mybookshelf1 | Unsorted

Telegram-канал mybookshelf1 - کتابخانه من 📚

2348

یک فنجان کتاب و انرژی مهمان ما باشید☕💐🌹

Subscribe to a channel

کتابخانه من 📚

         ما تا وقتی که در خوشبختی
        به سر می‌بریم به‌زحمت آن را
        احساس می‌کنیم،

          و فقط وقتی خوشبختی گذشت و  
                  ما به‌ عقب می‌نگریم
        ناگهان و گاه با تعجب حس می‌کنیم
              که چقدر خوشبخت بوده‌ایم...

کازانتزاکیس✍️
خوشبختی📖


📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

هر چیزی که به آن نیاز داری از تولد
درون تو بوده است...
در واقع تو به اینجا آمده ای تا آن را
به نمایش بگذاری...
تو قرار نیست چیزی بیاموزی فقط
باید "به یاد بیاوری" ...


نیل_دونالد_والش
آگاهی_رشد



📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

تازگی‌ها یاد گرفته‌ام بگویم «نه»، اول به‌عنوان یک مادر، بعد هم به‌ عنوان یک عضو باتجربه از جامعۀ طراحی. «نه» خیلی قدرت دارد.

وقتی بتوانی بگویی «نه»، ارزش پیدا می‌کنی. یاد گرفته‌ام که وقتی به بعضی از شغل‌ها و بعضی از جنبه‌های زندگی‌ام می‌گویم «نه»، زندگی‌ام متعادل‌تر می‌شود و حتی بعضی‌وقت‌ها زود پشت‌سرش پیشنهادهای ارزشمندتری به من می‌شود.



وقتی زنان بخواهند
#گریس_بانی



📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

شما ورودی های ذهن تان را کنترل می کنید
وقتی کسی در حق شما کار اشتباهی انجام می دهد، صدایی در درونتان می گوید:
«انتقام بگیر، از او کینه به دل بگیر، دیگر هرگز با او صحبت نکن»
نتیجه چنین تفکراتی، به وجود آمدن احساس بد و سپس اتفاقات بد دیگر در زندگی تان می باشد و در نهایت زندگی تان تلخ می شود.
اما یک فرکانس ذهنی دیگر وجود دارد که می توانید به آن گوش کنید:
«خداوند انتقام گیرنده من است. او بدی ها را برای من به خوبی ها تبدیل می کند. خداوند آنچه را که قرار بود به من آسیب برساند، به نفع من خواهد کرد».
این همان صدای پیروزی است.باید دور ذهنتان حصار بکشید.✨


❣️جول اوستین ✍️




📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

لورا: دوست دارم تو رویا فرو برم. موسیقی گوش کنم. و وقتی موسیقی گوش می‌کنم، صدای سکوت اطرافم رو بشنوم.

ژولین: و بعد؟

لورا: بعدشم دوست دارم کتاب بخونم، دیوانه‌ وار، تا تمام زندگی‌هایی رو که من نتونستم بشناسم تجربه کنم.

مهمانسرای دو دنیا 📖
#امانوئل_اشمیت 🖋

📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

دوبروفسکی سرگذشت دردناک جوانی است به نام ولادیمیر دوبروفسکی، که روح نجیب و بلندهمتی دارد و سرنوشت وادارش می‌کند که زندگی راهزنان را پیش گیرد...


دوبروفسکی 📖
#الکساندر_پوشکین 🖋


📚 @mybookshrlf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

آسمان تو چه رنگ است امروز ؟
آفتابی ست هوا،
یا گرفته ست هنوز؟


👤هوشنگ ابتهاج


📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

وقتی همه یک جور فکر می‌کنند،
در واقع هیچ کس فکر نمی‌کند!

👤 والتر لیپمن



📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

بعضی از آدم ها انگار از بهشت آمده اند...
یک جورِ عجیبی خوبند،
امن اند، آرام اند، دلنشین اند...
کنارشان می توانی خیلی راحت و بدونِ هیچ تکلّفی؛
خودت باشی!
من این آدم ها را دوست دارم،
آدم های شبیه تو!
که حالِ دنیایمان را خوب می کنند...


نرگس صرافیان طوفان🖋

📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

حالا که ما یاد گرفته‌ایم در هوا مثل یک پرنده پرواز کنیم و در دریا مثل یک ماهى شنا کنیم، فقط یک چیز باقى مانده یاد بگیریم.
اینکه مثل یک آدم
روى زمین زندگى کنیم...!

👤 جرج برنارد شاو



📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

❣️یه جایی " ایست " بده به خودت !

یک جایی از زندگی، بهتر است دست از سر خواندن تمام کتاب‌ها و متدهای روانشناسی و خویشتن‌شناسی و جامعه شناسی و ...بر‌داریم و خودمان را باتمام نقاط ضعف و قوتمان ،با تمام‌ زوایا و نیمه‌های پنهان و آشکار و تاریک و روشنِ وجودمان بپذیریم..
یک جایی از زندگی هست که باید ایستاد ..درد و رنج‌ و غم‌ها را، دلتنگی‌ها و حرمان‌ها را به آغوش کشید و دوستانه ادامه داد.پذیرش که اتفاق بیفتد همه چیز شیرین تر می‌شود و راه دشوار هم هموارتر..
پذیرش اینکه همه‌ی ما انسانیم و انسان هم مدام در معرض انواع آزمون و خطاست .اینکه باید با خودمان،آن درون طوفانی و پر از آشفتگی‌هامان کمی مهربان‌تر باشیم .
انگار بهتر است گاهی همه‌چیز را رها کرد و دقایقی چشم‌ها را بست و پرچم سفید صلح را بر سر درِ دنیایِ پر از تلاطم درون آویخت .گاهی باید از ایده‌آل‌ها فاصله گرفت و پذیرفت که هیچ‌گاه،هیچ چیزی کامل نیست..گاهی باید چشم‌ها را بست.. گاهی باید از زاویه‌ای‌ دیگر دید..

شقایق آسیایی🖋


📚 @mybookshlf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

هيچگاه زمين را نكاويدم و به جست‌وجوى لانه‌ى پرندگان نرفتم اما كتاب‌ها پرندگان و لانه‌هايم بودند، جانوران اهلى و اصطبل و روستايم بودند. كتابخانه همچون آينه جهان را در خود منعكس ميكرد ..


📖كلمات
🖋ژان پل سارتر

📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

📗📕📒📘📙

📎 pdf چشم دل بگشا



#کاترین_پاندر 🖋


📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

مهم نیست چقدر پر مشغله‌ ای،
باید زمانی برای کتاب ‌خواندن پیدا کنی
و یا اینکه
خود را در محاصره‌ ی نادانی خواهی دید ...


#کنفوسیوس 👤


📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

من هر روز صبح
به محض آنکه چشم هایم را باز می کنم
قبل از شروع زندگی روزانه
رویاهایم را بررسی می‌کنم
تا بتوانم از آن راهنمایی برای زندگیم بیابم
و درهای جهان نوینی از درک و فهم
به روی خود بگشایم
و از این طریق، در جهان بیداری
به سوی آرامش و موفقیت پیش بروم

📖 خواب‌های الهام بخش
🖋 روفیا نعمتیان



📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

بابا لنگ دراز عزیزم
از تو آموختم زندگی چیزهایی نیست که جمع میکنیم،
زندگی قلب هایی است که جذب میکنیم...


بابا لنگ دراز 📕
#جین_وبستر ✍️


@mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

با افرادی معاشرت کنید که عادت‌هایی دارند که دوست دارید خودتان داشته باشید! انسان‌ها با هم رشد می‌کنند.

📒 خرده عادت ها
✍🏻 #جیمز_کلییر

📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

عادت کرده ایم هر روز دوش بگیریم، اما یادمان می‌رود که ذهن ‌مان هم به دوش نیاز دارد. گاهی با یک غزل حافظ می‌توان دوش ذهنی گرفت و خوابید. یک شعر از فروغ، تکه ای از بیهقی، صفحه‌ای از مزامیر، عبارتی از گراهام گرین، جمله‌ای از شکسپیر، خطی از نیما، ولی غافلیم.
شبانه روز چقدر خبر و گزارش و مطلب آشغال می‌تپانیم توی کله‌مان؟ بعد هم با همان کله‌ی بادکرده به رختخواب می‌رویم و توقع داریم در خواب پدربزرگمان را ببینیم که یک گلابی پوست کنده و با لبخند می‌گوید بفرما !

👤زنده یاد عباس معروفی 🥀

📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

ماجرای آخرین دیدار سایه از خانه اش... 🥀


📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

دوبروفسکی
#الکساندر_پوشکین


📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

هیچ وقت در مورد هیچ چیز نمی‌تونی کاملاً مطمئن باشی. فقط باید شجاعتشو داشته باشی تا اون کاری رو که فکر می‌کنی درسته انجام بدی. ممکنه بعدها بفهمی که اشتباه کردی ولی لااقل آنچه را که فکر می‌کردی درسته انجام دادی و این مهمه.

شور زندگی📖
#ایروینگ_استون 🖋

📚 @manvaketabha

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

هرقدر زودتر گذشته را فراموش کنیم،
بیشتر باید نگرانِ آینده باشیم...!

📖 کمونیسم رفت ما ماندیم و حتی خندیدیم
🖋 اسلاونکا دراکولیچ



📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

شخصی دعوی خدایی می‌کرد. او را پیش خلیفه بردند. او را گفتند:
"پارسال یکی اینجا دعوی پیغمبری می‌کرد، او را بکشتند."
گفت: "نیک کرده‌اند، که او را من نفرستاده بودم."

عبید زاکانی 🖋



📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

انسانِ احمق چون کسبِ دانش کند،
دانشمندِ احمق می‌شود...!

👤 مونتنی



📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

از دل شر و بدی, خوبی‌های بسیاری برایم حاصل شد. با سکوت, سرکوب نکردن چیزها, عطف توجه و پذیرفتن واقعیت, یعنی پذیرفتن چیزها به همان شکل که هستند و نه به شکلی که من می‌خواهم, دانشی غیرمعمول نصیبم شد و نیرویی غیرمعمول‌تر به دست آوردم که تا پیش از این به خیالم نیز در نمی‌آمد. همواره فکر می‌کردم وقتی چیزی را بپذیریم, به نحوی مقهور آن می‌شویم. معلومم شد که به هیچ وجه اینطور نیست و تنها با پذیرش چیزهاست که می‌توان تصوری از آنها حاصل کرد و دیدگاهی نسبت به آنها داشت. حال قصد دارم به بازی زندگی بپردازم و پذیرای هر آنچه باشم که بر سر راهم قرار می‌گیرد, حال خوب باشد یا بد و روشنی باشد یا ظلمت. می‌دانم اینها همواره در تبدیل و تبدّل‌اند. بدین‌سان, طبیعت خود را نیز با ابعاد مثبت و منفی‌اش می‌پذیرم. اینطور است که همه چیز برایم زنده‌تر می‌شود. چه بی‌خرد بودم! چقدر تلاش کردم تا به اجبار, همه چیز را آنطور کنم که فکر می‌کردم باید باشد!

#یونگ

📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

در این زندگی ما همگی تنها در جستجوی یک چیز هستیم: سرشار شدن و پُرشدن از زندگی - دریافتنِ بوسه‌ی نوری بر قلب خاکستری‌مان، شناختنِ لطافتِ عشقی بی‌زوال. زنده بودن یعنی دیده شدن، ورود به انوارِ نگاهی پر مهر.
هیچ‌کس از این قانون نمی‌گریزد حتی خداوند که ذاتا بیرون از قلمرو قانون است، زیرا خود، ذاتِ مفروضِ همه‌چیز است ..

📖جشنی بر بلندی‌ها
🖋کریستین بوبن

📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

معرفی کتاب 📕

این رمان دربارهٔ چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو است که زادگاهش را در اندلس ترک می‌کند و به شمال آفریقا می‌رود تا گنجی مدفون را در حوالی اهرام مصر پیدا کند. در این راه، با زنی کولی، مردی که خودش را پادشاه می‌داند، و یک کیمیاگر آشنا می‌شود و عاشق فاطمه، دختر صحرا می‌شود. همهٔ این افراد، سانتیاگو را در مسیر جست و جویش هدایت می‌کنند. هیچ کس نمی‌داند این گنج چیست و آیا سانتیاگو می‌تواند بر موانع راهش در صحرا غلبه کند؟
*این کتاب یکی از کتاب هاییست که هرکس حداقل یکبار باید بخواند...*

📖 #کیمیاگر
👤پائولوکوئلیو


📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

این کتاب برای آن دسته از افرادی نوشته شده است که مشتاقانه به دنبال راهی برای خروج از بن‌بست‌های اقتصادی، عاطفی و یا معنوی در زندگی خود هستند.

📖 چشم دل بگشا
🖋 #کاترین_پاندر

📚 @m‌ybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

محبت را همه می توانند حس کنند
زبانیست که
ناشنوایان می توانند بشنوند
و نابینایان می توانند آن را ببینند

🖋 مارک تواین



📚 @mybookshelf1

Читать полностью…

کتابخانه من 📚

مارکوس، میدونی تنها راهی که میشه فهمید یک نفر رو چقدر دوست داری چیه؟
+ نه
- اینه که از دستش بدی

📖 پرونده هری کِبِر
🖋 ژوئل دیکر



📚 @mybookshelf1

Читать полностью…
Subscribe to a channel