nabz_e_shear | Unsorted

Telegram-канал nabz_e_shear - ┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

162170

یه خط شعر برا بیوت :)))) .

Subscribe to a channel

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

در راه او نشستیم چندان‌ که خاک‌ گشتیم
زین بیشتر چه باشد صبرآزمایی ما

#بیدل_دهلوی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅


ما را ز تو غیر از توتمنایی نیست
از دوست به جز دوست نمی‌باید خواست

#رهی_معیری
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅


با خيالت خواب در چشمم نمى‌گيرد قرار

خواب مى‌داند كه راهِ سيل، جاىِ خواب نيست

#سلمان_ساوجی
@Nabz_e_shear

دانلود فونت این طرح ⭐️

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅


در هرچه دیده‌ام، تو پدیدار بوده‌ای
ای نانموده رخ که چه بسیار بوده‌ای

#اوحدی_مراغه‌ای
@Nabz_e_shear
دانلود فونت این طرح ⭐️

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

💭
منزل به جز از گوشه‌ی ویرانه نداریم
ما خانه‌خرابان خبر از خانه نداریم
...
صبحی نشود شام که ما بر سرِ زلفی
صد زخمِ نمایان به دل از شانه نداریم

#شاپور_تهرانی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

🔖
هوا گرم است و حوصله‌ی مباحثه نیست
من غمگینم
و همین که بادی خنک به صورتم بوزد
هر حرفی را
قبول می‌کنم

#حسین_صفا
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅


گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی
دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را

#سعدی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

آخر ای صبح جگر‌سوختگان رخ بنمای
که مرا بی‌ تو ملال از مه و پروین بگرفت

#خواجوی_کرمانی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

شبی که ساغر می، می‌زنی به ساغر غیر
همین که یاد دل خون ما کنی کافی‌ست

#فاضل_نظری
📕نیست
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅


دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
رخ فرسوده‌ی زردم غم صفرای تو دارد

#مولانا
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

ای روزگار از چه کسی می‌توان گرفت
تاوان این جوانی از دست رفته را؟

#مجید_ترکابادی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

هرشب دل پر خونم بر خاک درت افتد
تا بو که چو روز آید بر وی گذرت افتد

#عطار
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

از دل اغیار درد عاشقی جستن خطاست
گنج را نتوان طلب کردن به جز ویرانه‌‌یی

#فخری‌_هروی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅


شکایت‌نامه‌ی ما سنگ را در گریه می‌آرد
مهیای گرستن شو، دگر مکتوب ما بگشا

#صائب_تبریزی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅


هوا را گر بیفشارند باغِ غنچه خواهد شد
ز بس بوسیده‌ام لب‌های معشوق خیالی را

#محمد_سهرابی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

من و تو مثل درختان نیمه‌جان بودیم
کنار زندگی و مرگ توأمان بودیم

نه شوق داشتن آفتاب داشته‌ایم
نه فکر بارشی از سوی آسمان بودیم

اگرچه باد بهاری به سوی ما نوزید
همیشه خالی از اندیشه‌ی خزان بودیم

چقدر راز مگو حک شده‌ست بر تن‌مان
چقدر دفتر امضای عاشقان بودیم

به شاخه‌شاخه‌ی هم با سکوت تن دادیم
برای هم همه‌ی عمر باغبان بودیم

#محمدحسن_جمشیدی
📕طراح صحنه
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

هرجا غمی‌ست بر دل من می‌کند دچار
دانسته روزگار که مرد تحمّلم...

#طالب_آملی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

داغی که بوسه‌ی تو به لب‌های ما نهاد
یادش به خیر و خاطره‌اش جاودانه باد

بر من ببخش گاه چنان دوست دارمت
کز یاد می‌برم که مرا برده‌ای ز یاد

دردا چنان که عمر و دریغا چنین که مرگ
از من گرفت مهلت و مهلت به من نداد

ما را فریب دادی و جای گلایه نیست
ما زودباوریم و تو دلّال اعتماد

صبرم کفاف این همه غم را نمی‌دهد
سرمایه‌ام کم است و بد‌هکاری‌ام زیاد

#فاضل_نظری
📕اکنون/ #تراضی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

با دلِ دیوانه‌ام گاهی مدارا می‌کنی
گوشه‌ چشمی به من داری و حاشا می‌کنی

ماهی افتاده بر خاکم کنار پای تو
هرچه در خون می‌تپم تنها تماشا می‌کنی

چشم از زیبایی خود برنمی‌داری، ولی
دست‌ِکم آیینه‌ها را نیز زیبا می‌کنی

عشق می‌جویی اگر چون دیگران ترکم مکن
در چنین ویرانه‌هایی گنج پیدا می‌کنی

من به میل خود به پایت سر نهادم، جان بخواه
جان به قربانت! چرا این پا و آن پا می‌کنی؟

#علی_مقیمی
📕جایگاه شهود/ #خانه_متروک
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

قاصدک‌های پریشان را که با خود باد برد
با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد برد

ای که می‌پرسی چرا نامی ز ما باقی نماند
سیل وقتی خانه‌ای را برد از بنیاد برد

عشق می‌بازم که غیر از باختن در عشق نیست
در نبردی این‌چنین هرکس به خاک افتاد برد

شور شیرین تو را نازم که بعد از قرن‌ها
هر که لاف عشق زد، نامی هم از فرهاد برد

جای رنجش نیست از دنیا که این تاراجگر
هرچه برد از آنچه روزی خود به دستم  داد برد

در قمار دوستی جز رازداری شرط نیست
هر که در میخانه از مستی نزد فریاد برد

#فاضل_نظری
📕کتاب/ #تاراجگر
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

من بگردم گرد آن یاری که می‌گردد پی‌ام •••

#مولانا
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

بی وفایی شد جواب مهربانی؛ حیف شد
خواستی از پای آهو بند بگشایی؛ گریخت

#فاضل_نظری
📕وجود
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

🎙شعرخوانی #علی_مقیمی
📕جایگاه شهود/ #تایید_نظر
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

نشسته‌ام که در آیی به منزلی که ندارم
تو را چگونه بخواند دلم؟ دلی که ندارم

#محمد_سهرابی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

📝

به لاف عاشقی نتوان ز خیل عشق‌بازان شد
جگر پرخون و دل پردرد و دل‌افگار می‌باید

#اهلی‌_شیرازی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅


بس‌که بی روی تو خجلت‌ کرد خرمن زندگی
بر حریفان مرگ دشوارست بر من زندگی

#بیدل_دهلوی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

اگرچه یاد ندارم که دفعه‌ی چندم
مرا شکستی و... آه از نگاه این مردم!

به گیسوان پریشان خود نگاه بکن
که شرح حال من است این کلاف سردرگم!

حکایت منِ دور از تو مانده، این‌گونه‌ست:
خمار و خسته‌ام و نیست قطره‌ای در خُم!

همیشه عطر تو بی‌تاب کرده جانم را
چنان که باد بپیچد به خوشه‌ی گندم

به سر هوای تو دارم، خدا گواه من است
اگر رسیده نمازم به رکعت پنجم!

#حسین_دهلوی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

من زنده‌ام
به رغم این‌که درد را احساس نمی‌کنم...

                               •••••••••

أنا حي بالرغم من أنني لا أشعر بالألم...

شاعر: #محمود_درویش [ فلسطین، ۲۰۰۸-۱۹۴۱ ]

■ترجمه : #احمد_دریس
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

بیا که بر سر کویت بساط چهره‌ی ماست
به جای خاک که در زیر پایت افکنده‌ست

خیال روی تو بیخ امید بنشانده‌ست
بلای عشق تو بنیاد صبر برکنده‌ست

عجب در آن که تو مجموع و گر قیاس کنی
به زیر هر خم مویت دلی پراکند است

اگر برهنه نباشی که شخص بنمایی
گمان برند که پیراهنت گل آکند است

ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
چه دست‌ها که ز دست تو بر خداوند است

#سعدی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…

┅ঈ نبض شعر‌ ঈ┅

چگونه این همه دل داده‌ام، نمی‌دانم
دچار عاشقی‌ام، ساده‌ام، نمی‌دانم

چه شد که محو تماشای گام‌هات شدم
کجا به راه تو افتاده‌ام نمی‌دانم

به شوق آتش تو پرگشوده‌ام ای عشق
برای سوختن آماده‌ام نمی‌دانم

رسیده‌ام به تو، از خود گذشته‌ام، شاید
هنوز اول این جاده‌ام نمی‌دانم

تویی که آمده‌ای، رفته‌ای، برایت من
چقدر دست تکان داده‌ام، نمی‌دانم

#محمدسعید_میرزایی
@Nabz_e_shear

Читать полностью…
Subscribe to a channel