تمام زندگی ام صرف شعر گفتن شد از آن زمان که شنیدم تو شعر می خوانی عباس_رازقی
یه روزی با واقعیت تصــادف می کنی
همون لحظه رویــات می میره
@nabzeshear
آسمان همچو صفحه دل من
روشن از جلوه های مهتابست
امشب از خواب خوش گریزانم
که خیال تو خوشتر از خوابست
#فروغ_فرخزاد
@nabzeshear
ای در آمیخته با هر کسی از راه رسید
میتوان از تو فقط دور شد و آه کشید
پرچم صلح برافراشتهام بر سر خویش
نه یکی بلکه به اندازهی موهای سفید
سالها مثل درختی که دم نجاریست
وقت روشن شدن ارّه وجودم لرزید
ناهماهنگی تقدیر نشان داد به من
به تقاضای خود اصرار نباید ورزید
شب کوتاه وصالت به گمان شد سپری
دست در زلف تو نابرده دو تا صبح دمید
من از آن کوچ که باید بروی کشته شوی
زنده برگشتم و انگیزهی پرواز پرید
تلخی وصل ندارد کم از اندوه فراق
شادی بلبل از آن است كه بو کرد و نچید
مقصد آنگونه که گفتند به ما روشن نیست
دوستان! نیمهی راهید اگر برگردید
#کاظم_بهمنی
@nabzeshear
و تو رفتی و هنوز ،
سالهاست که در گوش من آرام،
آرام ،خش خِش گام ِ تو
تکرار کنان ،
می دهد آزارم
#حميد_مصدق
@nabzeshear
من از دست کمانداران ابرو
نمییارم گذر کردن به هر سو
دو چشمم خیره ماند از روشنایی
ندانم قرص خورشید است یا رو
#سعدی
#درود_صبح_بخیر
@nabzeshear
یک بار نقابِ خندهی من را هم
بردار و ببین چهقدر دلتنگ توام...
#مهرنگار_خلیقی
@nabzeshear
زندگی بوی خوش نسترن است
بوی یاسی است که
گل کرده به دیوار
نگاهِ من و تو...
زندگی خاطره است،
زندگی خنده یک شاپرک است
بر گل ناز،
زندگی رقص دل انگیز،
خطوط لب توست
زندگی شیرین است...
سلام صبح زیباتون به خیر🍃
#سهراب_سپهری
@nabzeshear
گفتند چشمانت را درویش کن
بی چاره ها خبر ندارند
چشمانش درویشم کرد
#علی_قهرمانی
@nabzeshear
چمدانت را بیهوده نبند!
هیچ قطاری
برای بردن زنی که عاشق است هنوز
توقف نمیکند!
#رضا_کاظمی
@nabzeshear
شعر آمد و تو آمدی و خط به خط به خط
اسمِ تو را نوشتم و باران گذاشتم
با طعمِ قهوه ای که نخوردم کنارِ تو
بر ذهنِ میزِ خسته دو فنجان گذاشتم
#اصغر_معاذی
@nabzeshear
ابر میآمد به چشم از دور اما دود بود
آنچه اشک شوق دیدی گریهی بدرود بود
بوسه با لبخند تیری کارگرتر میشود
خنجری خوردم در آغوشت که زهر آلود بود
گر چه باید سیب میافتاد روزی از درخت
باز هم قدری برای دل بریدن زود بود
از جهان غیر از زیان چیزی ندیدم،روزگار
آنچه کم میکرد بیش از آنچه میافزود بود
ساقی قسمت قرارش عدل بود اما چرا
هر که را دیدم ز سهم خویش ناخشنود بود
هر که با ما بود ما را عاقبت تنها گذاشت
چاکر عشقم که هر جا نامی از ما بود،بود
#فاضل_نظری
@nabzeshear
هیچ سیگاری
نبودنت را گردن نگرفت
هیچ کافه ای
فنجان فراموشی دستم نداد
خودت بگو
نبودت را چگونه بمیرم ؟!
#جلال_حاجی_زاده
@nabzeshear
من چای را با دارچین دوست دارم،
قهوه را با شکر،
و تــورا با تمام تلخی،
و شیرینی ات...
#حمید_رها
@nabzeshear
مانـدهام
کدام یک واقعی تر است...!
خوابی که تو
درونش هستی یا
بیداری هایی که نیستی...
#آرتا_قربانی
@nabzeshear
گرفتارم به دام عشق زیبا روی بد خویی
که نتوان گفت در بالای چشمش هست ابرویی
#خوشدل_تهرانی
@nabzeshear
از نوشتن خستهام ای ڪاش روزی می رسیـد،
تا درِ گوشــــت بگویم عشــــــــقِ من ، صبحت بخیــر...
@nabzeshear
و حادثه تو بودی
بعد از تو
همه اتفاق اند...اتفاق
#لیلا_مقدس
@nabzeshear
برو که وسوسههای زمانه بسیارست
برای توبه شکستن بهانه بسیارست
به هرکجا که دلت خواست پر بزن! آری
برای چلچلهها آشیانه بسیارست
برای خندهی تو چشم نکتهبین کم نیست
برای گریهی من نیز شانه بسیارست
مرا بهانهب شادی کم است! با اینحال
هنوز دلخوشی کودکانه بسیارست
به هرطرف که نظر میکنم شمایل توست
نشانههای خدای یگانه بسیارست
مرا رها کن و در بند من مباش و برو
برای مرغ گرفتار، دانه بسیارست
#احسان_انصاری
@nabzeshear
عطرِ تو شعرِ بلندی ست رها در همه سو..
#مهدی_فرجی
@nabzeshear
در جهان هرگز مشو.....
بازیچهی دسٺ ڪسی....
ٺا نیفتد رایگان قلبٺ....
به دست نا ڪسی....
#صائب_تبریزی
@nabzeshear
تصمیمهایی مانده از دوران کبری
تصمیم دارم کلِشان را من بگیرم!
من یوسف قرنم، زلیخا! خاطرت تخت
اینبار میخواهم خودم گردن بگیرم...
#امید_صباغ_نو
@nabzeshear
می ترسم در آغوش بگیرمت
دوست نداشته باشی
بروی
از خواب بپرم..!
#آبا_عابدین
@nabzeshear
تنهایے یڪ درختم
و جز اینم هنرے نیست
ڪہ آشیانِ تو باشم…
#احمد_شاملو
@nabzeshear
🕊می توان عاشق بود
به همین آسانی...
من خودم
چند سالی ست که عاشق هستم
عاشق برگ درخت
عاشق بوی طربناک چمن
عاشق رقص شقایق در باد
عاشق گندم شاد!
آری
می توان عاشق بود
مردم شهر ولی می گویند
عشق یعنی رخ زیبای نگار!
عشق یعنی خلوتی با یک یار!
یا به قول خواجه
عشق یعنی لحظه ی بوس و کنار!
من نمی دانم چیست
اینکه این مردم گویند....
من نه یاری نه نگاری نه کناری دارم....
عشق را اما من
با تمام دل خود می فهمم!
عشق یعنی رنگ زیبای انار
#حورا_دری
@nabzeshear
قول داد که امشب
به خوابم می آید
حالا
از شوق اینکه قرار است
در رویا ببوسمش
خوابم نمی برد ... !
#علی_سلطانی
@nabzeshear
لبش شیرین و حرفش تلخ و چشمش مست و قلبش سنگ
درشت و نرم را آمیخته با خیر و شر دارد
به یاد اولین بیت از کتاب خواجه افتادم
شروع عشق شیرین است و بعدش درد سر دارد
#بهمن_صباغ_زاده
@nabzeshear
از باد مرا بوی تو آمد امروز
شکرانهٔ آن به باد دادم دل را
#مولانا
@nabzeshear
نرگس مست تو را باز خماری دگر است
می نماید که در اندیشه کاری دگر است
آهوی چشم تو امروز شکار دگری است
نه چو هر روز بدنبال شکاری دگر است
در گلستان تو نارنج و ترنج آمده بار
در بهشت رخت امروز بهاری دگر است
بر نگاهت صف مژگان که آورده شکست
که سراسیمه زهر سو بکناری دگر است
نرگست لاله صفت لاله تو نرگس وار
گشته تا جلوه گه لاله عذاری دگر است
آهوی مست تو را هر که در افکنده بدام
غمزه نرگس او شیر شکاری دگر است
شانه دندان بجگر داشت که جز باد صبا
حلقه زلف تو را حلقه شماری دگر است
جام می نیز از این غصه دلش خون شده بود
که لبت جز لب او بر لب یاری دگر است
از نی و چنگ شنیدم که همه شب در بزم
سر زلفت بکف باده گساری دگر است
تو بدین سنگدلی عاشق زار که شدی
که بهر گوشه تو را عاشق زاری دگر است
بر رخ و زلف تو از گرد ره کیست غبار
که مرا بر دل از این غصه غباری دگر است
دوش می گفت حبیبی بتعنت به حبیب
که نگار تو گرفتار نگاری دگر است
#میرزا_حبیب_خراسانی
@nabzeshear
گویی عشق در نرسیدن است
تلخی اش هم همین است
نرسیدن
دوری و تمام ِ فاصله ها
من تو را دوست دارم تو دیگری را
دیگری من را دوست دارد، من دیگری را
من تو را دوست دارم، تو من را
اما نمی شود،همه چیز محکم می ایستد که نشود.
سال بلوا
#عباس_معروفی
@nabzeshear