میخواستم بدانم برای کسی که در یک وضعیت زوال مادی بدنیا آمده امکانش هست که از درماندگی روح جلوگیری کند؟
نلیدا من را مطمئن ساخت: اگر باندازه کافی انرژی داشته باشی بوسیله هیچ چیزی تهدید نخواهی شد. حتی اگر درمیان مردمانی فقیر و پست محاصره شده باشی.
نلیدا گفت برای ساحری که میبیند همه چیز یکسان است، چرا که آنها انرژیاند. بنابراین، ساحری که در آلونکی زندگی میکند خودش را ثروتمند میداند، حال آنکه فردی عادی که در شهر زندگی میکند با آنکه خانهای پر از اثات و کمدی پر از لباس دارد، خودش را فقیر میپندارد. چه کسی فقیرتر است ساحری در کوهستان یا فردی در شهر؟
به او گفتم اگرچه فردی در شهر چیزهای بیشتری دارد اما او فقیرتر است. فکر میکردم که این چیزی است که او میخواهد بشنود.
نلیدا سرش را تکان داد و گفت: تا وقتی که فرد کالبد انرژیاش را از ایده فقر و ثروت جدا نکرده است، تاوقتی که زندگیاش را مروردوباره نکرده است، او فقر روحی دارد.
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
نلیدا : ما همه از نور ساخته شدهایم. نور کالبد انرژی ما را فعال میکند و همچنین ما واجد شکل انسانی هستیم، برای ساحری که میبیند ما بطور اساسی رشتههایی از نوریم.
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
زندگی حرکت انرژی بدون محدودیت بود تا وقتی که ما با حذف امکاناتی که با توقعات منطقی ما تطابق نداشتند، آن را محدود و زندانی کردیم. نلیدا گفت: برای کسی که میبیند واقعیت تنها یک نقطه نظر است، بدون منطق عمل میکند و توقع پاداش ندارد.
پرسیدم: آیا چنین فردی بطرز ترسناکی تنها نیست؟
چنین فردی تنها نیست، چرا که با نیرویی که ما را حرکت داده و کامل میکند همراستا است.
در حالیکه شانههایم را به سختی میفشردم پرسیدم: از کجا بدانم که از روح عمل میکنم یا از خودم؟
نلیدا نگاه خونسردی به من انداخت: همچنان که از روی بیعیبونقصی رفتار میکنی اقتدار شخصی جمع کرده و سرانجام روح و موجودیت تو یکی خواهد شد. آنگاه تمام اعمال تو بازتابی از قصد روح است.
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
آگاه بودن میتواند به معنی اجازه دادن به کالبد انرژی باشد تا برای ما دست به عمل بزند، صرفنظر از اینکه ما ممکن است یادگرفته باشیم که چه چیزی سادهتر یا منطقیتر فرض میشود. اجازه دادن به اینکه آگاهی ما را هدایت کند، قابل مقایسه با فردی الکلی است که بطری مشروب را پس میزند، علیرغم اینکه تمام وجودش به خواستن مشروب الکلی عجین شده است.
آیا هرگز این تلاش تو پایان خواهد گرفت؟
او گفت: بله با خالی کردن انبار بوسیلهی مرور دوباره، ما کنترل قطعیتی که بر ما مستولی شده را میشکنیم. اینجا راه سریعتری هم هست. کالبد انرژی میتواند ناگهان بیدار شود و ببیند که خود اهمیتی ندارد. فردی که خودش را از محدودیتهای بازتاب خود رهانیده است به شیوهای کاملا متفاوت ادراک میکند.
ادامه دارد ...
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
موجودات انسانی بینهایت در لیست اعمال و احساساتشان محدود شدهاند. باید این را در مرور دوبارهات فهمیدهباشی.
ما مانند مستی هستیم که مستقیم بسوی بطری مشروب میرود، بدون اینکه یکبار از خود بپرسد چرا ما مینوشیم؟ یا حتی از نوشیدنش احساس آسودگی کند. او عنوان کرد که دستهای از الگوها از زمان کودکی در ما حضور دارند وبا فرامین هیپنوتیکی تقویت میشوند که ما را مجبور میکنند که آنها را بارها و بارها تکرار کنیم.
ما محدود شدهایم چرا که دیگر به تصویر بزرگتر نگاه نمیکنیم. ما به بدنهای مان اجازه میدهیم که بسادگی از خطوطی که کمترین مقاومت را دارند عبور کنند و اینگونه است که همهچیز برای ما مشابه و شناخته شده است.
ادامه دارد ...
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
یکی از مهمترین سوالهایی که در مواجهه با کتابهای کاستاندا ممکن است از خود بپرسیم اینست که بالاخره چه چیزی مهم است و اولین کاری که باید کرد چیست؟
پاسخ به این سوال را که در مطلب منتشر شده از کتاب ناگفته های شمنیزم و دون خوان آمده می توانید در لینک های زیر مطالعه کنید.
لینک مطلب در سایت:
https://prothinka.org/don-juans-tutorials-confusions-clues
لینک مطلب در تلگرام:
/channel/emoma_anjoman/50
فایل صوتی:
https://prothinka.org/don-juans-tutorials-confusions-clues-padcast
🆔 @nagualism
📌دوستان بخش دوم از مصاحبه تایشا آبلار با هنس الی هم اکنون در یوتیوب شمنیزم تولتک ما قابل دسترسی است.
در این بخش از اهمیت مرور دوباره و مرور تمام خاطرات و انرژی حبس شده، موجودات غیر ارگانیک، خطرات رویابینی، کنترل وهوشیاری، سندروم بچه بیچاره، کمین و شکار، تمرین سکوت درونی و همچنین کالبد انرژی صحبت شده است.
🔹لینک بخش دوم مصاحبه
https://www.youtube.com/watch?v=p4n6-KdK9i8&t=9s
🔹لینک یوتیوب ما
shamanismtoltec" rel="nofollow">https://www.youtube.com/@shamanismtoltec
🆔 @nagualism
🆔 @nagualism_media
پرسیدم: چرا خود فرد یک بار است؟ آیا او به ما در زندگی کمک نمیکند؟
باید بکند اما در بیشتر مواقع منبع ترس و ناخشنودی است. اگر واقعا به گفتگوی تکصدایی درونت گوش فرا دهی متوجه میشوی که چیزی جز لیست بلند بالایی از شکایات یا تصدیق خود نیست.
کمین کننده شکارچی از گفتگوی درونیاش یک لیست محتوایی تهیه میکند. آنها را از نظر محتوا میآزماید و سپس به دور میریزد. به تو پیشنهاد میکنم که این کار را بکنی. چرا که تکنوایی درونی به احساساتی متعلق است که به والدین و والدین آنها در طی نسلها اتصال دارد.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
حقۀ بزرگ ساحران دوران قدیم در این بود که ذهن پروازگر را با انضباط خویش دچار دردسر کنند. آنان دریافتند که اگر با سکوت درونی ذهن پروازگر را به ستوه آورند، انتصاب بیگانه از بین می رود و به هر یک از کارورزانی که این تمهید را به کار می بُرد، این اطمینان را می دهد که ذهن خاستگاهی بیگانه دارد.
ساحران می گویند که انضباط روکش تابندۀ آگاهی را برای پروازگر بد مزه می کند نتیجه اینست که متجاوزان گیج می شوند. روکش تابندۀ آگاهی که خوراکی نباشد، جزو شناخت آنها نیست.
برای آنکه این مطلب را کاملا ساده کنم، می توانم بگویم که ساحران به وسیلۀ انضباطشان متجاوزان را بقدر کفایت دور نگاه داشتند تا روکش تابندۀ آگاهی آنها از حد انگشتان پا بالاتر رود و به اندازۀ طبیعی خود بازگردد.
ساحران مکزیک کهن می گفتند روکش تابندۀ آگاهی همچون درخت است. اگر هرس نشود، به اندازه و حجم طبیعی خود می رسد. وقتی آگاهی به بالاتر از انگشتان پا برسد، مانورهای عظیم ادراک بدهی است.
📘کتاب کرانه فعال بیکرانگی، بخش سایه های گِلی
🆔 @nagualism
طیف وسیعی از موجودات (غیر ارگانیک) وجود دارند که در یافتن تغذیه خود در انواع مختلف احساسات تخصص دارند. گویا آن ها خوراک شناسایی هستند که دقیقاً می دانند کدام دکمه ها را فشار دهند تا سوژه نوع خاصی از انرژی را آزاد کند که برای آنها دلپذیرترین است. در گذشته آنها استراتژی های دیگری داشتند، اما در زمان حاضر از فناوری خودمان برای کنترل توده ها استفاده می کنند. آنها هستند که الهام بخش فیلمسازان برای ساختن فیلم هایی هستند که مراکز خاصی را فعال می کنند، به طوری که وقتی مردم از دیدن آنها هیجان زده می شوند، آنچه واقعاً اتفاق می افتد این است که صحنه هایی که الهام بخش وحشت، عشق، خشونت یا هر چیز دیگری هستند، توده انسان را با فرکانسی که آنها می خواهند به ارتعاش در می آورد.
📒کتاب تار عنکبوت جهانی، نوشته آرماندو تورز
*پی نوشت: ذهن بیگانه یا پروازگر از احساسات و ترسهای ما تغذیه می کند. کنترل احساسات اینچنینی و داشتن پیوستگی در کنترل که همان انضباط است، کمک می کند که دیگر طعمه این موجودات نباشیم.
قطعه فیلم از انیمه جوجوتسو کایسن
نلیدا ادامه داد: رها کردن سخت است. چرا که ما میترسیم چیزی برای عقب نشینی نداشته باشیم. و این تنها به این خاطراست که ما نفهمیدهایم که من شخصی یک توهّم است.
پرسیدم: بالاخره چطور میشود از دستش خلاص شد؟
اینکه بگذاری برود مسئله رها کردن است. وقتی این کار را بکنی همه چیز ناگهان به انجام میرسد. برای بعضی این سالها طول میکشد، برای عدهای دیگر تنها باندازه یک لحظه درک ناگهانی.
اما وقتی بالاخره کسی خودش را برای اقتدار رها کرد، این عمل سیلانی را به همراه میآورد که اعمال خود در مقایسه با آن خسته کننده و طاقتفرسا بنظر میرسد.
نلیدا تاکید کرد که رها کردن خود هنر کمینکنندگان شکارچی بود. کسی که از رها کردن من شخصی هراسی ندارد، چرا که بار سنگینی برای حمل است.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
پرسیدم: آیا مناجات یا تنفسی وجود ندارد که فرد بتواند با انجام آن یکبار برای همیشه از دست خود راحت شود؟
عجب پرسشی! آیا مروردوباره را فراموش کردهای؟ ایا حرکات ساحری را که دیدهای از یاد بردهای؟
نه منظورم این است که راه سادهتر و سریعتری وجود ندارد؟ مروردوباره خیلی زمانبر است.
نلیدا گفت: نه! راه میانبری بسوی قدرت نیست. هرچند هر کاری مفید فایده است وقتی که با شیوه درستش انجام شود.
شیوه درست اش چگونه است؟
وقتی که فرد صادق باشد و قصدش را تکمیل کند، وقتی که فرد برای منافع شخصی دست به عمل نزند. وقتی که خود را رها کند و ذرهای برایش اهمیت نداشته باشد که برایش چه اتفاقی میافتد، آنگاه کوه بازتابخویش شفاف میشود و روح قابل رؤیت میگردد. نلیدا تاکید کرد که آزادسازی کالبد انرژی و مداخله روح هدف ساحران مدرن است.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
راههای زیادی برای جذب اقتدار وجود دارد اما همه آنها در یک چیز خلاصه میشود که هرعملی را با آگاهی انجام دهیم. خواه مینشینی، راه میروی یا غذا میخوری یا حرکات ساحران را تمرین میکنی، هر نفسی که میکشی باید یک تنفس قدرت باشد. بعد کم کم روح شروع میکند به اینکه خودش را نشان دهد و کالبد انرژیات بیدار میشود. فریاد به تو این اجازه را میدهد که راهی را بسوی قصد پاکسازی کنی، به همان نحو به کالبد انرژیات تکانی میدهد.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
شناخت خویشتن، قصد مبارزان است. هیچکس نمی تواند آن را برای تو قصد کند!
📘کتاب ملاقات با ناوال
🆔 @nagualism
بی عملی جریان توصیف را قطع می کند و این قطع، به نوبه خود، عمل دنیای ناشناخته را به حال تعلیق در می آورد. بی عملی واسطه ای است که در را به سوی ناشناخته ی واقعیت و خویشتن می گشاید. به زبان دیگر، دستیابی به ناوال را فراهم می سازد، چیزی که به آن در مورد دنیا به عنوان واقعیتی دیگر یا در مورد فرد به عنوان «آگاهی من دیگر» اشاره دارد.
📔 کتاب آموزش های دون کارلوس
🆔 @nagualism
نلیدا گفت: همه ما مشتاق چیزی دور از دسترس هستیم. حسی در وضعیت ذهنی. ما امکاناتی را در رؤیاها میبینیم، ما آرزومندیم که پرانرژیتر باشیم، اما همواره تلاش میکنیم که در چیزهای دنیوی خوشنودی را بیابیم. بنابراین ما محکوم به شکست هستیم.
چرا اینطور است؟
او گفت: بخاطر اینکه بخشی که دنبالش هستیم تا کاملمان کند، در این دنیا نیست. آن بخش کالبد انرژی است و به قلمرو انرژی خالص تعلق دارد. برای دستیابی به آن باید چشمانمان را به جای دیگری بچرخانیم. نلیدا ادامه داد که تنها مروردوباره به ما اجازه میدهد که ببینیم دارایی های فیزیکی و عقلانی ما که با مرارت و پشتکار آنها را جمع کردهایم، تنها سرابی در مقابل چشمانمان هستند. با اینحال چنان به آنها چسبیدهایم که گویا حیاتمان وابسته به آنها است، حتی اگر تنها توهمی از ساختار مشارکت ما بر اساس چارچوب ادراک جمعی باشند.
پرسیدم: چرا مروردوباره تا این حد اهمیت دارد؟
خلاصهبرداری(مروردوباره) به تو اجازه میدهد که سکویی انرژیک بسازی که میتوانی تجارب و خواستههایی که تو آن را زندگیات مینامی از آنجا ارزیابی کنی. به بیان دیگر، خلاصهبرداری به تو فرصت میدهد که با دیگری تماس حاصل کنی.
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
او ناگهان گفت: ساحران مردمگریز نبودند. ما کلی خوشگذرانی در همراهی دیگران داشتهایم. معلم ما، ناوال جولیان، اغلب مهمانانش را با نمایشها و تئاترهای استادانه سرگرم میکرد. بهرحال در میان این عیاشیها او ترتیبی میداد که از مردم دورباقی بماند. ساحران اگرچه ممکن است مانند زنان و مردان عادی بنظر بیایند، اما بطور کلی شبیه مردمان نیستند.
چه چیزی آنها را متفاوت میسازد؟
زندگی در مکانهای قدرتشان، آموختن از زمین و دیدن مستقیم انرژی باعث میشود که همه چیز را سیال و زودگذر فرض کنند. بواسطه مروردوباره، ساحر بندهایش به خود و دنیا را پاره کرده است. درحالیکه بطور استراتژیک خودش را از اختلالهای عجیب دور میکند، خواستهها و زندگیاش را ساده مینماید و خودش را از دغدغههای انسانی قرنطینه میکند و عامدانه رشتهی اسرارآمیزی را پرتاب و ایمن میسازد.
پرسیدم: آیا این رشته، انرژی است؟
بله اما این زمین و یا مردمانش نیستند. این رشتهای است که تو را به قصد مرتبط میکند. وقتی که تغییر تو کامل شد، میتوانی به دنیای مردمان بازگردی و همزمان از آنها سوا باشی. مهم نیست که کجا هستی، تنهایی یا همراه با دیگران، تنها اتصال تو به قصد است و تنها روح است که میتواند تو را بخواند.
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
باید قبول میکردم. وقتی که کالبد انرژی من بیدار شد تمامی دیدگاه من تغییر کرد. بهرحال چشمانداز تغییر دائمی بنظر جالب میرسد...
در نهایت پرسیدم: آیا واقعا من باید دنیای آشنا را پشت سر بگذارم و وارد یکجور واقعیت عجیب بشوم؟
تو تنها لازم است که دست از تصورت از دنیا برداری. اما این همه چیزاست. بخاطر اینکه این ایدههای ما هستند که ما را تثبیت میکنند و به ما انسجام میبخشند. و تو ممکن است بپرسی چرا ما باید دست از ایدههامان برداریم تا آزاد شویم؟ چرا که ایدهها محدودکننده هستند در حالیکه انرژی محدودیتی ندارد. برای فردی با انرژی خالص بودن ما نخست باید که موانع خود را برداریم، چرا که این غباری است که حقیقت و بیواسطهگی را با کذب و تفسیر پوشانده است.
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
گاه افراد گمان می برند که تن به خواسته دادن و بدنبال خواسته رفتن اراده است. در حالیکه اراده چیز دیگری است که فرد به کار می گیرد تا برای مثال، جنگی را ببرد که به هر حساب باید آن را ببازد.
دون خوان
پیوند آدم معمولی با قصد عملا از بین رفته است و ساحران با پیوندی دست به کار می شوند که بی مصرف است، زیرا خودبخود واکنش نشان نمی دهد. برای احیای این پیوند سالکان به هدفی دقیق، راسخ و جسور، به حالتی ذهنی که قصد نرمش ناپذیر نامیده می شود، نیاز دارند.
کتاب چرخ زمان
*پی نوشت: قصد نرمش ناپذیر مشابه تصمیمات قطعی غیر قابل تغییر است، به صورتی که هر چقدر شرایط دشوار و پیچیده شود، جنگجو آن قصد را رها نمی کند.
از فیلم peaceful warrior
🆔 @nagualism
نلیدا اغلب به من میگفت که دنیا زنده است و سیلانی دائمی دارد. اما بنظر میرسید که من همواره به دیدگاه معمول خودم بازگشتهام.
او گفت که بخاطر این است که الگوها تثبیت شده و در پهنهی مخزن خاطرات انبار میشوند، تا بارها و بارها از آنها استفاده شود. در نتیجه احساس میکنیم که دنیایی که ادراک میکنیم منسجم و قابلپیشبینی است.
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
چیزی که نلیدا میگفت این بود که آنچه ما ادراک میکنیم، به توانمندی و شدت آگاهیمان وابسته است. همچنان که نقطه پیوندگاه حرکت میکند، بنابراین ادراک ما از دنیای اطرافمان تغییر میکند. نلیدا میگفت که بخاطر اینکه میتوانیم نقطه اتصالمان را مستقر کنیم، میتوانیم در مورد چیزهایی که میبینیم صحبت کرده و توافق بهم برسانیم.
او تاکید کرد: اما دنیا تنها چیزی نیست که ما میتوانیم با آن توافق کنیم. ساحران میگویند که سطوح فراوانی از واقعیت هست و بیدار کردن کالبد انرژی به ما اجازه میدهد که آگاهی تیزتری داشته باشیم، بنابراین هیچ چیزی همان نیست.
📒یادداشت های منشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
من خانه را ترک کردهآم اما بهرحال هنوز آزاد نیستم.
او گفت: بخاطر این است که هنوز احساسات والدینات را باخودت حمل میکنی. تو مانند پدرت جاهطلب و مانند مادرت جویای عشق هستی، تو بدون تلاش خواهان موفقیت فوری هستی. تو بطرز مرگباری درحال رقابت با خواهر برادرهایت میباشی و این تو را در عدم توافق با همه چیز و همه کس در اطرافت قرار میدهد. بنابراین تمایلات بشری آنها تا آنجا که میتوانند به تو نزدیک هستند.
ترک خانه به سادهگی خداحافظی با دوستان و خانواده یا دور شدن از آنها نیست. این مستلزم رها کردن مکانات در زنجیرهی غذای عاطفی است، که این رشته از نیاکان و مردگان ساخته شدهاست. تو باید دست از میراث انسانیات و امنیت و پاداشی که فراهم میآورد برداری، و از باتلاق خواستههای انسانی دور شوی.
بعد از آنکه بسیار منفصل شدی تاحدی که دیگر به من شخصی بسته نبودی، خواهی توانست واقعا بگویی که بچه پدر و مادرت نیستی.
او تاکید کرد: تا وقتی کسی به مناش اتصال دارد، آن فرد به دیگران وصل است. تنها وقتی که شخص بجز هیچ، هیچ نداشته باشد، و به هیچی نیاز نداشته باشد، او واقعا بدون منیت شده است.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
شما باید در راه جنگاوران محکم باشید تا گفتگوی درونی و خیالپردازی را متوقف کنید. -انضباط انتزاع است: دلبستگی تسلیم ناپذیر به یک هدف است. بنابراین، استفاده واقعی از انضباط بسیار منعطف و روان است.
شجاعت آهنین می خواهد. هیچ جایی برای شک و وسوسه برای بازگشت به زندگی روتین قبلی و خودخواهی وجود ندارد.
نظم و انضباط منجر به هماهنگی، سلامت و تعادل می شود. زندگی روزمره منجر به تفریط می شود.
📒از یادداشت های تایشا آبلار
🆔 @nagualism
هر یک از انسانها دو ذهن دارد. یکی از آنها کاملا مال ماست و همچون صدایی ضعیف است که همواره برایمان نظم، صراحت و هدف می آورد. ذهن دیگر انتصاب بیگانه است. برایمان کشمکش، خودپسندی، تردید و نومیدی می آورد.
یکی ذهن حقیقی ما، ثمر تمام تجربیات زندگی ماست، همانی است که بندرت صحبت می کند، زیرا شکست خورده و به ابهام تنزل یافته است. دیگری؛ یعنی ذهنی که ما روزانه برای آنچه انجام می دهیم، انتصاب بیگانه است.
📘 کتاب کرانه ی فعال بیکرانگی
🆔 @nagualism
در این مقاله به بررسی موضوع گیاهان اقتدار در کتابها و مصاحبه های کاستاندا و دیگر اعضای گروه دون خوان پرداختیم.
🆔 @nagualism
🆔 @nagualism_media
تنها روح است که به زندگی ما شادی و آرامش میآورد. تنها اعمال خالصانه و خاضعانه میتوانند قدرت را جذب کنند، درحالیکه لازم است که رفتار و قضاوتهای میمونوارمان را متوقف کنیم.
نلیدا اضافه کرد که همانطور که بعنوان مردمان نمیدانیم که چگونه بدون خود زندگی کنیم، ساحران کهن نمیدانستند که بدون اقتدار چگونه زندگی کنند.
او گفت: ساحران مدرن جهتگیری دیگری دارند.
آنها چطور بهم اتصال دارند؟
آنها علاقهای به کنترل مردم ندارند ساحران مدرن متصل به روح هستند.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
اما یکبار درک میکنیم که چیزی فراسوی من وجود دارد، چیزی رازآلود که پوشانده شده است، ما توجه و تلاشمان را برای رونمایی و کاوش آن شروع میکنیم.
نلیدا گفت: هرقدر بخود کمتر اهمیت دهیم روح بیشتر به پا میخیزد. از سوی دیگر هرقدر خودمهم بینی بیشتری داشته باشیم، بیشتر به عواطف، قضاوتها و عقاید وفادار باشیم، روح بیشتر پوشیده میشود. تمرکز بر روی خود را بردار تا روح بپاخیزد.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
او توضیح داد که برای رسیدن به سکوت فرد باید خودش را رها کند و چیزهای دیگری را نگهدارد بعنوان مثال، نورخورشید یا تنفس یا با تلاش از طریق فریاد اقتدار. با این روش انرژی رها شده و اقتدار مهار میشوند.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism
در مرور دوباره، به راحتی میتوان سکوت درونی جمع کرد. چیزهای دنیای روزمره تأثیر خود را بر ما سست میکنند و با دیدن آن موقعیت در مرور خود به لایه دیگری از آ گاهی میتوانیم شیفت کنیم. این یک تصمیم روزمره است که هر روز تجدید میشود. با آن درک ما از جهان تغییر خواهد کرد. زیرا به آن منبع انرژی درونی دسترسی خواهیم داشت.
🪶از یادداشت های ساحر
🆔 @nagualism
نلیدا گفت راز موفقیت در آگاهی از رفتاری نهفته است که میخواهی تغییرش دهی و بعد با تامل جریانش را با عمل انجام ندادن آن تغییر دهی. وقتی جریان طبیعی یک احساس یا عمل را قطع میکنیم، عملی را تمرین میکنیم که ساحران بیعملی مینامند.
او گفت: ساحران برای تغییر بیعملی را تمرین میکنند. اما اول باید الگو را بشناسی و برای این باید مرور دوبارهی سختی بکنی. اگر مثلاً مانند مورد تو باشد که یادگرفتی بر مبنای احساس دلسوزی بهحال خود یا حسد نسبت به دیگران واکنش نشان دهی، پس هروقت این احساسات به سراغت آمد از آنها آگاه باش. خودت را بپذیر، نواقصات را تعقیب کن. سپس تو گزینهای برای ادامه یا تغییر داری. بالاخره خواهی توانست همه چیز را قبل از آنکه بدام بیوفتی امتحان کنی.
بنظر ساده میرسد اما واقعا ممکن است که عادتی که یک عمر داشتهای را عوض کرد؟
نلیدا گفت: شرط میبندم که میشود، اما کلی انرژی میبرد. مروردوبارهکردن، کمک میکند تا انرژی اضافی بدست بیاوری که لازمهی اهداف فوق العادهای مانند شکستن فرامین هیپنوتیکی مردمان است.
...نلیدا گفت: مشکل از آنجا پیش میآید که ما وسواسی میشویم و همه چیز را به عملی دیگر مبدل میکنیم. تو نباید بیعملی را مانند یک بازی در نظر بگیری. آن را باندازه کافی انجام بده آنگاه خواهی دید که این احساسات و خواستهها تنها درجاهایی هستند که ما انباشتگی انرژی داریم. انرژی را از آنجا حرکت بده الگو خودش از آنجا میرود.
📒کتاب یادداشت های منتشر نشده تایشا آبلار
🆔 @nagualism