری باز
شده در حلقۀ آن طرّۀ طرّار امشب
#مریم_اشرفی
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

#گلهای_رنگارنگ #الهه #قوامی #دشتی

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 568 (دشتی)
آهنگ: بهرام صمیمی
خواننده: الهه
ترانه: بهادر یگانه
خدایا خدایا تو تنها گواهی
به جز مهربانی ندارم گناهی
@Musighar
آواز: قوامی
سنتور: رضا ورزنده
غزل آواز: مریم اشرفی
بی خبر کاش درآید ز درم یار امشب
تا ز شادی بنهم جان سر این كار امشب

Читать полностью…

موسیقار

از گلهای رنگارنگ 567
آهنگ از مهدی خالدی
ترانه از معینی کرمانشاهی:
خداوندا مرا شاید امتحان كردی
كه در دنیا رهایم بی‌همزبان كردی
اگر دردم دادی توانم ده
گرانبارم، صبر گرانم ده
به خاکت افتادم امانم ده
چه خواهی از من ای غم
چه سودی از هستی بردم
كه می‌بندی راهم هر دم
خداوندا سوزی به جانم ده
دلی فارغ از این جهانم ده
به خاك افتادم من امانم ده
نه سنگی تا یك دم شود بالین من
نه خوابی كه آساید دل مسكین من
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

از گلهای رنگارنگ 567
غزل آواز از مجمر زواره‌ای:
روزی دو نگهدارمش ار دل به بر آید
یک چند عزیز است کسی که از سفر آید
یک ناله شبی در غم او کردم و عمری است
که از هر طرفی نالۀ مرغ سحر آید
آن نخل که پروردمش از خون دل اکنون
بارش همه خونی است که از چشم تر آید
گفتم که قدت از چه نیامد به برم گفت
هرگز نشنیدی که سروی به بر آید
آزرده چنان است که با شوق وصالت
جان از تن زارم نتواند به در آید
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

خداوندا مرا شاید امتحان كردی
كه در دنیا رهایم بی‌همزبان كردی
اگر دردم دادی توانم ده
گرانبارم، صبر گرانم ده
به خاکت افتادم امانم ده
چه خواهی از من ای غم
چه سودی از هستی بردم
كه می‌بندی راهم هر دم
خداوندا سوزی به جانم ده
دلی فارغ از این جهانم ده
به خاك افتادم من امانم ده
نه سنگی تا یك دم شود بالین من
نه خوابی كه آساید دل مسكین من
#معینی_کرمانشاهی
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

#گلهای_رنگارنگ #شجریان #سیما_بینا #دشتی

گلهای رنگارنگ برنامه شماره 567 (دشتی)
آواز: شجریان
سه تار: احمد عبادی
غزل آواز: مجمر زواره ای
روزی دو نگهدارمش ار دل به بر آید
یک چند عزیز است کسی که از سفر آید
@Musighar
آهنگ: مهدی خالدی
خواننده: سیما بینا
ترانه: معینی کرمانشاهی
خداوندا مرا شاید امتحان كردی
كه در دنیا رهایم بی همزبان كردی

Читать полностью…

موسیقار

هر آن ناظر که منظوری ندارد
چراغ دولتش نوری ندارد
چه کار اندر بهشت آن مدعی را
که میل امروز با حوری ندارد؟
چه ذوق از ذکر پیدا آید آن را
که پنهان شوق مذکوری ندارد؟
میان عارفان صاحب‌نظر نیست
که خاطر پیش منظوری ندارد
اگر سیمرغی اندر دام زلفی
بماند تاب عصفوری ندارد
طبیب ما یکی نامهربان‌ست
که گویی هیچ رنجوری ندارد
ولیکن چون عسل بشناخت سعدی
فغان از دست زنبوری ندارد
#سعدی
@Musighar

Читать полностью…

موسیقار

ای رقیب اگر یار او شدی همچو من مهربان شو
ترک او مگو، در وفای او، یک دل و یک زبان شو
آن که همچو جان می پرستمش آرزوی تو دارد
آن که بسته ام دل به موی او دیده سوی تو دارد

چو نشستی به خانه ی او، دگر از او بهانه مجو
به کنارش تو بمان، که گذشتم من از او
با آن افسونگر چون نوشی ساغر از من یاد آور

آن که در پی او چشم حسرت من خیره مانده به ره، رفت و یار تو شد
آن که بر دل من مانده داغ غمش بی خبر ز دلم غمگسار تو شد

گرچه بودم بسته‌ی مویش، بهره ز رویش نبردم و رفتم
هستی ام او بود و به دستت، هستی خود را سپردم و رفتم
#سیمین_بهبهانی
@Musighar

Читать полностью…
Subscribe to a channel