nabzeshear | Unsorted

Telegram-канал nabzeshear - نبض شعر

2400

تمام زندگی ام صرف شعر گفتن شد از آن زمان که شنیدم تو شعر می خوانی ‌‌‌عباس_رازقی ‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌

Subscribe to a channel

نبض شعر

#شبتون_رویایی

Читать полностью…

نبض شعر

‌یه روزی با واقعیت تصــادف می کنی

همون لحظه رویــات می میره


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

آسمان همچو صفحه دل من
روشن از جلوه های مهتابست
امشب از خواب خوش گریزانم
که خیال تو خوشتر از خوابست


#فروغ_فرخزاد


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

ای در آمیخته با هر کسی از راه رسید
می‌توان از تو فقط دور شد و آه کشید

پرچم صلح برافراشته‌ام بر سر خویش
نه یکی بلکه به اندازه‌ی موهای سفید

سال‌ها مثل درختی که دم نجاری‌ست
وقت روشن شدن ارّه وجودم لرزید

ناهماهنگی تقدیر نشان داد به من
به تقاضای خود اصرار نباید ورزید

شب کوتاه وصالت به گمان شد سپری
دست در زلف تو نابرده دو تا صبح دمید

من از آن کوچ که باید بروی کشته شوی
زنده برگشتم و انگیزه‌ی پرواز پرید

تلخی وصل ندارد کم از اندوه فراق
شادی بلبل از آن است كه بو کرد و نچید

مقصد آنگونه که گفتند به ما روشن نیست
دوستان! نیمه‌ی راهید اگر برگردید



#کاظم_بهمنی


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر




و تو رفتی و هنوز ،
سالهاست که در گوش من آرام،
آرام ،خش خِش گام ِ تو
تکرار کنان ،
می دهد آزارم

#حميد_مصدق


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

من از دست کمانداران ابرو
نمی‌یارم گذر کردن به هر سو

دو چشمم خیره ماند از روشنایی
ندانم قرص خورشید است یا رو



#سعدی


#درود_صبح_بخیر


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

یک بار نقابِ خنده‌ی من را هم
بردار و ببین چه‌قدر دلتنگ توام...

#مهرنگار_خلیقی



@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

زندگی بوی خوش نسترن است
بوی یاسی است که
گل کرده به دیوار
نگاهِ من و تو...
زندگی خاطره است،
زندگی خنده یک شاپرک است
بر گل ناز،
زندگی رقص دل انگیز،
خطوط لب توست
زندگی شیرین است...

سلام صبح زیباتون به خیر🍃
       
#سهراب_سپهری


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

گفتند چشمانت را درویش کن
بی چاره ها خبر ندارند
چشمانش درویشم کرد


#علی_قهرمانی


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

چمدانت را بیهوده نبند!
هیچ قطاری
برای بردن زنی که عاشق است هنوز
توقف نمی‌کند!

#رضا_کاظمی


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

شعر آمد و تو آمدی و خط به خط به خط
اسمِ تو را نوشتم و باران گذاشتم

با طعمِ قهوه ای که نخوردم کنارِ تو
بر ذهنِ میزِ خسته دو فنجان گذاشتم

#اصغر_معاذی

@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

ابر می‌آمد به چشم از دور اما دود بود
آنچه اشک شوق دیدی گریه‌ی بدرود بود

بوسه با لبخند تیری کارگرتر می‌شود
خنجری خوردم در آغوشت که زهر آلود بود

گر چه باید سیب می‌افتاد روزی از درخت
باز هم قدری برای دل ‌بریدن زود بود

از جهان غیر از زیان چیزی ندیدم،روزگار
آنچه کم می‌کرد بیش از آنچه می‌افزود بود

ساقی قسمت قرارش عدل بود اما چرا
هر که را دیدم ز سهم خویش ناخشنود بود

هر که با ما بود ما را عاقبت تنها گذاشت
چاکر عشقم که هر جا نامی از ما بود،بود



#فاضل_نظری


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

هیچ سیگاری
نبودنت را گردن نگرفت
هیچ کافه ای
فنجان فراموشی دستم نداد
خودت بگو
نبودت را چگونه بمیرم ؟!



#جلال_حاجی_زاده


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

من چای را  با دارچین دوست دارم،
قهوه را با شکر،

و تــورا با تمام تلخی،
و شیرینی ات...

#حمید_رها
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

مانـده‌ام
  کدام یک واقعی تر است...!

  خوابی که تو
  درونش هستی یا
  بیداری هایی که نیستی...


 
#آرتا_قربانی


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

گرفتارم به دام عشق زیبا روی بد خویی

که نتوان گفت در بالای چشمش هست ابرویی


#خوشدل_تهرانی


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

‌از نوشتن خسته‌ام ای ڪاش روزی می رسیـد،

تا درِ گوشــــت بگویم عشــــــــقِ من ، صبحت بخیــر...


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

و حادثه تو بودی
بعد از تو
همه اتفاق اند...اتفاق



#لیلا_مقدس


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

برو که وسوسه‌های زمانه بسیارست
برای توبه شکستن بهانه بسیارست

به هرکجا که دلت خواست پر بزن! آری
برای چلچله‌ها آشیانه بسیارست

برای خنده‌ی تو چشم نکته‌بین کم نیست
برای گریه‌ی من نیز شانه بسیارست

مرا بهانه‌ب شادی کم است! با این‌حال
هنوز دلخوشی کودکانه بسیارست

به هرطرف که نظر می‌کنم شمایل توست
نشانه‌های خدای یگانه بسیارست

مرا رها کن و در بند من مباش و برو
برای مرغ گرفتار، دانه بسیارست

#احسان_انصاری

@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

عطرِ تو شعرِ بلندی ست رها در همه سو..

#مهدی_فرجی

@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

در جهان هرگز مشو.....
                 بازیچه‌ی دسٺ ڪسی....

ٺا نیفتد رایگان قلبٺ....
                   به دست نا ڪسی....


#صائب_تبریزی


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

تصمیم‌هایی مانده از دوران کبری
تصمیم دارم کل‌ِشان را من بگیرم!

من یوسف قرنم، زلیخا! خاطرت تخت
این‌بار میخواهم خودم گردن بگیرم...

#امید_صباغ‌_نو


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

می ترسم در آغوش بگیرمت
دوست نداشته باشی
بروی
از خواب بپرم..!


#آبا_عابدین


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر




تنهایے یڪ درختم
و جز اینم هنرے نیست
ڪہ آشیانِ تو باشم…

#احمد_شاملو


‌@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

🕊می توان عاشق بود
به همین آسانی...
من خودم
چند سالی ست که عاشق هستم
عاشق برگ درخت
عاشق بوی طربناک چمن
عاشق رقص شقایق در باد
عاشق گندم شاد!
آری
می توان عاشق بود
مردم شهر ولی می گویند
عشق یعنی رخ زیبای نگار!
عشق یعنی خلوتی با یک یار!
یا به قول خواجه
عشق یعنی لحظه ی بوس و کنار!
من نمی دانم چیست
اینکه این مردم گویند....
من نه یاری نه نگاری نه کناری دارم....
عشق را اما من
با تمام دل خود می فهمم!
عشق یعنی رنگ زیبای انار‍‍

#حورا_دری


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

قول داد که امشب
به خوابم می آید
حالا
از شوق اینکه قرار است
در رویا ببوسمش
خوابم نمی برد ... !


#علی_سلطانی


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

لبش شیرین و حرفش تلخ و چشمش مست و قلبش سنگ
درشت و نرم را آمیخته با خیر و شر دارد

به یاد اولین بیت از کتاب خواجه افتادم

شروع عشق شیرین است و بعدش درد سر دارد


#بهمن_صباغ_زاده

@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

از باد مرا بوی تو آمد امروز

شکرانهٔ آن به باد دادم دل را

#مولانا


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

نرگس مست تو را باز خماری دگر است
می نماید که در اندیشه کاری دگر است

آهوی چشم تو امروز شکار دگری است
نه چو هر روز بدنبال شکاری دگر است

در گلستان تو نارنج و ترنج آمده بار
در بهشت رخت امروز بهاری دگر است

بر نگاهت صف مژگان که آورده شکست
که سراسیمه زهر سو بکناری دگر است

نرگست لاله صفت لاله تو نرگس وار
گشته تا جلوه گه لاله عذاری دگر است

آهوی مست تو را هر که در افکنده بدام
غمزه نرگس او شیر شکاری دگر است

شانه دندان بجگر داشت که جز باد صبا
حلقه زلف تو را حلقه شماری دگر است

جام می نیز از این غصه دلش خون شده بود
که لبت جز لب او بر لب یاری دگر است

از نی و چنگ شنیدم که همه شب در بزم
سر زلفت بکف باده گساری دگر است

تو بدین سنگدلی عاشق زار که شدی
که بهر گوشه تو را عاشق زاری دگر است

بر رخ و زلف تو از گرد ره کیست غبار
که مرا بر دل از این غصه غباری دگر است

دوش می گفت حبیبی بتعنت به حبیب
که نگار تو گرفتار نگاری دگر است



#میرزا_حبیب_خراسانی


@nabzeshear

Читать полностью…

نبض شعر

گویی عشق در نرسیدن است
تلخی اش هم همین است
نرسیدن
دوری و تمام ِ فاصله ها
من تو را دوست دارم تو دیگری را
دیگری من را دوست دارد، من دیگری را
من تو را دوست دارم، تو من را
اما نمی شود،همه چیز محکم می ایستد که نشود.


سال بلوا
#عباس_معروفی


@nabzeshear

Читать полностью…
Subscribe to a channel