📨نقد الـحاد و آتئیسمـ 🔵علم و دین 🔵شبهات 🔵مقالات علمی اینستا instagram.com/_u/naghde_elhad سایت: در دست طراحی ارتباط: @vale_h 🗒 کتابخانه @motale_gram 🔴کانال تقابُل استدلال (رسوایی ملحدین) 🔜 @Estedlale_ma
⚠️ نکتهای در باب انسان و حقیقتِ آن در اندیشه سهروردی
🔸 در اندیشه شیخ اشراق، انسان حقیقتی اصیل از عوالم انوار دارد اما به ظلمتی گرفتار آمده است. حلقه وصل شرق هستی یعنی عالم الاه و عقول و غرب هستی که عالم ماده است، نفس انسانی است. حقیقت انسانی از عالم نور به عالم ظلمت کشیده شده است. سهروردی این را هبوط مینامد.
🔹انسانی که اصل خودش از آنجاست و به غرب هستی آمده و در ظلمت بدن گرفتار آمده و اصل خود را فراموش کرده، چنین ادبیاتی را شیخ اشراق هبوط میداند. حال چه باید کرد؟! راه رهایی چیست؟! شیخ اشراق تعبیر به رجعت و «بازگشت به وطن» دارد. راه رهایی از این دام این است که انسان دست به تجرد بزند.
🔸گاهی اوقات در زندگی، مسالهای برای ما پیش میآید که یاد وطن میافتیم و متوجه میشویم سنخ ما، سنخ دیگری است. در این موقع است که احساس غربت زنده میشود. به تعبیر شیخ اشراق، این حقیقت تذکار است. در رساله غربت غربیه، به انبیاء اشاره دارد. انبیاء آمدند تا ما را به یاد وطن بیاندازند. این تذکار موجب میشود که انسان به ولوله و اضطراب شود و شور بازگشت به وطن را در جان او میاندازد. فلسفه وجودی در این دنیا آمدن انسان این نیست که به فراموشی تن بدهد. برای رهایی به حبل الهی چنگ بزنید و ریاضت قدسی را شروع کنید. در نهایت به نورالانوار میرسید.
نقد الحاد و آتئیسمـ
@Naghde_elhad
https://b2n.ir/243296
میلادِ بهانه خلقلتِ عالم
حضرت محمد مصطفی سلام الله علیه بر تمام آزدگان جهان مبارک.
.
✋ تکرار مکررات، بس کن!
✍️ پاسخ هایی اجمالی به کتاب «نقد قرآن دکتر سها»
(قسمت ششم)
۶. بىنظمى
این بهانهگیر از عدم نظم در میان آیات قرآن سخن مىگوید: مطالب قرآن به صورت تکه تکه و غیر مرتبط پشت سر هم قرار گرفته… چینش مطالب نه بر اساس موضوع و نه بر اساس تاریخ نزول است.
📙پاسخ:
قرآن یک کتاب کلاسیک نیست که موضوعاتى را در نظر گرفته باشد و آن را در ابواب و فصول مختلف نگاشته و سپس یک فهرست به آن اضافه کرده باشد، بلکه کتابى است که طى ۲۳ سال بر اساس نیازهاى گوناگون در زمانهاى مختلف نازل شده است؛ مثلاً یک روز جنگ بدر و روز دیگر جنگ احد و زمانى دیگر جنگ احزاب است؛ یک روز مردم از مسائل مربوط به نکاح و طلاق، روز دیگر از مسائل مربوط به رباخوارى و بالاخره روزى از صلح و جنگ سؤال مىکردند که خداوند جوابهاى مناسب به هر کدام را در آیات مربوط به خود بیان فرموده است. بنابراین قرآن مجموعه مسائلى است که در حوادث مختلف و در پاسخ به سؤالها و نیازهاى گوناگون نازل شده است و کاتبان وحى آنها را جمعآورى کرده و پشت سر هم قرار دادهاند بى آنکه تاریخ نزول نوشته شود و اى بسا میان نزول آیاتى درباره موضوعى و آیات دیگر درباره موضوع دیگر هفتهها فاصله شده باشد.
فرض کنید دولتى سر کار آمد در طى چندین سال عمر خود بخشنامههاى مختلفى در باره مسائل مختلف مربوط به وزارتخانهها صادر کرده در یکى بحث از مسائل اقتصادى در دیگرى بحث از سلامت در یکى بحث از سیاست خارجى و در دیگرى بحث از آموزش و پرورش است حال اگر همه این بخشنامهها را جمع کنند به صورت کتابى در آید و کسى ایراد کند چرا کتابى است داراى مسائل مختلف غیر مرتبط؟ آیا بر چنین کسى نمىخندند؟!
#نقد_قرآن_دکتر_سها
نقد الحاد و آتئیسمـْـ
@Naghde_elhad
📝 فلاسفه به چه درد میخورند؟
👤 سید حسن اسلامی اردکانی
در پی مطلبی درباره «دیدن» بودم. سالها قبل خوانده بودمش. یادم آمد که در کتاب پرسشهای زندگی نوشته فرناندو سوتِر (ترجمه عباس مخبر، تهران، طرح نو، 1384، 340ص) آن را دیدهام. کتاب را بعد از سالها برداشتم و سریع مطلبم را یافتم. اما دلم نیامد کتاب را زمین بگذارم، دوباره شروع کردم به خواندن بخشهایی از آن. با آنکه همه مباحث برایم آشنا بود، شیوه طرح بحث این فیلسوف اسپانیایی را پسندیدم.
فرناندو سوتر، استاد فلسفه و اخلاق و فعال فرهنگی و اجتماعی صاحبنامی است. هدفش در این کتاب آشتی دادن نسل جوان و گریزان از تفکر و تفلسف به فلسفهورزی به معنای دقیق آن است. با این نگاه، وی اول نقدی متوجه پارهای کتابهای مقدماتی فلسفه میکند. این کتابها گویی راهنمای مسابقات دوچرخهسواری هستند که در آن شما لیستی از قهرمانان و جامهایی که بردهاند، میخوانید. حال آنکه هدفْ آموختن فلسفهورزی است. به همین سبب، ادامه میدهد: «آنچه من در پی آن هستم، یاد دادن دوچرخهسواری است» در نتیجه خواننده نیز باید با مربی خود رکاب بزند. این رکاب زدن به او تمرین اندیشیدن و بیان اندیشههای خود و گفتوگو کردن را خواهد آموخت و حاصلش آن است که در گفتوگو تنها تسلیم قوت استدلال شود، نه زور.
با این نگاه به فلسفه، وی در 11 بخش مهمترین ایدههای فلسفی را تحلیل میکند، شیوه تامل کردن در اینگونه مسائل را تعلیم میدهد و اهمیت فلسفه را برای زندگی معاصر و جوامع مدرن بازگو میکند. فلسفه مباحث انتزاعی و دور از زندگی را دنبال نمیکند. به همین مسائلی که اطراف ما را گرفته است و از کنار آنها بیتوجه میگذریم میپردازد و اهمیت آنها را نشان میدهد. برای مثال، چرا ما به دیگران نیازمندیم؟ آیا بهتر نبود هر کسی در دنیای خودش باشد و کسی را با او کاری نباشد؟ کدام زندگی ارزشمند و شایسته زیستن است؟ چگونه میتوان در عمر کوتاه خود بهترین زندگی را برای خود فراهم آورد؟ آیا تقدیر ما به دست دیگران است یا این ما هستیم که آن را میسازیم؟
اینها دغدغه همه کسانی است که دمی فراغت پیدا میکنند تا به خود و کار و بار خویش بنگرند. به نوشته سوتِر فلسفه مجموعهای از جزمیات یا تعلیم جزماندیشی نیست، بلکه «کار فلسفه تامل درباره فرهنگی است که در آن زندگی میکنیم و معنای عینی و ذهنیی که این فرهنگ میتواند برای ما داشته باشد». فلسفه نوعی فعالیت فکری و نظری است و فیلسوفان باید این را تعلیم دهند. آنها معلم هستند و مانند هر معلمی نیازمند دانش و مهارت کافی.
سخنان آنها وحی منزل نیست، آنها دانای کل نیستند، تفاوتشان با دیگران در سماجت فکری، دقت نظری و روشمندی در تحلیل مسائل است. فلاسفه فاقد معرفت ذاتی درباره مسائل هستند، آنها با اطلاعاتی که به دست میآورند میتوانند آنها را خوب تحلیل کنند و برای مثال، اگر به موزهها نروند، رمان نخوانند و فیلم نبینند، نمیتوانند درباره زیباییشناسی صحبت کنند.
با این همه، سوتر اشاره میکند که ژان فرانسوا رِوِل در مقاله معروف «فلاسفه به چه درد میخورند؟» به دامهای سر راه فلسفهورزان میپردازد و به آنها هشدار میدهد. مهمترین اشکالی که به فلاسفه گرفته میشود، زبان بیش از حد فنی و دشواریاب آنها است.
بخشی از این ایرادها بجا است. برای برخی مدعیان، فلسفه نقابی است برای تمایز و تشخص و گاه پنهان کردن ناتوانی خویش. گاه نیز فلسفه از نظر این کسان نوعی دانش اشرافی و مستلزم نوعی نهانروشی است که با روح فلسفه فاصلهها دارد.
فیلسوف واقعی کسی است که میتواند مسائل پیچیده فلسفی را به زبانی همگانی بیان کند، درست کاری که سقراط و افلاطون میکردند. به همین دلیل تعهد حرفهای حکم میکند بتوانیم بحثهای فیلسوفانه خود را- نه فقط به زبان فنی- که به زبان سادهتری بیان کنیم.
کمترین فایده فلاسفه آن است که به دیگران آموزش میدهند چگونه به جای استفاده از مشت و لگد، از منطق و زبان استفاده کنند، و چسان به جای منطق زور، زور منطق را به کارگیرند. در جامعهای که فرهنگ گفتوگو، وفاق، تعامل و همکنشی در آن بیرمق است، این کاری خُرد نیست.
نقد الحاد و آتئیسم
@Naghde_elhad
⚠️ کوالیا (تجربه پدیداری)
👤 ترجمه: مهدی همازاده
در این ویدیو یکی از چالشیترین مسائل را در مقابلِ تئوریهای ماتریالیستیِ فلسفه ذهن یعنی "مسئله آگاهی" را با دوبله فارسی میبینید.
@Naghde_elhad
📖 بررسی نقش دین در علم
📝 دکتر مهدی گلشنی
چکیده:
در این مقاله نخست به اختصار دیدگاه های مختلف درباره رابطه علم و دین ارائه می گردد و سپس با اتخاذ این دیدگاه که علم در طول دین است، جهان بینی دینی (توحیدی) به عنوان زمینه اصلی فعالیت علمی مشخص میگردد و در پرتو آن، نقش دین در علم در چهار زمینه اصلی ذیل معرفی میشود:
۱. فراهم کردن پیش فرض های متافیزیکی برای علم؛
۲. ارائه چهارچوبی معرفت شناختی، گسترده تر از معرفت شناسی پوزیتیویستی؛
۳. تبیین مسائل قابل طرح برای دانشمندان که علم از پاسخ به آنها ناتوان است
۴. ارشاد در جهت کاربردهای درست علم و جلوگیری از کاربرد های تخریبی آن.
@Naghd_elhad
#Ref
مقاله «آگاهی و جایگاه آن در طبیعت»، به قلم دیوید چالمرز.
یکی از بهترین نگاشتهها در رد مسئله فیزیکالیسم در موضوع فلسفه ذهن.
#OnTheMind
@Naghde_elhad
#سـخنرانی_ڪوتاه
🗣 سخنران:حجت الاسلام معاونیان
✨احسان بی نظیر
👥 #حکایتے شیرین
از احسان امام حسن مجتبی
(علیه السلام)
⭕️ «عن نجیح قال:
رایت الحسن بن علی علیه السلام یاکل و بین یدیه کلب کلما الک لقمه طرح للکلب مثلها فقلت له: یا بن رسول الله الا ارجم هذا الکلب عن طعامک؟ قال: دعه انی لاستحیی من الله ان یکون ذو روح ینظر فی وجهی و انا آکل ثم لا اطعمه.»
👈 نجیح گوید:
دیدم امام حسن علیه السلام غذا میخورد و سگی مقابلش بود هر لقمه ای که حضرت میل می فرمود لقمه ای نیز برای سگ می انداخت عرض کردم: ای فرزند پیامبر آیا این سگ را برانم؟
🌕 فرمود: رهایش کن از خدا حیا دارم که طعامی بخورم و جانداری مقابلم ایستاده باشد و به آن غذا ندهم.
📘 مسند امام مجتبی،ص 130.
🆔 @Naghde_elhad
☑️ گفت و گوی علیرضا امتیاز با سیدحسن اسلامی درباره چالش های الهیاتی نظریه تکامل و پاسخ های دینی
بخش اول :
https://m.aparat.com/v/B1pQK
بخش دوم :
https://m.aparat.com/v/TSROv
-برایِ رسم خطوط کلی درباره داروینیسم مفید میباشد.
نقد الحاد و آتئیسمـ
@Naghde_elhad
📹 ببینید| قسمت اول مجموعه «شرور و بلاها، چرایی و وظیفهی ما»:
1️⃣ منشأ این شُرور و بلاها چیست؟
#کرونا
#کم_حجم
نقد الحاد و آتئیسمـْ
@Naghde_elhad
♦️ بلاها و شرور، زمینه امتحانهای جدید
🔰 مقالهای به قلم #آیت_الله_مصباح_یزدی
🔹️مقاله «بلاها و شرور، زمینه امتحانهای جدید»، حاصل سه جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ از «آیت الله مصباح یزدی» است که در اسفند ماه سال ۱۳۹۸ و پس از شیوع بیماری #کرونا در کشور، ایراد شده است.
🔹️ایشان در ابتدا به این نکته اشاره میکنند که درباره بلایا و شرور میتوان از دو جهت نظری و عملی بحث کرد.
🔹️بدین معنا که یکبار میخواهیم بدانیم که اساسا با توجه به علم و حکمت پروردگار، وجود بلاها چه توجیه و فلسفهای دارد؛ بار دیگر میخواهیم تشخیص دهیم که زمان وقوع بلاها، بیماریها و حوادث و به تعبیر دیگر، شرور، به عنوان یک فرد مسلمان و مومن، چه واکنشی باید از خود نشان دهیم.
🔹️به عبارت دیگر، در این موقعیت انسان از جهت قلبی آیا باید نسبت به این حوادث راضی یا ناراضی باشیم و از نظر ظاهری و اعمال جوارحی، چه عکس العملی از خود بروز دهیم؟
نقد الحاد و آتئیسمـْ
@Naghde_elhad
آیا مایلید در این کانال علاوه بر کتب علمی، رمان و کتاب داستانی هم برایتان معرفی نماییم؟
anonymous poll
بله حتماً – 461
👍👍👍👍👍👍👍 51%
نه اصلا – 435
👍👍👍👍👍👍👍 49%
👥 896 people voted so far.
⚠️ آيا دموكراسى غربى، در جامعه اسلامى مىتواند اجرا شود؟
در ابتدا ببينيم دموكراسى، به چه معناست و چگونه در غرب به وجود آمد.
دموكراسى به معناى حكومت مردم بر مردم يا «مردم سالارى» است. دموكراسى جديد در غرب، هنگامى شروع شد كه متدينين غربى متوجه شدند آئينى كه به نام مسيحيت در دست آنهاست، كارآيى و قابليت آن را ندارد كه در تمام جنبههاى زندگى انسان بويژه در زندگى اجتماعى نقش داشته باشد و قانونگذارى نمايد. از اين رو مشكل را بدينگونه حل كردند كه حوزه كاربرد دين و حكمرانى خدا محدود به زندگى فردى انسان و چگونگى رابطه او با خدا باشد.
آنها حاكميت دين را در مسائل اجتماعى و سياسى نپذيرفتند به عبارت سادهتر، دين كارش اين شد كه بگويد: نماز بخوان؛ دعا بكن؛ توبه و مناجات بنما؛ و اما اينكه بگويد حكومت چگونه بايد باشد، سياست چيست، قضاوت كدام است و يا نظامهاى ارزشى جامعه بر چه مبنايى است، ربطى به دين ندارد و به صلاح خداست كه در اين مسائل مهم بشر دخالت نكند!
بدين ترتيب دنياى غرب، تكليف خود را با دين مسيحيت كه تحريف شده بود، روشن كرد و در مسائل سياسى و اجتماعى و اقتصادى خيال خود را از خدا راحت كرد. آنگاه اين مسأله براى مغرب زمین مطرح شد كه پس از گرفتن حكومت از دست خدا، آن را به چه كسى بسپاريم؟ متفكران غربى به دو راه حل رسيدند:
نخست آنكه حكومت به دست يك نفر سپرده شود و او مطابق ميل خود با مردم رفتار كند. اين شيوه را «ديكتاتورى» ناميدند.
راه حل دوم: آنكه حكومت را به دست مردم بسپارند؛ مردمى كه بالغ هستند و مىتوانند مصلحت و مفسده خود را تشخيص دهند و مطابق با رأى خود، قانون وضع كنند و يا هر چه را دوست دارند تصويب كنند يا تغيير دهند.
براساس اين نظريه، ملاک خوب و بد، خواست مردم است. خوب و بد مفاهيمى اعتبارىاند كه تابع سليقه مردماند و ما در عالم واقع و در حقيقت، خوب و بدى نداريم. اگر مردم يك روز گفتند فلان عمل خوب است، آن عمل خوب مىشود، ولى نه براى هميشه، بلكه تا وقتى مردم بخواهند؛ اگر روز بعد گفتند: همان عمل بد است، آن كار بد مىشود باز هم نه براى هميشه.
بنابراين، ما خوب و بد حقيقى و عينى نداريم، اينها مفاهيمى اعتبارى و ساخته و پرداخته خود مردماند، غربىها اين شيوه را كه متكّى بر رأى مردم بود، دموكراسى ناميدند.
هنگامى كه آنها حل مشكل حكومت را منحصر در اين دو راه يافتند، به اين نتيجه رسيدند كه حكومت دموكراسى و آزاد، بر حكومت فاشيستى و ديكتاتورى رجحان دارد. آنها يكدل و يكصدا شدند و فرياد زدند: درود بر دموكراسى درود بر آزادى و بدين ترتيب دموكراسى در دنياى غرب رواج يافت و روز به روز بر ارج و قرب آن افزوده گشت، تا آنجا كه هم اكنون به عنوان ارمغان دنياى غرب به كشورهاى ديگر صادر شده، در مملكت ما نيز شعار برخى از روشنفكرنماها گرديده است.
غافل از آنكه دموكراسى غربى، زاييده تفكر جدايى دين از سياست است و هيچگاه نمىتواند با اسلام همسو گردد. زيرا همانگونه كه بيان شد؛ در غرب ابتدا فرض كردند دين (مسیحیت تحریف شده ابتر) نبايد در عرصه مسائل حكومتى و سياسى دخالت كند، آنگاه ناچار شدند حكومت را به دست مردم بسيارند، تا گرفتار ديكتاتورى نشوند.
نقد الحاد و آتئیسمــْ
@Naghde_elhad
📙 بخوانید| نظریه طراح هوشمند و چالشهایِ پیش روی نظریههای مقابلش
در این نوشتار کوتاه گزارشی از تقریر مدعای تنظیم ظریف در هستی و انتقاداتی بر نظریه تصادف و نظریه همه چیز و جهانهای موازی را میخوانید.
تهیه شده در مجموعه نقد الحاد و آتئیسمـ
@Naghde_elhad
چرا این قدر به دنبال تفریح و گشت و گذار هستیم؟ چرا از تنهایی فراری میباشیم؟
✍️مصطفی ملکیان
🔸 چرا اين قدر تفريح و گشت و گذار مي کنيم؟ چرا در زندگي انسان مدرن، تفريح جايگاهي دارد که در زندگي انسان سنّتي ندارد؟ براي اين که انسان مدرن نميتواند با خودش تفريح کند. يعني هروقت به خودش رجوع مي کند از خودش بدش مي آيد. باغي در درون خودش ندارد که اگر ده سال هم مسافرت نرود هيچ وقت حوصله اش سر نرود.
🔹 آدمي که تفكّر معنوي عميقي دارد، اگر صد سال هم مسافرت نرود يك لحظه نمي گويد حوصله ام سر رفت. چون دائماً مشغول سير در يك باغ دروني است. وقتي ما باغ دروني نداريم بايد برويم باغهاي بيروني را ببينيم. آدمي که خودش را نمي تواند تماشا کند چاره اي جز اين ندارد که برود و بيرون از خودش را تماشا کند.
🔸 اشخاص معنوي آن قدر درون خودشان چيزهای نو کشف مي کنند و چيزهاي بسيارِ شاد کننده، اميدوارکننده و آرامش بخش میيابند که هيچ وقت به سير و مسافرت بيروني احتياج پيدا نمي کنند. بنابراين يكي از دلايلي که ما اين قدر به مسافرت و تفريح نيازمنديم، اين است که ما انسان هاي معنویای نيستيم.
🔹 هر چه انسان معنوي تر باشد، کمتر احتياج پيدا می کند به اين که منظره و تابلو را عوض کند، اين است که انسان جديد تابلوهای خانه اش را هم بايد هر از چند مدّت عوض کند، مبلمان خانه اش را هم و... چون بعد از مدّتي اينها ديگر نمي توانند او را از خودش به بيرون از خودش عطف توجّه دهند. اگر همه ما شبيه مولوي بوديم مسافرتهايمان هم بسيار کاهش پيدا مي کرد.
نقد الحاد و آتئیسمـْـ
@Naghde_elhad
⚠️ جنونِ تکنولوژی
-مارتین هایدگر
موج بالا رونده انقلاب فناوری میتواند چنان برای انسان، جذاب، فریبا، خیره کننده و اغواگر باشد که تفکر حسابگرانه، روزی به عنوان تنها روش تفکر، پذیرفته و اعمال شود.
توانایی ما برای تفکر عمیق که جوهره انسانی ما را شکل میدهد، احتمالا قربانی پیشرفت رو به جلو میشود. پیشرفت پرهیاهویِ فناوری، مثل رسیدن لوکوموتیو به ایستگاه، میتواند برداشتها، افکار و احساسات ما را که فقط از طریق تامل و تفکر ایجاد میشود، دچار فرسایش کند. جنون فناوری این تهدید را در بر دارد که خودش را همه جا تثبیت کند.
Martin Heidegger, Discourse on thinking, New York, 56.
@Naghde_elhad
⚠️ کرونا، چالشِ دین یا علم؟
✍️ ابوذر رجبی دکتر
نوشتار پیش رو را با دقت تمام خوانده و با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
نقد الحاد و آتئیسمـ
@Naghde_elhad
✅ آیا آنطور که نیچه می گوید؛ واقعا خدا مرده است؟!
منظور نیچه از اینکه میگوید خدا مرده است چیست؟
آیا نیچه راجع به عدم وجود خدا اصلا سخنی گفته؟
▪️ سابجکتیو" ذهنی
▪️ ابجکتیو " عینی
🆔 @Naghde_elhad
.
⚠️ مسئله کیفیاتِ ذهنی در فلسفه ذهن
مسئله "کیفیات ذهنی" ( qualia ) در ببن متفکران و فیلسوفان حوزه فلسفه ذهن و آگاهی، همچنان محل بحث و مناقشه است. مسئله ای که دیوید چالمرز نیز از آن با عنوان مسئله دشوار آگاهی یا "آگاهی پدیداری" یاد می کند.
تذکر معنایِ برخی مفاهیم:
🔺 کیفیات ذهنی ( Qualia ):
مفهوم "کیفیات ذهنی" به معنای آن طور که چیزها به نظر ما می رسند (📖 ر.ک: دنت،1988،ص381) می باشد به عبارت دیگر کیفیت ذهنی، تجربه حقیقی و شخصیِ چیزهاست و به ویژگی های کیفی یا احساسی وضعیت ذهن اشاره می کند. به عنوان مثال تجربه مستقیم رنگ، درد، بو، خشم و ... مثال هایی از کیفیات ذهنی می باشد. در ادامه آزمون فرنک جکسن می تواند در روشن کردن این مفهوم یاری دهنده باشد:
فرنک جکسن(1982) آزمونی را مطرح می کند که در آن شخصی به نام ماری از ابتدای تولدش در اتاق سیاه و سفیدی زندگی می کند. او از طریق مجلات سیاه و سفید، تلویزیون سیاه و سفید و ... همه دانستنی های فیزیکی مربوط به رنگ ها را می داند (به عبارت دیگر او در مورد رنگ، کلیه اطلاعات را به صورت طول موج های مختلف الکترومغناطیسی و اینکه چگونه موج از جسم منعکس می شود و بر شبکیه چشم او نقش می بندد در اختیار دارد) اما هرگز دیدن هیچ رنگی را تجربه نکرده است (فرض کنید حتی رنگ پوست بدن خودش را هم ندیده است). اما لحظه ای را در نظر بگیرید که ماری از اتاق بیرون می آید. در این لحظه ماری چشمش به آسمان آبی رنگ می افتد و به او گفته می شود که این رنگ آبی است. احتمالا ماری با خود می گوید: "آهان! پس آبی چنین رنگی است". در واقع کیفیتی از رنگ آبی در او پدیدار می شود که البته فقط این کیفیت برای او قابل دریافت است.
🔻 حالات ذهنی( Mental states )
هر کدام از رفتارهای ما به اموری از قبیل باور، میل، امید، ترس، خشم، خوشحالی و غیره وابسته اند. برای مثال:
"فرهاد به بالای کوه نمی رود زیرا از ارتفاع می ترسد" در اینجا نرفتن به بالای کوه مبتنی بر دلیلی است: باور بر اینکه که کوه ارتفاع زیادی دارد و ترس از ارتفاع. باور در اینجا به عنوان یک حالت ذهنی (گزاره ای) است که به وسیله آن رفتار فرهاد تبیین می شود.
در یک تقسیم بندی شاید بتوان سه نوع حالات ذهنی را از هم تفکیک کرد: پدیداری، گزاره ای و ادراکی. هنگامی که دردی را احساس می کنیم حالت ذهنی "پدیداری" بر ما عارض می شود در واقع صحبت از نوعی "کیفیت ذهنی" است که مورد تجربه شخصِ خاص تجربه کننده است. همچنین هنگامی که باوری در ما شکل می گیرد که دارای محتوایی است که در نتیجهی استدلال و استنباط فکری به دست آمده است، حالت ذهنی "گزاره ای" بر ما عارض می شود. مثلا هنگامی که من باور دارم که خورشید بعد از میلیون ها سال واکنش های اتمی و تولید گرما سرانجام انرژی خود را از دست می دهد و نابود می شود در اینجا ما بدون هیچ گونه حالت ذهنی پدیداری و عارض شدن کیفیتی و با استفاده از استنباط و استدلال به این باور رسیده ایم و محتوای این باور، همان نتیجهی استدلال و استنباط ما یعنی نابود شدن خورشید است که معمولا بعد از حرف " که" میاید و به آن محتوای گزاره ای می گویند.
اما حالات ذهنی "ادراکی" به حالاتی گفته می شود که علاوه بر اینکه کیفیت ذهنی مانند درد، مزه، بو یا دیدنِ یک صحنه یا منظره یا ... بر ما حاکم می شود، به آن کیفیت ذهنی باور پیدا می کنیم.
مثلا هنگامی که می گوییم باور دارم که این غذا مزه خوبی دارد از جهتی شبیه حالات ذهنی گزارهای دارای حالت ذهنی از باور هستیم و از جهتی دیگر این باور ما دارای کیفیتی پدیداری مانند حالات ذهنی پدیداری است که مورد تجربهی شخص خاص تجربه کننده (فاعل شناسا) است. به عبارت دیگر شخص به کیفیت ذهنی که بر او عارض شده است باور دارد و به باور خود به صورت پدیداری آگاه است.
در برخی منابع، آگاهی را متناسب با سه نوع حالات ذهنی قید شده به سه دسته تقسیم می کنند:
آگاهی پدیداری، آگاهی گزاره ای و آگاهی ادراکی
نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که آگاهیِ گزارهای و ادراکی نوعی از آگاهی است که در سطح بالاتری از آگاهیِ پدیداری حاصل می شود. در مرحلهی آگاهیِ پدیداری به نوعی ما در مرحله ای از تمایز و در یک سطح پایین آگاهی قرار داریم و یک حالت ناآگاهانه ای وجود دارد که هنوز وارد مرحلهی حالت آگاهانه نشده است.
در واقع شاید ساختار مغز خود به صورت ناآگاهانه طی فرایند های عصبی ای برای ما عملیات تفکیک یا تمایز و پدیدارسازی را ایجاد می کند و در سطح بالاتر، ادراک آگاهانه نسبت به این پدیدارها شکل می گیرد که در نهایت منجر به ایجاد آگاهی گزاره ای و ادراکی می شود.
در ادامه به تعریف مفهوم "ادرک حسی" خواهیم پرداخت.
#فلسفه_ذهن
@Naghde_elhad
بسم الله
حجم عظیمی از پیام ها و تشکرها و پیگیریهای شما به دست ما رسید. امیدواریم بتوانیم پاسخ این همه محبت بیکرانِ شما را با فعالیتهای عمیق و دقیق پاسخ گوییم. از این تریبون دست و پیشانیِ شما را بوسیده و طلب دعای خیر برای مردم عزیزِ ایران را خواستاریم.
با تشکر
ادمین مجموعه نقد الحاد و آتئیسم
رضا اسکندری
✍🏻 منظور از پایان فلسفه چیست؟
تکامل فلسفه یا مرگ آن، چنانچه استیفن هاوکینگ و جناب نیری مدعی هستند (البته آن ها با استناد به این مقاله ی هایدگر چنین سخنی را نمی گویند یعنی مراد آن ها این نیست که هایدگر منظورش مرگ فلسفه است اما برخی این پایان فلسفه را به معنای اتمام آن در نظر گرفته اند، مراد ما آن گروه و نیز تعریضی بر دیدگاه هاوکینگز می باشد)
هایدگر در مقاله ی پایان فلسفه دو سوال اساسی طرح می کند؛
1. What does it mean that philosophy in the present age has entered its
final stage?
2. What task is reserved for thinking at the end of philosophy
1_ مفهوم اینکه فلسفه در عصر حاضر به مرحله نهایی خودگام نهاده چیست؟
2_ چه وظیفه دیگری برای تفکر در پایان فلسفه ذخیره شده است؟
برخی گمان کرده اند که پایان فلسه یعنی فلسلفه عمرش را داده است به استیفن هاوکینگ و دکتر نیری، در صورتی که خود هایدگر توضیح میدهد که منظور از پایان فلسفه، مرگ فلسفه نیست، اگر شما دقت کرده باشید end در انگلیسی هم فقط به معنای پایان یعنی اتمام نیست بلکه به معانی دیگری مثل غایت نیز به کار رفته است، اما هایدگر در اینجا منظورش تکمیل و به تکامل رسیدن فلسفه است و نه مرگ فلسفه، هایدگر در مقاله ی پایان فلسفه می گوید؛
The old meaning of the word “end” means the same as place:“from one end to the
other” means from one place to the other. The end of philosophy is the place, that place
in which the whole of philosophy’s history is gathered in its most extreme possibility.
End as completion means this gathering.
در این جا هایدگر توضیح میدهد که؛ معنی قدیمی واژه «پایان» همان «جایگاه»است؛ از یک پایان به سوی پایانی دیگر به همان معنی از یک جایگاه به سوی جایگاهی دیگر است. پایان فلسفه یک جایگاه است. جایگاهی که در آن جایگاه، کل تاریخ فلسفه، نهاییترین امکاناتش را گردآوری کرده است. پایان به عنوان کامل شدن، معنی و مفهوم این گردآوری است.
او در جایی دیگر از این مقاله یعنی چند پاراگراف پیش تر می گوید؛
What is meant by the talk about the end of philosophy? We understand the end of
something all too easily in the negative sense as a mere stopping, as the lack of
continuation, perhaps even as decline and impotence. In contrast, what we say about
the end of philosophy means the completion of metaphysics.
وقتی درباره فرجام و پایان فلسفه صحبت میشود، چه مفهومی مراد است؟ ما انتها و پایان هر چیزی را به آسانی در مفهوم منفی آن به عنوان توقف کامل یا عدم تداوم درک میکنیم و حتی به معنی نقصان و ناتوانی تغبیر مینماییم. بر عکس این مفهوم، آنچه که ما درباره خاتمه و پایان فلسفه میگوییم به معنی «کامل شدن» متافیزیک است!
این کجا و مرگ فلسفه کجا ؟
@Naghde_elhad
🔹 پیچیدگی باورنکردنی برای پیدایش اولین سلول!
- احتمال ایجاد تصادفیِ فقط یک پروتئین چقدر است؟
- آیا می دانید که احتمال پیدایش ساده ترین شکل حیات به صورت طبیعی بسیار نزدیک به صفر هست؟ اگر پاسختان خیر هست، حتما این کلیپ را با شرح جذاب «دکتر استوارت واکویچز» استاد ریاضیات دانشگاه آلبرتای کانادا دیده و با دوستان خود به اشتراک بگذارید ..
+ حتما در ادامه راجع به درصدِ احتمالاتِ ایجاد تصادفیِ فقط یک پروتئین ساده، سخن خواهیم گفت ...
منتظر بمانید..
📽 ترجمه و زیر نویس: تیم پژوهشیِ نقد الحـاد و آتئیسمـْ
@Naghde_elhad
همسران پیامبر!
✍علی طبیعت پور
۱. پیامبر تا ٢٥ سالگی مجرد است و به گواهی تمام اسناد و متون تاریخی در کل این ٢٥ سال دوران نوجوانی و جوانی در نهایت پاکدامنی و قداست زندگی میکند. گویی در این دوران وی رهبانیّت اختیار کرده است.
۲. پیامبر در ٢٥ سالگی با «خدیجه» که «بیش از ١٠ سال» از وی بزرگتر است ازدواج میکند و تا وفات وی، ٢٥ سال، تنها همسر پیامبر، خدیجه است. اینک پیامبر ٥٠ ساله میباشد.
۳. پیامبر تا ٣ سال در سوگ حضرت خدیجه است و همسری اختیار نمیکند،
اینک پیامبر ٥٣ ساله است.
۴. پیامبر در ٥٣ سالگی با «سوده بنتزمعهبنقیس» که ٥٠ ساله، شویمرده و بدونسرپرست است، ازدواج میکند و تا ٣ سال تنها همسر پیامبر سوده میباشد.
۵. اینک رسول خدا ٥٦ ساله است. وی فقط هفتسال دیگر در این دنیای خاکی خواهد بود.
۶. پیامبر در هفتسال آخر حیات خود ١١ همسر دیگر برمیگزیند که تعدادی از آنان به دلیل کهولتِ سن فوت میکنند.
۷. تمامی پرسشهایی که در مورد همسران پیامبر مطرح است در مورد همین هفتسال آخر زندگی پیامبر است.
🔺 چند نکته در مورد این هفتسال:
-یکم: این هفتسال از پر مشغلهترین دوران حیات پیامبر است. مشکلات داخلی مدینه، چون اختلافهای اوس و خزرج، مهاجر و انصار، یهودیان داخل مدینه با مسلمین از یک طرف، و تربیت مردم تازه مسلمان این شهر، یکی از صدها مشکلات پیامبر در این هفتسال است. در شرایطی که مدینه هر لحظه در معرض هجوم قبایل اطراف است، لاجرم پیامبر و یارانش مدام در حال آمادهباش جنگیاند.
-دوم: در این هفتسال قوای جسمانی پیامبر در اثر پیری و بیماری، روز به روز در حال تحلیل رفتن است.
-سوم: تعدادی از این زنان، شویمرده و یا بیسرپرست هستند که از مکّه یا شهرهای دیگر به مدینه پناهنده، و یا فرستاده شدهاند. لذا در مدینه از حمایت اقوام خود نیز بیبهرهاند.
سوده بنتزمعه، زینب بنتخزیمة، امسلمه، ماریه قبطیه اینچنیناند.
-چهارم: مابقی این زنان، دختران سران قبایل ذی نفوذی بودند که پیامبر با این ازدواجها، هوشمندانه روابط خصمانۀ آنها را تلطیف نمود و با کمترین خونریزی، صلح و سازش را با آنان برقرار نمود.
عایشه و حفصه، دختران دو تن از بانفوذترین مهاجران از مکّه یعنی ابوبکر و عمر بودند.
رمله، دختر بزرگترین دشمن پیامبر یعنی ابوسفیان بود.
زینب بنتجحش، از بنیمخزوم یکی از پرنفوذترین طوایف قریش بود.
ریحانه و صفیه، دختران سران دو قبیلۀ یهودی بودند.
جویریه، دختر یکی از سران قبیله خزاعه بود که بعد از آن وصلت، خزاعه یکی از متحدین استراتژیک مسلمانان شدند.
-پنجم: در این هفتسال که پیامبر حکومت شهر مدینه را دارد و سال به سال از لحاظ سیاسی قویتر میشود، بزرگان انصار (ساکنان اصلی مدینه) حاضر بودند که جوانترین و زیباترین دختران خود را به عقد پیامبر درآورند. ولی در میان این ١١ همسر، هیچ زن انصاری دیده نمیشود، چرا که در مورد زنان انصار هیچیک از دو دلیل اجتماعی و سیاسی پیش گفته وجود ندارد.
✅ بنابراین ازدواجهای ١١ گانۀ پیامبر در این مدّت نه تنها رنگی از لذّتجویی ندارد، بلکه ایثاری شگرف از این روح متعالی است که حتی از خصوصیترین و شخصیترین امور زندگی خود، یعنی زناشویی، در خدمت اهداف انسانی و الهی خود میگذرد.
نقد الحاد و آتئیسمـْ
@Naghde_elhad
⚠️ #نرم_افزار اندروید
مرکز اطلاعات علمیِ جهاد دانشگاهیSID
با نصب این نرم افزار مقالات فراوانی به رایگان در اختیار شماست.
-بسیار کاربردی
نقد الحاد و آتئیسمـ
@Naghde_elhad
ما از کِی دچار تَوَهُم «منِ ذهنی» شدیم؟
-چطور در اسارت «هویت فکری» قرار گرفتیم؟
- شاید ما نتوانیم بگوییم «منِ حقیقی»به طور دقیق چیست، منِ حقیقی ناشناخته است، اما تجلیهایی دارد، از عشق است، روح، ریشه در فطرت پاک الهی دارد،
اما میتوانیم درک کنیم که ما از چه نیستیم تا آنچه که هستیم، برایمان روشنتر شود.
منِ ذهنی (هویت فکری) چیست؟
- مصاحبه با محمدجعفر مصفا، سال ۱۳۹۰
نقد الحاد و آتئیسمـ
@Naghde_elhad
📙 «چرا فمینیسم مدرن غیرمنطقی، غیرضروری و ناسالم است؟!»
-فایل بالا ترجمهی اظهاراتِ
ساتوشی کانازاوا(Satochi Kanazawa)، روانشناس تکاملی و محقق کالج اقتصاد لندن، در رابطه با فمینیسم امروزی است.
-لینک این مطلب در Psychologytoday:
https://www.psychologytoday.com/us/blog/the-scientific-fundamentalist/200908/why-modern-feminism-is-illogical-unnecessary-and-evil
#فمینیسم
#فمینیسم_مدرن
@Naghde_elhad
درباره مهدی گلشنی
✅ علم خداباورانه
⏱زمان مطالعه: چهار دقیقه
👈ترجمه فصل آخر کتاب راسل استانارد
📌 راسل استانارد فیزیکدان انگلیسی، کتابی منتشر کرده و فصل آخر کتاب را پروفسور گلشنی نوشتهاند.
⭕️ در این فصل به این نکته اشاره شده است که همه نظریه های [کلان] علم متاثر از پیشداوریهای فلسفی یا عقاید دینی است. سپس تاثیر باور به خدا را در علم مورد بررسی قرار داده است.
نقد الحاد و آتئیسمـْ
@Naghde_elhad
@physics25
Abraham Lincoln(1865):
"I said to myself, What do I do when I demonstrate more than when I reason or prove? How does demonstration differ from any other proof? ... I consulted all the dictionaries and books of
of reference I could find, but with no better results. At last I said, Lincoln, you never can make a lawyer if you do not understand what demonstrate means; and I left my situation in Springfield, went home to my father's house, and stayed there till I could give any proposition in the six books of Euclid at sight. I then found out what demonstrate means, and went back to my law studies"
من به خودم گفتم، چکار باید بکنم برای برهانی تر کردن استدلال یا اثبات هایم؟
یا اینکه آیا برهان های دیگری برای اثبات های مختلف وجود دارد؟ من از تمام دیکشنری هاو کتاب های مرجعی که یافتم، یاری جستم لکن نتایج بهتری نیافتم؛
در آخر با خود گفتم لینکلن!
تو هرگز یک وکیل(؟) نمی شوی اگرمعنای برهان را ندانی!
سپس به خانه پدری ام رفتم و قضایای شش کتاب اصول اقلیدس را خواندم، آنگاه بود که من توانستم معنای برهان دریابم
@Naghde_elhad
🔴 چرا من مسلمانم؟
✍ شاید برای شما هم سوال پیش آمده باشد که چرا دین ما اسلام است. چرا در عصر تکنولوژی و فناوری ما مقید به انجام دستورات اسلام هستیم؟ آیا به راستی انجام دستورات اسلام نشانه تحجر و عقب ماندگی نیست؟
اجازه دهید ببینیم نظر معتبر ترین مراکز و سایت های علمی در اینباره چیست.
🔹قرآن: نماز بخوانید
🔸علم: تحقیقات ما نشان میدهد که نماز میتواند قدرت فوق العاده ایی به روان انسان ببخشد که این قدرت، یک عامل بسیار موثر در کاهش تنش و استرس می باشد (مجله بین المللی تحقیقات پیشرفته)
https://bit.ly/3aAGTVO
____________________________
🔹قران: روزه بگیرید
🔸علم: روزه ماه رمضان میتواند تاثیر چشمگیری در چگونگی سوخت و ساز پروتئین هایی داشته باشد که باعث کاهش مقاومت انسولین و حفظ وزن ایده آل بدن میشود. همچنین روزه ماه رمضان اثرات مثبت زیادی بر کارکرد اندام ها دارد.(سایت پزشکی مدیکال اکسپرس)
https://bit.ly/2v4KWuv
____________________________
🔹قرآن: از غذاهای حلال استفاده کنید.
🔸تحقیقات علمی: بر اساس یک بررسی علمی رژیم غذایی حلال سالمترین رژیم غذایی محسوب میشود و موارد حرام شده در قرآن با مضرات سلامتی همراه است
(سایت علمی semanticscholar)
https://bit.ly/2wGn1lA
____________________________
🔹قرآن: قمار نکنید
🔸تحقیقات علمی: چندین مطالعه اثر سو قمار بر اشخاص و جامعه را تائید میکند. افراد قمارباز از افسردگی، اضطراب، مشکلات معده، میگرن، بیخوابی، اختلالات روده و افکار خودکشی رنج میبرند. (سایت پزشکی webmd)
https://wb.md/38wRHTL
____________________________
🔹قرآن: شراب ننوشید
🔸تحقیقات علمی: در یک تحقیق جدید روی موش ها ،یک تیم علمی دریافت که الکل به DNA سلول های بنیادی آسیب میزند. دکتر پاتل رهبر این تحقیق گفت ما در این سلول ها پس از مصرف الکل مقداری زیادی آسیب به DNA را مشاهده کردیم. ذرات DNA از بین رفتند. ذرات شکستند و همگی نابود شدند.(سایت علمی ساینس آلرت)
https://bit.ly/3aG4C74
____________________
🔹قرآن : با همجنس خود رابطه برقرار نکنید
🔸تحقیق علمی: افراد همجنسگرا در معرض خطر خودکشی قرار دارند. همچنین افراد همجنسگرا در معرض ابتلا به دیس مورفیا، بیماری مقاربتی جنسی، اچ آی وی، سیفلیس،سوزاک،هپاتیت aوb، ویروس پاپیلوم انسانی، پارگی اسفنکتر مقعد و بی اختیاری مدفوع قرار دارند.(مرکز پزشکی هاپکینز، سی ان ان)
https://bit.ly/2Q1t7Um
https://bit.ly/2TBhrKr
___________________________
🔹رسول اکرم(ص): زنها از عطر محرک استفاده نکنند.
🔸تحقیق علمی: محققان کره جنوبی یک مطالعه بر مبنای تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی انجام دادند که نشان داد عطر زنان میتواند مردان را از لحاظ جنسی تحریک کند. تحریک جنسی از طریق عطر زنان باعث فعال شدن بخش هایی از مغز مردان میشود. (ژورنال علمی پزشکی پاپ مد)
https://bit.ly/2vHdU4c
___________________________
🔹رسول اکرم(ص): فرزندان خود را ختنه کنید
🔸تحقیق علمی: بر اساس تحقیقات دانشگاه سیدنی استرالیا مردان ختنه نشده ۸۰ درصد بیشتر در خطر ابتلا به بیماری های مزمن پوست ختنه گاه هستند. نتیجه این تحقیق نشان میدهد که ختنه مانند یک واکسیناسیون باعث پیشگیری از بیماریهای مقاربتی میشود.(دانشگاه سیدنی استرالیا)
https://bit.ly/3cKoIPC
___________________________
🔹اسلام: به بدن و اندام نامحرمان نگاه نکنید و با نامحرمان خلوت نکنید.
🔸تحقیق علمی: تماشای اندام و خلوت کردن با زنان میتواند سلامت شما را به خطر بیندازد. براساس تحقیقات محققان دانشگاه والنسیای اسپانیا، فقط پنج دقیقه خلوت کردن با زنان، سطح کورتیزول و هورمون استرس را افزایش میدهد که میتواند پیامد خطرناکی برای جسم داشته باشد .
(دیلی تلگراف)
https://bit.ly/3cNmKhw
پ.ن: این موارد تنها بخش کوچکی از شگفتی های قران و دستورات اسلام است که علم مدرن پس از ۱۴۰۰ سال به آن اقرار میکند. کاملا واضح و مبرهن است که پیروی از دستورات اسلام نه تنها موجب سعادت دنیوی و اخروی بلکه یک عامل موثر در ارتقای سلامت جسم و روح انسان است
نقد الحاد و آتئیسمـْ
@Naghde_elhad
افتضاحی دیگر از سویِ ملحدینِ بیسواد خارج نشین!
پاسخ این انشاء هایِ کودکانه را در کانال تقابل استدلال بخوانید.
بخوانید:
t.me/estedlale_Ma/1645
نقد الحـاد و آتئیسمـْ
@Naghde_elhad